بانك جامع اشعار مداحان جلد 2

مشخصات كتاب

سرشناسه:مركز تحقيقات رايانه اي قائميه اصفهان،1390

عنوان و نام پديدآور:بانك جامع اشعار مداحان (جلد2)/ مهدي سروري (مداح)

مشخصات نشر:اصفهان:مركز تحقيقات رايانه اي قائميه اصفهان ، 1390.

مشخصات ظاهري:نرم افزار تلفن همراه و رايانه

موضوع : حضرت فاطمه (س)

حضرت فاطمه (س)

ولادت

1- بر بانوي مطهرمان گريه مي كنيم

مشخصات

مناسبت فاطميه

سبك ولادتي

قالب غزل

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

بر بانوي مطهرمان گريه مي كنيم

بر آن ز خوب بهترمان گريه مي كنيم

بر روي بال هاي سپيد ملائكه

بر آن كبود پيكرمان گريه مي كنيم

با اين دو زمزمي كه خداوند داده است

بر آيه هاي كوثرمان گريه مي كنيم

بر لاله هاي بستر او خيره مي شويم

بر آنچه آمده سرمان گريه مي كنيم

دير آمديم و حادثه او را ز ما گرفت

حالا كنار باورمان گريه مي كنيم

قبل از حساب صبح قيامت كه مي شود

اول براي مادرمان گريه مي كنيم

2- بعد از پدر به فاطمه دشمن امان نداد

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب غزل

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

بعد از پدر به فاطمه دشمن امان نداد

از مهر كس تسلّي آن خسته جان نداد

زهرا نديد محسن و گلچين روزگار

گل چيد و فيض ديدن بر باغبان نداد

مي خواست با پسر بدهد جان به پت در

اما چو بي كسي علي ديد جان نداد

در كوچه خواست تا كه شود حامي علي

دردا كه تازيانه ي دشمن امان نداد

3- ساعتي را با غريق غصه سر كن اي بلال

مشخصات

مناسبت فاطميه

سبك ولادتي

قالب غزل

شاعر ناشناس

منبع از حرم تا حرم 9

تعداد استفاده 0

متن شعر

ساعتي را با غريق غصه سر كن اي بلال

پرسش حال من خونين جگر كن اي بلال

ساقه اي در شعله مانده زير پا افتاده ام

گريه بر نيلوفري بي برگ و بر كن اي بلال

خواهشي غير از دعاي مرگ خود دارم بيا

لطف بر حال دل اين محتضر كن اي بلال

با اذان خويشتن در خاطر آزرده ام

زنده يك بار دگر ياد پدر كن اي بلال

با اذان خود بگو از حيدر خانه نشين

شهر را از غربت او با خبر كن اي بلال

جاي زهرا كه به حتم اين چند روزه رفتني است

از امام خود حمايت بيشتر كن اي بلال

در مسير خانه ي ما از مغيره دور باش

از غلاف تيغ قنفذ هم حذر كن اي بلال

دست سيلي هيچ مي داني كه با زهرا چكرد

چهره ي خود را در آئينه نظر كن اي بال

عمر هر روز من از هفت بار مردن بدتر است

علت آن را سئوال از ميخ در كن اي بلال

4- من مرغ عشق حيدرم، زخمي شده بال و پرم

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع از حرم تا حرم 9

تعداد استفاده 0

متن شعر

من مرغ عشق حيدرم، زخمي شده بال و پرم

كارم رسيد به جايي كه، رو مي گيرم از شوهرم

دلم گرفته به خدا، خسته شدم

ديگه شبيه مرغ، پر بسته شدم

رمق نمونده به تنم، پيش علي جون مي كنم

رفيق نيمه راه شدم، سربار مرتضي شدم

آه، از اين حال خراب، مي رم ز دست بوتراب(2)

اي قبلگاه عالمين، مادر بيمار حسين

*****

از خون زخماي تنم، مي چسبه بر تن پيرهنم

مي ميرم و زنده مي شم، تا پيرهن و عوض كنم

موندم ميون، شهر پيغمبر غريب

زينب مي خونه، كنارم امن يجيب

امون ز شهر مدينه، خون مياد از زخم سينه

كبود ز سر تا پا همه، لكه ي خون تو چشمامه

آه، از اين حال خراب، مي رم ز دست بوتراب(2)

اي قبلگاه عالمين، مادر بيمار حسين

*****

بار سفر رو بسته اي، مگه ز حيدر خسته اي

اينقدر حلاليت نخواه، دل منو شكسته اي

با اون نگاهت، دلمو مي سوزوني

بگو كه زهرا، پيش حيدر مي موني

آتيش نزن به هست من، توئي عصاي دست من

داري عذابم مي كني، خونه خرابم مي كني

آه، از اين حال خراب، مي رم ز دست بوتراب(2)

اي قبلگاه عالمين، مادر بيمار حسين

*****

5- زينب اي يگانه، يادگار مادر

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع صدف نبوت 2

تعداد استفاده 0

متن شعر

زينب اي يگانه، يادگار مادر

ياور ولايت، افتخار مادر

تو اميد زهرايي افتخار بابايي

اي عزيز مادر، اي عزيز مادر

*****

به من تو هستي، حامي ولايت

با دست شكسته، مي كنم دعايت

تو دعا به بابا كن، عقده از دلش واكن

اي عزيز مادر، اي عزيز مادر

*****

بعد من تو ديگر، مادر حسيني

تا كنار گودال، ياور حسيني

كربلا شوي تنها، در ميان دشمن ها

اي عزيز مادر، اي عزيز مادر

*****

مثل مادر خود، در كنار خانه

كن براي بابا، گريه مخفيانه

اي مرا چراغ دل، از پدر مشو غافل

اي عزيز مادر، اي عزيز مادر

*****

ماجراي كوچه، از حسن نپرسي

وز پدر تو سرّ ، پيرهن نپرسي

يار و همدم مادر، محرم غم مادر

اي عزيز مادر، اي عزيز مادر

*****

گريه بهر بابا، مخفي از پدر كن

چادر مرا هر، نيمه شب به سر كن

بعد هر دعا بنشين، بر مغيره كن نفرين

اي عزيز مادر، اي عزيز مادر

*****

بر پدر دعا كن، با برادرت باش

در نماز شب هم، ياد مادرت باش

ديدم آخرين بارت، دست حق نگهدارت

اي عزيز مادر، اي عزيز مادر

*****

6- مادرا برگو، بر پرستارت

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

مادرا برگو، بر پرستارت

كي شفا بيابد، جسم بيمارت

يا مرو اي مادر من از بر من

يا مرا با خود ببر اي مادر من

كن مدد اي حي داور، من بميرم جاي مادر

*****

چشم خود وا كن، يار مجروحم

در پي ات از تن، مي رود روحم

خانه دار كوچكت خانه خراب است

دختر دردانه ات در پيچ و تاب است

چاره كن اي چاره سازم، جاي تو من جان ببازم

*****

در برت مادر، مي زنم بر سر

گشته ذكر من، مادر اي مادر

يادگاري مانده از تو روي ديوار

خون پاكت مانده بر ديوار و مسمار

كن مدد اي حي داور، من بميرم جاي مادر

*****

7- تو رفتي و من بيقرارم ، مادر ...

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

تو رفتي و من بيقرارم ، مادر، بيا لحظه اي در كنارم

*****

بغل وا كن اي مادر امشب

كه سايم بپايت سر امشب

ندارم جز اين آرزويي

كه گيري مرا در بر امشب

منم دختر بي شكيبت، مادر، ز خاك تو سر بر ندارم

*****

چه كم مي شود بار ديگر

ترا در بر اي گل بگيرم

بود آرزويم كه شايد

در آغوش پاكت بميرم

گلم مهربانم بهارم، مادر، تويي ماه شبهاي تارم

*****

من و ماتم و داغداري

من و بي كسي بيقراري

بجز من كه ديده بعالم

كه طفلي كند خانه داري

گلم مهربانم بهارم، مادر، تويي ماه شبهاي تارم

*****

من و ياد راز و نيازت

من و شعله ي سوز و سازت

روم مخفي از چشم بابا

زنم بوسه بر جانمازت

كه سجاده ي با صفايت، مادر، بود بهترين يادگارم

*****

8- هر چند پر شكسته شدي و نمي پري

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك ولادتي

قالب غزل

شاعر ناشناس

منبع از حرم تا حرم 9

تعداد استفاده 0

متن شعر

هر چند پر شكسته شدي و نمي پري

اما هنوز مثل هميشه كبوتري

شكر خدا كه پا شدي و راه مي روي

انگار فاطمه كمي امروز بهتري

با اين قنوت نا متعادل چه مي كني

داري دعا به خانه ي همسايه مي بري

بانو تو را قسم به دلم احتياط كن

وقتي كه دست جانب دستاس مي بري

حتي براي دلخوشي ما چه خوب شد

مشغول كار خانه شدي روز آخري

9- حتي اگر مي ماند اين پر، پر نمي شد

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك ولادتي

قالب غزل

شاعر ناشناس

منبع از حرم تا حرم 9

تعداد استفاده 0

متن شعر

حتي اگر مي ماند اين پر، پر نمي شد

آغوش او آغوش يك مادر نمي شد

پروانه ي زخمي اين خانه نمي ماند

حتي اگر همرنگ خاكستر نمي شد

حتي اگ بازوي او هم خوب مي شد

زخم عميق سينه اش بهتر نمي شد

حتي به خانه يك شب اندر اين سه ماهه

با سبزي لبخند مادر سر نمي شد

مادر كه رفت و كار بابا گوشه گيري است

آه اي خدا ديگر از اين بدتر نمي شد

ديشب شنيدم زير لب بابا به خود گفت

اي كاش اصلا نام من حيدر نمي شد

10- فاطمه ام ابيهاست تعجب نكنيد

مشخصات

مناسبت مدح

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع از حرم تا حرم 9

تعداد استفاده 0

متن شعر

فاطمه ام ابيهاست تعجب نكنيد

مادر ما سينه زنهاست تعجب نكنيد

فاطمه يا زهرا (2)

*****

آيت سرمد سرّ ازلي فاطمه است

منبع شعشعه ي نور جلي فاطمه است

دُر احمد گل بي خار علي فاطمه است

فاطمه گويش دانشكده ي قرآن است

فاطمه جوشش يك چشمه ي بي پايان است

فاطمه رويش نخل شرف و ايمان است

گل زهرا چمن آراست تعجب نكنيد

فاطمه يا زهرا (2)

*****

فاطمه باغ گلاب است خدا مي داند

فاطمه گوهر ناب است خدا مي داند

فاطمه درس حجاب است خدا مي داند

دلش از غصه كباب است خدا مي داند

فاطمه واژه ي زيباست تعجب نكنيد

فاطمه يا زهرا (2)

*****

عفت و عصمت مطلق صفت فاطمه است

شرف و شرم و حيا مرتبت فاطمه است

معرفت هم خجل از معرفت فاطمه است

قدرت چرخ دليل هنر فاطمه است

كل عالم به طفيل پدر فاطمه است

كربلا صحنه ي سرخ پسر فاطمه است

فاطمه يا زهرا (2)

*****

11- كنار بسترت عزاداري كنم

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

كنار بسترت عزاداري كنم

به بيمار علي پرستاري كنم

بود حيدر غريب، بخوان امن يجيب

مي لرزد دست و پاي تو، شانه ام شد عصاي تو

اي واي از روضه هاي تو

مادر مادر مرو مرو(3)

*****

اجابت مي شود دعايت مادرم

اگر خواهي ز حق شفايت مادرم

بيا بهر خدا، دلم را خوش نما

مثل چشمان دخترت، خون مي چكد ز بسترت

مگر چه آمده سرت

مادر مادر مرو مرو(3)

*****

12- شباي فاطميه و شباي غربت و غمه

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع از حرم تا حرم 9

تعداد استفاده 0

متن شعر

شباي فاطميه و شباي غربت و غمه

اين شبا قدّ مادري از درد و غصه ها خمه

با اين كه شبهاي عزاي بي بي فاطمه است ولي

بياين كه بيشتر بسوزيم براي غربت علي

دلها غمينه، بريم مدينه

اين شبا مولا، خونه نشينه

آه و واويلا(4)

*****

اي ياس مهربون من اي همه ي دلخوشيم

روزي يه برگت مي ريزه ببين داري مي كُشيم

از صحن چشمات فاطمه يه كم برا دلم ببار

حرف جدايي رو نزن علي رو از پا در نيار

اي همزبونم، يار جوونم

يادته گفتي، پيشت مي مونم

آه و واويلا(4)

*****

ببين دل دختركت گرفته و در مَحَنه

نمي ذاره كسي به جز تو به موهاش دست بزنه

ميگه فقط مادر بايد موي منو شونه كنه

به گريه ميگه زوده زينب كاراي خونه كنه

بري ستاره، هر شب مي باره

زينب عروسيش، مادر نداره

آه و واويلا(4)

*****

13- آن دم كه در پس در پهلوي من شكستند

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع از حرم تا حرم 9

تعداد استفاده 0

متن شعر

آن دم كه در پس در پهلوي من شكستند

فرياد من در آنجا علي علي علي بود

بر روي سينه ي من با ميخ در نوشتند

اين مزد گفتن يا علي علي علي بود

من هم به روي سينه با ميخ در نوشتم

تنها گناه زهرا علي علي علي بود

در بين آتش و دود چون مي زدم پر و بال

مرهم به دردم آنجا علي علي علي بود

من پشت در فتادم در كوچه خيل مردم

مظلوم ميان آنها علي علي علي بود

با ريسمان كشيدند او را به سوي مسجد

پاي برهنه تنها علي علي علي بود

14- خدا مادرامونو برامون نگه داره

مشخصات

مناسبت فاطميه

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع از حرم تا حرم 9

تعداد استفاده 0

متن شعر

خدا مادرامونو برامون نگه داره

با دعاي مادره داره چشمام مي باره

با دعاي مادرم بوده سينه زن شدم

من ديوونه ي حسين عاشق حسن شدم

الهي كه مادري نميره تو جووني

نشينه تو هيچ دلي غم بي همزبوني

زينب و بيقراري واي واي واي واي

زينب و خونه داري واي واي واي واي

زينب و آه و زاري واي واي واي واي

مادر و بي مزاري واي واي واي واي

مادر مادر مادر (3)

*****

غم غربت علي عالمو مي سوزونه

تنها سينه ي يه چاه غصه هاشو مي دونه

داره چاووش مي خونه نوحه خون كوثره

برا بچه هاش علي هم پدر هم مادره

مرد دلير خيبر واي واي واي واي

ز پا نشسته مضطر واي واي واي واي

صاحب ذوالفقاره واي واي واي واي

غريب روزگاره واي واي واي واي

مادر مادر مادر (3)

*****

سر سفره ي پدر عاشق مولا شدم

با دعاي مادرم مست كربلا شدم

تا كه اسم كربلا ميادش دل مي گيره

هر دلي مي خواد برا شه بي سر بميره

اسم حسين شنيدن واي واي واي واي

دل از همه بريدن واي واي واي واي

هميشه غرق آهم واي واي واي واي

دلخون قتلگاهم واي واي واي واي

مادر مادر مادر (3)

*****

15- وقتي كه ديدم دلت حيدريه

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع از حرم تا حرم 9

تعداد استفاده 0

متن شعر

وقتي كه ديدم دلت حيدريه

روي سينه ات مدال نوكريه

اجازه دادم برام گريه كني

تا همه بگن اينم مادريه

آتيش دلم غمو آب مي كنه

جگر هر آدمو آب مي كنه

غصه ها مو كه مي خوني نسوزي

آخه داره خودمو آب مي كنه

روز غربت فراموشم نمي شه

شب وحشت فراموشم نمي شه

اون روزي كه دومي وقت غروب

نيتش كشتن گل با غنچه بود

بوي آتيش بوي خون و بوي دود

همه ي خونمون و گرفته بود

بوي يك غنچه ي پرپر مي رسيد

بوي داغ دل مادر مي رسيد

خودمو نقش رو ديوار مي ديدم

رو سرم يه دنيا آوار مي ديدم

چشم بچه ها به من بود ولي من

ديگه حتي زينب و تار مي ديدم

16- اي همسر گرامي پيغمبر

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك مرثيه

قالب قصيده

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت 2

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي همسر گرامي پيغمبر

ام الائمه فاطمه را مادر

تبريك جنّ و انس گوارايت

كامشب خداي داده تو را كوثر

اين است نخل آرزوي طاها

اين است ميوة دل پيغمبر

اين است جان پاك رسول ا...

اين است بر جمال خدا مظهر

اين است آن سپهر كه آينده

سادات عالمند ورا اختر

از منطقش صداي خدا بشنو

در صورتش جمال خدا بنگر

لبخند مي زنند به رخسارش

سارا و مريم، آسيه و هاجر

برگير رو نما ز رسول الله

تا بنگرد به صورت اين دختر

تو هست خويش را به خدا دادي

حق هديه كرد بر تو چنين گوهر

اين گوهري كه داد خدا بر تو

در مخزنش نداشت از اين بهتر

اين است بر رجال جهان بانو

اين است بر زنان جنان سرور

انسيه صورت است و محمد خو

حوريه سيرت است و خدا منظر

در حيرتم كه فاطمه آوردي

يا زاده اي پيامبري ديگر

خوانم خداش، نيست خدا راضي

گويم بشر بشر نكند باور

دُرَي كه داشت، در يم رحمت جا

سيبي كه بود، نخل خدا را بر

اين است دختري كه خداوندش

فرموده است، فاطمه اطهر

افضل ز انبياست به جز احمد

برتر ز اولياست به جز حيدر

با اين همه رسول خدا بوسيد

او را جبين و صورت و دست و سر

هم شخص مصطفاش مديحت خوان

هم نطق مرتضاش ثنا گستر

انسيه اي كه خواجة لولاكش

بگرفته چون كتاب خدا

در بر

حوريه اي كه پيش تر از خلقت

آغوش كبرياش شدي بستر

آرد نماز سجده به پاي او

بر خاك بندگي چو گذارد سر

در زير پاي فضه ي دربارش

روح القدس گشوده ز هم شهپر

خورشيد، بي فروغ تجلايش

چون آتشي است در دل خاكستر

چشمي كه از خداش جدا بيند

گردد شعاع مهر در آن خنجر

جز مهر او نجوشدم از سينه

جز وصف او نرويدم از حنجر

جز ذكر او نگفته ام از آغاز

جز مدح او نگويم تا آخر

بي مهر او قسم به خدا هرگز

جنت به هيچ كس نگشايد در

پيغمبري نجات نخواهد يافت

بي دوستي فاطمه در محشر

بر خاك فضه اش نرسد هرگز

عالم اگر شود همه سيم و زر

با يك اشاره اش همگي سلمان

با يك نظاره اش همگان بوذر

متن اوامرش همه جا معروف

كل نواهيش همه از منكر

يك لحظه دل برد ز دو صد يوسف

چشم افكند اگر به روي قنبر

پاي محب او به سر رضوان

جاي عدوي او به دل آذر

شد يك تنه سپاه علي ، نگذاشت

يك موي كم شود ز سر حيدر

يك شهر با علي همگي دشمن

يك فاطمه بر او شده يك لشكر

صحرا و خانه و اُحد و مسجد

شد در حمايت علي اش سنگر

تا روز حشر بحر ولايت را

كشتي علي است، فاطمه اش لنگر

«ميثم» بگير درس ولايت را

زين مادر حسين و حسن پرور

17- آسمان امشب تا سحرگاهان ....

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك مرثيه

قالب آهنگين

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت 3

تعداد استفاده

0

متن شعر

آسمان امشب تا سحرگاهان بر سر مكه ريزد ستاره

خواجه ي عالم شخص پيغمبر بر رخ كوثر دارد نظاره

نور سرمد خوش آمد دخت احمد خوش آمد

كوث_ر از ج_انب ح_ق ب__ر محمّد خوش آمد

عيد زهرا مبارك عيد زهرا مبارك

*****

داور سبحان خالق من_ان بر رسول خود كوثر عطا كرد

كوري چشم دشمن ابتر حق به پيغمبر دختر عطا كرد

عيد ام ابيهاست جشن ياسين و طاهاست

ليله الق__در ق__رآن عصمت ا... يكت_است

عيد زهرا مبارك عيد زهرا مبارك

*****

اي كرم داران خواجه عالم در بغل امشب دارد كريمه

ذات پاك حق بر گنهكاران از كرم امشب بخشد وليمه

آم_ده ج_ان احم_د عصمت حي سرمد

بر محبان زهرا داده عيدي محمّد

عيد زهرا مبارك عيد زهرا مبارك

*****

اي خديجه اين عصمت داور دخت پيغمبر اين مادر ماست

سايه مهرش هم در اين دنيا هم در آن دنيا روي سرماست

م_ادر آدم اس_ت اي_ن دختر خاتم است اين

برتر از هاجر است و بهتر از مريم است اين

عيد زهرا مبارك عيد زهرا مبارك

*****

ما كه در محشر فاطمه داريم ديگر از محشر باكي نداريم

ب_ر ك_ف پ_اي ناق_ه ي زه_را در همان صحرا صورت گذاريم

هر كه زهرا ندارد در جنان جا ندارد

بي ت_ولاي زه__را دي_ن و دنيا ندارد

عيد زهرا مبارك عيد زهرا مبارك

*****

18- احمدا فخر نما، ما به تو كوثر داديم

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك مرثيه

قالب تركيب بند

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت 3

تعداد استفاده 0

متن شعر

احمدا فخر نما، ما به تو كوثر داديم

كوث_ري پاك ت_ر از روح مطه_ر داديم

بع_د ق_رآن ب_ه ت_و قرآن مكرر داديم

بهترين گوهر خود را به پيمبر داديم

قدر اين گوهر يكدانه بدان پيغمبر

اي_ن ب_وَد كوثر تو، صلّ لربك، وانحر

*****

خصم تو ابتر و ش_أن تو به قرآن اين است

يمِ ن_ور و ص_دف لؤلؤ و مرج_ان اين است

پيكر خوب تر از جانِ تو را جان، اين است

دخت تو، كفو عل_ي، مام امامان اين است

ملك و روح كن_د فخر به ريحانه ي تو

بحر توحيد، شرف يافت ز دردانه ي تو

*****

نور اگر خلق ش_د از جل_وه ي رب_اني اوست

وج_ه نادي_ده ي م_ا ص_ورت ن_وراني اوست

چ_ارده اخت_ر توحي_د ب_ه پيشاني اوست

ذكر جن و ملك و حور، ثناخواني اوست

اين همان خير كثير است كه در قرآن است

ه__ل ات__ي و زم_ر و بيّن__ه و فرق__ان است

*****

اين هم__ان فاطم_ه ي ماست، كم_الش بنگر

س__وره ي ن__ور بخ_وان و ب__ه جم_الش بنگر

تو ك_ه خود خلق عظيمي به خصالش بنگر

اوست همچون تو، تويي او، به جلالش بنگر

صل_وات از ط_رف م_ا و تو و شوهر او

به چنين دختر و مام و پسر و دختر او

*****

ليله الق__درِ ت_و و فاطمه ي ما اين است

برتر از آسيه و مريم و حوا اين است

آيت العظم__ي، صديق__ه ي كبري اين است

روح ما بين دو پهلوي تو زهرا اين است

به

خديجه بده از جانب ما اين پيغام

كه ز ما بر تو و بر فاطمه ات باد سلام

*****

اين چ__راغ سح_ر تو است، مبارك باشد

هم صدف هم گهر تو است، مبارك باشد

ب_اغ و نخ_ل ثم_ر تو است، مبارك باشد

پ_اره اي از جگ__ر تو است، مبارك باشد

مكتب زنده ي توحيد، از او مي ماند

تا ابد نسل تو جاويد از او مي ماند

*****

مصدر علم خدا، بانوي عالم، زهراست

م_ادر آدم و ريحان_ه ي خات__م زهراست

برتر از آسيه و هاجر و مريم زهراست

راضيه، مرضيه، زهراي مكرم، زهراست

سر و جان هم_ه خوبان جهان قربانش

نه شفاعت كه قيامت همه در فرمانش

*****

كيست زهرا؟ كه خدا نازد بر خلقت او

طينت ختم رسل مي دمد از خصلت او

ب_وي «تطهير» دهد پيرهنِ عصمت او

جاي گلبوسه ي احمد به سر و صورت او

اولي_ا لال__ه ي خندان گلستان وي اند

انبيا روز جزا دست به دامان وي اند

*****

انبي_ا خ_م ب__ه حضورش همه حتي پدرش

م__لك و روح، پ_ر و ب__ال زن__د دور سرش

چون عل__ي پيره__ن سب__ز ولايت به برش

عزت و غيرت و مردي و شرف، خاكِ درش

نه عجب فضه ز مريم دل اگر بربايد

ي__ا ك__ه از قنب_ر او كار مسيحا آيد

*****

روز محشر سخن عالميان يا زهراست

دستگيري همه خلق خدا با زهراست

بان__وي ملك خداوند تعالي زهراست

ذكر سادات بني فاطمه زهرا زهراست

آري آن روز كه عجز همه را مي نگرند

ع__زت و سلطنت فاطم_ه را مي نگرند

*****

به امامان قس_م آن روز، امامت با اوست

به كريمان دو عالم، كه كرامت با اوست

انبي_ا يكس__ره گوين_د: زعامت با اوست

به خ_دا رهب__ريِ روز

قي__امت با اوست

فاطم_ه روز ج_زا مادر رستاخيز است

چادر خاكي او بر همه دست آويز است

*****

صحن_ه ي محش_ر، برپ_ا نشود بي زهرا

درِ رحمت به كسي وا نشود بي زهرا

هيچ پرونده اي امض_ا نش_ود بي زهرا

هي_چ قانون_ي، اج__را نشود بي زهرا

اگر از روز جزا واهمه داريم همه

به عنايات خدا فاطمه داريم همه

*****

اي ب__ه فرمان خداي احد داور تو

دوزخ و نار به فرمان تو و شوهر تو

پدران_م ب__ه ف_داي پدر و مادر تو

مادرانم به ف_داي پسر و دخت_ر تو

ب__ا هم__ه دام_نِ آل__وده و ك__وه گنه_ي

چه شود گر كني از لطف به «ميثم» نگهي

*****

19- محيط نامتناهي ز نور شد سرشار

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك مرثيه

قالب قصيده

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت 3

تعداد استفاده 0

متن شعر

محيط نامتناهي ز نور شد سرشار

مگ_ر ولادت خت__م رس__ل ش__ده تك_رار

س_لام داده ب__ر اي_ن جل_وهْ خالق هستي

قي__ام ك__رده ب_ر اي_ن ن_ور، احمد مختار

خ_داي عزّوج__لّ كوث__ري ب_ه احمد داد

ك_ه ق_در او را در «قدر»، كرده خود اقرار

گرفت هستِ خدا را خديجه از احمد

چنانك_ه در ره حق كرد هست خود ايثار

چگون_ه فاطم_ه را هستِ حق نخوانم من

كه بسته است ب_ه او هستِ حضرت دادار

بدون فاطمه گ_ردون ز هم فرو مي ريخت

ب_دون فاطم_ه عال__م نم__ي گرفت ق_رار

اگ_ر ز خ_لقت او دس_ت م__ي كشيد خدا

قس_م ب_ه او ك_ه نمي داد نخل هستي بار

سلام خلق به زهرا كه ذات حق ب_ه نب_ي

رسان_ده اس__ت س__لام ورا ه__زاران ب_ار

يكي به موي وي و ديگري به روي، شبيه

از آن كنن_د تف__اخر، هم_اره لي_ل و نهار

ب_هشت وحي ز انف_اس ق_دس او سرسبز

دل نب_ي ب_ه تماش_اي اوس_ت ب_اغ به_ار

ف___داي خ__اك ني__ا و تب__ار او باي___د

ه_ر آنچه ب_ودِ ني_ا و هر آنچه هست تبار

چو بابِ خان_ه او، جبرئيل خواهد سوخت

ب__دون اذن_ش اگ__ر در حري__م يابد بار

اگ__ر نب__ود تج__لاي روي او، ت_ا حش_ر

تم_ام م_لك خ_دا ب_ود همچنان شبِ تار

ب__ه آه__وان تت__اري خب__ر دهيد همه

كه خاك مقدم زهرا كجا و مشك تتار؟!

جبين اوست منقش به نقش يا «قدوس»

حجاب اوست مزي_ن ب__ه ذكر يا «ستار»

ت_وان جم_ال خدا را به چشم دل ديدن

ز ن__ور ع__ارض او

ه__ر كج__ا بوَد آثار

رس_ول گفت «فداها» ب_ه وصف او، زيبد

كنن_د خ_لق خ_دا جان به مقدمش ايثار

كج_ا نوشت_ن اوص__اف او ب__وَد ممكن؟

بگ__و شون__د قل__م شاخ_ه شاخه ي اشجار

الا ت__و م__ام اولوالعظ__م انبي_ا هر پنج!

الا ت__و بان__وي س_ادات بان_وان هر چار!

جحيم، گر ت_و نگاهش كني حديقه ي گل

بهشت، ب__ي نگهت بوت_ه اي ب_وَد از خار

به ي__ك نگ_اه ش_ود زائ__ر خ_دا احمد

همي_ن ك__ه م_ي كند از م_اه عارضت ديدار

حي__ات م__ا ب_ه ولاي ت__و ب__وده از آغ__از

وگرن__ه يكس_ره بودي__م نق__ش ب__ر دي_وار

دعاي تو همه چون وحي، سركشيده به عرش

نم__از ت__وست، تماش__اي حض__رت دادار

اگ__ر چ__ه م__ا ز خط__ا از ت_و دور افتاديم

ت_و لطف و رحمت خ__ود را ز ما دريغ مدار

گن__اه ع__ادت م__ا و ك__رم سجيّ_ه ي توست

بي__ا ز شان__ه ي م__ا ك__وه ج__رم را ب__ردار

به بذل نان تو در عين ضعف جوع، سه شب

«ويطعم___ون عل__ي حبّ__ه» كن__د اق__رار

ش__ب زف__اف ك__ه دادي لباس نو به فقير

ك__رم ب__ه سج_ده فتاد و ز دست داد قرار

ت__و وج__ه داوري و ق__لبِ ق__لبِ ق_رآني

تو روح احمدي و ركنِ ركنِ هشت و چهار

ه__زار مرتب__ه از ت___ارك الصل__وه بت__ر

كسي كه بي تو كند سجده روز و شب بسيار

ك_ه گفت__ه اس__ت م_زاري نداري اي مادر!

ت_و را هميش__ه در آغ__وش كبرياست مزار

بگ__و ت__لاوت ق___رآن كنن__د در كعب__ه

ب_ه ل_حن حض_رت داوود و چش_مِ گوهربار

قس__م ب__ه خال_ق كعب_ه كه بي ولاي شما

هم__ان ت__لاوت ق__رآن ش__ود ش_راره ي نار

اگ__ر ع__دوي ت__و ب__اب و ب__رادرم باشد

ب__ه دوستي__ت، ز ب__اب و ب__رادرم بي_زار

اگ__ر

ب__ه روض__ه ي رضوان قدم نهم هر دم

ه__زار ب__ار ثن__اخوانمت چ__و م__رغ هزار

به رب كعبه قسم، از عذاب ايمن نيست

اگ_ر ك_ه خصم شما بر حرم نهد رخسار

به پ_اي ناق_ه ي ت_و روز حشر، يا زهرا

ب_رات عف__و بريزن__د از يمي__ن و يس_ار

همين كه ناقه ي تو رو كُند به ج_انب حشر

ش_ود قي__امت، از رح__مت خ_دا سرشار

به دوست_يِ تو از منكر و نكير چ_ه باك؟

بگ__و دهن__د ب__ه قب__رم ه__زاربار فشار

خطابه ه__اي ت__و قل_ب مدين_ه را سوزاند

تك_ان نخ__ورد قل__وب مهاج_ر و انص__ار

علي كه حصن حصين بود حي سرم_د را

ب_ه حف_ظ خانه ي او سينه ي تو گشت حص_ار

نخي_زد از دو لب_م جز صداي يا زهرا

ب__ه دادگ__اه اله__ي چ_و مي شوم احضار

اگر ك_ه ثبت ش_ود ن_ام م_ن به مصحف تو

جحي_م را كن_م از اش_ك ش_وق خود گلزار

كه جز تو نان به يتيم و اسير بخشد و، خود

ده__ان روزه كن__د ب__ا گرسنگ__ي افط_ار

تم__ام لِشك_ر شي__رخدا ت__و بودي و بس

ن_ه لشك_رش، سپرش بين آن در و دي_وار

ن__ه تي__غ پورم__رادي، نه زخم ه_اي احد

مصيب_ت ت__و ب__راي عل__ي ب__وَد دشوار

كت___اب مستن___دِ مكت___بِ ولاي_ت را

ب__ه سين__ه ي ت__و نوشتن__د با سرِ مسمار

ب__ده اج_ازه به شيعه كه در صف محشر

ز قات__لان ت__و يك ي__ك برآورن_د دم_ار

از آنكه كشت تو را پشت در سؤال كنند

ب__اي ذن__بٍ؟ پ__اسخ ب_ده جنايت كار!

ش__رار آه ت__و خي__زد ز سين_ه ي «ميثم»

اگر به شعله كشم عرش را عجب مشمار

20- مادر زهرا سلام حق به تو مادر

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك مرثيه

قالب قصيده

شاعر سازگار

حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت 2

تعداد استفاده 0

متن شعر

مادر زهرا سلام حق به تو مادر

فاطمه آورده اي براي پيمبر

سيب بهشت خداست در كف دستت

كآيد از او بوي ذات خالق اكبر

بيت نبوت نداشت مثل تو بانو

مادر گيتي نزاده مثل تو دختر

عقل به حيرت فتاده اينكه تو زادي

حضرت زهراست يا محمد ديگر

دسته گل آورده اند خيل ملايك

بهر تو از آيه هاي سوره ي كوثر

مخزن غيب خداي عز و جل را

گوهر نابي نبودي از اين بهتر

اينكه تو زادي بود تمام محمد

وينكه تو داري بود بتول مطهر

ليله ي قدرت مبارك است خديجه

قدر بدانش به حق خالق اكبر

طينتش از ميوه ي بهشت الهي

قابله اش مريم است و ساره و هاجر

سينه ي موساست طور معرفت او

روح مسيحا كشد به محضر او پر

حبل متين نجات ماست همانا

رشته اي از چادرش به عرصه ي محشر

فاطمه يعني تمام صورت قرآن

فاطمه يعني كمال احمد و حيدر

هر چه فشانند دُر، كم است به وصفش

خواجه ي اَسرا مگر فشاند گوهر

كوثر و طاها و قدر و نور بخوانيد

كآمده در شأن او ز حضرت داور

شك نكند كس، حقيقتي است مسلّم

اينكه به او متكي است، فاتح خيبر

گردون بي نام اوست، پايش در گل

خلقت بي مهر اوست، خاكش بر سر

تا كه شود جاي پاي فضه ي زهرا

رشك برد بر مدينه وادي مشعر

دخت پدر پرور است و امّ ابيها

بلكه فِداها به وصف اوست مكرر

احمد گويد مراست، روح دو پهلو

حيدرگويد مراست،

همدم همسر

خالق گويد مراست گوهر مكنون

قرآن گويد مراست سوره ي كوثر

حوا گويد مراست فاطمه بانو

مريم گويد مراست فاطمه رهبر

بر در بيت الولاش برده توسل

جن و ملك سر به سر ز ايمن و ايسر

قدر و شرف بين كه پنج بار شب و روز

احمد مرسل كند زيارت اين در

دل برد از صد هزار يوسف مصري

گر نظري افكند به صورت قنبر

مُلك الهي پر از ذَراري زهراست

تا كه شود كور چشم دشمن اَبتر

كيست به جز او كه زينب آرد و كلثوم

كيست كه چون او شُبير زايد و شبّر

اي صلوات خدا و خلق هماره

بر تو و نسل مطهر تو سراسر

دختر پيغمبري و مادر بابا

اي پدر و مادرم فداي تو دختر

عطر بهشت خداست در نفس تو

روح محمد زبوي توست معطر

تو ز علي هستي و علي بود از تو

ختم رسل عاشق شما زن و شوهر

گر همه هفت آسمان شوند صحيفه

مدح تو نايد ز خلق اول و آخر

ملك وجود از قدوم توست مصفا

باغ جنان با تبسم تو منور

عالم هستي فنا و نور تو باقي

صادر اول خدا، وجود تو مصدر

روزي «ميثم» ثناي توست هماره

لطف توأش بوده از نخست مقدر

21- ام ابيها خوش آمدي

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك مرثيه

قالب آهنگين

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت 2

تعداد استفاده 0

متن شعر

ام ابيها خوش آمدي

دختر طاها خوش آمدي

كوثر و تطهير و قدر و نور

حضرت زهراخوش آمدي

هستي احمد خوش آمدي

روح محمد خوش آمدي

*****

دار و ندار پيمبري

كعبه اميد حيدري

راضيه، مرضيه، فاطمه

طاهره اي و مطهري

هستي احمد خوش آمدي

روح محمد خوش آمدي

*****

معني و مصداق كوثري

آينه حُسن داوري

بهتر و برتر ز ساره و

مريم و حوا و هاجري

هستي احمد خوش آمدي

روح محمد خوش آمدي

*****

امّ كتاب محمدي

كوثر ناب محمدي

اصل همه آيه هاي نور

فصل خطاب محمدي

هستي احمد خوش آمدي

روح محمد خوش آمدي

*****

اي همه عالم گداي تو

گفته محمد فداي تو

خوانده براي پيمبرش

ذات الهي ثناي تو

هستي احمد خوش آمدي

روح محمد خوش آمدي

*****

سيب بهشت خدا تويي

مشعل نور الهدي تويي

فاطمه تا لحظه ابد

فاطمه از ابتدا تويي

هستي احمد خوش آمدي

روح محمد خوش آمدي

*****

22- مادر سادات عالم عيد ميلادت مبارك

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك مرثيه

قالب آهنگين

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت 3

تعداد استفاده 0

متن شعر

مادر سادات عالم عيد ميلادت مبارك

ام آدم دخت خاتم عيد ميلادت مبارك

تو وجه كبريا تو حسن داوري تو از سر تا قدم همه پيغمبري

صلوات خدا به محمّد

ك__ه ولادت فاطم_ه آمد

*****

آمدي اي جان احمد جان ما بادا فدايت

كبريا گويا درودت مصطفي خواند ثنايت

جمال سرمدي سرشت احمدي رياض عصمتي بهشتِ احمدي

صلوات خدا به محمّد

ك__ه ولادت فاطم_ه آمد

*****

جان شيرين محمّد شمع جمع انبيايي

ساي_ه ات ب_ر ف_رق عال__م آفتاب انبيايي

تمام مكه پر زعطر و بوي توست حرم پروان_ه چراغ روي توست

صلوات خدا به محمّد

ك__ه ولادت فاطم_ه آمد

*****

من نمي دانم كه هستم هر چه هستم با تو هستم

جان گرفت__م روي دست_م دل ب_ه اولاد تو بستم

تهي دستم ولي تو را دارم تو را نگيرد غي_ر تو كسي دست مرا

صلوات خدا به محمّد

ك__ه ولادت فاطم_ه آمد

*****

آسمان امشب بيفشان جاي گل ماه و ستاره

آفت__اب حس_ن احم_د س_رزد از مكه دوباره

بشارت فاطمه به دنيا آمده علي جان تهنيت كه زهرا آمده

صلوات خدا به محمّد

ك__ه ولادت فاطم_ه آمد

*****

عصمت ذات خداي حي سرمد آمد امشب

روح م_ا بين دو پهل_وي محمّد آمد امشب

تو از پيغمبران به جز احمد سري تو با نفس نبي علي همسنگري

صلوات خدا به محمّد

ك__ه ولادت فاطم_ه آمد

*****

23- مفتاح رموز اسم اعظم زهراست

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

مفتاح رموز اسم اعظم زهراست

تاج شرف آدم و خاتم زهراست

فرمود نبي ام ابيها زيرا

اصل سبب خلقت عالم زهراست

24- امشب بر ختم الانبيا، كوثر بخشيده خدا

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك مرثيه

قالب آهنگين

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت

تعداد استفاده 0

متن شعر

امشب بر ختم الانبيا، كوثر بخشيده خدا

امشب بر كل اوليا، مادر بخشيده خدا

امشب بر مرتضي علي، ياور بخشيده خدا

امشب بر خيل حوريان، سرور بخشيده خدا

عيد اولاد احمد است، روشن چشم محمد است

دخت پيمبر: يا زهرا، عصمت داور: يا زهرا

روح مصور: يا زهرا، هستي حيدر: يا زهرا

يا زهرا يا زهرا، ميلادت مبارك(2)

*****

امشب پيغمبر خدا، قرآن دارد به بغل

امشب بانوي بيت وحي، ريحان دارد به بغل

امشب درياي معرفت، مرجان دارد به بغل

امشب جان همه جهان، جانان دارد به بغل

عصمت سرمد: يا زهرا، هستي احمد: يا زهرا

جان محمد: يا زهرا، روح مجرد: يا زهرا

يا زهرا يا زهرا، ميلادت مبارك(2)

*****

اي رخسار خداييت قرآن ختم رسل

اي روح آسمانيت ريحان ختم رسل

قدر و تطهير و كوثر و فرقان ختم رسل

مادر قرآن: يا زهرا، همسر ياور: يا زهرا

محور قرآن: يا زهرا، همسر قرآن: يا زهرا

يا زهرا يا زهرا، ميلادت مبارك(2)

*****

اي غرقه ي بوسه ي نبي دست و پيشاني تو

دُر لبخند مصطفي بادا ارزاني تو

اي عرش و فرش كبريا بزم مهماني تو

دل برده از رسول حق روي نوراني تو

خاتون روز محشري بر كل شيعه مادري

بانوي عالم: يا زهرا، مادر آدم: يا زهرا

نير اعظم: يا زهرا، جان مجسم: يا زهرا

يا زهرا يا زهرا، ميلادت مبارك(2)

*****

25- خديجه كوثر آوردي مبارك

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك مرثيه

قالب آهنگين

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت

تعداد استفاده 0

متن شعر

خديجه كوثر آوردي مبارك

جمال داور آوردي مبارك

نبي را دختر آوردي مبارك

علي را همسر آوردي مبارك

اي دخت پيمبر، اي سوره ي كوثر

زهرا زهرا ميلادت مبارك

ميلادت مبارك

*****

نبوت را فروزان اختر است اين

محمد را گرامي دختر است اين

ولايت را يگانه مادر است اين

اميرالمومنين را ياور است اين

اي عصمت داور، اي هستي حيدر

زهرا زهرا ميلادت مبارك

ميلادت مبارك

*****

كتاب الله مرآت جمالش

سلام الله بر قدر و جلالش

محمد خرم از خلق و خصالش

اميرالمومنين محو كمالش

اي بحر عنايت، اي مام ولايت

زهرا زهرا ميلادت مبارك

ميلادت مبارك

*****

صفورا! آسيه! مريم! كجاييد

همه از گلشن رضوان بياييد

ثناي دخت پيغمبر سراييد

تبسم بر رخ زهرا نماييد

اي ام ابيها، آيينه ي طاها

زهرا زهرا ميلادت مبارك

ميلادت مبارك

*****

تو دخت رحمت للعالميني

تو تنها مادر قرآن و ديني

تو حبل محكم حبل المتيني

طرفدار اميرالمومنيني

ممدوحه ي سرمد، محبوبه ي احمد

زهرا زهرا ميلادت مبارك

ميلادت مبارك

*****

ولايت مثل تو مادر ندارد

محمد مثل تو دختر ندارد

خدا مانند تو كوثر ندارد

علي مانند تو ياور ندارد

اي شمسه ي، عصمت اي روح محبت

زهرا زهرا ميلادت مبارك

ميلادت مبارك

*****

26- بزمي به حريم كبريا بر پا شد

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

بزمي به حريم كبريا بر پا شد

كوثر ز خدا به مصطفي اعطا شد

هر قطره كه ز آب كوثر افتاد به خاك

صد شاخه گل محمدي پيدا شد

27- روزيكه گل خلقت زهرا بشكفت

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

روزيكه گل خلقت زهرا بشكفت

در عرش فرشته اشك شادي مي سفت

ميلاد سعيد حضرت زهرا را

تبريك به صاحب الزمان بايد گفت

28- يارب نظري ز مرحمت بر ما كن

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

يارب نظري ز مرحمت بر ما كن

لطفي تو به ما به حرمت زهرا كن

امشب به حق فاطمه و ميلادش

امر فرج مهدي او امضا كن

29- فرشته ها از جان ...

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

فرشته ها از جان ز جا همه برخيزيد

بپاي كوثر از جان طبق طبق گل ريزيد

قبله حاجات آمده ، مادر سادات آمده2

آمده زهرا گل باغ خدا ، سوره كوثر عزيز مصطفي

مصحف عشق علي مرتضي

زهرا يا زهرا يا زهرا يا زهرا(3)

*****

ز جان و دل پيغمبر گرفته در آغوشش

به چشم تر مي گويد علي علي در گوشش

اي خدا را بود و نبود ، كعبه غم ياس كبود2

آمده زهرا گل باغ خدا ، سوره كوثر عزيز مصطفي

مصحف عشق علي مرتضي

زهرا يا زهرا يا زهرا يا زهرا(3)

*****

تمام نور هستي ز پرتو روبندت

دل از خدايت برده نسيم هر لبخندت

دل ز غيرت گسته ام ، سرراهت نشسته ام2

آمده زهرا گل باغ خدا ، سوره كوثر عزيز مصطفي

مصحف عشق علي مرتضي

زهرا يا زهرا يا زهرا يا زهرا(3)

*****

30- از مشد امام رضا داد مزنم ولائيم

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

از مشد امام رضا داد مزنم ولائيم

آي همه مردم بدنن زهرائيم زهرائيم

موخاك پايي بي بي ر به هر دو دنيا نمدم

خدا گواهه جون مدم به دشمناش پا نمدم

اگه تمام عالمه با هر چي هس به مو بدن

يك ذره از محبت حضرت زهرا نمدم

*****

اي شده از ولادتت روز شب سياه مو

بدست با كفايتت بشه گل نگاه مو

اگر چه خيلي خيليه خطاي مو گناه مو

ز مرحمت نظر نما به حالت تباه مو

*****

بيا به عشق فاطمه نعره حيدري بزن

بيا و مثل كفترا بسوي او پري بزن

آي عزيز مصطفي آي اميد فاطمه

شبي كه مردم آقاجون به نوكرت سري بزن

*****

31- چون اذان گوي نبي نيمه شبي

مشخصات

مناسبت داستاني

سبك ولادتي

قالب قصيده

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه 3

تعداد استفاده 0

متن شعر

چون اذان گوي نبي نيمه شبي

ديد در رؤيا گل روي نبي

حال پيغمبر پريشان مي نمود

محنتي حاكي در ايشان مي نمود

گفت با او اين مؤذن با ادب

يا اب الزهرا چه باشد اين سبب

با بلال آن لحظه فرمود از ملال

بي وفا هرگز نبودي اي بلال

دخترم زهرا غريب يثرب است

آفتاب عمر او در مغرب است

خيز از گوشه نشيني كن حذر

در دلت نيت نما عزم سفر

ناگهان بيدار شد از خواب ناز

كرد با خلاق خود راز و نياز

اين چه خوابي بود يارب ديده ام

يار را نالان دل شب ديده ام

واله و حيران زجا برخواست زار

زد به راه و رفت سوي شهريار

چون سوي دروازه ي يثرب شتافت

شهر احمد را دگرگون باز يافت

نخل اميد دلش بي برگ ديد

كوچه ها را در سكوت مرگ ديد

بود يثرب در فضاي ديگري

كوچه در حال و هواي ديگري

ديد درب بيت حيدر سوخته

گفت يارب از چه اين در سوخته؟

چيست يارب علت اين شور و شر

جاي پاي سامري مانده به در

پاك از چشم تر خود آب كرد

با دل بشكسته دق الباب كرد

يك صداي آشنا آمد به گوش

گفت : آيا كيستي با اين خروش؟

گفت : در را باز كن اي ممتحن

اي به قربان صدايت يا حسن

من بلالم خسته از راه آمدم

با اميدي سوي درگاه آمدم

آشنا هستم غريبه نيستم

آگه از حال حبيبه نيستم

باز شد درب و حسن با اشك و آه

سوي مولا بهر او بگشود راه

با فغان و گريه و نازك دلي

بوسه ها زد بر قدمهاي علي

ماجراي خواب را تعريف كرد

قدري از وصف نبي

توصيف كرد

مرتضي هم ماجرا را باز گفت

قدري از آن را به رمز و راز گفت

گفت با فرياد و ناله آن غلام

رخصتي تا گيرم از خصم انتقام

گفت مولا از پيمبر ياد كن

خيز و ما را با اذان امداد كن

گر چه زهرا نيمه جان است اي بلال

سخت دلتنگ اذان است اي بلال

بر مناره چون مؤذن ايستاد

ياد ايام خوش احمد فتاد

صوت او چون از مناره شد بلند

جسم كوثر گوئيا شد بند بند

چون بلال ا... اكبر مي سرود

آه زهرا كرد تا جنت صعود

چون به نام نامي احمد رسيد

واي من رنگ از رخ كوثر پريد

مادرم طاقت ندارد واي من

يا الهي رحم بر باباي من

32- اي خدا من عاشق مدينه ام

مشخصات

مناسبت مدينه

سبك ولادتي

قالب فولكوريك

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه 3

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي خدا من عاشق مدينه ام

داغ اون آتيش زده به سينه ام

عمريه مي گم با اشك و زمزممه

كي مي شه بيام بقيع فاطمه

پشت ديوار بقيع صفا داره

هر دلي نواي آشنا داره

يكي ميگه اي خدا ممنونتم

چند روزي تو مدينه مهمونتم

يه طرف قبر امام حسنه

تربت پاك غريب وطنه

بعد او تربت زين العابدين

شاهد غربت زين العابدين

پيش اون قبر امام پنجمه

خاك او سرمه ي چشم مردمه

ديگري قبر امام صادقه

تربت امام بر حق ، ناطقه

اما هر چي تو بقيع نگا كني

نمي توني قبري رو پيدا كني

قبري كه هست آرزوي ما همه

تربت غريب بي بي فاطمه

يه نفر تو مدينه دلش خونه

تو بقيع شبهاي جمعه مهمونه

بگم اون كيه ؟ امام زمونه

جاي قبر مادر و خوب ميدونه

مياد اونجا پيش مادر مي شينه

گل اشك از باغ چشماش مي چينه

ميگه مادر قربون وجود تو

قربون اون صورت كبود تو

رنگ غم شده همه تار و پودم

كاشكي من بجات سيلي خورده بودم

33- نصف شب مدينه عجب صفائي داره

مشخصات

مناسبت مدينه

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه 5

تعداد استفاده 0

متن شعر

نصف شب مدينه عجب صفائي داره

پشت بقيع كه مي رم حال و هوائي داره

فقط به عشق عباس ، ساقي نازنينم

مي رم كنار قبر ، ام البنين مي شينم

يا فاطمه يا زهرا (4)

*****

اگه آقام يه روزي و ا... برگرده پيشم

باهاش مي رم مدينه زائر زهرا مي شم

براش حرم مي سازم ، با گنبد طلائي

ديگه طاقت ندارم ، آقا پس كي مي آئي؟

يا فاطمه يا زهرا(4)

*****

34- نقاش ازل كه هر كه را نقشي داد

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

نقاش ازل كه هر كه را نقشي داد

مي خواست ميان خلق از او باشد ياد

در آينه عكس خويش را ديد و كشيد

و آنرا كه كشيد فاطمه نام نهاد

35- جهان سراسر چراغان ز نور ....

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

جهان سراسر چراغان ز نور روي زهرا شده

بهار دلهاي عشاق ز عطر و بوي زهرا شده

ذكر لبهاي همه ، اين سرود و زمزمه

آمدي خوش آمدي ، فاطمه يا فاطمه

فاطمه يا فاطمه (4)

*****

مدينه از نور زهرا سراسر همچون سينا شده

پيمبر از اين ولادت به سجده سوي يكتا شده

گويد اي پرودگار ، نخل دين بگرفته بار

كوثرم كردي عطا ، شكر و حمد بي شمار

فاطمه يا فاطمه (4)

*****

وجود عالم زعشق و ولاي تو اي زهرا بود

كسي بعالم ترا كفو و همتايي چون مولا بود

مرتضي از بهر تو ، تو براي مرتضي

كرده خلقت از ازل ، خالق هستي خدا

فاطمه يا فاطمه(4)

*****

36- مه جبينا دل فداي نامت

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

مه جبينا دل فداي نامت

بهشت جان مني و منم غلامت

به صيد جان آمدي من اسير دامت

نذر تو جوانيم ، مرا نرانيم

چه سازم اي فاطمه جان كه قابل بدانيم

*****

بي بي جانم اي نو بهارم

عشقت باشد دارو ندارم

همه هستي من فداي تو ، دل و جان بريزم بپاي تو

تمام وجودم ، ذكر سجودم

بود و نبودم ، تويي زهرا

*****

گر چه من را نمي باشد دلي قابل ولي دل بر تو بستم

جان زينب مددي كن بيا نشكن دل زهرا پرستم

اي بهشت جاوداني ، هرگز مرا از درگه لطفت نراني

تمام وجودم ، ذكر سجودم

بود و نبودم ، تويي زهرا

*****

37- غزل بارونه امشب ، دلم مي خونه امشب

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع شور عاشقي 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

غزل بارونه امشب ، دلم مي خونه امشب

دلا درياست ، پر از غوغاست ، خدا با ماست

كه امشب شب زهراست

ميگه مولا ، كه با زهرا ، شب دنيا

چقدر قشنگ و زيباست

مدد زهرا(3) مدد حضرت زهرا(2)

*****

بگو خورشيد نخوابه ، بايد امشب بتابه

به مهموني ، تو مي دوني ، چراغوني

مدينه مي خواد امشب

همه عالم ، ز جزء و كل ، گل و بلبل

اومد مادر زينب

مدد زهرا (3) مدد حضرت زهرا(3)

*****

به تشنه كوثر آمد ، به شيعه مادر آمد

آهاي عالم ، آهاي دنيا ، بدون زهرا

ابدي ازليه

ازون اول ، تپش هاي ، دل زهرا

هميشه يا عليه

مدد زهرا (3) مدد حضرت زهرا(3)

*****

بدون جام و ساغر ، شدم سر مست كوثر

اگر رامم ، چو بد نامم ، بده جامم

ز پيمانه ي كوثر

بده جامي ، پياپي از ، بده مي از

سبوي كفو حيدر

مدد زهرا (3) مدد حضرت زهرا(3)

*****

الا اي بيقراران ، رسد بوي بهاران

در اين منظر ، غم دلبر ، مرا بهتر

ز دنيا و ز عقباست

مي بكرم ، همه فكرم ، همه ذكرم

حديث ياد زهراست

مدد زهرا (3) مدد حضرت زهرا(3)

*****

38- آي جماعت محبين علي : خبر داغ داغ

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع كبوتران حرم 22

تعداد استفاده 0

متن شعر

آي جماعت محبين علي : خبر داغ داغ

پيروان مكتب حق نبي : خبر داغ داغ

به نبي خدا داده فاطمه ، به غم علي داده خاتمه

اومده ام ابيها: اومده همسر مولا(2)

*****

بياييد با هم بگيم دسته جمي: زهرا يا زهرا

در خونه ي خدا بريم دمي : با يك يا زهرا

حق به جسم پيمبر جون داده ، قدرتش رو ببين نشون داده

ميگي نه بيا نگاه كن : چشماي دلت رو وا كن

اومده حضرت زهرا : اومده حضرت زهرا

*****

اي كه نور ديده هاي حيدري : عيدت مبارك

پسر فاطمه يابن عسكري : عيدت مبارك

جان زهرا بيا يابن الحسن ، كن عنايت به ما يابن الحسن ، سفر كرببلا يابن الحسن

دل ما گشته هوايي ، كه بشه كرببلايي

اومده ام ابيها ، اومده حضرت زهرا

*****

39- اشك در ديده ترم باشد

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

اشك در ديده ترم باشد

شب ميلاد دلبرم باشد

اي سپهر رسول يا زهرا

اسم تو روح پيكرم باشد

جان منرا اگر پذيرايي

هديه روز مادرم باشد

40- شب ميلادكوثره ...

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك نوحه سنگين جديد

قالب آهنگين

شاعر عبدالكريمي مهدي

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

شب ميلاد كوثره ، شب ا... اكبره ، يكي داره دل مي بره

همه گل ميدن گل مي گيرن انگاري روز مادره

پرستوهاي خوش خبر خبر ميدن يار اومده

حضرت زهرا مادر عترت اطهار اومده

حضرت زهرا دخيلم دخيلم دخيلم

*****

مظهر آيات اومده ، يه علي مرآت اومده ، قبله حاجات اومده

مردم دنيا مادرم زهرا جدّه سادات اومده

هر كي ندونه تو ميدوني هستي من ز هست توست

اين دل من امانتي دو روز دنيا به دست توست

حضرت زهرا دخيلم دخيليم دخيلم

*****

اي مي من ساغر من ، تاج شاهي بر سر من ، تا تو هستي مادر من

ز تو ممنونم بتو مديونم كه گرفتار تو شدم

هر كي دلش گرفته و با اين بي بي كاري داره

امشب به اين بي بي بگه هر كي گرفتاري داره

حضرت زهرا دخيلم دخيلم دخيلم

*****

ايكه اسمت رمز بهشت ، رو دل اين بنده نوشت ، خدا با خط سرنوشت

اين گداي من آشناي من بخودم بخشيده شده

منكه شدم شرمنده تو به من تو آبرو دادي

كاش ببينم در روز جزا بازم به يادم افتادي

حضرت زهرا دخيليم دخيلم دخيلم

*****

آسمون زير پاي تو ، دنيا روي دستاي تو، از مقام والاي تو

روز ميلادت شده با يادت روز مادرهاي جهان

تو مادر كهكشوني و معلم ستاره اي

كن فيكون مي كني فقط توسط اشارتي

حضرت زهرا دخيلم دخيلم دخيلم

*****

41- درياي توكل است زهرا

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

درياي توكل است زهرا

سر فصل توسل است زهرا

ميلاد گل است گل بريزيد

فرمود: نبي ، گل است زهرا

42- زهرا كه رهش به جان و دل مي پوئيم

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

زهرا كه رهش به جان و دل مي پوئيم

با لطف خدا رضايتش مي جوئيم

تبريك ولادت گهربارش را

بر مهدي صاحب الزمان(عج) مي گوئيم

43- مژده اي اهل ولا كوثر آمد

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك شور سينه زني

قالب آهنگين

شاعر قانع ابراهيم

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

مژده اي اهل ولا كوثر آمد

با جلال كبريا كوثر آمد

حيدريون حيدريون حيدريون

همنشين مرتضي كوثر آمد

زهرا = دختر رسالت

زهرا = همسر ولايت

زهرا = مادر امامت

زهرا = بانوي بانوي هدايت

دوست دارم كه مهر تو داشته باشم

تا تموم خوبياتو داشته باشم

دوست دارم تو باشي و من زير سايه ات

همه صلح و صفا تو داشته باشم

اي گل گلها ، حضرت زهرا(2)

*****

آسمان درياي نور است

عالمي غرق سرور است

بال ناز هر فرشته

سايبان زلف حور است

زهرا = اي اميد دلها

زهرا = اي كعبه جانها

شده ذكر تو دعايم بي بي

من به عشقت مبتلايم بي بي

اي گل گلها ، حضرت زهرا(2)

*****

بر در ميخانه نور

دل شده مستانه نور

خنده بر لبهاي احمد

مي زند پيمانه نور

زهرا = بودم و نبودم

زهرا = ذكر سجودم

هستي حيدر و طاها هستي

عصمت ايزدي زهرا هستي

*****

44- تبريك به مولا ، تبريك به طاها

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك شور سينه زني

قالب آهنگين

شاعر قانع ابراهيم

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

تبريك به مولا ، تبريك به طاها

امروز ابالقاسم ، گرديد اب الزهرا

يافاطمه الزهرا

*****

افتاده به دام غمت آهوي وجودم

قربان قدومت همه بود و نبودم

يا فاطمه يا فاطمه شد ذكر سجودم

شاد است پيمبر ، چون آمده كوثر

عالم شده گلباران ، از مقدمت اي زهرا

يا فاطمه الزهرا

*****

مفتون چليپاي دو ابروي تو هستيم

از باده كوثر همگي سر خوش و مستيم

دلرا به نخ چادر شبرنگ تو بستيم

اي بانوي محشر ، آئينه داور

دست من و دامانت ، در لحظه وانفسا

يا فاطمه الزهرا

*****

اي ماه كه قنداقه ات از جنس بلور است

سرتاسر گهواره ات آغشته به نور است

بر لعل لبت آيه قرآن و زبور است

اي نوگل احمد ، محبوبه سرمد

اي دختر پيغمبر ، بنما نظري بر ما

يا فاطمه الزهرا

*****

آييه رخسار تو را ماه ندارد

درباني دربار ترا شاه ندارد

خورشيد به محراب رخت راه ندارد

اي بانوي محشر ، آئينه داور

دست من و دامانت ، در لحظه وانفسا

يا فاطمه الزهرا

*****

45- زندگي بي تو صفا نداره

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك نوحه سنگين سنتي

قالب آهنگين

شاعر شاهنوري محمود

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

زندگي بي تو صفا نداره ، گداي ديوونه نا نداره

ببين بازم گدائيم و سر مي گيرم

تا كه منو بخري يا بميرم

قلب سياهم : مال تو مال تو

بار گناهم : مال تو مال تو

تو آسمون دل ماه مني تو

سرمايه ام آهه آه مني تو

يا فاطمه جانم يا فاطمه جان(2)

**************

كوچه سينه بنام تويه ، آهوي دل من رام تويه

واسه تو كه مهار من كار نداره

منو بخر كه دلم يار نداره

دستاي خاليم : مال تو مال تو

اشك خياليم :مال تو مال تو

كاشكي مي شد امشب مدينه باشم

رو خاكاي قبرت گلاب بپاشم

يا فاطمه جانم يا فاطمه جانم(2)

**************

46- بي پروا زدم به سيم آخر

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

بي پروا ، زدم به سيم آخر

مي گردم ، گِرد شراب و ساغر

از يمن ، قدوم پاك زهرا

سر مستم ، ز آيه هاي كوثر

منكر مصطفي بود ابتر ، كه آمده به ما سوي مادر

يا فاطمه بهشت پيغمبر (2)

*****

خديجه ، شده مست و مدهوشش

گرفته ، شبيه گل آغوشش

محمد ، پر شور و عاشقانه

مي خواند ، علي علي در گوشش

قسم به اشك شوق پيغمبر ، لبخند او برده دل از حيدر

يا فاطمه بهشت پيغمبر(2)

*****

اسيرم ، در بند دام عشقم

خوشم كه ، عبد و غلام عشقم

فقيرم ، آمدم دست خالي

گداي ، آن با مرام عشقم

جز خانه اش دلم نمي خواند ، كه مادرم مرا نمي راند

يا فاطمه بهشت پيغمبر(2)

*****

47- تو نور دو چشم احمدي فاطمه جان

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

تو نور دو چشم احمدي فاطمه جان

در چشم علي ، محمدي فاطمه جان

با خنده چو از خديجه بگرفت ترا

فرمود نبي خوش آمدي فاطمه جان

48- امشب سر و كار خلق بافاطمه است

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

امشب سر و كار خلق با فاطمه است

چون جشن حبيبه خدا فاطمه است

اي مهدي موعود بيا و بنگر

آواي محبان تو يا فاطمه است

49- مي شناسيد مرا اي كه مرا مي خوانيد

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك ولادتي

قالب قصيده

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

مي شناسيد مرا اي كه مرا مي خوانيد

مي شناسيد و يا نام مرا مي دانيد

مي شناسيد كه هستم كه به من مهمانيد

مي شناسيد چه هستم كه شما حيرانيد

نشناسيد كه گردون همه نشناخت مرا

كه خدا از گل و آب دگري ساخت مرا

*****

اي شما كه دل و دين باخته نام منيد

اي غزالان كه همه شيفته دام منيد

مست مستيد ولي تشنه يك جام منيد

مست ميلاد من و سرخوش ايام منيد

جز خدايي كه بپا داشته بنياد مرا

هيچ كس ياد ندارد شب ميلاد مرا

*****

گر نبودم بخدا شير خدا نيز نبود

نه علي بلكه حبيب دو سرا نيز نبود

گر نبودم حرم عشق شما نيز نبود

گر نبودم بخدا كرببلا نيز نبود

تشنه اي نيست كه مايل نبود دريا را

نيست قلبي كه نخواند پي هم زهرا را

*****

فاطمه نام من و كينه من پروانه

طالب شمعم و پرواز كنم از لانه

جانب هر دل آتشزده ديوانه

آشنايم به شما و ز همه بيگانه

خانه ام قلب شما سوختگان دردم

بخدا خانه به خانه همه جا مي گردم

*****

از ازل سوخته ام در شرر عشق پدر

سوخت از زمزمه نيمه شبم مرغ سحر

شمع افروخته دارم به دل و ديده تر

دلبري سوخته دارم جگري سوخته تر

كس نداند كه ز هجر تو چه داغي ندارم

باز در سينه خود سوخته باغي دارم

*****

خواب بودند همه ننگ بر آن بيداري

واي زين مردم و زين رسم امانتداري

باري ار گوش به گفتار دلم بسپاري

آري اي دوست بهشت تو و آتش آري

يورش دوزخيان سخت تماشايي بود

شعله ها را

به زبان قصه تنهايي بود

*****

50- امشب از مكه اين زمزمه مي آيد

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

امشب از مكه اين زمزمه مي آيد

گل بيفشانيد كه فاطمه مي آيد

خديجه امشب ، خنده روي لب ، فرشته اي آورده

كه نور رويش ، عطر گيسويش ، هفت آسمان پر كرده

طاهره انسيه حورا : فاطمه يا فاطمه

سيده صديقه عذرا : فاطمه يا فاطمه

راضيه مرضيه زهرا : فاطمه يا فاطمه

*****

عطر نجيب چهل شب سجاده

عطيه اي كه خدا به احمد داده

سوره كوثر ، بهترين دختر ، براي بابا مادر

عصمت مطلق ، آيينه حق ، شير خدا را همسر

ليله القدر پيمبر: فاطمه يا فاطمه

نقش بر سربند حيدر: فاطمه يا فاطمه

رمز جنگ بدر و خيبر: فاطمه يا فاطمه

*****

سر خدا در هر آيه در هر سوره

در زمين زهراست در آسمان منصوره

ماه منيري ، خير كثيري ، بهشت و لبخند تو

آرزوي هر ، شيعه به محشر ، نخي ز روبند تو

ايكه مشكات هدايي: فاطمه يا فاطمه

قبله اي قبله نمايي: فاطمه يا فاطمه

مادر كرببلايي : فاطمه يا فاطمه

*****

51- ايكه گل بي قرينه اي

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك نوحه سنگين سنتي

قالب آهنگين

شاعر شاهنوري محمود

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

ايكه گل بي قرينه اي

بي بي شهر مدينه اي

اومدي كه عشق ولي بشي

دلبر و ياور علي بشي

ياور شيعه : فاطمه فاطمه

مادر شيعه : فاطمه فاطمه

عشق تو باشد تاب و قرار من

در همه جا باشد مهرت يار من

يا فاطمه جانم يا فاطمه جانم

*****

در همه عمر حاصل مني

تو سفره دار دل مني

مهر تو باشد در سرشت من

مجلس ميلادت بهشت من

مام حسن : عشق زينبينه

مادر ارباب : من حسينه

*****

كوچه سينه به نام تويه

آهوي دل من رام تويه

واسه تو كه مهار من كار نداره

منو بخر كه دلم يار نداره

دستاي خاليم : مال تو مال تو

اشك خياليم : مال تو مال تو

كاشكي مي شد امشب مدينه باشم

رو خاكاي قبرت گلاب بپاشم

يا فاطمه جان يا فاطمه جان

*****

52- اي نبوي منظر و الهي مظهر

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك ولادتي

قالب قصيده

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي نبوي منظر و الهي مظهر

وي به نگاه علي پيمبر ديگر

شير خدا را خجسته همسرو همدم

ختم رسل را يگانه دختر و مادر

كعبه قلب علي وجود تو بانو

قبله جان علي جمال تو دختر

مصحف رخسار تو تمامي قرآن

گلشن دامان تو حقيقت كوثر

هم به ولاي تو زنده عالم و آدم

هم به وجود تو بسته احمد و حيدر

سيده كائنات بانوي كونين

فاطمه طاهره بتول مطهر

خانه تو قبله مراد امامان

حجره تو كعبه اميد پيمبر

موي تو حبل المتين مريم و حوا

روي تو حق اليقين ساره و هاجر

قلب نبي با تكلم تو مصفا

بيت علي با تبسم تو منور

گوشه چشمي گر افكني به خلايق

نيمي سلمان شوند و نيمي بوذر

بر در بيت تو اي مليكه هستي

بر سر كوي تو اي حبيبه داور

مريم با آن جلال واله فضه

عيسي با آن جمال عاشق قنبر

آنكه زدي عرش و فرش بوسه بپايش

پينه دست تو بوسه زاست مكرر

خواندن مدح تو با كلام نه ممكن

گفتن وصف تو با سخن نه ميسر

خانه تو مشرق بلند دو خورشيد

دامن تو آسمان يازده اختر

پاكي از خاك قنبر تو مزين

عصمت در دست فضه تو مسخر

تقوي در باغ دولت تو زند گل

ايمان از نخل همت تو دهد بر

تاب شنيدن نبود تا كه بگويم

مدح ترا اي ز حد مدح فراتر

پرده از اين راز اگر زنند به يكسو

انسان مشرك شود ملائكه كافر

پي نبرد هيچ كس به اوج جلالت

تا ابد ار جبرئيل وهم زند پر

باب تو باب المراد دوست نه تنها

دشمن هم نا اميد نيست از اين در

كار قضا با اشاره تو معين

راه قدر با

نظاره تو مقدر

دختر قد خم كند به حرمت بابا

بابا خم شود به احترام تو دختر

يزدان نازد با اقتدار تو بنده

حيدر بالد به افتخار تو همسر

53- امشب خدا به خلقت خود ناز مي كند

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

امشب خدا به خلقت خود ناز مي كند

درهاي رحمتش به همه باز مي كند

از اين زمان كه فاطمه را آفريده است

رسماً خدا خدائيش آغاز مي كند

54- يا فاطمه اي منشأ خير و بركات

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

يا فاطمه اي منشأ خيرو بركات

مهر تو بود قبولي صوم و صلات

فرمود نبي خدا گناهش بخشد

هر كس كه براي تو فرستد صلوات

55- خدا كند اثري حق به آه ما بخشد

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

خدا كند اثري حق به آه ما بخشد

بصيرتي به دل عذرخواه ما بخشد

به احترام محمد چه مي شود كه خدا

شب ولادت زهرا گناه ما بخشد

56- اي بر همه انبياء مادر زهرا

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي بر همه انبياء مادر زهرا

يك نكته ز وصف توست كوثر زهرا

كن ديده ما به روي مهدي روشن

اي روشني چشم پيمبر زهرا

57- صد مژده به عاشقان كه زهرا آمد

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

صد مژده به عاشقان كه زهرا آمد

ميلاد يگانه كفو مولا آمد

در روز تولد چنين بانويي

از عرش خميني سوي دنيا آمد

58- هميشه خورشيد مني حضرت خوبيا سلام

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك نوحه سنگين جديد

قالب آهنگين

شاعر عبدالكريمي مهدي

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

هميشه خورشيد مني حضرت خوبيا سلام

كساي اصحاب كساء سيده النساء سلام

شب گلاب و شب بارونه

شب اميد فاطميّونه

اي دختر پيغمبر اكرم

خدا سلامتو مي رسونه

هميشه در قلب مني مادر(4)

*****

فرشته هاي آسمون به خير مقدم اومدند

كنار حوريّه ترين ساره و مريم اومدند

سوره ي كوثر علي بانوي آيه هاي ناب

شايد بدنيا اومده بخاطر ابوتراب

تو آسموناي خدا غوغاست

شب تبسم دل مولاست

با قدوم مبارك زهرا

پيغمبر از امشب اب الزهراست

هميشه در قلب مني مادر(4)

*****

عزيزترين مادرا قد خدا دوستت دارم

هديه به روز مادريت جونمو هديه ميارم

مث يه فرزند بذار كه مادرم صدات كنم

با يه نفس يا فاطمه زندگيمو فدات كنم

با بوي اسفند دونه دونه

نذري پزونه خونه به خونه

هر كي با بي بي عهدي مي بنده

كه قدر مادرشو بدونه

هميشه در قلب مني مادر(4)

*****

59- قابليت بين كه آمد قابله از عرش اعظم

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك ولادتي

قالب قصيده

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

قابليت بين كه آمد قابله از عرش اعظم

بهر آن ماه درخشاني كه باشد مادرش گل

جبرئيل عقل گشته مست مست از شادماني

دست افشان پايكوبان ريزد از بال و پرش گل

در جنان پرسيد آدم كيست اين بانو كه باشد

گوشوار و سينه ريز و تاج زرين سرش گل

پاسخ از عرش برين آمد بگوش جان آدم

اوست آن بانو كه خوانده خالق جانپرورش گل

فاطمه ام ابيها روح ياسين جان طاها

هست همچون نخل طوبي ريشه و برگ و برش گل

طاهره صديقه كبري طيبه انسيه حورا

راضيه مرضيه زهرا نام پاك ديگرش گل

صولتش گل شوكتش گل عفتش گل عصمتش گل

حاجبش گل خادمش گل فضه اش گل قنبرش گل

اسم او گل رسم او گل اصل او گل نسل او گل

باب او گل مام او گل همسر نام آورش گل

خُلق او گل خوي او گل روي او گل موي او گل

دست او گل چشم او گل پاي تا فرق سرش گل

مكتبش گل مذهبش گل منصبش گل زينبش گل

مصحفش گل دفترش گل هم قلم هم جوهرش گل

خود نه تنها گل بود آن مهر بي همتا كه باشد

چادرش گل جامه اش گل تار و پود معجرش گل

ذاكرش گل شاعرش گل واعظش گل خادمش گل

باني اش گل مجلسش گل شيعيان شوهرش گل

هم حسن گل هم حسين گل هم وجود زينبين گل

هست آري تا قيامت هم پسر هم دخترش گل

محسنش گل قاسمش گل عون و فضل و جعفرش گل

اكبرش گل اصغرش گل ساقي آب آورش گل

هر كسي گل را به گيتي مقتداي خويش سازد

بي

گمان روز قيامت مي زند حق بر سرش گل

اينهمه گفتم من از گل از گل زهرا نگفتم

پس بيا با هم بگوئيم مهدي نام آورش گل

(پس بگو از جان و از دل)

حق بود شاهد چو آيد آن نگار بي قرينه

اين جهان با اين بزرگي مي شود سرتاسرش گل

60- آمد به دنيا زهراي اطهر

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

آي اهل دنيا ، اومد به دنيا

بهترين مادر دنيا

*****

آمد به دنيا زهراي اطهر

محبوبه ي حق دخت پيمبر

چشم تو روشن ساقي كوثر (2)

*****

در آسمانها شوري بپا شد

بيت خديجه قبله نما شد

هنگام جشن آل عبا شد (2)

*****

از آسمانها سر زد سپيده

الحمد لله كوثر رسيده

در شهر مكه از بيت احمد

خورشيد روي زهرا دميده

*****

امشب سراغ از حيدر بگيريد

از او شراب كوثر بگيريد

از دست مولا با شور و شادي

هديه براي مادر بگيريد

*****

مهر تو را حق با گِل سرشته

بر روي لوح قلبم نوشته

هر جا كه آمد نام رفيعت

زيبنده تر از باغ بهشته

*****

آمد كسيكه باب نجاته

بانيّ دنيا و كائناته

خاك قدوم بانوي محشر

پاكيزه تر از آب حياته

*****

يا فاطمه اي روح معاني

كن ياري ما اندر جواني

تا از تو و از مولا بگيريم

آئين و آداب پهلواني

*****

بنما نظر اي خورشيد تابان

بر جمله ي اعضاي سپاهان

تا در مصاف جمله حريفان

گردند هميشه پيروز ميدان

*****

61- بيستم ماه جمادي جلوه گاه كوثر است

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

بيستم ماه جمادي جلوه گاه كوثر است

روز ميلاد سعيد دختر پيغمبر است

ديگران را روز مادر ، بي سند باشد ولي

با سند سادات را آنروز روز مادر است

62- مرا هر ميگساري مي شناسد

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك ولادتي

قالب قصيده

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

مرا هر ميگساري مي شناسد

مرا هر برد باري مي شناسد

مرا هر بيقراري مي شناسد

مرا هر داغداري مي شناسد

منم اسطوره ايثار زينب

عزيز حيدر كرار زينب

*****

در اين بزمي كه نُقلش مادر ماست

در اين بزمي كه نَقل كوثر ماست

حكايت از عزيز و دلبر ماست

سخن از مادر و تاج سر ماست

مقام مادر از من گوش داريد

حديث كوثر از من گوش داريد

*****

سخن از بهترين مادر بگويم

حديث شوكت كوثر بگويم

ز عشق حضرت داور بگويم

ز نور چشم پيغمبر بگويم

بگويم رتبه خير النساء را

مقام همسر شير خدا را

*****

تمام گفتگوي عشق زهراست

مي ناب سبوي عشق زهراست

بهشت آرزوي عشق زهراست

تمام آبروي عشق زهراست

تمام عشق از او وام گيرد

محبت هم از او الهام گيرد

*****

نه تنها عشق از او تعليم دارد

فلك در محضرش تعظيم دارد

خدا هم آنچنان تكريم دارد

كه با او كار خود تقسيم دارد

امور عرش دست مادر ماست

همه هستي ز هست مادر ماست

*****

هزاران بار ديدم در بر او

ارادتمندي پيغمبر او

ملك را خاك بوس محضر او

طواف كعبه را دور سر او

به خاكش بوسه جبريل امين زد

به دستش بوسه ختم المرسلين زد

*****

علي را قوت بازوست زهرا

علي را بهترين نيرو است زهرا

علي را ياوري نيكو است زهرا

علي را بهترين بانو است زهرا

علي تنهاترين آئينه دارش

علي مرهون دست پينه دارش

*****

63- باز امشب دل نمي گنجد به پوست

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك ولادتي

قالب مثنوي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

باز امشب دل نمي گنجد به پوست

باز امشب مست مستم كرده دوست

ساقي امشب باده پي در پي بريز

گل بريز و گل بپاش و مي بريز

از خم كوثر مي بي غش بده

مي ز جنس آب ، نه آتش بده

ساقي امشب خارها گل مي شود

دشتهاي خشك سنبل مي شود

كارها امشب به سامان مي رسد

كار درد امشب به درمان مي رسد

عرش را تا فرش آذين بسته اند

هر طرف گلهاي رنگين بسته اند

مطرب لاهوتيان دف مي زند

حور مي رقصد ملك كف مي زند

كوه بي تاب است و دريا بي قرار

آسمان حيران زمين چشم انتظار

مكه مبهوت و مدينه در سكوت

كعبه محرم ، قبله در حال قنوت

در حجاز امشب صفايي ديگر است

غرق در شور و نوايي ديگر است

الغرض از انبياء و اولياء

و ز ملائك تا رسولان خدا

جمله گرد خانه اي گرديده جمع

همچنان پروانه ها بر گرد شمع

خانه اي كوچك ولي كانون وحي

خانه اما مجلس قانون وحي

خانه اي كز آسمانها برتر است

شهر دلها خانه پيغمبر است

سقف آن لطف و زمينش رحمت است

فرش آن جود و گليمش عزت است

خشت خشتش قبله گاه عالم است

درب آن باب النجات آدم است

سينه ها بريان نفس ها در شمار

گرد خانه عالمي چشم انتظار

ناگهان جبريل آمد با شعف

رفت روي بام آن بيت الشرف

گفت مردم روح طاها آمده

فاش مي گويم كه زهرا آمده

كيست زهرا ياس خوش عطر رسول

راضيه مرضيه انسيه بتول

كيست زهرا

كهكشاني منجلي

كيست زهرا كعبه عشق علي

كيست زهرا عالمي را نور عين

ميوه قلب حسن جان حسين

كسيت زهرا عالمي حيران

ذره تا خورشيد سر گردان او

گر نبود او هستي هستي نبود

ساغر و پيمانه و مستي نبود

گر نبود او عشق معنايي نداشت

هيچكس اميد فردايي نداشت

گر نبود او زمزم و كوثر نبود

گر نبود او احمد و حيدر نبود

او تمام راز و رمز عالم است

افتخار دودمان آدم است

موي او والليل رويش و الضحي

قد او طوبي و قدرش هل اتي

هرچه در عالم بود پابست اوست

هرچه در هستي بود از هست اوست

كيست زهرا قبله شرم و عفاف

كعبه گرد اوست در حال طواف

حجب و ايمان غنچه اي بر موي او

صبر و تقوي نيز ريگ جوي او

او بود روح تجلهاي طور

در حقيقت نور محض و محض نور

قامت او عرش حق را قائمه است

هر چه در عالم بود از فاطمه است

اوست شمع و قلبها پروانه اش

ما همه مستاجران خانه اش

آي بي بي جان گدايان توأيم

خوانده يا ناخوانده مهمان توأيم

من كجا و ميهمان فاطمه

من كجا و مدح خوان فاطمه

دولت اين لطف و اين فضل خدا

از تو دارم يا علي موسي الرضا

64- آسمان درياي نوره

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

آسمان درياي نوره ، عالمي غرق سروده

بال ناز هر فرشته ، سايبان زلف حوره

زهرا : اي اميد دلها

زهرا: اي كعبه جانها

شده ذكر تو دعايم زهرا

من به عشقت مبتلايم زهرا

اي گل گلها حضرت زهرا (3)

**************

بر در ميخانه نور ، دل شده مستانه نور

خنده بر لبهاي احمد ، مي زند پيمانه نور

زهرا : بود و نبودم

زهرا : ذكر سجودم

هستي حيدر رو طاها هستي

عصمت ايزدي زهرا هستي

اي گل گلها حضرت زهرا(3)

**************

زهرا: دختر رسالت

زهرا : همسر ولايت

زهرا: مادر امامت

زهرا : بانوي هدايت

65- آمده از ره روح هم عهدي

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

آمده از ره روح هم عهدي

سوره كوثر مادر مهدي

آوريد طبق طبق گل در پايش

جان و دل فدا كنيد رو نمايش

فاطمه يا فاطمه زهرا زهرا

**************

مشكات نور ماه رويش

عطر جنت بوي مويش

خوانده ختم الانبياء مدهوش او

نغمه علي علي در گوش او

فاطمه يا فاطمه زهرا زهرا

**************

ليله القدري طاهره عذارء

عصمت كبري سيده حوراء

نور ما سوي همه از رو بندت

دل ربودي از خدا با لبخندت

فاطمه يا فاطمه زهرا زهرا

**************

بر ساق عرش حك نام تو

هستي سر مست از جام تو

بس مرا در هياهوي محشر

ريشه چادرت بانوي محشر

فاطمه يا فاطمه زهرا زهرا

**************

شد همه عالم از رخت پيدا

تا تو اي مادر آمدي دنيا

اي حبيبه خدا عشق طاها

دست من به دامنت جان مولا

فاطمه يا فاطمه زهرا زهرا

**************

66- اي روي تو جلوه گاه سرمد زهرا

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي روي تو جلوه گاه سرمد زهرا

وي سينه تو بهشت احمد زهرا

عيد تو بود ببخش عيدي ما را

زآن دست كه بوسيده محمد زهرا

67- اگر چه مادر تو اين جهان فراوونه فراوونه

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

اگر چه مادر تو اين جهان فراوونه فراوونه

اما فقط يك مادره كه به عالمي مهربونه

اونيكه غمخوارمونه

تو دو دنيا يارمونه

شب بارونه ، دل ديوونه ، داره مي خونه ، دوباره

كه تو اين دنيا ، مادرم زهرا ، بخدا همتا نداره

مادر مادر هميشه در قلب مني(3)

*****

اگر كه دختر تو اين جهان فراوونه فراوونه

يه دختره كه پدر اونو ام ابيها مي خونه

كوكب اقبال نبي

كعبه ي آمال نبي

اونيكه باباش ، پيش قدمهاش ، تموم قامت ، قيام مي كرد

عوض زهرا ، پيشاپيش باباش ، محضر او سلام مي كرد

مادر مادر هميشه در قلب مني(3)

*****

زمزمه هاي آل علي بوده از اول هميشه

تو ماجراي عشق علي هيچ كسي زهرا نمي شه

عاشق ممتاز علي

همدم و همراز علي

شب بارونه ، دل ديوونه ، داره مي خونه ، دوباره

كه تو اين دنيا ، مادرم زهرا ، بخدا همتا نداره

مادر مادر هميشه در قلب مني(3)

*****

68- دل بي قراره ، فصل بهاره ، دل بي تابم ...

