بانك جامع اشعار مداحان جلد 4

مشخصات كتاب

سرشناسه:مركز تحقيقات رايانه اي قائميه اصفهان،1390

عنوان و نام پديدآور:بانك جامع اشعار مداحان (جلد 4)/ مهدي سروري (مداح)

مشخصات نشر:اصفهان:مركز تحقيقات رايانه اي قائميه اصفهان ، 1390.

مشخصات ظاهري:نرم افزار تلفن همراه و رايانه

موضوع : حضرت امام حسن (ع)

حضرت امام حسن (ع)

ولادت

1- جنّت نشاني از حرم توست يا حسن

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك مرثيه

قالب تركيب بند

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع از صيام تا قيام 3

تعداد استفاده 0

متن شعر

جنّت نشاني از حرم توست يا حسن

فردوس سائل كرم توست يا حسن

تنها نه آسمان و زمين عالم وجود

در زير سايه ي علم توست يا حسن

عرش خدا مدينه، دل انبيا بقيع

جان شمع روشن حرم توست يا حسن

عالم اگر ثناي تو گويند صبح و شام

تا صبح روز حشر كمِ توست يا حسن

سرتا به پات حسن خداوند سرمد است

آيين_ه ي تم_امْ نم_اي محمّ_د اس_ت

*****

درياي نور در دهنت آفريده اند

آيات وحي در سخنت آفريده اند

سرتا به پات آينه ي حسن كبرياست

در بين پنج تن حسنت آفريده اند

انفاس آسماني عيسي مسيح را

از لحظه هاي دم زدنت آفريده اند

بينايي دو ديده ي يعقوب را درست

از بوي عطر پيراهنت آفريده اند

سرو رياض آرزوي ختم انبيا

باغ بهشت ياسمنت آفريده اند

آيينه ي محمّد و زهرا و حيدري

از هرچه گفته اند و نگفتند برتري

*****

منظومه ي نبوّت و شمس امامتي

الگوي عزّت و شرف و استقامتي

در چارده كريم كه روح كرامتند

مشهورتر به لطف و عطا و كرامتي

با نام تو جحيم شود بوستان گل

تنها به يك نگاه شفيع قيامتي

بي مهر تو تمام عبادات جن و انس

در حشر نيست غير زيان و غرامتي

تا حشر بر رياض جنان ناز مي كنم

گ_ر باشدم شبي به بقيعت اقامتي

دورم اگر ز صحن و سراي بقيع تو

چشمم بوَد به پنجره هاي بقيع تو

*****

هر روز صبح، مرغ دلم ز آشيان خود

پرواز مي كند به هواي

بقيع تو

با آنكه نيست قبه و ايوان حائرش

سبقت برد ز كعبه، صفاي بقيع تو

بوي بهشت مي وزد از خاك زائرت

اي جان عالمي به فداي بقيع تو

پيوسته زائ_ر ح_رمت روح انبياست

بالله قسم حريم تو آغوش كبرياست

*****

تو مظهر خدايي و جان پيمبري

قرآن مصطفي به سر دست حيدري

هم دومين وصيِ رسول مكرمي

هم اولين سلاله ي زهراي اطهري

بايد سرود مدح تو را با زبان وحي

كز وصف جن و انس و ملايك فراتري

حُسن خدا به حُسن تو ديدار مي شود

چون حُسن بي حدود خدا را تو مظهري

هم صبر توست حكم خدا هم قيام تو

در هر دو حال بر همه مولا و رهبري

چون و چرا به كار تو خود كفر ديگر است

چ_ون و چ_را ب_ه ك_ار خداوند اكبر است

*****

اي دين حق به صبر تو پاينده يا حسن

صبرت حديث نهضت آينده يا حسن

صبر تو بود تيغ خداوند در غلاف

صلحت به خصم، ضربه ي كوبنده يا حسن

صلح تو و معاويه؟! باور نمي كنم

دشمن ز كار توست سرافكنده يا حسن

تو خود تمام ديني و او خود تمام كفر

او تيرگي، تو مهر فروزنده يا حسن

تا بود، بود حق به وجود تو پايدار

تا هست، هست دين ز دمت زنده يا حسن

شمشير شير حق همه جا در نيام توست

«ميثم» هم_اره پيرو صلح و قيام توست

*****

2- خورشيد حريم اهل بيت است حسن

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

خورشيد حريم اهل بيت است حسن

مجموع شميم اهل بيت است حسن

امشب تو از او هر آنچه خواهي بطلب

زيرا كه كريم اهل بيت است حسن

3- تبارك ا... در نيمه ي ماه

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك مرثيه

قالب آهنگين

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع از صيام تا قيام 3

تعداد استفاده 0

متن شعر

تبارك ا... در نيمه ي ماه

به روي دست فاطمه دختر احمد

سر زده در ماه خدا ماه محمّد

دسته گل پنج تن آمد

يوسف زهرا حسن آمد

*****

شب سرور است طلوع نور است

غرق شعف خانه حيدر شده امشب

كه حضرت فاطمه مادر شده امشب

دسته گل پنج تن آمد

يوسف زهرا حسن آمد

*****

ماه صيام است روح قيام است

حسن خدا آينه محمّد آمد

ولادت كريم آل احمد آمد

دسته گل پنج تن آمد

يوسف زهرا حسن آمد

*****

شمس ولايت ن_ور ه_دايت

سر زده از دامن صديقه ي كبري

وصي دوم نبي يوسف زهرا

دسته گل پنج تن آمد

يوسف زهرا حسن آمد

*****

سلام احمد سلام حيدر

بر حسن بن علي و بر گل رويش

س_وره «الليل» سواد تار مويش

دسته گل پنج تن آمد

يوسف زهرا حسن آمد

*****

ساقي كوثر جان پيمبر

نخل ولايت ثمرت باد مبارك

فاطمه قرص قمرت باد مبارك

دسته گل پنج تن آمد

يوسف زهرا حسن آمد

*****

خواجه ي لولاك اين گهر پاك

بر علي و به دخترت باد مبارك

عي_د يگان_ه پس_رت باد مبارك

دسته گل پنج تن آمد

يوسف زهرا حسن آمد

*****

4- امشب از بيت كبريا سر زد انوار جلي

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك مرثيه

قالب آهنگين

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع از صيام تا قيام 3

تعداد استفاده 0

متن شعر

امشب از بيت كبريا سر زد انوار جلي

روشن شد بر رخ حسن چشم زهرا و علي

از شعف محشر شد امشب، وجد پيغمبر شد امشب

مرتضي گرديده بابا، فاطمه مادر شد امشب

يا حسن عيدت مبارك(2)

*****

اين حسن حي سرمد است جان عالم به فداش

اين سر تا پا محمد است جان عالم به فداش

شد جهان خلد خلد، يا محمد يا محمد

از بهشت حق تعالي، ميوه ي قلبت خوش آمد

يا حسن عيدت مبارك(2)

*****

اين ماه ختم الانبيا اين ماه ماه خداست

اين شمع جمع اهل بيت رويش مصباح هداست

زاده ي خيرالانام است، رهبر صلح و قيام است

در قعود و در قيامش، بر همه عالم امام است

يا حسن عيدت مبارك(2)

*****

يابن زهرا امام تو مولاي همه اي

مرآت حسن كبريا فرزند فاطمه اي

سيدي رو سوي ما كن، لطفي از بهر خدا كن

تو كريم اهل بيتي، بر همه عيدي عطا كن

يا حسن عيدت مبارك(2)

*****

امشب خورشيد عارضت شد شمع محفل ما

امشب دور مدينه ات گردد مرغ دل ما

اي سر و جانم فدايت، اي دلم صحن و سرايت

بايد امشب يابن زهرا، جان دهم بر رو نمايت

يا حسن عيدت مبارك(2)

*****

5- عيد است و يا نيمه ي ماه رمضان است؟

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك مرثيه

قالب تركيب بند

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع از صيام تا قيام 3

تعداد استفاده 0

متن شعر

عيد است و يا نيمه ي ماه رمضان است؟

از هر دو بگويم كه هم اين است و هم آن است

عيدي كه به ماه رمضان داد تجلي

ماهي كه در آن روي خداوند، عيان است

ريزد دُر مدح حسن از درج دهان ها

يا نام دل انگيز حسن نقل دهان است

قرآن علي در بغل ام ابيهاست

بر خال و خطش چشم محمّد نگران است

اين بضعه ي پيغمبر و اين يوسف زهراست

اين جان جهان جان جهان جان جهان است

در بين امامان به كرامت شده مشهور

يك گوشه ز بيت الكرمش باغ جنان است

سرتا به قدم يكسره روح است چه روحي

روحي است كه بر پيكر توحيد روان است

تا حشر زند از گلوي خون خدا موج

خوني كه به رگ هاي حسن در جريان است

صبرش سپر سينه ي دين بود، وگرنه

هر يك مژه اش تير و دو ابروش كمان است

داند چو پدر در كند از قلعه ي خيبر

آنجا كه عين است چه حاجت به بيان است

با چشم خيالش منگر فوق خيال است

در حق گمانش نشمر فوق گمان است

گر پايه ي قدرش نگري فوق گمان ها

ور مدّت عمرش نگري كلّ زمان است

در خال و خطش هر چه بخوانيد و ببينيد

از بوس_ه ي پيغمب_ر اس_لام نش__ان است

*****

اين ماه رسول است كه از ماه صيامش

پيوسته درود و صلوات است و سلامش

برتر بوَد از منقبت و مدح خلايق

قدر و شرف و عزت و اجلال و مقامش

روشن شده چشم علي از پرتو حسنش

شيرين شده كام نبي از شهد كلامش

هم فوج ملايك همه افتاده به خاكش

هم خيل نبيّين همه خواندند امامش

رضوان اگر از دوستي اش دست بدارد

والله قسم بوي بهشت است حرامش

دشنام شنيدن كرم و لطف نمودن

اين است همان عادت و احسان و مرامش

بر آب بقا ناز كند تا صف محشر

گر خضر گذارد لب خود بر لب جامش

در حسن خداييش ببينيد و ببينيد

خلق خوش جد خوي پدر عصمت مامش

از بس كه حسن در حسن است و همه حُسن است

از سوي خداوند حسن آمده نامش

نبْود عجب آرند اگر دست توسّل

خيل ملك از عرش به مرغ لب بامش

فرياد حسين بن علي داشت سكوتش

شمشير شرر بار علي بود پيامش

بر تربت بي شمع و چراغش بنويسيد

والله قسم صبر حسن بود قيامش

زيباتر و بالاتر از اين است كه هر صبح

يا مهر بخوانند و يا ماه تمامش

بالله نگفتند نگفتند نگفتند

گويند اگر خلق جهان مدح مدامش

من خارم و اوصاف گل از خار نياريد

اي_ن ك_ار ج_ز از خالق دادار نيايد

*****

اين آينه ي حسن خداوند تعالاست

اين پرتو حسن ازل از صبح تجلّاست

اين سوره ي ياسين به روي دامن كوثر

اين مصحف نور است كه بر شانه ي طاهاست

اين نجل علي اشرف اولاد محمّد

اين خوب ترين سلسله ي آدم و حواست

گه سوره ي «واليل» و گهي سوره ي «والشمس»

گه بر سر دست نبي و حيدر و زهراست

در مصحف زيباي رخش سوره ي مريم

در عطر بهشتي نفسش

روح مسيحاست

او مثل علي بر همه ي خلق، امام است

حكمش همه جا حكم خداوند تعالاست

گر جنگ كند، جنگ بوَد بر همه واجب

ور صبر كند، صبر براي همه زيباست

هر نكته كه او گفت خدا گفت خدا گفت

هر امر كه او خواست خدا خواست خدا خواست

هر چند حيات دين، از خون حسين است

با صبر حسن، قامت اسلام بوَد راست

ما پيرو صلح حسن و جنگ حسينيم

امر است ز مولا و اطاعت همه از ماست

گر امر به صلح آيد، يا حكم به نهضت

اسلام همان پيروي از گفته ي مولاست

اين صلح بوَد سخت تر از غزوه ي خيبر

اين صبر همان صبر علي در دل اعداست

يارب تو گواهي كه به هر واقعه ما را

بر دامن اولاد علي دست تولّاست

با خون دل شيعه نوشتند ز آغاز

ديني كه خدا گفته تولّا و تبراست

ياران ولايت هم_ه جا عبد خدايند

آنان كه جدا از حسنينند، جدايند

*****

6- بر وجه حسن شبيه احمد صلوات

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

بر وجه حسن شبيه احمد صلوات

بر كنيه ي او ابا محمد صلوات

بر مادر او زهره ي زهرا تبريك

بر عصمت آن امام سرمد صلوات

7- مه روي تو ، شب موي تو ، گل بوي تو دارد

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع زمزمه هاي ولايت 62

تعداد استفاده 0

متن شعر

مه روي تو ، شب موي تو ، گل بوي تو دارد

گلزار جنان خرمي از روي تو دارد

نرگس كه نظر باز بود در صف گلها

تا چشم تو را ديده نظر سوي تو دارد

8- يا حسن اي حُسن خداوندگار

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك ولادتي

قالب مثنوي

شاعر ناشناس

منبع زمزمه هاي ولايت 62

تعداد استفاده 0

متن شعر

يا حسن اي حُسن خداوندگار

اي گُل خوش رنگ گِل كردگار

اي به زمين داده نشاط و سرور

وي به سما تاج وقار و غرور

اي صلوات همه ي انبياء

بر تو و نامت حسن مجتبي

اي متوسل شده آدم به تو

مدح خداوند دمادم به تو

نوح تو را خواند و ز غرقاب رَست

نام تو را برد و به خشكي نشست

جنت ز انفاس تو بستان شده

نار خليل از تو گلستان شده

نطق كليم از لب پر نور توست

موسي عمران شدن از طور توست

معجز احياي مسيحا تويي

حضرت عيساي مسيحا تويي

دلبري و دلكش و يوسف كُشي

ليلي و مجنون همه را مي كُشي

جنت دستان نبي جاي توست

بوسه ي جبريل به لبهاي توست

گل ، علي و شبنم اين گل تويي

در ارم فاطمه بلبل تويي

همقدمت عرش فرود آمده

كعبه به پيشت به سجود آمده

محمل قنداقه ات از بال حور

پر شده مهد تو ز درّ و بلور

جان به فداي تو و لبخند تو

جام عسل كنج لب قند تو

خنده كن اي گلشن راز علي

اي لب تو مُهر نماز علي

خنده كن و فاطمه را شاد كن

كنج دلش را حسن آباد كن

اي گل گلزار ولا يا حسن

ياسمن ساقه طلا يا حسن

مدح تو گفتن بخدا مشكل است

درّ تو سفتن بخدا مشكل است

ختم تمام سخنان يك كلام

عشق خدايي بخدا والسلام

9- در ماه خدا عيان شده وجه ا...

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي عترت

تعداد استفاده 0

متن شعر

در ماه خدا عيان شده وجه ا...

بر فاطمه و علي گلي داده اله

چون ديد محمد حسنش را فرمود:

لا حول ولا قوه الا با ا...

10- غرق نوره شور و سروره امشب حريم اهل البيت

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع زمزمه هاي ولايت 62

تعداد استفاده 0

متن شعر

غرق نوره شور و سروره امشب حريم اهل البيت

ميدوني چرا؟ ميگه خدا اومده كريم اهل البيت

******

غرق شادي و سرورم، مست باده ي طهورم

آسمونيا ، كهكشونيا ، بياييد زمين تماشا

كه تو دامن پاك فاطمه خورشيد اومده به دنيا

*****

خنده هاش زده شكوفه، نگاهش چقدر رئوفه

يه شكوفه ي لب اين پسر مي كنه بابا رو سر مست

پاي گهوارش تموم فرشته ها مي شكنن سر و دست

*****

از گدا نمي شه خسته، دَرِ خونش و نبسته

پا نمي شم از دَرِ اين خونه جاي ديگه اي نمي رم

اگه دست خالي ردم كنه من بايد برم بميرم

*****

اولين يل و اميره، اون كريم بن كريمه

سبط اكبره عشق حيدره مادرش بهش مي نازه

هر كي نوكر مجتبي بشه تو قيامت سرفرازه

*****

تو مدينه پا مي ذاري، مث بارون بهاري

توي مصر اگه مي ديدن تو رو يوسفو نمي خريدن

صد هزار زليخاي ديوونه دستاشونو مي بريدن

*****

من گداي دوره گردم، كربلاست دواي دردم

يه حاجت دارم سر حاجتاست آخرش ازت مي گيرم

دوست دارم بيام پايين پاي علي اكبرت بميرم

*****

چشاتون دوباره درياس، كي آورده اسم عباس

كربلا مي خواي نينوا مي خواي برو كارت با ابوالفضل

گره دلت حل مشكلت چي مي خواد يه يا ابوالفضل

*****

11- دلي كه ميون سينه ي منه شده عاشق و ...

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع زمزمه هاي ولايت 62

تعداد استفاده 0

متن شعر

كتف حاتم را تو بستي يا حسن

نرخ يوسف را شكستي يا حسن

*****

دلي كه ميون سينه ي منه شده عاشق و تو سينه مي زنه

شبيه كفتر جلد حرمت اسير دست كريم حسنه

سائل هر شب بين راهتم آهوي نشسته در پناهتم

اگه من يه عمريه حسينيم همشو مديون يك نگاهتم

هر چي عشقه بي تو حاشا مي كنم اسمتو رو قلبم املا مي كنم

خودمو وقتي كه يا حسن مي گم تو نگاه فاطمه جا مي كنم

دوست دارم خدا به من بها بده روزيمو با دستاي شما بده

ديگه چيزي كم ندارم اگه كه يه زيارت مدينه پا بده

ياد تو هميشه روح نمازم تو بساط عشق تو دل مي بازم

يه روزي با مهدي زهرا ميام براتو ضريح و گنبد مي سازم

آسمونا همه زير پرمه تاج عشق تو به روي سرمه

همه ي اهل دو عالم بدونيد بدونيد كه فاطمه مادرمه

12- آهاي گرفتارا بيايد درمون هر غم اومده

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

حسن جان مهربونيت منو كشته

حسن جان عاشقت جاش تو بهشته

*****

آهاي گرفتارا بيايد درمون هر غم اومده

گداها جمع بشيد بريم خداي حاتم اومده

پر بكشيد تا همه از فاطمه عيدي بگيريم

كبوتر بقيع بشيم كنار آقا بميريم

دوباره پيغمبر اومد وقتي كه آقا اومدي

مي گن كه راه بند ميومد وقتي نقاب نمي زدي

چشم تموم سائلا به يك نگاهت اسيره

يك نفر از در خونت بدون حاجت نمي ره

يه شب تو خواب مسافر كوي امام حسن شدم

غربت آقا رو ديدم سر به بيابونا زدم

جونمو قربون مي كنم براتو مرقد مي سازم

مثال امام رضا برات ضريح و گنبد مي سازم

واست سرم واست دلم واست تموم زندگيم

خدا خودش خوب مي دونه بي تو حرمه زندگيم

13- من كه شدم خراب اون ، ميخونه ي اربابمون

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع زمزمه هاي ولايت 54

تعداد استفاده 0

متن شعر

من كه شدم خراب اون ، ميخونه ي اربابمون

به سيم آخر مي زنم ، تو نيمه ي ماه رمضون

ندارم غير تو دلبري تو دنيا

مي ذارم سر روي پاي عشق زهرا

*****

مني كه سر مستم دل به حسن بستم

دار و ندارم امام حسن ، باغ و بهارم امام حسن

*****

كف بزنيد آي عاشقا ، خداي احساس اومده

برادر مهربون ، حسين و عباس اومده

مني كه يه عمريم مست ابوالفضل

مي گيرم عيديمو از دست ابوالفضل

مني كه سر مستم دل به حسن بستم

دار و ندارم امام حسن ، باغ و بهارم امام حسن

*****

خدا با عشق مجتبي عشقشو اظهار مي كنه

علي با بوسه از لبش روزه شو افطار مي كنه

ز جنت ملك ميگه تبارك ا...

به چشماش زهرا مي گه هزار ماشا ا...

مني كه سر مستم دل به حسن بستم

دار و ندارم امام حسن ، باغ و بهارم امام حسن

*****

14- سند قلبم و يكجا مي زنم بنام دلبر

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك غديريه

قالب فولكوريك

شاعر مهربان مسعود

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

سند قلبم و يكجا مي زنم بنام دلبر

روي قلبم مي نويسم وقف بچه هاي حيدر

توي قلب كوچيك من يه حسنيّه مي سازم

اسم زيباي حسن رو رو ديوارش مي نويسم

قلب كوچيكم و دربست به حسن اجاره دادم

يه اتاقاي دلم رو وقف قاسمش نمودم

اگه تنهايي و بيكس اگه دلربا نداري

اگه راهي تو ميون جمع عاقلا نداري

بهتره دامن عشق سبط اكبر و بگيري

اونقده بگو حسن جان تا كه جون بدي بميري

المثناي پيمبر سبط اكبر گل زهراست

عالمي براش مي ميره بسكه زيبا و مصفاست

وقتي با حسن رفيقي ديگه هيچي كم نداري

اگه تنها باشي بازم بخدا كه كم مياري

15- اي گل پاك فاطمه يا حسن يا حسن

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي گل پاك فاطمه ياحسن ياحسن

چشم و چراغ ما همه يا حسن ياحسن

عيد ولادت حسن آمده

مقدم عشق بوالحسن آمده

اي جانم : حسن جان ، جانانم : حسن جان

اي دينم : حسن جان ، ايمانم: حسن جان

يا مولا حسن جان (4)

**************

در شب ميلاد تو من مست و ديوانه ام

به گرد شمع روي تو مثل پروانه ام

نور دو چشمان همه آمده

عشق علي و فاطمه آمده

اي روحم ، ريحانم ، اي دينم ، ايمانم

يا مولا حسن جان (4)

**************

تو شور مستي مني جان من فدايت

تو همه هستي من و كرده دل هوايت

عاشق و شيداي حسن منم من

خاك كف پاي حسن منم من

يا مولا حسن جان (4)

**************

تويي كريم اهل بيت من گداي درت

مكن ردم مكن ردم به حق مادرت

عاشق سر زنده و مست توأم

نوكر نالايق و پست توأم

اي دينم ، آئينم ، اي هستم ، آئينم

يا مولا حسن جان (4)

**************

توئي به زندگانيم همه حاصلم

نشسته عكس روي تو روي قاب دلم

چه مي شود دعايم از سوز سينه كني

چه مي شود كه دعوتم به مدينه كني

عاشق و شيداي حسن منم من

خاك كف پاي حسن منم من

اي جانم ، جانانم ، اي دينم ، قرآنم

يا مولا حسن جان (4)

**************

16- باروني از ستاره ، رو عاشقا مي باره

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك نوحه سنگين جديد

قالب آهنگين

شاعر عبدالكريمي مهدي

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

باروني از ستاره ، رو عاشقا مي باره

شهر مدينه گويا ، مهمون تازه داره

غم از دلم پريده ، تا صورتش رو ديده

همه بگيد ماشا ا... ، خدا چي آفريده

سحر پيغام وصل دلبر اومد

دلاي عاشق از حسرت در اومد

ملائك كف زنان گرم ترانه

كه سبط اكبر پيغمبر آمد

حسن حسن يا مولا(4)

*****

عرش خدا مصفاست ، توي مدينه غوغاست

دستا همه بسوي ، كريم آل طاهاست

خدا خودش ميدونه ، اين آقا مهربونه

كسي نيومد اينجا ، كه بي نصيب بمونه

همه ذرات هستي خاك پاشن

همه پيغمبرامون مبتلاشن

عزيز جان زهرا و عليه

تموم عالم و آدم گداشن

حسن حسن يا مولا(4)

*****

كرامتش يه دنياست ، خيلي كريم و آقاست

توي صف گداهاش ، حاتم طايي پيداست

خودش كه نور عينه ، دلبر عالمينه

اما شبيه ماها (اونم مث شماها) ، خاطر خواه حسينه

هزار تا يوسفم ابروش نمي شه

همه عالم يه تار موش نمي شه

زده آتيش به دلهاي ديوونه

كه هرگز تا ابد خاموش نمي شه

حسن حسن يا مولا(4)

*****

17- تو نيمه ي ماه رمضون ماه شب چارده اومده

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك نوحه سنگين جديد

قالب آهنگين

شاعر عبدالكريمي مهدي

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

تو نيمه ي ماه رمضون ماه شب چارده اومده

خورشيد تو آفتابي نشو كه خورشيد زهرا سر زده

بيايد كه امشب تا سحر احيا بگيريم

تا اذون صبح دستا رو بالا بگيريم

چشمامون از گريه تر ، قرآنا بر روي سر ، دلا همه منتظَر

سرود اهل سما ، تو خونه ي مرتضي ، يا حسن مجتبي

حسن كريم آل ا...(3)

*****

اين داداش بزرگتر حضرت اربابمونه

مثل داداشش ابوالفضل عموي صاحب زمونه

يوسف اگه خوشكله بياد تا كه رو كنه

هزار تا حاتم خاك رهش رو جارو كنه

قامت رعنا داره ، صورت زيبا داره ، هزار ماشا ا... داره

اين حسن مجتباست ، اين پسر مرتضاست ، كريم آل عباست

حسن كريم آل ا...(3)

*****

مثل يه يا كريم رو خاك حريمت نيگام كن

تو كه كريمي آقا جون دونه بريز و دعام كن

به زودي زود كاشكي مي شد نينوا باشم

شباي قدر ماه رمضون كربلا باشم

تو سفره دار دلي ، تو حل هر مشكلي ، تو نقل هر محفلي

منو ببر كربلا ، منو ببر خيمه گاه ، ديدن ايوون طلا

حسن كريم آل ا...(3)

