سلسله پژوهش های اعتقادی، تحریم دو حکم حلال المجلد 26

مشخصات کتاب

سرشناسه: حسینی میلانی، علی، 1326 -

عنوان قراردادی: رساله فی المتعتین.فارسی

عنوان و نام پدیدآور: تحریم دو حکم حلال: بررسی و نقد حکم تحریم متعه حج و ازدواج موقّت/ علی حسینی میلانی.؛ تهیه و ترجمه انتشارات مرکز الحقایق الاسلامی.

مشخصات نشر: قم: مرکز حقایق اسلامی، 1390.

مشخصات ظاهری: 96ص.

فروست: سلسله پژوهش های اعتقادی؛ 26.

شابک: 978-600-5348-35-4

وضعیت فهرست نویسی: فیپا

یادداشت: کتابنامه: ص.[91]-95.

عنوان دیگر: بررسی و نقد حکم تحریم متعه حج و ازدواج موقّت.

موضوع: متعه

موضوع: زناشویی (اسلام)

موضوع: متعه -- احادیث

موضوع: حج -- احادیث

شناسه افزوده: مرکز الحقائق الاسلامیه

رده بندی کنگره: BP189/4/ح56ر5041 1390

رده بندی دیویی: 297/36

شماره کتابشناسی ملی: 2405255

ص: 1

سرآغاز …

… آخرین و کامل ترین دین الاهی با بعثت خاتم الانبیاء، حضرت محمّد مصطفی صلّی اللَّه علیه وآله به جهانیان عرضه شد و آئین و رسالت پیام رسانان الاهی با نبوّت آن حضرت پایان پذیرفت.

دین اسلام در شهر مکّه شکوفا شد و پس از بیست و سه سال زحمات طاقت فرسای رسول خدا صلّی اللَّه علیه وآله و جمعی از یاران باوفایش، تمامی جزیرة العرب را فرا گرفت.

ادامه این راه الاهی در هجدهم ذی الحجّه، در غدیر خم و به صورت علنی، از جانب خدای منّان به نخستین رادمرد عالم اسلام پس از پیامبر خدا صلّی اللَّه علیه وآله یعنی امیر مؤمنان علی علیه السلام سپرده شد.

در این روز، با اعلان ولایت و جانشینی حضرت علی علیه السلام، نعمت الاهی تمام و دین اسلام تکمیل و سپس به عنوان تنها دینِ مورد

ص: 2

شماره صفحه در کتاب - ص: 10

***

پسند حضرت حق اعلام گردید. این چنین شد که کفرورزان و مشرکان از نابودی دین اسلام مأیوس گشتند.

دیری نپایید که برخی اطرافیان پیامبر صلّی اللَّه علیه وآله،- با توطئه هایی از پیش مهیّا شده- مسیر هدایت و راهبری را پس از رحلت پیامبر خدا صلّی اللَّه علیه وآله منحرف ساختند، دروازه مدینه علم را بستند و مسلمانان را در تحیّر و سردرگمی قرار دادند. آنان از همان آغازین روزهای حکومتشان، با منع کتابت احادیث نبوی، جعل احادیث، القای شبهات و تدلیس و تلبیس های شیطانی، حقایق اسلام را- که همچون آفتاب جهان تاب بود- پشت ابرهای سیاه شکّ و تردید قرار دادند.

بدیهی است که علی رغم همه توطئه ها، حقایق اسلام و سخنان دُرَرْبار پیامبر خدا صلّی اللَّه علیه وآله، توسّط امیر مؤمنان علی علیه السلام، اوصیای آن بزرگوار علیهم السلام و جمعی از اصحاب و یاران باوفا، در طول تاریخ جاری شده و در هر برهه ای از زمان، به نوعی جلوه نموده است. آنان با بیان حقایق، دودلی ها، شبهه ها و پندارهای واهی شیاطین و دشمنان اسلام را پاسخ داده و حقیقت را برای همگان آشکار ساخته اند.

در این راستا، نام سپیده باورانی همچون شیخ مفید، سیّد مرتضی، شیخ طوسی، خواجه نصیر، علّامه حلّی، قاضی نوراللَّه، میر حامد حسین، سیّد شرف الدین، امینی و … همچون ستارگانی پرفروز می درخشد؛ چرا که اینان در مسیر دفاع از حقایق اسلامی و تبیین

ص: 3

شماره صفحه در کتاب - ص: 11

***

واقعیّات مکتب اهل بیت علیهم السلام، با زبان و قلم، به بررسی و پاسخ گویی شبهات پرداخته اند …

و در دوران ما، یکی از دانشمندان و اندیشمندانی که با قلمی شیوا و بیانی رَسا به تبیین حقایق تابناک دین مبین اسلام و دفاع عالمانه از حریم امامت و ولایت امیر مؤمنان علی علیه السلام پرداخته است، پژوهشگر والامقام حضرت آیت اللَّه سیّد علی حسینی میلانی، می باشد.

مرکز حقایق اسلامی، افتخار دارد که احیای آثار پُربار و گران سنگ آن محقّق نستوه را در دستور کار خود قرار داده و با تحقیق، ترجمه و نشر آثار معظّمٌ له، آن ها را در اختیار دانش پژوهان، فرهیختگان و تشنگان حقایق اسلامی قرار دهد.

کتابی که در پیش رو دارید، ترجمه یکی از آثار معظّمٌ له است که اینک" فارسی زبانان" را با حقایق اسلامی آشنا می سازد.

امید است که این تلاش مورد خشنودی و پسند بقیّة اللَّه الأعظم، حضرت ولیّ عصر، امام زمان عجل اللَّه تعالی فرجه الشریف قرار گیرد.

مرکز حقایق اسلامی

ص: 4

شماره صفحه در کتاب - ص: 14

***

عمر بن خطاب:

در زمان پیامبر خدا صلی اللَّه علیه وآله دو متعه حلال و معمول بوده و من آن دو متعه را ممنوع می کنم و انجام دهنده آن ها را مجازات می نمایم؛ متعه حج و متعه زنان. (1)

ص: 5


1- . ر. ک: ص 43 از همین کتاب.

شماره صفحه در کتاب - ص: 15

***

الحمد للَّه ربّ العالمین، والصّلاة والسّلام علی سیّدنا ونبیّنا محمّد وآله

الطیّبین الطّاهرین، ولعنة اللَّه علی أعدائهم أجمعین من الأوّلین والآخرین.

در برنامه های دین مبین اسلام، دو متعه داریم؛ یکی در حج تعبیر می شود و دیگری به ازدواج موقّت. علما و دانشمندان اسلام از دیرباز درباره این دو موضوع به طور جدّ از جوانب مختلف بحث کرده و همواره مدّ نظر ایشان بوده است. پیشینیان از علما و علمای متأخر نیز در این باره کتاب های بسیاری نگاشته اند و هر یک از زاویه ای به این موضوع پرداخته اند.

برخی محدّثان در این باره حدیثی را از از پیامبر اکرم صلی اللَّه علیه وآله روایت کرده اند که آن حضرت ازدواج موقّت با زنان را حرام کرده است.

از این رو در این نوشتار کوتاه به بررسی این موضوع و واکاوی آن می پردازیم. بیشتر این احادیث را بخاری و مسلم از امیر مؤمنان علی بن ابی طالب علیهما السلام نقل نموده اند.

ص: 6

شماره صفحه در کتاب - ص: 16

***

برای نمونه مسلم نیشابوری در صحیح خود این گونه نقل می کند:

وقتی امیرالمؤمنین علیه السلام می شنوند که ابن عباس به جواز متعه قائل است، به وی خطاب می کنند: همانا تو مردی فراموش کار هستی، پیامبر خدا صلی اللَّه علیه وآله در جنگ خیبر ما را از ازدواج موقّت نهی کردند.

این احادیث، ساختگی و جعلی هستند و هر انسان منصفی که در سندها و دلالت های آن ها ژرف اندیشی کند و منصفانه قضاوت نماید، به این امر اذعان خواهد کرد.

کتابی که پیش رو دارید با محوریت دیدگاه های دانشمندان بزرگ و قابل اعتماد اهل سنّت به بحث و بررسی در سند این احادیث پرداخته است. هم چنین بخش های اصلی آن ها را مورد ارزیابی قرار داده و متن های آن ها را با یک دیگر مقایسه کرده تا حقیقت آن احادیث آشکار شود. این بررسی ها در دو بخش ساماندهی شده است:

بخش یکم: متعه حج

بخش دوم: ازدواج موقّت

از خداوند بزرگ خواستارم این بحث مورد استفاده عالمان و پژوهش گران واقع شود که توفیق از خداوند متعال است.

علی حسینی میلانی

ص: 7

شماره صفحه در کتاب - ص: 17

***

پیش گفتار …

بین مسلمانان هیچ گونه اختلافی نیست که در قرآن کریم آیاتی درباره متعه حج و ازدواج موقّت نازل شده است. خداوند درباره متعه حج می فرمایند:

«… فَمَنْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَی الْحَجِّ فَمَا اسْتَیْسَرَ مِنَ الْهَدْیِ فَمَنْ لَمْ یَجِدْ فَصِیامُ ثَلاثَةِ أَیَّامٍ فِی الْحَجِّ وَسَبْعَةٍ إِذا رَجَعْتُمْ تِلْکَ عَشَرَةٌ کامِلَةٌ ذلِکَ لِمَنْ لَمْ یَکُنْ أَهْلُهُ حاضِرِی الْمَسْجِدِ الْحَرامِ …»؛ (1)

… پس هر کس از اعمال عمره به حجّ پرداخت، باید آن چه از قربانی میسّر است قربانی کند و آن کس که قربانی نیافت باید در هنگام حجّ، سه روز، روزه بدارد و چون برگشتید هفت روز دیگر روزه بدارید، این ده روزِ تمام است. این حجّ تمتّع برای کسی است که اهل مسجد الحرام و شهر مکّه نباشد …

ص: 8


1- . سوره بقره: آیه 196.

شماره صفحه در کتاب - ص: 18

***

خداوند درباره متعه زنان و ازدواج موقّت نیز چنین می فرماید:

«… فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَریضَةً وَلا جُناحَ عَلَیْکُمْ فیما تَراضَیْتُمْ بِهِ مِنْ بَعْدِ الْفَریضَةِ …»؛ (1)

… و زنانی را که ازدواج موقّت می نمایید واجب است مَهرشان را بپردازید و گناهی بر شما نیست که پس از تعیین مَهر، با یک دیگر توافق کنید (که مدت عقد یا مَهر را کم یا زیاد نمایید) …

روشن است که مسلمانان نیز طبق این آیه ها عمل می کردند تا این که عمر بن خطاب، پس از گذشت مدتی از خلافتش چنین گفت:

در زمان پیامبر خدا صلی اللَّه علیه وآله دو متعه حلال و معمول بوده و من آن ها را ممنوع می کنم و انجام دهنده آن ها را مجازات می نمایم.

بدین سان میان مسلمانان اختلاف به وجود آمد. پیروان عمر که سخنان او را از اصول برمی شمرند، برای توجیه این گفته او سرگردان شدند؛ چرا که وی به صراحت اعلام می کند نظر او بر خلاف دستور شارع است؛ خداوند فرموده … اما من می گویم …

ص: 9


1- . سوره نساء: آیه 24.

شماره صفحه در کتاب - ص: 21

***

بخش یکم متعه حج …

متعه حج چیست؟ …

اشارة

منظور از متعه حج این است که انسان در ماه های حج به قصد انجام حج تمتّع از میقات، لباس احرام بپوشد، سپس به خانه خدا بیاید و طواف کند و پس از سعی بین صفا و مروه، تقصیر نماید (1) و از احرام درآید. آن گاه در همان سفر، دوباره از مکه لباس احرام بپوشد و مُحرِم شود؛ هر چند بهتر است که از مسجد الحرام مُحرِم شود. سپس به سوی عرفات و مشعر الحرام برود و اعمال حج را تا پایان به جای آورد.

با این اقدام، حج تمتّع و عمره آن را انجام داده است. واژه «متعه» به معنای بهره و لذّت بردن است. از آن جا که در این نوع حج، انجام امور ممنوع در حال احرام و لذّت بردن ها، در فاصله زمانی میان دو احرام مباح می شود، از آن به متعه حج یاد می شود.

ص: 10


1- . تقصیر: گرفتن مقداری از موی سر یا ریش یا ناخن را می گویند.

شماره صفحه در کتاب - ص: 22

***

تحریم دو متعه و موضع گیری حضرت علی …

علیه السلام

آن گاه که عمر بن خطاب دو حکم حلال خدا را تحریم کرد امیر مؤمنان علی علیه السلام؛ آن پاسدار شریعت پاک و حامی سنّت گرامی پیامبر در برابر آن موضع گیری کردند.

در این زمینه احمد بن حنبل و مسلم نیشابوری روایاتی را نقل کرده اند؛ بنابر نقل احمد، عبداللَّه بن شقیق گوید: عثمان از متعه منع می کرد و علی علیه السلام به انجام آن دستور می داد. عثمان به علی علیه السلام گفت: تو چنین و چنان هستی. (1) علی علیه السلام فرمود: تو نیک می دانی که ما در زمان پیامبر خدا صلی اللَّه علیه وآله به همراه ایشان متعه می نمودیم.

عثمان پاسخ داد: بلی، اما هراسان بودیم. (2) در روایت دیگر سعید بن مسیّب می گوید:

روزی علی علیه السلام و عثمان در منطقه ای به نام «عسفان» گرد

ص: 11


1- . در این روایت، راویان، گفته های خلیفه سوم عثمان با حضرت علی علیه السلام را نیاورده اند؛ بلکه به صورت مبهم نقل کرده اند؛ همان گونه که پاسخ حضرت علی علیه السلام به گفته عثمان را نیز نقل نکرده اند. در برخی از روایات آمده است: «عثمان به علی علیه السلام سخنی گفت».
2- . مسند احمد: 1/ 156، مسند علی بن ابی طالب، حدیث 758.

شماره صفحه در کتاب - ص: 23

***

آمدند. عثمان از ازدواج موقّت و متعه حج منع می کرد؛ علی علیه السلام به او فرمود: چرا از امری که رسول خدا صلی اللَّه علیه وآله انجام داده مردم را منع می کنی؟!

عثمان گفت: بگذار به حال خودمان باشیم. (1) در روایت دیگری مروان بن حکم می گوید: عثمان و علی علیه السلام را دیدم در حالی که عثمان از متعه حج؛ یعنی جمع میان عمره و حج، منع می کرد. هنگامی که علی علیه السلام او را دید با صدای بلند به عمره و حج تمتّع لبیک می گفت و می فرمود:

ما کنت لأدع سنّة النبی صلّی اللَّه علیه وآله لقول أحد؛ (2)

هیچ گاه سنّت پیامبر صلی اللَّه علیه وآله را به جهت سخن کسی رها نخواهم کرد.

