حجاب عزت است يا اسارت؟! جلد 2

مشخصات کتاب

حجاب عزّت است يا اسارت؟! (2 )

حجاب، بى حجابى و بدحجابى

آسيب ها و آفت هاى شبيخون فرهنگى دشمن

غفلت و بى تفاوتى جامعه اسلامى

سرشناسه: ذبیحی، محمد صادق

عنوان و پدیدآور: حجاب عزت است یا اسارت؟ !/ تهیه و تدوین محمد صادق ذبیحی.

مشخصات نشر: مشهد، پیام طوس، 1397.

مشخصات ظاهري: 6 جلد

شابک: 8 70 9928 964 978

یادداشت: فهرست نویسی بر اساس جلد چهارم، 1393.

یادداشت: ویراست قبلی: پیام طوس، 120) 1390ص.).

یادداشت: ج4 (چاپ دوم: 1393).

یادداشت: ج6 (چاپ اول: 1397 ) (فیپا).

یادداشت: کتابنامه.

موضوع: حجاب

Hijab (Islamic clothing) :

موضوع: حجاب احادیث

Hijab (Islamic clothing) -- Hadiths

موضوع: حجاب جنبه هاي قرآنی

Hijab (Islamic clothing) -- Qur'anic teaching

موضوع: محرم و نامحرم

Mahram and namahram*

رده بندي کنگره: ي 3 1390 ح 23 ذ/ BP 230/17

رده دیویی: 297/636

شماره کتابشناسی ملی: 4409559

ص: 1

اشاره

ذبيحى، محمّد صادق، گردآورنده

حجاب عزّت است يا اسارت؟! (2) نگاهى به آثار مثبت حجاب و مجازات ترويج بى حجابى از ديدگاه قرآن و سنّت / تهيه و تدوين محمّد صادق ذبيحى. _ مشهد، پيام طوس، 1390.

256 ص.

شابك: 5-39-9928-964-978

فهرستنويسى براساس فيپا.

1. حجاب. 2. حجاب _ جنبه هاى دينى. 3. حجاب _ احاديث. 4. محرم و نامحرم.

الف. عنوان. 3 ح 2 ذ/17/230BP4831/297

نام كتاب:··· حجاب عزّت است يا اسارت؟! (2)

مؤلف:··· محمّد صادق ذبيحى

ناشر:··· انتشارات پيام طوس

حروفچين وصفحه آرا:··· خدمات نشر علاقه مند

تيراژ:··· 000/10 نسخه

نوبت چاپ:··· پنجم _ 1393

چاپ:··· چاپخانه بزرگ قرآن كريم

شابك:··· 5-39-9928-964-978

مركز پخش: مشهد مقدّس _ بين چهارراه زرّينه و راه آهن _ پلاك 133 _ انتشارات طوس

قيمت 3300 تومان

اجر و ثوابى كه از انتشار اين مجموعه عايد مى شود

به محضر مقدس آقا و مولايم امام زمان عليه السلام

اهدا مى گردد.

پاداش ارزنده آن عزيز را به روان پاك پدر بزرگوارم و مادر فقيده ام تقديم مى دارم.

ص: 2

السَّلامُ عَلَيك يا بقيَّةَ اللَّه ...

يا أَيُّها الْعَزيزُ مَسَّنا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنا بِبِضاعَةٍ مُزْجاة

فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَ تَصَدَّقْ عَلَيْنا اِنَّ اللَّهَ يَجْزِى الْمُتَصَدِّقينَ

(سوره يوسف، آيه 85)

اى امام عزيز و مهربان!

بر ما و خاندان ما سختى و گرفتارى رسيده. و با سرمايه اى اندك (و با شرمندگى فراوان) به حضورت پناه آورده ايم. لطف و محبّت فرما (از ما دستگيرى كن) و بر مقدار احسانت بيفزا و (براى فرج وسلامتى وجود نازنينت) به ما صدقه عنايت فرما، زيرا خداوند مهربان صدقه دهندگان را پاداش مى دهد.

يا ابن الحسن! روحى فداك

تا نيايى، گره از كار بشر وا نشود

ص: 3

دردِ دلى با امام زمان عليه السلام:

السَّلامُ عَلَى المَهدى بِجَوامِعِ السَّلامِ

يا أَبانَا اِسْتَغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا اِنّا كُنّا خاطِئينَ

اى پدرِ مهربان! براى گناهان و رفتارِ بد ما از درگاه خداوندِ بزرگ طلب مغفرت نما، زيرا ما خطاكار هستيم.

مولاى عزيز! به قلب نازنينت چه مى گذرد كه پس از تحمّلِ آن همه مصيبت ها، شاهدِ فروپاشى عفّت و غيرت زنان و مردان مسلمانى هستى، كه ادّعاى دوستيت را دارند؟!

پدر و مادرمان فدايت! با سوز و گداز و ندامت و شرمندگى و با همه بدى و آلودگى و درماندگى، با هزاران اميد و چشمانى اشك بار، به آستانِ ملكوتيت پناه آورده ايم، لطف و آقايى كن، پناهمان دِه، زيرا تنها اميدمان تو هستى. عنايتى كن كه عنايتت از اين دنياى بزرگ و همه شئون آن برايمان شيرين تر است و دل و جانمان را زير و رو خواهد كرد.

ص: 4

رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:

سوگند به پروردگار اگر خداوند به وسيله تو يك نفر را هدايت كند، براى تو بهتر است از آنچه خورشيد بر آن مى تابد و غروب مى كند...

اصول كافى 28/5

و همچنين رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:

هنگامى كه امّت من امر به معروف و نهى از منكر را ترك كردند، بايد آماده جنگ با خدا باشند.

عقاب الأعمال مترجم/551 چاپ نشر اخلاق

امام صادق عليه السلام فرمود:

اگر رفتار زشت و نامشروع در ميان جامعه اى رواج پيدا كند و آنان انجام دهنده آن را ملامت و سرزنش نكنند، نزديك خواهد بود كه خداوند عزّوجلّ عذابى همگانى بر آنان فرو فرستد.

عقاب الأعمال مترجم/563

ص: 5

چرا نگوييم و ننويسيم؟!!

بعضى از افراد با عنوان كردن ناهنجارى ها و مفاسد جامعه در سطح عموم مخالف بوده و معتقد هستند كه اين روشنگرى ها ممكن است زمينه آگاهى برخى از افراد را كه هيچ گونه آشنايى با مفاسدِ عمومى ندارند فراهم نموده و آثار سوئى بر رفتار آنان داشته باشد.

در پاسخ اين عزيزان مى گوييم:

رسانه ها با انتشار اخبار وحشتناك از انواع فساد و ناهنجارى ها و جنايات هولناك، چيزى از مفاسد را مخفى نگذاشته اند كه انتشارش باعث ضرر و خطرى بالاتر از آنچه هست براى جامعه ما بشود.

اين افشاگرى ها، هشدار و پيش آگاهىِ فرود آمدنِ

ص: 6

بلايى است كه جامعه اسلامى ما را تهديد به فروپاشى كرده و دلسوزان با عرضه شدن زن ها در خيابان ها، بازارها، كارخانجات و مراكز عمومى و خصوصى، از روى دلسوزى از شيوع و فراگيرى فساد و انحراف در سرتاسرِ جامعه اسلامى و گسترش روزافزون آن و مرگ اخلاق و معنويّت خبر مى دهند!!

آيا نبايد ملّت مسلمان به خصوص نسل جوان را كه سرمايه هاى اصلى مملكت هستند از پى آمدهاى مشكلات اخلاقى و اعتقادى و آسيب و آفت هايى كه در پوشش و رنگ دين به وسيله دشمنان داخلى و خارجى به جامعه اسلامى ما تحميل شده و با طرح هاى زمان بندى شده در حال توسعه و گسترش مى باشد، آگاهى داد؟!!

مشكلاتِ مصيبت بارى كه شاهد آن هستيم و مسئولان، كارشناسان مراكز تربيتى و دلسوزان نيز آنها را به عنوان مشكل اساسى جامعه مطرح نموده و براى مقابله با اين بحران اظهار عجز و ناتوانى كرده و دست به دامانِ عالمان دينى و كارشناسان درس اخلاق شده اند.

آرى! متولّيان تربيت، نويسندگان و مسئولين، كم

ص: 7

گفتند و كم نوشتند و يا نسبت به بازگو كردن مفهوم صحيح احكام دين مصلحت انديشى كردند كه روزگارمان تاريك و سياه شده و دشمنان با موفقيّت و پيروزى، در همه شئون ما نفوذ كرده، مدارس، دانشگاه ها، خيابان ها و مراكز عمومى ما را با ترويج آزادى و تبليغات فريبنده به انحراف و فساد كشيده اند و اسلام عزيز كه حاصل فداكارى و خون هزاران شهيد در طول تاريخ مى باشد به غربت و مظلوميّت نشست تا آنجا كه بايد از محضر پدر مهربانمان با شرمندگى عذرخواهى نموده و با تقاضاى عفو و گذشت، عرضه بداريم:

يا رسول اللّه !

دين تو را در پى آرايشند!

در پى آرايش و آلايشند!

بس كه فزودند بر او بال و پر!

گر تو ببينى نشناسى دگر!

ص: 8

آيا امام زمان عليه السلام از ما راضى است؟!

هر كس نگرى در پى كار خويش است

آخر دلِ مهدى به چه كس خوش باشد

پدر مهربان، امام زمان عليه السلام واقعاً غريب است! آن قدر غريب و تنهاست كه ما كه ادّعاى محبّت و دوستى آن بزرگوار را داريم و مجالس دعا و جشن و سرور براى آن عزيز برگزار مى كنيم و با شور و ذوق به زيارت اجداد بزرگوارش مى رويم و در مجالس عزاى آن عزيزان شركت نموده و اشك مى ريزيم و ... در رفتار و كردار، خواسته دلمان را بر رضايت و خواستِ آن عزيز ترجيح مى دهيم!

برادر و خواهر مسلمان!

محبّت به امام زمان عليه السلام تنها به ادّعا نيست. بهترين و بالاترين مرحله محبّت و دوستى، يارى آن عزيز به رفتار و

ص: 9

عمل در همه شئون زندگى است. چرا كه ما منتسب به آن حضرت بوده، رفتار ما هر گونه باشد به حساب آن بزرگوار گذاشته مى شود و چنانچه اعمال ما برخلافِ خواسته امام زمان عليه السلام باشد موجب غم و اندوه و مايه آبروريزى آن عزيز مى گردد.

و بالأخره، معيار و ملاك درستى رفتار ما، رضايت امام زمان عليه السلام مى باشد. خواه مورد پسند ما و جامعه باشد يا نباشد.

اكنون، وجداناً و انصافاً !

وضعيّت غيرتِ دينى و پايبندى ما نسبت به مبانى و احكام دين به خصوص در مورد حجاب بانوان و اختلاط و ارتباط زنان و مردان نامحرم مورد رضايت آن بزرگوار مى باشد يا نه؟! مطالب اين كتاب را بخوانيد، قضاوت با شما.

ص: 10

به جاى مقدمه

امر به معروف و نهى از منكر دو واجب فراموش شده!

غربتِ مظاهر دين در جامعه اسلامى!

بى تفاوتى و غفلتِ مسلمانان!

حجاب و پوشش كامل و عفيفانه بانوان و حريم گرفتن زن از مردِ نامحرم و حتى كيفيّت سخن گفتن زنِ مسلمان، يكى از مسائل ضرورى و قاطعانه اى است كه مورد تأكيد و سفارشِ صريح قرآن مجيد و پيشوايان معصوم عليهم السلام مى باشد و غفلت يا بى اعتنايى نسبت به اين واجب شرعى گناهى است بزرگ و موجب كيفر و مجازات شديد پروردگار خواهد بود.

اين سنّت الهى، فرهنگ مشترك همه اقوام، ملل و جوامع دنياست و در همه اديان الهى رعايت حجاب،

ص: 11

بازداشتن چشم از نگاه آلوده و حرام، دورى از آرايش، پرهيز از اختلاط زن و مرد، تماس نامشروع و گفتار و كردار تحريك آميز، لازم و ضرورى بوده و تنها فرهنگ مبتذل غرب با تمام پيشرفت هاى علمى و تكنولوژى خود برخلاف آموزه هاى صريح حضرت مسيح عليه السلام و كتاب انجيل و همه اديان، پرده درى و حريم شكنى، بى حجابى و جلوه گرى را اشاعه داده است!

و چون اين دشمن شيطان صفت درصدد سلطه، استضعاف و استعمار ملّت هاست و پيشرفت و ترقّى مسلمانان را سدّ راه خواسته هاى حيوانى خود مى داند، مسئله انحراف و فساد را با نفوذ در همه زواياى زندگى مسلمانان و با تبليغات فريبنده، ترويج بى بند و بارى، اختلاط زنان و مردان و استفاده از جاذبه هاى جنسى در كشورهاى اسلامى، شايع نموده است!

به اين پيام بى شرمانه «ميشل هولباك» نويسنده فرانسوى توجّه فرماييد:

براى غلبه بر مسلمانان بايد آنان را به فساد كشيد. ما از راه زور نمى توانيم افراط گرايى دينى را متوقّف سازيم. پس بهتر است مسلمانان را به فساد بكشانيم! جنگ بر

ص: 12

ضدّ افراط گرايى اسلامى با كشتن مسلمانان فايده اى ندارد. فقط با فاسد كردن آنان مى توان به پيروزى دست يافت.(1)

موفقيّت چشمگير جبهه فرهنگى دشمن!

حضرت على اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود:

«هميشه امّت اسلام در راه خير هستند تا هنگامى كه از فرهنگ و آداب و رسوم كافران در پوشيدن لباس و غذا خوردن و ... تقليد نكنند و چنانچه از رفتار آنان پيروى كردند، خداوند قادر آنان را خوار و ذليل مى گرداند.»(2)

با كمال تأسف! تلاش ها و تبليغات شوم و شيطانى استعمار، افكار و رفتار مسلمانان جامعه ما را تحت تأثير قرار داده و با پيروى مردم مسلمان از راه و روش دنياى غرب، فرهنگ آلوده آنان جايگزين رفتار و سنّت هاى اسلامى گرديده است!

آزادى در ارتكاب گناه، اختلاط زن و مرد، آلودگى

ص: 13


1- زينت زن/ 5 به نقل از ماه نامه سروش بانوان، سال دوم شماره 17 صفحه10.
2- بحارالأنوار 303/79.

محيط كار، حوزه هاى تحصيل و مراكز عمومى از جمله ارمغان هاى شومى است كه دشمن بر جامعه اسلامى ما تحميل نموده است!

در چنين وضعيّت نكبت بار، مصيبت به اوج خود رسيده و بر اثر پيروى بى قيد و شرط از دشمن و رواج آزادى، كم توجّهى به مسئله پوشش و حجاب و تكرار گناه، قبح و زشتى معصيت و نافرمانى پروردگار از بين رفته است!

ارتكاب گناه عادى گرديده، ضدّ ارزش ها جايگزين ارزش ها شده است. ارزش هاى اخلاقى، بد و زشت به نظر مى رسد و زشتى ها و بدى ها، خوب و با ارزش جلوه مى كند!

فاجعه مرگبار بى تفاوتى و خواب سنگين جامعه اسلامى!!

دريغ و افسوس! اكثريّت مردم مسلمان كه خود را موظّف به انجام احكام دين و فرايض مى دانند، نماز مى خوانند و روزه مى گيرند، و نان دين را هم مى خورند امّا

ص: 14

همچنان بى تفاوت و غافل، دم فرو بسته، شاهد و ناظر اين همه فساد و بى بند و بارى و پَرپَر شدن جوانان مسلمان و مرگ اخلاق و معنويّت هستند و با كمال تأسّف هيچ اقدام عملى مؤثرى براى پيشگيرى از اين وضع نابسامان انجام نمى دهند!

و همين بى تفاوتى و سهل انگارى موجب جرأت و گستاخى دشمن و گسترش روزافزون فساد و انحراف گرديده و گروه گروه پسران و دختران، فريب خورده از دامن خانواده و پناه قرآن به عرصه هاى گناه و فساد كشيده شده و حوادث تكان دهنده اى به وجود مى آورند كه انسان را بر خود مى لرزاند!!

اين ناهنجارى ها، مصيبت هاى دردناكى است كه دلسوزان غيرتمند از مشاهده آنها رنج مى برند و در حالى كه بيمناك از نزول عذاب و قهر خداوند هستند، افراد فريب خورده را از انجام اين همه گناه و معصيت برحذر مى دارند!

امّا افراد فريب خورده چنان خوى حيوانى گرفته اند كه هر انسان دلسوزى را كه بر سر راه مقاصد شوم خود

ص: 15

مشاهده كنند، با قساوت تمام، تيغ آجين كرده قربانى اميال پليدشان مى نمايند!

اين ماجراهاى تلخ و دردناك را بخوانيد:

نهى از منكرى كه رنگ خون به خود گرفت!

چند زن مسلمان مؤمن در يكى از مناطق شهر تهران به چند زن بد حجاب در مورد كيفيّت حجابشان و حفظ شؤون اسلامى تذكّر مى دهند.

اين تذكّر دلسوزانه به عكس العمل و درگيرى خانم هاى بدحجاب با بانوان تذكّر دهنده منجر مى گردد كه با مداخله برادر يكى از زنان بدحجاب به صحنه زد و خورد شديد تبديل گشته و رنگ خشونت و خون به خود مى گيرد!!

مرد عارى از غيرت به وسيله يك شيشه شكسته و تيز به يكى از زنان تذكّر دهنده حمله مى كند كه بر اثر شدت جراحات ناشى از اصابت شيشه، زن دلسوز مسلمان 45 ساله جان خود را از دست مى دهد...!!(1)

ص: 16


1- روزنامه شهرآرا /269 تاريخ 14/2/1389.

خشونت و هتاكى نسبت به دو روحانى هنگام انجام نهى از منكر!

دو روحانى امام جماعت دو مسجد طى يك ماه هنگام انجام فريضه امر به معروف و نهى از منكر مورد ضرب و جرح شديد قرار گرفتند!

شب چهارشنبه گذشته يكى از اين روحانى هاى جوان پس از تذكّر دلسوزانه به مردى كه قصد ربودن دخترى را كه ظاهرى زننده از نظر حجاب داشته، به وسيله يك شيشه شكسته و تيز مورد جرح و ضرب شديد قرار گرفته و در آستانه نابينايى قرار گرفت!

و در همين ماه، دهم ارديبهشت نيز، روحانى جوان دلسوز ديگرى به پسرى كه همراه دختر بدپوشش و بدحجاب در خيابان راه مى رفته، تذكّر مى دهد، پسر جوان پس از فحاشى به سمت روحانى مؤمن حمله كرده با مشت و يا وسيله اى كه در دست داشته به چشم چپ سيد روحانى ضربه محكمى وارد مى نمايد كه پس از انتقال به بيمارستان به دليل شدّت ضربه و جراحت، پزشكان چشم

ص: 17

چپ او را تخليه كردند!!(1)

اين قبيل حوادث و ماجراهاى تلخ، حاصل بى تفاوتى و غفلت خانواده ها، مبلّغان، نويسندگان، مسئولان امور تربيتى و ضعف تبليغ است. بعضى جوانان با مشاهده دختران و زنان خودنما و بد پوشش پاى به راه شيطان نهاده، چشم خود را بر روى همه قيد و بندها و شرع و قانون بسته و عفّت و سلامت اخلاق جامعه را جريحه دار مى نمايند!!

آيا مى شود دختران بدپوشش و خودنما را به حال خود رها كرد و در برابر جلوه گرى آنان بى تفاوت بود و با نگاه تك بعدى تنها پسران را مقصّر دانست؟!!

آيا مى شود حريم شكنى و پرده درى ها را كه مفهوم «لاقيدى» به خود گرفته است ناديده گرفت و شاهد و ناظر اينگونه جنايت هاى وحيشيانه و گسترش ناهنجارى ها در جامعه اسلامى باشيم؟!!

مسئولان به اين شيطان صفتان مجال ندهند و بر اساس حكم شرع و قرآن در كوتاه ترين مدت اين

ص: 18


1- روزنامه شهرآرا/ 269 تاريخ 14/2/1389.

جنايت كاران را به مجازات برسانند تا متجاوزين سركش جرأت تجاوز به نواميس مردم را نداشته باشند و دختران و زنان با پوشش غيرعفيفانه و جلوه گرى، توجّه مردان را به خود جلب نكرده و امنيّت در جامعه اسلامى برقرار شود.

به فرياد و خروش مولايمان اميرالمؤمنين على عليه السلام هنگام تعرّض به نواميس مسلمانان و خطاب و عتاب آن بزرگوار به مردم توجّه فرماييد و ببينيد رفتار ما چقدر به رفتار و گفتار آن بزرگوار شباهت دارد!

دفاع اميرالمؤمنين عليه السلام از نواميس مسلمانان

هنگامى كه به اميرالمؤمنين عليه السلام خبر رسيد دشمن به خلخال و زينت آلات زنى مسلمان و زنى غيرمسلمان كه در پناه حكومت اسلامى بوده دستبرد زده و با اين عمل، حيثيت و آبروى مسلمانان مورد تعرّض قرار گرفته است، سخت متأثّر و ناراحت گرديده و با دلى پر از درد و غم، سُستى، بى تفاوتى و خوارى و ذلّت مسلمانان را مورد سرزنش قرار داده و فرمود:

ص: 19

«... هر ملّتى كه درون خانه خود مورد تجاوز و هجومِ

دشمن قرار گرفته و هتك حرمت و حيثيتش شود، ذليل و خوار خواهد شد. و چون شما سستى به خرج داده، در برابر تعرّضِ دشمن بى تفاوت گرديده و خوارى و ذلّت پذيرفتيد، دشمن پى درپى شما را مورد حمله و تجاوز بى رحمانه خود قرار داده و بر شما چيره شد!

به من خبر رسيده كه مردى، زينت آلات و خلخال زنى مسلمان و زنى غير مسلمان را به غارت برده در حالى كه آنها هيچ وسيله اى جز گريه و التماس نداشته اند!

پس از اين تعرّض و ماجراى ظالمانه و دردناك، اگر مسلمانى از غصّه و تأسّف (و از سر غيرت) دِق كند و بميرد، سرزنش و ملامت ندارد! بلكه سزاوار مرگ است!

شگفتا! شگفتا! سوگند به پروردگار! اين واقعيّت موجب غم و اندوه و نابودى قلب انسان مى گردد كه دشمنان و متجاوزان در راه باطل خود، همبستگى و اتحاد دارند و شما كه بر حق هستيد (در دفاع از اسلام و نواميس خود) همبستگى نداريد!!

زشت باد روى شما! پيوسته مبتلا به اندوه باشيد كه (با بى تفاوتى خود) آماج تيرهاى بلا و تجاوز و تهاجم دشمن شديد! بيگانه و خصم به شما و نواميستان تعدّى

ص: 20

مى كند (و حيثيّت شما را هتك مى نمايد) و شما از (حيثيّت) خود دفاع نمى كنيد! معصيت و نافرمانى خدا مى شود و شما بى تفاوت بوده و به انجام گناه و معصيت و تجاوز دشمن رِضا مى دهيد!!»

اى دريغ و افسوس! بى تفاوتى، انحراف و رفتار اسف بارِ جامعه اسلامى آن روز و امروز، امامِ مظلوم و حجّت خدا را خون جگر نموده و آن چنان دل نازنينش به درد آمده و قلب مباركش مى سوزد كه در پايان خطبه مى فرمايد:

«... دل من از رفتار شما پُر خون است... (با كردار ناپسندتان) كاسه هاى غم و اندوه را جُرعه جُرعه به كامم فرو ريختيد...»(1)

با اين بيانات روشن و دلسوزانه ولىّ خدا اميرمؤمنان على عليه السلام، حجّت بر همه تمام است و با هيچ گونه تفسيرى نمى توان بى تفاوتى و غفلتمان را در برابر وضعيّت دردناك كنونى و تجاوز به حيثيّتِ نواميس مسلمانان توجيه نموده و به حاشيه ببريم!

ص: 21


1- نهج البلاغه / خطبه 27.

و امّا دريغ و افسوس! خود را به حجّت خدا، على مظلوم عليه السلام منتسب مى دانيم اما با سُستى و بى تفاوتى در حفاظت از عفّت و حجاب نواميسمان، پدر مهربانمان را خون جگر كرده و جُرعه هاى غم و اندوه را به كام نازنينش فرو مى ريزيم!!

فروپاشى غيرت از مردان

ولىّ خدا اميرمؤمنان على عليه السلام با مشاهده بى تفاوتى مردها در كنترل خروج زن ها از منزل و ارتباط و رويارويى آنها با نامحرمان و هتكِ حُرمت و حيثيت بانوان و دختران، به خشم و غضب آمده و از سر غيرت، مردان را مورد عتاب و خطاب قرار مى دهد:

«... آيا حيا نمى كنيد (و آيا تعصّب و غيرت نداريد!) زنان شما به بازارها (و اماكن عمومى) مى روند و با مردها تماس دارند...؟!»(1)

و همچنين فرمود:

ص: 22


1- وسائل الشيعه 14/174.

خداوند لعنت كند كسى را كه غيرت ندارد.(1)

پشت پا زدن به ارزش هاى اخلاقى!

با كمال تأسّف! وضعيّت جامعه ما و رفتار تأسف بار كنونى، اوج مظلوميّت و غربت مظاهر دين و نمونه بارز پشتِ پا زدن به ارزش هاى اخلاقى و انسانى است! ارزش هايى كه نتيجه و حاصل زحمات و فداكارى هاى طاقت فرسا و خون هاى پاك انبياء و امامان معصوم عليهم السلام و همه اولياء و شهداى شيعه در طول تاريخ مى باشد!!

به راستى و بدون تعارف! در دوران حيرت و غيبت مولايمان امامِ زمان عليه السلام كه در بوته امتحان و حراست از دين و ارزش هاى اخلاقى قرار گرفته ايم، شرمنده آن پدر مهربان هستيم و به جاى اين كه در اين آزمون و در برابر آن همه رأفت و دلسوزى مولاى عزيزمان سرافراز باشيم، موجبات دغدغه و دردمندى آن عزيز را فراهم نموده و قلبِ نازنينش را به درد آورده ايم!!

به اين احاديث هشدار دهنده توجه فرماييد:

ص: 23


1- همان.

پيشگويى پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم از وضعيّت اسف بار جامعه كنونى

پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:

چگونه خواهيد بود هنگامى كه در ميان شما بدعت ها و رفتارِ خلاف دين ظاهر شود و با آن بدعت ها، كودكان، بزرگ و بزرگ ها، پير شوند و عَجم ها تسليم آن بدعت ها گردند؟! و در آن هنگام كه بدعت ها ظاهر شود بر آنها نام سُنّت و دين گذارند و هرگاه به سنّت و روشِ دين عمل شود، نام بدعت بر آن نهند؟!

سؤال شد: يا رسول اللّه ، آنچه فرموديد در چه زمانى خواهد بود؟!

فرمود: زمانى كه (پيروى دنيا نموده و ) دنيا را تابع آخرت قرار دهيد.(1)

و همچنين رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:

چه حالى خواهيد داشت زمانى كه زنان شما فاسد گرديده، جوانانتان فاسق و گناه كار شوند و امر به معروف و نهى از منكر ننماييد؟!

سؤال شد: آيا چنين وضعى پيش خواهد آمد؟!

ص: 24


1- ارشاد القلوب دييمى 1/88.

فرمود: آرى! بدتر از اين هم خواهد شد! چگونه خواهيد بود آنگاه كه امر به منكر و بدى ها نموده و نهى از معروف و خوبى ها بكنيد؟!

اصحاب با تعجّب سؤال كردند: آيا چنين خواهد شد؟!!

فرمود: بلى! و بدتر از اين خواهد شد! چه حالى خواهيد داشت زمانى كه خوبى ها و فرايض دين را زشت و ناپسند ببينيد و رفتار نامشروع و گناه را پسنديده مشاهده نماييد؟!!(1)

اكنون با كمال تأسف آنچه پيامبر عاليقدر صلى الله عليه و آله وسلم پيش بينى فرموده در سه دوره بسيار خطرناك كه هر دوره اش نسبت به دوره قبل دردناك تر مى باشد، امت اسلامى را فراگرفته است، بيشتر مردان و زنان پيرو فرهنگ بيگانه شده و ننگ و رسوايى آن را به جان خريده اند!!

و تأسّف بارتر اين كه: گروهى از زنان باعفّت و مردان باغيرت نيز، فريضه امر به معروف و نهى از منكر را فراموش نموده و هيچگونه حساسيّت و عكس العمل در

ص: 25


1- بحارالأنوار، 100/74 چاپ ايران.

برابر اين همه رفتار نامشروع و فحشاء و ناهنجارى ها از خود نشان نمى دهند!

مصيبت و عمق فاجعه! مصيبت اينجاست كه بى تفاوتى، غفلت و سكوتِ در برابر آلودگى هاى اخلاقى و مظاهر گناه، موجب جرأت، گسترش و شيوعِ گناه، فروپاشى عفّت، خودنمايى، بى حجابى بانوان و اختلاط زنان و مردان گرديده و در نتيجه، دوره نكبت بار سوّم كه حاصل و ميوه تلخ دوره هاى قبل مى باشد ظاهر گرديده! حيا و عفّت، زشت محسوب شده. بدحجابى و فقدان غيرت و عفّت، نشان شخصيّت و آزادى گرديده است!!!

و از همه مهم تر، بدبينى و فاصله گرفتن گروهى از مردم به ويژه جوانان از مبانى مذهب و احكام دين و پشت پا زدن به عقايد و اصول اسلام مى باشد كه متأسّفانه اين پايان كار نيست و با ادامه اين وضعيّت نكبت بار، آينده بسيار تاريك و وحشتناكى در پيش خواهيم داشت!!

چرا كه دشمن شيطان صفت پس از موفقيّت در فروپاشى ارزش ها و آموزه هاى دينى جامعه اسلامى،

ص: 26

برنامه اى تدارك ديده تا آينده مان سياه و تاريك گرديده و چنان تن به ناهنجارى ها و گناه بسپاريم كه هيچگونه فرصت براى برنامه ريزى نداشته و در پيچ و خم نقشه هاى شيطانى و ماهرانه اش نابود شويم!!

آرى! اين روزگار اسف بار، حاصل انباشته شدن بى تفاوتى و نتيجه فراموشى فريضه امر به معروف و نهى از منكر مى باشد كه باعث غربت و مظلوميّت مظاهر دين در جامعه اسلامى گرديده و قلب نازنين امام زمان عليه السلام را به درد آورده است!!(1)

مجازات سكوت در برابر گناه و منكر!

پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:

هرگاه بدعت ها و رفتار خلاف دين در ميان امّت من

ص: 27


1- يكى از نويسندگان عاليقدر معاصر، نام كتابى را كه درباره امر به معروف و نهى از منكر نوشته «دو فريضه فراموش شده» گذاشته است. مگر جز اين است كه حتّى مسجدى ها، نمازخوان ها، حاج آقاها و حاجيه خانم ها و به يك كلام ديندارهايمان از دو فريضه امر به معروف و نهى از منكر غفلت كرده و به بوته فراموشى سپرده اند.

ظاهر شود، پس عالم و دانشمند (به منظور پيشگيرى از آلوده شدن مسلمانان به گناه و بدعت) دانش خود را آشكار نمايد و چنانچه دم فرو بندد (و از شيوع بدعت، نوآورى و مفاسد اخلاقى) پيشگيرى ننمايد، نفرين و لعنت خدا بر او باد.(1)

امام صادق عليه السلام فرمود:

هرگاه مردم مسلمان در برابر رفتار زشتى كه در ميان شان صورت مى گيرد، دَم فرو بندند و براى تغيير آن تلاش ننمايند، زود باشد كه پروردگار، كيفر و مجازات خود را شامل حالِ آنان سازد.(2)

اگر بينى كه نابينا به چاه است

اگر خاموش بنشينى گناه است

فطرت پاك امّت مسلمان، پى آمد ناگوارغفلت و بى تفاوتى!

استقبال كم نظير اقشار مختلف مردم از جلد اول اين

ص: 28


1- اصول كافى 1/54 ح 2.
2- بحارالأنوار 100/78.

كتاب، اثرگذارى فراوان، تحوّل سريع و چشمگير، تماس هاى پر مهر و محبّت عزيزان، حكايت از فطرت پاك مردم مسلمان و پيروان با اخلاص قرآن و خاندان رسالت عليهم السلامدارد.(1)

اين استقبال گرم و صميمانه، گواه صادقى است بر وجود گرايش مذهبى و وجود عفّت اخلاقى به صورت يك خصلت استوار در ضمير زنان مسلمان و شوق و علاقه امّت اسلام به پذيرش حقايق اصيل دين و مفهوم صحيح آموزه هاى اسلامى و بازگشت از وضعيّت اسف بار موجود كه به علّت ضعف تبليغ، غفلت و بى اطلاعى به وجود آمده به فطرت پاك و دنياى پاكى ها.

گروهى از بانوان مسلمان پس از خواندن جلد اوّل اين كتاب، ضمن اظهار بى اطلاعى از دستورات دين در مورد رعايت حجاب و حفظِ عفّت و حيثيّت در برابر نامحرمان و ابراز شرمندگى و پشيمانى از رفتار گذشته خود، بى تفاوتى و سستى متولّيان تربيت را باعث به وجود آمدن وضعيّت

ص: 29


1- جلد اوّل اين كتاب در مدت حدود 5 سال، چهل بار با تيراژ چهارصد هزار جلد به چاپ رسيده است.

اسف بار كنونى و فروپاشى سلامت اخلاق جامعه دانسته و اظهار مى كنند:

در جامعه اى كه مفهوم صحيح اسلام به وسيله متولّيان تربيت و رسانه ها به صورت شفاف و روشن كمتر بازگو مى گردد و از سوى ديگر، دشمنان بى رحم داخلى و خارجى نيز به صورتِ گسترده و فريبنده به اشكال گوناگون در همه زواياى زندگى مسلمانان نفوذ كرده و انواع وسايل مبتذل را در اختيار خانواده ها قرار داده اند، ناگزير دختران، پسران و حتى نوجوانان و كودكان از فرهنگ فاسد دشمن الگو گرفته و جامعه اسلامى گرفتار انحراف، گناه و بى بند و بارى مى گردد!