*****

18- روزه دارم من و افطارم از آن لعل لب است

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

روزه دارم من و افطارم از آن لعل لب است

آري افطار رطب در رمضان مستحب است

روز ماه رمضان زلف ميفشان كه فقيه

بخورد روزه ي خود را به گمانش كه شب است

*****

بنگر به مرتضي كه در اين ماه روزه را

با بوسه از لب حسن افطار مي كند

19- امشب اي ماه الهي آفتاب آورده اي

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك مرثيه

قالب قصيده

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع نخل ميثم 3

تعداد استفاده 0

متن شعر

امشب اي ماه الهي آفتاب آورده اي

اختري تابان ز برج بوتراب آورده اي

گلبن سبز ولايت را گلاب آورده اي

يا كه از بحر نبوت درّ ناب آورده اي

شادي و وجد سرور بي حساب آورده اي

پاي تا سر احمد ختمي مآب آورده اي

كوثر طاها دلت روشن تبارك زاده اي

اين مبارك ماه را ماه مبارك زاده اي

*****

ملك هستي غرق در انوار پا تا سر شده

جلوه گر در ماه حق ماهي خدا منظر شده

روشن از خورشيد حُسنش چشم پيغمبر شده

پاي تا سر غرق شادي و شعف حيدر شده

بر همه معلوم سرّ سوره ي كوثر شده

يا محمد يا محمد دخترت مادر شده

عزت و مجد و جلال كبريايي را ببين

در گل روي حسن حُسن خدايي را ببين

*****

مي توان ديدن جمال غيب را در اين جمال

مي توان خواندش چو ذات بي مثالش بي مثال

صاحبان عقل مات اين جمال و اين جلال

عارفان دهر محو اين صفات و اين كمال

كبريا وجه و علي آئين و احمد خط و خال

كرده بيت وحي را يكباره غرق شور و حال

گاه حيدر داردش چون كعبه ي جان در بغل

گه محمد گيردش مانند قرآن در بغل

*****

حُسن ها بر گرد شمع عارضش پروانه اي

خلدها از بوستان طلعتش ريحانه اي

حلم ها در پيش حلم حضرتش افسانه اي

قدسيان در آستان قدس او بيگانه اي

اختران هر يك به بحر رحمتش دردانه اي

آسمان از كوثر احسان او پيمانه اي

ماه كنعان ولايت يوسف زهراست اين

اولين فرزند حيدر دومين مولاست اين

*****

دامن ماه صيام امشب دهد بوي حسن

آسمان ها

سجده آوردند در كوي حسن

مهر ، خود را كرده گم در پرتو روي حسن

ماه زيبايي گرفت از حُسن دلجوي حسن

سوره ي والليل خود را بسته بر موي حسن

آيه ي والشمس گرديده ثناگوي حسن

ابر لطف و رحمتش بر خلق بارد بيشتر

آنچه خوبان سر به سر دارند دارد بيشتر

*****

اين كريم اهلبيت اين مظهر لطف خداست

اين امام دوم اين اول عزيز مصطفاست

اين فروغ سوم اين چارم نفر زاهل كساست

اين گرامي وارث صبر علي مرتضاست

اين به صُلحش فُلك سرگردان دين را ناخداست

اين صراط ا... اعظم اين امام مجتباست

هم سپهري ها زعيم اهلبيتش خوانده اند

هم زميني ها كريم اهلبيتش خوانده اند

*****

روح اهل خلد و ريحان بهشت است اين پسر

بلكه طاووس گلستان بهشت است اين پسر

سرو خوشرفتار بستان بهشت است اين پسر

جان آل ا... و جانان بهشت است اين پسر

آفتاب صبح ايوان بهشت است اين پسر

سيد جمع جوانان بهشت است اين پسر

اي تمام شيعيان اين است مولاي شما

اي جوانان بهشت اين است آقاي شما

*****

سرّ دشمن بر ملا گرديد با صبر حسن

جاودان دين خدا گرديد با صبر حسن

حق ز باطل ها جدا گرديد با صبر حسن

هستي دشمن فنا گرديد با صبر حسن

نهضت عترت بپا گرديد با صبر حسن

كربلا كرببلا گرديد با صبر حسن

دين اسير انزوا مي شد اگر صلحش نبود

دست دشمن باز وا مي شد اگر صلحش نبود

*****

اي خط و خالت همه آيت در آيت يا حسن

اي سپهر وحي را شمس ولايت يا حسن

اي كلامت خلق را نور هدايت يا حسن

اي خروشان بحر موّاج عنايت يا حسن

اي يم جود ، اي كريم بي نهايت يا حسن

اي جهانت جمله در ظلّ حمايت يا حسن

يابن زهرا من نمي گويم ثناگوي توأم

تو كريم عالمي من

سائل كوي توأم

*****

سينه هاي سوخته شمع شب تار توأند

طايران سدره صبح و شام زوّار توأند

عرشيان در عرش اعلي هم گرفتار توأند

آسمانها غرق در درياي انوار توأند

ماهرويان ذره اي از مهر رخسار توأند

شهرياران برده هاي كوي و بازار توأند

مهر تو هم بحر ما ، هم فلك ما ، هم نوح ماست

تربت بي زائرت بيت الحرام روح ماست

*****

تو ز وصف عرشيان و فرشيان بالاتري

تو نبي را جان شيرين تو خدا را مظهري

تو كتاب ا... روي سينه ي پيغمبري

تو علي مرتضايي تو بتول اطهري

تو امام مجتبي چشم و چراغ حيدري

تو كريم عترتي تو دست لطف داوري

جود ، سائل ، عفو ، مرهون و كرم مهمان توست

چشم «ميثم» در دو دنيا بر تو و احسان توست

20- من كيم حجت حق واقف سرّ و علنم

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك مرثيه

قالب قصيده

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع نخل ميثم 3

تعداد استفاده 0

متن شعر

من كيم حجت حق واقف سرّ و علنم

من كيم وجه خدا آينه ي ذوالمننم

من كيم شمع فروزنده ي هر انجمنم

من كيم چشم و چراغ نبي مؤتمنم

من كيم فاطمه را باغ گل ياسمنم

من كريم دو جهان يوسف زهرا حسنم

*****

من كيم نخل اميد نبوي را ثمرم

من كيم بحر كمال نبوي را گهرم

من كيم فاطمه را ميوه ي قلبم ، پسرم

من كيم آنكه ز وصف همگان خوبترم

من كيم آنكه نبي بوسه زده بر دهنم

من كريم دو جهان يوسف زهرا حسنم

*****

من كيم آنكه سر دوش نبي جاي من است

جلوه ي حُسن خدا در رخ زيباي من است

سرمه ي چشم ملك خاك كف پاي من است

دست تقدير خدا دست تواناي من است

هست چون شير خدا بازوي خيبر شكنم

من كريم دو جهان يوسف زهرا حسنم

*****

نغمه ي وحي سرودي به ثناخواني من

ماهِ ماهِ رمضان صورت نوراني من

روزه داران همه در محفل مهماني من

جاي گلبوسه ي زهراست به پيشاني من

سومين نور و چهارم نفر از پنج تنم

من كريم دو جهان يوسف زهرا حسنم

*****

مصطفي عاشق سرو قد و بالاي من است

جاوادن دين وي از همت والاي من است

آفرينش همه جا غرق تجلاي من است

روح اين روزه ي سي روزه تولاي من است

حج منم ، قبله منم ، حجر منم ، كعبه منم

من كريم دو جهان يوسف زهرا حسنم

*****

مرغ شب منتظر زمزمه ي يارب من

رمضان تشنه ولي تشنه ي لعل لب من

آسمان و شب و مه محو نماز شب من

بهترين خلق خدا مادر و جد و أب

من

بلكه خود سيد خوبان زمين و زمنم

من كريم دو جهان يوسف زهرا حسنم

*****

من كيم آنكه ز اسرار خدا اگاهم

من كيم فاطمه اجلال و محمد جاهم

من كيم در بغل شمس ولايت ماهم

من كيم زينت آغوش رسول اللهم

من كيم آنكه بود وحي الهي سخنم

من كريم دو جهان يوسف زهرا حسنم

*****

مظهر حُسن خدا عزّوجل كيست منم

معني حي علي خير العمل كيست منم

دومين آينه ي حُسن ازل كيست منم

فاتح و صف شكن جنگ جمل كيست منم

كرده اعجاز علي بازوي دشمن شكنم

من كريم دو جهان يوسف زهرا حسنم

*****

مهر من روز ازل واسطه ي نعمت هاست

راه من راهنماي همه ي ملت هاست

دست من رزق رسان همه ي امت هاست

صلح من زير بناي همه ي نهضت هاست

كس نشد با خبر از ساختن و سوختنم

من كريم دو جهان يوسف زهرا حسنم

*****

من كيم روح رياحين گلستان بهشت

من كيم خوبترين لاله ي بستان بهشت

من كيم آنكه بود در نفسم جان بهشت

من كيم سيد و مولاي جوانان بهشت

من بهشت نبي و فاطمه و بوالحسنم

من كريم دو جهان يوسف زهرا حسنم

*****

حلم من دين خدا را به خدا احيا كرد

صبر من فتنه گران را همه جا رسوا كرد

آه من تير شد و در دل دشمن جا كرد

صلح من مشت معاويّه ي دون را وا كرد

حق همين بود كه خود واقف سرّ و علنم

من كريم دو جهان يوسف زهرا حسنم

*****

من كه چون شمع شدم آب امامت كردم

من كه در پاسخ دشنام كرامت كردم

من كه در شهر ، غريبانه اقامت كردم

همه ديدند كه با صبر قيامت كردم

بشنويد از لب «ميثم» كه غريب وطنم

من كريم دو جهان يوسف زهرا حسنم

*****

21- رمضان بهشت خدا شده ز گل جمال تو يا حسن

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك مرثيه

قالب

قصيده

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع نخل ميثم 3

تعداد استفاده 0

متن شعر

رمضان بهشت خدا شده ز گل جمال تو يا حسن

مه نيمه اختر كوچك و مه نو هلال تو يا حسن

يم علم و حكمت و معرفت نمي از كمال تو يا حسن

دل دشمنان تو را برد نبوي خصال تو يا حسن

صفحات و متن كتاب حق رخ و خط و خال تو يا حسن

به خدا رسيده ز بندگي طيران بال تو يا حسن

*****

تو چراغ بزم وصال حق تو بهار خلد مخلدي

تو خداي حُسن و ملاحتي تو يگانه عبد مؤيدي

تو به جسم ، جان كتاب حق ، تو به روح ، روح مجردي

تو كمال كل كمال ها ، تو جمال خالق سرمدي

تو علي تو حسن تو حسين يا كه محمدي

كه عيان جلالت پنج تن بود از جلال تو يا حسن

*****

تو محيط عالم حكمتي تو مه سپهر امامتي

تو زمامدار مشيتي تو امام صبر و شهامتي

تو مه سپهر ولايتي تو تمام جود و كرامتي

تو خداي را رخ و جلوه اي تو رسول را قد و قامتي

تو پناه خلق دو عالمي تو شفيع روز قيامتي

نه عجب كه عفو كند خدا ، همه را به خال تو يا حسن

*****

نه عجب كه فخر كند خدا ، به ملك ز شوق عبادتت

نه عجب كه غنچه به صبحدم ، شكفد به عرض ارادتت

همه انبياء شده معترف به جلال و مجد و سيادتت

ز طلوع صبح ، خجسته تر ، شب جانفزاي ولادتت

من و لطف و جود و عطاي تو ، كه كرم بود همه عادتت

به عطا و حلم و كرم كسي نبود مثال تو يا حسن

*****

به تمام دين

خدا قسم ، كه تمام دين خدا تويي

به بهشت و ارض و سما قسم كه بهشت و ارض و سما تويي

به مقام و سعي و صفا قسم كه مقام و سعي و صفا تويي

به قيام و صبر و رضا قسم كه قيام و صبر و رضا تويي

به دعا و روح دعا قسم كه دعا و روح دعا تويي

شده اقتدار ستمگران همه پايمال تو يا حسن

*****

ولي خدا ثمر نبي گهر علي دُرِ فاطمه

نگهت مسيح و مسيح جان نفست شفاي دل همه

دهن تو چشمه ي معرفت سخن تو آيت محكمه

همه را به عشق تو هاي و هو همه را به ذكر تو زمزمه

به محبت تو مرا بود ، ز شرار نار چه واهمه

كه بهشت لطف خدا شده ، دلم از خصال تو يا حسن

*****

تو سجود من تو ركوع من تو سلام من تو نماز من

تو مطاف من تو طواف من تو عراق من تو حجاز من

تو شرار سوز و گداز من تو بهار گلبن راز من

تو سرور من تو نواي من چه به سوز من چه به ساز من

نبود قسم به ولايتت به گل بهشت نياز من

اگرم به دست ، جوانه اي رسد از نهال تو يا حسن

*****

هله اي تكلم قدسيان شب و روز نقل روايتت

صفحات مصحف جان پُر از سُوَرِ لطيف حكايتت

به محبتت به مودتت به كرامتت به عنايتت

كه بود نگاه توسلم به چراغ راه هدايتت

بخدا قسم خجلم ز تو كه به ادعاي ولايتت

به زبان محب تو بوده ام به عمل ملال تو يا حسن

*****

منم آنكه با همه زشتيم سر خود به خاك تو سوده ام

چو دو چشم خويش گشوده ام به محبت تو گشوده ام

دل

خلق را به فضائل و به مناقب تو ربوده ام

به علي قسم به نبي قسم به خدا محب تو بوده ام

به ولاي تو به ثناي تو غزل و قصيده سروده ام

ز تو گفته ام ز تو خوانده ام به زبان حال تو يا حسن

*****

22- ماهي تو كه بر بام شكوه آمده است

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

ماهي تو كه بر بام شكوه آمده است

آيينه ز دستت به ستوه آمده است

خورشيد اگر گرم تماشاي تو نيست

دلگير مشو ز پشت كوه آمده است

23- بر ماه تمام ماه رحمت صلوات

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

بر ماه تمام ماه رحمت صلوات

بر نور جمال حُسن و حكمت صلوات

در سفره ي ماه رمضان فيض حَسن

بخشيده به عرش و فرش ، نعمت ، صلوات

24- ولي خدا، ثمر نبي، گُهر علي، دُرِ فاطمه

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك ولادتي

قالب بحر طويل

شاعر ناشناس

منبع زمزمه هاي ولايت 62

تعداد استفاده 0

متن شعر

ولي خدا، ثمر نبي، گُهر علي، دُرِ فاطمه، نگهت مسيح و مسيح جان، نفست شفاي دل همه، دهن تو چشمه ي معرفت، سخن تو آيت محكمه، همه را به عشق تو هاي و هو، همه را به ذكر تو زمزمه، به محبت تو مرا بود ز شرار نار چه واهمه، كه بهشت لطف خدا شده، دلم از خصال تو يا حسن

تو سجود من، تو ركوع من، تو سلام من، تو نماز من، تو مطاف من، تو طواف من، تو عراق من، تو حجاز من، تو شرار سوز و گداز من، تو بهار گلبن راز من، نبود قسم به ولايتت، به گل بهشت، نياز من، اگر رسدم به دست جوانه اي، رسد از نهال تو يا حسن

به تمام دين خدا قسم كه تمام دين خدا تويي، به بهشت و ارض و سما قسم، كه بهشت ارض و سما تويي، به مقام و سعي و صفا قسم، كه مقام و سعي و صفا تويي، به قيام و صبر و رضا قسم، كه قيام صبر و رضا تويي، به دعا و روح دعا قسم كه دعا و روح دعا تويي، شده اقتدار ستمگران همه پايمال تو يا حسن

منم آنكه با همه زشتيم، سر خود به خاك تو سوده ام، چو دو چشم خويش گشوده ام، به محبت تو گشوده ام، دل خلق را به فضائل و به مناقب تو ربوده ام، به علي قسم به نبي قسم، به خدا محب

تو بوده ام، ز تو گفته ام، ز تو خوانده ام، به زبان حال تو يا حسن

مرغ پريده ي دلم خدا خدا كند، گرد مدينه گردد و تو را تو را صدا كند، بلكه خدا به مقدمت مرا مرا فدا كند، نمي شوم نمي شوم از تو دمي جدا حسن كريم آل فاطمه امام مجتبي حسن

25- روزگاري بود در اين كهكشان

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك ولادتي

قالب قصيده

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

روزگاري بود در اين كهكشان

خانه اي ساده به زير آسمان

اهل خانه مهربان مهربان

خانه دار خانه بانوئي جوان

بانوئي كه زندگيش ساده بود

دل به فردي آسماني داده بود

*****

آسماني بودن و روي زمين

خانه ي زيبايشان خلد برين

خانه بر انگشتر عالم نگين

فرش زيبايش پر روح الامين

جاروي اين فرش زيبا نور بود

رشته هايش گيسوان حور بود

*****

خشت خشت خانه را چيده خليل

آب چاهش مي رسد از سلسبيل

هر چه از زيبائيش گويم كم است

قبله ي عشق رسول اكرم است

*****

اين سراي وحي پر احساس بود

سايه بانش شاخه هاي ياس بود

زير سقفش بانوئي حساس بود

گوشه اي مشغول با دستاس بود

دسته ي دستاس مي گرداند او

چهار قل بهر علي مي خواند او

*****

زندگي اين دو در عالم تك است

وسعتش بي حد اگر چه كوچك است

چشمشان در انتظار كودك است

حيف عمر زدگاني اندك است

نُه بهار جاودانه زيستند

عاشقانه عاشقانه زيستند

*****

عشق را با عشق حق بشناختند

در تنور عشق هم بگداختند

دل به فرزندي كه آمد باختند

مهد نازي را برايش ساختند

روي اين گهواره گل پاشيده شد

طفل زيبايش حسن ناميده شد

*****

در شبي نوراني و زيبا و صاف

كعبه آمد در حريمي از عفاف

خانه ي زهراي اطهر شد مطاف

دور گهواره ملائك در طواف

حق اگر بر سيم آخر مي زند

بر لب اين طفل ساغر مي زند

*****

پرده هاي حُسن را وا مي كند

حُسن خود را او هويدا مي كند

تا نگه بر طفل زيبا مي كند

چهره ي خود را تماشا مي كند

اين پسر از پاي تا سر از خداست

خلق و خويش مثل ختم الانبياست

*****

اولين فرزند شاه اولياست

يوسف زهرا امام مجتبي است

*****

حُسن را حُسنش

ضمانت مي كند

حُسن او يوسف ملامت مي كند

قدو بالايش قيامت مي كند

محشر است وقتي كرامت مي كند

آمد او اندر حريم اهل بيت

شد ملقب بر كريم اهل بيت

26- رمضان سفره ي مهماني مخصوص خداوند ...

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك مرثيه

قالب بحر طويل

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع از صيام تا قيام

تعداد استفاده 0

متن شعر

رمضان سفره ي مهماني مخصوص خداوند ودود است، مه رحمت و جود است، مه ذكر و صلات است و ركوع است و سجود است و سلام است و درود است، تعالي الّه از اين فيض كه در نيمه ي اين ماه دل افروزِ خداوند تعالي، شده در دامن زهرا، مه تابان محمد متجلّا، كه دميده است فروغش به دل اهل تولّا، سر دست علي و فاطمه و شانه ي مولا، مه هر انجمن است اين، ولي ذوالمنن است اين، به نبي جان و تن است اين، به علي ياسمن است اين، حسن است اين، حسن است اين، كه در اين ماه خدا، ماه خدا بوسه زند بر سر و رويش، همه محو گل رخسار نكويش، همه دلداده ي خويش، همه آواره ي كويش، همه را ديده به سويش، همه ديدند به رخسار خدا منظر او روي خدا را

*****

شب شور و شعف اهل تولّا شده امشب، كه عيان وجه خداوند تعالي شده امشب، همه عالم چو دل آل علي غرق تجلا شده امشب، كه ز هم غنچه ي نو رسته ي زهرا و علي وا شده امشب، گهر بحر شرف فاطمه شد مادر و مولاي دو عالم علي بابا شده امشب، پسري داده خدايش چه پسر، نام حسن روي حسن موي حسن خُلق حسن خوي حسن، بلكه سزاوار بود تا كه بخوانند حسن در حسنش، لحظه به لحظه صلوات از طرف خلق و خدا يكسره بر

جان و تنش، وحي الهي سخنش، بوسه گه ختم رسل لعل لبان و دهنش، باد فدا جان هزاران چو منش، بلكه دو صد انجمنش، كيست حسن مظهر حُسن ازلي، هستي زهرا و علي، جان جهان، حصن امان، فخر زمان، روح و روان، سرّ نهان، نور عيان، بلكه به هر عصر و زمان برده دل اهل ولا را

*****

مه و مهر و فلك و ارض و سما، حور و ملك، جن و بشر، در شب ميلاد حسن جشن گرفتند، كه امشب شب بسيار عظيم است، همانا شب ميلاد كريم ابن كريم است، رخش سوره ي نور است و قدش نخله ي طور است و سراپاش زبور است و نگه دوخته بر طلعت زيباي محمد، نگه ختم رسل نيز به ماه رخ آن حجت سرمد، همه احمد، همه حيدر، همه زهراي مطهّر، عجبا يوسف صديق كجايي كه كنارش بنشيني و ز گلزار رخش با نگه دم به دمت لاله بچيني، به لبش جاي گل بوسه ي پيغمبر اسلام ببيني و شوي يكسره ماتش، بستان فيض ز خُلق حسن و حُسن صفاتش، بفرست از سوي كنعان به قد و قامت و رخسار دل آرا صلواتش، عجبي نيست اگر ذات خداوند تبارك و تعالي به همه خلق دهد مژده ي آزادي از آتش، كه ببخشد همه را بر گل رويش نه، به يك تار ز مويش نه، به يك گردش چشمش گنه و جرم و خطا را

*****

عجبا ختم رسل خواجه ي لولاك، نهاده است جبين را به روي خاك و از اين سجده ي طولاني اش افتاده به حيرت همه افلاك، گمانم كه حسن باز سوار است به دوشش، به

خدا اي همه ي امت اسلام ببينيد حسن كيست كه بعد از پدر و مادر و جدش به جلال و ادب و حلم نظيرش به جهان نيست، يكي مرد عرب آمده از شام، ز كف باخته آرام و به زشتي برد از آن گهر بحر شرف نام، به تندي و به دشنام، به پاسخ گل لبخند گرامي پسر فاطمه شد باز، كه اي دوست چرا خشم گرفتي و غم خويش نگفتي، تو اگر خانه نداري به سوي خانه ي ما آي، گرت قرض بود قرض تو سازيم ادا، گر ز كسي ديده اي آزار بگو تا كه بگيريم رهش را، چه شده، كيست كه رنجانده در اين گردش ايام شما را؟

*****

مرد شامي كه چنين ديد بدان آتش قهر و غضب و كينه و خشمش، رخش از شرم گل انداخت به يكباره عرق ريخت به پيشاني و بر چهره روان اشك خجالت شد و چشمش به ادب گفت كه اي جان دو عالم به فدايت، زهي از خُلق خوش و حلم رسول دو سرايت، به كريميت قسم اذن بده تا كه بيفتم به روي خاك، زنم بوسه به پايت، منم و مدح و ثنايت، منم و ذكر و دعايت، منم و مِهر و ولايت، تو بزرگي تو كريمي تو همان خُلق عظيمي تو همان مظهر آيات خداوند رحيمي، تو شه عرش مقامي تو امامي تو امامي، تو همان فيض مدامي تو دعايي تو سلامي تو سجودي تو قيامي تو به خُلق و صفت و حلم رسولي، تو گل دامن زهراي بتولي، حسن بن علي امروز تو بردي ز كرامت دل ما را

*****

پسر فاطمه اي دم به

دم از خلق خداوند سلامت، پدر و مادر و ابناء و تبارم به فداي پدر و مادر و ابناء و تبارت، زهي از عزت و جاه و شرف و عز و وقارت، به خدا دين خدا تا ابد الدهر بود در گرو صبر و قرارت، كه بود صلح تو بنيادگر نهضت خونين حسيني، نه مگر جد تو فرمود حسين و حسنم چه، بنشينند و چه خيزند چه در صلح چه در جنگ امامند، تو توحيد تمامي و تو در صلح و تو در جنگ امامي وَ كلامت همه نور است و پيامت همه شور است، خطا از تو به دور است، هر آن كس كه تمرّد كند از حكم تو او خصم خداوند غفور است، نه بيناست كه كور است، نپيموده به جز راه خطا را

*****

امامان همه مولا و كريمند، ولي نام تو در بين امامان شده مشهور، كرم تا ابد الدهر رهين كرم توست، كرامت همه شب سائل باب الحرم توست، سخاوت نمي از موج يم توست، شرف سايه نشين علم توست، تويي آنكه بزرگي همه خاك قدم توست، مسيح دل بيمار همه فيض دم توست، ثناگوي تو خود ذات الهي است ثناي همه ي خلق كم توست، زهي از جاه رفيعت، ملك العرش مطيعت، رخ خورشيد به خاك ره زوار بقيعت، به تو و رحمت و جود و كرم و فيض وسيعت، دل من پر زده در سينه و پرواز كند سوي مدينه، كرمي اي كه شما را به كرم نيست قرينه، كه دهي راه به سوي حرم چار امامم، تويي اي يوسف كنعان ولايت، ولي و صاحب و مولا و امامم، بطلب

در حرمت «ميثم» افتاده ز پا را

*****

27- جلوه گر طلعت ذوالمنن آمد

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك مرثيه

قالب آهنگين

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع از صيام تا قيام

تعداد استفاده 0

متن شعر

جلوه گر طلعت ذوالمنن آمد

ماه ماه مبارك حسن آمد

يوسف زهرا، حجت يكتا

زاده ي طاها، بر همه مولا

خوش آمدي خوش آمدي اي گل زهرا

*****

تو چراغ بهشت رمضاني

تو امام تمام انس و جاني

كريم عترت، روح محبت

جان مودّت، شافع امت

خوش آمدي خوش آمدي اي گل زهرا

*****

خط و خال تو سوره ي تبارك

گشته دور سرت ماه مبارك

نور يقينم، سر مبينم

يار و معينم، تمام دينم

خوش آمدي خوش آمدي اي گل زهرا

*****

رمضان سفره ي مهماني تو

جان روزه داران قرباني تو

مُهر صيامم، بر تو سلامم

خيرالانامم، ذكر مدامم

خوش آمدي خوش آمدي اي گل زهرا

*****

قبله گاه مراد همه اي تو

پسر اول فاطمه اي تو

حج و زكاتم، صوم و صلاتم

خضر حياتم، خلد و مماتم

خوش آمدي خوش آمدي اي گل زهرا

*****

تو يگانه كريم اهل بيتي

تو پناه و زعيم اهل بيتي

بحر عنايت، منم گدايت

مست ولايت، جان به فدايت

خوش آمدي خوش آمدي اي گل زهرا

*****

28- اي جان محمد، جانان محمد، قرآن محمد

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك مرثيه

قالب آهنگين

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع از صيام تا قيام

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي جان محمد، جانان محمد، قرآن محمد

نور دل اب الحسن ميلادت مبارك

يوسف زهرا يا حسن ميلادت مبارك

يا امام مجتبي خوش آمدي(2)

*****

نجل حيدري تو، سبط اكبري تو، حق را محوري تو

خلق زمين و آسمان سائل هر شب تو

ختم رسل بوسه زند بر دهن و لب تو

يا امام مجتبي خوش آمدي(2)

*****

اي سرو چمن ها، شمع انجمن ها، در مدحت سخن ها

هستي ما ولاي تو ميلادت مبارك

جان جهان فداي تو ميلادت مبارك

يا امام مجتبي خوش آمدي(2)

*****

اي كار مدامت، احسان و كرامت، تا صبح قيامت

كريم آل فاطمه ميلادت مبارك

روشني چشم همه ميلادت مبارك

يا امام مجتبي خوش آمدي(2)

*****

جودت كبريايي، حُسنت مصطفايي، زهدت مرتضايي

چهارمين پنج تن ميلادت مبارك

ولي حيّ ذوالمنن ميلادت مبارك

يا امام مجتبي خوش آمدي(2)

*****

اي خويت محمد، اي رويت محمد، اي مويت محمد

مظهر حُسن كبريا ميلادت مبارك

تمام ختم الانبيا ميلادت مبارك

يا امام مجتبي خوش آمدي(2)

*****

اي عالم مطيعت، اي دلها بقيعت، اي جانها مقيم، ايوان رفيعت

تو ماه بي قرينه اي ميلادت مبارك

تو هستي مدينه اي ميلادت مبارك

يا امام مجتبي خوش آمدي(2)