ص: 12


1- . صحیح بخاری: 2/ 569، کتاب حج، باب «التمتع والإقران والإفراد بالحج»، حدیث 1494، صحیح مسلم: 3/ 68، کتاب حج، باب «جواز التمتع»، حدیث 1223، مسند احمد: 1/ 220، مسند علی بن ابی طالب، حدیث 1150.
2- . صحیح بخاری: 2/ 567، کتاب حج باب «التمتع والإقران والإفراد بالحج»، حدیث 1488، مسند احمد: 1/ 153، مسند علی بن ابی طالب، حدیث 735.

شماره صفحه در کتاب - ص: 24

***

تحریم دو متعه و موضع گیری بزرگان صحابه …

اشارة

بزرگان صحابه نیز دیدگاه حضرت علی علیه السلام را تأیید کرده اند که اینک به چند تن از آنان اشاره می نماییم:

ابن عباس …

یکی از اصحابی که دیدگاه عمر را رد کرده، ابن عباس است.

احمد بن حنبل در مسند خود این گونه نقل می کند:

روزی ابن عباس گفت: پیامبر گرامی صلی اللَّه علیه وآله متعه حج را انجام دادند.

عروه بن زبیر گفت: ابوبکر و عمر متعه حج را منع کردند.

ابن عباس ضمن تحقیر او گفت: عروه کوچک چه می گوید؟

عروه گفت: می گویم: ابوبکر و عمر متعه حج را منع کردند.

ابن عباس پاسخ داد: من آنان را هلاک شده می بینم. من می گویم:

پیامبر صلی اللَّه علیه وآله این گونه گفته است، او می گوید: ابوبکر و عمر مردم را از این حکم باز داشتند! (1)

ص: 13


1- . مسند احمد: 1/ 554، مسند عبداللَّه بن عباس، حدیث 3111.

شماره صفحه در کتاب - ص: 25

***

سعد بن ابی وقّاص …

سعد بن ابی وقّاص نیز نظر عمر را نپذیرفته است. ترمذی در سنن خود چنین می نگارد:

محمّد بن عبداللَّه بن حارث بن نوفل می گوید:

سعد بن ابی وقّاص و ضحّاک بن قیس درباره متعه حج سخن می گفتند، ضحّاک بن قیس گفت: هیچ شخصی جز آن که به شرع و حدود خداوند جاهل است این کار (متعه حج) را انجام نمی دهد.

سعد گفت: چه بد گفتی ای برادرزاده؟

ضحّاک گفت: عمر بن خطّاب از این عمل منع کرده است.

سعد پاسخ داد: پیامبر خدا صلی اللَّه علیه وآله این عمل را انجام داده است و ما به پیروی از ایشان انجام داده ایم.

ترمذی پس از نقل این روایت می گوید: سند این حدیث، صحیح است. (1)

ابوموسی اشعری …

صحابی دیگری که از دیدگاه عمر سرباز زده، ابوموسی اشعری است. احمد بن حنبل در مسند خویش می گوید:

ص: 14


1- . سنن ترمذی: 2/ 224، کتاب حج، باب «احکام تمتع»، حدیث 824.

شماره صفحه در کتاب - ص: 26

***

ابوموسی همواره به جواز متعه حج فتوا می داد. روزی مردی به او گفت: در پاره ای از فتواها تجدید نظر کن؛ زیرا تو نمی دانی که امیرالمؤمنین عمر درباره مناسک حج فتوایی تازه داده است!

بعد از آن ابوموسی، با عمر ملاقات کرد و از او درباره این مسئله پرسید.

عمر پاسخ داد: می دانم که پیامبر صلی اللَّه علیه وآله آن را انجام داده و صحابه نیز به پیروی از او انجام داده اند، اما من دوست نداشتم که مسلمانان (از متعه حج خارج شوند و) زیر همین درختان اراک (1) با زنان هم بستر شوند، سپس با سرها و موهای خیس به حج بیایند. (2)

جابر بن عبداللَّه انصاری …

جابر بن عبداللَّه انصاری نیز از صحابی مخالف دیدگاه عمر درباره متعه حج است. مسلم در صحیح خود و دیگران چنین نقل می کنند:

ابی نضره می گوید: ابن عباس همواره به جواز متعه حج حکم می کرد. امّا ابن زبیر از این کار باز می داشت. این مسئله را نزد جابر بن

ص: 15


1- . اراک، درختی است که در مناطق بیابانی می روید. این درخت که در گذشته، اعراب ازشاخه های آن مسواک درست می کردند، تقریباً شبیه درخت انار و در سراسر سال سرسبز است.
2- . مسند احمد: 1/ 81، مسند عمر بن خطاب، حدیث 353.

شماره صفحه در کتاب - ص: 27

***

عبداللَّه انصاری بازگو کردم.

جابر پاسخ داد: احادیث به دست من در بین مردم دایر و شایع شده است. ما به پیروی از پیامبر خدا صلی اللَّه علیه وآله متعه حج را انجام می دادیم؛ ولی هنگامی که عمر به خلافت رسید گفت: خداوند هر چه را که می خواست، برای پیامبرش حلال می نمود، قرآن نیز در جایگاه خود نازل شده است؛ اما اکنون حج را از عمره (متعه حج) جدا کنید و ازدواج موقّت با زنان را نیز کنار بگذارید؛ زیرا من هر مردی را که بدانم با زنی ازدواج موقّت کرده، سنگسار خواهم کرد. (1)

عبداللَّه بن عمر …

عبداللَّه پسر عمر بن خطّاب نیز با حکم پدرش مخالفت کرده است. ترمذی می گوید: از عبداللَّه بن عمر در مورد متعه حج سؤال شد.

عبداللَّه در پاسخ گفت: متعه حج حلال است.

پرسش گر گفت: پدرت آن را منع کرده بود؟

عبداللَّه گفت: اگر پدرم منع کرده باشد و رسول خدا صلی اللَّه علیه وآله جایز دانسته، آیا فرمان پدرم قابل پیروی است یا فرمان

ص: 16


1- . صحیح مسلم: 3/ 56، کتاب حج، باب «المتعه بالحج والعمره»، حدیث: 1217 و پس از آن.

شماره صفحه در کتاب - ص: 28

***

پیامبر خدا صلی اللَّه علیه وآله؟

آن مرد گفت: البته فرمان پیامبر خدا صلی اللَّه علیه وآله.

عبداللَّه بن عمر گفت: پیامبر خدا صلی اللَّه علیه وآله خود این عمل را انجام داده بود. (1)

عمران بن حصین …

بنابر نقل ابن عبدالبرّ در کتاب الاستیعاب و ابن حجر عسقلانی در کتاب الإصابه، عمران بن حصین از بزرگان صحابه و فقها بوده است. (2) وی حتی در واپسین روزهای بیماری خود که به مرگش انجامید به شدت از دیدگاه عمر انتقاد می نمود. مسلم روایتی را این گونه نقل می کند:

مطرف می گوید: عمران بن حصین در دوران بیماریش که به مرگ وی انجامید، مرا خواست و گفت: من سخنی چند به تو می گویم چه بسا که خداوند آن ها را برایت سودمند قرار دهد. اگر من زنده ماندم این سخنان را

ص: 17


1- . سنن ترمذی: 2/ 224، کتاب حج، باب «ما جاء فی التمتع»، حدیث 825.
2- . الاستیعاب: 3/ 284، الاصابه: 4/ 584. گفتنی است که ابن قیم در کتاب زاد المعاد فی هدی خیر العباد می گوید: عمران بن حصین از عثمان والاتر است. برخی می گویند: عمران فرشتگان را می دید و به وی سلام می نمودند؛ همان گونه که خود نیز به این امر اشاره می کند و می گوید: «همانا بر من درود فرستاده شد». وی در سال 52 هجری در بصره درگذشت.

شماره صفحه در کتاب - ص: 29

***

پیش کسی بازگو مکن! (1) ولی اگر از دنیا رفتم، به دلخواه خود عمل کن.

آن گاه گفت: فرشتگان به من سلام و درود فرستادند و بدان که پیامبر خدا صلی اللَّه علیه وآله میان حج و متعه آن را جمع کرد و در این باره آیه ای در کتاب خدا نازل نشد و رسول خدا صلی اللَّه علیه وآله نیز از این کار نهی نفرمود؛ ولی مردی آمد و حکمی از خودساخته را صادر کرد. (2) نووی در شرح روایاتی که حاکی از انکار عمران بن حصین در این موضوع است، می نویسد:

تمامی این روایات بر این امر اتفاق نظر دارند که منظور عمران این بوده که متعه در حج و نیز حج قِران (3) هر دو جایز هستند. هم چنین این روایت به روشنی بیان گر اعتراض عمران به فتوای عمر درباره متعه حج است. (4)

ص: 18


1- . ملاحظه کنید تقیه تا کجا رسیده بود؟
2- . صحیح مسلم: 3/ 70، کتاب حج، باب «جواز تمتع»، ذیل حدیث 1236، و در همین باب از صحیح بخاری: 2/ 569؛ کتاب حج، باب «تمتع»، حدیث 1496، سنن ابن ماجه: 4/ 454، کتاب مناسک، باب «التمتع بالعمرة إلی الحج»، حدیث 2978، مسند احمد: 5/ 159، 5/ 600، حدیث عمران بن حصین، حدیث 19394.
3- . حج قِران یکی از انواع حج است؛ کسانی که محل زندگی آن ها تا مسجد الحرام بیشتراز 16 فرسخ نباشد، این حج را انجام می دهند.
4- . المنهاج، شرح صحیح مسلم: 8/ 168.

شماره صفحه در کتاب - ص: 30

***

دفاع ابن تیمیه و اعتراف او به اشتباه …

ابن تیمیه، شیخ الاسلام اهل سنّت نیز در این باره اظهار نظر کرده است. وی در دفاع از دیدگاه عمر زبان به توجیه می گشاید و می گوید:

«عمر می خواست به عمل بهتر، دستور دهد».

آن گاه ابن تیمیه سخنان پسر عمر را به عنوان شاهد ادّعای خود می آورد و می گوید: عبداللَّه پسر عمر متعه را جایز می دانست. به او گفتند: پدرت متعه را منع کرده بود.

ابن عمر پاسخ داد: منظور پدرم با آن چه شما می گویید، تفاوت دارد.

خلاصه سخن ابن تیمیّه همان است که سرانجام می گوید: این نهی، اختیاری بود، نه تحریمی. عمر نگفته که من این دو متعه را حرام می کنم. (1) به نظر ما این توجیه ابن تیمیه که «منظور عمر دستور دادن به حکم بهتر بوده»، پذیرفته نیست و باطل است.

از سوی دیگر ابن تیمیه سخنانی را به پسر عمر نسبت داده که بر خلاف مطالبی است که در کتاب های اهل سنّت از پسر عمر نقل گردیده

ص: 19


1- . منهاج السنه: 4/ 182 و 183.

شماره صفحه در کتاب - ص: 31

***

است. ابن کثیر می گوید: عبداللَّه با پدرش مخالفت می کرد تا آن که به او گفتند: همانا که پدرت از (متعه) منع می کرد!

وی پاسخ داد: می ترسم که خداوند از آسمان بر شما سنگ نازل کند! رسول خدا صلی اللَّه علیه وآله این عمل را انجام داده است، آیا از سنّت پیامبر خدا صلی اللَّه علیه وآله باید پیروی کرد یا از سنّت عمر بن خطاب؟! (1) نکته مهم در سخن ابن تیمیه همان انکار گفتار عمر است که می گوید: «و من آن دو متعه را حرام می کنم». (2) البته ما در ادامه گروهی را نام خواهیم برد که این سخن را نقل کرده اند!

با این حال، گویا ابن تیمیه می داند که زحمت ها و تلاش های او برای توجیه اقدام عمر و دفاع از او، ره به جایی نخواهد برد. از این رو از روی ناچاری می گوید:

اهل تسنّن اتفاق نظر دارند که فقط رسول خدا صلی اللَّه علیه وآله هستند که همه اعمال ایشان برای ما حجّت است و باید به آن ها عمل کرد.

از نگاه اهل سنّت هر انسانی به جز رسول خدا صلی اللَّه علیه وآله اشتباه

ص: 20


1- . تاریخ ابن کثیر: 5/ 159.
2- . منهاج السنه: 4/ 182 و 183.

شماره صفحه در کتاب - ص: 32

***

می کند، و عمر نیز، از این قاعده مستثنا نیست. (1) البته این کار عمر «اشتباه» نیست؛ بلکه کاری «نوپیدا» است؛ همان گونه که در حدیث پیشین گذشت که ابوموسی اشعری می گوید: پیامبر خدا صلی اللَّه علیه وآله فرمود:

أنا فرطکم علی الحوض، ولیرفعنّ رجال منکم ثمّ لیختلجنّ دونی. فأقول: یا ربّ! أصحابی!

فیقال: إنّک لا تدری ما أحدثوا بعدک! (2)

من جلوتر از شما کنار حوض (کوثر) خواهم ایستاد. پس مردانی از شما بیرون رانده و از من جدا خواهند شد. من می گویم: پروردگارا! اینان یاران من هستند!

گفته می شود: تو نمی دانی که اینان پس از تو چه بدعت هایی را روا داشتند؟!

و در این جا می توان گفت که قصد اصلی از تحریم متعه حج احیای سنّت جاهلی است؛ زیرا در دوران جاهلیت، انجام متعه حج در

ص: 21


1- . همان.
2- . حافظان حدیث، این حدیث را در باب «الحوض» آورده اند؛ از جمله بخاری در صحیح: 5/ 2405، کتاب «الرقاق» «باب فی الحوض» حدیث 6205 آورده است.

شماره صفحه در کتاب - ص: 33

***

ماه های حج از شدیدترین گناهان روی زمین به شمار می رفت. (1) بیهقی در السنن الکبری می نویسد:

ابن عباس می گوید: به خدا سوگند، رسول خدا صلی اللَّه علیه وآله عایشه را در ماه ذی الحجه به همراه خود به عمره نبرد، مگر برای این که عملًا سنّت جاهلیّت را ابطال نماید. (2) از این رو در حدیث صحیحی نقل شده که پیامبر خدا صلی اللَّه علیه وآله فرمود:

لو استقبلت من أمری ما استدبرت ما أهدیت، ولولا أنّ معی الهدی لأحللت.

یعنی برای خروج از احرام عمره تمتّع، قربانی لازم نیست. پس این حدیث دلالت دارد بر این که بعد از اتمام اعمال عمره تمتع باید از احرام خارج شد.

در این هنگام سراقه پسر مالک بن جعشم گفت: ای پیامبر خدا!