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

دل بي قراره ، فصل بهاره ، دل بي تابم طاقت نداره

دل پر شوره ، خلقت نوره ، ببين ستاره داره مي باره

مادر من هستي حيدر

مادر من سوره ي كوثر

*****

باده به دستم ، مست الستم ، به در خونه ي احمد نشستم

مست و مجنونم ، آره ديوونم ، دلو دخيل ميخونه بستم

مادر من هستي حيدر

مادر من سوره ي كوثر

*****

شب سروره ، دل پر غروره ، دشمن شيعه هميشه كوره

مادرم زهراست ، شيعه تا بر پاست ، دشمن حيدر ميان گوره

مادر من دختر خاتم

مادر من صاحب عالم

*****

ليله ي قدره ، لؤلؤ و بدره ، تو خلايق اول و صدره

يه علي داره ، همتا نداره ، فاتح خيبر و خندق و بدره

مادر من تك گل احساس

مادر من عطر و بوي ياس

*****

ماه تمامم ، ختم كلامم ، سجده و ذكر و ركن و قيامم

حرف من اينه ، نقش جبينه ، بخدا من فاطمي مرامم

مادر من دل اسير تو

مادر من من فقير تو

*****

69- آسمونا همه زير پرمه

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

مادر من هستي حيدر

مادر من سوره ي كوثر

*****

آسمونا همه زير پرمه

تاج عشق تو به روي سرمه

همه ي اهل دو عالم بدونن

بدونيد كه فاطمه مادرمه

*****

اسمتو روز قيامت ميارم

تا سراغم بيايي هي مي بارم

هر كسي نداشت تو رو دل نداره

روي پاي عاشقات سر مي ذارم

*****

اي چراغ شب من اي سحرم

عمريه به تو ميگم اي مادرم

تموم آرزوي من همينه

كه يه بار به من بگي اي پسرم

*****

70- نبوت نا تمام است و علي تنهاست بي زهرا

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك مرثيه

قالب تركيب بند

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت

تعداد استفاده 0

متن شعر

نبوت نا تمام است و علي تنهاست بي زهرا

ولايت كشتي گمگشته در درياست بي زهرا

چنان كه بي علي زهرا ندارد كفو و همتايي

علي آري علي يكتاي بي همتاست بي زهرا

به قدر قدر و كوثر مي خورم سوگند نزد حق

كه قدر قدر و كوثر هر دو نا پيداست بي زهرا

نه جنت را نه كوثر را نه غلمان را نه حورا را

نه دنيا را نه عقبا را نخواهم خواست بي زهرا

مبادا ناقه ي او پا گذارد دير در محشر

كه حتي انبيا را بانگ وانفساست بي زهرا

به آيات شفاعت مي خورم سوگند در محشر

شفاعت را نه مفهوم است و نه معناست بي زهرا

به پيشاني اهل جنت اين مصراع بنوشته

كه جنت دوزخ رنج و عذاب ماست بي زهرا

محبت آب داده لاله هاي بوستانش را

شفاعت مي كشد در حشر ناز دوستانش را

*****

محمد جان جان عالم و زهرا بود جانش

از آن مي گفت اي جان پدر بادا به قربانش

زمين و آسمان مهمان سرا و ميزبان زهرا

ملك در عرش و جن و انس در فرشند مهمانش

چگونه ، كي ، كجا از خلق آيد وصف بانويي

كه ذات حق ثنا گو باشد و احمد ثناخوانش

بقرآن مي خورم سوگند بي جا نيست گر گويم

محمد خاتم پيغمبران زهراست قرآنش

اگر بي مهر او سلمان گذارد پاي در محشر

مسلمان نيستم بالّه اگر خوانم مسلمانش

مناز اينقدر بر عيساي خود اي مادر عيسي

دو عيسي آفرين پرورده اين مادر به دامانش

نه جن و انس و حوري و ملك گشتند مبهوتش

كه علم كل امير

المؤمنين گرديده حيرانش

ثناها گفته و خواندند در امكان بسي او را

به جز آنكس كه خلقش كرده نشناسد كسي او را

*****

تو زهرايي تو زهراي محمد پروري زهرا

رسول الله را هم دختري ، هم مادري زهرا

نبي را پاره ي تن روح ما بين دو پهلويي

اميرالمؤمنين را ركن و كفو و همسري زهرا

گواهي مي دهم اي روح احمد هستي حيدر

كه تو ، هم مصطفي ، هم فاطمه ، هم حيدري زهرا

گهي گويم اميرالمؤمنين برتر بود از تو

گهي بينم تو از او در جلالت برتري زهرا

تو والشمسي ، تو والليلي ، تو والفجري ، تو والعصري

تو نوري ، هل اتايي ، والضحايي ، كوثري زهرا

تو از مريم ، تو از هاجر ، تو از حوا ، تو از ساره

نه ، تو از انبيا جز احمد مرسل سري زهرا

اميد رحمتٌ للعالمين محبوبه ي داور

پناه انبيا در گير و دار محشري زهرا

تو سرّ ناشناس ذات پاك حق تعالايي

نمي دانم كه هستي آنقدر دانم كه زهرايي

*****

سلام ا... اي جان محمد بر تو و جانت

كه پيغمبر كند تعظيم و بوسد همچو قرآنت

تويي آن سرمدي بحر و تويي آن احمدي كوثر

كه جوشد تا قيامت گوهر عصمت ز دامانت

خدا خود بر محمد كرد ابلاغ سلامت را

محمد گفت جانان مني جانم بقربانت

تو از روز نخستين ميزبان خلقتي زهرا

تمام آفرينش تا صفر حشرند مهمانت

تويي انسيه الحورا تويي حوراء الانسيه

همه در حيرتم حوريه خوانم يا كه انسانت

تو نور اللهي و نورٌ علي نورند اولادت

تو الرحماني و حق داده لؤلؤ ، داده مرجانت

نه تنها خواجه ي لولاك برخيزد به تعظيمت

كه جبريل امين آرد سلام از حي سبحانت

تو روحي ، روح ما بين دو پهلوي رسول استي

بتول استي ،

بتول استي ، بتول استي ، بتول استي

*****

تو مام يازده عيساي عيسي آفرين استي

تو سرتا پا تمام رحمت للعالمين استي

تو از صبح ازل منصوره ي اهل سماواتي

تو تا شام ابد عرش الهي در زمين استي

اميرالمؤمنين دست خدا بود و يقين دارم

كه تو يا فاطمه دست اميرالمؤمنين استي

علي حبل المتين باشد به قران حي سرمد را

يقين دارم تو حبل محكم حبل المتين استي

شنيدم بعد احمد جبرئيلت هم سخن بودي

چه مي گويم تو خود استاد جبريل امين استي

تو منصوره ، تو صديقه ، تو راضيه ، تو مرضيه

تو توحيدي ، تو قرآني ، تو ايماني ، تو دين استي

تو هم روح الفؤاد استي ، تو هم باب المراد استي

تو هم عين الحيات استي ، تو هم حق اليقين استي

اگر چه در ثنايت دُر فشاندم يا گهر سفتم

تو بالاتر از آني من به قدر فهم خود گفتم

*****

قيامت روز قدر و اقتدار توست يا زهرا

عذاب و عفو هم در اختيار توست يا زهرا

شفاعت مي كني در حشر كل دوستانت را

كرامت تا ببخشي بي قرار توست يا زهرا

نه تنها آدم و نوح و خليل و موسي و عيسي

رسول ا... هم چشم انتظار توست يا زهرا

رها كردن ، گرفتن ، عفو كردن ، حكم فرمودن

به تو تفويض از پروردگار توست يا زهرا

تمام آفرينش در مزارت گشته گم آري

كجا از ديده ها پنهان مزار توست يا زهرا

ميان دشمنان تنها حمايت از علي كردن

به دست و سينه مُهر افتخار توست يا زهرا

مدينه خواست از نفرين تو زير و زبر گردد

فداكاريت باعث شد كه حيدر زنده بر گردد

*****

تو در بيت ولايت شمع سوزان علي بودي

تو جانان محمد بودي و جان علي بودي

چگونه حرمتت پامال

شد اي سوره ي كوثر

چرا نقش زمين گشتي تو قرآن علي بودي

علي حق داشت گر از هجر تو سرو قدش خم شد

تو سرو باغ و بستان و گلستان علي بودي

نه در شام عروسي ، نه ز صبح روز ميلادت

تو پيش از خلقتت در عهد و پيمان علي بودي

تو تا رفتي علي تنهاي تنها شد ، كه تو تنها

شريك درد و غمهاي فراوان علي بودي

تو با دست شكسته ، دست حيدر بودي اي زهرا

تو با اشك پياپي چشم گريان علي بودي

ندارد شير حق بعد از تو همتايي و هم شاني

تو همتاي علي بودي و هم شان علي بودي

علي مي ديد مرآت الهي را به ديدارت

چگونه پيش چشم او جسارت شد به رخسارت

*****

شگفتا اهل دوزخ باغ رضوان را زدند آتش

شياطين بيت ذات حي سبحان را زدند آتش

الهي جسمشان در نار قهر كبريا سوزد

كه هيزم جمع كرده كعبه ي جان را زدند آتش

به دين كردند با شمشير دين از چهار سو حمله

ز قرآن دم زدند و بيت قرآن را زدند آتش

گُلي را كه نبي پرورد با ضرب لگد چيدند

به غنچه حمله كردند و گلستان را زدند آتش

به قرآن مي خورم سوگند سوزاندند قرآن را

به ايمان مي خورم سوگند ايمان را زدند آتش

مسلمان نيستم گر كذب گويم ، نا مسلمانان

از اين بيداد قلب هر مسلمان را زدند آتش

به ناموس الهي حمله ور گشتند نامردان

همان قومي كه بيت شاه مردان را زدند آتش

نمي گويم كه تنها دخت احد را زدند آنجا

محمد را ، محمد را ، محمد را ، زدند آنجا

*****

خداي من بهشت و شعله هاي نار يعني چه؟

خطاكاران و بيت عصمت دادار يعني چه؟

جسارتهاي ديو و صورت انسيه الحورا

گل

بي خار باغ وحي و نيش خار يعني چه؟

نگاه شير حق و تازيانه خوردن زهرا

طناب خصم و دست حيدر كرار يعني چه؟

اميرالمؤمنين تنها ميان آن همه دشمن

يگانه حاميش بين در و ديوار يعني چه؟

مگر نه سينه ي زهرا ، بهشت مصطفي بودي

بهشت مصطفي و صدمه ي مسمار يعني چه؟

فشار در ، غلاف تيغ ، قتل طفل ششماهه

به ناموس الهي اين چنين رفتار يعني چه؟

مدينه زير و رو شد از صداي ناله ي زهرا

خدايا بي تفاوت بودن انصار يعني چه؟

نه تنها سوختند از آتش كين بيت مولا را

مسلمانان به پيغمبر قسم كشتند زهرا را

*****

تو طوباي علي بودي چرا بشكست پهلويت

تو مرآت خدا بودي چرا شد نيلگون رويت

تو روح مصطفي بودي ، چرا پشت در افتادي

تو دست مرتضي بودي ، چرا بشكست بازويت

خديجه كو كه گيرد در بغل چون جان شيرينت

محمد كو كه در بر گيرد و چون گل كند بويت

اگر چه در پس در ، حبس شد در سينه فريادت

صداي يا علي سر مي كشيد از تار هر مويت

تو با دست شكسته لب گشودي تا كني نفرين

اميرالمؤمنين با دست بسته شد دعا گويت

مصيبت هاي تو از آسمان ها بود سنگين تر

كه در سن جواني اين چنين خم گشت زانويت

چرا در هم شكستي اي محمد در قد و قامت

چه با مهر رخت شد اي قمر شرمنده از رويت

چه شد با تو چه پيش آمد كه با آن صبر بسيارت

طلب كردي هماره مرگ خود از حي دادارت

*****

تو در راه اميرالمؤمنين خود را فدا كردي

تو با ايثار جان حق ولايت را ادا كردي

تو بر حفظ علي با طفل معصومت سپر گشتي

تو حتي بين دشمن چهار كودك را رها

كردي

تو زينب داشتي اي بانوي خلقت چه پيش آمد

كه چون نقش زمين گشتي كنيزت را صدا كردي

مدال روي بازويت گواهي مي دهد آري

كه جان دادي طناب از دست حبل ا... وا كردي

تو از دور علي ، روبه صفت ها را پراكندي

تو در يك شهر دشمن ، ياري شير خدا كردي

تو برگرداندي از مسجد امامت را سوي خانه

تو دختر تربيت بهر قيام كربلا كردي

تو با نطق رسايت خطبه خواندي از علي گفتي

تو ما را با علي تا صبح محشر آشنا كردي

ولايت زنده از نطق رساي توست يا زهرا

غدير دوم ما خطبه هاي توست يا زهرا

*****

سلام ما به سوز و گريه و تاب و تبت مادر

سلام مرغ شب بر ذكر يارب ياربت مادر

سلام ما به پايان غروب درد انگيزت

سلام ما به غسل و كفن و تشييع شبت مادر

سلام ما به غمهايي كه كردي از علي پنهان

سلام ما به اشك بي صداي زينبت مادر

سلام ما به آن آخر نگاه و آخرين ذكرت

كه وقت دادن جان ، گشت جاري بر لبت مادر

سلام ما سلام ما سلام ما بر آن بانو

كه درس عصمت و ايمان گرفت از مكتبت مادر

سلام ما به فرزندان پاكت تا صف محشر

كه تو خود آسمان استي و آنان كوكبت مادر

سلامي پاك همچون آيه ي تطهير از «ميثم»

به سبطين و دو دخت و شوهر و امّ و ابت مادر

به هر جا رو كنم شهر و ديار توست يا زهرا

دل هر شيعه تا محشر مزار توست يا زهرا

*****

71- اي تو پناه من ، تو قبله گاه من ...

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي تو پناه من ، تو قبله گاه من ، نام تو ماه من فاطمه فاطمه

تويي آرامشم ، تمام خواهشم ، مادر شاه من فاطمه فاطمه

تويي تبسّم هر شب مهتاب

مادر زينب و مادر ارباب

*****

تويي تاج سرم ، نام تو دلبرم ، تشنه ي كوثرم فاطمه فاطمه

افتخارم اينه ، اعتبارم اينه ، كه تويي مادرم فاطمه فاطمه

تويي ترانه ي قطره ي بارون

از تماشاي تو گل شده مجنون

*****

تمام حاصلم ، تويي آب و گلم ، مهر تو حاصلم فاطمه فاطمه

بنده ي حيدرم ، غلام حيدرم ، عشق تو قاتلم فاطمه فاطمه

نغمه ي بلبل عاشق صحرا

فاطمه فاطمه فاطمه زهرا

*****

72- شب آرزوها شب آرزوها ...

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك مرثيه

قالب ترجيع بند

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت

تعداد استفاده 0

متن شعر

شب آرزوها شب آرزوها

سحرت مبارك سحرت مبارك

صدف نبوت صدف نبوت

گهرت مبارك گهرت مبارك

فلك كرامت فلك كرامت

قمرت مبارك قمرت مبارك

قلم الهي قلم الهي

اثرت مبارك اثرت مبارك

به رسول اكرم به تمام عالم

خبرت مبارك خبرت مبارك

خبري است دلكش خبري است زيبا

خبري است نيكو خبري است زيبا

*****

به سرشك شوق و به گلاب زمزم

به شراب كوثر لب خود بشويم

به دعاي احمد به ولاي حيدر

ز رياض طبعم گل تازه بويم

به فلك ببالم به ملك بنازم

به فضا بگردم به سما بپويم

به بهار شوقم به صفاي ذوقم

گل خنده گردم به مدينه رويم

كه حضور احمد به ثناي زهرا

نفسي بر آرم سخني بگويم

سخني بگويم كه رسول اكرم

گل خنده گردد به لبش شكوفا

*****

صلوات داور صلوات احمد

صلوات حيدر به ولادت او

به ولادت او به شهادت او

به حقيقت او به سيادت او

دل انبيا پر ز محبت او

قد مصطفي خم به ارادت او

زهي از جلالش كه خداي منان

به ملك ببالد ز عبادت او

به تمام امت به تمام خلقت

كرم و عنايت شده عادت او

قدمش فراتر ز هزار گردون

كرمش فزون تر ز هزار دريا

*****

به هزار آوا به هزار مضمون

به هزار منطق نتوان ثنايش

چه بگويم اينجا كه رسول اكرم

به وضوح گويد پدرش فدايش

همه خلق عالم چه ملك چه آدم

به فلك مطيعش به زمين گدايش

نه عجب كه عيسي ز فراز گردون

ببرد توسل به در سرايش

نفس محمد دمد از دهانش

گهر اجابت چكد از دعايش

زهي از نيازش كه به هر نمازش

به نماز كرده پر و بال اعطا

*****

جبروت بالا ملكوت اعلا

همه محو

رويش همه غرق نورش

همه جاست محضر همه جاست طورش

همه محو جاهش همه خاك راهش

همه در پناهش همه در حضورش

به خدا و خَلقش به رسول و خُلقش

به كتاب و حكمش به بهشت و حورش

كه ملال داور بود از ملالش

كه سرور احمد بود از سرورش

به رسول، كوثر، به ائمه مادر

به جلال، ياسين به كمال طاها

*****

به تو باد زهرا، همه جا درودم

به تو باد مادر همه دم سلامم

كه تويي حياتم كه تويي مماتم

كه تويي صلاتم كه تويي صيامم

به ولات امضا شده هم ركوعم

شده هم سجودم شده هم قيامم

به ثنات بسته همه جا دعايم

به دعات بسته همه دم كلامم

همه غرق حيرت كه بدين جلالت

چه تو را بخوانم چه تو را بنامم

كه رسول بويد، ز تو عطر جنت

كه نبي ات بوسد سر و دست و اعضا

*****

نه عجب كه عيسي به تو دل ببندد

نه عجب كه موسي به تو سر سپارد

به تو ماه رخشد به تو مهر تابد

به تو چرخ گردد به تو ابر بارد

تو اگر نباشي كه حسين زايد

تو اگر نياري كه حسن بيارد

نبي ار نگويد كه ثنات گويد؟

علي ار نباشد كه توان شمارد؟

تو اگر نگويي كه سخن بگويد

تو اگر نخواهي كه نفس بر آرد؟

تو زبان حقي تو بيان حقي

چو رسول اكرم چو علي اعلي

*****

نه عجب كه با اين شرف و جلالت

به امام خود هم تو كني امامت

به خدا كه زيبد به تو انبيا را

همه دم بزرگي همه جا زعامت

سخنت هدايت نفست عنايت

نگهت ولايت روشت كرامت

همه عرشيان را به سويت توسل

همه فرشيان را به درت اقامت

تو بخوان خدا را كه كني خدايي

تو ببند قامت كه كني قيامت

تو بيا به مسجد كه خداست شايق

تو بخوان خطابه كه علي است تنها

*****

تو

تمام عصمت تو تمام خلقت

تو تمام قرآن تو تمام ديني

تو جمال هويي ز چه بين مايي

تو چراغ عرشي ز چه در زميني

به خداي منظر، به ائمه مادر

به رسول، كوثر به علي قريني

نه تو راست كفوي چو علي به عالم

نه بود علي را چو تو همنشيني

به جمال طاها كه تو طا و هايي

به جلال ياسين كه تو يا و سيني

كه جمال ياسين كند از تو جلوه

كه جلال طاها بود از تو پيدا

*****

تو خدا جلالي تو خدا جمالي

كه شود حضورت قد مصطفي خم

تو نبي سرشتي تو همان بهشتي

كه بهشت بوي تو دهد مسلم

تو هميشه ركني به وجود حيدر

تو هماره روحي به رسول اكرم

رسدش هماره شرف دوباره

گذرد چو نامت به زبان آدم

تو كه چشم حقي چه شود كه گاهي

فكني نگاهي ز كرم به «ميثم»

كه بگويد از تو كه بخواند از تو

به زبان شيرين به بيان شيوا

*****

73- سبد سبد ستاره از آسمون مي باره

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

سبد سبد ستاره از آسمون مي باره

خدا تموم دار و ندارشو مياره

كي گفته كه با يك گل هرگز بهار نمي شه

گلي شكفته امشب كه معني بهاره

دلم دخيل روي ، چو ماه فاطميشه

دل دل اسيره ، صداي حيدريشه

يا بضعه الرسول يا زهرا يا زهرا(3)

*****

نوشته روي برگ شقايق و صنوبر

رسيده كوثر حق به عشق روي حيدر

علي با شور و شادي نماز شكر مي خونه

ميگه خدايا شكرت كه يارم

خداي عشقه زهرا ، ياس بهشته زهرا

حق حق رو دلها ، فقط نوشته زهرا

يا بضعه الرسول يا زهرا يا زهرا(3)

*****

كبوتر دل من نشسته روي بامت

دل رميده ي من شده اسير و رامت

خدا ميدونه مستي ز حد گذشته امشب

خرابم و بنوشم مي از سبويت امشب

تو نور هر دو عيني ، عزيز عالميني

عالم مي دونه ، تو مادر حسيني

يا بضعه الرسول يا زهرا يا زهرا(3)

*****

ز بس عزيز و ماهه خدا ميگه ماشاء ا...

بياد بگين به حيدر عيدي بده د يا ا...

اسپند دونه دونه روي آتيش بريزيد

كه كوثر الهي چشم نخوره ايشاء ا...

بجون هر چي مرده ، دوستت دارم مي دوني

مي خوام بيام مدينه ، تو موسم جووني

يا بضعه الرسول يا زهرا يا زهرا(3)

*****

آرزومه يه روزي به راه تو بميرم

برات كربلامو ز دست تو بگيرم

تو آن يگانه اي كه خدا بهت مي نازه

منم ز روز اول به عشق تو اسيرم

بيايد بريم گدايي ، به پشت خونه ي يار

عيدي بگيريم ، ز دستاي علمدار

يا بضعه الرسول يا زهرا يا زهرا(3)

*****

74- طراوت بارون رحمته: تبسمش تبسمش

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

طراوت بارون رحمته: تبسمش تبسمش

تلاوت آيات حكمته : ترنمش ترنمش

وجود خلقت هميشه

بوده از يك اصل و ريشه

حيات عالم و آدم

بدون مادر نمي شه

يا فاطمه يا زهرا (3) مدد مدد ام ابيها (2)

*****

محبوبه ي حق دخت احمده : مباركه مباركه

عطيه حق بر محمده : مباركه مباركه

انيس روح الأمينه

سپهر روي زمينه

به منكر فاطمه بگو

معني كوثر همينه

يا فاطمه يا زهرا (3) مدد مدد ام ابيها (2)

*****

75- بر مقدم دختر پيمبر صلوات

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

بر مقدم دختر پيمبر صلوات

بر چشمه ي پاك حوض كوثر صلوات

بر محضر حضرت محمد تبريك

بر مادر شيعيان حيدر صلوات

76- بر عالم سرما زده گرما دادند

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك ولادتي

قالب تركيب بند

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

بر عالم سرما زده گرما دادند

خورشيدترين، ترا به دنيا دادند

با سجده و سجاده چهل روز گذشت

تا عاقبت آن سيب خدا را دادند

مفهوم حقيقي حياتي بانو!

با تو به زمين معني و معنا دادند

تا اينكه به سوي آسمانها بپريم

با نام شما به بالمان پا دادند

با معجزه ي كنيز چشمان شما

هي مرده گرفتند و مسيحا دادند

اي قبله ي لبهاي محمد زهرا

سر سبزي طوباي محمد زهرا

*****

تسبيح خدا كه از ازل مي كردي

سجده به هُوَ عزّوجل مي كردي

در لحظه ي ناب سحر هر جمعه

ياد همه ي اهل محل مي كردي

با شهد نگاه مهربانت هر روز

تلخي زمانه را عسل مي كردي

لبخند كه مي زدي همه غم ها را

در چشم علي چه زود حل ميكردي

يك دست به آسياب سنگي با درد

با دست دگر بچه بغل مي كردي

زحمت كش خانه ي علي يا زهرا

مهتاب شبانه ي علي يا زهرا

*****

تو فاطمه هستي و كسي كوثر نيست

از رتبه ي قدسي تو بالاتر نيست

تا روز ابد اگر بماند دنيا

غير از تو كسي هم نفس حيدر نيست

اي شأن نزول همه ي آيين ها

بي معرفت مهر تو پيغمبر نيست

هر روز مي آيد دم در بابايت

يعني احدي از گل من بهتر نيست

اين واجب عيني است ببوسد دستت

اين مهر پدر به ناز يك دختر نيست

يعني كه تويي باني خلقت زهرا

يعني كه تويي راه سعادت زهرا

*****

اي بال و

پر فرشته ها دور و برت

اي حور زمين كه آسمان زير پرت

با پاي ورم كرده سر سجاده

هرگز نشود ترك دعاي سحرت

صد بار شنيده شد كه پيغمبر گفت

اي روي دو پهلوم فدايت پدرت

خرماي بهشتي تو را مي خواهد

اين معتكف دائمي پشت درت

تا حشر بماند به دل دنيامان

غمنامه ي اين زندگي مختصرت

اي ناله ي جانسوز مدينه زهرا

خاكستر تو مانده به سينه زهرا

*****

بي تو همه ي باغچه هامان زردند

از داغ و غم دوشنبه ها دل سردند

از روز سقيفه تا كه بازوت شكست

بر حرمت اين خانه بلا آوردند

با ضربه ي يك غلاف بي شرم و حيا

اي واي بميرم چه كبودت كردند

تو رفتي و مادران اين داغ هنوز

ما را به بهانه ي غمت پروردند

حالا همه ي قبيله ات در به درند

كي در حرم امن تو بر مي گردند

عجل لوليك تو بخوان يا زهرا

اي مادر صاحب الزمان يا زهرا

*****

77- آفتاب عالم تجريد يعني فاطمه

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك واحد جديد

قالب قصيده

شاعر مؤيد سيد رضا

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

آفتاب عالم تجريد يعني فاطمه

كهكشان در كهكشان خورشيد يعني فاطمه

جلوه ي آئينه هاي رحمت و ايثار و عشق

چشمه ي جوشنده ي توحيد يعني فاطمه

حاصل پيغمبري در بعثت پيغمبران

روح قدس عالم جاويد يعني فاطمه

دختري پرورده در آغوش مهر انگيز وحي

زهره اي در دامن خورشيد يعني فاطمه

عصمت اللهي كه تابيد از حريم دامنش

يازده خورشيد و دو ناهيد يعني فاطمه

آن گل خلقت گلاب دين كه احمد بارها

از بهشت سينه اش گل چيد يعني فاطمه

گر شنيدي در تمام دخترانش مصطفي

دختري را دست مي بوسيد يعني فاطمه

گر شنيدي از سپهر شرم و عفت زهره اي

در حريم مرتضي تابيد يعني فاطمه

مصطفي در كعبه و معراج و در غار حرا

هر كجا نور خدا را ديد يعني فاطمه

سر علام الغيوب از درك ما والاست ليك

اسم اعظم گر كه مي خواهيد يعني فاطمه

آسيا گردان گردون آنكه را با دست غيب

آسياي خانه مي گرديد يعني فاطمه

سينه ي آدم ز نور علّم الاسماء شكفت

راز آن اسماء كه آدم ديد يعني فاطمه

خطبه خوان مسجد آن بانو كه در راه علي

تيغ بهتان را سپر گرديد يعني فاطمه

خانه داري قهرمان كز اشك مظلومانه اش

كاخ ظلم غاصبين لرزيد يعني فاطمه

مادري والا كه هم شام بلا هم كربلا

زير گام زينبش لرزيد يعني فاطمه

روز محشر كز همه اميد مي بايد بُريد

شيعيان را مايه ي امّيد يعني فاطمه

78- باز از اشك مدد مي جويم

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك واحد جديد

قالب مثنوي

شاعر مؤيد سيد رضا

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

باز از اشك مدد مي جويم

وادي عشق به سر مي پويم

توشه از خون جگر مي گيرم

وز دل خويش خبر مي گيرم

دست بر دامن پاكان زده ام

بوسه بر خاك نياكان زده ام

تا به مقصد برسانند مرا

آب كوثر بچشانند مرا

آب كوثر كه اميد همه است

چشمه اش در قدم فاطمه است

مكه امشب چه تماشا دارد

كه صفا از رخ زهرا دارد

امشب از ميمنت ميلادش

شده شمع دل هستي يادش

ياد او زنده كند دلها را

وصف او خيره كند دنيا را

وصف او معجز و كار ما نيست

قطره را حوصله ي دريا نيست

ذكر هر دلشده يا فاطمه است

اسم اعظم بخدا فاطمه است

آنكه آرام دل ياسين است

مدحش از منطق قرآن اين است

اي پيمبر به تو كوثر داديم

لطف اين بود كه دختر داديم

دختري پاك و سراپا همه ناز

نك بپا دار به شكرانه نماز

دختري با نفس رحماني

كن به شكرانه شتر قرباني

تا بدانند همه دشمن و دوست

ابترت هر كه بخواند ابتر اوست

جاودان نام تو زين دختر توست

كثرت نسل تو از كوثر توست

گوي با همسرت اي حامل نور

ما غفوريم و صبوريم و شكور

چون تو در ياري ما كوشيدي

داشتي هر چه به ما بخشيدي

ما هم احسان تو جبران كرديم

دامنت مهد امامان كرديم

خوبتر از همه چيزت داديم

هم چو زهراي عزيزت داديم

بتو داديم نگار خود را

همه ي دار و ندار خود را

حاليا اين تو و اين گوهر ما

اين تو اين فاطمه اين كوثر ما

مصطفي واسطه ي فيض مدام

كه ز هر بنده بر او باد سلام

گفت زهرا گل زيباي من است

فاطمه پاره ي اعضاي

من است

هر زمان عطر جنان مي جويم

دخترم فاطمه را مي بويم

79- اي خالق بخشنده اي خدايم

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك واحد جديد

قالب مثنوي

شاعر مؤيد سيد رضا

منبع در سايه سار طوبي

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي خالق بخشنده اي خدايم

با نام تو من نامه مي گشايم

وصفت ز «ا... الصمد» بخوانم

من «قل هو ا... احد» بخوانم

يا «رازق الطفل الصغير» يارب

«يا راحم الشيخ الكبير» يارب

غفاري و مدبر و مديري

علامي و مهيمن و خبيري

اي ياد تو آرام بخش دلها

در عطر گلهايي و قعر گلها

هر ذره خورشيدي است از جلالت

هر قطره دريايي است از كمالت

دريا به دريا حكم توست جاري

صحرا به صحرا فضل توست كاري

يا دائم الفضل علي البريه

يا باسط اليدين بالعطيه

يا من هو عظيم في جلاله

صل علي محمد و آله

*****

اي فيض هستب از تو مهر و مه را

يك جلوه از جودت وجود زهرا

زهرا كه امشب چهره مي نمايد

بر ملك هستي ديده مي گشايد

امشب به يمن بدر هاشميه

اغفر لنا في هذ العشيه

امشب به جز تابندگي ندارد

رحمت ز رحمت كندگي ندارد

آن ليله القدري كه قدر عشق است

در مطلع الفجري كه بدر عشق است

با طلعتي ايزد نما بر آمد

در جلوه گاه انما بر آمد

كوثر تو را شد ميهمان محمد

نك سوره ي كوثر بخوان محمد

*****

اي بانوي اسلام اي خديجه

بر آنهمه ايثارت اين نتيجه

پاداش خود از دادگر گرفتي

وز هر چه دادي خوب تر گرفتي

قبيله ات از تو اگر بريدند

اعجاز زهراي تو را نديدند

تو افتخار هر قبيله داري

نور جلال از اين جليله داري

حق كوثر و قدر تباركت داد

ميلاد اين دختر مباركت داد

يك دختر و تا بيكران فضيلت

يك اختر و هفت آسمان فضيلت

*****

ميلاد زهرا موج آبروهاست

گل كردن گلزار آرزوهاست

ميلاد زهرا افتخار سرمد

پيدايش باغ بهشت احمد

ميلاد زهرا روح حق سپاسي

سرفصل ديوان

خداشناسي

ميلاد زهرا راز آفرينش

زيباترين اعجاز آفرينش

ميلاد زهرا عين معنويت

تاريخ عدل، آيين مهدويت

اين راز باقيات الصالحات است

اين ساحل سفينه النجات است

زيبايي گلهاي آفرينش

اعجوبه ي دنياي آفرسينش

خير كثير بي نهايت است او

سر تا قدم فضلو عنايت است او

شخصيت والاي او الهي است

تجليل پيغمبر از او گواهي است

دار و ندار انبياء والا

گشته خلاصه در وجود زهرا

ماهي كه خود جاويد مي درخشد

با سيزده خورشيد مي درخشد

عالم فروز عشق و افتخار است

و ان سيزده خورشيد را مدار است

مسند نشين بارگاه خلقت

فرمان گزار كارگاه خلقت

درياي لطف اش را كرانه اي نيست

خوش تر ز نام او، ترانه اي نيست

زيباترين گلها در بهشت طاها

روح نبي ارواحنا فداها

رفتار و گفتارش مثال احمد

بوسيد دستش مدال احمد

قران حكايتها كند ز قدرش

و ان لوح محفوظ خداست صدرش

فرياد او تفسير رعد قرآن

قرآن نازل گشته بعد قران

آن آيت

80- فاطمه مظهر صفا و عشقه

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

ام ابيها يا فاطمه(4)

*****

فاطمه مظهر صفا و عشقه

فاطمه بانوي وفا و عشقه

برتري زنهاي عالمينه

فاطمه آخر حيا و عشقه

ام ابيها يا فاطمه(4)

*****

فاطمه تصوير دل خدايي

فاطمه دُرِ قلب مصطفايي

فاطمه مادر حسين و زينب

تاج سر علي مرتضايي

ام ابيها يا فاطمه(4)

*****

از آسمون يه دختري رسيده

زيباتر از رخش كسي نديده

تموم عالم رو خداي رحمن

بخاطر فاطمه آفريده

ام ابيها يا فاطمه(4)

*****

از كوچه هاي عرش تا شهر مكه

ريسه كشيده شده از ستاره

فصل سياهي و خزون سر اومد

مژده بديد تولد بهاره

ام ابيها يا فاطمه(4)

*****

فاطمه يعني عشق و مهر و احساس

فاطمه اصل و ريشه ي گل ياس

فخر و غرور هر چي پهلوونه

فاطمه نقش بازوبند عباس

ام ابيها يا فاطمه(4)

*****

81- لب احمد مي خونه گل بابا يا زهرا

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

لب احمد مي خونه گل بابا يا زهرا

مي خونه وان يكادو برا ام ابيها

مي ، نازد خدايش

مي ، خواند ثنايش

جم ، ع ما فدايي

به ، ر رو نمايش

يا زهرا يا زهرا (4)

*****

همه جا غرق شادي همه جا سور و ساته

شده ذكر ملايك بي بي نور نجاته

از بالا ملايك

تا مكه پريدند

تا در بيت پاك

پيغمبر رسيدند

يا زهرا يا زهرا (4)

*****

با يه نيم نگاهت دل عالم مي لرزه

بي بي خاك قدومت به دو عالم مي ارزه

استاد دعايي

امّ المجتبايي

تو مادر براي

دشت كربلايي

يا زهرا يا زهرا (4)

*****

با نور چادر تو يهودي شد مسلمون

يا زهرا نگاهي كه سياهه دلامون

رفتارت نجابت

دعاي تو اجابت

وقت خطبه خواني

گفتارت قيامت

يا زهرا يا زهرا (4)

*****

مي بره بين جنت بوي تو مصطفي رو

تويي ام ابيها مادري كربلا رو

تو ، ركن كسايي

شأن هل اتايي

ياسين قدر و كوثر

قرآن خدايي

يا زهرا يا زهرا (4)

*****

82- مهر فاطمه قدر آفاق آسمونه

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

فاطمه مدد فاطمه مدد فاطمه (4)

*****

مهر فاطمه قدر آفاق آسمونه

چون مقامشو تنها ذات خدا مي دونه

مرغ دل روي برگ ياس كرده آشيونه

تا بريزه زهرا پيشش نون و اب و دونه

مي كشد مي از سينه ام شراره

حق ديگه مث فاطمه نداره

غرق لطف و آرامش و سكونم

اين دل ديوونه اگه بذاره

*****

ماه آسمون پشت ابرايي از خجالت

چون دميده نور عشق و پاكي و نجابت

آسمونيا دارند سوي زمين اشارت

اومده گل پيغمبر همسر ولايت

آسمون ببين سائل و گداشه

قلب مرتضي تا ابد باهاشه

نه علي نه احمد نه عالمي هست

گر كه لحظه اي فاطمه نباشه

*****

خاك پاي اون قدر هفت آسمون مي ارزه

تا علي مي بينه روشو دلش مي لرزه

عاشقش نمي شه واللهي دلاي هرزه

چون خود خدا هر لحظه عشق بهش مي ورزه

نور تو چشم حيدر چه مي درخشه

گل بريز گل ياس و هم بنفشه

عيدي خداست روز عيد زهرا

هر كي سائل فاطمه اس مي بخشه

*****

83- ترانه ي محبوب دلها يا فاطمه يا زهرا

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

ترانه ي محبوب دلها يا فاطمه يا زهرا

فاطمه اومد به دنيا روشن شده دل ما

سوره ي كوثر رو لبمه

شور و شعف در سرمه

حضرت زهرا مادرمه

يا فاطمه يا زهرا(4)

*****

گلاي ياسو دسته دسته رو قنداقه اش بپاشيد

حمد و قل هو اله بخونيد براش كوثر بخونيد

گل زيباي ياسمنه

امّ حسين و حسنه

لاله و گل در چمنه

يا فاطمه يا زهرا(4)

*****

سايه ي هفت آسمونه اما حرم نداره

مادر سادات تو دنيا قبر و حرم نداره

دلبر بيقرار مني

بي بي بي مزار مني

هميشه در كنار مني

يا فاطمه يا زهرا(4)

*****

84- عقل كل بابا شد امشب

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك مرثيه

قالب آهنگين

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت 2

تعداد استفاده 0

متن شعر

عقل كل بابا شد امشب

چون گل از هم وا شد امشب

هم ابوالكوثر شد امشب

هم ابوالزهرا شد امشب

يا نبي امّ ابيهايت مبارك

يا علي ميلاد زهرايت مبارك

*****

اين همان امّ ابيهاست

قلب ياسين، روح طاهاست

از لب جانبخش احمد

مدح او روحي فداهاست

يا نبي امّ ابيهايت مبارك

يا علي ميلاد زهرايت مبارك

*****

آسمان اختر فشانش

سوره كوثر به شانش

ذات حق در باغ جنت

داده بر آدم نشانش

يا نبي امّ ابيهايت مبارك

يا علي ميلاد زهرايت مبارك

*****

اي خديجه اي خديجه

از محمد دلبري كن

خيز و بر امّ ابيها

مادري كن مادري كن

يا نبي امّ ابيهايت مبارك

يا علي ميلاد زهرايت مبارك

*****

مصطفي را دختر است اين

مرتضي را ياور است اين

از همه مردان عالم

بهتر است اين بهتر است اين

يا نبي امّ ابيهايت مبارك

يا علي ميلاد زهرايت مبارك

*****

اين ز سر تا پا تمام

رحمت للعالمين است

در جلالت هم محمد

هم اميرالمؤمنين است

يا نبي امّ ابيهايت مبارك

يا علي ميلاد زهرايت مبارك

*****

اي رسولان الهي

دختر پيغمبر آمد

اي همه سادات عالم

مادر آمد مادر آمد

يا نبي امّ ابيهايت مبارك

يا علي ميلاد زهرايت مبارك

*****

85- يقيناً كشور من قلب دنياست

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

يقيناً كشور من قلب دنياست

به زير سايه ي مهدي زهراست

شب جشن و سرور آسمان است

خميني عيدي زهرا به دنياست

فضائل

1- اي ز نبي ربوده دل، روي خدا نماي تو

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك مرثيه

قالب غزل

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي ز نبي ربوده دل، روي خدا نماي تو

وي ز علي گره گشا، دست گره گشاي تو

پيش روي نبي نبي، عازم دست بوسيت

پشت سر علي علي، ملتمس دعاي تو

روح دهي به قدسيان با نفست به هر نفس

دل برد از ملايكه ذكر خدا خداي تو

درد نگفته ي دلت اشك شبانه ي علي

حرف دل علي بود گريه ي بي صداي تو

ناله و آه ما كجا حق تو را ادا كند

جز كه هماره مهديت گريه كند براي تو

تو سپر علي شدي پيش هجوم دشمنان

محسن بي گناه تو، شد سپر بلاي تو

بازوي بسته شير حق، راهي مسجد النبي

تو در قفاي او روان، حسين در قفاي تو

تا ز علي نهان كني، قصه ي گوشواره را

دست تو بود برروي، روي خدا نماي تو

تا كه به پاست عالمي قطع نمي شود دمي

ناله ي واي واي ما، گريه ي هاي هاي تو

تربت بي چراغ تو، سينه ي داغدار ما

قبر تو هر كجا بود، در دل ماست جاي تو

2- كيستم من فاطمه محبوبه ي جان آفرينم

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك مرثيه

قالب قصيده

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت 3

تعداد استفاده 0

متن شعر

كيستم من فاطمه محبوبه ي جان آفرينم

جن__ت الاع_لاي ق__ربِ رحم_ت للع_المينم

ليله القدري كه كس غير از خدا قدرش نداند

معن__ي «انا فتحن___ا»ي امي__رالمؤمنينم

مادر پيغمبران از شخص آدم تا محمّد

بان__وي م_لك خ_دا در آسمان ها و زمينم

از ازل پيشان__ي توحي__د را ب__ودم ستاره

تا اب_د انگش_تر خت__م رس__الت را نگينم

ذات حق كرده اراده تا كه باشد يك حسينش

ور نه ريزد تا صف محش_ر، حسين از آستينم

آن جناب مري_م ع_ذرا و اين يكت_ا مسيحش

اين م_ن و اي_ن ي_ازده عيس_اي عيساآفرينم

راست_ي رك_ن همه اركان عالم كيست؟- حيدر

در حقيق_ت م_ن هم_ان رك_ن ام_ام راستين_م

اي_ن عجب نبْوَد چو پا در عرصه ي محشر گ_ذارم

عف_و جوش__د از يس_ار و رحم_ت آيد از يمينم

سج_ده و والشمس و واللي_ل دخ_ان و عادياتم

كوثر و تطهير و ق_در و فج_ر و نور و يا و سينم

هم به سيرت مصطفي فرموده در شأنم «فداها»

هم به ص__ورت گفت__ه ص__ورت آفرينم، آفرينم

در حقيقت عبد حق خوانده، سپس گوييد مدحم

گرچ__ه ف__وق م__دح خل__قِ اوّلي_ن و آخرينم

گاه م_ي خوانند ح__ورم، گ__اه م_ي گويند انسان

هر چه باشم بهتر از آن، هر چه هستم فوق اينم

عصمت_م، زه_دم، عفافم، كعبه ام، ركنم، طوافم

م_ام نفس مطمئن_ه، ق_لب تق_وا، ج_ان دين_م

ني عجب گر چشم حق در من بيند روي حق را

نيست_م هرگ_ز خ_دا ام_ا خ_دا را جانشينم

مرتضي در من خدا را ديد با چشم خدايي

م_ن خدا را ديده ام هر گاه حيدر را ببينم

شب كه همچون كوكب دُرّي جمالم مي درخشد

ت__ا ف__لك ان__وار ث__ار ا... خي__زد از جبينم

ه_م نب__وت را يگان__ه چشم__ه ي عين الحياتم

ه_م ولاي_ت را ف_روزان آي__ت ح__ق اليقينم

بهتري_ن س__ادات عال__م: چ_ار بانوي بهشتي

م_ن مي_ان چ_ار س_ادات بهشت__ي، برترين_م

ايست_ادم روي پ_ا چ_ون كوه، بر حفظ ولايت

سيل اگر سيلي زن_د، آن نيستم كز پا نشينم

بست_ه دست ح_ق زمام آسمان را در كمندم

كوردل دشمن كه پشت در ستاده در كمينم

اين حمايت از علي، اين ضربه هاي دست دشمن

آن ش__رار آت__ش و اي_ن خطبه هاي آتشينم

ب_ا وج_ود آنك__ه در راه عل__ي اولْ شهي_دم

پيش ت_ر از م_ن ف__دا گردي__د طف_لِ نازنينم

ي_ك مدين_ه دشم_ن و ي_ك خانه ي آتش گرفته

كس نبود آنجا به جز ديوار و در يار و معينم

من كه پيغمبر «فداها» گفت در حقم، همانا

اولي__ن ي___ار ف___داكار امي___رالمؤمنينم

دست دادم ليك بند از دست مولايم گشودم

تا بدانن__د اه__ل عل_م حامي حبل المتينم

من شدم نقش زمين، بردند مولا را به مسجد؛

آه ي_ارب ت__ا قي__امت از ام_امم ش_رمگينم

من ب_ه ي_اري علي «ميثم» مق_اوم ايست_ادم

شد خج_ل مسم_ار آهن، پيشِ عزمِ آهنينم

3- محمد را گرامي دخت احمد پروري زهرا

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك مرثيه

قالب قصيده

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت 3

تعداد استفاده 0

متن شعر

محمد را گرامي دخت احمد پروري زهرا

اب_ر م_رد دو عال_م را يگان__ه همسري زهرا

ت__و امّ الاحم__د و امّ الكت_اب و امّ اسلامي

تو فرقاني، تو طاهايي، تو قدر و كوثري زهرا

امي_رالمؤمنين حيدر بوَد، حبل المتين حق

به حق حق تو كه تو حبل المتين حيدري زهرا

تو از سر تا قدم احمّد، محمّ_د پاي تا سر تو

علي زهراي ديگر، تو عل_يِّ ديگري زهرا

ب_ه گ_رداب تحي_ر غرق شد عقلم، نمي دانم

علي از توست برتر يا تو از او برتري زهرا

نب_وّت ب_ر زن__ان نب__وَد، وگرن_ه ف_اش مي گفتم

تو روي دست، مصحف داري و پيغمبري زهرا

تو پيغمب__ر ن_ه، ت__و بالات_ر از پيغمبران استي

تو روح پ_اك خت__م الانبيا در پيكري زهرا

تو بان__وي هم_ه س_ادات عال_م ت_ا صف محشر

تو ب_ر م_ردان كل آف__رينش رهب_ري زهرا

تو ب__ر ب__اغ ولاي__ت ب__ا سرشكت فيض باراني

تو ب_ر نخ_ل نبوت ريشه و برگ و بري زهرا

ت_و ه_م ب_ر چ_ار س_ادات مل_ك تا حشر، بانويي

ت_و ه_م ب_ر چار بانوي بهشتي سروري زهرا

علي فخريّه زآن دارد ك_ه دارد همسري چون تو

نبي بر خويش مي بالد كه او را دختري زهرا

زه__ي ايم__ان و تق_وا و جهاد و همت و عزمت

كه با مولا اميرالم_ؤمنين هم سنگ_ري زهرا

ام__ام مجتب__ي بال__د ك__ه م_ن فرزند زهرايم

حسين بن علي ن_ازد كه او را مادري زهرا

تو در بيت ولايت ه_م مهي ه_م آفت_اب است__ي

تو در بح_ر نبوت هم صدف هم گوهري زهرا

نه در مسجد، نه در خانه، نه

در كوچه، نه در صحرا

تو در عال_م، ت_و ت_ا محشر، علي را ياوري زهرا

تو ب__ا شيرخ__دا هم شأن_ي و هم گ_ام و هم سنگر

تو از پيغمب__ران ه__م ج_ز محمّد برتري زهرا

تو ب_ا ي_ك خطب_ه لرزان_دي تن كفر و ضلالت را

تو ت__ا عم__ق زم_ان اس_لام را روشنگري زهرا

محمّ__د شه__ر عل_م اس_ت و اميرالمؤمنينش در

يقين دارم كه تو هم شهر علمي، هم دري زهرا

نب__ي مه__ر و عل__ي ماه__ي ك_ه دارد يازده اختر

تو تنها خود سپهر و مهر و ماه و اختري زهرا

محمّ__د خل__ق عال__م را ب_ه فرقان داوري كرده

تو فرق__ان محمّ_د را به نطقت داوري زهرا

نوشت_ه در نگ_اه و نق_ش لبخن_د علي هر دو

تو زهرايي، تو زهراي محمّد منظري زهرا

هم__اي قلّ_ه ي رحم_ت عل_ي بود و علي باشد

ت_و او را ت_ا خداي__يِّ خدا بال و پري زهرا

قي__ام كرب__لا را زينب__ت پ__رورد ب_ا صبرش

زهي بر دامن پاكت كه زينب پروري زهرا

من و تاريخ و عالم هر سه مي گوييم با هم، تو

قتي_ل انتق_امِ جن_گِ بدر و خيبري زهرا

نمي دان_م بقيع_ي ي_ا كن__ار خان_ه ات دفني

و يا در بين محرابِ نماز و منب_ري زهرا

ز درد ب_ازو و پهل_وي ت_و اين درد، سنگين تر

كه غم هاي علي را لحظه لحظه بنگري زهرا

تو بر م_ا از ازل آموخت__ي درس ولايت را

تو ما را تا ابد آموزگار و رهبري زهرا

ع_دو ب_ر بيت م_ولا حمل__ه ور گشت__ه، نمي داند

كه تو پشت در خانه ب_ر او يك لشكري زهرا

تو ب__ا دست شكست__ه پاسدار دست حق گشتي

تو از مسجد علي را سوي خانه مي بري زهرا

تو دادي چش__م گري__ان «ميث_م» آلوده دامان را

اگر چه نيست قابل اشك او را مي خري زهرا

4- اي مظه_ر ا... تبارك و تعالي

مشخصات

مناسبت

مدح و مرثيه

سبك مرثيه

قالب قصيده

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت 3

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي مظه_ر ا... تبارك و تعالي

در وجه خداييت خدا كرده تجلا

آباء تو پاك_ان جهان زاوّلِ خلقت

ابن_اء تو ب_ه، از همه تا آخرِ دنيا

جز تو چه كسي دخت نبي، همسر حيدر؟

غي__ر از ت_و ك__ه دارد ش__رف ام ابيها؟

اوصاف تو زيباست، ولي از لب احمد

م_دح ت__و ده_د روح، ول_ي ب_ا دم مولا

تو وجه خدايي و عجب نيست ك_ه بيند

در روي ت_و پيوست_ه علي روي خدا را

راضي__ه و مرضي__ه و صديق__ه و كوثر

زهرايي و زهرايي و زهرايي و زهرا

ت_و كوث_ري و ساقي ت_و دس_ت ولاي_ت

ت_و جنت و يك شاخ_ه گلت نخله ي طوبا

پاك_ي ب_ه ت_و ن_ازد كه تويي مادر پاكي

تق_وي ب_ه تو بالد كه توي_ي مظهر تقوا

مانن_د تو مادر چه كسي زاده دو مريم؟

يا مثل تو مريم چه كس آورده دو عيسا؟

عيسي به دو عيساي تو نازد به سماوات

موسي به دو موساي تو دل داده ز سينا

ه_م سين__ه ي ت_و مرك__ز اس__رار اله_ي

ه_م دام_ن تو مدرسه ي زينب كبري

بر اه_ل زمي_ن ساي_ه فكندي ز كرامت

اي خ_اكِ ره_ت آب__روي ع_رش معلا

ف_رش ق_دمت وقت عبادت پرِ جبريل

سج__اده ات آغ__وش خداون_د تعال_ي

ه_م سي_رت قرآن_ي، در آي__ه ي تطهي__ر

ه_م ص_ورت فرقان__ي، در س_وره ي طاها

در محضر تو ختم رسل، خواجه ي لولاك

هم دست تو بوسيده و هم خاسته برپا

مشتاق_يِ باب_ا ش__ده رو، تا تو كني رو

سرو ق_د احم_د ش_ده تا، ديده تو را تا

گردي__د عل_ي مح_و تماش_اي خداوند

ه_ر ج_ا گل رخس_ار تو را ك_رد تماشا

والله چه نيكوست چه نيكوست چه نيكو

آن خال__ق يكت__ا را اي__ن بن__ده يكتا

آن احمد مرس_ل را، اين دخ_ت گرامي

آن ش__اه ولاي__ت را، اي__ن همسر والا

آن لؤل_ؤ و مرجان را، اي_ن سوره ي مريم

آن مصح_ف داور را، اي_ن كوث_رِ زيب_ا

ب__ر پاي__ه ي مدح_ت نرس__د ت_ا ابدالدهر

ه_ر چن_د سخ_ن سركش__د از بام ثري_ا

اي بان__وي عال__م چ_ه به روز تو گذشته

كين گونه كني در دلِ شب، مرگ، تمنا؟

تشيي_ع ت__و و دف_ن ت_و و قبر تو مخفي

زين هر سه بود غربت ي_ك عمر تو پيدا

موي تو سفيد از غم هجران پيمبر

روي ت__و كب__ود از اث__رِ سيل__يِ اع_دا

اين غم به كه گويم به كه گويم به كه گويم

يك شهر پر از دشمن و يك فاطمه تنها

در خان_ه ت_و را گريه به بابا شده ممنوع

ج__ا دارد اگ__ر گري__ه كن_د بهر تو بابا

حق ت_و و حق علي اين ش_د كه بگوييد

او درد دل خويش به چاه و تو به صحرا

گويي بدن ختم رسل روي زمين بود

ام_ت پ_ي آزار ت__و گشتن__د مهي__ا

بودي تو عزادار و ب_رايت ع_وض گل

آورد ع__دو هي__زم، از به__ر تس_لا

از مرك_ز ق_رآن ع__وض نور فضيلت

ديدن_د خلاي_ق ك_ه رود دود به بالا

اين دود سرآورده ب_رون از دل «ميثم»

چون ناله كه خيزد به فلك از دل مولا

5- اي خوانده خدا مدح تو را بهر پيمبر

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك مرثيه

قالب قصيده

شاعر

سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت 3

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي خوانده خدا مدح تو را بهر پيمبر

وصف تو درخشيده به تطهير و به كوثر

راضي__ه و مرضي_ه و صديق__ه، امين_ه

منص_وره ي معصوم_ه و زهراي مطّهر

هم وجه خدايي تو و قرآن محمّد

هم دست يداللهي و هم حامي حيدر

هم مام دو عيسايي و هم مام دو مريم

ه_م برت__ري از آسي_ه و مريم و هاجر

بر دست تو اي دست خدا خواجه ي لولاك

يك ب_ار ن_ه ص_د ب_ار زن_د ب_وسه مكرر

انسيّ__ه ي ح__ورايي و ح__وريّه ي انس__ي

با اين همه مي بينمت از هر دو فراتر

گويند: دم_د ب_وي ب_هشت از ن_فس تو

- والله ب__هشت از ن_فس ت_وست معطر

ميك_ال، جل__ودار ت__و در روز قي__امت

جبري__ل، علم__دار ت_و در عرصه ي محشر

هم خانه تو مشرق دو ماه و دو خورشيد

ه__م دام_ن پاك_ت، ف__لك ي__ازده اختر

اي_ن ذات اله_ي است ك_ه نازد به حسينش

اين شخص حسين است كه نازد به تو مادر

اي دور سرت قلبِ نبي گشت_ه! بگردان

ما را ز ك__رم دور س__ر فض__ه و قنبر

بر عرش خ_دا هشت ملك آمده حامل

در خي_ل م_لَك چار ملَك آمده سرور

آن چار، گرفته به سويت دست توسل

وينِ هشت، نهادند به خاك قدمت سر

خورشي_د فروزن_ده ي ع_رش اس_ت هماره

آن دل ك__ه ب__وَد در ي_مِ ن_ور تو شناور

اوص_اف ت_و را اي ز ثن_ايت هم_ه عاجز

خوانن_ده خ__دا و شنون_ده است پيمبر

خ_لقت بن_ويسند و بگوين_د و بخوانن_د

هرگ_ز نب__وَد گ_فتن م__دح ت__و ميسر

دست تو همان دست خداوند تعالاست

گر نيست چرا خم

شد و بوسيد پيمبر

ارواح رُسُل را همه تعظيم به احمد

تعظيم محمّد به تو- اي عصمت داور

مقب_ول خ_دا توب__ه ي آدم ب__ه تو بانو

محت_اج دعا حضرت حوّا ز ت_و دختر

سوگند به مهر تو كه با خصم تو خصمم

حت__ي پ__در و م_ادر و فرزن__د و برادر

اسلام، سراف_راز عل_ي ب__ود و علي بود

پيوست_ه سراف_راز كه بوديش تو همسر

ت_و دي_ن خدا را چو زره بودي و سنگر

تو بهر علي دست و سپر بودي و سنگر

والله قس_م فض__ه ي ت_و برت_ر از آن است

از اينك_ه فشانن_د ب_ه پايش دُر و گوهر

در خط حجاب تو ه_دايت ش_ده پاكي

با درس عفاف ت_و حي_ا گشت_ه مسخر

دستي كه به آيات رُخت كرد جسارت

پاي_ي ك_ه لگ_د زد ب_ه در خانه ي حيدر

آن پ_اي ف_رو ب__اد ف_رو باد در آتش!

آن دست ج_دا ب_اد ج_دا باد ز پيكر!

قرآن رسول اله و دست نجس خصم؟!

بيت الح__رم فاطم__ه و شعل__ه ي آذر؟!

اين ب__ود طرف__داري از بي_ت ولايت؟

اي_ن ب_ود نگهبان__ي از س__وره ي كوثر؟

زه__را زدن و دع_وي اسلام نمودن؟!

ناپاك ترن__د اي__ن ق__وم، و ا... ز كافر

كشتند ز كين همسر و فرزند علي را

با كين_ه ي ب_در و احد و خندق و خيبر

تنها نه ز يك دست جسارت به رُخت شد

از ه_ر ط_رف آم_د ب__ه تنت ضربتِ ديگر

آن زخم به بازوت زد، آن ضربه به پهلوت

كشتن__د ن_ه يكب__ار، ت__و را بلك_ه مكرر

بشكست در و ب_از ش_د و خورد به پهلوت

يك ضرب_ه ز دي_وار رسي_دت، يكي از در

«ميثم» به خدا فاطمه

پيوسته ستم ديد

نفري_ن اب__د ب__اد ب__ر آن قوم ستمگ_ر

6- يا فاطمه اي قلب محمد حرم تو

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك مرثيه

قالب تركيب بند

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت 3

تعداد استفاده 0

متن شعر

يا فاطمه اي قلب محمد حرم تو

خلق دو جهان سائل لطف و ك_رم تو

بيت الحرم محترمت طور محمّد

عيساي نفس هاي علي في_ض دم تو

از خ_واب ع_دم آدم، بي_دار نم_ي شد

گر خل_ق نم_ي گشت ز خاكِ قدم تو

هم عرض زمين گوشه اي از بيتِ گلينت

هم طول زم_ان لحظ_ه اي از عمرِ كم تو

ميك_ال كش_د ن__از غ_م و درد و بلايت

جبري_ل زده سين_ه ب__ه پ_اي علم ت_و

با آن كه مزار تو نهان بود و نهان است

پيوسته فلك گشت_ه به دور ح_رم ت_و

اين است و جز اين نيست كه پرونده ي شيعه

امض__ا ش__ده از ام__ر خ__دا ب__ا ق__لم تو

تو فاطمه اي، دور ز تو، رجس و گناه است

«تطهير» گواه است، گواه است، گواه است

*****

خلقت ن_ه فقط، خالق داور به تو نازد

سلطان رُسل شخص پيمبر به تو نازد

فخريّ__ه كن__د ذات خداون__د ب__ه حي_در

اين است و جز اين نيست كه حيدر به تو نازد

ت__و ليل__ه ي ق__در استي و قدرت همه مجهول

ت__و كوث__ري و س__وره ي كوث_ر ب_ه تو ن_ازد

اس__لام ب__وَد مفتخ___ر از شيع_ه هم_اره

شيع_ه است كه در عرصه ي محشر به تو نازد

اج_داد ت_و گوين_د هم_ه فاطم_ه از ماست

دخ_ت و پس_ر و شوه_ر و م_ادر به تو نازد

تعظي_م كن___د آسي__ه در محض_ر فضّ_ه

مري_م ب_ه ت_و م_ي بالد و هاج_ر ب_ه تو نازد

هر صبح ك_ه از شرق كن_د رو ب_ه م_دينه

ت_ا صب_ح دگ__ر مه__ر من_ور ب_ه ت_و نازد

در ش_أن تو پيغمبر اسلام، مكرر

فرمود: پدر باد به قربان تو دختر!

*****

افس_وس كه ام_ت ز خداون_د بريدند

ج_اي علي و آل، به شيطان گرويدند

ب_ا شعل_ه ي آت_ش درِ بي_ت تو گشودند

هيزم عوض گل به سرِ دوش كشيدند

نام_وس خ__دا دخت_ر پيغمبر م_ا را

مردم همه پشت درِ آتش زده ديدن_د

تنها نه فقط اهل مدين_ه، همه عال_م

فري_اد ت_و بي_ن در و دي_وار شنيدن_د

گرديد چو در سنّ جواني كمرت خم

حوران بهشتي همه از غصه خميدند

دنب_ال عل_ي ب_ا ب_دن خسته دويدي

هم_راه ت_و اطف_ال تو با گريه دويدند

سوگند به قرآن كه به شمشير سقيفه

سر از تن صد چاك حسين تو بريدند

ب_ر دام_ن تاري_خ ب__وَد نن__گ سقيفه

بشكست حسينت سرش از سنگ سقيفه

*****

اي پر شده از اشك شبت جام ولايت!

دخ_ت نب_ي و كف_و عل_ي، مام ولايت

هستي است حياتش به ولايت تو كه هستي

ك_ز فيض دم_ت زن_ده ب_وَد ن_ام ولايت

خ_ط ت_و بق_ا داد ب_ه توحي_د و نب_وت

ح_رز ت_و زره گش_ت ب__ر ان_دامِ ولايت

تو سينه سپر ك_ردي، در پيش حوادث

ورن__ه سپ__ري م__ي شد، اي_ام ولايت

پ__رواز ك__ن اي طاي_ر ق_دس ازليّت!

ت_ا ساي_ه كن_د ب_ال ت_و بر بام ولايت

در خانه و در مسجد و در بستر و سنگر

ك_ردي هم_ه دم ب_ر هم_ه اعلامِ ولايت

ت_ا ب_وده و ت_ا باش_د و ت_ا هست هماره

از ت_وست سرآغ_از و سرانج_ام ولاي_ت

سوگند به قرآن كه ولايت به تو نازد

حيدر كه بود ركنِ هدايت به تو نازد

*****

اي طين_ت ت_و پاكت_ر از آي__ه ي تطهي_ر

وي آي_ه ي تطهي_ر ب_ه پاك_ي ت_و تفسير

جبري_ل، اذان گفت_ه ب_ه هنگام نمازت

ميك_ال، ب_ه تكبي_ر ت_و آم_اده ي تكبي_ر

خ_اك قدم_ت ت_اج شده بر سر افلاك

افلاك به خاك قدمت گشته زمين گير

ت_و كوث_ر پيغمب__ر و ق__رآن خ__دايي

در ملك خدا كثرت خيرت شده تكثير

دوزخ ب_ه خروش آيد، اي بانوي جنت!

در عرص_ه ي محش_ر قدمت گر برسد دير

از قنب_ر و از فضه ي تو هيچ عجب نيست

گر گ_ردن خورشي_د ببندن_د به زنجير

تو روي خداي_ي ك__ه خداون__د تع_الي

بر روي تو از روي خود انداخته تصوير

تنه_ا نده_د طين_ت ت_و ب_وي خدا را

در روي تو ديده است علي روي خدا را

*****

گفت__م ب__ه گ_ل ع_ارض ت_و كار ندارد

دي__دم ك__ه حياي__ي ش__رر ن_ار ندارد

دي_وار ب_ه در گف_ت مبادا كه ش_وي باز

اي_ن سين__ه دگ_ر طاق_ت مسمار ندارد

خون گريه كن اي ديده كه يار همه عالم

ج_ز مح_سن ششماه_ه ي خود، يار ندارد

م_ردم همگ_ي ساكت و دشمن در خانه

اي_ن خان_ه مگ__ر حي_دركرار ن__دارد؟!

تنها شفقِ سوخته دل بود كه مي گفت:

گ_ل ت_اب فش__ار در و دي__وار ن_دارد

خ_ون جگ_رش دمب_دم از دي_ده بريزد

آن ك_و ز غم_ت دي_ده خونب_ار ن_دارد

م_ردم همگ_ي بن_ده ي دني_ا ش_ده آري

دي_ن اس_ت متاع_ي كه خريدار ندارد

با آنكه ز مظلومي اين هر دو سخن هاست

ت_ا روز قي_امت عل_يِ فاطم_ه تنه_است

*****

اي ك_وكب دُرّي ك_ه ب_وَد نور، حبابت

عصمت گهري ن_اب ز دري_اي حجابت

ب_ا ب_اد پراكن_ده ش__ود عط_ر بهشتي

از سين_ه ن_ه، از ب_وي دل انگيز ترابت

ديگر چه هراس_ي ز كتاب و ز حسابم

گ_ر ن_ام م_را ثب_ت

نماي_ي ب_ه كتابت

در حشر نهي پاي چو در عرصه ي محشر

زيب_د ك_ه ش_ود دي_ده ي جبريل، ركابت

زآن پيش كه در حشر خدا را تو بخواني

اوّل رس_د از س_وي خداون__د، ج_وابت

در داي__ره ي ن__ور ت__و خورشيد شود گم

گ_ر جل_وه كن_د ماه رخ از پشت نق_ابت

ريزن__د خلاي__ق هم_ه در كام جهن_م

در حش_ر اگ__ر عف_و نب_ارد ز سح_ابت

آن روز ن__دا م__ي رسد از ذات اله_ي

محبوبه ام امروز بخواه آنچه كه خواهي

*****

اي حجره ي تو كعبه ي جان و دل احمد

بي_ت ت_و زيارتگ_ه ه__ر روز محمّد

دست ت__و اگ_ر دس_ت خداوند نبودي

پيغمب__ر اس_لام ب_ر آن بوس_ه نمي زد

بر نقش رخت كرد قلم سجده و بنْوشت

اي_ن اس_ت هم_ان آين__ه ي خال_ق سرمد

ي_اد ح_رمت خ_وب تر از روضه رضوان

ج_اي ق_دم توست ب_ه از خل_د مخلّد

ب_ا آنك__ه نماين__ده و آرن__ده ي دينن_د

پيغامبرانن__د ب__ه دي_ن ت__و مقيّ__د

از آي__ه ي تطهي__ر عي_ان است كه ذاتت

چون ذات الهي است ز هر عيب مجرد

گفتند: نشان از حرمت نيست- چرا، هست

تنه_ا ح__رم ت__وست هم__ان سينه ي احمد

افسوس كه چون باد همه در به در استيم

دني_است م_زار ت_و و م_ا بي خبر استيم

*****

ه_ر روز ب_ه ت_و ظلم شد و ظلم دگر باز

گردي_د ب_ه آت_ش در بيت الح_رمت ب__از

ت_اريخ گ_واه است گ_واه است گواه است

ب_ا كشت_ن ت_و كشت_ن س_ادات شد آغاز

رازي است به قلب تو و محسن كه نباشد

غير از در و مسمار، كسي واقف از اين راز

آه ت_و نش_ان داد ك_ه روح_ت ز ت_ن آمد

ص_د ب_ار مي_ان در و دي__وار ب__ه پ__رواز

ت__و ي__ار عل__ي ب_ودي و او محرم رازت

چون شد كه نك_ردي به علي راز دل ابراز

لعنت به كساني كه به خون خواهي خيبر

ب_ر قت_ل ت_و و آل ت__و گشتن__د هم آواز

س__رو ق__د ت_و خم شد و تا دامن محشر

اس_لام از اي_ن ق_امت خ_م گشت سرافراز

چون مهر به عالم ز تو افروخت ولايت

و ا... ك_ه باي_د ز ت_و آم_وخت ولايت

*****

در م_دح ت_و اي كوث_ر طاها چه بگويم؟

جايي كه نبي گفت «فداها» چه بگويم؟

م_ن كمت_رم از قط__ره ي افت_اده ي به دريا

در وصف تو اي م_ادر دريا چ_ه بگويم؟

جاي_ي ك_ه عل_ي ش_د ز جلالت متحير

من كيستم اي هستي مولا؟ چه بگويم؟

م_دح ت_و ن_ه گفت_ن، نه نگفتن، نتوانم

مان_دم متحي_ر ب_ه خ_دا، تا چه بگويم؟

م_ن بن_ده ي ب__ي قدرم و ت_و ليله ي قدري

اي قدر تو از ق_در من اولا، چه بگويم؟

دست و قل_م و منطق_م از ك_ار فتادند

ي_ارب ت_و بگ_و ب_ار خداي_ا چه بگويم؟

در شأن تو جز سوره ي كوثر چه بخوانم؟

غي_ر از سخ_ن ح_يّ تعالي چه بگويم؟

تعري_ف ت_و را عال_م و آدم نت_وانند

جز آنكه فقط كوثر و تطهير بخوانند

*****

اي برده دعا سجده به محراب دعايت

وي روح نب_ي در ن_فس روح ف__زايت

گردن_د اگ_ر خل_ق جهان حاتم طايي

آرن_د تض_رع ب__ه س__ر ك_ويِ گدايت

يكب_ار ن_ه، پيوست_ه نب_ي گفت مكرر

يا فاطم_ه ج_انِ پ_درت ب_اد ف__دايت

والله سراف___راز نگ___ردند م___لايك

تا س_ر نگذارن_د ب_ه خ_اك كف پايت

سر تا قدم توست همان وحي مجسم

فرم_وده خ_دا ب_ا سخن وحي، ثنايت

نقش نگ_ه خال_ق معب_ود،

عيان است

ب_ا چش_م عل_ي در رخ معب_ودْ نمايت

بردار سر از خاك و بخوان خطبه ي ديگر

اس_لام ب__وَد منتظ__ر ص_وتِ رس_ايت

برخي_ز ك_ه گفتار خدا در دهن توست

بشتاب كه فرياد علي در سخن توست

*****

افسوس كه از كثرت غم عمر تو شد كم

گردي__د در اي__ام جوان_ي كم__رت خم

روزش همه شب بود و شبش محفلِ فرياد

غم هاي ت_و م__ي ريخت اگ_ر ب_ر سر عالم

آن كس كه تو را كشت ميان در و دي_وار

والله ب__ود قات__لِ پيغمب___ر اك__رم

با كشت__ن فرزن__د ت__و اي مادر سادات

يك ثلث ز س__ادات بني فاطمه شد كم

والله ك__ه ج__ا دارد اگ__ر شيع_ه بميرد

هر ج_ا ك__ه كند ياد از آن ضربه ي محكم

تاري__خ گ__واه اس_ت فلان__ي و فلان__ي

كشتن_د ت_و را اي هم_ه توحي_دِ مجسم

آه_ي ك_ه ت__و بي_ن در و ديوار كشيدي

بر چرخ رس_د شعل_ه اش از سينه ي «ميثم»

قرآن پس در سوخت و كوثر به زمين خورد

در بي_ت خداون_د پيمب_ر ب_ه زمين خورد

*****

7- صحنه ي محشر كبراست، خلايق همه در ...