وظيفه چيست؟ چه بايد كرد؟

اكنون كه در دوران حيرت و سردرگمى و آشكار شدن فتنه هاى آخرالزّمان قرار گرفته ايم به حكم غيرت دينى و تعهّد و التزام به انجام فريضه امر به معروف و نهى از منكر و دفاع دلسوزانه از نواميس مسلمانان و آگاهى جامعه اسلامى از نقشه هاى شومِ دشمنان خارجى و عوامل فريب خورده داخلى كه اين وضعيّت اسف بار را با سوء استفاده از

ص: 30

نام دين بر ملّت اسلام تحميل نموده اند و به منظور پيشگيرى از گسترش گناه و مفاسد اخلاقى و همچنين تأكيد بر ضرورت حريم گرفتن زنان از مردان و رعايت حجاب و پوشش بانوان، وظيفه شرعى مبلّغان و نويسندگان دلسوز، روشنگرى ملّت اسلام، بازگو كردن مطالب آموزنده قرآن مجيد و سخنان ارزنده خاندان رسالت عليهم السلام به صورت شفاف و روشن و بدون مصلحت انديشى مى باشد.

و همچنين يادآورى حوادث تلخ و مصيبت بارى كه بر اثر حريم شكنى و پشت پا زدن به آموزه هاى دين اتفاق افتاده به منظور عبرت گيرى ملّت اسلام به خصوص دختران و پسران، لازم و ضرورى است.

چرا كه كار از مصلحت انديشى، سهل انگارى و بى تفاوتى گذشته و زنگ خطر را مى بايست خيلى پيش از اينها به صدا درمى آورديم! زيرا دشمن با همه توان و قدرت با استفاده از قوى ترين حربه شيطانى خود، ترويج فساد، بى حجابى، بى بند و بارى و اختلاط آزاد زنان و مردان، ايمان، عقيده، حيا و غيرتِ مسلمانان را كه عاملِ

ص: 31

مقاومت آنان در برابر دشمن بود، درهم ريخته و در صورت غفلت و سهل انگارى و ادامه روند كنونى، در پيچ و خم نقشه هاى ماهرانه استعمار نابود شده و كشور عزيزمان نيز همچون اسپانيا و الجزاير و ... عبرت تاريخ خواهد شد!

اميد است زنان باعفّت و فضيلت و مردان با غيرت و حميّت با آن فطرت پاك و سابقه درخشان كه دشمنان جنايت كار را در جبهه هاى نظامى و فرهنگى با اقتدار و سرافرازى از پاى درآورده اند، اين بار نيز با استمداد از لطف پروردگار و برخوردارى از دعاى خير مولايمان امام زمان عليه السلام، در برابر تهاجم شوم فرهنگى دشمن كه مذهب، حجاب، عفّت و حيثيت نواميس شيعه را بازيچه خود قرار داده، با شهامت و شجاعت ايستادگى نموده و با به كارگيرى احكام صحيح اسلام به فطرت پاك خدايى خود بازگشته و از يك زندگى اسلامى و سرشار از صفا و معنويت و اجتماعى سالم برخوردار گردند.

اكنون به منظور بيدارى و هوشيارى ملّت اسلام و انجام وظيفه دينى در پيگيرى نوشتار «حجاب عزّت است يا اسارت؟!» جلد دوم آن را به رشته تحرير درآورده و

ص: 32

تقديم مى دارم، به اين اميد كه اين اثر كوچك مورد رضاى پروردگار و خشنودى قلب مقدس و نازنين پدر مهربان امام زمان ارواحنا فداه قرار گيرد، انشاءاللّه .

لازم به يادآورى است:

تكرار آيات قرآن مجيد و اخبار و احاديث و بعضى از مطالب به دليل اهميّت موضوع و توجّه بهتر و بيشتر و ثابت ماندن مطلب در ذهن مى باشد.

اين مسأله در قرآن شريف و اخبار و احاديث خاندان رسالت عليهم السلام فراوان به چشم مى خورد تا آنجا كه يك موضوع با اهميت و يا يك ماجراى آموزنده تاريخى، ده ها بار در قرآن و اخبار و احاديث تكرار گرديده است.

ص: 33

1-حجاب و عفاف در قرآن و حديث

عفّت در نگاه

قرآن مجيد:

اى پيامبر! به مردانِ با ايمان بگو: چشمان خود را (از نگاه به نامحرم و آنچه نظر كردنِ به آنها حرام است) بپوشند و پاكدامنى ورزند... و به زنان با ايمان بگو: ديدگان خود را از هر نامحرمى فروبندند و پاكدامنى ورزيده و خود را (از خلاف و گناه) حفظ نمايند...(1)

در اين آيات قرآنى، خداوند با صراحت از مردان و زنان مى خواهد كه چشمان خود را از نگاه به يكديگر بازدارند.

اين دستور به منظور مهارِ نفس از ارتكاب گناه و

ص: 34


1- سوره نور /30-31.

مصون ماندنِ زنان و مردان از آثار و پى آمدهاىِ سوء حاصل از نگاه به نامحرم مى باشد.

رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:

نگاه (به نامحرم، مرد به زن يا زن به مرد) زهرِ سوزان و تير مسمومى است از تيرهاى شيطان. هر كس چشمش به نامحرمى بيفتد و از ترس خدا، چشم از او بازدارد (و به نگاه خود ادامه ندهد) خداوند به خاطر چشم پوشى از گناه، ايمانى به او عطا فرمايد كه شيرينى و لذّت آن را در قلب خويش احساس نمايد.(1)

پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:

خداوند متعال فرموده: اگر چشمت براى انجام گناه و نگاه به نامحرم نافرمانى كرد، دو روپوشى را كه براى چشم تو قرار داده ام (پلك ها) بر هم گذار و به نامحرم نگاه نكن.(2)

حضرت عيسى عليه السلام فرمود:

... هر كس به زنى نگاه كند و به او علاقه مند شود، در

ص: 35


1- بحارالأنوار 380104 چاپ ايران.
2- وسائل الشيعه 11/201 چاپ اسلاميه.

باطن و قلبش با او زنا كرده است.(1)

چرا كه كشش قلب و جاذبه جنسى قابل كنترل نيست، از اين رو انسان عاقل از نگاه به نامحرم مطلقاً بايد پرهيز نمايد تا گرفتار زناىِ قلب نگردد.

امام رضا عليه السلام فرمود:

نگاه به موى زنان (نامحرم) چون باعث هيجان غرايز و ايجاد فساد مى باشد حرام است و همچنين نگاه به هر عضوِ ديگر زن (صورت و ...) كه موجب تحريك غرايز باشد حرام است.(2)

فتنه انگيزى صورت و چهره

بيشترين آسيب هاى مصيبت بار و ريشه بيش تر جرايم و جنايات از ناحيه نگاه به چهره و صورت زن مى باشد. زيرا فتنه انگيزى، زيبايى و دلربايى چهره زن به مراتب بيشتر از زيبايى و دلربايى ساير قسمت هاى بدن او مى باشد تا آنجا كه ملاك و معيار جاذبه و دافعه زن در مراسم

ص: 36


1- بحارالأنوار 14/317.
2- بحارالأنوار 104/34 چاپ ايران.

خواستگارى، زيبايى و زشتى صورت مى باشد.

و هيچ نيروى اجرايى حتى نيروى با قدرت ايمان و تقوا كه رذايل اخلاقى را مهار مى نمايد، توان مقابله با تحريكات غرايز سركش حاصل از نگاه به چهره زيبا و پى آمدهاى نامشروع آن را ندارد.

كدام شخصيّت وارسته هر چند اهل تقوا و تزكيه و تهذيب نفس بوده و مراتب كمال را طى كرده باشد تاكنون ادّعا كرده است كه مى تواند، رو در روى چهره و چشمان زن (به خصوص زنى كه از زيبايى بيشترى برخوردار باشد) قرار بگيرد اما زهر نگاه و تير زهرآگين شيطان، غرايزش را تهييج ننمايد.

يك نمونه مصيبت بار از پى آمد نگاه به چهره زن

برصيصاى عابد با آن همه مقام و ارزش والا و تهذيب نفس كه مستجاب الدعوه بود و دعاهايش را خداوند به اجابت مى رسانده، در برابر يك نگاه مسموم به چهره زنى كه براى درخواست شفا نزدش آورده بودند، به زانو درآمده و مرتكب ... و پس از انجام آن جنايت به منظور حفظ

ص: 37

حيثيّت و آبرويش، زن بيچاره را به قتل رسانده و بالأخره بالاى چوبه دار قرار گرفته و در آخرين لحظات با اشاره سر شيطان را سجده نموده، دين، دنيا و آخرتش را فداى يك نگاه آلوده مى نمايد!!(1)

اين ادّعا و آسيب پذيرى در مورد افراد مهذّب و با تقوا است، چه رسد به افراد عادى در وضعيّت كنونى جامعه آلوده ما كه زن ها با جلوه گرى و آرايش هاى آن چنانى و ظاهرى آراسته، صداى ظريف و تبسّم مليح در كوچه و خيابان، مراكز عمومى، خصوصى، ادارات، شركت ها و كلاس هاى درس در برابر مردان ظاهر مى گردند و نگاه هاى آلوده شان در چهره و چشمان يكديگر گره مى خورد!!

در چنين وضعيت مصيبت بارى، برخى از روشنفكران، بدون توجه به درد و رنج و آسيب هاى جامعه آفت ديده و بدون در نظر گرفتن فتواى مراجع تقليد كه فتواى آنان بر همگان لازم لاجرا است، به منظور تطبيق اسلام با عرف و فرهنگ غرب و مقتضيات زمان، حكم شرعى پوشش چهره و دستان را به ذوق و سليقه خود تفسير و توجيه نموده و

ص: 38


1- بحارالأنوار 14/486.

آشكار نمودن بدون قيد و شرط آنها را مجاز دانسته اند!!

اين طَفره رفتن، بهانه تراشى و مصلحت انديشى در محيط آلوده به گناه كنونى، نتيجه اى جز ترغيب و تشويق مردم به گناه و جريحه دار نمودن عفّت عمومى نداشته و پى آمد اسف بار آن گريبان گير جامعه و خانواده ها گرديده و دودش به چشم همه مى رود!!

نگاه آلوده زن به مرد

آسيب و آفت هايى كه از نگاه مرد به چهره زن حاصل مى گردد، در نگاه زن به مرد نيز هست و همانطور كه بازگو شد، قرآن مجيد، نگاه آلوده زن را به حال خود رها نكرده تا زن عنان اختيار دل خود را به دست هوى و هوس سپرده و با نگاه آلوده به نامحرم، فكر و ذهن خود را به گناه و انحراف آلوده نمايد!!

آيا مى شود، مردى چشمش در چهره و چشم زنى خيره شود و يا زنى، چشم در چشم مرد نامحرمى بدوزد، اسير هوى و هوس و اميال سركش خود نگشته و گرفتار اوهام غرايز جنسى نگردند؟!!

ص: 39

به اين حادثه تلخ و اسف بار كه نمونه اى از صدها حوادث مصيبت بار جامعه آلوده ما مى باشد و تنها تلاقى يك نگاه نامشروع آغازگر آن بوده، توجه فرماييد:

قربانى نگاه هوس آلود!

دختر جوانى كه با فريب نگاه يك مرد جوان از خانه فرار كرده بود پس از 48 ساعت همراه مرد جوان در مشهد دستگير شد!

دختر جوان كه خيلى ترسيده بود، قبل از آن كه افسر پليس چيزى از او بپرسد گفت: ما دو روز قبل از خانه فرار كرديم. من دانشجو هستم! و پدر و مادر خوبى دارم. اما افسوس، دچار اشتباه شده و فريب يك نگاه آلوده را خوردم!

اوايل تابستان اين مرد جوان براى تعمير كولر به خانه ما آمد. من به جاى اين كه از نامحرم فاصله بگيرم، به او نزديك شدم.

اين آغاز ارتباط نامشروع ما بود كه به راحتى با يك نگاه آلوده شروع شد! و من با قلب ظريف و عاطفى ام به

ص: 40

سادگى گرفتار دام كاذب و وعده هاى دروغين او شدم!

امّا پس از مدتى متوجه شدم كه او ازدواج كرده و زن و بچه دارد! من كه تسليمِ خواهشِ دلِ كور و كرَم شده بودم، دوستى با او را ادامه دادم و خود را تباه كردم!

تا اين كه او پيشنهاد داد از خانه فرار كنيم! من بدون اين كه به عواقب نكبت بار اين كار فكر كنم، خانه و خانواده را ترك كرده و همراه او از شهرستان ... به مشهد آمدم! در اينجا او از من ... !! رؤياهاى طلايى من تبديل به كابوس شوم گناه گرديد! غم سنگين رسوايى دلم را به درد آورد و بار سنگين گناه و شرمندگى روزگارم را سياه كرد و هيچ گاه نمى توانم تاوانِ تلخ عواقب مصيبت بار اين اشتباه بزرگ را بدهم!!

حالا نمى دانم چگونه پاسخ گوى پدر و مادرم كه باعث بى آبرويى خود و آنها شدم و همچنين همسر باردار اين مرد باشم؟!!

شرمنده، آلوده، گناهكار و سرافكنده ام!!(1)

ص: 41


1- روزنامه شهرآرا /90 تاريخ 18/6/1388.

پوشش چهره به منظور حفاظت از نگاه آلوده مردان

بانو م ت _ مدرس دانشگاه تهران:

...وقتى در خيابان از دور، مرد يا مردانى را مى بينم و ناچارم از آن قسمت عبور كنم (به منظور محفوظ ماندن از نگاه آلوده آنان) ناچارم به طور كامل چهره ام را بپوشانم ... يا اگر اندكى از چهره ام آشكار باشد، چهره ام را درهم كشيده و جدّى و عبوس نشان دهم تا مرد بيننده تحت تأثير چهره عبوسم قرار نگيرد و مجالى براى تحريك اميال نفسانى اش فراهم نشود.

و گاهى هم سعى كرده ام كه قيافه و طرز راه رفتن خود را طورى تنظيم كنم كه مُسن تر از آنچه هستم جلوه كنم تا مانعى براى مردان بوالهوس باشد ...

و گاهى چنان از نظرهاى آلوده مردان به تنگ آمده ام كه مصمّم شده ام از آن به بعد از روبند و «پوشيه» استفاده كنم (تا با پوشش كامل چهره از تعرّض مردان در امان باشم) ... و قلباً به اين كار خيلى مايلم، چرا كه مصونيّت بيشترى پيدا مى كنم ...(1)

ص: 42


1- _ نگاه زن، دكتر احمد صبور اردوبادى /385.

اين حديث زيبا را بخوانيد:

حضرت عيسى عليه السلام فرمود:

... بپرهيزيد از نگاه، زيرا (نگاه به نامحرم) بذر شهوت را در قلب مى نشاند و اين بذر آلوده براى ايجاد فتنه و گناه كافى است. (1)

ز دست ديده و دل هر دو فرياد

هر آنچه ديده بيند، دل كند ياد

بسازم خنجرى نيشش ز فولاد

زنم بر ديده تا دل گردد آزاد!

من آنچه ديده ام، ز دل و ديده ديده ام

گاهى بوَد ز دل گله، گاهى ز ديده ام

من آنچه تا كنون ز دل و ديده، ديده ام

از دل نديده ام، همه از ديده ديده ام!

ص: 43


1- _ بحارالأنوار: 14/325

2-عفّت در پوشش

اشاره

قرآن مجيد:

اى پيامبر! به زنان و دختران خود و زنان مؤمن بگو: چادرهايشان را بپوشند تا به عفّت و پاكدامنى شناخته شوند و از اذيّت و آزار و تعرّض هوسرانان در امان باشند.(1)

چادر با خصوصياتى كه در جلد اول اين كتاب بازگو گرديد، پوششى گسترده و سرتاسرى با وسعت كافى است كه زنان مسلمانِ با عفّت بر روى همه لباس هاى خود مى پوشند به گونه اى كه سر تا پاى آنان را فرا گرفته و همه زيورآلات، حجم، اندام و برجستگى هاى بدن را بپوشاند.

اين نوع پوشش، مَظهرِ عفّت، حيا، متانت و شخصيت

ص: 44


1- _ سوره احزاب /59.

بانوان مى باشد كه مورد سفارشِ قرآن مجيد، پيشوايان دين، همه اديان الهى و روش عملى زنان با تقوا و ميراثِ برترين الگوى انسان ها، مظهر كامل فضيلت، بانوى بزرگ اسلام حضرت زهرا عليهاالسلام مى باشد.

كيفيت پوشش حضرت زهرا عليهاالسلام

چون به فاطمه عليهاالسلام خبر رسيد تصميم جدّى بر غصب فدك و خلافت و امامت گرفته اند، به منظور دفاع از حريم ولايت، ناگزير از رفتن به مسجد و افشاگرى شد.

حضرت زهرا عليهاالسلام هنگام رفتن به مسجد، مقنعه بلند

خود را پوشيد، چادر (پوشش كامل و سرتاسرى) را به بَر گرفت و در حالى به راه افتاد كه گروهى از بانوان نزديكانش اطراف آن بزرگوار را گرفته بودند (تا شناخته نشود) و در هنگام قدم برداشتن، دامن چادر خود را زير قدم ها مى آورد.

راه رفتن آن حضرت مانند راه رفتن پدر بزرگوارش بود ... صدّيقه كبرى عليه السلام با چنين وضعى در اجتماع مهاجر و انصار وارد شد و سپس پرده و حجابى ميان زنان و مردان

ص: 45

حايل گرديد و پس از آن، حضرت زهرا عليهاالسلام خطابه كوبنده و افشاگر خود را با صلابت و جبروت ايراد فرمود.(1)

زنان با حيا و عفّت نيز به پيروى از بانوى نمونه اسلام، اين نوع پوشش عفيفانه را از آن بزرگوار به ارث برده و بدون توجه به سرزنش و تمسخر ديگران، خود را به آن آراسته اند.

بنابراين، لباس و پوشش هايى از قبيل: مانتو، مقنعه، روسرى، بليز و شلوار، چادر نازك و هر گونه لباسى كه از جهت رنگ يا شكل، موجب توجه و تحريك نامحرمان شود، از دايره حجاب فاطمى عليهاالسلام خارج بوده و يك نوع چادر گريزى، و كشفِ حجاب و خودنمايى و جلوه گرى به روش مدرن و روشنفكرمآبانه بيمار مى باشد و چون موجب فساد و گناه در جامعه اسلامى است بنابر فتواى مراجع بزرگوار تقليد، استفاده از آنها جايز نيست.

اين حديث زيبا و ارزنده را هم بخوانيد:

پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:

ص: 46


1- _ شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد 16/211 و بحارالأنوار 29/216 و 218.

لباس زيبا، با ارزش و فراوان در اختيار زنان قرار ندهيد، زيرا زنى كه لباس فراوان و زيبا و همچنين وسايل زينت و آرايش داشته باشد دوست دارد از منزل بيرون برود.(1)

بد حجابى و بى حجابى، تضييع حقّ جامعه

همه گناهان مورد غضب خداوند است و كيفر و مجازات دارد، امّا گناه زمانى كه جنبه اجتماعى پيدا كرد، قدرت تخريبى آن چند برابر مى شود و مجازات آن هم به همان نسبت سنگين تر مى گردد، چرا كه وقتى كه گناه به خيابان آمد، بى احترامى به دين و قانون مى باشد و حقوق جامعه و مردم ضايع مى شود.

در محيط خانه و چهار ديوارى منزل، هر رفتارى كه داشته باشى بين خودت و خدا مى باشد. به خيابان كه آمدى بايد به دين، عُرف، قانون و مردم احترام بگذارى.

مثلاً اگر كسى در خانه اش شُرب خمر كند، گناهى است بزرگ بين خودش و خدا، ولى زمانى كه به عربده كشى و

ص: 47


1- _ نهج الفصاحه /564 چاپ دفتر نشر فرهنگ اسلامى.

ناامنى در خيابان و سطح اجتماع منجر شود، امنيّت جامعه مورد تهديد قرار مى گيرد و شارع مقدّس برايش مجازات شلاّق در نظر گرفته است و در صورت تكرار، مجازاتش سنگين تر مى شود.

مسأله خودنمايى، بى حجابى و بد حجابى وقتى به خارج خانه آمد از حالت شخصى خارج شده، جنبه اجتماعى و حق النّاس پيدا مى كند. غريزه نهفته جوانان را مشتعل نموده، اخلاق و عفّت جامعه را جريحه دار مى نمايد و دودش به چشم جامعه و فرد فرد مردم مى رود!!

بنابراين هيچ زن و دخترى حق ندارد آزادى محيط خانه را به خيابان بياورد و با ظاهر زننده و تحريك كننده خود، به حقوق مردم تجاوز نمايد، زيرا خيابان و مراكز عمومى به جامعه تعلّق دارد و هيچ كس نمى تواند زمينه فروپاشى امنيّت جامعه را فراهم نموده و با زير پا گذاشتن اصول اخلاقى و سنّت هاى دينى، جامعه را آلوده و مسموم نمايد.

چرا كه لزوم پوشش و حجاب بانوان و دختران، حكم صريح قرآن و دستور قاطع شارع مقدس مى باشد و هيچ

ص: 48

فردى تحت هيچ عنوانى نمى تواند با قانون قرآن و حكم الهى مخالفت نمايد و هيچ گاه مهربانى پروردگار «اَرحَمَ الرّاحِمين» شامل حال آنها كه در ارتكاب گناه جرأت مى ورزند نخواهد شد. زيرا خداوند «اشَدُّ المُعاقِبين» هم هست و آنها كه نافرمانى نموده و از حكمش سرپيچى نمايند، گرفتار انتقام شديد و عذاب سخت خواهند شد.

قرآن مجيد:

... هر كس با خدا و رسول او مخالفت نمايد، گرفتار عذاب پروردگار خواهد شد و عذاب و عِقاب خداوند بسيار سخت و شديذ است.(1)

بى تفاوتى جامعه در برابر شيوع گناه و بى بند و بارى

دريغ و افسوس! جامعه ما افراد معتاد به سيگار و دخانيات را از محيط اداره، كلاس و مراكز عمومى اخراج مى نمايد، چرا كه آنها حق دارند به وسيله استعمال دخانيات تنها به خودشان ضرر بزنند، اما نبايد زمينه ناراحتى و آسيب ديگران را فراهم نمايند.

ص: 49


1- _ سوره انفال: آيه 12.

اما با كمال تأسف! در مورد گناه و مسائل ضداخلاقى، زنان و دختران جامعه ما تحت عنوان «آزادى» با لباس هاى مهيّج، آرايش مبتذل و خودآرايى بدون رعايت شئون دينى و اخلاقى، عفّت، اخلاق و امنيّت جامعه را در مراكز عمومى، اداره، بازار، دانشگاه و ... جريحه دار مى نمايند!!

آرى! اينها آسيب هايى است كه شعله هاى آن جامعه را مى سوزاند و معلوم نيست چه كسى درباره سرنوشت جامعه آسيب ديده پاسخگو مى باشد؟!

مبارزه استعمار با چادر و حجاب

وقتى فرانسوى ها نتوانستند در برابر قيام ملت رشيد الجزاير مقاومت كنند، از روش فروپاشى چادر و حجاب و ايجاد فساد استفاده نموده و موفّق هم شدند.

به گفتار «فرانتس فانون» دانشمند مشهور توجه فرماييد:

اولين اقدام ضد فرهنگى كه فرانسه در الجزاير صورت داد، تلاش براى از بين بردن حجاب بود و در اين كار موفّق شد و هرچه بدن زن الجزايرى را بيشتر به نمايش

ص: 50

گذاشت، چنگال استعمارگر بيشتر به حلقوم الجزايرى فرو رفت، امّا مجدداً زن الجزايرى شخصيّت خود را بازيافت و مبارزه عليه مطامع استعمارگر نيز آغاز گرديد.(1)

و باز همين نويسنده مى گويد:

هر چادرى كه دور انداخته مى شود، افق جديدى را كه تا آن هنگام بر استعمارگر ممنوع بود در برابر او مى گشايد و بدن الجزايرى را كه آشكار شده است تماماً به او نشان مى دهد. پس از ديدن هر چهره بى حجابى، اميدهاى حمله ور شدن اشغالگر ده برابر مى گردد.(2)

اميدواريم بانوان مسلمان كشورمان نيز با شهامت و شجاعت، توطئه هاى استعمار و دشمنان اسلام را در مبارزه با چادر و حجاب و ايجاد فساد و انحراف خنثى نموده و ضمن پاسدارى از چادر، حجاب و عفاف و ارزش هاى اصيل دينى به استقلال و فطرت پاك و هويّت اسلامى خود بازگشته و اجازه ندهند ماجراى مصيبت بار الجزاير در كشور اسلامى ما تكرار گردد.

ص: 51


1- _ حجاب برتر، حميد احمدى جلفائى /28 به نقل از... از جنگ الجزاير.
2- _ حجاب برتر /29 به نقل از حجاب شناسى /48.

حجاب، چادر و پوشش چهره از نظر بانوان تازه مسلمان فرانسوى، انگليسى و آمريكايى

دكتر احمد صبور اردوبادى:

«يك زن و شوهر فرانسوى پس از مسلمان شدن در سال 1349 شمسى مدت دو ماه در ايران سكونت داشتند. در اين مدت ضمن تماس با اينجانب احكام و تكاليف كلّى مسلمانان را فراگرفته و دقيقاً آنها را به اجرا درمى آوردند.

از موارد جالب و تعجّب آور، كيفيّت حجاب كامل زن فرانسوى، آن هم با اشتياق و علاقه كامل بود كه همواره پى فرصتى بودم كه ماهيّت درك و برداشت او را از حجاب اسلامى درست دريافت نمايم و بدانم، زنى كه در فرانسه متولّد و عمرى با آزادى محض و هر گونه روابط آزاد به سر آورده است، هم اكنون نظرش درباره حجاب چيست و اساساً در مورد اين دستور اسلامى در فكر و مغز او چه مى گذرد؟!

تا اين كه فرصت مناسبى پيش آمد، در پاسخ سؤال اين كه: آيا شما از حجاب راضى هستيد؟ چگونه شما دفعتاً عادت عمومى بى حجابى كامل را رها كرده و به حجاب كامل تن در داده ايد؟! به صراحت اظهار داشت:

ص: 52

من از حجاب خيلى خوشم مى آيد و در زير چادر و حجاب اسلامى بسيار احساس آرامش و امنيّت مى كنم. و از اين كه از نگاه هاى مردان مصون بوده و ديگر آن اضطراب و نگرانى هميشگى كه در وطن خود فرانسه داشتم، ندارم. خيلى شكرگذار هم هستم و مى دانم و مى فهمم كه پيامبر بزرگ اسلام صلى الله عليه و آله وسلم چه دستور مهمّ و برنامه عالى براى رفاه زن داشته است و روى چه حكمت و مصلحت براى زنان مسلمان آن را تجويز نموده است...»

و همچنين يك زن انگليسى به نام «ژوزفين وايت» كه در سال 1359 مسلمان شده بود و حجاب كامل اسلامى را با استقبال گرم و مشتاقانه مورد استفاده قرار داده بود، در پاسخ سؤالم كه آيا شما از تغيير و تحوّلى به اين مهمّى در زندگى تان (از آزادى مطلق غرب به حجاب كامل اسلامى) احساس ناراحتى و نارضايتى نمى كنيد؟ صراحتاً و بلافاصله پاسخ داد:

«حجاب اسلامى براى من خيلى خوشايند است و از حجاب گرفتن در خود احساس نشاط و خشنودى و رضايت كامل نموده و ديگر آن ناامنى و اضطراب زمان

ص: 53

(به اصطلاح) آزادى را در خود احساس نمى كنم. و تعجّب من از اين است كه مى بينم بعضى از زنان مسلمان (به علت بى اطلاعى از ناراحتى هاى روانى و اضطرابات دايمى زنان غربى) از حجاب گرفتن ناراضى هستند كه برخى با بد حجاب گرفتن و يا نماياندن كامل يا قسمت هايى از صورت خود به مردان، مخالفت و نارضايتى خود را علنى مى كنند!

من نمى دانم اينان چرا قدر اين نعمت (كه آنها را از آلودگى هاى جامعه حفظ مى كند) را نمى دانند؟!...»

و باز بانوى آمريكايى تازه مسلمان كه نام اسلامى اش سُميّه مى باشد، در محيط آزاد و بى بند و بار آمريكا همراه با جمعى از بانوان مسلمان كشورهاى ديگر، با دل و جرأت و شهامت، با زنان مسلمان نماى ايرانى و سازمان هاى سياسى و دولتى آمريكا برخورد نموده و با تحمّل ناراحتى و جنگ اعصاب طولانى از حجاب كامل خود حفاظت كرده بود.

اين بانوى با شهامت سه سال قبل ضمن سفر به ايران به همراه همسر ايرانى اش، ضمن ملاقات چند جلسه اى با اينجانب و گفتگوهاى دينى، وقتى از مراتب اعتماد و

ص: 54

اعتقادش به لزوم و ضرورت حجاب اسلامى براى يك زن سؤال شد، تعجّب توأم با نارضايتى كامل خود را از برخى زنان مسلمان بدحجاب يا مخالف علنى حجاب اعلام نموده و آنان را به نادانى و بى خبرى از مشكلات ناامنى هاى موجود در آمريكا براى زن، متّصف نمود و با اشاره به اين كه: چقدر بى حجابى و آزادى عمل نامحدود زنان در آمريكا منشأ ابتلايات و مصايبى مى گردد كه گاهى به قيمت جانشان تمام مى شود، اظهار داشت:

«من از وقتى كه حجاب اسلامى را براى خود انتخاب كرده ام، خيلى از آن راضى هستم، زيرا كمتر مورد نظربازى و هوسرانى مردان پست و شهوت ران قرار گرفته و لذا كمتر مورد آزار و مزاحمت هاى خيابانى و يا حملات وحشيانه مردهاى آنجا واقع مى شوم.

من تصوّر مى كنم كه يك زن اگر فطرتاً پاك و دور از انحراف و آلودگى باشد، هرگز خوش نخواهد داشت كه اعضاء بدن و نه صورت خود را در معرض ديد مردان پست و هوسران قرار داده و به دست خود، اين ناامنى را با تحريك آنها دامن بزند!

رفاه و آسايش و آرامش و احساس امنيّتى كه در

ص: 55

حجاب اسلامى وجود دارد، ما را از اضطرابات، نگرانى ها و دلهره هاى بسيارى نجات مى دهد كه اين دلهره ها، هم نيروى ما را تلف كرده و حواس ما را پرت مى كند و هم اعصاب خسته و كوفته و گاهى مريض ما را به حال خود رها كرده و از كار و فعاليت طبيعى و مفيدشان باز مى دارد.»

در چند جلسه اى كه با حضور همسر ايرانى اين بانوى مسلمان در سفر به ايران صورت گرفت، نه تنها خود با حجاب اسلامى صحيح و پوشش كامل در تمام جلسات حضور يافته و همان كيفيّت را تا پايان جلسات به خوبى حفظ مى نمود، بلكه حتى يك بار هم در مقام طرح سؤال يا دريافت پاسخ، سر بلند نكرده و نگاهى به غير ننمود...(1)

چهره دردمند جامعه اسلامى! شرمندگى از زنان تازه مسلمان غرب!

آنچه بازگو شد، نمونه هايى از گرايش فراوان بانوان نوآگاه غرب به اسلام و فطرت پاك الهى است.

ص: 56


1- _ نگاه پاك زن، دكتر احمد صبور اردوبادى /341-344.

اين بانوان تازه مسلمان در كشورهاى غربى متولّد گرديده و عمرى با آزادى كامل و روابط آزاد در جمع مردم بى بند و بار كشورشان به سر آورده و پس از آگاهى و آشنايى با تعاليم غنى اسلام و تحمّل اذيّت ها و آزارها، با اشتياق كامل به دامن پُر مهر اسلام و پناه مسلمانان درآمده و از بيشتر زنان مسلمان كه در كشورهاى اسلامى متولّد شده اند به اجراى احكام دينى مشتاق تر بوده و بيش از آنها از حجاب و پوشش كامل استقبال كرده اند!!

اكنون جاى يك سؤال است:

چه شد و چرا؟! بانوان غيرمسلمان غربى كه در دام استعمار غرب گرفتار هستند، از آن همه آزادى و اختلاط، سرخورده و دلزده مى شوند و به دامن اسلام پناه مى آورند، امّا گروهى از زنان و دختران خود باخته مسلمان كشور اسلامى مان كه عمرى تحت لواى مكتب انسان ساز اسلام پاسدار حيثيّت، شخصيّت، عفّت و حجاب خود بوده اند به فطرت پاك الهى خود پشت پا زده، تحت تأثير تبليغات فريبنده استعمار غرب قرار گرفته، از پشت پرده حجاب و

ص: 57

عفّت بيرون آمده، چادر و حجاب را كه پوشش رسمى و دينى زنان ايرانى است به راحتى از دست داده اند و در اجراى آداب و رسوم مبتذل غرب از خود غربى ها پيش افتاده و كاسه از آش داغ تر شده اند و با كمال تأسف زمينه شرمندگى ما را نزد زنان نوآگاه و تازه مسلمان غرب فراهم كرده اند!!

بيدارى و هوشيارى بانوان

اميد آن كه دختران و زنان كشورمان پس از خواندن مطالب ياد شده، تكانى به خود داده، به خود آيند و چشم و گوش خود را خوب باز كنند و با عبرت گرفتن از سرنوشت تلخ و اسف بار فريب خوردگان دشمن، بيش از اين مرعوب حمايت كنندگان دروغين زن نشوند، زيرا دشمن نظرى جز فروپاشى شخصيّت، حيثيّت، عفّت و محو كامل اعتقادات دينى و به فساد كشيدن جامعه اسلامى و تسلّط بر كشور را ندارد و به ياد داشته باشند كه تنها اسلام است كه به منظور حفاظت از عفّت و حيثيّت زن در كنار او ايستاده است.

ص: 58

جان كلام در مورد كيفيت حجاب

بانوى مسلمان! همانطور كه زنان نوآگاه و تازه مسلمان يادآور شدند، حجاب كاملى كه حافظ امنيّت و عفّت و وظيفه شرعى و حكم صريح قرآن است، وجود چادر و پوشش كامل است و بدون چادر، حجاب كامل نيست و از ميان انواع چادرها، تنها رنگ سياه، رنگ خاموش، صامت، نگاه شكن و حافظ نگاه هاى آلوده و مسموم مردان هوسران مى باشد.

امّ سلمه از زنان بزرگوار پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم مى گويد:

هنگامى كه آيه حجاب نازل شد، زنان انصار عباى (چادر) مشكى بر سر كردند.(1)

و مراجع بزرگوار تقليد در رساله هاى عمليّه، چادر مشكى را براى بانوان، بهترين نوع حجاب مى دانند.

سخنى هم با بانوان بد حجاب مسلمان:

تناقض حجاب در نماز با بى حجابى در جامعه

خانم مسلمان! نمازت را مى خوانى، روزه ات را

ص: 59


1- _ درّالمنثور 5/221؛ تفسير ابن ابى حاتم 10/204.

مى گيرى و به قرآن، قيامت، ثواب و عقاب اعتقاد دارى، اما در جامعه حجابت را رعايت نمى كنى!