*****

29- ماه من از تو نديدم قمري زيباتر

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك مرثيه

قالب تركيب بند

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع از صيام تا قيام

تعداد استفاده 0

متن شعر

ماه من از تو نديدم قمري زيباتر

نيست از نقش جمالت اثري زيباتر

اين يقينم شده در عالم هستي از تو

مادر دهر ندارد پسري زيباتر

خبر آمدنت در بدنم روح دميد

بَه كه بود اين خبر از هر خبري زيباتر

جلوه گر گشت رخت در سحر ماه خدا

زين سحر ديده نديده سحري زيباتر

به همه درّ و گهرهاي ولايت سوگند

صدفي از تو ندارد گهري زيباتر

ماه خنديد و مه انجمنت نام نهاد

همه حُسني كه محمد حَسنت نام نهاد

*****

در تن پاك سحر روح و روان شد ز دمت

بوسه ي ماه خدا مانده به خاك قدمت

ميزبان رمضاني كه نشستند مدام

ميهمانان خدا بر سر خوان كرمت

سر نثار قدم و ديده ي ما فرش رهت

جان ما وقف تماشا و دل ما حرمت

سائل جود و كرم خلق سماوات و زمين

عاشق حُسن خدايي عربند و عجمند

تو همان جان جهاني كه دو صد قافله دل

گشته آواره به هر حلقه ي گيسوي خمت

رخ زيبات حسن قامت رعنات حسن

نه فقط قامت رعنات سراپات حسن

*****

روزه داران مه تسبيح و دعا را نگريد

سحر و صبحدم اهل ولا را نگريد

گل لبخند علي بر رخ زيباي حسن

شادي حضرت ام النّجبا را نگريد

همه خورشيد جمال ازلي را بينيد

همه در ماه خدا ماه خدا را نگريد

طلعت غيب شنيديد نديديد اگر

به وضوح آينه ي غيب نما را نگريد

همه احرام ببنديد و بخوانيد دعا

مروه ي حُسن ببينيد و صفا را نگريد

عيد ميلاد امامي است در اين ماه عظيم

كه كريم است، كريم است، كريم است، كريم

*****

اين گرامي پسر اول زهرا

حسن است

دومين حجت و چارم نفر از پنج تن است

اختر برج شرف مطلع الانوار جمال

آفتاب دل زهرا مه هر انجمن است

روح پيغمبر و زهرا و علي در تن اوست

يك پسر نيست سه روح است كه در يك بدن است

تا قيامت به چنين قامت رعنا صلوات

عجبا سرو قدي سرو هزاران چمن است

حُسن محدود شده در رخ نوراني او

حسن است اين حسن است اين حسن است اين حسن است

روح بخشد به پدر با نفس زهرايي

شده دلداده ي زيبايي او زيبايي

*****

بوسه ي ذكر و دعا بر دو لب خندانش

آسمان شيفته ي زمزمه ي قرآنش

ميهمانخانه ي او شهر مدينه است، مگو

كه بود خلق سماوات و زمين مهمانش

ناز بر گلشن فردوس كند در صف حشر

هر كه شد بنده ي لطف و كرم و احسانش

همچو باران بهاري كه بريزد ز سحاب

روز و شب رحمت حق ريخته از دامانش

جن و انس و ملك از كل سماوات و زمين

همه در تحت حمايت همه در فرمانش

صد مسيحا شود از نيم نفس زنده ي او

خلق و خوي نبوي سر زند از خنده ي او

*****

اوليايند به يك گردش چشمش سرمست

علي و فاطمه دادند ورا دست به دست

اين كريم ابن كريمي است كه در كلّ وجود

تا قيامت كرمش شامل حال همه است

حسني طلعت او آينه ي حُسن خداست

روي حق بود در اين آينه از صبح الست

صلح او تير خدا بود كه از قوس كمان

به شتاب آمد و بر قلب معاويه نشست

صلح او بود كه بنيانگر عاشورا شد

صبر او بود كز آن سيطره ي كفر شكست

گر چه اسلام گرفته است به خود رنگ حسين

به خدا صلح حسن نيست كم از جنگ حسين

*****

شيعه آن است كه در خط امامش

باشد

تابع رهبر، در صلح و قيامش باشد

شيعه آن است كه در لحظه ي فرياد زدن

متن فرمان الهي به پيامش باشد

شيعه با صلح حسن تا صف محشر حسني است

شيعه در صلح حسن جنگ حرامش باشد

شيعه در جنگ همان شيعه ي عاشورايي است

شيعه آن است كه اينگونه مرامش باشد

صلح و جنگ حسنين است يكي بر شيعه

تيغ، گه جاي به كف گه به نيامش باشد

«ميثم» از خط ولايت ننهي پاي برون

گر نهي پاي برون راه نيابي به درون

*****

30- اول تو را سرشته و انسان درست كرد

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك ولادتي

قالب تركيب بند

شاعر ناشناس

منبع زمزمه هاي ولايت 1-77

تعداد استفاده 0

متن شعر

اول تو را سرشته و انسان درست كرد

شرح تو را نوشته و قرآن درست كرد

بعداً گل اضافي تان را اضافه كرد

تا از من خراب مسلمان درست كرد

مي خواست رحمتش همه جا را بغل كند

با اشكهاي چشم تو باران درست كرد

بايد براي بندگي سجده هايمان

يك مسجدي به نام حسن جان درست كرد

بالم اگر به درد پريدن نمي خورد

يك سايبان كه مي شود از آن درست كرد

من زنده ي نسيم مسيحا دم توأم

آدم اگر شدم بخدا آدم توأم

*****

تو ابتداي نسل طهوراي كوثري

تو رودخانه ي زهراي اطهري

بايد علي و فاطمه اي ظرف هم شوند

تا اينكه آفريده شود چون تو گوهري

كار خداست اين كه پيمبر پسر نداشت

وقتي تويي نياز ندارد به ديگري

نسل مطهر نبوي نسل دختري است

با اين حساب تو حسن بن پيمبري

مي خواست دشمنت كه پيش همه كوچكت كند

كوري چشم عايشه ها از همه سري

اي ارشد تمام پسرهاي فاطمه

اي اولين حسين سحرهاي فاطمه

*****

اي آسمان تر از همه بالاتر از همه

اي بي كران تر از همه درياتر از همه

سبحان ربيِ همه ي سجده هاي من

پروردگار سبز مبرّاتر از همه

ديديم از تمام جهان مُرده تر شديم

پس آمديم نزد مسيحاتر از همه

تو زودتر به دامن زهرا نشسته اي

پس اين تويي تو بچه ي زهراتر از همه

ما از تو هيچ وقت نفرما نديده ايم

اي جمله ي هميشه بفرماتر از همه

ما سالهاست رهگذر كوچه ي توئيم

مانند يك فقير سر كوچه ي توئيم

*****

مهتاب چشمهاي تو خورشيد پرور است

هركس كه طالعش حسني نيست كافر است

دست تو دست

آبي پرواز دادن است

هر روز صبح دل سر بامت كبوتر است

چشمان پر ستاره ي حضرت تو، نه

عبد الّه نجيب تو خورشيد پرور است

اصلاً نياز نيست قيامت به پا كني

يك قاسمي خدا به تو داده كه محشر است

اصلاً شما نياز نداري به معركه

وقتي لب سكوت تو شمشير حيدر است

قسمت نبود تا كه ببينند مردمان

بازوي تو ادامه ي فتاح خيبر است

فردا ملك به نام تو تكبير مي زند

صاحب زمان به جاي تو شمشير مي زند

*****

امشب اگر نگات هواي قرن كند

اميد مي رود كه نگاهي به من كند

زيبنده است بال و پر صد فرشته را

زهرا ببافد و تن تو پيرهن كند

كُشتي بگير پيش همه با برادرت

شايد كسي بيايد و جانم حسن كند

بهتر همان كه در به در هر گذر شود

بالي كه روي بام تو فكر چمن كند

اين يا كريم مثل همه قصد كرده است

بر روي گنبدي كه نداري وطن كند

بعد از تو اي امير كفن پاره ها كسي

لازم نكرده است تنم را كفن كند

*****

31- چونانكه خالق احد ذالمنن يكي است

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك مرثيه

قالب قصيده

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع از صيام تا قيام

تعداد استفاده 0

متن شعر

چونانكه خالق احد ذالمنن يكي است

بين تمام حُسن فروشان حسن يكي است

عالم اگر شود ز گل دل چمن چمن

در باغ حُسن مثل تو سرو چمن يكي است

بين هزار خرمن گل مثل بوي تو

بوي لطيف عطر گل ياسمن يكي است

تو ماه عالمي و هزارانت انجمن

گويند متفق كه مه انجمن يكي است

هر كس كه ديد روي تو را بين پنج تن

اقرار كرد كآينه ي پنج تن يكي است

ماه خدا دو نيمه شد و گفت آسمان

هر چند از ستاره پُري ماه من يكي است

گر چه تو و عليّ و نبي را سه پيكر است

جان تو و عليّ و نبي در بدن يكي است

آن چار تن كه زير كسا با توأند پنج

يك نور واحديد همانا سخن يكي است

اسرار غيب آينه اي روبروي توست

عين اللهي و پيش تو سرّ و علن يكي است

صبر تو بست دست تو را ورنه دست تو

با دست هاي حيدر خيبر شكن يكي است

هر جا سفر كنم دل من در بقيع توست

آري بر اين مسافر تنها وطن يكي است

مردي چو جدّ و باب و حسين و تو نيست نيست

چونانكه مثل حضرت صديقه زن يكي است

مِهر تو ثبت مُهر مسلماني من است

بي تو طريق كفر و مسلمان شدن يكي است

هر چند نيست قابل وصف تو يا حسن

اينجا عقيق «ميثم» و درّ عدن يكي است

32- سالها چشم به دنبال عبايي مي گشت

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك ولادتي

قالب تركيب بند

شاعر ناشناس

منبع زمزمه هاي ولايت 1-77

تعداد استفاده 0

متن شعر

سالها چشم به دنبال عبايي مي گشت

سالها حسن پي قبله نمايي مي گشت

سالها عشق به دنبال خدايي مي گشت

سالها دل پي يك جلوه نمايي مي گشت

عاقبت گم شده بر دست علي پيدا شد

عشق در نيمه ي ماه رمضان زيبا شد

*****

جلوه اي كرد خدا باز در اين خانه و بعد

باز شد پنجره با دست كريمانه و بعد

خانه پر شد ز گل و لاله و پروانه و بعد

چشم ها مات شد از خنده ي دردانه و بعد

گوئيا روح علي باز به تن آمده است

باز اسپند بريزيد حسن آمده است

*****

چشم وا كردي و دل رفت ز دلهايي كه

در تماشاي تو بودند تماشايي كه

همه مجنون شده از ديدن ليلايي كه

برده دل از علي و حضرت زهرايي كه

با نگاهش به همه ارض و سما عيدي داد

نه فقط مادر سادات، خدا عيدي داد

*****

يكي از كوچه نشينان تو دنيا شده است

يكي از كاسه بدستان تو موسي شده است

آن كه از جام تو نوشيده مسيحا شده است

آن كه روي تو نديده است زليخا شده است

يوسفان گرم تماشاي شما مست شدند

كوچه ها وقت عبورت همه بن بست شدند

*****

آن كه سودا زده ات نيست كه آدم نشود

آن كه سر به خاك تو نيست كه آدم نشود

نشود آنكه اسير تو مكرم نشود

وَ شود هر كه گدايت به جهنم نشود

كه خدا بيرق خود را لب بامت زده است

هر چه در مُلك خودش بود به نامت زده است

*****

33- زلفت شب يلداي من ، نامت بود آواي من

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع زمزمه هاي ولايت 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

ضربان قلبم 3 حسن

*****

زلفت شب يلداي من ، نامت بود آواي من

من عاشق و مجنون تو ، امّا توئي ليلاي من

*****

ديوانگان يك دله ، بر گرد تو در هروله

با آن لب ميگن خود ، امشب بده بر ما صله

*****

اي كعبه ي آمال من ، اي دلبر گل پيرهن

از مقدمت امشب ببين ، قلبم شده بيت الحسن

*****

حيدر چه شيدا مي شود ، محو تماشا مي شود

يك بوسه از لعل حسن ، افطار مولا مي شود

*****

امشب جهان خوشبو شده ، خوشبو از آن گيسو شده

محراب ختم المرسلين ، ما بين آن ابرو شده

*****

34- شب ميلاد گل سرسبد گلشن طاهاست

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك ولادتي

قالب بحر طويل

شاعر ناشناس

منبع زمزمه هاي ولايت 62

تعداد استفاده 0

متن شعر

شب ميلاد گل سرسبد گلشن طاهاست، جهان محو تماشاست، زمين غرق تجلاست، چه شوري و چه وجدي و چه غوغاست، كه آمد به جهان نور دل حضرت زهرا، ببينيد رخ اشرف اولاد علي را، گل لم يزلي را، فروغ ازلي را، نبيّ منجلي را، كه مادر شده زهرا كه بابا شده مولا

هله اي اهل ولا، دلشدگان حرم آل عبا، سوختگان مرتضي، امت آل مصطفي، مژده كه اينك ز سما آمده افواج ملائك، كه صد ياس جنان در كف هر يك، همه خنده به لب، لاله به كف، شوق به دل، نور به رخ، دور مدينه به طوافند، تجلي سه حرفند همه عين و همه شين و همه قافند، همه در پشت در بيت رسولند، همه سائل درگاه بتولند، همه منتظر اذن دخولند، در اين بزم قبولند، به لطف نبي و حيدر و زهرا

چه بزمي، چه صفايي، فروزان شده در بيت نبوت، چه نور و چه ضيائي، ملائك همه حيران شده در پرتو انوار خدايي، همه آمده در محضر پيغمبر اكرم، نبي اله اعظم، محمد كه بود در همه اعصار و زمان افضل و اقدم، كه ببينند جمال گل زهرا، كه ببينند اميد دل زهرا، كه ببيند به طوفان بلا ساحل زهرا، ببينند خداي كرم و جود و سخا را، حسن حاكم اقليم وفا را، حسن والي و سلطان صفا را، حسن مجد خدا را، حسن پايه گذار نهضت كرببلا را، حسن ناي و نواي نينوا را، ملائك

همه در محضر قدسيش مقيمند، به درگاه ولايش همگان اهل ارادت ز قديمند، همه سائل درگاه كريمند، كريمي كه كرم از كرم او شده معنا، زمين در هيجان است، زمان در نوسان است، به عشاق جهان مژده بده نيمه ي ماه رمضان است

عجب ليله ي قدري، چه ماهي و چه بدري، چه وجدي چه سُروري، چه نوري چه ظهوري، اگر كرببلايي شده برپا ، ز تدبير تو و صلح تو و صبر تو باشد، چه غم اگر كه به ظاهر حرمت بقعه ندارد، به وا... كه خورشيد تمام كهكشانهاي جهان قبر تو باشد، كه گفته است غريبي، در ايران شب ميلاد تو بنگر كه چه جشني است مهيا

35- ماه روزه و ماه ذكر و دعا مبارك است

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك مرثيه

قالب آهنگين

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع از صيام تا قيام

تعداد استفاده 0

متن شعر

ماه روزه و ماه ذكر و دعا مبارك است

شد ولادت حضرت مجتبي مبارك است

اي رخت چراغ انجمن خوش آمدي

نور ديده ي ابوالحسن خوش آمدي

يابن الزهرا خوش آمدي يابن الزهرا(2)

*****

اي به عالمي مقتدا حسن، اي چراغ حُسن خدا حسن

اميد قلب علي يا حسن

دل از تو شد منجلي يا حسن

عيد ميلادت مبارك باد

*****

شيعه چشم دل وا كن و مظهر خدا ببين

در مه خدا ماه پيغمبر خدا ببين

جلوه گر شده جمال ذات كبريا

خنده مي زند به روي ختم الانبيا

يابن الزهرا خوش آمدي يابن الزهرا(2)

*****

اي جمال نوراني خدا، اي چراغ مهماني خدا

يم كمال محمد تويي

كريم آل محمد تويي

عيد ميلادت مبارك باد

*****

اي ولايتت طاعت و روزه و نماز ما

اي به درگه تو روي راز ما نياز ما

از ولادت تو زنده شد قيام ما

بر تو و علي و فاطمه سلام ما

يابن الزهرا خوش آمدي يابن الزهرا(2)

*****

شمع محفل احمدي حسن، سيدي حسن سيدي حسن

چراغ و چشم رسول خدا

تمام خلقت به خاكت فدا

عيد ميلادت مبارك باد

*****

شانه ي رسول خدا و علي مقام تو

صلح و صبر تو حلم تو راه تو قيام تو

لاله ي بهشت آرزوي فاطمه

فخر مرتضي و آبروي فاطمه

يابن الزهرا خوش آمدي يابن الزهرا(2)

*****

تو تمام جود و عنايتي، تو چراغ راه هدايتي

بهشت دل باغ آباد توست

كه موسم عيد ميلاد توست

عيد ميلادت مبارك باد

*****

36- امشب شب دلاي پريشونه

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

امشب شب دلاي پريشونه

شلوغه در ميخونه

كسي حالمو نمي دونه

چشمام جز تو كسي رو نمي بينه

مي تپه دلم توي سينه

مي بره منو تا مدينه

تويي تويي كه خداي دلهايي

منو بخر با نگاه زهرايي

*****

تنگه دل نوكر دربستت

فداي چشاي مستت

كريم نيومده رو دستت

روح مهموني سبز خدايي

برادر ارباب مايي

چي مي شه كه رخ بنمايي

تويي تويي كه خداي دلهايي

منو بخر با نگاه زهرايي

*****

37- روي طاق دل نوشتم يا حسن عشق بي قرينه

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع زمزمه هاي ولايت 54

تعداد استفاده 0

متن شعر

روي طاق دل نوشتم يا حسن عشق بي قرينه

بس كه دل به شور و شينه حسن آباده كنج سينه

مژده مژده روزه داران شام تار ما سحر شد

كريم آل پيمبر اومد و علي پدر شد

چشم مادر به نگاشه چشم حيدر به خنده هاشه

خدائيش اسم خدا هم تو كتاب خاطر خواهاشه

گل ياس دل زهرا همه آب و گل زهرا

چشاي علي اسير پسر خوشكل زهرا

38- عجب حكايتي شده شور و قيامتي شده

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع زمزمه هاي ولايت 54

تعداد استفاده 0

متن شعر

يا علي و يا عظيم يا غفور و يا رحيم

يا امام مجتبي يا كريم بن كريم

*****

عجب حكايتي شده شور و قيامتي شده

از وقتي آقام اومده خورشيد خجالتي شده

ملائكه گرفتاره يوسف مصر خريداره

خونه ي تو تو آسمون سر خورشيد رو ديواره

رنگ خدا برگ و برت ستاره ها كبوترت

سلطنت هميشگي تاج كرامت رو سرت

لبات عقيق يمنه محبتت دين منه

همه ميگن حسين ولي ذكر حسين يا حسنه

39- نيمه ي ماه مبارك سفره ي افطاري بازه

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

مولا مولا وَ تصدّق علينا(3)

*****

نيمه ي ماه مبارك سفره ي افطاري بازه

آقايي كه امشب رسيده خدايي بنده نوازه

هر كي آورده دل شكسته ميگه آقام خيلي كريمه

هركي سر سفره اش نشسته ميگه آقام خيلي كريمه

حتي دل روسياه و خسته ميگه آقام خيلي كريمه

هميشه مي خونم2 با دل ديوونم 2

در خونه ي تو 2 تا ابد مي مونم 2

مولا مولا وَ تصدّق علينا(3)

*****

غزل بخون دل عاشق كه فاطمه شده مادر

برو به باغ مدينه غزل بخون برا حيدر

چشماتو وا كن چشمه ي كوثر وقت افطار زهراست

افطاري پيش چشماي زيبات خدايي خيلي زيباست

بوسه گرفتن از صورت تو همه ي عشق مولاست

توي عشقا تكي 2 عشق هر ملكي 2

بخدا كه آقا 2 خداي نمكي 2

مولا مولا وَ تصدّق علينا(3)

*****

همينكه قرآن مي خونه مياد صداش توي كوچه

ملائك خدا مي شن محو نگاش توي كوچه

چشمه ي جوشان كوثر اومد بگو هزار ماشاء ا...

دلبر و دلدار مادر اومد بگو هزار ماشاء ا...

پسر ارشد حيدر اومد بگو هزار ماشاء ا...

گناهم عظيمه 2 عذابم اليمه 2

اما عيب نداره 2 كه آقام كريمه 2

مولا مولا وَ تصدّق علينا(3)

*****

40- بر اين دل ما صفا بده زهرا جان

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

بر اين دل ما صفا بده زهرا جان

بر ديده ي ما ضياء بده زهرا جان

بر دور سر حسن بگردان چيزي

آن را صدقه به ماه بده زهرا جان

41- به جلوه مظهر رب رحيم آمده است

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

به جلوه مظهر رب رحيم آمده است

خداي صبر، امامي كريم آمده است

به درب خانه ي آنكس كه هل أتي شأن است

چقدر اسير و فقير و يتيم آمده است

42- امشب ز سما نور خدا مي آيد

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

امشب ز سما نور خدا مي آيد

سر منشاء احسان و عطا مي آيد

در دهر تمام شيعيان مسرورند

زيرا كه امام مجتبي مي آيد

43- خدا مرا مديون الحسن نمود

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

خدا مرا مديون الحسن نمود

فدايي شاه بي كفن نمود

مديون المجتبي و مجنون الحسينم

مولا مولا دار و ندار مني

مولا مولا باغ و بهار مني

*****

هميشه دستم سوي حسن بود

دلم دخيل موي حسن بود

كجا تمناي عطر و گل كند

هر آنكه مست از بوي حسن بود

مولا مولا دار و ندار مني

مولا مولا باغ و بهار مني

*****

دو نام حك گرديده به قلب من

يكي حسين باشد ديگري حسن

به عرشيان فخرم باشد اين سخن

خداي من باشد عاشق حسن

مولا مولا دار و ندار مني

مولا مولا باغ و بهار مني

*****

44- دوست دارم به عشق يار بي قرينه

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

دوست دارم به عشق يار بي قرينه

دلمو رها كنم ز بند سينه

دوست دارم بشم كبوتر بزنم پر

برم اونجا كه بهش مي گن مدينه

امشب شب عاشقيه، عيد پسر عليه

جشن مولودي امشب، پشت ديوار بقيعه

يابن علي ولي ا... (2)

*****

غرق شور و مستيه شهر پيمبر

مياد امشب ضربان قلب حيدر

خدا هم تو آسمون دل تو دلش نيست

آخه فاطمه قراره بشه مادر

جلوه كرده توي كودك، حسن خداي تبارك

اومد يوسف مدينه، ميلاد حسن مبارك

يابن علي ولي ا...(2)

*****

گل من ز گلشن ياس عليه

قلب اون ز جنس احساس عليه

همه يوسفا اسيرشن به قرآن

اوليش حضرت عباس عليه

عشقش آخر جنونه، كرده دلا رو ديوونه

موسي مهدشو مي بوسه، يوسف و أن يكاد مي خونه

يابن علي ولي ا...(2)

*****

تربت بقيع بهشت عالمينه

هر طرف حريم عباس و حسينه

تو چهار تا قبر مي بيني خاكي اما

بين هر دو قبر يه بين الحرمينه

قلبم مث يا كريمه، لونش كنج اون حريمه

آب و دونمو مي گيرم، از آقايي كه كريمه

يابن علي ولي ا...(2)

*****

45- مرغ دل من پريده و داره مي خونه

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي عترت 2

تعداد استفاده 0

متن شعر

مرغ دل من پريده و داره مي خونه داره مي خونه

عالم و آدم بذار تا اينو بدونه اينو بدونه

حسن علي عشقمونه(2)

تو عشق نابي، گل و گلابي

كريمي و همه جا غرق جود توئه

ذكر سجودم، بود و نبودم

به خدا كه بود منم از بود توئه

آقاي خوبم، اي مهربونم

آرزومه دلم به پاي تو بيفته

حسن زهرا، توئي تو تنها

با اين همه عاشق غريب به تو كي گفته

*****

گل بريزيد كه اومده ز ره عزيز حيدر عزيز حيدر

حسن علي اومد و زمين شده چه محشر چه محشر

بگو بگو ا... اكبر(2)

اين آرزومه، آخر يه روزي

حرم و گنبد و ضريح برات بسازم

مثل حريم، امام هشتم

بيام توي حريم تو به تو بنازم

امام ارباب، اي ماه و مهتاب

حتي به عباس علي هم تو اميري

اين آرزومه، بغض گلومه

چي مي شه كه دست منم يه بار بگيري

*****

46- دلي كه به عشق تو پر مي زنه ...

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي عترت 2

تعداد استفاده 0

متن شعر

دلي كه به عشق تو پر مي زنه آخه چطوري ز تو دل بكنه

بذا تموم عالم بدونند دار و ندار دل من حسنه

يوسف اسير رخ زيباي توئه، حاتم تو صف گداهاي توئه

هيچ كسي رو تو دلم را نمي دم بخدا فقط جاي پاي توئه

حسن زهرا، كرمي آقا، از غمت آخر، مي كشي من را

يا حسن مولا(4)

*****

محراب اين دل من ابروي توئه كه قبله ي دل من سوي توئه

نه تنها همه ي ماه رمضون ليله ي قدر من آقا موي توئه

عشق شما يه گوهره كه تا ابد به هر كسي نمي دن تو عالمين

هر كي كه نوكريشو امضا بكني تازه مي تونه بشه نوكر حسين

اي همه سوز و، اي همه سازم، بين اين عالم، به تو مي نازم

يا حسن مولا(4)

*****

دلم يه عمريه كه آقا گداته خوبيِ همه ي دنيا باهاته

بهشتي كه يه عمريه دنبالشم به خدا آقا يه گوشه ي نگاته

جنت به خدا يه گوشه خاكته يه عالمي اسير عشق پاكته

من كيم جون براي تو فدا كنم وقتي يل ام البنين هلاكته

دل پر از ياسه، غرق احساسه، عيديم امشب، دست عباسه

يا حسن مولا(4)

*****

47- شاهنشهي كه در دو جهان رهنما بود

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك ولادتي

قالب قصيده

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

شاهنشهي كه در دو جهان رهنما بود

فرمانده ي تمام جهان از خدا بود

نور دو چشم حيدر و فرزند فاطمه

درّ ولايت علي مرتضي بود

از حسن و خلق و جود و سخا چون پيمبر است

از بذل فضل همچو شه كربلا بود

مشكات نور مقصد آن نور ايزدي

مصداق نور و معني نور علي بود

حسن و جمال و علم و كمالش همه حسن

هم مجمع فضائل و هم مجتبي بود

نامش حسن كلام حسن لعل لب حسن

اندام او حسن همه سر تا به پا بود

گيسو حسن دو چشم حسن خلق و خو حسن

بر شام تار روشني ديده ها بود

باب علوم م صطفوي باب او بود

بحر سخاي مرتضوي را عطا بود

رزند زا و ها و خلق يا و سين و صاد

ركن و مقام و زمزم و سعيو صف ابود

آن سيدي شباب كه فرموده مصطفي

فرزند پاك پادشه لافتي بود

هم لنگر زمين و زمان هم ولي حق

هم زيب دوش احمد و آل كسا بود

مردم تمام، عاشق ديدار جنتند

جنت به انتظار شهشنشاه ما بود

حور بهشت كوثر و انهار سلسبيل

در انتظار مقدم آن دلربا بود

48- هيچ كس زيباتر از تو يوسف زهرا نديد

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك ولادتي

قالب قصيده

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

هيچ كس زيباتر از تو يوسف زهرا نديد

دلبر كنعان تو را بهر تماشا برگزيد

حاتم از احسان به شهرت آمد و يوسف ز حُسن

حُسن و احسان را كسي جز پيش تو يكجا نديد

خاك پايي از گدايان تو را حاتم گرفت

زين سبب احسان او را عالم و آدم شنيد

سايه اي از سايه ات افتاد بر آئينه اي

خطي از آن سايه نقش يوسف كنعان كشيد

چون گِل پاك تو را دست خدايي مي سرشت

ذرّه اي از خاك تو افتاد و حُسن آمد پديد

يوسف آل عبايي فاطمه سر مست تو

چهره اي زيباتر از رويت خدا كي آفريد

ميهمانان زليخا دست خود بُبريده اند

هر كه رخسار تو را ديد از هر دو عالم دل بريد

تا برون آيي ز خانه پشت در صف بسته اند

يك مدينه بر خريدت با همه هستي رسيد

منهم از خيل خريداران تو هستم ولي

دست خالي آمدم بر درگهت با صد اُميد

تو همان وجه خدايي و كريم اهل بيت

قامت هستي براي سجده بر پايت خميد

جود و ايثار و سخاوت ريزه خواران توأند

عشق را ديدم كه مستانه به سويت مي دويد

49- امشب دلم هواي ميخانه كرده ساقي

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

امشب دلم هواي ميخانه كرده ساقي

بوي شراب نابت ديوانه كرده ساقي

ستاره باروونه دلم، چون عرش اعلي

عيدي ميدن به شيعه ها، حيدر شده بابا

*****

زهرا به سجده ي شكر سر بر زمين نهفته

از يمن مقدم او قرآن به سر گرفته

خدا مي نازه به خودش، از خلقت او

ليله ي قدر فاطمه است، ولادت او

*****

خون علي توي رگهاي حسن مي جوشيد

پيغمبر خدا لبهاشو همش مي بوسيد

مي گفت كه اين گل پسرم، نور دو عينه

آي شيعه ها حسن غريب، تر از حسينه

*****

زهرا نباشه پيشش دنيا براش عذابه

تا مادرو نبينه نمي تونه بخوابه

جز مادرش چشماشو رو، ي همه مي بنده

تا اينكه ميگن يا علي، بلند مي خنده

*****

مادر گيتي هرگز چون او نزاده وا...