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك مرثيه

قالب بحر طويل

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت 3

تعداد استفاده 0

متن شعر

صحنه ي محشر كبراست، خلايق همه در محكمه ي عدل خداوند حكيم، و همه در وحشت و اندوه عظيمند، هراسان همه از خشم جحيمند، گريزد پسر از مادر و مادر ز پسر، خلق همه منتظر اجر و صوابند و عقابند و حسابند و كتابند و عتابند و خطابند، نه راهي كه گريزند ز تعقيب گناهي، نه اميدي نه پناهي، همه در محكمه ي عدل الهي، همه جا رفته فرو يكسره در كام سياهي، امم و خيل نبيّين، همه در جوش و خروشند و ستادند و به گوشند كه شايد شنوند از طرف ذات خدا، حكم خدا را

*****

اُممِ گشته پناهنده به نوح و به خليل الله و موسي و مسيح و به سليمان و به داوود، نبيّين همه گويند كه ما راست نگه جانبِ پيغمبر اسلام، محمّد كه بوَد احمد و محمود، به جز او و وصيش علي آن حجت معبود، كسي مظهر لطف و كرم خالق دادار نباشد، همه با چشم گهربار، گريزند سوي احمد مختار، كه اي رحمت تو سايه فكنده به سر خلق گنهكار، مگر لطف تو گردد همه را يار، نگاهي كه رهاني تو از اين دايره ي وحشتِ عظما دل ما را

*****

در آن حال محمّد سخن آغاز كند، دست دعا باز كند، با احد لم يزلي راز دل ابراز كند، از جگر آواز كند، بار خدا فاطمه ام، كو همه دارند به من ديده و من ديده گشودم به سوي عصمت داور،

كه ثنايش شده از جانب تو سوره ي كوثر، كه تو خوانديش ز لطف و كرمت حضرت صديقه ي اطهر، همه اميد رسول است، بتول است، بتول است، و بوَد پاك و مطهر، نفس خلق به سينه شده حبس و همه مبهوت و پريشان، همه با ديده ي گريان، كه ندا مي رسد از خالق منان همگي چشم بپوشيد ز وحشت، نخروشيد كه آيد به سوي عرصه ي محشر، ثمرِ نخلِ دل پاك پيمبر، همه هستِ علي آن هستيِ داور، همه بينيد جلال و شرف و عزت ناموس خدا را

*****

قيامت بوَد آن لحظه كه زهرا به سوي حشر بيايد، به روي خلق ز لطف و كرمش ديده گشايد، نه دل احمد و حيدر كه دل از دوست و دشمن بربايد، به لبش خنده ي عفو و به سرش تاج شفاعت، به كفش برگه ي آزادي و دندان رسول اله و پيشاني بشْكافته ي حيدر و خون جگرِ نورِ دو عينش، حسن و جامه ي خونين حسين ابن عليف دست ابوالفضل علمدار، دو مظلوم دگر محسن ششماهه و قنداقه ي خونين عليْ اصغر و جبريل امينف پيش روي ناقه و پشت سر او حضرت ميكال، دو سوي دگرِ او ملك الموت، سرافيل به تعظيم و به تجليل و به تكبير و به تسبيح و به تهليل، فزون از عددِ اهل قيامت، ملَك آيند و ستايند همه حضرت امّ النّجبا را

*****

پس آنگاه ندا مي رسد از ذات خداوند كه محبوبه ي من، فاطمه امروز بخواه آنچه كه خواهي، ز چنين طرفه ندا فاطمه را اشك، روان گردد و گويد كه الهي، اگر امروز مرا اشك روان است به صورت، تو گواهي كه فقط

عاشق ديدار حسينم، كه رسد باز ندا از طرف ذات خداوند كه يا فاطمه اي دخت پيمبر، بگشا ديده ي خود را به سوي عرصه ي محشر، نگه فاطمه افتد به يكي پيكرِ بي سر كه بود پاره تر از لاله ي پرپر، همه اعضاش جدا گشته ز شمشير و ز خنجر، زده خون يكسره فواره ز رگ هاي گلويش، جگر فاطمه خون گردد و آهي كشد از سينه كه محشر بخروشد، به ستوه آورد از ناله ي خود ارض و سما را

*****

اهل محشر همه با فاطمه فرياد برآرند، چنان اشك ببارند كه در حشر شود باز بپا محشر ديگر، ز خدا باز ندا مي رسد اي فاطمه بار دگر از ذات خداوند تعالي بطلب حاجت خود را و بخواه آنچه كه خواهي، نگه فاطمه بر حنجر صد چاك حسين است و دو دستش به دعا، گريد و گويد به خداي ازلي: بار خدا حاجت من نيست به جز آن كه ببخشي ز كرم خيلِ محبّان من و شوهر مظلوم مرا، باز ندا مي رسد از حضرت معبود كه اي نور دل احمد و محمود، به عزّت و جلالم، به تو آنقدر ببخشم كه تو راضي شوي از من، به خدا مي سزد آن روز خدا خلقت خود را به همان سيليِ سختي كه به ياس رخ زهرا اثرش ماند، ببخشد كه همان لطمه شرر زد جگر اهل ولا را

*****

بگشا ديده و الطاف و عنايات و كرم بين كه همان عصمت داور كه همان روح دو پهلوي پيمبر، كه همان آينه ي احمد و حيدر، چو نهد پاي به محشر، همه بينند چو مرغي كه كند دانه ز خاشاك جدا،

جمع كند جمله محبان خودش را و منادي خداوند ندا مي دهد: اي اهل قيامت! همگي پيش به پشت سر زهرا، همه پويند به گلزار جنان همره صديقه ي اطهر، به جز آنان كه شكستند ميان در و ديوار، ز كين پهلوي او را، نه فقط پهلوي او، سينه ي او، بازوي او را و گروهي كه ستادند و نكردند در آن عرصه ي غم ياري او را و گروهي كه گشودند به آتش در كاشانه ي او را و گروهي كه شكستند درون صدف سينه در آن واقعه دردانه ي او را و هم آنان كه شكستند نمكدان و گرفتند نديده نمكش را و هم آنان كه گرفتند پس از رحلت پيغمبر اكرم فدكش را و هم آنان كه پس از فاطمه كشتند حسين و حسنش را و هر آن كس كه به اولاد علي ظلم كند تا صف محشر، و هم آنان كه گرفتند به جز راه ولايت، ره عصيان و خطا را

*****

8- شهر زيباي مدينه شده آبستن صد ...

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك مرثيه

قالب بحر طويل

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت

تعداد استفاده 0

متن شعر

شهر زيباي مدينه شده آبستن صد فتنه و بيداد، كه تا حشر به گردون رود از حنجره ي اهل ولا ناله و فرياد، كه در ازمنه ي دهر ندارد كسي اين حق كُشي و ظلم و ستم ياد، شرافت ز ميان رفته، قرار از دل و جان رفته، گل آرزوي ملت اسلام به تاراج خزان رفته، محمد كه بود جان گرامي جهان ها ز جهان رفته، مدينه شده خاموش، فضا گشته سيه پوش، عجيب است كه بعد از دو مه و نيم غدير نبوي گشته فراموش، در فتنه شده باز و سقيفه شده آغاز، عدالت ز جفا خانه نشين گشته، بيدادگري سر به در آورده، مولاي دو عالم شده بي ياور و در خانه ي در بسته، گرفته ز الم زانوي غم در بر و بر غربت اسلام كشد از دل پر غصه ي خود آه، كه آتش زده با شعله ي فرياد درون ارض و سما را

****

آب غسل و كفن ختم رسل خشك نگرديده كه قرآن شده پامال، و فراموش شده حرمت پيغمبر و دين و علي و آل، گروهي كه شده بنده ي دجال، ستادند در بيت خداوند تبارك و تعالي، به درون كينه ي مولا، نه حيايي و نه شرمي ز رسول و علي و حضرت زهرا، عوض دسته ي گل شاخه ي هيزم به سر شانه نهادند، در خانه ستادند ز بيداد زبان را به جسارت بگشادند، كه هان

يا علي از چيست كه در خانه نشستي، در از قهر به روي همه بستي، اگر اين لحظه در خانه ي خود را نگشايي، نيايي به سوي مسجد و بيعت ننمايي، همه آتش بفروزيم و در خانه بسوزيم، بسوزيم حسين و حسن و فاطمه ات را، كه از اين شورش و تهديد تن زينب و كلثوم و حسين و حسن و فاطمه لرزيد، كشيدند ز دل ناله كه اي ختم رسل سر به درآور ز دل خاك و ببين غربت ما را

****

در آن حادثه ي شوم، به اذن علي آن رهبر مظلوم، كه مظلومي او تا ابدالدهر بود بر همه معلوم، مه برج حيا فاطمه آمد، پس در گفت كه اي قوم ستمكار، به جرأت شده با ذات خداي احد قادر دادار، پس از رحلت پيغمبرش آماده ي پيكار، چه خواهيد ز آل نبي و شير خدا حيدر كرار، نديديد كه ما در غم پيغمبر اكرم همه هستيم عزادار، دريغا كه همان عهدشكن هاي دو روي همه غدّار، عوض شرم و حيا پاسخشان شد شرر نار، ز بيت الحرم وحي بر آمد شرر و دود سوي گنبد دوار، خدا داند و زهرا كه چه رخ داد ميان در و ديوار، چه با فاطمه از آن لگد و ضربت در شد، به هواداري او محسن ششماهه سپر شد، به خدا زودتر از مادر مظلومه ي خود گشت فدا شير خدا را

****

نفس فاطمه از درد درون قفس سينه افروخته پيچيد، كه مي خواست شود زير و رو از ناله ي او شهر مدينه، كه به هم ريخت نظام فلك از ناله ي يك يا

ابتايش، چه بگويم كه سخن در جگرم لخته ي خون گشته و انگار كه بازوم شكسته است، و يا درد كنم در دل و در سينه و در پهلويم احساس، و يا مانده به رويم اثر سيلي و انگار كه پشت در آن خانه ز شلاق ستم گشته تنم يكسره مجروح، نه آخر مگر از آب و گل فاطمه كردند مرا خلق، نباشم به خدا شيعه اگر حس نكنم آن همه دردي كه فرو ريخت به جان و تن زهرا، به تن پاك و شريفي كه محمد زده گل بوسه چو آيات خدا بر همه اعضاش، به قرآن بود اين درد درون تن ما تا پسرش مهدي موعود بيايد، شرر آتش جان و دل كل، محبان علي را بنشاند، ز عدو دادِ دل مادر مظلومه ي خود را بستاند، بگشاييد به تعجيل ظهورش همه شب دست دعا را

****

به خدايي خداوند در اين صحنه ي ايجاد، علي دوست تر از فاطمه نبود، به پيمبر قسم از فاطمه بايست بگيريم همه درس ولايت، به علي دوستي فاطمه سوگند، بخوانيد به تاريخ و ببينيد كه با پهلوي بشكسته و بازوي ورم كرده و با سقط جنينش ز فشار در و ديوار و كبودي رخ چون گل ياسش، به دفاع علي از جا حركت كرد، سپس يك تنه استاد و ندا داد كه من در دل دشمن تك و تنها به علي ياور و يارم، نگذارم نگذارم كه شود يك سر مو از سر او كم، منم و مهر و ولايش، سر و جانم به فدايش، ز ازل گفتم و گويم كه علي هست من و من

همه اويم، به خدا، يا كه علي را به سوي خانه برم يا كه چو ششماهه ي خود كشته در اين راه شوم، اين من و اين بازو و اين صورت و اين سينه و اين محسن مظلوم، بگيرم جلوي فتنه و بيداد شما را

*****

بعد از اين فاجعه شد دست ستم باز و دگر كشتن اولاد علي تا ابد الدهر شد آغاز، شروعش ز در خانه ي زهراست، سپس كشتن مولا، پس از آن قتل حسن، پس از آن فاجعه ي كرب و بلا، ريختن خون حسين ابن علي بود و جوانان بني هاشم و هفتاد دو سرباز رشيدش، پس از آن كودك شش ماهه ي معصوم شهيدش، چه شهيدان عزيزي كه از اين سلسله تقديم خدا گشت، يكي مالك اشتر، يكي عمار، يكي ميثم تمار، يكي حُجر و رشيد است و سعيد ابن جبير است، هزاران وَ هزاران وَ هزاران تن از اينان، كه بريدند سر از پيكرشان فرقه ي اشرار، به اين جرم كه بودند طرفدار علي حيدر كرار، وَ هنوز از دم شمشير سقيفه به ستم خون محبان علي ريزد و ريزد، مگر آن روز كه مهدي بستاند ز عدو داد تمام شهدا را

*****

9- مهر و مه آيتي از مصحف رخسار تواند

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك مرثيه

قالب قصيده

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت 3

تعداد استفاده 0

متن شعر

مهر و مه آيتي از مصحف رخسار تواند

اختران نقط_ه ي «تطهي_ر» ب_ه ديوار تواند

ت_و ي_م م__وج زن رح_مت نامح_دودي

عف_و احسان و كرم، گوه_ر شهوار تواند

دام_ن پ_اك تو گلخانه ي سرسبز خداست

اي كه سادات دو عالم، گل بي خار تواند!

شجرالاخض_رِ ان__وار خ_دا، قامت توست

عصمت و عفت و ايمان و حيا، بار تواند

ذكره_ا سوخت__ه ي آت_ش پنه__ان درون

اشك ه__ا شيفت__ه ي چش_مِ گهربار تواند

ما كه هستيم كه باشيم گرفتار غمت؟

سين__ه چاك_ان خ_داوند، گرفتار تواند

چار فرخنده ملك، بي_ن ملايك علَمند

در صف حشر، همين چار علمدار تواند

مريم و هاجر و حوا و خديجه، هر چار

چشم بسته ز جنان در پي ديدار تواند

هرچه گل داشت خداوند، به دامان تو ريخت

شاه_دم لال_ه رخ__اني ك_ه ب_ه گلزار تواند

مرتفعْ خانه ي خشت و گلت از ذكر خداست

آدم و ج_ن و م_لك، سائ_ل در ب_ار تواند

طايران_ي ك_ه گشودن_د سح_ر بال عروج

هم_ه پرسوخت__ه ي شم_ع شب ت_ار تواند

همه گل هاي جنان جامه دريدند به تن

ج_ان و دل باخت_ه ي ب_وذر و عم_ار تواند

دشمن_ان دست گشودن_د ب_ه آزار شما

دوست_ان بي خب_ر از حالِ دلِ زار تواند

هم تو بيدار غم و درد و فراقي همه شب

هم غ_م و درد و فراقند كه بي_دار تواند

به تو شد حمله و ديدند و نمودند سكوت

شك ندارم كه همه قاتلِ خونخ_وار تواند

اشكِ پنهان، غم ناگفت_ه، شررهاي فراق

در دلِ

خلوتِ شب، هر سه پرستار تواند

چ_اه اس_رار علي سينه ي بشكسته ي ت_وست

غصه ه_اي ت_و هم_ه مح_رمِ اس_رار تواند

حمل_ه بردن_د به تو اهل مدينه افسوس

دي_دم آنج_ا در و دي_وار، فقط يار تواند

نه فقط «ميثم» دلسوخته گريد ز غمت

فاطمي_ون هم_ه ت_ا حشر، عزادار تواند

10- عجب به عهد رسول خدا وفا كردند

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك مرثيه

قالب غزل

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت

تعداد استفاده 0

متن شعر

عجب به عهد رسول خدا وفا كردند

فزون ز حد توان بر علي جفا كردند

به جاي لاله و گل بار هيزم آوردند

شراره هديه به ناموس كبريا كردند

هزار مرتبه خشم خدا بر آن امت

كه قصد سوختن خانه ي خدا كردند

به جاي مزد رسالت زدند فاطمه را

نه از خدا نه ز پيغمبرش حيا كردند

غلاف تيغ گواهي دهد كه سنگدلان

چگونه فاطمه را از علي جدا كردند

چهار كودك معصوم در دل دشمن

به مادر و پدر از سوز دل دعا كردند

خدا گواست كه از بيم آه فاطمه بود

اگر ز بازوي مولا طناب وا كردند

چه اتفاق عظيمي به پشت در رخ داد

چه شد كه محسن شش ماهه را فدا كردند

علي ولي خدا را كه جان احمد بود

پي رضايت شيطان دون رها كردند

خدا گواست قلم شرم مي كند «ميثم»

از اينكه شرح دهد با علي چه ها كردند

11- اي خدا ثناخوانت، با بيان قرآني

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك مرثيه

قالب تركيب بند

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت 3

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي خدا ثناخوانت، با بيان قرآني

وي تم_ام اوص_افت، وحيِ حيِّ سبحاني

وي سلاله ات تا حش_ر، لاله هاي رضواني

عرش و فرش را بانو، هست و بود را باني

ه__م تجلّ__يِّ اول، ه_م محمّ__د ث__اني

كفو و يار و هم سنگر، با علي عمراني

*****

كيستي تو يا زهرا؟ مادرِ كتاب ا...

قدر و نور و ياسين و كوثرِ كتاب ا...

دخت_ر كت_اب ا...، همسر كتاب ا...

داور كت__اب ا...، ي__اور كت_اب ا...

مظه_ر كت_اب ا...، منظر كتاب ا...

ب__ا بي__ان رحمان__ي ب_ا جمال رباني

*****

ت_و خ__داي پيداي_ي، يا پيمبري زهرا

جان احمد مرسل، دست حيدري زهرا

ي_ازده مسيح_ا را، پ__اك م_ادري زهرا

رك_ن آفرينش را، رك__ن ديگ_ري زهرا

دون خالق__ي ام__ا، خَل_ق برتري زهرا

در ستودنت لال است، همچنان سخنداني

*****

عط_ر جن__ت احم__د: ت__ارْ ت__ارِ گيسويت

مصح___ف ول___ي الله: آي__ه آي__ه ي روي__ت

بحرِ بحرِ رحمت ها: چشمه چشمه از جويت

وص_ف خُل_ق پيغمب_ر: نكته نكته در خويت

روح انبي__ا زائ__ر، لحظ__ه لحظه در كويت

ج__ان اولي__ا ب__ادت دست_ه دسته قرباني

*****

ج_ز ولايتت نبْ_وَد ج_ن و انس را ديني

ج_ز اطاعتت م_ا را نيست رسم و آييني

دوستان خود را چون در صف جزا، بيني

همچو دانه از خاشاك دانه دانه برچيني

يكص__دا ص__دا آرن_د: فاطم_ه اغيثيني

م_ي سزد ت_و را آن روزِ اقت_دارِ سلطان__ي

*****

ه_م تماميِ خلق_ت، ه_م خداست زهرايي

مصطف__است زهراي_ي، مرتض_است زهرايي

ابت__داست زه__رايي، انته__است زه__رايي

روز حشر مي پرسند: كي؟كجاست زهرايي؟

اي خدا تو شاهد باش، دين ماست زهرايي

منتهي به سوي

توست اين طريق نوراني

*****

قنبر تو هر گامش، مكتبي است از ايمان

فضه ي تو ه_ر حرفش آيه اي است از قرآن

شيعه ي تو هر فردش لاله اي ست از رضوان

بي تو انبيا لغزن_د، در صراط و در ميزان

آب و خاك مهر تو، خلق عالمت مهمان

بلكه وسعت امكان بر تو بزم مهماني

*****

فلك عصمت و ايم_ان، چ_ون تو لنگري دارد

حسن غي_ب در پ_رده، چون تو مظهري دارد

صاحب كت_اب وح_ي، چ_ون تو كوثري دارد

جان مصطفي- حيدر- چون تو همسري دارد

ي__اورِ هم__ه عال__م، چ__ون ت_و ياوري دارد

كرده اي به بذل جان، از علي نگهباني

*****

اي ز چشم ما جاري اشك چشم گريانت

س__رِّ غ__ربتت پي___دا از م__زار پنهانت

كوه غصه، ب__ار غم، خون دل به دامانت

كرده آتش غم آب، همچو شمع سوزانت

باره_ا پيمب_ر گفت: جان من به قربانت

از چه بعد او گشتي پشت در تو قرباني؟

*****

درد بازويت سنگين، زخم سينه ات كاري

ناله ات نهان در دل، اشك ديده ات جاري

بين دشمن_ان كردي، از امام خود ياري

داد از آنهم_ه بيداد، آه از اين ستمكاري

قت_ل م_ادر دي_ن و ادع__ايِ دينداري؟!

ش__رم م_ي كند كاف_ر از چنين مسلماني

*****

ام_ت از نمك_دانت سال ه_ا نمك خوردند

در ع__وض حق_وقت را از رهِ جف__ا بردند

ب__ود ب__ر جگ__ر داغت، باز قلبت آزردند

جاي دسته گل بر دوش، بار هيزم آوردند

گوييا به دل هاشان غي_رت و شرف مردند

يا كه مُرد در آنان، خلق و خوي انساني

*****

آتش_ي است از داغ_ت، در دل بني آدم

آتشي كه تا محشر، شعله اش نگردد كم

ص_ورت خداون_د و، دست ديو نامح_رم

ماند جاي آن سيل_ي،

بر رخ نبي در دم

واي بر چنين امت در صف جزا «ميثم»

داغ ننگش_ان مان_د ت_ا اب_د ب_ه پيشاني

*****

12- اي ز تو پيغامبران را شرف

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك مرثيه

قالب مثنوي

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي ز تو پيغامبران را شرف

لؤلؤ و مرجان خدا را صدف

راضيه و مرضيه و عالمه

سيدة النساء يا فاطمه

آينة سيرت ختم رسل

دانش كل عصمت كل عقل كل

دختر دين مادر دين كيست تو

نور سماوات و زمين كيست تو

مام دو عيساي مسيح آفرين

بر دو مسيحت ز مسيح آفرين

وصف تو و مدح تو خيرالكلام

مادر سادات عليك السلام

مادر روحاني روح الامين

ذريه ات ستارگان زمين

روح علي جان محمد تويي

سورة فرقان محمد تويي

دست خدا دست به دامان توست

مادري ختم رسل شان تو است

بوسه گه ختم رسل دست تو

نفس محمد شده پابست تو

آية تطهير گل دامنت

هست خدا پيشتر از بودنت

عمر تو اي مادر ما كم نبود

نور تو بود و همه عالم نبود

دخت نبي مادر آدم سلام

سيدة النساء عالم سلام

در يم غم ها به علي نوح كيست

بين دو پهلوي نبي روح كيست

روح عبادات سلام عليك

مادر سادات سلام عليك

مصحف مهر تو كتاب همه

درس حجاب تو حجاب همه

جنت موعود پيمبر تويي

آرزوي احمد و حيدر تويي

حسن تو نقش قلم ابتداست

سينة پاك تو بهشت خداست

پيك خدا فخر كند بر همه

اين كه منم هم سخن فاطمه

جان نبي در بدني فاطمه

محور هر پنج تني فاطمه

كعبه دهد تكيه به ديوار تو

چشم علي تشنه به ديدار تو

صورت تو سيرت پيغمبر است

صحبت تو حرف دل حيدر است

مصحف ناخواندة حق صدر تو است

ليله قدري كه نهان قدر تو است

اي همه دم ذكر خدا بر لبت

روح علي محو نماز شبت

كعبة دل هاست سرايت هنوز

پشت سر ماست دعايت هنوز

كشور ايران حرم پاك تو است

هر وجبش قبضه اي از خاك تو است

اي كرمت شامل حال همه

مادر سادات بني فاطمه

نعمت هستي نمك فاطمه است

ملك الهي فدك فاطمه است

اي كه به خاك تو فدك گم شده

بين سپاه تو ملك گم شده

ياس كبود از اثر خارها

حيف كه كشتند تو را بارها

وصف تو اينگونه به ما رسيده

ايتها الصديقة الشهيده

اجر رسالت شرر نار شد

يار تو تنها در و ديوار شد

ديو كجا غرفة حورا كجا

شعله كجا صورت زهرا كجا

سرو علي گرچه قدت خم شده

پشت ولايت ز تو محكم شده

مادر يازده ولي كيست تو

فدايي راه علي كيست تو

آتش بيت تو دل عالم است

شعله اي از آن نفس ميثم است

13- اي شنيده ز دمت ختم رسل بوي خدا

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك مرثيه

قالب تركيب بند

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت 3

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي شنيده ز دمت ختم رسل بوي خدا

ديده در ماه رخت چشم علي روي خدا

چشمِ چشمِ حق_ي و ب_ازوي بازوي خدا

منطقت وحي و زبان تو سخن گوي خدا

سين_ه ات مخ_زن اس_رارِ ه_والهوي خدا

خ_لقتت آين_ه ي خُل_ق خ__دا، خوي خدا

سوَرِ، كوث_ر و ياسين محمّد، رويت

ليله ي القدر خدا، سايه اي از گيسويت

****

مصطف_ي شيفت_ه ي وجهه ي رباني تو

نوره_ا هاله اي از طلعت نوراني تو

ملك و جن و بش_ر گرم ثناخواني تو

آسمان گوشه اي از سفره ي مهماني تو

روح جبري_ل امين مرغ گلستاني تو

وحي پرواز كن_د وقت سخن راني تو

نگ_ه ناف_ذ چشم تو مسيحاي علي است

راز هر موي تو يك ليله ي احياي علي است

*****

خال_ق عزّوج_لّ م__دح ت__و را مي گويد

پ__در از ب_اغ جن_ان عطر تو را مي بويد

كوثر از اشك سحرگاه ت_و رخ مي شويد

عصمت از چار طرف راه ت_و را مي پويد

خلد، خ_اك در سلم_ان ت_و را مي بويد

از قدم ه__اي كني_ز ت__و ملك مي رويد

ب_ال جبري_ل امي_ن فرش ره زائر توست

دو جهان گمشده در تربت بي حائر توست

*****

دفت_ر م_دح ت_و ق_رآن رسول الله است

مه_ر ت__و پاي_ه ي ايم_ان رسول الله است

دامنت ب_اغ دو ريح_ان رسول الله است

سينه ي پ_اك ت_و رضوان رسول الله است

ص_ورتت س_وره ي فرق_ان رسول الله است

جان تو جان علي، جان رسول الله است

برت_ر از دان_ش و ادارك و ثن_اي همه اي

تو

همان فاطمه اي فاطمه اي فاطمه اي

*****

طاي_ر قل_ه ي ع_رشي و زمي__ن منزل توست

عق_ل ك_ل زائر كاشانه ي خشت و گل توست

ناقه ات رف_رف و آغ_وش خدا محمل توست

وسعت باغ جنان گوشه اي از محفل توست

تو در آغوش خداي_ي و خدا در دل توست

ت_ا اب_د ذريّ_ه ي خت_م رس_ل، حاصل توست

كوث_ر رحمت_ي و ساقي تو دست علي است

بودِ تو، بود علي، هستيِ تو هست علي است

*****

پدران_م هم__ه خ__اك ق__دم دو پسرت

پسران_م هم__ه ت_ا روزِ ج_زا خاك درت

پدرت گفت: به قربان تو دخت_ر، پدرت!

م_ادرت عصم_تِ ذاتِ اح__دِ دادگ_رت

دخترت زينب كبراست- حسينِ دگرت

تو: صدف، نسلِ علي تا صف محشر: گهرت

نور و فرقاني و طاهايي و ياسين علي

مهر تو دين علي، مشي تو آئين علي

*****

جز تو يا فاطمه بر ختم رسل كوثر كيست؟

بضع__ه و م_ام دو ريح_انه ي پيغمبر كيست؟

دخت_ري را كه پدر گفته به او مادر، كيست؟

با علي همدم و هم پايه و هم سنگر كيست؟

حام_ي دست خ_دا، دخت پدرپرور كيست؟

بين دشمن تك و تنها سپر حيدر، كيست؟

تو سراپا علي استي و علي زهرايي است

ن_ه علي، بلكه خداي ازلي زهرايي است

*****

نوح ت_وحي_د در ام_واج خطر كيست؟ تويي

روح مابي__ن دو پهلوي پ__در كيست؟ تويي

اُمِّ دي__ن، اُمِّ كت_اب، اُمِّ بش__ر كيست؟ تويي

مطلع الفجرِ دو شمس و دو قمر كيست؟ تويي

بهتري_ن ي_ار عل_ي در پس در، كيست؟ تويي

به عل_ي بازو و شمشي_ر و سپر كيست؟ تويي

بهت_رين ي_ار عل_ي يار علي يار علي

تا صف حشر به هر عصر، طرفدار علي

*****

ه_ر ك__ه از قب_ر نه_ان ت_و

نشاني مي خواست

گفتمش در دل تو، در دل من، در دل ماست

بس ك_ه پيداست، به چشم دگران ناپيداست

نه مدين__ه، هم_ه جا ترب__تِ پ__اكِ زهراست

فاش گويم: ح_رمِ فاطم_ه، آغ__وش خداست

حال مي پرسم: آنجا كه خدا نيست، كجاست؟

چ__ارْ ديوارِ بهشت دل ما حائر توست

تو همان وجه خدايي و خدا زائر توست

*****

تو كجا؟ اين همه رنج و غم و آزار كجا؟

ت_و كج_ا؟ نال_ه بين در و ديوار كجا؟

بضع_ه ي احمد و دود و ش__رر نار كجا؟

روي ح_ور و ستمِ دي_وِ ستمكار كجا؟

مخزن سرِّ حق و صدْمه ي مسمار كجا؟

گل بي خار؟ كجا نيشِ سرِ خار كجا؟

از در سوخت__ه ي خانه تو معلوم است

به خدايي خداوند، علي مظلوم است

*****

ش_ده نزدي_ك ب_ه آتش بكش_م دنيا را

گويي__ا مي نگ_رم اي__ن ست_مِ عظما را

ك_ه فلاني ب_ه فلان گف_ت: بزَن زهرا را

آن كه سوزان_د ب_ه آتش، حرمِ طاها را

كشت ب_ا كشت_ن نام_وس خدا، مولا را

زد چو بر باب ولايت به جسارت، پا را

لگدي زد به در و سوخت روان همه را

كشت ي_ك سوم سادات بني فاطمه را

*****

ن_ه فق_ط دس_ت ع_دو بيت ت_و را آتش زد

دست شيطان به همه هست خدا آتش زد

ب__ه دل سوخت_ه اه_ل ولا آتش زد

به خدا بر حرمِ ك_رب و بلا آتش زد

تا صفِ حشر به قلب شهدا آتش زد

بال جبريل امين را ز جف_ا آتش زد

زين شرر تا صف محشر دل عالم سوزد

پاي اين آتش دل، سينه ي «ميثم» سوزد

*****

14- جمال غيب خداوند، مظهرش زهراست

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك مرثيه

قالب

قصيده

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع بهار امامت 2

تعداد استفاده 0

متن شعر

جمال غيب خداوند، مظهرش زهراست

رسول، روح و روان مطهرش زهراست

پيمب_ري ك_ه به قرآن خويش مي نازد

يقين كنيد كه قرآن ديگرش زهراست

نب_ي تمام_ي ت_وحيد را در او دي_ده

علي جمال خداوندْمنظرش زهراست

درود باد به مردي كه خاكِ فضه اوست

سلام باد بر آن زن كه رهبرش زهراست

به ه_ر فلك كه گذر كرد خواجه لولاك

به چشم فاطمه بين ديد، محورش زهراست

عل_ي ك_ه كف_و ن_دارد چو ذات اقدس حق

از آن كشد به فلك سر كه همسرش زهراست

حسين گف_ت: ب_ه ن_زد ستمگ_ران هرگز

ذليل نيست عزيزي كه مادرش زهراست

چگونه خصم به روي علي كشد شمشير؟

كه جان به كف همه جا در برابرش زهراست

ب_ه آي_ه آيه ي ق__رآن قس__م ك_ه اين قرآن

زبان و روح و نگهبان و داورش زهراست

حرام_زاده! مك__ن شيع_ه را چني_ن تهديد

كه هر كه شيعه بوَد يار و ياورش زهراست

چگون_ه دي_ن رس_ول خ_دا رود از دست

مگ_ر ن_ه دخت_ر اس_لام پرورش زهراست

كجا ز نامه و مي_زان و محشرش باك است

كسي كه نامه و ميزان و محشرش زهراست

نب_ي ك_ه ع_اشق روي ب_لال اوست بهشت

بهش_ت ق_رب خداون_دِ اكب_رش زهراست

علي كه بازو شمشير و شير يزدان است

مگو سپاه ندارد كه لشگ_رش زهراست

به دشمني كه كند قصد حمل_ه بر اسلام

خبر دهيد كه اسلام، سنگرش زه_راست

خوش آن بهشت كه با بوي او معطر شد

خوش آن فرشته كه ذكر مكررش زهراست

سف_ر كنيد ب_ه ياسين كه شهر فاطمه است

نظر كنيد ب_ه ق_رآن كه كوثرش زهراست

مق_ام و ع_زت و ق_در و جلال را نگريد

كه بوسه گاهِ نبي دست دخترش زهراست

نب_ي حديق_ه ن_ور و چ_راغ، فاطم_ه اش

علي سپهر كمال است و اخترش زهراست

علي كه حيدر حق بود و حي_در احمد

اگر چه بي كس و تنهاست، حيدرش زهراست

گل_ي ك_ه سيلي گلچين به او اصابت كرد

گلي كه دست ستم كرد پرپرش زه_راست

زن_ي ك_ه به_ر دف_اع عل_ي چه__ل نام_رد

به پيش چشم علي ريخت بر سرش زهراست

كس_ي ك_ه گش_ت ب_ه دور عل_ي چ_و پروانه

چو شمع آب شد از غصه پيكرش زهراست

اگ_ر چ__ه غ__صب ش_ده منبر علي «ميثم»

خطابه خوان و سخنگوي منبرش زهراست

15- دو تا خورشيد دو تا ماهند....

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع از حرم تا حرم 9

تعداد استفاده 0

متن شعر

دو تا خورشيد دو تا ماهند، دو تا چشمه دو تا دريا

يكي ساقي يكي كوثر، يكي حيدر يكي زهرا

دو تا آسمون، كهكشون، اما بي قرينه

هر دو تا جوون، مهربون، تو شهر مدينه

علي مي ميره براي زهرا=قبله ي زهرا علي اعلي

*****

دو تا نور ناب نابند، هر دو تا شون آفتابند

دو تا مظهر زلالي، دو تا سر چشمه ي آبند

دو تا قبله توي قلبا، دو تا كعبه توي دنيا

يكيشون باباي آدم، يكيشون مادر حوا

*****

هر دو تا نور تجلي، اهالي عرش اعلي

روي خاك قدم گذاشتند، واسه خاطر دل ما

اما آدماي سنگي، مردم شهر دو رنگي

بهشون حمله آوردند، با هزار نامرد جنگي

*****

بسكه كينه بي امونه، دلاشون و مي سوزونه

يكي آورده طناب و، يكي همراش تازيونه

يكي با دستاي بسته، يكي با دست شكسته

يكي بين غم گرفتار، يكي بين خون نشسته

*****

يكي مير مؤمنينه، يكي دختر امينه

يكيشون انگشت نما و ، يكيشون نقش زمينه

يكيشون كه رو گرفته است، كشتي پهلو گرفته است

اون يكي مثل جنيني، به بغل زانو گرفته است

*****

16- آيد ز كرامت زهرا به قيامت

مشخصات

مناسبت مدح

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

آيد ز كرامت زهرا به قيامت

با دست ابوالفضل به شفاعت

پر زد طرف كرببلا اين دل شيدا

در فاطميه از كرم حضرت زهرا

يا فاطمه يا فاطمه يا ام ابيها(2)

*****

ما مرد بلائيم در خط ولائيم

ما حافظ خون شهدائيم

هر سنگر و هر جبهه دلم سمت خدا رفت

با حضرت زهرا سر خاك شهدا رفت

يا فاطمه يا فاطمه يا ام ابيها(2)

*****

17- دل عاشق كه بي دلبر نمي شه

مشخصات

مناسبت مدح

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع از حرم تا حرم 9

تعداد استفاده 0

متن شعر

دل عاشق كه بي دلبر نمي شه

آسمون بي مه و اختر نمي شه

بري از هر كي بپرسي مي گه

واسه من هيچ كسي مادر نمي شه

بي تو رو به غروب مي شم=بدتر از سنگ و چوب مي شم

ميدونم من بدم اما=با دعاي تو خوب مي شم

شاخه گل ياس كبود: مادر مادر

مليكه ي ملك وجود: مادر مادر

عشقت دل از دلم ربود: مادر مادر

مادر مادر مادر مادر

*****

به زير سايه ي لطفت شكفتم

ميون خيمه ي تو پا گرفتم

خدا مي دونه وقتي بر مشامم

عطر ياس مي رسه يادت مي افتم

دل من با تو آرومه=بي بي ذكرت هياهومه

وقتي دلتنگ تو مي شم=ميرم پابوس معصومه

شاخه گل ياس كبود: مادر مادر

مليكه ي ملك وجود: مادر مادر

عشقت دل از دلم ربود: مادر مادر

مادر مادر مادر مادر

*****

18- ياس علي قد كشيده، مي خونه با قد خميده

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع از حرم تا حرم 9

تعداد استفاده 0

متن شعر

ياس علي قد كشيده، مي خونه با قد خميده

بيا كنارم اي علي جان، كه موقع سفر رسيده

چي مي شه يه روز بياد بريم كنار تربتش

بخونيم دم بگيريم سينه زنان به غربتش

همگي شور بگيريم ياد حسين و حسنش

بخونيم به ياد اون لحظه ايكه مي زدنش

كوچه مهموني شده=فاطمه خوني شده

در وسط كوچه تو را مي زدند مادرم

كاش به جاي تو مرا مي زدند مادرم

خداحافظ علي (2)

*****

ياس علي قد كشيده، مي خونه با قد خميده

بيا كنارم اي علي جان، كه موقع سفر رسيده

ميره آسمون چرا آتيش ز قلب يك خونه

مي زدند يه عده اي مادري رو تازيونه

زير دست و پا مياد يه ناله اي غريبونه

با چشاي گريون و غرقه به خونش مي خونه

ميون گلخونمون=كشته شد محسنمون

كشته شد محسن و آنانكه تماشا كردند

سند تير به اصغر زدن امضا كردند

خداحافظ علي (2)

*****

ياس علي قد كشيده، مي خونه با قد خميده

بيا كنارم اي علي جان، كه موقع سفر رسيده

سبب خلقت دنيا به روي خاكا نشسته

دست و بازوي گل علي ز كينه ها شكسته

زدن آتيش به دَرِ خونه ي فاطمه چرا

دست بسته مي برند كجا علي مرتضي

مي بينه امام حسن=مادرش رو مي زنن

درد و بلاي مادرم قلبمو از جا مي كنه

هر كي با هر چي دستشه مادر ما رو مي زنه

خداحافظ علي (2)

*****

19- آن زمانى كه خدا خلقت دنيا مى كرد

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك ولادتي

قالب قصيده

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

آن زمانى كه خدا خلقت دنيا مى كرد

فاطمه بود در آنجا و تماشا مى كرد

با وجوديكه نبى بود و على بود و خداى

خلقت كوى و مكان، خاطر زهرا مى كرد

ماجراى فدك و غصب خلافت آن روز

حق رقم كرد و بخون فاطمه امضا مى كرد

توبه آدم اگر گشت قبول، از او بود

چون تقاضاى ورا ذات حق اجرا مى كرد

كشتى از ورطه طوفان برهانيد كه نوح

نام او ورد زبان در دل دريا مى كرد

به خليل آتش اگر گشت گلستان آتش

شرم از روى گل عصمت كبرا مى كرد

بهر موسى بخدا گشت شكافنده ي نيل

آنكه با منطق خود معجز عيسى مى كرد

دخترى را كه پدر، ام ابيها ناميد

زير لب شكوه ز بى رحمى دنيا مى كرد

من ندانم چه بسر آمدش از ظلم عدو

كز خدا گاه دعا مرگ تمنا مى كرد

از فشار در و ديوار ندانم چه كشيد

رازها سينه اش از پرده هويدا مى كرد

پهلويش را بشكستند بناحق كه چرا

در بر ظلم طرفدارى مولا مى كرد

داغ محسن جگرش سوخت كه از ماتم او

ناله از سوز جگر لاله ي صحرا مى كرد

من ندانم كه چه رخ داد در آن كوچه كه او

رخ نهان از على عالى اعلى مى كرد

از غم فاطمه افتاده گره دركارش

آنكه صدها گره از مشكل ما وا مى كرد

20- مادرم سايه ي سرم، مادرم روح پيكرم

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع از حرم تا حرم 9

تعداد استفاده 0

متن شعر

مادرم سايه ي سرم، مادرم روح پيكرم

دل و دلدار و دلبرم، مادرم يار و ياورم

مادرم اي بال و پرم، مادرم بي تو پرپرم

چرا با اين همه كرم، شدي بي بي بي حرم

تموم قلبم خورده به نامت: مادر مادر

هر جا كه باشم ميدم سلامت: مادر مادر

مادر ما، همدم اشك و ماتمه

مادر ما، مادر كلّ عالمه

*****

مادرم اي آب و گلم، مادرم شمع محفلم

مادرم اسمتو زدم، به روي سر دَرِ دلم

مادرم شمس محشري، مادرم نجم و قمري

مادرم از همه سري، مادرم عشق حيدري

وقتي ابوالفضل علم مي گيره: مادر مادر

با ذكر يا زهرا دم مي گيره: مادر مادر

مادر ما، همدم اشك و ماتمه

مادر ما، مادر كلّ عالمه

*****

مادرم در قلب مني، گل ياس و ياسمني

مادرم زائرت مي شم، وسط هر سينه زني

مادرم امّ الحسنه، مادرم عشق عالمين

منو تا جنت مي بره، تا ميگم ذكر يا حسين

به هر نفس غرق شور وشينم: مادر مادر

به اذن تو خادم الحسينم: مادر مادر

مادر ما، همدم اشك و ماتمه

مادر ما، مادر كلّ عالمه

*****

21- آيينه ي رسول خدا روي فاطمه

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك مرثيه

قالب غزل

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت 3

تعداد استفاده 0

متن شعر

آيينه ي رسول خدا روي فاطمه

جان وجود، بسته به يك موي فاطمه

با آنك__ه نيست از ح_رم مخفي اش نشان

شهر مدينه گم شده در كوي فاطمه

ب_وي ب_هشت اگ_ر چ_ه محمّد از او شنيد

بالله قس_م بهشت ده_د ب_وي فاطمه

ختم رسل گرفت به پهلو دو دست خويش

از آن لگد كه خورد به پهلوي فاطمه

طوبي دميد و سدره فتاد و شجر شكست

وقت_ي خمي_د قام_ت دلجوي فاطمه

چ_ون ب_اب وح_ي سوخت پر و بال جبرييل

نزديك شد چو شعله به گيسوي فاطمه

انگ__ار رف_ت طاق_ت دس__ت خ_دا ز دست

زآن ضربتي كه خورد به بازوي فاطمه

آي_ات ن__ور و پ__رده ي ظلم_ت؟! خداي من!

دس_ت پلي__د دي__و كج_ا روي فاطمه

از يك طرف خجل شده از فاطمه، علي

از يك طرف نگاه حسن، سوي فاطمه

«ميث_م» اگ_ر چ_ه فاطمه رازش نگفته ماند

محسن هميشه هست سخن گوي فاطمه

22- محمد آسمان وحي و زهرا مهر رخشانش

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك مرثيه

قالب قصيده

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت 2

تعداد استفاده 0

متن شعر

محمد آسمان وحي و زهرا مهر رخشانش

امامان ماه و ساداتند اخترهاي تابانش

وجودش جان جان عالم است و باز مي گويد

كه زهرا هست جانان من و جانم به قربانش

ندانم كيست اين بانو ولي آنقدر مي دانم

كه فردا دست هر پيغمبري باشد به دامانش

فلك بيت الولاي فاطمه ، خيل ملك خادم

زمين مهرية او، كلّ جنّ و انس مهمانش

اميرالمؤمنين شير خدا، او دست و شمشيرش

محمد خاتم پيغمبران اين است قرآنش

گل لبخند او چون بشكفد بر گلشن حُسنش

دل احمد صدف گردد به شوق دُرّ دندانش

شگفتا باز رخ پوشد ز چشم كور، بانويي

كه چشم نور بينا مي شود از نور ايمانش

شهادت، عشق بازي مي كند با عزم مقدادش

مسلماني، جبين سايد به خاك پاي سلمانش

هم از انسان بود برتر هم از حوريه بالاتر

كه هم ماتش بود حوريه هم محو است انسانش

گهي خوانند در قدر و شرافت كوثر و قدرش

گهي گويند در تفسير قرآن نور و فرقانش

چو در بيت ولايت از كمالش پرده بالا زد

علي با آن جلال و مرتبت گرديد حيرانش

به ذات خالق يكتا، قسم زهراست مخلوقي

كه در خلقت نه آغازش بود پيدا، نه پايانش

اگرموسي رود در طور، دست اوست همراهش

اگر عيسي شود بيمار، مهر اوست درمانش

گره خوردند با هم چون نگاه احمد و حيدر

شب و بيداري و ذكر و نماز و چشم

گريانش

سلام الله بر مردي كه اين بانوست، بانويش

درود خلق برآن زن كه اين زهراست ميزانش

به محشر مي شود معلوم قدر و عزت زهرا

كه محشر روز وانفسا بود در تحت فرمانش

اگر نازي كند، جنت بيفتد در دل دوزخ

وگر چشم افكند، دوزخ شود رشك گلستانش

اميرالمؤمنين روحي فداها گفته در وصفش

بزرگ انبيا امّ ابيها خوانده در شانش

نبي را روح مابين دو پهلو باشد، اين دختر

سلام الله بر جسمش، سلام الله بر جانش

به جوش آيد بحار رحمت از يك قطرة اشكش

به وجد آيد رسول الله از لب هاي خندانش

نمي گويم خدا باشد، ولي آنقدر مي گويم

كه چون لطف خدا حدّي ندارد بحر احسانش

هزاران ديدة فردوس، جاي پاي زوّارش

هزاران حور و غلمان، خادم خدّام ايوانش

به باغ خلد روح تازه مي بخشد ملائك را

اگر روح الامين با خود برد برگي ز ريحانش

سلام انبيا تا روز محشر بر حسين او

كه مريم قابله، جبريل شد گهواره جنبانش

زبان قاصر، قلم عاجز، خدايا كيست اين بانو؟

كه پيشاني نهد، مردانگي بر خاك ميدانش

مكرّر بوسه زد پيغمبري بر دست و بازويش

كه مي خواندند خيل انبيا، بر خويش سلطانش

چنان بر او ستم كردند بعد از مصطفي امت

كه دنيا با تمام وسعتش، گرديد زندانش

چنان شهر مدينه تنگ شد بر دخت پيغمبر

كه جاي گريه تنها گشت صحرا و بيابانش

گهي مي سوخت چون شمعي كنار تربت حمزه

گهي گل شد ز اشك ديده، خاك بيت الاحزانش

خدا داند، خدا داند كه از شب تيره تر مي شد

اگر بر روز روشن

ريختي رنج فراوانش

بهشت وحي و سيلي و رخ انسية الحورا

نمي دانم كه امت روز محشر چيست برهانش

هماي بوستان وحي را كشتند در خانه

خدا داند كه همچون جوجه لرزيدند طفلانش

بيابان بود و زهرا بود وغربت بود و خون دل

غبار چهره مي شد شستشو با اشك هجرانش

شرار ناله زهراست ، سوز سينه «ميثم»

سزد در شعله هاي دل بسوزد كل ديوانش

23- آن فرقه اي كه تيشه به نخل فدك زدند

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

آن فرقه اي كه تيشه به نخل فدك زدند

بر قلب پاك ختم رسولان نمك ردند

مهدي بيا ز قاتل مادر سؤال كن

زهرا چه كرده بود كه او را كتك زدند

24- من پسر خون خدا مهديم

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك مرثيه

قالب مثنوي

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت 2

تعداد استفاده 0

متن شعر

من پسر خون خدا مهديم

طالب خون شهدا مهديم

مادر من مادر خون خداست

مادر من ائمه را مقتداست

مادر من امّ ابيها بود

مادر من حضرت زهرا بود

مادر من بهشت احمد بود

روح دو پهلوي محمد بود

مادر من سيدة الانبياست

دائرة المعارف كبرياست

مادر من اسوه صبر و رضاست

آينه پيمبر و مرتضاست

عصمت حق، همسر حبل المتين

امّ نبي، امّ كتاب، امّ دين

مادر من روح نماز شب است

حاصلي از تربيتش زينب است

مادر من حسين مي پرورد

دامن پاك او حسن آورد

مادر من دست يدالله بود

دست مگو هستِ يدالله بود

مادر من بود و نبود علي ست

مادر من ياس كبود علي ست

مادر من فدايي حيدر است

شاهد او ناله پشت در است

مادر من كيست اميد علي ست

مادر اولين شهيد علي ست

مادر من چو مرغ بي بال شد

مثل كتاب وحي، پامال شد

حيف از آن نخل كه بي برگ شد

اول زندگي جوانمرگ شد

حيف كه ناموس خدا را زدند

مادر مظلومه ما را زدند

حيف از آن سينه كه در خون نشست

حيف از آن دست كه دشمن شكست

25- اي به هر ديده اشك ديده ي تو

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك مرثيه

قالب غزل

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت 3

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي به هر ديده اشك ديده ي تو

دل پ__ر از درد ناشني__ده ي ت__و

ب__ر س__ر سرفرازه_ا ت__ا حشر

ساي__ه ي ق__امت خمي__ده ي ت__و

نخل ه__اي مدين__ه را دي__دم

داده خرم_ا ز اش_ك دي_ده ي تو

هم فلك، خم به زير بار غمت

هم اف_ق، پيره__ن دري_ده ي تو

تا قي__امت مدين__ه را ل_رزاند

نال__ه ي از جگ__ر كشي__ده ي ت_و

مانده داغش به سين_ه ي شيع_ه

گ_لِ ب__ا تازيان__ه چي__ده ي تو

بي تو گشته نفس به قلب علي

مث_ل ج_انِ ب_ه ل_ب رسي_ده ي تو

حي_ف در چ_ار سالگي خم شد

ق__امت دخت__رِ رشي___ده ي ت__و

جاي مسمار ماند همچ_و مدال

ب__ر روي ق__لب داغدي__ده ي ت_و

ه__ر ن__فس نال__ه ي دلِ «ميثم»

شعل__ه اي دارد از قصي__ده ي ت_و

26- اي مصحف رخسار تو قرآن محمد

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك مرثيه

قالب قصيده

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت 2

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي مصحف رخسار تو قرآن محمد

سر تا قدمت روضه ي رضوان محمد

هم مادر توحيدي و هم دخت نبوت

هم كفو علي هستي و هم جان محمد

سوگند به گل هاي گلستان ولايت

مانند تو گل نيست به بستان محمد

عطر نفست بوي خداوند تعالي

دُرّ سخنت لؤلؤ و مرجان محمد

حُسن تو كتابُ الله و اوصاف تو توحيد

رفتار تو دين، مهر تو ايمان محمد

مهر تو بهشت است، بهشت است، بهشت است

روحي بفداك اي همه ريحان محمد

اي عرش نشيني كه همان چادر خاكيت

شد بافته از رشته دامان محمد

فرمود كه اي جان محمد به فدايت

اي جان جهان باد به قربان محمد

كي مثل تو؟ اي ملك خدا سفره بذلت!

در قلب محمد شده مهمان محمد

خورشيد جمال تو كه در پرده نور است

آورده برون سر ز گريبان محمد

اي بر سر عصمت ز ازل چادر خاكيت

اي بوده مسلمان تو، سلمان محمد

شك نيست كه با دست خدايي به صف حشر

گيري همه را دست به عنوان محمد

حور و ملك و جنّ و بشر روز قيامت

گردند به دور تو به فرمان محمد

بي شبهه كند ميوه مهر تو تناول

هر كس كه نشيند به سر خوان محم

تو جان علي جان علي بودي و هستي

با آنكه علي بود علي جان محمد

دنياست به زيبايي و گستردگي خويش

بي روي دل آراي تو زندان محمد

از اول خلقت به ادب نام تو بردن

پيمان خدا بوده و پيمان محمد

خورشيد زند بوسه به خاك قدم تو

اي ماه رخت شمع شبستان محمد

در شأن تو نازل شده از سوي خداوند

هر آيه كه نازل شده در شأن محمد

از امر خداوند ثناخوان تو گرديد

با آنكه خدا بود ثناخوان محمد

بالله قسم آن شعله كه از بيت تو سرزد

افكند شرر بر دل سوزان محمد

كي گفت به صحرا روي و اشك بريزي؟

اي ديده ي تو، ديده ي گريان محمد

يارب كه گمان داشت كه در خانه توحيد

پامال شود اين همه قرآن محمد؟

سيلي زدن و سوختن و سينه شكستن

اين بود همه پاسخ احسان محمد

«ميثم» چه توان گفت كه در مدحت زهرا

مدّاح بود، خالق منّان محمد

27- از كوثر و زمزم دهن خويش بشويم

مشخصات

مناسبت مدح

سبك مرثيه

قالب قصيده

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت

تعداد استفاده 0

متن شعر

از كوثر و زمزم دهن خويش بشويم

تا با مدد فاطمه در فاطمه گويم

درمانده ام از گفتن شرمنده از اويم

گردد عرق شرم روان از سر و رويم

اين نكته عيان است، عيان است عيان است

مداحي ناموس خدا فوق بيان است

او گوهر نايافته ي بحر عقول است

او ؟؟ نشناخته ي شخص رسول است

او نورالهي به صعود و به نزول است

والله بتول است بتول است بتول است

28- كيستي تو صدف گوهر مكنون خدايي

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك مرثيه

قالب تركيب بند

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت 2

تعداد استفاده 0

متن شعر

كيستي تو صدف گوهر مكنون خدايي

دختر احمدي و مادر مصباح هدايي

نه همين امّ ابيهايي و ناموس الهي

همسر حيدري و مادر كل شهدايي

بشري و همه جا كار خدايي ز تو ديدم

چه بگويم؟ كمكم كن كه نگويم تو خدايي

به سخن ريخته از درج دهان گوهر وحيت

به نگه زنگ ز آيينة دل ها بزدايي

در تماشاي رخت حُسن خدا ديد محمد

دست تو دست خدا بود كه بوسيد محمد

*****

لاله ي گلبن وحي استي و دل، باغ و بهارت

گشته در ارض و سما، هر ملكي مرغ هَزارت

شده گم در حرم گمشده ات شهر مدينه

نه مدينه، كه همه عالم هستي ست مزارت

عرش و فرشند و سماوات همه سفره احسان

خلق مهمان سر اين سفره، به هر ليل و نهارت

گل لبخند كند هديه ز هر شعله به اهلش

گر به دوزخ فتد اي مادر سادات! گذارت

باغ خلد آبرو از خاك سر كوي تو دارد

نه تو را بوي جنان است، جنان بوي تو دارد

*****

خانه كوچك خشت و گل تو كعبه ي آدم

حجره ات قبله ارواح رسولان مكرّم

چادر خاكي تو خوب تر از پرده ي كعبه

دامن عصمت تو پاك تر از پاكي مريم

اولين شخص همه عالم خلقت به حضورت

خيزد از جاي و به تعظيم كند قامت خود خم

به ملائك، به نبيّين، به رسولان، به محمد

به همه دوستي ات واجب،

حتي به علي هم

تويي آن روح كه در بين دو پهلوي رسولي

تو بتولي، تو بتولي، تو بتولي، تو بتولي

*****

در نمازت چو ز لب ناله العفو بر آيد

اين عجب نيست كه محراب به فرياد درآيد

گهي از ذوق شود زنده گه از شوق بميرد

به تماشاي نماز تو چو مرغ سحر آيد

مادر دهر نزايد چو تو اي دختر احمد

مگر آن روز كه ميلاد رسولي دگر آيد

كه شنيده است وكه ديده است كه يك دخت پيمبر

كفو حيدر شود و مادر پيغامبر آيد

آري آري سخن امّ ابيهاست گواهم

همچو آيينه به اين طرفه حديث است، نگاهم

*****

حُسن پوشيده ات از چشم خدا دل بربايد

پلك چشمت به محمد در رحمت بگشايد

گريه ات غرق كند در يَم رحمت دو جهان را

خنده ات زنگ ملال از دل حيدر بزدايد

به خداوند تعالي، به محمد، كه علي را

«بخت باز آيد از آن در كه يكي چون تو در آيد»

گو شود وصف تو بر حضرت جبريل محوّل

چه بگويد؟ چه بخواند؟ چه بيارد؟ چه سرايد؟

گر چه يك عمر فشاندم گهر مدح به پايت

چه بگويم كه پدر گفت: "پدر باد فدايت!"

*****

نور از روز ازل خلق شد از جلوه رويت

حور پيوسته برد سجده به خاك سر كويت

همه اعضات بود آيه، تو خود مصحف نوري

غرق در بوسه احمد شده دست و سر و رويت

پدرت احمد و شويت علي و مام خديجه

همه عالم به فداي تو و اُم و اَب و شويت

عجبي نيست خداوند به فرداي قيامت

كه ببخشد همه را بر سر يك

تار ز مويت

ملك و جنّ و بشر وصف تو گفتن نتواند

هيچ كس غير خدا قدر شب قدر نداند

*****

اي رخت كوكب تابنده اقبال محمد

ركن توحيدي و بال علي و بال محمد

خانه ات غار حرا بعثتت اسلام دوباره

خطبه ات نيز غدير دگر آل محمد

چارده قرن زمان مي گذرد، تا صف محشر

با تجلّاي تو هر سال بود، سال محمد

از تو جاري است به درياي زمان نور نبوت

در تو پيداست همه عزت و اجلال محمد

تو خداوند كلامي ز خداوند، سلامت

كه خروشيدي و گرديد علي محو كلامت

*****

بي قيام تو قيامت نشود روز قيامت

افتد آن روز به خاكت ملك عفو و كرامت

تو به فرمان خدا مي كني آن روز خدايي

تو همانند امامت، كني آن روز امامت

ملك العرش كند ديدة خود فرش قدم ها

جبرئيلت پي تعظيم بر افراشته قامت

طاعت خلق نباشد اگر از پرتو مهرت

ثمرش نيست به جز آتش و خسران و ندامت

با ولاي تو قيامت اگر آغاز نگردد

تا خدايي خدا باب جنان باز نگردد

*****

نه فقط خلق جهان، خالق اكبر به تو نازد

نه رسولان خدا، شخص پيمبر به تو نازد

روز محشر كه به سوي تو بود چشم نبيّين

بيشتر از همگان احمد و حيدر به تو نازد

همسر شير خدا! شير تويي شير خدا را

كوثر ختم رسل! سوره كوثر به تو نازد

مريم مادري و مام دو عيسا و دو مريم

آري آري؛ پسر و مادر و دختر به تو نازد

جلوه حُسن ازل كيست؟ به ذات ازلي! تو

ركن اركان خدا كيست؟ علي، ركن علي

تو

*****

اي عيان از حرم مخفي تو، اشك غم تو

جگر سوخته شيعه، چراغ حرم تو

قلب تو خون شد و جوشيد ز چشم حَسنِينت

تا چهل سال علي آب شد از عمر كم تو

چاه غم هاي علي، سينه مجروح تو، مادر!

سرو بشكسته باغ نبوي قدّ خم تو

خصم بر مصحف زيباي رخت كرد جسارت

عوض آنكه زند بوسه به خاك قدم تو

آنچه با روي تو شد با گل رخسار نبي شد

نه به رخسار كه با چشم گهربار نبي شد

*****

ز حرامي صفتان خون جگر گشت حلالت

درِ آتش زده و آتشِ در، سوخت به حالت

حامي شير خدا گشتي و از جانب امت

زخم گل ميخِ درِ سوخته گرديد مدالت

دست بشكسته ات از دامن حيدر كه جدا شد

بود چشمي سوي سلمان و نگاهي به بلالت

اي پرستوي علي اذن بده كز تو بپرسم

با چه جرمي به قفس ريخت، تمام پر و بالت؟

نخل امّيد علي از تو بر و برگ نديدم

ديده ام پير، ولي پير جوان مرگ نديدم

*****

شيعه تا چند غريبانه به رخ اشك ببارد؟

شيعه دور حرمت جرأت فرياد ندارد

شيعه شمع حرمت گشته، مزار تو نديده

شيعه سوز جگر از شمع شب تار تو دارد

شيعه آنقدر غريب است كه حتي نتواند

صورت خويش به ديوار بقيعت بگذارد

شيعه را دست ولاي تو نگه داشته ورنه

چون قدم بر سر خاك تو نهد جان بسپارد

اي سرشك غمت از روز ازل در گل «ميثم»

حرم گم شده تو است هميشه دل «ميثم»

*****

29- قرن ها بر عترت و قرآن ستم بسيار شد

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك مرثيه

قالب

غزل

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت 2

تعداد استفاده 0

متن شعر

قرن ها بر عترت و قرآن ستم بسيار شد

قرن ها بر شيعه مانند علي آزار شد

قرن ها تن قطعه قطعه قرن ها سرها جدا

از سعيد و عَمرو و حُجر و ميثم تمار شد

گه جمل، گه نهروان، گه فتنه صفين بود

جنگ ها با نفس احمد حيدر كرار شد

بس محمدها و مالك ها و بوذرها شهيد

كُشته ي راه ولايت، همچنان عمّار شد

از عبيدالله و حجّاج و يزيد و عَمرعاص

ظلم ها تكرار شد، تكرار شد، تكرار شد

اي بسا كشتند از آل علي عباسيان

دست ها سرها جدا از عترت اطهار شد

كس نمي پرسد چرا در چارده قرن تمام

اينقدر در شيعه ي آل علي كشتار شد

روز محشر پيش پيغمبر شهادت مي دهم

آنچه شد با شيعه بين آن در و ديوار شد

تا كند دست ستم امضاي قتل شيعه را

صفحه آمد سينه ي زهرا ، قلم مسمار شد

در حقيقت خون پاك محسن ششماهه بود

اولين خوني كه در راه علي ايثار شد

شاخه بشكست و درخت افتاد بر روي زمين

غنچه پيش از لاله پرپر در هجوم خار شد

بر رخ انسيه الحورا جسارت شد اگر

نيلگون، ماه جمال احمد مختار شد

من نمي گويم چه شد در كوچه با زهرا ولي

آنقدر گويم جهان در چشم زهرا تار شد

قادر بي چون به خشم آمد، بهشت آتش گرفت

نخل طوباي اميرالمؤمنين بي بار شد

«ميثم» از اين نامسلمانان كه زهرا را زدند

هم مسلماني خجل، هم ذات حق بيزار شد

30- اي گوهر كلام محمد ثناي تو

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك مرثيه

قالب قصيده

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت 2

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي گوهر كلام محمد ثناي تو

تا حشر افتخار ولايت ولاي تو

هم كوثر خدايي و هم دخت مصطفي

هم آمده است امّ ابيها ثناي تو

پيغمبري كه جان همه انبيا فداش

فرمود با تو جان محمد فداي تو

با آنكه نيست روي خداوند ديدني

پيداست در جمال تو، وجه خداي تو

پيغمبران، ملائكه، حوريّه، جنّ و انس

دارند احتياج به ذكر دعاي تو

تا صبح حشر حسرت بيماري اش بود

آيد اگر مسيح به دارالشفاي تو

هرگز نگه به وادي سينا نمي كند

گر بنگرد كليم به دارالولاي تو

امواج نور سر زده از خانه ي گلين

بوي بهشت مي دمد از خاك پاي تو

بيت الحرام خواجه ي اسراست حجره ات

آرد ملك طواف، به دور سراي تو

گلبوسه هاي پشت هم ختم انبيا

پيداست روي آبله دست هاي تو

در حيرتم كه روي تو را ديد در بهشت

آدم نداد جان ز چه بر رو نماي تو؟

سوگند مي خورم به خدا تا خدا خداست

بيگانه با خدا نشود، آشناي تو

حوّا اميد داشت شود فضه درت

آدم شد از بهشت برون در هواي تو

تصوير توست، خنده گلخانه بهشت

بوي خداست، در نفس دلرباي تو

پيغمبر و خدا و رسول و ائمه اند

با حُسن اتفاق، مديحت سراي تو

آن روزها كه صحبتي از ماسوا نبود

كوثر نداشت، ذات الهي سواي تو

پيش از ظهور عالم خلقت، هماره بود

آغوشِ غيبِ

ذاتِ خداوند، جاي تو

والله بهترينِ كسانند در زمين

ابنا و شوي و امّ و بنات و نياي تو

مُلك وجود در حرمت گشته ناپديد

كي گفته گم شده حرم با صفاي تو؟

محدود نيست بحر عنايات رحمتت

وصل است بر عطاي الهي، عطاي تو

آگاه نيست كس به جز از ذات ذوالجلال

از بدو ابتداي تو و انتهاي تو

گر جنّ و انس، حاتم طايي شوند باز

بايد زنند بوسه به خاك گداي تو

حقّا كه شد گشوده ز بازوش ريسمان

مشكل گشا به پنجه ي مشكل گشاي تو

تاريخ شاهد است كه آيد هنوز هم

از مسجد مدينه صداي رساي تو

گويي فقط رسول خدا حرف مي زند

وقت خطابه با دو لب جانفزاي تو

با آنكه از صداي تو هفت آسمان گريست

انگار هيچ كسي نشنيدي صداي تو

حتي يكي نگفت به زهرا ستم شده

حتي نكرد گريه كسي از براي تو

هرگز نگشت چون تو كسي در وطن غريب

بالله نبود اين همه غربت، سزاي تو

اجر رسالت پدرت خوب شد ادا

گرديد تازيانه امّت، جزاي تو

اي ياس نيلي نبوي! كاش خورده بود

آن تازيانه ها به تن ما به جاي تو

تا روز حشر كاسه خون جگر شود

چشمي كه تر نگشت ز اشك عزاي تو

بايد به «ميثمت» دُر مضمون عطا كني

تا گوهر قصيده بريزد به پاي تو

31- زهرا و وصف خالق دادارش

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك مرثيه

قالب قصيده

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت 2

تعداد استفاده 0

متن شعر

زهرا و وصف خالق دادارش

زهرا و مدح احمد مختارش

نازد هماره قدر به تقديرش

ريزد هماره روح ز گفتارش

طوباي راست قامت باغ وحي

گل هاي گلشن نبوي، بارش

دُرّي كه هديه كرد ز سوي حق

ختم رسل به حيدر كرّارش

طوطي باغ وحي به مدح او

ريزد مسيح از سر منقارش

اين است نخل آرزوي احمد

كآمد ثمر ائمه اطهارش

گلبوسه هاي دم به دم احمد

انداخت گل به مصحف رخسارش

حيدر، جمال حيّ تعالي را

مي ديد لحظه لحظه به ديدارش

ميكال نخله اي به لب جويش

جبريل لاله اي است به گلزارش

ايمان كمال قنبر درگاهش

قرآن زبان فضه ي دربارش

مأمور احترام، رسول ا...

از سوي ذات خالق دادارش

زهرا سجيّه اش همه دم احسان

زهراست لطف و جود و كرم كارش

مسكين كوي فاطمه بايد شد

هركس كه هست حاجت بسيارش

كالاي هر كه دوستي زهراست

بالله قسم خداست خريدارش

هركس كه خصم اوست، خدا خصمش

هركس كه يار اوست، خدا يارش

يك خلقتند سائل درگاهش

يك امّتند برده ي بازارش

خاك درش شفاست، عجب نبود

ناز ار كشد مسيح ز بيمارش

قرآن نيازمند به تأويلش

اسلام متكي است به ايثارش

جان بر كف علي نبود باكي

از تازيانه و شرر نارش

زهرا چه كرده بود؟ كه از امت

بر جان رسيد اين همه آزارش

ثابت قدم ستاد كه در اين راه

آمد فشار از در و ديوارش

با

چشم او چه شد؟ كه در آن كوچه

روز مدينه گشت، شب تارش

داغي است در ميان در و ديوار

رازي است بين سينه و مسمارش

بايد ز گوشواره او پرسيد

از ضرب دست، قاتل خونخوارش

مهدي كنار تربت پاك اوست

بيش از هزار سال عزادارش

«ميثم»! گذشت فاطمه اما دل

خون شد ز بي وفايي، انصارش

32- اي خلايق خاك فرزندان تو

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك مرثيه

قالب مثنوي

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت 2

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي خلايق خاك فرزندان تو

قلب احمد در لب خندان تو

راستي بوسيده پاي بوذرت

خلد مشتاق بلال و قنبرت

عالمي پشت درت سائل شده

مائده بر فضه ات نازل شده

بوستانت فادخلوها آمنين

هر گلش بر شاخه يك روح الامين

دست خيل انبيا بر دامنت

روح پيغمبردر آغوش تنت

روي تو با چشم حيدر ديدني است

دستت از سوي پدر بوسيدني است

بنده اي اما خدايي بنده اي

تا خدا دارد خدايي، زنده اي

حسن تو مرآت حسن ابتداست

وجه تو باقي است، چون وجه خداست

مشتي از خاكت وجود آدم است

هر گل بستان تو يك مريم است

نامت از نام خدا مشتق شده

تو شدي ميزان حق تا حق شده

مهرت از سوي خداي لم يزل

آب و خاك و باد و آتش از ازل

در ولادت مريم نيكو سرشت

پيكرت را شست با آب بهشت

بلكه دست عصمت مريم درست

آب كوثر را به اندام تو شست

روي تو خورشيد پيش از ابتداست

نور تو تا وسعت ملك خداست

هرچه رفتم در ثنايت پيشتر

غرق گشتم در تحير بيشتر

چشم خود تا بر عروجت دوخته

از براق معرفت پر سوخته

ليلةالقدري كه حي پاك گفت

بر محمد هم «وَ ما ادراك» گفت

گرچه در بين خلايق زيستي

آنكه خلقت كرد داند كيستي

روح حوا، مرغ باغ ياس تو

رزق آدم، دانه ي دستاس تو

چشم كلّ خلق بر دست پُرت

زلف

حورا رشته هاي چادرت

تا بگيرد از تو درس خويشتن

با تو جبريل امين شد هم سخن

او كه واقف از جلال و جاه توست

فارغ التحصيل دانشگاه توست

اي كه عصمت از حجابت پا گرفت

كي به جز تو رو، ز نابينا گرفت

حمد و تكبير و دعا دلداده ات

سجده برده سجده بر سجاده ات

اي دعا برده به درگاهت نياز

از نماز توست پرواز نماز

آسمان بر لب زند مهر سكوت

كز دهانت بشنود ذكر قنوت

هر كلامت خلق را خيراكلام

بر سلامت از سوي داور سلام

قل هو ا... است دامنگير تو

كرده حق فخريه بر تكبير تو

تا كند در محضرت عرض سلام

پيش پايت كرده پيغمبر قيام

روح عصمت تشنه ي تطهير توست

ليلة القدر خدا تفسير توست

چادر تو سايبان انبياست

جامه ات از نور قدس كبرياست

قلب هستي خانه ي خشت و گلت

قاب قوسين الهي منزلت

آسمان لبريز از احسان توست

باغ جنت عاشق سلمان توست

وصف تو در آيه ي ا... و نور

چشم بد از آستانت دور دور

انبيا در بيتت اي دخت رسول

پاي نگذارند بي اذن دخول

صاحب البيت تو حي داور است

زائر هر روز آن پيغمبر است

حيف بيت كبريا را سوختند

قلب ختم الانبيا را سوختند

33- منكران قتل زهرا گوش گوش

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك مرثيه

قالب مثنوي

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت 2

تعداد استفاده 0

متن شعر

منكران قتل زهرا گوش گوش

حاميان قاتل زهرا خموش

قتل دخت مصطفي افسانه نيست

قصه شمع و گل و پروانه نيست

آتش افروزي به بيت بوتراب

پيش ما روشن تر است از آفتاب

دارم از اهل تسنن چل سند

چل سند جمله صحيح و مستند

كه فلاني گفت با حبل المتين

نفس پيغمبر اميرالمؤمنين

كاي علي بيرون بيا از خانه باز

بر خليفه دست بيعت كن دراز

گر ز خانه پاي نگذاري برون

ور نيايي جانب مسجد كنون

به خداوندي كه جان داد و تنم

خانه را با اهلش آتش مي زنم

پاسخش گفتا يكي در آن ميان

با چه جرأت از تو سر زد اين بيان

هيچ مي داني كه در اين انجمن

زينبش است و حسين است و حسن

گفت حتي با حسين و با حسن

بايدم اين خانه را آتش زدن

او برون استاده مولا در درون

او قسم خورد و علي نامد برون

چون علي بيرون نيامد لاجرم

دود آتش رفت بالا زان حرم

از هجوم دشمنان در باز شد

حمله بر بيت الولا آغاز شد

حال مي پرسم كه آيا فاطمه

بي تفاوت بود در بين همه؟

نيست هرگز يك مسلمان باورش

فاطمه غافل شود از شوهرش

بين دشمن يار را تنها نهد

بهر حفظ جان علي را وانهد

او از اول پشت در استاده بود

بر دفاع شير حق آماده بود

ديد دشمن گشته زهرا سدّ راه

تازيانه رفت بالا آه آه

سدّ راه خويش را برداشتند

پاي در بيت خدا بگذاشتند

داشت زهرا دامن حيدر به دست

زان غلاف تيغ دستش را شكست

«ميثم» اينجا ديده را خونبار كن

باز هم اين بيت را تكرار كن

قتل ناموس خدا افسانه نيست

قصه شمع و گل و پروانه نيست

34- بت پرستان كعبه ي توحيد را آذر زدند

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك مرثيه

قالب غزل

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت 2

تعداد استفاده 0

متن شعر

بت پرستان كعبه ي توحيد را آذر زدند

روز روشن با لگد بيت خدا را در زدند

در مدينه هر چه گرديدند، گل پيدا نشد

جاي گل با شاخه ي هيزم به زهرا سر زدند

روي ناموس خدا و دست شيطان واي من!