توجه داشته باش، اين گونه رفتار يك نوع تناقض است، چرا كه فلسفه و حكمت نماز و حجاب هر دو: "تَنهى عَنِ الفَحشاءِ وَ المُنكَر" است و اين دو واجب الهى به موازات يكديگر انسان را از گناه و رفتار زشت باز مى دارد.

خواهرم! رعايت حجاب و پوشش كاملِ مو و اندام زن در نماز، يك نوع آموزش، تمرين و يادآورى است تا به موازات آن در غير نماز و هنگام حضور در اجتماع و مجالس نامحرمان نيز با حجاب و پوشش كامل باشى.

و همچنان كه پوشيدن لباس نازك و بدن نما و آشكار بودن بعضى از اندام زن حتى يك تار موى او در نماز حرام است و نماز را باطل مى كند، به موازات آن، بى حجابى و نمايش مو و اندام زن در كوچه و خيابان و مجالس نامحرمان نيز حرام بوده و زمينه خشم و غضب پروردگار و كيفر و مجازات زن بى حجاب را فراهم مى نمايد.

خانم مسلمان! چرا هنگام خواندن نماز در برابر خداوند با اين كه نامحرمى وجود ندارد، خودت را در

ص: 60

پوشش كامل قرار داده و حتى يك تار مويت را هم آشكار نمى كنى، امّا در اجتماع نامحرمان، رعايت حجاب و پوشش مو و اندامت را نمى كنى؟!!

آيا مى توان گفت: خدايى كه به همه چيز انسان حتى نيّات و قلب او آگاه است به زنان نامحرم است، امّا مردان و بيگانگان به آنان محرمند؟!

بانوى مسلمان! چه پاسخ و جواب منطقى براى اين سؤال و توجيه حريم شكنى و جلوه گرى خود در جامعه دارى؟!!

خواهرم! زن مسلمانى كه بر اساس دستور دين، ملزم به رعايت پوشش كامل در نماز مى باشد اما در اجتماع و مراكز عمومى و جمع نامحرمان بر خلاف دستور قرآن رعايت حجاب را نمى كند، آيات قرآن را به رأى و نظر خود تفكيك و تكّه تكّه نموده است و رفتارش يك نوع تناقض مى باشد، چرا كه حكم وجوب نماز و همچنين لزوم حجاب و پوشش زن در قرآن مجيد به موازات يكديگر در آيات متعدّد بيان گرديده و بنابر اهميّت مسأله حجاب، احكام آن صريح تر و واضح تر از ديگر احكام بازگو شده است.

ص: 61

به اين آيه قرآن مجيد توجه فرماييد:

... اى پيامبر! آنان كه قرآن را پاره پاره كردند (بعضى را قبول و بعضى را رد كردند) قسم به خداى تو آنان را سخت مؤاخذه و كيفر خواهيم كرد...(1)

خانم مسلمان!

نشانه قبولى نماز آن است كه انسان را از فحشاء و گناه از جمله بدحجابى و جلوه گرى باز دارد، كسى كه نماز مى خواند و مرتكب گناه مى شود نماز او عارى از معنويّت بوده و او را به خداوند نزديك نمى كند.

پيامبر عاليقدر اسلام صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:

كسى كه نمازش او را از زشتى ها و گناهان باز ندارد، بهره اى

از نماز جز دورى از خداوند نبرده است.(2)

ترويج بى حجابى و اختلاط زن و مرد

استعمار كه درصدد سُلطه بر كشورهاى مسلمان و جامعه اسلامى است و پيشرفت و ترقّى مسلمانان را سدّ

ص: 62


1- _ سوره حجر /90.
2- _ بحارالأنوار 82/190.

راه خواسته هاى شيطانى خود مى داند، تلاش هاى زيادى به منظور اشغال سرزمين هاى مسلمانان و فروپاشى ايمان، عقيده و نابودى سنّت ها و آموزه هاى دينى آنان انجام داده است، ولى تمامى اين تلاش ها به دليل نيروى ايمان و دفاع سرسختانه مسلمانان با شكست مواجه شده و دشمن جنايتكار به زانو درآمده است.

گستاخى رضاخان در مبارزه با حجاب

تلاش ها و مبارزه دشمن با مسلمانان در دوران رضاخان كه اوامر استعمار غرب را بدون چون و چرا به اجرا درآورد به اوج خود رسيد و اين پادشاه قُلدر و عوامل مزدورش به منظور فروپاشى حريم حجاب و ترويج آزادى و اختلاط زن و مرد با حمله مغول آسا به زنان مسلمانِ باحجاب، چنان رُعب و وحشت بر دل آنان انداخت كه تعدادى از زنان، جان به جان آفرين تسليم كردند ولى تن به بى حجابى و اختلاط با نامحرمان ندادند.

برخى از زنان نيز كه در دام و چنگال مأموران رضاخان گرفتار شده بودند، در دفاع از حريم عفّت و عصمت

ص: 63

خويش در آن شرايط سخت و رقّت بار، از جان خود گذشته و با آب دهان انداختن بر روى مأموران از خود دفاع مى كردند.

جمعى از مسلمانان غيور هم، خانه و كاشانه خود را ترك نموده و به منظور حفاظت از حجاب و حيثيت خود به ديار غربت، عتبات عاليات عراق هجرت كرده و در محيط سالم و شهرهاى مذهبى آن ديار به زندگى خود ادامه دادند.

گروهى از زنان مؤمن نيز در آن شرايط دردناك، پنج، شش سال تمام در كُنج خانه ماندند تا عفّت و عصمتشان به يغما نرود.

در آن شرايط غم بار، مردم مسلمان كشورمان غرق در ماتم و عزا بودند، امّا همچنان در برابر جنايت هاى وحشيانه دشمن متّحد شده بودند و با وحدت نظر كامل به رهبرى مقامات مذهبى و علماء و مراجع عظام در برابر اين توطئه ننگين ايستادگى كردند.(1)

ص: 64


1- _ نگاه پاك زن،نوشته دكتر احمد صبور اردوبادى 1/30.

شهادت هزاران مسلمان مُدافع حجاب در فاجعه خونينِ مسجد گوهرشاد!

مقاومت و ايستادگى مردم مسلمان در دفاع از دين و حجاب موجب وحشت مقامات دولتى گرديد و سرانجام به دستور رضاخان مُسلسل هاى سنگين بر بام هاى مُشرف بر مسجد گوهرشاد كه محل اجتماع و مبارزه مردم مسلمان بود مستقرّ شد و با به صدا درآمدن غرّش مسلسل ها، مسجد و حرم امام رضا عليه السلام به لرزه درآمد و سربازان شاه جمعيت مسلمان در داخل مسجد و خانه خدا را به خاك و خون كشيدند و حدود دو هزار نفر و به قولى پنج هزار نفر به شهادت رسيدند و حدود هزار و پانصد نفر به اسارت درآمدند.(1)

رفتار وحشيانه مزدوران رضاخان با پيكرهاى شهدا و مجروحين

پس از پايان قتل عام مردم بى گناه مسلمان در مسجد

ص: 65


1- _ روزنامه خراسان /17029 تاريخ 22 تير 1387 به نقل از مركز اسناد انقلاب اسلامى.

گوهرشاد، مزدوران پهلوى، پيكرهاى آغشته به خون هزاران شهيد را بر كاميون ها حمل نموده و در محل هايى كه در نظر گرفته بودند دفن كردند!

مأمورين سنگدل كه درصدد اختفاى آثار جنايتشان بودند به زخمى ها هم رحم نكردند و لابه لاى اجساد پاك شهدا، مجروحين فراوانى را كه هنوز جان داشتند و از شدّت جراحت ناله مى كردند و ياد و نام خدا و امامان معصوم عليهم السلامرا بر زبان داشتند با كمال قساوت و بى رحمى داخل گودال ها ريخته و زنده به گور كردند و با اين عمل نكبت بار، رفتار وحشيانه جانيان تاريخ، حَجّاج ها، بنى اميّه و بنى العباس را تكرار نمودند!!(1)

معجزه الهى و سركوب اهداف شوم رضاخان

پس از غائله دردناك مسجد گوهرشاد، رضاخان، بى حجابى و اختلاط زن و مرد را به زور توپ و تفنگ بر

ص: 66


1- _ اين ماجراىِ اسف بار را يكى از بستگان كه در قيد حيات مى باشد و در ماجراى قتل عام مسجد گوهرشاد در مشهد مقدس حضور داشته، نقل كرد.

مردم مسلمان تحميل نمود! امّا مردم مسلمان كه هيچگاه حاضر به فروپاشى عفّت و حيثيّت زنانشان نبودند در اين آزمايش الهى برابر رضاخان ايستادگى نمودند و خوشبختانه بار ديگر دست غيبى به يارى مردمى كه دين خدا را يارى كرده بودند شتافت و با به وجود آمدن جنگ جهانى دوّم، دشمنان اسلام را به خود گرفتار ساخت و برنامه وسيع اسلام زدايىِ كفر جهانى ناكام گرديد و دوباره هسته مركزى اسلام و شيعه، عظمت و رونق خود را بازيافت.(1)

تهاجم فرهنگى، تكرار سياست شيطانى غرب

آنچه بازگو شد، اشاره اى كوتاه از حماسه آفرينى مردان و زنان مسلمان در حفاظت از دين و دفاع از ناموس، حيثيّت و حفظ حريم حجاب بود كه موجب شكست مفتضحانه دشمن و موفقيّت و پيروزى ملّت مسلمان گرديد.

نوشتن اين ماجراهاى جانسوز، يادآور خاطره مردان و

ص: 67


1- _ نگاه پاك زن، دكتر صبور اردوبادى 1/32.

زنان باايمانى است كه در راه دفاع از دين و حفظ اسلام و تحقق آرمان هاى اسلامى با تحمّل مصيبت هاى طاقت فرسا، در خون خود غلطيده و جان عزيز خود را فدا كردند.

عزيزانى كه جان دادند تا جامعه اسلامى امروز كه وارث خون پاك آنهاست جان بگيرد و پاسدار دين و احكام الهى باشد.

اما با كمال تأسّف! استعمار غرب كه در راه رسيدن به اهداف شيطانى خود همچنان بيدار و هوشيار مى باشد، اين بار با تغيير سياست و با چهره اى موجّه و مقبول و ظاهرى فريبنده و با رنگ دين و با همكارى دانسته يا ندانسته جمعى از مسلمانان در جامعه اسلامى نفوذ كرده و مردم مسلمان به خصوص نسل جوان را كه پايبند به اجراى احكام و دستورات دين و دفاع از حيثيت اسلام بود اغفال نموده و با ترويج فساد، بى عفّتى و فروپاشى چادر و حجاب و به كارگيرى جاذبه هاى جنسى، شرم و حياى زنان و غيرت و حميّت مردان را بدون ترس و تهديد به يغما بُرد!!

ص: 68

به فرمايش مولايمان اميرالمؤمنين عليه السلام توجه فرماييد: دشمنان در راه باطل خود (فروپاشى عقيده و ايمان مسلمانان، پشت كار و) اتّحاد دارند، امّا مسلمانان كه بر حق هستند در دفاع از اسلام (و نواميس خود در برابر نيرنگ دشمن) همبستگى و اتّحاد ندارند!(1)

بر اين اساس، فرمايش مولايمان در جامعه اسلامى ما نيز تحقّق بخشيد. دشمن جنايتكار از غفلت و بى تفاوتى مسلمانان سوء استفاده نموده و با تزوير و نيرنگ، دست به شبيخون فرهنگى زده و با رواج آزادى ارتباط زن و مرد و اختلاط هاى بى قيد و بند، ايمان، عقيده، حسّ دين دارى و فداكارى كه عامل مقاومت مسلمانان در برابر دشمن بود، تضعيف كرده و قلب و فكر ملّت اسلام را تسخير نمود!!

دشمن با حذف تدريجى حجاب و گسترش بى حجابى و فساد، جاهليّت و بى بند و بارى قبل از اسلام و دوران بت پرستى را زنده نموده و زيركانه بر مسلمانان تحميل كرد!!

به اين ترتيب، احكام و سنّت هاى دين پايمال شد و

ص: 69


1- _ نهج البلاغه، خطبه 27.

ملّت مسلمان مديون خون هزاران شهيد در طول تاريخ گرديد!!

رفتار جاهليّت قبل از اسلام و تكرار ننگين آن در جامعه اسلامى كنونى

زنان عرب، قبل از ظهور اسلام با آشكار كردن زينت ها و نمايش بعضى از اندام خود، بدون حجاب و پوشش شايسته در ميان جامعه و مردان ظاهر مى شدند.

پس از ظهور اسلام، پروردگار به منظور مبارزه با خودآرايى و خودنمايى جاهلانه زنان و پيشگيرى از آلودگى جامعه و سلامت شرف و شخصيّت واقعى زن اين فرمان را نازل فرمود:

در خانه هاى خود قرار بگيريد و همانند دوران جاهليّت نخستين قبل از اسلام كه زنان به منظور خودنمايى از منزل خارج مى شدند در ميان جامعه ظاهر نشويد.(1)

براساس اين دستور، پروردگار با لحن هشداردهنده،

ص: 70


1- _ سوره احزاب /33.

زنان را امر به ملازمت در خانه نموده و از ظاهر شدن غيرعفيفانه و خودنمايى و بدحجابى در جامعه جلوگيرى فرموده.

ملازمت زن در خانه

منظور از ملازمت زن در خانه اين نيست كه زن مطلقاً حتى براى كارهاى ضرورى از خانه خارج نشود، بلكه مفهوم آيه، اشاره لطيفى به اين مطلب دارد كه: وظيفه اصلى زن براساس سرشت و لطافت خلقت و آسيب پذيرى اش، ملازمت در خانه و حفاظت از عفّت و حيثيّت و همچنين مديريت زندگى، تربيت فرزند و تمشيّت امور خانه و خانواده مى باشد و براى سلامت شرف و عفّت زن هيچ جايى امن تر و آرامش بخش تر از محيط خانه نيست.

اما از سوى ديگر چون اسلام دين حكيمانه و انعطاف پذير است با همه تأكيدى كه به مسأله حجاب و حفاظت عفّت زن دارد، به زن اجازه مى دهد براى انجام كارهاى ضرورى با اجازه همسر و با رعايت موازين شرع،

ص: 71

پوشش كامل و بدون تماس و رويارويى و اختلاط با نامحرم و بدون خودنمايى، جلوه گرى و آرايش از خانه خارج شود.

و بالأخره، تأكيد قرآن بر ملازمت زن در خانه، حزم و احتياطى است كه به منظور حفاظت زن از آسيب و آفت هاى ناشى از ارتباط و اختلاط زن و مرد و آثار منفى آن به وجود مى آيد، چرا كه زن و دختر جوان هر چند مقيّد به رعايت دستورات دين باشد، نمى تواند در خارج خانه و در مسير راه يا محيط تحصيل و كار از نگاه هاى آلوده مردان بوالهوس و نظرباز درامان باشد!

اين حزم و احتياط، مانند تأكيد اداره بهداشت و هواشناسى در هنگام آلودگى هوا به ملازمت در خانه به منظور حفظ بهداشت و سلامتى مى باشد.

خودنمايى زنان جامعه ما و تحقّق پيشگويى قرآن

تعبير آيه شريفه به جاهليّت اوّل و نخستين، بيانگر جاهليّت ديگر مانند جاهليّت قبل از اسلام مى باشد كه يكى از پيشگويى ها و معجزات قرآن مجيد مى باشد كه با

ص: 72

وضعيت آلوده موجود ما تطبيق مى كند!

و متأسفانه مظاهر نكبت بار آن را با وضع رسواتر و وحشتناك تر از جاهليت زنان قبل از اسلام در جامعه كنونى به صورت مُدرن، شاهد و ناظر هستيم!!

زنان و مردان مسلمان با پيروى از فرهنگ و آداب و رسوم دنياى غرب، ننگ و رسوايى و لاقيدى جاهليّت را به جان خريدند!!

امام صادق عليه السلام در تفسير آيه شريفه ياد شده فرمود:

در آينده اى نه چندان دور، جاهليّت ديگرى تحقق خواهد يافت.(1)

و بدين ترتيب با تحقّق پيشگويى قرآن و پيشوايان عاليقدر، اسلام و مظاهر آن از جمله حجاب و عفاف به غربت و مظلوميّت نشست و با كمال تأسّف نه تنها قبح و زشتى بى حجابى از بين رفت كه حجاب و چادر در بعضى از حوزه هاى تحصيلى، مراكز كار و اماكن عمومى مورد تمسخر قرار گرفت!!

به چند نمونه از غربت چادر و حجاب و وضعيّت

ص: 73


1- _ تفسير نورالثقلين 4/269.

اسف بار بعضى از مراكز تحصيلى توجّه فرماييد:

غربت حجاب و چادر در دانشگاه

در پى حضور يكى از دانشجويان چادرى در آزمايشگاه دانشكده شيمى، استاد با گفتن اين جمله كه «اگر مى خواهى با چادر در كلاس حاضر شوى، ديگر سر كلاس من نيا»، وى را از كلاس اخراج كرد! دانشجويان دانشگاه تربيت معلم با محكوم كردن اين عمل سخيف، خواستار برخورد شديد مسئولان با اين فرد هتّاك شدند.(1)

هيئت دانشجويى سيدالشهداء عليه السلام دانشگاه فردوسى مشهد درباره هتّاكى هاى اخير نسبت به شعائر اسلامى در اين دانشگاه بيانيه اى صادر كرد.

در بخشى از اين بيانيّه آمده است: در سطح دانشگاه فردوسى مشهد برخى اساتيد با وقاحت و بى شرمى تمام به چادر دانشجوى مسلمان توهين مى كنند و با بى احترامى به حجاب، او را مورد تحقير و تمسخر قرار مى دهند! ...(2)

ص: 74


1- _ روزنامه خراسان 17785 تاريخ 11/12/89.
2- _ روزنامه خراسان 17661 تاريخ 5/10/89.

معاون پژوهشى دانشگاه باقرالعلوم عليه السلام به نقل از دكتر رفيع پور مى گويد:

دانشجويى داشتم كه در كلاس لباس هاى نامتعارف پوشيده بود. از او پرسيدم كه شما اين گونه نبوديد. جواب داد: من بيرون از دانشگاه چادر مى پوشم و خيلى تجمّلات را دوست ندارم، ولى داخل اين محيط اين گونه نيستم.

از او خواستم كه بيشتر توضيح دهد. او جواب داد:

فضاى عمومى دانشگاه به گونه اى است كه اگر مثل بقيه بچّه ها نباشم و چادر بپوشم من را مسخره مى كنند!!(1)

يكى از دوستان مى گفت:

خانواده اى متعصّب، غيرتمند و مقيّد به چادر و حجاب هستيم. دخترانم براى تحصيل با چادر به مدرسه رفتند، اما پس از ورود به دانشگاه همه آنها چادر را كنار گذشته و با كمال تأسف بر خلاف شئون خانوادگى مان در كوچه، خيابان و مراكز عمومى بدون چادر رفت و آمد مى كنند!

آرى! وضعيّت موجود، نمونه اى از غربت و مظلوميّت

ص: 75


1- _ روزنامه خراسان 17074 تاريخ 16/6/1387.

حجاب و چادر در جامعه اسلامى است كه دشمنان با ترفندهاى گوناگون و با كمك و يارى گروهى مريض و معاند به منظور نابودى سنّت هاى اصيل دينى بوجود آورده اند.

«مستر همفر» جاسوس انگليس در ممالك اسلامى در اين زمينه به اربابان خود چنين گزارش مى دهد:

در مسئله بى حجابى زنان بايد كوشش فوق العاده اى به عمل آوريم تا زنان مسلمان به بى حجابى و رهاكردن چادر مشتاق شوند... پس از آنكه حجاب با تبليغات وسيعى از بين رفت، وظيفه مأموران ما آنست كه جوانان را به عشق بازى و روابط نامشروع با زنان تشويق كنند و بدين وسيله فساد را در جوامع اسلامى گسترش دهند. (1)

خواهرم! حجاب همان چادرى است كه صدّيقه اطهر پشت درب خانه سوخت تا از دين و ولايت دفاع نمايد و آنگاه نگذارد چادر را به دشمن بسپاريم.

و اكنون ما با آن چنين رفتار مى كنيم!!

ص: 76


1- _ خاطرات همفر: 93

3-عفّت در كلام

اشاره

قرآن مجيد خطاب به بانوان مى فرمايد:

... با صداى نازك و ناز و عشوه و لحن هوس انگيز سخن نگوييد، مبادا آن كه دل و قلبش بيمارِ (هوى و هوس) باشد در شما طمع كند. بلكه درست، متين و شايسته سخن بگوييد (تا زمينه انحراف مردان و به خطر افتادن امنيّت خودتان فراهم نشود).(1)

تأثير و نفوذ صداى نَرم و جذّاب زن، همراه با ناز و عشوه و تبسّم، طوفانى در اعماق و دل و جان مرد بيچاره ايجاد مى كند كه هيجان آن طوفان تا مدّتها و گاهى براى هميشه او را به لذّت هاى كاذب شهوانى مشغول نموده و

ص: 77


1- _ سوره احزاب /32.

تأثير شوم آن، هر چند بدون ديدار اندام و چهره زن باشد، زمينه فساد و انحراف مرد را فراهم نموده و امنيّت و حيثيّت زن نيز به خطر مى افتد.

با كمال تأسّف! اين گونه سخن گفتن هاى مهيّج در وضعيّت كنونى جامعه ما، در مجالس، ميهمانى ها و گفتگوهاى حضورى و تلفنى، رايج و مرسوم گرديده و زنان و دختران بدون هيچ گونه پروايى و بر خلاف امر قرآن و پيشوايان معصوم عليهم السلام با ناز و عشوه، صداى ظريف و تبسّم

با مردان نامحرم صحبت مى نمايند كه حاصل تلخ و عواقب ناگوار اين گونه سخن گفتن، تهييج غرايز و فروپاشى اخلاق و امنيّت جامعه و خانواده مى باشد.

لازم به يادآورى است كه زن براساس ساختار و نوع خلقت و آفرينش، از ظرافت و لطافت و جاذبه خاصى در رفتار و گفتار برخوردار مى باشد و چون اين ظرافت در سخن گفتنِ عادى نيز محسوس مى باشد، لازم است بانوان مسلمان از صحبت كردن با نامحرمان پرهيز نموده و در هنگام ضرورت و نياز از سخن گفتن با ناز و عشوه و شوخى و تبسّم خوددارى نموده و با لحنى جدّى، متين و كوتاه و

ص: 78

با وقار مانند سخن گفتن با پدر و برادر، به مقدار نياز صحبت نمايند و حالت و صدا را طورى نازك و ظريف نكنند كه موجب انحراف مردان شود.

مردان مسلمان نيز به هنگام ضرورت، متين، كوتاه و با دل پاك با زن سخن بگويند.

كوتاه سخن آن كه: اسلام به منظور حفاظت از آسيب و آفت هاى ارتباط صوتى زن و مرد، سخن گفتن دو جنس را از دو طرف كاملاً كنترل مى كند.

به اين احاديث ارزنده توجه فرماييد:

پيامبر

صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:

بانوان به هنگام ضرورت و نياز، نبايد بيش از پنج كلمه با غير همسر و مردان نامحرم (خودى و بيگانه) سخن بگويند.(1)

رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلم به هنگام بيعت گرفتن از زنان تعهّد

گرفت كه:

زنان با مردان سخن نگويند مگر با محارم خود.(2)

ص: 79


1- _ بحارالأنوار 104/32 چاپ ايران
2- _ مستدرك الوسائل 14/372.

پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:

... كسى كه با زن نامحرم شوخى و مزاح كند، به هر كلمه اى كه در دنيا با او شوخى كرده باشد، خداوند هزار سال او را در قيامت بازداشت كند.(1)

اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمود:

كسى كه با دختران و پسران شوخى و مزاح نمايد، ناچار به زنا مبتلا مى شود و هر كس مرتكب زنا شود حتماً به آتش جهنم وارد مى شود.(2)

امام باقر عليه السلام فرمود:

سخن گفتن با زنان (نامحرم) از دام هاى شيطان است.(3)

حضرت على عليه السلام در مورد سلام كردن به زن جوان فرمود:

گناهِ سلام دادن به زن جوان به خاطر ترس از تهييج صداى او، بيش تر از ثواب آن مى باشد.(4)

ص: 80


1- _ عقاب الأعمال /652 مترجم.
2- _ مستدرك الوسائل 14/273.
3- _ همان.
4- _ بحارالأنوار 104/37؛ مستدرك الوسائل 14/290.

نظر مراجع تقليد در كيفيّت صداى زن در نماز

فقها و مجتهدين مى فرمايند:

زن مى تواند حمد و سوره نمازهاى صبح و مغرب و عشاء را بلند يا آهسته بخواند. امّا در صورتى كه نامحرم صدايش را بشنود، بايد آهسته بخواند.(1)

مطالب ياد شده در مورد كيفيّت صدا و سخن گفتن بانوان، هشدار و اعلام خطرى است به جامعه اسلامى تا خطر گفتگو، سخن گفتن و ارتباط و اختلاط زنان و مردان را به هر شكل و عنوان جدّى گرفته و از پى آمدهاى غم بار آن غفلت نگردد.

به يك نمونه از پى آمدهاى مصيبت بار و آثار شوم صداى هوس انگيز و ارتباط صوتى نامشروع توجّه فرماييد:

صداى ظريف و هوس انگيز موجب فروپاشى كانون گرم دو خانواده شد!

ارتباط و تماس هاى نامشروع و تمركز خاطرات هوس انگيز دوران دوستى هاى احساسى دختر و پسر،

ص: 81


1- _ رساله عمليه مراجع تقليد.

چيزى نيست كه با فرارسيدن دوران ازدواج و تأسيس زندگى به پايان برسد؛ زيرا قلب و دل آنها، خاطرات ارتباط هاى نامشروع را حفظ كرده و سراسر جسم و روح دختر و پسر را اوهام مسموم فرا گرفته است و تنها با يك تماس و يا ارتباط صوتى هوس انگيز، خاطرات احساسى گذشته تجديد گشته و تعهّدات و مسئوليّت هاى زندگى و همسردارى فداى هوى و هوس مى گردد!

فريد، مردى كه قربانى صداى هوس انگيز دختر دوران تحصيلش گرديده، ماجراى تلخ زندگى اش را چنين تعريف مى كند:

در دوران دانشجويى بيش از يك سال با مرجان رابطه داشتم، اما پس از اتمام دوران دانشگاه روابط ما نيز پايان يافته و هر كدام با انتخاب همسر مورد نظر خود تشكيل زندگى داديم.

چند سال از ازدواج من گذشته بود و با اين كه از زندگى ام راضى بودم، اما خاطرات دوران دوستى با مرجان را نمى توانستم فراموش كنم و با اين كه مى دانستم مرجان ازدواج كرده، امّا به هر ترتيب بود شماره تلفنش را به

ص: 82

دست آوردم و با دستانى لرزان در حالى كه قلبم مى لرزيد، مرتكب گناهى بزرگ شده و شماره اش را گرفتم!

مرجان جواب سلامم را با تبسّم داد و از تماس و ارتباط من اظهار خوشحالى كرد.

متأسّفانه من و مرجان گرفتار اوهامِ شيطانى شديم و بدون توجّه به اين كه هر دوى ما ازدواج كرده ايم و نسبت به همسر و زندگى مان تعهّداتى داريم، مثل دوران تحصيل، گرفتار گناه و معصيت شديم!

مرجان به خاطر جلب نظر من از شوهرش بدگويى كرد و من هم كه با شنيدن صداى ظريف او فروغ عقلم خاموش شده بود، بدون ترس از لغزش و آبروريزى، تصميم گرفتم همدم و مونسِ كسى بشوم كه همسر و فرزند داشت!

پس از آن با كمال تأسّف، ارتباط صوتى ما تبديل به ارتباط حضورى گرديد.

تا اين كه مرجان با همسرش سرِ ناسازگارى گذاشت و با زير پا گذاشتن عواطف و انسانيّت و ناديده گرفتن اشك و آه طفل معصومش، فريب وعده هاى شيطانى مرا خورد و از شوهرش طلاق گرفت تا به آرزوهاى طلايى خود برسد!!

ص: 83

اين پايان كار نبود، مرجان كه زندگى خودش را نابود كرده بود با اين كه قرار بود همسر دوّم من باشد، امّا شرط ازدواجش را طلاق همسر من قرار داد!

من هم كه اسير و بى اختيار او و غلام حلقه به گوش شيطان شده بودم، هيچ گونه اختيارى از خود نداشتم و حدود سه ماه مثل ديوانه ها دنبال بهانه اى مى گشتم تا همسر خوب و ساده و قانعم را طلاق بدهم!

شريك زندگى و يار باوفايم با اين كه خيلى صبور و بردبار بود بالأخره به تنگ آمد و گفت: چرا واضح خواسته ات را نمى گويى؟! و من هم با بى شرمى تمام جواب دادم: مى خواهم با كسى كه در دوران مجرّدى و تحصيل دلبسته اش بوده ام، ازدواج كنم!

همسر باوفايم كه انتظار شنيدن چنين حرفى را نداشت به خانه پدرش رفت و خانواده اش پس از اطّلاع از موضوع، دست به دامان بزرگان فاميل شدند.

نصيحت و راهنمايى هاى پدر و مادر و ريش سفيدهاى فاميل برايم بى فايده بود و با فروش آپارتمانى كه با هزار بدبختى خريده بودم، مهريه همسرم را دادم و شريك

ص: 84

مهربان زندگى ام را طلاق داده و به خانه پدرش فرستادم!

پس از ازدواج با مرجان! زنى كه به خاطر رسيدن به او همه چيزم را از دست داده بودم، فهميدم عجب غلطى كرده ام!!

چون او زنى زياده خواه، مغرور، ولخرج و از نظر روحى بسيار افسرده است. او با الفاظ زشت و ركيك مرا مورد سرزنش قرار مى دهد!

روزهاى بسيار بدى را سپرى مى كنم! خانواده و فاميل مرا طرد كرده اند و حالا مى فهمم چه حماقتى كرده ام! نمى بايست با او تماس مى گرفتم تا خاطرات گذشته مان تجديد گشته، فريب صداى هوس انگيز او را خورده و دوستى احساسى مان را به اميد ازدواج از سر بگيرم و زمينه فروپاشى دو زندگى گرم و باصفا را فراهم نمايم!

و بالأخره! خبر ازدواج همسر قبلى ام با پسر عمه اش، نمكى روى جراحت هايم بود! و من اعتراف مى كنم كه در درگاه خداوند ناسپاسى كردم و حالا بايد تاوان گناه روابط هوس آلود و دوستى احساسى نامشروعم را بدهم!(1)

ص: 85


1- _ روزنامه خراسان /17760 تاريخ 10 بهمن 1389.

آرى! عاقبت دوستى احساسى پسر و دختر، جدايى پس از ازدواج است، چرا كه هوس موسمى و خواهش هاى فصلى دل نمى تواند پايه ازدواج قرار بگيرد و كسى كه همسرش را بر اساس دلدادگى صحيح و سنّت الهى دوست بدارد، زيبايى، نگاه، كلام و همه چيزش را براى او حفاظت مى كند و همسرش را مطمئن مى سازد كه از آنِ اوست و هرگز به او خيانت نمى كند.

مقصّر كيست؟!

در اين ماجراى دردناك و حوادث غم بار ديگر، مقصّر كيست؟!

پدر و مادر؟!

كه در محيط آلوده به گناه كنونى از سلامت رفتارى و اخلاقى فرزندانشان غفلت نموده و تنها به مسأله تحصيل و سلامت جسمى و مادّى آنان توجه دارند؟!!

جامعه و محيط فاسد؟!

كه آلوده به ميكروب و بيمارى هاى اخلاقى و گناه

ص: 86

مى باشد و با رواج دادن آزادى ارتباط دختر و پسر و انواع ناهنجارى ها، روزگار جوانان ما را سياه و تاريك كرده و عفّت اخلاقى جامعه را جريحه دار نموده است؟!!

مسئولين و متوليان؟!

كه اقدام عملى و مؤثرى براى پيشگيرى از گسترش فساد و انحراف در وضعيّت ناهنجار كنونى انجام نداده و براى تفكيك و جداسازى دختر و پسر در مراكز تحصيلى كه عامل اصلى فساد و انحراف جوانان مى باشد، اقدامى نكرده اند؟!!...

اين گزارش را از وضعيّت اسف بار دانشگاه بخوانيد:

آقاى كامران دانشجو، وزير علوم، تحقيقات و فناورى اطلاعات در جمع مسئولين مراكز آموزش عالى شهرستان سبزوار مى گويد:

شأن دانشگاه بالاتر از يك آژانس همسريابى است! چرا بايد نسبت به اختلاط دختر و پسر در دانشگاه بى تفاوت باشيم؟! اسلامى كردن دانشگاه حتى يك ريال اعتبار نمى خواهد و فقط نياز به اداره دارد. در

ص: 87

بحث دانشگاه ما مقلّد غرب شديم!(1)

و همچنين معاونت فرهنگى دانشگاه آزاد اسلامى در مصاحبه اى مى گويد:

... ما همه كارهايمان مى بايست مطابق با موازين شرع باشد. مثلاً در نماز خواندن، زن و مرد بايد نماز بخوانند ولى گفته شده، اينها جدا بايستند و بعضى ها احتياط مى كنند و بين آنها پرده مى زنند و حتى در مساجد، محلّ ورودِ مردان و زنان جداست.

بنابراين مسأله جدا كردن فضاى آموزشى يا محيط كار ارتباطى به مسأله تحصيل ندارد، بلكه به خاطر نياز به انطباق با موازين شرعى بايد انجام بگيرد... و چون متأسّفانه در مواردى مشكلاتى (در محيط هاى مختلط) به وجود آمده، در آينده بايد دانشگاه هايى داشته باشيم كه منحصراً مربوط به خانم ها باشد.

... و چون در تمام رشته ها، خانم هاى استاد داريم... مى توانيم اساتيد را نيز از هم جدا كنيم... و اگر بخواهند اين كار را بكنند نه بودجه اى جابجا مى شود و نه كادرى

ص: 88


1- _ كيهان / تاريخ 13 شهريور 1390.

را جابجا مى كنند.(1)

لازم به يادآورى است كه:

مسئله جداسازى زنان و مردان در همه مراكز از جمله فضاى آموزشى، فرمان صريح قرآن مجيد، مذاق دين و فتواى مراجع تقليد و علما مى باشد و تنها راه حفظ ارزشهاى دينى و حراست از عفاف، حجاب، حيثيّت و پاكدامنى زنان و دختران و همچنين پيشرفت و رشد علمى دانش آموزان و دانشجويان، تفكيك جنسيتى است.

زيرا وقتى محصّل در كنار جنس مخالف قرار بگيرد، طبيعى است كه توجّهى به مطالب درسى نخواهد داشت و در نتيجه، زمينه اُفت تحصيلى اش فراهم مى گردد.