تا كور بشن حسودا شيعه بگو ماشا ا...

(تا كور بشه مغيره شيعه بگو ماشا ا...)

فاطمه ميگه مرحبا، به حيّ داور

چقدر شبيه حيدره، ا... اكبر

*****

50- نيمه ي ماه و دلم در پي قرص قمر است

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

نيمه ي ماه و دلم در پي قرص قمر است

چشم اميد من امشب به دعاي سحر است

مژده دادند ملائك كه حسن مي آيد

فاطمه منتظر جلوه ي روي پسر است

51- حس خوبي است كه امشب به زبان آمده است

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك ولادتي

قالب قصيده

شاعر ناشناس

منبع زمزمه هاي ولايت 1-69

تعداد استفاده 0

متن شعر

حس خوبي است كه امشب به زبان آمده است

در تن عاطفه ام باز توان آمده است

وه چه فرخنده شبيّ و چه مبارك سحري

كه در آن عطر خوش خوش نفسان آمده است

چه نشستي؟ در ميكده ها باز شده

آي مستان خدا پير مغان آمده است

بي نصيبم مگذاريد ز جام كوثر

حال كه صحبت مستي به ميان آمده است

روزه داران شب پانزدهم مژده دهيد

نمك سفره ي ماه رمضان آمده است

سفره تكميل شد و بزم خدا كامل گشت

سوره ي قدر، شب پانزدهم نازل گشت

*****

فصل تنهايي زهرا و علي سر شده است

شب اين شهر چنان روز منوّر شده است

زودتر از همه مژده به پيمبر دادند

نوه ات آمده و فاطمه مادر شده است

نمك از روي تو مي ريزد و خرماي لبت

رطب سفره ي افطار پيمبر شده است

طعم چشمان بهاري تو اي روح بهار

ميوه ي نوبر هر روزه ي حيدر شده است

سفره ي ماه مبارك بركت دارد ليك

با قدمهاي شما با بركت تر شده است

چه اسير و چه فقير و چه يتيم آمده اند

بر دَرِ خانه ي اربابِ كريم آمده اند

*****

پادشاهي تو و من نيز همان مسكيني

كه به جز عشق تو در سينه ندارد ديني

قدمت بر سر چشمم اگر اي مرد كريم

سحري هم به كنار دل من بنشيني

مستجاب است دعاي من آلوده اگر

پاي هر برگ دعا از تو بود آميني

به صف مشتريانت نظر اندازي گر

ته صف يوسف دلباخته را مي بيني

كوه قندي شوم از شوق شكر خنده ي تو

آب افتاده دهانم چقدر شيريني

اي كه بر خيل

جوانان بهشت آقايي

اولين سيد آل علي و زهرايي

*****

حسني چون كه ز احسان خدا بودي تو

ميوه ي عرشي پيغمبر ما بودي تو

قلب هر سبزترين نور برازنده ي توست

قَدِّ يك عرش پر از عشق و صفا بودي تو

چند باري همه دارايي خود بخشيدي

از ازل در كرم انگشت نما بودي تو

شبي افطار بيا خانه ي ما مهمان باش

چون كه همسفره ي بزم فقرا بودي تو

اهل اين خاك نبودي و نگفتي آخر

مرد خاكي زمين محو كجا بودي تو

ماوراي همه افكار نگاه تو بود

آخر عرش خدا اول راه تو بود

*****

گاه، سوگند خدا گشتي و انجير شدي

گاه با آيه ي كِفلَين تو تفسير شدي

گاه با صلح زدي در دل دشمن تنها

گاه در جنگ جمل دست به شمشير شدي

زانو از غم به بغل گيري و سر بر زانو

به گمانم دگر از زندگيت سير شدي

آه آقاي غريبم چه به روزت آمد

چه شد آخر كه تو در كودكي ات پير شدي

بين آن كوچه چه رخ داد كه مادر افتاد

وَ پس از آن تو در آن كوچه زمينگير شدي

قاب شد در نگهت چهره ي ياس نيلي

زده چشمان تو را برق شديد سيلي

*****

52- من مي خوام كبوتر بقيع باشم

مشخصات

مناسبت ماه رمضان

سبك ولادتي

قالب قافيه پريشان

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي عترت 2

تعداد استفاده 0

متن شعر

من مي خوام كبوتر بقيع باشم

ميون مدينه پر در بيارم

با دلم يه سايه بون درست كنم

ببرم بالاي قبرا بذارم

*****

يه شب جمعه ميون زمزمه

دوست دارم پشت بقيع دعا كنم

پشت اون پنجره ها زار بزنم

يادي از صحن امام رضا كنم

*****

اگه اين شبا ميام با صد اميد

از خدا با گريه منت مي كشم

گناهام خيلي ديگه زياد شده

از امام رضا خجالت مي كشم

*****

چي مي شه يه شب بشه كه با دلم

زائر قبراي ويرون مي شدم

توي خونه ي كريم اهلبيت

موقع افطاري مهمون مي شدم

*****

53- هله اي اهل ولا مژده كه امشب شب ...

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك ولادتي

قالب بحر طويل

شاعر ناشناس

منبع زمزمه هاي ولايت 1-69

تعداد استفاده 0

متن شعر

هله اي اهل ولا مژده كه امشب شب احياء قلوب است، شب كشف كروب است، شب پرتو انوار غيوب است، شب ستر عيوب است، طلوع مه شادي و به غم وقت غروب است، چه شيرين و چه زيبا، چه ماه است و چه خوب است، كجائيد، بيائيد، ز دل عقده گشائيد، همه روي به درگاه پيام آور اسلام نمائيد، به گهواره ي زيباي حسن جبهه بسائيد، سپس بال گشائيد، به پرواز در آئيد، چنان اوج بگيريد كه بينيد همه فوق سمائيد، همه دور و بَرِ عرش عُلائيد، به وا... قسم امشب مهمان خدائيد، شكفته گل طاها، گل يثرب و بطحا، گل عالم بالا، گل گلشن دلها، گل سرسبد حضرت زهرا، ز افواج رُسل دل بَرد اين گل، جهان را به پري مي خَرد اين گل، جنان را به جهان آورد اين گل، حسن آن كه بود هر نفسش رايحه ي جنت اعلي، حسن آنكه بود آينه ي حضرت عيسي، دمش رشك مسيحا، كلامش به كمال آمده ي ناطقه ي حضرت موسي، به هر چشم، دو صد مژده ي يوسف، به گهواره دو صد تخت سليمان، ز صبرش به جوش آمده ايّوب، ز حلمش به داد آمده يعقوب، به هر دست هزارن يد بيضا

همه منتخب محفل جشن مصطفائيد، همه محترم از فيض حضور مرتضائيد، همه بهره ور از سفره ي احسان امام مجتبائيد، اگر عاشق و دلباخته ي آل رسوليد، اگر خاك دَرِ حضرت زهراي بتوليد، اگر از

غم عصيان همه محزون و ملوليد، نترسيد، بيائيد كه از فيض قدوم پسر ارشد زهرا و علي جمله قبوليد

به دور و بَرِ كاشانه ي زهرا، بزرگان سماء بال زنانند، فضا پُر شده از اين همه پرهاي فرشته است، از اين جشن اگر روي بتابيم و اگر كام نيابيم چه زشت است، به پيشاني اين طفل نوشته است، كه اين سيد و سالار جوانان بهشت است، بهشتي كه خدا وعده نموده است به عشاق، حسن در حسن، از نور حسن، خشت به خشت است

اگر محو رخ ماه حسينيد، اگر شيعه ي آگاه حسينيد، اگر در سدد پيروي از راه حسينيد، اگر منتظر موكب خونخواه حسينيد، اگر سائل درگاه حسينيد، بدانيد، كه در محضر داور ، به تعليم پيمبر، به فرموده ي حيدر، به توصيه ي مادر، حسين بن علي هيچ زماني عطايي ننموده است به سائل فزون تر ز برادر، شب جشن و خروش است، شب باده و نوش است، شب بانگ سروش است، به يمن قدم سبز امامي كه رحيم است و كريم است.

54- سلام اي ميوه ي جان مدينه

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك ولادتي

قالب مثنوي

شاعر ناشناس

منبع شور عاشقي 16

تعداد استفاده 0

متن شعر

سلام اي ميوه ي جان مدينه

كه با يادت تپد دلها به سينه

نمودي جلوه چون بر بيت مولا

چكيده اشك شوق از چشم زهرا

تو بودي غنچه ي بستان حيدر

خريدار لبت لعل پيمبر

دو چشمانش شود مست نگاهت

بگيرد توشه اي از روي ماهت

چو مي گردد لبانش باده نوشت

اذان عشق را خواند به گوشت

در آغوش نبي آن يار ديرين

خدا نام تو را بنموده تعيين

پيمبر با تمام حُسن رُخسار

شده بر روي زيبايت گرفتار

به سرو قدّ تو خم گشته افلاك

به پايت عرش اعلي گشته بر خاك

كرامت بنده ات، عبد تو احسان

كريم اهل بيتي اي حسن جان

به محراب دو ابروي كمانت

نيايش مي كند هفت آسمانت

مدينه چون تو دلداري نديده

دل ياران به سويت پر كشيده

به مشكين سر زلف تو سوگند

ندارد مادري همچون تو فرزند

به مادر جان دهد خال لب تو

پدر پروانه ي روز و شب تو

رخت پيمانه ريز ماه و خورشيد

دو چشمت چشمه ي پر نور اُمّيد

گداي نور سيماي تو مهتاب

به مهرت صد چو خورشيد است بي تاب

فدايت اي كه پور مرتضائي

تو سبط اكبري و مجتبايي

55- بحر رحمت را يكدانه گهر پيدا شد

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك مرثيه

قالب قصيده

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع نخل ميثم 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

بحر رحمت را يكدانه گهر پيدا شد

نخل عصمت را پاكيزه ثمر پيدا شد

مژده ياران كه شب نيمه ي ماه رمضان

قرص خورشيد به هنگام سحر پيدا شد

عاشقان قدر بدانيد كه پيش از شب قدر

بيت قرآن را قرآن دگر پيدا شد

امشب از اهل سماوات ندائي برخواست

كه در آغوش زمين قرص قمر پيدا شد

دامن ماه خدا ، چشم محمد روشن

علي و فاطمه را نور بصر پيدا شد

دامن فاطمه شد سبز به ميلاد حسن

صلوات همه بر حُسن خداداد حسن

*****

رمضان قدر بدان ماه تمامت آمد

رحمت واسعه در سفره عامت آمد

چه مبارك سحري بود و چه فرخنده شبي

آن شب قدر كه خورشيد به بامت آمد

مه رحمت ، مه توبه ، مه غفران ، مه نور

كه ز هر اختر تابنده سلامت آمد

بانگ تكبير برآور كه خدا چهره گشود

سر تسليم فرود آر امامت آمد

روزه دار! ار ندهي دل به تولاي حسن

با خبر باش كه اين روزه حرامت آمد

خوشترين ذكر در اين ماه ثناي حسن است

مُهر اين روزه سي روزه ولاي حسن است

*****

رمضان! شهر خداي احد ذوالمنني

رمضان! جان مني، عشق مني، قلب مني

شهرها شهر نكويان و تو شهر اللّهي

ماهها جمله نجوم و تو مه انجمني

يازده ماه تمامند همه چشم براه

كه تو از چهره خود پرده به يك سو فكني

هفته و روز و مه و سال همه مي دانند

كه زمان چون بدني هست تو جان در بدني

نه فقط ماه خدايي كه خدا مي داند

مه پيغمبر و زهرا و عليّ و حسني

امشب از نور، به تن پيرهنت بخشيدند

قدمش

باد مبارك حسنت بخشيدند

*****

اين حسن كيست كه سر تا قدم او حَسن است

اين چراغي است كه در بزم دل انجمن است

اين كريم بن كريمي است كه با دشمن و دوست

همه جا از كرم و لطف و عطايش سخن است

اين عزيزي است كه پيغمبر اكرم فرمود

پسر من جگر من ثمر قلب من است

اين امامي است كه با صبر خداوندي خود

چون عليّ بن ابيطالب دشمن شكن است

چه به خُلق و چه به خوي و چه به روي و چه به مو

حسن است و حسن است و حسن است و حسن است

چون ز آغاز در او حُسن خدا را ديدند

از همان روز ولادت حَسنش ناميدند

*****

رمز عزّ و شرف ماه صيام است حسن

رهبر صلح و علمدار قيام است حسن

چه به صلح و چه به جنگ و چه به صبر و چه سكوت

در همه حال امام است امام است حسن

آنچه خواهي ز خداوند همه در كف اوست

رحمت واسعه و فيض مدام است حسن

گر چه در فرش بود تربت او كعبه ي دل

به خداييّ خدا عرش مقام است حسن

خلقتش سفره ي عام و همگان مهمانش

ميزبان بر سر اين سفره ي عام است حسن

به خدائي كه ودود است و غفور است و رحيم

او كريم است كريم است كريم است كريم

*****

دوست در كفّه ي جودش دو جهان را ديده

خصم در خُلق خوشش باغ جنان را ديده

هر گنه كار كه رو سوي بقيعش برده

در طواف حرمش خطّ امان را ديده

چشم او بوده خدايي كه به يك چشم زدن

قلب آينده و اعماق زمان را ديده

دست نگشوده گشوده گره عالم را

روي نا كرده عيان سرّ نهان را ديده

پدر و مادر و جد هر كه لبش بوسيده

در

شميم نفسش خنده ي جان را ديده

اهل عالم بنشينيد به پاي سخنش

همه دم بوي محمد شنويد از دهنش

*****

صلح او نيست كم از نهضت ثار اللهي

در نگاهش كف دستي است ز مه تا ماهي

اثر صلح و شكوفائي صبرش نگذاشت

كه بشر افتد در تيرگي و گمراهي

بخداييّ خداوند تعالي يك آن

نيست در عزم و ثبات قدمش كوتاهي

حسن از صلح و حسين بن علي با جنگش

هر دو دادند به ما درس عدالتخواهي

او حسين است و حسين بن علي اوست بلي

هر دو را داده خدا سلطنت و آگاهي

شيعه از خون حسيني و پيام حسني

به سر دوش گرفته تبر خود شكني

*****

يا حسن بر تو بر صلح و قيام تو سلام

به سكوت تو و بر صبر مدام تو سلام

تو پيام آور صلحي و امام صبري

به پيام آوري تو به پيام تو سلام

هر كلامت شده مشتي به دهان دشمن

به دهان تو درود و به كلام تو سلام

عادت تو كرم و مشي و مرامت احسان

به عطا و كرم و مشي و مرام تو سلام

مام تو فاطمه باب تو علي جد احمد

به تو و جدّ و به باب تو به مام تو سلام

«ميثم» از مِهر شما مُهر قبولي دارد

كه ز نخلش ثمر مدح شما مي بارد

*****

56- اي در رخت جمال خداوند آشكار

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك مرثيه

قالب قصيده

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع نخل ميثم 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي در رخت جمال خداوند آشكار

اي آفرين به حُسن تو از آفريدگار

قرآن گرفته از نفست عمر جاودان

ايمان به دوستي تو گريده استوار

احمد نهاده لب به لبان تو بارها

حيدر گرفته از دهنت بوسه بي شمار

غير از تو و حسين كه او هست، تو ، تو ، او

هرگز كسي نگشته به دوش نبي سوار

مرد كريم بر كرمش فخر مي كند

تو كيستي كه كرده كرم بر تو افتخار

آل رسول جمله كريمان عالمند

تو خود كريم آل رسولي به روزگار

دشنام را به لطف و كرامت دهي جواب

دشمن شود ز كثرت جود تو شرمسار

هم صحبت خدايي و هم سفره ي فقير

در فرش يار خلقي و در عرش شهريار

حور و ملك بخاك قدومت نهاده رو

جن و بشر به باب بقيعت اميدوار

در حلم و در سكوت بپاي تو چشم صبر

در صلح و در نبرد به دست تو اختيار

جنگ تو جنگ خيبر و فتح تو فتح بدر

دست تو دست حيدر و تيغ تو ذوالفقار

از صبر تو چراغ هدايت دهد فروغ

با صلح تو خزان ولايت شود بهار

نام تو در كنار معاويه كي رواست

تو بهتر از گل استي و او خار تر ز خار

تو نجل پاك فاطمه او بوه پور هند

تو از بهشت نوري و او از جحيم نار

سوگند مي خورم به حسين و به نهضتش

اسلام شد ز صلح و ز صبر تو پايدار

صبر نبي ز صلح تو جوشيد در سكوت

رزم علي ز دست تو آيد به كارزار

و ا... بود صلح تو از جنگ سخت تر

با آن شجاعت

و شرف و عزّ و افتخار

با ا... بود همين و جز اين نيست يا حسن

دين را بود ز صلح و قيام تو اعتبار

گر آگه از جلال تو و ننگ خويش بود

مي كشت خصم شوم تو خود را هزار بار

در صلح و در نبرد ، امامت از آن توست

در صبر و در نبرد تويي اختيار دار

و ا... از نتيجه ي صلح و قيام توست

گر نخل انقلاب حسيني گرفت بار

يك عمر بود قاتل زهرا برابرت

او را سرور بود و تو را چشم اشكبار

با ديدن مغيره به هر صبح و ظهر و شام

سر مي كشيد از جگرت بر فلك شرار

وقتي كه دست ثاني در كوچه شد بلند

گويي كه بود بهر تو هنگام احتضار

از جدّ اطهر تو گرفتند انتقام

بر گوش مادر تو شكستند گوشوار

مادر چو رفت در غم مظلومي پدر

صبح سپيد گشت به چشمت چو شام تار

بر غربت تو ماهي دريا گريسته

از بس كه ديده اي غم و اندوه بي شمار

صبر تو كرد خون به دل شيعيان تو

يك لحظه ، اي غريب وطن ناله اي بر آر

با لحظه لحظه درد و غمت عمر گشت طي

وز پاره پاره ي جگرت طشت ، لاله زار

آن تيرها كه بر بدنت ريخت فوج فوج

كردند بهر زخم تنت گريه زار زار

باريد تا كه تير جفا بر جنازه ات

شمشير گشت در كف عباس بي قرار

يك بار نه كه خصم تو را كشت بارها

اي لحظه لحظه جان جهان در رهت نثار

دردا كه دشمنان تو در روضه البقيع

نگذاشتند بوسه بگيرم از آن مزار

يك لحظه دوستيّ شما را نمي دهد

يك عمر اگر رود سر «ميثم» فراز دار

57- آقام خداي كرمه آره وا.. آره وا... آره وا

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك ولادتي

قالب

آهنگين

شاعر ناشناس

منبع زمزمه هاي ولايت 1-69

تعداد استفاده 0

متن شعر

آقام خداي كرمه آره و ا.. آره و ا.. آره و ا...

دوستش دارم يه عالمه آره و ا.. آره و ا.. آره و ا...

*****

تو دلم خدا ميدونه ، چه قيامتي كه بر پاست

ميون هزار تا يوسف ، پسر فاطمه غوغاست

حجت داور اومده آره و ا.. آره و ا.. آره و ا...

ثاني حيدر اومده آره و ا.. آره و ا.. آره و ا...

*****

هر شبه كه من ميارم ، عريضه ي حاجتم رو

امشبه كه من مي گيرم ، برات زيارتم رو

صف شكن جنگ جمل آره و ا.. آره و ا.. آره و ا...

محبتش خيرالعمل آره و ا.. آره و ا.. آره و ا...

سوره ي نور فاطمه آره و ا.. آره و ا.. آره و ا...

سنگ صبور فاطمه آره و ا.. آره و ا.. آره و ا...

*****

فضائل

1- اي سراپا حسن امام حسن

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك مرثيه

قالب غزل

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع يك ماه خون گرفته(4)

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي سراپا حسن امام حسن

ماه هر انجمن، امام حسن

هم به خانه قتيل همسر خويش

هم غريب وطن امام حسن

ملك هستي به ياد غربت تو

همه بيت الحزن امام حسن

گريد از بهر تو، چو ابر بهار

ديده ي مرد و زن امام حسن

جگر پاره پاره ات گويد

در عزايت سخن، امام حسن

ماهيان در عزاي تو دارند

ناله ي «يا حسن» امام حسن

گريه بر قلب پاره پاره ي توست

حاصل عمر من، امام حسن

بعد جدّت به پيكر تو شدند

تيرها، بوسه زن امام حسن

بدنت، بس كه تيرباران شد

شد يكي با كفن امام حسن

تيرها، لحظه لحظه مي كردند

گريه، بر آن بدن امام حسن

اشك غم داشتي ز ديده روان

خون دل در دهن امام حسن

كرد در آخر صفر پرواز

روح پاكت ز تن امام حسن

«ميثم» از خون دل به تشييعت

آورَد ياسمن، امام حسن

2- خنده ي ختم رسل مي شكفد از لب تو

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك مرثيه

قالب تركيب بند

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع يك ماه خون گرفته(4)

تعداد استفاده 0

متن شعر

خنده ي ختم رسل مي شكفد از لب تو

روح عيسي به فلك، پر زند از «يارب» تو

چشم خورشيد بوَد، فرشِ رهِ مكوكبِ تو

جان عالم به فداي تو و امّ و اب تو

ب_ه ه_زار اسم خ_دا، ماه هزار انجمني

پاي تا فرق همه، حسن خدايي، حسني

*****

باغ وحي از نفس پاك تو، جان مي گيرد

مؤمن از مهر شما، خطّ امان مي گيرد

صد چو داود به مدح تو زبان مي گيرد

روح از گردش چشم تو روان مي گيرد

اي دع_ا شيفت_ه ي شعل_ه ي ت_اب و ت_ب ت_و

تو كه هستي كه بُوَد دوش نبي، مركب تو

*****

حلم، يك شاخه گل از باغ بهشت خويت

خضر، يك تشنه، كه بنشسته كنار جويت

مهر، يك ذرّه ي ناچيز، ز مهر رويت

ماه، يك سائل درمانده، به خاك كويت

اختران، جلوه گرفته همه از جلوت تو

آفت__اب آين__ه دار ح__رم خل_وت تو

*****

جود، پيوسته به جود و كرمت مي نازد

سرفرازي، به تراب قدمت مي نازد

حرم كعبه، به بيت الحرمت مي نازد

اين مسيحاست، كه بر فيض دمت مي نازد

ه_ر كج_ا م_لك ال_هي است بُ_وَد تربت تو

پس چرا شهر مدينه است پر از غربت تو؟

*****

تو كه سر، تا به قدم، آينه ي ذوالمنني

تو خودِ حُسن خدايي و حَسن در حَسني

تو كه در هر وطني، شاهد هر انجمني

به چه جرمي و چه تقصير، غريب وطني

دلت از زخم زبان، پاره شده، چون جگرت

كس ندانست و نداند كه چه آمد به سرت

*****

طفل بودي، كه كتك خوردن مادر ديدي

اشك چشم پدر و داغ برادر ديدي

آنچه آمد به سر آل پيمبر ديدي

سال ها،

غربت و تنهاييِ حيدر ديدي

بود ي_ك عمر فقط قوت تو، خون دل تو

چه توان گفت، كه شد همسر تو، قاتل تو

*****

بارها پاره شد اي يوسف زهرا، جگرت

ناسزا گفت، حضور تو، عدو بر پدرت

پيش رو، يار همه مار شده پشت سرت

اي بسا زخم، كه زد دوست به دل، بيشترت

نه عجب گر ز غمت سنگ، به صحرا گريد

آب ه_ا خ_ون ش_ود و ماه_ي دري_ا گ__ريد

*****

بارها، چرخ ستمكار تو را كشت حسن

ماجراي در و ديوار، تو را كشت حسن

غم بي دردي انصار، تو را كشت حسن

به چه تقصير دگر يار، تو را كشت حسن

سال ه_ا ب_ر جگرت نيزه و شمشير زدند

از چه اي جان جهان، بر بدنت تير زدند

*****

دوست دارم كه شبي، شمع مزار تو شوم

سوزم و نورفشان، در شب تار تو شوم

جان و دل باخته، بي صبر و قرار تو شوم

سر به ديوار نهم، زائر زار تو شوم

هر چه از سوز جگر ناله كنم زار زنم

نگذارن_د كه يك بوسه به ديوار زنم

*****

حرمت را، نه چراغ و نه رواق و نه در است

زائر قبر تو، ماه است و نسيم سحر است

قبر بي زائر تو، كعبه ي اهل نظر است

لاله اش خون دل «ميثم» خونين جگر است

آه شيع_ه است، ك_ه از خاك مزارت، خيزد

اشك مهدي است، كه بر تربت پاكت ريزد

*****

3- ايها الناس بدانيد گداي حسنم

مشخصات

مناسبت مدح

سبك ولادتي

قالب غزل

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

ايها الناس بدانيد گداي حسنم

نوكر خسته دل و بي سر و پاي حسنم

منت غير نباشد بخدا گردن من

شكر لله كه مديون عطاي حسنم

گفته زهرا كه شوم مادر آن سينه زني

كه كمي اشك بريزد ز براي حسنم

دوش از اوج سما خسته ندايي آمد

حضرت فاطمه فرمود فداي حسنم

4- الهي بميرم براي غريب شهر مدينه

مشخصات

مناسبت مدح

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

الهي بميرم براي غريب شهر مدينه

الهي بميرم براي دلي كه زار و حزينه

الهي بميرم براي لحظه ي آخرت حسن جان

الهي بميرم براي ناله ي خواهرت حسن جان

معز المؤمنين، امام المتقين

كريم بن كريم يابن اميرالؤمنين

آقام امام حسن(4)

*****

الهي بميرم براي آقايي كه حرم نداره

الهي بميرم كسي نيست رو قبرش شمعي بذاره

الهي بميرم براي دلي كه پُر غم و داغه

الهي بميرم براي قبري كه بي شمع و چراغه

گل زهرا حسن، شه دلها حسن

هزاران حاتم طائي گدايت يا حسن

آقام امام حسن(4)

*****

الهي بميرم براي لحظه ي پرپر زدن تو

الهي بميرم براي غصّه و درد و محن تو

الهي بميرم براي پا به زمين كشيدن تو

الهي بميرم براي برادر بي كفن تو

شه لطف و سخا، كريم با صفا

با اذن تو دلم پر مي زنه به كربلا

آقام امام حسن(4)

*****

5- اي پسر اول زهرا حسن

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك مرثيه

قالب مثنوي

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع دو دريا اشك 2

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي پسر اول زهرا حسن

سي_دنا سي_دنا يا حسن

صورت تو سوره فرقان و نور

چشم بد از روي دل آرات دور

عفو خدا شيفته ي ياربت

عاشق «العفو» نماز شبت

وصف تو ممكن نبوَد با سخن

تو حسني تو حسني تو حسن

طلعت زيبات شده باغ گل

از اث_ر ب_وسه ي خت_م رسل

جاي تو آغوش رسول خداست

مركب تو دوش رسول خداست

بهر تو اي مهر تو خيرالعمل

دوش محمّد شده «نعم الجمل»

تا تو نهي پاي به پشتش، رسول

مانده خم و سجده خود داده طول

آنكه دهد شهد به وحي از دو لب

از لب شيرين ت_و ن_وشد رطب

روي ت_و آيين_ه ي حس_ن آفرين

يك حسن و اين همه حسن؟ آفرين!