اين جنايتْ پيشگان، سيلي به پيغمبر زدند

دست بابا بسته، مادر بر زمين افتاده بود

چار كودك مثل مرغ نيم بسمل پر زدند

روبهان ديدند شير حق بود مأمور صبر

روي دست همسر او، ضربه محكم تر زدند

كاش بيرون مدينه يا ميان كوچه بود

مادر سادات را در خانه ي حيدر زدند

بيشتر دردش به قلب زار دختر مي نشست

ضربه هايي را كه روي شانه مادر زدند

انبيا از درد پيچيدند در جنت به خويش

ضربه تا بر پهلوي صديقه ي اطهر زدند

سوره ي كوثر به قتل فاطمه تفسير شد

در حريم وحي سيلي بر رخ كوثر زدند

قصه ي مسمار را با كس مگو «ميثم»، بدان

قلب زهرا سوخت بر قلب علي خنجر زدند

35- اي از كرامت تو بلند اختر آفتاب

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك مرثيه

قالب قصيده

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت 2

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي از كرامت تو بلند اختر آفتاب

وز ذره در حضور تو كوچكتر آفتاب

خود در حجاب نوري و از شرم چادرت

پوشد درون آتش دل، منظر آفتاب

پيوسته در قلمرو قدر و جلال توست

هر جا كند عبور و برآرد سر آفتاب

گر بنگرد به حُسن تو در چادر خيال

بر سر كشد ز شرم رخت معجر آفتاب

نسل تو اختران سپهرند در زمين

مامت بود قمر، پدر و شوهر آفتاب

هر صبح چون عبور كند از مدينه ات

خواند به احترام، تو را مادر آفتاب

بر خاك راه زائرت، اي دختر رسول

گسترده فرش نور به هر معبر آفتاب

با ذره هاي نور خود از بام آسمان

ريزد به قبر گمشده ات اختر آفتاب

بالاتر است فضّه ات از اينكه دم به دم

سازد نثار مقدم او گوهر آفتاب

بالله قسم رواست فشاند ز بام چرخ

بر فرق دشمنان شما آذر آفتاب

آرد طواف تا به حريم مقدّست

دارد ز نور اين همه بال و پر آفتاب

فخرّيه مي كند به تمام ستارگان

گر رخ نهد به خاك ره قنبر آفتاب

سر تا به پاست زيور و خواهد هنوز هم

از طلعت بلال درت زيور آفتاب

مُهرش زمين و آب وضو شعله هاي نور

كافتد به سجده در قدم كوثر آفتاب

تا قلب خصم كور دلت را ز هم دَرَد

دارد زهر شعاع، دو صد خنجر آفتاب

يك آسمان و اين همه ماه

و ستاره اش

اي تا ابد تو را پسر و دختر آفتاب

از پرتو ولاي تواَش نور اگر نبود

هرگز نبود اين همه روشنگر آفتاب

نور از مه جمال تو دارد، عجيب نيست

گر دل برد هماره ز پيغمبر آفتاب

بالله قسم رواست كه از شرم روي تو

صورت نهد به دامن خاكستر آفتاب

پيداست از تشعشع رنگ طلايي اش

كز خاك بوذر تو ستاند زر آفتاب

تا ايمن از بلاي قضا و قدر شود

بگرفته در پناه شما سنگر آفتاب

با جام نور، ساقي خلق است و مي زند

از كوثر ولايت تو ساغر آفتاب

افتد اگر به ذره نگاه كرامتت

آن ذره گردد اختر و آن اختر آفتاب

تا آرد از تبسم گرمش پيام نور

از جانب تو گشته پيام آور آفتاب

هر بامداد بر حرمت مي دهد سلام

اي از خدا سلام محمد بر آفتاب

خورشيد كوچه! روي تو هم رنگ سايه شد

اين قصه را چگونه كند باور آفتاب؟

بعد از كبودي رخت اي باغ ياس وحي

بالله رواست سر نزند ديگر آفتاب

اي چادر مطهر تو سايه بان حشر

كي گفته تو ستاره بريزي در آفتاب؟

با معجر سياه برآيد به بام حشر

خجلت كشد ز روي تو در محشر آفتاب

تا آفتاب حُسن تو در كوچه ها گرفت

گرديد تيره در نظر حيدر آفتاب

بالله قسم رواست كه بر زخم سينه ات

چون مرغ سربريده زند پرپر آفتاب

«ميثم» ز شعله درِ بيتُ الولا كه سوخت؟

سوزد چو شمع و آب كند پيكر آفتاب

36- اي انكه اميد روز پر واهمه اي

مشخصات

مناسبت مدح

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر

ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي انكه اميد روز پر واهمه اي

تو خود همه اي از همه اي با همه اي

گر خلق جهان را به تو بخشد يزدان

چيزي نبود از آنكه تو فاطمه اي

37- خدا نياد اون روزيكه دلم ز گريه سير بشه

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب فولكوريك

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

خدا نياد اون روزيكه دلم ز گريه سير بشه

به غير كوي فاطمه جايي ديگه اسير بشه

بيايد برا عيادت مريضه ي علي بريم

مي ترسم آي گريه كنا خدا نكرده دير بشه

كسي ديگه تو مدينه سراغشو نمي گيره

امام اون خونه نشين خودش به محنت اسيره

سينه زناي فاطمه بيايد بريم به ديدنش

دعا كنيد كه خوب بشه وگر نه زينب مي ميره

بيايد به دور بسترش سير ببينيد فاطمه رو

چرا تعجب مي كنيد نمي شناسيد فاطمه رو

بيايد بپرسيم ز عدو نامرداي بي عاطفه

به پيش چشماي علي چرا زديد فاطمه رو

ميون بستر افتاده با رنگ و روي پريده

بلاي عشق حيدر و با دل و با جون خريده

نفس نفس كه مي زنه خونم ياد از كنج لبش

خدا علي چي كشيده او رو به قبله خوابيده

علي دلخسته اگه روي كبود و نديده

ولي صداي سيلي رو ميون كوچه شنيده

گيرم كه با چادر خود فاطمه رو شو بگيره

ولي تو چادر كه نهان نمي شه قد خميده

ديگه به مرگش راضيه انا اليه راجعون

باقي او اون نمونده جز يه مشتي پوست و استخون

دل علي كباب شده خدا به دادش برسه

همش ميگه با فاطمه نرو نرو پيشم بمون

38- در سينه ي ما محبت فاطمه است

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

در سينه ي ما محبت فاطمه است

وندر دل ما ارادت فاطمه است

بي شبهه و شك حضور دارد مهدي

در انجمني كه صحبت فاطمه است

(هر جا سخن از شهادت فاطمه است)

39- زندگيم و فدات مي كنم

مشخصات

مناسبت مدح

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

زندگيم و فدات مي كنم

فداي خاك پات مي كنم

خودمو تو بهشت مي بينم

وقتي مادر صدات مي كنم

مادر مادر مادر مادر

*****

بي بي دل بر شما بستم

خاك پاي شما هستم

مادرانه دعايم كن

گرچه آلوده و پستم

بي بي جان افتخار مني ، بي بي جان اعتبار مني

گفته ام باز و مي گويم ، كه تو دار و ندار مني

*****

لايق دوزخ است آنكه

به تو مهري نمي ورزد

بخدا بي تو اين عالم

به يك ارزن نمي ارزد

تو همه رحمتي مادر ، مظهر عصمتي مادر

همه خلقت گياه تواند، تو گل خلقتي مادر

*****

تو صفا بخش آب و گلي

تو علي را عزيز دلي

همه خار و خسند اما

تو گلي تو گلي تو گلي

بي بي در شور و شين توأم ، مست نور دو عين توأم

به سلاطين ندارم كار ، من گداي حسين توأم

40- زهرا كه فيض آفرينش از دم اوست

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

زهرا كه فيض آفرينش از دم اوست

دل تا قيامت ميهماندار غم اوست

گر چه ز هجرانش گذشته چارده قرن

گويي نخستين سالروز ماتم اوست

41- من تشنه ي محبتم آبم نمي دهند

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

من تشنه ي محبتم آبم نمي دهند

گل داده ام ز دست گلابم نمي دهند

گويا شنيده اي كه سلامم نمي كنند؟

من مي كنم سلام و جوابم نمي دهند

42- يا فاطمه الزهرا دست من و دامانت

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

يا فاطمه الزهرا دست من و دامانت

يا انسيه الحورا دست من و دامانت

*****

اي روح نماز من اي قبله ي راز من

بين سوز و گداز من دست من و دامانت

*****

نام تو در آوازم عشق تو پس اندازم

تنها به تو مي نازم دست من و دامانت

*****

اي باغ گل معصوم اي قدر تو نا معلوم

جان علي مظلوم دست من و دامانت

*****

43- امان اي دل امان از دست شكسته

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك نوحه سنگين سنتي

قالب آهنگين

شاعر شاهنوري محمود

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

امان اي دل ، امان از دست شكسته

امان اي دل ، امان از بانوي خسته

امان اي دل ، پهلوون دست بسته

يا فاطمه ام ابيها مادر مادر

*****

دل تنگم ، مي زنه پر تا مدينه

دل تنگم ، روي خاك آروم مي شينه

دل تنگم ، ياد خون زخم سينه

يا فاطمه ام ابيها مادر مادر

*****

نام زهرا ، سبب خلق جهونه

نام زهرا، چراغ هفت آسمونه

نام زهرا ، تا ابد زنده مي مونه

يا فاطمه ام ابيها مادر مادر

*****

44- اي باغ بهشت علي تو حضرت فاطمه اي

مشخصات

مناسبت مدح

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي باغ بهشت علي ، تو حضرت فاطمه اي

تو دختر پيغمبر ، تو مادر ما همه اي

از داغ تو مجنونيم ، از عشق تو دلخونيم

غلاده به ما بستي ، از لطف تو ممنونيم

يا فاطمه الزهرا(2)

*****

ز قدر و مرتبه او (تو) هزار ا... اكبر

كه شهبانوي دو عالم بود (تويي) زهراي اطهر

روشن دل و قلب من ، از نور دو عين توست

در قاب دلم بي بي ، تصوير حسين توست

يا فاطمه الزهرا(2)

*****

45- اي روح و ريحان مصطفي

مشخصات

مناسبت مدح

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي روح و ريحان مصطفي

اي جان و جانان مرتضي

اي اصل كوثر و قدر و نور

اي روح سوره هل اتي

اي بانوي عشق و شور و صفا

اي بانوي كاخ شرم و حيا

يا زهرا يا زهرا فاطمه(2)

*****

مهر تو حك شد در سرشت من

عشق تو گشته سرنوشت من

هر جا كه نام زيباي توست

آنجا باشد باغ بهشت من

در باغ دل من لاله توست

در سينه خس ته ناله توست

يا زهرا يا زهرا فاطمه(2)

*****

روز آخر كار خانه كرد

گيسوي طفلان را شانه كرد

چون كبوتري پر شكسته

ترك لانه اش شبانه كرد

طفلان همگي در شور و نوا

اي دلبرما مرو مادر ما

يا زهرا يا زهرا فاطمه(2)

*****

اي همسر سينه خسته من

اي يار پهلو شكسته من

من غمگين دست خسته تو

تو گريان دست بسته من

اي ياس من و نيلو فر من

اي همسر من اي ياور من

يا زهرا يا زهرا فاطمه(2)

*****

46- اي به شخصيتت خدا رسانده سلام

مشخصات

مناسبت مدح

سبك ولادتي

قالب غزل

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه 3

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي به شخصيتت خدا رسانده سلام

وي نبي پيش پات كرده قيام

خجل از قصه ي غمت تاريخ

سرفراز از شهادتت اسلام

همه زنها تو را كنيز كنيز

همه مردان تو را غلام غلام

خاكسار درت فقير و غني

جان نثار رهت خواص و عوام

دختر اطهر و بزرگ رسول

مادر يازده امام همام

بايد از آن پدر چنين دختر

سزد از آن ائمّه اين سان مام

ز آن پيمبر تو را درود درود

زين ائمه تو را سلام سلام

مي رسد از مزار گمشده ات

به هر آزاده اين خجسته پيام

كاي شما رهروان راه رسول

وي شما پيروان راه امام

سر سپردن به راه دوست حلال

دست دادن به دست غير حرام

آنكه گيرد ز فاطمه تعليم

پيش ظالم نمي شود تسليم

47- فاطمه ليله ي قدر است علي مي داند

مشخصات

مناسبت مدح

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه 3

تعداد استفاده 0

متن شعر

فاطمه ليله ي قدر است علي مي داند

فاطمه جلوه ي بدر است علي مي داند

فاطمه رمز علي بود علي مي داند

نام او حرز علي بود علي مي داند

فاطمه مادر شيعه است علي مي داند

دست او بر سر شيعه است علي مي داند

فاطمه جان علي بود علي مي داند

جان به قربان علي بود علي مي داند

فاطمه عطر و گلاب است علي مي داند

شافع روز حساب است علي مي داند

فاطمه صبر علي بود علي مي داند

او شب قدر علي بود علي مي داند

فاطمه سوره ي عشق است علي مي داند

رمز مستوره ي عشق است علي مي داند

48- از همون روز نخستي كه به دنيا اومدم

مشخصات

مناسبت مدح

سبك غديريه

قالب فولكوريك

شاعر مهربان مسعود

منبع گلواژه هاي فاطميه 3

تعداد استفاده 0

متن شعر

از همون روز نخستي كه به دنيا اومدم

مادرم به جاي قنداقه كفن كرده تنم

شير مادرم حرومم اگه ديوونه نشم

سگ بي نام و نشون در اين خونه نشم

توي اين دنيا به جز گدائي كاري ندارم

بخدا كه من بجز فاطمه ياري ندارم

اهل شعر عشقمو و ساكن كوي فاطمه

صد و ده شماره ي پلاك روي خونمه

هر كه ديوونه ميشه آدرس خونش همينه

بذار راحتت كنم نشوني خدا اينه

ميدوني راه ورود شهر عاشقا چيه

بخدا قسم فقط عشق حسين عليه

هر كسي مدافع زهرا و حيدر نمي شه

هر كسي خاطرخواه ساقي كوثر نمي شه

حضرت فاطمه سرچشمه ي امّيد منه

بذار راحتت كنم مرجع تقليد منه

ميدوني رساله ي فاطمه در باب چيه؟

بخدا تمام اين رساله وصف عليه

حرف آخرم اينه هر چي ميشه بذار بشه

روزي صد دفعه خدا عاشق فاطمه مي شه

49- دلم را از غم مادر سرشتند

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه 5

تعداد استفاده 0

متن شعر

دلم را از غم مادر سرشتند

غبار چادر خاكي نوشتند

خدا بر بيرق عشاق زهرا

نوشت اين طايفه اهل بهشتند

خدا تا خلقت انشا كرد ، سند بر نام مولا كرد

سند شد معتبر وقتي ، كه زهرا زيرش امضا كرد

مدد ام ابيها

*****

خدا نام ورا فوق همه زد

به اشكش شعله اي در علقمه زد

بهشت ار زير پاي مادران شد

حسين تا رخ با پاي فاطمه زد

علي ذكر لبه زهرا ، حسيني مذهبه زهرا

براي فخر او اين بس ، كه امّ زينبه زهرا

مدد ام ابيها

*****

قسم بر سينه ي در خون نشسته

قسم بر غربت دستاي بسته

به روي دسته ي دستاس حك شد

فلك مي گرده با دست شكسته

فلك را دلبري كرده ، علي را حيدري كرده

فقط ام ابيها نيست ، به عالم مادري كرده

مدد ام ابيها

*****

50- روز من بي تو تاريك ، شب من با تو روشن

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك شور سينه زني

قالب آهنگين

شاعر قانع ابراهيم

منبع گلواژه هاي فاطميه 5

تعداد استفاده 0

متن شعر

روز من بي تو تاريك ، شب من با تو روشن

دل من بي تو دشت و ، سينه ام با تو گلشن

بي بي جان ريشه اي چادر تو اگر به دست من بيفته

روز محشر از خجالت سرم به پائين دگر نيفته

شفيعه ي محشر : مادر مادر مادر

شهيده ي حيدر : مادر مادر مادر

*****

من به عشق تو عمري ، عاشق و مبتلايم

هر چه هستم بي بي جان ،من محبّ شمايم

بي بي جان من گداي يك نگاه توأم نگاهم كن بي بي جان

با نگاهت غرق در نور ، دل سياهم نگاهم كن بي بي جان

شفيعه ي محشر : مادر مادر مادر

شهيده ي حيدر : مادر مادر مادر

*****

مِهر تو مُهر قلبم ، عشق تو حك به سينه

نام تو بر لبم گل ، اي بهار مدينه

بي بي جان هر كجا نام تو آمد من نشستم حال كردم

پر زدم سوي تو يك لحظه از تو بر نگردم

شفيعه ي محشر : مادر مادر مادر

شهيده ي حيدر : مادر مادر مادر

*****

تو كجا و زخم كوچه ، تو كجا و درد شانه

تو كجا و ضرب قنفذ ، تو كجا و تازيانه

بي بي جان كوچه ي تنگ و دست سنگ و چشم تو شد به رنگ نيلي

بشكنه آن بي حيا دستي كه مي زد بر تو سيلي

شفيعه ي محشر : مادر مادر مادر

شهيده ي حيدر : مادر مادر مادر

*****

51- روز اول كه به دنيا اومدم

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك ولادتي

قالب فولكوريك

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه 3

تعداد استفاده 0

متن شعر

روز اول كه به دنيا اومدم

من خاطر خواه حسين تو بودم

قلب كوچيكم به مهر تو تپيد

خون توي رگام به عشق تو دويد

اسم باباي تو رو تا شنيدم

طعم مهربونياتو چشيدم

منو با تو مادر آشنا مي كرد

تنهائيهامو با تو دوا مي كرد

گل ياس جانمازش تو بودي

غم و غصه هاشو كم مي نمودي

وقتي كه بوي گل ياس مي پيچيد

موقع نماز مادر مي رسيد

مادرم مي گفت كه ياسها غريبند

بعضيهاشون تو جووني مي ميرند

مادرم مي گفت گل ياس عزيزه

حيفه از شعله ي آتيش بسوزه

حيفه كه اسير نامردا بشه

حيفه كه با ضربه اي كبود بشه

گل ياس رو نبايد زخمي كنند

يا كه با لگد ز شاخه بچينند

من زير چادر نماز گوش مي دادم

كوچولو بودم و سينه مي زدم

مادرم يادم مي داد فدات بشم

مث ذره هاي خاك پات باشم

آرزو داشت كه سياه پوشت بشم

هميشه غلام حلقه گوش باشم

اگه چه اينا رو اون يادم داده

مي دونم كه كار تو همه بوده

52- اگر روزي به من بخشند ملك هر دو دنيا را

مشخصات

مناسبت مدح

سبك ولادتي

قالب غزل

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

اگر روزي به من بخشند ملك هر دو دنيا را

نخواهم داد هرگز ذرّه اي از مهر زهرا را

من از روزي كه هستم سائل او سلطنت دارم

ببين معراج عشق اين گداي بي سر و پا را

وجود من پر از درد است اما سحر خود كردم

به يك يا فاطمه گفتن صد اعجاز مسيحا را

اگر چه قلب من لبريز مهر او بود اما

چگونه مي شود در يك سبو جا داد دريا را

چي مي شد من غبار زير پاي فضه اش بودم

كه روي سر دهم جا پاي خدمتكار زهرا را

دهانم پر شود از عطر جنت تا كه بفشانم

به لبهايم كلامي از كتاب عشق مولا را

به هر جايي كه جمعي در عزايش اشك مي ريزند

ملائك توتيا سازند خاك فرش آنجا را

53- فاطمه اي بهار خوبيها

مشخصات

مناسبت مدح

سبك ولادتي

قالب ترجيع بند

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

فاطمه اي بهار خوبيها

هر چه خوبي بود تو دارايي

ديده مانند تو نخواهد ديد

ايكه مرات ذات يكتايي

دختر برترين پدر هستي

مادر بهترين پسرهايي

مريم ار داشت يك مسيحا تو

مادر 11 مسيحايي

54- پست بالا مي شود با يك نگاه فاطمه

مشخصات

مناسبت مدح

سبك شور سينه زني

قالب غزل

شاعر قانع ابراهيم

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

پست بالا مي شود با يك نگاه فاطمه

زشت زيبا مي شود با يك نگاه فاطمه

از بهار سينه ي سلمان چنين آيد به گوش

دل مصفا مي شود با يك نگاه فاطمه

دل به مهرش داده ام زيرا كه در هر ظلمتي

نور پيدا مي شود با يك نگاه فاطمه

دوش گفتا هاتفي آيا خبر داري كه دل

عرش اعلي مي شود با يك نگاه فاطمه

بر در باغ بهشت عاشقان بنوشته اند

گل شكوفا مي شود با يك نگاه فاطمه

هر نفس بر دوستان و شيعيان مرتضي

مرحمت ها مي شود با يك نگاه فاطمه

روز محشر مهر منا اهلبيت مصطفي

شامل ما مي شود با يك نگاه فاطمه

دردمندان را بگو آرند اينجا درد را

چون مداوا مي شود با يك گاه فاطمه

اي گره در كار خورده هر كجا هستي بيا

هر گره وا مي شود با يك نگاه فاطمه

غم مخور قانع جواز ما به ديدار بقيع

آخر امضا مي شود با يك نگاه فاطمه

55- بشنو از بلبل روايت مي كنم

مشخصات

مناسبت مدح

سبك ولادتي

قالب مثنوي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

بشنو از بلبل روايت مي كنم

وز مقام گل حكايت مي كنم

بلبلي پا تا به سر شيداي گل

بلبلي شيداي سر تا پاي گل

بلبلي خود سر مستور خدا

هر پرش مرآتي از نور خدا

بلبلي هفت آسمان زير پرش

آشيانش عرش و عالم محضرش

بلبلي كعالم طفيل هست اوست

اختيار كل هستي دست اوست

بشنو از از عالم ز شأن عالمه

از علي بشنو مقام فاطمه

من عليم مدح زهرا مي كنم

مدح آن بانوي يكتا مي كنم

افتخارم مدح زهرا گفتن است

نام او بردن مناجات من است

شاه بيت هر سرودم نام اوست

ذكر قامت تا سجودم نام اوست

عشق زهرا در ميان سينه ام

برده زنگار غم از آئينه ام

مهر و ماه و انجم من فاطمه است

ساقي و مي و خم من فاطمه است

فاطمه نطق مرا گويا كند

نام زهرا عقده از دل وا كند

فاطمه يعني روان و روح من

فاطمه يعني اميد و نوح من

فاطمه يعني تمام هيتيم

فاطمه يعني شراب مستيم

فاطمه يعني اصول دين من

فاطمه يعني همه آئين من

فاطمه يعني يم جوشان عشق

سايه اش شيرازه ديوان عشق

فاطمه يعني بلنداي عفاف

عصمت اله است و سيماي عفاف

فاطمه يعني تمام انبياء

نام او رمز قيام انبياء

فاطمه يعني محمد(ص) در حجاب

شمه اي از طلعت او آفتاب

فاطمه يعني مدال اهلبيت

ذكر روز و ماه و سال اهلبيت

فاطمه يعني خداوند ثبات

فاطمه ركن تمام كائنات

من مسيحاي فلك هستم ولي

فاطمه باشد مسيحاي علي

گر چه دارم همسري فاطمه

حيدريم حيدري فاطمه

56- دل تو را آينه ي صدق و صفا مي داند

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك ولادتي

قالب غزل

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه

تعداد استفاده 0

متن شعر

دل تو را آينه ي صدق و صفا مي داند

مَظهر و مُظهر آيات خدا مي داند

بين زنهاي بهشتي كه همه فاضله اند

حق تو را شافعه ي روز جزا مي داند

مصطفي طاق دو ابروي دل آراي تو را

قبله ي حاجت و محراب دعا مي داند

بر دل هر كه رسد عقده اي از درد و غمي

گريه بر فاطمه را عقده گشا مي داند

حضرت موسي و عيسيِ پيمبر خود را

سائل درگه سلمان شما مي داند

خاك آن كوچه كه تو پا به سرش بگذاري

خويش را آبروي آب بقا مي داند

درد عشق تو چه درد است كه بيمار غمت

به ، ز بهبودي و درمان و دوا مي داند

كعبه با آن عظمت خانه ي خاكي تو را

كعبه ي كعبه ي عرفان و دعا مي داند

شمع خود را ز فروغ رخ نوراني تو

صاحب آن همه انوار وفا مي داند

ميخ دستاس تو را خالق دستاس فلك

محور دايره ي ارض و سما مي داند

چه گذشته به تو و محسن ششماهه ي تو

بين ديوار و در خانه خدا مي داند

بايد از زينب مظلومه بپرسيم چرا

مرگ را مادر سادات شفا مي داند؟

خبر از پهلوي بشكسته اگر مي خواهيد

در آتش زده ي بيت ولا مي داند

جاي قبري كه كسي راه بر آن مي نبرد

يوسف گمشده ي آل عبا مي داند

57- مرغ دلم پر زده ، سوي بقيع دوباره

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه

تعداد استفاده 0

متن شعر

مرغ دلم پر زده ، سوي بقيع دوباره

قبراي بي نشونش ، شمع و چراغ نداره

اي بقيع دلم از غم تو بيقراره

قبر مخفي ات بر دلم زده شراره 2

يا فاطمه

*****

كوچه به كوچه ي تو ، پر از غم و ماتمه

به گوش جان مي رسد ، نغمه ي يا فاطمه

مي رسد به گوش گريه هاي دختري

ذكر مادر و ناله هاي حيدري 2

يا فاطمه

*****

از در بيت ولا ، شعله كشد زبانه

آمده ثاني دون ، براي تازيانه

شعله ور در و مادري به پشت در

هر چه ناله كرد ديد نداره هيچ اثر 2

يا فاطمه

*****

58- سلام اي ماوراي عقل و افكار

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك ولادتي

قالب مثنوي

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه

تعداد استفاده 0

متن شعر

سلام اي ماوراي عقل و افكار

سلام اي شاهكار دست دادار

تو بالاتر ز بالا بي قريني

تو هر شب با خدايت همنشيني

پيمبر را بهشت جاوداني

تو محبوب تمام عرشياني

تو را يكتا و بي همتا چو ديدند

براي تو علي را آفريدند

نه فخر مصطفي فخر خدايي

كه تو بنيانگذار كربلايي

فداي ذكر يارب يارب تو

دو عالم خاك پاي زينب تو

شود قلب محبان پاره پاره

كه در محشر تو مي آيي سواره

تو مي آيي ولي محزون و خسته

به روي ناقه اي عريان نشسته

مهار ناقه ات در دست مولاست

عجب هنگامه اي آنروز بر پاست

در آن هنگام غوغا مي كني تو

حسين خويش پيدا مي كني تو

كه محشر را كني يكباره محشر

حسين آيد حضورت ليك بي سر

تو مي آيي و چشمت پر ز الماس

به روي دست داري دست عباس

59- خدائي كه به من لطف و عطا كرد

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك ولادتي

قالب مثنوي

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه 3

تعداد استفاده 0

متن شعر

خدائي كه به من لطف و عطا كرد

مرا بر درگه زهرا صدا كرد

مقيم خانه ي مولا شدم من

كنيز حضرت زهرا شدم من

خدا شاهد بود بر گفته هايم

بهشت جاودان بود آن سرايم

كنيزي علي و امّ زينب

مرا مي برد تا معراج هر شب

ملاقات نبي رزق دگر بود

دلم در عشق بازي شعله ور بود

نبي تا بود مي ديدم كه از دور

به پا مي خواست پاي سوره ي نور

خودم مي ديدم آن برتر ز قرآن

كند دست عزيزش بوسه باران

هزاران بار مي فرمود طاها:

شوم قربان تو امّ ابيها

ولي تا رفت شاه بي قرينه

نمي دانم چه ها شد در مدينه

دري كه قبله گاه مصطفي بود

پس از او سوخته در شعله ها بود

ره معروف را منكر نمودند

عيان بغض دل حيدر نمودند

مرا مانع شد آن درّ يگانه

روم در پشت در ، در آن ميانه

خودش رزمنده و يار علي بود

مددكار و نگهدار علي بود

دلم مي خواست در آن روز نيلي

به رويم جاي او مي خورد سيلي

عدو تا پهلويش از كينه بشكست

دو دست مرتضي را ريسمان بست

زماني كه علي را مي كشيدند

همه فرياد زهرا را شنيدند

صدا زد بانويم «فضه خذيني»

بيا تا كه ذبيحم را ببيني

بيا فضه كه من مادر ندارم

به جز تو يك نفر ياور ندارم

زبانم لال گر گويم چه ديدم

من از احوال بانويم چه ديدم

فقط تا لحظه اي كه زنده بودم

ز روي فاطمه شرمنده بودم

60- پرواز آسماني او را ملك نداشت

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك ولادتي

قالب غزل

شاعر ناشناس

منبع زمزمه هاي ولايت 1-59

تعداد استفاده 0

متن شعر

پرواز آسماني او را ملك نداشت

ماهي كه در اطاعت خورشيد شك نداشت

سنگش زدند و دست ز افشاي شب نشست

آن نور ناب واهمه اي از محك نداشت

مهتاب زير سيلي شب بود و آفتاب

حتي دو دست باز براي كمك نداشت

اين بود دستمزد رسالت ، زمينيان

اي خلق خيره دست محمد نمك نداشت؟

مي پرسد از شما كه چه كرديد مردمان

گلدان ياس باغ من ترك نداشت؟

خورشيد و ماه را به زميني فروختند

اي كاش خاك تيره ي يثرب فدك نداشت

61- اي درود و صلوات از احد دادگرت

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك ***

قالب غزل

شاعر انساني حاج علي

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي درود و صلوات از احد دادگرت

وي امامان و رسولان همگي مفتخرت

خازن باغ جنان سائل كوي كرمت

حامل وحي خدا طوطي شاخ شجرت

نخل توحيدي و خوبان همه برگند تو را

شجر نوري و فرخنده امامان ثمرت

بخداوند دو عالم به دو عالم نبود

چون تو ام اب و شوهر و دخت و پسرت

چه خلوصي چه خصوعي چه خشوعي است ترا

كه خدا فخر نمايد به نماز سحرت

دختران در همه جا دست پدر مي بوسند

تو كه هستي كه زند بوسه به دستت پدرت

تو كه هستي كه بفرمان خداوند مجيد

قد به تعظيم بر افراشته خيرالبشرت

تو كه مرآت خدايي به چه جرم و تقصير

نيم رو گشت ز سيلي صورت همچون قمرت

بسته شد دست علي تا تو ز پا افتادي

واي بر بي كسي شوهر خونين جگرت

62- تو حبل محكم حبل المتيني

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك مرثيه

قالب مثنوي

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

تو حبل محكم حبل المتيني

اميد رحمت للعالميني

تو ابر و انبيا باران فيضت

بهشت از آبرو داران فيضت

همه دشت كويرند و تو گلشن

همه شام سيه تو صبح روشن

همه سوز درونند و تو داغي

همه تاريكي اند و تو چراغي

پيمبر عاشق راز و نيازت

خدا فخريه دارد بر نمازت

امامان آبرومند جلالت

اميرالمرمنين محو جمالت

تمام آفرينش پاي بستت

پيمبر خم شد و بوسيد دستت

تو استاد و جهان دانشگه توست

تو قرآن و علي بسم الله توست

به محشر ناقه ات چون پا گذارد

سحاب رحمت از هر سو ببارد

شود تا نازنين قلب تو خورسند

ببخشند و ببخشند و ببخشند

بگردند و بگردند و بگردند

بجويند و گنه كاري نجويند

چنان گردد كه از فرمان دادار

بگردد عفو دنبال گنهكار

به محشر بر فراز چرخ گردون

ندا خيزد كه اين الفاطميون

63- درياست نبي و گوهرش فاطمه است

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

درياست نبي و گوهرش فاطمه است

مولاست علي و همسرش فاطمه است

با آنكه حسين است پناه دو جهان

او خود به پناه مادرش فاطمه است

64- اين دلم دلخون از اين ديباچه شد

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

اين دلم دلخون از اين ديباچه شد

داني از چه نام كوچه ، كوچه شد

بسكه ناليد و به شبها گريه كرد

گفت «كو» زهرا و دست او «چه» شد؟

65- با نام فاطمه به جهان ناز مي كنم

مشخصات

مناسبت مدح

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

با نام فاطمه به جهان ناز مي كنم

صدها گره ز همت او باز مي كنم

خواهم كه بگذرم به سهولت من از صراط

با يك نگاه فاطمه پرواز مي كنم

66- مشكي پوشه دل از ماتم تو ...

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع زمزمه هاي ولايت 2-59

تعداد استفاده 0

متن شعر

(مادر 3 واي مادر 3)3

*****

مشكي پوشه دل از ماتم تو ، مي سوزه سينم باز از غم تو

عزا مي گيرم با حيدر ، بازم مي خونم واي مادر

مي باله خدا با بودن تو ، روح القدسه سينه زن تو

حاجت دل من اينه كه تو روضت بميرم

با نفساي نوكراي تو آتيش بگيرم

وقتي كه جگرم به ياد تو صد پاره ميشه

باز به ياد تو خون به پا كنه چشم حقيرم

(مادر 3 واي مادر 3)3

*****

سبز و زرد و سرخه صورت من ، گل مي كارم با دستام روي تن

اسمت چراغ شبهامه ، سينه زني ها رؤيامه

سنگين ميشه بغضم نيمه شبا ، حس مي كنمت پيشم به خدا

سايه ي نگاه تو هميشه روي سرمه ، قربوني روضه هاي تو چشم ترمه

كاشكي همه اينو بدونن اي آرامش من

اون كه طپش نبض آسموناس مادرمه

(مادر 3 واي مادر 3)3

*****

67- اي كه در تصوير انسان زيستي

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك ولادتي

قالب مثنوي

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي كه در تصوير انسان زيستي

كيستي و كيستي و كيستي؟

اي بهشت قرب احمد فاطمه

ليله القدر محمد فاطمه

آن كه خاك مقدمش جان همه است

گفت جان من فداي فاطمه است

اولين نور آفرين روشنگري

هم ازل را هم ابد را مادري

مدح تو كي با قلم كامل شود

وحي بايد بر قلم نازل شود

فوق هر تعريف و هر تفسير ، تو

پاك تر از آيه ي تطهير ، تو

اي گريبان چاك تو افلاكيان

از چه رو پيوسته اي با خاكيان

قدرت فهم تو را خلقت نداشت

خاك ، پاكيّ تو را باور نداشت

گر عدوي تو فدك را غصب كرد

طوق لعنتت را به گردن نصب كرد

اي فدكهاي زمين و آسمان

ذره ي گردي تو را بر آستان

بر نگين عرش نامت گشته حك

قطره ي اشك تو صد دريا فدك

اي مهار ناقه ات زلف عفاف

پيرهن بخشيده در شام زفاف

از شب ميلاد تا آخر نفس

مصطفي يك دست بوسيده است بس

آن هم اي دست خدا دست تو بود

پس بر آن دست و بر آن لبها درود

68- از فاطمه اكتفا به نامش نكنيد

مشخصات

مناسبت مدح

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

از فاطمه اكتفا به نامش نكنيد

نشناخته توصيف مرامش نكنيد

هر كس كه در او محبت فاطمه نيست

علامه اگر هست سلامش نكنيد

69- فاطمه يعني علي سر تا قدم

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك ولادتي

قالب مثنوي

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه

تعداد استفاده 0

متن شعر

فاطمه يعني علي سر تا قدم

صاحب كرسي و هم لوح و قلم

فاطمه كار خدايي مي كند

از همه مشكل گشايي مي كند

فاطمه استاد صدها هاجر است

فاطمه نور دو چشم حيدر است

فاطمه حق اليقين عين اليقين

بهترين يار امير المؤمنين

فاطمه عشق علي دين علي

فاطمه چشم خدا بين علي

فاطمه كار مسيحا مي كند

قطره را همسنگ دريا مي كند

فاطمه مرآت ذات كبريا

فاطمه آئينه ي ايزد نما

عشق زهرا آبرومندم كند

عشق زهرا عبد در بندم كند

عشق گفتم ، عاشقي مجنون او

هر دو عالم واله و مفتون او

مي زند آتش به جانم اين شرر

سينه ي زهرا كجا و ميخ در

تازيانه مي زدند بر پيكرش

موج مي زد آب در چشم ترش

گيسوانش در ميان شعله سوخت

ليك بر دستان مولا ديده دوخت

گفت اي آرام جانم يا علي

بي تو من زنده نمانم يا علي

70- ياد شبهاي توسل كرده ام

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك ولادتي

قالب مثنوي

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه

تعداد استفاده 0

متن شعر

ياد شبهاي توسل كرده ام

ياد پرپر گشتن گل كرده ام

ياد شبهاي شلمچه كرده ام

ياد زهرا بين كوچه كرده ام

ياد بدر و ياد خيبر كرده ام

ياد تنهايي حيدر كرده ام

روز محشر كار ما با فاطمه است

نقش پيشاني ما يا فاطمه است

بي كسيم و نيست ما را جز تو كس

روز وانفسا به فريادم برس

زشتي افعال ما را خاك كن

نامه ي اعمال ما را پاك كن

روز محشر گرمي بازار توست

نام كل خلق در طومار توست

تو قيامت را قيامت مي كني

بر امامان هم امامت مي كني

از كرامت بر جبين ما همه

ثبت كن هذا محب الفاطمه

بين نار و خلق حائل مي شوي

با حسين خود مقابل مي شوي

مي كند با پيكر بي سر قيام

گويد از هر زخم تن مادر سلام

آن سلام و آن سخن بشنيدني است

آن گلوي پاره پاره ديدني است

71- ما گوشه نشينان غم فاطمه ايم

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

ما گوشه نشينان غم فاطمه ايم

محتاج عطا و كرم فاطمه ايم

عمري است كه

ما سوخته ي عمر كم فاطمه ايم

72- دختر فكر بكر من غنچه ي لب چو وا كند

مشخصات

مناسبت مدح

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

دختر فكر بكر من غنچه ي لب چو وا كند

از نمكين كلام خود حق نمك ادا كند

مفتقرا متاب روي از در او به هيچ سوي

ز آنكه مس وجود را فضه ي او طلا كند

73- اي كعبه ي دلها ، شه بانوي دنيا

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

يا زهرا يا زهرا(3)

*****

اي كعبه ي دلها ، شه بانوي دنيا

عشق علي مولا ، نور چشم طاها

*****

اي جان دو جهان ، جانفداي توأم

تو كريمه اي و ، من گداي توأم

*****

عشق تو در قلبم ، مهر تو در جانم

عاقبت از داغت ، مي ميرم مي دانم

*****

محراب لاي تو ، دنيا و دين من

يك نخ از چادرت ، حبل المتين من

*****

74- با نام تو دل چه با صفا مي گردد

مشخصات

مناسبت مدح

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

با نام تو دل چه با صفا مي گردد

با ياد تو دل ز غم رها مي گردد

باشي تو كليد راز هستي ، زهرا

با نام تو قفل بسته وا مي گردد

75- اي گوهر تابناك زهرا

مشخصات

مناسبت مدح

سبك ولادتي

قالب مثنوي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي گوهر تابناك زهرا

اي پاكترين پاك زهرا

اي مفخر دودمان آدم

اي چشم و چراغ اهل عالم

در جسم جهانيان تو روحي

بر فلك نجات نوح ، نوحي

در رتبه ز عالمي مقدم

خاك درت آبروي عالم

تو چشمه ي لطف و بحر جودي

شهبانوي عالم وجودي

ياد تو صفاي قلب خسته

نام تو كليد قفل بسته

يا فاطمه تو گل خدايي

ريحانه ي مصطفايي

اي محور چرخ آفرينش

گردونه ي آفتاب بينش

تفسير بلند كوثري تو

آيينه ي چشم حيدري تو

اي روح سخاوت و كرامت

پيوند نبوت و امامت

از نور تو ماه وام گيرد

جبريل ز تو پيام گيرد

گلزار تو عطر در سرشت است

گلخانه ي خانه ات بهشت است

طاق حرم تو باغ فردوس

شمع حرمت چراغ فردوس

داريم دلي درون سينه

يك پارچه عاشق مدينه

اين سينه پر از شرار داغت

قربان مزار بي چراغت

اي ياس علي چرا كبودي

آخر تو مگر چه كرده بودي؟

*****

زهرايي و نور آسماني

روشنگر چشم اختراني

خورشيد نكرده نور تو لمس

آري تويي اظهر من الشمس

چون آينه روشني و صافي

شاداب ترين گل عفافي

در نزد خداي خود عزيزي

آزاده زني ستم ستيزي

اي مادر يازده ستاره

خوشيوي تر از گل بهاره

دل از غمت التهاب دارد

از اشك تو ، گل گلاب دارد

اي جلوه گه فروغ سرمد

وي دختر و مادر محمد

76- عشق سر در گم رها مي شد اگر زهرا نبود

مشخصات

مناسبت مدح

سبك ولادتي

قالب غزل

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

عشق سر در گم رها مي شد اگر زهرا نبود

مهر بي مهر و وفا مي شد اگر زهرا نبود

فاطمه تفسير يكرنگي و يكدل بود است

دوستي از دل جدا مي شد اگر زهرا نبود

با خدا و با مرام چارده معصوم پاك

قلبها كي آشنا مي شد اگر زهرا نبود

رو گرفت از مرد كوري كاي علي فرياد زن

بي حيا كي با حيا مي شد اگر زهرا نبود

بارها مي گفت پيغمبر گل من فاطمه است

باغ دين كي با صفا مي شد اگر زهرا نبود

در قيامت هر گره با دست او وا مي شود

كاي شفاعت در جزا مي شد اگر زهرا نبود

77- اي اميد دلها ، اي زهره ي زهرا

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

يا فاطمه يافاطمه اي ياور حيدر

*****

اي اميد دلها ، اي زهره ي زهرا

اي آنكه ترا خوانده پدر ام ابيها

*****

دل در تب و تابت ، شده اسير دامت

تويي مادر ارباب من و منم غلامت

*****

اي روح مناجات ، اي كعبه ي حاجات

فخر همه ي عالمي و مادر سادات

*****

دلم تنگه تو سينه ، داره شور مدينه

مي خواد گريه كنه پشت بقيع حرفش همينه

*****

اي بود و نبودم ، اي ياس كبودم

من حيدرم از آنچه كه ديدم چه بگويم

ميون آتيش و دود ، گلم به پشت در بود

نوك مسمار داغ پشت در نگم كجا بود

قلبم و شكستند ، تا دستام و بستند

گل ياس مرا به ضربه ي لگد شكستند

78- مرغ دل ميون سينه ، پر زده سوي مدينه

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

مرغ دل ميون سينه ، پر زده سوي مدينه

تا كه با ديده ي گريون ، غربت تو رو ببينه

اي چراغ آسموني ، دلبر ابرو كموني

آرزومند بقيعم ، قسمتم كن تو جووني

*****

بي تو از زندگي سيرم ، تو فقط هستي اميرم

دلمو بتو سپردم ، بخدا پس نمي گيرم

تو عزيز مصطفايي ، سلطان كربلايي

چه بگويم چه بگويم ، كه تو محبوب خدايي

79- ميخوام بهت وفا كنم يه محشري بر پا كنم

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

ميخوام بهت وفا كنم يه محشري بر پا كنم

بذار بجون حيدرت مادر تو رو صدا كنم

يه وقتايي كه بد مي شم من راه نور و سد مي شم

ولي چه غم روي صراط ميگم يا زهرا رد مي شم

تابوتمو تا ميارند درون قبرم مي ذارند

ميگن كه اين با فاطمه است ديگه باهام كار ندارند

حكم براتم مي دهي ز غم نجاتم مي دهي

تا كه مي بيني تشنه ام آب فراتم مي دهي

ميگي كه اين بده اگه كسي بهش جواب نده

ولي تو مجلساي ما برا حسين زده

من نمي خوام جفا كنم دامنتو رها كنم

بذار تو مجلس حسين تا به ابد صدا كنم

از عشق تو شيدائيم مست مي آگاهيم

بذار بدونند آدما ديوونه ي زهرائيم

عشقت هلاكم مي كنه اسير خاكم مي كنه

وقتي ميام تو مجلست اسم تو پاكم مي كنه

80- تو بالاتر ز بالا برتريني

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك ولادتي

قالب مثنوي

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه 5

تعداد استفاده 0

متن شعر

تو بالاتر ز بالا برتريني

تو هر شب با خدايت همنشيني

پيمبر را بهشت جاوداني

تو محبوب تمام عرشياني

تو را يكتا و بي همتا چو ديدند

براي تو علي را آفريدند

تو صدها مرتبه اعجاز كردي

گره از كار مولا باز كردي

فراز آسمانها خانه ي تو

تو شمعي و علي پروانه ي تو

اگر احمد به تو اكرام مي كرد

دلش را نام تو آرام مي كرد

اگر گلبوسه از روي تو مي چيد

خدا را در دو چشمان تو مي ديد

نه فخر مصطفي فخر خدايي

كه تو بنيانگار كربلايي

فداي ذكر يارب يارب تو

دو عالم خاك پاي زينب تو

شود قلب محبان پاره پاره

چو مي آيي تو در محشر سواره

تو مي آيي ولي پهلو شكسته

به روي ناقه اي غمگين و خسته

تو مي آيي و چشمت پر ز الماس

به روي دست داري دست عباس

81- مادر من هر چي دارم فدات ....

مشخصات

مناسبت مدح

سبك نوحه سنگين جديد

قالب آهنگين

شاعر عبدالكريمي مهدي

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

واي واي واي

مادرم مادرم مادرم مادرم(3)

*****

مادر من هر چي دارم فدات مي كنم فاطمه

جون مي گيرم وقتي مادر صدات مي كنم فاطمه

*****

بي نشوني تو كه بر قلب شيعه اميدي قراري

اين هزار سال حتي يك سنگ قبر هم نداشتي نداري

*****

82- خدا براي دل من تو را نگه دارد

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك مرثيه زمزمه اي

قالب غزل

شاعر امير حسيني امير حسين

منبع بي بي بي حرم

تعداد استفاده 0

متن شعر

خدا براي دل من تو را نگه دارد

به درد عشق توأم مبتلا نگه دارد

دعا كنم كه خدا سايه ي تو را زهرا

هميشه روي سر مرتضي نگه دارد

تو را كه از همه گلها لطيف تري و سري

ز چشم زخم حسودان جدا نگه دارد

تمام هستي خود را علي دهد صدقه

تو را اميد دلم تا خدا نگه دارد

تو مادري و به غمخانه ام فروغ صفا

خدا تو را به سر بچه ها نگه دارد

مرا كه اين همه دشمن كمر به كين بسته

دعاي خير تو از هر بلا نگه دارد

به پيشواز من آيي به پشت در زهرا

اگر چه فضه تو را روي پا نگه دارد

83- نور خداي عالمه ...

مشخصات

مناسبت مدح

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

نور خداي عالمه خورشيد هر نه فلكه

مثلي و همتا نداره تو خلقت خدا تكه

دنيا بدون فاطمه صفا و معنا نداره

حرومه زندگي براش هر كي كه زهرا نداره

دلي كه عشق فاطمه توش نباشه دل نمي شه

دين بدون فاطمه والله ِ كامل نمي شه

هر كسيكه فاطميه باك قيامت نداره

تو روز محشر بخدا راحته وحشت نداره

امام صادق اينو گفت هر كي محبّ فاطمه است

راحت بگه مادر مادر فاطمه مادر همه است

آي عاقلا آي عاقلا ديوونگي كار منه

هر كي مي خواد هر چي بگه فاطمه دلدار منه

به عشق مرتضي ميگم فاطمه مهتاب منه

تموم دلخوشيم اينه حسينش ارباب منه

84- حضرت زهرا مددي بانوي گلهاي جهان

مشخصات

مناسبت مدح

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

حضرت زهرا مددي بانوي گلهاي جهان

دلخوشيمه مادرمه مادر صاحب الزمان

باني خلقت ماها دخت نبيّ خاتمه

تنها نه مام سيدا مادر كل عالمه

من يه حباب خاليم بي تو

اصلاً خودت بگو كيم بي تو

جوونيمو بپاي تو دادم

مگه ميشه زندگي هم بي تو

يا فاطمه يا فاطمه مادر(4)

*****

عالم و آدم رو خدا گردونده دور سر تو

بسته دل عاشقمو به ريشه معجر تو

مليكه ي هستي همه واله و شيداي توأند

حور و ملك بوسه زنِ خاك كف پاي توأند

تو كه هميشه گل زيبايي

مادر بي نشونه ي مايي

من بميرم چرا نصيبت شد

اينهمه مصيبت و تنهايي

يا فاطمه يا فاطمه مادر(4)

*****

عصمت رب ازلي فاني والي الولي

جلوه اي از ذات خدا شهيده ي عشق علي

اشك مصيبت تو را به زمزمي نميدهم

گدايي در تو را به عالمي نمي دهم

فاطميه تا كه مياد وجودمو غم مي گيره

عالم امكان بخدا فضاي ماتم مي گيره

دلم مي خواد تو مدينه كبوتر بقيع بشم

پر بزنم تو آسمون در به در بقيع بشم

اهل مدينه خيلي نامردند

با صورت ماه تو چه كردند

سيدا هنوزم توي كوچه

دنبال گوشواره ها مي گردند

يا فاطمه يا فاطمه مادر(4)

*****

بوي گل ياس علي پيچيده تو كهكشونا

غلام درگاهش شدند اهالي آسمونا

85- گل من چون ترا در گل بپوشم

مشخصات

مناسبت مدح

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

گل من چون ترا در گِل بپوشم

ز هجران تو خون دل بنوشم

در ايام جواني قسمتم شد

كه تابوت ترا گيرم بدوشم

86- من قطره نا چيزم و دريا زهرا

مشخصات

مناسبت مدح

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

من قطره نا چيزم و دريا زهرا

اميد من است در دو دنيا زهرا

گيرند اگر نوار قلبم روزي

گويد ضربان قلب من يا زهرا

87- بي بي عالم بخدا جان به فدات مي كنم

مشخصات

مناسبت مدح

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

يا زهرا مادر (2)

*****

بي بي عالم بخدا جان به فدات مي كنم

بوي گل آيد از لبم وقتي صدات مي كنم

*****

ايكه خداوند كائنات مهر تو خود پروريده است

با گِل عشق و ولاي تو ، دل مرا آفريده است

بر روي لوح قلب من ، مدينه ات را كشيده است

بهارم ، قرارم ، تويي دار و ندارم

مدد كن ، كه تنها ، بتو اميدوارم

*****

ز ابر ديده تا ابد گريه برات مي كنم

بوي گل آيد از لبم وقتي صدات مي كنم

*****

نام مقدس شما حك شده بر روي سينه ام

اي گل گلشن وجود ، بهشت بي قرينه ام

بده جواز زيارتم ، كه دلتنگ مدينه ام

به عشقت ، اسيرم ، تويي ماه منيرم

نباشي ، يا زهرا ، خدا گواهه مي ميرم

*****

گوهر درياي عصمتي طلاي بي مثل عالمين

فقط نه در گنج قلب من ، به عالمي تو نور دوعين

ام ابيهاي مصطفي ، عشق علي مادر حسين

به شور و به شينم ، ديوونه آقام حسينم

گدايم ، گدايم ، گداي بين الحرمينم

*****

88- من حيدرم مي خواهم از زهرا بگويم

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك شور سينه زني

قالب مثنوي

شاعر قانع ابراهيم

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

من حيدرم مي خواهم از زهرا بگويم

مي خواهم از آن بضعه ي طاها بگويم

زهراي من يعني بهار آفرينش

من بيقرارش او قرار آفرينش

زهراي من جان جهان و هست هستي است

زهراي من يعني تمام حق پرستي است

زهراي من ماه تمام آسمانهاست

زهراي من نور آفرين كهكشانهاست

نور خدا مي تابد از زيبا جبينش

بر خويش مي نازم كه هستم همنشينش

زهراي من يعني محبت بي نهايت

زهراي من يعني عنايت در عنايت

زهراي من تفسير ناب مهرباني است

كردار و گفتارش خدايش را نشاني است

زهراي من خورشيد صبر و استقامت

زهراي من يعني دليري و شهامت

زهراي من يعني بلنداي سعادت

از گلشن سجاده اش گلچين عبادت

زهراي من معبود را يك عبد كامل

زين روي خوبيها بر او گرديده نازل

وقت عبادت مي برد دل از ملايك

دارند شوق ديدن او را يكايك

هرگز دعايش را نديدم بي اجابت

با او دعا شد همنشين استجابت

از هر نگاهش نور نور عشق خيزد

از دامنش مرد صبور عشق خيزد

در باغ دلها ريشه دارد مكتب او

مرد شهادت پيشه دارد مكتب او

زينب كه باشد زينت من دختر اوست

سر تا قدم آئينه دار ديگر اوست

زهراي من يعني فدائي ولايت

با هستي خود كرده از قرآن حمايت

زهراي من بر ياري من جان سپر كرد

از كوچه ها با چادر خاكي گذر كرد

بر گوشه ي چشمان او مهر فدك خورد

او بارها بهر دفاع من كتك خورد

از خانه تا مسجد چه غوغا بود آنروز

دامان من در دست زهرا بود آنروز

ديدم كه بالا رفت دستي وحشيانه

در آن كف بي رحم ديدم تازيانه

پهلو شكسته همسرم

را خانه بردم

آنروز تا شب شد هزاران بار مردم

ديدم يكي مي گفت دستش را شكستم

ايكاش چشمم بسته مي شد جاي دستم

89- جان مرا جاناني تو

مشخصات

مناسبت مدح

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

جان مرا جاناني تو ، هجر مرا پاياني تو

منم مريض عشق تو ، درد مرا درماني تو

اي همه هستم دل بتوبستم

اگر چه پستم يا زهرا

فاطمه جانم(2) فاطمه جان

**************

ديوانه ام و ديوانه ، هستم سائل ميخانه

گنچ ولايت در قلبم ، تو شمعي و من پروانه

آرامش دل تويي تو حاصل

عشق تو قاتل يا زهرا

فاطمه جانم(2) فاطمه جان

**************

جانم فداي روي تو ، منم گداي كوي تو

سرمايه ام باشد يكدل ، آنهم اسير موي تو

اي مهربونم اي همزبونم

دردت بجونم يا زهرا

فاطمه جانم(2) فاطمه جان

**************

شيعه به علي مي نازد ، حيدر هم به تو مي نازد

پيدايش جهان از توست ، پس عالم به تو مي نازد

دل سرِ كويت مست سبويت

پر زده سويت يا زهرا

فاطمه جانم(2) فاطمه جان

**************

بر روي قلبم نوشتم ، كرببلايت بهشتم

عشق تو سرمايه من، محبتت در سرشتم

روياي نابي جام شرابي

ارباب مايي ثار ا...

يا ابي عبد ا...(3) ثار ا...

**************

افتاده دل در دام تو ، مستي من از جام تو

هستي من در دو عالم ، جانم فداي نام تو

من روسياهم غرق گناهم

بده پناهم ثار ا...

يا ابي عبد ا...(3) ثار ا...

**************

90- اي دخت مصطفي كه پدر خوانده مادرت

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك مرثيه

قالب قصيده

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع گلواژه هاي فاطميه 5

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي دخت مصطفي كه پدر خوانده مادرت

صف بسته انبياء به ادب در برابرت

تو كيستي كه خواجه ي لولاك مي شنفت

بوي بهشت از نفس روح پرورت

حورا نهاده دست به دامان فضه ات

غلمان گشوده چشم به احسان قنبرت

تا صبح حشر سلسله ي اولياء حق

مديون صبر و نهضت شبّير و شبرت

عالم نهاده چهره به ديوار كوچه ات

خلقت ستاده بر در بيت محقرت

گوش علي به زمزمه هاي سحر گهت

چشم نبي به ماه جمال منورت

ميكال ملتجي به در آستانه ات

جبريل ايستاده چو ابري به محضرت

در اقتدار مادري و حُسن تربيت

اين بس بود كه زينب كبري است دخترت

هرگز تو را به باغ فدك احتياج نيست

اي باغ خُلد عاشق سلمان و قنبرت

باشي سه شب گرسنه به سائل كني عطا

قوت خود و غذاي عزيزان ديگرت

كي در هواي اَخذ فدك مي كني تلاش

اي بوده از نخست دو گيتي مسخّرت

اي حامي ولايت و اي يار شير حق

اي از اُحد گرفته الي خانه سنگرت

با ا... عجب نبود گر به روز حشر

پيغمبران تمام بخوانند مادرت

ريزد برات عفو ز دامان فضه ات

ريزد شميم خلد ز گلهاي پرپرت

رويد گل شفاعت از خون محسنت

جوشد محيط رحمت از حلق اصغرت

از هر كجا عبور كني مي رسد به خلق

بوي بهشت از نفس روح پرورت

يك سو حسن ستاده كنارت به احترام

يك سو حسين با تن بي سر برابرت

نبود عجب گناه تمامي خلق را

بخشد به خون محسن تو ذات داورت

تو بر سوار ناقه بپويي ره بهشت

دنبال تو پياده همه خلق محشرت

يك فرد نه

، دو تن نه ، شنيدم چهل نفر

در پيش ديدگان علي ريخت بر سرت

از پا فتاده بودي و كردي قيام ليك

دستت به تازيانه جدا شد ز رهبرت

اي شمسه ي سپهر نبوت روا نبود

ابر سيه كشند به روي منورت

91- اي آنكه ولاي تو محك مي باشد

مشخصات

مناسبت مدح

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي آنكه ولاي تو محك مي باشد

يك مدح تو ا... معك مي باشد

شد آب ز فاطمه نمك هم از اوست

ز آن روست كه اشك با نمك مي باشد

92- شبي گفت استاد نيكو سرشت

مشخصات

مناسبت مدح

سبك ولادتي

قالب مثنوي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

شبي گفت استاد نيكو سرشت

كه ديدم به سر درب باغ بهشت

نوشته ملك با خطي منجلي

به فرمان حق جمله اي از علي

كه اي دوستداران صاحب نفس

ز اوصاف زهرا همين جمله بس

هلالي كه در آسمان جاي اوست

تراشيده ي ناخن پاي اوست

93- روزيكه قرارداد دنيا بستند

مشخصات

مناسبت مدح

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

روزيكه قرارداد دنيا بستند

خورشيد به روز و مه به شبها بستند

در چشمه ي نور ، قلب ما را شستند

بر چادر وصله دار زهرا بستند

94- من آن گلم كه خدا فاطمه خطابم كرد

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

من آن گلم كه خدا فاطمه خطابم كرد

نبي به امر خدا وقف بوترابم كرد

چو ديد سدّ ره خويشتن مرا دشمن

در آستانه ي در با لگد گلابم كرد

95- حضرت زهرا (س) و شب عروسي

مشخصات

مناسبت مدح

سبك ولادتي

قالب نثر

شاعر ناشناس

منبع احقاق الحق

تعداد استفاده 0

متن شعر

در روايت آمده هنگاميكه حضرت زهرا شنيد كه پدرش او را به همسري حضرت علي در آورده و فقط چند درهم مهر او قرار داده فرمود: اي رسول خدا دختران ديگر با چند درهم ازدواج مي كند پس بين من و آنها هيچ فرقي نيست؟ از شما مي خواهم اين چند درهم را هم بر گردانيد و از خداوند متعال بخواهيد كه مهريه ي مرا شفاعت گنهكاران امت شما قرار دهد.

جبرئيل نازل شد و قطعه اي از ابريشم آورد كه در آن نوشته شده بود: خداوند مهر زهر را شفاعت امت پدرش قرار داده است.

آن حضرت به هنگام رحلت از اين دنيا وصيت فرمود كه آن نوشته زير كفن و روي سينه ي ايشان قرار گيرد.

حضرت فرمود: هنگاميكه روز قيات سر از قبر بيرون آورم اين نوشته را به دست مي گيرم و درباره ي گنهكاران امت پدرم شفاعت مي كنم.

96- خدا داند ز داغت داغدارم

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

خدا داند ز داغت داغدارم

به تن رخت سياه و سوگوارم

دعا كردم فرج نزديك گردد

كه سنگ قبر مادر را گذارم

97- گفت روزي باغبان بينوا

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك ولادتي

قالب قصيده

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

گفت روزي باغبان بينوا

بلبل شوريده اي را از وفا

كاي همايون طاير فرخنده فال

مژده دارم از بهار خوش خصال

هر گياهي از كنار جويبار

چشم وا كرده است از خواب خمار

هر كسي جا در گلستان ساخته

رنج و غم را پشت سر انداخته

تو چرا در كنج باغ و لاله زار

ناله ها از دل كشي ديوانه وار

گفت بلبل در جواب باغبان

فاش گويم بر تو من راز نهان

هر زمان آيد بهار با صفا

يادم آيد از خزاني پر بلا

از خزاني در بهاري منجلي

از حديث درد زهرا و علي

گر ببينم لاله اي تنها شود

يادم از پشت در و زهرا شود

98- مادر من حبيبه ي داور است

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك ولادتي

قالب مثنوي

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه 5

تعداد استفاده 0

متن شعر

مادر من حبيبه ي داور است

مادر من شفيعه ي محشر است

مادر من عصمت كبري بود

مادر من انسي حورا بود

مادر من كوثر جوشان دين

مادر من بحر خروشان دين

مادر من دخت رسالت بود

مادر من كفو ولايت بود

مادر من ام ابيهاستي

مادر من ياور مولاستي

مادر من رايحه ي ياس بود

مادر من باغ پر احساس بود

مادر من مام امامت بود

مادر من باب شفاعت بود

مادر من محور ايمان بود

مادر من يار ضعيفان بود

مادر من روح صميميت است

مادر من زمزمه ي غربت است

مادر من ذكر جلي بود و بس

مادر من عشق علي بود و بس

مهديم و ناله زن كوثرم

آه چه آمد به سر مادرم

آه بيا باده ي غم نوش كن

روضه ي مادر ز پسر گوش كن

روضه ي پژمردن و نيلي شدن

خسته دل از ضربت سيلي شدن

روضه ي جانسوز در سوخته

قصه ي ميخ و جگر سوخته

پشت در سوخته در حال غش

سوخت مرا ناله ي يا مهديش

بغض علي داشته ها آمدند

مادر ما را همگي مي زدند

خصم علي را سوي مسجد كشيد

مادر ما در پي او مي دويد

فاطمه و پهلوي خونبار او

قنفذ و شلاق شرر بار او

يار علي از نفس افتاده بود

مادر من فاطمه ، جان داده بود

حل نشده برايم اين مسأله

چرا لگد زد به زن حامله

99- يا زهرا ، عشق تو چلچراغ دل من است

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

يا زهرا ، عشق تو چلچراغ دل من است

يا زهرا ، داغ غمهاي تو حاصل من است

يا زهرا ، از غمت رنگ و بو داده اي مرا

يا زهرا ، غيرت و آبرو داده اي مرا

يا زهرا ، داغ تو شد عجين با وجود من

يا زهرا ، اي فداي تو بود و نبود من

يا زهرا ، همچو آتش به تاب و تب توأم

يا زهرا ، من غلام تو و زينب توأم

يا زهرا ، آتش اندر وجود زمانه زد

آن كس كه ، پيش مولا تو را تازيانه زد

100- چلچراغ آسماني فاطمه

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك ولادتي

قالب مثنوي

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

چلچراغ آسماني فاطمه

قبله ي افلاكياني فاطمه

عطر فردوس خدا از سينه ات

عرش پيغمبر دل بي كينه ات

آسمان پر نور از سيماي تو

نيست غير از مرتضي همتاي تو

تو نماز بي رياي حيدري

شور و عشقي ، مصطفاي حيدري

كعبه ي آمال پيغمبر تويي

دختر اما بر پدر مادر تويي

آسمان هستي و بر روي زمين

آمدي بهر اميرالمؤمنين

با نگاهي حل مشكل مي كني

پيرهن تقديم سائل مي كني

بي تو حتي ذره اي پاينده نيست

بي تو بر لبهاي حيدر خنده نيست

اي پرستوي مهاجر در قفس

مي كشي اين روزها وقتي نفس

از پر بشكسته ات خون مي چكد

اشك تو از چشم گلگون مي چكد

101- فاطمه مشكل گشايي مي كند

مشخصات

مناسبت مدح

سبك ولادتي

قالب مثنوي

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

فاطمه مشكل گشايي مي كند

فاطمه كار خدايي مي كند

علت ايجاد عالم فاطمه است

نقش روي قلب خاتم فاطمه است

فاطمه يعني سرور اهل بيت

عزت و فخر و غرور اهل بيت

فاطمه بر قلب عالم كوكب است

مادر و آموزگار زينب است

بهر او ارض و سما را ساختم

خواست از من مصطفي را ساختم

بهترين غمخوار و دلبر دادمش

همسري را همچو حيدر دادمش

ماسوا روزي خورند از خوان او

گردش چرخ است با فرمان او

هستي عالم بود از هست او

جنت و دوزخ بود در دست او

102- سلامي جانفزاتر از نفسهاي مسيحائي

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك مرثيه

قالب قصيده

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع گلواژه هاي فاطميه 5

تعداد استفاده 0

متن شعر

سلامي جانفزاتر از نفسهاي مسيحائي

به روح پاك تو اي مادر صبر و شكيبائي

توئي آن ليله القدري كه كس نشناختش هرگز

توئي آن عصمت يكتا ، كه يكتائي به يكتائي

تو آن آئينه ي حسن دل آراي خداوندي

ز ختم الانبياء دل برده در عين دل آرائي

جمال حق ، جلال انبياء ، حُسن امامان را

علي مي ديد در آئينه ي حسنت به تنهائي

به غير از تو كسي نگرفته رو از چشم نابينا

الا اي خاك پاي رهروانت چشم بينائي

نموده از چراغ خانه ات مه كسب نور ، آري

از آن گرديده بر بام فلك هر شب تماشائي

تو نور حق به چشم عرش ، چشم فرشيان بودي

نشستي از چه با ما خاكيان كوه و صحرايي؟

از آن گشتي زميني اي چراغ آسمانيها

كه شوئي از دل ما رنگ ظلمتهاي دنيائي

نباشم شيعه گر مهر تو را يك ذره بفروشم

به زيورهاي صحرايي و گوهرهاي دنيايي

تو در محشر سوار ناقه اي و خلق دنبالت

ز صحراي قيامت تا جنان در راهپيمائي

قيامت ، نار ، جنت ، هر سه فرمان مي برند از تو

از آنان بردن فرمان و از تو حكمفرمائي

تبسم كن ز پشت ناقه بر روي گنهكاران

الا گلهاي جنت را ز لبخندت شكوفائي

تهي دستم ، فقيرم ، روز محشر فاش مي گويم

مرا امروز غير از مهر زهرا نيست دارائي

دريغا سرو قد خم گشت مانند كمان آخر

تو را كز سايه ي قامت خجل مي گشت رعنايي

مسلماني ببين بعد از پيمبر داد اين امت

يتيم وحي را با ضرب سيلي

دل تسلائي

مسلماني اگر اين است «ميثم» با تو مي گويم

حذر كن زين مسلماني و رو آور به ترسايي

103- توئي كه وصف كمالت جميع آياتند

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك ولادتي

قالب غزل

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

توئي كه وصف كمالت جميع آياتند

شهود منزلتت جمله ي رواياتند

پيمبران اولوالعزم با تمام وجود

به نوكري درت غرق در مباهاتند

فرشتگان حريم مقدس رحمان

به نام توست كه همواره در مناجاتند

به زير سخت ترين ضربه يا علي گفتي

ز عشق حيدر تو اهل آسمان ماتند

از آن شبي كه خسوف رخ تو كامل شد

ملائكه همگي در نماز آياتند

بياد پهلوي بشكسته ات دل دو جهان

حزين و سوخته چون قلبهاي ساداتند

104- اي همه عصمت و تقواي ز پا تا به سرت

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك ***

قالب قصيده

شاعر انساني حاج علي

منبع گلهاي محبت

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي همه عصمت و تقواي ز پا تا به سرت

سرمه ي چشم ملائك همه از خاك درت

زن به شايستگي ات ديده ي تاريخ نديد

اي كه وصف تو به قرآن شده از دادگرت

اولين شخص جهان بشريت احمد

بارها گفت به قربان تو جان پدرت

غير زينب كه به دامان تو تحصيلش بود

ديده ي چرخ نديده است نظير دگرت

چه خلوصي چه خضوعي چه خشوعي است ترا

كه خدا فخر نمايد به نماز سحرت

مجلسي را كه تو وارد شوي از امر خداي

انبيا بر سر پا نزد تو حتي پدرت

با تحيّر به سوي ختم رسل برگرديد

تا علي يافت ز سرّ دو جهان با خبرت

همه اوصاف تو ناديده گرفتم اما

فخرت اين بس كه بود همچو حسيني پسرت

زير اين چرخ كهنسال تو در شام زفاف

جامه ي نو پي انفاق در آري ز برت

دختران در همه جا دست پدر مي بوسند

تو كه هستي كه زند بوسه به دستت پدرت

تو كه سر تا به قدم احمد مرسل بودي

از چه خم گشت در ايام جواني كمرت

به كتاب و به رسول و به علي داد بقا

عمر كوتاه تو و زندگي مختصرت

بسته شد دست علي تا تو ز پا افتادي

آه از بي كسي شوهر خونين جگرت

به نگاه علي و ناله ي زينب سوگند

پسرت ديد در آن كوچه چه آمد به سرت

105- اي سبزترين گل بهاري زهرا

مشخصات

مناسبت مدح

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع گلهاي محبت

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي سبزترين گل بهاري زهرا

وي نخل بلند بردباري زهرا

در روز جزا به جان فرزندانت

ما را به كسي وا نگذاري زهرا

106- دلم به ياد مدينه بهانه مي گيرد

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

دلم به ياد مدينه بهانه مي گيرد

سراغ باغ گلي را شبانه مي گيرد

چه حكمت است كه چون نام فاطمه آيد

براي گريه دل من بهانه مي گيرد

107- اي ز تو پيغامبران را شرف

مشخصات

مناسبت مدح

سبك مرثيه

قالب مثنوي

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي ز تو پيغامبران را شرف

لؤلؤ و مرجان خدا را صدف

راضيه و مرضيه و عالمه

سيده النساء يا فاطمه

آينه ي سيرت ختم رسل

دانش كل عصمت كل عقل كل

دختر دين مادر دين كيست ؟ تو

نور سماوات و زمين كيست؟ تو

مام دو عيساي مسيح آفرين

بر دو مسيحت ز مسيح آفرين

وصف تو و مدح تو خير الكلام

مادر سادات عليك السلام

مادر روحاني روح الامين

ذريه ات ستارگان زمين

روح علي جان محمد تويي

سوره ي فرقان محمد تويي

دست خدا دست به دامان توست

مادري ختم رسل شان توست

بوسه گه ختم رسل دست تو

نفس محمد شده پابست تو

آيه ي تطهير گل دامنت

هست خدا پيشتر از بودنت

عمر تو اي مادر ما كم نبود

نور تو بود و همه عالم نبود

دخت نبي مادر آدم سلام

سيده النساء عالم سلام

در يم غمها به علي نوح كيست؟

بين دو پهلوي نبي روح كيست؟

روح عبادات سلام عليك

مادر سادات سلام عليك

مصحف مِهر تو كتاب همه

درس حجاب تو حجاب همه

جنت موعود پيمبر تويي

آرزوي احمد و حيدر تويي

حُسن تو نقش قلم ابتداست

سينه ي پاك تو بهشت خداست

پيك خدا فخر كند بر همه

اينكه منم هم سخن فاطمه

جان نبي در بدني فاطمه

محور هر پنج تني فاطمه

كعبه دهد تكيه به ديوار تو

چشم علي تشنه به ديدار تو

صورت تو سيرت پيغمبر است

صحبت تو حرف دل حيدر است

مصحف نا خوانده ي حق صدر تو است

ليله ي قدري كه نهان قدر تو است

اي همه دم ذكر خدا بر لبت

روح علي محو نماز شبت

كعبه ي دلهاست سرايت هنوز

پشت سر ماست دعايت هنوز

كشور ايران حرم پاك توست

هر

وجبش قبضه اي از خاك توست

اي كرمت شامل حال همه

مادر سادات بني فاطمه

نعمت هستي نمك فاطمه است

ملك الهي فدك فاطمه است

اي كه به خاك تو فدك گم شده

بين سپاه تو ملك گم شده

ياس كبود از اثر خارها

حيف كه كشتند ترا بارها

وصف تو اينگونه به ما رسيده

ايتها الصديقه الشهيده

اجر رسالت شرر نار شد

يار تو تنها در و ديوار شد

ديو كجا غرفه ي حورا كجا؟

شعله كجا صورت زهرا كجا؟

سرو علي گرچه قدت خم شده

پشت ولايت ز تو محكم شده

مادر يازده ولي كيست؟ تو

فدايي راه علي كيست؟ تو

آتش بيت تو دل عالم است

شعله اي از آن نفس «ميثم» است

108- تو كيستي آينه ي داوري

مشخصات

مناسبت مدح

سبك مرثيه

قالب مثنوي

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت

تعداد استفاده 0

متن شعر

تو كيستي آينه ي داوري

تو كيستي فراتر از باوري

تو كيستي راضيه و مرضيه

تو كيستي فاطمه ي اطهري

فاطمه يا حوراء الانسيه اي

ام ابيهايي يا كوثري

تو آسمانِ اخترانِ زمين

تو آفتاب خانه ي حيدري

تو پاره ي تن رسول خدا

تو جان بهترين پيام آوري

تو صاحب دو مريم بيت وحي

تو يازده مسيح را مادري

تو ميوه ي درخت طوباي نور

نه ميوه كه ريشه و برگ و بري

سيده النساء مريم بود

تو در مقام خود ز مريم سري

پدر تو را گفت فداكِ ابوك

تو تا ابد دخت پدر پروري

ركن علي روح رسول خدا

محمدي يا علي ديگري

ز چار سادات زنان بهشت

برتر و والاتر و بالاتري

تو با خدا هم سخن و هم زبان

تو با علي همدم و همسنگري

تو برترين مادر آل رسول

تو بهترين شفيعه ي محشري

تو قبله ي حاجت پيغمبران

تو بر حوائج امامان دري

تو بحر دو لؤلؤ و مرجان وحي

تو مخزن كمال را گوهري

تو اولين مام شهيد علي

تو اولين شهيده ي حيدري

تو با نثار خون ششماهه ات

حافظ جان جان پيغمبري

تو روضه الرسول را باغبان

تو زينت محراب و منبري

تو زير تازيانه در بيت وحي

حافظ جان فاتح خيبري

تو با مزار مخفيت تا ابد

به شيعه در خط علي رهبري

سقيفه محكوم قيام تو شد

غدير را غدير را ياوري

تو با رخ كبود خود همچنان

هماره مرآت خدا منظري

تو ماه پيچيده به ابر خسوف

تو ياس يا لاله ي نيلوفري

تو آفتاب خانه ي غربتي

تو اشك افتاده ز چشم تري

به سوز آه علي و فاطمه

بسوز «ميثم» كه همه آذري

109- سرچشمه ي فيض حي سرمد زهراست

مشخصات

مناسبت مدح

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع گلهاي محبت

تعداد استفاده 0

متن شعر

سرچشمه ي فيض حي سرمد زهراست

ناموس حق و بضعه ي احمد زهراست

در گلشن هستي گل بي خار يكي است

آن هم گل گلزار محمد زهراست

110- يا فاطمه روز حشر ستاري كن

مشخصات

مناسبت مدح

سبك واحد جديد

قالب رباعي

شاعر مؤيد سيد رضا

منبع گلهاي محبت

تعداد استفاده 0

متن شعر

يا فاطمه روز حشر ستاري كن

دلسوختگان را ز كرم ياري كن

ما با هه گفتيم كه با زهرائيم

تو نيز بيا و آبرو داري كن

111- اي روح خدا به چشم حيدر

مشخصات

مناسبت مدح

سبك مرثيه

قالب قصيده

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي روح خدا به چشم حيدر

اي پاره ي پيكر پيمبر

اي مادر وحي و دختر وحي

اي ليله ي قدر حيّ داور

عيساي مسيح كرده تعظيم

اول به تو بعد از آن به مادر

يك دفتر وصف تو ست قران

يك سطر مديحه ي تو كوثر

قرآن محمد است رويت

وحي است هماره گفتگويت

*****

ما تشنه ولايت تو آب است

ما خشكي و بذل تو سحاب است

بي سايه ي تو خدا گواه است

گلزار بهشت هم سراب است

پوشيده ترين رموز خلقت

در چشم تو مثل آفتاب است

يك لاله ز باغ توست عصمت

يك خوشه ز خرمنت حجاب است

جبريل به محضر تو بانو

با عرض ادب زده است زانو

*****

خالق به تو افتخار دارد

خلقت ز تو اعتبار دارد

با ديدن صورتت محمد

در سينه دلش قرار دارد

تن با نگه تو مي شود روح

روح از نفست بهار دارد

هر كس كه به مهر توست خورسند

كي بيم ز خشم نار دارد

اي عصمت مطلق الهي

در حشر تو راست پادشاهي

*****

اي سائل فضه ات كرامت

اي مادر شيعه تا قيامت

نازد به تو اي تمام ايمان

توحيد و نبوت و امامت

تو در دل مايي و دل ما

دارد به مدينه ات اقامت

قرآن به تو متكي هماره

ايمان ز تو يافته سلامت

اسلام رهين زينبينت

دين يافت حيات از حسينت

*****

در كوي تو رهسپار خورشيد

با مهر تو نور بار خورشيد

منظومه اي از چهارده ماه

داري به بغل چهار خورشيد

هر قطره ي تو هزار دريا

هر ذره ي تو هزار خورشيد

از نور تو خلق شد كه تابيد

بر قله ي روزگار خورشيد

اي مادر آفتاب زهرا

در حشر به ما بتاب زهرا

*****

تا بوده و هست آفريده

زن چون

تو خدا نيافريده

احمد ز بهشت لحظه لحظه

بوي نفس تو را شنيده

الحق كه نبي نديده ها را

در روي نديده ي تو ديده

احمد تو و تو محمد استي

اينگونه خبر به ما رسيده

ذكر تو چراغ محفل ماست

ديوار تو كعبه ي دل ماست

*****

اي دخت رسول و مادر آل

اي وقت عروج بر علي بال

اي مصحف سينه ي محمد

شد حرمت تو چگونه پامال

قامت الف صحيفه ي نور

دردا كه ز كوه غم شدي دال

چون شد كه در آستانه ي وحي

با آنهمه شور رفتي از حال

اي ياس كبود گلشن وحي

گرديده خزان به دامن وحي

*****

اي طاير عرش آشيانه

چون شد كه فتادي از ترانه

گلزار جنان كجا و آتش

حوريه كجا و تازيانه

از اجر رسالت نبي ماند

بر لاله ي عارضت نشانه

آن شعله كه سوخت خانه ات را

از سينه ي ما كشد زبانه

ما سوختگان اين شراريم

تا صبح ظهور بيقراريم

*****

بس تير غمت به دل رسيده

مانند كمان قدت خيده

چون ناله كه در درون شدي حبس

چون اشك كه اوفتد ز ديده

اي ياس بهشت قرب احمد

كي با لگدت ز شاخه چيده

با ياد كبودي رخ تو

رنگ از رخ مهديت پريده

دل زخمي زخم سينه ي توست

شهر دل ما مدينه ي توست

*****

سوگند به آخرين نگاهت

سوگند به طفل بي گناهت

سوگند به پهلوي شكسته

سوگند به بازوي سياهت

سوگند به صبح درد خيزت

سوگند به اشك شامگاهت

در صورت ماست درد سيلي

در سينه ي ماست سوز و آهت

ماييم و سرشك ماتم تو

تقديم تو اشك ميثم تو

*****

112- غم با دل ما قرار دارد اينجا

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع گلهاي محبت

تعداد استفاده 0

متن شعر

غم با دل ما قرار دارد اينجا

اشك است كه اعتبار دارد اينجا

بايد ز جگر داد زند ناله كند

با فاطمه هر كه كار دارد اينجا

113- اي مردم زمونه الا اي اهل دنيا

مشخصات

مناسبت مدح

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي مردم زمونه الا اي اهل دنيا

فاطميِ خدا هم نگيد كه كافريم ما

قبله ي آسمونه جاش توي قلبمونه

امشب دلم به عشقش دوباره باز مي خونه

مادر مهربونم خورشيد آسمونم

مي خوام تا آخر عمر غلام تو بمونم

مليكه ي دو عالم قبله ي قلب مايي

تو عصمت خدا و مادر كربلايي

بال و پر ملايك فرشه به زير پاهات

گل و ستاره و ماه مي ريزه از قدمهات

يا فاطمه يا زهرا كليد مشكلاته

رمز عبور شيعه از رو پل صراطه

شب و روز محشر يا فاطمه تو هستي

بر سر اين غلامات بي بي بكش تو دستي

تو كل آفرينش نداري مثل و همتا

چونكه خدا تو عالم آفريده يه زهرا

وقتي در و ز جا كند علي تو جنگ خيبر

گفت زير لب يا زهرا مدد بده به حيدر

فضه كنيزه ي تو بالاتره ز مريم

قنبر غلام خونت طعنه زده به آدم

چي بگم از مقامت كه خارج از توانه

عاشق روي ماهت خداي اين جهانه

خدا به عرش اعلي به خط خوش نوشته

كه جاي فاطميون تو جنت و بهشته

هر كي مياد تو روضه به اذن و دعوت توست

هر كي ميشه حسيني تحت حمايت توست

114- مادرم مثل صنوبر مثل گلهاي بهاره

مشخصات

مناسبت مدح

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

مادرم مثل صنوبر مثل گلهاي بهاره

توي اين عالم فاني تنها يك علي رو داره

مادرم مثل شقايق عاشق وليّ عشقه

هي ميگه به زير لبهاش به علي علي رو عشقه

مادرم مثل اقاقي دور شوهرش مي گرده

هي ميگه قسم كه تنها توي دنيا علي مرده

مادرم شبيه ياسه دلي داره مث دريا

مي خونه موقع كارش علي مولا علي مولا

اگه حيدرو نبينه قسم از غصه مي ميره

از صداي مرد خونه اش مادرم نفس مي گيره

مادرم ميگه هميشه جون من فداي حيدر

هر چي دارم توي دنيا مي ريزم بپاي حيدر

مثل گل عاطفه داره خيلي خيلي مهربونه

ميره پشت در مي شينه تا بابا بياد بخونه

مي شينه كنار دستاس گاهي دستش به تنوره

گاهي وقتا به نمازه گاهي هم شبيه نوره

الهي تو زنده باشي سايه ات هميشه بر سر

قلبمو ميدم بدوني اينم از هديه ي مادر

115- زهرا همه جا ياور و غم خوار علي است

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك مرثيه

قالب رباعي

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع نخل ميثم 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

زهرا همه جا ياور و غم خوار علي است

با پهلوي بشكسته طرفدار علي است

هر دست كه نيست قابل ياري او

دستي كه نبي بوسه زند يار علي است

116- حيات روح رسول خداست در تن او

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك مرثيه

قالب غزل

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع نخل ميثم 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