ص: 22


1- . صحیح بخاری: 2/ 567؛ کتاب نکاح، باب «التمتع والإقران والإفراد بالحج»، حدیث 1489، صحیح مسلم: 3/ 81- 82، کتاب حج، باب «جواز العمره فی أشهر الحج»، حدیث 1240 و …
2- . السنن الکبری: 4/ 563، کتاب حج، باب «العمرة فی أشهر الحج»، حدیث 8732.

شماره صفحه در کتاب - ص: 34

***

این مسئله ویژه ماست، یا برای همیشه این حکم جاری است؟

پیامبر پاسخ داد: نه، این برای همیشه خواهد بود.

همه صحاح نویسان این حدیث را نقل کرده اند. بخاری در صحیح خود بخشی را به آن اختصاص داده است.

ص: 23

شماره صفحه در کتاب - ص: 37

***

بخش دوم ازدواج موقّت …

ازدواج موقّت چیست؟ …

مقصود از ازدواج موقّت آن است که زنِ آزاد و عاقل، خود را با مهریه و مدّتی معیّن به عقد مردی مسلمان درآورد و مرد نیز این عقد را بپذیرد.

این همان ازدواج متعه یا ازدواج موقّت است. رعایت همه شروط ازدواج دائم در این نوع ازدواج نیز شرط است؛ از جمله دارا بودن همه شرایط صحّت عقد، نبود مانع نسبی یا سببی (از محارم نباشد و …).

در این نوع ازدواج، وکالت دادن به عاقد نیز همانند ازدواج دائم، جایز است. فرزندی که از آنان متولد می شود، فرزندی شرعی و به پدر متعلّق است و تمامی شروط و پیامدهای ازدواج دائم از جمله محرمیّت، نگه داشتن عدّه و امور دیگر بر آن مترتّب است.

تفاوت این نوع ازدواج با نوع دائم، در این است که جدایی در این ازدواج به واسطه طلاق نیست؛ بلکه با پایان یافتن مدّتی است که در

ص: 24

شماره صفحه در کتاب - ص: 38

***

عقد ذکر شده و یا با بخشش آن مدت از سوی مرد نیز جدایی صورت پذیر است.

عدّه این نوع ازدواج در صورتی که زن یائسه نباشد، دو حیض است. این در صورتی است که آن زن، خون حیض ببیند، وگرنه مدّت عدّه او چهل و پنج روز خواهد بود.

از دیگر شرایط این ازدواج این است که زن و مرد از یک دیگر ارث نمی برند و هیچ نفقه ای نیز بر مرد واجب نمی گردد.

البتّه این که ازدواج موقّت احکامی خاصّ دارد که در ازدواج دائم وجود ندارد به معنای آن نیست که دو ازدواج در شریعت داشته باشیم و این که ازدواج موقّت در مقابل ازدواج دائم- مثل ازدواج ذات یمین- قرار گیرد؛ بلکه تفاوت در چند کلمه شرعی معدود است.

ادله ازدواج موقّت …

اشارة

قرآن، سنتِ پیامبر و اتّفاق نظر شیعه و سنّی بر صحّت و مشروعیّت این ازدواج و ثبوت آن در اسلام دلالت دارند. اینک به بیان ادلّه این نوع ازدواج می پردازیم.

ازدواج موقّت و دلیل قرآنی …

خداوند متعال می فرماید:

ص: 25

شماره صفحه در کتاب - ص: 39

***

«فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ»؛ (1)

پس هر گاه از آن زنان بهره مند شدید …

در روایتی آمده: جمعی از صحابه و تابعین که در قرائت قرآن و فهم و درک احکام آن، مرجع دیگران بودند، تصریح کرده اند که این آیه درباره ازدواج موقّت نازل شده است. گفته می شود که آنان این آیه را این گونه تلاوت می کردند:

فما استمتعتم به منهن إلی أجل؛

پس هر گاه تا وقتی معیّن از آن زنان بهره جستید.

آنان این آیه را در مصحف های خود به همین شکل می نگاشتند.

پس در این صورت آیه به جواز ازدواج موقّت تصریح دارد. از کسانی که این آیه را در صحّت ازدواج موقّت برشمرده اند می توان عبداللَّه بن عباس، أبی بن کعب، عبداللَّه بن مسعود، جابر بن عبداللَّه، ابوسعید خدری، سعید بن جبیر، مجاهد، سدّی و قتاده را نام برد. (2) فراتر این که حدیث نگاران از ابن عباس این گونه نقل می کنند که او

ص: 26


1- . سوره نساء: آیه 24.
2- . برای آگاهی بیشتر در این زمینه ر. ک: تفسیرهای طبری، قرطبی، ابن کثیر، زمخشری و الدر المنثور سیوطی در ذیل این آیه. هم چنین ر. ک: احکام القرآن، جصّاص: 2/ 208، السنن الکبری، بیهقی: 7/ 335، المنهاج، نووی: 9/ 153، المغنی، ابن قدامه: 7/ 571.

شماره صفحه در کتاب - ص: 40

***

سه مرتبه گفت: «به خدا سوگند، خداوند این آیه را این گونه نازل کرد».

از طرف دیگر، نقل شده که ابن عباس و أبی بن کعب تصریح کرده اند که این آیه نسخ نشده است.

بالاتر این که قرطبی تصریح می کند که دلالت این آیه بر ازدواج موقّت، دیدگاه همگان است. وی می گوید: «همگان گفته اند که مقصود (از این آیه) ازدواج موقّت است که در صدر اسلام رایج بوده است». (1)

ازدواج موقّت از دیدگاه سنّت …

احادیث فراوانی از سنّت پیامبر در این باره نقل شده است که ما در این جا به حدیثی که بخاری، مسلم، احمد بن حنبل و دیگران، از عبداللَّه بن مسعود نقل کرده اند بسنده می کنیم. ابن مسعود می گوید:

همراه رسول خدا صلی اللَّه علیه وآله در جنگی شرکت داشتیم. در این جنگ زنانمان همراه ما نبودند. از این رو عرض کردیم: (ای رسول خدا!) آیا اجازه می دهید خود را اخته کنیم؟

پیامبر صلی اللَّه علیه وآله ما را از این کار بازداشت، آن گاه به ما اجازه داد تا با مهریه قرار دادن لباسی، زنی را به ازدواج موقّت خود برگزینیم.

سپس عبداللَّه بن مسعود این آیه را تلاوت کرد:

ص: 27


1- . تفسیر قرطبی: 5/ 130: در این منبع چنین آمده است: «وقال الجمهور: المراد نکاح المتعة الّذی کان فی صدر الإسلام».

شماره صفحه در کتاب - ص: 41

***

«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لاتُحَرِّمُوا طَیِّباتِ ما أَحَلَّ اللَّهُ لَکُمْ وَلا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لایُحِبُّ الْمُعْتَدینَ»؛ (1)

ای کسانی که ایمان آورده اید، چیزهایِ پاکیزه ای را که خدا برای استفاده شما حلال کرده، حرام مشمارید و از حدّ مگذرید؛ زیرا خداوند متجاوزان را دوست نمی دارد. (2) البته منظورِ ابن مسعود از قرائت این آیه پس از ذکر حدیث، پنهان نیست؛ زیرا او از منتقدین آن شخصی است که ازدواج موقّت را حرام کرد.

ازدواج موقّت و اجماع …

در این که متعه، یک نوع ازدواج است، هیچ اختلافی بین مسلمانان وجود ندارد. قرطبی با ذکر پاره ای از احکام آن به این دلیل تصریح کرده و می گوید:

علمای گذشته در این که متعه ازدواجی موقّت است و در آن ارث و میراثی نیست و نیز جدایی در آن با پایان مدّت عقد صورت می پذیرد؛

ص: 28


1- . سوره مائده: آیه 87.
2- . صحیح بخاری: 5/ 1953؛ کتاب نکاح، باب «ما یکره من التبتل والخصاء»، حدیث 4787 و 4/ 1687، کتاب «التفسیر»، تفسیر سوره مائده، حدیث 4339، صحیح مسلم: 3/ 193، کتاب نکاح، باب «نکاح المتعه»، حدیث 1404، مسند احمد: 1/ 692، مسند عبداللَّه بن مسعود، حدیث 3976.

شماره صفحه در کتاب - ص: 42

***

نه با طلاق، اختلاف نداشتند.

آن گاه قرطبی کیفیّت این عقد و احکام آن را از ابن عطیّه نقل می کند. (1) طبری نیز از سدّی این گونه نقل می کند: «در این متعه مرد، زن را به مهری معیّن و تا زمانی از پیش تعیین شده، به عقد خود درمی آورد …». (2) هم چنین در کتاب التمهید به نقل از ابن عبدالبرّ این گونه آمده است:

علما اتّفاق نظر دارند که متعه، ازدواجی است که نه به شهود نیاز دارد و نه به اذن ولیّ زن. هم چنین همه حکم می دهند که این ازدواج موقّت بوده و ارثی در آن ردّ و بدل نمی شود. جدایی در آن نیز با پایان یافتن مدّت عقد صورت می پذیرد؛ نه با طلاق. (3)

عمر و حرام کردن ازدواج موقّت …

ازدواج موقّت با زنان (همانند متعه حج) تا زمان وفات پیامبر خدا صلی اللَّه علیه وآله و هم چنین زمان خلافت ابوبکر و اندکی از دوران حکومت عمر بن خطّاب حلال و امری رایج بود تا این که

ص: 29


1- . تفسیر قرطبی: 5/ 132.
2- . تفسیر طبری: 5/ 18.
3- . التمهید: 11/ 102.

شماره صفحه در کتاب - ص: 43

***

عمر گفت:

دو متعه در زمان رسول خدا صلی اللَّه علیه وآله حلال و معمول بوده و من آن دو متعه را ممنوع می کنم و مرتکب آن دو را مجازات می نمایم؛ متعه حج و متعه زنان.

این سخن عمر در کتاب ها و منابع حدیثی، فقهی، تفسیری و کلامی آمده که می توان به کتاب های ذیل اشاره کرد:

تفسیر رازی، شرح معانی الآثار، السنن الکبری بیهقی، بدایه المجتهد، المحلّی، احکام القرآن تألیف جصّاص، شرح التجرید تألیف قوشجی أشعری، تفسیر قرطبی، المغنی، زاد المعاد فی هدی خیر العباد، الدر المنثور، کنز العمال و وفیات الأعیان. (1)

برخی از مورخان و حدیث نگاران مانند سرخسی به صحیح بودن این حدیث تصریح کرده اند. برخی دیگر همانند ابن قیم الجوزیه بر معتبر بودن این حدیث گواهی می دهند.

راغب اصفهانی در کتاب المحاضرات می نویسد:

ص: 30


1- . تفسیر رازی: 2/ 167، شرح معانی الآثار: 374، السنن الکبری، بیهقی: 7/ 206، بدایه المجتهد: 1/ 346، المحلّی: 7/ 107، احکام القرآن تألیف جصّاص: 1/ 279، شرح التجرید تألیف قوشجی أشعری (در بخش مطاعن عمر)، تفسیر قرطبی: 2/ 370، المغنی: 7/ 527، زاد المعاد فی هدی خیر العباد: 2/ 205، الدر المنثور: 2/ 141، کنز العمال: 8/ 293، وفیات الأعیان: 5/ 197.

شماره صفحه در کتاب - ص: 44

***

یحیی بن اکثم به شیخی در بصره گفت: در جواز متعه به چه کسی اقتدا می کنی؟

پاسخ داد: به عمر اقتدا کردم.

پرسید: چگونه به او اقتدا کردی در حالی که او از شدیدترین مخالفان متعه بود؟!

پاسخ داد: زیرا در خبر صحیحی آمده است که او بر فراز منبر رفت و گفت: خداوند و پیامبر او، دو متعه را بر شما حلال کردند و من آن دو متعه را بر شما حرام می کنم و مرتکب آن را مجازات می کنم.

من شهادت و گواهی او را به جواز این عمل پذیرفتم، ولی فتوایش را نپذیرفتم.

در پاره ای از روایات آمده که عمر از دو متعه و گفتن «حیّ علی خیر العمل» (در اذان و اقامه) نهی کرد. (1) در روایتی عطا نقل می کند که جابر بن عبداللَّه انصاری می گوید:

در زمان پیامبر خدا صلی اللَّه علیه وآله، ابوبکر و عمر ازدواج موقّت نمودیم، تا آن که در اواخر خلافت عمر، «عمرو بن حریث» زنی را (که جابر نامش را آورده، ولی من فراموش کردم) به عقد موقّت خود درآورد، آن زن باردار شد، زمانی که عمر آگاه شد، آن زن را احضار کرد

ص: 31


1- . شرح التجرید، قوشچی، باب مطاعن عمر، ص 484.

شماره صفحه در کتاب - ص: 45

***

و از درستی این خبر پرسید.

زن پاسخ داد: آری.

عمر گفت: شاهد شما کیست؟

عطا می گوید: این زن، مادر یا ولیّ خود را به عنوان شاهد معرفی کرد.

عمر به وی گفت: فرد دیگری داری که شهادت بدهد؟!

پس از این ماجرا بود که عمر ازدواج موقّت را ممنوع کرد. (1) روایات مشابه دیگری نیز وجود دارد که در برخی از آن ها عمر مخاطب خود را به سنگسار تهدید کرده است. (2) در روایتی دیگر این گونه آمده است:

مردی از شام به مدینه آمد و زنی را به عقد موقّت خویش درآورد و مدتی نامعلوم با او بود، تا آن که عقد تمام شد.

ص: 32


1- . صحیح مسلم: 3/ 194، کتاب نکاح، باب «نکاح المتعه»، ذیل حدیث 1405، مسند احمد: 4/ 237، مسند جابر بن عبداللَّه، حدیث 13856، السنن الکبری، بیهقی: 388/ 7، کتاب الصداق، باب «ما یجوز أن یکون مهراً»، حدیث 14368، این داستان در کتاب المصنف عبدالرزاق: 7/ 497، باب «المتعه»، حدیث 14021 نیز آمده است.
2- . هم چنین از عمر نقل می شود که گفت: «هیچ مردی را پیش من نمی آورند که ازدواج موقّت انجام داده باشد، مگر آن که او را سنگسار خواهم کرد، حتی اگر مرده باشد قبرش را سنگسار خواهم کرد!»، المبسوط، سرخسی: 5/ 153.

شماره صفحه در کتاب - ص: 46

***

وقتی عمر از این موضوع آگاه شد، آن مرد را به نزد خویش خواند و از او پرسید: چه چیزی باعث شد تا آن زن را به ازدواج موقّت خود درآوری؟

آن مرد در پاسخ گفت: این کار را در زمان پیامبر خدا صلی اللَّه علیه وآله انجام دادیم و ایشان تا زمان مرگ، ما را از این کار منع ننمود. سپس در زمان ابوبکر نیز همین وضعیت وجود داشت، او نیز ما را از این کار نهی نکرد تا این که او نیز مرد و شما به روی کار آمدی. از تو نیز خبری برای نهی از ازدواج موقّت به ما نرسیده است.