چارم آن پنجي و در چشم من

پن_ج تن_ي پن_ج تن_ي پنج تن

جود تو از چشمه ي بي ابتداست

سفره ي تو مُلك وسيع خداست

اي همه با دشمن خود گشته دوست

خن_ده ت_و پاسخ دشنام اوست

خشم عدو تا به تو شدّت گرفت

مهر تو از خشم تو سبقت گرفت

هر كه شرف از كرم آرد به كف

دست تو بخشيده كرم را شرف

نيست به وصف تو رسا صحبتم

غ_رق ش_دم در ع_رق خجلتم

خال_ق خ_لقي و خ_دا نيستي

فوق ملَك، فوق ب_شر، كيستي؟

صبر تو شايسته ترين ابتلاست

صلح تو يك نهضت كرب و بلاست

حيف كه كشتند تو را دوستان

خ_ار ست_م در ج_گرِ بوستان

شير خدا را پسري

ي_ا حسن

از همه مظلوم تري ي_ا حسن

اي ت_و جگر پاره پاره جگر

در بغ_ل م_ادر و ج_د و پدر

«جعده» ات ارچه دشمن جاني است

قات_ل ت_و «مغيره» و «ثاني» است

قلب تو در كوچه شد اي جان پاك

چون سندِ باغ فدك چاك چاك

س_وز درون از سخنت ري_خته

خ_ون دل_ت از ده_نت ري_خته

آه ت_و از ب_س شرر افروخته

زهر ز سوز جگرت سوخته

نخل وجودت به تب و تاب شد

آب شد و آب شد و آب شد

حلم ز داغ تو زمين گير ش_د

لال_ه تشييع تن_ت، تي_ر ش_د

آن هم_ه تي_ر اي پسر فاطمه

رف_ت ف_رو در جگ_ر فاطمه

خار چو بر برگ گل ياس ريخت

خون دل از ديده عباس ريخت

اي سند غربت ت_و قب_ر ت_و

صبر شده خونْ جگر از صبر تو

اشك بده تا ك_ه نث_ارت كنم

گريه چو شمع شب تارت كنم

خ_اك رهِ ميثمت_ان، «ميث_مم»

با غمتان در دو جهان خرّمم

6- گشته ام محزون و نالان اشكبار مجتبي

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك مرثيه زمزمه اي

قالب غزل

شاعر امير حسيني امير حسين

منبع برگ سبز

تعداد استفاده 0

متن شعر

گشته ام محزون و نالان اشكبار مجتبي

غرق اندوه و تألّم داغدار مجتبي

مي رود سوي مدينه شهر غم افكار من

راه مسجد، بين كوچه، در كنار مجتبي

مي نشينم غربتش با دل تماشا مي كنم

اشك مي ريزم به حال بي قرار مجتبي

نيست يك تن مرد، در آن كوچه ي تاريك و ننگ

تا شود از روي لطف و مهر، يار مجتبي

كاري از دستش نمي آمد، مگر اندوه و آه

از همين مي سوخت قلب پر شرار مجتبي

با لگد با تازيانه، بين كوچه پشت در

در خزان بردند نامردان بهار مجتبي

بعد از آن روز سياه و شوم بين كوچه ها

محو شد در گريه و غم روزگار مجتبي

بس كه داغ مادرش در سينه پنهان كرده بود

بوي زهرا مي دهد خاك مزار مجتبي

7- اي شبل نبي و حجت حق

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك ولادتي

قالب مثنوي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي شبل نبي و حجت حق

اي نام تو از خداي مشتق

تو پور علي مرتضائي

نامت حسن و تو مجتبايي

اي شمع حرمسراي توحيد

پروانه ي بزم توست خورشيد

اي صبر ، هميشه داغدارت

ويرانه چرا بود مزارت

بي زائر و بارگاه و ايوان

در سايه ي آفتاب سوزان

اي اشك ملك نثار قبرت

وي چرخ فلك مطيع صبرت

اي مظهر صبر ، صبر تا كي ؟

بام حرم تو ابر ، تا كي؟

سوزد دل شيعيان ز داغت

وز ماتم قبر بي چراغت

آن زهر كه زد به جانت آتش

افتاد بر استخوانت آتش

تنها نه به جان تو شرر زد

آتش به تمام خشك و تر زد

تنها دل زينبت نمي سوخت

از داغ غم تو عالمي سوخت

8- از نام حسن به فرق تاجي دارم

مشخصات

مناسبت مدح

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

از نام حسن به فرق تاجي دارم

وز نور رخش به دل سراجي دارم

بر آل محمد و علي محتاجم

ديگر به كسي چه احتياجي دارم

9- اي سبط پيمبر ، پسر حضرت حيدر

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

غريب مدينه امام حسن يا امام حسن(3)

حسن غريبه غريبه غريبه(3)

*****

اي سبط پيمبر ، پسر حضرت حيدر ، حسن اي غريب مادر

داغ تو به سينه - مظلوم مدينه

*****

اي يار و نگارم ، هر جا زده ام من ، سنگ تو به سينه

يار دلربايم ، كي شود بيايم ، يك شبي مدينه

*****

آسمان دل را ، اي يوسف زهرا ، تو ماه منيري

باشد آرزويم ، تا در صف محشر ، دستم تو بگيري

*****

افتاده ام از پا ، باشد دل من خون ، چون لاله ي صحرا

دست تو ببوسم ، دستي كه به كوچه ، شد عصاي زهرا

*****

اي دارو ندارم ، اي باغ و بهارم ، كن نگه تو مولا

اي دلبر خوبان ، امضا كن حسن جان ، تو كرببلا را

*****

10- سر چشمه ي فضيلت و جود و سخا حسن

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك ولادتي

قالب غزل

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

سر چشمه ي فضيلت و جود و سخا حسن

تفسير نور و معني وجه خدا حسن

اي لاله ي معطر گلزار احمدي

گل از تو غنچه از تو بود با صفا حسن

تو دومين ستاره ي برج ولايتي

خورشيد مي كند ز تو كسب ضيا حسن

با چشم كور وارد محشر نمي شود

چشمي كه كرد گريه براي تو يا حسن

چون مي شود اگر ز ره لطف وا كني

با دست مهر خود گره از كار ما حسن

برگير دست من كه من از پا فتاده ام

اي دستگير مردم بي دست و پا حسن

مي خواهم از خداي كه فرصت دهد مرا

خاك ترا به ديده كنم توتيا حسن

11- آتش از مهر تو مي گردد گلستان يا حسن

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك مرثيه

قالب غزل

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

آتش از مهر تو مي گردد گلستان يا حسن

خار را فيض تو سازد لاله باران يا حسن

تو كريم اهل بيتي اي كريم اهل بيت

عالمي يكسر بود بر خوان تو مهمان حسن

از دو قرص نان بود كمتر به چشمش مهر و ماه

هر كه گردد بر سر خوان تو مهمان يا حسن

تربتت بي سقف از آن باشد كه در هر بامداد

بوسه بر قبرت زند مهر فروزان يا حسن

از مزار بيچراغت مي دمد هر صبح و شام

بر دل اهل تولا نور ايمان يا حسن

گر شوم بهر گدايي ساكن باب البقيع

مي فروشم ناز بر ملك سليمان يا حسن

مصطفي از كودكي بوسيده لبهاي ترا

در دهانت رازها مي ديد پنهان يا حسن

گفت پيغمبر كه هر چشمي بگريد در غمت

نيست در روز جزا آن چشم گريان يا حسن

12- عشق بود در بدر كوي تو

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك ولادتي

قالب مثنوي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

عشق بود در بدر كوي تو

پنجه ي دل شانه زند موي تو

اهل زمين محو جمال توأند

عاشق روي بي مثال توأند

خُلق تو و خُلق پيمبر يكي است

خوي تو چون مرد دو عالم علي است

خدا ترا ز حُسن خود آفريد

نقش ترا مثال حيدر كشيد

سخاوت از وجود تو دم زند

گداي تو طعنه به حاتم زند

بقيع تو كعبه ي دلها شده

ز غربتت عقده ي دل وا شده

با غم عشق تو سرشته گلم

مزار با صفاي تو در دلم

خاطره ي كوچه و سيلي چه بود

چرا رخ مادر تو شد كبود

چرا به تو زخم زبانها زدند

پيش تو چون سيلي به زهرا زدند

*****

مظلومتر از مجتبي دنيا نديده

در كوچه ديده آنچه او بابا نديده

در كوچه او با مادرش همراه بوده

او شاهد سيلي به روي ماه بوده

13- اي دو جهانت فدا يا حسن بن علي

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك مرثيه

قالب قصيده

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع نخل ميثم 3

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي دو جهانت فدا يا حسن بن علي

مظهر صبر خدا يا حسن بن علي

شير خدا را خلف درّ سه بحر شرف

آينه ي كبريا يا حسن بن علي

حاي تو حسن ازل سين تو سرّ ابد

نون تو نور الهدي يا حسن بن علي

مهر رخ دلربات لعل لب جانفزات

بوسه گه مصطفي يا حسن بن علي

گه سر دوش رسول گه روي دست پدر

گه به بر مرتضي يا حسن بن علي

هم به سكوت و پيام هم به قعود و قيام

بر همه اي مقتدا يا حسن بن علي

اسوه ي ما صبر توست كعبه ي ما قبر توست

بقيع تو قلب ماست يا حسن بن علي

اي به كرم چون پدر از همه مشهورتر

حاجت ما كن روا يا حسن بن علي

عبد تو خيرالعباد باب تو باب المراد

دست تو مشكل گشا يا حسن بن علي

صلح تو تيري دگر بر دل بيدادگر

صبر تو دين را بقا يا حسن بن علي

بنده ي ناقابلم هر چه كه هستم دلم

با تو بود آشنا يا حسن بن علي

كار تو اكرام بود اجر تو دشنام بود

اي همه جود و سخا يا حسن بن علي

حلم مكرر كني نيست عجب گر كني

دشمن خود را عطا يا حسن بن علي

زخم همه در دلت يار شده قاتلت

كُشت تو را از جفا يا حسن بن علي

بي كسي ات را چو ديد زهر به دادت رسيد

تا شدي از غم رها يا حسن بن علي

قلب تو بي تاب شد به كودكي آب شد

در وسط كوچه ها يا حسن

بن علي

سوخت دل و جان تو كه پيش چشمان تو

فتاد زهرا ز پا يا حسن بن علي

جعده اگر جاني است قاتل تو ثاني است

كه كشت مام تو را يا حسن بن علي

اجر نبي بود اين كه آيد از راه كين

بر بدنت تيرها يا حسن بن علي

«ميثم» دلباخته سوخته و ساخته

قصيده بهر شما يا حسن بن علي

14- گل پسر شير خدا كريم آل فاطمه

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك ولادتي

قالب قصيده

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

گل پسر شير خدا كريم آل فاطمه

سبط نبي اكرمي اي پر و بال فاطمه

تمام قد ، آينه ي جاه و حلال فاطمه

اي متجلي از رخت شمس جمال فاطمه

خُلق حسن ، خوي حسن ، طاق دو ابروي حسن

نام حسن ، روي حسن ، پيچ و خم موي حسن

*****

زائر عشق گشته ام ميان كوچه باغ تو

به گنبد غمت قسم گرفته دل سراغ تو

به صحن غربتت قسم به قبر بي چراغ تو

گرفته دست اشك من ضريح صبر و داغ تو

پيش كِشَت نموده ام دل شكسته ام حسن

به گريه ام براي تو اميد بسته ام حسن

*****

15- باز دل غريب من سوي مدينه پر زده

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك ولادتي

قالب فولكوريك

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

باز دل غريب من سوي مدينه پر زده

به خانه اي كه سوخته به اشك ديده در زده

به كوچه ها جستجوي لاله و ياسمن كند

به پشت ديوار بقيع حسن حسن حسن كند

مثل كبوترا همونجا آب و دونه مي گيره

دور و بر قبر حسن يه آشيونه مي گيره

ميگم آقا تويي كريم چي ميشه رحمتم كني

مي گم آقا پول ندارم چي ميشه دعوتم كني

16- سفره ي لطفت چه پر فروغه

مشخصات

مناسبت مدح

سبك نوحه سنگين جديد

قالب آهنگين

شاعر عبدالكريمي مهدي

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

سفره ي لطفت چه پر فروغه

در خونت چقدر شلوغه

تو كريمي و ، من گدايِ ، دوره گردِ ، پشت دربِ ، خونت نشسته

با يه نگاهِ ، عاشقونت ، مي كشي تو ، عاشقا تو ، دسته دسته

سيدنا يا حبيبي يا حبيبي يا حبيبي يا حسن جان(2)

*****

براي سر مستي دوباره

مي كنم باز امشب استخاره

تو ادب و عشق ، بوده عبا ، س علي شا ، گرد درسِ ، تدبير تو

همه مي ديدند ، روز صفين ، پشته مي ساخت ، ضربه هايِ ، شمشير تو

سيدنا يا حبيبي يا حبيبي يا حبيبي يا حسن جان(2)

*****

ماها رو عازم دار الشّرف كن

زائراي ايوون نجف كن

دوباره شدم ، مثل ليلي ، مثل مجنون ، مثل دلهاي حيدريون

شده دل من ، مست ساغر ، مست باده ، مست صهباي حيدريون

سيدنا يا حبيبي يا حبيبي يا حبيبي يا حسن جان(2)

*****

وزير دربار شاه دينه

پسر زهرا و ام البنينه

مدار فلك ، در نگاشه ، كلّ هستي ، زير پاشه ، عالم فداشه

قرار حسين ، خنده هاشه ، اختيارِ ، زندگيمون ، تو پنجه هاشه

سيدنا يا ابوالفضل يا ابوالفضل يا ابوالفضل آقام ابوالفضل

*****

توي اين دنيا همتا نداره

رو بازوش حرز فاطمه داره

مي تپه دلش ، مثل دستاش ، مثل چشماش ، بهر مولاش ، آروم نداره

بر روي بازوش ، لافتي الا علي لا سيف الا ذوالفقاره

سيدنا يا ابوالفضل يا ابوالفضل يا ابوالفضل آقام ابوالفضل

*****

17- گل را به رونماي حسن آفريده اند

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك ولادتي

قالب غزل

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

گل را به رونماي حسن آفريده اند

دل را ز خاك پاي حسن آفريده اند

بر بام عرش پرچم آقائيش زدند

ما را ز جان گداي حسن آفريده اند

فردوس و جنتي كه بقرآن ستوده اند

از ناز چشمهاي حسن آفريده اند

آن پرچمي كه دست علمدار كربلاست

از گوشه ي عباي حسن آفريده اند

سلطان عشق سايه نشين لواي اوست

عشّاق را فداي حسن آفريده اند

جود و سخا و حُسن و دليري و صبر را

در سايه ي لواي حسن آفريده اند

فهم كسي به ساحت صبرش نمي رسد

غم را فقط براي حسن آفريده اند

عالم براي غربت او گريه مي كند

ني را پر از نواي حسن آفريده اند

تنها كسي كه محرم غمهاي مادر است

در كوچه كربلاي حسن آفريده اند

18- اي كمال حُسن داور يا حسن

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك مرثيه

قالب قصيده

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع نخل ميثم 3

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي كمال حُسن داور يا حسن

اي ز سر تا پا پيمبر يا حسن

اي به روي سينه ي ختم رسل

صورتت قرآن ديگر يا حسن

در شجاعت چون اميرالمرمنين

از تو آيد فتح خيبر يا حسن

پرورشگاه تو اي جان جهان

دامن زهراي اطهر يا حسن

جنگ عاشورا قيام كربلا

از تو آيد چون برادر يا حسن

صلح تو يك كربلا خون و قيام

جنگ تو اعجاز حيدر يا حسن

بر دفاع دين حق اين جنگ و صلح

هر دو با هم شد برابر يا حسن

مصطفي ختم رسل خوانده تو را

در قيام و صلح رهبر يا حسن

صبر تو صبر اميرالمؤمنين

عزم تو ميراث مادر يا حسن

سايه ي باب البقيعت بهر من

ز آفتاب كعبه بهتر يا حسن

دور قبر بي چراغت روز و شب

مي زند مرغ دلم پر يا حسن

اي خوش آن زائر كه در پشت بقيع

نيمه هاي شب زند در يا حسن

اي كه هر بيگانه و هر آشنا

داده دشنامت مكرر يا حسن

اي كه جاي اشك ، چشم آسمان

در غمت افشانده اختر يا حسن

از مزار بي چراغت مي دهي

نور بر دلها سراسر يا حسن

روز محشر مي شود با ياد تو

اشك چشم شيعه كوثر يا حسن

سوزهاي مخفي و نا گفته ات

مي زند بر سينه آذر يا حسن

ديده اي كز بهر تو گريان بود

نيست گريان روز محشر يا حسن

خون دلهايي كه عمري خورده اي

از دهانت ريخت آخر يا حسن

بعد بابت در امامان نيست كس

مثل تو بي يار و ياور يا حسن

قتل تو آن هم به دست همسرت

بود كي اين گونه باور يا

حسن

با چه جرمي بر تن مسموم تو

تير كين بنشست تا پر يا حسن

حق ذي القربي ادا شد تا تو را

تير كين آمد به پيكر يا حسن

كاش مي شد در كنارت تربتت

مي زدم بر سينه و سر يا حسن

تو كريم اهل بيتي از كرم

حاجت ما را بر آور يا حسن

روز محشر دست «ميثم» را بگير

اي كه هستي دست داور يا حسن

19- اي ز رخت حُسن خدا منجلي

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك ولادتي

قالب مثنوي

شاعر ناشناس

منبع زمزمه هاي ولايت 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي ز رخت حُسن خدا منجلي

نور دو چشمان بتول و علي

تو آينه دار خدايي حسن

كريم آل مصطفايي حسن

تو روح صوم و معني صلاتي

تو لنگر سفينه النجاتي

مفتخر از كرامتت كرامت

مرام هم ريزه خور مرامت

چشم جنان هميشه دنبال توست

هر آنچه حُسن است همه مال توست

حور و ملك جمله گداي گدات

اي همه ي حُسن فروشان فدات

جود و كرم را يم بي ساحلي

در ادب استاد ابوفاضلي

مدينه آسمان روي ماهت

فاطمه مست باده ي نگاهت

تو ناخداي كشتي نجايي

بيت نخست شعر كربلايي

عشق ز عشق تو به تاب و تب است

جلوه اي از حلم تو در زينب است

فروغت آفتاب عالمين است

غم تو مافوق غم حسين است

20- به قبله ي همه من قبله ام به قبله قسم

مشخصات

مناسبت مدح

سبك ولادتي

قالب مثنوي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

به قبله ي همه من قبله ام به قبله قسم

سرشك كعبه ز عطر من است اين زمزم

براي خلق زمين و براي اهل سما

براي خاك نشينان و اهل عرش عُلي

چنان دو چشمه ي نوري ز خويش پوشيدم

گمان نموده لباس از ستاره پوشيدم

سخا و جود و كرم بندگان دربارم

منم كه خالق رأفت خداي ايثارم

منم كه روشن روزم منم كه تيره شبم

منم كه عبد خدا بهر كائنات ربم

ز يك اراده ي ما شد هر آنچه هر جا شد

نخواستيم ما هيچگاه نشد كه نشد

ز جود ماست به عالم هر آنچه موجود است

ز يك اشاره ي ما هر چه هست نابود است

ز لطف ماست كه اين سقف بي ستون برپاست

ز يمن ماست كه اين خاك بي سكون برجاست

تمام عالم ايجاد در احاطه ي ماست

مِثال ما مَثَل ريگ و وسعت درياست

اگر پريد كبوتر ز ما اجازت داشت

وگر توان پريدن نداشت اذن نداشت

به گل طراوت و حُسن و جمال من دادم

براي نغمه به بلبل مجال من دادم

اگر كسي به خيالش مرا تجسم كرد

بر اين ترحم واهي خرد تبسم كرد

به عرصه اي كه عقولند محو و خيره و مات

خيال و دست به دامان ما زدن هيهات

نه من كه شيعه ي در گاه ماست لا يُدرَك

كه شيعه هست وجود خداي را مدرك

ز ناي ماست كه ني را نواي جانسوز است

ز داغ ماست كه اين سان شراره افروز است

21- اي جگر گوشه ي زهرا گل گلزار رسول

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي جگر گوشه ي زهرا گل گلزار رسول

يا حسن ايكه تويي مايه ي تسكين بتول

اشك روان دارم ز غمت ، آتش جان دارم ز غمت

با دل پر خون هر شب و روز ، آه و فغان دارم ز غمت

مظلوم حسن حسن جان(2)

*****

ايكه جز رنج و مصيبت نشده حاصل تو

وا مصيبت كه شده همسر تو قاتل تو

نشسته ديده در غم تو ، به سوگ و رنج و ماتم تو

واي از اين ماتم كه شده ، قاتل جانت محرم تو

مظلوم حسن حسن جان(2)

*****

به هواي حرمت پر زده مرغ دل من

شده نامت همه دم شمع شب محفل من

گريه ي من از تربت توست ، از غم و درد و محنت توست

عالم امكان هر شب و روز ، شاهد رنج و غربت توست

مظلوم حسن حسن جان(2)

*****

ايكه از زهرا جفا لخته ي خون شد جگرت

جان و دل سوخته افتاده به پيكر شررت

22- امشب هواي غربت رخنه به سينه كرده

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي محرم 9

تعداد استفاده 0

متن شعر

امشب هواي غربت رخنه به سينه كرده

آخر ماه صفر ياد مدينه كرده

تو آسمون قلبم خدا خودش نوشته

يه لحظه با تو بودن بالاتر از بهشته

تو در ركاب حيدر دلير و بي نظيري

براي تو همين بس تو بر حسين اميري

كرامت الهي مي باره از نگاهت

آسمونو سوزونده آتيش سوز و آهت

دلت مي خواست هميشه به همراه برادر

باشي به وقت پيري عصاي دست مادر

اما يه روز تو كوچه ديدي قدش خميده

روي زمين فتاده رنگ از رخش پريده

ديدي عزيز طاها روي زمين نشسته

اي واي ز ضرب سيلي گوشواره هاش شكسته

وقتي كه ياس حيدر مثل بنفشه ها شد

براي تو مدينه يه پارچه كربلا شد

شجر طور مادر وارث نور مادر

تو ماجراي كوچه سنگ صبور مادر

23- اون كه دستگير منه خونش پر از جبرئيله

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي محرم 9

تعداد استفاده 0

متن شعر

أيها الناس بدانيد گداي حسنم(2)

*****

اون كه دستگير منه خونش پر از جبرئيله

استجابت مث يك گدا به دستاش دخيله

صد تا موسي برا دستبوسي به پيشگاه درش

وقت قبلي مي گيرند از خادماي نوكرش

يوسف مصر در خونش تو صف گدائيه

واسه اون فرق نداره گدا كيه كجائيه

اسم حاتم توي ليست سائلاش ديده مي شه

برا كافر هم يه جائي سر سفرش جا مي شه

صد سليمان نبي عبد و غلام سياهته

اون بهشتي كه ميگن عكس يه نيم نگاهته

آسمون با همه ي بزرگياش خاك توئه

همه هيئتاي ارباب جزء املاك توئه

توي عالم چه چيزي قيمت عشق پاكته؟

من كيم وقتي يل ام البنين هلاكته

هر كي تو گريه براي يه غريب كم نذاره

خدا نسلشو محب اهلبيت بار مياره

هركي غارت زده ي عشق تو شد تو عالمين

تازه نوكريشو امضا مي كنه امام حسين

آقا بي صلح تو هيچ سالي محرم نمي شه

هر چي سينه مي زنم از غربتت كم نمي شه

بميرم برات كه صد تا كربلا تو غربتي

نه زيارت نامه داري نه شب زيارتي

نه يه شمع و نه چراغي تو كجا امام رضا

نه حرم داري نه زائري و نه صحن و سرا

همه مي گن كه غريب الغربا امام رضاست

ولي من مي گم غريب فقط امام مجتبي است

24- عمري گرفتار دردم من سائلي دوره گردم

مشخصات

مناسبت مدح

سبك نوحه سنگين جديد

قالب آهنگين

شاعر عبدالكريمي مهدي

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

عمري گرفتار دردم من سائلي دوره گردم

هر جا كه نام از تو آيد بنشستم و گريه كردم

ارباب حسن يابن زهرا (4)

*****

چون مرتضي اشجع الناس زيباترين شاخه ي ياس

استاد صبر تو حيدر شاگرد درس تو عباس

ارباب حسن يابن زهرا (4)

*****

شاه كريم مدينه خورشيد قطب جهاني

آقا تو قبل از ابوالفضل عموي صاحب زماني

ارباب حسن يابن زهرا (4)

*****

اي سفره دار مدينه شمع غم افروزيم كن

امسال قبل از محرم كرببلا روزيم كن

ارباب حسن يابن زهرا (4)

*****

بر لوح قلبم نوشته كرامت ا... حسن جان

اي نور چشمان حيدر ما عبد و تو شاه حسن جان

ارباب حسن يابن زهرا (4)

*****

25- اي تو با قلبم صميمي يا حسن

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك ولادتي

قالب قافيه پريشان

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي تو با قلبم صميمي يا حسن

تو كريم بن كريمي يا حسن

داري از زهرا نشان يا مجتبي

مهرباني دلرحيمي يا حسن

*****

صاحب رزقي و جودت بيكران

ريزه خوار سفره ات هر انس و جان

آن قدر بخشنده اي محبوب من

بر سر خوان تو حاتم ميهمان

*****

از مي كوثر شرابم مي دهي

در خم زلفت چه تابم مي دهي

آنقدر خوبي كه هر چه بد كنم

با كريمي تو جوابم مي دهي

*****

تا خدا پرداخت جسم و جان و تن

پر نمودم از غم و رنج و محن

روي قلبم در ازل حك كرد او

هست اين مخلوق مجنون الحسن

*****

كودك زيباي حيدر يا حسن

بعد زهرايي تو دلبر يا حسن

گفته حق هر كس بگريد بهر تو

مي رود خندان به محشر يا حسن

*****

بي كس شهر پيمبر يا حسن

غربت تو همچو حيدر يا حسن

من چگويم شرح دردت را غريب

اي عصاي دست مادر يا حسن

*****

گريه كردن كار هر روز و شبت

آمده از غصه ها جان بر لبت

من نمي گويم كه در كوچه چه شد

آنقدر گويم كمان شد زينبت

*****

در ميان كوچه دشمت راه بست

حرمت صديقه ي زهرا شكست

آنقدر بر جسم و جانش لطمه خورد

بي تأمل مادرت از پا نشست

*****

خيره مانده چشمهايت سوي در

داغ آن كوچه هنوزت بر جگر

تا زمانيكه به دنيا زيستي

ديگر از آن كوچه ننمودي گذر

*****

26- حسن ريحانه ي گلزار طاهاست

مشخصات

مناسبت مدح

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

حسن ارباب من (4)