حيات روح رسول خداست در تن او

فرشته مي چكد از رشته هاي دامن او

كليدهاي تمام خزانه هاي بهشت

جواهري است كه آويخته به گردن او

از آن مزار شريفش هميشه ناپيداست

كه گشته گم همه عالم به خاك مدفن او

چگونه دوست ز درگاه او شود نوميد

كه از كرامت او شرم داشت دشمن او

چگونه نشنود از او پدر شميم بهشت

كه جبرئيل دمد جاي گل ز گلشن او

به وسعت حرمش نور ماه لازم نيست

كه هر دلي است چراغ هميشه روشن او

صحيفه ي دل مولا كتيبه ي حرمش

سلام روح محمد به مصحف تن او

برهنه پا به حريمش بيا كه مدهوش اند

هزار موسي عمران به طور ايمن او

يگانه حامي جان بر كف علي زهراست

كه گشت چادر خاكي به كوچه جوشن او

قدش قيامت قد قامت محمد داشت

كه بود چشم نبي محو راه رفتن او

كسي كه دم نزند از ثناي او «ميثم»

سزد كه سركشد از بام چرخ شيون او

117- شنيدي حمله بر تنها گل بستان حيدر شد

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك مرثيه

قالب غزل

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع نخل ميثم 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

شنيدي حمله بر تنها گل بستان حيدر شد

نديدي غنچه ي نشكفته اش يك لحظه پرپر شد

شنيدي خانه ي شير خدا شد طُعمه ي آتش

نديدي شعله اش با صورت زهرا برابر شد

شنيدي داستان سينه و مسمار را عمري

نديدي درد آن پيچيده در قلب پيمبر شد

شنيدي شد مدينه زير و رو از ناله ي زهرا

نديدي از فشار در چه با آيات كوثر شد

شنيدي مرغ روح فاطمه آزاد شد از تن

نديدي خانه ي بي فاطمه زندان حيدر شد

شنيدي در كفن پيچيد مولا هستي خود را

نديدي جان پاكش بارها بيرون ز پيكر شد

شنيدي مادري با روي نيلي رفت از دنيا

نديدي يك شكسته گوشواره ارث دختر شد

شنيدي مجتبي را زهر قاتل كشت در خانه

نديدي قاتل او دست ثاني داغ مادر شد

شنيدي بارها و بارها كشتند زهرا را

نديدي سالها مولا علي بي يار و ياور شد

شنيدي شد قباله پاره و زهرا به خاك افتاد

نديدي ز آن ستم گستر چه با خاتون محشر شد

شنيدي سوخت «ميثم» در پي اشعار جانسوزش

نديدي اين كه هر مصراع او يك كوه آذر شد

118- اي گمشده در تربت پاكت همه عالم

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك مرثيه

قالب قصيده

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع نخل ميثم 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي گمشده در تربت پاكت همه عالم

اي دختر ختم رسل اي مادر آدم

منصوره ي افلاك به چشم كره ي خاك

محبوبه ي حق كوثر پيغمبر خاتم

يك نخله ي سرسبز بيابان تو عيسي

يك لاله ي خندان گلستان تو مريم

خاك قدمت آبروي حور و ملايك

فيض نفست روح رسولان مكرم

بر پنج تن پاك حضور تو معرّف

از چار زن خلد وجود تو مقدّم

ميلاد تو ميلاد رسولان الهي

ديدار تو ديدار خداوند دو عالم

تو كيستي اي ام ابيها كه حضورت

پيغمبر اسلام به تعظيم شود خم

مرات خداوندي، مرآت سراپا

قرآن رسول ا...، قرآن مجسّم

لبهاي دعا گشته به تهليل تو گويا

اركان نمازند به تكبير تو محكم

با حُلّه ي احرام تو عصمت شده مُحرم

در كعبه ي تطهير تو عفّت شده مَحرم

در سايه ي عمر كمت اي مادر هستي

بگذشته و آينده و حالند چو يك دم

اين خانه ي خشت و گل كوچك كه تو داري

در صحن و حياتش شده گم وسعت عالم

از بذل و عطاي تو اگر بود خبر دار

مي گشت گدايي همه جا شيوه ي حاتم

از يك كرم كوچك تو كاه شود كوه

با يك نظر رحمت تو قطره شود يم

حتي پدر و شوهر و مام و حسنينت

زن چون تو نديدند نديدند مسلّم

يكتايي و همتات نمي بود به هستي

جز شير خدا كو به تو مي بود پسر عم

آن چار زني را كه خداوند ستوده

آرند به پيش تو در اجلال و شرف كم

ترسم دو لبش از حركت باز بماند

جبريل امين خواهد اگر از تو زند دم

يك قطره ز

اشك شب تو هستي كوثر

يك جرعه ز فيض يم تو چشمه ي زمزم

گلزرا ولايت ز نفس هاي تو سر سبز

بستان نبوت ز گل روي تو خرم

اي حجت كلِّ حجج اي آيت عظمي

اي روي زمين ساكن، اي عرش معظم

سلطان رسل بايد در وصف تو گويا

گفتار خدا باشد با مدح تو توأم

فرداي قيامت به قيام تو قيامت

اسباب شفاعت به وجود تو فراهم

خلقت همه محتاج عنايات تو، ما نيز

امت همگي دست به دامان تو من هم

افسوس كه يك طايفه خاموش نشستند

يك دسته به آزار تو، گشتند مصمّم

اين غم به كه گويم كه علي فاتح خيبر

بگرفت به بر از غم تو زانوي ماتم

اي سوز تو در سينه، چرا بر تو نسوزم

اي منع ز گريه شده چون بر تو نگريم

با كشتن تو كرببلا گشته مدينه

در ماتم تو ماه جُمادي است محرم

فرياد تو از سيلي و از ضرب لگد نيست

با ا... كه شد از سه مصيبت كمرت خم

جهل همگان، داغ پدر، غربت مولا

مي كشت تو را آن همه رنج و الم و غم

افسوس كه بر زخم دل سوخته ات شد

طعن سخن و خانه ي آتش زده مرهم

بهتر كه از اين راز كسي پرده نگيرد

ترسم كه جهان شعله كشد چون دل «ميثم»

119- دست دشمن بر ستم وا شد نمي دانم چرا

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك مرثيه

قالب غزل

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع نخل ميثم 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

دست دشمن بر ستم وا شد نمي دانم چرا

بسته بيت حق تعالي شد نمي دانم چرا

روبهان بر گِرد پير خويش گرديدند جمع

شير حق تنهاي تنها شد نمي دانم چرا

سرو قدّ مادر طاووس علييّن وحي

در جواني چون كمان تا شد نمي دانم چرا

قتل محسن، خانه ي آتش زده، روي كبود

اجر احمد سهم زهرا شد نمي دانم چرا

داغ زهرا، داغ محسن، اشك غربت، خون دل

مزد زحمت هاي مولا شد نمي دانم چرا

صورتي كز شرم در محراب مي انداخت گل

نيلگون از جور اعدا شد نمي دانم چرا

در سقيفه بود شورايي كه تا دامان حشر

قتل آل ا... امضا شد نمي دانم چرا

خاك قبر مريم بيت اميرالمؤمنين

شسته با قبر دو عيسي شد نمي دانم چرا

ما همه فرزند زهرائيم «ميثم» كز ازل

داغ مادر قسمت ما شد نمي دانم چرا

120- علي است كعبه و بيت گلين اوست مطاف

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك مرثيه

قالب غزل

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع نخل ميثم 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

علي است كعبه و بيت گلين اوست مطاف

در اين مطافِ گلين فاطمه است گرم طواف

طواف اول او از كنار حيدر بود

شروعش از وسط حجره تا دم در بود

كسي كه ركن و حرم خشتي از حياتش بود

طواف دوم او بين دود و آتش بود

طواف سوم او شعله بر جگر مي زد

نفس شمرده شمرده به پشت در مي زد

طواف چارم او جان به كف نهادن بود

دم از علي زدن و پشت در ستادن بود

طواف پنجم او شد شهادت پسرش

كه گشت در بر مادر فدائي پدرش

ششم طواف چگويم ز ضربت آن دست

به گوش مادر سادات گوشواره شكست

طواف هفتم، دادند اجر مولا را

در اين طواف شكستند دست زهرا را

در اين طواف به بازوي او نشانه زدند

در اين طواف به حوريه تازيانه زدند

اگر چه بعد نبي همچنان علي تنهاست

هميشه حفظ ولايت بعهده ي زهراست

121- اي با تمام هستي خود ياور علي

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك مرثيه

قالب غزل

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع نخل ميثم 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي با تمام هستي خود ياور علي

در بيت وحي حامي و همسنگر علي

چون شد كه در بهار جواني خزان شدي

اي ياس مصطفي گل نيلوفر علي

با دفن مخفيانه ي تو در دل زمين

هفت آسمان خراب شده بر سر علي

وقتي نفس به قلب تو پيچيد پشت در

مي خواست روح، پر زند از پيكر علي

با تازيانه اجر رسالت به دست تو

تقديم شد به پيش دو چشم تر علي

در لحظه ي غروب غم انگيز مرگ تو

گويي رسيده بود شب آخر علي

دست خدايي تو چو از كار اوفتاد

نيرو گرفت خصم ستم گستر علي

يارب چه مي شود كه گذارم به باغ وحي

صورت به قتلگاه گل پرپر علي

وقتي كه گوشواره ز گوش تو شد جدا

افتاد لرزه بر بدن دختر علي

اي اولين شهيده ي راه علي بمان

آخر به خاطر دل غم پرور علي

اي طاير شكسته پر بوستان وحي

اينقدر بال بال مزن در بر علي

«ميثم» بر آستان ولايت نظاره كن

بي فاطمه شكسته شده محور علي

122- بهشت قبضه ي خاكي بود ز معبر من

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك مرثيه

قالب قصيده

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع نخل ميثم 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

بهشت قبضه ي خاكي بود ز معبر من

وجود، گم شده در تربت مطهر من

در آن زمان كه زمان و مكان وجود نداشت

خداي عزّ وجل بود مدح گستر من

خداي خوانده مرا كوثر رسول خدا

رسول گفته كه اين دختر است مادر من

خديجه مادر و احمد پدر ائمه پسر

بزرگ مرد دو عالم علي است شوهر من

منم بهشت نبوت ائمه ميوه ي آن

منم سفينه ي عصمت علي است لنگر من

زهي سعادت آن تشنه اي كه نوشد آب

به دست ساقي كوثر ز حوض كوثر من

سلام گرم مسيحا به خون پاك حسين

درود مريم عذرا به صبر دختر من

شود به عرصه ي محشر مقام من معلوم

كه روز، روز من و محشر است محشر من

كند قيام ز جا از براي عرض سلام

حسين با تن مجروح در برابر من

بس است بهر شفاعت دو دست عباسم

كه اوست با علم خود حسين ديگر من

فرشتگان الهي برات عفو به دست

زنند بوسه به پاي بلال و قنبر من

روا بود كه ببخشد گناه خلقت را

خدا به خون گلوي عليّ اصغر من

منم كتيبه ي عصمت منم صحيفه ي نور

كه آيه آيه شد از تازيانه پيكر من

من آن خميده درختم كه از جفاي خزان

شكست شاخه و از دست رفت نوبر من

قوي ترين سند غربت علي ثبت است

به دست و سينه و مِهر رخ منور من

سرشك رخ و عذار كبود و موي سفيد

نشان دهد كه چها آمده است بر سر من

گمان نداشتم اينقدر بي حيايي را

كه قاتلم بنشيند كنار بستر من

مدينه و

احد و مسجد الرسول و بقيع

براي حفظ ولايت شدند سنگر من

چه پشت در چه مسجد چه در دل دشمن

علي علي سخن اول است و آخر من

ز قول فاطمه «ميثم» به نخل خود بنويس

كه هر چه پيش بيايد علي است رهبر من

123- تيره گي با جلوه ي داور نمي دانم چه كرد

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك مرثيه

قالب غزل

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع نخل ميثم 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

تيره گي با جلوه ي داور نمي دانم چه كرد

غم به جان دخت پيغمبر نمي دانم چه كرد

شعله ي آتش چو از بيت خدا بالا گرفت

باغبان با غنچه ي پرپر نمي دانم چه كرد

از صداي ناله ي زهرا مدينه گفت آه

اين صدا با ساقي كوثر نمي دانم چه كرد

سينه ي دخت نبي آيينه ي وحي خداست

با چنين آيينه ميخ در نمي دانم چه كرد

بر سر يك بانوي تنها، چهل نامرد ريخت

اين ستم با فاتح خيبر نمي دانم چه كرد

فاطمه دنبال حيدر زينب از دنبال وي

مادر افتاد از نفس دختر نمي دانم چه كرد

دست قنفذ رفت بالا بازوي زهرا شكست

دست هاي بسته ي حيدر نمي دانم چه كرد

با نگاه دو كبوتر بچّه ي بي بال و پر

در ميان دشمنان آذر نمي دانم چه كرد

سالها «ميثم» علي در خانه ي بي فاطمه

بي كس و تنها و بي ياور نمي دانم چه كرد

124- بانوي بي نظير

مشخصات

مناسبت مدح

سبك ولادتي

قالب نثر

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

اگر مريم محترمه است اين احترام رو بواسطه بستگي به عيسي دارد

اگر مادر موسي محترمه است خداوند مي فرمايد ما بهش وحي كرديم و اين احترام را بخاطر موسي بهش داديم .

اما زير اين آسمون اگر حسين محترم است بخاطر اينكه مادرش زهراست

زير اين آسمون اگه علي احترام دارد بخاطر اينكه شوهر فاطمه است

پدرش هم اين احترام را از فاطمه دارد تا جاييكه سينه سپر مي كنه مي فرمايد فكر نكنيد فاطمه از منه ، من از فاطمه هستم.

خدا هم مي فرمايد: لولاك لما خلقت الافلاك

لولا علي لما خلقتك و لولا الفاطمه لما خلقتكما.

125- در پنجه ي غم اگر اسيرم زهرا

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

در پنجه ي غم اگر اسيرم زهرا

آغشته غم تو با ضميرم زهرا

هر گه كه نشستم به عزايت گويم

اي كاش كه از غمت بميرم زهرا

126- جهاد فاطمه بر ياري امامش بود

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك مرثيه

قالب غزل

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع نخل ميثم 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

جهادِ فاطمه بر ياري امامش بود

اگر چه شير خدا يار و هم مرامش بود

صداي ناله ي او در مدينه مي پيچيد

ز پا فتادن او لحظه ي قيامش بود

اگر چه ناله و فرياد او جواب نداشت

ز زخم سينه علي دوستي پيامش بود

عجب مدال علي دوستي به او دادند

تمام جايزه اش هتك احترامش بود

ز پا فتاد ولي لحظه اي ز پا ننشست

جهاد ديگر او گريه ي مدامش بود

ز دست و پهلو و رخسار و سينه هيچ نگفت

تمام غصه ي او غربت امامش بود

كسي كه داد ز پشت درش رسول، سلام

سكوت اهل وطن پاسخ سلامش بود

ز درد سينه و پهلو نفس نفس مي زند

علي علي به نفس هاي صبح و شامش بود

غريب ماند ميان مهاجر و انصار

كسي كه حضرت جبريل هم كلامش بود

ز اشك و خونِ دل اين نكته ثبت كن «ميثم»

زمامدار فلك ريسمان زمامش بود

127- الا به يمن تو پاينده اقتدار ولايت

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك مرثيه

قالب قصيده

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع نخل ميثم 3

تعداد استفاده 0

متن شعر

الا به يمن تو پاينده اقتدار ولايت

وجود عرشي تو محور و مدار ولايت

جبين و سينه و دست تو بوسه گاه محمد

جلال و شوكت و شأن تو اعتبار ولايت

به اشك چشم تو سبز است باغ عترت و قرآن

ز خون نسل تو سرخ است لاله زار ولايت

تو بر خزان ستم تيره گشته اي كه هماره

ز قبر گمشده ات مي دمد بهار ولايت

تو ركن حيدر كرار و استوانه ي حقي

تو آبروي رسالت تو افتخار ولايت

به شهر علم و درش دسترس نبود كسي را

اگر نبود وجود تو در ديار ولايت

به دامن تو شده تربيت امامت و عصمت

ز برگ و بار تو سبز است شاخسار ولايت

تو ماه انجمني در غروب شهر مدينه

تو بامداد اميدي به شام تار ولايت

سلام بر تو كه در كوچه هاي شهر مدينه

قدت خميد و كشيدي به دوش بار ولايت

به وقت گريه صداي تو ناله ي دل قرآن

به وقت خطبه زبان تو ذوالفقار ولايت

ز خون محسن تو زنده ماند جان تشيع

اگر چه قلب تو گرديد داغدار ولايت

به سايه ي تو كه خود آفتاب جان رسولي

غروب راه ندارد به روزگار ولايت

قسم به لحظه ي ايثارت اي شهيده ي توحيد

نكرده چون تو كسي جان خود نثار ولايت

بلند گشت ز بيداد دست غاصب ثاني

نشان غصب فدك ماند بر عذار ولايت

تو تكيه گاه علي بودي و ز بار فراقت

خميد قامت نستوه شهريار ولايت

نواي طائر وحي مدينه ماند به سينه

شكست نخل و فرو ريخت برگ و بار ولايت

هميشه منتظر سيلي است و

باك ندارد

كسي كه در خط زهرا دهد شعار ولايت

به جان فاطمه و خون محسن و دل حيدر

كه شيعه نيست هر آنكس كه نيست يار ولايت

امام منتظران پرده از جمال بر افكن

كه با تو صبح شود شام انتظار ولايت

به سر بلندي «ميثم» بس است از تو نگاهي

كه پايدار بميرد به پاي دار ولايت

128- مي تپد دلها به نام فاطمه

مشخصات

مناسبت مدح

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

مي تپد دلها به نام فاطمه

هستي جان ها ز جام فاطمه

پادشاهي در دو عالم مي كند

هر كسي گردد غلام فاطمه

129- بي تو بهشت سبز ولايت بري نداشت

مشخصات

مناسبت مدح

سبك مرثيه

قالب قصيده

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع نخل ميثم 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

بي تو بهشت سبز ولايت بري نداشت

قرآن كامل نبوي كوثري نداشت

اي دختر رسول خدا بي وجود تو

فُلك رسالت نبوي لنگري نداشت

شهر علوم، احمد و شير خدا درش

اين شهر، بي تو مشعل روشنگري نداشت

بي خلقت علي تو نظيري نداشتي

بي حضرت تو شير خدا همسري نداشت

جز تو كه خود به امّ ابيها ملقّبي

مُلك وجود دخت پدر پروري نداشت

ناموس كبريايي و تأنيث احمدي

آيينه ي تمام نماي محمدي

*****

در سينه ي رسول خدا سرّ هو تويي

بر هل اتي و كوثر و نور آبرو تويي

سر تا به پا محمد و پا تا به سر علي

در خَلق و خُلق و سيرت و رفتار و خو تويي

مام نبوت آنكه پس از انقطاع وحي

با او امين وحي كند گفتگو تويي

وجه اللّهي كه خواجه ي عالم به محضرش

تعظيم مي كند چو شود رو به رو تويي

حيدر كه ركن محكم اركان عالم است

يك ركن او محمد و يك ركن او تويي

امّ الوجود، مادر قرآن و عترتي

تا روز حشر بر حجج الله حجتي

*****

اسرار ناشنيده ي حق در ضمير توست

از بس بزرگي، عالم خلقت حقير توست

وقتي ز خود به سوي خدا سير مي كني

بال و پر ملائكه فرش مسير توست

نوري كه در تمام مشارق كند ظهور

از يازده چراغ هميشه منير توست

خون خدا به دامن تو فخر مي كند

زينب به آن جلالت، مرهون شير توست

بعد از خطابه ي نبي و قصه ي غدير

ايثار تو به حفظ ولايت غدير توست

جان در ره بقاي ولايت نهاده اي

بعد از هزار سال هنوز ايستاده اي

*****

جبريل

را به كوي شما آشيانه بود

مُهر ولايت تو به بالش نشانه بود

احمد كه از خداش درود و سلام باد

روزي دو بار زائر اين آستانه بود

روز ازل اراده ي حق خلقت تو بود

ور نه وجود عالم خلقت بهانه بود

نور تو اي عطيّه ي حق بر پيمبرش

گنج گرانبهاي خدا در خزانه بود

گر صبر تو نبود، به روي عدوي تو

هنگام خشم، بال ملك تازيانه بود

گفتار تو هماره فروغ هدايت است

درس ولايت از تو گرفتن ولايت است

*****

با اين درخششي كه تو داري، شهادتت

كم نيست از طليعه ي صبح ولادتت

هم آبرو گرفته نماز از نماز تو

هم افتخار كرده خدا بر عبادتت

چون بنگرد ز دور محمد به قامتت

آيد به پيشتاز به عرض ارادتت

تو كوثر رسول خدايي و تا ابد

سادات عالمند رهين سعادتت

مريم، صفيه، هاجر و حوا و آسيه

مبهوت قدر و عزّت و مجد و سعادتت

روح پيمبران سلف پاي بست توست

گلبوسه ي رسول خدا روي دست توست

*****

افلاك محو زمزمه ي آسمانيت

خورشيد جلوه اي ز فروغ جهانيت

فخر رُسل ولي خدا مسجد النبي

تحسينشان به معجزه ي خطبه خوانيت

عالم پر از نشان تو اي واي من اگر

از يك مزار گمشده گيرم نشانيت

هجده بهار، زندگيت بود بين ما

اي پيش از ابتداي جهان زندگانيت

اسلام اعتبار گرفت از خطابه ات

حق جاودان شد از سخن جاودانيت

فرياد ناشنيده ي مولاست خطبه ات

نهج البلاغه ي دگر ماست خطبه ات

*****

بي مِهر تو حيات، حرام است فاطمه

در خطّ تو قيام، قيام است فاطمه

جز تو كه دختر نبي و همسر علي است؟

جز تو كه مادر دو امام است فاطمه؟

پيغمبر خدا را از جانب خدا

بر حضرت تو عرض سلام است فاطمه

تو كوثر رسولي و خير كثير تو

اين يازده امام همام است فاطمه

دين كامل از ولاي

علي شد، ولاي او

با صبر و همت تو تمام است فاطمه

اسلام از تو زندگي جاودان گرفت

پيش از ولادت از تو خدا امتحان گرفت

*****

حُسن نديده ي ازلي را تو مظهري

زيباترين عطيّه ي حق بر پيمبري

ام الائمهف راضيه، مرضيه، فاطمه

زهرا، كريمه، طاهره، منصوره، كوثري

يك آسمان ستاره درخشد به دامنت

ماه محمد استي و خورشيد حيدري

از صبح دهر مُلك خدا را چراغ نور

تا روز حشر آل نبي را تو مادري

«ميثم» چه گفته و چه بگويد به وصف تو

كز هر چه گفته اند و نگفتند برتري

مدح تو را نخست خداي يگانه گفت

و آن گفته را علي ز لب مصطفي شنفت

*****

130- اعطاي حق به ختم رسل چيست؟ كوثر است

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك مرثيه

قالب غزل

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع آتش مهر

تعداد استفاده 0

متن شعر

اعطاي حق به ختم رسل چيست؟ كوثر است

كوثر وجود اقدس زهراي اطهراست

زهرا يگانه ليله قدري كه قدر او

مخفي چو علم غيب خداوند اكبر است

زهرا كه نقطه نقطه به دست و جبين او

آثار بوسه هاي مدام پيمبر است

زهرا كه كفو نفس رسول خدا علي است

زهرا كه حيدر است چواو،اوچوحيدراست

زهرا كه قدر و عزت و جاه و جلال او

از صد هزار مريم عذرا فراتر است

انسيه اي كه از ملك و حور و جنّ و انس

هركس كه نيست خاك درش خاك بر سر است

ممدوحه اي كه ذات خداوند ذوالجلال

او را به مصحف نبوي مدح گستر است

زهرا عليمه، طاهره، زهره، محدثه

زهرا همان بتول، بتول مطهر است

بر مادرش سلام كه حق گويدش سلام

بر شوهرش درود كه ساقي كوثر است

اين است آن گلي كه گلابش ائمه اند

اين است آن سپهر كه ساداتش اختر است

اين مادر است مادر كل پيمبران

اين دختر است، دختر اسلام پرور است

در دامن خديجه رسول مجسّم است

در بوسة رسول بهشت مصور است

بر روي او نگاه علي موج مي زند

از بوي او مشام محمد معطر است

آيينه تمام نماي خداست اين

خود بر هزار نام خداوند مظهر است

در حشر آفتاب شود سايه بهشت

بر هر كسي كه سايه زهراش بر سر است

پرونده گناه شود برگه بهشت

زيرا كه شخص فاطمه

خاتون محشر است

قبرش دل علي و دل شيعه علي است

كي گفته در ميانه محراب و منبر است

دست نبي گرفت شب دفنش از علي

يعني كه اين امانت خلّاق داور است

بالله قسم! كبودي آن ياس مصطفي

با سرخي عذار محمد برابر است

آن تازيانه را به رسول خدا زدند

كاو را روان پاك محمد به پيكر است

با آنكه كوه جرم و گناهش بود به دوش

"ميثم" هماره چشم اميدش به اين در است

131- دوش تنها با درون خويشتن

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك ولادتي

قالب مثنوي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

دوش تنها با درون خويشتن

از حديث خويش مي گفتم سخن

گفتمش گم كرده ام خود را كه ام؟

قطره ام رودم يمم يا بركه ام؟

اين كه مي گويم منم، من كيستم؟

هست آيا هستيم؟ يا نيستم؟

گر كه هستم از كجا پيدا شدم؟

با كدامين لفظ ها معني شدم؟

كيست اين پنهان مرا در جان و تن

كز زبان من همي گويد سخن؟

گفت: با من ذره اي بودي نخست

اي غلط فكرت! نفهميدي درست

در فضا از كهكشاني ديگرت

سايه افكند آفتابي بر سرت

طيف نوري در وجودت راه يافت

رشته ات را با قماش عشق بافت

آب خورد از حوض معني ريشه ات

مهرباني ريخت مي در ريشه ات

جزء بودي قدر كل داده تو را

خار بودي عطر گل داده تو را

خشك بودي برگ و بارت داد او

پيش مردم اعتبارت داد او

اي سراب اكنون پري از آبرو

تو نبودي تو، تو را تو، كرد او

نور تو اي ذره از آن مه بود

اين همه آوازه ها از شه بود

گفتمش: او كيست جانم سوختي؟

آتشي در قلب من افروختي

هر كه هست او جان و جانان من است

روح دين من ايمان من است

او بهشت من بهار من بود

او همه دار و ندار من بود

من هميشه مست و مدهوش وي ام

من غلام حلقه در گوش وي ام

گفت: نه او نيز از بالا بود

جمله عالم زشت و او زيبا بود

ليله القدر اندكي از قدر اوست

آسمانها ريزه خوار بدر اوست

گفتمش ديگر دلم بي تاب شد

در لئيم شوق جانم آب شد

نك فرو پاشيد طاق طاقتم

كيست او با من بگو كن راحتم

گفت: او

چون نور در چشم همه است

گفتمش: نامش چه؟ گفتا فاطمه است

فاطمه يعني نگارستان وحي

فاطمه يعني بهارستان وحي

132- من سوز شعله اي ز در خانه توام

مشخصات

مناسبت مدح

سبك مرثيه

قالب غزل

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع آتش مهر

تعداد استفاده 0

متن شعر

من سوز شعله اي ز در خانه توام

گه اشك شمع و گه پر پروانه توام

مسكينم و يتيم و اسيرم، عنايتي

ردّم مكن كه سائل كاشانه توام

آهي درونِ چاهِ شبِ دردهاي تو

اشكي نثارِ دامنِ دردانه توام

با اشك وآه و ناله و سو و شرار شعر

پيغمبر صداي غريبانه توام

گر بر سريرعرش نهم، پاي خويش را

آن سائلم كه پشت در خانه توام

تا روز حشر از نفسم، بوي گل دمد

خاري كنارِ راه دو ريحانه توام

تو با مزار گمشده ات در دل مني

من دردي از شكستگي شانه توام

ديوانه نيستم، به خدا! عاقلم، ولي

درصد هزار سلسله ديوانه توام

مُلك وجود، بعد تو ويرانه گشت و من

جغدي عزا گرفته، به ويرانه توام

دادم ز دست قافيه تا باز گويمت

من "ميثمم"، گداي در خانه توام

133- من با دم تيغم شهامت آفريدم

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك ولادتي

قالب غزل

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

من با دم تيغم شهامت آفريدم

در فتح خيبر قلب مرهب را دريدم

چون كوه بنشستم به روي سينه عمر

مردانه آن خصم خدا را سر بريدم

يك روز در جنگ اُحد ديدم نود زخم

درياي لشكر را به خاك و خون كشيدم

يك لحظه زانويم نلرزيد و بگوشم

من لافتي الا علي از حق شنيدم

روزي زمين خوردم كه زهرايم زمين خورد

جان دادن خود را به چشم خويش ديدم

روي زمين خوردم كه دور از چشم مردم

اندر پي تابوت زهرا مي دويدم

134- كسيكه دغدغه ي فاطميه را دارد

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك ولادتي

قالب غزل

شاعر ناشناس

منبع زمزمه هاي ولايت 74

تعداد استفاده 0

متن شعر

كسيكه دغدغه ي فاطميه را دارد

هميشه از گنه و معصيت ابا دارد

كسي كه وقت عزا گريه مي كند چشمش

دگر ز ديدن نامحرمان حيا دارد

كسي كه مي شنود روضه هاي غربت را

براي آمدن منتقم دعا دارد

دوباره مرغ دلم روي بام تنهايي

به لب ترانه ي يابن الحسن بيا دارد

نگاه ملتمس و ابريم خدا را شكر

به راه مانده و دلشوره ي تو را دارد

براي آن كه تو امشب به ما سري بزني

دلم توسّل بر مادر شما دارد

شبيه قلب تو اين قلب هاي خسته ي ما

ز داغ فاطميه تا ابد عزا دارد

بيا و روضه بخوان و به ما بگو آقا

چه شد كه در دل آتش فرشته جا دارد

135- فاطمي گشتن يكي از حسن هايش اين بود

مشخصات

مناسبت مدح

سبك ولادتي

قالب قصيده

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

فاطمي گشتن يكي از حسن هايش اين بود

مي شود از بهر رفتن در جنان هم ناز كرد

قفل اين دنيا به دست فضه هم وا مي شود

باب خلقت را خدا با نام زهرا باز كرد

136- بي عطر تو به باغ ولايت بهار نيست

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك مرثيه

قالب قصيده

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع نخل ميثم 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

بي عطر تو به باغ ولايت بهار نيست

بي مهر تو به نخل عمل برگ و بار نيست

يك لحظه بي محبت تو روح زندگي

در سال و ماه و هفته و ليل و نهار نيست

احمد كه گفت جان محمد فداي تو

گفتار اوست وحي الهي، شعار نيست

طاعات جن و انس و ملك را به روز حشر

منهاي دوستي شما اعتبار نيست

ملك وجود گم شده اي در مزار توست

كي گفته بانوي دو جهان را مزار نيست

با تو، لواي نصر امامت در اهتزاز

بي تو به هفت چرخ نبوت مدار نيست

در منطق تو معجزه ي بدر و خيبر است

تيغ خطابه ي تو كم از ذوالفقار نيست

سجاده را ز مُهر جبين تو آبرو

محراب را ز شوق نمازت قرار نيست

پرواز معرفت به جلالت نمي رسد

زيرا كه قدرِ قدر، به كس آشكار نيست

روز جزا كه حق دهدت اختيار تام

ما را به جز اراده ي تو اختيار نيست

جز نام تو به برگ عبور بهشت، ثبت

جز مهر تو بر آتش دوزخ مهار نيست

در اوج هفت گنبد گردون ستاره اي

مانند چشم پاك تو شب زنده دار نيست

آزردن دل تو، جز آزردن رسول

خشم تو غير خشم خداوندگار نيست

اي هل اتي به شأن تو و خلق، سائلت

مسكينم و به هيچ كسم جز تو كار نيست

احسان و جود، عادتان بوده از نخست

لطف و كرم ز غير شما انتظار نيست

با تو شرار نار، گل تازه مي شود

بي تو گل بهشت به جز مشت خار نيست

از رحمت خدا شده مأيوس و نا اميد

آنكس

كه بر عطاي تو اميدوار نيست

بوي خدا دهي و نبي پر ز عطر توست

در باغ وحي بي نفست لاله زار نيست

فردا كه آتش از همه سو شعله مي كشد

ما را به جز محبت زهرا حصار نيست

بي شبهه پا به قعر جهنم گذاشته

آنكو به حشر پشت سرت رهسپار نيست

گيرم هزار سال كند عمر، آدمي

عمرش بدون مهر تو جز احتضار نيست

پيوسته كور بوده و پيوسته كور باد

چشمي كه در مصيبت تو اشكبار نيست

اي لاله هاي گلبن كوثر ندا دهيد

سيلي سزاي برگ گل داغدار نيست

اي لاله ي خزان شده رفتي و بعد تو

ديگر به لاله زار ولايت بهار نيست

بابت هماره سوخت و بر خلق نور داد

پاداش نوربخشي او دود نار نيست

بي مهر روي تو شده روز علي سياه

ديگر بر او تفاوت ليل و نهار نيست

بر چار كودكت كه عزادار مادرند

جر اشك و آه و سوز دل و حال زار نيست

سوزد دلم هماره كه جز زخم ميخ در

بر سينه ي مقدس تو يادگار نيست

بر قبر تو نوشته به خون دل علي

داغي به سينه سخت تر ازداغ يار نيست

برخيز اي خديجه به ياري دخترت

كو را به غير فضه كسي در كنار نيست

بايد به روي تربت پنهان تو نوشت

سيلي به داغديده زدن افتخار نيست

يك لحظه از دو چشم تو «ميثم» روان مباد

اشكي كه در محبت زهرا نثار نيست

137- علاقه بين حضرت زهرا(س) و امام حسين(ع)

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك ولادتي

قالب نثر

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

ارتباط بين حضرت زهرا(س) و امام حسين(ع) يك ارتباط خاصي بود. يك شبي پيامبر اكرم(ص) نوه اش حسين(ع) را برد خانه ي خودش كمي از شب گذشت فرمود: حسين جان امشب پهلو بابا بزرگ مي موني؟ گفت: بله. گويا باران شديدي هم مي باريد كمي از شب كه گذشت حسين شروع كرد گريه كردن پيغمبر بغلش كرد و فرمود: عزيزم يه شب مهمون مني چرا اينقدر گريه مي كني بابا؟ گفت: مي خوام برم خونمون. فرمود: برا چي؟ عرض كرد: دلم برا مادرم تنگ شده. فرمود:عزيزم تو يه ساعت نيم ساعت پيش پهلو مادرت بودي عزيزم باران داره مياد خيس مي شي مريض مي شي. گفت: نمي شه بايد برم من مادرمو مي خوام. بايد برم مادرم و بغل كنم مادرم منو ببوسه. بابا يا رسول ا... هر جوري شده بايد برم. (فاصله ي خونه ي رسول ا... با خونه ي زهرا مگه چقدر بود) پيغمبر تا اصرار حسين را شنيد دستاش و بلند كرد و فرمود: خدايا داره بارون مياد امكان داره اين بارون اذيتش كنه مريض بشه حسين من از برگ گل نازكتره خدايا اين بارون رو قطعش كن. (باران آسمان مدينه كجا بارون تير و نيزه كربلا كجا) باران بند آمد پيغمبر دست حسين رو گرفت و به سمت خانه ي زهرا راه افتادند همينكه وارد خونه شدند ديدند فاطمه هم يه گوشه كز كره نگاش به دره هي ميگه عزيز دلم كجايي خوب شد اومدي

دويد سمت مادر همو بغل كردند.

138- روح تو حضور عشق در افلاك است

مشخصات

مناسبت مدح

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

روح تو حضور عشق در افلاك است

اين قصه وراي قوه ي ادراك است

اين نكته ي سر بسته بگويم كه فقط

نام تو ادامه ي خدا در خاك است

139- اي فاطمه دختر پيمبر

مشخصات

مناسبت مدح

سبك ولادتي

قالب مثنوي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي فاطمه دختر پيمبر

اي همسر با وفاي حيدر

اي مادر كائنات زهرا

پرورده ي تو شبير و شبّر

اي باعث حادثات عالم

وي شافعه ي بزرگ محشر

با ا... كه حقيقت تو باشد

از وهم و گمان و عقل برتر

همتاي تو گر علي نبودي

شايسته ي تو نبود همسر

140- اگر بال و پرم بخشند بي زهرا نمي خواهم

مشخصات

مناسبت مدح

سبك مرثيه

قالب غزل

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع نخل ميثم 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

اگر بال و پرم بخشند بي زهرا نمي خواهم

وگر جان و سرم بخشند بي زهرا نمي خواهم

اگر روز قيامت از عطش جانم به لب آيد

شراب كوثرم بخشند بي زهرا نمي خواهم

اگر آب بقا ريزند بي حيدر نمي نوشم

وگر چشم ترم بخشند بي زهرا نمي خواهم

اگر سلمان شوم بي مهر زهرا نا مسلمانم

خلوص بوذرم بخشند بي زهرا نمي خواهم

اگر چون نخل خشكي باشم و از روضه ي رضوان

همه برگ و برم بخشند بي زهرا نمي خواهم

اگر در روضه ي رضوان هزاران حوري و غلمان

دمادم ساغرم بخشند بي زهرا نمي خواهم

اگر با آن همه فيض مني در ماه ذيحجّه

وقوف مشعرم بخشند بي زهرا نمي خواهم

اگر با دست جبريل امين، پروانه ي جنت

به صبح محشرم بخشند بي زهرا نمي خواه

اگر از كلّ سادات ملك بر قلّه ي گردون

مقام برترم بخشند بي زهرا ني خواهم

اگر بر مسند شاهي به بام عرش بنشينم

هزاران كشورم بخشند بي زهرا نمي خواهم

اگر از كثرت اشك سحر در خلوت شبها

دو دريا گوهرم بخشند بي زهرا نمي خواهم

اگر دائم بميرم وز نفس هاي مسيحايي

روان بر پيكرم بخشند بي زهرا نمي خواهم

اگر با جام خضر از چشمه ي آب بقا هر دم

حيات ديگرم بخشند بي زهرا نمي خواهم

كي ام من «ميثمم» عمري گداي كوي زهرايم

وگر صد افسرم بخشند بي زهرا نمي خواهم

141- در حقيقت با حقيقت دشمنت بيگانه بود

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك مرثيه

قالب غزل

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع نخل ميثم 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

در حقيقت با حقيقت دشمنت بيگانه بود

گفت قتل تو بود افسانه، كاش افسانه بود

آدمي هرگز نيازارد رخ حوريّه را

آنكه سيلي زد تو را هم ديو هم ديوانه بود

مرغ اگر در لانه باشد لانه سوزاندن خطاست

بيت آل ا... آيا كمتر از يك لانه بود

فاطمه سينه سپر كرد از پي حفظ علي

آنكه بر زهرا سپر شد محسن دردانه بود

اي جنايت كار، بيت وحي را آتش زدي!

نا مسلمان مهبط قرآن مگر بت خانه بود

دست مولا بسته بود و همسرش را مي زدند

آنكه بر او سوخت سر تا پا در كاشانه بود

گر چه خود مانند شمعي آب مي شد دم به دم

تا به تن جان داشت بر گِرد علي پروانه بود

نخل خم گرديده سرو قامت رعناي او

لاله ي نيلوفري رخسار آن ريحانه بود

«ميثم» اين اجر رسالت بود يا مزد علي

يا سفارش هاي پيغمبر همه افسانه بود

142- مهي كه چشم مه و ستاره ...

مشخصات

مناسبت مدح

سبك ولادتي

قالب قصيده

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

مهي كه چشم مه و ستاره به خلوت او گذر ندارد

به غير معمار آفرينش ز طينت او خبر ندارد

چونان ز اسمت نقاب دارد كه شرم از او آفتاب دارد

صبا به كويش گذر ندارد خرد از او پرده بر ندارد

143- من مادر ساداتم و يار علي ام

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك مرثيه

قالب رباعي

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع نخل ميثم 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

من مادر ساداتم و يار علي ام

باغ و گل و لاله و بهار علي ام

با بازوي بشكسته و شمشير زبان

بازوي عليّ و ذوالفقار علي ام

144- اي بانويي كه مظهر جود و كرامتي

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك ولادتي

قالب غزل

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي بانويي كه مظهر جود و كرامتي

باب النّجات و ملجأ ارباب حاجتي

اي مهر آسمان هدايت كه از كرم

ما را دليل راه و چراغ هدايتي

مدحت به آيه آيه ي قرآن كند خدا

با الله كه كوثر است به شأنت حكايتي

145- من حيدرم و فاطمه همسنگر من

مشخصات

مناسبت مدح

سبك مرثيه

قالب رباعي

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع نخل ميثم 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

من حيدرم و فاطمه همسنگر من

من از همه عالم سر و او همسر من

منصوره ي آسمان و زهراي زمين

تطهير خدا، قدر نبي، كوثر من

146- امت همه در باطل و حق تنها بود

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك مرثيه

قالب رباعي

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع نخل ميثم 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

امت همه در باطل و حق تنها بود

يك فاطمه يار و ياور مولا بود

پهلوي شكسته، عمر كم، روي كبود

تفسير علي دوستيِ زهرا بود

147- تو پشت در از علي حمايت كردي

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك مرثيه

قالب رباعي

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع نخل ميثم 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

تو پشت در از علي حمايت كردي

ما را به ولايتش هدايت كردي

فرياد علي در نفست مي پيچيد

وا... تو تفسير ولايت كردي

148- شد پرده نشين پرده ي لا زهرا

مشخصات

مناسبت مدح

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

شد پرده نشين پرده ي لا زهرا

آئينه ي نقشبند الّا زهرا

گفتم كه شفيع شيعيان كيست يه حشر؟

برخاست صلا ز عرش زهرا زهرا

داستاني

1- اين بود گفته ز قول معصوم

مشخصات

مناسبت داستاني

سبك ولادتي

قالب مثنوي

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

اين بود گفته ز قول معصوم

بين اعراب بباشد مرسوم

تا كه از خانه اي از اهل عرب

روز از دار فنا جانب رب

چند روزي در آن بيت عزا

نرود سوي سماء بوي غذا

گفت راوي كه پس از مرگ رسول

در عزاخانه ي زهراي بتول

ديده ام ديده به كاشانه ي او

دود بالا رود از خانه ي او

بدويدم به سوي اهل عزا

كه بپرسم سبب طبخ غذا

ناگهان چشم من از دور بديد

طعم آن بو و غذا رابچشيد

راه ديدم كه چو مسدود شده

خانه ي وحي پر ازدود شده

آنچه ديدم به ظهور و به شهود

فاطمه بود در آن آتش و دود

2- شنيدم علي آن وليّ خدا

مشخصات

مناسبت داستاني

سبك مرثيه

قالب مثنوي

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع نخل ميثم 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

شنيدم علي آن وليّ خدا

كه جان جهان باد او را فدا

نظر كرد در خانه ي خويشتن

به اشك حسين و به رنگ حسن

دل حضرتش گشت بحر ملال

بپرسيد از فاطمه شرح حال

بگفتا سه روز است يا مرتضي

كه اينان نخوردند قوت و غذا

وليّ خدا از سرا شد برون

دل عرشي اش بود درياي خون

غم دل به معبود خود عرض كرد

يكي دِرهم از دوستي قرض كرد

ببين لطف و آقايي و داد را

به ره ديد افسرده مقداد را

بگفتش كه اي پير افسرده حال

چرا سخت غرقي به بحر ملال

بگفتا بود چار روز تمام

كه ماندند اطفال من بي طعام

علي گفت اين غصه ي سينه سوز

تو را چار روز است و ما را سه روز

به اين دِرهم اي يار نيكو سير

تو هستي در اين دم سزاوارتر

چو آن درهم خود به مقداد داد

به اندوه، رو سوي مسجد نهاد

رسول خداوند بعد از نماز

بفرمود كاي خلق را چاره ساز

روا باشد امشب شوم ميهمان

به بيت تو اي ميزبان جهان

بگفتا كه يا سيد المرسلين

قدم نه به چشمم چه بهتر از اين

سپس آن ولي خدا با رسول

روان شد به بيت الولاي بتول

چو زهرا در آن لحظه بگشود در

بيفتاد چشمش به روي پدر

چو در دست مولا طعامي نديد

به خلوتگه كبريايي دويد

به محراب استاد بهر نماز

به سوي خدا بُرد دست نياز

كه يارب رسول تو مهمان ماست

تو داني كه او جان و جانان ماست

تو مگذار اي خالق ذوالكرم

كه خجلت كشد از نبي شوهرم

در آن لحظه جبريل نيكو سرشت

بياورد ظرف غذا از بهشت

طعامي كه عطرش

به از مُشك ناب

كه حيران شد از ديدنش بوتراب

در آن دم نبي گفت يابالحسن

مبر حيرت از كار زهراي من

من از او جلالي نكو يافتم

كه اعجاز مريم از او يافتم

سلام نبيين، سلام همه

سلام خدا باد بر فاطمه

در اين خانه اسلام شد سرفراز

از اين خانه برخواست نور نماز

در اين خانه حقّ نبي شد ادا

در اين خانه گرديد زهرا فدا

در اين خانه كوثر شده پايمال

در اين خانه زهرا زده بال بال

در اين خانه شير خدا داغ ديد

در اين خانه شد موي زهرا سپيد

در اين خانه صديقه از پا نشست

در اين خانه پهلوي زهرا شكست

در اين خانه دخت رسول خدا

به جاي علي فضّه را زد صدا

در اين خانه با سينه ي سوخته

نه «ميثم» كه عالم نگه دوخته

عروسي

1- زمين نور و سما نور و بزن صور

مشخصات

مناسبت ***

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

زمين نور و سما نور و بزن صور

بلا از مرتضي و فاطمه دور

نشسته گل كنار غنچه امروز

ببين به به شده نورٌ علي نور

2- فرشته ي طبع من زندگي از سر بگير

مشخصات

مناسبت ***

سبك مرثيه

قالب تركيب بند

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع از صيام تا قيام 3

تعداد استفاده 0

متن شعر

فرشته ي طبع من زندگي از سر بگير

باز به سوي خدا، بال بزن پر بگير

بخوان سرود و صله ز حيّ داور بگير

ز دست مولا علي شراب كوثر بگير

دست فشان پاي كوب فرشتگان عفاف

خ_دا ب_راي عل_ي گ_رفته جشن زفاف

*****

به گلشن عيش ما غم است چون زاغ زشت

امين وحي خدا لاله بيار از بهشت

ببين به بالت خدا شعر عروسي نوشت

به هم رسيدند باز دو يار نيكو سرشت

دو اخت_ر تابناك دو آفتاب كمال

دو سوره ي واقعه دو آيتِ ذوالجلال

*****

فرشتگان بر بدن ز نور خلعت كنيد

غرق شده در خدا ناز به خلقت كنيد

عروسي فاطمه است تمام همّت كنيد

پيمبران را سوي مدينه دعوت كنيد

وليم_ه ي كبري__ا هدي_ه ي نق_د عل_ي است

قلب علي دوستان سفره ي عقد علي است

*****

الا كه شادي كنيد يافته غم خاتمه

فيض الهي شده شامل حال همه

از نفس كائنات مي رسد اين زمزمه

كه گشته امشب عروس فاطمه بر فاطمه

مادر مولا علي، علي اگر حيدر است

عروس تو فاطمه دختر پيغمبر است

*****

خنده زنم كز حسد جان عدو سوخته

ريخته در نار بخل هر چه كه اندوخته

عروس را از حيا چهره برافرخته

لباس داماد را دست خدا دوخته

عروس خواهد كه چون قدم به منزل نهد

پيره_ن خ_ويش را هدي_ه ب_ه سائل دهد

*****

خواجه ي لولاك را يار و برادر علي است

فاطمه را

تا ابد همدم و همسر علي است

امير بدر و احد فاتح خيبر علي است

خديجه! داماد تو، ساقي كوثر علي است

قدر بدان اين همه لطف خداداد را

خنده بر آر و ببوس بازوي داماد را

*****

عروسي است و عروس دختر پيغمبر است

عروسي است و عروس آينه ي داور است

عروسي است و عروس فاطمه ي اطهر است

عروسي است و عروس فدايي حيدر است

وج_ود او ب_ا عل_ي ع_روج او ت_ا علي است

هر نفسِ اين عروس هزارها «يا علي» است

*****

علي به تخت زفاف چقدر زيبا شده

با نفس فاطمه چو گل ز هم وا شده

دل ز خدا مي برد بس كه دل آرا شده

از اين چه بهتر كه او شوهر زهرا شده

آين_ه ي كبري_است طلع_ت نوراني اش

خواجه ي عالم زند بوسه به پيشاني اش

*****

زراريِ فاطمه! ثناي مادر كنيد

ثناي مادر كنيد دعا به حيدر كنيد

پاره ي دل هديه بر، اين زن و شوهر كنيد

نثارشان جاي گل سوره ي كوثر كنيد

رسانده بر بام عرش نداي تكبير را

كن_ار ه_م بنگري_د كوثر تطهير را

*****

عاقد اين هر دو زوج خالق حيّ مبين

حاصل اين مهر و ماه ستارگان زمين

خادم اين جشن نور حضرت روح الامين

خطابه ي عقدشان «تبارك» و يا و سين

ز چشم بد دور باد بهشت ديدارشان

دست خدا يارشان خدا نگهدارشان

*****

آينه ي كبريا فاطمه و حيدرند

معلم انبيا فاطمه و حيدرند

مؤسس اوصيا فاطمه و حيدرند

امّ و اب اوليا فاطمه و حيدرند

بتول، كفو علي است علي است كفو بتول

سلامش_ان از خ__دا درودش_ان از رس_ول

*****

نعمت بي انتها مباركت يا علي

عنايت كبريا مباركت يا علي

وصال خيرالنسا مباركت يا علي

سيب بهشت خدا مباركت يا علي

به مجلس جشن تو اي دو جهان خرمت

لاله ي ناقابلي است قصي_ده ي «ميثمت»

*****

3- شب سرور و شب روبوسي

مشخصات

مناسبت ***

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع زمزمه هاي ولايت 2-83

تعداد استفاده 0

متن شعر

شب سرور و شب روبوسي

دعوتيم امشب همه عروسي

شب وصال دو تا دلداده، دل تموم ملائك شاده

زهرا عروس و علي داماده

علي(3) زهرا(2)

*****

مولا سبقت از همه گرفته

بله رو از فاطمه گرفته

علي به فاطمه دل مي بازه، خونه ي عشقو براش مي سازه

خدا به هر دوتاشون مي نازه

علي(3) زهرا(2)

*****

بي زهرا عالم به رنگ اسود

علي مي موند تا ابد مجرد

ذكر لب مرتضي يا نوره، علي و فاطمه خيلي جوره

هر دو تا چشم حسودا كوره

علي(3) زهرا(2)

*****

داماد قشنگه هزار ماشا ا...

به پاي هم پير بشن ايشا ا...

صورتاشون بهتر از آفتابه، چراغ محفلشون مهتابه

مهريه ي بي بي زهرا آبه

علي(3) زهرا(2)

*****

ذكر فرشته امشب همينه

عروس خانوم رفته گل بچينه

سند عقد علي و زهرا، اومده از دل عرش اعلي

خود خدا اونو كرده امضا

علي(3) زهرا(2)

*****

4- لباس ياس بر تن كرد زهرا

مشخصات

مناسبت ***

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

لباس ياس بر تن كرد زهرا

كنار دست او بنشست مولا

محمد خطبه خواند زهرا بلي گفت

غلط گفتم بلي نه يا علي گفت

5- به بزم انبيا امشب نشاط ديگري پيداست

مشخصات

مناسبت مدح

سبك مرثيه

قالب بحر طويل

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع از صيام تا قيام 2

تعداد استفاده 0

متن شعر

به بزم انبيا امشب نشاط ديگري پيداست، مي بينم گل لبخند شادي بر لب آدم، تو گويي با ادب بستند صف، پيغمبران از نوح و ابراهيم و اسحاق و كليم الله و روح الله و يعقوب و جناب يوسف و داود و فرزندش سليمان در كف هر يك گلي از آيه هاي نور و آواي مبارك بادشان بر لب كه اي مولا مبارك باد بر قد رسايت خلعت شادي و اوج تخت دامادي، مبارك باد اي جان محمّد وصل زهرايت، چه نيكو همسري بخشيده ذات حقتعالايت، كه باشد روح پاك و بضعه پيغمبر اكرم.

*****

سماوات العلي امشب همه درياي نورند و ملايك شاد و مسرورند و عالم سينه ي سينا و دل ها محفل طورند، جبريل امين از جانب دادار منان آمده در محضر پيغمبر اكرم، پيام آورده از حق با سلامي گرم بر احمد كه ما در آسمان خوانديم اول خطبه ي عقد اميرالمؤمنين و دخترت زهراي اطهر را، تو بايد در زمين اينك ببندي عقد آنان را، دو خورشيد فروزان را، دو درياي خروشان را، دو روح پاك ايمان را، دو وجه ذات منان را، دو جان را و دو جانان را كه پيش از آفرينش اين دو را حق خوانده كفو هم.

محمّد از امين وحي چون بشنيد اين فرمان گل، لبخند او بشكفت همچون لاله در بستان، به مسجد آمد و بگذاشت پا بر عرشه ي منبر، فرو باريد از ياقوت لب با اين

كلام دلنشين گوهر، به امر حضرت داور، الا يا مسلمين از مرد و زن از اكبر و اصغر، هم اينك من به امر حضرت پروردگارم عقد بستم دخترم زهرا و حيدر را دو كفو نيك اختر را، دو روح روح پرور را، دو شمع نورگستر را، دو دريا را دو گوهر را، دو هم سنگ و دو همسر را، كه بسته پيشتر از آفرينش عقدشان را خالق عالم.

*****

چو بشنيدند از ختم رسل اين مژده را ياران، زمين شد از گل لبخند اصحاب رسول الله گلباران، زنان تبريك گو بر فاطمه، مردان، مبارك باد مي گفتند بر مولا محمّد بود و زهرايش، علي بود و تجلايش، تمام قدسيان تسبيح گو تهليل خوان تكبير مي گفتند و مي گشتند دور اين زن و شوهر، خداوند تعالي تهنيت مي گفت بر پيغمبر و بر حضرت صديقه و بر حيدر و بر شيعه ي مولا علي تا دامن محشر همه بودند مسرور از همه مسرورتر بودي دل نوراني پيغمبر خاتم.

*****

پس از چندي زمان بگذشت و ايام عروسي آمد و خورشيد عصمت را برِ اين ماه مي بردند و مي خواندند حوران آيت الكرسي و قدر و كوثر و ياسين و نور و آيه ي تطهير و مي بودي زمام ناقه اش در دست جبرائيل و دنبال سر او قل هوالله احد مي خواند اسرافيل و گل از بال خود مي ريخت ميكائيل و جان فرش رهش مي كرد عزرائيل و داماد ايستاده بر در خانه كه با دست يداللهي ز خورشيد جمال عصمت حق پرده بردارد، بخواند با تماشاي جمال كوثر خود سوره ي مريم.

*****

فرود آمد عروس از ناقه و بگذاشت پا در خانه ي مولا، علي محو

تجلايش، خدا در نور سيمايش، نبي از فرق تا پايش، به لب ذكر خداوند تعالايش كه يكباره نگاهش بر در و ديوار آن بيت گلين افتاد از آينده ي خود كرد ياد و با زبان دل دمادم يا علي مي گفت، گويي باعلي مي گفت: منم تا پاي جان يارت منم يار فداكارت، شهيد پاي ديوارت، ميان آن همه نامرد تنها مرد ايثارت، تو گر خواهي بود آرايش من چهره ي نيلي از امشب همسرت باشد براي ياريي ات آماده ي سيلي، وجودم چاه غم هايت فدايت باد زهرايت، مقاوم در كنارت ايستادم تا ابد چون كوه مستحكم.

*****

كجايي فاطمه بنت اسد تا بنگري امشب عروست را، بيا اي مادر مولا! بزن گلبوسه بر روي اميرالمؤمنين و بر عروست حضرت زهرا خديجه اي سلام حق فزون بادا ز اعدادت كجايي تا ببيني گشته وجه الله دامادت، تو هست خويش را در ياري دين خدا دادي، نه هستي، بلكه جان خويش را در دست بنهادي، تو زهرا بر علي زادي، چو هست خويش در راه خدا دادي، خدا هم هست خود را بر تو بخشيده همانا دختري دادت چو زهرا و همانند علي بخشيد دامادت چه دامادي كه ذات پاك حق جان رسولش خواند و جان خلق عالم باد قربانش چه قابل سر كه بر خاك قدوم او نهد «ميثم».

*****

6- امشب خدا لطف نهان خود هويدا مي كند

مشخصات

مناسبت ***

سبك ***

قالب قصيده

شاعر انساني حاج علي

منبع دل سنگ آب شد

تعداد استفاده 0

متن شعر

امشب خدا لطف نهان خود هويدا مي كند

امشب تفاخر فرش بس بر عرش اعلي مي كند

امشب دو تا را جفتِ هم، از صُنع، يكتا مي كند

يعني علي ماه رخ زهرا تماشا مي كند

با چشم دل در صورت او، سير معنا مي كند

امشب حسد بر خاكيان، بي حد برند افلاكيان

خندان چمن، رقصان دمن، خوشدل زمين، خرم زمان

*****

اهل ولايت شادمان، خرد و كلان و جزء و كل

در دست اسرافيل بين، صورش شده ساز و دهل

با نور، دعوتنامه بفرستاده هاديّ سبل

امضاء ز ختم المرسلين، گيرندگان، خيل رسل

هر كس كه آيد همرهش ني دسته گل، يك باغ گل

در آمد و شد اولياء در رفت و آمد انبياء

اي غصه و اي غم برو، اي شوق و اي شادي بيا

*****

از بهر اين ساعت زمين لحظه شماري كرده است

وز بهر اين وصلت زمين نابردباري كرده است

چشم فلك شب تا سحر اختر شماري كرده است

ايوب دهر از شوقِ امشب، بيقراري كرده است

دست خدا، وجه خدا را خواستگاري كرده است

امشب علي، آن عدل كل، بر عقل كل داماد شد

شاگرد ممتاز نبي، داماد بر استاد شد

*****

خوان كرم مخلوق را دعوت به مهماني كند

صد نعمت از رحمت خدا بر خلق ارزاني كند

وز طور، موسي آمده تا آنكه درباني كند

آيد خليل، آرد ذبيحِ خود كه قرباني كند

يوسف گرفته مجمر و اسپند گرداني كند

كروبيان در هلهله، قدوسيان در همهمه

عيسي به دنبال علي، مريم، كنار فاطمه

*****

امشب به مُلك اهل دل مولي الموالي، والي است

بر سينه ي غم دست رد زن،

موسم خوشحالي است

شام سيه بختي شد و روز همايون فالي است

كوثر، كنار ساقي كوثر، علي عالي است

زهرا به خانه ي بخت شد جاي خديجه خالي است

امشب به روي مرتضي لبهاي زهرا خنده كرد

آن دل گر از غم مرده بود، از خنده ي خود زنده كرد

*****

ميخانه باز و هر كسي جام مُكيَّف مي زند

ناهيد، پا مي كوبد و تندر به كف دف مي زند

رنگين كمان چون مشتري خود را در اين صف مي زند

لبخند وصل، امشب چه خوش، كوثر، به مصحف مي زند

آري نه تنها خاكيان هر آسمان كف مي رند

منشين غمين امشب دلا، شادي جان كن بر ملا

خيز و مس خود كن طلا آيينه ات را ده جلا

*****

عقد علي و فاطمه در آسمانها بسته شد

در آسمانها بسته شد در كهكشان ها بسته شد

زين نرگس و سوسن دگر چشم و زبانها بسته شد

راه يقين ها باز شد، پاي گمان ها بسته شد

بازاريان حُسن را، ديگر دكان ها بسته شد

خورشيد و ماه آسمان، آيينه گرداني كنند

چون در زمين خورشيد و ماهي نور افشاني كنند

*****

بزمي كه حق آراسته الحق تماشايي بود

جبريل مأموراست و فكر مجلس آرايي بود

ميكال از عرش آمده گرم پذيرايي بود

چشم كواكب خيره گر از چرخ مينايي بود

در شهر يثرب لاجرم خوش گرد هم آيي بود

خيل ملك از عرش، سوي فرش فرش آورده اند

بهر جلوس انبيا پرهاي خود گسترده اند

*****

امشب ز شادي هر وجودي خويش را گم مي كند

گردون تماشاي زمين با چشم انجم مي كند

درياي لطف سرمدي، بي حد تلاطم مي كند

اهل زمين را آسمان غرق تنعّم مي كند

هر غنچه بهر وا شدن چون گل تبسم مي كند

امشب كه گاه شادي بي حد و بي

اندازه شد

با دست جانان دفتر عشق علي، شيرازه شد

*****

امشب صدف، بر گوهري، يك بحر، گوهر مي دهد

يك گوهر اما از دو عالم پر بهاتر مي دهد

صرّاف كل، دردانه اي بر درج حيدر مي دهد

خود دست دختر را پدر بر دست شوهر مي دهد؟

ني ني، فلك خورشيد را بر ماه انور مي دهد؟

تبريك گو بر مصطفي جبريل از دادار شد

زهرا امانت باشد و حيدر امانت دار شد

*****

امشب علي در خانه ي خود شمع محفل مي برد

كشتيّ عصمت ناخدا را سوي ساحل مي برد

مشكل گشاي عالمي، حل مسائل مي برد

انسان كامل را ببين، با خود مكمل مي برد

هم آن به اين دل مي دهد، هم اين از آن دل مي برد

با نغمه ي جادويي اش، داوود مداحي كند

با خامه ماني كي توان اين نقش طراحي كند

*****

چشمي نديده در زمين در هر زمان مانندشان

خورشيد و مه تبريك گو بر وصلت و پيوندشان

شادي زهرا و علي پيداست از لبخندشان

لبخندشان دارد نشان از خاطر خورسندشان

شيعه مبارك باد گو، بر يازده فرزندشان

اي شيعه، دست افشان شو و تبريك بر دلها بگو

بر پاي خيز و تهنيت بر مهدي زهرا بگو

*****

اي ساقي كوثر كنار خود بهشتي رو ببين

قامت قيامت را نگر طوبي ببين مينو ببين

زين پس هلال خويش را در آن خم ابرو ببين

هم روز را در چهر او، هم شب در آن گيسو ببين

هم لاله زار رو ببين، هم نافه بار مو ببين

هر چند ماه رخ عيان امشب به تو آسان كند

روزي رسد كز چشم تو رخسار خود پنهان كند

*****

7- امشب شب سرور خدا و پيمبر است

مشخصات

مناسبت ***

سبك مرثيه

قالب قصيده

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع از صيام

تا قيام

تعداد استفاده 0

متن شعر

امشب شب سرور خدا و پيمبر است

امشب به جمع حور و ملك شور ديگر است

امشب فرشتگان همه سرمست و پايكوب

جبريل همچو گل پر و بالش معطر است

امشب تمام ارض و سماوات هر چه هست

بزم سرور ذات خداوند اكبر است

امشب ستارگان همگي نُقل مجلس اند

دامان سبز رنگ زمين پر ز اختر است

امشب شب ولادت سادات عالم است

امشب شب عروسي زهرا و حيدر است

امشب به عرش زمزمه ي شادي علي است

امشب شب مبارك دامادي علي است

*****

پيغمبران تمام امم را خبر كنيد

امشب همه به سوي مدينه سفر كند

اسفند دود كرده و مشعل به روي دست

از چار سو به چهره ي مولا نظر كنيد

خوانيد بر علي همگي مدح فاطمه

شب را به دور حجره ي زهرا سحر كنيد

قرآن به دست دور و بر ناقه ي عروس

تطهير و قدر و سجده و كوثر ز بر كنيد

بر حفظ اين امانت پيغمبر خدا

امشب دعا به جان علي بيشتر كنيد

بنت اسد كه بوده ملك دست بوس تو

عيدي بده كه فاطمه گشته عروس تو

*****

اين مهر و مه كه هر دو شريف و مكرّمند

با نورشان محيط به عرش معظّمند

پيش از وجود خلقت، تا بعد روز حشر

با هم هماره بوده و پيوسته با همند

پيش از هبوط آدم و حوا در اين زمين

ام و اب و سلاله ي حوا و آدمند

منظومه ي مباركه ي آسمان وحي

مصداق نور و معني آيات محكمند

محصول اين زفاف بود يازده پسر

عالم فدايشان كه امامان عالمند

اولادشان به روي زمين بي شماره اند

در چشم كل عرش نشينان ستاره اند

*****

عقدي كه بسته بود خداوند لايزال

تبديل شد به شام زفاف و شب وصال

جبريل ساربان شده و ناقه ي عروس

آمد به

سوي بيت علي با دو صد جلال

يك سو زمام ناقه گرفته، ز يك طرف

چون سايبان گشوده به فرق عروس بال

وقتي ز روي فاطمه مولا كشد نقاب

جا دارد ار به مأذنه گويد اذان بلال

خورشيد رقص مي كند امشب در آسمان

مه چون هلال خم شده در بزم دو حلال

جشن سرور عترت و قرآن مبارك است

وصل دو بحر لؤلؤ و مرجان مبارك است

*****

داماد كيست اسوه ي زهد و اطاعت است

شغلش دو كار، حفر قنات و زراعت است

مهر عروس چيست؟ زمين است و چار نهر

مهر دگر؟ به عرصه ي محشر شفاعت است

داماد را هنر چه بود غير از اين دو كار؟

شير خدا به بيشه ي سرخ شجاعت است

در بين اين دو يار چه خطي است مشترك

زهد و نماز و صبر و رضا و قناعت است

شيريني هماره ي اين زندگي ز چيست؟

مهر و وفا و عاطفه، ساعت به ساعت است

مهر عروس زير لب آهسته يا علي است

كلّ جهاز او زره مرتضي علي است

*****

اين هر دو زوج كآمده قرآن به شأنشان

داده خدا به خيل ملايك نشانشان

جبريل جاي دسته گل از جانب خدا

تطهير هديه آورد از آسمانشان

كردند سر اگر چه سه شب در گرسنگي

رمز نزول سوره ي دهر است نانشان

اطعامشان براي خداوند بود و بس

اينجا خداست مفتخر از امتحانشان

خلق جهان به پيروي اين دو زوج پاك

باغ جنان شود به حقيقت جهانشان

نه سال زندگاني شان عمر عالم است

دانشگه تمام كمالات عالم است

*****

تا مهر و ماه در يم هستي شناورند

عالم پر از سلاله ي زهرا و حيدرند

محصول اين عروسي و اين عقد با شكوه

دو قرص آفتاب، دو تابنده اخترند

گر نيك بنگري دو محمد دو فاطمه

يا دو كتاب وحي خدا يا دو كوثرند

سوگند مي خورم

به اب و ام و جدشان

كاين چارتن ز خلق دو عالم نكوترند

آن دو پسر به آدم و ذريه اش پدر

وين دو به شيعه تا ابد الدهر مادرند

جان تمام عالم خلقت فدايشان

«ميثم» بگو قصيده به مدح و ثنايشان

*****

8- نويده، سپيده، به گوش اهل دل رسيده

مشخصات

مناسبت ***

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع زمزمه هاي ولايت 2-69

تعداد استفاده 0

متن شعر

نويده، سپيده، به گوش اهل دل رسيده

بيا كه، سعادت، عيدي اين عيد سعيده

عالم به زير، پاي عروسه

جن و ملك خاك قدمهاشو مي بوسه

رو سر همه سايه ي عشقه

شب نزول آيه ي عشقه

عيدي بگير شب شب مولاست

شب عروسي حيدر و زهراست

*****

شكوه، جووني، به يه نگاه كهكشوني

روح الامين هم، روي زمينه

دلش مي خواد خنده ي داماد و ببينه

لحظه ي طلوع راز عشقه

علي ميون نماز عشقه

عيدي بگير شب شب مولاست

شب عروسي حيدر و زهراست

*****

سروره، رو لبها، شده شبيه موج دريا

برا اين ، عروسي، چراغوني شده دو دنيا

بيايد ببينيد، آئينه ها رو

تا ببينيد اوج خدايي خدا رو

اونيكه جهانو آفريده

ما رو سر اين سفره كشيده

*****

وفا رو، صفا رو، مادري كرده انبيا رو

عروسي، كه دستش، حس مي كنه دست خدا رو

نور خدا ها، له ي عروسه

زمين و زمان پشت قباله ي عروسه

عيدي بگير شب شب مولاست

شب عروسي حيدر و زهراست

*****

9- تا پرده بر افكند ز رخساره ي ماه

مشخصات

مناسبت مدح

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

تا پرده بر افكند ز رخساره ي ماه

غوغاي قيامتي بپا شد ناگاه

فرياد ز ذره ذره ي هستي خاست

لا حول ولا قوه الا با ا...

قبل از شهادت

1- من آن لاله ي وحي ام كه گرديده خزاني

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك مرثيه

قالب آهنگين

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت

تعداد استفاده 0

متن شعر

من آن لاله ي وحي ام كه گرديده خزاني

قدم گشته كماني در ايام جواني

مدينه ز تو سيرم، دعا كن كه بميرم

*****

بهارم شده پاييز نمانده بر و برگم

به زودي همه ياران بنالند به مرگم

مدينه ز تو سيرم، دعا كن كه بميرم

*****

علي بي كس و تنها غريبانه نشسته

دگر كار نيايد از اين دست شكسته

مدينه ز تو سيرم، دعا كن كه بميرم

*****

من آن ياس كبودم كه چيدند ز باغم

به لب آمده جانم به دل مانده دو داغم

مدينه ز تو سيرم، دعا كن كه بميرم

*****

نه ديوار مرا كشت، نه مسمار مرا كشت

بدانيد بدانيد غم يار مرا كشت

مدينه ز تو سيرم، دعا كن كه بميرم

*****

نفس ها شده در دل، همه شعله ي آهم

تنم نقش زمين شد، علي كرد نگاهم

مدينه ز تو سيرم، دعا كن كه بميرم

*****

من و بازوي مجروح، من و صورت نيلي

كجا بر ورق گل بود طاقت سيلي

مدينه ز تو سيرم، دعا كن كه بميرم

*****

2- چه زود گشت فراموش حكم داورشان

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك مرثيه

قالب غزل

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت

تعداد استفاده 0

متن شعر

چه زود گشت فراموش حكم داورشان

چه زود عهد شكستند با پيمبرشان

چه زود اجر رسالت به مصطفي دادند

چه زود رفت كلام خدا ز خاطرشان

جواب حق نمك، داده شد به غصب فدك

جزاي ختم رسل شد شرار آذرشان

دو گوشواره ي عرش خداي مي لرزيد

چو گوشواره به گلزار وحي پيكرشان

گهي به همره بابا فتاده اشك فشان

گهي به گريه دويدند دور مادرشان

همينكه مادرشان بر روي زمين افتاد

دو دست كوچك خود را زدند بر سرشان

ز ضربه اي كه به مادر رسيد فهميدند

كه شد شهيد همان پشت در برادرشان

هزار سال فزون بعد دفن اين دو شهيد

نديده كس اثر از تربت مطهرشان

علي به فاطمه مي سوخت فاطمه به علي

شراره ي دلشان بود اشك دخترشان

مغيره فاطمه را مي زد و علي مي ديد

هزار حيف كه يك تن نبود ياورشان

خدا گواست كه زهرا شهيده رفت به خاك

اگر چه نيست گروهي هنوز باورشان

3- گل خزان شده ام چراغ محفل من

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك مرثيه

قالب آهنگين

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت

تعداد استفاده 0

متن شعر

گل خزان شده ام چراغ محفل من

دو چشم خود بگشا به خاطر دل من

اي همه هستِ علي، رفته از دست علي

داد از جدايي، داد از جدايي

زهرا

*****

علي فداي تو و سرشك ديده ي تو

تويي امام من و منم شهيده ي تو

سيدي مولا علي، كن حلالم يا علي

داد از جدايي، داد از جدايي

زهرا

*****

بهشت ختم رسل گل مدينه ي من

نفس به سينه شده شرار سينه ي من

شعله بر قلبم مزن از جدايي دم مزن

داد از جدايي، داد از جدايي

زهرا

*****

همه مصيبت من، بود مصيبت تو

بيا كه گريه كنم براي غربت تو

تو ز من تنهاتري بعد من بي ياوري

داد از جدايي، داد از جدايي

مولا

*****

ز خجلت تو و آن همه محبت تو

چكيده اشك علي به روي صورت تو

روح من از تن مرو، جان من بي من مرو

داد از جدايي، داد از جدايي

زهرا

*****

اجل ستاده و جان رسيده بر لب من

تو هستي و حسن و حسين و زينب من

غربتت از امشب است، خانه دارت زينب است

داد از جدايي، داد از جدايي

زهرا

*****

تكلم تو بود تمام دل خوشيم

نفس شمرده نزن وگرنه مي كشيم

اي تمام صبر من، بي تو عالم قبر من

داد از جدايي، داد از جدايي

زهرا

*****

قسم به جان حسين به گريه ي حسنم

شبانه غسل بده، شبانه كن كفنم

غربتم

را كن عيان از مزار بي نشان

داد از جدايي داد از جدايي

زهرا

*****

4- گل بي خار كجا، در و ديوار كجا

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك مرثيه

قالب آهنگين

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت

تعداد استفاده 0

متن شعر

گل بي خار كجا، در و ديوار كجا

صورت حور كجا، شعله ي نار كجا

اي بني فاطمه ترسم نشود باورتان

بر در خانه شده نقش زمين مادرتان

با لگد گشت خدا، ميوه از شاخه جدا

*****

بيشه پر ولوله بود، شير در سلسله بود

در خانه كه شكست، فاطمه حامله بود

داغ يك كودك شش ماهه نصيب همه شد

قتل يك سوم سادات بني فاطمه شد

با لگد گشت خدا، ميوه از شاخه جدا

*****

مادر از پاي نشست، كودكش رفت ز دست

ميوه چون نارس بود، ناگهان شاخه شكست

طاير سوخته در بين قفس مي افتاد

او نفس مي زد و مولا ز نفس مي افتاد

با لگد گشت خدا، ميوه از شاخه جدا

*****

فاطمه يار نداشت، يك طرفدار نداشت

كاش در سينه دگر، زخم مسمار نداشت

بدن خسته كجا، ضربه ي پيوسته كجا

بوسه ي ميخ در و سينه ي بشكسته كجا

با لگد گشت خدا، ميوه از شاخه جدا

*****

كودكان لرزيدند، حال مادر ديدند

همه از اشك ز رخ، دانه بر مي چيدند

حامي مادر مظلومه فقط كودك بود

خواست گردد سپر اما قد او كوچك بود

با لگد گشت خدا، ميوه از شاخه جدا

*****

چه بر آن ماه رسيد، به فلك آه رسيد

يا علي زود بيا، قنفذ از راه رسيد

از چه بايد شرر از خانه ي مولا خيزد

چند نامرد سر يك زن تنها ريزد

با لگد گشت خدا، ميوه از

شاخه جدا

*****

اين صداي حسن است، لرزه اش بر بدن است

جگرش پاره شده، به لبش اين سخن است

اي خزان زود گل پر پر ما را كشتي

اي مغيره تو چرا مادر ما را كشتي

با لگد گشت خدا، ميوه از شاخه جدا

*****

5- اين ضرب تازيانه اين زخم مسمارم

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك مرثيه

قالب آهنگين

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت

تعداد استفاده 0

متن شعر

اين ضرب تازيانه اين زخم مسمارم

دست از اميرالمؤمنين بر نمي دارم

يا ابتاه يا ابتاه يا رسول ا...(2)

*****

امت به ما زجر و ستم بي عدد دادند

اجر رسالت تو را با لگد دادند

يا ابتاه يا ابتاه يا رسول ا...(2)

*****

بنگر به حال دخترت يا رسول ا...

شد آيه آيه كوثرت يا رسول ا...

يا ابتاه يا ابتاه يا رسول ا...(2)

*****

دست علي را بسته اند يا رسول ا...

دست مرا شكسته اند يا رسول ا...