عمر گفت: سوگند به آن که جانم در دست اوست، اگر پیش تر ازدواج موقّت را ممنوع کرده بودم، تو را سنگسار می نمودم. (1) همان گونه که روشن شد همه روایات منع از ازدواج موقّت را به عمر منسوب می کنند و چنین تعبیرهایی دارند:

«هنگامی که عمر به خلافت رسید از آن دو (متعه) نهی کرد».

«عمر آن را ممنوع کرد».

«مردی حکمی از خودساخته را صادر کرد».

و تعبیرهای دیگری که در منابع آمده است.

پس اگر منعی از جانب رسول خدا صلی اللَّه علیه وآله صورت گرفته

ص: 33


1- . کنز العمال: 16/ 218، کتاب النکاح، باب المتعه، حدیث 845718.

شماره صفحه در کتاب - ص: 47

***

بود، هیچ کس منع و آثار و پیامدهای منفی آن را به عمر نسبت نمی داد.

در روایتی آمده است که امیر مؤمنان علی علیه السلام فرمود:

لولا أنّ عمر نهی عن المتعة ما زنی إلّاشقی؛ (1)

اگر عمر ازدواج موقّت را ممنوع نمی کرد، جز فرد نگون بخت کسی مرتکب زنا نمی شد.

هم چنین در این باره از ابن عباس چنین نقل شده است:

«متعه چیزی جز رحمت خداوند نسبت به بندگانش نبود. اگر عمر از آن نهی نمی کرد، جز انسان نگون بخت، کسی زنا نمی کرد». (2) از این رو نخستین کسی که ازدواج موقّت را حرام کرد، عمر بن خطّاب است. (3) فراتر این که خود عمر می گوید:

این دو متعه (متعه حج و ازدواج موقّت) در زمان پیامبر خدا صلی اللَّه علیه وآله رایج بوده و من آن ها را ممنوع اعلام می کنم.

او از منع رسول خدا صلی اللَّه علیه وآله سخنی به میان نمی آورد و نهی

ص: 34


1- . المصنف عبدالرزاق: 7/ 500، باب المتعه، حدیث 1402، تفسیر طبری: 5/ 19، الدر المنثور: 2/ 251، تفسیر رازی: 10/ 52.
2- . تفسیر قرطبی: 5/ 130، برخی در این روایات به جای واژه «شقی؛ نگون بخت» از واژه «شفی» به معنای «ناچیز» استفاده کرده اند. ر. ک: النهایه: 2/ 437، تاج العروس: 19/ 578 و دیگر فرهنگ نامه های عربی.
3- . تاریخ الخلفاء: 137.

شماره صفحه در کتاب - ص: 48

***

را به خودش نسبت می دهد.

عمر حتی برای تخلف کنندگان از حکم خود، مجازات تعیین می نماید، تا آن گاه که آن مرد شامی پاسخ داد: تا این لحظه از تو فرمانی جدید برای ممنوع بودن این عمل به ما نرسیده است.

عمر سخن او را تکذیب نکرد؛ بلکه با عبارات خود اعتراف کرد که تا آن لحظه هرگز متعه کردن، حرام نبوده است.

البته در روایتی آمده بود: «ثمّ معک فلم تُحدث لنا فیه نهیاً …» و به کار بردن فعل «تُحدث» (آوردن حکمی نو و بی سابقه) اشاره به نو پیدا و بدعت بودن اقدام عمر دارد.

تحریم ازدواج موقّت و موضع گیری حضرت علی علیه السلام و بزرگان صحابه …

هر چند برخی همانند عبداللَّه بن زبیر در ممنوعیت ازدواج موقّت از عمر پیروی کردند، اما بزرگان صحابه به پیروی از قرآن و سنّت، به حلال بودن آن قائل بودند. از پیشگامان بزرگان صحابه مولای ما امیر مؤمنان حضرت علی و اهل بیت علیهم السلام هستند.

در این زمینه ابن حزم می گوید:

گروهی از پیشینیان بر حلال بودن ازدواج موقّت بعد از وفات رسول خدا صلی اللَّه علیه وآله هم چنان ثابت قدم ماندند. از جمله برخی

ص: 35

شماره صفحه در کتاب - ص: 49

***

صحابه مانند اسماء دختر ابوبکر، جابر بن عبداللَّه انصاری، ابن مسعود، ابن عباس، معاویة بن ابی سفیان، عمرو بن حریث، ابوسعید خدری، سلمه و معبد فرزندان امیة بن خلف.

جابر بن عبداللَّه انصاری حلال بودن ازدواج موقّت را تا پایان عمرِ مبارکِ رسول خدا صلی اللَّه علیه وآله، زمان ابوبکر و هم چنین اواخر دوران خلافت عمر، به نقل از تمامی صحابه پیامبر صلی اللَّه علیه وآله روایت کرده است … از تابعین نیز طاووس، عطا، سعید بن جبیر و دیگر فقهای مکه مکرمه بر حلال بودن ازدواج موقّت ثابت قدم مانده اند … (1) البتّه ابن حزم، نامی از عمران بن حصین و برخی دیگر از صحابه به میان نمی آورد. قرطبی نیز این نام ها را آورده و به نقل از ابن عبدالبرّ می افزاید:

پیروان ابن عباس از اهل مکه و یمن، همگی به پیروی از ابن عباس، به حلال بودن ازدواج موقّت حکم داده اند. (2) عبدالملک بن عبدالعزیز مشهور به ابن جریج مکّی درگذشته سال 149 هجری از نام آورترین فقهای مکه مکرمه به حلال بودن ازدواج موقّت حکم کرده است؛ وی از بزرگان فقها و تابعان نامدار و از

ص: 36


1- . المحلّی: 9/ 129.
2- . تفسیر قرطبی: 3/ 133

شماره صفحه در کتاب - ص: 50

***

محدّثان ثقه و مورد اعتماد و نیز از راویان صحیح بخاری و صحیح مسلم است. نقل شده که وی نزدیک به 90 زن را با عقد موقّت به ازدواج خود درآورده بود.

ابن خلّکان می گوید: مأمون در دوران خلافت خود دستور داد تا در بین مردم به حلال بودن ازدواج موقّت ندا دهند.

محمّد بن منصور و ابوالعیناء (از فقهای دربار وی) بر او وارد شدند تا شاید نظرش را برگردانند.

مأمون در حالی که با عصبانیت مشغول مسواک زدن بود، کلام عمر را بر زبان می آورد و می گفت: «دو متعه در زمان رسول خدا صلی اللَّه علیه وآله و ابوبکر رایج بودند و من آن دو را ممنوع می کنم!» تو کیستی ای چپ چشم؟! تا از آن چه رسول خدا صلی اللَّه علیه وآله و ابوبکر انجام داده اند، نهی کنی؟

محمّد بن منصور خواست با مأمون سخن بگوید، اما ابوالعیناء به آرامی به او گفت: می خواهی به کسی که به صراحت درباره عمر چنین می گوید، چه بگویی؟!

در این هنگام یحیی بن اکثم وارد شد و با مأمون خلوت کرد و او را از فتنه ترساند تا او را از این نظر بازگرداند. (1)

ص: 37


1- . وفیات الاعیان: 6/ 149- 150، شرح حال یحیی بن اکثم.

شماره صفحه در کتاب - ص: 51

***

دفاع از عمر و توجیه گفتار او …

اینک بر آنیم به سخنان افرادی بپردازیم که برای دفاع از عمر و توجیه این اقدام وی- همانند همه موارد این چنینی- خود را بیهوده به زحمت می اندازند؛ چرا که این حکم از نگاه قرآن و سنّت پیامبر صلی اللَّه علیه وآله امری ثابت، مسلّم و از ضروریات دین به شمار می رود. حال آن که خلیفه آشکارا حکم خداوند را نادیده می گیرد و با آن مخالفت می کند.

سه دیدگاه متفاوت …

کسانی که به توجیه حکم عمر پرداخته اند، به چند دسته تقسیم می شوند. در یک تقسیم بندی کلّی می توان دیدگاه ها را به سه دسته ساماندهی کرد:

دیدگاه یکم: پیامبر خدا صلی اللَّه علیه وآله حکم جواز ازدواج موقّت را نسخ کردند، ولی به جز عمر هیچ کس از این مسأله آگاه نشد.

این دیدگاه را فخر رازی پس از بیان چند توجیه برای اقدام عمر و نپذیرفتن آن ها، چنین بیان می کند:

… فقط این راه باقی می ماند که گفته شود: منظور عمر آن بود که متعه در زمان پیامبر خدا صلی اللَّه علیه وآله مباح بوده و من از آن منع می کنم؛ زیرا

ص: 38

شماره صفحه در کتاب - ص: 52

***

برای من ثابت شده که پیامبر صلی اللَّه علیه وآله این حکم را نسخ کرده است. (1) نَوَوی پس از نقل سخن عمر می افزاید:

معنای این سخن چنین است: کسانی که در زمان ابوبکر و عمر متعه نموده اند، خبر نسخ حکم متعه را نشنیده بودند. (2) دیدگاه دوم: شخص پیامبر صلی اللَّه علیه وآله متعه را حرام کرده است.

دیدگاه سوم: عمر آن را حرام کرد.

دیدگاه دوم و سوم را ابن قیّم جوزیه بیان کرده است. (3) کسانی که دیدگاه دوم را می پذیرند و بر این باورند که خود رسول خدا صلی اللَّه علیه وآله متعه را حرام کرد، درباره زمان تحریم متعه از سوی آن حضرت به هفت دسته تقسیم می شوند (4) که می گویند نسخ:

1. در جنگ خیبر صورت پذیرفت. شافعی، از پیروان این دیدگاه است.

2. در زمان انجام عمره پس از فتح مکه صورت پذیرفت.

ص: 39


1- . تفسیر کبیر: 10/ 56.
2- . المنهاج، شرح صحیح مسلم: 9/ 157.
3- . زاد المعاد فی هدی خیر العباد: 2/ 184- 185.
4- . ابن قیم چهار مورد را آورده که عبارتند از: جنگ خیبر، فتح مکه، جنگ حنین و حجّة الوداع. ر. ک: زاد المعاد فی هدی خیر العباد: 2/ 183 و سه مورد دیگر از کتاب فتح الباری: 9/ 210، ذکر شده است.

شماره صفحه در کتاب - ص: 53

***

3. در سال فتح مکه انجام متعه حرام شد. از قائلین به این نظریه، ابن عیینه و گروهی دیگر هستند.

4. در جنگ اوطاس صورت گرفت.

5. در سالی که جنگ حنین در گرفت، صورت پذیرفت.

ابن قیم می گوید: به دلیل متصل بودن جنگ حنین به فتح مکه، در واقع این دیدگاه همان نظریه دوم است. (1) البته ما در آینده این موضوع را بررسی و پیرامون آن بحث خواهیم کرد.

6. در سال جنگ تبوک صورت پذیرفت که سخن در این باره خواهد آمد.

7. در سال حجة الوداع انجام شد.

ابن قیم می گوید: این توهّم برخی از راویان است. آنان در سفر توهّمی خود از فتح مکه تا حجة الوداع را پیموده اند؛ چرا که سفر خیالی از نقطه ای به نقطه دیگر، از زمانی به زمان دیگر و از رویدادی به رویداد دیگر برای حافظان حدیث و دیگر راویان بسیار رخ می دهد. (2) خلاصه آن چه طرفداران دیدگاه سوم برای توجیه حرام شدن

ص: 40


1- . زاد المعاد فی هدی خیر العباد: 2/ 183.
2- . همان: 2/ 183.

شماره صفحه در کتاب - ص: 54

***

آن چه خدا و رسولش حلال نموده اند (به طوری که این حکم تا زمان رحلت پیامبر خدا صلی اللَّه علیه وآله نیز دست نخورده باقی ماند) چنین بیان شده است:

عمر متعه را حرام نمود و آن را منع کرد، اما از سوی دیگر، رسول خدا صلی اللَّه علیه وآله به پیروی از سنّت و تشریع خلفای راشدین فرمان داده اند. (1) دسته بندی این دیدگاه ها برگرفته از اقوال و گفته های آنان است که با پژوهش و بررسی می توان آن را از دیدگاه ها و اقوال آشفته آنان به دست آورد. اما شایسته است این دیدگاه ها بررسی و ارزیابی شوند.

نقد دیدگاه یکم …

بهتر بود امام اهل سنّت فخر رازی این دیدگاه را مطرح نمی کرد که نَسْخ ازدواج موقّت توسط پیامبر خدا صلی اللَّه علیه وآله صورت گرفته بود و فقط عمر از این مسأله آگاه بود؛ زیرا چگونه ممکن است عمر از نَسْخ این حکم باخبر شود، ولی امیر مؤمنان علی علیه السلام و دیگر اصحاب رسول خدا صلی اللَّه علیه وآله از این مسأله آگاه نباشند؟!

چرا پیامبر گرامی صلی اللَّه علیه وآله فقط او را از این مسأله آگاه کرده است؟!

ص: 41


1- . همان: 2/ 184.

شماره صفحه در کتاب - ص: 55

***

چرا هنگامی که عمران بن سواد عمر را نصیحت می کرد، به او پاسخ نداد که متعه در زمان رسول خدا صلی اللَّه علیه وآله حرام شد؟

عمران بن سواد خطاب به عمر گفت: امت تو چهار مسأله را بر تو ایراد می گیرند، از جمله آن که تو ازدواج موقّت با زنان را حرام کردی؛ حال آن که خدا حلال نموده بود و ما با مشتی خرما ازدواج موقّت می کردیم. سه مسأله دیگر بماند.

عمر گفت: همانا پیامبر خدا صلی اللَّه علیه وآله در زمان ضروری و اضطرار این حکم را صادر کرده بود. اما پس از آن مردم از این وضعیت بیرون آمدند و حکم اضطرار نیز برداشته شد … (1) به راستی چرا همه مسلمانان، این مسأله را از عمر نپذیرفتند و این اختلاف تا امروز باقی است؟!

نقد دیدگاه سوم …

بنابراین دیدگاه، عمر ازدواج موقّت را حرام کرده است و پیروی از حکم عمر لازم است.

ابن قیم در این باره می گوید:

اگر گفته شود: مسلم نیشابوری در صحیح خود از جابر بن عبداللَّه این گونه نقل می کند: «ما در زمان رسول خدا صلی اللَّه علیه وآله و ابوبکر، در

ص: 42


1- . تاریخ طبری: 3/ 290، حوادث سال 23.