ص: 89


1- _ مجله دانشجو / شماره 8 و 9 صفحه 77 تا 80.

4-عفّت در زينت و آرايش

اشاره

قرآن مجيد:

اى پيامبر! به زنان مؤمن بگو: زينت و جمال خود را آشكار نسازند جز براى شوهران خود...(1)

زيباسازى و آرايش زن و شوهر مخصوصاً خودآرايى زن براى شوهر، مورد سفارش و تأكيد اسلام و موجب دلدادگى و تسخير قلب مرد و زن نسبت به يكديگر مى گردد.

اسلام بر آراستگى زن براى همسرش در چارچوب و محدوده خانه، تأكيد بسيارى دارد و آن را به سنّ و سالِ خاصّى مقيّد نكرده است.

ص: 90


1- _ سوره نور /31.

امّا اگر اين رفتار خداپسندانه راه انحراف پيش گرفته به تجمّل گرايى، مُدپرستى، چشم و هم چشمى، خودنمايى و اسراف انجامد، به خارج خانه كشيده شده و تبديل به جلوه گرى در برابر نامحرمان گردد، موجب تهييج غرايز مردان گرديده و زمينه جذب دل هاى بيمار به سوى دختران و زنان فراهم شود، سلامت و امنيّت جامعه جريحه دار گشته و چهره جامعه به گناه و فساد آلوده مى گردد و خود زن نيز دچار آسيب و آفت خواهد شد!

به اين احاديث ارزنده توجه فرماييد:

پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:

... اگر زنى براى غير همسر خود آرايش و زينت نمايد، خداوند او را به آتش جهنم مى سوزاند.(1)

پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:

در شب معراج زنى را مشاهده كردم كه به جهت آرايش كردن خود براى نامحرمان، گوشت بدن خود را مى خورد و آتش از بدن او شعله مى كشيد.(2)

ص: 91


1- _ بحارالأنوار 103/243 چاپ ايران.
2- _ بحارالأنوار 103/245.

پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:

هر زنى كه خود را خوشبو كند و از خانه خارج شود مورد لعنت واقع مى شود تا زمانى كه به منزل برگردد.(1)

به دو نمونه از آسيب و آفت هاى آرايش و جلوه گرى زنان در خارج خانه توجه فرماييد:

سرگذشت عبرت انگيز يك زنِ جوان!

زن جوانى كه در دام مزاحمت هاى مرد جوانى گرفتار شده بود، داستان زندگى دردناكش را اين چنين تعريف مى كند:

سه سال است كه با پسر خاله ام ازدواج كرده ام. «محمّد» تحصيل كرده است و شغل خوبى هم دارد. من و همسرم از همان روزهاى اول زندگى مان به دليل طرز پوشش و نوع آرايش و رفتارم با هم اختلاف داشتيم...

من فكر مى كردم هر چه بيشتر خودم را آرايش كنم و لباس هاى نو و مدل دار بپوشم با كلاس تَر خواهم بود! ... روزهايى كه خودم به تنهايى به خيابان مى رفتم به دور از

ص: 92


1- _ وسائل الشيعه 14/114.

چشم همسرم با آرايش به خيابان مى رفتم به طورى كه چشمان مردان تعقيبم مى كردند!...

رفتار و حركات و از همه مهم تر نوع پوشش، آرايش و حجابم، صداى مادر شوهرم را درآورد تا اين كه يك روز براى گلايه به خانه پدرم رفت و گفت: اگر دخترتان خودش را اصلاح نكند، پسرم او را طلاق خواهد داد و پس از آن مرافعه شديدى به راه انداخت و من به جاى اين كه كمى به خودم بيايم با خانواده شوهرم قهر كردم!

كم كم زمزمه اى به گوشم رسيد كه مادر شوهرم قصد دارد براى محمّد زن ديگرى بگيرد. من از ترس اين كه مبادا شوهرم زن ديگرى بگيرد، تصميم گرفتم با خاله ام آشتى كرده و خودم را اصلاح كنم و به همين منظور از خانه خارج شده تا به طرف خانه خاله ام بروم.

امّا با كمال تأسّف، رفتار ناهنجار و نوع پوشش و آرايش و حضور تحريك آميزم در خارج خانه باعث شده بود تا جوانى لاابالى سر راهم قرار بگيرد و برايم ايجاد مزاحمت نمايد!

جوان شرور در كوچه اى خلوت جلو آمد و گفت: من

ص: 93

سه ماه است كه از زندان آزاد شده ام و از هيچ چيز نمى ترسم و سپس با نشان دادن چاقوى كوچكى به چشمانم خيره شد و ادامه داد:

اگر به خواسته هايم عمل نكنى و به كسى چيزى بگويى، با اين دختر دو ساله ات بايد خداحافظى كنى...!

آن روز بلافاصله به خانه خودمان برگشتم، ترس عجيبى بر بدنم افتاده بود. هر وقت به طفل بى گناهم نگاه مى كردم گريه ام مى گرفت.

آن جوان مزاحم هم هر وقت شوهرم به سرِ كار مى رفت به درِ خانه ما مى آمد و ايجاد مزاحمت مى كرد. با ترسى كه به جانم افتاده بود، مانده بودم چكار كنم!

با خاله ام تماس گرفتم و با اظهار پشيمانى از رفتار گذشته ام از او عذرخواهى كردم و از آن به بعد با تغييراتى كه در پوشش و رفتارم دادم، رضايت شوهر و خانواده ام را جلب كردم و زندگى ام شيرين شد. ولى آن جوان مزاحم دست بردار نبود و مدام با آزار و اذيّت هايش عذابم مى داد...

من كه جرأت نداشتم درباره مزاحمت هاى آن جوان

ص: 94

مزاحم به محمّد چيزى بگويم، يك روز دخترم را به همسايه سپردم و از منزل بيرون رفتم تا شايد براى رهايى از مزاحمت هاى جوان شرور چاره اى بينديشم.

جوان مزاحم كه در اطراف خانه مان با موتورسيكلت پرسه مى زد با مشاهده من در كنارم توقف كرد. من به او گفتم: چرا اين قدر آزارم مى دهى و مى خواهى زندگى ام را خراب كنى؟!

جوان مزاحم جواب داد: اگر مى خواهى ديگر مرا نبينى دويست هزار تومان بده و قال قضيه را بكن و من كه مى خواستم از شرّ او خلاص شوم، مقدارى از طلاهايم را فروختم و پول درخواستى او را دادم.

اما اين پايان كار نبود، پس از دو هفته دوباره آمد و اين بار ضمن درخواست پول، پيشنهاد بى شرمانه اى را نيز مطرح كرد و تهديدم كرد كه اگر به خواسته هاى شيطانى اش تن ندهم، دخترم را مى ربايد و به قتل مى رساند.

من كه تاكنون جرأت نكرده بودم ماجرا را به شوهرم بگويم اما پس از اين پيش آمد، با ترس و لرز واقعيت را به

ص: 95

همسرم گفتم. او كه از شنيدن اين مسائل ناراحت شده بود گفت: يادت هست به تو مى گفتم مراقب حركات، رفتار، آرايش و نوع لباس پوشيدنت باش، چرا كه رفتار و پوشش غيرعفيفانه، دعوت به نگاه و توجّه نامحرمان مى باشد و چشمان مردان بوالهوس، زنان خودنما را تعقيب مى كند، اما تو پوزخند مى زدى و مسخره ام مى كردى؟!

با اين برخورد شوهرم از خجالت آب شدم و با خود عهد كردم كه برايش همسرى وفادار، با حجاب و شايسته باشم و براى دخترم الگوى يك زن فهميده و منطقى شوم.

پس از آن با شكايت ما و پى گيرى پليس، آن جوان شرور دستگير شد و ضمن اقرار به مزاحمت براى نواميس مردم گفت: به دليل اعتياد، علاوه بر شرارت، اقدام به سرقت، اخّاذى و مزاحمت براى زنانى كه پوشش و حجاب نامناسبى داشتند مى كردم...(1)

قربانى هوى و هوس

دخترى كه قربانى خودنمايى، جلوه گرى و خيانت

ص: 96


1- _ روزنامه خراسان 17294 تاريخ 1/4/1388.

گرديده، ماجراى مصيبت بارش را بازگو مى نمايد:

از لحظه اى كه خطبه عقد جارى شد فكر كردم آزاد شده ام و مى توانم هر طور كه دلم خواست خودم را آرايش كنم و از خانه بيرون بروم. نامزدم نيز نسبت به اين موضوع حساسيّتى نشان نمى داد.

از همان روز اول با مادرم دچار اختلاف شدم. او با نگرانى مى گفت: آرايش و لباس هاى جِلف و ناجور در خارج خانه زيبنده تو نيست... افسوس كه بدون توجه به حرف هاى مادرم، فقط مى گفتم: من ازدواج كرده ام و اختيارم دست خودم است و شوهرم دوست دارد اين طور باشم!

حدود دو ماه گذشت و در اين مدت متوجه پسر جوانى شدم كه هر موقع با نامزدم از خانه بيرون مى رفتيم ما را تعقيب مى كرد!

اين پسر غريبه بالأخره يك روز كه براى خريد بيرون رفته بودم مرا در خيابان تنها ديد، سرِ صحبت را بازكرد. متأسّفانه من كه خيلى به خود مغرور شده بودم و به باورى غلط، دوست داشتم با ظاهر آرايش كرده و زننده ام،

ص: 97

خودى نشان بدهم، فريب حرف هاى اين پسر جوان را خوردم و به تعهداتى كه نسبت به نامزدم داشتم پشت پا زدم!

مدت زيادى طول نكشيد كه همسرم از اين ارتباط مطّلع شد و او بدون هيچ گونه معطّلى طلاقم داد.

با به وجود آمدن اين مشكل، من ارتباطم را با آن پسر جوان ادامه دادم تا هرچه زودتر به خواستگارى ام بيايد. ولى او خودش را كنار كشيد و گفت: زنى كه به شوهرش خيانت كند نمى تواند شريك خوبى براى زندگى باشد و ...!

و بالأخره، آن جوان بدون توجه به موقعيّت نابسامانى كه برايم به وجود آورده بود با دختر ديگرى ازدواج كرده است امّا الآن اصرار دارد كه با يكى از دوستانش ...

اين آدم حيوان صفت تهديدم مى كند كه اگر به خواسته هايش تن ندهم آبرو و حيثيتم را از بين خواهد برد.

اى كاش به نصيحت هاى پدر و مادرم گوش مى دادم و نامزدم در مورد حجاب، آرايش و نوع پوشش و حركات و رفتارم غيرت به خرج مى داد تا به اين بدبختى نمى افتادم.

ص: 98

اگرچه مقصّر اصلى خودم هستم.(1)

در ماجراى بازگو شده، همانطور كه دختر بيچاره اقرار مى نمايد، مقصّر اصلى خودش مى باشد كه با آرايش و جلوه گرى و استفاده از پوشش مبتذل، نگاه هوس آلود مردان و جوانان شيطان صفت را به خود جلب كرده و زمينه ارتباط با مرد سبكسر و خيانت به همسرش را فراهم مى نمايد.

مرد عارى از غيرت نيز كه در مورد حجاب و پوشش و آرايش همسرش بى تفاوت بوده و زيبايى هاى او را در معرض نگاه آلوده مردان قرار داده، گناهش كمتر از همسرِ خيانت كارش نيست. اين حديث ارزنده را بخوانيد:

پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:

هر مردى كه زنش آرايش كند و از خانه بيرون رود، آن مرد بى غيرت است و اگر كسى او را بى غيرت بنامد گناهى بر او نيست. و زنى كه آرايش كرده و عطر زده از درِ خانه اش بيرون بيايد و شوهرش به رفتار او راضى باشد، در هر قدمى كه برمى دارد براى شوهرش خانه اى

ص: 99


1- _ روزنامه خراسان /17812 تاريخ 28/2/1390.

در جهنّم ساخته مى شود.(1)

اين سرگذشت هاى تلخ، نمونه اى از صدها ماجراى مصيبت بارى است كه بر اثر پشت پا زدن به سنّت و آموزه هاى دينى و پيروى از آزادى و آداب و رسوم دشمنان اسلام، دختران و پسران را به روز سياه نشانده و زندگى آنان را تباه نموده است.

اميد آن كه خواندن اين گونه حوادث اسف بار درس عبرتى براى دختران و زنان باشد تا اسير هوى و هوس نگرديده و با به كارگيرى مبانى دين، حجاب، حيثيّت و شخصيت خود را حفظ نمايند.

خودباختگى گروهى از زنان و مردان ايرانى

استعمار غرب و تهاجم فرهنگى، چنان در مغزها نفوذ كرده كه زنان و مردانِ مسلمان مشرق زمين با تقليد كوركورانه به دنبال عادت ها و رسم و رسومات غربى رفته اند! زن ايرانى براساس فرهنگ تقليدى، كاسه از آش داغ تر شده، آرايش سالارى را پذيرفته و هميشه به

ص: 100


1- _ بحارالأنوار 103/249.

خصوص هنگام بيرون رفتن از خانه جلو آيينه قرار مى گيرد و ساعت ها به آرايش ابرو و فرم دادن به موهاى سر و آرايش و بَزَك كردن چهره مى پردازد!

آمارها نشان داده است كه زنان ايرانى با وجود اطلاعات كم و بيش درباره تأثير مُضرّ لوازم آرايش شيميايى و باقى ماندن آثار سوء آن بر پوست و تقلّبى بودنِ بيشتر آنها، جزو صدرنشين هاى مصرف لوازم آرايش جهان هستند!!

سنّ مصرف لوازم آرايشى در ايران به 15 سال رسيده است(1)، در حالى كه در كشورهاى توسعه يافته، تمايل به آرايش در بين زنان مُسنّ ديده مى شود كه طراوت و شادابى طبيعى خود را از دست داده اند و چين و چروك بر چهره شان نشسته است!(2)

ص: 101


1- _ با كمال تأسّف درحال حاضر، سنّ مصرف لوازم آرايش دختران به 10 سال رسيده است.
2- _ روزنامه خراسان /17508 تاريخ 22/12/1388.

استفاده از لوازم آرايشى به چه قيمتى؟!!

دكتر محمّد جواد يزدان پناه، متخصّص پوست و مو در مورد مضرّات لوازم آرايشى و تأثير سوء آنها بر سلامت پوست مى گويد:

عوارضى از قبيل: سوزش، خارش، خشكى و قرمزى از نشانه هاى حساسيّتى است كه بر اثر مصرف لوازم آرايشى به وجود مى آيد!

و همچنين: التهاب و تحريك مداوم پوست و پيرى پوست از عوارض ناشى استفاده از لوازم آرايشى مى باشد. زيرا در سطح پوست صورت به طور طبيعى منافذ عرقى وجود دارد كه به وسيله تعريق، رطوبت پوست را تأمين مى كند و همچنين منافذ ديگرى در پوست صورت وجود دارد كه چربى ترشّح شده در سلول هاى پوست را به سطح پوست مى آورد و باعث شادابى و طراوت پوست مى شود.

استفاده از لوازم آرايشى باعث بسته شدن اين منافذ مى شود و خطر ابتلا به چين و چروك و پيرى زودرس را افزايش مى دهد...

دكتر يزدان پناه اضافه مى كند:

ص: 102

اكثر تركيبات آرايشى چرب است و با بستن منابع طبيعى پوست، جوش هاى ريزى روى پوست ظاهر مى شود و ممكن است به ايجاد التهاب بينجامد و اين مسأله به ويژه در دختران جوان كه پوست هاى چرب دارند، شايع تر است.

اين عوارض حتى با مصرف لوازم آرايشى استاندارد هم بروز مى كند... و محصولات غير استاندارد (كه بيشتر لوازم آرايشى موجود را تشكيل مى دهد) علاوه بر اين عوارض مى تواند آلودگى هاى ميكروبى و قارچى براى مصرف كننده در پى داشته باشد...

وى اضافه مى كند:

جوانان كمتر از لوازم آرايشى استفاده كنند، زيرا اين محصولات يكى از شايع ترين دلايل بروز «آكنه» است...(1)

رقابت و ركوردشكنى در آرايش و جلوه گرى!

آراستگى و جلوه گرى زن، تنها در درون خانه براى شوهر و به خاطر شوهر مى باشد. اسلام مى گويد:

ص: 103


1- _ روزنامه خراسان /17508 تاريخ 22/12/1388

زن زيبايى اش را در انحصار شوهر و دختر زيبايى اش را براى همسر آينده اش حفاظت كند.

امّا براساس قانونِ حكومتِ فرهنگِ زيباسالارى، خودنمايى و جلوه گرى در ميان زنان به خصوص دختران جوان، حالت افراطى پيدا كرده و به صورت يكى از بيمارى هاى روانى و ويروس خطرناك، جامعه را تهديد مى كند!

زنان و دختران ايرانى به چنان عُقده چشم و هم چشمى و حسادت و حقارتى دچار گشته اند كه براى زيباسازى، آرايش و ابتذال در پوشش به رقابت و ركوردشكنى پرداخته اند و از هيچگونه تلاشى در نمايش جلوه گرى و خودنمايى فروگذار نمى كنند!

زنان و دختران جامعه ما اين بيمارى را به شكل هاى گوناگون، با آرايش هاى مبتذل، لباس هاى جذّاب و كيف و كفش هاى زيبا در مجالس و جشن ها به نمايش مى گذارند.

فرهنگ چشم و هم چشمى، آن چنان در ميان زنان و دختران جامعه ما رواج دارد كه در مجالس و ميهمانى هاى زنانه قبل از هر چيز چشم ها به لباس سپس به آرايش و

ص: 104

طلاجات يكديگر دوخته مى شود! و اين رفتار همان بلايى است كه بر سر نسل متجدّدمآب و مُدرنِ امروزى كه سنّت و فرهنگ دينى خود را كنار گذاشته، فرود آمده است! و وقتى كه اين رفتارهاى ناهنجار و آزادى بى قيد و بند به كوچه و خيابان كشيده شود، ميوه تلخش، مرگ حيا و غيرت و فروپاشى كانون گرم خانواده مى باشد!!

اين ماجراى تلخ و دردناك را بخوانيد:

ماجراى عبرت انگيز زن جلوه گر!

هرچه به همسرم تذكّر مى دادم كه لباس مناسب بپوش و با آرايش مناسب و حجاب خوب از خانه بيرون بيا، فايده اى نداشت و با اين كه بارها اعلام كردم كه به عنوان شوهرش از او راضى نيستم، اما گوشش بدهكار اين حرف ها نبود!

چند بار نيز به مادرش گفتم: دخترتان به حرفم گوش نمى كند، او هم با لحنى تمسخرآميز، مرا آدمى متعصّب و عقب افتاده خطاب كرد.

از اين شرايط خسته شده بودم، چون جلوى دوست و

ص: 105

آشنا خجالت مى كشيدم بگويم او با اين وضع آرايش زننده و پوشش مبتذل، همسر من است! امّا به خاطر پسر دو ساله ام توان تصميم گيرى نداشتم، تا اين كه يك شب براى ميهمانى به خانه برادرم رفتيم.

ساعت 11 شب بود، با موتورسيكلت به منزلمان برمى گشتيم كه ناگهان چهار، پنج جوان كه چشمشان به وضعيّت مبتذل همسرم افتاده بود به او متلك گفتند.

من كه غيرتى شده بودم خيلى سريع توقف كردم اما قبل از اين كه چيزى بگويم آنها كه به نظر مى رسيد حالت عادى هم نداشتند، مرا مورد ضرب و جرح قرار داده و قصد پياده كردن همسرم از موتور سيكلت را داشتند. حتى يكى از آنها دست همسرم را گرفته بود و مى كشيد!

در اين لحظه بحرانى، خودروى پرايدى كه دو جوان ورزشكار سرنشين آن بودند، سر رسيد. دو جوان شجاع با ديدن اين وضعيّت به كمك ما آمدند و افراد مزاحم را كتك مفصلى زدند و پس از آن با اطلاع به پليس و رسيدن نيروى انتظامى آن افراد شرور پا به فرار گذاشتند.

با پيش آمدن اين ماجراى دردناك ، تصميم گرفتم از

ص: 106

همسرم جدا بشوم. اما پس از تشكيل پرونده و مراجعه به مركز مشاوره پليس، همسرم اعتراف كرد كه رفتارش غلط بوده است و تصميم گرفت خودش را اصلاح كند.

واقعاً اگر آن دو جوان ورزشكار به كمك مان نمى آمدند، معلوم نبود چه بلايى به سرمان مى آمد؟! اميدوارم از اين به بعد همسرم پوشش و حجاب عفيفانه اى داشته باشد تا كسى جرأت نكند به او نگاه كند يا صحبت نمايد و در كنار هم با تفاهم و هم دلى، به خوشى زندگى كنيم.(1)

اين احاديث ارزنده را هم بخوانيد:

فروپاشى حيا و غيرت از ميان زنان و مردان!

پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم از جناب جبرئيل پرسيد:

آيا پس از من به زمين خواهى آمد؟

عرض كرد: بلى يا رسول اللّه ، ده بار به زمين خواهم آمد و ده گوهر گرانبها را (به خاطر ارتكاب گناه و اعمال ناپسند مردم) خواهم برد (و تنها كسانى كه رفتار شايسته دارند از مواهب آن گوهرها برخوردار خواهند بود).

ص: 107


1- _ روزنامه خراسان /17008 تاريخ 28/3/1387.

... و سوّمين بار حيا را از چشم زنان و چهارمين بار غيرت را از مردان خواهم برد ...(1)

آرى! چرا چنين نشود در صورتى كه بنا به فرموده امام صادق عليه السلام به جناب مفضّل، پروردگار مهربان براى حفظ بشر از بدبختى ها و نكبت ها، غريزه حيا را عنايت فرموده اما انسان اين نعمت گرانبها را كفران مى نمايد، ناگزير مستحقّ زوال آن مى شود، مانند هر نعمت ديگر!

رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:

حيا و ايمان نزديك و همنشين يكديگرند. اگر يكى از آن دو برود، ديگرى نيز همراه آن مى رود.(2)

پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:

پدرم ابراهيم عليه السلام غيرتمند بود و من از او غيرتمندترم. خداوند بينى آن مؤمنى را كه غيرت ناموس ندارد به خاك مى مالد (و او را ذليل خواهد فرمود)(3).

اكنون پيشگويى پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم تحقّق يافته و با كمال

ص: 108


1- _ اثنى عشريه /33. تفصيل اين حديث در جلد اوّل اين كتاب بازگو شده است.
2- _ نهج الفصاحه /210 ح 14 چاپ دفتر نشر فرهنگ اسلامى.
3- _ بحارالأنوار 103/248.

تأسّف شاهد مرگ دلخراش حيا و غيرت و از بين رفتن قبح و زشتى گناه و بى تفاوتى مسلمانان در جامعه اسلامى مان هستيم!!

زينت دختر حيا و عفّت است

عفّت و عصمت قرين عزّت است

دخترى كان بى حيا و عفّت است

غوطه ور در منجلاب ذلّت است

گل بود تا در حجابِ غنچگى

ايمن است از آفت پژمردگى

چون كه گرديد از صدف گوهر عيان

خويش را بيند به دست زرگران

زرگران مشّاطگان گوهرند

گرهران را خوب آرايش كنند

تا كه آرايش شدند اين گوهران

تازه مى افتند دستِ اين و آن

آرى، آرى اين گُلان و گوهران

پند و اندرزى است بهرِ دختران

پس بيا اى دختر عفّت شعار

خويش را محفوظ اندر پرده دار

ص: 109

5-عفّت در راه رفتن

اشاره

قرآن مجيد:

... و هرگز زنان در هنگام راه رفتن پاى بر زمين نكوبند، تا خلخال و زينت پنهان شان آشكار نگردد.(1)

در دوران گذشته زنان عرب، حلقه اى فلزى به نام خلخال به مُچ پاى خود مى بستند و در حال راه رفتن با سر و صداى آن حلقه، نظر مردان نامحرم را به خود جلب مى كردند!

پروردگار، زنان را از اين كار منع فرموده و با بيان يك قانون كلّى هر عملى را كه باعث جلب توجّه نامحرمان نسبت به زينت زنان باشد (كيفيّت راه رفتن، صداى كفش،

ص: 110


1- _ سوره نور /31.

كيفيّت غيرمعمول كفش) و يا هر رفتارى كه زمينه گناه را در مردان ايجاد نمايد، ممنوع و حرام قرار داده است.

به اين روايات ارزنده توجه فرماييد:

پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:

براى زنان شايسته نيست از وسط كوچه و خيابان راه بروند، بلكه سزاوار است از كنار ديوار راه بروند.(1)

اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود:

... به من خبر رسيده است كه زنان شما در راه (كوچه و خيابان) با مردان برخورد (و تماس) دارند، آيا غيرت و حيا نداريد. خداوند لعنت كند كسى را كه غيرت ندارد.(2)

وظايف بانوان

بانوان و دختران در كوچه، خيابان و اماكن عمومى مى بايست با حجاب كامل، متين، سنگين، با وقار و از كنار مسير، رفت و آمد نمايند. از صحبت كردن بلند، خنده،

ص: 111


1- _ وسائل الشيعه 14/132.
2- _ بحارالأنوار 79/115؛ وسائل الشيعه 14/132 و 174.

سخن گفتن با تلفن همراه و گفتگوى با دوستان پرهيز نمايند. در كوچه و خيابان، دست در دست همسر خود قرار ندهند، زيرا خيابان جاى دلدادگى نيست و اين عمل خلاف غيرت و شئون اسلامى است. و بالأخره در سخن گفتن، راه رفتن و رفتار، كوچكترين حركت نامناسبى كه زمينه ايجاد گناه و تهييج مردان شود انجام ندهند، زيرا در اسلام هر رفتارى از زنان كه بذر شهوت و گناه را در دل مردان بروياند، ممنوع و حرام مى باشد.

به اين ماجراى عبرت انگيز توجه فرماييد:

زن خودنما در دام هوس يك جوان!

در غروب يك روز زمستانى، در كنار يكى از خيابان هاى شهر مشهد، زن جوانى كه آرايش غليظ و وضع مبتذلى داشت، در گوشه اى ايستاده بود و گريه مى كرد و شوهرش چند قدم آن طرف تر با پسرى جوان دست به يقه شده بود! درست زمانى كه پسر جوان، چاقويى را از جيبش درآورده و مرد را تهديد مى كرد، خودرو گشتى پليس سررسيد و مأموران انتظامى، طرفين را براى بررسى موضوع به كلانترى انتقال دادند.

ص: 112

شوهرِ زنِ جوان كه خيلى عصبانى به نظر مى رسيد، اظهار كرد: با همسرم داخل اتوبوس واحد بودم كه متوجّه اين جوان غريبه شدم كه براى همسرم ايجاد مزاحمت مى كرد. براى اين كه درگيرى پيش نيايد، از همسرم خواستم تا در اولين ايستگاه اتوبوس پياده شويم. امّا همراه با ما، جوان مزاحم نيز از اتوبوس پياده شد. او دنبال ما مى آمد و با الفاظ ركيك و زشت براى ما ايجاد مزاحمت مى كرد و من نتوانستم خودم را كنترل كنم. به طرفش حمله كردم و با او دست به يقه شدم.

جوان مزاحم نيز اظهار كرد: داخل اتوبوس اين زن و مرد با حركات نامناسب و رفتار غيرمتعارف و خنده و شوخى، توجّه همه را به خود جلب كرده بودند! فكر كردم آنها با هم دوست هستند و با اين تصوّر، پشت سرشان از اتوبوس پياده شدم و چون شيفته زن جوان شده بودم با اين مرد درگير شدم و با چاقويى كه در جيبم بود مى خواستم او را بترسانم كه پليس سر رسيد و دستگيرم كرد ...(1)

ص: 113


1- _ روزنامه خراسان /17225 تاريخ 26/12/1387.

6-عفّت در ارتباط و تماس با نامحرم

اشاره

قرآن مجيد:

... هرگاه چيزى از زنان درخواست مى كنيد از پسِ پرده باشد (نه رويارو و ارتباط مستقيم). اين گونه رفتار موجب پاكى دل هاى مردان و زنان است و قلب ها پاكيزه تر مى ماند.(1)

هر چند اين آيه و بعضى ديگر از آيات حجاب خطاب به همسران پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله وسلم مى باشد، اما همانگونه كه مفسّران عاليقدر فرموده اند: دستوراتِ اين آيات اختصاص به همسران آن بزرگوار ندارد، بلكه تكليف عمومى است و شامل همه زنان مى شود و عمومى بودن اين احكام در

ص: 114


1- _ سوره احزاب /53.

فرمايشات خاندان رسالت عليهم السلام به صراحت بازگو شده است.

زيرا مسأله پوشش، خودنمايى، نرمش در سخن گفتن و ديگر معيارهاى حجاب، مسأله مشترك همه زنان مى باشد و چه بسا ديگر دختران و زنان به اين سفارش سزاوارتر بوده و رعايت اين دستور درباره آنان از اهميّت بيشترى برخوردار باشد.

و امّا مورد خطاب قرار گرفتن همسران پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم به منظور الگو بودن آنان براى زنان ديگر و تأكيد بيشتر در رعايت اين دستورات است، زيرا همسران آن بزرگوار به دليل انتساب به پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم موظّف به اجراى احكام الهى بوده تا الگو و سرمشق براى ديگران باشند.

براى توضيح مطلب به اين مثال توجّه فرماييد:

مولايمان اميرالمؤمنين على عليه السلام رهنمودها و پندهاى دلسوزانه و پدرانه خود را كه حاوى مطالب اخلاقى و تربيتى جامع و ارزنده اى مى باشد، طى نامه اى خطاب به فرزند دلبندش امام مجتبى عليه السلام نگاشته است.

گرچه اين نامه آموزنده خطاب به فرزند بزرگوارش امام

ص: 115

مجتبى عليه السلام مى باشد، امّا در واقع مطالب نامه تكليف عمومى است و مخاطب آن همه فرزندان معنوى و دوستان و پيروان اميرالمؤمنين على عليه السلام است.(1)

لزوم جدايى زنان از مردان در روابط اجتماعى

آسيب پذيرى ارتباط و تماس با نامحرم مسأله اى است عمومى و پروردگار در مورد همسران پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم نيز كه اكثراً در سنين بالا بوده و از حجاب و پوشش كامل نيز برخوردار بوده اند و به نصّ صريح قرآن مجيد، مادران امّت هستند(2) و ارتباط فرزند با كسانى كه در حكم مادر هستند، عارى از لذّت جويى است، دستور حجاب گرفتن و اجتناب از رويارويى و سخن گفتن ظريف با نامحرم را مى دهد و از آنان مى خواهد كه هنگام دادن يا گرفتن چيزى از مردان، ميان آنان حايل و حجاب باشد تا مبادا بيماردلان به فكر گناه و لذّت جويى افتاده و امنيّت آنان به خطر بيفتد.

ص: 116


1- _ نامه 31 نهج البلاغه.
2- _ سوره احزاب /6.

برادر و خواهر مسلمان!

وقتى كه در مورد همسران پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله وسلم رويارويى و سخن گفتن با نامحرم خطرآفرين باشد، تكليف اختلاط دختران و زنان در وضعيّت آلوده كنونى چه مى شود؟! و آيا شايسته است با برگزارى مراسم مختلط مخصوصاً مجالس مذهبى، زمينه سخن گفتن و رويارويى زنان و مردان نامحرم فراهم گردد؟!

آسيب هاى مجالس و مراسم دينى مختلط

مجالس و محافل دينى و حتى مراسم جشن و سرورى كه در اعياد مذهبى برگزار مى گردد و زنان و مردان، هم زمان در آن مراسم شركت نموده و از آنان پذيرايى به عمل مى آيد و احياناً كتاب و وسايل فرهنگى مذهبى ارزان قيمت نيز در اختيار آنان قرار داده و زنان در غرفه هاى فروش كنار مردان قرار مى گيرند و خواه ناخواه برخوردهاى گوناگون بين آنان پيدا مى شود و ناگزير زنان با فروشندگان مرد رويارو و هم سخن مى شوند. همه اينها خلاف رضاى پروردگار و امام زمان عليه السلام است.

ص: 117

پيروى از آداب و رسوم جامعه آلوده و يا هرگونه توجيه در دفاع از برگزارى اين گونه مراسم مختلط آن هم به نام دين پذيرفته نيست.

و همانطور كه بازگو گرديد اختلاط و رويارويى محرم و نامحرم خلاف دستور قرآن مجيد مى باشد:

هرگاه چيزى از زنان درخواست مى كنيد از پسِ پرده باشد (نه رويارو و ارتباط مستقيم) اين گونه رفتار موجب پاكى دلهاى مردان و زنان است و قلب ها پاكيزه تر مى ماند.(1)

و حتى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله وسلم در كوچه و خيابان اجازه برخورد و اختلاط زنان و مردان را نمى داد و براى پيشگيرى از برخورد محرم و نامحرم دستور فرمود: مردان از وسط خيابان و زنان از كنار كوچه و خيابان راه بروند.(2)

حضرت فاطمه عليهاالسلام فرمود:

بهترين زن، زنى است كه نه مردى او را ببيند و نه او مرد

ص: 118


1- _ سوره احزاب /53.
2- _ اصول كافى 5/518؛ وسائل الشيعه 14/132.

نامحرمى را مشاهده كند.(1)

و همچنين فرمود:

نزديك ترين حالت زن به خدا زمانى است كه در خانه خود باشد (و در ميان اجتماع و نامحرمان ظاهر نشود).(2)

و همانطور كه بازگو شد مولايمان اميرالمؤمنين على عليه السلامسلام دادن به زن جوان را خطرناك مى داند و مى فرمايد:

به زن جوان سلام نمى كنم، مى ترسم صداى زن جوان مرا شگفت زده كند و در نتيجه گناه شنيدن صداى او بيشتر از ثواب سلام باشد.(3)

اميرالمؤمنين عليه السلام امام معصوم است و از هرگونه خطا و لغزش و اشتباه در عمل و حتّى در نيّت پاك و مبرّا مى باشد.

فرمايش آن بزرگوار، هشدار و اعلام خطرى است براى همه زنان و مردان تا خطر ارتباط و اختلاط زن و مردِ

ص: 119


1- _ بحارالأنوار 104/36.
2- _ بحارالأنوار 43/92.
3- _ بحارالأنوار 104/37.

نامحرم را به هر شكل و عنوان جدّى بگيرند. بنابراين وقتى كه قرآن مجيد و پيشوايان دين برخورد و اختلاط زن و مرد نامحرم را خطرناك مى دانند و جامعه ما، زيان ها و آسيب هاى اختلاط و اجتماع زن و مرد را به چشم خود مى بيند، چه لزومى دارد با برپايى مجالس مختلط به هر عنوان به خصوص مراسم جشن و سرور مذهبى، زمينه اختلاط، رويارويى، هم سخن شدن و نگاه زن و مرد را به يكديگر فراهم كنيم؟! مگر ممكن است همه زنان و مردانى كه در مراسم و مجالسِ مختلط شركت مى نمايند مرتكب هيچگونه نگاه، تماس و گفتگوى غيرعفيفانه اى نشوند؟!