يا ابتاه يا ابتاه يا رسول ا...(2)

*****

من نخل پا مال علي فاطمه هستم

غنچه ناشكفته ام رفته از دستم

يا ابتاه يا ابتاه يا رسول ا...(2)

*****

وقتي كه با غلاف تيغ شد فزون دردم

بر غربت مولا علي گريه مي كردم

يا ابتاه يا ابتاه يا رسول ا...(2)

*****

زخم دل مولا فزون، عمر من كم شد

در سن هجده سالگي قامتم خم شد

يا ابتاه يا ابتاه يا رسول ا...(2)

*****

6- من ز ثاني اشاره را ديدم

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك مرثيه

قالب رباعي

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع دو دريا اشك 2

تعداد استفاده 0

متن شعر

من ز ثاني اشاره را ديدم

ضربه هاي دوباره را ديدم

مادرم رو نشان نداد ولي

قطعه ي گوشواره را ديدم

7- امير المومنين خانه نشين شد

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك مرثيه

قالب آهنگين

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت 2

تعداد استفاده 0

متن شعر

امير المومنين خانه نشين شد

انسية الحورا نقش زمين شد

سادات عالم، فرياد از اين غم

زهرا زهرا زهرا، مظلومه زهرا

*****

مانده بر بازوي زهرا نشانه

هم از غلاف تيغ هم تازيانه

مدينه غوغاست، حمله به زهراست

زهرا زهرا زهرا، مظلومه زهرا

*****

آيه از سوره ي كوثر جدا شد

بين ديوار و در محسن فدا شد

گويد مدينه، از سوز سينه

زهرا زهرا زهرا، مظلومه زهرا

*****

زهرا جاري به رخ خون دلش بود

محسن آخر نديد كي قاتلش بود

از ضربت در، يكباره زد پر

زهرا زهرا زهرا، مظلومه زهرا

*****

زهرا يا ابتا از دل كشيده

رنگ مولا علي از رخ پريده

حامي مولا افتاده از پا

زهرا زهرا زهرا، مظلومه زهرا

*****

دود از بيت علي گيرد زبانه

زهرا بين در و ديوار خانه

مهدي كجايي، صاحب عزايي

زهرا زهرا زهرا، مظلومه زهرا

*****

از آه فاطمه عالم گرفته

دامان حيدر را محكم گرفته

با قلب خسته، دست شكسته

زهرا زهرا زهرا، مظلومه زهرا

*****

8- يار غريب تو منم يا علي

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك مرثيه

قالب غزل

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت 2

تعداد استفاده 0

متن شعر

يار غريب تو منم يا علي

وقف تو شد جان و تنم يا علي

حيف كه از بهر دفاعت دگر

جان نبود در بدنم يا علي

با همه دردم عوض آه آه

نام تو گشته سخنم يا علي

غربت تو فاطمه را مي كشد

اي تو غريب وطنم يا علي

تا كه غريبانه روم زير خاك

در دل شب كن كفنم يا علي

با همه دردم ز خدا خواستم

پيش تو پرپر نزنم يا علي

من به تو مي گريم و تو گريه كن

بهر حسين و حسنم يا علي

بازوي خيبر شكنت بسته شد

دست تو امروز منم يا علي

بس كه غريبم به تن خسته ام

گريه كند پيرهنم يا علي

«ميثم» دلسوخته در انجمن

سوخته با سوختنم يا علي

9- من اولين شهيده ي بيت الولايم

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك مرثيه

قالب آهنگين

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت 2

تعداد استفاده 0

متن شعر

من اولين شهيده ي بيت الولايم

در بين دشمن حامي شير خدايم

باشد قيامم، بهر امامم

مولا علي مولا علي حيدر يا حيدر (2)

*****

در پشت در شش ماهه ام محسن فدا شد

با تازيانه از علي دستم جدا شد

من از ولايت، كردم حمايت

مولا علي مولا علي حيدر يا حيدر (2)

*****

در ياري مولاي خود جان مي سپارم

از ضرب تازيانه ها باكي ندارم

در پشت اين در، گويم يا حيدر

مولا علي مولا علي حيدر يا حيدر (2)

*****

من شمعم و آتش شده پروانه من

فضه كجايي كشته شد دردانه من

حقم ادا شد، محسن فدا شد

مولا علي مولا علي حيدر يا حيدر (2)

*****

من در بيابان هم دگر جايي ندارم

تا رو كنم سوي اُحد پايي ندارم

باشد نجاتم، روز وفاتم

مولا علي مولا علي حيدر يا حيدر (2)

*****

اي دل شكسته شوهر خانه نشينم

من اشك غربت تو را تا كي ببينم

زهرا فدايت، گريد به جايت

مولا علي مولا علي حيدر يا حيدر (2)

*****

مسمار در بر سينه ي پاكم نوشته

زهرا به ياري علي از جان گذشته

باشد ولايت، از حق حمايت

مولا علي مولا علي حيدر يا حيدر (2)

*****

10- غير اشكم كه ز خون است تو را ياري نيست

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب غزل

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

غير اشكم كه ز خون است تو را ياري نيست

وَ مرا غير غريبي تو بيماري نيست

گر چه شادم كه اجل سايه زد آخر به سرم

خجلم بعد من ات هيچ طرفداري نيست

همه از گريه ي من خسته و بيزار شدند

چه كنم زين همه غم چاره بجز زاري نيست

شكر بشكست در و گشت جدا از جايش

كه دگر بر در چشمان تو مسماري نيست

وقت غسلم دل شب روي مرا سير ببين

كه اگر رفت سحر فرصت ديداري نيست

11- نشسته آينه ام گرد غم به رخسارت

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب غزل

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

نشسته آينه ام گرد غم به رخسارت

ز چاره مانده ام از غصه هاي بسيارت

ز بسكه روي گرفتي عجيب مي ترسم

به گور خويش برم آرزوي ديدارت

هزار عقده ي قلب علي يكي گردد

اگر كه باز كني روسري گلدارت

چه دستهاي پليدي كه در برم كردند

به جرم عشق علي ميخ كوب ديوارت

نشسته ام به برت پلك مي زنم آرام

كه جان من ندهد اين نسيم آزارت

به جان تو كه زبان علي نمي گردد

براي اين كه بگويد خدا نگهدارت

خدا كند كه هميشه بهار من باشي

هميشه مونس و غمخوار و يار من باشي

*****

بهار و داس خزاني بهم نمي آيد

عصا و دست جواني بهم نمي آيد

تمام دلخوشي من بگو به تابوت و

قدي كه گشته كماني بهم ني آيد

كنار بستر تو اشك و التماس از من

تو و عذار نهاني بهم نمي آيد

شفا ز پينه ي دست تو آبرو دارد

مگو نگو نتواني بهم نمي آيد

مرا كه خانه نشينم مخواه از اين پس

بخاك تيره نشاني بهم نمي آيد

اميد و آرزوي چار كودك معصوم

عزا و فاتحه خواني بهم نمي آيد

12- غم بود و داغ بود و وداع سپيده بود

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب غزل

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

غم بود و داغ بود و وداع سپيده بود

خورشيد هم ز شرم به مغرب خزيده بود

رد مي شدند مادر و طفلي سياهپوش

از كوچه ايكه وقت غروبش رسيده بود

حتي فرشته بال نمي زد به گردشان

دست نسيم هم رخشان را نديده بود

مثل هميشه بر سر اين راه جبرئيل

از رد پاي خاكي شان بوسه چيده بود

آئينه اي كه طاقت آهي نداشت آه

اين چند روز زخم ترك را چشيده بود

حالا غريبه اي سر راه عبور او

يك دست را به نيت سيلي كشيده بود

نامحرمي كه كينه ي اين خانواده داشت

گويا دوباره نام علي را شنيده بود

كودك دويد تا نگذارد ولي چه سود

دستي حرام بر رخ مادر رسيده بود

ديوارهاي سنگي اين كوچه شاهد است

افتاده بود مادر و ديگر بريده بود

برخواست روي پا و زمين خورد و ناله كرد

خطي ز خون، گوشه ي چشمش چكيده بود

13- چه روزاي دلگير و سردي

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

چه روزاي دلگير و سردي

چه ياس خميده و زردي

چه صورت نيلي و پر دردي

واي مادر (4)

*****

كشتي شكسته پهلو به موج غمها افتادي

يادمه هنوزم مادر چه جوري از پا افتادي

بين كوچه ها افتادي (2)

*****

شبا تا سحر كه بيداري

مي سوزي و خوابي نداري

حال تو وخيمه و تب داري

واي مادر(4)

*****

جون مجتبي چشماتو يه بار ديگه وا كن مادر

بين اين همه غم فكري به حال بابا كن مادر

رحمي هم به ما كن مادر(2)

*****

تو و چادر خاك آلوده

صورتي كه زخم و كبوده

يكي بگه جرم تو چي بوده

واي مادر(4)

*****

واي من از اون روزي كه منو به خونه مي بردي

بين كوچه ها با صورت به سنگ ديوارا خوردي

داشتي روبروم مي مردي(2)

*****

14- باور نمي كنم كه پريدي ز باورم

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب غزل

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

باور نمي كنم كه پريدي ز باورم

باور نمي كني كه چها آمده سرم

باور نمي كنم كه گذشتي ز دخترت

حالا سه ماه رفتي و از گريه ها ترم

حالا سه ماه مي شود افتاده ام ز پا

حالا سه ماه مي شود اينگونه پرپرم

شب تا به صبح سينه ي من تير مي كشد

از صبح تا به شب منم و زخم بسترم

پايي نمانده تا كه بيايم زيارتت

چشمي نمانده تا كه از اين راه بگذرم

دستي نمانده تا كه زنم شانه بر سري

حتي نشد براي حسين آب آورم

تا سُرفه مي كنم پُرِ خون مي شود تنم

بايد لباس تازه ي خود را در آورم

آتش گرفت دامنم و در به سينه خورد

در پشت در شكست تمامي پيكرم

شكر خدا كه فضه به دادم رسيده بود

فضه اگر نبود كه مي سوخت دخترم

امروز در جوار تو و در شبي دگر

كنج خرابه مي روم و اشك مي برم

كنج خرابه پيش يتيمي كه مثل من

گيسو سپيد ناله كند در برابرم

با لكنتش دوباره زبان باز مي كند

بابا خوش آمدي به نفسهاي آخرم

گيسو به خون، چاك به لب، چهره سوخته

يعني تويي مسافر من؟ نيست باورم

بايد ز نيزه شرح گلوي تو بشنوم

بايد كه از جراحت تو سر در آورم

دستي بكش به روي سرم تا كه حس كنم

چون دختران شام پدر آمده برم

دستي بكش به روي سرم تا كه حس كني

آتش گرفت و سوخت تمامي معجرم

15- غمهاي تو براي من نفس من براي تو

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

حضرت علي(ع):

غمهاي تو براي من نفس من براي تو

يه دفعه فقط دعا كن من بميرم به جاي تو

اي ستون خونه ي من زندگيم بي تو مي پاشه

زندگي كردن بي تو! مي خوام اين دنيا نباشه

*****

حضرت زهرا(س):

گريه كن يه كم سبك شي درداتو نريز تو سينه

كه همين بغض گلوگير مي كشه توي مدينه

بذار آسمون چشمات يه كمي بارون بباره

تا كه اشكات يه كمي مرهم روي زخم من بذاره

*****

حضرت علي(ع):

چرا اي يار قديمي حرف رفتن و مياري

چه جوري دلت مياد تو يار تو تنها بذاري

قوت زانوم پس از تو نمي تونم از جا پاشم

نذار بعد تو تو اين شهر همه جا انگشت نما شم

*****

حضرت زهرا(س):

پيش چشمام آسمون تار رو سرم يه دنيا آوار

بخدا نفس كشيدن واسه زهرا شده دشوار

درد سينه درد پهلو راه (را) نفس برام نذاشته

هر نفس يه لاله روي پيرهن من جا گذاشته

*****

16- مي رفت سوي خانه و در دل شراره داشت

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب غزل

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

مي رفت سوي خانه و در دل شراره داشت

ز اين اتفاق تلخ غمي بي شماره داشت

مي رفت روي پنجه ي پا راه كوچه را

از حال مادرش جگري پاه پاره داشت

از زير پاي ابرهه ي كوچه زنده ماند

اين بار چندمي است كه عمري دوباره داشت

يك دست را به چادر مادر گرفته بود

در دست ديگرش نكند گوشواره داشت

17- به خانه ي زهرا تنها آتش سر زد

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

به خانه ي زهرا تنها آتش سر زد

پيش چشم حيدر پشت در پرپر زد

در بين دشمن ها، تنها شده زهرا

وي از دل مولا

واويلتا

واويلا واويلا (3)

*****

فاطمه با آه حسرت روضه خوانده

گهواره ي محسن بين آتش مانده

در اوج جواني است، قامتش كماني است

سير از زندگاني است

واويلتا

واويلا واويلا (3)

*****

18- مرد ميدان دين بي سپاه است

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

مرد ميدان دين بي سپاه است

مادرم فاطمه بي گناه است

بين ديوار و در قتلگاه است

آه، واي از درد مولا

واي از درد زهرا

واويلا

مادر مادر(2) وا اماه

*****

آتش از داغ دل با خبر شد

چادر مادرم شعله ور شد

محرم راز او ميخ در شد

آه، واي از زخم پهلو

واي از زخم بازو

واويلا

مادر مادر(2) وا اماه

*****

يك طرف دست حق در طناب است

يك طرف ناله اي بي جواب است

درد ضرب غلاف بي حساب است

آه، واي از دست حيدر

واي از دست مادر

واويلا

مادر مادر(2) وا اماه

*****

19- گرد ملال آينه ها را گرفته بود

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب غزل

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

گرد ملال آينه ها را گرفته بود

ظلمت چراغ رشن دلها گرفته بود

گرم عزا ولي خدا و ميان شهر

دعواي بيعت از همه بالا گرفته بود

راهي به قصد كشتن و بيعت بهانه اش

خصمي كه داشت آتش و فتوي گرفته بود

زهرا براي حفظ امامش به پشت در

نيروي ياري از همه اعضا گرفته بود

با بار شيشه تكيه به ديوار خانه زد

از جان گذشته راه به اعدا گرفته بود

دشمن لگد به در زد و در كنده شد ز جا

وقتي كه آتش از همه سو پا گرفته بود

شكر خدا كه شير خدا صحنه را نديد

غوغاي دود راه تماشا گرفته بود

هر چه تلاش كرد از آتش رها نشد

گل، ميخ در به سينه ي او جا گرفته بود

20- در رهگذار غصه دل قاصدك گرفت

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب غزل

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

در رهگذار غصه دل قاصدك گرفت

ز آن كوچه اي كه بال و پرش را ترك گرفت

ديو سياه فتنه كه تنديس كفر بود

آمد ميان كوچه و ره بر ملك گرفت

عمري اگر چه بر سر خوانش نشسته بود

ديدي چگونه حرمت نان و نمك گرفت

فرياد خشم بر سر حورا كشيد و بعد

از دست او قباله ي باغ فدك گرفت

دستش به روي ام ابيها بلند شد

در كوچه اش دوباره به باد كتك گرفت

چرخيد دور خويش و زمين خورد اي دريغ

گاه شكستنش همه ي نه فلك گرفت

سر باز كرد زخم تن تازه بسته اش

جاري ترين شد و ز سماء تا سمك گرفت

از جاي محض خاطر حيدر بلند شد

از شانه ي حسن همه ي ره كمك گرفت

21- اي برادر چه مي كني با خود

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب قافيه پريشان

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي برادر چه مي كني با خود

چند روزي است سرد و خاموشي

سر به زانو گرفته اي چندي است

لب خود مي گزي نمي جوشي

*****

يك طرف حال و روز غمگينت

يك طرف ناله هاي مادرمان

مانده ام با حسين در اين بين

كه چه خاكي كنيم بر سرمان

*****

مشت خود مي فشاري و در اشك

چهره اي نا اميد مي بينم

چه شده در ميان گيسويت

چند تاري سفيد مي بينم

*****

درد دل كن دوباره و درياب

خواهري كه جان به لب كردي

بسكه در بين خواب لرزيدي

بسكه در بين خواب تب كردي

*****

دست بردار از دلم خواهر

كه پر از شعله و شراره شده

كامل نيست....

قد كشيدم به روي پا اما

حيف دستش گذشت از سر من

آسمان تيره شد كه مي ناليد

بين گرد و غبار مادر من

*****

ناله ام بين خنده ها گم شد

جگرم در عزاي چشمش بود

رد خوني به روي ديوار و

جاي دستي به پاي چشمش بود

*****

دست بر خاك مي كشيد آرام

با دو چشمان تار چاره نداشت

چادرش را تكاندم و ديدم

گوش خونين و گوشواره نداشت

*****

22- مي سوزي و مي سازي، آماده ي پروازي

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع از حرم تا حرم 9

تعداد استفاده 0

متن شعر

مي سوزي و مي سازي، آماده ي پروازي

با اجابت دعايت مادر

گريه مي كنم برايت مادر

رفته رو به قبله پايت مادر

مادر بي گناهم مادر(3)

*****

از اين مردم دلگيري، آخر امشب مي ميري

شام غصه را سحر كن مادر

ديگر از سفر حذر كن مادر

فكر غربت پدر كن مادر

مادر بي گناهم مادر(3)

*****

23- حيدر به شور و شينه، غريب عالمينه

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع از حرم تا حرم 9

تعداد استفاده 0

متن شعر

حيدر به شور و شينه، غريب عالمينه

مادر مرو كه امشب، گريه كنت حسينه

اي مهربان حيدر، شيرين زبان حيدر

من آشيان خرابم، هم آشيان حيدر

حيدر يا حيدر يا حيدر(2)

*****

حيدر اسير غم ها، حيدر غريب و تنها

ذكر لب حسينه، مادر من وا اماه

اي شاهد غم ما، توئي تو مَحرَم ما

از ما تو رخ مپوشان، اي ماه عالم آرا

حيدر يا حيدر يا حيدر(2)

*****

24- اي سايه ات بر سر من

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي سايه ات بر سر من

پرپر مزن در بر من، مادر من

پيش چشمم ز پا افتاده اي

در بين كوچه ها افتاده اي

اي كبوتر نفس نفس نزن، بر خيز از جا، جان حسن

واي مادر(2) واي مادرم (3)

*****

بر رويت در راه خانه

دستي سنگين زد نشانه، وحشيانه

در بين گرد و غبار كوچه

سيلي خوردي از ديوار كوچه

ديدم خاكي شده پا تا سرت، خون مي ريزد، از معجرت

واي مادر(2) واي مادرم (3)

*****

خون دل از غصه خوردم

وقتي تو را خانه بردم، جان سپردم

با اينكه راه خود را گم كردي

اما بر رويم تبسم كردي

از خون دل چشمانت دريا بود، بر چادرت، جاي پا بود

واي مادر(2) واي مادرم (3)

*****

25- اينهمه مصيبت خدايا حكايت مي كنند

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

اينهمه مصيبت خدايا حكايت مي كنند

مردم مدينه به حيدر شكايت مي كنند

به زهرا بگو روزا يا شبا گريه كنه

سر نمازش ديگه بي صدا گريه كنه

آروم و قرار نداره مدينه، با چه دلي گريه هاشو ببينه

اي واي از اين غريبي(3) خدايا

*****

با دل شكسته تو اوج مناجات شبش

داره دعا مادر به همسايه ها روي لبش

با قد خمش زيارت جدم كه ميره

دم مزارش مي شينه و روضه مي گيره

مي خونه مگه چي بوده گناهم، خونه ي خودم شده قتلگاهم

اي واي از اين غريبي(3) خدايا

*****

از چادر خاكيش بوي ياس پرپر مي رسه

عمر مادر من به روزاي آخر مي رسه

كسي كه زده مادرمو با جثارتش

چرا خدايا اومده برا عيادتش

اومده تا قلبش آروم بگيره، تا ببينه زهرا داره مي ميره

اي واي از اين غريبي(3) خدايا

*****

26- رنگ پائيز به ديوار بهاري افتاد

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب غزل

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

رنگ پائيز به ديوار بهاري افتاد

بر در خانه ي خورشيد شراري افتاد

فاطمه ظرفيت كلّ ولايت را داشت

وقت افتادن او ايل و تباري افتاد

تكيه بر در زدنش درد سرش شد بخدا

او كنار در و در نيز كناري افتاد

آنقدر ضربه ي پا خورد به در تا كه شكست

آنقدر شاخه تكان خورد كه باري افتاد

بعد يك عمر مراعات كنيزان حرم

فضه ي خادمه آخر به چه كاري افتاد

خواست تا زود خودش را برساند به علي

سر اين خواستن خود دو سه باري افتاد

خواست تا اينكه بگويد به علي بعد از اين

غم نداري تو اگر فاطمه داري افتاد

غيرت معجر او دست علي را وا كرد

همه ديدند سقيفه به چه خاري افتاد

27- يه مدينه يه كبوتر يه جوجه يه آشيونه

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

يه مدينه يه كبوتر يه جوجه يه آشيونه

يه گذرگاه تنگ و باريك مسير رفتن خونه

يه نفر كمين راهه اونيكه دلش سياهه

مي گه پرواز تو هوايه عشق حيدر يه گناهه

آسمون تار دنيا آوار كبوتر نقش به ديوار

دو تا چشماي كبوتر انگاري افتاده از كار

يه طرف جوجه كبوتر گريه مي كرد و مي لرزيد

يه طرف صياد بي رحم به دو تا صيدش مي خنديد

الهي دلش بسوزه كه دل تو رو سوزونده

عذابش زياد شه انكه تو صورت تو خوابونده

پاشو مادر هيچ كي اينجا قدر ما رو نمي دونه

پاشو مادر عيب نداره دنيا اينجور نمي مونه

پاشو هر طوري كه باشه تو رو خونه مي رسونم

اما چند لحظه اي وايسا چادرت رو بتكونم

چي به روز تو آوردند تو سه ماه اينجور خميدي

پشت اون در چي كشيدي توي اون كوچه چي ديدي

28- مسلمان شدن يهودي هنگام بردن علي به مسجد

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب نثر

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

دستاي علي را به ريسمان بسته بودند و عمامه ي حضرت را به دور گردنش بسته بودند داشتند مي بردند وسط كوچه ي بني هاشم ديدند مرد يهودي با صداي بلند شهادتين را بر زبان جاري كرد. گفتند: پيغمبر اينهمه زحمت كشيد اسلام را قبول نكردي تو حالا مسلمان شدي؟ چي شد. گفت: من خودم ديدم آن روز جزو كسانيكه بودم وقتي مسلمانان حمله كردند ديدم اين آقا در قلعه ي خيبري كه چهل نفر بازو بسته اش مي كردند چطوري روي دست گرفت. امروز كه ديدم راضي شده شما روبه صفتان دستاشو ببنديد فهميدم حقيقت اسلام علي است لذا ايمان آوردم.

29- تا قلب من نگشته از غصه پاره مادر

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك مرثيه

قالب غزل

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت 3

تعداد استفاده 0

متن شعر

تا قلب من نگشته از غصه پاره مادر

خي__ز و نوازش__م ك__ن ب__ا يك اشاره مادر

ت__و آفت__اب مغ__رب، م__ن ماهپ__اره ي ت__و

بنگ__ر چگون__ه ري__زد چشمم ستاره، مادر!

دردا ك__ه بع__د ج___دّم، كشتن__د م__ادرم را

آم__د ب__ه روي داغ__م، داغ دوب__اره م__ادر

پاي_ت ب_ه روي قبله، دستت ب_ه روي صورت

داري چ_را ب_ه گ_وشت ي_ك گ_وشواره مادر؟

قلبم در آتش افروخت، يكبار صورتم سوخت

ت__ا ب__ر رخ كب_ودت، ك__ردم نظ__اره م_ادر

وقت__ي پن__اه ب_ردي در پشت در، ب_ه ديوار

دي__وار به__ر م__ا ش__د، دارالزي__اره م_ادر

ب_ا داغ ت_وست ه__ر دم، س_وز ه_زار سالم

ه__ر لحظ_ه در ع_زايت، دارم ه__زاره مادر

مقت_ول اگ__ر نم__ي شد، محسن در آستانه

م__ا داشتي_م از ت_و، ي_ك شيرخ_واره مادر

ب_ا چش_م خ_ويش ديدم مي زد تو را مغيره

گوي__ي ن_فس ب_ه قلبم مي شد شراره مادر

باشد كه «ميثمت» را چشمي كني كرامت

ت__ا در مصيب_ت ت_و، گري_د هم__اره مادر

30- كشيد از خانه ام آتش زبانه

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك مرثيه

قالب آهنگين

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت 3

تعداد استفاده 0

متن شعر

كشيد از خانه ام آتش زبانه

غ_لاف تي_غ و ضرب تازيانه

نهاده ب_ر روي دستم نشانه

علي جانم فدايت، علي جانم فدايت

*****

عدو ب_ر خانه ي ما حمله ور شد

پناهم يا علي ديوار و در شد

براي ياري_م محسن سپر شد

علي جانم فدايت، علي جانم فدايت

*****

منم زهرا يگانه همسر تو

به تنه_ايي تمام لشكر تو

به زي_ر تازيان_ه ي__اور تو

علي جانم فدايت، علي جانم فدايت

*****

ب__ه اش_ك ديدگ__ان زينبين_م

به ج_ان مجتبي جان حسين_م

حمايت از تو باشد دين و ديْنم

علي جانم فدايت، علي جانم فدايت

*****

غ_م و درد ت_و را بر جان خريدم

خدا داند كه مرگ خويش ديدم

ص__داي نال__ه ي م__حسن شنيدم

علي جانم فدايت، علي جانم فدايت

*****

رسال_ت اين چنين اجرش ادا شد

كه هم ششماهه هم مادر فدا شد

گ_ل نشكفت_ه از شاخ_ه ج_دا شد

علي جانم فدايت، علي جانم فدايت

*****

31- كافران دختر پيغمبر ما را نزنيد

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك مرثيه

قالب آهنگين

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت 3

تعداد استفاده 0

متن شعر

كافران دختر پيغمبر ما را نزنيد

از خدا بي خبران مادر ما را نزنيد

ركن توحيد شكست، مادرم رفت ز دست

*****

ب_ار هي_زم ب_ه روي شان_ه كج_ا آمده ايد

اين در خانه وحي است كه آتش زده ايد

ركن توحيد شكست، مادرم رفت ز دست

*****

لگد كف_ر كجا عصمت دادار كجا

لاله وحي و فشار در و ديوار كجا

ركن توحيد شكست، مادرم رفت ز دست

*****

ل_رزه ب_ر پيك_ر ما اشك به چشم تر ما

يك نفر نيست حمايت كند از مادر ما

ركن توحيد شكست، مادرم رفت ز دست

*****

بيت ما قتلگ_ه محسن دردانه ماست

شاه_د م_ا در آتش زده خانه ماست

ركن توحيد شكست، مادرم رفت ز دست

*****

اي خ_دا سين_ه ي مج_روح م_را آزردند

مادرم نقش زمين شد پدرم را بردند

ركن توحيد شكست، مادرم رفت ز دست

*****

غم شراري شد و پا تا به سرم را سوزاند

بانگ ي_ا فض_ه خ_ذيني جگرم را سوزاند

ركن توحيد شكست، مادرم رفت ز دست

*****

32- اگر چه خصم، در خانه ريخت بر سر من

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك مرثيه

قالب غزل

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت 3

تعداد استفاده 0

متن شعر

اگر چه خصم، در خانه ريخت بر سر من

رواست گري_ه كني_د از ب_راي شوهر من

مدينه گريه ي م_ن سخ_ت خسته ات كرده

حلال ك_ن ك__ه ب__وَد روزهاي آخر من

خدا گ__واست م__را مي زدند و مي لرزيد

چو گوشواره كه لرزد به گوش، دختر من

ز تازيان__ه ب__وَد سخ_ت تر نگ_اه علي

ك__ه ايست__اده غريب__انه در براب_ر م_ن

علي! كه گفته غريبي؟ به اين گروه بگو

كه هست فاطمه تنها، تمام لشكر م_ن

براي ياري من خويش را مده زح_مت

كه پشت در شده ششماهه ي تو ياور من

پن_اه م_ن ش__ده ديوار و، در شده سنگر

شكست پهلو و آت_ش گ_رفت سنگ_ر من

خديجه نيست كه از من كند پرستاري

از اين به بعد دگر زينب است مادر من

دگ__ر زن__ان مدين__ه عي__ادتم نكنند

مگ__ر ك__ه قاتل_م آي__د كنار بستر من

كنم ز لطف و كرامت شفاعت از «ميثم»

كه ري_زد از قلمش اش_كِ ديد ه ي تر من

33- اگر از پا نشستم اگر شكسته دستم

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك مرثيه

قالب آهنگين

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع عشقستان

تعداد استفاده 0

متن شعر

اگر از پا نشستم اگر شكسته دستم

عالم همه بدانند من يار حيدر استم

اي صاحب ولايت، زهرا شود فدايت

*****

به محسن شهيدم بود علي اميدم

كه زير تازيانه به جز علي نديدم

اي صاحب ولايت، زهرا شود فدايت

*****

اگر چه بين مردم بي يار و بي معيني

براي من علي جان اميرمؤمنيني

اي صاحب ولايت، زهرا شود فدايت

*****

به سوز سينه ي تو به اشك ديده ي تو

خدا كند كه باشم اول شهيده ي تو

اي صاحب ولايت، زهرا شود فدايت

*****

در ياري تو باكي از جان و سر ندارم

صد بار اگر بميرم دست از تو بر ندارم

اي صاحب ولايت، زهرا شود فدايت

*****

درس ولايت من خط سعادت من

اين تازيانه خوردن باشد شهادت من

اي صاحب ولايت، زهرا شود فدايت

*****

من كوثر تو بودم يك آيه ام حدا شد

وقتي لگد به در خورد محسن من فدا شد

اي صاحب ولايت، زهرا شود فدايت

*****

34- اي كوثر ولايت زهرا مرو ز دستم

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك مرثيه

قالب آهنگين

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت 3

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي كوثر ولايت زهرا مرو ز دستم

من بي تو مثل ركن درهم شكسته هستم

سرو خميده ي من، اول شهيده ي من

*****

ت__و ك__ه تم_ام ه_ست اميرمومنيني

بگو چه شد كه گفتي يا فضهُ خذيني

سرو خميده ي من، اول شهيده ي من

*****

يك دسته بي تفاوت در خانه ها نشستند

تا با غلاف شمشير دست تو را شكستند

سرو خميده ي من، اول شهيده ي من

*****

وقتي مرا اسير دست عدو تو ديدي

با پهلوي شكسته دنبال من دويدي

سرو خميده ي من، اول شهيده ي من

*****

آن لحظ_ه اي كه ثاني در پشت در تو را زد

در پيش چشم حيدر سيلي به مصطفي زد

سرو خميده ي من، اول شهيده ي من

*****

من زخم سينه ات را بر روي سينه دارم

خ_ون ت__و را طل_ب از اه_ل مدينه دارم

سرو خميده ي من، اول شهيده ي من

*****

قباله فدك شد در كوچه پاره پاره

تو بر زمين فتادي از ضربت دوباره

سرو خميده ي من، اول شهيده ي من

*****

35- يادته يه روز تو اين شهر چه برو بيايي ...

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب فولكوريك

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

يادته يه روز تو اين شهر چه برو بيايي داشتيم

يادته با بچه هامون چه روز و شبايي داشتيم

يادته كه تو نگاهت عرش اعلي رو مي ديدم

خنده رو لبام ميومد صدا تو تا مي شنيدم

حالا امّا خيلي وقته رو تو از من مي پوشوني

زير لب انا اليه راجعون همش مي خوني

فاطمه يار جوونم همسر قامت كمونم(2)

*****

سه ماهه با گريه هاي روز و شب ها خو گرفتي

سه ماهه پنهوني از من دست بر پهلو گرفتي

سه ماهه دل بيقراري سه ماهه نفس نداري

سه ماهه كه نمي توني دستتو بالا بياري

سه ماهه عزا گرفتي قنوت شفا گرفتي

گمونم كه حاجتت رو ديگه از خدا گرفتي

فاطمه يار جوونم همسر قامت كمونم(2)

*****

گريه كن پسر عمو جان درداتو نريز تو سينه

دواي درد غريبي همينه توي مدينه

گريه كن براي من كه صورتم هنوز كبوده

گريه كن براي اونكه شاهد تو كوچه بوده

گريه كن براي زينب كه دلش به شور و شينه

همه ي دلواپسي هاش برا حنجر حسينه

فاطمه يار جوونم همسر قامت كمونم(2)

*****

36- اگر چه هر شب و هر روز گريه شد كارم

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك مرثيه

قالب غزل

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت 3

تعداد استفاده 0

متن شعر

اگر چه هر شب و هر روز گريه شد كارم

خ_دا گ_واست عل__ي ب_ر ت_و اشك مي بارم

ه__زار ب__ار اگ__ر بشكنن__د دس__ت م_را

دم__ي ز ي__اري ت__و دس__ت بر نمي دارم

حديث سينه و مسمار اگر چه مخفي ماند

ه_زار زخ__م نگفت__ه ب__ه سين__ه ام دارم

ب_ه ناله ه__اي شب و اش_ك غربتم سوگند

م_ن آن ني__م ك__ه عل_ي را غريب بگذارم

علي به چاه برَد درد خويش و من هر شب

كن__م نگ_اه ب__ه م__اه و، سرشك مي بارم

م__را ب__ه ج_اي حمايت، جواب رد دادند

خ__دا گ__واست ز اه__ل مدين__ه بيزارم

حقيقتي است كه چون مي روم به نزد پدر

ب__وَد نشان__ه ي غ__صب ف_دك به رخسارم

م_را ن_ه داغ پ_سر، غصه ه_اي مولا كشت

اگ__ر چ__ه ب__ر در خان__ه زدن_د بسيارم

مي_ان آن هم_ه دشمن كسي نشد «ميثم»

ب_ه غي__ر م_حسن ششماه_ه ام دگر يارم

37- قتلگاه محسن دردانه را آتش زدند

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك مرثيه

قالب آهنگين

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت

تعداد استفاده 0

متن شعر

قتلگاه محسن دردانه را آتش زدند

فاطمه در خانه بود و خانه را آتش زدند

يا علي روحي فداك، كوثرت شد نقش خاك

*****

طوطي وحي خدا جان داد در كنج قفس

يا اميرالمؤمنين افتاد زهرا از نفس

يا علي روحي فداك، كوثرت شد نقش خاك

*****

اي مدينه كاش مي گفتي به آن بي دردها

يك زن تنها چهل نامرد اي نامردها

يا علي روحي فداك، كوثرت شد نقش خاك

*****

كس نديده غنچه اي با لاله اش پرپر شود

كودكي پيش از ولادت حامي مادر شود

يا علي روحي فداك، كوثرت شد نقش خاك

*****

آشنا تا شعله با مسمار در شد يا علي

استخوان سينه ي زهرا سپر شد يا علي

يا علي روحي فداك، كوثرت شد نقش خاك

*****

مي فشاند اشك بر رخسار و مي گريد حسن

اي مغيره پيش چشم طفل مادر را نزن

يا علي روحي فداك، كوثرت شد نقش خاك

*****

فاطمه از پا فتاد و دست مولا بسته بود

دست مولا بسته و بازوي او بشكسته بود

يا علي روحي فداك، كوثرت شد نقش خاك

*****

38- حق پيغمبر اكرم ادا شد

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك مرثيه

قالب آهنگين

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت

تعداد استفاده 0

متن شعر

حق پيغمبر اكرم ادا شد

بين ديوار و در زهرا فدا شد

از بيت معبود، بالا رود دود

واويلا، واويلا، ا... اكبر

*****

مولاي انس و جان خانه نشين شد

ريحانة النبي نقش زمين شد

اي اهل عالم، فرياد از اين غم

واويلا، واويلا، ا... اكبر

*****

زهرا ناله زند از سوز سينه

لرزد از ناله اش قلب مدينه

مولا ستاده، زهرا فتاده

واويلا، واويلا، ا... اكبر

*****

در بيت ذات حق جل جلاله

هيزم آورده اند به جاي لاله

باب پيمبر، سوزد در آذر

واويلا، واويلا، ا... اكبر

*****

يگانه حامي مولا را كشتند

اي مردم عالم زهرا را كشتند

قتل بتول است، اجر رسول است

واويلا، واويلا، ا... اكبر

*****

آيه از سوره ي كوثر جدا شد

زهرا زد ناله و محسن فدا شد

حامي مولا، افتاده از پا

واويلا، واويلا، ا... اكبر

*****

زهرا هم قدم آه علي بود

اول شهيده ي راه علي بود

جان بر لبش بود، اين مكتبش بود

واويلا، واويلا، ا... اكبر

*****

39- جگرم خون و دلم سر به گريبان علي است

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك مرثيه

قالب غزل

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت 3

تعداد استفاده 0

متن شعر

جگرم خون و دلم سر به گريبان علي است

صب_ح ه_م در نظرم شام غريبان علي است

گرچ_ه ب__ا چ_اه كن_د درد دل خ__ود ابراز

چ_اه ه_م بي خب_ر از غصه ي پنهان علي است

سن__د غرب_ت م__ولاست رخ نيل__يِ م__ن

سن_د غرب_ت من، سينه ي سوزان علي است

باره_ا دشم_ن اگ_ر آي_د و دست_م شكن_د

دست بشكسته ي من باز به دامان علي است

كاف_ران در ح__رم وح__ي ني__اريد هجوم

به خدا قصد شما حمله به قرآن علي است

اهل يثرب ز چه از گريه ي من خسته شديد؟

دو سه روز دگري فاطمه مهمان علي است

درِ آت__ش زده و نال__ه ي مظلوم__ي م__ن

سن_د مستن_د سوخت_ن جان علي است

رفت__م ام__ا جگ__رم بهر علي مي سوزد

به خدا خانه ي بي فاطمه زندان علي است

دارم امي_د ك_ه در حشر پريشان نش_ود

حال آن سوخته جاني كه پريشان علي است

داده ت_اريخ ب_ه ه_ر عص_ر، گ_واهي «ميث_م»

ك_ز ازل صب_ر و رض_ا پاي_ه ي ايمان علي است

40- تو در بيت ولايت بعد مادر مادري زينب

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك مرثيه

قالب غزل

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت 2

تعداد استفاده 0

متن شعر

تو در بيت ولايت بعد مادر مادري زينب

تو از طفلي اميرالمؤمنين را ياوري زينب

به دست كوچك خود پاك كن اشك از رخ بابا

عزيزم هرچه باشد تو علي رادختري زينب

مبادا تشنه بر بالش گذارد سر، حسين من

تو از امشب بر او هم مادري هم خواهري زينب

ببخش اين روزها گر در بغل نگرفتمت مادر

تو بهتر از همه واقف ز حال مادري زينب

من ار تنها شدم بودي تو تنها ياورم اما

تو بعد از مادرت از مادرت تنهاتري زينب

مدينه سنگر فرياد من گرديد و مي بينم

تو در دروازه ي كوفه مرا همسنگري زينب

حسينم روز عاشورا شود تنها و مي دانم

تو تنها در دل دشمن بر او يك لشكري زينب

اگر من خطبه خواندم چون رسول ا... مي بينم

تو در روز خطابه ذوالفقار حيدري زينب

مرا دخت نبوت پرور ار گفتند در عالم

تو در كرب و بلا دخت ولايت پروري زينب

اگر با سوز نظمش راه پيدا كرده در دل ها

تو «ميثم» را به هنگام سرودن رهبري زينب

41- اگر دشمن كند نقش زمينم

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك مرثيه

قالب غزل

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت 2

تعداد استفاده 0

متن شعر

اگر دشمن كند نقش زمينم

رسد ظلم از يسار و از يمينم

به قرآن تا نفس دارم به سينه

طرفدار اميرالمؤمنينم

اگر چه كس نكرد از من حمايت

حمايت از علي دِينْ است و دينم

شود قربان يك موي امامم

هزاران بار طفل نازنينم

نگاهم را بگير اي ابر سيلي

كه مظلومي حيدر را نبينم

همه دشمن، نه ياري نه معيني

فقط ديوار شد يار و معينم

تنم مجروح شد از تازيانه

بزن قنفذ بزن قنفذ من اينم

الهي بشكند دستت مغيره

بزن من دخت ختم المرسلينم

طلب كردم ز داور مرگ خود را

بود در راه مرغ آمّينم

تو بايد «ميثم» از زهرا بگويي

كه در طبع تو مضمون آفرينم

42- در چرا شعله ور است، چه كسي پشت در است

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ***

قالب آهنگين

شاعر انساني حاج علي

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

در چرا شعله ور است، چه كسي پشت در است

خانه و آتش و دود، مادرم پشت در است

بر در خانه ي غربت زده آتس در زد

پيش چشم پدرم مادر من پرپر زد

مادرم رفتنيه(2)

*****

مادرم بيمار است، تا سحر بيدار است

راه مي رود ولي، كمكش ديوار است

آتش كينه به پرهاي كبوتر مزنيد

نمك اينقدر به زخم دل حيدر نزنيد

مادرم رفتنيه(2)

*****

راه مادر سد شد ، حال عالم بد شد

كعبه ي صورت او ، حجرالاسود شد

43- دردا كه پير گشتم، در موسم جواني

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك مرثيه

قالب غزل

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت 2

تعداد استفاده 0

متن شعر

دردا كه پير گشتم، در موسم جواني

اين موسم جواني، اين قامت كماني!

گردون به خون نشيند، چشم كسي نبيند

ابر سياه سيلي، بر حُسن آسماني

وقتي كه باغ مي سوخت، بلبل به گريه مي گفت:

آتش زدن ندارد، باغي كه شد خزاني

ما داغديده بوديم، امت به جاي لاله

هيزم به خانه ي ما، آورد ارمغاني

جاي غلاف شمشير، بر روي بازويم ماند

بر من مدال دادند، در عين جان فشاني

بابا ببين پس از تو، با دخترت چه كردند

خوب از امانت تو، كردند قدر داني

رسم وفا چنين بود؟ اجر رسالت اين بود؟

تنها امانتت را كشتند در جواني

برخيز يا محمد اعلام كن به امت

سيلي زدن به يك زن، اين نيست قهرماني

شب تا سحر نخفتم، امروز اگر نگفتم

در روز حشر گويم با من چه كرد ثاني

سوز درون «ميثم» هرگز مباد خاموش

زيرا كه داغ زهرا داغي است جاوداني

44- حلقه ي انگشتر دين را نگين افتاده بود

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك مرثيه

قالب غزل

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت 2

تعداد استفاده 0

متن شعر

حلقه ي انگشتر دين را نگين افتاده بود

آيه ي تطهير بر روي زمين افتاده بود

از درِ بيت الولا مي رفت آتش بر فلك

پشت آن در هستي هست آفرين افتاده بود

روح مابين دو پهلوي نبي شد نقش خاك

يا كه جانان اميرالمؤمنين افتاده بود

بضعه اي از بضعه ي ختم رسالت شد جدا

آيه اي از قلب قرآن مبين افتاده بود

چادر ناموس ذات كبريا خاكي شده

يا ز پيكر شهپر روح الامين افتاده بود

واي من در آستان وحي بر روي زمين

تكيه گاه محكم حبل المتين افتاده بود

آتش و دودي كه شد از خانه زهرا بلند

شعله اش بر جان ختم المرسلين افتاده بود

چار كودك را كه جان عالمي قربانشان

لرزه از اين غم به جسم نازنين افتاده بود

«ميثم» آن روزي كه ناموس خدا را مي زدند

در جهان غوغاي روز واپسين افتاده بود

45- زهرا چو شمع سوخت و پيوسته آب شد

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك مرثيه

قالب غزل

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت 2

تعداد استفاده 0

متن شعر

زهرا چو شمع سوخت و پيوسته آب شد

بعد از پدر به او ستم بي حساب شد

در بين دوستان خود از بس غريب گشت

از اشك غربتش، دل دشمن كباب شد

وقتي كه ديد دست علي در طناب بود

بر دور گردنش، غم عالم طناب شد

روز مدينه چون شب تاريك تيره ماند

يك لحظه تا كبود رخ آفتاب شد

واجب بود جواب چو مؤمن كند سلام

يارب چرا سلام علي بي جواب شد؟

دنيا گرفت فاطمه را از علي، علي

سوزش به سينه ماند و چهل سال آب شد

آن لحظه اي كه پشت در افتاد مادرش

انگار عرش بر سر زينب خراب شد

از آن شبي كه فاطمه اش در تراب خفت

بغض شكسته هم نفس بوتراب شد

مولا هميشه بود عزادار فاطمه

تا آن شبي كه صورتش از خون خضاب شد

«ميثم»! به روي تربت پنهان فاطمه

هر روز اشك ديده مهدي گلاب شد

46- اي همه شب به گوش تو، گريه بي صداي من

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك مرثيه

قالب غزل

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت 2

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي همه شب به گوش تو، گريه بي صداي من

مانده به سينه با نفس، ذكر خدا خداي من

اشك تو ريزد از بصر، بغض تو مانده در گلو

كشته مرا سكوت تو، گريه كن از براي من

هر نفسي كه مي كشم، آه تو خيزد از دلم

گشته علي علي علي زمزمه دعاي من

عقده به سينه دارم و منع ز گريه مي شوم

حبس شده است در گلو گريه هاي هاي من

كوه فراق و قدّ خم، موي سفيد و عمر كم

عمْر برو كه بعد از اين مرگ بود دواي من

گريه دگر نمي كند باز ز كار من گره

غير اجل دگر كسي نيست گره گشاي من

اي به فدات هست من گو شكند دو دست من

يك سر موي تو اگر كم شود از تو واي من

من به كفم گرفته جان مي دوم از قفاي تو

زينب چارساله ات مي دود از قفاي من

من به تو اشك داده ام من به تو سوز داده ام

«ميثم» از آن فشانده اي خون جگر به پاي من

47- اي كاش فرمان فدك در دست من بود

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب مثنوي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي كاش فرمان فدك در دست من بود

آندم كه دست مادرم در دست من بود

اي كاش ثاني مي گذشت از مادر من

مي زد بجاي او به روي و پيكر من

اي كاش اجازه از خدا بودي به دستم

سيلي چو زد من دست او را مي شكستم

شاهد بود آن خاك كوچه بر غم ما

بر داشتم من گوشوار مادرم را

آن گوشواري كه در او غربت نهفته

آن گوشواري كه ز خون زينت گرفته

48- نه تنها هجر پيغمبر مرا كشت

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

نه تنها هجر پيغمبر مرا كشت

نه سيلي نه فشار در مرا كشت

بخون محسن ششماهه سوگند

غم مظلومي حيدر مرا كشت

49- گل بودم و پژمردم و پرپر گشتم

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

گل بودم و پژمردم و پرپر گشتم

افتاده بر آستانه ي در گشتم

رفتم كه بگيرم فدكم از دشمن

با صورت نيلي شده ام بر گشتم

50- جز غم كسي به خانه ي ما سر نمي زند

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب غزل

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

جز غم كسي به خانه ي ما سر نمي زند

اينجا كه مرغ شوق دگر پر نمي زند

در شهر خود غريبم و با درد آشنا

در خانه ي غريب كسي در نمي زند

جز من كه در دفاع علي پهلويم شكست

حرفي كسي ز غربت حيدر نمي زند

در پشت در شهادت من شد شروع و حال

غير از اجل كسي به خانه ي ما سر نمي زند

مي زد مرا مغيره و يك تن به او نگفت

زن را كسي مقابل شوهر نمي زند

ز آن بيشتر به حالت زينب بسوخت دل

مادر كسي مقابل دختر نمي زند

51- الا خيمه نشين آل زهرا...

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب فولكوريك

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه

تعداد استفاده 0

متن شعر

الا خيمه نشين آل زهرا ، براي ما بگو از حال زهرا

حال مادرم خرابه ، دل عمه ام كبابه

دل من به غم اسيره ، مادرم داره مي ميره

خونمون سياه ز دوده ، رخ مادرم كبوده

مادرم اسير غمهاست ، چون بابام غريب و تنهاست

به تنش نشونه داره ، جاي تازيونه داره

مادرم با درد پهلو ، مي زنه به خونه جارو

مادرم با خون سينه ، ميگه عاشقي همينه

حال مادرم خرابه ، دل خواهرم كبابه

رنگ صورتش پريده ، داغ پيغمبر و ديده

نزند مادر برا كس ، چادر و ز صورتش پس

باغ ما خاكستريه ، مادر ما بستريه

مادرم در آتش و دود ، دنبال حق علي بود

حرف حق سند نمي خواد ، گل چيدن لگد نمي خواد

تو كوچه ثاني ملعون ، دل ما رو كرده پر خون

پشت قنفذ و تكون داد ، دست مادر و نشون داد

دل مادرم شكسته ، پشت در به خون نشسته

دست بابام و كي بسته ، در خونمون شكسته

گل و غنچه رو سوزوندند ، بابام و خونه نشوندند

مادر خسته ي ما رو ، توي كوچه ها كشوندند

52- مادر ز چه رو حالت بيمار گرفتي

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

مادر ز چه رو حالت بيمار گرفتي

در خانه نقاب از چه به رخسار گرفتي

هنگام نماز آمدم از روزنه ي در

ديدم بخدا دست به ديوار گرفتي

53- ديگر نخواهم صورتم شوهر ببيند

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

ديگر نخواهم صورتم شوهر ببيند

ترسم كه بر رخسارم اين زيور ببيند

يارب مبادا آنكه طفل بي گناهي

در كوچه سيلي خوردن مادر ببيند

54- گل نشكفته ام را بهر جانبازي فرستادم

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

گل نشكفته ام را بهر جانبازي فرستادم

به جنت محسنم را با سرافرازي فرستادم

اگر در خون خود غلطيدم از بيداد اهريمن

براي اصغر ششماهه همبازي فرستادم

55- بيا بنشين به غمخواري كنار بسترم اسماء

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب غزل

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

بيا بنشين به غمخواري كنار بسترم اسماء

كه مي دانم بود اين شام شام اخرم اسماء

بيا بنشين و مادر وار همدرد دل من شو

تو مي داني كه من از كودكي بي مادرم اسماء

دلي بشكسته اندر سينه دارم همچو پهلويم

شكسته جمله سوغاتي كه با خود مي برم اسماء

دلم چون شمع غم تنها ميان سينه مي سوزد

گهي بر كودكان و گه بحال شوهرم اسماء

لگد بر در چنان زد آن جنايتكار كز ضربش

صدف بشكست و در خون غوطه ور شد گوهرم اسماء

چو يك دست مرا قنفذ ز كار انداخت بي پروا

حمايت كردم از شوهر به دست ديگرم اسماء

مرا كشتند مظلومانه نا اهلان و مي دانم

شود از خون سر چون لاله فرق شوهرم اسماء

پس از من جمع كن اين بستر و سجاده ي خونين

كه آثاري نبيند ديگر از من دخترم اسماء

گرت پرسند چون كشتند زهرا را؟ تو آگه باش

من غمگين شهيد بين ديوار و درم اسماء

56- نپرسد ماجراي كوچه كس از من نخواهم گفت

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

نپرسد ماجراي كوچه كس از من نخواهم گفت

ولي آنقدر گويم كآرزوي مرگ مي كردم

به وقت رفتن از خانه مرا مي برد او با خود

ولي هنگام بر گشتن من او را با خود آوردم

57- نماز عشق نيت كرد ما بين در و ديوار

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

نماز عشق نيت كرد ما بين در و ديوار

ولي مادر ركوعش را ميان كوچه ها مي كرد

مرا همراه خود مي برد و روي شانه ام دستش

قد دختر براي مادرش كار عصا مي كرد

58- من بودم و مادر كه ره را بست بر ما

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب مثنوي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

من بودم و مادر كه ره را بست بر ما

آنروز داغ ديگري پيوست بر ما

خود در دل من موج مي زد سينه پر درد

آنروز گويي كوچه هم مي گفت بر گرد

در باغ چادر بود پنهان لاله ي رو

يك دست در دست من و دستي به پهلو

59- ز كوچه آمدي و چادرت با من سخن مي گفت

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ***

قالب مثنوي

شاعر انساني حاج علي

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

ز كوچه آمدي و چادرت با من سخن مي گفت

چه رازي وحشت آور حرفها حال حسن مي گفت

چرا از اينكه او را همرهت بردي پشيمان بود

پياپي مي كشد آه و به رخسار تو حيران بود

به من بُغض حسن مي گفت سيلي از كسي خوردي

تو را با خود كه مي آورد اگر او را نمي بردي؟

60- باغبان در باغ بود و باغ را آتش زدند

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب غزل

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

باغبان در باغ بود و باغ را آتش زدند

باغ را در پيش چشم لاله ها آتش زدند

آه از اين غم كشتي امن ولايت را خسان

در ميان موج خون با نا خدا آتش زدند

هست و بود مرتضي يك لاله بود آنهم بسوخت

يعني آنكه هر چه بود از مرتضي آتش زدند

كاش مي آمد و مي پرسيد از آنان مصطفي

مهبط وحي الهي را چرا آتش زدند؟

61- اي مهربان مادر من اي سايه ات بر سر من

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي مهربان مادر من اي سايه ات بر سر من

چندي دگر پيشم بمان رحمي به چشم تر من

دل بي شكيبه مادر ، بابا غريبه مادر

زينب بميره مادر(2)

*****

مادر چه آمد بر سرت اي كاش بميرد دخترت

ديدم ترا روي زمين ما بين ديوار و درت

اي نخل قد خميده ، رنگت چرا پريده

زينب بميره مادر(2)

*****

مادر ببوس رويم بنشين به رو برويم

با اين دست شكسته شانه بزن به مويم

چون شانه مي كشيدي دل آه سرد مي كرد

ديدم ز حال و روزت دست تو درد مي كرد

روي زمين كشد دست در كوچه مجتبايت

تا گوشواره ات را پيدا كند برايت

اي واي كوچه گفتم دل را بخون كشيدم

آنروز صورتت را از پشت پرده ديدم

گفتم مگر حسن جان در كوچه ها چه بوده

رخسار مادر ما داداش چرا كبوده

مي ريخت اشك و مي گفت در بين كوچه آنجا

نامردي از ره آمد بر بست راه ما را

با شعله هاي كينه آتش به پيكرم زد

با دستهاي نحسش سيلي به مادرم زد

افتاد روي خاك و قلبم دعا گويش بود

دستي به روي صورت دستي به پهلويش بود

بازوي او گرفتم گفتم بريم گفتا

ز اين ماجرا كه ديدي چيزي مگو به بابا

62- الا اي شاخه ي نيلوفر من واي

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه 5

تعداد استفاده 0

متن شعر

واي مرو مرو زهرا مرو مرو زهرا مرو مرو زهرا

*****

الا اي شاخه ي نيلوفر من واي

انيس من يگانه ياور من واي

گره وا كن ز معجر تا ببينم واي

چه ها آورده سيلي بر سر من

واي مرو مرو زهرا مرو مرو زهرا مرو مرو زهرا

*****

به رخسارت نمانده رنگ و بوئي واي

نه مي خندي نه در چشم تو سوئي واي

وجود من سراسر التماس است واي

كه مي خواهم حلالم كن نگوئي واي

واي مرو مرو زهرا مرو مرو زهرا مرو مرو زهرا

*****

منو از حال زارت آه و زاري واي

تو و قدّ كمان و خانه داري واي

همه دلواپسي من همين است واي

منِ دلخسته را تنها گذاري واي

واي مرو مرو زهرا مرو مرو زهرا مرو مرو زهرا

*****

قرين ناله و مأنوس دردي واي

نمي پرسي كه با حيدر چه كردي واي

چها رخ داده در كوچه كه حتي واي

از اين پهلو به آن پهلو نگردي واي

واي مرو مرو زهرا مرو مرو زهرا مرو مرو زهرا

*****

63- دوستان با گل جفاي خار را باور كنيد

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك مرثيه

قالب غزل

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع گلواژه هاي فاطميه 3

تعداد استفاده 0

متن شعر

دوستان با گل جفاي خار را باور كنيد

داستان سينه و مسمار را باور كنيد

جنت وحي و هجوم اهل دوزخ بنگريد

روي حور و شعله هاي نار را باور كنيد

هم غلاف تيغ را هم بازوي بشكسته را

هم نشان سيلي اشرار را باور كنيد

هم صداي ناله ي صديقه را در پشت در

هم سكوت حيدر كرار را باور كنيد

بال بلبل را شكسته باغ را آتش زدند

باغبان و آتش گلزار را باور كنيد

بارها جان داد زهرا جان مولا را خريد

يك شهيد و اين همه ايثار را باور كنيد

پاي تا سر درد بود و باز درد خود نگفت

ناله هاي مخفي بيمار را باور كنيد

باغ سوزان ، دود آتش ، قتل بلبل ، داغ گل

پيش چشم باغبان هر چار را باور كنيد

تاب سيلي نيست هرگز صورت حوريه را

حور و نيلي بودن رخسار را باور كنيد

شعر «ميثم» قصه ي تاريخ غمهاي علي است

راست گفتم آري اين اشعار را باور كنيد

64- غم ما را نفهميدند و رفتند

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب غزل

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه 3

تعداد استفاده 0

متن شعر

غم ما را نفهميدند و رفتند

كه ميزان را نسنجيدند و رفتند

ميان شعله ها ديدن من را

تماشا را پسنديدند و رفتند

مرا ديدند زير تازيانه

گناهم را نپرسيدند و رفتند

نمك نشناسها ايستاده بودند

مرا نقش زمين ديدند و رفتند

همه هيزم به دستان مدينه

به كار خويش باليدند و رفتند

65- نامه ي عمر به معاويه (ل)

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك مرثيه

قالب غزل

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع گلواژه هاي فاطميه 3

تعداد استفاده 0

متن شعر

سالها در نقشه ي سوزاندن در بوده ام

دشمنانه طالب مرگ پيمبر بوده ام

چون حطب مي سوختم كين نور باشد از كجا؟

او چرا كوثر بود من از چه ابتر بوده ام

حشر و نشرم با پيمبر بود اما در خفا

دشمن ديرينه ي اسلام و رهبر بوده ام

دشمن قرآن و خصم مصطفايم وز ازل

كينه توز كوثر و مغضوب حيدر بوده ام

عقده در دل داشتم تا روز مرگ مصطفي

حين كفن و دفن او در كار ديگر بوده ام

قصه ي غصب خلافت كار آساني نبود

ز آن سبب در نقشه ي سوزاندن در بوده ام

چو كه سوزاندم در و با بغض كوبيدم به آن

شاهد فرياد ناموس پيمبر بوده ام

آن زمان از هيچ اقدامي نكردم من دريغ

گوئيا در جنگ خون با چند لشگر بوده ام

سيلي و شلاق و مسمار و غلاف و ضرب دست

تا بُن دندان مسلح من مظفر بوده ام

كودكي را كشتم و مصدوم كردم مادرش

شادمان و مطمئن از مرگ مادر بوده ام

اي معاويه در آن لحظه كه كوبيدم لگد

سامع صوت نفسها پشت آن در بوده ام

كار من بسته به تو كار شما بسته به من

ز آن كه من بنيانگذار بغض حيدر بوده ام

پيش روي توست راه من پس از تو با يزيد

من حريص كشتن شبّير و شبّر بوده ام

تا به كي بايد رود نام نبي بر مأذنه

من ز ريشه دشمن ا.. اكبر بوده ام

66- حراميان كه به خود ننگ جاودانه زديد

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك مرثيه

قالب غزل

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع گلواژه هاي فاطميه 3

تعداد استفاده 0

متن شعر

حراميان كه به خود ننگ جاودانه زديد

بدون اذن ، علي را قدم به خانه زديد؟

كبوتري كه هنوز آشيانه اش مي سوخت

چه كرده بود كه او را در آشيانه زديد؟

چرا به كشتن زهرا هجوم آورديد

چرا به مادر سادات تازيانه زديد

درون خانه ي او ريختيد بر سر او

به دست و صورت و پهلو و كتف و شانه زديد

گناه محسن زهرا در آن ميانه چه بود؟

چه شد كه ضربه بر آن طفل نازدانه زديد؟

اگر چه خون همه دلها ز صحبت غم اوست

صداي غربت او در نواي «ميثم» اوست

67- دخت رسول و اين همه خونين جگر چرا؟

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك واحد جديد

قالب غزل

شاعر مؤيد سيد رضا

منبع گلواژه هاي فاطميه 3

تعداد استفاده 0

متن شعر

دخت رسول و اين همه خونين جگر چرا؟

فُلك نجات و غرقه به موج خطر چرا؟

نه سال خانه داري و صد سال درد و رنج

يك مادر جوان و خميده كمر چرا؟

مسجد كنار خانه و زهرا به درد و رنج

مي رفت بر زيارت قبر پدر چرا؟

با داعيان صحبت خيرالبشر بگو:

چندين جفا به دختر خير البشر چرا؟

گيرم كه بود بغض علي در نهاد تو

سيلي زدن به صورت زهرا دگر چرا؟

سيلي زدي به مادر و دستت شكسته باد

مادر زدن مقابل چشم پسر چرا؟

گلچين اگر نداشت عداوت به باغبان

آتش زدن به باغ و شكستن شجر چرا؟

68- دلم مي خواد الهي حاجتمو بگيرم

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب فولكوريك

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه 3

تعداد استفاده 0

متن شعر

دلم مي خواد الهي حاجتمو بگيرم

تو ماه فاطميه برا زهرا بميرم

بارون درد و غصه از آسمون مي باره

تو خونه بين بستر علي مريضه داره

كاشكي مدينه بوديم ماها سيلي مي خورديم

تا كه زهرا بمونه به پشت در مي مرديم

نامرداي مدينه جاي نبي نشستند

تا پهلو رو شكستند ، دست علي رو بستند

امام حسن تو كوچه رنگ از رخش پريده

با زينبم نگفته تو كوچه ها چي ديده

كاشكي براش بميرم ديگه چشماش نمي ديد

با اون دستاي لرزون دنبال من مي گرديد

69- اشك من از اشك تو روان (پيشم بمان 2)

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه

تعداد استفاده 0

متن شعر

اشك من از اشك تو روان (پيشم بمان 2)

پشت من از داغ تو كمان (پيشم بمان 2)

فاطمه اي قرار حيدر ، شادي روزگار حيدر

ديگر از من رخت مپوشان ، شرح غم گو دلم مسوزان

*****

فتاده اي در كنار من (بهار من 2)

گره فتاده به كار من (بهار من 2)

اي علي را هميشه ياور ، پيش چشمم مزن تو پرپر

بي تو ديگر كسي ندارم ، از غم و غصه جانسپارم

*****

اي گل در خون نشسته ام (شكسته ام 2)

شاهد دستان بسته ام (شكسته ام 2)

گو به من شرح كوچه ها را ، صورت و سيلي جفا را

گو چه كس راه تو ببسته ، گوشوار تو شكسته

*****

70- مي كُشي تو حسن رو تا چشماتو مي بندي

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب فولكوريك

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه 5

تعداد استفاده 0

متن شعر

مي كُشي تو حسن رو تا چشماتو مي بندي

جون مي ذارم به پات تا يه بار ديگه بخندي

مادر شكسته بالي حزين و خسته حالي

نكن با رفتن خود پشت علي رو خالي

راهي ديگه ندارم سر رو پاهات مي ذارم

زخماي پيكرت رو با گريه مي شمارم

هر كي به در مي كوبه مادر مي لرزه جونم

چشماتو من مي بندم و ان يكاد مي خونم

پاشو مث قديما بكن تنور رو روشن

واكن در رو به بابا كوري چشم دشمن

پاشو مث قديما نماز بخون دوباره

چند وقته كه نمازت ديگه قيام نداره

فدك تو دست مادر كه به ما سدّ راه شد

دنيا به پيش چشمام تيره شد و سياه شد

تو كوچه مادرم رو ديدم به چشم خونبار

يه سيلي از عدو خورد يه سيلي خورد ز ديوار

برا شفاي مادر امن يجيب مي خوندم

خاكاي چادرش رو با گريه مي تكوندم

دستش تو دست من بود چشماش پر از ستاره

براي خونه رفتن زمين مي خورد دوباره

71- سه ماهه كه چشماي من روي مادر و نديده

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب فولكوريك

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه 3

تعداد استفاده 0

متن شعر

سه ماهه كه چشماي من روي مادر و نديده

چادري كه رنگ خاكه روي صورتش كشيده

سه ماهه واسه عيادت درِ اين خونه نخورده

سه ماهه با دست مادر به موهام شونه نخورده

سه ماهه كه تنور خونه ديگه خاموش و سرده

تا نفس مي كشه مادر نفسش بر نمي گرده

هنوزم به زير چادر بدنش داره مي لرزه

مي بينم تو خواب هنوزم حسنش داره مي لرزه

سه ماهه عزا گرفتم چرا پا نمي شه از جا

پاشو ببين كه ديگه بابا خيلي شده تنها

72- نفرين به زمونه كه ما تو كوچه نبوديم

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع زمزمه هاي ولايت 2-59

تعداد استفاده 0

متن شعر

نفرين به زمونه (4)

*****

نفرين به زمونه كه ما تو كوچه نبوديم

ما گريه كن قصه ي آن آتش و دوديم

اهل مدينه پشت علي رو خالي كردند

از غصه قد فاطمشو كماني كردند

ياس علي پژمرد و همه خوشحالي كردند

شد مركز غمها ، يك خانه ي كوچك

شد شاهد زهرا ، يك شهيد كوچك

نفرين به زمونه (4)

*****

نفرين به زمونه كه ما از غصه نمرديم

اي كاش جاي مادرمون سيلي مي خورديم

اهل مدينه دستاي مرتضي رو بستند

پيش چشم اون پهلوي زهرا را شكستند

جاي علي بر منبر مصطفي نشستند

شد سينه ي شيعه ، از غصه پر از درد

واويلا از اين غم ، يك زن و چهل مرد

نفرين به زمونه (4)

*****

مادر مي خواد از جاش پاشه اما نمي تونه

چند وقتيه موهاي منو نكرده شونه

در اوج جووني مي بينم قدش كمونه

تنها در و ديوار ، شد مرهم مادر

آتيش زده بر دل ، قد خم مادر

چشم نيمه بازش ، گشته پر ستاره

از سوزش سينش ، دائم بيقراره

نفرين به زمونه (4)

*****

دست خدا رو تو مدينه نامردا بستن

پهلوي زن جووني رو با در شكستن

واي از مدينه چقدر كه اين نامردا پستن

شد ناله لبها ، هر روز و دل شب

واي از اين غريبي ، واي از دل زينب

نفرين به زمونه (4)

*****

73- مادر ما ، مادر تموم عالمه

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه 5

تعداد استفاده 0

متن شعر

مادر ما ، مادر تموم عالمه

فاطميه ، خدا هم غرق ماتمه

*****

مث مادر مرده ها گريه كنيد ، مث سيلي خورده ها گريه كنيد

مث غربت ديده ها گريه كنيد ، مث قد خميده ها گريه كنيد

مادر ما ، دار و ندار حيدره

مار ما ، صبر و قرار حيدره

*****

مث دل افروخته ها گريه كنيد ، مث سينه سوخته ها گريه كنيد

مث زينب و حسين ناله بزن ، بگو نامرد مادر ما رو نزن

مادر ما ، نفساش نفساي آخره

مادر ما ، ديگه اين روزا تو بستره

*****

برا سينه ي كبود گريه كنيد ، براي آتيش و دود گريه كنيد

براي ياس جوون گريه كنيد ، براي قدّ كمون گريه كنيد

آي آدما ، مادر ما عمرش كمه

مادر ما ، ديگه اين روزا قدش خمه

*****

مث غم كشيده ها گريه كنيد ، مث آتيش ديده ها گريه كنيد

مث زهرا پشت در علي بگو ، مث زينب خونجگر علي بگو

مادر ما ، همه آمال زينبه

مادر ما ، ديگه اين روزا جون به لبه

*****

74- گل و پرپر نگنيد ، باغبون دل نداره ...

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك شور سينه زني

قالب فولكوريك

شاعر قانع ابراهيم

منبع گلواژه هاي فاطميه 5

تعداد استفاده 0

متن شعر

گل و پرپر نگنيد ، باغبون دل نداره ، حال او در خطره

پيش چشم پدرم ، در و آتيش نزنيد ، مادرم پشت دره

دشمن از ره اومده ، مي خواد آتيش به دل و ، در خونه بزنه

سر راشو بگيرين ، اون مي خواد مادر مو ، تازيونه بزنه

مادرم وفا داره ، بدونيد تا ابد از ، دل و جون ميگه علي

حق شناسه مادرم ، هر چي اونو بزنين ، بازم اون ميگه علي

دست بابا بسته شد ، اونو دارن مي برن ، مادرم دنبالشه

آخه من چه جور بگم ، پدرم كبوتر و ، مادر من بالشه

به خدا قسم خدا ، اگه بابامون علي ، مأمور به صبر نبود

نه در آتيش مي گرفت ، نه مادر كتك مي خورد ، نه صورت مي شد كبود

كي ميشه مهدي بياد ، انتقام مادر و ، از اون نامرد بگيره

اونو آتيش بزنه ، كه ديگه توي كوچه ، راه زن رو نگيره

75- پاشو دخترت يه گوشه قنوت شفا گرفته

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب فولكوريك

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه 5

تعداد استفاده 0

متن شعر

پاشو دخترت يه گوشه قنوت شفا گرفته

اولين باره كه اينجور دستاشو بالا گرفته

براي خوب شدن تو به خدا رو زده زينب

با همين سن كمش خونه رو جارو زده زينب

براي دلخوشي تو كه چشات وا بشه از هم

با يه زحمتي نشسته شونه بر مو زده زينب

مث يك پرستو هستي كه توي قفس مي يفته

كه با هر نفس كشيدن به نفس نفس مي يفته

نفست بند اومده باز لرزه داره بدن تو

وقتي آه مي كشي تو وا مي شه زخم تن تو

هر جائي رو كه مي بينم گل زخم ريشه دوونده

عكس يك لاله نشسته روي باغ پيرهن تو

گريه كن ديگه عزيزم بغضتو نذار تو سينه

گريه كن يه كم سبك شي دواي دردت همينه

تو كه مي گفتي هميشه تو امير المرمنيني

چرا چند وقته ديگه روبروي من نمي شيني

واي از اون زمون كه ديده ، اين دو چشماي تر من

دست من بستند و ديدم فاطمه نقش زميني

76- اي صداي رسول ا... براي دلاي آگاه

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه 5

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي صداي رسول ا... براي دلاي آگاه

پاشو از مأذنه سر ده يه علياً ولي ا...

پاشو از زندگي سيرم تو جووني پير پيرم

اونقده آزار ديدم كه دوست دارم الآن بميرم

پاشو خيلي ناتوونم با اذونت بده جونم

كاش يه بار دگه بتونم وايسمو نماز بخونم

سر سجاده مي شينم مي ذارم رو خاك جبينم

اما ديگه نمي تونم مُهر نمازمو ببينم

زخم اين دل بي شماره غصمو هيج كي نداره

هنوزم بري مي بيني جاي خون روي ديواره

77- بر ديدن من هر آنكه آمد بگريست

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه 5

تعداد استفاده 0

متن شعر

بر ديدن من هر آنكه آمد بگريست

پرسيد ز دردم و نپرسيد ز چيست

زنها ز عيادتم چو بر مي گشتند

گفتند كه اين فاطمه آن فاطمه نيست

78- من آن گلم كه شرار ستم گلابم كرد

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك واحد جديد

قالب غزل

شاعر مؤيد سيد رضا

منبع گلواژه هاي فاطميه 5

تعداد استفاده 0

متن شعر

من آن گلم كه شرار ستم گلابم كرد

ملال شوهر و داغ پدر كبابم كرد

برفت تا ز سرم سايه ي پدر ، غربت

روان به دشت اُحد همچو آفتابم كرد

غمي كه فاتح خيبر شده است خانه نشين

ميان خانه ي آتش گرفته آبم كرد

پي گرفتن حق امام مظلومم

ز هر كسي كه كمك خواستم جوابم كرد

به عضو عضو تنم مانده جاي غصب فدك

مرا كه بضعه مني پدر خطابم كرد

گداي كوي حسينم «مؤيدم» كه خدا

براي خدمت اين خانه انتخابم كرد

79- عاقبت وقت دعا شد ، يا كه هنگام شفا شد

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه

تعداد استفاده 0

متن شعر

عاقبت وقت دعا شد ، يا كه هنگام شفا شد

بچه ها آمين نگفتند ، مادري حاجت روا شد

مادر ما بستريه واي من

نكنه رفتنيه خداي من

مرو اي مادر من مادر من(2)

*****

نيمه شب با قلب خسته ، دختري محزون نشسته

مي كند او را نوازش ، مادري پهلو شكسته

مي كند بر او وصيت نور عين

كربلا جان تو و جان حسين

مرو اي مادر من مادر من(2)

*****

مادرا جانم فدايت ، من فداي آن نگاهت

نيمه شبها كشته ما را ، گريه هاي بي صدايت

مي كند مادر دعا بر ديگران

بهر خود گويد خدا مرگم رسان

مرو اي مادر من مادر من(2)

*****

80- آنانكه شرر به بيت زهرا بزدند

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

آنانكه شرر به بيت زهرا بزدند

او را به غضب به نزد مولا بزدند

آنجا نه يكي دو تن كه هفتاد نفر

با هر چه كه داشتند او را بزدند

81- صيد دام درد هستم دانه را گم كرده ام

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب غزل

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

صيد دام درد هستم دانه را گم كرده ام

طاير بشكسته بالم لانه را گم كرده ام

ناله اي از دل كشيدم فضه را گفتم بيا

پشت اين در محسن دردانه را گم كرده ام

در درون كوچه ثاني از ستم

زد چنان سيلي كه راه خانه را گم كرده ام

82- ز كوچه آمدي و چادرت با من سخن مي گفت

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب مثنوي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

ز كوچه آمدي و چادرت با من سخن مي گفت

چه رازي وحشت آور حرفها حال حسن مي گفت

چرا از اينكه او را همرهت بردي پشيمان است

پياپي مي كشد آه و به رخسار تو حيران است

به من بغض حسن مي گفت سيلي از كسي خوردي

تو را با خود كه مي آورد اگر او را نمي بردي

83- شبي در خواب بودي آمدم بازوي تو ديدم

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب مثنوي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

شبي در خواب بودي آمدم بازوي تو ديدم

مبادا آنكه بيدارت كنم آهسته بوسيدم

بيادت هست كز من خواستي آب وضويت را

وضو بگرفتي و ديدم من از نزديك رويت را

شبي بنشسته مي خواندي نمازت را و پنهاني

تو را ديدم دعاي دست با يك دست مي خواني

چرا وقتي پدر آيد تو بر مي خيزي از جايت

به من برگو برو در باز كن بر روي بابايت

در آن ساعت كه در مي سوخت مي داني كجا بودم

تو مي خوردي كتك منهم به زير دست و پا بودم

تو ما بين در و ديوار خانه ديده اي من را

چو دستم نارسا ديدم گرفتم پاي دشمن را

مرو مادر مرو مادر كه قلبم بي تو مي گيرد

مرو مادر مرو مادر كه بابا بي تو مي ميرد

بميرد آنكه خشكانده نهال آرزوي تو

كدامين دست نامردي زده سيلي به روي تو

تو مرو تا نرود جان ز تن خسته ي من

تو مرو تا نشود خون دل بشكسته ي من

تو مرو تا كه پدر باز به ما خنده كند

تو مرو تا بويت اي گل دل ما زنده كند

مادرم اگه بري قلب و دل ما مي گيره

پدرم سخت غريبه ز غم تو مي ميره

84- فلك ديدي چها بيگانه مي كرد

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

فلك ديدي چها بيگانه مي كرد

بپا در كوچه ها غمخانه مي كرد

ببين با من چكرده ضرب قنفذ

كه زينب موي من را شانه مي كرد

85- اجل گم كرده بعد از قتل محسن خانه ي ما را

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك مرثيه

قالب غزل

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع گلواژه هاي فاطميه 3

تعداد استفاده 0

متن شعر

اجل گم كرده بعد از قتل محسن خانه ي ما را

بيا اي مرگ ياري كن من افتاده از پا را

نه دستي مانده تا گيسوي زينب را زنم شانه

نه پايي تا براي گريه گيرم راه صحرا را

ز تو اي دست ، ممنونم كه بر ياري دست حق

گرفتي از غلاف تيغ قنفذ اجر زهرا را

علي تنها ، همه دشمن ، تو بشكسته ، من افتاده

خدا را ، پس كه ياري مي كند آن يار تنها را

من از بهر علي گريان علي از بهر من گريان

به نوبت زينب غمديده دلداري دهد ما را

ببر اي دست سالم دست مجروح مرا بالا

كه از صورت بگيرم قطره قطره اشك مولا را

اجل را دور سر گردانده ام تا بر علي گريم

و گر نه پشت آن در گفته بودم ترك دنيا را

سيه پوش آمده از دود آتش خانه ي زهرا

چه خوش كردند همدردي عزاداران طه را

عدو سيلي زد و پهلو شكست و من در آن حالت

گهي ديدم به پهلو گه به صورت دست بابا را

سراپا دردم و لب بستم و خاموش از گفتن

مگر گاهي كه دور از چشم زينب بينم اسما را

چو وقف ماست نظم و ناله و فرياد جانسوزش

به محشر دست گيرم «ميثم» افتاده از پا را

86- اي گل مهربون من مادر قد كمون من

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب فولكوريك

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه 3

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي گل مهربون من مادر قد كمون من

عزيز من اميد من درد و بلات بجون من

رنگ به چهره نداري بي تابي و بيقراري

مگه مي خواي بري سفر واي اگه تنهام بذاري

تو سينه قلب كوچيكم درد تو رو حس مي كنه

برات بميرم نفسات تو سينه خس خس مي كنه

ز زندگي سير شده سخت زمينگير شده

از روزي كه تو رو زدند بابام چقدر پير شده

نيگات با من حرف مي زنه كه كار تو گشته تمام

من هنوز چار پنج سالمه بي مادري زوده برام

يه امشب و با خنده هات صفا به آشيون بده

چادر تو كنار بزن رو تو به من نشون بده

بزار ببينم چي شده كه از بابام رو مي گيري

وقتي مي خواي بلند بشي دست به پهلو مي گيري

خونه رو جارو مي زني معلومه كه درد مي كشي

از ناتووني خودتو ، روي زمينها مي كشي

خوب يادمه اون روزي كه آتش به خونه مي زدند

يه عده نامردا تو رو با تازيونه مي زدند

87- آسمان من زمينگيرم مكن

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب مثنوي

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه 3

تعداد استفاده 0

متن شعر

آسمان من زمينگيرم مكن

اي جوان خانه ام پيرم مكن

مي روي با غم قرينم مي كني

در زمين تنهاترينم مي كني

بس كه بين خار و خس رنجيده اي

چاره را تنها به رفتن ديده اي

از همه خسته ز من حالي بپرس

از حسين خويش احوالي بپرس

زود بود اين رو به قبله خفتنت

كُشتي ام با اين وصيت گفتنت

خانه ام دارالشفاي دردهاست

رفتنت خشنودي نامردهاست

در دلم افتاده شور و واهمه

واي بر حال علي بي فاطمه

88- بارون غصه و غم از آسمون مي باره

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب فولكوريك

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه 3

تعداد استفاده 0

متن شعر

بارون غصه و غم از آسمون مي باره

مريضه ي مدينه ديگه نفس نداره

بيايد بريد عيادت مريض ديدن ثوابه

گل ببريد نه هيزم دل حيدر كبابه

تو مدينه سلام علي جواب نداره

شبا ز درد پهلو فاطمه خواب نداره

اون صورتي كه برگي از گل روش جا مي ذاره

با كي بگم خدايا تاب سيلي نداره

الهي براش بميرم ديگه چشاش نمي ديد

با اون دستاي لرزون دنبال من مي گرديد

89- اي مدينه سينه ام گشته مالامال غم

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي مدينه سينه ام گشته مالامال غم

كوه خاكستر شده اي مدينه حاصلم

مانده اندر لانه ام جاي بلبل مشت پر

كينه داري با علي پس چرا چيدي گلم

كن تماشا ، غم نصيبا ، غربتم را ، يا زهرا

من غريبم (3) يا زهرا

*****

درد پهلو را دگر از علي پنهان مكن

قد خم گرديده ات را ز من كتمان مكن

از چه خود نماز خود مخفيانه خوانده اي

محنتي كه مي كشي با سكوت درمان مكن

پس ز ديوار ، سر و بيمار ، شد مدد كار ، يا زهرا

من غريبم (3) يا زهرا

*****

اي مدينه فاطمه ارغواني رو نبود

يار هجده ساله ام ديده اش كم سو نبود

يادگار مصطفي نوگل تنهاي من

چهره ي گلرنگ او با شرر هم خو نبود

شمس خونين ، ماه رنگين ، ياس غمگين ، يا زهرا

من غريبم (3) يا زهرا

*****

فاطمه محبوب من چون پرستو پر مزن

پيش زينب دخترت دم ز ميخ در مزن

كن تحمل سوز زخم پيش او ناله مكن

بال تو غرقابه خون اين چنين پرپر مزن

كه شبانه ، دانه دانه ، خون روانه ، يا زهرا

من غريبم (3) يا زهرا

*****

از چه گشته فاطمه بازوي تو بي توان

ديدم آنكه مي زدند با غلاف و تازيان

مرگ خود را آرزو كردم آندم از خدا

زينبت اين ماجرا ديد و گريد بي امان

پيش كرار ، كتف دلدار ، تيره و تار ، يا زهرا

من غريبم (3) يا زهرا

*****

هر دو دستم بسته بود ياوري بهرم نبود

غنچه گر

آنجا نبود لاله ي من مرده بود

پشت در با آن فشار آتش و ضرب و لگد

محسنم خود را سپر بهر زهرايم نمود

با شهادت ، از ولايت ، شد حمايت ، يا زهرا

من غريبم (3) يا زهرا

90- بميرم من كه بي تب و تابي

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

بميرم من ، كه بي تب و تابي

عزيز من ، چرا نمي خوابي

از اين پهلو به آن پهلو هميشه نالاني

مرو زهرا مرو زهرا ببين غريبم من

*****

به موج غم دم از بلا نزدي به پشت در مرا صدا نزدي

تك و تنها تك و تنها چو لاله پژمردي

به پيش كودكانت تازيانه مي خوردي

*****

نمي گويي ، به من چه رخ داده

كه گوشواره ، ز گوشت افتاده

نمي گويي چرا گرديده روي تو نيلي

نمي گويي كه در كوچه كه زد به تو سيلي

91- مادر مهربونه ، روشو مي پوشونه

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه

تعداد استفاده 0

متن شعر

مادر مهربونه ، روشو مي پوشونه

غربت بابا رو ، از چشماش مي خونه

از كوچه دلش چاك است

چادرش پر خاك است

مادرم يا زهرا (2)

*****

اي دنيا چه پستي ، دست بابا بستي

پهلوي مادرم ، پشت در شكستي

به كنج غمخانه

خورده تازيانه

مادرم يا زهرا (2)

*****

دُرّ دردانه ام ، اندر غمخانه ام

بعد از مادر خود ، مادر خانه ام

دختر كوثرم ، حيدر ديگرم

مادرم يا زهرا (2)

*****

92- چهل تا شدند زدند مادري

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب مثنوي

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه

تعداد استفاده 0

متن شعر

چهل تا شدند زدند مادري

زدند مادر و لگد بر دري

كجا مي زنند به كوچه زني؟

چرا بي حيا مرا مي زني؟

به مسجد برند ولي زمان

بود گردنش يكي ريسمان

زده آن عدو به راهم كمين

از آن ضربتش بخوردم زمين

اسير عدو چو ديدم تو را

زيادم برفت غم و غصه ها

دگر گشته ام ز غصه ملال

دگر يا علي مرا كن حلال

93- ثبت كن اي چرخ فرياد مرا

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب مثنوي

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه

تعداد استفاده 0

متن شعر

ثبت كن اي چرخ فرياد مرا

بشنويد آيندگان داد مرا

ناسپاسان دخت احمد را زدند

فاش مي گيوم محمد را زدند

از پي دفع حريم خويشتن

مرد بايد پشت در آيد نه زن

هيچ داني دختر خيرالبشر

از چه جاي حيدر آمد پشت در

ديد مولايش علي تنها شده

خانه اش محصور دشمنها شده

در دفاع شوهرش فردي نديد

بين آن نامردها مردي نديد

گفت بايد پيش امواج خطر

يار بهر يار خود گردد سپر

منكه تنها دختر پيغمبرم

پشت اين در پيش مرگ حيدرم

آنكه باشد مرد اين سنگر منم

اولين قرباني حيدر منم

چشم پوشيدم ز حال خويشتن

اي مغيره هر چه مي خواهي بزن

من به جان زخم علي را مي خرم

گو چهل نامرد ريزد بر سرم

گر بر آيد شعله از كاشانه ام

يا كه گردد قتلگاهم خانه ام

گرشود پرپر زجور قاتلم

غنچه ي نشكفته در باغ دلم

گر شود در پشت در جان بر لبم

گر بميرم پيش چشم زينبم

گر رود از ضرب سيلي هوش من

گوشواره بشكند در گوش من

گر شوم با موج آتش روبرو

گر رود مسمار در قلبم فرو

باز مي گويم به آواز جلي

يا علي و يا علي و يا علي

اين در كاشانه اين پهلوي من

اين غلاف تيغ اين بازوي من

كافران دست خدا را بسته ايد

بازوي مشكل گشا را بسته ايد

راستي تسليم اهريمن شديد

راستي با شير حق دشمن شديد

هر چه حتك حرمت از حيدر كنيد

هر چه بر او ظلم افزونتر كنيد

هر چه ز آن مظلوم گردانيد رو

هر چه ماند استخوانش در گلو

گر برد شبها به نخلستان پناه

گر بگويد راز خود هر شب به چاه

گر بريدش سوي

مسجد با طناب

گر سلام او بماند بي جواب

من اميرالمؤمنين مي دانمش

پيشواي مسلمين مي دانمش

هر چه آيد پيش ، زهرا با علي است

اول و آخر كلامش يا علي است

94- وقتي كه شير خدا مي اومد از جنگ و نبرد

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب فولكوريك

شاعر ناشناس

منبع زمزمه هاي ولايت 1-59

تعداد استفاده 0

متن شعر

وقتي كه شير خدا مي اومد از جنگ و نبرد

ذوالفقارش به كمر دور سرش دستمال زرد

آسمون ندا ميداد پهلوون از راه اومده

مردم شهر مدينه اسد ا... اومده

هر كسي كه مي رسيد دور سر مولا مي گشت

چشماي علي همش به دنبال زهرا مي گشت

چشمشو دوخته به اون كوچه ي باريك اميد

بلكه فاطمه بياد با يه سبد ياس سپيد

تا كه زهرا ميومد مي گفت سلام پهلوونم

الهي خسته نباشي دلبر مهربونم

با چادر از سر و روش گرد و غبار رو مي گرفت

سپر علي ميومد ذوالفقار و مي گرفت

ياد اون روزا بخير چه روزاي قشنگي بود

حيف كه اين خاك اميد پر از دلاي سنگي بود

اين روزا ديگه كسي با پهلوون كار نداره

جز يه يار رو به قبله ديگه غمخوار نداره

پشت در كه مي رسه دلش ميگه خدا كنه

فاطمه باشه و در و به روي حيدر وا كنه

امون از لحظه ي غم كاشكي ديگه دنيا نبود

در خونه باز شده اما ديگه زهرا نبود

95- يادش بخير اون روزا كه وقتي بلال ...