شماره صفحه در کتاب - ص: 56

***

مقابل یک مشت خرما یا آرد ازدواج موقّت انجام می دادیم، تا این که عمر در قضیه عمرو بن حریث از آن نهی کرد». شما در برابر این روایت که به صراحت زمان تحریم را دوران خلافت عمر اعلام می کند، چه پاسخی دارید؟

هم چنین ثابت شده است که عمر این گونه گفته است: «دو متعه در زمان رسول خدا صلی اللَّه علیه وآله حلال و رایج بوده و من آن ها را منع می کنم: متعه حج و متعه زنان». این سخن را چگونه توجیه می کنید؟

پاسخ داده می شود: در این مسأله مردم به دو گروه تقسیم می شوند:

گروه اول می گویند: عمر، ازدواج موقّت را حرام کرد و مردم را از انجام آن باز داشت؛ رسول خدا صلی اللَّه علیه وآله به پیروی از سنّت و تشریع های خلفا فرمان داده بودند. بنابراین، باید از حکم عمر پیروی کرد.

این گروه به صحّت روایت سبرة بن معبد معتقد نیستند. طبق این روایت که عبدالملک بن ربیع بن سبره از پدرش از جدّ خویش نقل می کند، ازدواج موقّت در سال فتح مکه حرام گردیده است.

ابن معین نیز بر این حدیث ایراد گرفته است. البته بخاری به نقل این حدیث در صحیح خود نیازی ندیده است. این در حالی است که پرداختن به آن بسیار ضروری و اصلی، از اصول اسلام است.

ص: 43

شماره صفحه در کتاب - ص: 57

***

بنابراین، دلیل نیامدن این حدیث در کتاب بخاری، صحیح نبودن آن حدیث از نگاه اوست؛ چرا که اگر او در صحّت حدیث تردید نداشت، بی شک آن را نقل و به آن استناد می کرد.

راویان می گویند: اگر حدیث «سبره» صحیح باشد، باکی بر ابن مسعود نیست که روایت کند که آنان به ازدواج موقّت عمل می کرده اند و به آیه قرآن استناد نماید.

هم چنین در صورت صحّت این روایت نباید عمر اعلام می کرد که این عمل در زمان پیامبر صلی اللَّه علیه وآله رایج بود و من از آن منع می کنم و مرتکبش را به مجازات می رسانم؛ بلکه باید این گونه می گفت:

پیامبر صلی اللَّه علیه وآله آن را حرام نمود و ما را از ازدواج موقّت، نهی کرد.

برخی دیگر می گویند: اگر (این حدیث) صحیح بود، متعه در زمان ابوبکر- که جانشین برحق پیامبر بود (!)- نباید جایز شمرده می شد.

گروه دوم: حدیث «سبره» را صحیح می دانند. از نگاه پیروان این دیدگاه حتی اگر این حدیث صحیح نباشد، حدیث حضرت علی علیه السلام که می گوید: «رسول خدا صلی اللَّه علیه وآله خود ازدواج موقّت با زنان را حرام نموده» حدیثی صحیح است.

به این ترتیب باید حدیث جابر بن عبداللَّه را این گونه تفسیر نمود: کسانی که گفته شده به متعه عمل می کردند، در واقع خبر تحریم این عمل به آنان نرسیده بود. این حکم هم چنان مشهور نبود تا این که

ص: 44

شماره صفحه در کتاب - ص: 58

***

در زمان عمر بر سر متعه نزاع پیش آمد. در این هنگام بود که حکم حرمت متعه آشکار و مشهور شد. به این ترتیب میان احادیث متعارض، سازگاری ایجاد می شود. و توفیق از خداوند است. (1) بنابراین دیدگاه، طرفداران این دیدگاه، اذعان دارند که تحریم متعه از جانب عمر بوده، نه از جانب خدا و پیامبر او، اما آنان تحریم عمر را توجیه می کنند؛ بلکه این کار را به خدا و پیامبر نسبت می دهند.

به این اعتبار که پیامبر خدا صلی اللَّه علیه وآله، به پیروی از دستورات و احکام صادره از خلفای راشدین امر نموده است.

مهم ترین دلیل توجیه کنندگان اقدام عمر همین است، امّا باید بدانیم این توجیه بر پایه روایت «لزوم پیروی از سنّت خلفای راشدین» است. اما اگر نادرستی این روایت ثابت شود، باید پذیرفت که عمر در دین «بدعت» گذاشته است. هم چنان که بسیاری از اصحاب رسول خدا صلی اللَّه علیه وآله نیز همین سخن را بیان کرده اند.

ابن قیّم می گوید: «رسول خدا صلی اللَّه علیه وآله به پیروی از آن چه خلفا صادر می نمایند، دستور داده است». این سخن اشاره ای است به آن چه از پیامبر روایت شده که فرمود:

«از سنّت من و سنّت خلفای راشدین هدایت یافته پس از من

ص: 45


1- . زاد المعاد فی هدی خیر العباد: 2/ 184 و 185.

شماره صفحه در کتاب - ص: 59

***

پیروی کنید و به آن چنگ زنید و پایبند بمانید»!

گفتنی است که طبق تحقیقاتی که صورت پذیرفته این حدیث با تمامی سندهایش باطل و جعلی است. (1) برخی بزرگان ائمه اهل تسنّن هم چون حافظ ابن قطّان درگذشته سال 628 هجری این حدیث را رد می کند.

ابن حجر در شرح حال عبدالرحمان سلمی می گوید: وی تنها یک حدیث در پند و اندرز دارد که آن را ترمذی تصحیح نموده است.

نگارنده می افزاید که این حدیث را «ابن حبّان» و حاکم نیشابوری در المستدرک علی الصحیحین نقل نموده اند.

ابن قطّان فاسی می گوید: به دلیل ناشناخته بودن راوی حدیث، این روایت صحیح نیست. (2) گفتنی است که دانشمندان بزرگ شرح حال ابن قطّان را نگاشته و او را ستوده اند. (3)

ص: 46


1- . برای آگاهی بیشتر در این زمینه ر. ک: سلسله پژوهش های اعتقادی، شماره 23، کتاب سنّت پیامبر یا سنّت خلفا؟! از همین نگارنده.
2- . تهذیب التهذیب: 6/ 215.
3- . ر. ک: تذکره الحفاظ: 4/ 1407، طبقات الحفاظ: 498.

شماره صفحه در کتاب - ص: 60

***

نقد دیدگاه دوم …

درباره زمان تحریم ازدواج موقّت توسط پیامبر خدا صلی اللَّه علیه وآله چند قول دیگر نیز مطرح شده است.

برخی می گویند: در سال حجة الوداع بوده. ابن قیّم در این باره می گوید: این دیدگاهِ غلط، از برخی راویان ناشی شده است.

قول دیگر این که تحریم در سال جنگ حنین رخ داد، ابن قیّم می گوید: به دلیل نبود فاصله زمانی میان جنگ حنین و فتح مکه، در واقع این دیدگاه همان نظریه دوم است. (1) در رابطه با این نظر که تحریم ازدواج موقّت زنان در جنگ اوطاس رخ داد، سهیلی می گوید: دیدگاه راویانی که می گویند: تحریم در جنگ اوطاس بود، همسو با روایتی است که بر تحریم ازدواج موقّت در سال فتح مکه گواهی می دهد. (2) درباره تحریم ازدواج موقّت زنان در عمره قضا، دیدگاه سهیلی چنین است:

عجیب ترین این روایت ها، آن است که می گوید: این مسئله در جنگ تبوک رخ داده است. هم چنین حدیث شگفت دیگر این که طبق

ص: 47


1- . در آینده این موضوع را بررسی و پیرامون آن بحث خواهیم کرد.
2- . فتح الباری: 9/ 210.

شماره صفحه در کتاب - ص: 61

***

روایت حسن این تحریم در عمره قضا صورت پذیرفته است. (1) ابن حجر عسقلانی در این باره می گوید: حرام شدن ازدواج موقّت در عمره قضا، نادرست است؛ زیرا این روایت مرسل از «حسن» نقل شده و روایات مرسل او ضعیف هستند؛ زیرا وی از هر کس روایت نقل می کرد. با فرض درستی روایت او، شاید منظور وی در زمان جنگ خیبر باشد؛ چرا که این دو جنگ در یک سال اتفاق افتاده، همان گونه که فتح مکه و جنگ اوطاس در یک سال رخ داده است. (2) ابن قیّم می گوید: درست آن است که ازدواج موقّت در سال فتح مکه حرام گردید. (3) ابن حجر عسقلانی می گوید: روایتی که مسلم نقل می کند تصریح دارد که حرمت ازدواج موقّت در زمان فتح مکه دیدگاه پذیرفته تری است. به این ترتیب زمان حرام شدن ازدواج موقّت مشخص می گردد و خدا داناتر است.

ابن حجر عسقلانی در آغاز، همه روایات و دیدگاه ها را مطرح و بررسی می کند. پس از بیان آن ها پیرامون این قول به تفصیل سخن

ص: 48


1- . همان.
2- . همان: 9/ 211.
3- . زاد المعاد فی هدی خیر العباد: 2/ 183.

شماره صفحه در کتاب - ص: 62

***

می گوید و سرانجام چنین می نویسد:

… از بین زمان هایی که درباره زمان تحریم ازدواج موقّت بیان شد، فقط جنگ خیبر و فتح مکه از همه دیدگاه های پیشین صحیح تر است. البته سخن دانشمندان درباره دیدگاه تحریم در جنگ خیبر نیز پیش از این بیان گردید. بلکه سهیلی این دیدگاه را نظر مشهور دانسته است. (1)

روایت تحریم ازدواج موقّت در سال فتح مکه …

اینک متن روایتی را که تحریم ازدواج موقّت را در سال فتح مکه می داند، همان گونه که مسلم نیشابوری آورده، نقل می کنیم:

اسحاق بن ابراهیم، از یحیی بن آدم، از ابراهیم بن سعد، از عبدالملک بن ربیع بن سبره جهنی، از پدرش و او از جدش این گونه نقل می کند:

رسول خدا صلی اللَّه علیه وآله در سال فتح مکه به ما امر نمودند تا ازدواج موقّت نماییم و پیش از خروج از مکه ما را از این کار نهی نمودند. (2)

ص: 49


1- . فتح الباری: 9/ 210 و 212 و 213.
2- . صحیح مسلم: 3/ 196، کتاب نکاح، باب «نکاح متعه»، ذیل حدیث 1406.

شماره صفحه در کتاب - ص: 63

***

روایت تحریم ازدواج موقّت در جنگ تبوک …

راویان اهل سنّت این روایت را از سه تن از صحابه رسول خدا صلی اللَّه علیه وآله؛ یعنی امیر مؤمنان علی بن ابی طالب علیهما السلام، جابر بن عبداللَّه انصاری و ابوهریره نقل می نمایند. نَوَوی این روایت را به نقل از حضرت علی علیه السلام این گونه نقل می کند:

به جز مسلم دیگران نیز از علی علیه السلام نقل می کنند که پیامبر صلی اللَّه علیه وآله در جنگ تبوک از ازدواج موقّت نهی فرمودند.

سلسله راویان حدیث مذکور به این ترتیب است: اسحاق بن راشد، از زهری، از عبداللَّه بن محمّد بن علی و او از پدرش به نقل از حضرت علی علیه السلام. (1)

حازمی نیز این روایت را به نقل از جابر آورده است.

امّا روایت نقل شده از ابوهریره را «ابن راهویه» و «ابن حبّان» - ابن حبّان نیز از طریق ابن راهویه- نقل کرده اند.

ابن حجر عسقلانی نیز روایت این دو راوی را نقل کرده است. (2) با توجه به آن چه در نقد روایت جنگ تبوک بیان خواهیم کرد، در این جا از بررسی این روایت خودداری می کنیم.

ص: 50


1- . المنهاج، شرح صحیح مسلم: 9/ 154.
2- . فتح الباری: 9/ 210 و 211.

شماره صفحه در کتاب - ص: 64

***

روایت تحریم ازدواج موقّت در جنگ حنین …

راویان اهل سنّت این روایت را از مولای ما امیر مؤمنان حضرت علی علیه السلام نقل کرده اند. نسائی این روایت را این گونه نقل می کند:

عمرو بن علی و محمّد بن بشار و محمّد بن مثنّی از عبدالوهّاب نقل می کنند که می گوید: یحیی بن سعید می گوید: مالک بن انس از ابن شهاب از عبداللَّه و حسن فرزندان محمّد بن علی و آنان نیز به نقل از پدرشان محمّد بن علی می گویند: علی بن ابی طالب رضی اللَّه عنه فرمودند:

رسول خدا صلی اللَّه علیه وآله در جنگ خیبر از ازدواج موقّت نهی کردند.

محمّد بن مثنّی می گوید: در این روایت به جای جنگ خیبر، جنگ حنین آمده است. وی می افزاید: عبدالوهّاب از کتاب خود این گونه برای ما نقل کرده است. (1)

روایت تحریم ازدواج موقّت در جنگ خیبر …

راویان اهل سنّت در کتاب های صحاح و دیگر کتاب های حدیثی، تحریم ازدواج موقّت در جنگ خیبر را به نقل از امیر مؤمنان

ص: 51


1- . السنن الکبری، نسائی: 6/ 436، کتاب نکاح؛ تحریم المتعه، حدیث 3367.

شماره صفحه در کتاب - ص: 65

***

علی بن ابی طالب علیهما السلام نقل می کنند. اما در متن این روایات تفاوت هایی وجود دارد. ما به آن چه بخاری و مسلم نقل کرده اند، بسنده می کنیم.

بخاری می گوید: مالک بن اسماعیل از ابن عیینه، از زهری، از حسن بن محمّد بن علی و برادرش عبداللَّه از پدرشان نقل می کنند که علی علیه السلام به ابن عباس فرمود:

پیامبر صلی اللَّه علیه وآله در جنگ خیبر از ازدواج موقّت و گوشت الاغ منع نمودند. (1) مسلم نیز این روایت را با چند سند این گونه نقل می کند:

سند یکم. یحیی بن یحیی، از مالک، از ابن شهاب، از عبداللَّه و حسن فرزندان محمّد بن علی، از پدرشان از علی بن ابی طالب علیهما السلام نقل می کنند که حضرتش فرمود:

رسول خدا صلی اللَّه علیه وآله در جنگ خیبر از ازدواج موقّت با زنان و خوردن گوشت الاغ منع کردند.

سند دوم. عبداللَّه بن محمّد بن اسماء ضبعی، از جویریه، از مالک، به همان سند پیشین نقل می کند که از علی بن ابی طالب علیهما السلام

ص: 52


1- . صحیح بخاری: 5/ 1966، کتاب نکاح باب «نهی رسول اللَّه صلّی اللَّه علیه وآله عن نکاح المتعه»، حدیث 4825.