برادر و خواهر مسلمان!

انسان هر چند پاكدامن و با تقوا بوده و نگاهش هوس آلود نباشد، اما از آنجا كه پيامبر عاليقدر صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:

نگاه تير زهرآگين شيطان است ...(1)

هيچگاه نگاه نمى تواند ذهن را از تخيّل غير ارادى

ص: 120


1- _ بحارالأنوار 104/38.

حفظ كند و خواه ناخواه، نگاه به چهره زيبا، سراسر جسم و روح آدمى را زير و رو نموده و انسان را گرفتار گناه و آزردگى روانى مى گرداند. رابطه بين نگاه و گناه تا آن حد جدّى است كه رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلم مى فرمايد:

هر عضوى از اعضاء انسان بهره اى از زنا دارد. زناى چشم، نگاه به نامحرم است.(1)

بنابراين پى آمد رويارويى و نگاه به نامحرم هر چند كوتاه بوده و هر چند از آنها كه سلامت نفس دارند باشد، دعوت به گناه و انحراف است. و بالأخره تشكيل مجالس، محافل و ضيافت هاىِ خصوصى و عمومىِ مختلط در مراكزى كه بين مردان و زنان، حايل و فاصلى وجود ندارد و لازمه اش برخورد قهرى و احياناً رويارويى، سخن گفتن و نگاه مردان به زنان و يا نگاه غير عفيفانه زنان به مردان مى باشد، سرپيچى از دستور قرآن و خلاف رضاى پروردگار متعال و پيشوايان معصوم عليهم السلام است.

به اين احاديث ارزنده توجه فرماييد:

ص: 121


1- _ بحارالأنوار 104/38.

پند و هشدار خاندان رسالت عليهم السلام در مورد روابط مردان و زنان:

رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:

هر كس به خدا و روز قيامت ايمان دارد، در جايى كه صداى نَفَس زن نامحرم را بشنود نبايد توقف نمايد.(1)

اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمود:

زنان (به خاطر ساختار وجودى و جاذبه ها و زيبايى هاى فطرى) مانند گوشت روى تخته قصابان و يا غذاى پخته و آماده سر سفره هستند كه در معرض خطر و دستبرد و آسيب مردان (گرسنه و بوالهوس) مى باشند، مگر زنانى كه شديداً مورد حراست و مراقبت قرار گرفته و از آنان حفاظت كامل شود (و از اختلاط و ارتباط با مردان پرهيز نمايند).(2)

رسول مكرّم اسلام صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:

از تنها نشستن با زنان بپرهيزيد. سوگند به خدايى كه جانم در دست اوست، مردى با زنى همنشين و تنها

ص: 122


1- _ وسائل الشيعه 14/133.
2- _ غرر الحكم 2/464 ح 7 چاپ دفتر نشر فرهنگ اسلامى.

نمى شود مگر اين كه شيطان نزد آنها خواهد آمد (و آنان را گرفتار گناه خواهد كرد) و چنانچه مردى مورد اذيّت و آزارِ خوكى آلوده به كثافت و لجن قرار بگيرد بهتر است از اين كه شانه زن نامحرمى به او برخورد نمايد (زيرا تماس و برخورد با زن نامحرم، اُلفت و محبّت شهوانى ايجاد مى كند و كانون گرم زندگى آنان را متلاشى خواهد نمود).(1)

و همچنين پيامبر عاليقدر صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:

هيچ كارى براى شيطان دشوار نبوده است مگر اين كه پاى زنان (بى تقوا و جلوه گر) را به ميان آورده، پس از آن كار مشكل شيطان آسان گرديده است.(2)

اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمود:

اى بندگان خدا! بدانيد... گفتگو و همنشينى مردان با زنان (نامحرم) موجب نازل شدن بلا و گرفتارى خواهد شد و دل ها را منحرف مى سازد و دايم به زنان نگاه كردن، نور چشمان را خاموش مى گرداند و با گوشه چشم به زنان نگاه كردن از دام هاى شيطان است (نگاه

ص: 123


1- _ مستدرك الوسائل 14/264؛ مرآت النساء /117.
2- _ مرآت النساء /40.

مختصر با گوشه چشم زمينه نگاه هاى بعدى و ارتكاب گناه مى گردد).(1)

رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:

از گفتگو و همنشينى با زنان بپرهيز، زيرا هيچ مردى با زن نامحرمى خلوت نمى كند مگر اين كه به او رغبت پيدا مى كند.(2)

نقش شيطان و نفس امّاره هنگام رويارويى با زن نامحرم

شيطان به حضرت موسى عليه السلام گفت:

با زن نامحرم همنشين نشو كه من بين تو و او وسوسه خواهم كرد (و زمينه گناه را فراهم مى نمايم).(3)

برادر و خواهر مسلمان!

وقتى كه شيطان به پيامبر معصوم با آن همه عظمتش هشدار مى دهد « همنشين زن نامحرم نشو كه شما را به

ص: 124


1- _ بحارالأنوار 74/291 و 75/232.
2- _ مرآت النساء /141.
3- _ ترجمه محجّه البيضاء مرحوم فيض كاشانى /258.

گناه وادار مى نمايم»، تكليف من و شما روشن است، چرا كه شيطان دشمن قسم خورده انسان مى باشد و با كسى تعارف ندارد و انسان هر چند مقيّدتر به رعايت موازين شرع باشد، شيطان تلاش و فعاليّت زيركانه ترى خواهد داشت و بالأخره با توجيهات فريبنده، زمينه آلودگى و گناه را فراهم خواهد كرد.

به علاوه با دشمن قوى تر از شيطان، نفس امّاره كه در وجود خودمان قرار دارد چه مى كنيم؟! نفس سركشى كه انبياء و اولياء از شرّ اين دشمن فتنه انگيز به خدا پناه برده تا آنجا كه جناب يوسف عليه السلام هنگام رويارويى با زليخا و زنان مصر با همه عزّت و عصمت نفسش از شرّ اين دشمن بدكردار از خداوند كمك خواسته و به رحمت پروردگار پناه مى برد.(1)

وقتى كه شخصيتى در مقام عصمت از طغيان نفس خود به پروردگار پناه مى برد، هيچ مردى در مقابل زن و هيچ زنى در مقابل مرد نبايد به نفس خود اعتماد ورزد، زيرا هر چند مرد يا زنى بخواهد مسائل شرعى و عرفى را

ص: 125


1- _ سوره يوسف /53.

در نظر بگيرد اما وسوسه هاى شيطان و تمايلات نفسانى آنها را گرفتار خطرهاى بزرگ مى نمايد.

پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:

بين مردان و زنان جدايى و فاصله بيندازيد، زيرا هنگامى كه زنان و مردان رو در روى يكديگر قرار گرفتند و با هم تماس داشته باشند، به درد و بلايى گرفتار مى شوند كه درمان نخواهد داشت.(1)

صفات ارزنده زن از ديدگاه اميرالمؤمنين عليه السلام

اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمود:

بعضى از نيكوترين صفات زنان، زشت ترين اخلاق و رفتار مردان است مانند تكبّر، بُخل و ترس. زيرا زنى كه در برابر بيگانه و نامحرم، متكبّر و گردن فراز باشد، نامحرم را به حريم خود راه نخواهد داد و براى بيگانه رام نخواهد شد (و بيگانه هم جرأت تماس و صحبت با او را ندارد).

و اگر بخيل باشد، اموال خود و شوهرش را حفظ خواهد كرد.

ص: 126


1- _ مرآت النساء /140.

و چنانچه ترسو باشد با رفتار متين و سنگين خود از هر چيزى كه به حيثيّت و آبروى او زيان رساند، فاصله مى گيرد (جرأت رفت و آمد غير ضرورى به خارج خانه و ارتباط و اختلاط و گفتگوى با نامحرم را ندارد).(1)

شرح و توضيح كوتاه صفات ارزنده بانوان

به فرموده مولايمان اميرالمؤمنين على عليه السلام

1. يكى از صفات پسنديده زن "تكبّر" است. چرا كه اگر زن در برابر بيگانه متواضع، فروتن و خون گرم باشد، توجّه و رغبت بيگانه و نامحرم به او جلب شده و در نتيجه زمينه آسيب پذيرى اش فراهم خواهد شد. (البته تكبّر در برابر شوهر پسنديده نيست).

2. و همچنين "بُخل" با اين كه يكى از صفات رذيله مردان است، براى زن نيكو و پسنديده مى باشد. زيرا زن امانت دار شوهر است و امانت دار نمى تواند بدون اجازه صاحب امانت در امانت به دلخواه خود تصرّف نمايد.

اين مسأله تا آن حدّ حايز اهميت است كه مراجع و

ص: 127


1- _ نهج البلاغه / حكمت 234.

فقهاء فرموده اند: چنانچه زن از خودش ثروتى داشته باشد به منظور پيشگيرى از بروز مشكلات اخلاقى، باز هم لازم است براى مصرف آن با همسر خود هماهنگى داشته باشد.

زيرا چنانچه زن ثروت خود را از ثروت و مال شوهرش جدا بداند، عواطف همسر خود را جريحه دار نموده و نوعى بيگانگى در زندگى ايجاد مى گردد.

اما اگر ثروت خود را در اختيار شوهر قرار داده تا در مسير تأمين نيازهاى زندگى مصرف نمايد و بدون هماهنگى با او از ثروت خودش استفاده نكند، يگانگى، صفا و صميميّت در زندگى آنان حكم فرما خواهد شد.

3. سوّمين صفت ممتاز و با ارزش زن، "ترسو و كم جرأت بودن" اوست. مگر نه اين است كه اگر زن يا دخترى كه طلا يا چيز باارزش و قيمتى همراه داشته باشد، براى حفاظت از آسيب و دستبردِ سارقان زورگير و اراذل و اوباش و مزاحمان خيابانى، آنها را در پوشش و حفاظ مطمئنّى قرار داده و با احتياط و ترس از كوچه و خيابان و مراكز عمومى عبور مى نمايد.

ص: 128

و چنانچه اطمينان به امنيّت مسير نداشته باشد، همراه پدر، همسر يا يكى از ارحام به كوچه و خيابان مى رود.

حتّى الامكان از مراكز تجمّع فاصله مى گيرد و هرچه زودتر خود را به محل امن مى رساند تا طلا و يا بسته حاوى اشياء قيمتى او مورد دستبرد دزدان قرار نگيرد.

سؤالى منصفانه

آيا زنان و دختران با اندام فريبنده و چهره زيبا كمتر از طلا و اشياء قيمتى بها دارند كه اين گونه در معرض نگاه هوس بازان گرگ صفت كوچه و خيابان كه آماده دريدن هستند قرار گرفته اند؟!

چه گوهرى از گوهر ناموس باارزش تر و كدام دزد از دزدِ ناموس خطرناك تر مى باشد؟!

آرى در چنين جامعه آلوده اى، تنها زنى مى تواند سرمايه عفّت خود را حفظ نمايد كه از جمع و اجتماعات نامحرمان فاصله گرفته و چنانچه ضرورتى براى رفتن به كوچه و خيابان داشته باشد، در كيفيّت پوشش، حجاب،

ص: 129

حركت، سخن گفتن و ... احتياط كامل نموده تا از گزند و آسيب دزدان خطرناك در امان باشد.

در غير اين صورت بازيچهِ دستِ هوسرانان شده، آرامش خود و جامعه را بر هم زده و مصداق اين حديث هشداردهنده مى گردد:

رسول اكرم صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:

هر زنى كه آرايش و خودآرائى كند و با بهترين لباس از خانه خارج شود و خود را در معرض نگاه مردم قرار دهد، فرشتگان آسمان هاى هفت گانه و زمين او را لعنت خواهند كرد.(1)

برادر مسلمان!

در جامعه آلوده به فساد و گناه كنونى كه فرهنگ ما رنگ فرهنگ غرب را به خود گرفته و دختران و زنان از امنيّت برخوردار نيستند، احتياط و هوشيارى را مَدّنظر داشته باش و از ناموس و حيثيت خود پاسدارى كن.

چرا بايد همسر و دخترت به جاى حزم و احتياط و

ص: 130


1- _ بحارالانوار: 73/329.

حفاظت از شرف و حيثيّت خود، قهرمان كوچه و بازار باشند و حتى خريد لوازم زندگى را نيز كه براساس فرمايش رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلم وظيفه مردان مى باشد(1) با برخورد و سر و كلّه زدن و بگو مگوى با نامحرمان انجام دهند و با كمال تأسّف، از آنچه اتفاق مى افتد بى اطلاع باشى؟!

خطاب و عتاب دلسوزانه و دردمندانه مولايمان اميرالمؤمنين على عليه السلام را به مردانى كه در كنترل خروج زنانشان از خانه و تماس با نامحرمان سهل انگارى مى نمايند، مجدّداً بخوانيد:

آيا حيا نمى كنيد! و آيا تعصّب و غيرت نداريد! زنان شما به بازارها (و اماكن عمومى) مى روند و با مردها تماس دارند.(2)

منظور مولايمان على عليه السلام، تنها زنان بى حجاب و بى بند و بار نيست، زنان با حجاب و مذهبى و متديّن را نيز شامل مى شود، چرا كه زنان و دختران هر چند مقيّد به

ص: 131


1- _ مستدرك الوسائل 14/182.
2- _ وسائل الشيعه 14/174.

رعايت موازين شرعى باشند، تضمينى براى سلامت و امنيّتشان در نگاه، رويارويى و سخن گفتن با نامحرمان و مردان هوسران وجود ندارد، زيرا شيطان در مورد افراد مؤمن تلاش و فعاليّت زيركانه ترى دارد و آنان را با مكر و تزوير به گناه آلوده مى كند.

و بالأخره، مسأله اختلاط و ارتباط محرم و نامحرم و آسيب پذيرى زنان و دختران تا آن حدّ خطرناك و جدّى است كه باز هم مولايمان اميرالمؤمنين على عليه السلام به فرزند دلبندش امام مجتبى عليه السلام مى فرمايد:

... زنان را در پرده حجاب و پوشش نگاهشان دار تا نامحرمان را ننگرند، زيرا سخت گيرى در حجاب، سلامت و پاكدامنى آنان را استوارتر مى سازد. آوردن افراد غير صالح در ميان زنان و داخل زندگى، خطرناك تر است از بيرون رفتن آنها از منزل (از تماس و ارتباط زن ها با غريبه و نامحرم جلوگيرى كن و بيگانه را به حريم زندگى ات راه نده) و اگر مى توانى كارى كن كه زنان، غير تو را نشناسند. كارى كه برتر از توانايى زن مى باشد و به او مربوط نيست به او وامگذار، زيرا زن گُل است (لطيف و آسيب پذير) نه قهرمان و كارفرما (نبايد

ص: 132

تحصيل مال و تأمين مخارج زندگى را به زن واگذار كرد، چون زن استعداد و تحمّل اين كار را از نظر جسمى و روحى ندارد).(1)

اين گزارش هشدار دهنده را هم بخوانيد:

مشاهدات خبرنگار پاكستانى از وضعيت حجاب در مشهد

خانم «ناديا بتول نجارى» خبرنگار و مجرى تلويزيون پاكستان كه 28 سال دارد از شهر لاهور (پايتخت فرهنگى پاكستان) براى دوّمين بار پس از 16 سال براى حضور در مراسم اختتاميه نهمين جشنواره بين المللى امام رضا عليه السلام

به مشهد (پايتخت معنوى ايران) سفر كرده است.

او داراى مدرك كارشناسى در رشته علوم ژنتيك است و در عرصه رسانه در شهر لاهور، چهره شاخص و شناخته شده اى محسوب مى شود.

خبرنگار خراسان در گفتگو با خانم بتول نجارى از او مى خواهد از مشاهداتش درباره وضعيت زنان ايرانى

ص: 133


1- _ نهج البلاغه / نامه 31؛ بحارالأنوار 103/252.

برايش بگويد.

خانم بتول نجارى كه با حجاب و پوشش مى باشد پس از ايراد مطالبى مى گويد:

خانم هاى ايرانى به لحاظ چهره، زيبا هستند و زن زيبا نبايد خود را در معرض ديد همگان قرار دهد.

زن هاى پاكستانى رسم دارند، طلاهاى باارزش و قيمتى خود را در صندوقچه اى پنهان كنند، اما زيورآلات بدلى خود را روى ميز در معرض ديد قرار مى دهند و كسى ارزشى براى آنها قايل نيست كه پنهانشان كنند.

من 16 سال پيش كه به ايران آمدم و حجاب زنان ايرانى را ديدم، حس كردم زن هاى ايرانى همان طلاهايى هستند كه در صندوقچه اى نهان شده اند تا چشم هر كسى به آنها نيفتد.

اما حالا وضع متفاوت شده است، خانم هاى بدون چادر در مشهد زياد ديدم...

در پاكستان زنان مسلمان در دانشگاه و اجتماع حجاب دارند.(1)

ص: 134


1- _ روزنامه خراسان /17957 تاريخ 23/7/1390.

كاهش روزافزون ازدواج، نتيجه مصيبت بار اختلاط و ارتباط زنان و مردان

با كمال تأسف! مسأله فروپاشى شرم و حيا و اختلاط آزاد زن و مرد در جاى جاىِ جامعه اسلامى به صورت شرم آورى در حال گسترش و ازدياد مى باشد، تا آنجا كه اين پديده شوم علاوه بر مراكز ادارى، حوزه هاى تحصيل، مجالس، محافل، ضيافت ها و در مجامع برخى از خانواده هاى مذهبى نيز به چشم مى خورد!!

اين حركت منفى در بين دختران و پسران جوان از روند بيشترى برخوردار است و فساد و انحراف آنان از پرده بيرون افتاده و چيزى نيست كه بر كسى پوشيده و پنهان باشد تا به عنوان نشر فساد، خبرتراشى و اشاعه بى عفّتى مورد انتقاد قرار گيرد؛ چرا كه علاوه بر اخبار وحشتناكى كه هر روز به وسيله روزنامه ها، جرايد و رسانه ها از جنايت هاى هولناك ناشى از اختلاط و ارتباط زنان و مردان منتشر مى گردد، شاهد و ناظر حوادث و مناظر بى شرمانه اى هستيم كه اخلاق، معنويّت و سلامت جامعه اسلامى را جريحه دار نموده است!!

ص: 135

دنياى غرب كه عزّت و سرافرازى مسلمانان كشورمان برايش قابل تحمّل نبود، پس از شكست هاى مفتضحانه به منظور انتقام جويى از ملّت اسلام از مسأله تهاجم و شبيخون فرهنگى استفاده نموده و با اختلاط زن و مرد و اشاعه فحشاء و گناه و قوى ترين حربه شيطانى خود، «بى عفّتى»، قبح و زشتى بى حجابى را كه هويّت اسلامى مسلمانان است از بين برد!

پاى دختران و زنان را در همه جا در ميان كشيد و به موازات عرضه شدن زنان و دختران در خيابان ها، بازارها، ادارات، كارخانجات و ديگر مراكز خصوصى و عمومى و آزادى اختلاط زن و مرد، جوانان را از نظر غرايز به صورت ارزان اشباع نموده، به طورى كه جوانان به جاى ازدواج و تشكيل خانواده، دوران جوانى و نشاط خود را در گناه و بى بند و بارى و هرزگى طى مى كنند!!

سنّ ازدواج بالا رفت و با مجال استفاده از فحشاء و گناه در دوران تجرّد، جوانان از پذيرش ازدواج كه در گذشته روابط پسر و دختر تنها از اين طريق بود، سرباز زده و زندگى تجرّدى و معاشرت آزاد را بر تشكيل خانواده

ص: 136

و اشباع غرايز سالم ترجيح دادند و در نتيجه مسأله با اهميت ازدواج در شرايط كنونى به صورت بحران درآمد و اختلاط و ارتباط دختر و پسر آزاد گرديد!!

افزايش نگران كننده طلاق، معلول ارتباط و اختلاط محرم و نامحرم و دوستى هاى قبل از ازدواج

پس از كاهش روزافزون مسأله ازدواج، بازار طلاق به صورت نگران كننده اى رواج پيدا كرد و به حالت بحران رسيد، تا جايى كه مسئولين كشور را به وحشت انداخته است!!

براساس آمار منتشر شده از سوى سازمان ثبت احوال كشور، در سال 1384 تنها 84 هزار واقعه طلاق و در سال 1389 بيش از 137 هزار طلاق ثبت شده است كه از سال 1384 تا سال 1390 طلاق رشد 37/59 درصدى نشان مى دهد!

و از نكات مهمّ و تكان دهنده تر اين كه، بيشترين طلاق ها مربوط به زوج هاى بين سنين 20 تا 29 سال مى باشد!

ص: 137

آيا در كشور اميرالمؤمنين عليه السلام با داشتن مكتبى كه مى گويد: مبغوض ترين حلال ها نزد خداوند طلاق است(1)، چرا بايد طلاق روند افزايشى داشته باشد و از رهگذر آن اين همه فجايع به وجود آمده و اين همه اطفال معصوم قربانى هوى و هوس مردان و زنان بى بند و بار بشوند!

عامل مهمّ روند رو به افزايش طلاق كه به صورت فاجعه در كشور اسلامى ما درآمده، ترويج فساد و دوستى هاى نامشروع قبل از ازدواج دختران و پسران مى باشد!

اين گزارش را بخوانيد:

45 درصد طلاق ها معلول دوستى هاى قبل از ازدواج مى باشد(2).

به يك نمونه تكان دهنده از عاقبت مصيبت بار دوستى قبل از ازدواج توجه فرماييد:

ص: 138


1- _ نهج الفصاحه /439 چاپ دفتر نشر.
2- _ روزنامه خراسان / تاريخ 23/8/1389.

تاوانِ تلخِ دوستى قبل از ازدواج

زن جوانى كه قربانى دوستى و احساس قبل از ازدواج گرديده، داستان مصيبت بار زندگى خود را بازگو مى كند:

در دوران دبيرستان با پسرى به نام رامين آشنا شدم و مدّتى با هم به صورت تلفنى رابطه داشتيم. اما چون او كار درست و حسابى نداشت و هنوز به سربازى نرفته بود، با پسرخاله ام ازدواج كردم و به دليل شرايط شغلى شوهرم به شهر ديگرى نقل مكان كرديم و در اين مدّت صاحب يك دختر شديم.

دوران مأموريت شوهرم پنج سال طول كشيد و پس از آن به مشهد بازگشتيم و از اين بابت خيلى خوشحال بودم. اما متأسّفانه ماجرايى اتفاق افتاد كه خاطرات دوران قبل از ازدواج را برايم يادآورى كرد!

نمى دانم چرا با اين كه هيچ بدى از شوهرم نديده بودم و با داشتن يك فرزند و زندگى با صفا، متأسّفانه بدون اختيار و بدون در نظر گرفتن تعهّداتى كه به همسر، فرزند و زندگى ام داشتم يك روز غروب به شماره تلفن خانه رامين زنگ زدم و با صداى لرزان با رامين صحبت كردم!!

ص: 139

با اين كه چندين سال بود با يكديگر تماس نداشتيم اما بر اثر اين ارتباط احمقانه، همه احساس، هيجان و خاطره هاى دوران گذشته مان شعله ور گرديد. بدون ترس از آبروريزى و لغزش، رابطه عاطفى بين ما برقرار گرديد كه پس از گذشت سه ماه تار و پود زندگى ام درهم پيچيد و عفّت و حيثيتم را به باد دادم!!

شوهرم با اطلاع از اين رابطه ننگين طلاقم داد و خانواده ام نيز مرا طرد كردند.

من كه شرمنده، آلوده و سرافكنده شده بودم و جايى نداشتم كه بروم، به سراغ رامين رفتم. او همسرش را طلاق داده بود و با اين كه مى دانستم به مواد مخدر اعتياد دارد به عقدش درآمدم!

پس از آن چون خجالت مى كشيدم از خانه بيرون بيايم، دچار افسردگى شديدى شدم و حدود شش ماه خودم را در خانه زندانى كردم و از كرده خودم به شدت پشيمان شده بودم و احساس دلتنگى عجيبى براى فرزند همسر سابقم و خانواده ام داشتم، ولى راهى براى بازگشت نداشتم!

ص: 140

من زندگى نكبت بارى را با رامين تحمّل كردم تا اين كه فهميدم كه همسر و شريك زندگى ام مرا در قمار باخته است و بايد در اختيار دوستان كثيفش قرار بگيرم! ديگر نتوانستم طاقت بياورم و از آن خانه نفرين شده فرار كردم و خودم را به كلانترى رساندم!

لعنت بر من! كه به خاطر يك ارتباط احمقانه و به ياد خاطرات احساسى دوران قبل از ازدواجم، زندگى ام را تباه كرده و سرنوشت شومى را براى خودم رقم زدم!!

اميدوارم همه دختران و زنانى كه داستان تلخ زندگى مرا مى خوانند، فكر كنند كه زندگى با صفاى من چگونه و از كجا و چرا اين گونه تباه شد! هيچ دختر و زنى گرفتار احساس و دلدادگى نشود، زيرا هوس هاى فصلى و موسمى پس از رسيدن به خواهش دل، سرد مى شود و عاقبتش نكبت و رسوايى است(1).

رسوايى و افتضاح روابط آزاد زن و مرد!

حوادث دردناك و ماجراهاى تلخ و مصيبت بارى كه هر

ص: 141


1- _ روزنامه خراسان /17958 تاريخ 24/7/1390.

روز صفحات حوادث روزنامه ها را سياه مى كند، دل آدمى را مى سوزاند و قلم از بازگوكردن آنها شرم دارد!

منشأ اصلى اين خبرهاى غم بار، روابط آزاد دختر و پسر و اختلاط و ارتباط زن و مرد نامحرم مى باشد كه با كمال تأسّف در روزگار ما در اكثر مراكز عمومى، محيط هاى اجتماعى، كارى، ادارى، آموزشى، مدرسه و دانشگاه تنگاتنگ شده و والدين و مسئولان و متولّيان امور در خواب غفلت هستند!!

دختران و زنان به بهانه هاى گوناگونِ تحصيل، اشتغال، خريد، اردو، تور، سفرهاى دسته جمعى و حتى كاروان هاى زيارتى بدون همراهى محارمشان، از آغوش گرم خانه و خانواده جدا گرديده و با اختلاط با نامحرمان، جامعه را به فساد، انحراف و رسوايى و افتضاح كشيده اند!!

اين ماجراهاى تلخ و سياه را كه دختران و پسران همين مرز و بوم به وجود آورده اند بخوانيد تا در جريان وضعيّت نكبت بارِ نسل سوخته و فريب خورده قرار بگيريد، شايد خون در رگ غيرت ها بجوشد و نواميس مان را از محيط خانه و آغوش مقدّس و امن و امان خانواده به

ص: 142

محيط آلوده و پُر از گناه و انحراف نفرستيم و قبل از فروپاشى كامل حيثيّت، عفّت و شرم و حياى زنان و دختران و مرگ اخلاق و انسانيّت به اين همه غفلت و بى تفاوتى دردناك پايان داده و در مقابل قتل عام فرهنگى دشمن و استعمار كه لاقيدى را به نام آزادى، تمدّن و تربيت روز به ملّت اسلام تحميل كرده موضع بگيريم و شرمنده نسل هاى آينده نباشيم!!

اين ماجراى تكان دهنده را بخوانيد:

سرنوشت تلخ دختر 12 ساله اى كه از خانه فرار كرد!

چندى قبل خانواده اى كه اهل يكى از شهرهاى غربى كشور هستند، براى زيارت به مشهد آمدند. دختر 12 ساله! اين خانواده با استفاده از غفلت پدر و مادر در خيابان با پسر جوانى ارتباط پيدا كرد! تلاقى نگاه دختر و پسر و آشنايى خيابانى به رد و بدل كردن شماره تلفن انجاميد و آنها از اين طريق با يكديگر در تماس بودند.

پسر جوان با توسّل به حيله و نيرنگ و ابراز احساساتِ دروغين دختر نوجوانِ عاطفى را شيفته خود كرد تا آن كه

ص: 143

خانواده وى پس از اتمام مسافرت به شهر خود بازگشتند.

جوان 23 ساله كه فكر مى كرد طعمه مناسبى گير آورده است، همچنان با دختر 12 ساله تماس مى گرفت تا اين كه موفّق شد با حيله و نيرنگ دختر نوجوان را به بهانه ازدواج از خانه و خانواده و شهر خود فرارى دهد!

دختر بيچاره نيز غافل از اين كه چه عاقبت خطرناكى در انتظار اوست، ماجرا را از پدر و مادرش پنهان كرد و در حالى كه فريب حرف هاى پوچ و احساسى پسر شيطان صفت را خورده بود، با برداشتن مقدارى طلا، پول و شناسنامه اش و به اميد ازدواج با جوان رؤيايى اش راهى مشهد شد!

پسر 23 ساله كه با او در محلى قرار گذاشته بود به ديدن او رفت و با بيان اين كه در حال اتمام دوران تحصيلات تكميلى است، دختر نوجوان را به مخفيگاه خود كه منزل يكى از بستگانش بود برد و عروس نوجوان را در آنجا زندانى كرد.

دخترك بيچاره كه تازه متوجه شده بود چه بلايى بر سرش آمده است و قربانى پوشش غيرعفيفانه، جلوه گرى و

ص: 144

نگاه آلوده و ارتباط نامشروعش شده، تلاش كرد تا از آن خانه جهنمى و حجله عروسى اش فرار كند، اما تلاش هاى او بى فايده بود و پسرى كه شيفته او بود! و حاضر بود براى رسيدن به او بميرد!! چهره واقعى خود را نمايان كرد!

اين پسر به مدت سه شبانه روز دختر نوجوان را ... و آبرو و حيثيتش را به باد داد!

از سوى ديگر خانواده دختر كه از مفقود شدن و فرار او بى تاب و نگران شده بودند، با توجه به تماس هاى مشكوكى كه از مشهد با دخترشان برقرار مى شد، موضوع را به پليس خراسان رضوى اطلاع داده و از پليس كمك خواستند.

پليس با توجه به اظهارات خانواده اين دختر به سر نخ هايى دست يافت كه نشان مى داد دختر 12 ساله چند روز قبل وارد مشهد شده است.

مأموران انتظامى با استفاده از شيوه هاى فنّى خود موفّق شدند با شناسايى جوان 23 ساله، محل اختفاى دختر نوجوان را پيدا كنند. امّا وقتى مأموران به محل زندانى شدن دختر رفتند، جوان جنايتكار با رها كردن

ص: 145

دختر نوجوان از محل فرار كرده بود.

تلاش پليس براى دستگيرى متّهم فرارى آغاز شد و مأموران موفّق شدند جوان شيطان صفت را در مدت 24 ساعت رديابى نموده و دستگير نمايند.

متّهم در بازجويى هاى انجام شده به اغفال دختر نوجوان، سرقت طلا و آزار و اذيّت وى به مدت سه شبانه روز اعتراف كرد!(1)

اگر اين دختر نوجوان 12 ساله! بدحجابى، بد پوششى و جلوه گرى نداشت، توجّه جوان بوالهوس را به خود جلب نمى كرد و آتش نهفته او شعله ور نمى شد و اين فاجعه تلخ و مصيبت بار به وقوع نمى پيوست!

آرى! آزادى به سبك غرب، محيط را براى پرورش جنايتكار آماده مى سازد و راه جنايت باز مى شود.

آيا اين دختر فريب خورده بعد از اين خوشبخت خواهد شد؟ هرگز!!

اين گزارش هاى شرم آور را نيز بخوانيد:

ص: 146


1- _ روزنامه خراسان 17681 تاريخ 2/8/1389.

در سوگ عفاف و حجاب: سفرهاى مختلط دختران و پسران!

... عده اى از سودجويان به طور سازمان دهى شده از دختران و پسران جوان براى شركت در سفرهاى دسته جمعى يك روزه به مناطق تفريحى به طور مجرّدى دعوت و زمينه هاى بروز فسادهاى اخلاقى و روابط غير شرعى را فراهم مى نمايند.

جوانى كه بدون اطلاع از وضعيت اين تورها در يكى از اين مسافرت ها شركت كرده بود، مى گويد: با پرداخت مبلغى قرار شد ساعت 30/6 صبح در يكى از ميدان هاى مشهد حضور يابم.

وقتى اتوبوس ها آمدند متوجه شدم اين سفر يك روزه مختلط است و تعداد زيادى دختر جوان نيز حضور دارند!...

دختر جوان ديگرى كه او نيز از وضعيّت آلوده اين سفر بى اطلاع بوده گفت: من حجاب اسلامى داشتم. داخل اتوبوس مورد تمسخر سرنشينان و همراهان قرار گرفتم و آنها مدام از من مى خواستند تا چادرم را از سرم بردارم!...

و بالاخره بنابر اظهار يكى ديگر از جوانان شركت

ص: 147

كننده در اين تورها، برقرارى روابط ... و مصرف مشروبات الكلى در مكان هاى خلوت تفرّجگاه ها، تنها بخشى از پى آمدهايى است كه افراد سودجو براى رسيدن به مقاصد شوم خود، اين گونه سفرهاى مجرّدى را برنامه ريزى مى كنند!!...(1)

وضعيت رسواى دختران كاروان هاى زيارتى!

خبرنگار خراسان كه در يكى از خيابان هاى مشهد با مأموران نامحسوس پليس همراه شده بود گزارشى در مورد اعمال و رفتار زنان و دختران بدحجاب تهيّه كرده كه بخشى از آن گزارش بازگو مى شود:

... طى 4 ساعت 40 نفر زن و دختر به دليل مزاحمت و پوشش نامناسب متوقف شدند و تا ساعت 7 همه آنان به مقرّ پليس انتقال داده شدند!

در ميان بازداشت شدگان 2 دختر اهل استان ديگرى بودند كه هنگام دستگيرى ظاهرى بسيار زننده داشتند

ص: 148


1- _ ضميمه روزنامه خراسان /17821 ويژه نامه 1855 تاريخ 7/2/1390.

ولى داخل مقرّ پليس كه آنها را ديدم، چادر و مقنعه پوشيده بودند. پرسيدم: با كى آمديد؟ گفتند: با يك كاروان 100 نفره و همه دانش آموز دبيرستان هستيم كه بدون همراهى پدر و مادرهايمان به زيارت آمده ايم، مدير كاروان در جريان است.