*****

حسن ريحانه ي گلزار طاهاست

حسن دردانه ي دامان زهراست

حسن فرمانده ي كون و مكان است

عموي حضرت صاحب زمان است

حسن آئينه ي سيماي زهراست

روان از كوثر ميناي زهراست

حسن گنجينه ي اسرار زهراست

ميان كوچه ي غم يار زهراست

حسن گنجينه ي احساس باشد

بلا گردان او عباس باشد

شفاي شيعيان شهد لب اوست

طبيب دردمندان زينب اوست

حسن تقدير قدر شيعيان است

حريم خانه اش دار الامان است

حسن تفسير رمز كوثري بود

جواب طعنه هاي حيدري بود

حريف صد سپاه و لشكر است او

دو بازوي امير خيبر است او

الا شيعه بيا اهل صفا باش

گداي كاسه ليس مجتبي باش

بحمد ا... در اين خانه گدايم

سگ كوي امام مجتبايم

27- به درت دست توسل زده ام

مشخصات

مناسبت مدح

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

به درت دست توسل زده ام

ز دلم تا به بقيع پل زده ام

به ولاي تو دلبستم ، نكني رها دستم

*****

به در خانه ي تو زنجيرم

بخدا جدا ز تو مي ميرم

به ولاي تو دلبستم ، نكني رها دستم

*****

اي مسيحاي مسيحا پرور عالم حسن

وي بدستت رشته ي عشق بني آدم حسن

به ولاي تو دلبستم ، نكني رها دستم

*****

گر چه بي نام و نشانم يا امام مجتبي

خاكبوس آستانم يا امام مجتبي

به ولاي تو دلبستم ، نكني رها دستم

*****

دل من عاشق توست تويي جانانه ي من

همه ي هستي من تويي يا امام حسن

به ولاي تو دلبستم ، نكني رها دستم

*****

يا حسن امشب چو خوبانت من بد را ببر

لحظه اي چشمت ببند و خوب و بد در هم بخر

به ولاي تو دلبستم ، نكني رها دستم

*****

تو كريم اهل بيتي من گداي اهل بيت

دست خالي رد نسازم اي صفاي اهل بيت

به ولاي تو دلبستم ، نكني رها دستم

*****

يا حسن ناقابلم اما گرفتار توأم

يا حسن دستم تهي اما خريدار توأم

به ولاي تو دلبستم ، نكني رها دستم

*****

28- اي ز حُسن روي تو ديده منجلي

مشخصات

مناسبت مدح

سبك ولادتي

قالب مثنوي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي ز حُسن روي تو ديده منجلي

نور چشم زهرايي زاده ي علي

مهر عالم هستي عشق سرنوشت

سيد جوانان گلشن بهشت

اولين گل مولا دومين امام

بر تو از تمامي شيعيان سلام

اي به عالمي سرور اي به ما شفيع

كي شود كه گردم من زائر بقيع

عكس تو بود نور قاب سينه ام

روز و شب بياد تو در مدينه ام

نذر غصه هاي تو داغ عشق من

قبر بي چراغ تو باغ عشق من

سيد و سالاري از همه سري

بيشه ي شجاعت را شير حيدري

صاحب دو چشم من اهل عالمين

اين يكي حسن باشد اين يكي حسين

كاش اي بقربان حلم و صبر تو

ذره اي خاك بودم روي قبر تو

من كيم كه تا محشر اي گل عفاف

كعبه گرد قبر تو مي كند طواف

يك صدا وجود من گويد اين سخن

بأبي أنت و أمي يا حسن

قلب من به دو حالت غرق شور و شين

وقت دم حسن گويد بازدم حسين

29- اي مظهر جمال جميل خدا حسن

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك مرثيه

قالب قصيده

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع زمزمه هاي ولايت 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي مظهر جمال جميل خدا حسن

وي طلعت تو آينه ي كبريا حسن

خاك دَرِ تو كعبه ي عشاق كوي تو

مِهر رخ تو قبله ي اهل ولا حسن

پاسخ شنيد از طرف ذات ذوالجلال

هر دل شكسته اي كه تو را زد صدا حسن

آنجا كه وهم را نبود راه هيچ گاه

دائم تو رهبري و توئي مقتدا حسن

از ماهيان بحر الي ساكنان عرش

گريند در غم تو به صبح و مسا حسن

با خنده ديده دوخت به روي تو فاطمه

با گريه بوسه زد به لبت مصطفي حسن

گردي گر از بقيع تو با خود برد نسيم

نبود عجب كه زنده كند مرده را حسن

گريد به ياد غربت تو چشم اهل دل

سوزد چراغ قبر تو در قلب ما حسن

گِرد حريم تو كه درش بسته روز و شب

صف بسته اند سلسله ي انبيا حسن

صلح و ثبات و صبر تو گرديد از ازل

بنيانگذار واقعه ي كربلاحسن

چشم زمانه بعد علي از تو در جهان

مظلوم تر نديده بحق خدا حسن

اي چشم غير بر كرمت، با كدام جرم

دشنام ها شنيده اي از آشنا حسن

آن خواست دست بسته برد سوي دشمنت

اين يك فشرد بر روي پايت عصا حسن

اين غم كجا برم كه خطيبي به پيش روت

دشنام داد بر پدرت مرتضي حسن

اين غم كجا برم كه تو را يار آشنا

گرديد مار و كشت به زهر جفا حسين

اين غم كجا برم كه پس از مرگ جاي گل

باران تير بر بدنت ريخت يا حسن

اين غم كجا برم كه برادر به دست خويش

بيرون كشيد

از بدنت تيرها حسن

تابوت و تن ز تير ، يكي گشت و زين اِلَم

قدّ حسين همچو كمان شد دو تا حسين

گر جان شود جدا ز تنش بر فراز دار

«ميثم» نمي شود ز تو هرگز جدا حسن

30- دوش افتادم به حال احتضار

مشخصات

مناسبت مدح

سبك ولادتي

قالب مثنوي

شاعر ناشناس

منبع شراب هيأتي 9

تعداد استفاده 0

متن شعر

دوش افتادم به حال احتضار

جان سپردم با دلي اندوهبار

ديدم آنجا دوستان فارغ ز صبر

بي مهابا مي برندم سوي قبر

گشت مأوايم درون قبر تنگ

ريختند آنجا به رويم خاك و سنگ

شد سپس دور از نظرها ياد من

غربت آمد بر مباركباد من

باز كردم چشم و ديدم خويش را

آري آن هنگامه ي در پيش را

اين طرف رؤياي باغ آرزو

آن طرف از نار و آتش گفتگو

اين طرف جنسي لطيف و نرم داشت

آن طرف احساس كردم شرم داشت

اين طرف صحبت ز وصل يار بود

آن طرف حرف حميم و نار بود

اين طرف مي كرد هر دل سرخوشي

آن طرف مي كرد آتش سركشي

اين طرف اهل جنان غرق طرب

آن طرف دوزخ ميان تاب و تب

بود در دل آرزوي باغ يار

آرزوي ديدن روي نگار

ناگهان بردند در اين گير و دار

دست بسته روح من را سوي نار

منكه بذر يأس در دل كاشتم

بر همه دست توسل داشتم

گر چه ميزان عمل پستم گرفت

ناگهان ديدم كسي دستم گرفت

در ميان آن هياهوي نهيب

مي كشد دست مرا دست غريب

گفت: از مايي تو اي از ما جدا

اي رميده كي نمائيمت رها

گفتم او را كيستي فلك نجات

كيستي سرچشمه ي آب حيات؟

گفت: هستم آيه ي فتح القريب

جان زهرايم غريب بن غريب

من كريم اهل بيت كوثرم

من حسن هستم كه از عالم سرم

گر چه كارت جرم و عصيان كردن است

شيوه ي ما لطف و احسان كردن است

كي گذارم بر دلت داغ بهشت

مي كنم ارزاني ات باغ بهشت

گفتم او را اي بهشتم روي تو

جنت المأواي من گيسوي تو

اي كه باشد بر

تو زهرا بيقرار

بي تو با باغ جنانم نيست كار

بهر من باغ جنان رخسار توست

ديدن روي خدا ديدار توست

همره خود تا به اعلايم ببر

جانب زهرا و مولايم ببر

جانب زينب ببر سوي حسين

تا بگيرم ذره اي بوي حسين

31- من سبط اكبر پاره ي قلب رسولم

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك ولادتي

قالب قصيده

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي محرم 11

تعداد استفاده 0

متن شعر

من سبط اكبر پاره ي قلب رسولم

من روشني چشم زهراي بتولم

من انعكاس دست جود مادر هستم

آري گل ياس سپيد مادر هستم

با صلح خود من آبروي نينوايم

پايه گذار نهضت كرببلايم

من دلغمين ناله هاي مرتضايم

ابن الغريبم من غريب مجتبايم

از كودكي مست ولاي مادرييّم

اشكم به كوثر وصل باشد كوثريّم

من مظهر صبرم تجلّي در شكيبم

حتي ميان خانه ي خود هم غريبم

از هر كسي و ناكسي طعنه شنيدم

هر چه كشيدم از خوديها من كشيدم

من آشنا با رنگ و بوي ياس هستم

آزرده از قومي نمك نشناس هستم

مظلوم و بي ياور شدم در اوج غربت

گشتم هدف بر شعبه هاي تير تهمت

من روضه خوانم روضه را سربسته گويم

از دردهاي مادري دلخسته گويم

در كودكي ديدم غبار بي كسي را

گل چيدن از گلبرگ ياس نورسي را

من تا ابد دلگيرم از هر كوچه و سنگ

از مردمان بي وفا و پست و نيرنگ

اي كاش مي مردم در آن كوچه نبودم

من اولين شاهد به رخسار كبودم

من بازتاب آن جمال نيلي هستم

من داغدار قرص ماه سيلي هستم

من جاي پنجه بر رخ دلدار ديدم

عكس جمالي بر روي ديوار ديدم

مادر ز سيلي عدو بر خويش پيچيد

چشم كبود او دگر جائي نمي ديد

32- هر جا كه سائلي است بود خانه ي كريم

مشخصات

مناسبت مدح

سبك واحد جديد

قالب غزل

شاعر مؤيد سيد رضا

منبع گلهاي محبت

تعداد استفاده 0

متن شعر

هر جا كه سائلي است بود خانه ي كريم

اين يك نشانه اي است ز كاشانه ي كريم

روح كرم هميشه گدا را صدا زند

بي وقت و وقت، باز بود خانه ي كريم

صدها نياز سائل مسكين روا شود

از فيض يك نگاه كريمانه ي كريم

جاري ز كوثر است خدايا مگر كه هيچ؟

خالي نمي شود لب پيمانه ي كريم

باشد كريم آل محمد مراد ما

هر جا كه هست صحبت جانانه ي كريم

درد «مؤيد» و كرم بي شمار اوست

مرغ دل اسير من و دانه ي كريم

33- خادم كوي تو ميكائيل است

مشخصات

مناسبت مدح

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

خادم كوي تو ميكائيل است

چشمه ي چشم تو رود نيل است

حيف از صحن و سرا محرومي

ورنه جارو كش تو جبريل است

34- آخر يه روز شيعه برات حرم مي سازه

مشخصات

مناسبت مدح

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع زمزمه هاي ولايت 54

تعداد استفاده 0

متن شعر

آخر يه روز شيعه برات حرم مي سازه

حرم براي تو شه كرم مي سازه

آخر برات يه گنبد طلا مي سازيم

شبيه گنبد امام رضا مي سازيم

به كوري عايشه و دشمن حيدر

بقيع تو آباد مي شه گل پيمبر

سر مزارت ضريح طلا مي سازيم

مثل ضريح شش گوشه بهشت مي سازيم

آخر يه روز ضريح تو بغل مي گيرم

حسن حسن ميگم پاي ضريح مي ميرم

پنجره فولاد مي سازيم حاجت بگيريم

دخيل مي بنديم بدوني بر تو اسيريم

سقا خونه بنا كنيم با شور و احساس

سر قبر امّ البنين مادر عباس

آقام مياد و مي گيره تقاص زهرا

آباد مي شه مدينه با قدوم مولا

35- ما شيعه ي آل مرتضي مي باشيم

مشخصات

مناسبت مدح

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي عترت 2

تعداد استفاده 0

متن شعر

ما شيعه ي آل مرتضي مي باشيم

از خاك بقيع و كربلا مي باشيم

يك عمر اگر حسين حسين مي گوئيم

مديون امام مجتبي مي باشيم

36- نه گرد تو و نه گرد من مي گردد

مشخصات

مناسبت مدح

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي عترت 2

تعداد استفاده 0

متن شعر

نه گرد تو و نه گرد من مي گردد

عالم به مدار پنج تن مي گردد

ديري است تمام ذره هاي ملكوت

پروانه صفت دور حسن مي گردد

37- تو شمعي و بزمت دل انجمن

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك مرثيه

قالب قصيده

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع نخل ميثم 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

تو شمعي و بزمت دل انجمن

تو سروي و مُلك وجودت چمن

حجاز از بوي عطر گيسوي تو

خُتن در خُتن در خُتن در خُتن

جبين و رخ و خال و خط هر چهار

حسن در حسن در حسن در حسن

به وصف تو زلف عروسان طبع

شكن در شكن در شكن در شكن

به هر انجمن گوهر مدح تو

دهن در دهن در دهن در دهن

فلك گفت اين گل ز گلزار كيست

علي گفت دامان زهراي من

علي را تويي نور بينش به چشم

نبي را تويي جان شيرين به تن

رهين عطاي تو خُرد و كلان

گداي سر كوي تو مرد و زن

ولي خدا از رخت شادمان

رسول خدا بر لبت بوسه زن

تو در اختران سپهر رسول

الي يوم محشر مه انجمن

جحيم از نگاه تو دار السّلام

جنان بي وجود تو بيت الحزن

صداي پدر بشنود فاطمه

چو در محضر او تو گويي سخن

ز صبر تو اسلام شد سر فراز

به صلح تو كفر و ستم ريشه كن

به دست تو باشد حساب و كتاب

در آيينه ي توست سرّ و علن

امامت برازنده ي شخص توست

چو كعبه كه بر قامتش پيرهن

دريغا كه از دشمن و دوستت

به دل بود رنج و ملال و محن

دريغا كه خون خوردي و زيستي

غريبانه در خانه و در وطن

كجا بود باور كه ريزد فلك

جگر پاره هاي تو را در لگن

دريغا دريغا كه در طشت ريخت

ز دُرج دهانت عقيق يمن

ز لعل لبت گشت جاري عقيق

ز خون دلت سرخ شد ياسمن

دريغا كه دشمن به تشييع تو

به هم دوخت تابوت را با بدن

به جاي

نثار گل از نوك تير

تنت را دريد از حجاب كفن

ز سوز جگر ناله زد باغبان

كه از خار آزرده شد نسترن

شد آن روز جسم تو آماج تير

كه دست علي بسته شد در رسن

اگر چه ندارد مزارت چراغ

چرغ است يادت به هر انجمن

به «ميثم» نگاهي كه تا پاي جان

بگريد به مظلوميت يا حسن

38- آتشي شعله ور ز آه من است

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك مرثيه

قالب قصيده

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع نخل ميثم 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

آتشي شعله ور ز آه من است

كه شرارش به جان مرد و زن است

چشم ، سوي مدينه ، دل به بقيع

با حسن لحظه لحظه هم سخن است

تربت بي چراغ او هر شب

شمع جان و چراغ قلب من است

شعله با ناله ، شمع محفل دل

گوهر اشك ، نقل انجمن است

صفر است و دم حسينيون

همه جا ناله ي حسن حسن است

گريه ي ماهيان دريايي

در عزايش بود تماشايي

*****

دلم امشب بهانه مي گيرد

شعله از آن زبانه مي گيرد

تير آه از كمان ناله مدام

جگرم را نشانه مي گيرد

گويي امشب كبوتري ز بقيع

در دلم آشيانه مي گيرد

گُل زخمِ دلِ امام حسن

در وجودم جوانه مي گيرد

غصه قصد دل مرا كرده

غم به كف تازيانه مي گيرد

امشب از سوز سينه مي گريم

بر غريب مدينه مي گريم

*****

اشك در ديدگان من تنهاست

ناله زنداني و سخن تنهاست

آسمان مدينه اشك بريز

ماه زهرا در انجمن تنهاست

ماهيان هم به بحر مي گريند

بر غريبي كه در وطن تنهاست

با توأم اي مدينه پاسخ گوي

به كه گويم امام من تنهاست

در و ديوار شهر مي گويند

امت مصطفي، حسن تنهاست

هر كجا خلق، عبد دنيايند

هاديان طريق تنهايند

*****

تيرها زخمي تنش بودند

اشك ها وقف دامنش بودند

دشمنان متحد به دشمني اش

دوستان يار دشمنش بودند

حق كُشيّ و دو رويي و دشنام

خارهايي به گلشنش بودند

همسر و دشمنان دوست نما

در كمين بهر كشتنش بودند

زخم تيغ زبان و خار جفا

در دل و چشم روشنش بودند

تيرها تا كنار تربت او

گريه كردند بهر غربت او

*****

كرد رحلت چو جدّ اطهر او

آسمان شد خراب بر سر او

بود

كودك كه مادرش زهرا

گشت نقش زمين برابر او

جگرش پاره شد دمي كه شكست

گوشواره به گوش مادر او

قاتل او مغيره و ثاني است

كشت او را دوباره همسر او

پيش تر از شرار زهر چو شمع

آب گرديده بود پيكر او

وارث غربت پدر حسن است

از برادر غريب تر حسن است

*****

يا حسن! صبر چون پدر كردي

حفظ دين پيامبر كردي

مشت نابسته ي معاويه را

در بَرِ خلق بازتر كردي

شجر نور را ثمر دادي

نخل دين را تو بارور كردي

پيش تر از قيام كرببلا

تو به پا نهضتي دگر كردي

به محرم حيات بخشيدي

تا به ماه صفر سفر كردي

مُلك توحيد، خانه ي غم شد

صفر از ماتمت محرم شد

*****

آسمان سينه چاك يارب تو

مرغ شب اشك ريز هر شب تو

صبر و صلح و ثبات و ايمانند

چار آئينه دار مكتب تو

نقش گلبوسه ي رسول خداست

بر گلوي حسين و بر لب تو

پاره هاي دل تو را در طشت

ديد و شد پاره قلب زينب تو

زهر فرياد زد به سوز جگر

آب هم سوخت ز آتش تب تو

كل خلقت به ماتم تو گريست

به خدا غم هم از غم تو گريست

*****

اي ملك از طلايه دارانت

صبر تو امتحان يارانت

مرغ توحيد با نواي حسن

مدح خوان گرد شاخسارانت

تو كريميّ و عالم خلقت

همه از خيل ريزه خوارانت

طشت ، يك باغ لاله از جگرت

پاره ي دل گل بهارانت

با كمان سقيفه بر سر دست

خصم دون كرد تيربارانت

به تلافيّ بغض با پدرت

عاقبت پاره پاره شد جگرت

*****

پدر اقتدار پرور تو

همسري داست مثل مادر تو

يك جهان عاطفه رباب كه بود

يار و همسنگر برادر تو

اين تويي اي غريب خانه ي خويش

كه تو را زهر داد همسر تو

اين تو بودي كه يار سنگين دل

مار شد زد به جان و پيكر تو

اين تو بودي كه سالها

بنشست

جعده چون جغد شوم بر در تو

جگر شيعيان از اين غم سوخت

كو تو را بر يزيد پست فروخت

*****

تيرها زخم دار زخم تنت

سوخت بر غربت بدن كفنت

گريه بايد به تو چو ابر بهار

كه خزان كرد حمله بر چمنت

يوسف فاطمه! كه مي جوشد

عصمت از تار تار پيرهنت

قصه ي كوچه داغ ياس كبود

خون دل گشت و ريخت از دهنت

همه در حيرتم چگونه كشيد

تيرها را برادر از بدنت

داغ بر داغ اهل بيت فزود

كاش عباس در بقيع نبود

*****

دخت زهرا مه صفر ديده

داغ مرگ پيامبر ديده

در كنار دو طشت ، خونِ دلش

از دو چشمش روانه گرديده

در يكي رأس سيد الشهداء

در يكي پاره ي جگر ديده

چوبه ي خيزران به دست يزيد

لب و دندان و طشت زر ديده

رنج از رنج بيشتر برده

داغ از داغ سخت تر ديده

او كه در قتلگاه ز پا ننشست

داد اينجا زمام صبر ز دست

*****

ديد قرآن و صوت قرآن را

چوب خزران و درّ دندان را

ناله ي وا محمدا سر داد

همچو دل چاك زد گريبان را

گر نگاه سر حسين نبود

زينب از دست داده بود جان را

چوب ابن زياد در كوفه

بس نبود آن لبان عطشان را؟

«ميثم» از دست ، لحظه اي ندهي

دل سوزان و چشم گريان را

عوض اشك در عزاداري

خون دل از دو ديده كن جاري

*****

39- اي كرامت به تو تمام حسن

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك مرثيه

قالب تركيب بند

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع يك ماه خون گرفته(2)

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي كرامت به تو تمام حسن

وي گداي تو خاص و عام حسن

اي رسول و علي و فاطمه را

نام تو خوشترين كلام حسن

قبر بي زائر تو كعبه ي دل

حرمت مسجد الحرام حسن

اين عجب نيست گر امام حسين

پيش پايت كند قيام حسن

پاي تا فرق حُسن در حُسني

كه خدايت نهاده نام حسن

كعبه با آن جلال مي گيرد

از مزار تو احترام حسن

كيستي تو كريم اهل البيت

كيستم من تو را غلام حسن

دوست دارم كه در مدينه شبي

به مزارت دهم سلام حسن

زائر روضه البقيعم كن

سيدي سيدي امام حسن

با تو بودم كرم كن و مگذار

بي تو عمرم شود تمام حسن

خاك ذريّه ي رسولم كن

جان زهرا قسم قبولم كن

*****

تو به اجداد خويشتن پدري

تو به شخص پيامبر پسري

تو عزيز دل سه معصومي

تو دو درياي نور را گهري

تو ز سر تا به پا امام علي

تو ز پا تا به سر پيامبري

تو امامي امام صبر و رضا

تو وليّ خداي دادگري

تو غريب هميشه ي وطني

تو امام شهيد در صفري

تربت بي چراغ تو گويد

كز شه كربلا غريب تري

تو بزرگ شباب اهل بهشت

تو به پيران راه راهبري

به خداوندگار صبر قسم

كه تو در صبر صاحب ظفري

تو جگر پاره ي رسول خدا

تو به زهرا ستاره ي سحري

جگر پاره پاره ات گويد

كه تو از دست يار خونجگري

صبر تو از قيام سخت تر است

شاهدم لخته لخته ي جگر است

*****

اي سلام خدا به جان و تنت

اي همه حُسن در رخ حسنت

تو سپهر و ستاره، زخم دلت

تو چراغي و داغ، انجمنت

پيكرت همچو شمعِ

سوخته اي

آب شد در درون پيرهنت

پاره هاي جگر برون مي ريخت

با دل پاره پاره از دهنت

ماهي بحر بر تو مي گريد

كه غريبي هماره در وطنت

جگر اهل بيت مي سوزد

تا قيامت به ياد سوختنت

گه جفا در جواب مهر و وفا

گاه دشنام، پاسخ سخنت

عوض آب، زهر كينه به كام

جاي گل، ريخت تير بر بدنت

تيرها بر تو گريه مي كردند

اشكشان بود جاري از كفنت

باور هيچ كس نبود نبود

كه جسارت شود چنين به تنت

تير دشمن به زخم تازه ي تو

گشت شرمنده از جنازه ي تو

*****

اي مه و آفتاب زوّارت

اي همه خلق سر به ديوارت

جگر سوخته، چراغ بقيع

چشم ها جاي پاي زوارت

كاش چون شمع تا سحر مي سوخت

دل ما در دل شب تارت

پدر و مادرم فدايت باد

كه ز هر كس رسيد آزارت

زهرخند مغيره مي زد زخم

همچو شمشير بر دل زارت

به تو مي گريم اي غريب وطن

كه تو را كُشت عاقبت يارت

جگر پاره پاره ات باشد

قصه ي غصه هاي بسيارت

سوز آن سيلي اي كه زهرا خورد

بود عمري به ماه رخسارت

گل باغ دل علي، به چه جرم

در جگر رفت اين همه خارت

چشم «ميثم» هماره ريزد اشك

بر تو و بر دو چشم خونبارت

عمر، جان دادن تو بود حسن

يار هم دشمن تو بود حسن

*****

40- اي كائنات سفره ي عام تو يا حسن

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك مرثيه

قالب قصيده

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع نخل ميثم 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي كائنات سفره ي عام تو يا حسن