شماره صفحه در کتاب - ص: 66

***

شنیده شد که به فردی می گفت: تو فراموش کار هستی؛ چراکه رسول خدا صلی اللَّه علیه وآله ما را از ازدواج موقّت با زنان و … نهی کردند.

سند سوم. ابوبکر بن ابی شبیه و ابن نمیر و زهیر بن حرب از ابن عیینه چنین نقل کرده اند: زهیر گفت: سفیان بن عیینه، از زهری، از حسن و عبداللَّه فرزندان محمّد بن علی از پدرشان، از علی علیه السلام برای ما نقل کرد که حضرت علی علیه السلام فرمود:

پیامبر صلی اللَّه علیه وآله در جنگ خیبر ما را از ازدواج موقّت با زنان و خوردن گوشت الاغ نهی نمودند.

سند چهارم. محمّد بن عبداللَّه بن نمیر، از پدرش، از عبیداللَّه، از ابن شهاب، از حسن و عبداللَّه فرزندان محمّد بن علی، از پدرشان، از علی بن ابی طالب علیهما السلام چنین نقل می کنند:

روزی ایشان باخبر شدند که ابن عباس به جواز ازدواج موقّت معتقد است، از این رو به ابن عباس گفتند: ای پسر عباس! درنگ کن که رسول خدا صلی اللَّه علیه وآله در نبرد خیبر از این کار و نیز از خوردن گوشت الاغ نهی فرمودند.

سند پنجم. ابوالطاهر و حرملة بن یحیی از ابن وهب، از یونس، از ابن شهاب، از حسن و عبداللَّه فرزندان محمّد بن علی، از پدرشان نقل می کنند که فردی شنیده که علی بن ابی طالب علیهما السلام به ابن عباس می گوید:

ص: 53

شماره صفحه در کتاب - ص: 67

***

رسول خدا صلی اللَّه علیه وآله در نبرد خیبر از ازدواج موقّت با زنان و از خوردن گوشت الاغ نهی فرمودند. (1)

نقدهای مشترک …

همه این روایت ها با چند نقد مشترک رو به رو هستند؛ به طوری که این ایرادها بیان گر باطل بودن این احادیث هستند، گرچه سند این احادیث صحیح باشد.

اینک به اختصار این نقدهای مشترک را ذکر می کنیم؛ سپس حدیث تحریم ازدواج موقّت در فتح مکه را به دلیل ادّعای شهرت آن، نقد خواهیم کرد. آن گاه حدیث تحریم ازدواج موقّت در نبرد خیبر را نیز به تفصیل بررسی و نقد خواهیم کرد؛ زیرا این روایت از امیر مؤمنان علی علیه السلام مشهور شده و در صحیح بخاری و مسلم نیز آمده است!!

دلیل گزینش دو حدیث مربوط به تحریم ازدواج موقّت در نبرد حنین و تبوک از میان احادیث دیگر و نیز دلیل بررسی این دو روایت این است که راویان اهل سنّت این دو حدیث را از امیر مؤمنان علی علیه السلام نقل کرده اند.

نخستین نقد درباره این احادیث، تعارض آن ها با یک دیگر است که برخی از آن ها، برخی دیگر را تکذیب می کنند؛ امری که باعث

ص: 54


1- . صحیح مسلم: 3/ 198- 199، کتاب نکاح، باب نکاح المتعه، حدیث 14097 و پس از آن.

شماره صفحه در کتاب - ص: 68

***

سردرگمی عالمان اهل سنّت شده و راهکارهای ایشان با یک دیگر در تناقض هستند. (1) از این رو برخی به ناچار گفته اند: ازدواج موقّت در آغاز حلال بود، سپس حرام شد، آن گاه بار دیگر حلال گردید. اما این عمل برای بار دوم حرام اعلام شد؛ تا جایی که مسلم در صحیح خود بخشی را به همین موضوع، اختصاص داده و بابی را با این عنوان «باب نکاح متعه و تبیین مباح بودن آن و نسخ شدن این حکم و نیز حلال شدن آن پس از نسخ و سرانجام حرام شدن متعه تا روز قیامت» برای یکی از بخش های کتاب خود برگزیده است. (2) اما این روایات متناقض به این جا ختم نمی شود و برخی هم چون قرطبی این تحریم و حلال شدن را تا هفت مرتبه ذکر کرده اند. (3) البته ابن قیّم می گوید: ممکن نیست برای دو مرتبه در شریعت اسلام نسخ رخ دهد، چه برسد به بیشتر از دو مرتبه؟!

از سوی دیگر، ابن قیّم حرام شدن ازدواج موقّت را در سال فتح

ص: 55


1- . برای آگاهی بیشتر، ر. ک: المنهاج، نووی: 9/ 155، فتح الباری، ابن حجر: 9/ 212.
2- . صحیح مسلم: 3/ 192.
3- . تفسیر قرطبی: 5/ 131.

شماره صفحه در کتاب - ص: 69

***

مکه می داند. او می گوید: اگر حرام شدن ازدواج موقّت در جنگ خیبر بود، لازمه این امر، نسخ شدن دوباره این حکم است و این مسئله هرگز در شریعت اسلام رخ نداده و رخ نخواهد داد. (1) هم چنین این دیدگاه ها متن گفته عمر را تکذیب می کنند؛ چرا که وی گفت: «دو متعه در زمان پیامبر صلی اللَّه علیه وآله حلال و رایج بوده و من آن ها را منع می کنم …».

عمر در این جمله که صحت سند آن ثابت است، اذعان می نماید که خود، آن چه را که در زمان پیامبر خدا صلی اللَّه علیه وآله حلال بوده، حرام کرده است.

نقد دیگر آن که یاران پیامبر (چه پیش از دوران خلافت عمر، چه در زمان خلافت او و چه بعد از آن) به حلال بودن ازدواج موقّت و حرام شدن آن توسط عمر گواهی داده اند وبرخی نیز گفته اند: اگر اقدام عمر به تحریم ازدواج موقّت نبود، جز فرد بدبخت، زنا نمی کرد.

بررسی و نقد تحریم در فتح مکه …

اکنون به بررسی و نقد حدیث فتح مکه می پردازیم. از سخنان ابن قیّم نادرستی این روایت روشن شد. وی می گوید: این حدیث را

ص: 56


1- . زاد المعاد فی هدی خیر العباد: 2/ 183.

شماره صفحه در کتاب - ص: 70

***

عبدالملک بن ربیع بن سبره از پدرش از جدش روایت می کند.

ابن معین به راوی این حدیث ایراد گرفته و بخاری حدیث او را در صحیح خود نقل نکرده است.

ما در این جا به شرح حال راوی حدیث که توسط ابن حجر عسقلانی روایت شده، اکتفا می کنیم. متن عبارت او به این شرح است:

ابوخیثمه می گوید: از یحیی بن معین در مورد احادیث عبدالملک بن ربیع که از پدر و جدش نقل می کند، سؤال شد.

ابن معین گفت: این روایت ها ضعیف هستند.

ابن جوزی نیز از ابن معین این گونه حکایت می کند که او گفت:

عبدالملک از نظر نقل روایت فردی ضعیف است.

ابوالحسن بن قطان می گوید: عدالت او ثابت نشده است. هر چند مسلم از وی روایت نقل می کند، اما باز نمی توان به روایات وی استناد کرد. مسلم تنها یک حدیث از او در مورد ازدواج موقّت نقل می کند، البته مؤلف، این نکته را یادآوری کرده است. (1)

بررسی و نقد تحریم در جنگ حنین …

این روایت را نسائی از امیر مؤمنان علی علیه السلام نقل می کند که ما

ص: 57


1- . تهذیب التهذیب: 6/ 345

شماره صفحه در کتاب - ص: 71

***

به هنگام بررسی روایاتی که از آن حضرت در این باره نقل شده، به این حدیث خواهیم پرداخت. به همین دلیل از بررسی آن، در این جا خودداری می کنیم.

گذشته از این باید توجه داشت که خود اهل سنّت و راویان آن ها از ربیع بن سبره نقل می کنند که تحریم ازدواج موقّت در حجّة الوداع صورت پذیرفته است.

ابوداوود این گونه آورده است:

مسدد بن مسرهد، از عبدالوارث، از اسماعیل بن امیّه نقل می کند که زهری می گوید: ما در حضور عمر بن عبدالعزیز بودیم. بحث از ازدواج موقّت با زنان به میان آمد، شخصی به نام ربیع بن سبره به عمر بن عبدالعزیز گفت: گواهی می دهم که پدرم گفت:

پیامبر خدا صلی اللَّه علیه وآله در حجّة الوداع از ازدواج موقّت نهی نمود. (1)

بررسی و نقد تحریم در جنگ تبوک …

حدیث جنگ تبوک را که از حضرت امیر مؤمنان علی علیه السلام نقل می کنند، در جای خود بررسی خواهیم کرد. گذشته از این روایت، ابن حجر عسقلانی به صراحت می گوید: آن چه از جابر بن عبداللَّه

ص: 58


1- . سنن ابوداوود: 2/ 92، کتاب نکاح، باب فی نکاح المتعه، حدیث 2072.

شماره صفحه در کتاب - ص: 72

***

انصاری نقل شده، پذیرفته نیست؛ زیرا از طریق ابن کثیر نقل شده و او نیز مورد اعتماد نیست و فرد متروکی است. (1) ابن حجر در کتاب تهذیب التهذیب ضمن اشاره به نام دو راوی به نام عبّاد می نویسد: عبّاد بن کثیر ثقفی بصری و عبّاد بن کثیر رملی فلسطینی، هر دو قابل اعتماد نیستند و افراد متروکی هستند. آنان روایات ساختگی نقل می نمایند و دروغ گو هستند.

ابوحاتم نیز در شرح حال عبّاد بن کثیر رملی فلسطینی می گوید:

گمان می کردم که وی از هم نام خودش بهتر است، ولی متوجه شدم که با او فرقی ندارد و روایات وی نیز ضعیف است. (2) گویا جعل کننده حدیث، به این دلیل حدیث را جعل کرده تا با احادیث صحیح و ثابتی که بیان گر مباح بودن حکم ازدواج موقّت تا آخرین لحظه عمر پیامبر صلی اللَّه علیه وآله است، تعارض پیدا کند.

همان گونه که احادیث فراوانی وضع کرده اند که ابن عباس از این عقیده برگشت. در آینده به این مسئله اشاره خواهیم کرد.

هم چنین در آینده روشن خواهد شد که این افراد روایات ساختگی در این باره را به حضرت علی علیه السلام نیز نسبت داده اند.

ص: 59


1- . فتح الباری: 9/ 211.
2- . تهذیب التهذیب: 5/ 92- 90

شماره صفحه در کتاب - ص: 73

***

یکی از روایات از ابوهریره نقل شده است. ابن حجر عسقلانی می گوید: حدیث ابوهریره نیز خالی از بحث نیست؛ چرا که او حدیث را از مؤمّل بن اسماعیل از عکرمة بن عمار نقل می کند و در شخصیّت هر دو فرد جای حرف و حدیث است. (1)

بررسی و نقد تحریم در جنگ خیبر …

مهم ترین روایات در این مسئله، روایاتی هستند که از زبان امیر مؤمنان علی علیه السلام وضع کرده اند … چرا که آن حضرت از مهم ترین مخالفان این تحریم بود … کسانی که در دل هایشان حبّ پاداش و چاپلوسی به حاکمان و فرمانروایان سلطه گر پرورش یافته بود … برای دشمنی با علی علیه السلام تمام سعی و تلاش خود را کردند و به همین دلیل احادیث ساختگی را به آن حضرت نسبت دادند.

احادیث ساختگی که از زبان آن حضرت نقل شده، هم دیگر را تکذیب می کنند و متناقض هستند؛ زیرا افراد بسیاری در پی نسبت دادن احادیث دروغ به آن حضرت بوده اند. این نیز یکی از نشانه های والای حقانیت است.

این احادیث ساختگی را به نقل از نوه های ایشان از فرزندش

ص: 60


1- . فتح الباری: 9/ 211. برای آگاهی بیشتر درباره شرح حال این دو راوی به کتاب تهذیب التهذیب: 10/ 339 و 340 و 7/ 226 و 277 مراجعه شود.

شماره صفحه در کتاب - ص: 74

***

محمّد بن حنفیه آورده اند … ولی به نقل از فرزندان امام حسن و امام حسین علیهما السلام نقل و جعل نکرده اند؛ زیرا آنان به خوبی می دانند که این وصله ها به آنان نمی چسبد.

دروغ گویان به دروغ از آن حضرت نقل می کنند که وقتی شنید ابن عباس به جواز ازدواج موقّت حکم داده، او را به تندی مورد خطاب قرار داد …

چه بسا اگر تعارضی در احادیث ساختگی به وجود نمی آمد ممکن بود که حقایق حتی بر خواص هم پوشیده بماند، تا چه رسد به عوام مردم.

اکنون شایسته است ساختگی بودن این روایات را به تفصیل در ضمن چند عنوان تبیین کنیم.

تناقض روایات در زمان تحریم …

در این زمینه حدیثی از زهری، از حسن بن محمّد بن علی و برادرش عبداللَّه بن محمّد بن علی، از پدرشان، از علی علیه السلام نقل شده که حضرت علی علیه السلام به ابن عباس فرمود: رسول خدا صلی اللَّه علیه وآله در نبرد خیبر از ازدواج موقّت با زنان و خوردن گوشت الاغ منع کردند. (1)

ص: 61


1- . صحیح مسلم: 3/ 199، کتاب نکاح، باب «نکاح المتعه»، ذیل حدیث 1407.

شماره صفحه در کتاب - ص: 75

***

ابن مثّنی این روایت را با این تفاوت نقل می کند: این تحریم در جنگ حنین بوده است.

وی می افزاید: عبدالوهّاب در کتاب خود برای ما این گونه نقل کرده است.

زهری، به نقل از دو فرزند محمّد بن علی از پدرشان از علی علیه السلام نقل نقل می کند که این تحریم در جنگ حنین بوده است. (1) در نقل دیگر زهری از عبداللَّه بن محمّد بن علی، از پدرش، از علی علیه السلام روایت می کند که پیامبر صلی اللَّه علیه وآله در جنگ تبوک از ازدواج موقّت منع نمود. (2) در روایت دیگری که از محمّد بن حنفیه نقل شده، آمده است:

حضرت علی علیه السلام به ابن عباس فرمود: تو مردی فراموش کار هستی؛ چرا که رسول خدا صلی اللَّه علیه وآله در حجّة الوداع از ازدواج موقّت با زنان نهی نمودند. (3) روایت دیگری را شافعی از مالک از علی علیه السلام نقل می کند که گفت: رسول خدا صلی اللَّه علیه وآله در جنگ خیبر از خوردن گوشت الاغ

ص: 62


1- . السنن الکبری، نسائی: 6/ 436، کتاب النکاح، باب «تحریم المتعه»، حدیث 3367.
2- . المنهاج، شرح صحیح مسلم: 9/ 154.
3- . مجمع الزوائد: 4/ 487، کتاب نکاح، باب «نکاح المتعه»، حدیث 7391.