دقايقى بعد مدير كاروان كه مردى حدود 40 ساله بود به پليس مراجعه كرد و گفت: 4 روز است از شهر ... آمده ايم، اين دخترها دانش آموزان يك دبيرستان هستند. حيف كه من نامحرمم و الاّ همين جا مى زدمشان و لَت و پارشان مى كردم، ديروز هم آگاهى حرم زنگ زد، دوتاى ديگر از اين ها را رفتم آزاد كردم. اصلاً غلط كردم كه اين كاروان زيارتى دختران را آوردم، جز دردسر و ضرر هيچى برايم ندارد...!!(1)

برادر و خواهر مسلمان!

زن گل است، لطيف و باطراوت و آسيب پذير. جايگاه امن و امانش كنار خانواده و گلستان زندگى است.

ص: 149


1- _ روزنامه خراسان 17804 تاريخ 18/1/1390.

آسيب پذيرى اش زمانى شروع مى شود كه به عنوان كار، اشتغال، تحصيل به خصوص در ديار غربت، اردو و همچنين سفر حتى سفرهاى زيارتى بدون همراهى با محارمش از خانواده جدا شود.

اين حديث زيبا و آموزنده را بخوانيد:

رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:

براى زنى كه ايمان به خدا و روز قيامت دارد، جايز نيست مسير روز يا شبى را طى نمايد مگر اينكه (مرد) محرمى همراه او باشد.(1)

ص: 150


1- _ بحارالانوار: 89/15.

7-اختلاط با محارم ناامنى در حريم محرميّت

رويارويى و اختلاط زن و مرد تا آن حدّ خطرناك و آسيب پذير است كه اسلام در مورد ارتباط و اختلاط محارم و اقرباى دور و نزديك و معاشرت ها و مراوده هاى مرسوم خانوادگى، دقّت نظر داشته و با وضع قوانينى ارزنده، اختلاط آزاد و بى قيد و شرط با محارم را محدود نموده تا مردان و زنان به بهانه محرم بودن، گرفتار گناه و بى بندوبارى نگشته و بى پروا و آزاد، با آرايش و لباس هاى مبتذل و زننده و انجام حركات جِلف و با خنده و خوشرويى، بدون در نظر گرفتن غرايز و احساسات جنسى، پرده حجاب و حيا را كنار نگذارند و خداى نكرده زمينه گناه و انحراف پيش نيايد و به مرور به آسيب هاى اخلاقى

ص: 151

گرفتار نشوند. چون غريزه جنسى حد و مرزى ندارد و محرم و نامحرم براى او فرقى نمى كند. هر جا زمينه اى پيش بيايد تهييج خواهد شد.

فقها و مراجع تقليد نيز بر اين مسئله اتفاق نظر دارند كه زن چنانچه نسبت به محارمش از نگاه آلوده ايمن نباشد، واجب است خود را از آنها بپوشاند.(1)

بنابراين تشكيل مجالس فاميلى متشكّل از مردان و زنان محارم و اختلاط و ارتباط آزاد، خلاف مذاق دين است و امنيّت و عفّت زن را به خطر مى اندازد.

به اين احاديث ارزنده توجه فرماييد:

مردى به رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلم عرض كرد:

اى رسول خدا! خواهر من موهاى خود را به من نشان مى دهد. آن بزرگوار فرمود: نه! از اين عمل پرهيز كند. مى ترسم اگر زيبايى ها، مو، زينت و مُچ هاى دست خواهرت ظاهر شود، كار شما به حرام بيانجامد.(2)

و همچنين مردى از پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم سؤال كرد:

آيا هنگام وارد شدن نزد مادرم اجازه بگيرم؟

ص: 152


1- _ عروة الوثقى با حواشى مراجع تقليد/ 184.
2- _ بحارالأنوار 104/38 چاپ ايران.

حضرت فرمود: بلى! آيا دوست دارى او را بدون لباس ببينى؟

عرض كرد: نه.

رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلم فرمود: پس اجازه بگير و بى خبر بر مادرت وارد نشو.(1)

رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:

هرگاه مردى بخواهد زنى از محارم خود را كه به سنّ بلوغ و عادت ماهيانه رسيده ببوسد، خواهر باشد يا عمّه يا خاله، پس بايد بين دو چشم و يا سر او را ببوسد و از بوسيدن صورت و دهان آنها خوددارى نمايد.(2)

در زمينه اختلاط غير عفيفانه با محارم و آسيب و آفت هاى ناشى از آزادى بى قيد و شرط و آرايش و جلوه گرى زنان نزد فاميل و محارم شان، حوادث و ماجراهاى تكان دهنده و شرم آورى رخ داده كه بازگو كردن آنها موجب اشاعه فحشاء و جريحه دار شدن عفّت عمومى مى باشد!

ص: 153


1- _ بحارالأنوار 104/38.
2- _ بحارالأنوار 104/38.

8-تربيت فرزند

لزوم حريم گرفتن و حفظ حجاب دختران خردسال

مسأله تهييج و تحريكات جنسى تا آن حدّ حسّاس و خطرناك است كه اسلام به منظور پيشگيرى از بروز حوادث ناگوار و تمرين و آمادگى نونهالان به پوشش و حجاب و سلامت اخلاقى آنان در دوران كودكى و پس از بلوغ، به آنها دستور حريم گرفتن و گريز از نامحرم داده است تا خردسالان نيز مانند دختران و زنان، قربانى ارضاء هوس هاى مردان شيطان صفت نگردند.

پايبندى مادران به چادر و حجاب و آداب و رسوم اسلامى، بيشترين تأثير را در تربيت و تشويق دختران خردسال به پوشش چادر و روش صحيح زندگى و تمرين و

ص: 154

عادت آنان براى دوران بلوغ و پس از آن دارد.

مراقبت در معاشرت، نظارت بر دوست يابى و تشويق به انجام آموزه هاى دينى، مهم ترين مسأله در تربيت و سلامت اخلاق پسران و دختران خردسال است.

مسامحه، كوتاهى و بى تفاوتى در مراقبت و كنترل مسائل اخلاقى نونهالان به خصوص در مسأله حجاب و چادر و حريم گرفتن از نامحرم، زمينه ساز انحراف و تهييج تمايل جنسى نهفته و فروپاشى سلامت اخلاق آنان مى باشد و چنين كودكانى هميشه در معرض آسيب و عوارض مختلف روحى، انحراف اخلاقى و عقده هاى روانى خواهند بود.

معضلِ بلوغ هاى زودرس دختران و پسران

يكى از بلاهاى خانمانسوزى كه تمدن ننگين غرب براى جامعه ما به ارمغان آورده، بلوغ هاى زودرس پسران و دختران مى باشد.

طبيعى است وقتى پسر به بلوغ زودرس جنسى مى رسد، كسى به او زن نمى دهد و دختر نيز در سنّ بلوغ

ص: 155

زودرس به جهت نداشتن رُشد شوهردارى و خانه دارى، كسى شوهرِ او نمى شود، ناگزير غريزه تحريك شده آنان را كه هيچ نيرويى توان مهار كردن آن را ندارد، ماهواره، فيلم هاى مبتذل، شب نشينى هاى آلوده، دختران هرزه كنار خيابان و مسير مدرسه و پسران هوسران گرگ صفت كه با دام كاذبِ پيشنهاد ازدواج به راحتى عفّت و حيثيّت دختران را فداى رسيدن به اهداف شوم خود مى كنند، اشباع مى كند!!

در نتيجه ماجراهاى تلخ و تكان دهنده اى به وجود مى آيد كه لرزه بر اندام مى اندازد و دل را به درد مى آورد و نمونه هايى از آنها در خلال مطالب اين كتاب بازگو شد.

اكنون اين گزارش تكان دهنده را در زمينه بلوغ زودرس پسرها و دخترها بخوانيد:

ميانگين سنّ بلوغ جنسى در ايران در پسرها از 16 به 12 سال و در دخترها از 14 به 10 سال كاهش يافته است.

به گزارش واحد مركزى خبر، رئيس سازمان نظام روانشناسى و مشاوره كشور در نشست خبرى گفت:

الگوى تغذيه، افزايش گوشت هاى هورمونى، تأثير

ص: 156

برخى مواد و افزودنى هاى شيميايى و از همه مهم تر، هجمه دنياى مجازى، تصاوير و مطالب غيرمجاز اينترنتى، گسترش بلوغ جنسى را به سنين پايين تر كشانده است.(1)

اى كاش رئيس سازمان نظام پزشكى، يكى ديگر از عوامل بلوغ زودرس نوجوانان را شرايط داخلى زندگى هاى كنونى بازگو مى كرد.

وقتى كه مادر خانواده ميان منزل به تصوّر آن كه نامحرمى وجود ندارد، بدن خود را نيمه عريان مى كند و در برابر فرزندان خود مدّت ها به آرايش كردن مى پردازد، دختر نوجوان هم لباس بدون آستين به تن كرده و زيبايى هاى بدن خود را آشكار مى نمايد، آيا پسر نوجوان در چنين محيطى آتش نهفته غرايزش شعله ور نمى گردد؟!!

و وقتى كه پدر و پسر در ميان منزل با زيرپوش و وضعيّت مبتذل در برابر دختر خانواده ظاهر مى شوند، آيا

ص: 157


1- _ اين گزارش روزنامه كيهان است كه بريده آن موجود است و متأسفانه شماره و تاريخ آن را ننوشته ام.

دختر نوجوان در چنين محيطى تهييج نمى شود؟!

و آيا آن دختران و پسران نوجوانى كه در چنين محيطى زندگى كرده، وسايل تصويرى مبتذل گوناگون نيز در اختيارشان مى باشد، گرفتار بلوغ زودرس و آسيب و آفت هاى جبران ناپذير ناشى از تحريك غرايزشان نمى شوند؟!!

بنابراين، يكى از عوامل انحراف نوجوانان، بى اعتنايى پدران و مادران به مسائل اخلاقى در خارج و داخل زندگى، پشت پا زدن به سنّت هاى اصيل دينى و تقليد كوركورانه از رسم و رسومات دنياى غرب مى باشد!!

چرا پدران و مادران ديروز كه رعايت اخلاق و موازين دينى را در زندگى خود مى كردند و وسايل مختلف گناه در اختيار فرزندانشان نبود، چنين مفاسدى در ميان دختران و پسران وجود نداشت و جوانان و نوجوانان گرفتار دام دشمن نمى شدند؟!

توضيح و تفصيل مسأله اختلاط محارم و آفت و آسيب هاى ناشى از آن، در جلد اول اين كتاب تحت عنوان «اختلاط محارم» و در اين كتاب نيز تحت عنوان «اختلاط

ص: 158

با محارم، ناامنى در حريم محرميّت» بازگو شده است.

بالاخره، پدران و مادران وظيفه دارند ضمن رعايت كامل موازين دينى و اخلاقى، فرزندان خود را از دوران كودكى به رعايت حجاب و پرهيز از نامحرم و حتى تمرين نماز و روزه در حدّ توان عادت دهند و چنانچه در اين مسأله حياتى، بى تفاوت بوده و مسامحه نمايند و كودكان نونهال خود را به تقليد از اين و آن، بدون پوشش و حجاب با لباس هاى جِلف و زننده و موى باز در معرض ديد نامحرمان قرار داده و آنان را نسبت به نامحرم بى تفاوت نمايند، در گناهان و انحراف آنها شريك هستند.

اين احاديث ارزنده را بخوانيد:

جمعى از بنى هاشم، امام رضا عليه السلام را به ميهمانى دعوت نمودند. در خانواده آنها دختر كوچكى وجود داشت و آنان دختر را مورد نوازش قرار دادند. بعد از آن كه دختر نزد امام عليه السلام آمد، آن بزرگوار سؤال فرمود: چند سال دارد؟ گفتند: 5 سال.

حضرت رضا عليه السلام امر فرمود آن دختر خردسال را از

ص: 159

محضرش دور كردند.(1)

ابى الحسن عليه السلام فرمود:

وقتى كه دختر بچه 6 ساله شد، مرد نامحرم حق ندارد او را ببوسد و همچنين نمى تواند او را در آغوش بگيرد.(2)

رسول اكرم صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:

دختر بچه 6 ساله را پسر بچه نبوسد و همچنين زن ها از بوسيدن پسر بچه اى كه سنّش از 7 سال تجاوز كرده است خوددارى كنند.(3)

پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:

موقعى كه فرزندان شما 7 ساله شدند، بستر خوابشان را از يكديگر جدا كنيد.(4)

ص: 160


1- _ فروع كافى 5/533.
2- _ وسائل الشيعه 5/28.
3- _ مكارم الاخلاق /115.
4- _ بحارالأنوار 23/112.

وظيفه چيست؟

حال با توجه به تذكّرات و آموزش هاى ارزنده پيشوايان معصوم عليهم السلام كه بهترين و دلسوزترين مدافع حقوق انسان در همه شئون زندگى هستند، وظيفه چيست؟!

اطاعتِ فرمان آن عزيزان و در نتيجه محفوظ بودن نونهالان و پاره هاى تنمان از آسيب و آفت هاى پيشروى آنان در جامعه آلوده كنونى؟ و يا راه و روش برخى از مادران كه دختركان بى گناه خود را با لباس هاى رنگين، موهاى حالت داده و پوشش نيمه برهنه در معرض نگاه هاى جوانان بوالهوس و آلوده قرار داده و پاره تن خود را قربانى خواسته هاى دل خود، چشم و هم چشمى و تقليد كوركورانه از فرهنگ استعمارى غرب مى نمايند؟!

اكنون چند نمونه از حوادث دردناك و ماجراهاى تلخ و مصيبت بار نونهالانى كه پوشش و آراستگى مبتذل آنان موجب تهييج و تحريك مردان هوسران گرديده و خبرهاى سياهى به وجود آورده اند، بازگو مى گردد. شايد مادران تكانى خورده، به خود آمده و قبل از اين كه اشكِ ندامت

ص: 161

ريخته، زانوى غم در بغل بگيرند و آبرو و حيثيّت شان از بين برود، دلشان براى خود و كودكان معصوم و بى دفاع خود بسوزد. به هيچ مرد بيگانه اى اعتماد ننموده، اندام معصومانه عزيزان شان را با پوشش مناسب از آسيبِ نگاه هِيز نامحرمان دور نگهداشته و نگذارند پاره هاى تنشان طعمه و شكار جوانان و مردان سنگدل و شيطان صفت بشوند.

چرا كه جلوه گرى، بدحجابى و بدپوششى، در هر سنّى كه باشد، دعوت به نگاه و توجه نامحرمان بوده، آتش نهفته وجود مردان را شعله ور نموده و زمينه ارتكاب جرم را فراهم مى نمايد.

و چنانچه پوشش و حجاب، كامل و عفيفانه باشد، نونهالان، دختران و زنان از اختلاط و ارتباط با نامحرمان پرهيز نموده، اندام خود را به تماشاى بيماردلان و معرض نگاه جوانان و مردان نگذارند، كسى جرأت نمى كند به آنان نگاه كند يا صحبت نمايد و اين همه فجايع هولناك كه تصوّرش موى بر اندام آدمى راست مى كند، رخ نخواهد داد.

ص: 162

تعرّض به دخترك معصوم!

مادرِ دل شكسته ماجراى تلخ و هولناك دختر معصومش را اين طور اظهار مى نمايد:

در آغاز سال تحصيلى جديد، دخترم "سيمين" كه 8 سال سنّ دارد، خودش را براى رفتن به مدرسه آماده كرد...

من و شوهرم با پرداخت مبلغى، سرويسى را كه از طرف دبستان تعيين شده بود براى رفت و برگشت دخترمان در نظر گرفتيم و از اينكه مدرسه امنيّت دخترمان را به عهده گرفته بود خوشحال بوديم...

يك روز دختر بزرگم، سيمين را نصيحت مى كرد كه بايد در كوچه و خيابان در برخورد با افراد غريبه بيشتر مراقب باشى و... كه ناگهان سيمين عقده دلش را باز كرد و با ناراحتى گفت: راننده سرويس هر روز برايم مزاحمت ايجاد مى كند و ...!!

همسرم با شنيدن اين حرف مى خواست سكته كند و من هم فقط گريه مى كردم...

با طرح شكايت در كلانترى نجفى مشهد، تيم اطلاعات

ص: 163

كلانترى به طور نامحسوس وارد عمل شدند و فرداى آن روز وقتى راننده سرويس در راه بازگشت به خانه در محوطه خلوتى كه نزديك خانه ماست توقف كرد و با تهديد و توسّل به زور براى دختر نازنين و كودك معصومم كه آخرين مسافرش بود ... كه پليس او را دستگير كرد...

با تشكيل پرونده، راننده سرويس كه بيشتر از 40 سال عمر دارد و داراى همسر و دو فرزند است بازداشت شد...

مادر دل شكسته در حالى كه اشك مى ريخت ادامه داد: من و همسرم با اين مشكل و آبروريزى كه براى دختر كوچكمان به وجود آمده است در اين چند روز هيچ غذايى از گلويمان پايين نمى رود و كاسه چشم هايمان از بى خوابى پر خون شده است!!

اميدوارم اين مرد سنگدل و حيوان صفت به سزاى عمل ننگين خود برسد... و از تمام مسئولين انتظار دارم كه نظارت و كنترل دقيق ترى داشته باشند و پدران و مادران نيز بيشتر مراقب كودكان معصوم خود باشند و هرگز به مرد بيگانه اعتماد و اطمينان نداشته باشند و عزيزان شان را به هيچ عنوان در معرض نگاه هيچ مرد

ص: 164

نامحرمى قرار ندهند.(1)

دختركان بدپوشش، شكارِ مردانِ بيمار دل

خبرنگار روزنامه خراسان:

چند مُجرم كودك آزار كه ديدن دختركانِ نُه، ده ساله كه با پوشش نيمه برهنه به خيابان مى آيند، آنها را به سمت ارتكاب زشت ترين جنايت ها كشانده است.

پيشتر در خبرهاى حوادث كم نداشتيم كه جوانكى ماهواره بين، پس از ديدن برنامه هاى ضد اخلاقى، به شكار دختركان نُه، ده ساله پرداخته است و شده آنچه همه از آن هراسانيم.

در صورتى كه اگر پوشش مناسب، اندام دختركان را از چشم هيزِ اين قبيل جنايتكارها مى پوشاند، آن فجايع رخ نمى داد و كودكان معصوم طُعمه دَدان نمى شدند، چرا كه يكى از راه هاى پيشگيرى، تحريك نكردن است و در آموزه هاى اسلامى هم داريم كه نگاه، تيرى است مسموم از تيرهاى شيطان. چرا كه اگر دختر و زنى از حجاب خوب

ص: 165


1- _ روزنامه خراسان 17196 تاريخ 16 بهمن 1387.

بى بهره باشد يا دختركى ندانسته و معصومانه اندام او به تماشاىِ بيماردلان گذاشته شود، چشم بيمار به تماشاى چهره و اندام آنان دوخته مى شود و فاجعه شكل مى گيرد...!(1)

دختركان بد پوشش در معرضِ چشم زخمِ شور چشمان!

مسأله چشم زخم و شور چشمى يكى از واقعيّات مسلّم و حقايق تلخ زندگى است كه مورد تأييد قرآن شريف و روايات خاندان رسالت عليهم السلام مى باشد و حوادثى كه اتّفاق افتاده اين پديده روحى ناگوار را ثابت نموده است.

افراد شورچشم هنگامى كه چيزى در نظرشان جالب، زيبا و حيرت انگيز جلوه كند، با يك نگاه حسودانه موجى ايجاد مى نمايند كه اثر تخريب كننده آن ايجاد بلا نموده و گاهى منتهى به نابودى و مرگ مى گردد.

مسئوليت پدر و مادر در برابر كودكان خُردسال

كودكان خردسال چه گناهى دارند كه نامحرمان بيمار

ص: 166


1- _ روزنامه خراسان /17015 تاريخ 5/4/1387.

دل را دعوت به نگاه اندام نيمه برهنه آنان نموده و با پوشاندن لباس هاى مهيّج و تحريك كننده، چهره و اندام معصومانه آنان را در معرض تماشا و چشم زخمِ شور چشمان و ديدگانِ هوس آلود، بلاخيز و مخرّب حسودان قرار مى دهيد؟!

آسيب پذيرى پسران نوجوان

لازم به يادآورى است كه نونهالان و نوجوانان پسر با نوجوانان دختر تفاوتى ندارند و چنانچه با لباس هاى جذّاب و موهاى آراسته در انظار ظاهر شوند، چشمان شور و نگاه هاى آلوده مردان هوسران در تعقيب آنهاست و راحت تر از دختران نوجوان در دام انسان هاى گرگ صفت گرفتار شده و مورد سوء استفاده قرار مى گيرند.

پيامبر بزرگوار صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:

از پسران و نوجوانانِ ثروتمندان هوسران و سلاطين كه هنوز صورتشان مو درنياورده دورى كنيد، زيرا خطر و فتنه آنها بيشتر از خطر دخترانى است كه در خلوت با

ص: 167

آنها روبرو مى شويد.(1)

بنابراين، پدران و مادران، نسبت به آسيب پذيرى پسران نوجوان و رفت و آمد و معاشرت آنان مراقبت كامل داشته باشند و كيفيت ظاهر و پوشش نونهالان خود را براساس دستور شرع، سنّت و عرف صحيح انتخاب نموده تا در معرض تماشاى بيماردلان و چشم بازى و چشم شورى هوسرانان قرار نگرفته و زمينه تهييج و تحريك آنان فراهم نشود و شاهد حوادث تلخ و شرم آورى كه بازگو كردن آنها موجب جريحه دار شدن عفت عمومى است نباشيم.

خواننده عزيز!

گوشه اى از مشكلات اخلاقى جامعه اسلامى و بلاهايى كه دشمن بر سرمان آورده، بازگو گرديد. اكنون ببينيم رفتار و كردارمان كه رنگ دين به خود گرفته، به رفتار و كردار مولايمان امام زمان عليه السلام شباهت دارد؟!

ص: 168


1- _ فروع كافى 5/548.

چه مقدار به مولايمان امام زمان عليه السلام شباهت داريم؟!!

ما كه محبّت و دوستى مولايمان حضرت مهدى عليه السلام در دل و جانمان رسوخ دارد و ادعاى علاقه مندى، ارادت و پيروى آن بزرگوار را داريم، در شادى و سرور آن عزيز، خوشحال و شادمان هستيم و در غم و اندوه آن حضرت، محزون و غمناكيم، در رفتار و كردار خود تا چه حدّ به مولاى عزيزمان شباهت داريم؟!

منظور از شباهت، شباهت به كمالات نفسانى و فضايل و مناقب والاى آن بزرگوار نيست كه امرى است محال و غيرممكن و ما كجا و آن دُردانه عالم خلقت كجا؟

امّا به عنوان دوستدار و مُحبّ امام زمان عليه السلام، چه شباهتى ولو اندك و كم، ولو در يك صفت و رفتار و كردار به آن بزرگوار داريم؟!

چه قدر سخت و دشوار است كه بگوييم: به جاى شباهت و نزديكى، چقدر فاصله بين ما و مولايمان در كردار و رفتار به وجود آمده است!!

خيلى سخت و دردآور است كه اعمال و رفتار ناپسند ما موجب شرمندگى و آزردگى مولايمان در برابر دشمنان

ص: 169

گردد و دشمنان با مشاهده رفتار بدِ ما به آن بزرگوار

بدبين شوند!

اين حديث ارزنده را بخوانيد:

امام صادق عليه السلام فرمود:

اى مردم شيعه! شما به ما منسوب هستيد، براى ما زينت باشيد و مايه ننگ (ما) نباشيد...(1)

ص: 170


1- _ بحارالأنوار 88/119.

9-حريم شكنى بانوان در اماكن مذهبى!

اشاره

اين خبر اسف بار را بخوانيد:

طى هفته گذشته 14 نفر از زائرين زن ايرانى كه عليرغم تذكّرات، در رعايت حجاب خود كوتاهى مى كردند، توسّط سازمان حج و زيارت به ايران بازگردانده شدند!(1)

اين ماجراى اسف بار مربوط به زنان مسلمان و دوست داران خاندان رسالت عليهم السلام مى باشد كه به زيارتِ آن

عزيزان رفته اند و اين حادثه غم بار در جوار قبور پاك و نورانىِ آن عزيزان در مدّت يك هفته اتّفاق افتاده است و مسئولين دلسوز حج و زيارت، آبرودارى كرده و اين زنان

ص: 171


1- _ روزنامه خراسان 17859 تاريخ 24/3/1390.

حريم شكن و بى پروا را كه مايه ننگِ شيعه و خاندانِ رسالت عليهم السلام بوده اند به مملكت خود بازگردانيده اند!

اين چه مصيبت و بلاى خانمانسوزى است كه دشمن بر سر ما آورده كه فساد و گناه در جايجاى جامعه ما حتّى در اماكن مذهبى و در محضر معصومين عزيز كه شاهد و ناظر بر اعمال و رفتار ما هستند، رايج گرديده و قُبح و زشتى آن هم از بين رفته است!

متولّيان و مسئولان حجاب و عفاف در برابر اين همه فساد و انحراف و رسوايى و فروپاشى عفّت و حجاب زنان و دختران جامعه اسلامى در پيشگاه امام زمان عليه السلام چه پاسخى دارند؟!

اين ماجراى تأسّف بار را هم بخوانيد:

ماجرايى كه دلسوزان را بر خود مى لرزاند!

بانوىِ زائر عربى كه از مشاهده زنان بدحجاب در حريم آستان قدس رضوى و جرأت و جسارت شان در حضور امام هشتم عليه السلام تعجّب نموده بود، از يك بانوى ايرانى سؤال كرده بود: آيا اين زن هاى بدحجاب مسلمان

ص: 172

هستند؟!

و بعد اضافه كرده بود: مگر ممكن است زنان مسلمان با چنين وضعيّت مبتذلى به زيارت امامان عليهم السلام بيايند؟!!(1)

چقدر سخت و دشوار است! گروهى از بانوان مسلمان از كشورهاى دور و نزديك با هزار اميد و شوق به ديدار كشور شيعه و زيارت امام رئوف على بن موسى الرضا عليهماالسلام

و ديگر مشاهد مشرّفه بيايند و با كمال تأسّف با وضعيّت مبتذلِ بعضى از زنان و دختران پيرو اهل بيت عليهم السلام مواجه شده و با ناباورى هويّت آنان را مورد سؤال قرار دهند!!

آيا اين وضعيّت اسف بار گروهى از دختران و زنان كه ادب زيارت پيشوايان معصوم عليهم السلام را رعايت نمى كنند، موجب شرمندگى ما در برابر زائرين ديگر كشورهاى اسلامى كه با حجاب كامل و حتّى با پوشش صورت به زيارت مى آيند نمى گردد؟! آيا اين بدحجابى ها، جلوه گرى ها و نگاه هاى خطرآفرين و غيرعفيفانه زنان و مردان به يكديگر در جامعه اسلامى به خصوص در اماكن و

ص: 173


1- _ اين بانوى ايرانى از محارم نويسنده مى باشد كه اين خبر را برايم بازگو كرد.

مراسم مذهبى، زمينه غم و اندوه امامان معصوم عليهم السلام را فراهم نمى كند؟!!

اين ماجراهاى تكان دهنده را بخوانيد:

حريم شكنى زائران، حربه اى بر وجود نازنين امام هشتم عليه السلام!

تاجرى از اهل تهران به زيارت امام هشتم عليه السلام مشرّف شد. يكى از دوستانش در تهران در خواب ديد كه مُشرّف به حرم مطهّر امام رضا عليه السلام شده و امام بزرگوار روى ضريح نشسته است.

در اين هنگام دوست تاجرش را ديد كه پيش روى مبارك امام عليه السلام قرار گرفته و حربه اى به سوى آن بزرگوار پرتاب كرد به طورى كه آن بزرگوار ناراحت گرديد.

پس از آن به طرف ديگر ضريح مطهّر رفت و مجدّداً حربه ديگرى به جانب امام عزيز افكند و بالأخره براى سومين بار، بر اثر اصابت حربه، امام مهربان به پشت افتاد!

وحشت زده و هراسان از خواب بيدار شده و از ديدن خواب خود نگران بود تا اين كه دوستش از سفر مشهد

ص: 174

مقدّس مراجعت نموده و پس از ديدار با او با تعجّب خوابش را تعريف مى كند!

بيچاره مرد زائر پس از شنيدن ماجراى خواب، گريه فراوانى نمود و در حالى كه اشك مى ريخت، اظهار كرد:

حقيقت مطلب را در خواب ديده اى!

يك بار هنگامى كه به حرم مطهّر مشرّف بودم، نگاهم به دست زنى كه پوشش كامل نداشت افتاد و از ديدن دست او به هيجان آمدم!

نگاه پى در پى و آلوده من موجب شد تا به ارتكاب گناه و توجّه نامشروع به دستان او در محضر امام مهربان ادامه داده و زمينه آشنايى با آن زن فراهم گردد!

با كمال تأسّف! جلوه گرى و بدحجابى آن زن و نگاه آلوده و رفتار زشت و ناپسند من در حضور امام هشتم عليه السلام،

حربه هايى شده كه به وجود نازنين امام رئوف عليه السلام اصابت

كرده و اين حربه ها آنقدر كارى بوده كه آن بزرگوار را به زمين انداخته است.(1)

ص: 175


1- _ كرامات رضويه 2/204.

جريحه دار شدن قلب نازنين امام هشتم عليه السلام

مردى به اتّفاق همسرش به زيارت امام رضا عليه السلام مشرّف شد. پس از دو روز همسرش اصرار كرد كه همين امروز به وطن مراجعت كنيم.

مرد بيچاره يادآور شد كه با تحمّل مشقّت از راه دور آمده ايم، بهتر است چند روز ديگر بمانيم تا زيارت مان كامل گردد.

اما همسرش راضى به ماندن نمى شد و همچنان اصرار داشت كه همان روز مشهد را ترك نموده و به سوى وطن رهسپار گردند.

وقتى كه مرد نتوانست همسرش را از رفتن منصرف نمايد، علّت اصرار او را جويا شد. زن اظهار كرد:

حقيقت اين است كه ديشب در عالم خواب محضر امام رضا عليه السلام مشرّف شدم، عرض ادب و اظهار ارادت نمودم، امّا آن بزرگوار اعتنايى به من نفرمود.

من كه به زيارت آن بزرگوار آمده بودم، گلايه كردم و علّت بى اعتنايى آن حضرت را سؤال كردم؟

امام مظلوم و مهربان، سينه مجروح خود را نشان داد و

ص: 176

فرمود: ديروز به حرم براى زيارت آمدى، قسمتى از بدن تو در معرض نگاه نامحرمان بود! رفتار زشت تو، سينه ام را مجروح نموده و قلبم را به درد آورد!(1)

آرى، حريم شكنى و جلوه گرى گروهى از بانوان در حضور امام رئوف و مهربان، زمينه غم و اندوه و آزردگى آن عزيز را فراهم مى نمايد.

امّا از سوى ديگر، لطف آن بزرگوار شامل حال زائرين آستان مقدّسش بوده و زائرين با اخلاص مؤمن را مورد عنايت و محبّت خاص خود قرار مى دهد.

عنايت خاصّ امام رضا عليه السلام به زائرين قبر مطهرش

مرحوم مروّج در كتاب كرامات رضويه به نقل يكى از اخيار مى نويسد:

يكى از خويشان تهرانى من كه به قصد زيارت ده روزه به مشهد مقدّس مشرف شده بود، در هنگام مراجعت به من گفت:

در اين چند روز توقّف به خاطر كثرت جمعيت و پرهيز

ص: 177


1- _ كرامات رضويه 2/199.

از تماس و رويارويى با نامحرم، به بوسيدن ضريح مطهّر موفّق نشدم. در روز آخر و زيارت وداع گفتم: خدايا، من در اين سفر به خاطر اين كه با نامحرم تماس نداشته باشم، توفيق بوسيدن ضريح مطهّر را پيدا نكردم و سپس از حرم بيرون آمدم.

در همان روز يا شب در خواب ديدم كه براى زيارت به حرم مطهّر مشرف شده ام. ناگاه ديدم، ضريح مطهّر برداشته شد و قبر نورانى امام رضا عليه السلام آشكار گشت و كسى به من گفت: اگر نتوانستى ضريح امام رئوف را ببوسى، حالا بيا قبر مطهر را ببوس.(1)

اين هم پاداش و اجر كسانى كه با شناخت و معرفت به زيارت آن بزرگوار مشرّف مى شوند:

ثواب زيارت مرقد مطهر امام رضا عليه السلام

امام جواد عليه السلام فرمود:

كسى كه در طوس پدر مرا زيارت كند و معرفت به مقام ولايت و امامت آن بزرگوار داشته باشد، بهشت را براى

ص: 178


1- _ كرامات رضويه 2/200.

او ضمانت مى كنم.(1)

و همچنين آن بزرگوار فرمود:

...قسم به پروردگار هر كس با معرفت به امامت و ولايت، پدر عزيزم را زيارت كند، ثواب زيارتش برابر هزار هزار (يك ميليون) حج است.(2)

حضرت موسى بن جعفر عليه السلام فرمود:

...هر كس قبر فرزندم على عليه السلام را زيارت كند، خداوند متعال هفتاد هزار حج قبول شده در نامه عملش مى نويسد... و همچنين هر كس به زيارت آن حضرت برود يا شبى در جوار آن بزرگوار بسر برد، مثل آن است كه خدا را در عرشش زيارت كرده باشد.(3)

اين احاديث نمونه اى از احاديث و روايات ارزشمندى است كه در فضيلت زيارت امام مهربان على بن موسى الرضا عليه السلام نقل گرديده است، اما آنچه بايد مورد توجه قرار گيرد، معرفت و شناسايى حق و مقام والاى آن بزرگوار مى باشد كه شرط رسيدن به آن همه اجر و ثواب است.

ص: 179


1- _ ترجمه عيون اخبار الرضا عليه السلام /697 چاپ اسلاميه
2- _ ترجمه عيون اخبار الرضا عليه السلام /669.
3- _ ترجمه عيون اخبار الرضا عليه السلام /702.

امام صادق عليه السلام فرمود:

منظور از شناسايى حق نواده ام امام رضا عليه السلامآنست كه اطاعت آن بزرگوار را واجب دانسته و اعتقاد به شهادت آن حضرت داشته باشيد.(1)

بنابراين شايسته است در محضر امام هشتم عليه السلام و ديگر معصومين عليهم السلام ادب زيارت رعايت گردد و ضمن اطاعت و شناسايى حقّ آن عزيزان، از ارتكاب گناه و معصيت در محضر آن بزرگواران پرهيز نموده و توجه داشته باشيم كه زيارت امامان معصوم عليهم السلام با جلوه گرى و پوشش غيرعفيفانه، موجب غم و اندوه آن بزرگواران مى گردد و زمينه محروميّت از آن همه اجر و پاداش فراهم مى گردد.

اكنون ببينيد هتك حرمت جمعى از زائرين با قلب نازنين امام رئوف و مهربان چه مى كند!!