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب فولكوريك

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه

تعداد استفاده 0

متن شعر

يادش بخير اون روزا كه وقتي بلال اذون مي گفت

غنچه ي تسبيح و دعا بر لب بابام مي شكفت

يادش بخير اون روزا كه وقت وضو نيگام مي كرد

براش مي بردم تا عبا از دل و جون دعام مي كرد

براي مسجد كه مي رفت وقتي دم در مي رسيد

تموم قد خم مي شد و دستهاي من رو مي بوسيد

سر روي سينه ام مي گذاشت آه ز سينه مي كشيد

آروم آروم گريه مي كرد هي مي بوسيد هي مي بوئيد

با نگاه پر از صفات اين روزا رو خوب مي ديدي

بيا ببين شكته شد سينه اي كه مي بوسيدي

بيا ببين با هر نفس خون مي ريزه ز سينه ام

بيا ديگه منو ببر ، خسته ي از مدينه ام

96- اي امير دلشكسته يا علي

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب مثنوي

شاعر ناشناس

منبع زمزمه هاي ولايت 1-59

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي امير دلشكسته يا علي

گوشه ي خانه نشسته يا علي

اي ولي ا... از روز نخست

غم مخور زهرا بلا گردان توست

هست و بود من همه ارزاني ات

مي شود زهرا ز جان قرباني ات

پشت پا بر كلّ عالم مي زنم

تا نفس دارم ز تو دم مي زنم

جان به كف دارم خريدار توأم

در هجوم شعله ها يار توأم

ديد دشمن دارم آهنگ تو را

مي زنم بر سينه من سنگ تو را

با تمام بغض خود آتش به دست

آسمان وحي را حرمت شكست

تكيه بر ديوار دادم پشت در

بين آتش سينه را كردم سپر

هُرم آتش با لگد توأم شدند

رفته رفته بازوانم خم شدند

آن همه حق نمك نشناختند

كوثرت را زير پا انداختند

97- مادر مهربون من به روي زينب چشماتو واكن

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب فولكوريك

شاعر ناشناس

منبع زمزمه هاي ولايت 1-59

تعداد استفاده 0

متن شعر

(مادر مرو بابا غريبه3)2

*****

مادر مهربون من به روي زينب چشماتو واكن

بين دارم دق مي كنم يه بار ديگه منو صدا كن

مريضه ي بيت علي شدي رنجور و خسته

مادر قهرمان من پر و بالت شكسته

غم تو از دل بابا صبر و قرار و برده

مي پرسه از من كه موهات چرا شونه نخورده

نميدونم چرا حسن اينقده بيقراره

همش مي لرزه بدنش شبا اون خواب نداره

خاكاي چادر تو رو توي مشتش مي گيره

از كوچه چيزي نمي گه من مي ترسم بميره

اسير غربت علي آخر از پا نشستي

به زير سنگ كينه ها مثل شيشه شكستي

چند روزه از درد زياد قنوتت نا تمومه

پاهات ديگه جون نداره نمازت بي قيامه

وقتي اذون ميگه بلال مي كِشي از دلت آه

به خاطر تو مي خونه علياً حجت ا...

اسم بابا تو شنيدي مادرم رفتي تو از هوش

خدا كنه باز دوباره نشه زينب سيه پوش

98- دوباره زنده شد ياد پيمبر

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب مثنوي

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه

تعداد استفاده 0

متن شعر

دوباره زنده شد ياد پيمبر

دوباره مأذنه گشته معطر

دوباره فاطمه سجاده آورد

كه آمد نغمه ي ا... اكبر

بلال اي آنكه محبوب خدايي

ميان باغ گل نغمه سرايي

به هنگام اذانت جان حيدر

براي مرگ من بنما دعايي

تو كه خود سالها افسرده بودي

ز جور مشركان پژمرده بودي

«تو كه مي داني درد تازيانه چيه دوران جاهليت از مشركين تازيانه ها خوردي درد سينه مي دوني چه درديه. سنگهاي بزرگ داغ رو روي سينه ات مي گذاشتند تا كفر بگي ولي مي گفتي احد احد منهم مي گفتم علي علي علي 1»

تو آگاهي ز درد دست زهرا

كه چون من تازيانه خورده بودي

«گاهي كه دشمنان مي خواستند شدت عمل بيشتري به خرج بدهند ريسمان به گردن بلال مي انداختند و به دست بچه ها مي دادند تا او را در كوچه ها بگردانند. 2»

99- اي بانوي روز جزا ، اي هم نفس مرتضي

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي بانوي روز جزا ، اي هم نفس مرتضي

تو بار سفر بسته اي ، امّيد علي يا زهرا

دو چشم من شده چو دريا

غم تو مي كشد علي را

اميد من مرو ز خانه

ترحمي نما به طفلان

كه مي كنند تو را تماشا

اميد من مرو زخانه

*****

اي شاهد غمهاي من ، اي حامي تنهاي من

خانه ز غمت ويرانه ، سوز نفس و ناي من

ز اشك خود جگر مسوزان

رخ از علي دگر مپوشان

غمت زند شرر به جانم

مگر رخ تو گشته نيلي

كه مي كني ز من تو پنهان

غمت زند شرر به جانم

*****

100- كبوتر من مپر ز لانه

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ***

قالب آهنگين

شاعر انساني حاج علي

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

كبوتر من مپر ز لانه

مبر صفا را ز آشيانه

كسي چه داند چه كرده دشمن

چه كرده با تو چه كرده با من

تو را كشانده ميان كوچه

مرا نشانده به كنج خانه

ز من تو خود را جدا نكردي

ميان دشمن رها نكردي

نشان پاداش گرفتي اما

نشان ندادي به من نشانه

جواني اما چرا خميدي؟

به خونه ي من خوشي نديدي

ز دست قنفذ چها كشيدي

ميان كوچه به تازيانه

101- تو اي دشمن مرا با اين همه آه و فغان كشتي

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ***

قالب غزل

شاعر انساني حاج علي

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

تو اي دشمن مرا با اين همه آه و فغان كشتي

مرا تنها نكشتي مصطفي را بي گمان كشتي

اگر صياد صيدش را كشد در حال پروازش

تو اي بيرحم صيدت را ميان آشيان كشتي

گل ار چيند كسي از باغبانش عذر مي خواهد

تو گل چيدي و باغ آتش زدي و باغبان كشتي

مرا كشتي به جرم آنكه ياري از علي كردم

چه عذري آوري فردا تو طفلي بي زبان كشتي

گرفتم آمدي از خانه مولا را بري مسجد

چرا زهراي او را در كنار آستان كشتي

نه تنها از درختي ميوه اي نارس جدا كردي

كه تو با يك لگد يك سوم از ما خاندان كشتي

102- گل ياسم ، التماسم اينه كه با من بموني

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع زمزمه هاي ولايت 1-59

تعداد استفاده 0

متن شعر

گل ياسم ، التماسم اينه كه با من بموني

اگه زهرا ، بري تنها منو از پا مي نشوني

همسفر ، رفيق نيمه راه نشو

قاتل علي بي پناه نشو

اگه قول بدي بموني به خدا

مي ريم از اين شهر درد و غصه ها

آه ، ببين اشك من روونه

آه ، بي تو سوت و كوره خونه

خونه داري ، واسه زينب ، خيلي سخته نمي تونه

(مرو 3) زهرا 2

*****

بي تو اي يار ، من ميشم زار ، زندگيم از هم مي پاشه

ديده وا كن ، به حسينت اسم تو روي لباشه

تو كه مستجاب ميشه دعات چرا

نمي خواي شفا بگيري از خدا

بي تو با غربت بي حد چكنم

با گلاي قد و نيم قد چكنم

آه ، اي غربت بي سپيده

آه ، غم امونم رو بريده

حسنت به ، من نميگه ، كه تو كوچه ها چه ديده

(مرو 3) زهرا 2

*****

103- (واي2) بمون كه خونه ي حيدر

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع زمزمه هاي ولايت 2-59

تعداد استفاده 0

متن شعر

(واي2) بمون كه خونه ي حيدر

(واي2) با بودن تو بهاره

(واي2) بمون كه تا تو نباشي

(واي2) علي كسي رو نداره

(بي تو مي ميرم مرو 4) 2

*****

ز فراغت آتش غم كشد از دلم زبانه

ز كجا بجويمت من ز كه پرسمت نشانه

تو گلي و من چو مرغي ز خزان جان گدازت

به فغان و آه و زاري به لبم بود ترانه

به كدام حسرت آخر كشم آه و اشك ريزم

كه غمت بود چو درياي عميق بيكرانه

نرسيده بود عمرت عجبا به هيجده سال

كه نموده قامتت خم صدمات اين زمانه

(واي2) اميد آخر حيدر

(واي2) مرو تو از بر حيدر

(واي2) بخون غم غريبي رو

(واي2) تو چشماي تر حيدر

(بي تو مي ميرم مرو 4) 2

*****

نرود ز يادم اي گل كه بگفتي آخرين دم

چو بميرم اين بدن را تو بشوي خود شبانه

كشد اين سخن علي را كه ميان گريه گفتي

تو خود اي علي به خاكم بسپار مخفيانه

كه زده است بر تو سيلي كه شكسته پهلوي تو

كه به بازوانت اي گل زده است تازيانه

چه به زينبت بگويم چو تو را ز من بخواهد

چه كنم چكونه يارب بروم به سوي خانه

(واي2) تو چشماي حسن امشب

(واي2) مي بينم اشك خدا رو

(واي2) نمي تونم بخوابونم

(واي2) شهيد كرببلا رو

(بي تو مي ميرم مرو 4) 2

*****

104- دلم از خون شده دريا و چشمم چشمه ي جويي

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك مرثيه

قالب غزل

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع گلواژه هاي فاطميه

تعداد استفاده 0

متن شعر

دلم از خون شده دريا و چشمم چشمه ي جويي

خدا را تا بگريم بيشتر اي اشك نيرويي

قدم خم گشته ، در پاي سرشك خود بدان مانم

كه سروي قامتش در هم شكسته بر لب جويي

چنان در شهر خود گشتم غريب و بي كس و تنها

كه غير از چشم گريانم ندارم يار و دلجويي

الهي انتقامم را از آن بيدادگر بستان

كه نه دستي برايم مانده نه پهلو ، نه بازويي

فتادم زير ضرب تازيانه بارها از پا

ولي نگذاشتم كم گردد از مولا سر مويي

بخون ديده بنويسيد بر ديوار اين كوچه

كه اين جا كُشته راه ولايت گشته بانويي

گرفتم در ميان كوچه پاداش رسالت را

چه پاداش گرانقدري ، چه بازوبند نيكويي

مدينه ثبت كن اين را كه در امواج دشمنها

حمايت كرد از دست خدا بشكسته بازويي

105- چرا مادر نماز خويش را بنشسته مي خواند؟

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك مرثيه

قالب غزل

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع گلواژه هاي فاطميه

تعداد استفاده 0

متن شعر

چرا مادر نماز خويش را بنشسته مي خواند؟

ز فضه سرّ آن پرسيدم و او هم نمي داند

نفس از سينه اش آيد برون و گشته معلومم

كه بيش از چند ساعت مادرم زنده نمي ماند

بجاي مادرم زهرا به من پاسخ بده فضه

كه ديده مادري از دختر خود رو بپوشاند؟

الهي ، مادرم بهر علي جان داد لطفي كن

كه جاي او عجل جان مرا يكباره بستاند

به چشم نيمه باز خود نگاهم مي كند اما

كند از چهره تا اشك غمم را پاك ، نتواند

دلم سوزد بر او اما نمي گريم براي او

مبادا گريه ي من بيشتر او را بسوزاند

كنار بسترش تا صبحدم ديشب دعا كردم

كه بنشيند ، مرا هم در كنار خويش بنشاند

106- مادر چرا رنگ از رخ ماهت پريده؟

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب مثنوي

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه

تعداد استفاده 0

متن شعر

مادر چرا رنگ از رخ ماهت پريده؟

مادر چرا خون از گريبانت چكيده؟

مادر چرا از دختر خود رو گرفتي؟

مادر چرا يك دست بر پهلو گرفتي؟

مادر چرا ديگر نمي آيد صدايت؟

رفتي ز دنيا يا خدا داده شفايت؟

با شوهرت از سيلي دشمن نگفتي

من دخترت بودم چرا با من نگفتي؟

ديشب نشستي گيسوانم شانه كردي

امشب در آغوش سحر كاشانه كردي

ديشب دعا كردي اجل جانت بگيرد

امشب دعا كن دخترت زينب بميرد

ديشب بگفتي زينبم بابا غريب است

امشب نگه كن گريه ي بابا عجيب است

107- چند روزه خونه ي ما سوت و كوره

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب فولكوريك

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه

تعداد استفاده 0

متن شعر

چند روزه خونه ي ما سوت و كوره

چند روزه شادي از اين خونه دوره

چند روزه كه مادرم حال نداره

هماي عشق علي بال نداره

چند روزه همش مي گه من مي ميرم

مي رم و سراغ محسن مي گيرم

اون مي خواد قلب من و كفن كنه

نمي تونه دستش و بلند كنه

بخدا مادر ز دنيا سير شده

از روزي كه سيلي خورده پير شده

از همه صورت و بر مي گردونه

به خيالش كه كسي نمي دونه

پيش چشماي غريب پسرش

من خبر دارم چه اومد به سرش

داداشم مي گفت كه مادر خسته بود

دومي تو كوچه راهش بسته بود

آره اون دست پليد بي حيا

زد به روي گل معصوم خدا

108- كجا دلداده اي رخسار از دلدار مي گيرد؟

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب غزل

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه

تعداد استفاده 0

متن شعر

كجا دلداده اي رخسار از دلدار مي گيرد؟

كه زهرا تا كه مي بيند مرا رخسار مي گيرد

چه گويم در كنار بسترش با دست بشكسته

ز رخ اشك مرا با زحمت بسيار مي گيرد

پس از وارد شدن در خانه ، وقت بستن اين در

به ناگه گريه ام از ديدن مسمار مي گيرد

خدا را فضه ، خون را پاك كن از اين در و ديوار

دلم چون بنگرم بر اين در و ديوار مي گيرد

109- كسي ديده ميان خانه ي خويش

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب غزل

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه

تعداد استفاده 0

متن شعر

كسي ديده ميان خانه ي خويش

زني از شوهر خود رو بگيرد

كسي ديده به وقت راه رفتن

جواني دست بر پهلو بگيرد

كسي ديده زني در نوجواني

به آه و ناله و غم خو بگيرد

و گر خواهد كه برخيزد ز بستر

بنالد دست بر پهلو بگيرد

كسي ديده مريضي مرگ خود را

براي درد خود دارو بگيرد

كسي ديده ز بهر حفظ رهبر

سپر يك زن رخ و بازو بگيرد

چرا بايد كه يك رخسار نيلي

ز حيدر آن همه نيرو بگيرد

110- به عالمي ندهم من غم تو را يا زهرا

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه

تعداد استفاده 0

متن شعر

به عالمي ندهم من غم تو را يا زهرا

روانه گشته اشكم ز اشك يوسف زهرا

به كمند تو اسيرم ، ز غم و غصه مي ميرم

*****

مدينه گشته غوغا ز دست بسته ي مولا

بگريد از پهلوي بخون نشسته زهرا

مدينه چه بي قراره ، مدينه پر از شراره

*****

به كوچه هاي غربت رخ تو گشته نيلي

به روي چون ماه تو بمانده جاي سيلي

ها و هوي ملك آيد ، چون صداي كتك آيد

*****

علي نگاهي دارد به خون ديوار و در

نگاه ديگر باشد به يار خود در بستر

دل اون اسير ياره ، كسي جز زهرا نداره

*****

111- اي دار و ندار زهرا ،بر من تو نظر كن مولا

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي دار و ندار زهرا ، بر من تو نظر كن مولا

من مي روم و مي ماني ، تنها به ميان اعدا

ببين كه اشك من روان است ، ببين كه قامتم كمان است

غمت علي نموده آبم

به جرم گفتن علي جان ، به روي بازويم نشان است

غمت علي نموده آبم

*****

حك شد غم تو بر رويم ، بشكسته شده پهلويم

كم ناله و زاري كن تو ، اي گريه كن بازويم

قسم به گوش و گوشواره ، به اين دل پر از شراره

دگر علي بكن حلالم

ز آسمان چشم تو من ، ببين كه گيرمت ستاره

دگر علي بكن حلالم

*****

112- خودم ديدم (2) دست بسته پيش ديده ام

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه

تعداد استفاده 0

متن شعر

خودم ديدم (2) دست بسته پيش ديده ام

به پشت در ، ميان خون غنچه ي از شاخه چيده ام

من ماندم و غربت حاكي ، من ماندم و چادر خاكي

*****

بخواهي تو (2) پاك اشك از چشمانم نمائي

تو دستت آوري بالا ، اما اي گل نمي تواني

آتش زدي جانم به آهت ، كُشتي مرا با آن نگاهت

*****

چرا اي گل (2) اينسان به غمها خو گرفتي

مرا كشتي (2) از بسكه از من رو گرفتي

سوسو مزن اي شمع خانه ، مرو پرستويم زلانه

*****

113- اي كه سلام بي جوابم را جوابي

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب غزل

شاعر ناشناس

منبع زمزمه هاي ولايت 1-59

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي كه سلام بي جوابم را جوابي

مثل هميشه خانه دار بوترابي

از چه نمي خواهي شفايت را بگيري

تو خود مفاتيح الجنان مستجابي

يك دست تر از روي نيلي ات نديدم

در زير اين چرخ كبود و سقف آبي

اين خانه محتاج كمي نور است ورنه

تو رو بگيري يا نگيري آفتابي

114- مادر دگر بهانه به دستت نمي دهم

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع زمزمه هاي ولايت 1-59

تعداد استفاده 0

متن شعر

مادر دگر بهانه به دستت نمي دهم

يك لحظه كار خانه به دستت نمي دهم

دستت شكسته و به سرم شانه مي زني

از اين به بعد شانه به دستت نمي دهم

115- آيينه وار چهره به رويت گرفته ام

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك واحد جديد

قالب غزل

شاعر مؤيد سيد رضا

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

آيينه وار چهره به رويت گرفته ام

خوشحالم از كشيدن يك مد آه كن

پلكي به هم بزن كه بدانم تو زنده اي

بگشاي چشم ناز و به چشمم نگاه كن

هر چند قتلگاه تو شد خانه ي علي

صرف نظر ز رفتن از اين قتلگاه كن

116- حضرت حيدر به نام فاطمه حساس بود

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

حضرت حيدر به نام فاطمه حساس بود

خلقت از روز ازل مديون عطر ياس بود

اي كه بستي راه را در كوچه ها بر فاطمه

گردنت را مي شكست آنجا اگر عباس بود

117- اي گل همزبونم اي يار قد كمونم

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

يا زهرا يا زهرا يا زهرا يا فاطمه (2)

لاله ي پرپر ، همسر حيدر ، قد كمان مادر ، يا زهرا يا فاطمه

*****

اي گل همزبونم اي يار قد كمونم

يار و غمخوار من درد و بلات بجونم

از رو گرفتن تو بر لب رسيده جونم

باور كن فاطمه جون بعدت زنده نمونم

زهرا ، زهرا ، بنگر مظلوميم را (2)

لاله ي پرپر ، همسر حيدر ، قد كمان مادر ، يا زهرا يا فاطمه

*****

فاطمه روي ز دستم اي همه بود و هستم

مادر طفلان زارم از غمت بنگر شكستم

لاله ي بي نظيرم به عشق تو اسيرم

حالا كه مي روي تو جون ميدم و مي ميرم

مهرم ، ماهم ، بعد از تو من غريبم (2)

لاله ي پرپر ، همسر حيدر ، قد كمان مادر ، يا زهرا يا فاطمه

*****

روي اي دار و ندارم من ز هجرت بيقرارم

در غم تو فاطمه جان من به زانو سر گذارم

طفلان نازت اي گل از داغت بيقرارند

بعد تو در غم تو گريان و سوگوارند

يارم ، يارم ، هستي دار و ندارم (2)

لاله ي پرپر ، همسر حيدر ، قد كمان مادر ، يا زهرا يا فاطمه

*****

مرغ دل ميون سينه پر زده سوي مدينه

تا كه با ديده ي گريون غربت تو رو ببينه

اي چراغ آسموني دلبر ابرو كموني

آرزومند بقيعم قسمتم كن تو جووني

ذكرت ، نامت ، باشد بر هر زباني (2)

لاله ي پرپر ، همسر حيدر ، قد كمان مادر ، يا زهرا يا فاطمه

*****

بي تو از زندگي سيرم تو فقط

هستي اميرم

دلمو بتو سپردم به خدا پس نمي گيرم

حبت ، لطفت ، اميد محشر ما (2)

لاله ي پرپر ، همسر حيدر ، قد كمان مادر ، يا زهرا يا فاطمه

*****

118- رخ مپوشان اي ماه تمامم

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

رخ مپوشان اي ماه تمامم

لب گشا اي جواب سلامم

از چه با غم خو گرفتي ، كِشتي ام پهلو گرفتي

تو مرا كُشتي ز خجلت ، بسكه از من رو گرفتي

فاطمه جان (4)

*****

سوسو مزن اي شمع خانه ام

اي پرستو مرو از لانه ام

بر دلم صبر و شكيبي ، تو به درد من طبيبي

مي روي و مي نشيند ، بر رخم گرد غريبي

فاطمه جان (4)

*****

از چه رو بار سفر بسته اي

به گمانم كه از من خسته اي

مي روي از آشيانم ، اي جوان قد كمانم

مي روي با رفتن خود ، مي زني آتش به جانم

فاطمه جان (4)

*****

اي بيمار نيمه جان علي

كردي پيرم اي جوان علي

ديده ام قدّ خم تو ، مي كِشم بار غم تو

من گمانم رو به پايان ، آمده عمر كم تو

فاطمه جان (4)

*****

119- اين نيمه جان كه مانده ز من مردني بود

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب غزل

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

اين نيمه جان كه مانده ز من مردني بود

شمع وجود فاطمه افسردني بود

از بس نحيف كرده مرا غصه ي علي

هر برگ برگ فاطمه تاخوردني بود

زينب دعا مكن تو براي شفاي من

اين را بدان كه مادر تو مردني بود

120- مادر ما روز آخر بسترش را جمع كرد

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك مرثيه

قالب مثنوي

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

مادر ما روز آخر بسترش را جمع كرد

گاه خنده گاهگاهي گريه همچون شمع كرد

خانه را جاروب مي زد ليك لب را مي گزيد

روي پا نه خويش را روي زمينها مي كشيد

گَردهاي خانه را وقتي به جارو مي گرفت

گاهگاهي هر دو دستش را به پهلو مي گرفت

تشنه مي شد آب مي نوشيد آن نور دو عين

آب مي نوشيد و زير لب صدا مي زد حسين

121- اي روح و روان من ، اي آرام جان من

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي روح و روان من ، اي آرام جان من ، مادر مادر (2)

اي مهربان مرو مادر مادر

پيشم بمان مرو مادر مادر

*****

اي تاب و قرار من ، اي نيلي عذار من ، مادر مادر

طوباي كمانيم ، ياس ارغوانيم ، مادر مادر

دارم دعا دگر مادر مادر

گيري شفا دگر مادر مادر

*****

خيز و شرح راز كن دخترت را ناز كن

چشمهاي بي رمق رو به زينب باز كن

بر جگر دارم شرر كرده اي عزم سفر

يا مرو يا همره خود عصايت را ببر

*****

اي بشكسته بال و برگ ، اي چشم انتظار مرگ ، مادر مادر

بشنو سوز و آه من ، آغوشت پناه من ، مادر مادر

گل پيرهن مرو مادر مادر

از پيش من مرو مادر مادر

*****

خنده ي مستانه كن خانه را گلخانه كن

من نمي گويم دگر موي من را شانه كن

بيقراريّم ببين آه و زاريّم ببين

خيز و بر پا و دگر خانه داريّم ببين

*****

122- مدينه شهر رسول است دخترش زهراست

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب قصيده

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

مدينه شهر رسول است دخترش زهراست

پس از رسول گرامي غريب در وطن است

گواه غربت من دست بسته ي مولاست

گواه غربت حيدر رخ كبود من است

زن جوان كه به دستش عصا نمي گيرد

عصاي دست من خسته شانه ي حسن است

123- اي همسر حيدر مادر ، اي لاله پرپر مادر

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي همسر حيدر مادر ، اي لاله پرپر مادر

بگذار ببوسم رويت ، در اين شب آخر مادر

مادر گناه تو چه بوده ، كه روي ماه تو كبوده

مادر براي تو بميرم

دل شكسته غم نصيبه ، مادر مرو بابا غريبه

مادر براي تو بميرم

*****

اشك از مژه مي آويزد ، آه از جگرم مي خيزد

تو خواب بودي ديدم ، خون از دهنت مي ريزد

اي مادر رشيده ي من ، رشيده ي خميده ي من

مادر براي تو بميرم

پشت در خانه فسردي ، از بسكه تازيانه خوردي

مادر براي تو بميرم

*****

سر زير پرت مي گيري ، روي از پسرت مي گيري

سوزد جگرم وقتي كه ، دست بر كمرت مي گيري

با پهلوي شكسته مادر ، از ديده اشك غم فشاندي

در كوچه ها دنبال بابا ، روي زمين خود را كشاندي

مادر براي تو بميرم

*****

124- فاطميه فاطميه فاطميه فصل درده

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب فولكوريك

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

فاطميه فاطميه فاطميه فصل درده

فصل گلهاي خزاني فصل اشك و آه سرده

فاطميه فصل داغه شب و روز اشك و آهه

بين يك شهر غريبي درد دل گفتن به چاهه

فاطميه فاطميه چشم حيدر خونفشانه

از غم مادر پريشون مهدي صاحب زمانه

يك طرف زهراي اطهر از عزيزان رو گرفته

يك طرف در خانه مولا در بغل زانو گرفته

125- خواب بر چشم ما حرام شده

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب غزل

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

خواب بر چشم ما حرام شده

بسته لب ، ديده ها كلام شده

عمر كوتاه مادرم زهرا

مثل خورشيد روي بام شده

لب نامردها پر از خنده

گريه بر مادرم حرام شده

هر سلام علي بدون جواب

در عوض چشم مادر سلام شده

پلكهايش نماز مي خواند

چه نمازي كه بي قيام شده

باغبان خسته ، باغ رنگ خزان

گل حيدر بنفشه فام شده

همه ي اهل شهر مي گويند

كار زهرا دگر تمام شده

126- ان شاء ا... زهرا ، عمرت بلنده

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك شور كف زني

قالب آهنگين

شاعر شريف علي

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

ان شاء ا... زهرا ، عمرت بلنده

تركم نكن تا ، به حال و روزم ، دشمن نخنده

فداي اشكاي ، روي چشمات

اشكامو پاك كن فاطمه بازم با دستات

يا دعا كن كه ، منم بميرم

شرمنده ام از تو و از چهره ي بابات

كاش بميرم اينو نبينم ، رو صورتت لحد مي چينم

آخه چطوري اي عزيزم ، رو بدن تو خاك بريزم

*****

بمون كنارم ، يار جوونم

دلت مياد كه ، تنهاي تنها ، بي تو بمونم

ببين كه زينب ، زار و خموشه

دلت مياد كه دخترت سياه بپوشه

بي صبر و تابه ، خونه خرابه

گرد يتيمي رو ببين به رنگ و روشه

امن يجيب برات مي خونيم ، بمون تا دور هم بمونيم

بمون و قلبم و نرنجون ، زندگيمو از هم نپاشون

فداي رنگ زرد برگت ، دعا نكن براي مرگت

*****

127- شكسته دل شكسته پر علي علي علي كنم

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

شكسته دل شكسته پر علي علي علي كنم

تو شعله هاي پشت در علي علي علي كنم

مدافع ولايتم مظلومه ي مدينه ام

نام علي ميون خون حك شده روي سينه ام

با هر نفس تو كوچه ها ياري دلبر مي كنم

جوونيم و محسنم و فداي حيدر مي كنم

بناي ظلم با آه من هيچ موقع محكم نمي شه

تا فاطمه هست از علي يه تار مو كم نمي شه

128- مرو مادر (2) كه زينبت ز پا نشسته

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

مرو مادر (2) كه زينبت ز پا نشسته

دل بابا (2)ز داغ غربتت شكسته

ز بعد تو چگونه ، عزا بگيرم

دعا نما عزيزم ، كه من بميرم

مي سوزم مي سازم

كه مي روي ز دست حيدر2

مرو مادر مرو مادر مرو مرو تو از بر ما

*****

خودم ديدم (2) فتاده اي به پشت اين در

به پيش تو (2) شكسته شد حريم حيدر

رسن زدند به دست ، علي اعلي

حيا نكردن هرگز ، ز چشم زهرا

مي سوزم مي سازم

كه مي روي ز دست حيدر 2

مرو مادر مرو مادر مرو مرو تو از بر ما

*****

129- تا كي سر خود بر سر زانو بگذارم

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك بوشهري

قالب آهنگين

شاعر حسيني سيد محسن

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

تا كي سر خود بر سر زانو بگذارم

من با كه بگويم گره افتاده به كارم

ديدم كه گل من ، از شاخه جدا شد

زهراي جوانم ، محتاج عصا شد

اي يار جوانم ، اي فاطمه جانم

*****

از ضربت سيلي شده نيلي گل ياسم

ترسم كه دگر فاطمه ام را نشناسم

تنهايم و من را ، يك دوست نمانده

از فاطمه ي من ، جز پوست نمانده

اي يار جوانم ، اي فاطمه جانم

*****

من با كه بگويم كه به باغم شرر افتاد

يا با كه بگويم گل من پشت در افتاد

ديدم كه شكسته ، آيينه ي عصمت

پشت در خانه ، مردم ز خجالت

اي يار جوانم ، اي فاطمه جانم

*****

130- اي به دردم چشم بيمارت طبيب

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب مثنوي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي به دردم چشم بيمارت طبيب

مانده ام مضطر بخوان امن يجيب

از سخن افتاده اي با من ولي

چشم بگشا من علي هستم علي

ماندنت چون شمع آبم مي كند

رفتنت خانه خرابم مي كند

اي مسيحاي علي اعجاز كن

مشكل مشكل گشا را باز كن

اي كتاب عشق من بسته مشو

همچو مردم از علي خسته مشو

خانه را عاري ز خوشحالي مكن

فاطمه پشت مرا خالي مكن

اي تمام عشق اي خونين جگر

يا بمان يا كه مرا با خود ببر

اي تمام عشق ، بانوي علي

لرزه افتاده به زانوي علي

فاطمه چشمان خود را باز كرد

با زبان دل سخن آغاز كرد

كاي هميشه همنشين فاطمه

اي اميرالمؤمنين فاطمه

اي كه غمها را عسل كردي علي

گو چرا زانو بغل كردي علي

ايكه بر ارض و سما هستي امير

جان زهرايت سرت بالا بگير

اين دل غمديده را هم زنده كن

جان من يكبار ديگر خنده كن

آنكه بايد دلغمين باشد منم

آنكه بايد اينچنين باشد منم

خواستم ياري كنم اما نشد

ريسمان از دستهايت وا نشد

131- دگر پروانه بال و پر نداره

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

دگر پروانه بال و پر نداره

نه بال و پر كه خاكستر نداره

مفسرها همه با خون نويسيد

كه قرآن علي كوثر نداره

132- اي شب تو پر از ستاره مادر

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب مثنوي

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي شب تو پر از ستاره مادر

دلت ز غصه پر شراره مادر

محرم راز تو به نيمه شبم

دختر غمپرور تو زينبم

نشسته ام گوشه ي جانمازت

گوش دهم به گريه و نيازت

با تن بيمار چه ها مي كني

باز به همسايه دعا مي كني

ديشب از اين دار شفا خواستي

يا اجلت را ز خدا خواستي

دست تو زخمي و تنت مور مور

نان به چه رو طبخ كني در تنور؟

چهره ي تو كه بهترين گونه بود

يك طرفش زرد ، آن سو كبود

سرخي جامه كه تو را بر تن است

لكه ي خون يا گل پيراهن است

حيف كه تو غصه چنين خورده اي

در وسط كوچه زمين خورده اي

پارچه بستي به سر اطهرت

چوبه ي در خورده مگر بر سرت؟

133- نمي گويم چسان كردم نظاره

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

نمي گويم چسان كردم نظاره

در آن لحظه دلم شد پاره پاره

خودم ديدم فتاد از ضرب سيلي

ز گوش مادر من گوشواره

134- در شهر ، مهر و عاطفه پيدا نمي شود

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك مرثيه زمزمه اي

قالب غزل

شاعر امير حسيني امير حسين

منبع بي بي بي حرم

تعداد استفاده 0

متن شعر

در شهر ، مهر و عاطفه پيدا نمي شود

يك تن چو من فدايي مولا نمي شود

هجر پدر ، غريبي شوهر ، فراق طفل

مظلومتر ز فاطمه پيدا نمي شود

مي خواستم كه حق ترا گيرم از عدو

باور بكن علي بخدا تنها نمي شود

كارم گذشته از شفا وقت رفتن است

ديگر حريف زخم تنم اسماء نمي شود

برق آنچنان گرفت ز چشمم عدوي تو

ديگر دو چشم همسرت بينا نمي شود

مجروح دست و قد كماني ، رخم كبود

زهرا دگر براي تو زهرا نمي شود

135- علي عمر كم من چو آفتاب لب بومه

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك نوحه سنگين جديد

قالب آهنگين

شاعر عبدالكريمي مهدي

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

علي عمر كم من چو آفتاب لب لومه

كسي نياد عيادت ديگه كارم تمومه

حلالم كن علي جون

*****

حلالم كن علي جون كه عمر من كوتاهه

بايد برم از اينجا بابام چشم براهه

علي خدا نگهدار (2)

*****

علي كتاب عمرم يكي ورق نداره

ببين بازوي زهرات ديگه رمق نداره

علي خدا نگهدار(2)

*****

بخون برام تو قرآن زمان مرگ و زاري

شب اول قبرم منو تنها نذاري

علي خدا نگهدار(2)

*****

وصيت نامه من يه دنيا اضطرابه

مراقب حسين باش شبا تشنه نخوابه

علي خدا نگهدار (2)

*****

136- از ماجراي كوچه ، منم غمين و خسته

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك شور كف زني

قالب قافيه پريشان

شاعر شريف علي

منبع بي بي بي حرم

تعداد استفاده 0

متن شعر

از ماجراي كوچه ، منم غمين و خسته

راه نفس به سينه ، گشته ز غصه بسته

روزم سياه گشته ، چون روي نيلي تو

مانند پهلوي تو ، مادر دلم شكسته

*****

تو را به كنج ديوار ، روي زمين كشاندم

از آب ديده ي خود ، بر روي تو فشاندم

ديدم كه خون تازه ، از چادرت بريزد

چون خاك چادرت را ، با دست مي تكاندم

*****

در كوچه هاي غربت ، در اوج بي پناهي

وقتي عدو تو را زد ، با عذر بي گناهي

قولي ز من گرفتي ، تا با پدر نگويم

تو در عوض بده قول ، مرگ از خدا نخواهي

*****

137- بنگر كه قلب كوچكم، پر گردد از سوز و گداز

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك شور كف زني

قالب آهنگين

شاعر شريف علي

منبع بي بي بي حرم

تعداد استفاده 0

متن شعر

بنگر كه قلب كوچكم ، پر گردد از سوز و گداز

وقتي مهيا مي شوي ، اي مادر از بهر نماز

چادر به دورت مي كشد ، فضه به هنگام وضو

تا كه نبيند هيچ كس ، وقت وضويت از تو رو

ديدم به هنگام قنوت ، يك دست بالا مي بري

سر تا به پا دردي ولي ، به روي خود نياوري

صد بار بعد از هر نماز ، كشتي مرا با سوز و آه

هر بار خواندي اين دعا ، عجل وفاتي يا اله

138- مادر و سينه ي شاكي

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك مرثيه زمزمه اي

قالب آهنگين

شاعر امير حسيني امير حسين

منبع بي بي بي حرم

تعداد استفاده 0

متن شعر

مادر و سينه ي شاكي

مادر و چادر خاكي

مادر و قد كموني

مادر و سينه ي خوني

زير پاي دشمنا ، افتاده بود ، ناله مي زد ، واي از غريبي

*****

مادر و حيدر تنها

مادر و سيلي اعدا

مادر و آه نفس گير

مادر و غلاف شمشير

زير پاي دشمنا ، افتاده بود ، ناله مي زد ، واي از غريبي

*****

مادر و اين همه خوبي

مادر و يك در چوبي

مادر و رنگ جبينش

مادر و سقط جنينش

زير پاي دشمنا ، افتاده بود ، ناله مي زد ، واي از غريبي

*****

مادر و زينب كوچك

مادر و ناله ي كودك

مادر و آتش و ديوار

مادر و پهلو و مسمار

زير پاي دشمنا ، افتاده بود ، ناله مي زد ، واي از غريبي

*****

139- اي سرخي شفق ز رخ لاله فام تو

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك شور كف زني

قالب غزل

شاعر شريف علي

منبع بي بي بي حرم

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي سرخي شفق ز رخ لاله فام تو

اي روحبخش زندگيم عطر نام تو

با پهلوي شكسته به پايم كني قيام

شرمنده مي شود علي از احترام تو

آنسان قدت خميده كه در موقع نماز

فرقي نبود بين ركوع و قيام تو

از مردم مدينه كه خيري نديده ام

جان مي دهد به فاتح خيبر سلام تو

آن روزهاي تلخ كه حرفم نمي خرند

پر مي زنم به خاطر شهد كلام تو

پيچيده در مدينه كه زهرا نماندني است

بنگر به التماس نشسته امام تو

حرفي بزن بگو كه با حيدري هنوز

تا بشنوند اهل مدينه پيام تو

140- دختر كوچيك بابا يه نامه اي نوشته

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك مرثيه زمزمه اي

قالب فولكوريك

شاعر امير حسيني امير حسين

منبع بي بي بي حرم

تعداد استفاده 0

متن شعر

دختر كوچيك بابا يه نامه اي نوشته

نشوني نامه ي من به آدرس بهشته

نوشته ام به روي اون نامه ي محرمونه

هيچكس بجز جدّم نبي حق نداره بخونه

نوشته ام بياد كمك حال مادر خرابه

دل بابا عليّ من از ديدنش كبابه

نوشته ام همون كه تو گفتي فداي هستش

داره مي ميره از جفا بالا نميره دستش

نوشته ام دعا كنه مادرمون نميره

دعا كنه كه خوب بشه دست به كمر نگيره

نوشته ام كه تو كوچه دست علي رو بستند

شاخه ياس و از كمر با سنگدلي شكستند

نوشته ام كه مادرم به درد و غم اسيره

گفته ام از خدا بخواد حق ما رو بگيره

نوشته ام كه از بهشت براش دوا بياره

آخه مريضه مادرم ديگه توون نداره

نوشته ام وقتي بياي ز فرط ناسپاسي

اگه ببيني مادر و ديگه نمي شناسي

مثل قديم نيست مادرم صورت اون كبوده

با غصه مي گي ياس من كه اين جوري نبوده

نگي چرا دختر من به درد و غم اسيره

چرا به پيش پدرش چادر به سر مي گيره

آخر نامه گفته ام اگه مياد دوباره

براي مادر فاطمه يه گوشواره بياره

141- يه زني به پشت در خسته نشسته

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك مرثيه زمزمه اي

قالب فولكوريك

شاعر امير حسيني امير حسين

منبع بي بي بي حرم

تعداد استفاده 0

متن شعر

يه زني به پشت در خسته نشسته

گوئيا كه سينه و پهلوش شكسته

مرد زن خسته و تنها بين دشمن

نمي شه كاري كنه با دست بسته

زخمشو با پارچه اي آروم مي بنده

نگرون از اينكه يارش در كمنده

تا نگاه مي كنه به يار غريبش

درد و از ياد مي بره بهش مي خنده

چشاش از گريه پره دلش غمينه

آخه طفل كوچكش روي زمينه

ميگه اسماء كمكم كن تا كه زينب

پشت در غرقه بخون من و نبينه

كي در خونه ي زهرا رو سوزونده

گمونم كه پشت در اشهد و خونده

چل نفر از رو در سوخته گذشتن

ديگه جوني واسه ي زهرا نمونده

142- اينجا گل ياس مرا در خون كشيدند

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك شور كف زني

قالب غزل

شاعر شريف علي

منبع بي بي بي حرم

تعداد استفاده 0

متن شعر

اينجا گل ياس مرا در خون كشيدند

بال و پر خيبر گشايم را بريدند

اينجا گلاب سرخ ياسم قطره قطره

از نوك ميخ سرخ آتش مي چكيدند

اينجا شرار شعله هاي بي مروت

بر دامن تنها طرفدارم رسيدند

اينجا كبوتر بچه هاي بي گناهم

با چشم تر دنبال مادر مي دويدند

143- خسته از نامهرباني اي بلال

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك شور كف زني

قالب غزل

شاعر شريف علي

منبع بي بي بي حرم

تعداد استفاده 0

متن شعر

خسته از نامهرباني اي بلال

سيرم از اين زندگاني اي بلال

كشت زهرا را پس از هجر پدر

غصه ي بي همزباني اي بلال

گوئيا از خانه ام اين روزها

رخت بسته شادماني اي بلال

از من و از غنچه ي نشكفته ام

مانده روي در نشاني اي بلال

با تو مي گويند خاك كوچه ها

راز روي ارغواني اي بلال

از غم خانه نشيني علي

پير گشتم در جواني اي بلال

در غريبي علي كارم شده

روز و شب اختر فشاني اي بلال

حامي حق غريب يثربم

با تمام ناتواني اي بلال

بر فراز مأذنه تكبير گو

با صدايي آسماني اي بلال

با اذانت از غدير خم بگو

با زبان بي زباني اي بلال

از ولي ا... از حيدر بگو

هر زمان تا مي تواني اي بلال

144- اين روزا مادر خسته ، ديگه بي جوش و خروشه

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك مرثيه زمزمه اي

قالب فولكوريك

شاعر امير حسيني امير حسين

منبع بي بي بي حرم

تعداد استفاده 0

متن شعر

اين روزا مادر خسته ، ديگه بي جوش و خروشه

تا بابام مياد به خونه ، زود ميره چادر مي پوشه

شبا تا به خواب ميريم ما ، شكوه داره از زمونه

از خدا مي خواد كه ديگه ، بيش از اين زنده نمونه

آره مردم مدينه ، شماها خيلي نامرديد

مادر و از غصه كشتيد ، ماها رو بيچاره كرديد

دلم پر سوز و گدازه ، موقع غسل و نمازه

چقدر غريبه بابا ، كسي نيست تشييع جنازه

145- چكنم غم دارم ، ترك من گويد يارم

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك نوحه سنگين سنتي

قالب آهنگين

شاعر شاهنوري محمود

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

چكنم ، غم دارم ، ترك من گويد يارم

دگر از ، اين دنيا ، بعد زهرا بيزارم

مي رود ، ز برم ، گل ياس بيمارم

يا زهرا يا زهرا(4)

*****

تو مدي ، نه مردي ، ديگه پيدا نمي شه

دَرِ هيچ ، خونه اي ، روي من وا نميشه

هيچ كسي ، واسه من ، ديگه زهرا نمي شه

يا زهرا يا زهرا(4)

*****

واسه اين ، نامردا ، بخدا كم نذاشتم

پهلوون ، بودم و ، غنيمت بر نداشتم

منكه غير ، از زهرا ، ديگه چيزي نداشتم

يا زهرا يا زهرا (4)

*****

نا مردا ، نامردا ، آرزوهامو كشتند

بين دي ، وار و در ، يار تنهامو كشتند

چي بگم ، چي بگم ، آخه زهرا مو كشتند

يا زهرا يا زهرا(4)

*****

146- چند روزيه مادرمون به فكر رفتن افتاده

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب فولكوريك

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه 3

تعداد استفاده 0

متن شعر

چند روزيه مادرمون به فكر رفتن افتاده

يه گوشه ي كِز مي كنه به ياد مردن افتاده

با من و با برادرم حرف ديگه كمتر مي زنه

براي حرف زدن با اون دلاي ما پر مي زنه

از اون روزي كه دشمنا خونمون و آتيش زدند

جلوي چشم بچه ها به قلب بابا نيش زدند

دود خونه رو گرفته بود آتيش زبونه مي كشيد

چشماي ما رو مي سوزوند دود كه به ماها مي رسيد

يه وقت ديدم كه ناله اي داره بگوشم مي رسه

صدا يه طوري ميومد انگاري كه بي نفسه

خوب كه صدا رو شنيدم ديدم صداي مادره

گفتم خدايا نكنه مادر من پشت دره

من توي دالون خونه به سوي مادر دويدم

يه صحنه اي ديدم كه من از ديدنش مي لرزيدم

يه وقت ديدم كه دشمنا هجوم آوردند تو خونه

خدا كنه كه مادرم به پشت اون در نمونه

يه وقت صدايي شنيدم مي گفت : وا محمدا

چشمامو وا كردم و من صدا زدم بابا بيا

چشام ديگه سياهي رفت آخه يه ميخ داغ ديدم

رفته توي سينه ي گل از ديدنش مي ترسيدم

يكي در و فشار مي داد مادر من ناله مي كرد

ديگه به پيكر و تنش جوني نمونده بود ز درد

هر دو تا دستاي بابا با يه طنابي بسته بود

طناب بابا رو گرفت با اينكه مادر خسته بود

يه وقت ديدم يكي دويد جلوي مادرم رسيد

شمشير و از كمر وا كرد غلافش و بالا كشيد

اونقدر زدن تا از زدن بازوي مادرم شكست

ميون كوچه مادرم از شدت ناله نشست

يكي

مي گفت بازم بزن هر چي زني بازم كمه

مي گفت از اين كارت علي توي دلش پر از غمه

مي گفت علي غيرتيه غيرتش و ما مي شكنيم

دلش مي سوزه مي بينه همسرش و ما مي زنيم

يكي مي گفت يه جور بزن چند وقت ديگه اون بميره

كه داغ مرگ فاطمه جون علي رو مي گيره

يكي مي گفت محكم بزن دقّ دلت رو خالي كن

بغضت و از علي با اين زدن به زهرا خالي كن

يكي مي گفت خوب نزدم شايد بهشتم نبرند

يكي مي گفت با اين زدن بچه هاشم دق مي كنند

يكي مي گفت كه حاجتم با اين زدن روا مي شه

با فاطمه كُشي دلم از غم و غصه وا مي شه

يكي نبود كمك كنه از اون ميون به مادرم

كتك زدن تموم كه شد دويد دوباره دلبرم

دنبال مرتضي مي رفت تا در مسجد كه رسيد

يه شمشير برهنه اي رو سر همسرش بديد

آهي ز سينه اش كشيد مي خواست كه نفرين بكنه

شكايت امت و اون به احمد و خدا كنه

ولي بابام گفت كه نكن نفرين كني عذاب مياد

خودت مي دوني كه بلا بابات مسلّم نمي خواد

مادرمون دست ما رو گرفت و آورد تو خونه

از اون روز شوم تا حالا چشماي ماها گريونه

147- پرستوي مهاجرم چرا ز لانه مي روي

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك مرثيه

قالب غزل

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع نخل ميثم 3

تعداد استفاده 0

متن شعر

پرستوي مهاجرم چرا ز لانه مي روي

اگر ز لانه مي روي چرا شبانه مي روي

قرار من شكيب من مسافر غريب من

فداي غربتت شوم كه مخفيانه مي روي

حيات جان اميد دل علي بود ز تو خجل

كه با كبودي بدن ز تازيانه مي روي

كبوتر شكسته پر مرا به همرهت ببر

چرا بدون شوهرت ز آشيانه مي روي

چهار طفل خونجگر زنند در غمت به سر

تو بر زيارت پدر چه عاشقانه مي روي

اَلا به رخ نشانه ات مگر شكسته شانه ات

كه موي زينبين خود نكرده شانه مي روي

هماي بي ترانه ام چرا ز آشيانه ام

به كوي بي نشان خود پر از نشانه مي روي

فتاده بر دلم شرر كه تو در اين دل سحر

ز همسرت غريب تر برون ز خانه مي روي

«ميثم» از چه واهمه، تو راست مهر فاطمه

به حشر هم سوي جنان بدين بهانه مي روي

148- خدايا زينب من خوردسال است

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك غديريه

قالب رباعي

شاعر مهربان مسعود

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

خدايا زينب من خورد سال است

براي مادري كم سن و سال است

زبس كار عصا كرده برايم

بميرم قامت او هم هلال است

149- آه اي دختر علي زينب

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب مثنوي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

آه اي دختر علي زينب

دل ز مهر تو منجلي زينب

اي به لبها همه ترانه تو

اي كريمان گداي خانه تو

كرمي كن كه ما گداي تو أيم

ريزه خوار تو و عطاي توأيم

جعمه از بهترين اوقات است

جمعه ها ساعت ملاقات است

با دلي خون ز ره گذر كردم

به مدينه همه سفر كرديم

تا دهي اذن جملگي ما را

تا عيادت كنيم زهرا را

اين شنيديم دل زكف داده است

مادر تو به بستر افتاده است

اين شنديم سخت بيمار است

خسته از ضرب درب و ديوار است

بگو از پا نشسته است چرا؟

پهلوي او شكسته است چرا ؟

از چه رو ، روي او شده نيلي

بين كوچه كه زد به او سيلي ؟

آي مردم چگويم از مادر

چه بگويم ز غربت حيدر

شده ام پاي تا به سر همه درد

چه بگويم كه عدّه اي نامرد

آتش از كينه ها بخانه زدند

مادرم را به تازيانه زدند

پدرم خون دل ز مژگان سُفت

پاي دين صبر كرد و هيچ نگفت

ور نه او قهرمان خيبر بود

پدر من علّي صفدر بود

كسي غمخوار او نشد اي واي

يك نفر يار او نشد اي واي

حال ما ديدني است اي مردم

مادرم رفتني است اي مردم

150- سينه و مسمار در هيهات يارب الحسين

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب غزل

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

سينه و مسمار در هيهات يارب الحسين

مادري در پشت در هيهات يارب الحسين

يك طرف يك مادر و سمت دگر هفتاد مرد

او كِشد شال كمر هيهات يارب الحسين

يك طرف يك شعله و يك آتش و روي عدو

آن طرف چشم پدر هيهات يارب الحسين

يك طرف يك ضربه از پاي عدوي فاطمه

آن طرف سقط پسر هيهات يارب الحسين

اين طرف يك بازو و يك زخم از ضرب غلاف

ان طرف اشك پدر هيهات يارب الحسين

اين طرف چشمان خونبار پدر از آن طرف

زينب خونين جگر هيهات يارب الحسين

سيلي و يك مادر و گرد و غبار كوچه ها

مادر نيلي بصر هيهات يارب الحسين

غربت يك مادر و قبر پدر در نيمه شب

گريه بر قبر پدر هيهات يارب الحسين

زينب و ياد وصيتهاي مادر از كفن

بي كفن شد يك پسر هيهات يارب الحسين

غسل زير پيرهن در نيمه شب آه اي خدا

يك شهيد بي اثر هيهات يارب الحسين

قبر مادر گشت پنهان از نگاه اشقياء

گشت مفقودالاثر هيهات يارب الحسين

151- اي آتش سينه واي بر تو

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب مثنوي

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي آتش سينه واي بر تو

اي شهر مدينه واي بر تو

اي اهل مدينه از چه مستيد

پيمان رسول را شكستيد

تا چند نشسته ايد خاموش

انگار كه رفته ايد از هوش

غافل ز تمام دردهائيد

نامرد و شبيه مردهائيد

پيوند گسسته ايد از چه؟

خاموش نشسته ايد از چه

خيزيد كه دود رفته بالا

بر سر در بيت حق تعالي

دشمن به در سراي زهراست

اي واي من اين صداي زهراست

بر بازوي فاطمه نشانه است

در دست مغيره تازيانه است

در بيت رسول پا نهادند

در را به غضب فشار دادند

وا... قيامتي دگر بود

زهراي عزير پشت در بود

پاداش رسول خوش ادا شد

يك آيه ز كوثرش جدا شد

آن آيه دُرِ نهفته اش بود

محسن گل نا شكفته اش بود

محسن كه نديده روي ماهش

شد كشته به ياري امامش

محسن كه به سينه ماند آهش

آغوش بتول قتلگاهش

چون غنچه ز باغ گل جدا شد

آن لحظه كه جان او فدا شد

اين نكته ز خون او رقم شد

يك سوم اهل بيت كم شد

152- سينه مجروح شد از در اي فضه خذيني

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب غزل

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

سينه مجروح شد از در اي فضه خذيني

موي من سوخت ميان شرر اي فضه خذيني

تا علي نيست نهان كن ز نظر محسن ما را

سقط شد از من دلخون پسر اي فضه خذيني

تو خود از جنس زناني ندهم شرح وليكن

مي كشد درد مرا از كمر اي فضه خذيني

خوش ندارم كه مرا زينبم اينگونه ببيند

تو مرا زود از اينجا ببر اي فضه خذيني

153- روبهان بر همسر شير خدا سيلي زدند

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك مرثيه

قالب غزل

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع نخل ميثم 3

تعداد استفاده 0

متن شعر

روبهان بر همسر شير خدا سيلي زدند

در بهشت وحي بر خير النساء سيلي زدند

نامسلمانان كه دم از دين و قرآن مي زدند

بر رخ تطهير و قدر و هل اتي سيلي زدند

گر «من آذاها فقد اذانيت» خورده به گوش

آن ستمكاران به روي مصطفي سيلي زدند

فاطمه آئينه ي توحيد و وجه كبرياست

بر رخ توحيد و وجه كبريا سيلي زدند

صورت انسيه الحورا كجا سيلي كجا؟

با كه گويم ديوها حوريه را سيلي زدند

اينكه رويش نيلگون گرديده ناموس خداست

فاش مي گويم به ناموس خدا سيلي زدند

چارده قرن است مي پرسند آل فاطمه

اهل عالم مادر ما را چرا سيلي زدند؟

روي زهرا شد كبود و سوخت رخسار حسن

بر گل روي امام مجتبي سيلي زدند

«ميثم» آن سيلي به روي فاطمه تنها نخورد

بر تمام انبياء و اولياء سيلي زدند

154- اي همه حاصل علي ، داغ تو مشكل علي

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي همه حاصل علي ، داغ تو مشكل علي

مي روي و نمي رود ، غم تو از دل علي

يا زهرا مرو مرو

*****

اي خداي علي جز تو ، كس ز حالم خبر ندارد

يار بيمار من به بستر ، به جز از چشم تر ندارد

چون پرستوي پر شكسته ، نالد و بال و پر ندارد

جوجه هايش فسرده اند=ديگر از غصه مُرده اند

هر كدامين به گوشه اي = لب به دندان فشرده اند

يا زهرا مرو مرو

*****

زينبم روي زانوي من ، گفت بابا دلاوري تو

مي شنيدم ميان مردم ، كه سرافراز خيبري تو

گر بپرسي ز هر كه گويد ، كه ز هر پهلوان سري تو

پس چرا با چنين كه هست=دست داري به روي دست

ايستادي و پيش تو =پهلوي مادرم شكست

يا زهرا مرو مرو

*****

من بميرم كه در دل خود ، گله از اين زمانه داري

مثل درياي بي كرانه ، غصه ها بي كرانه داري

بر تن و دست و بازوي خود ، اثر تازيانه داري

من بميرم براي تو =جان حيدر فداي تو

پشت در بين شعله كاش=بودمي من به جاي تو

يا زهرا مرو مرو

*****

155- خسته ام از اين همه نا مهرباني اي پدر

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب غزل

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

خسته ام از اين همه نا مهرباني اي پدر

بعد تو ديگر نخواهم زندگاني اي پدر

رفتي و از خانه ي ما شادماني رخت بست

دخترت ماند و دو صد داغ نهاني اي پدر

رفتي و يكباره دنيا بر سرم آوار شد

آمد از هر سو بلاي ناگهاني اي پدر

آه ازد اغ تو و آه از غريبي علي

روز و شب كارم شده گوهر فشاني اي پدر

هيچ كس ديگر نمي گيرد سراغ از حال ما

كُشت زهرا را غم بي همزباني اي پدر

آرزوهاي دلم در شعله ها بر باد رفت

ماند بر جا از گلم بر در نشاني اي پدر

دست افتاده ز كار و پاي محتاج عصا

روز و شب دارد گله از من جواني اي پدر

دارم از آن روز كوچه در حمايت از علي

روي بازويم مدال قهرماني اي پدر

خواستم گيسوي زينب را كنم شانه ، نشد

خود بخوان آخر حديث ناتواني اي پدر

156- رسيده شب همه غير از دو چشم من خوابند

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب مثنوي

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

رسيده شب همه غير از دو چشم من خوابند

دوباره پهلو و بازو و ديده بي تابند

دوباره درد گرفته همه وجود مرا

دوباره غم زده بوسه تن كبود مرا

نه دست تا كه زنم شانه موي زينب را

نه پا كه خانه بگيرم ز غصه در صحرا

نه ديده تا كه ببينم رخ حسينم را

نه سينه تا كه بگيرم دو نور عينم را

ز پا فتاده ام امشب اجل بگير دستم

قسم به اشك حسينم كه رفتني هستم

به ياد كوچه و سيلي چو بيد لرزانم

قسم به شاهد كوچه دگر نمي مانم

157- ندارد كس خبر از اين دل درد آشناي من

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب غزل

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

ندارد كس خبر از اين دل درد آشناي من

نمي باشد كسي غير از اجل مشكل گشاي من

يقين دارم كه از من غير خاكستر نمي ماند

كه چون شمع سحر مي سوزد از سر تا به پاي من

در ايام جواني آنچنان افتاده از پايم

كه وقت راه رفتن مي شود زينب عصاي من

بيا خانه نشين قدري كنار بسترم بنشين

كه باشد ديدني امشب نماز من دعاي من

اگر برخيزم از جا باز هم دور تو مي گردم

طرفدار توأم تا پاي جان اي مقتداي من

158- دوباره شب شد و سر درد دارد

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب غزل

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

دوباره شب شد و سر درد دارد

بميرم باز مادر درد دارد

پس از فصلي پر از غم يك سخن گفت

عزيزم زخم بستر درد دارد

نبايد دست زد بر عضوهايش

كه آيه آيه كوثر درد دارد

شبي آهي كشيد و زير لب گفت

خدايا مرگ كمتر درد دارد

حسن تب دارد و در خواب گويد

مزن سيلي ستمگر ، درد دارد

پريشان باش اي گيسو چو بختت

كه ديگر دست مادر درد دارد

159- سزاي گلشن و گل شعله هاي هيزم نيست

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب غزل

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

سزاي گلشن و گل شعله هاي هيزم نيست

كليد درب حرم حمله و تهاجم نيست

بر آستان مقدس لگد نمي كوبند

محل وحي خدا محفل تخاصم نيست

گل بهشت سزاوار تازيانه نبود

حرام زاده ، حرم زاده را ترحم نيست

طناب را به گلوي ولي نمي بندند

مگر وصي پيمبر امام مردم نيست

به درد و داغ كسي ، ناكسان نمي خندند

جواب ناله ي غمديدگان تبسم نيست

كسي كه ارث نبي را به زور مي گيرد

به كفر و كيفر او لحظه اي ترحم نيست

160- در آن كوچه هاي غم افزا و تنگ

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب غزل

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

در آن كوچه هاي غم افزا و تنگ

به آئينه ي معرفت سنگ خورد

دو صورت ز يك ضربت آسيب ديد

يكي شد كبود و يكي سرخ رنگ

ز سيلي كه بانوي بيمار خورد

گران ضربه اش بر دو رخسار خورد

به يك صورت آسيب دست عدو

ولي روي ديگر به ديوار خورد

161- چرا پنهان كني از چشم من رخسار اي مادر

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب غزل

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

چرا پنهان كني از چشم من رخسار اي مادر

مگر از دخترت زينب شدي بيزار اي مادر

گرفتم خواستي مولا نگردد از غمت آگه

چرا با من نكردي درد خود اظهار اي مادر

نه تنها در غمت از ديده ي من اشك مي ريزد

كه مي گريد به حال تو در و ديوار اي مادر

گمان كردم كه از بهر شفاي خود دعا كردي

ولي كردي طلب مرگ خود از دادار اي مادر

مگر از ضرب در بشكسته پهلويت؟ كه مي گيري

به وقت راه رفتن دست بر ديوار اي مادر

162- با تمام درد خود مادر تبسم مي كند

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب غزل

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

با تمام درد خود مادر تبسم مي كند

با اشارات نگه ديگر تكلم مي كند

كاش مي مردم نمي ديدم كه از سيلي خصم

در ميان كوچه راه خانه را گم مي كند

شكوه ها از گريه اش مردم به حيدر مي برند

باز هم هر شب دعا در حق مردم مي كند

163- به وقت مرگ پر كردم ز خون چشم تر خود را

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب غزل

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

به وقت مرگ پر كردم ز خون چشم تر خود را

كه تنها مي گذارم بين دشمن شوهر خود را

فتادم سخت در بستر الهي بر ندارم سر

كه سر بنهاده بر ديوار ديدم شوهر خود را

الهي اولين مظلوم عالم را تو ياري كن

كه اينك مي دهد از دست تنها ياور خود را

اجل اي كاش در آن خاطره مي بست چشمم را

نمي ديدم نگاه دردناك دختر خود را

الهي در جهان هرگز نبيند ديده ي طفلي

به زير تازيانه پيش دشمن مادر خود را

علي جان گريه كن تا عقده ها از سينه بگشائي

كه اينك مي دهي از دست ركن ديگر خود را

براي بار دوم زانويت خم مي شود اينك

به وقت غسل اگر بيني تو روي همسر خود را

حلالم كن حلالم كن حلالم كن

خداحافظ كه گفتم با تو حرف آخر خود را

164- عصمت داور ، سوره ي كوثر ، غمخوار حيدر

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

عصمت داور ، سوره ي كوثر ، غمخوار حيدر ، فاطمه جان

در بين بستر ، گشته اي مضطر ، بيمار حيدر ، فاطمه جان

فاطمه جانم (4)

*****

ياس كبودي ، صبرم ربودي ، ركنم تو بودي ، فاطمه جان

در بين دودي ، يا در سجودي ، ياس كبودي ، فاطمه جان

فاطمه جانم (4)

*****

از غم كبابم ، در اضطرابم ، خانه خرابم ، فاطمه جان

زيبا مهتابم ، من بوترابم ، بده جوابم ، فاطمه جان

فاطمه جانم (4)

*****

165- آتيش گرفته ، خونه ي حيدر

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

آتيش گرفته ، خونه ي حيدر

اي خدا دارم ، تو شعله ها من ، مي سوزم آخر

دل بي شكيبه ، علي غريبه

كاشكي بشم منم يه روز فداي حيدر

گر چه شكستم ، تا زنده هستم

من مي ذارم جوونيمو به پاي حيدر

الهي هيچ زني نبينه ، كه شوهرش خونه نشينه

يا اينكه هيچ مردي نبينه ، كه همسرش نقش زمينه

*****

برس به دادم ، فضه كجايي

براي محسن ، ببين دارم من ، ميگم لالائي

اي پرو بالم ، توي خيالم

تو رو هميشه توي آغوشم مي ديدم

طفل شهيدم ، عشق و اميدم

تو رؤياهام دست رو سر و روت مي كشيدم

چي بگم از غم دل خويش ، شدم ز غصه ي تو دلريش

بغل گرفتمت عزيزم ، ولي تو شعله هاي آتيش

*****

166- خونمون پر شده از ، دود دود دود دود

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

خونمون پر شده از ، دود دود دود دود

مادرم تو دست و پا ، بود بود بود بود

سينه بود و ميخ در ، واي واي واي واي

چل نفر به يك نفر ، واي واي واي واي

دل بابا غرق درده ، دومي داره مي خنده

بي حيا دشمن مادر ، دست بابام مي بنده

*****

مي زنه به بسترش ، چنگ چنگ چنگ چنگ

ميخواد از خدا فقط ، مرگ مرگ مرگ مرگ

مادرم چه غصه ها ، خورد خورد خورد خورد

مادرم تو كوچه ها ، مُرد مُرد مُرد مُرد

زني كه بي كس و كاره ، كه ديگه زدن نداره

جلو مرد ي حتك ناموس ، بدتر از چوبه ي داره

*****

167- مادر اي جان من و جانانم

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك شور كف زني

قالب مثنوي

شاعر شريف علي

منبع بي بي بي حرم

تعداد استفاده 0

متن شعر

مادر اي جان من و جانانم

من حسينم كه تو را مي خوانم

گر چه با اشك غمت مأنوسم

پينه ي دست تو را مي بوسم

خفته در بستري اي دلخوشيم

مي كِشي پا به زمين مي كُشيم

نفس پر شررت سنگين است

متكاي تو ز خون رنگين است

بوسه ها از كف پايت گيرم

خنده كن ور نه ز غم مي ميرم

نفسي از دل من تاب بخواه

جاي فضه ز حسين آب بخواه

چه شده خسته و بي تاب شدي

سوختي ، دود شدي ، آب شدي

مثل هر شب بنشين در بر من

به روي سينه ي خود نِه سر من

تو بكش دست به مويم مادر

بوسه اي زن به گلويم مادر

چشم تو خسته و خونبار شده

آنقدر بي رمق و تار شده

كه گهي ديده اي اي هستي من

اشتباهي تو مرا جاي حسن

رخ نهان كرده اي ماه زمن

سوختم لب بگشا حرف بزن

168- علي مظلوم ، ابالحسن خدا نگهدار

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

علي مظلوم ، ابالحسن خدا نگهدار

*****

اشك مي ريزم علي ، از اشك لبريزم علي

كاش مي شد باز هم ، پيش تو برخيزم علي

پشت در پرپر شدم ، قربانيت حيدر شدم

من همان ياس توأم ، كه رنگ نيلوفر شدم

صبر و تابم را گرفت ، گلچين گلابم را گرفت

درد پهلوي شكسته ، آه ، خوابم را گرفت

اي تمام هست من ، تو بي شكيب و خسته من

وقت ره رفتن شده ، زانو عصاي دست من

خسته حالم يا علي ، غرق ملالم يا علي

بسته ام بار سفر ، بنما حلالم يا علي

نيمه جاني مانده است ، از من نشاني مانده است

ديگر از من پوستي ، بر استخواني مانده است

بر لب آمد جان من ، غسلم بده با پيرهن

دست زينب داده ام ، از بهر مرگ خود كفن

169- ياس قد كمون حيدر كي رو بالت پا گذاشته

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك مرثيه زمزمه اي

قالب فولكوريك

شاعر امير حسيني امير حسين

منبع بي بي بي حرم

تعداد استفاده 0

متن شعر

امام حسن:

ياس قد كمون حيدر كي رو بالت پا گذاشته

دست سنگين چه خصمي زير چشمات جا گذاشته

با نفس نفس كشيدن قلب خستمو شكستي

هنوز كه راهي نرفتيم چرا رو زمين نشستي

مادر:

توي راه گفتي كه عاشق كتك و سيلي سزاشه

يه كاري بكن حسن جان چادرم خاكي نباشه

چي ميشه مثل قديما بخوني نماز دوباره

آخه چند وقته نمازت قيام و قنوت نداره

با اينكه مادر جوونه همه جونش پر درده

با دو دستش وقت سجده دنبال مهرش مي گرده

بي تو مادر بي تو مادر زندگي من تباهه

بخت من از بعد كوچه مثل صورتت سياهه

*****

من و حسين و زينب دل نگرون و تنها

گاهي به پيش مادر گاهي به پيش بابا

زينب به خود مي لرزيد داداشم گريه مي كرد

چكار بايد مي كرديم بين يه عده نامرد

مادر ما از اون روز تو خونه بستريه

گمونم قسمت ما آخر بي مادريه

170- با اين كه مادر جوونه همه جونش غرق درده

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك مرثيه زمزمه اي

قالب فولكوريك

شاعر امير حسيني امير حسين

منبع بي بي بي حرم

تعداد استفاده 0

متن شعر

با اين كه مادر جوونه همه جونش غرق درده

با دو دستش وقت سجده دنبال مُهرش مي گرده

چي ميشه مثل قديما بخونه نماز دوباره

آخه چند وقته نمازش قيام و قنوت نداره

شدي راحت مادر من تو دنيا خوشي نديدي

خودت و روزاي آخر رو زمينا مي كشيدي

بي تو مادر بي تو مادر زندگي من تباهه

بخت من از بعد كوچه مثل صورتت سياهه

171- خزان به باغ بي خزان به حيله حمله ور شده

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك مرثيه

قالب آهنگين

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع نخل ميثم 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

خزان به باغ بي خزان به حيله حمله ور شده

نصيب باغ و باغبان به جاي گل شرر شده

بهشت وحي سرمدي ميان شعله سوخته

هماي قله ي قدم شكسته بال و پر شده

سلام ما به فاطمه كه پيش دشمنان همه

براي ياري علي سينه سپر، سپر شده

وليّة ا... ولي كشته ي مرتضي علي

شهيده اي كه شاهد شهادت پسر شده

سينه ي كوثر خدا دخت پيمبر خدا

باغ گل از نشانه ي بوسه ي ميخ در شده

بين ستمگران همه شاهد قتل فاطمه

دختر چار ساله اش زينب خونجگر شده

چشم حسين دم به دم مي نگرد مغيره را

اشك حسن روانه بر بي كسي پدر شده

طائر وحي در قفس بسكه زده نفس نفس

روز به پيش ديده اش تيره تر از سحر شده

فاطمه ي شهيده ام چراغ هر دو ديده ام

تا تو ز پا فتاده اي عمر علي به سر شده

آمده اشك «ميثمت» ميوه ي نخل ماتمت

روز به روز از غمت علي، شكسته تر شده

172- درد مرا دو ديده ي خونبار شاهد است

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك مرثيه

قالب غزل

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع نخل ميثم 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

درد مرا دو ديده ي خونبار شاهد است

سوز مرا شرار دل زار شاهد است

غم هاي ناشنيده و ناگفته ي مرا

موي سفيد و زردي رخسار شاهد است

شب ها هر آنچه مي گذرد بر من و دلم

اشك دو ديده، ديده ي بيدار شاهد است

من بارها فدايي راه علي شدم

مسمار و سينه و در و ديوار شاهد است

من رو گرفتم از علي اما هر آنچه شد

روي كبود احمد مختار شاهد است

آتش زدند خانه ي دربسته ي مرا

دود و مدينه و شرر نار شاهد است

در شهر خود غريب تر از من كسي نبود

دفن جنازه ام به شب تار شاهد است

فرياد آه و ناله ي من بي جواب ماند

تا حشر بي وفايي انصار شاهد است

غسل شبانه و ورم بازوي مرا

اشك دو چشم حيدر كرار شاهد است

«ميثم» هر آنچه بر علي و فاطمه گذشت

در روز حشر خالق دادار شاهد است

173- شهر از فتنه و بيداد و ستم غوغا بود

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك مرثيه

قالب غزل

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع نخل ميثم 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