شماره صفحه در کتاب - ص: 76

***

منع کردند.

در این روایت امر دیگری مطرح نشده است و درباره ازدواج موقّت با زنان، سخن به میان نیامده است. (1) همان گونه که روشن است همه این روایات به یک سند و در یک موضوع از امیر مؤمنان علی علیه السلام نقل شده است. اگر کسی بگوید:

همه این روایات نزد آن ها معتبر نیست و برخی معتبر است؛ (تا تعارض حل شود)؛

پاسخ می دهیم: روایت نخست را همه معتبر دانسته و در تحقیقات و مطالعه های خود به آن استناد کرده اند.

درباره روایت دوم نیز باید گفت که آن را نسائی در کتاب خود- که از کتاب های صحاح به شمار می آید- نقل کرده است.

روایت چهارم را نیز طبرانی نقل کرده است. هیثمی نیز آن را در کتابش ذکر کرده وافزوده است: راویان این حدیث، معتبر هستند. (2) روایت سوم را نَوَوی آورده، سپس به نقل از قاضی عیاض می نویسد:

هیچ کسی در این امر از او تبعیت نکرده و این کار خطایی از اوست. (3)

ص: 63


1- . عمده القاری: 17/ 247
2- . مجمع الزوائد: 4/ 487، کتاب نکاح، باب «نکاح المتعه»، حدیث 7391.
3- . المنهاج، شرح صحیح مسلم: 9/ 154

شماره صفحه در کتاب - ص: 77

***

ابن حجر عسقلانی می گوید: عجیب تر از آن، روایت اسحاق بن راشد است که از زهری نقل می کند. در این روایت آمده است: در جنگ تبوک از ازدواج موقّت نهی شد که این روایت نیز نادرست است. (1) اما در مورد روایت پنجم چند نکته شایان توجه است:

اگر نهی از ازدواج موقّت در جنگ خیبر بر او ثابت می شد، در مورد این موضوع ساکت نمی ماند؛ چرا که این کار، پنهان کردن حقیقت است و کاری زشت به شمار می آید.

اما شافعی خود بر این نظر است که تحریم ازدواج موقّت در جنگ خیبر و از سوی پیامبر صلی اللَّه علیه وآله بوده است. (2) افزون بر این که این روایت از مالک نقل شده و او در کتاب الموطأ از زهری از عبداللَّه و حسن از پدرشان محمّد بن حنفیه نقل می کند که حضرت علی علیه السلام فرمود: رسول خدا صلی اللَّه علیه وآله در جنگ خیبر از ازدواج موقّت منع نمودند. (3)

ص: 64


1- . فتح الباری: 9/ 209
2- . زاد المعاد فی هدی خیر العباد: 2/ 183
3- . الموطأ: 2/ 542، کتاب نکاح، باب «نکاح المتعه»، حدیث 41.

شماره صفحه در کتاب - ص: 78

***

راویان اهل سنّت و به بازی گرفتن متن حدیث خیبر …

روشن شد که معتبرترین حدیث نزد اهل سنّت در تحریم ازدواج موقّت، روایاتی است که از امیر مؤمنان علی علیه السلام در جنگ خیبر روایت شده است. مهم ترین آن ها، روایتی است که زهری از دو فرزند محمّد بن حنفیه از امیر مؤمنان علی علیه السلام نقل می کند. بهتر است بدانیم که اهل سنّت این حدیث را با متن های گوناگون نقل کرده اند.

ابن تیمیّه می گوید: این حدیث را راویان معتبر در صحیح بخاری و مسلم و کتاب های دیگر از زهری از عبداللَّه و حسن دو فرزندِ محمّد بن حنفیه از پدرشان و او از پدرش علی بن ابی طالب نقل می کند:

علی علیه السلام به ابن عباس- که ازدواج موقّت را جایز می دانست- فرمودند: تو مردی فراموش کار هستی. رسول خدا صلی اللَّه علیه وآله ازدواج موقّت با زنان و خوردن گوشت الاغ ها را در جنگ خیبر حرام نمودند.

بزرگان اسلام در عصر خویش هم چون سفیان بن عیینه و مالک بن انس و دیگر کسانی که مسلمانان به علم و عدالت و حافظ بودن آنان اتفاق نظر دارند، همگی این روایت را از زهری- به عنوان دانشمندترین و داناترین مرد زمانه نسبت به سنّت پیامبر و دلسوزترین مردم بر حفظ این سنّت- نقل کرده اند و علمای حدیث شناس در صحّت این حدیث اتفاق نظر داشتند و آن را پذیرفته اند و هیچ کدام از

ص: 65

شماره صفحه در کتاب - ص: 79

***

اینان به این روایت خدشه وارد نکرده اند. (1) در صحیح بخاری، صحیح مسلم، سنن ترمذی و مسند احمد به نقل از زهری این گونه آمده است: حسن بن محمّد بن علی و برادرش عبداللَّه به نقل از پدرشان خبر دادند که حضرت علی علیه السلام به ابن عباس فرمود: پیامبر صلی اللَّه علیه وآله در جنگ خیبر از ازدواج موقّت و خوردن گوشت الاغ منع نمود.

در صحیح مسلم آمده است: «شنیده شد که علی بن ابی طالب به فردی می گفت: تو مردی فراموش کار هستی».

هم چنین در این کتاب این گونه آمده است: «امیرالمؤمنین علیه السلام خبردار شد که ابن عباس به ازدواج موقّت معتقد است، از این رو به او گفت: ای ابن عباس! احتیاط کن».

نسائی نیز این گونه آورده است: حسن بن محمّد بن علی و برادرش عبداللَّه از پدرشان نقل کردند که حضرت علی علیه السلام خبردار شد که مردی ازدواج موقّت را بی اشکال می داند. به او فرمود:

همانا که تو مردی فراموش کار هستی، پیامبر خدا صلی اللَّه علیه وآله در نبرد خیبر مرا از این مسئله و از خوردن گوشت الاغ نهی نمودند.

در کتاب الموطأ نیز به نقل از علی بن ابی طالب علیهما السلام این گونه

ص: 66


1- . منهاج السنه: 4/ 189.

شماره صفحه در کتاب - ص: 80

***

آمده است: منادی رسول خدا صلی اللَّه علیه وآله در جنگ خیبر حرام شدن ازدواج موقّت را اعلام کرد.

شافعی نیز حدیث خیبر را نقل می کند، اما هنگامی که متوجه ایجاد اختلاف در امر ازدواج موقّت می شود، در قبال این مسئله سکوت می نماید!

طبرانی این حدیث را به این شکل نقل می کند:

علی علیه السلام و ابن عباس درباره ازدواج موقّت با زنان، بحث و گفت و گو می کردند، علی علیه السلام به ابن عباس فرمود: تو مردی فراموش کار هستی، پیامبر در حجّة الوداع از ازدواج موقّت منع نمود.

بنابراین، طبرانی نیز این حدیث را نقل کرده؛ ولی حرمت متعه را در زمان حجّة الوداع قرار داده است.

چند نکته درباره دلالت حدیث خیبر …

یکی از حدیث هایی که نقل شد، زمان تحریم ازدواج موقّت را در جنگ خیبر دانست. متن و مفهوم این حدیث چند نکته را روشن می کند:

نخست آن که امیر مؤمنان علی علیه السلام به تحریم ازدواج موقّت با زنان اعتقاد داشت؛ حتی به ابن عباس که به حلال بودن آن معتقد بود، فرمود: «تو مردی فراموش کار هستی».

این نسبت، دروغی بیش نیست؛ زیرا همه می دانند که

ص: 67

شماره صفحه در کتاب - ص: 81

***

امیر مؤمنان علی علیه السلام سرآمد مخالفان تحریم ازدواج موقّت بود؛ هم چنان که در مخالفت با تحریم متعه حج نیز پیشگام بود.

اما ساختن روایات و نسبت دادن آن ها به آن حضرت شگفتی ندارد؛ همان گونه که در متعه حج نیز همین گونه عمل کرده اند …

نقل این مسئله از طریق دو پسر محمّد بن حنفیه از پدرشان از علی بن ابی طالب علیهما السلام نیز شگفتی ندارد … بیهقی روایتی را این گونه نقل می کند: عبداللَّه و حسن دو فرزند محمّد بن علی از پدرشان از امیرالمؤمنین رضی اللَّه عنه نقل می کنند که حضرتش فرمود:

یا بنی! أفرد الحجّ، فإنّه أفضل؛ (1)

پسرم! حج (واجب) را جداگانه انجام بده که این گونه بهتر است.

دوم آن که تحریم ازدواج موقّت با زنان در جنگ خیبر صورت پذیرفته است. حال آن که محدثان بزرگ آن را نادرست می دانند و تکذیب می کنند. اما در مقام توجیه آن سرگردان مانده اند.

ابن حجر عسقلانی در شرح صحیح بخاری از سهیلی این گونه نقل می کند: «خدشه ای به این روایت وارد است؛ چرا که طبق مفاد آن، ازدواج موقّت با زنان در نبرد خیبر حرام شد، حال آن که هیچ یک از

ص: 68


1- . السنن الکبری، بیهقی: 5/ 8، کتاب حج باب «من اختار الإفراد ورآه أفضل»، حدیث 8818.

شماره صفحه در کتاب - ص: 82

***

سیره نویسان و تاریخ نگاران چنین مسئله ای را ثبت نکرده اند». (1) هم چنین عینی درباره این روایت می نویسد:

«ابن عبدالبرّ می گوید: روایت حرام شدن ازدواج موقّت در نبرد خیبر نادرست است». (2) قسطلانی نیز می نویسد: «بیهقی می گوید: این روایت برای سیره نگاران و تاریخ نویسان ناشناخته است». (3) ابن قیّم نیز می گوید: یاران پیامبر در جنگ خیبر زن های یهودی را به ازدواج موقّت خود در نیاوردند و در این مسئله از پیامبر کسب اجازه نکردند. از سوی دیگر هیچ کس در تاریخ جنگ خیبر، روایتی در این باره نیاورده است. در این جنگ نه درباره انجام ازدواج موقّت و نه درباره حرام شدن آن سخنی به میان نیامده است. (4) ابن کثیر می گوید: برخی دانشمندان تلاش کرده اند که روایت علی بن ابی طالب علیهما السلام را این گونه توجیه کنند که برخی عبارات این روایت پس و پیش شده است. شیخ حافظ ابوحجاج مزی به این

ص: 69


1- . فتح الباری: 9/ 210.
2- . عمدة القاری: 7/ 246.
3- . ارشاد الساری: 11/ 397، 9/ 232.
4- . زاد المعاد فی هدی خیر العباد: 2/ 184.

شماره صفحه در کتاب - ص: 83

***

برداشت از روایت گرایش دارد … با این حال ابن عباس از باور خود درباره مباح بودن گوشت الاغ و ازدواج موقّت با زنان دست برنداشت. (1) سوم آن که دیدگاه ابن عبّاس در این مسئله با حضرت امیر مؤمنان علی علیه السلام متفاوت بود. این سخن از دید ما پذیرفته نیست؛ چرا که ابن عباس به ویژه در چنین مسائلی که از ضروریات دین مبین است، از حضرت علی علیه السلام پیروی می کرد.

با فرض پذیرش این دیدگاه، این پرسش به میان می آید که آیا می توان باور کرد که با وجود یادآوری حکم خدا و رسول او صلی اللَّه علیه وآله از سوی حضرت علی علیه السلام، ابن عباس هم چنان بر باور خود پافشاری کند؟

به خدا سوگند که هرگز چنین نیست. به همین دلیل دروغ پردازان ناگزیر به ساخت احادیث جعلی در این مسئله روی آوردند. ابن تیمیّه می گوید: «ابن عباس روایت می کند: هنگامی که خبر نهی از ازدواج موقّت به وی رسید از دیدگاه خود برگشت». (2) اما این حرف دروغ است. برای اثبات نادرستی این گفتار، سخن ابن حجر عسقلانی را بازگو می کنیم. وی به نقل از ابن بطّال می گوید:

ص: 70


1- . تاریخ ابن کثیر: 4/ 220.
2- . منهاج السنه: 4/ 190.

شماره صفحه در کتاب - ص: 84

***

«رویگردانی ابن عباس از دیدگاه خود، با روایاتی سست و ضعیف نقل شده است». (1) به همین جهت ابن کثیر می گوید: «با این حال ابن عباس هم چنان بر مباح بودن ازدواج موقّت ثابت قدم باقی ماند و نظر خود را تغییر نداد.

بله، ابن عباس تا آخرین لحظه از عمر خویش در مورد این مسئله نظر خود را تغییر نداد، هم چنان که برخی از بزرگان حدیث نگار اهل سنّت نیز نقل کرده اند.

مسلم به نقل از عروة بن زبیر می گوید: عبداللَّه بن زبیر در مکّه برخاست و گفت: عده ای که خدا آنان را کوردل قرار داده- هم چنان که دیده جسم آنان نیز کور است- به جواز ازدواج موقّت فتوا می دهند.

آن مرد به او گفت: همانا تو نادان و بی خرد هستی. به جانم سوگند که ازدواج موقّت در زمان پیشوای پرهیزکاران- رسول خدا صلی اللَّه علیه وآله- انجام می شد.

ابن زبیر گفت: اگر شهامت داری برو ازدواج موقّت کن؛ به خدا سوگند اگر چنین کنی، سنگسارت می نمایم. (2)

ص: 71


1- . فتح الباری: 9/ 216.
2- . صحیح مسلم: 3/ 197، کتاب نکاح، باب «نکاح المتعه»، ذیل حدیث 1406.

شماره صفحه در کتاب - ص: 85

***

مخاطب سخن ابن زبیر، پسر عموی حضرت علی علیه السلام یعنی ابن عباس بود. وی در آن زمان نابینا شده بود. به همین دلیل به او گفت:

خداوند همان گونه که چشم هایشان را کور کرده، دل هایشان را نیز کور نموده است.

در روایاتی که مسلم نیشابوری و احمد بن حنبل از ابی نضره نقل کرده اند، نام ابن عباس آشکارا ذکر شده است.

با این روایت مشخص می شود که ابن عباس در مکّه و زمان ابن زبیر چه دیدگاهی نسبت به ازدواج موقّت با زنان داشت.

روشن است که وی همواره در جواز ازدواج موقّت سخن می گفته است؛ همان گونه که می دانیم فقهای مکه نیز پیرو دیدگاه ابن عباس بوده اند.