رفتار غير عفيفانه بعضى از زائرين!

جمعى از مردان و زنان در حريم مقدّس امام مهربان

ص: 180


1- _ ترجمه عيون اخبار الرضا عليه السلام /701.

على بن موسى الرضا عليهماالسلام كه محل رفت و آمد ملائكه و فرشتگان مى باشد، برخلاف غيرت و شئون و اخلاق اسلامى، دست در دست يكديگر قرار داده و بعضى از بانوان با آرايش و موى باز و چادرهاى روى شانه در برابر انبوه زائران ظاهر مى شوند و با كمال تأسّف اماكن مقدّس مذهبى را محل جلوه گرى و دلدادگى قرار داده اند!

مصيبت اينجاست كه زائران و مجاوران شاهد و ناظر اين سنّت شكنى ها و مرگ اخلاق و معنويّت هستند، امّا خون غيرت در رگ هايشان خشكيده، واجب امر به معروف و نهى از منكر را به فراموشى سپرده اند و در محضر امام غريب و مهربان از برابر اين همه گناه بى تفاوت مى گذرند!!

در حالى كه بعضى از بانوان مسلمان واقعاً بى خبر و ناآگاهند و اگر بنابر وظيفه شرعى و الهى و براساس فرمان صريح و قاطع قرآن شريف، امامان معصوم عليهم السلام و فتاواى مراجع بزرگوار تقليد به آنها تذكّر داده مى شد، بى حجابى و بدحجابى حالت عادى پيدا نمى كرد و قبح و زشتى گناه و خلاف از بين نمى رفت.

ص: 181

فروپاشى اخلاق و معنويّت در حريم امام هشتم عليه السلام

آيا نبايد شهر مقدّس مشهد كه پذيراى ميليون ها زائر از سراسر جهان مى باشد، از جهات معنوى و رعايت شئون مذهبى با ديگر شهرها تفاوت داشته باشد؟!

زائرانى كه با قلب شكسته و چشمان پُر از اشك و با هزار اميد و آرزو از راه دور و نزديك به منظور زيارت امام رئوف و مهربان و استفاده از معنويّت حريم قدس رضوى عليه السلام به اين شهر مقدّس و نورانى پاى مى گذارند، با چه مناظر اسف بارى روبرو شده و از محضر ملكوتى امام هشتم عليه السلام، چه سوغاتى براى بستگان خود مى برند؟!

در كوچه و خيابان هاى اين شهر مذهبى چه مشاهده مى كنند و با چه مناظر ناهنجار و تكان دهنده اى مواجه مى شوند؟! مناظرى كه هر بيننده اى را به خود مى لرزاند و دمار از سلامت اخلاقى جامعه اسلامى درمى آورد!

آيا اين وضعيّت اسف بار خلاف انتظار زائران آستان قدس رضوى عليه السلام نيست؟! و آيا موجب رنج و غم و اندوه

پدر مهربان مان امام رضا عليه السلام نمى گردد؟!

ص: 182

ناهنجارى در شهر امام هشتم عليه السلام و كشور اسلامى!

اين چه مصيبت و بلايى است كه در شهر مقدس امام رضا عليه السلام، دختران جوان با لباس هاى مهيّج و چسبان و پوشش غيرعفيفانه، سوار بر دوچرخه در كوچه و خيابان، خودنمايى و جلوه گرى نموده و عفّت و اخلاق عمومى را جريحه دار مى نمايند؟!!

دل غيرتمندان مى سوزد از اين كه مشاهده مى كنند، در جاى جاى شهر مقدس مشهد حتّى در خيابان هاى نزديك به حريم آستان قدس رضوى عليه السلام بانوان، رانندگى اتوبوس هاى شهرى شركت واحد و وسايل نقليّه عمومى را به عهده دارند و زنان و دختران در مراكز عمومى و خصوصى بدون در نظر گرفتن حريم هاى مذهبى با جلوه گرى و پوشش هاى غيرعفيفانه در كنار مردان و در جمع نامحرمان به كار و فعاليت اشتغال دارند!!

چه شد، اصالت، حيثيّت، شخصيّت، سنّت و همه خوبى ها فراموش گرديد و آداب و رسوم مبتذل غرب جايگزين سنّت هاى اصيل اسلامى گرديد و با شعار آزادى و برابرى و خدمت به زن، حريم عفاف و حجاب كه اصل

ص: 183

دينى و اعتقادى مسلمانان بود ويران گرديد!!

زن و مرد براى انجام مسئوليت هاى مختلفى در نظام خلقت آفريده شده اند و داراى تفاوت هاى روحى و جسمى زيادى هستند. خدمت به زن اين نيست كه كارهاى مربوط به مردها را به آنها واگذار كنيم! فرهنگ اسلامى ما با فرهنگ شرق و غرب تفاوت هاى فراوانى دارد.

اظهارنظر خانم ز.الف-س.ى. دانش آموز دبيرستان ... مشهد مقدّس در زمينه آسيب پذيرى اشتغال زن در بيرون خانه:

كاركردن زن در بيرون خانه آسيب هايش از منافع آن بيشتر است. عفّت و حياى زن در ارتباط با نامحرم و گفتگوى با مردان از بين مى رود و كانون گرم خانواده از هم پاشيده مى شود. فرزندان دچار كم مهرى از سوى مادر شده، نارضايتى خداوند و همسرش را به دنبال دارد و زمينه اشتغال را از بسيارى از جوانان مى گيرد.(1)

ص: 184


1- _ جلد پنجم اين مجموعه، ص 40.

10-كار و اشتغال، حقّ الهى و شرعى آقايان

اشاره

همانطور كه بازگو شد، اسلام دين حكيمانه است. هيچگاه نمى گويد، زن حقّ خروج از خانه و اشتغال به كار خارج از خانه را ندارد.

بلكه از نظر اسلام، زنان مى توانند پس از تدبيرِ امور زندگى كه وظيفه اصلى آنان مى باشد، براى انجام كارهاى لازم و ضرورى با پوشش كامل و بدون تماس و رويارويى و اختلاط با نامحرمان از خانه خارج شده و همچنين در شرايطى ضرورى و استثنايى به كارهاى مخصوصى از قبيل تعليم و تدريس دختران و پرستارى و يا پزشكىِ امراضِ زنان و امثال اينها با رعايت موازين كامل شرعى شركت نمايند.

ص: 185

مشكل جامعه ما، اشتغال بانوان در مراكز آلوده به فساد كنونى، بيكارى جوانان و مردان و آثار اسف بار ناشى از اين پديده شوم مى باشد.

پيام يك بانوى مسلمان:

من يك زنم با تحصيلات دانشگاهى، ولى وقتى جوان هاى پسر تحصيل كرده اطرافم را مى بينم كه از بيكارى افسرده شده اند و گوشه گير، مى گويم: همه باعث و بانيانى كه زن ها را مى برند سر كار، خير نبينند.(1)

در جامعه اى كه مردان و جوانان مؤمن و آبرومندِ فراوانى وجود دارند كه رنج بيكارى و گرسنگى، خود و خانواده شان را از پاى درآورده، مى سوزند و مى سازند و آبرودارى مى كنند!

و همچنين مردان و جوانان فراوانى هستند كه فقر و بيكارى آنان را به مرز كفر نزديك كرده و به جان و مال

ص: 186


1- _ اين پيام از روزنامه خراسان است كه بريده آن موجود است و مربوط به حدود ارديبهشت 1390 مى باشد و متأسفانه شماره آن را ننوشته ام.

مردم افتاده و با شرارت و زورگيرى حوادث تلخ و مصيبت بارى به وجود مى آورند. چرا زنان را از دامن گرم و كانون همدلى و مهربانى باصفاى خانه و خانواده و از كنار غنچه هاى شاداب گلستان زندگى جدا كرده و كار و اشتغال خارج خانه كه حقّ الهى و شرعى مردان است به آنان واگذار گردد؟!

و چرا نواميس ما با حجاب مبتذل در محيط هاى فاسد و آلوده در معرض نگاه و تماس هاى غيرعفيفانه مردان و جوانان نظرباز و هوسران در مراكز عمومى و خصوصى حتّى در فروشگاه ها و مغازه ها قرار بگيرند؟!

و چرا كارهاى سنگين و سخت و طاقت فرسايى از قبيل رانندگى اتوبوس و تاكسى كه خواه و ناخواه لازمه اش برخورد و سر و كلّه زدن و اختلاط و ارتباط گوناگون با نامحرم مى باشد و هيچگونه تناسبى با وضعيّت روحى و جسمى بانوان ندارد، به آنان واگذار گردد؟!

هر روز از تعداد مردان كارمند كاسته شده و بر تعداد زنان شاغل اضافه مى شود و به موازات آن آسيب هاى ناشى از اختلاط و ارتباط غيرعفيفانه زنان و مردان

ص: 187

گسترش مى يابد!

كار خارج خانه، ظلمى آشكار به بانوان!

وجداناً و انصافاً! خانمى كه به كار و فعاليّت در خارج خانه اشتغال دارد، به خصوص كارهاى سنگين جسمى و فكرى كه روح و جسمش را خسته و آشفته نموده و احياناً به خاطر برخورد و سر و كلّه زدن با نامحرمان عواطفش آلوده گرديده، چگونه مى تواند مديريّت خانه، اداره زندگى، شوهردارى، تربيت فرزند و آن همه كارهاى ديگر خانه را انجام داده و نقش پُر مهر و عاطفه مادرى كه مهم ترين وظيفه اوست اجرا نمايد؟!

بنابراين، آيا واگذارى كار خارج خانه به زنان با توجه به مسئوليّت عظيم هم زمان امور زندگى، عوام فريبى و ظلم و بى رحمى به بانوان نيست؟!!

و آيا زندگى كردن زير سايه شوهرِ نان آور، از زندگى كردن زير سايه كارفرما و رئيس كارخانه و اداره و شركت و ... با آن همه آسيب هاى روحى، جسمى و اخلاقى كه نامش را آزادى و عدالت خواهى گذارده اند، بهتر نيست؟!

ص: 188

جمع بندى فرمول اشتغال بانوان

خواننده محترم!

اين فرمول ها را جمع بندى كرده، ببينيد حاصل آن چه مى شود:

1. با اشتغال زنان، مردان بيكار شده اند.

2. با بيكارى مردان زمينه ده ها آفت و گرفتارى از قبيل اعتياد، سرقت، زورگيرى، تجاوز و تشكيل تيم هاى خطرناك و ... فراهم گرديده است.

3. با بيكارى مردان، غريزه جنسى كه از بين نمى رود.

4. كسى كه به مرد بيكار زن نمى دهد و ...

5. با جابجايى كار مرد و زن، زن شاغل از مسئوليّت زندگى، اداره خانه و تربيت فرزند سرباز زده و به كار، اشتغال، درآمد و شخصيّت و اعتبار كاذب پرداخته است و در نتيجه كار امور زندگى را مرد بايد انجام دهد!

ص: 189

6. مرد كه كارِ خانه دارى و بچّه دارى نمى تواند انجام دهد، زن هم براساس تفاوت هاى فطرىِ جسمى و روحى كه با مرد دارد نمى تواند كار مردى متعهّد را انجام دهد.

اكنون وجداناً و انصافاً!

جابجايى كار مرد و زن و ورود زنان به مراكز كار و اشتغال، خدمت به جامعه است؟! چرا بايد به سنّت و آموزه هاى دينى و دستورالعمل هاى آموزنده خاندان رسالت عليهم السلام پشت پا زده، مجذوب شعارهاى تو خالى

غربى ها و دشمنان اسلام شده و با چشمان بسته، راهى را كه آنها رفته اند و اكنون خود در عزاى آن نشسته اند و با انتشار آمار تكان دهنده از فروپاشى شيرازه زندگى و بروز جنايات دلخراش فريادشان بلند است، ما هم برويم؟!!

آمار تكان دهنده عوارض ناشى از اشتغال زنان!

اين خبر نتيجه تحقيقات اتحاديه تعاونى عمومى و خصوصى آلمان است و با پرسش نامه ها، آمارى درباره شرايط زندگى مادران مُدرنِ (شاغل) منتشر شده است:

...در نتيجه سؤالاتى كه به عمل آمده، معلوم شد 72 درصد اين مادران مبتلا به ضعف اعصاب، ناراحتى هاى گردش خون، ناراحتى هاى قلبى و يا خستگى و بى حالى مى باشند! 69 درصد آنها، شب آنقدر خسته هستند كه بدون آن كه بتوانند به كار ديگرى

ص: 190

دست بزنند، در رختخواب مى افتند. سه چهارم مادرانى كه مورد سؤال قرار گرفتند، مجبور بودند كه در ظرف دوازده ماه گذشته نزد پزشك بروند و يك درصد آنان از وقتى كه ازدواج كرده اند، نتوانسته اند از مرخصى خود جهت استراحت كامل استفاده نمايند.(1)

اين خبر نمونه اى است از استثمار زنان در دنياى غرب. استثمارگرانى كه بارِ مردان را بر دوش زنان گذاشته اند، كارِ آنان را دو برابر كرده، پژمردگى روحى، كوتاهى عمر و مرگ تدريجى را جايگزين آسايش، لذّت و سلامتى آنان كرده اند!

و به موازات آن با رواج كار و اشتغال بانوان در مراكز مختلط و عمومى، فساد، گناه، بى عفّتى، بى حجابى و معاشرت هاى بى قيد و بند را به وجود آورده اند!

در عين حال، چون دنياى غرب پيشرفت هاى علمى و صنعتى خود را بر اثر انحطاط اخلاقى در محيط هاى كار، فعاليّت هاى اجتماعى و تحصيل در خطر ديد، به فكر چاره

ص: 191


1- _ زن و آزادى نوشته سيد رضا صدر /89 به نقل از روزنامه اطلاعات /1142.

برآمد و درصدد تفكيك جنسى و جداسازى زنان و مردان در مراكز عمومى و خصوصى و محيط هاى علمى و آموزشى افتاد.

اكنون به نمونه هايى از اين تحوّل در بعضى از كشورهاى جهان توجه فرماييد:

تفكيك و جداسازى جنسى در بعضى از كشورهاى جهان

نخستين درمانگاه عمومى ويژه زنان كه تمام پزشكان و كاركنان آن نيز زن هستند، در توكيو آغاز به كار كرد.

رئيس اين مركز درمانى به تلويزيون توكيو گفت: پزشكان متخصّص در هفت رشته، پرستاران، مشاوران و كاركنان اين درمانگاه همگى زن هستند.

وى افزود: زنان توكيو به شدّت از اين مركز استقبال كرده اند، به طورى كه وقت پزشكان تا يك ماه ديگر پر شده است. اين درمانگاه تازه ترين نشانه از تلاشِ زنان ژاپن براى جدا كردن حريم خود از مردان است.

واگن هاى مخصوص زنان در برخى خطوط قطار، اتوبوس هاى بين شهرى ويژه زنان و دانشكده بانوان از

ص: 192

ديگر نشانه هاى اين تلاش در ميان زنان ژاپنى است.

كتابفروشى هايى كه علامت «ورود آقايان ممنوع» را

نصب كرده اند نيز از پديده هايى است كه در جامعه ژاپن ديده مى شود. بعضى از هتل هاى توكيو هم با جدا كردن طبقه زنان از مردان كوشيده اند تا به راحتى بيشترِ زنان در اين كشور كمك كنند. ايجاد توقّفگاه خودروى ويژه بانوان نيز از ابتكارهاى ژاپنى ها براى تأمينِ امنيّتى زنان در جامعه صنعتى امروز است.

در اين حال، برخى كارشناسان معتقدند كه افزايش آزارهاى جنسى در ژاپن علّت اصلى براى ايجاد محل هايى ويژه براى زنان بوده است و برخى ديگر اين روند را ناشى از ميل فطرى زنان به حفظ حريم خصوصى خود مى دانند. در هر صورت، اين روند كه تا چند سال پيش نوعى تبعيض تلقّى مى شد، در سال هاى اخير طرفداران بسيارى در ژاپن يافته و با توجه به امكانات موجود در اين كشور شرق آسيا در بسيارى از زمينه ها به طور جدّى در حال پيشرفت است.(1)

ص: 193


1- _ شكار جوانان 3/140 به نقل از روزنامه جمهورى اسلامى / تاريخ 16/8/1380.

رئيس انستيتو تعليم و تربيت آلمان درباره مخلوط نبودن دختران و پسران حتّى در دوران ابتدايى مى گويد:

حضور مجزّاى دختران و پسران در كلاس هاى درس به خصوص در دوره ابتدايى مى تواند در يادگيرى دختران تأثير به سزايى داشته باشد و در پى تحقيقات انستيتو پژوهشى پلانك آلمان، ميل و رغبت دختران براى يادگيرى روش مخصوص علوم رياضى در كلاس هاى مختلط رضايت بخش نيست.(1)

به تقاضاى والدين آمريكايى، دانشكده هاى مخصوص بانوان در آمريكا تأسيس مى شود و كارشناسان آموزش آمريكا اذعان نموده اند كه در مراكز آموزشى غير مختلط، دانشجويان نتايج بهترى به دست مى آورند.(2)

اين ها نمونه اى است از تلاش بعضى از كشورهاى جهان به منظور رهايى از وضع نابسامان ناشى از اشتغال و

ص: 194


1- _ شكار جوانان 3/140 به نقل از روزنامه جمهورى اسلامى / تاريخ 16/8/1380.
2- _ پندها و هشدارها /146 به نقل از مجله دانشجو /809 تاريخ 10/11/73.

تحصيل و اختلاط زنان در مراكز كار و آموزش.

امّا چون استعمار غرب همچنان با اسلام و مسلمانان سرسختانه در جنگ و ستيز مى باشد و پيشرفت و ترقّى مسلمان را سدّ راه خواسته هاى شيطانى خود مى داند و درصدد تسلّطِ ظالمانه بر كشورهاى اسلامى و نابودى كامل اسلام، قرآن و هويّت مذهبى و ملّى مسلمانان مى باشد، و با توجّه به تجربه تلخى كه از اشتغال زنان در مراكز مختلط دارد، اين سنّتِ مطرود را با حيله و تزوير به نام آزادى و تساوى زن و مرد و انواع تبليغات فريبنده ديگر به كشورهاى اسلامى از جمله كشور عزيزمان صادر كرد!

و با كمال تأسّف!

على رغم تأكيد اسلام بر پيشگيرى از اختلاط زنان و مردان و يادآورىِ آسيب و آفت هاى اين پديده شوم، مردم خودباخته مسلمان از اين فرهنگِ مبتذل استقبال نموده و روز به روز به طور تصاعدى بر تعداد دختران و زنان شاغل در محيط هاى مختلط و آلوده اضافه شده و به موازات آن، زنان و مردان از همسر، فرزند و زندگى خود

ص: 195

دلسرد شده و كانون زندگى آنان به صحنه كشمكش، بگومگو، اختلاف و فروپاشى تبديل شده است!

فراوان هستند زنانى كه از دلسردى همسرانشان به خانه و خانواده و زن و فرزند گلايه دارند و ارتباط هاى مخفيانه، حضورى و تلفنى و رد و بدل كردن پيام هاى عاشقانه آنان با دختران و زنان محلّ كارشان را با ناراحتى مطرح مى نمايند!

و همچنين مردان زيادى هستند كه مسأله ارتباط زنان و دخترانشان با مردان محلّ كار آنان موجب ناراحتى و غم و اندوهشان گرديده و در فكر چاره جويى هستند!

و چه حوادث و ماجراهاى مصيب بارى كه در محيط كار و اشتغال، حيثيّت و عفّت نواميس جامعه ما را بر باد داده و روزگار زنان و دختران فراوانى را سياه كرده است!!

ماجراهاى تكان دهنده

گرچه بازگو كردن بعضى از مطالب و ماجراهاى تلخ موجب تأثر و تألّم و جريحه دار شدن احساسات مى گردد، امّا به عنوان اتمام حجّت و به منظور هوشيارى و بيدارى و

ص: 196

هشدار به ملّتِ مسلمان و اطلاع از تزوير و ترفندهاى مردان بوالهوس، ناگزير از نقل نمونه هايى از اتفاقاتِ تلخ و تأسّف بار هستم تا معلوم شود كه دشمنِ جنايتكار چه بلايى بر سرمان آورده و چگونه آبرو و حيثيّت مان را به باد داده است!

اين ماجراهاى تكان دهنده نمونه اى از انبوهِ حوادثى است كه در جامعه ما اتّفاق افتاده و همه چيز را درهم پيچيده است!

گرچه اتّفاقاتى چنين تلخ در كشورهاى دنيا رخ داده و مى دهد، امّا وقوع اين گونه ماجراهاى تأسّف بار در كشور علوى و فاطمى كه اعتقادات دينى و عزّت، غيرت و شرافت آن با خون هزاران شهيد و تحمّل مصيبت ها و مرارت هاى فراوان در طول تاريخ آبيارى شده، بسيار تأسّف بار بوده و موجب جريحه دار شدن عفّت و امنيّت عمومى مى باشد!

اميد است ملّت غيرتمند كشورمان با خواندن اين ماجراهاى تلخ، بى تفاوتى و غفلت را رها كرده، به خود آمده، هوشيار و بيدار گردند، نواميس شان را از مراكز گناه و فساد نجات داده و به آغوش گرم خانه و خانواده

ص: 197

بازگردانند و فرداى قيامت عذاب كش غفلت و بى تفاوتى خود نباشند.

اكنون نمونه هايى از حوادث تأسّف بار را از گزارش جرايد بخوانيد:

دختر شاغل در دام شيطان

دخترى كه در مسير جستجوى كار، حيثيّت و آبرويش را از دست داده، ماجراى دردناكش را در دايره اجتماعى كلانترى سناباد مشهد بازگو مى كند:

دانش آموخته يكى از رشته هاى هنرى هستم و با مراجعه به فروشگاه ها و مراكز مختلف و پيشنهاد ايجاد و تغيير دكوراسيون داخلى آنها، براى خودم كار مى كنم.

يك روز وارد فروشگاه بزرگى شدم كه مردى جوان مدير آن بود. من خودم را معرفى كردم و پيشنهاد تزييناتِ داخلى محلّ كارش را دادم. او شماره تلفن همراهم را گرفت و قرار شد سفارش كار بدهد.

پس از جلب اعتماد من و ردّ و بدل شدن چند تلفن، پسر جوان ادّعا كرد باغ سرايى در اطراف مشهد خريده

ص: 198

است و مى خواهد دكوربندى مناسبى در آن براى برگزارى مجالس انجام دهد و به دنبال آن، خودرويى دنبالم آمد و من هم به طمع دريافت دستمزد خوب به محلّ موردنظر رفتم.

در آنجا با يك ليوان شربت پذيرايى شدم و پس از خوردن آن بيهوش شدم، وقتى چشمانم را باز كردم آن مرد حيوان صفت ...!!

من با سرافكندگى و روسياهى به خانه برگشتم و جرأت نداشتم در اين باره به پدر و مادرم كه به من آزادى داده بودند و باعث بى آبرويى و بدبختى خود و دخترشان شده بودند، چيزى بگويم ...

دارم ديوانه مى شوم، عصبى و افسرده شده ام. نمى دانم چه خاكى بر سرم بريزم، خواهش مى كنم كمكم كنيد ...(1)

آرى! زن يك موجود عاطفى و زود باور است، زود تحت تأثير قرار مى گيرد و زود فريب مى خورد. وقتى از خانه و خانواده جدا شد، خواهى نخواهى طعمه مردانِ شيطان صفت مى گردد.

ص: 199


1- _ روزنامه خراسان /17933 تاريخ 24/6/1390.

سوء استفاده از دختران و زنان در محيط كار

دختر جوان دانشجوى رشته مديريت بازرگانى مشهد مى گويد:

براى ادامه تحصيل از شهرستان به مشهد آمده بودم و با موافقت پدرم براى تأمين هزينه دانشگاه، براى اشتغال در ساعات بيكارى جوياى كار بودم.

يك روز كه آگهى هاى روزنامه را مرور مى كردم، آگهى استخدام در يك دفتر بازرگانى به چشمم خورد و با سرعت به شماره تلفن چاپ شده تماس گرفتم. خانمى از آن طرف خط، قرار ملاقات را برايم مشخّص كرد.

فرداى آن روز به آنجا رفتم، اما مصاحبه كننده مرد جوانى بود كه بعداً متوجّه شدم، معاون مدير و برادر اوست.

مرد جوان از من سؤالاتى در مورد وضعيّت تأهّل، نوع پوشش، ساعات رفت و آمد و غيره پرسيد و وقتى فهميد، پدر و مادرم در مشهد ساكن نيستند، چيزهايى يادداشت كرد و گفت: شما از فردا مى توانيد شروع كنيد، امّا نياز به جلسه توجيهى داريد كه خانم برايتان توضيح مى دهد.

ص: 200

چند دقيقه بعد، خانمى با مانتويى شبيه به لباس شب با رنگ طلايى ... با آرايش عجيب وارد اطاق شد و پس از كمى مقدّمه چينى گفت: براى ما طرز پوشش و طرز رفتارتان با مشترى خيلى اهميّت دارد. مراجعه كننده بايد هميشگى باشد. براى جذب هر فرد پورسانت خوبى دريافت مى كنى. لباس هاى مورد نياز را هم خودمان برايت سفارش مى دهيم و اگر احساس كردى براى جلب نظر مشتريان چيز ديگرى لازم دارى، با كمال ميل مى پذيريم.

تمام اين صحبت ها آن قدر سريع اتّفاق افتاد كه قدرت فكر كردن را از من گرفت و يك لحظه خود را در دفتر رئيس ديدم. از بوى سيگار و حرف هاى سنگين مرد سرم گيج رفت و دستانم مى لرزيد! به بهانه آوردن مداركم از داخل ماشين دوستم بيرون آمدم و هرگز برنگشتم!

نمى دانم اگر آن روز براى من اتّفاقى مى افتاد، چه جوابى داشتم كه به پدر و مادرم بدهم و چه بر سر آبرو و حيثيّتم مى آمد؟!!(1)

ص: 201


1- _ روزنامه شهرآرا /624 تاريخ 10/5/1390.

خاطره هاى تلخ در محيط هاى اشتغال بانوان!

يكى از خانم هاى متأهّل مشهدى با بيان اين كه پس از مدّتى شغلش را ترك كرده، مى گويد:

من به عنوان تايپيست وارد شركتى خصوصى شدم، امّا پس از مدّتى متوجّه رفتار غيراخلاقى آقاى مدير با دختران شاغل در محيط كار شدم.

ابتدا سعى كردم اهميّت ندهم، امّا پس از مدّتى متوجّه شدم كه آقاى مدير مرا براى مُوجّه بودن كارهايش در ديد افراد خانواده خود استخدام كرده. او مرتّب از من مى خواست به همسر و فرزندانش دروغ بگويم و همه چيز را قانونى جلوه دهم، اما توان چنين خيانتى را نداشتم و همسرم هم راضى نبود، لذا استعفا دادم.(1)

منشى با صداى جذّاب و چهره آراسته و ...

خانمى مُسنّ با بيان اين كه اجازه ندادم دخترم به عنوان منشى در يكى از شركت هاى خصوصى استخدام شود، مى گويد:

ص: 202


1- _ روزنامه شهرآرا /624 تاريخ 10/5/1390.

اغلب دخترهاى تحصيل كرده علاقه به شغل هاى دفترى در يك اطاق در بسته دارند. دختر من هم يكى از همان نمونه ها بود.

آن روز كه دخترم براى مصاحبه براى شغل منشى گرى كه در شرايطش صدا و چهره جذّاب قيد شده بود رفت، دلم طاقت نياورد و در نقش يك مراجعه كننده به آنجا رفتم.

از داخل اتاق مصاحبه مى شنيدم كه مدير به دخترم خيلى راحت مى گفت: منشى اوّلين كسى است كه در يك شركت به چشم مى آيد. پس تو به عنوان منشىِ من بايد از لباس هاى شيك، راحت و چسبان استفاده كنى، مشترى را با خنده و شوخى جذب كرده و با او صميمى شوى، چون مشتريان ما همه خارج رفته اند، پس اين جزء شرايط شركت ماست!

سعى كن هميشه بوى عطر بدهى و ناخن هايت بلند و لاك زده باشد. بايد تلفن ها را با صداى زيبا و دلنشين پاسخ بدهى و در صورتِ تمايل مشترى با او دست بدهى!

من طاقت نياوردم، وارد اتاق شدم و بعد از تهديد او به

ص: 203

كشاندنش به مراجع قضايى، دست دخترم را گرفتم از آن خانه فساد خارج شدم!(1)

زن جوانى كه قربانى آگهى استخدام شد

زن 22 ساله اى با مراجعه به مأموران انتظامى و تسليم شكوائيه اى مدعى شد: وقتى آگهى استخدام يك منشى زن را در روزنامه خواندم، به آدرس اعلام شده رفتم.

آنجا يك مغازه صحافى بود كه جوانى حدود 24 ساله در آن مشغول كار بود. او پس از يك گفتگوى كوتاه از من خواست تا براى مشاهده الگوها و ياد گرفتن صحافى به پشت ميز بروم و پس از آن ...!

در پى اعلام شكايت اين زن، بلافاصله مأمورين، متّهم را كه جوانى مجرّد است دستگير كردند. جوان ضمن اقرار به جرم، گفت: در يك لحظه دچار وسوسه هاى شيطانى شدم و اين حادثه رخ داد.(2)

ص: 204


1- _ روزنامه شهرآرا /624 تاريخ 10/5/1390.
2- _ روزنامه خراسان /17896 تاريخ 9/5/1390.

محيط هاى آلوده اشتغال بانوان از نگاه يك روان شناس

يك روان شناس مشهدى:

تا به حال موارد زيادى از سوء استفاده اخلاقى از منشى ها و كارمندان زن گزارش شده است. مراجعان زيادى در خصوص اين مشكل داشتم و يكى از موارد آن، دخترى بود كه بعد از سه ماه كار كردن مورد ...!!

اين روان شناس ادامه مى دهد:

البته نبايد يك طرفه قضاوت كرد. دوست پزشكى دارم كه به دليل رفتارِ خارج از موازين شرعى خانم ها، براى مطّبش، پنج منشى عوض كرده است!(1)

خودى هاى مذهبى!

خودى هاى مذهبى كه نواميس شان در محيط هاى آلوده مختلط، به كار اشتغال دارند و يا زنان و دختران ديگران در كنار آنها در معرض نگاه مسموم و آلوده مردان قرار گرفته اند، به حكم قرآن مجيد، اهل بيت عليهم السلام و مراجع بزرگوار تقليد در هر نگاهى، گناهى و در هر صحبتى كه

ص: 205


1- _ روزنامه شهرآرا /624 تاريخ 10/5/1390.

معمولاً با صداى نازك و ناز و عشوه ادا مى شود، معصيتى براى همه آنها نوشته مى شود و چون كارفرما، زمينه هم صحبت شدن و اختلاط و نگاه هاى غيرعفيفانه مردان و زنان را فراهم مى نمايد، گناه بيشترى گريبان گير اوست.

مگر ممكن است، مردى و زنى هر چند اهل تقوا و تزكيه باشند و رعايت مسائل شرعى و عرفى را در نظر داشته باشند، نگاهشان در چهره يكديگر بيفتد و سخنان با عشوه و غيرمتين بين آنها ردّ و بدل شود و براى خريد يا فروش كالا با يكديگر سر و كلّه بزنند، در عين حال تهييج نشده و از نگاه و صحبت با هم لذّت نبرده و از آثار منفى آنها درامان باشند. پس نقش شيطان و نفس امّاره چه مى شود؟!!

فروپاشىِ حيا و نابودى ايمان

خواننده عزيز!

به رفتار دختران و زنان در بيشتر مراكز كار و اشتغال توجه فرماييد، ببينيد حاصل اين وضعيّت نكبت بار چه مى شود!

ص: 206

1. پوشش لباس هاى شيك، چسبان و مهيّج!

2. آرايش، خودنمايى، طنّازى و جلوه گرى!

3. نگاه آلوده و معنادار و احترام هاى هوس آلود!

4. سخن گفتن و لبخندِ با ناز و عشوه، صحبت هاى جذّاب و هوس انگيز!

5. پاسخ گفتن به تلفن ها با صداى زيبا و دلنشين!

6. صميمى شدن با مشترى!

7. فراهم نمودن زمينه سوء استفاده هاى اخلاقى!

اينها نمونه هايى از وضعيّت نكبت بار و آلوده بيشتر محيط هاى كار و اشتغال مى باشد كه دختران و زنان در اين مراكز به صورت ابزار كار به استخدام مردان سودجو درآمده اند و با نمايش گذاشتن حقارت و بى ارزشى خود، مردان و جوانان هوسران را به خود جلب نموده و عفّت و امنيّت اخلاقى جامعه را جريحه دار كرده اند!

اكنون وجداناً و انصافاً!

در چنين محيط هاى آلوده و نكبت بار، شرم و حيا براى دختران و زنان باقى مى ماند و آيا پس از فروپاشى شرم و حيا، مسأله دين و ايمان بانوان چه مى شود؟!!

ص: 207

اين احاديث ارزنده را بخوانيد:

امام صادق عليه السلام فرمود:

كسى كه حيا ندارد، ايمان ندارد.(1)

امام مجتبى عليه السلام فرمود:

كسى كه دين ندارد حيا ندارد.(2)

امام باقر و يا امام صادق عليهماالسلام فرمودند:

حيا و ايمان به يك رشته كشيده شده اند. هنگامى كه يكى از آن دو برود، ديگرى نيز خواهد رفت.(3)

با توجّه به روايات ياد شده، به خوبى مى توان به دست آورد كه تفكيك بين ايمان و حيا امكان پذير نيست و با فروپاشى شرم و حيا، دين و ايمان نيز از بين مى رود.

حالا ببينيد دشمن چه بلايى بر سرمان آورده و عوام فريبى و نيرنگ به كجا رسيده كه بى رحمانه ترين ظلم ها، يعنى فروپاشى شرم و حيا و نابودى ايمان، خدمت به زن ناميده شده است!!

ص: 208


1- _ بحارالأنوار 71/331.
2- _ بحارالأنوار 78/111.
3- _ بحارالأنوار 71/331. و 335.

هشدار به آقايان!

لازم به يادآورى است، در محيط آلوده به فساد كنونى، چنانچه همسر يا دختر شما هم بخواهد رعايت موازين شرع را در محل كار نموده و از ارتكاب گناه پرهيز نمايد، هرگز از نگاه هاى هوس آلود، چرب زبانى و سخنان تحريك آميز مردان شيطان صفت درامان نخواهد بود و روحيه ظريف و قلب عاطفى آنان به تدريج تحت تأثير رفتار و سخنان احساسى و فريبنده مردان قرار گرفته و زمينه هتك حرمت و فروپاشىِ شرم و حيا و عفّت آنان فراهم مى گردد.