اي فوق وهم ، علم و مقام تو يا حسن

روح مسيح طوطي گلزار معرفت

جان كليم مست كلام تو يا حسن

صدق و صفا دو شيفته ي خلق و خوي تو

صبر و رضا دو طاير رام تو يا حسن

قرآن روي سينه ي زهرا و حيدري

آيينه ي تمام نماي پيمبري

*****

حُسن ازل كه غيب بود مظهرش تويي

روي خدا چو جلوه كند منظرش تويي

قرآن كتاب نور و تو آيات نور آن

احمد يم كرامت كل، گوهرش تويي

شير خداست جان محمد تو جان او

زهراست كوثر علي و كوثرش تويي

بر حضرتت ز هر نبي و هر ولي سلام

فرزند فاطمه حسن بن علي سلام

*****

تو كيستي وليّ خداوند اكبري

در علم و حلم و قدر و جلالت، پيمبري

در صبر و استقامت و ايثار، مرتضي

در عصمت و فضيلت، زهراي اطهري

مشعل فروز مكتب قرآن و اهل بيت

بنيان گذار نهضت سرخ برادري

صلح و قيام و صبر و سكوت تو گر نبود

از نهضت حسين و قيامش خبر نبود

*****

باشد قيام و صلح تو حكم خداي تو

حكم خداست مصلحت و اقتضاي تو

جنگ از تو بود و صلح از آنِ حسين بود

بودي اگر تو جاي وي و او به جاي تو

صلح تو از تحمل شمشير سخت تر

صبر تو بود خون دل سال هاي تو

اين صبر بود كوزه ي زهر هلاهلت

هر روز شعله مي شد و سر مي زد از دلت

*****

يار دو رو و دشمن خون خوار ، غربت است

در بين خانه دشمني يار ، غربت است

دشنام

يار و خنده ي اغيار و طعن خصم

تنها شدن به صحنه ي پيكار ، غربت است

در شهر خويشتن ز غريبان غريب تر

با كوه غم شماتت انصار ، غربت است

خصم تو را دل از جگر سنگ سخت تر

صلح تو با معاويه از جنگ سخت تر

*****

بعد از وفات ختم رسل جد اطهرت

از بام فتنه سنگ بلا ريخت بر سرت

ضرب لگد ، شراره ي آتش ، غلاف تيغ

اجر رسالت نبوي شد به مادرت

شمشير قاتل از پس يك عمر غصه شد

اجر امامت پدر دادگسترت

اجر امامت تو عجب دلپذير بود

دشنام و زهرِ قاتل و باران تير بود

*****

دردا كه زخم هاي دلت بي شماره شد

چشمانت آسمان و سرشكت ستاره شد

روزي كه بين كوچه زمين خورد مادرت

چون كاغذ فدك جگرت پاره پاره شد

روزي ميان كوچه وجودت ز هم گسيخت

روزي به زهر جعده دلت پر شراره شد

يك روز كُشت دشمن و يك روز يار كُشت

يك بار نه دوبار تو را روزگار كُشت

*****

بر غربت تو ماهي دريا گريسته

چشم رسول و حيدر و زهرا گريسته

آن كوزه اي كه زهر در آن ريخت قاتلت

پيوسته بر تو رهبر تنها گريسته

تيري كه پيكر تو به تابوت دوخته

از بهر زخم هاي تو مولا گريسته

خون دلت ز سوده ي الماس ريخته

اشگ حسين و زينب و عباس ريخته

*****

غم شعله شد به جان و تنت ريخت يا حسن

فرياد ، خون شد از دهنت ريخت يا حسن

شد پاسخ تو سنگ ملامت ز دوستان

هر جا كه گوهر سخنت ريخت يا حسن

قلبت چو باغ لاله شد از زهر و جاي گل

باران تير بر بدنت ريخت يا حسن

با آنكه تيرها به غريبيت سوختند

جسم تو را به تخته ي تابوت دوختند

*****

يك عمر غصه در دل غم پرور

تو بود

سوزم از اينكه قاتل تو همسر تو بود

نگذاشتند دفن شود جسم اطهرت

در خانه اي كه مِلك تو و مادر تو بود

در بيت تو دو قاتل زهرا شدند دفن

اينجا نه جاي خصم ستم گستر تو بود

اين غم كجا برم جگرم مي شود كباب

دشمن به بيت تو، تو مزارت در آفتاب

*****

مولا علي كه درد و غم بي حساب داشت

ياري چو دخت احمد ختمي مآب داشت

با يك جهان مصائب و رنج و بلا حسين

خوشنود بود از اين كه زني چون رباب داشت

بايد گريست بر تو كه در خانه همسرت

بر قتلت اي غريب مدينه شتاب داشت

تا بر تو آب داد وجود تو آب شد

هم قلب آب هم دل «ميثم» كباب شد

*****

قبل از شهادت

1- چشم مهتاب به حال من بيدار گريست

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب غزل

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

چشم مهتاب به حال من بيدار گريست

باز از گريه ي من چشم شب تار گريست

باز از سينه ي خود آه كشيدم آرام

دل سنگ آب شد و آب شرربار گريست

پاره پاره جگرم از لب سرخم تا ريخت

جگر طشت بر اين روضه ي دشوار گريست

قاتلم خنده به لب دارد و انداخت مرا

ياد روزي كه طبيب از غم بيمار گريست

ياد آن روز كه آتش نفسم بند آورد

ياد آن روز كه دل در غم دلدار گريست

ياد آن روز كه جاي همه ي مردم شهر

يك يهودي به غريبي پدر زار گريست

چقدر سخت گذشته است به مردي كه بخاك

پيش چشم همه در خنده ي انظار گريست

ديد آتش كه كسي نيست بگريد بر ما

شعله زد بر در و در سوخت و تبدار گريست

در آتش زده بود و گل ياس و مادر

آن چنان خورد به ديوار كه ديوار گريست

آه از آن روز كه ديدم كه به پاي مادر

ميخ بر سر زد و خون ريخت و خونبار گريست

شهادت

1- چراغ و چشم رسول خدا امام حسن

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك مرثيه

قالب قصيده

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع دو دريا اشك 2

تعداد استفاده 0

متن شعر

چراغ و چشم رسول خدا امام حسن

به جن و انس و ملك مقتدا امام حسن

هزار بارم اگر سر جدا شود، دستم

ز دامن تو نگردد جدا امام حسن

در آن زمان كه نبوديم ما، ز لطف خدا

ولايت تو عطا شد به ما امام حسن

عجيب نيست مسيحا اگر شود بيمار

ز خاك كوي تو گيرد شفا امام حسن

تمام ارض و سما سفره كرامت توست

كريم كيست به غير از شما امام حسن

فداي خلق كريمت شوم كه دشمن هم

كند ز كثرت عفوت حي_ا ام_ام حسن

ه_زار م_رتبه ج_انم ف_داي آن پدري

كه كرد با ت_و م_را آشن_ا ام_ام حسن

ز ك_وه ط_ور ب_ود زائ_ر م_دينه كليم

شود به كوي تو حاجت روا امام حسن

كه گفته دور بقيع تو نيست زوّاري؟

ست_اده اند هم_ه انبي_ا ام_ام حسن

ب_ه غ_ربتِ حرم بي چراغ تو سوگند

كه هر دلي حرم توست يا امام حسن

ب_ه روز حشر ك_ه پيغمبران گرفتارند

تو را زنند خلاي_ق ص_دا ام_ام حسن

دهان و صورت و چشم و لب تو را بوسيد

ه_زار ب_ار رس_ول خ_دا ام_ام حسن

هماي قافِ اجابت هميشه رام كسي است

كه در حريم تو خوانَد دعا امام حسن

كري_م آل محمّ_د ك_رامتي ف_رما

كه من به كوي تو باشم گدا امام حسن

ز پايداري و صلح و سكوت و صبر تو بود

ظه_ور واقع_ه ك_ربلا ام__ام حسن

سكوت توست نبرد و قيام تو همه صبر

گ_رفت از ت_و ولايت بقا امام حسن

ميان زخم تن و زخم دل تفاوت هاست

ك_ه زخ_م دل

نپذي_رد دوا ام_ام حسن

نه دشمنان، به خدا خيل دوستان كشتند

تو را ز زخم زبان، بارها امام حسن

به ننگ قتل تو هر چند «جعده» شد مشهور

«مغيره» كشت از اول تو را امام حسن

روا نبود كه با آن هجوم زخم جگر

تو را كشند به زهر جفا ام_ام حسن

روا نبود تن پاك تو به دوش حسين

ش_ود نش_انه تي_ر خطا ام_ام حسن

خدا گواست كه مثل تو اي غريب وطن

ستم نديده كس از آشنا امام حسن

ن_ه ج_راتي كه بگريم كنار تربت تو

نه رخصتي كه بگيرم عزا امام حسن

چو شمع سوخته با اشك بي صدا زوّار

ستاده دور مزارت بپ_ا امام حسن

چق_در دور م_زار ت_و بشنود شيعه

ز دشمنان شما ن_اسزا ام_ام حسن

تمام ثروت «ميثم» ب_وَد هم_ان دل او

كه هست هر شب و هر روز با امام حسن

2- زينب نفساي آخرم، زينب بيا دم بسترم

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

زينب نفساي آخرم، زينب بيا دم بسترم

زينب بيا با هم بگيريم روضه ي مادرم

*****

چه غمي داره صدامون، شب تلخ گريه هامون

به ياد صورت نيلي، زده تو مدينه بارون

تنهام غريبيِ حاصلم، ياد كوچه شده قاتلم

زينب گوشواره ي شسكته اش مي سوزنه دلم

*****

منو تو چادر خاكيش، با غم و غصّه كفن كن

دم قبر بي نشونش، تو مدينه ياد من كن

بوده تو شب مصيبتم، اشك تو روضه ها قسمتم

زينب خونمه قتلگاه و سند غربتم

*****

يه روز خوش تو مدينه بخدا قسم نديدم

همه جا مسجد و كوچه صب حيدرو شنيدم

آهم با بيكسي آشناست، اشكم به خاطر غصه هاست

زينب اگه خودم مدينه ام دلم تو كربلاست

*****

مي بينم يه روز مياد تو، بي حسين اسير دردي

با لباس غرقه خونش، به مدينه بر مي گردي

*****

3- اي غريب در، انجمن مظلوم

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك مرثيه

قالب آهنگين

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع يك ماه خون گرفته(4)

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي غريب در، انجمن مظلوم

هم به خانه هم، در وطن مظلوم

يا حسن مظلوم يا حسن مظلوم (2)

*****

تو كه خود شمع انجمن هايي

از چه مظلومي، از چه تنهايي

يا حسن مظلوم يا حسن مظلوم (2)

*****

اي تمام عمر، خورده خون دل

همرهت دشمن، همسرت قاتل

يا حسن مظلوم يا حسن مظلوم (2)

*****

در دلت خون از، فتنه ي اعدا

بر جگر داغ، مادرت زهرا

يا حسن مظلوم يا حسن مظلوم (2)

*****

در عزايت خون، قلب ياران شد

پيكرت با تير، لاله باران شد

يا حسن مظلوم يا حسن مظلوم (2)

*****

ناله در دل خون، در جگر داري

ارث مظلومي، از پدر داري

يا حسن مظلوم يا حسن مظلوم (2)

*****

اي بقيعت را، قلب ما حائر

مانده از تو يك، قبر بي زائر

يا حسن مظلوم يا حسن مظلوم(2)

*****

4- تشنه ام تشنه ز پا تا سر من مي سوزد

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك ولادتي

قالب غزل

شاعر ناشناس

منبع محرمنامه 89

تعداد استفاده 0

متن شعر

تشنه ام تشنه ز پا تا سر من مي سوزد

كار زهر است كه بال و پر من مي سوزد

بس كه در سينه ي خود شعله ي ماتم دارم

از دم و بازدمم بستر من مي سوزد

باز هم روي لبم قصه ي مادر گل كرد

باز هم در نظرم مادر من مي سوزد

بر لبم روضه ي «لايوم كيوم العاشور»

عالم از زمزمه ي آخر من مي سوزد

چشم وا كردم و ديدم كه به صحراي غمي

خيمه هايي است كه دور و بر من مي سوزد

دختري مي دود و روي لبش اين آواست:

عمه درياب مرا معجر من مي سوزد

حجله اي زير سم اسب بنا شد ديدم

با تن له شده نيلوفر من مي سوزد

در سراشيبي گودال در آغوش حسين

تن بي دست گل پرپر من مي سوزد

آخرين زمزمه از تشنه ي گودال آمد:

قطره اي آب -خدا- حنجر من مي سوزد

آن طرف غارت پيراهن و خُود و نعلين

اين طرف لطمه زنان خواهر من مي سوزد

5- نمي خواهم بگويم آنچه بين كوچه ها ديدم

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك ولادتي

قالب غزل

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

نمي خواهم بگويم آنچه بين كوچه ها ديدم

مكن اصرار اي زينب بداني آنچه را ديدم

به بند غم گرفتار و اسيرم تا دم مرگم

كه بند ريسمان بر گردن شير خدا ديدم

خدا داند كه آن سيلي شروع دردهايم شد

به يك لحظه در آن كوچه دو صد كرببلا ديدم

از آن خنجر كه بر پايم نشست هرگز نمي نالم

كه من مسمار را در سينه ي خيرالنساء ديدم

در اين غربت شبيه جد خود خيرالبشر هستم

كه از ملعونه اي همسر نما جور و جفا ديدم

6- من كه از دور كودكي، عقده ها مانده در دلم

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك مرثيه

قالب آهنگين

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع دو دريا اشك 2

تعداد استفاده 0

متن شعر

من كه از دور كودكي، عقده ها مانده در دلم

زهرِ كين، آب زندگي، همسرم گشته قاتلم

من غريب مدينه ام زخمي زخم سينه ام

*****

ديده ام پر ستاره بود سينه ام پر شراره شد

به پيمبر قسم دو بار جگرم پاره پاره شد

من غريب مدينه ام زخمي زخم سينه ام

*****

ب_ار اول ك_ه مادرم فدكش پاره پاره شد

ديدم از معجرش برون قطعه گوشواره شد

من غريب مدينه ام زخمي زخم سينه ام

*****

بار دوم كه شد روان، خون دل از دهان من

روزه بودم كه شعله زد زهر قاتل به جان من

من غريب مدينه ام زخمي زخم سينه ام

*****

ي_ار مردم شدم ولي، همه گشتند دشمنم

ب_ر روي شانه حسين لاله باران شده تنم

من غريب مدينه ام زخمي زخم سينه ام

*****

جگر شيعه تا ابد سوزد از درد و داغ من

سن_د غربتم ش_ده ت_ربت بي چ_راغ من

من غريب مدينه ام زخمي زخم سينه ام

*****

شيعيان گريه مي كنند همه بر غربت حسن

ك_ه نسيم م_دينه ش_د زائ_ر تربت حسن

من غريب مدينه ام زخمي زخم سينه ام

*****

7- اي غريب وطن يابن رسول ا...

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك مرثيه

قالب آهنگين

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع دو دريا اشك 2

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي غريب وطن يابن رسول ا...

سيدي يا حسن يابن رسول ا...

اي كه خون شد دلت همسرت قاتلت

يا حسن يا حسن امام مظلوم

*****

تو كه حكم خدا از سخنت ريخته

ز چ_ه خون دلت از دهنت ريخته

اي به ماه صفر پاره پاره جگر

يا حسن يا حسن امام مظلوم

*****

تو كه جز لطف و جز كرم نداري حسن

در م_دينه چ_را ح_رم ن_داري حسن

شاهد صبر تو غربت قبر تو

يا حسن يا حسن امام مظلوم

*****

غمت از كودكي آتشِ دلها شده

شاه_دم چادر خاكي زهرا شده

در دل كوچه ها با دلت شد چه ها

يا حسن يا حسن امام مظلوم

*****

روز تشييع تو خون دل ياران شده

تنت از تي_ر كين_ه لال_ه باران شده

پيش چشم حسين آن شه عالميْن

يا حسن يا حسن امام مظلوم

*****

قبر بي زائرت شد سند غربتت

اشك مهدي روان در حرم خلوتت

شيعه گويد مدام به مزارت سلام

يا حسن يا حسن امام مظلوم

*****

8- آسمون غريب تر از بچه ي زهرا نديده

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

آسمون غريب تر از بچه ي زهرا نديده

تو خونه هيچ كسي رو اينقده تنها نديده(2)

بيشتر از غريبه ها طعنه ز آشنا شنيد

يه تنه به دوش خود بار يه كربلا كشيد(2)

دو ماهه دارم سينه مي زنم

برا ارباب بي كفن(3)

شكر خدا امروز سينه زنم

برا عشقم امام حسن(3)

*****

اشك چشماي حسن شرح غماي مادره

فقط از داغ حسن خود خدا با خبره

هنوزم توي گوشش صداي مادر مي پيچه

روزيكه شد شونه هاش عصاي مادر تو كوچه

دو ماهه دارم سينه مي زنم

برا ارباب بي كفن(3)

شكر خدا امروز سينه زنم

برا عشقم امام حسن(3)

*****

9- تنها ميان كوچه ها من ديده بودم

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك ولادتي

قالب غزل

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

تنها ميان كوچه ها من ديده بودم

مادر زمين افتاد و من ترسيده بودم

ترسيده بودم مادرم درجا بميرد

چون غنچه از طوفان بخود لرزيده بودم

از بسكه سنگين خورد سيلي روي مادر

چون گل بجاي او زهم پاشيده بودم

10- من غريبم من غريبم غربتم مي زنه آتيش ...

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع نخل شكسته 19

تعداد استفاده 0

متن شعر

من غريبم، من غريبم، غربت مي زنه آتيش به سينه

هر كي مي خواد، غربتم رو، ببينه رو كنه سوي مدينه

غريبم من(3) غريب مادرم من

*****

روزا قبر، خاكي من، زير آفتاب بدون سايبونه

شبا قبر، بي چراغم، دل هر عاشقي رو مي سوزونه

غريبم من(3) غريب مادرم من

*****

قبر خاكيم، بي رواقه، صحن و گلدسته و حرم نداره

ياد قبر، خاكي من، مي زنه بر دل همه شراره

غريبم من(3) غريب مادرم من

*****

مي سوزونه، دلاتونو، قبر خاكيّ و بي صحن و رواقم

همه امشب، يه دونه شمع، بذاريد روي قبر بي چراغم

غريبم من(3) غريب مادرم من

*****

كاشكي اون روز، مادر من، منو از بين كوچه ها نمي برد

كاشكي اون روز، مادر من، ميون كوچه ها زمين نمي خورد

غريبم من(3) غريب مادرم من

*****

11- اي مثل پدر بر تو شده، ظلم فراوان

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك مرثيه

قالب آهنگين

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع يك ماه خون گرفته(4)

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي مثل پدر بر تو شده، ظلم فراوان

مظلوم حسن جان، مظلوم حسن جان

اي ماهي دريا، به عزايت شده گريان

مظلوم حسن جان مظلوم حسن جان(2)

*****

اي حضرت زهرا و علي را، ثمر دل

بي جرم و گنه، يار تو را آمده قاتل

آخر جگرت، پاره شد از زهر هلاهل

مظلوم حسن جان مظلوم حسن جان(2)

*****

هر شب، به سر تربت بي شمع و چراغت

مرغ دل بشكسته ام آيد، به سراغت

ممنوع بوَد، تا كه كنم گريه ز داغت

مظلوم حسن جان مظلوم حسن جان(2)

*****

در كودكي، از خصم چه آمد به سر تو؟

شد نقش زمين، مادر نيكو سيَر تو

يك عمر شد از جور فلك، خون جگر تو

مظلوم حسن جان مظلوم حسن جان(2)

*****

پيش نگهت، دست علي را همه بستند

دستي، كه نبي بوسه بر آن داد، شكستند

با تو همگان رشته ي پيوند گسستند

مظلوم حسن جان مظلوم حسن جان(2)

*****

ياران همگي از تو بريدند، حسن جان

حرمت ز تو پيوسته دريدند حسن جان

سجاده ز پاي تو كشيدند حسن جان

مظلوم حسن جان مظلوم حسن جان(2)

*****

12- دم آخر، دل مضطر، يه غريبه توي بستر

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي محرم 16

تعداد استفاده 0

متن شعر

دم آخر، دل مضطر، يه غريبه توي بستر

مي خونه با دل پاره، كجائي كجائي مادر

اشك خون برام بباريد، از دلم خبر نداريد

به جاي كفن منو تو، چادر خاكي بذاريد

*****

ياد كوچه، ياد سيلي، مادرم بود و يه نامرد

دست سنگين، دل غمگين، كه دل مادر و خون كرد

يه نگاه كرد ديد كسي نيست، بي هوا دستش رها شد

الهي نمي ديدم كه، گوشواره از گوش جدا شد

*****

پاشو مادر، پاشو مادر، تا خونه راهي نمونده

الهي بشكنه دستي كه تو گوش تو خوابونده

واي من خوردي تو سيلي، هم ز ديوار هم ز ثاني

آخه تو خيلي جووني، چي شده شدي كماني؟

*****

13- من جگر پاره ي زهرايم و پاره جگرم

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك مرثيه

قالب غزل

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع دو دريا اشك 2

تعداد استفاده 0

متن شعر

من جگر پاره ي زهرايم و پاره جگرم

همه را يارم و خود از همه مظلوم ترم

خان_ه ام قتلگ_ه و ي_ار ستمگر قاتل

سوخته از شرر زهر، ز پا تا به سرم

عمر من بود محرّم، همه روز و همه شب

قاتل از زهر جفا كشت به ماه صفرم

لب فرو بستم و ديدم كه اهانت مي كرد

قات_ل م_ادر مظلومه م_ن ب_ر پدرم

با وجودي كه خزان كُشت بهارانم را

طشت شد باغ گل و لاله ز خون جگرم

من كه طاووس بهشتم به چه جرم و گنهي

سوخت_ه از ش_رر دوزخيان بال و پرم؟

قسمتم بود به مسجد كه ز طفلي هر روز

قات_ل م_ادر خ_ود را س_ر منب_ر نگ_رم

تا در آن كوچه رخ ياس نبي گشت كبود

تيره شد صورت خورشيد به پيش نظرم

مضطرب ب_ودم و لرزيدم و حي_ران بودم

كه چسان مادر خود را به سوي خانه برم

در همان لحظه كه شد مادر من نقش زمين

م_ن نگ_ه ك_ردم و او گفت خداي_ا پسرم

«ميثم» از آه تو گر سوخت جهان، نيست عجب

از ش_رار جگ_ر و س_وز دل_ت ب_ا خب_رم

14- اي مدينه غريب غريبم

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك بوشهري

قالب آهنگين

شاعر حسيني سيد محسن

منبع بهار حسيني

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي مدينه غريب غريبم ، بر لبم جان اجل شد نصيبم

آمده فصل خزانم = كس نمي گيرد نشانم

اي اجل امشب تو كردي = راحت از زخم زبانم

من غريبم من غريبم

*****

منكه مانند شمع سحرم ، آتش گرفته از پا تا سرم

حل شد امشب مشكل من = پاره پاره شد دل من

با كه گويم اي مدينه = همسرم شد قاتل من

من غريبم من غريبم

*****

منكه مانند لاله فسردم ، به خدا ميان كوچه مردم

حال من زار و حزين شد = با كه گويم اين چنين شد

در ميان كوچه ديدم = مادرم نقش زمين شد

من غريبم من غريبم

*****

كبوتر لانه را گم كرده بود ، مادرم خانه را گم كرده بود

ديدم اشك ديدگانش = قامت همچون كمانش

دست او را من گرفتم = خانه را دادم نشانش

من غريبم من غريبم

*****

15- بعد مرگم از شما هركس سراغم را گرفت

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك ولادتي

قالب غزل

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

بعد مرگم از شما هركس سراغم را گرفت

فاش گوئيدش مرا در كوچه پيدا مي كند

مادرم آنجه كه شد نقش زمين قبر من است

وقعه ي غصب فدك اين قصه افشا مي كند

دست مي كوبد به پشت دست و حسرت مي خورد

زينبم تا حال زارم را تماشا مي كند

خون كه مي ريزد برون از گوشه لبهاي من

آه از دل مي كشد چون ياد مادر مي كند

16- مدينه اي مدينه ، خدا نگهدار تو

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

مدينه اي مدينه ، خدا نگهدار تو

آتيش زده به جونم ، شعله ي شرّار تو

دلشكسته ام اي مدينه از زمونه

در بهار عمر باغ من پر از خزونه(2) اي مدينه

مولاي من يا حسن حسن حسن(3)جانم حسن

*****

از روزيكه تو كوچه ، دست بابام و بستند

غنچه ي ياس رو پرپر ، شاخه شو هم شكستند

پشت در شكفت غنچه هاي اشك و آهم

جان مادرم كوچه گشته قتلگاهم(2) اي مدينه

مولاي من يا حسن حسن حسن(3)جانم حسن

*****

تا وقتي يادم مياد ، غم تو حاصلم شد

از غريبيم همين بس ، كه جعده قاتلم شد

اين جفا مكن اي مدينه با حسينم

بي وفا مباش با عزيز و نور عينم (2) اي مدينه

مولاي من يا حسن حسن حسن(3)جانم حسن

*****

17- غريب بن غريب شهر يثرب بين بستر

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

غريب بن غريب شهر يثرب بين بستر

بود چشمش به رخسار برادر

پس از عمري به لعل ، لبش خنده نشيند

كه ديگر در مدينه ، مغيره را نبيند

بود اشك چشم اطرافيان چراغ محفل او

به شب ناله ي غريب وطن بخندد قاتل او

*****

به ظاهر گر چه تار و پود قلبش زهر بگسست

كتاب عمر او را خصم پيش از اين ستم بست

ميان كوچه بنمود ، چو بر مادر نظاره

همانجا قلب خونش ، شد از غم پاره پاره

مدينه رسان بگوش همه غم آل عبا را

مهيا نما بخاك بقيع مزار مجتبي را

*****

18- مي روم تنها در موج غمها ...

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

يا حسن مظلوم(3) يا حسن جان

*****

مي روم تنها در موج غمها مي زنم فرياد مادر بيا

يا اهل العالم بعد عمري غم مي روم ديگر نزد زهرا

يا حسن مظلوم(3) يا حسن جان

*****

مي سوزم يارب در اين دل شب شد جگرم واي پاره پاره

با شور و احساس مي ريزد عباس يك آسمان بر من ستاره

يا حسن مظلوم(3) يا حسن جان

*****

از غم مي نالم شكسته بالم مي شوم راحت از اين جفا

با دل محزون بين طشت خون مي بينم تصوير كوچه را

افتادم از پاي يادم آمد واي دست من دست مادرم بود

پيش چشمانم ديدم كه چسان صورت مادر گشته كبود

يا حسن مظلوم(3) يا حسن جان

*****

كوچه و سيلي مادر و نيلي خيل گلچينان حيدر تنها

نامردي آمد مادرم را زد كاش و مي مردم من در آنجا

يا حسن مظلوم(3) يا حسن جان

*****

19- خواهر خوب و نازنين دلشورت و كنار بذار

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك ولادتي

قالب فولكوريك

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

خواهر خوب و نازنين دلشورت و كنار بذار

تموم اشك چشمات و براي كربلا بذار

يه روزي توي شام غم يه داغ سنگين مي بيني

ميون يك تشت طلا يه رأس خونين مي بيني

به زير چوب خيزران تا ديدي نور عين من

جاي داداش حسن بگو حسين من حسين من

20- غم طفلي فراموشم نرفته

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

غم طفلي فراموشم نرفته

كه بار غصه از دوشم نرفته

گذشته سالها از كوچه اما

صداي سيلي از گوشم نرفته

21- اي جگر گوشه ي فاطمه مادرم

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي جگر گوشه ي فاطمه مادرم

پاره شد جگرت پاره ي جگرم

اشك خون جاري مي كنم آري

چادر خاكي در بغل داري

اي برادر جان(2) اي حسن

*****

دست و پا مي زني پيش چشم ترم

واي من واي من خاك غم بر سرم

نبيني ديگر با دل مضطر

پاي منبرها قاتل مادر

اي برادر جان(2) اي حسن

*****

22- درد است مرا و بي طبيبم مادر

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

درد است مرا و بي طبيبم مادر

شد محنت ايام نصيبم مادر

آشفته دل و سوخته جان چون من نيست

در خانه ي خويش هم غريبم مادر

23- مدينه در هياهوي فغان و ناله افتاده

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك ولادتي

قالب غزل

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

مدينه در هياهوي فغان و ناله افتاده

خروش اشكها گويد غريب شهر جان داده

غريب شهر پيغمبر لباس مرگ پوشيده

گل زهرا لب روزه شرار زهر نوشيده

چهل سال از غم خود با كسي حرفي نزد آخر

غمي كه از ميان كوچه بودش بر دل مضطر

دلش گر چه ز پشت در پر از زخم و جراحت شد

ولي از خنده ي قنفذ ميان كوچه راحت شد

همه با اشك و آه و ضجّه و فرياد خو كردند

ز خانه بسترش برچيده و تابوت آوردند

به دست خسته ي زينب كفن آماده مي گردد

حسين از بهر تدفين حسن آماده مي گردد

ابوالفضل شكسته دل به جسمش آب مي ريزد

نشسته گوشه اي قاسم شرار از قلب او خيزد

24- چسان گويم (2) حديث دل را اي مدينه

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك بوشهري

قالب آهنگين

شاعر حسيني سيد محسن

منبع بهار حسيني

تعداد استفاده 0

متن شعر

چسان گويم (2) حديث دل را اي مدينه

نمي باشد (2) دگر مرا نفس به سينه

اجل شده يار و طبيبم

در خانه ي خود هم غريبم

حسن حسن غريب مادر (2)

*****

بيا خواهر (2) ببين چه آمد بر سر من

زده آتش (2) به جسم و جانم همسر من

گل وجودم چيدني شد

جان دادن من ديدني شد

حسن حسن غريب مادر (2)

*****

اگر امشب (2) كردي مرا دلخونم اي زهر

وليكن من (2) از لطف تو ممنونم اي زهر

درد مرا كردي مداوا

ديگر نبينم كوچه ها را

حسن حسن غريب مادر (2)

*****

نمي دانم ، چسان گويم ، از كوچه و رخسار نيلي

در اين عالم (2) كه چيده لاله را به سيلي

ميان كوچه خون دلم شد

چادر خاكي قاتلم شد

حسن حسن غريب مادر (2)