از سوی دیگر روشن است که اگر رسول خدا صلی اللَّه علیه وآله ازدواج موقّت را حرام کرده بود و حضرت علی علیه السلام حکم آن را به ابن عباس رسانده بود، در این صورت بی تردید، نسبت دادن مخالفت با خدا، رسول و وصی ایشان، به ابن عباس نارواست.

چند نکته پیرامون روایت های نقل شده از حضرت علی …

علیه السلام

روشن شد که روایات متناقضی که در حرام شدن ازدواج موقّت توسط رسول خدا صلی اللَّه علیه وآله از امیر مؤمنان علی علیه السلام نقل

ص: 72

شماره صفحه در کتاب - ص: 86

***

کرده اند همگی دارای یک سند هستند. همه این روایات را زهری از پسران محمّد بن حنفیه و او نیز به نقل از پدرش روایت کرده است.

از سوی دیگر حسن بن محمّد از سلمة بن اکوع و جابر بن عبداللَّه انصاری نقل کرده که پیامبر خدا صلی اللَّه علیه وآله نزد ما آمد و به ما اجازه ازدواج موقّت با زنان را داد.

این روایت دلالت دارد که این دو فرزند محمّد حنفیه به جواز ازدواج موقّت باور داشتند؛ چرا که معقول نیست فردی از دو تن از صحابه رسول خدا صلی اللَّه علیه وآله حلال بودن ازدواج موقّت را نقل کند، اما خبر نسخ این حکم را از آنان نقل نکند.

هم چنین معقول نیست که روایت حلال بودن ازدواج موقّت را نقل کند، اما از نسخ آن توسط رسول خدا صلی اللَّه علیه وآله آگاه نشده باشد.

بنابراین، با چشم پوشی از دلالت روایت فوق و از آن چه در شرح حال عبداللَّه و حسن، فرزندان محمّد بن حنفیه آورده اند و هم چنین با چشم پوشی از تناقض و تعارض میان این روایات نسبت داده شده به حضرت علی علیه السلام باید توجّه داشت که محور راویان این احادیث فردی به نام زهری است. به همین دلیل شایسته است با شرح حال زهری آشنا شویم.

ص: 73

شماره صفحه در کتاب - ص: 87

***

زهری راوی دروغین و نگاهی به شرح حال او …

اینک گزیده ای از شرح حال زهری که راوی اصلی احادیث متناقض و متعارض درباره حرام بودن ازدواج موقّت از حضرت علی علیه السلام است، می آوریم:

1. زهری از معروف ترین افرادی بود که با امیر مؤمنان علی علیه السلام ساز مخالفت می زد. وی با عروة بن زبیر هم نشین می شد و از حضرت علی علیه السلام بدگویی می کردند.

2. او از عمر بن سعد بن ابی وقاص، قاتل امام حسین علیه السلام روایت نقل می کرد.

3. او از دست نشانده ها و مزدوران امویان بود. دانشمندان برجسته به این دلیل بر او خرده گرفته و او را نکوهش کرده اند.

4. امام یحیی بن معین به هنگام مقایسه زهری با اعمش به شخصیت وی خدشه وارد می کند.

5. امام علی بن الحسین زین العابدین علیه السلام با نوشتن نامه ای او را به خاطر حضور در دربار ستمکاران نکوهش و سرزنش می کند. اما این پندها در او کارساز نبود. (1)

ص: 74


1- . برای آگاهی بیشتر در این زمینه ر. ک: چگونگی نماز ابوبکر به جای رسول خدا صلی اللَّه علیه وآله: ص 61- 66 از سلسله پژوهش های اعتقادی، از همین نگارنده.

شماره صفحه در کتاب - ص: 88

***

نتیجه بحث در ازدواج موقّت …

اکنون نتیجه این بحث را در چند بند خلاصه می کنیم:

1. طبق قرآن، سنّت و اجماع، ازدواج موقّت یکی از احکام ضروری اسلام بوده و مسلمانان در سخن و عمل بر این عقیده بوده اند.

2. عمر بن خطّاب پس از گذشت پاسی از خلافت خود آن را حرام کرد.

3. اهل سنّت پس از اعتراف به این دو مسئله به اختلاف افتاده و برای توجیه کار عمر، سرگردان شدند.

برخی گفتند: حرام شدن ازدواج موقّت، از سوی پیامبر صلی اللَّه علیه وآله صورت پذیرفته است و به جز عمر هیچ کس از این مسئله آگاه نشده است. این مسئله باطل و نادرست است.

برخی دیگر گفتند: حرام شدن ازدواج موقّت از جانب خود عمر بود. اما باید از حکم وی پیروی کرد؛ چرا که پیامبر صلی اللَّه علیه وآله فرموده اند: «از سنّت من و سنّت خلفای راشدین پیروی کنید».

ما درباره این روایت به طور جداگانه بحث کرده ایم و باطل بودن آن را به اثبات رسانده ایم. (1)

ص: 75


1- . برای آگاهی بیشتر ر. ک: سنّت پیامبر یا سنّت خلفا؟! شماره 23 از سلسله پژوهش های اعتقادی، از همین نگارنده.

شماره صفحه در کتاب - ص: 89

***

برخی نیز گفتند: شخص پیامبر صلی اللَّه علیه وآله ازدواج موقّت را حرام نموده اند.

پیروان این دیدگاه در تعیین زمان و مکان این مسئله دچار اختلاف شده اند و به پاره ای از احادیث استناد کرده اند که همه این احادیث ساختگی هستند.

4. حلال بودن ازدواج موقّت به عنوان یکی از احکام اسلام و ساختگی بودن احادیث نقل شده از پیامبر صلی اللَّه علیه وآله درباره حرمت آن روشن شد.

با توجه به این مسئله و نیز با روشن شدن نادرستی روایت نسبت داده شده به پیامبر خدا صلی اللَّه علیه وآله که دلالت بر لزوم پیروی از سنّت عمر دارد، (1) به این نتیجه می رسیم که حرام شدن ازدواج موقّت از سوی عمر چیزی جز بدعت نیست؛ امری که رسول گرامی صلی اللَّه علیه وآله از آن نهی کرده اند و فرموده اند:

إیّاکم ومحدثات الامور …؛

از امور نوپیدا و بدعت گذاری ها بپرهیزید.

ص: 76


1- . برای آگاهی بیشتر از این روایت ر. ک: حدیث اقتدا به شیخین در ترازوی نقد، شماره 8 ازسلسله پژوهش های اعتقادی، از همین نگارنده.

شماره صفحه در کتاب - ص: 90

***

آن چه در این نوشتار آمده بر پایه پژوهش و بررسی کوتاه پیرامون احادیث، دیدگاه ها و اقوال مطرح شده درباره حکم دو متعه (یعنی متعه حج و ازدواج موقّت) بود. هر چند این موضوع ابعاد گوناگون دیگری دارد که پژوهش گران فقیه و متکلم در کتاب های خود به تفصیل بررسی کرده اند.

از خداوند منّان خواستاریم که ما را در یافتن حق و پیروی از آن یاری نماید و تلاش های ما را به درگاه خویش خالص گرداند. هم چنین از خدا می خواهیم ما را با حضرت محمّد صلی اللَّه علیه وآله و خاندان پاک و پیروان حقیقی اش محشور فرماید، به راستی که او مهربان و بخشایش گر است.

ص: 77

شماره صفحه در کتاب - ص: 91

***

کتابنامه …

1. قرآن کریم.

الف

2. أحکام القرآن: ابن العربی مالکی، دار الکتب علمیّه، بیروت، لبنان، سال 1416.

3. إرشاد الساری: احمد بن محمّد بن ابو بکر قسطلانی، دار احیاء التراث العربی، بیروت.

4. الإستیعاب فی معرفة الأصحاب: ابن عبدالبرّ، دار الکتب علمیّه، بیروت، لبنان، چاپ یکم، سال 1415.

5. الإصابه فی تمییز الصحابه: ابن حجر عسقلانی، دار الکتب علمیّه، بیروت، لبنان، چاپ یکم، سال 1415.

ب

6. بدایة المجتهد: محمّد بن احمد بن محمّد بن احمد بن رشد قرطبی اندلسی، دار الفکر، بیروت، لبنان.

7. البدایة والنهایه (تاریخ ابن کثیر): حافظ ابی الفداء اسماعیل بن کثیر دمشقی، دار احیاء التراث العربی، بیروت، لبنان، چاپ یکم، سال 1408.

ت

8. تاج العروس: زبیدی، دار مکتبة الحیاة، بیروت، لبنان.

9. تاریخ الخلفاء: جلال الدین سیوطی، منشورات شریف رضی، قم، ایران، چاپ یکم، سال 1411.

10. تاریخ طبری (تاریخ الامم والملوک): ابوجعفر محمّد بن جریر طبری، مؤسسه اعلمی، بیروت، لبنان.

ص: 78

شماره صفحه در کتاب - ص: 92

***

11. تذکرة الحفّاظ: ذهبی، دار احیاء التراث العربی، بیروت، لبنان.

12. تفسیر ابن کثیر (تفسیر القرآن العظیم): ابن کثیر، دار المعرفه، بیروت، چاپ سوم، سال 1409.

13. التفسیر الکبیر: فخر رازی، دار الفکر، بیروت، لبنان، سال 1415 و دار احیاء التراث العربی، بیروت، چاپ سوم.

14. تفسیر طبری (جامع البیان فی تفسیر القرآن): محمّد بن جریر طبری، دارالمعرفه، بیروت، سال 1412.

15. تفسیر فخر رازی (تفسیر الکبیر): امام فخر رازی، دار احیاء التراث العربی، بیروت، چاپ سوم.

16. تفسیر قُرْطُبی (الجامع لاحکام القرآن): محمّد بن احمد انصاری قرطبی، دار احیاء التراث العربی، افست از چاپ دوم.

17. التمهید لما فی الموطّأ من المعانی والأسانید: ابن عبدالبر قرطبی، دار الفاروق الحدیثه، قاهره، مصر، چاپ یکم، سال 1420.

18. تهذیب التهذیب: ابن حجر عسقلانی، دار الکتب علمیّه، بیروت، لبنان، چاپ یکم، سال 1415.

چ

19. چگونگی نماز ابوبکر به جای رسول خدا: سید علی حسینی میلانی، مرکز حقایق اسلامی، قم، چاپ یکم، سال 1387 ش.

د

20. الدرّ المنثور فی التفسیر بالمأثور: جلال الدین سیوطی، دار الکتب علمیّه، بیروت، چاپ یکم، سال 1421.

ص: 79

شماره صفحه در کتاب - ص: 93

***

ز

21. زاد المعاد فی هدی خیر العباد: ابن قیم جوزی، مؤسسه الرساله، بیروت، سال 1408.

س

22. سنّت پیامبر یا سنّت خلفا؟!: سید علی حسینی میلانی، مرکز حقایق اسلامی، چاپ یکم، سال 1389 ش.

23. سنن ابی داوود: ابی داوود، دار الکتب علمیّه، بیروت، لبنان، چاپ یکم، سال 1416.

24. السنن الکبری: احمد بن حسین بیهقی، دار الکتب علمیّه، بیروت، لبنان، چاپ دوم، سال 1414.

25. السنن الکبری: احمد بن شعیب نسائی، دار الکتب علمیّه، بیروت، لبنان، سال 1411.

26. سنن تِرمذی: محمّد بن عیسی بن سوره تِرمذی، دار الفکر، بیروت، لبنان، چاپ دوم، سال 1403.

ش

27. شرح التجرید: ملّا علی قوشجی اشعری.

28. شرح معانی الآثار: احمد بن محمّد بن سلمة بن عبدالملک ازدی طحاوی حنفی.

ص

29. صحیح بُخاری: محمّد بن اسماعیل بُخاری، دار ابن کثیر، دمشق، بیروت، یمامه، چاپ پنجم، سال 1414 و دار الفکر، بیروت، سال 1401.

ص: 80

شماره صفحه در کتاب - ص: 94

***

30. صحیح مُسلم: مُسلم بن حجّاج نیشابوری، مؤسسه عز الدین و دار الفکر، بیروت، لبنان، چاپ یکم، سال 1407.

ط

31. طبقات الحفّاظ: جلال الدین سیوطی، دار الکتب علمیّه، بیروت، لبنان، چاپ دوم، سال 1414.

ع

32. عمدة القاری فی شرح البُخاری: بدر الدین عینی، دار الفکر، و دار احیاء التراث العربی، بیروت، لبنان.

ف

33. فتح الباری فی شرح صحیح البُخاری: ابن حجر عسقلانی، دار الکتب علمیّه، بیروت، لبنان، چاپ یکم، سال 1410.

ک

34. الکشاف: جاراللَّه محمود بن عمر زمخشری، دار الکتب علمیّه، بیروت، چاپ یکم، سال 1415.

35. کنز العُمّال: علاء الدین علی متّقی هندی، دار الکتب علمیّه، بیروت، لبنان، چاپ یکم، سال 1419.

م

36. المبسوط فی الفقه الحنفیه: شمس الدین سرخسی، دار المعرفه، بیروت، سال 1406.

37. مجمع الزوائد ومنبع الفوائد: نورالدین علی بن ابی بکر هیثمی، دار الفکر، بیروت، لبنان، سال 1412.

38. المحلّی: ابومحمّد ابن حزم ظاهری اندلسی، دار الفکر، بیروت، لبنان.

ص: 81

شماره صفحه در کتاب - ص: 95

***

39. مسند احمد: احمد بن حنبل شیبانی، دار احیاء التراث العربی و دار صادر، بیروت، لبنان، چاپ سوم، سال 1415.

40. المصنف: عبدالرزاق صنعانی، مکتب الإسلامی، بیروت، لبنان، سال 1403.

41. المغنی: ابومحمّد عبداللَّه بن احمد بن محمّد ابن قدامه، دار الکتاب العربی، بیروت، لبنان.

42. منهاج السنّه النبویّه: ابن تیمیّه حرّانی، مکتبة ابن تیمیّه، قاهره، مصر، چاپ دوم، سال 1409.

43. المنهاج فی شرح صحیح مُسلم بن حَجّاج: یوسف بن عبدالرحمان مزی.

44. المنهاج: یحیی بن شرف دمشقی شافعی نَووی، دار الکتب علمیّه، بیروت، لبنان، چاپ یکم، سال 1415.

45. الموطأ: مالک بن انس، دار احیاء التراث العربی، بیروت، لبنان، سال 1406. 46. النهایة فی غریب الحدیث: ابن اثیر جزری، دار الکتب علمیّه، بیروت، لبنان سال 1418.

47. وفیات الأعیان: شمس الدین احمد بن محمّد بن خَلّکان، دار صادر، بیروت، لبنان.

ص: 82

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109