هشدار و خطاب و عتاب مولايمان اميرالمؤمنين عليه السلام

خطاب به مردها را مجدّداً بخوانيد تا خطر اختلاط زنان و مردان را جدّى گرفته و از نواميس تان غيرتمندانه حفاظت كنيد:

آيا حيا نمى كنيد! و آيا تعصّب و غيرت نداريد! زنان (و نواميس تان) به بازارها (و اماكن عمومى) مى روند و با مردها تماس دارند.(1)

ص: 209


1- _ وسائل الشيعه 14/174.

برادر مسلمان!

فرمايش مولايمان را چگونه توجيه مى كنى و چگونه اجازه مى دهى ناموست آزادانه و بدون مراقبت در مراكز كار و در مسير راه با مردان و جوانانِ هوسران تماس داشته و گرفتار آسيب و آفت هاى جبران ناپذير گردد؟!!

فرمايش رسول اكرم صلى الله عليه و آله وسلم را نيز در اين زمينه بخوانيد:

بين زنان و مردان (نامحرم) جدايى و فاصله بيندازيد، زيرا هنگامى كه آنان رو در روى يكديگر قرار گرفته و با هم تماس داشته باشند، به درد و بلايى گرفتار مى شوند كه درمان نخواهد داشت.(1)

ماجراها و حوادث تلخ و مصيبت بار فراوانى در زمينه ارتباط و اختلاط هاى زنان و مردان در محيط كار و مسير رفت و آمد و فروپاشى كانون گرم خانواده ها و پرپر شدن كودكان معصوم، صفحات حوادث جرايد را سياه كرده كه به بعضى از آنها در نوشته هايم اشاره خواهم كرد.

ص: 210


1- _ مرآت النساء: 140.

فصل الخطاب

اميرالمؤمنين على عليه السلام در مورد پاكدامنى و سلامت اشتغال و پرهيز از آلودگى و گناه در محلّ كار فرمود:

شغلِ همراه با پاكدامنى، بهتر است از ثروتِ فراوانى كه با گناهان به دست مى آيد.(1)

بنابراين، اشتغال دختران و زنان در وضعيّت آلوده كنونى كه معمولاً به خاطر جلب مشترى و دادن حقوق كمتر انجام مى شود و به سادگى زمينه فساد و گناه و فروپاشى حيا و ايمان را فراهم مى نمايد، مصداقِ فرمايش مولايمان على عليه السلام مى باشد، يعنى:

دين را به دنيا فروختن و حريم حيا و عفاف را نابود كردن.

ص: 211


1- _ نهج البلاغه / نامه 31.

11-آخرين كلام

چه اتّفاقى رخ داده؟!

با توجّه به آنچه بازگو شد و همگى شاهد و ناظر آن هستيم و على رغم پيشرفت هاى عظيم علمى و صنعتى، اين حقيقت و واقعيّت را نمى توان انكار كرد كه جامعه ما در يك بحران تلخ و مصيبت بار مى سوزد!

جامعه ما، جامعه اى وامانده، درمانده، پريشان، مضطرب، حيرت زده، سرگردان، نابسامان، منحرف و آميخته به انواع رذايل اخلاقى است!

دشمن جنايتكار با نفوذ به همه زواياى زندگى جامعه ما، معنويّت و اخلاق مسلمانان را نابود كرده و به زودى آخرين نفس او را خواهد گرفت!

ص: 212

چه بايد كرد؟!

ساعت ها و لحظه هاى عمر همچون ابر بهارى به سرعت مى گذرد. زيبايى، طراوت، سلامت و شور و نشاط دوران جوانى و تمام خوشى ها از دست مى رود و سرانجام مرگ به سراغ مان مى آيد.

پس، قبل از آن كه كار از كار بگذرد و به پايان زندگى برسيم و آهِ ندامت و حسرت ما را فراگيرد، به سرنوشت خود و سختى هاى مرگ و عالم قبر و برزخ و عرضه اعمال مان فكر كرده و در انديشه آينده خود باشيم.

مولايمان اميرالمؤمنين على عليه السلام مى فرمايد:

تعجّب مى كنم از كسانى كه با چشم خود مرگ را مى بينند، ولى باز هم غافل و فراموش كارند!(1)

ياد مرگ

ياد مرگ، و ترس و بيم از دشوارى هاى جان دادن و سختى هاى قبر، برزخ و قيامت، بهترين اهرم بازدارنده انسان از انجام گناه است و عامل مهمّى در پاكسازى،

ص: 213


1- _ بحارالأنوار 6/136.

خودسازى و دورى از رذايل و بازگشت به معنويّت و اخلاق مى باشد. همه مى دانيم مرگ حق است و همه موجودات از اين دنيا به عالم قبر، برزخ و سپس به عالم قيامت منتقل مى شوند و گاهى بين ما _ در هر سنّ و سالى كه هستيم _ و مرگ، تنها يك لحظه فاصله دارد.

لحظاتِ مرگ و جان دادن، فراق و جدايى از علايق دنيا و آنچه انسان در دوران عمر به آن خو گرفته است و همچنين حوادثِ پس از مرگ و نگاه به اعمال سياه زندگى، سخت و دشوار است.

رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلم به جناب جبرائيل، تلخى و سختى مرگ را يادآور شده و مى فرمايد:

اى جبرائيل! ياد مرگ به عنوان يك فاجعه و مصيبت دردناك براى اندرز و هشدار كافى است.

جناب جبرائيل، سختى هاى پس از مرگ را براى پيامبر عاليقدر صلى الله عليه و آله وسلم چنين توصيف مى نمايد:

يا رسول اللّه ! حوادث و مصيبت هاى پس از مرگ، سخت تر و دشوارتر از فاجعه دردناك مرگ مى باشد!(1)

ص: 214


1- _ بحارالأنوار 6/141.

چگونگى مرگ براى مؤمن و براى گناهكار

امام حسن مجتبى عليه السلام فرمود:

مرگ بزرگترين شادى است كه بر مؤمنان وارد مى گردد. آنها از زندگى بسيار سخت به سوى نعمت هاى دايمى انتقال مى يابند. و بزرگ ترين هلاكت و عذاب است براى گناهكاران و كافران، آنها از باغ و بوستان و بهشت خود به سوى آتش شعله ورِ دائمى انتقال مى يابند.(1)

چهره عزرائيل براى گناهكاران هنگام مرگ

حضرت ابراهيم عليه السلام به جناب عزرائيل گفت: آيا مى توانى خودت را به صورتى كه گناهكاران و گمراهان را قبض روح مى كنى به من بنمايانى؟

عزرائيل گفت: اى ابراهيم! تو طاقت ديدن آن چهره را ندارى.

حضرت ابراهيم عليه السلام خواسته خود را تكرار كرد.

جناب عزرائيل گفت: روى خود را بگردان. آن حضرت روى خود را گردانيد و سپس به او نگاه كرد، ديد مردى

ص: 215


1- _ بحارالأنوار 6/154.

سياه كه موهاى بدنش راست شده و بسيار بوى بدى دارد، از سوراخ هاى بينى او دود و آتش بيرون مى آيد.

حضرت ابراهيم عليه السلام كه طاقت ديدنِ آن چهره وحشتناك را نداشت، بر اثر شدّت ناراحتى بى هوش شد. وقتى كه به هوش آمد، فرمود: اى عزرائيل! اگر انسان گناهكار جز ديدن همين چهره وحشتناك كيفر ديگرى نبيند، همين نگاه براى مجازات و عذاب او كافى است!(1)

عالم قبر و برزخ

پس از گذراندن مراحل جان دادن، به عالم قبر و برزخ كوچ مى كنيم و اولين بازجويى و محاكمه ما به وسيله دو فرشته به نام هاى نكير و منكر شروع مى شود.

اين دو فرشته بنا به فرموده امام صادق عليه السلام به صورت وحشتناك با چشمانى خيره كننده و صدايى مانند رعد غرّنده در حالى كه زمين را با نيش خود مى شكافند و پاهاى خود را با موهاى خود به شدت بر زمين مى كوبند

ص: 216


1- _ بحارالأنوار 6/143.

(براى محاكمه) مرده مى آيند.(1) البته بنا به فرموده امام صادق عليه السلام، برخورد نكير و منكر با مؤمن و كافر و گناه كار به يك صورت نيست.(2)

چگونگى برخورد اين دو فرشته الهى با ميّت، بر اساس خوبى و بدى اعمال اوست و بنابراين، برخوردِ آنان با مؤمن و افراد پرهيزگار، با رِفق و مداراست و با كيفيت برخورد با گناهكاران تفاوت دارد.

لازم به يادآورى است كه در عالم قبر و برزخ به جز سؤال نكير و مُنكر، سختى و شدايدِ گوناگونى از قبيل: وحشت قبر، فشار قبر، تاريكى و تنگى قبر و عَقَبات دشوار ديگرى وجود دارد كه شرح و تفصيل آنها از حوصله اين كتاب خارج است و براى اطلاع از اجمالِ آنها، مطالعه كتاب ارزنده «منازل الآخره» مرحوم حاج شيخ عباس قمى توصيه مى شود.

امّا چون تجسّم اعمال و ملازمت چهره هاى مثالى رفتار انسان در عالم قبر از اهميّت خاصى برخوردار است

ص: 217


1- _ فروع كافى 3/236.
2- _ فروع كافى 3/239.

و به نوعى با مطالب اين كتاب در ارتباط مى باشد، به چگونگى اين مسأله اعتقادى اشاره مى شود.

تجسّم اعمال در عالم قبر و برزخ

مسأله تجسّم اعمال و تمثّلِ رفتار انسان در عالم قبر و برزخ، يكى از اعتقادات دينى و با اهميّت ما مى باشد. هر عمل و گفتارِ خوب يا بدى كه از انسان سر مى زند و يا هر عقيده نيك يا ناپسندى كه روح آدمى تحصيل مى كند، در قبر تمثّل و ظهور يافته و در برابرمان ظاهر مى شود.

چنانچه اعمال ما خوب و پسنديده باشد، به شكل چهره هاى بسيار زيبا، معطّر و نورانى ظاهر خواهد شد و تا پديد آمدن قيامت با آنها مأنوس بوده و از سختى ها، وحشت و ديگر شدايد و گرفتارى ها نجات خواهيم يافت.

و چنانچه اعمال دنياى ما، زشت و ناپسند، گناه و نافرمانى پروردگار باشد، به صورت موجودات حيوانىِ وحشتناك و بسيار زشت و متعفّن مجسّم خواهد شد و در كنار آنها تا روز قيامت در وحشت و عذاب و سختى به سر

ص: 218

مى بريم كه يك لحظه آن قابل تحمّل نيست.(1)

از مكافات عمل غافل مشو

گندم از گندم برويد، جو ز جو

اميرالمؤمنين على عليه السلام مى فرمايد:

خداوند 99 مار بر كافر و گناهكار (در قبر) مسلّط مى كند، آنها به گوشت او نيش مى زنند، و استخوان او را مى شكنند و تا روز قيامت با او اين گونه رفتار مى نمايند.(2)

تجسّم عمل به صورت جوان زيبا و حيوان وحشتناك!

علاّمه بزرگوار شيخ بهاءالدّين عاملى رحمه اللّه عليه روزى به زيارت يكى از مردان وارسته و زاهد و باتقوا كه در يكى از حجره هاى قبرستان اصفهان زندگى مى كرد رفت. آن مرد زاهد به شيخ بهاء گفت:

روز گذشته ماجراى عجيبى را مشاهده كردم و آن اين

ص: 219


1- _ اين مطالب برگزيده از اخبار و احاديث خاندان رسالت عليهم السلام مى باشد.
2- _ تفسير برهان 3/48.

بود كه ديدم: جماعتى جنازه اى را آوردند و در اين قبرستان در فلان محل دفن كردند و رفتند. پس از ساعتى بوى بسيار خوشى به مشامم رسيد كه از بوهاى دنيا نبود. حيران بودم و به راست و چپ خود نگاه مى كردم تا بدانم اين بوى خوش از كجاست. ناگاه ديدم جوان خوش چهره اى كه لباس زيبا و فاخرى در تن داشت به سوى آن قبر مى رود، وقتى به آن قبر رسيد و نشست، ناگهان ديدم مفقود شد، گويا وارد آن قبر گرديد.

پس از مدتى ناگاه بوى بسيار ناراحت كننده و بدى به مشامم رسيد كه از هر بوى بد اين دنيا پليدتر بود، نگاه كردم ديدم، سگى حركت مى كند، آن سگ به كنار همان قبر رفت و همان جا پنهان شد!

در حال تعجّب بودم كه ناگاه آن جوان خوش چهره از قبر بيرون آمد، در حالى كه مجروح شده بود و ناراحت و محزون به نظر مى رسيد و از همان راهى كه آمده بود بازمى گشت.

من به دنبال او رفتم و به او رسيدم و از او خواهش كردم كه حقيقت ماجرا را براى من بگويد.

ص: 220

گفت: من عمل و رفتار خوب اين مرده بودم و مأمور بودم در قبر با او مأنوس باشم. اين سگى كه ديدى آمد، اعمال بد و رفتار ناپسند او بود. من مى خواستم او را از قبر بيرون كنم و از صاحبم دفاع نموده و در كنار او باشم.

اما (چون اعمال ناپسند او بيشتر بود) آن سگ به من حمله كرد، مرا دندان گرفت و گوشتِ مرا كَند و بر من غالب گرديده و مجروحم كرد و نگذاشت من با صاحبم در قبر بمانم.

شيخ بهاءالدّين پس از شنيدن اين حادثه عجيب از آن مرد وارسته زاهد به او فرمود: راست گفتى، چرا كه ما اعتقاد داريم كه اعمال انسان به صورت هاى مناسب خودشان (در قبر و عالم برزخ) مجسّم مى شود.(1)

ص: 221


1- _ منازل الآخره مرحوم محدث قمى /59 به نقل از دارالسلام مرحوم نورى. لازم به يادآورى است كه اين حوادث را، مكاشفه مى نامند و تنها براى آن ها كه داراى صفاى باطن، دل پاك و چشم برزخى هستند پيش مى آيد.

حديث شريف معراج

اكنون توجه شما را به قسمتى از حديثِ شريف معراج كه تمثّل و تجسّمِ ظهور برزخىِ بى بند و بارى ها و بدحجابى زنان مى باشد جلب مى كنم:

اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمود:

من و فاطمه عليهاالسلام به محضر رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلممشرّف شديم و آن بزرگوار را در حالى كه به شدّت گريه مى كرد مشاهده نموديم!

عرض كردم: پدر و مادرم فدايت، علّت گريه شما چيست؟

پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:

در شب معراج كه به آسمان رفتم، گروهى از زنانِ امّت خود را در عذاب شديد ديدم، به طورى كه آنها را نشناختم و سختى عذاب آنها مرا به گريه واداشته است!...

1. زنى به خاطر نشان دادن موهايش به نامحرم، به

موهايش آويزان بود و مغز سرش مى جوشيد!

2. زنى به خاطر آزارِ شوهرش به زبانش آويخته بود و عذاب مى شد!

ص: 222

3. زنى به جهت آرايش خود براى نامحرمان، گوشتِ بدن خود را مى خورد و آتش از بدن او شعله مى كشيد!

4. زنى به خاطر آن كه رعايتِ نجس و پاكى را نمى كرد،

خود و لباس هايش را نمى شست، غسل هاى واجب را انجام نداده بود و در نمازش سستى كرده بود، پاهايش به دست هايش بسته شده بود و مارها و عقرب ها به جانش افتاده بودند!

5. زنى به دليل خارج شدن از منزل بدون اجازه شوهرش،

در تنورى از آتش به پاهايش آويزان بود!

6. زنى به علت آن كه خود را به مردان (نامحرم) نشان داده بود تا به او رغبت كنند، گوشتِ بدنش با قيچى هاى آتشين بريده مى شد!

7. زنى به جهت واسطه شدن در انجامِ عمل منافى عفّت،

صورت و بدنش مى سوخت و روده هايش را مى خورد!

8. زنى به خاطر آن كه سخن چينى كرده بود و زياد دروغ گفته بود، سرش، سرِ خوك و بدنش، بدن الاغ بود و او را هزارهزار نوع عذاب مى كردند!

9. زنى به دليل اين كه آوازه خوان و حسود بود، به شكل

ص: 223

سگ بود و آتش از درونش وارد شده و از دهانش خارج مى شد و فرشته ها، گرزهاى آتشين بر سر و بدنش فرود مى آوردند!

آنگاه پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:

واى بر زنى كه شوهرِ خود را ناراحت نموده و به خشم آورد! و خوشا به حال زنى كه همسرش از او راضى باشد.(1)

بنابراين، هتك حريم حجاب، جلوه گرى، خودنمايى، آرايش، نگاهِ غيرعفيفانه، هم سخن شدن و ارتباط و اختلاط با نامحرم و هر رفتار ناپسندى كه از زنان و مردان سر بزند، در عالم ديگر تبلور و تجسّم يافته و به صورت عذاب و شكنجه دامن گير انسان شده و گاهى به صورت هاى زشت و كريه و متعفّن در كنار انسان قرار مى گيرد.

ص: 224


1- _ عيون اخبار الرضا عليه السلام 2/10 و بحارالأنوار 103/245.

حيف باشد چو تو مرغى اسير قفسى

انسان، بهترين و برترين مخلوقِ پروردگار است و در سايه عبوديّت، بندگى، تقوا و عمل صالح، تجلّى گاه كمالات الهى مى گردد.

رسد آدمى به جايى كه به جز خدا نبيند

بنگر كه تا چه حدّ است مكان آدميّت

حيف است، عمر كوتاه خود را به غفلت، فراموشى و گناه سپرى نموده، اسير هواى نفس گشته و از مواهب الهى محروم گرديم و با شرمسارى، شرمندگى و پشيمانى، دعوت حق را اجابت نماييم.

اى بلندنظر، شاهبازِ سِدره نشين

نشيمنِ تو نه همين كُنجِ مِحنت آباد است

تو را زِ كُنگره عرش مى زنند صفير

ندانمت كه در اين دامگه چه افتاده است

___________

بال بگشا و صفير از شجر طوبى زن

حيف باشد چو تو مرغى اسير قفسى

كاروان رفت و تو در خواب و بيابان در پيش

وه كه بس بى خبر از غُلغُل ب_انگ جرسى

ص: 225

بازگشت و توبه

قرآن مجيد:

آنها كه از روى جهالت و نادانى، عمل زشتى انجام داده و سپس به درگاه خدا توبه كرده و خود را اصلاح نمايند، پروردگار بخشنده و مهربان توبه آنان را قبول كرده و آنان را مى بخشد.(1)

اكنون در برابر عفو و بخششِ پروردگار مهربان، احساسِ شرمندگى نموده و با عذرخواهى از رفتار گذشته خود، در پيشگاه با عظمتش به راز و نياز مى پردازيم:

اى خداى مهربان! بنده گناهكارت در پيشگاه تو اقرار و اعتراف به رفتار بد خود نموده و به عفو تو اميدوار است.

پروردگارا! بنده خطاكارت، ترسان، هراسان و پشيمان به سويت آمده و با اظهار عجز و ندامت، از تو آمرزش و بخشش مى طلبد.

پروردگارا! تو خود فرمودى:

هرچه مى خواهيد از فضل و كرمِ خدا بخواهيد كه

ص: 226


1- _ سوره نحل /118.

خداوند به بندگان خود مهربان است.(1)

مولاى من! از صفات تو نيست و شايسته ذاتت نخواهد بود كه بندگانت را امر به سؤال كنى و چون سؤال كنند، عطاى خود را از آنان دريغ دارى.

خداوندا! تو را سوگند مى دهم به حقّ محمّد و آل محمّد عليهم السلام كه از گناهان من درگذرى و بر حالِ زارم ترحّم كنى، اى مهربان ترين مهربان ها.

پروردگارا! سخن زيباىِ مولايم امام صادق عليه السلام را به جان دل پذيرفتم كه مى فرمايد:

كسى كه از گناهى توبه كند، مثل كسى است كه گناهى بر او نوشته نشده و كسى كه توبه كند و در عين حال به گناه خود ادامه دهد، مثل كسى است كه خداى خودش را مسخره مى كند.(2)

خداوندا! ندامت و پشيمانى ام رنگ حقيقت دارد، به لطف و كَرَمت، گناهانم را محو كن. عهد مى كنم تا با كمك و يارى خودت براى هميشه گِرد گناه و معصيت نگردم.

ص: 227


1- _ سوره نساء /23.
2- _ مستدرك سفينة البحار 7/601.

شفاعت امام زمان عليه السلام

حالا به منظورِ استحكام پيمان خود و اطمينان از قبولى توبه مان، دست به دامن پدرِ مهربان و عزيزمان حجّت بن الحسن ارواحنا فداه شده و آن بزرگوار را شفيع خود قرار داده و با يك دنيا شوق و ذوق به پيشگاه مباركش عرضه مى داريم:

يا أَبانَا اسْتَغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا اِنَّا كُنَّا خاطِئينَ(1)

اى پدر مهربان! براى گناهان و رفتار بدِ ما از درگاه خداوند بزرگ طلب مغفرت نما، زيرا ما خطاكار هستيم.

پس از آن، پدر مهربان مان با يك دنيا مهربانى و رأفت، ما را در آغوشِ لطف و محبّت خود قرار داده و از خداوند برايمان طلبِ بخشش و رحمت نموده و سپس نواى دلنشينش را با گوش جان مى شنويم كه:

لا تَثْريبَ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ يَغْفِرُ اللَّهُ لَكُمْ وَ هُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمينَ.(2)

امروز سرزنشى بر شما نيست، خداوند مهربان شما را

ص: 228


1- _ سوره يوسف /88.
2- _ سوره يوسف /92.

مى آمرزد و او رحم كننده ترين رحم كنندگان است.

بازگشت به دنياى پاكى ها

پس از آشتى با پروردگار مهربان و پدر عزيزمان امام زمان عليه السلام نسيمِ عطرآگين عفو و مغفرت و شهد شيرين رحمت پروردگار و نگاه پر مهر و محبّت مولايمان حجّت بن الحسن عليه السلام را با همه وجود احساس نموده، به دنياى پاكى ها بازگشت كرده و با خود پيمان مى بنديم از گناه و رفتار ناپسند فاصله گرفته و از يك زندگى سرشار از صفا، صميميّت و معنويّت برخوردار گرديم، انشاءاللّه .

والسلام عليكم و على عباد اللّه الصالحين

مشهد مقدس 11 ذى القعده 1432 (مهر 1390)

ولادت با سعادت امام رئوف

على بن موسى الرضا عليه السلام

محمدصادق ذبيحى

ص: 229

فهرست مطالب

دردِ دلى با امام زمان عليه السلام··· 4

چرا نگوييم و ننويسيم؟!!··· 6

آيا امام زمان عليه السلام از ما راضى است؟!··· 9

به جاى مقدمه··· 11

امر به معروف و نهى از منكر دو واجب فراموش شده!··· 11

غربتِ مظاهر دين در جامعه اسلامى!··· 11

بى تفاوتى و غفلتِ مسلمانان!··· 11

موفقيت چشمگير جبهه فرهنگى دشمن!··· 13

فاجعه مرگبار بى تفاوتى و خواب سنگين جامعه اسلامى!!··· 14

نهى از منكرى كه رنگ خون به خود گرفت!··· 16

خشونت و هتّاكى نسبت به دو روحانى هنگام انجام نهى از منكر!··· 17

دفاع اميرالمؤمنين عليه السلام از نواميس مسلمانان··· 19

فروپاشى غيرت از مردان··· 22

پشت پا زدن به ارزش هاى اخلاقى!··· 23

پيشگويى پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم از وضعيّت اسف بار جامعه كنونى··· 24

مجازات سكوت در برابر گناه و منكر!··· 27

ص: 230

فطرت پاك امّت مسلمان، پى آمد ناگوار غفلت و بى تفاوتى!··· 28

وظيفه چيست، چه بايد كرد؟··· 30

«1»

حجاب و عفاف در قرآن و حديث

عفّت در نگاه··· 34

فتنه انگيزى صورت و چهره··· 36

يك نمونه مصيبت بار از پى آمد نگاه به چهره زن··· 37

نگاه آلوده زن به مرد··· 39

قربانى نگاه هوس آلود!··· 40

پوشش چهره به منظور حفاظت از نگاه آلوده مردان··· 42

«2»

عفّت در پوشش

كيفيت پوشش حضرت زهرا عليهاالسلام··· 45

بدحجابى و بى حجابى تضييع حقّ جامعه··· 47

بى تفاوتى جامعه در برابر شيوع گناه و بى بند و بارى··· 49

مبارزه استعمار با چادر و حجاب··· 50

حجاب، چادر و پوشش چهره از نظر بانوان تازه مسلمان...··· 52

چهره دردمند جامعه اسلامى! شرمندگى از زنان تازه مسلمان...··· 56

ص: 231

اكنون جاى يك سؤال است··· 57

بيدارى و هوشيارى بانوان··· 58

تناقض حجاب در نماز با بى حجابى در جامعه··· 59

ترويج بى حجابى و اختلاط زن و مرد··· 62

گستاخى رضاخان در مبارزه با حجاب··· 63

شهادت هزاران مسلمان مُدافع حجاب در فاجعه خونينِ...··· 65

رفتار وحشيانه مزدوران رضاخان با پيكرهاى شهدا و مجروحين··· 65

معجزه الهى و سركوب اهداف شوم رضاخان··· 66

تهاجم فرهنگى، تكرار سياست شيطانى غرب··· 67

رفتار جاهليّت قبل از اسلام و تكرار ننگين آن در...··· 70

ملازمت زن در خانه··· 71

خودنمايى زنان جامعه ما و تحقّق پيشگويى قرآن··· 72

غربت حجاب و چادر در دانشگاه··· 74

«3»

عفّت در كلام

نظر مراجع تقليد در كيفيّت صداى زن در نماز··· 81

صداى ظريف و هوس انگيز موجب فروپاشى كانون گرم دو ...··· 81

مقصّر كيست؟!··· 86

ص: 232

«4»

عفّت در زينت و آرايش

سرگذشت عبرت انگيز يك زن جوان!··· 92

قربانى هوى و هوس··· 96

خودباختگى گروهى از زنان و مردان ايرانى··· 100

استفاده از لوازم آرايشى به چه قيمتى؟!!··· 102

رقابت و ركوردشكنى در آرايش و جلوه گرى!··· 104

ماجراى عبرت انگيز زن جلوه گر!··· 105

فروپاشى حيا و غيرت از ميان زنان و مردان!··· 107

«5»

عفّت در راه رفتن

وظايف بانوان··· 111

زن خودنما در دام هوس يك جوان!··· 112

«6»

عفّت در ارتباط و تماس با نامحرم

لزوم جدايى زنان از مردان در روابط اجتماعى··· 116

آسيب هاى مجالس و مراسم دينى مختلط··· 117

پند و هشدار خاندان رسالت عليهم السلام در مورد روابط مردان و...··· 122

ص: 233

نقش شيطان و نفس امّاره هنگام رويارويى با زن نامحرم··· 124

صفات ارزنده زن از ديدگاه اميرالمؤمنين

عليه السلام··· 126

شرح و توضيح كوتاه صفات ارزنده بانوان به فرموده...··· 127

سؤالى منصفانه··· 129

مشاهدات خبرنگار پاكستانى از وضعيت حجاب در مشهد··· 133

كاهش روزافزون ازدواج، نتيجه مصيبت بار اختلاط و ارتباط زنان و مردان··· 135

افزايش نگران كننده طلاق، معلول ارتباط و اختلاط محرم و...··· 137

تاوان تلخ دوستى قبل از ازدواج··· 139

رسوايى و افتضاح روابط آزاد زن و مرد!··· 141

سرنوشت تلخ دختر 12 ساله اى كه از خانه فرار كرد!··· 143

در سوگ عفاف و حجاب: سفرهاى مختلط دختران و پسران!··· 147

وضعيت رسواى دختران كاروان هاى زيارتى!··· 148

«7»

اختلاط با محارم، ناامنى در حريم محرميّت

(153-150)

«8»

تربيت فرزند

لزوم حريم گرفتن و حفظ حجاب دختران خردسال··· 154

ص: 234

معضلِ بلوغ هاى زودرس دختران و پسران··· 155

وظيفه چيست؟··· 161

تعرّض به دخترك معصوم!··· 163

دختركان بدپوشش، شكارِ مردان بيمار دل··· 165

دختركان بد پوشش در معرضِ چشم زخمِ شور چشمان!··· 166

مسئوليت پدر و مادر در برابر كودكان خُردسال··· 166

آسيب پذيرى پسران نوجوان··· 167

چه مقدار به مولايمان امام زمان عليه السلام شباهت داريم؟!!··· 169

«9»

حريم شكنى بانوان در اماكن مذهبى!

ماجرايى كه دلسوزان را بر خود مى لرزاند!··· 172

حريم شكنى زائران، حربه اى بر وجود نازنين امام هشتم عليه السلام!··· 174

جريحه دار شدن قلب نازنين امام هشتم عليه السلام··· 176

عنايت خاصّ امام رضا عليه السلام به زائرين قبر مطهرش··· 177

ثواب زيارت مرقد مطهر امام رضا عليه السلام··· 178

رفتار غيرعفيفانه بعضى از زائرين!··· 180

فروپاشى اخلاق و معنويّت در حريم امام هشتم عليه السلام··· 182

ناهنجارى در شهر امام هشتم عليه السلام و كشور اسلامى!··· 183

ص: 235

«10»

كار و اشتغال، حقّ الهى و شرعى آقايان

پيام يك بانوى مسلمان:··· 186

كار خارج خانه، ظلمى آشكار به بانوان!··· 188

جمع بندى فرمول اشتغال بانوان··· 189

آمار تكان دهنده عوارض ناشى از اشتغال زنان!··· 190

تفكيك و جداسازى جنسى در بعضى از كشورهاى جهان··· 192

ماجراهاى تكان دهنده··· 196

دختر شاغل در دام شيطان··· 198

سوء استفاده از دختران و زنان در محيط كار··· 200

خاطره هاى تلخ در محيط هاى اشتغال بانوان!··· 202

منشى با صداى جذّاب و چهره آراسته و...··· 202

زن جوانى كه قربانى آگهى استخدام شد··· 204

محيط هاى آلوده اشتغال بانوان از نگاه يك روان شناس··· 205

خودى هاى مذهبى!··· 205

فروپاشىِ حيا و نابودى ايمان··· 206

هشدار به آقايان!··· 209

فصل الخطاب··· 211

ص: 236

«11»

آخرين كلام

چه اتفاقى رخ داده؟!··· 212

چه بايد كرد؟!··· 213

ياد مرگ··· 213

چگونگى مرگ براى مؤمن و براى گناهكار··· 215

چهره عزرائيل براى گناهكاران هنگام مرگ··· 215

عالم قبر و برزخ··· 216

تجسّم اعمال در عالم قبر و برزخ··· 218

تجسّم عمل به صورت جوان زيبا و حيوان وحشتناك!··· 219

حديث شريف معراج··· 222

حيف باشد چو تو مرغى اسير قفسى··· 225

بازگشت و توبه··· 226

شفاعت امام زمان عليه السلام··· 228

بازگشت به دنياى پاكى ها··· 229

ص: 237

ساير آثار نويسنده:

1 _ جلد اوّل اين كتاب:

نگاهى به آثارِ مثبتِ حجاب، مجازاتِ ترويجِ بدحجابى، شرح وظايفِ آقايان و بانوان از ديدگاه قرآن و سنّت.

2 _ جلد سوم اين كتاب:

سير تاريخى حجاب در ايران و جهان، تهاجم دشمن، تأثير تيغ دولبه فناورى، ماهواره، تلفن همراه، اينترنت، تلويزيون و ... بر زندگى نوجوانان، جوانان و جامعه اسلامى، راهكار مبارزه با تكنولوژىِ بدون فرهنگ.

3 _ جلد چهارم اين كتاب:

لزوم فراگيرى علم و دانش، بررسى وضعيّتِ مثبت و منفى مراكز تحصيل، آسيب ها و مفاسدِ اخلاقىِ پيش روى جوانان در حوزه هاى آموزشى و لزوم اصلاح و سالم سازىِ سازمانهاى فرهنگى.

4 _ جلد پنجم اين كتاب:

نامه هايى از فرزندان محبّتِ فاطمه زهرا عليها سلام احساسات گرم و پاكِ برخاسته از اعتقاد و عمق و جان نوجوانان دانش آموز در حمايت از عفاف و حجاب و غمِ مظلوميّت و غربتِ اسلام عزيز

ص: 238

يك نمونه از اثرگذارى ارزنده كتاب حجاب:

من دختر دانش آموز 14 ساله هستم. قصد داشتم تحصيلاتم را تا جايى كه امكان داشته باشد، ادامه دهم و شغل آينده ام را هنرپيشه سينما انتخاب كرده بودم.

اما پس از خواندن اين كتاب، وقتى كه فهميدم اسلام مى خواهد منِ دختر مسلمان حجاب كامل داشته باشم و كار بيرون خانه انجام ندهم و در مكان هايى كه بيشتر مردها حضور دارند نباشم و با نامحرمان سر و كار نداشته باشم و حريم خودم را حفظ نمايم و در سنين مناسب ازدواج كنم، نظرم عوض شد.

چون مى توانم به مقدار لازم درس بخوانم و سپس به دور از نگاه هاى نامحرمان با مهريه ى كم وارد زندگى شده و خوشبخت باشم. ما دختران مى توانيم نه پشيمان شويم و نه حسرت بخوريم، فقط كافيه نگاهمان را حفظ كنيم و به هر كسى نگاه نكنيم.

پس از خواندن اين كتاب فهميدم كه اگر به جاى مانتويى بودن، حجاب كامل (جلباب) داشته باشم، از نگاه هاى نامحرمان هوسران درامان خواهم بود.

امّا اولش ناراحت شدم، چون فكر مى كردم دستورات

ص: 239

دين مانع پيشرفت زنان در جامعه است و نمى خواهد ما به وطنمان خدمت كنيم، ولى وقتى كه با دقّت بيشترى مطالب كتاب را خواندم، فهميدم بدون اشتغال در خارج خانه هم مى توانم به ايران عزيز خدمت كنم و باز مى توانم بدون اينكه كوچكترين گناهى انجام دهم به وظايف دينى ام عمل كنم، حتّى بدون خارج شدن غيرضرورى از خانه.

اى كاش اين فرهنگ اصيل دينى در جامعه ما جا بيفتد و از تقليد كشورهاى غربى پرهيز نماييم و من به اين باور رسيدم كه براى اصلاح فرهنگ كشور عزيزمان، اوّل بايد از خودم شروع كنم و من تمام تلاشم را مى نمايم.

اين كتاب ارزشمند و آموزنده براى من و امثال من واقعا لازمه، ممنونم.

مشهد مقدّس - دبيرستان ...

ص . ه . - ش . ى .

ص: 240

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109