*****

25- ميون حجره ي غربت خسته دل در تب و تابم

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

ميون حجره ي غربت خسته دل در تب و تابم

خنده هاي قاتل من اي خدا گشته جوابم

آسمون چشم تارم شده امشب پر ستاره

از شرار زهر همسر جگرم شد پاره پاره

شعله افتاده خدايا به تموم پيكر من

مادرم با محسن اومد لحظه هاي آخر من

زينبم چرا مي باري مثل ابراي بهاري

كنار بستر مرگم چرا اينقدر بيقراري

بايد مث داغ مادر اين غمو طاقت بياري

بايد اشكاتو عزيزم برا كربلا بذاري

تو بايد غربت و درد و ماتم و غصه ببيني

عاقبت سر حسينو روي نيزه ها ببيني

26- تنها ترين امام مدينه برادرم

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك ولادتي

قالب غزل

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

تنها ترين امام مدينه برادرم

سنگ صبور فاطمه اي روح پيكرم

از غصه آب شد دل محزون تو اخا

بگشاي لحظه اي نگهت را كه خواهرم

اين تكه تكه هاي جگر چيست بين طشت؟

زهرت دوباره داده عدو خاك بر سرم

خون دل تو همره جان بر لبت رسيد

آخر چه كرده زهر به جانت برادرم

دانم كه سوخته جگرت ليك ، جان من

اينقدر دست و پا مزن اندر برابرم

جانم به لب رسيده لب تو شده كبود

از سوز زهر تشنه لبي چشمه ي كرم

با حالتي كه سبز شد از زهر ، چهره ات

عكس تو اوفتاده در اين ديده ي ترم

خون لخته پاك مي كنم از گوشه ي لبت

با گوشه هاي چادر خاكيّ مادرم

27- من امير دل ولي داورم

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك ولادتي

قالب مثنوي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

من امير دل ولي داورم

من قرار سينه ي پيغمبرم

من علمدار سپاه حيدرم

من گل ياس سپيد مادرم

انعكاس جلوه ي طاها منم

وارث خون دل زهرا منم

پيرو راهم امام كربلاست

از قعود من قيام كربلاست

آتش دل بر رخم پيدا نبود

غصه هاي من يكي دو تا نبود

آن يكي مي گفت با من اينچنين

السلامٌ يا مذلّ المؤمنين

آنكه دائم سنگ دين بر سينه زد

ميل بر پايم ز فرط كينه زد

قامت صبر از صبوريم خميد

پاي منبر جان به لبهايم رسيد

روي منبر دور دور خصم بود

ناسزا گفتن به حيدر رسم بود

قصه ام سوزانتر از اين حرفهاست

غصه ي اصلي ز بعد مصطفي است

خانه ي ما خالي از جانانه بود

در عزاي مصطفي غمخانه بود

اشكباران بود چشم زينبين

غرقه خون چشم من و چشم حسين

مادر و بابم به لبخند و رضا

پاك مي كردند اشك چشم ما

ناگهان دل شوره بر جانم فتاد

گوئيا عالم ز حركت ايستاد

ناگهان باب عداوت باز شد

كينه توزي با علي آغاز شد

وه چه اين بي حرمتي ها زود بود

مادرم در هاله اي از دود بود

باغبان بود و خزان باغ شد

ميخ در كم كم ز آتش داغ شد

درب از جا كنده شد با يك لگد

مادرم در پشت در فرياد زد

گفت مهدي مادرت را مرگ برد

محسنم بين در و ديوار مرد

حبل بر حبل المتين انداختند

مادرم را بر زمين انداختند

با غلاف كين به بازويش زدند

ظالمانه ضربه بر رويش زدند

قاتل من كي شرار زهر بود

مقتل من كوچه هاي شهر بود

خواستم تا ياور مادر شوم

با برادر حامي حيدر شوم

گر نبود اين صحنه عاشورا نبود

زير

دست و پا كسي پيدا نبود

مست مست از ساقي رحمت شدم

زهر كين نوشيدم و راحت شدم

28- شرار از قلب من مي زد زبانه

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك ولادتي

قالب قافيه پريشان

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

شرار از قلب من مي زد زبانه

چو تابوت ترا بردم شبانه

ولي اي كاش چون مادر دل شب

تن تو دفن مي شد مخفيانه

*****

ز داغت سينه را در خون كشيدم

ز اشك ديده صد جيحون كشيدم

خدا داند كه چندين چوبه ي تير

من از تابوت تو بيرون كشيدم

*****

ببين اي ماه اشك كوكبت را

نظر كن حال و روز زينبت را

بگيرم خون ز لبهايت كه در قبر

نبيند مادرم خون لبت را

*****

29- اخا ، بخاطر بغض علي كشتند ترا

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

اخا ، بخاطر بغض علي كشتند ترا

گشتي ، اندر بقيع مهمان مادرم زهرا

حسن حسن حسن حسن

از داغت دگر ، خاكم شد به سر

يا اخا حسن(2)

*****

آه و ، خون دل و اشك بصر شد قوت تو

گشته ، تير عدو دسته گل تابوت تو

حسن حسن حسن حسن

اي خونين كفن ، غريب وطن

يا اخا حسن (2)

*****

گر چه ، از داغ تو يا اخا غرق آتشم

يك يك ، چوبه ي تير از تابوتت بيرون كشم

حسن حسن حسن حسن

شد خوب اي شهيد ، زينبم نديد

يا اخا حسن(2)

*****

30- اي كتاب غم قصه ي صبرت

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي كتاب غم قصه ي صبرت

مهدي زهرا زائر قبرت

اي بهشت جان شيعه تربت تو

قبر ويرانت گواه غربت تو

اي حسن جان اي حسن جان (2)

*****

اي پس از بابا اولين مظلوم

يوسف زهرا رهبر معصوم

شد مدينه كربلايت اي حسن جان

فاطمه صاحب عزايت اي حسن جان

اي حسن جان اي حسن جان (2)

*****

غربت و غمها ياورت گرديد

دشمن جانت همسرت گرديد

شاهد مظلوميت سوز نهان بود

پاسخ احسان تو زخم زبان بود

اي حسن جان اي حسن جان (2)

*****

شد ز غم لبريز جام صبر تو

بوي غم دارد خاك قبر تو

ايكه بر درد دل عالم طبيبي

از چه رو در خانه تنها و غريبي

اي حسن جان اي حسن جان (2)

*****

ايكه گشتي از حق خود محروم

قلب پاك تو شد چرا مسموم

شد دلت از زهر دشمن پاره پاره

تا ابد خيزد ز قلب ما شراره

اي حسن جان اي حسن جان (2)

*****

31- ناله ها امشب در گلو دارم

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

ناله ها امشب در گلو دارم

با صبوريها گفتگو دارم

شمع خاموش غم آل عبايم

مجتبايم مجتبايم مجتبايم

من غريبم من غريبم (2)

*****

صبر و مظلومي حاصلم گشته

همسرم يارب قاتلم گشته

روزه بودم خون دل افطاريم شد

اشك چشم زينبم دلداريم شد

من غريبم من غريبم (2)

*****

اي حسين من گريه كمتر كن

مي روم امشب نزد پيغمبر

اي برادر جان تويي دار و ندارم

قاسم خود را بدستت مي سپارم

من غريبم من غريبم (2)

*****

پاره هاي دل از دهن ريزد

ديگر اين بيمار بر نمي خيزد

ناله ي غربت بر آيد از دل من

حق بگيرد انتقام از قاتل من

من غريبم من غريبم (2)

*****

32- بر روي شانه ها مي رود پيكري

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

بر روي شانه ها مي رود پيكري

بسته شد دفتر غربت ديگري

همره ناله هاي مادري ، مي رسد ضجه هاي خواهري

پيش چشم برادري

وامصيبت وامصيبت آه و واويلا(2)

*****

گر چه از زهر كين لاله اي پرپر است

قاتلش چادر خاكي مادر است

شد رها ازغريبي وطن ، خون چكد قطره قطره از كفن

لب فرو بسته از سخن

شد رها از خون دل خوردن گل طاها

تا بگويد شرح غم با مادرش زهرا

وامصيبت وامصيبت آه و واويلا(2)

*****

ازبقيع مي رسد ناله و زمزمه

ميهمان مي رسد محضر فاطمه

33- دلم از غصه و غم شده مضطر علي

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك ولادتي

قالب فولكوريك

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

دلم از غصه و غم شده مضطر علي

كه تمومي نداره غم دختر علي

بدن مادرشو بي صدا از تو خونه

مثل بابا برده اند نيمه شب غريبونه

آرزوي زينبه با هزار غم و محن

كه تو روز تشييع بشه بدن امام حسن

آخدا تو مدينه غصه بي اندازه شد

بين اشك و آه بدن تشييع جنازه شد

عده اي مغيره خو امّا از راه اومدند

به جا آوردن گل ، بدن و با تير زدند

از كفن خون مي چكيد قاسمش نيگا مي كرد

با چشاي پر ز اشك عمو رو صدا مي كرد

جاي شكرش باقيه زينب علي نديد

همه ي ماجرا رو گوشه ي خونه شنيد

اما بين كربلا هر چي كه شنيده بود

ديد ميون قتلگاه هر چي كه نديده بود

يكي با خنجر كين يكي شمشير مي زنه

يكي با نيزه و سنگ يكي با تير مي زنه

34- ماهيان گريه كنيد، كه حسن مظلوم است

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك مرثيه

قالب آهنگين

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع يك ماه خون گرفته(2)

تعداد استفاده 0

متن شعر

ماهيان گريه كنيد، كه حسن مظلوم است

غربتش از حرم، خلوتش معلوم است

مه چراغ حرم و مرغ سحر زائر او

نرسد دست كسي بر حرم و حائر او

اين مزار حسن است

اين غريب وطن است

*****

اين غريب وطن است، بعد مام و پدرش

قصه ي كوچه بود، پاره هاي جگرش

پدرش گريه به مظلومي زهرا مي كرد

مادرش نقش زمين گشت و تماشا مي كرد

اين مزار حسن است

اين غريب وطن است

*****

دود كاشانه ي وحي ، زنگ آئينه ي او

خون آن سينه بود، جاري از سينه ي او

تا به لبخند مغيره نگهش مي افتاد

پاي تا سر همه مي سوخت و مي شد فرياد

اين مزار حسن است

اين غريب وطن است

*****

بايد از سوز جگر، در غمش گريه كنيم

حق نداريم كه در، حرمش گريه كنيم

خواندن قصه ي اندوه و غمش ممنوع است

گريه بر غربت او در حرمش ممنوع است

اين مزار حسن است

اين غريب وطن است

*****

غصه هاي دل او، بيش تر از همه بود

اولين قاتل او، قاتل فاطمه بود

لحظه لحظه غم نو بر غمش افزوده شدي

پاره هاي جگرش گفت كه آسوده شدي

اين مزار حسن است

اين غريب وطن است

*****

بر حسن گريه كنيد، همگي اي ياران

كه شد از تير جفا، بدنش گلباران

آن كساني كه به قلبش همه شمشير زدند

همه با بغض علي بر بدنش تير زدند

اين مزار حسن است

اين غريب وطن است

*****

35- آه ، گل ياسمنم ، خموش از سخنم

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك بوشهري

قالب آهنگين

شاعر حسيني سيد محسن

منبع لاله هاي حسيني

تعداد استفاده 0

متن شعر

آه ، گل ياسمنم ، خموش از سخنم

حسنم حسنم ، واويلا واويلا

كسي نباشد يار و حبيبم

حتي ميان خانه غريبم

نشسته تير غم بر دلم

همسر من شده قاتلم

واويلا واويلا

*****

آه ، از تو زهر جفا ، ممنونم بخدا

شدم حاجت روا ، واويلا واويلا

ديگر ندارم نفس به سينه

چه گويم از كوچه ي مدينه

آن پرستو لانه را گم كرد

مادر من خانه را گم كرد

واويلا واويلا

*****

آه ، روز من شد سياه ، سينه پر شد ز آه

اجل آمد ز راه ، واويلا واويلا

آتش گرفتم زينب كجايي

جان دادنم باشد تماشايي

خداحافظ پيرو جوانها

خداحافظ زخم زبانها

واويلا واويلا

*****

آه ، چون كمان خميدم ، طعنه ها بشنيدم

چه گويم چه ديدم ، واويلا واويلا

دل باباي مرا شكستند

به پيش چشمم دستش ببستند

به اشك او همه خنديدند

گل او را با سيلي چيدند

واويلا واويلا

*****

36- اي آهوان صحرا اي ماهيان دريا

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي محرم 11

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي آهوان صحرا اي ماهيان دريا

اشك عزا بريزيد بر يك غريب تنها

اول غريب عالم بعد از پدر حسن بود

قلبش پُر از محن بود مانند قلب زهرا

از خواهرش بپرسيد آمد چه بر سر او

با قاسمش بگوئيد گريد براي بابا

در كوچه لرزه افتاد بر قدّ كوچك او

وقتي مغيره مي زد سيلي به روي زهرا

اي شمعها بگرييد بر غربتش بسوزيد

بر قبر بي چراغش شبها به شهر بطحي

اي مردم مدينه با آه و سوز سينه

از دل همه بر آريد فرياد وا اماما

37- الا كه زير سايه ات همه زمين و آسمان

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك ولادتي

قالب تك بيتي ها

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

الا كه زير سايه ات همه زمين و آسمان

بهشت آستان تو ، چرا بدون سايبان

*****

من كه از بهر حسين غرق ملال و محنم

من مسلمان شده ي دست امام حسنم

*****

38- از طعنه ها من خسته ام،بار سفر را بسته ام

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك بوشهري

قالب آهنگين

شاعر حسيني سيد محسن

منبع نجواي حسيني

تعداد استفاده 0

متن شعر

از طعنه ها من خسته ام، بار سفر را بسته ام

گشته خزان بهارم(2)

زينب ببين خون ريزد از چشم ترم

زينب ببين مي سوزد از پا تا سرم

شمع وجود من شده سوسو زنان

زينب ببين شد لحظه هاي آخرم

واويلتا (3)

*****

شام فراقم شد سحر، من ماندم و خون جگر

وا شد گره ز كارم (2)

زهر جفا غرق نوا كردي مرا

زهر جفا از غم رها كردي مرا

هستم غريب و تو به من هستي طبيب

زهر جفا حاجت روا كردي مرا

واويلتا (3)

*****

آتش گرفته حاصلم، شد همسر من قاتلم

تنها و بيقرارم (2)

تنهاي تنهايم ندارم يك حبيب

باشد اجل امشب به درد من طبيب

من كه ندارم اي اجل غير از تو كس

در خانه ي خود هم غريبم من غريب

واويلتا (3)

*****

دارم دو زانو در بغل، من گفتم امشب با اجل

غمهاي بي شماره (2)

من ديده ام شمع و گل و پروانه را

با چشم خود ديدم در آتش لانه را

مُردم چو ديدم در ميان كوچه ها

گم كرده صاحب خانه راه خانه را

واويلتا (3)

*****

مادر كجا هستي كجا، اي مانده بين كوچه ها

بيا در انتظارم(2)

مادر بيا درد آشنايت را ببين

مادر بيا و مجتبايت را ببين

اي من به قربان تو و ره رفتنت

مادر بيا امشب عصايت را ببين

واويلتا (3)

*****

39- آنان كه تو را ستم فروان كردند

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي عترت 2

تعداد استفاده 0

متن شعر

آنان كه تو را ستم فروان كردند

خون در دل و جان اهل ايمان كردند

از ديده ي كودكان تو خون باريد

تابوت تو را چو تيرباران كردند

40- روز رنج و محن است، رخت ماتم به تن است

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك مرثيه

قالب آهنگين

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع يك ماه خون گرفته(2)

تعداد استفاده 0

متن شعر

روز رنج و محن است، رخت ماتم به تن است

همگي گريه كنيد، كه عزاي حسن است

به خدا بر همه تا روز جزا معلوم است

كه حسن در وطنش مثل علي مظلوم است

وا حسن واي حسن(2)

*****

خيزد از طشت ندا، اي خدا و اي خدا

اجر و پاداش نبي، شده با زهر ادا

اين همه برگ گل و لاله كه در اين لگن است

پاره هاي جگر يوسف زهرا حسن است

وا حسن واي حسن(2)

*****

بسكه پُر بود دلش، از غم و رنج و محن

طشت خون هم جگرش، سوزد از داغ حسن

همه در غربت آن نور دو عين گريه كنيد

بايد از داغ حسن مثل حسين گريه كنيد

وا حسن واي حسن(2)

*****

آن كه يوسف شده مست، از بوي پيرهنش

شده از تير جفا، لاله باران بدنش

ماهيان در دل دريا به حسن گريه كنيد

همه با حضرت زهرا به حسن گريه كنيد

وا حسن واي حسن(2)

*****

جگر صبر كباب، بود از صبر حسن

گريه ممنوع بود، بر سر قبر حسن

نه فقط شعله ي داغش زده آتش به دلم

قبر بي شمع و چراغش زده آتش به دلم

وا حسن واي حسن(2)

*****

41- اي غريب وطن يا مجتبي يا حسن

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي غريب وطن يا مجتبي يا حسن

*****

جاري اشك غم از دو چشم زينب تو

اي برادر من خون چكد از لب تو

عرق تشنگي به روي پيشانيت

سوخته دل من از آتش تب تو

اي غريب وطن يا مجتبي يا حسن

*****

دست و پا زني اي برادر به پيش ديده ي ترم

كشتيم تو آخر كه گفتي طشتي بياور در برم

باورم نمي شد كه روزي شاهد مرگ تو شوم

لخته خون كنم پاك از لبت با گوشه هاي چادرم

مهربان دلبرم ، خاك غم بر سرم ، آه از اين غم جدايي

اي غريب وطن يا مجتبي يا حسن

*****

دل من بحالت اسير نا شكيبي

نه ميان مردم بخانه هم غريبي

اي فداي صبرت كه طعنه ها شنيدي

در تمام عمرت تو روز خوش نديدي

اي غريب وطن يا مجتبي يا حسن

*****

همسر تو گشته قاتلت دلم پر از شراره شد

پيش ديده ي من دل تو ز كينه پاره پاره شد

شاهد كوچه و چهل سال به درد و غم شكسته اي

خون دل خوردي و ز كوچه تو با كسي نگفته اي

غرق غم آسمان ، قاتلت شادمان ، آه از اين غم جدايي

اي غريب وطن يا مجتبي يا حسن

*****

اي چراغ چشمم به پشت در شكستي

مادر جوانم ميان خون نشستي

اي غريب وطن يا مجتبي يا حسن

*****

شعله هاي آتش ز خانه چنان زبانه مي زدند

پيش من تو را با غلاف و به تازيانه مي زدند

راه تو گرفتند بميرم كه دشمنت امان نداد

گوشواره ي تو ز سيلي بخاك كوچه ها فتاد

رنگم از رخ پريد ، قامت تو خميد ، واي

از اين غم جدايي

*****

42- ز سر تا پا همه دردم اجل باشد طبيبم

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك بوشهري

قالب آهنگين

شاعر حسيني سيد محسن

منبع لاله هاي حسيني

تعداد استفاده 0

متن شعر

ز سر تا پا همه دردم اجل باشد طبيبم

خدا داند ميان خانه ي خود هم غريبم

ندارم اي مدينه ، نفس ديگر به سينه

زده آتش بجانم ، شرار زهر كينه

بيا زينبم ، كه جان بر لبم ، تو بنشين در بر من

چو شمع سحر ، نمانده دگر ، بجز خاكستر من

*****

اگر چه پاره پاره شد دل پر خونم اي زهر

وليكن تا ابد از لطف تو ممنونم اي زهر

كه درد من دوا شد ، حسن حاجت روا شد

به پيش ديده ي من ، چها در كوچه ها شد

به قد كمان ، بديدم عيان ، من آن رخسار حاكي

به چشمان تر ، گرفتم به بر ، من آن چادر خاكي

*****

كه چيده لاله اي را در جهان با تازيانه

كه ديده صاحب خانه كند گم راه خانه

شنيدم ناله هايش ، سپر گشتم برايش

به سختي راه مي رفت ، خودم بودم عصايش

شكسته پرم ، خدا مادرم ، به مثل لاله پژمرد

من خون جگر ، نبودم اگر ، ميان كوچه مي مرد

*****

دگر پيغمبر خاتم ز عالم ديده بسته

به رخسار علي امشب غبار غم نشسته

گرفته دختر او ، روي دامن سر او

بسوزد همچو شمعي ، كنار بستر او

چرا مرتضي ، ولي خدا ، به زانو سر گذارد

مگر فاطمه ، اميد همه ، دگر بابا ندارد

*****

43- قوتت همه شب خون جگر بود حسن جان

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك مرثيه

قالب غزل

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع يك ماه خون گرفته(2)

تعداد استفاده 0

متن شعر

قوتت همه شب خون جگر بود حسن جان

گريان ز غمت چشم سحر بود حسن جان

از دوست و دشمن به تو پيوسته ستم شد

مظلومي تو ارث پدر بود حسن جان

مادر كه زمين خورد تن پاك تو لرزيد

تنها كمكت اشك بصر بود حسن جان

از طعنه و از زخم زبان هاي پياپي

هر دم به دلت زخم دگر بود حسن جان

شد قلب تو مجروح تر از جسم برادر

كز او جگرت سوخته تر بود حسن جان

گر ماه حسين بن علي بود محرم

ماه غم تو ماه صفر بود حسن جان

هر كس به تنش زخم رسد از دم شمشير

زخم تو به تن نه، به جگر بود حسن جان

در كوچه و در مسجد و در خانه مغيره

پيوسته تو را پيش نظر بود حسن جان

در راه حسين بن علي چار فدائيت

در كرببلا چار پسر بود حسن جان

«ميثم» كه سخن از دل سوزان تو مي گفت

شعرش به دل شيعه شرر بود حسن جان

44- سينه ام دشت آتشستان شد

مشخصات

مناسبت تخريب قبور

سبك ولادتي

قالب غزل

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

سينه ام دشت آتشستان شد

دلم از داغ سينه سوزان شد

مثل ابر بهار در پاييز

سهم چشمم مدام باران شد

واي بر من كه در چنين ايام

بقعه هاي بقيع ويران شد

حرم ميوه هاي قلب رسول

پيش چشمش بخاك يكسان شد

چه بگويم كه سينه مي سوزد

چه بگويم كه ديده گريان شد

چه بگويم كه آفتاب آنروز

پشت ابري ز شرم پنهان شد

به مقام رفيع باغ بقيع

آنچه ناگفتني بود آن شد

در مكانيكه جبرئيل امين

به هزاران ملك نگهبان شد

حمله كردند مردمي نامرد

تلّي از خاك آن گلستان شد

45- انگار قلب ما را يكسر كباب كردند

مشخصات

مناسبت تخريب قبور

سبك ولادتي

قالب قصيده

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

انگار قلب ما را يكسر كباب كردند

قبر امام حسن را وقتي خراب كردند

بار دگر سقيفه بي پرده جلوه گر شد

در ذهن ها تداعي آتش و پشت در شد

آن بقعه ها چو مي گشت ويرانه وحشيانه

گويي دوباره زهرا مي خورد تازيانه

يارب صبور تا كي؟ تا چند داغ ديدن؟

يكروز باغ و آتش يكروز دست بستن

يك روز غنچه چيدن يك روز گل شكستن

روزي به پشت يك در گهلوي گل شكستن

يكروز در مدينه نقش جنون كشيدند

يكروز كربلا را در خاك و خون كشيدند

يكروز چشم فرزند مادر خميده ديدن

يكروز پيش دختر سر پدر بريدن

46- نيست كس غير از خدا آگاه از سوز نهانم

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك مرثيه

قالب غزل

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع نخل ميثم 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

نيست كس غير از خدا آگاه از سوز نهانم

خون دلهايي كه خوردم ريخت بيرون از دهانم

زهر نا نوشيده قلبم بود مثل لاله پرپر

بس كه آمد بر جگر از دوستان زخم زبانم

در وطن نه در ميان خانه ي خود هم غريبم

قاتلم گرديده يارب همسر نا مهربانم

قلب من شد پاره آن روزي كه خود در كوچه ديدم

مادرم نقش زمين گرديد پيش ديدگانم

جعده زهرم داد اما قاتلم باشد مغيره

بر لب از ظلمي كه او كرده چهل سال است جانم

خون دلهايي كه زهرا و علي خوردند عمري

اشك گرديد و روان شد از دو چشم خونفشانم

هر كجا افتاد چشمم يا به ثاني يا مغيره

رنگ از رويم پريد و سوخت مغز استخوانم

من كه ختم الانبيا خوانده است طاووس بهشتم

در ميان آشيان چون طاير بي آشيانم

باغبان گلشن وحيم ولي از بس غريبم

همنشين خارها در بين باغ و بوستانم

سوخت ياقوت لبم از زهر و شد معلوم آخر

از چه پيغمبر ز طفلي بوسه مي زد بر دهانم

گر چه آل مصطفي ظلم فراوان ديد «ميثم»

نيست از من هيچكس مظلومتر در خاندانم

47- الا جمال تو حُسن خدا امام حسن

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك مرثيه

قالب قصيده

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع يك ماه خون گرفته(2)

تعداد استفاده 0

متن شعر

الا جمال تو حُسن خدا امام حسن

امام پيش تر از ابتدا امام حسن

زعيم مملكت بي حدود حضرت حق

به كلّ خلق تويي مقتدا امام حسن

تويي محيط كرم اي كريم اهل البيت

كرامت از تو گرفته بقا امام حسن

تو آن بزرگ كريمي كه دشمن خود را

عطا كني به جواب خطا امام حسن

حريم توست بهشت وسيع قرب خدا

مزار توست دل انبيا امام حسن

بقيع تو كه درش بسته روز و شب باز است

هماره بر روي دل هاي ما امام حسن

به باغ حسن تو آيات نور گل كرده

ز بوسه هاي رسول خدا امام حسن

قلمرو حرم قدست اي غريب بقيع

بود تمامي ارض و سما امام حسن

عجب ندارم اگر جبرئيل هر شب و روز

كند به زائر قبرت دعا امام حسن

خدا گواست كه از وصف جن و انس و ملك

فراتر است مقام شما امام حسن

خدا و احمد و حيدر تو را ثنا خوانند

فضايل تو كجا ما كجا امام حسن

مضيف خانه ي تو يك مدينه نيست كه هست

دو عالمت همه مهمان سرا امام حسن

كمال حسن خدايي نبي به امر خدا

حسن گذاشته نام تو را امام حسن

تو خود امام حسين استي و امام حسين

به حضرت تو كند اقتدا امام حسن

تو چارمين نفر از پنج تن، نه، پنج تني

ميان مجمع آل كسا امام حسن

به حسن خلق تو نازم كه دشمنت مي خواست

كند به دوستي ات جان فدا امام حسن

به حق حق كه اگر صبر تو نبود، نبود

قيام زنده ي كرببلا امام حسن

قعود تو ز قيام حسين كمتر نيست

تو

راست نهضت صبر و رضا امام حسن

حسين بود كه ده سال در امامت تو

به جاي پاي تو بگذاشت پا امام حسن

هماره چون پدر خود علي ستم ديدي

گهي ز غير و گه از آشنا امام حسن

نه دشمنت دمي از دشمني ات دست كشيد

نه دوست كرد به حقت وفا امام حسن

كجا روم به كه گويم كه يار كشت تو را

دورن خانه به زهر جفا امام حسن

صحابه ات همه تنها گذاشتند ، دگر

به حضرت تو جسارت چرا امام حسن

همان كه فاطمه را كشت روي منبر گفت

ز كينه بر پدرت ناسزا امام حسن

يكي به حمله ي ثاني يكي به زهر جفا

دو بار شد جگرت پاره يا امام حسن

هزار حيف كه يك لحظه لاله باران شد

جنازه ي تو به تير جفا امام حسن

تو در بقيع و دو غاصب درون خانه ي تو

كجا رواست چنين نا روا امام حسن

چه زود عهد پيمبر ز ياد امت رفت

چه خوب حق شما شد ادا امام حسن

كنار قبر غريبت هماره ممنوع است

كه شيعه بر تو بگيرد عزا امام حسن

كنار پنجره هاي بقيع خلوت تو

نشد كه بر تو كنم التجا امام حسن

ز دور گريه ي «ميثم» نثار تربت تو

تمام عمر به صبح و مسا امام حسن

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109