شهر، از فتنه و بيداد و ستم غوغا بود

بين روبه صفتان شير خدا تنها بود

باب وحي از ستم اهل جهنم مي سوخت

شعله اش در جگر سوخته ي مولا بود

تا شود شعله ي آن آتش سوزان خاموش

عوض آب روان چشم علي دريا بود

ياس توحيد كه نيلوفري از سيلي شد

اثرش بر گل رخسار علي پيدا بود

ريخت دشمن به سر همسر مولا، مولا

بازويش بسته و چشمش به سوي زهرا بود

هركه دشمن به علي بود به زهرا مي زد

عصمت ا... زدن اجر ذوي القربي بود

چار كودك به سوي مادرشان بود نگاه

نگه فاطمه سوي حرم بابا بود

در كه شد باز نفس در دل محسن پيچيد

آه نشنيده ي او ناله ي يا اُمّا بود

دشمن آن دم كه به بيت علوي برد هجوم

در آتش زده با فاطمه زير پا بود

«ميثم» آن روز كه بازوي علي را بستند

روز بر پا شدن صحنه ي عاشورا بود

174- ديو را با خانه ي انسيه الحورا چه كار؟

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك مرثيه

قالب غزل

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع نخل ميثم 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

ديو را با خانه ي انسيه الحورا چه كار؟

دود را با چشم خورشيد جهان آرا چه كار؟

دشمن و بيت ولايت، هيزم و باغ بهشت

شعله ي آتش تو را با صورت زهرا چه كار؟

تازيانه شرم كن اين دست، دست فاطمه است

اي فشار در تو را با عصمت كبري چه كار؟

مرد كو، تا آورد دستي برون از آستين

اين همه نامرد را با يك زن تنها چه كار؟

بوستان وحي و شيطان، روبه و شير خدا

ريسمان ظلم را با بازوي مولا چه كار؟

بيت حق را هيچكس نگشوده با ضرب لگد

درد را با پهلوي انسيه الحورا چه كار؟

فاطمه پشت در آمد گفت با آن سنگدل

ما عزا داريم اي ظالم تو را با ما چه كار؟

اي مغيره بشكند دستت كه كوثر را زدي

هيچ داني ضرب دستت كرد با زهرا چه كار؟

مجتبي مي گفت وا اُمّا خدا داند كه كرد

با دل شير حق آن فرياد وا اُمّا چه كار؟

اي كه انكار شهادت مي كني از فاطمه

هيچ داني با تو ذات حق كند فردا چه كار؟

كاش بودي كاش مي ديدي غلاف تيغ را

كرد با بازوي تنها عصمت يكتا چه كار؟

«ميثم» از خون جگر بنويس در ديوان خود

ساكنان نار را با جنّت اعلي چه كار؟

175- سرشك سرخم به رخ روانه

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك مرثيه

قالب آهنگين

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع نخل ميثم 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

سرشك سرخم به رخ روانه

غريب و زارم در آشيانه

شرر كشد از دلم زبانه

به سينه دارم غم زمانه

كسي ز آه شراره خيزم

خبر ندارد به جز كنيزم

كجايي اي مهدي عزيزم

عدو مرا كشت در آشيانه

بيا بيا اي فروغ ديده

نظاره كن بر من شهيده

دلم شكسته، قدم خميده

كه مانده كوه غمم به شانه

تو داغ مادر به سينه داري

مرا بود خون ز ديده جاري

تو را بود اشك سوگواري

مرا ز سيلي به رخ نشانه

مدينه غرق شرار و دود است

بيا بگو جرم من چه بوده است

كه عضو عضو تنم كبود است

نشانه دارد ز تازيانه

دواي من مرگ، اجل طبيب است

تمام دردم غم حبيب است

علي غريب است علي غريب است

نشسته تنها كنار خانه

خزان شدم چون گل بهاري

به خود به پيچم به آه و زاري

كه ديده صياد كُشد به زاري

كبوتري را در آشيانه

نوشته بر خاك تربت من

فلك خورد خون به غربت من

با ياد اندوه و محنت من

سرشك «ميثم» بود روانه

176- دامن فردوس و دود چگونه باور كنم؟

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك مرثيه

قالب غزل

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع نخل ميثم 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

دامن فردوس و دود چگونه باور كنم؟

آتش و بيت ودود چگونه باور كنم؟

حوريه و ديو زشت واي از اين سرنوشت

جنت و ياس كبود چگونه باور كنم؟

حكم خدا و رسول حرمت و قدر بتول

گشت فراموش زود چگونه باور كنم؟

سوي بهشت حجاز بولهب آورده باز

بار حَطَب جاي عود چگونه باور كنم؟

پيش روي باغبان آمده دست خزان

بر ورق گل فرود چگونه باور كنم؟

دري كه روح الامين بر آن گذارد جبين

خصم به آتش گشود چگونه باور كنم؟

خوردن نان و نمك آتش و غصب فدك

اجر رسالت نبود چگونه باور كنم؟

حق علي را همه با زدن فاطمه

خصم تلافي نمود چگونه باور كنم؟

«ميثم» از اعماق دل ناله بزن متصل

ظلم گذشت از حدود چگونه باور كنم؟

177- از آن لبي كه ز من خواهشي نكرده بخند

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب غزل

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

از آن لبي كه ز من خواهشي نكرده بخند

بخند ور نه به من خنده را حرام كني

در بهشت كني باز و زود مي بندي

چه مي شود كه نگه را به من تمام كني

نماز نافله خواندي ولي قيام نداشت

كه گفته پيش علي اينهمه قيام كني

178- گلخانه ي وحي طعمه ي آذر شد

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك مرثيه

قالب رباعي

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع نخل ميثم 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

گلخانه ي وحي طعمه ي آذر شد

گل رفت ز دست و غنچه اش پرپر شد

شد حرمت صديقه ي كبري پامال

يك آيه جدا ز سوره ي كوثر شد

179- بي اذن به بيت فاطمه گام زدند

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك مرثيه

قالب رباعي

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع نخل ميثم 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

بي اذن به بيت فاطمه گام زدند

سيلي به رخش در ملاء عام زدند

وا... به قرآن قسم آن سيلي را

بر صورت پيغمبر اسلام زدند

180- در سينه ي خصم، كينه ي حيدر بود

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك مرثيه

قالب رباعي

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع نخل ميثم 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

در سينه ي خصم، كينه ي حيدر بود

ناموس علي فاطمه پشت در بود

ماهي كه گرفت حرمت قرآن داشت

دستي كه شكستت دست پيغمبر بود

181- با همسريم دور سرت گرديدم

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك مرثيه

قالب رباعي

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع نخل ميثم 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

با همسريم دور سرت گرديدم

پروانه ي بشكسته پرت گرديدم

تو از زره خويش گذشتي بر من

منهم در خانه سپرت گرديدم

182- بعد تو به عالم من دلخوشي ندارم

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

بعد تو به عالم من دلخوشي ندارم

بي تو با كه گويم غمهاي بي شمارم

اي اميد دلها ، يا فاطمه يا زهرا

*****

من كه در مدينه غريب و ناشناسم

سر بر آر و بشنو زهرا تو التماسم

اي اميد دلها ، يا فاطمه يا زهرا

*****

اي فداي چشمت نگاهت به درد من بود طبيب

با دل شكسته بخوانم شب تا سحر امن يجيب

اي صفاي خانه شبانه بار سفر را بسته اي

اي اميد حيدر دلاور مگو كه از من خسته اي

ياس نيلوفري ، ياور حيدري ، واي از اين غم جدايي

*****

ز آه سينه ي من گرفته ماه كوفه

شب غم دلم را گويم به چاه كوفه

اي اميد دلها ، يا فاطمه يا زهرا

*****

چاه كوفه ترسم كه آتش بگيري از آه علي

من چسان بگويم به تو از گرفتم ماه علي

چاه كوفه جز تو نباشد دگر كسي همصحبتم

كوچه هاس تنگ مدينه بود خبر از غربتم

مي كنم زمزمه ، فاطمه فاطمه ، واي از اين غم جدايي

*****

چاه كوفه خون شو كه خون شده دل من

قتلگاه زهرا گرديده منزل من

اي اميد دها ، يا فاطمه يا زهرا

*****

چاه كوفه با من دعا كن شب همه شب تا به سحر

كس دگر نبيند بعالم افتاده يارش پشت در

چاه كوفه ديدم كه دست زينب شده عصاي او

مردم از خجالت چو ديدم كشيده مي شد پاي او

مي كنم زمزمه ، فاطمه فاطمه ، واي از اين غم جدايي

*****

چاه كوفه هر شب ز ديده خون جگر فشانده ام

بخدا ندانم چرا او نمانده و من مانده ام

چاه كوفه

ديدم كه گريان بحال او سجاده بود

چاه كوفه ديدم كه تسبيح از دست او افتاده بود

مي كنم زمزمه ، فاطمه فاطمه ، واي از اين غم جدايي

*****

183- غروب و كوچه ي تنگ مدينه

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

غروب و كوچه ي تنگ مدينه

غروب و خاك خونرنگ مدينه

دل آئينه ي عشق علي را

شكسته دست دل سنگ مدينه

چه دستي دست بي درد، چه دستي دست نامرد

به دور از چشم بابا، دلم را غرقه خون كرد

همينكه رو به سوي مادر آورد

*****

دل از آن لحظه خاكستر نشين شد

كه آن نيلوفري پرپرترين شد

دعا كردم در آن لحظه بميرم

كه ديدم مادرم نقش زمين شد

خودم ديدم به ديده، كه آن سرو خميده

ندارد پاي رفتن، ندارد سوي ديده

ز چشم معجرش خون مي چكيده

*****

184- دست مرا بشكنيد و دست علي را وا كنيد

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

دست مرا بشكنيد و دست علي را وا كنيد

حرمت او مشكنيد و شرمي از آن مولا كنيد

*****

اهل مدينه ببينيد فاتح خيبر غريب است

جان ز تن من بگيريد راحتم از دنيا كنيد

*****

طنابتان را بياريد به گردن من ببنديد

ولي به داغ دل من به اشك مولا نخنديد

چگونه خاري و ذلّت براي خود مي پسنديد

ديده ي خود را گشاييد ياد صف هيجا كنيد

*****

من و علي دو كبوتر كه هر دو غمگين و خسته

پر او در بند كينه پر و بال منم شكسته

به چهره ي كودكانم غبار ماتم نشسته

در اين ديار غريبي حمايت از آنها كنيد

*****

185- نسوزانند كليسا را اگر ويرانه هم گردد

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب غزل

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

نسوزانند كليسا را اگر ويرانه هم گردد

كه خاك صورت مريم در آن ويرانه مي سوزد

بيا مريم مدينه شهر پيغمبر تماشا كن

كه زهرا را در آتش دشمن قرآن مي سوزد

خداوندا چه بگذشت بر دل پر غصه ي حيدر

دمي كه ديد پشت در صفاي خانه مي سوزد

186- كي مي شود كه دامن غم را رها كني

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب غزل

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

كي مي شود كه دامن غم را رها كني

چون غنچه خنده را به لبت آشنا كني

از شام تا سحر مژه بر هم نمي زنم

شايد ترحمي كني و ديده وا كني

تا كي در انتظار قيامت(2 پهلو) توان نشست

برخيز تا هزار قيامت بپا كني

اي راهي سفر ز تو ممنون شوم اگر

امشب براي مرگ علي هم دعا كني

187- حسينم اين همه بر سينه آذرم مزنيد

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

حسينم اين همه بر سينه آذرم مزنيد

نمك به زخم دل درد پرورم مزنيد

در اين مدينه همينجا سر مرا ببُريد

غلاف تيغ به بازوي مادرم مزنيد

188- حبيب من، طبيب من

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

حبيب من، طبيب من

هم آشيانه ي غريب من، علي خداحافظ

*****

اي رهبر مظلوم فداكار علي جان

اي در دل من دلبر و دلدار علي جان

بنشين به كنار من بيمار علي جان

*****

من با تو سخن دارم چون ماه بتابد

شب آيد و اين دختر غمديده بخوابد

يك دوست نداريم كه به ياري بشتابد

شايد كه اجل شود مرا يار علي جان

بيا نظر، به حالم كن

عزيز قلبم حلالم كن ، علي خداحافظ

*****

بگذار سر همسر خود را تو بدامان

تا جان بسپارم به روي زانويت آسان

بنشين ولي جان حسين اشك ميفشان

بردار تو چشم از در و ديوار علي جان

دلم شكست، به غم نشست

رشته ي عمرم ز هم گستت، علي خداحافظ

*****

ديدي به من و من به تو ديدم كه چها شد

مي سوخت در و غنچه ام از شاخه جدا شد

تاريك به پيش نظر من همه جا شد

افتاده دگر دست من از كار علي جان

خزانيم، (علي ببين مرا) ارغوانيم

سرو تو امّا كمانيم، علي خداحافظ

*****

اي دست خدا واي به من دست تو بستند

چيدند گل از باغ ولي شاخه شكستند

طفلان غريبم همه از پاي نشستند

وقت است كم و صحبت بسيار علي جان

وجود من، تار و پود من

ببين به روي كبود من علي خداحافظ

*****

189- صداي غم فرياد بكاء

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

صداي غم فرياد بكاء

بين پيغمبر و زهرا(2)

اي پدر خون شد دل من ، رفته از كف حاصل من

دست حيدر را بستند ، پهلوي من بشكستند

يا ابتاه يا ابتاه(4)

*****

بي تو نعره وحشيانه مي زدند

حيله هاي ظالمانه مي زدند

من مصيبت ديده بودم جاي گل

آتشم بر درب خانه مي زدند

دست و بازوي مرا آزرده اند

بر تن من تازيانه مي زدند

مرغ بي بال و پر شدم

بين ديوار و در شدم (2)

امتت شد قاتل من ، رفته از كف حاصل من

دست حيدر را بستند ، پهلوي من بشكستند

يا ابتاه يا ابتاه(4)

*****

پيغمبر اكرم(ص):

دخترم قلب مرا محزون مكن

زين حكايتها دلم را خون مكن

من خودم ديدم چه آمد بر سرت

تو دگر داغ مرا افزون مكن

كرسي و لوح و قلم زين غم بسوخت

اهل عالم را ز غم مجنون مكن

قربان اشك ديده ات

فداي قد خميده ات(2)

ناله كم كن اي گل من ، رفته از كف حاصل من

دست حيدر را بستند ، پهلوي من بشكستند

يا ابتاه يا ابتاه(4)

*****

اي پدر چون لاله اي پژمرده ام

شمع خاكستر شده افسرده ام

تو كه رفتي جان به لبهايم رسيد

كوهي از غم روي شانه برده ام

پيش چشمان كودكان خسته ام

در ميان كوچه سيلي خورده ام

باغ عمرم خزان شده

سرو قدم كمان شده (2)

حل نگردد مشكل من ، رفته از كف حاصل من

دست حيدر را بستند ، پهلوي من بشكستند

يا ابتاه يا ابتاه(4)

*****

190- دلتنگي حضرت علي(ع) براي راه رفتن بي بي

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب نثر

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

علامه اميني(ره) : وارد خونه شد ديد بستر خانمش پهن است صدا زد فاطمه جان چند وقتيه راه رفتنت رو نديدم دلم براي راه رفتنت تنگ شده چند قدم جلوي چشم علي راه برو. بي بي عرض كرد: علي جان شما مي فرماييد چشم شما مي خواهيد باشه اما اينقدر بهت بگم نمي تونم راه برم بايد يكي كمكم كنه زير بغلمو بگيره.

191- اي هم نفس من اي همه كس من من بي تو غريبم

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي هم نفس من اي همه كس من من بي تو غريبم

زندگاني من قد كماني من من بي تو غريبم

اي همسر سينه خسته ام فاطمه جانم

اي آينه ي شكسته ام فاطمه جانم

*****

چون چراغ خاموش گه مي روي از هوش شمع من فسردي

واي از اين زمانه پشت درب خانه تازيانه خوردي

اي همسفر رشيده ام فاطمه جانم

اي رشيده ي خميده ام فاطمه جانم

*****

ديدمت كه ديشب گيسوان زينب خسته شانه كردي

با بازوي خسته پهلوي شكسته كار خانه كردي

192- من كه شكسته بال تر از هر كبوترم

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب غزل

شاعر ناشناس

منبع زمزمه هاي ولايت 74

تعداد استفاده 0

متن شعر

من كه شكسته بال تر از هر كبوترم

باريده سنگ فتنه ز هر سوي بر سرم

معصومه را در آتش بيداد حد زديد

رفته ز يادتان كه بهشت پيمبرم

اجري نخواست غير مودت به دخترش

تا حدّ كُشت ظلم و ستم نيست باورم

اي تيغ هاي تشنه بگيريد در برم

من پيش مرگ غربت و غم هاي حيدرم

از دست هاي دست خدا بند وا كنيد

ور نه كنار قبر پدر شكوه مي برم

تا گيسوان خويش پريشان نكرده ام

بردار تيغ از سر آقا و سرورم

آيد هر آن چه پيش به يك موي او قسم

با خود امام خويش سوي خانه مي برم

193- هميشه در پي كسب رضاي مادر باش

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب غزل

شاعر ناشناس

منبع زمزمه هاي ولايت 74

تعداد استفاده 0

متن شعر

هميشه در پي كسب رضاي مادر باش

به ناتواني و پيري عصاي مادر باش

اگر اميد وصال بهشت را داري

به سان خاك بشو زير پاي مادر باش

از اينكه سايه ي مهدي به روي سر داري

برو وَ شكرگزار دعاي مادر باش

دوباره سال گذشت و شب شهادت شد

بيا و شاهد اشكم براي مادر باش

بيا دوباره خوشآمد بگو به مهمان ها

وَ ميزبان كريم عزاي مادر باش

هنوز فاطمه از زخم سينه مي سوزد

قسم به گريه ي زينب دواي مادر باش

ميان بستر خود ذكر العجل دارد

جواب ناله ي مهدي بياي مادر باش

194- آي سادات بني الزهرا مدد

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب مثنوي

شاعر ناشناس

منبع زمزمه هاي ولايت 74

تعداد استفاده 0

متن شعر

آي سادات بني الزهرا مدد

مادري افتاده است از پا مدد

آي شيعه روضه هاي كوچه را

بشنو از يك روضه خوان آشنا

لمس كن اوج مصيبت را كمي

سركش از درياي اين ماتم نمي

تا كنون بغض شكسته ديده اي؟

مادري از پا نشسته ديده اي؟

تا كنون سر نهفته داشتي؟

ماجراهاي نگفته داشتي؟

تا كنون درياي ماتم ديده اي؟

مادرت را با قد خم ديده اي؟

داشتي در سينه آهي دردناك؟

مادرت را ديده اي بر روي خاك؟

تا كنون بودي عصاي مادرت؟

از مصيبت خاك ريزي بر سرت؟

مادرت را سوي خانه برده اي؟

گوشواره دانه دانه برده اي؟

ديده ها از اشك و خون پُر ديده اي؟

خاك كوچه روي چادر ديده اي؟

تا كنون لاجرعه از غم خورده اي؟

تا كنون سيلي محكم خورده اي؟

195- اي برادر چه مي كني با خود

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب قافيه پريشان

شاعر ناشناس

منبع زمزمه هاي ولايت 74

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي برادر چه مي كني با خود

چند روزي است سرد و خاموشي

سر به زانو گرفته اي چندي

لب خود مي گزي نمي جوشي

*****

يك طرف حال و روز غمگينت

يك طرف ناله هاي مادرمان

مانده ام با حسين در اين ما بين

كه چه خاكي كنيم بر سرمان

*****

مشت خود مي فشاري و در اشك

چهره ي نا اميدي مي بينيم

چه شده در ميان گيسويت

چند موي سفيد مي بينم

*****

درد دل كن دوباره و درياب

خواهري را كه جان به لب كردي

بس كه در بين خواب لرزيدي

بسكه در بين خواب تب كردي

*****

دست بردار از دلم خواهر

كه پر از شعله و شراره شده

بعد داغي كه آتشم زده است

دل نمانده كه پاره پاره شده

*****

روضه ام روضه هاي يك كوچه است

كوچه اي سرد، كوچه اي تاريك

كوچه اي سنگي و غبار آلود

كوچه اي تنگ، كوچه اي باريك

*****

بارها گفته ام خدا نكند

كه در اينجا زني زمين بخورد

يا سرش مي خورد به ديوارش

يا كه از ضرب سنگ مي شكند

*****

ولي اي واي بر سرم آمد

كوچه خالي ز رفت و آمد شد

چادر مادرم به دستم بود

كه در آن كوچه راه ما سد شد

*****

بين ديوارهاي بي احساس

ازدحام حراميان ديدم

پنچه ها مشت و دست ها سنگين

سايه اي را در آسمان ديدم

*****

قد كشيدم به روي پا اما

حيف دستش گذشت از سر من

چشم من تار شد و گم شد

بين گرد و غبار مادر من

*****

چادرش را به سر كشيد و سپس

تكيه بر شانه ام به سختي داد

خواست مادر كه خيزد از جايش

ولي اين بار هم زمين افتاد

*****

دست

بر خاك مي كشيد آرام

با دو چشمان تار چاره نبود

چادرش را تكاندم و ديدم

گوش پر خون و گوشواره نبود

*****

196- نيلوفري ترين گل ياس بهار من

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب قصيده

شاعر ناشناس

منبع زمزمه هاي ولايت 74

تعداد استفاده 0

متن شعر

نيلوفري ترين گل ياس بهار من

افتاده اي به بستر خون در كنار من

هر روز مثل شمع شدي قطره قطره آب

پيش نگاهم اي همه دار و ندار من

رو از علي بگير خداحافظي مكن

با رفتنت مزن گرهي تو به كار من

دست تو سرد گشته و رنگت پريده است

با چشم گود رفته ببين حال زار من

امشب ز بس بريده بريده نفس زدي

بنگر كنار بستر خود اضطرار من

تابوت بين خانه بگو، با من از تو نيست

تنها اميد و دلخوشي روزگار من

اهل مدينه تدارك تشييع مي دهند

با آنكه زنده اي تو هنوزم كنار من

حالا كه داغ مرگ تو تقدير حيدر است

دارم من از تو خواهشي اي غمگسار من

با دست خويش پيرهني را كه بافتي

شد يادگار تشنه لب ني سوار من

بسپار دست زينب من از براي شام

اين معجري كه كشت مرا گلعذار من

197- ديده براي ديدن تو وا نمي شود

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب غزل

شاعر ناشناس

منبع زمزمه هاي ولايت 74

تعداد استفاده 0

متن شعر

ديده براي ديدن تو وا نمي شود

چشمي كه لطمه خورده مداوا نمي شود

وقتي غلاف تيغ گرفته توان من

يعني قنوت، شانه، خدايا نمي شود

ديگر رمق نمانده به دستان خسته ام

خواهم بگيرم اشك تو اما نمي شود

باور كنيد بار مصيبت زياد بود

بيهوده يك نهال جوان تا نمي شود

آن قدر ناله ي نفسم بي رمق شده

آهي به روي آينه پيدا نمي شود

گر چه براي پهلوي من اشكتان شفاست

زهراي تو ز بستر خود پا نمي شود

198- ديدي زده بالاي دري پرچم زهرا

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب غزل

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

ديدي زده بالاي دري پرچم زهرا

بي اذن مشو وارد بزم غم زهرا

ايام، تعلق به گل ياس گرفته

افراشته بنگر همه جا پرچم زهرا

بر سينه ي زخمي و شكسته پي تسكين

جز اشك محبان نبود مرهم زهرا

پيدا نكند لؤلؤ و مرجان بهشتي

هركس نشود غرق مگر در يم زهرا

خواهي عرق شرم نريزي به قيامت

در نوكري اينجا مگذاري كم زهرا

كافي است به سني و مسيحي چو يهودي

از چادر خاكي بخورد يك دم زهرا

اي رشته اي از چادر بي بي مددي كن

گرديم چو سلمان شما محرم زهرا

بر دار زبانم ببريد و بنويسيد

تو ميثم تماري و من ميثم زهرا

199- جاني برايم مانده اما ماندني نيست

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب غزل

شاعر ناشناس

منبع زمزمه هاي ولايت 74

تعداد استفاده 0

متن شعر

جاني برايم مانده اما ماندني نيست

دل خوش مكن بر من كه زهرا ماندني نيست

حتي نفس هم قهر كرده با لبانم

يعني كه اين افتاده از پا ماندني نيست

دستي كه آتش خورده نان پخته برايت

بيمار تو تا صبح فردا ماندني نيست

وقتي كه تابوت مرا مي ديد زينب

با چشمهايش گفت بابا، ماندني نيست؟

با اين جراحاتي كه خون مي ريزد از آن

بر قامت من اين كفن ها ماندني نيست

از سر به زيريّت كنارم خوب پيداست

در شهر پيچيده كه زهرا ماندني نيست

200- قلب منو پر شراره كردي

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

قلب منو پر شراره كردي

وقتي كه ز من كناره كردي

وا...ِ كه مردم از خجالت

وقتي كه به در اشاره كردي

اي سرو خميده ، با رنگ پريده

مي روي ز پيشم ، اي خوشي نديده

آهسته برو در اين شب تار

اي يار علي بي كس و يار

اي بار سفر شبانه بسته

زهراي جوان خدا نگهدار

*****

دستي به سوي خدا گرفتي

بيمار علي شفا گرفتي

اي در همه جا پناه حيدر

تنها خوشي مرا گرفتي

شمع شب تارم ، سوسو مزن امشب

با هر نفس تو ، جان آمده بر لب

با آنكه علي پهلوانم

بنگر كه چگونه قد كمانم

هرگز نكند خدا كه زهرا

من بي تو در اين جهان بمانم

*****

201- تجلي فاطمه(س) روزي 3 مرتبه براي علي(ع)

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب نثر

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

امام صادق(ع) مي فرمايد: مادرم زهرا(س) روزي 3 مرتبه براي بابايم علي (ع) تجلي مي كرد علي(ع) حيات مي گرفت به نور فاطمه (س) . مردم مدينه اومدند محضر پيامبر اكرم(ص) يا رسول ا... (ص) اين نوري كه روزي 3 مرتبه از خانه ي فاطمه تتق مي كشه چيه كه قبل از خورشيد طلوع مي كنه و نور خورشيد رو تحت الشعاع قرار مي دهد. پيغمبر مي توانست جواب بدهد ولي گفت بريد و از علي بپرسيد. محضر مولا اومدند سئوال كردند نوري قبل از طلوع آفتاب از خونه ي شما ساطع مي شه اومديم بپرسيم اين چه نوري است. مولا سينه ي خودش را سپر كرد و فرمود اين نور همسرم فاطمه است. روزي 3 مرتبه تجلي مي كنه لذا علي مي گفت فاطمه جان خونه ي من رو بي نور نكن چراغ خونه ام خاموش نشو

202- دل من بي شكيبه ذكرم امن يجيبه

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

دل من بي شكيبه ، ذكرم امن يجيبه

خدايا مردم از اين غم كه علي تنها و غريبه

*****

به گرد خانه ي ما گروهي وحشيانه

يكي با شعله ي آتش يكي با تازيانه

شده از ديده ي من خون دل من روانه

سراپا بيقرارم ، غمين و داغدارم

مي گريد همسرم علي وَ من طاقت ندارم

*****

بيائيد اي جماعت راحتم از دنيا كنيد

پيكرم از خون پيكر شقايق صحرا كنيد

دست مرا بشكنيد و دست علي را وا كنيد

طنابتان را بياريد ، بر گلوي من ببنديد

ولي اي بي حيا مردم به اشك مولا نخنديد

*****

من و علي دو كبوتر ولي غمگين و خسته

پر او در بند كينه پر و بال من شكسته

به چهره ي جوجه هاي من غبار ماتم نشسته

هيچ كاري نكردند ، اشكي جاري نكردند

اهل مدينه بودند امّا ما را ياري نكردند

*****

203- ياس كبود حيدرم ، در بين ديوار و درم

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

ياس كبود حيدرم ، در بين ديوار و درم

آتيش گرفته پيكرم به دست كينه

آي شيعه ها از چي بگم از كدوم حتاكي بگم

از چادر خاكي بگم يا ز زخم سينه

هر شهري يك رسمي داره رسم مدينه اينه

اجر نبي رو مي ذارند با ميخ در به سينه

واي مادرم (4)

*****

امون ز زخم بسترم امون ز سقط پسرم

امون ز درد كمرم ديگه خميدم

كبودي بازو بسه خفتن به يك پهلو بسه

راه رفتن با زانو بسه ديگه بريدم

سربار مرتضي شدن بيشتر از اين غذابه

آي بچه ها دعا كنيد كه مردنم ثوابه

*****

علي كه بي عمامه شد تو كوچمون هنگامه شد

غمنامه ي فاطمه شد چهل تا نامرد

حسين به زير دست و پا حسن فرياد مي زد بابا

زينب مي گفت فضه بيا مادرم غش كرد

تموم غصه هام اينه تو نفساي آخر

موقع غسل و كفنم امون ز قلب حيدر

*****

جدا نمي شه از تنم مي گيره خون از بدنم

وقتي مي چسبه پيرهنم رو زخم تازه

نماز بي قنوت من تو اوج درد سكوت من

لبخند بر تابوت من قصّه اش درازه

گرد و غبار پيري نيست كه رو موهام نشسته

خونه نشيني علي كمرمو شكسته

*****

204- اي كوثر بيكرانه جوشان

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي كوثر بيكرانه جوشان

فرياد تو تندر خروشان

بانو به علي ترحمي كن

از من مه روي خود مپوشان

هفتاد و دو روزه ، كم غصه نخوردم

روي تو نبينم ، يا فاطمه مُردم

مقصود نهاييّ من و تو

شد عشق خداييّ من و تو

اي بشكنه دست آن كه گشته

باني جداييّ من و تو

*****

اي بانوي پاك آسماني

اي ياس كبود ارغواني

شرمنده شدم ميان كوچه

زهراي علي تو پهلواني

يكسو همه لشكر ، يكسو تو دلاور

يك دست شكسته ، بر دامن حيدر

اي جان علي فداي جانت

با من بگو از غم نهانت

از محسن و چشم و دست و پهلو

از شعله بگو و گيسوانت

*****

205- مرگ آمده در محيط غم، ساحل من

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك مرثيه

قالب رباعي

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع نخل ميثم 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

مرگ آمده در محيط غم، ساحل من

بر حال علي هماره سوزد دل من

سخت است براي او كه بيند هر روز

بنشسته به منبر علي قاتل من

206- از هر طرفي كه رهسپر مي گشتم

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك مرثيه

قالب رباعي

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع نخل ميثم 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

از هر طرفي كه رهسپر مي گشتم

پيش ضربات او سپر مي گشتم

همراهم اگر نبود در كوچه حسن

تا خانه ي خود چگونه بر مي گشتم

207- بر سر در بهشت برين بيرق عزاست

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب غزل

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

بر سر در بهشت برين بيرق عزاست

چون روز اول از دهه ي هيئت خداست

جبريل گريه ام به سر و سينه مي زند

وقت نزول آيه ي حيّ علي العزاست

چيزي كه در نهايت خير العمل بود

گريه براي فاطمه ي فاطميه هاست

هر كس كه ريخت قطره ي اشكي براي تو

طبق روايت پسرت مَحرم شماست

ديگر همه حسينيه ها فاطميه شد

وقت عزاي مادر ارباب كربلاست

بي بي بيا به غمكده ي ما سري بزن

اينجا محقّر است ولي خانه ي شماست

208- افسوس كه حق مرتضي را بردند

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك مرثيه

قالب رباعي

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع نخل ميثم 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

افسوس كه حق مرتضي را بردند

بر خانه ي فاطمه هجوم آوردند

از صورت و دست و بازو و سينه ي او

هر جا كه رسول بوسه زد آزردند

209- در گلبن وحي، ركن دين افتاده

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك مرثيه

قالب رباعي

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع نخل ميثم 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

در گلبن وحي، ركن دين افتاده

يا شهپر جريل امين افتاده

اي خاتم انبيا به فرياد برس

قرآن علي روي زمين افتاده

210- اي كاش فدك اين همه اسرار نداشت

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي كاش فدك اين همه اسرار نداشت

اي كاش مدينه در و ديوار نداشت

فرياد دل محسن زهرا اين است

اي كاش در سوخته مسمار نداشت

211- موج كوثر چون به مسجد پا نهاد

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب مثنوي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

موج كوثر چون به مسجد سر نهاد

لرزه بر دنيا و ما فيها فتاد

گفت در طغيان عشقم كوثرم

تيغ داران پيش مرگ حيدرم

مي دهم جان ، جان او را مي خرم

هر چه پيش آيد علي را مي برم

بيم داريد از من و از آه من

سيل عشقم كيست سد راه من

دست خالي گر نشد حل مشكلم

ذوالفقاري سازم از آه دلم

ديد ساقي كوثرش را در خروش

رحمت رحماني اش آمد به جوش

آسمان ديده را پر ابر كرد

گفت سلمان (به زهرا بگو) باز بايد صبر كرد

اين پريشان گيسوانِ سوخته

آتشي در آسمان افروخته

تا نگشته آسمانها زير و رو

با زبان مرتضي با او بگو

اي عروس آسمانيّ خدا

ترجمان مهربانيّ خدا

ماه پيشاني جبين پر چين مكن

فاطمه جان علي نفرين مكن

212- مي رفت علي و مي كشيد از دل آه

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

مي رفت علي و مي كشيد از دل آه

وز همسر خويش بر نمي داشت نگاه

ديدند كه زير لب علي مي گويد:

لا حول ولا قوّه الّا با ا...

213- از شعله ي نار، گل به احمد دادند

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك مرثيه

قالب رباعي

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع نخل ميثم 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

از شعله ي نار، گل به احمد دادند

بر بانوي وحي تحفه بي حد دادند

ضرب لگد و غلاف تيغ و سيلي

اجري است كه بر آل محمد دادند

شهادت

1- يا علي گريه به حالم كن

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك مرثيه

قالب آهنگين

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع بهار امامت 2

تعداد استفاده 0

متن شعر

يا علي گريه به حالم كن

ي_اد ان_دوه و م__لالم كن

من كه رفتم تو حلالم كن

كن گريه بر يارت، خدا نگهدارت

*****

اشك من بر تو بوَد جاري

بع__د زه_را ت_و عزاداري

شاهد اين در و دي_واري

كن گريه بر يارت، خدا نگهدارت

*****

جان زهرا كه رس_د بر لب

ع_وض فاطم_ه از امشب

خان__ه دار ت_و بود زينب

كن گريه بر يارت، خدا نگهدارت

*****

من و محسن دو شهيد استيم

اولي__ن كشت__ه ي ت_و هستيم

از جهان دي_ده ف__رو بستيم

كن گريه بر يارت، خدا نگهدارت

*****

دشمن__ان ت_و هم__ه پستند

گرچ_ه ب_ازوي م_را خستند

از چه رو دست تو را بستند

كن گريه بر يارت، خدا نگهدارت

*****

اي ت__ولاي ت__و دي_ن من

اين تو اين نور دو عين من

گري__ه ك_ن بهر حسين من

كن گريه بر يارت، خدا نگهدارت

*****

2- دارد نشانه از حرم بي نشانه ات

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك مرثيه

قالب غزل

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع بهار امامت 2

تعداد استفاده 0

متن شعر

دارد نشانه از حرم بي نشانه ات

تشييع مخفيان_ه و دف_ن شبان_ه ات

باب تو باب وحي در رحمت خداست

چون شد كه قتلگاه ت_و شد آستانه ات

نه در اُحد، نه در دل صحرا، نه در بقيع

حتي تو حق گريه ن_داري به خانه ات

از خيمه ه_اي سوخت_ه ي كرب_لا گذشت

آن آتش_ي ك_ه سب_ز شد از آشيانه ات

در پيش چشم فاتح ب_در و احد زدند

گه ب_ا غلاف تيغ و گه_ي تازيان_ه ات

حق داشتي خميده شوي چون هلال ماه

اي كوه غصه هاي عل_ي روي شان_ه ات

صد بار جان فشاندي و در ياري علي

ديدن_د ب_از جان_ب مسج__د، روانه ات

اي حامي علي كه گمان داشت شوهرت

با دست خ_ويش دف_ن كن_د مخفيانه ات

وقتي كه دست خصم به رويت بلند شد

افت__اد ل__رزه ب_ر بدن نازدانه ات

«ميثم» سراغ قبر تو را مي گرفت و ديد

در قلب او بود حرم بي نشانه ات

3- امشب شب بي مادري زينب كبراست

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك مرثيه

قالب آهنگين

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت

تعداد استفاده 0

متن شعر

امشب شب بي مادري زينب كبراست

فردا علي و خانه ي در بسته ي زهراست

امان از دل حيدر(2)

*****

امشب نفس فاطمه شد حبس به سينه

فردا ز غمش گريه كند شهر مدينه

امان از دل حيدر(2)

*****

امشب بنويسيد به ديوار مدينه

فردا حسنينند عزادار مدينه

امان از دل حيدر(2)

*****

امشب رود از دست علي يار غريبش

يك خانه ي بي فاطمه فرداست نصيبش

امان از دل حيدر(2)

*****

امشب گل و پروانه و بلبل به خروشند

فردا ز غم شمع سيه جامه بپوشند

امان از دل حيدر(2)

*****

امشب حرم فاطمه زوار ندارد

جز مهدي موعود عزادار ندارد

امان از دل حيدر(2)

*****

4- فروغ ديده ي علي مادر اي مادر

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك مرثيه

قالب آهنگين

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت

تعداد استفاده 0

متن شعر

فروغ ديده ي علي مادر اي مادر

اول شهيده علي مادر اي مادر

اي حامي حيدر در بين دشمن ها

مادر ز جا برخيز باشد علي تنها

مظلومه، مظلومه، مظلومه مادر

*****

اي شمع جمع اهل بيت از چه خاموشي

چشمان خود را بسته اي يا كه مدهوشي

اي چشم ما از تو روشن مرو مادر

بي من مرو مادر، بي من مرو مادر

مظلومه، مظلومه، مظلومه مادر

*****

بودي عزادار و عجب ياريت كردند

بهر تو جاي دسته گل هيزم آوردند

از شعله آتش شد خانه ات روشن

من بودم و فرياد تو بودي و دشمن

مظلومه، مظلومه، مظلومه مادر

*****

با آنكه از داغ پدر خون جگر بودي

تنهاترين يار علي پشت در بودي

تو بودي و دود و باغ خزان ديده

يك ميوه نارس از شاخه شد چيده

مظلومه، مظلومه، مظلومه مادر

*****

وقتي كه در شد باز تو پشت در بودي

در موج دشمن همچنان با پدر بودي

من مثل يك جوجه پيوسته لرزيدم

دستي كه بالا رفت با چشم خود ديدم

مظلومه مظلومه مظلومه مادر

*****

هم بر سرت آمد بلا هم بلي گفتي

جان را گرفتي روي دست يا علي گفتي

در آن رخ نيلي نور هدايت بود

قانون ايثار و عشق و ولايت بود

مظلومه مظلومه مظلومه مادر

*****

مادر مدال تربيت از تو دارم من

بعد از تو در بيت علي خانه دارم من

من زينبم مادر، من زينبم مادر

بعد از تو حامي اين مكتبم مادر

مظلومه، مظلومه، مظلومه مادر

*****

5- از نهاد علي خيزد اين زمزمه

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك مرثيه

قالب آهنگين

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت

تعداد استفاده 0

متن شعر

از نهاد علي خيزد اين زمزمه

كشته شد بي گناه، محسن فاطمه

فاطمه، فاطمه، فاطمه، فاطمه

*****

نخل گلزار وحي فضه را زد صدا

ميوه اش با لگد شد ز شاخه جدا

فاطمه، فاطمه، فاطمه، فاطمه

*****

يا محمد زخاك سر برآر و ببين

پاره پيكرت گشته نقش زمين

فاطمه، فاطمه، فاطمه، فاطمه

*****

جاي ياري به من ياورم را زدند

دست من بسته بود، همسرم را زدند

فاطمه، فاطمه، فاطمه، فاطمه

*****

همسرم را در اين آستانه زدند

با چه جُرمي به او تازيانه زدند

فاطمه، فاطمه، فاطمه، فاطمه

*****

تربتت را به اشك شستشو مي كنم

بي تو مرگ از خدا آرزو مي كنم

فاطمه، فاطمه، فاطمه، فاطمه

*****

شمعم و بين جمع بي صدا مانده ام

تو چرا رفتي و من چرا مانده ام

فاطمه، فاطمه، فاطمه، فاطمه

*****

6- اي ابر سيلي مانده بر ماه رخسارت

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك مرثيه

قالب آهنگين

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي ابر سيلي مانده بر ماه رخسارت

تو گشته اي غمخوار من، من عزادارت

يا فاطمه، يا فاطمه، مظلومه زهرا

*****

لب بستي و در سينه حبس سوز آهت شد

شرمنده ام كه خانه ام قتلگاهت شد

يا فاطمه، يا فاطمه، مظلومه زهرا

*****

اول فدايي علي از چه خاموشي

حيدر سيه پوشيده و تو كفن پوشي

يا فاطمه، يا فاطمه، مظلومه زهرا

*****

بعد از تو گرديده علي بي كس و تنها

تو رفتي و من مانده ام بين دشمن ها

يا فاطمه، يا فاطمه، مظلومه زهرا

*****

هر جا كه در اين شهر غم كو به كو گشتم

با قاتل سنگين دلت رو به رو گشتم

يا فاطمه، يا فاطمه، مظلومه زهرا

*****

ديگر اميرالمومنين ياور ندارد

قرآن شده خانه نشين كوثر ندارد

يا فاطمه، يا فاطمه، مظلومه زهرا

*****

تاراج بيداد خزان شد همه هستم

انسية الحوراي من رفته از دستم

يا فاطمه، يا فاطمه، مظلومه زهرا

*****

7- شمسه ي عصمت و ماه ولايت

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك مرثيه

قالب آهنگين

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت

تعداد استفاده 0

متن شعر

شمسه ي عصمت و ماه ولايت

اولين كشته ي راه ولايت

مادر ما همه، حضرت فاطمه

السلام علي المظلومه زهرا

*****

بسته دست اميرالمؤمنين شد

دومين ركن او نقش زمين شد

علي مرتضي، گشته صاحب عزا

السلام علي المظلومه زهرا

*****

بر تن فاطمه باشد نشانه

جان احمد كجا و تازيانه

حق او شد ادا، از علي شد جدا

السلام علي المظلومه زهرا

*****

شده بي فاطمه بيت امامت

حجت ابن الحسن سرت سلامت

يا امام زمان، الامان الامان

السلام علي المظلومه زهرا

*****

جگر مجتبي شد پاره پاره

داغ مادر به قلبش زد شراره

مهر غصب فدك، زد به قلبش نمك

السلام علي المظلومه زهرا

*****

خانه دار علي زينب كبراست

بر سرش چادر خاكي زهراست

ياور حيدر است، نايب مادر است

السلام علي المظلومه زهرا

*****

در آتش زده دهد گواهي

كه شده كشته طفل بي گناهي

از كتاب خدا، آيه اي شد جدا

السلام علي المظلومه زهرا

*****

8- مظلومه بيمارم شمع شب تارم

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك مرثيه

قالب آهنگين

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت

تعداد استفاده 0

متن شعر

مظلومه بيمارم شمع شب تارم

تا آخر عمرم بر تو عزادارم

تمام هستم رفت، زهرا ز دستم رفت(2)

*****

زار و حزين گشتم خانه نشين گشتم

ركنم ز دستم رفت نقش زمين گشتم

تمام هستم رفت، زهرا ز دستم رفت(2)

*****

اي بيت بي زهرا با من بسوز امشب

تو ماندي و غربت من ماندم و زينب

تمام هستم رفت، زهرا ز دستم رفت(2)

*****

زهرا ز پا افتاده من بسته شد دستم

از خجلت زينب چشمان خود بستم

تمام هستم رفت، زهرا ز دستم رفت(2)

*****

قاتل كه زهرا را نزد حسن مي زد

بالله قسم اول بر قلب من مي زد

تمام هستم رفت، زهرا ز دستم رفت(2)

*****

در خانه و مسجد با من بسوز اي دل

از گريه ي زينب از خنده ي قاتل

تمام هستم رفت، زهرا ز دستم رفت(2)

*****

حق من و حق زهرا ادا گرديد

تا با غلاف تيغ از من جدا گرديد

تمام هستم رفت، زهرا ز دستم رفت(2)

*****

9- لحظه آخر است گريه كن يا علي

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك مرثيه

قالب آهنگين

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت 2

تعداد استفاده 0

متن شعر

لحظه آخر است گريه كن يا علي

تا نرفتي ز دست گريه كن يا علي

اي غريب وطن گريه كن بهر من(2)

*****

بر جواني من گريه كن يا علي

بر حسين و حسن گريه كن يا علي

اي غريب وطن گريه كن بهر من(2)

*****

اين سكوتت به جان آتشم مي زند

گريه كن تا به دل عقده ات بشكند

اي غريب وطن گريه كن بهر من(2)

*****

آه من بر جگر بغض تو در گلو

من نگفتم به تو، تو به زهرا بگو

اي غريب وطن گريه كن بهر من(2)

*****

لحظه آخر عمر زهراي توست

سوي جنت روان يار تنهاي توست

اي غريب وطن گريه كن بهر من(2)

*****

دشمنان خدا متحد آمدند

پيش چشمان تو همسرت را زدند

اي غريب وطن گريه كن بهر من(2)

*****

آتشت بر جگر ناله ات تا خداست

پس چرا يا علي گريه ات بي صداست

اي غريب وطن گريه كن بهر من(2)

*****

10- بريز آب روان اسما، ولي آهسته آهسته

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك مرثيه

قالب آهنگين

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت 2

تعداد استفاده 0

متن شعر

بريز آب روان اسما، ولي آهسته آهسته

به جسم اطهر زهرا ولي آهسته آهسته

بريز آب روان تا من، بشويم مخفي از دشمن

تنش از زير پيراهن، ولي آهسته آهسته

ببين بشكسته پهلويش، سيه گرديده بازويش

تو خود ريز آب بر رويش، ولي آهسته آهسته

همه خواب و علي بيدار، سرش بنهاده بر ديوار

بگريد از فراق يار، ولي آهسته آهسته

حسن اي نورچشمانم حسين اي راحت جانم

بناليد اي عزيزانم، ولي آهسته آهسته

بيا اي دخترم زينب به پيش مادرت امشب

بخوان او را به تاب و تب، ولي آهسته آهسته

روم شب ها سراغ او، به قبر بي چراغ او

كنم زاري ز داغ او، ولي آهسته آهسته

11- شنيدم كه بعد از وفات بتول

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك مرثيه

قالب مثنوي

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

شنيدم كه بعد از وفات بتول

گل بوستان و بهشت رسول

علي چون چراغ شب غربتش

چه شبها كه مي سوخت بر تربتش

شب تيره با ديده ي اشكبار

علي بود و خاموشي و قبر يار

لبش مانده خاموش از زمزمه

دلش پر ز فرياد يا فاطمه

شبي گفت با او شه عالمين

چراغ دل و ديده ي او حسين

پدر من فروغ دو عين توأم

گل باغ زهرا حسين توأم

خدا را كرم كن شبي اي پدر

مرا هم سر قبر مادر ببر

علي سوخت با اين سخن حاصلش

تو گويي كه شد تازه داغ دلش

چنان جان او در تب و تاب شد

كه شمعي شد و سوخت و آب شد

چو شب بر زمين و زمان تيره شد

جهان همچو بيت علي تيره شد

علي آنكه مي سوخت چون آفتاب

مه كوچكش را صدا زد ز خواب

كه اي شمع جمع شب تار من

چراغ دل و چشم بيدار من

نه قلب تو از غصه افروخته

كه مادر هم از هجر تو سوخته

ز جا خيز اي خفته با حال زار

كه مادر بود بر تو چشم انتظار

ز جا جست آن طاير خسته دل

كه جويد گُل خويش را زير گِل

به آرامي آن مرغ افسرده حال

به ديدار مادر زدي بال بال

چو افتاد از دور چشمش به قبر

ز كف داد يكباره آرام و صبر

چو اشكي كه از ديده افتد به خاك

بخاك اوفتاد آن بهين جان پاك

سرود از سويداي دل اين كلام

غريب وطن جان مادر سلام

حسين تو هستم جوابم بده

سر از خاك بردار و آبم بده

سر از خاك بردار و رويم ببوس

ز جا خير

و زير گلويم ببوس

زجا خير و بر تن روانم بده

رخ نيلي ات را نشانم بده

تو كه دست كردي برون از كفن

شدي زنده، كردي نوازش ز من

به آن دست و آن آه و آن سوز دل

بيا باز دستي بر آور ز گِل

گريبان خاك از لحد چاك كن

دل شب ز رخ اشك من پاك كن

كرم كن همي سوز بر «ميثمت»

كه ريزد ز شعرش شرار غمت

12- ساقي كوثر خداحافظ

مشخصات

مناسبت شام غريبان

سبك مرثيه

قالب آهنگين

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت 2

تعداد استفاده 0

متن شعر

ساقي كوثر خداحافظ

فاتح خيبر خداحافظ

مي رود فاطمه از دنيا

واويلا واويلا واويلا

*****

من كه رفتم بر تو از امشب

خانه داري مي كند زينب

او بود نايبةالزهرا

واويلا واويلا واويلا

*****

من يگانه همسرت بودم

ياور بي ياورت بودم

تو پس از من مي شوي تنها

واويلا واويلا واويلا

*****

يا علي گريه برايم كن

در قنوت شب دعايم كن

چون دعايت مي رود بالا

واويلا واويلا واويلا

*****

تو اميرالمؤمنين استي

پس چرا در خانه بنشستي

زور بازويت چه شد مولا

واويلا واويلا واويلا

*****

نيمه شب دفنم نهاني كن

با حسينم مهرباني كن

تشنه خوابش نبرد شب ها

واويلا واويلا واويلا

*****

بر سر قبرم بمان مولا

بهر من قرآن بخوان مولا

در دل شب مخفي از اعدا

واويلا واويلا واويلا

*****

13- باغ سبز آرزويم شد خزاني

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك مرثيه

قالب آهنگين

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت 2

تعداد استفاده 0

متن شعر

باغ سبز آرزويم شد خزاني

مادرم جان داده در سن جواني

يار حيدر يار حيدر

مادر اي مظلومه مادر

*****

ديدي آخر حق پيغمبر ادا شد

مادر از ما محسن از مادر جدا شد

يار حيدر يار حيدر

مادر اي مظلومه مادر

*****

ياس بابا رنگ نيلوفر گرفتي

روز و شب رو از من و حيدر گرفتي

يار حيدر يار حيدر

مادر اي مظلومه مادر

*****

بشكند دستي كه بر زخمم نمك زد

مادر مظلومه ي ما را كتك زد

يار حيدر يار حيدر

مادر اي مظلومه مادر

*****

عاقبت شد سهم بانوي مدينه

زخم پهلو زخم بازو زخم سينه

يار حيدر يار حيدر

مادر اي مظلومه مادر

*****

كاش مي مردم نمي ديدم به خانه

در كف دست مغيره تازيانه

يار حيدر يار حيدر

مادر اي مظلومه مادر

*****

شهر پيغمبر دگر زهرا ندارد

پيش چشمم مادرم جان مي سپارد

يار حيدر يار حيدر

مادر اي مظلومه مادر

*****

او ز من پوشد كبودي تنش را

من تماشا مي كنم جان دادنش را

يار حيدر يار حيدر

مادر اي مظلومه مادر

*****

چشم خود بستي و راحت آرميدي

رفتي و رخسار محسن را نديدي

يار حيدر يار حيدر

مادر اي مظلومه مادر

*****

14- كي ميگه عاشقي كار پروانه نيست

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

كي ميگه عاشقي كار پروانه نيست

روضه هاي مادر ما افسانه نيست

اي اهل عالم مادرمو كشتند(4)

*****

كسي نديده دشمن و مظلومه اي

كسي نديده آتش و معصومه اي

وقت خزون بود: مادرمو كشتند

خيلي جوون بود: مادرمو كشتند

تو اوج غربت مادر: مادرمو كشتند

با صد جثارت: مادرمو كشتند

اي اهل عالم مادرمو كشتند(4)

*****

رو شاخه ي دلم عزا جوونه زد

يكي به روي صورتش نشونه زد

با ضرب سيلي: مادرمو كشتند

با روي نيلي: مادرمو كشتند

يه عده كافر: مادرمو كشتند

با بغض حيدر: مادرمو كشتند

اي اهل عالم مادرمو كشتند(4)

*****

ميون كوچه گوشواره اش افتاده بود

اگه نبودم كنارش جون داده بود

مي خونه دلخون: مادرمو كشتند

با خنده هاشون: مادرمو كشتند

چه وحشايانه: مادرمو كشتند

با تازيانه: مادرمو كشتند

اي اهل عالم مادرمو كشتند(4)

*****

15- اي ز دست و سينه و بازوي تو حيدر خجل

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك مرثيه

قالب غزل

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت 2

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي ز دست و سينه و بازوي تو حيدر خجل

هم غلاف تيغ، هم مسمار در، هم در خجل

با غروب آفتاب طلعت نوراني ات

گشته ام سر تا قدم از روي پيغمبرخجل

هم صدف بشكست هم دردانه ات از دست رفت

سوختم بهر صدف گرديدم از گوهر خجل

همسرم را پيش چشم دخترم زينب زدند

مُردم از بس گشتم از آن نازنين دختر خجل

گاه گاهي مرد خجلت مي كشد از همسرش

مثل من هرگز نگردد مردي از همسر خجل

همسرم با چادر خاكي به خانه بازگشت

از حسن گرديده ام تا دامن محشر خجل

خواست زينب را بغل گيرد ولي ممكن نشد

مادر از دختر خجل شد دختر از مادر خجل

باغ را آتش زدند و مثل من هرگز نشد

باغبان از غنچه و از لاله پرپر خجل

بانگ «يا فضّه خُذيني» تا به گوش خود شنيد

از كنيز خويش هم شد فاتح خيبر خجل

نظم «ميثم» شعله زد بر جان اولاد علي

تا لب كوثر بود از ساقي كوثر خجل

16- هنوز مي رسد از پشت در صدات به گوشم

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك مرثيه

قالب غزل

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت 2

تعداد استفاده 0

متن شعر

هنوز مي رسد از پشت در صدات به گوشم

هنوز چوبه ي تابوت توست بر سر دوشم

من آن امام غريبم كه در ميانه ي حجره

نگاه كردم و گرديد آب، شمع خموشم

وصيتت شده باعث كه در كنار مزارت

ز گريه بسته گلويم به سينه ماند خروشم

سزد به ياد كبودي دست و صورت و چشمت

تمام عمر فقط جامه ي سياه بپوشم

اگر كبودي روي تو را به چشم نديدم

صداي ضربت دست عدو رسيد به گوشم

به ديده رفته فرو خار و استخوان به گلويم

اميد دل تو دعا كن مگر به صبر بكوشم

اگر كه طول كشد با نبودن تو حياتم

چگونه خون جگر در تمام عمر بنوشم

گرفته ام به غمت انس و مونسم شده گريه

به شادي همه عالم غم تو را نفروشم

ز كوچه اي كه تو را زد عدو عبور نكردم

وگرنه مي رود از سر به ياد روي تو هوشم

به سوز خويش بسوزان هماره «ميثم» خود را

كه اشك گردم و مانند خون ز ديده بجوشم

17- امشب اي مادر از چه بي تابي

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك مرثيه

قالب آهنگين

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت 2

تعداد استفاده 0

متن شعر

امشب اي مادر از چه بي تابي

هم روي از هوش هم نمي خوابي

ديده بگشا اي حامي مادر

مظلومه مادر، مظلومه مادر

*****

درد بازويت مانده در دستم

هرچه باشد من دخترت هستم

پيش چشمانم كم بزن پرپر

مظلومه مادر، مظلومه مادر

*****

برخيز و كار خانه كن مادر

موي زينب را شانه كن مادر

يا صدايم زن يك بار ديگر

مظلومه مادر، مظلومه مادر

*****

من كه گرديدم غمگسار تو

پشت در بودم در كنار تو

ناله ات مي زد بر دلم آذر

مظلومه مادر، مظلومه مادر

*****

آنچه پشت در با تو شد ديدم

به خدا مثل جوجه لرزيدم

گه نگه كردم گه زدم بر سر

مظلومه مادر، مظلومه مادر

*****

بر گل رويت چون نظر كردم

گريه بر احوال پدر كردم

بسته شد دست فاتح خيبر

مظلومه مادر، مظلومه مادر

*****

راز دل ديشب با خدا كردم

بر تو اي مادر من دعا كردم

چشم خود واكن اشك من بنگر

مظلومه مادر، مظلومه مادر

*****

18- مادر تو از اين خانه رفتي چه غريبانه

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك مرثيه

قالب آهنگين

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت 2

تعداد استفاده 0

متن شعر

مادر تو از اين خانه رفتي چه غريبانه

پاشيده ز هم جمع شمع و گل و پروانه

مادر مادر مادر اي مظلومه مادر (2)

*****

با چشم خودم مادر ديدم كه تو را كشتند

جرم تو چه بود آخر بر گو كه چرا كشتند

مادر مادر مادر اي مظلومه مادر (2)

*****

تو اشك مرا ديدي من داغ تو را ديدم

تو پشت در افتادي من دور تو گرديدم

مادر مادر مادر اي مظلومه مادر (2)

*****

امشب چه غريبانه با ناله سحر كردي

زخم جگر خود را پنهان ز پدر كردي

مادر مادر مادر اي مظلومه مادر (2)

*****

كي مي رود از يادم در گوشه اين خانه

با بازوي بشكسته كردي سر من شانه

مادر مادر مادر اي مظلومه مادر (2)

*****

در ديده ي خود هر شب خوناب جگر دارم

با گريه نگه باشد بر اين در و ديوارم

مادر مادر مادر اي مظلومه مادر (2)

*****

اين خانه ي در بسته اين گريه آهسته

پيوسته به من گويند از پهلوي بشكسته

مادر مادر مادر اي مظلومه مادر (2)

*****

اين خانه ي در بسته اين گريه آهسته

پيوسته به من گويند از پهلوي بشكسته

مادر مادر مادر اي مظلومه مادر (2)

*****

19- اي مظلوم بي مثالم، از غربتت خسته حالم

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي مظلوم بي مثالم، از غربتت خسته حالم

كن حلالم

جانم آمد به لب گريه مكن

پيش چشم زينب گريه مكن

مانده روي دلم غمهاي تو

جان مي دهم، در پاي تو

*****

مي روم با قلب سوزان، جان تو جان عزيزان

اي علي جان

مي روم اما اي غمگسارم

خانه را به زينب مي سپارم

هر جا كه رفتي ببر حسن را

نوازش كن، بي كفن را

*****

مي برم با خود ز خانه، بر تنم از تازيانه

صد نشانه

من كه از دشمنت سيلي خوردم

تنها به لب نام تو را بردم

خوشحالم مثل گل پرپر شدم

قرباني، حيدر شدم

*****

20- مادرم نيمه جونه، مي دونم نمي مونه

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

مادرم نيمه جونه، مي دونم نمي مونه

نيمه جونه ولي از جا پا شده كار خونه كنه

مي شينه تا بار آخر موهاي منو شونه كنه

مي لرزه دست مادرم، مي لرزه چشماي ترم

اي خدا من دخترم(2)

مادر (6) مادر مادر واي مادر(2)

*****

نفس آخريه، كبوتر سفريه

مادر من واسه رفتن آروم آروم آماده مي شه

آسمونِ يه نمازش پر و بال سجاده مي شه

گفتم اي سرو قد كمون، امروزم مادر جوون

جون من پيشم بمون(2)

مادر (6) مادر مادر واي مادر(2)

*****

آتيش سوز صدام مي گيره دل بابام

بدون تو تو مدينه ديگه بابا ياري نداره

نديدم من تا حالا كه سرشو رو زانوش بذاره

تا بسته است دست ذوالفقار، مي مونه زار و بيقرار

حيدر و تنها نذار(2)

مادر (6) مادر مادر واي مادر(2)

*****

21- چه شب غمگيني، چه غم سنگيني

مشخصات

مناسبت شام غريبان

سبك مرثيه

قالب آهنگين

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت 2

تعداد استفاده 0

متن شعر

چه شب غمگيني، چه غم سنگيني

سينه ي مجروحي، پهلوي خونيني

جگر آب شود خون به تن فاطمه ام

پيرهن گريه كند بر بدن فاطمه ام

يار تنهاي علي، بي تو اي واي علي

*****

گشته اشك بصرم، آب غسل بدنت

كمكم كن دل شب، كه بپوشم كفنت

خون دل ريختم و پيرهنت را شستم

مُردم و زنده شدم تا بدنت را شستم

يار تنهاي علي، بي تو اي واي علي

*****

دل ز جان پوشيدم، خون دل نوشيدم

من به تاريكي شب، مرگ خود را ديدم

من كه مير اُحد و فاتح خيبر هستم

لرزه افتاده به غسل بدنت بر دستم

يار تنهاي علي، بي تو اي واي علي

*****

غربتت كشت مرا، كس ندانست چرا

كه علي از چه سبب، دل شب شست تو را

خواستي تا كه نگيرم خبر از پهلويت

دست من خورد به روي ورم بازويت

يار تنهاي علي، بي تو اي واي علي

*****

واي از ماندن من، آه از رفتن تو

پشت در كُشت مرا، يا علي گفتن تو

كوه صبرم ولي از داغ تو بي تاب شدم

آب بر پيكر تو ريختم و آب شدم

يار تنهاي علي، بي تو اي واي علي

*****

شب تشييع من است، جان من اين بدن است

تن من در تب و تاب، تن تو در كفن است

تا ابد چوبه ي تابوت تو بر دوش من است

بانگ «يا فضه خُذيني» تو در گوش من است

يار تنهاي علي، بي تو اي واي علي

*****

22- سبحان ا... ربي الاعلي

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك مرثيه

قالب آهنگين

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت 2

تعداد استفاده

0

متن شعر

سبحان ا... ربي الاعلي

آتش و دود و خانه مولا

آه و واويلا آه و واويلا (2)

*****

كوثر و نور و طاها را كشتند

دار و ندار مولا را كشتند

مردم عالم زهرا را كشتند

آه و واويلا آه و واويلا (2)

*****

شده بي زهرا خانه حيدر

فاتح خيبر گشته بي ياور

زينب كبري مي زند بر سر

آه و واويلا آه و واويلا (2)

*****

شمع خاموش و سوز پروانه

قنفذ و بيت حي سبحانه

آتش و دود و بانوي خانه

آه و واويلا آه و واويلا (2)

*****

باغ رضوان و شعله سوزان

صورت حور و سيلي شيطان

شد جسارت بر كوثر قرآن

آه و واويلا آه و واويلا (2)

*****

حق پيغمبررا ادا كردند

حمله بر ناموس خدا كردند

محسن و مادر را فدا كردند

آه و واويلا آه و واويلا (2)

*****

اي مغيره تو زهرا را كشتي

يار بي يار مولا را كشتي

عصمت و زهد و تقوا را كشتي

آه و واويلا آه و واويلا (2)

*****

23- زهرا زهرا آتش مزن به جانم

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

زهرا زهرا

آتش مزن به جانم

بي تو زنده نمانم، يار جوانم

*****

بي تو چسازم يا فاطمه با درد تنهايي

مشكل گشايم اما ندارم مشكل گشايي

زهرا زهرا

همسر بي گناهم

يك لحظه كن نگاهم، لبريز اهم

*****

پاي بسترت بر سر مي زنم دلخون زينبت

وقتي بخوابي بوسه مي گيرد از زخم لبت

زهرا زهرا

آتش مزن به جانم

بي تو زنده نمانم، يار جوانم

*****

24- فاطميه، دلا پريشونه، حال و روزم ...

مشخصات

مناسبت فاطميه

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع از حرم تا حرم 9

تعداد استفاده 0

متن شعر

فاطميه، دلا پريشونه، حال و روزم، شبيه خزونه

فاطميه، سينه بيقراره، غصه هاي، مادر جوونه

فاطميه، يه عزاي كهنه، باز دوباره، روي دلامونه

جون مي دم با، روايت تلخ، خاطرات، قبر بي نشونه

زار مي زنم، با دل اَبرا

سينه زنم، از غم زهرا

مثل دل، زينب كبري

بي حرم مادر(3)

*****

من فداتم، اسير نگاتم، من غلام، همه پسراتم

ممنونم از، سينه زناتم، تا قيامت، مديون دعاتم

مبتلاتم، تو شباي ماتم، نوحه خون، روضه ي چشاتم

خواب ديدم كه، يه شبي پريشون، زار و حيرون، تو كوچه باهاتم

سپر شدم، براي مادر

منم شدم، عصاي مادر

فدا شدم، فداي مادر

بي حرم مادر(3)

*****

روز محشر، با ديده هاي تر، غم ندارم، با نگاه دلبر

روز محشر، عزادار مادر، ميشه حسابش، با ساقي كوثر

روز محشر، به شور و به شينم، تو زائراي، بين الحرمينم

تو سپاهِ، شه عالمينم، تو ازدحام، باب الحسينم

يه عمري من، نوكرش بودم

روضه خون، اكبرش بودم

سينه زن، مادرش بودم

بي كفن ارباب(3)

*****

25- قصه ي عمرت مي رود امشب رو به پايان

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

قصه ي عمرت مي رود امشب رو به پايان

خط به خط دارد دفترت مادر شعر هجران

طاقت ماندن ديگر نداري

از غم حيدر دل بيقراري

كودكانت را جا مي گذاري، رهسپاري

مادر مادر مادر(3) وا اماه

*****

اين شب آخر يك نگاهي كن سوي زينب

قبل از رفتن كاش شانه مي كردي موي زينب

اي گل حيدر رنگ خزاني

از خدا خواهم پيشم بماني

من بميرم كه با اين جواني، قد كماني

مادر مادر مادر(3) وا اماه

*****

بي صدا آرام مي چكد اشكت دانه دانه

بسكه مي سوزد بر تنت جاي تازيانه

ديده ام هر شب با ديده ي تر

موقع خوابت اي ياس پرپر

ردّ خون آيد از زير معجر، بين بستر

مادر مادر مادر(3) وا اماه

*****

26- سحرا كه بوي ياس و برا من نسيم مياره

مشخصات

مناسبت فاطميه

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

سحرا كه بوي ياس و برا من نسيم مياره

ياد مادر روي گونه ام چند تا شبنم جا مي ذاره

چارده قرنِ تو مدينه دنبال قبرش مي گرديم

چارده قرن شمعي روي مزارش روشن نكرديم

مادر خوب و جوونم مادر قامت كمونم(2)

*****

چارده قرن ذوالفقار مرتضي توي نيامه

چارده قرن فاطميه چشم براهه انتقامه

چارده قرن عزادار يه مصيبت بزرگيم

چارده قرن سياپوش حمله ي يه گلّه گرگيم

مادر خوب و جوونم مادر قامت كمونم(2)

*****

27- من و مصيبت تو، روضه دارم

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

من و مصيبت تو، روضه دارم

به ياد غربت تو، بيقرارم

رو خاك تربت تو، سر مي ذارم

زهرا، ببين اي همزبونم، زيارت شبونه ام

سر مزار تو فاتحه خونم

*****

زهرا، واي من از مدينه، علي خونه نشينه

تا قاتلت رو تو كوچه نبينه

دوباره ديدن تو، آرزومه

تو خونه بغض غمت، تو گلومه

تابوت خالي تو، روبرومه

*****

زهرا، نام تو داره به لب، مي خونه هر نيمه شب

تو جا نماز تو روضه تو زينب

با گريه هاش دلمو، مي سوزونه

ميره مي شينه دم، در خونه

به ياد پهلوي تو، نيمه جونه

*****

28- مثل آفتاب لب بوم شدي

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك ولادتي

قالب فولكوريك

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

مثل آفتاب لب بوم شدي

پُرِ دردي ولي آروم شدي

مي ريزه اشكاي دونه دونمون

آخه تو داري مي ري از خونمون

من و جا مي ذاري با چار تا يتيم

تو بگو بي تو بايد چيكار كنيم

روي پاي باباشون سر مي ذارن

بچه ها به مادر احتياج دارن

29- اسماء بريز آب كه قلبم مذاب شد

مشخصات

مناسبت شام غريبان

سبك ولادتي

قالب قافيه پريشان

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

اسماء بريز آب كه قلبم مذاب شد

اين مرد از خجالت اين چهره آب شد

اسماء بريز كه آتش گرفته ام

ديدي چگونه خانه ي من هم خراب شد

*****

هر چند دفعه غسل دهم باز هم كم است

خونت هنوز مي چكد از زخم تازه ات

اين سنگ غسل شاهد پهلوي سرخ توست

اي خاك بر سرم چكنم با جنازه ات

*****

درياب كودكان خودت را ببينشان

با گريه آستين سر دندان گرفته اند

حالا كه وقت بردن تابوت مادر است

از من نشان خانه ي سلمان گرفته اند

*****

حالا عزاي كندن قبرت گرفته ام

حالا براي بردن تابوت مانده ام

اين جاي تيغ كيست كه بر بازوي تو است؟

اين نقش دست كيست كه مبهوت مانده ام

*****

آه اي غرور من پس از اين وقت تسليت

لبخندها به ديدن يار تو مي رسند

برخيز ذوالفقار نبرد مرا ببند

فردا براي نبش مزار تو مي رسند

*****

بايد كه چند قبر برايت درست كرد

بايد مرا بجاي تو در خاك جا دهند

دست پدر رسيد تو را گيرد از علي

اي كاش زخم آتش و در را شفا دهند

*****

30- بعد يك غسل شبونه غسل آيه هاي كوثر

مشخصات

مناسبت شام غريبان

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

بعد يك غسل شبونه غسل آيه هاي كوثر

پيش چشماي يه دختر زير تابوت يه مادر

اولين تابوت اسلام نيمه شب شده روونه

از دل شهر مدينه داره ميره مخفيونه

از همون خونه كه طفل بي گناهشو گرفتند

از همون كوچه هائيكه روزي راهشو گرفتند

مرد سربلند خيبر سر به زير و دلغمينه

گمونم هنوز رو خاكا رد خونشو مي بينه

اگه تشييع جنازه تو مدينه كم فروغه

اما تشييع جنازه توي كربلا شلوغه

تو مدينه برا تشييع مردم از خواب برنخيزند

كربلا براي تشييع اسبا تو گودال مي ريزند

31- غرقه خون شد از داغ تو قلبم همسر من

مشخصات

مناسبت شام غريبان

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

غرقه خون شد از داغ تو قلبم همسر من

بي تو ديگر از پا نشستم من ياور من

پر زدي آخر از آشيانه

بسترت مانده در بين خانه

روي دوش من رفتي شبانه، مخفيانه

زهرا زهرا زهرا(3) يا زهرا

*****

نيمه شب صد بار در بر طفلان جان سپزدم

بسكه آثار تازيانه ها را شمردم

بعد اين مدت دل بيقراري

شستمت امشب با آه و زاري

عاقبت ديدم بر سينه داري، زخم كاري

زهرا زهرا زهرا(3) يا زهرا

*****

لحظه ي غسل زخم بازويت اي گل ياس

در برم آمد روضه ي زخم دست عباس

واي از آن دست از تن بريده

چشم مهتاب و فرق دريده

روي خورشيد و رنگ پريده، قد خميده

زهرا زهرا زهرا(3) يا زهرا

*****

32- زهرا زهرا آرام و مخفيانه

مشخصات

مناسبت شام غريبان

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

زهرا زهرا

آرام و مخفيانه

مي برمت ز خانه، بر روي شانه

*****

آه و واويلا واي قرآن حيدر واي كوثر ندارد

در اين مدينه سنگ صبور و ياور ندارد

زهرا زهرا

قبر تو بي نشان است

مدينه روضه خوان است، بيت الاحزان است

*****

گرچه نگفتي واي در كوچه آنروز زهرا چه رخ داد

بر اين سئوالم روي كبودت امشب پاسخ داد

زهرا زهرا

آرام و مخفيانه

مي برمت ز خانه، بر روي شانه

*****

33- شباي فاطميه، حكايت دلاي خسته است

مشخصات

مناسبت فاطميه

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع از حرم تا حرم 9

تعداد استفاده 0

متن شعر

شباي فاطميه، حكايت دلاي خسته است

عزاي فاطميه، عزاي پهلوي شكسته است

شور عزا كه مي شينه بر لب

اي دل مي سوزوزنه منو هر شب

داغ مادر جوون زينب

واي واي امون از اين مدينه(3)

*****

چرا خدايا، در خونه شكسته؟

بارون اشكام، راه نگاهو بسته؟

نسوزون اي نامسلمون نسوزون

كه شده خونه پر از خون نسوزون

شاهد چشماي ترم شدند

خزون ياس پرپرم شدند

راضي به مرگ مادرم شدند

واي واي امون از اين مدينه(3)

*****

مگه اينا از، بابام علي چي ديدن؟

ديگه جواب، سلامشو نمي دن

مادرم الهي از راه برسه

كسي نيست به داد بابا برسه

تو مدينه با خنده دشمنش

عمامه بسته دور گردنش

رو خاك كوچه ها كشوندنش

واي واي امون از اين مدينه(3)

*****

به غم و غصه، مادر من اسيره

تا دم مسجد، يا علي ميگه و ميره

رو سر علي تا شمشمير مي گيرن

مي بينه كه ذكر تكبير مي گيرن

يار امامشه تا پاي جون

مي گه به دشمنش بدونِ اون

راهي نمي شه سمت خونمون

واي واي امون از اين مدينه(3)

*****

34- دل بابا پر از خون، بيقرار و پريشون ...

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع از حرم تا حرم 9

تعداد استفاده 0

متن شعر

دل بابا پر از خون، بيقرار و پريشون، غم و اشك فراوون، داره مي باره بارون

خونمون بي تو مادر، شده تاريك و بي سو، تا به يادت مي افتم، مي گيرم دست به پهلو

بي قرارم، ناله دارم، دلفكارم من

روي خاك، چادر تو، سر گذارم من

واي مادر واي مادر(3)

*****

در و ديوار خونه، داره از تو نشونه، ياد بازوت و پهلوت، دلمو مي سوزونه

غم و داغت به قلبم، مي زنه زخم و طعنه، هنوزم بستر تو، ميون خونه پهنه

حال و روز، دل حيدر، شده ناباور

ديگه اشك، ذوالفقارش، در اومد مادر

واي مادر واي مادر(3)

*****

شب سرد خزونه، غم و درد بي امونه، چرا وقتي تو نيستي، ديگه زينب بمونه

مي ميرم وقتي بابا، ميگه با چشماي تر، بخونيد حمد و سوره، شادي روح مادر

از غم تو، ماتم تو، آخرش مي ميرم

تا قيامت، چله چله، روضه مي گيرم

واي مادر واي مادر(3)

*****

دلم آروم نداره، نفسم در شماره، بگو بعد از تو دنيا، چي به روزم مياره

تا ابد چشم خيسم، حرم اشك و ماتم، غم تو امتدادش، ميره تا به محرم

آتش غم، در دل من، زده صد مشعل

وعده ي ما، كربلا و ، گودي مقتل

واي مادر واي مادر(3)

*****

35- چشمامون چه بيقراره مثل ابراي بهاره

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

بابام علي خيلي غريبه(3)

*****

چشمامون چه بيقراره مثل ابراي بهاره

وقتي كه نباشه مادر خونه هم صفا نداره

قسم، به عشق و صفاي مادر، به درد و شفاي مادر

به داغ و عزاي مادر، بابام علي خيلي غريبه

بابام علي خيلي غريبه(3)

*****

روي صورت مدينه گرد و خاك غم مي شينه

آسمان براي خورشيد سفره ي عزا مي چينه

قسم، به قلبي كه پر خونه، به اشكي كه بي امونه

به قبري كه بي نشونه، بابام علي خيلي غريبه

بابام علي خيلي غريبه(3)

*****

تو نيگاه اهل خونه غصه مي زنه جوونه

هر كسي يه گوشه نوحه دم مي گيره و مي خونه

قسم، به سوز دل عزادار، به خون رو در و ديوار

به زخم عميق مسمار، بابام علي خيلي غريبه

بابام علي خيلي غريبه(3)

*****

36- سر خاكت دوباره آمده ام تا برايت ...

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك ولادتي

قالب قصيده

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

سر خاكت دوباره آمده ام

تا برايت دوباره گريه كنم

شب هفتت رسيده ام تا با

دل خود پاره پاره گريه كنم

*****

شب هفت تو نه كه هفت من است

آمده ام بر سر مزار خودم

هفت شب نه كه هفتصد سال است

گريه كردم به روزگار خودم

*****

هفت شب مي شود كه مي گيرند

كودكانت سراغ مادر را

هفت شب مي شود كه مي بينم

در و ديوار و خون بستر را

*****

آسمانم مرا زمين زده اي

اي شكسته ببين شكستم را

خوب شد رفته اي نمي بيني

نيشخند مغيره بر من را

*****

باورم نيست با دو دست خودم

ريختم خاك روي چشمانت

چيده ام تكه تكه سنگ لحد

پيش چشمان مات طفلانم

*****

كاش مي شد بگوئي ام زخم

چهره ي لاله گون تو باقي است

زينبم شسته چادر تو

روي آن لكه خون تو باقي است

*****

چند وقتي نبود روسري ات

حال سر كرده دخترت زهرا

تازه فهميده ام حرارت در

زده آتش به معجرت زهرا

*****

شب هفت تو و براي علي

شب هفت محرم آمده است

وقت غسلت نشد بگو با من

زخم پهلوي تو هم آمده است؟

*****

مي نشيند بجاي تو تا صبح

با كفي آب روبروي حسين

گوش زينب چه گفته اي كه فقط؟

مي زند بوسه بر گلوي حسين

*****

37- گذشته دوره ي پرستاري، رسيده نوبت عزاداري

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

گذشته دوره ي پرستاري، رسيده نوبت عزاداري

دل از عزيزان بريده مادر، شهيده مادر شهيده مادر

اي مادر(2) مظلومه مادر

*****

به ياس نيلوفري رويت، به درد ناگفته ي پهلويت

جهان به زينب وفا ندارد، مدينه بي تو صفا ندارد

اي مادر(2) مظلومه مادر

*****

38- پروانه وار دور گشتم ولي دريغ

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك ولادتي

قالب غزل

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

پروانه وار دور گشتم ولي دريغ

پروانه ماند و در بر او شمع آب شد

با بودنت سلام علي يك جواب داشت

آن يك سلام هم پس از اين بي جواب شد

با من حساب داشت عدو از غدير خم

از من تو را گرفت و دگر بي حساب شد

39- ز غصه گشته تمام وجود من فرياد

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك ولادتي

قالب غزل

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

ز غصه گشته تمام وجود من فرياد

وصيت تو ندايم دهد مزن فرياد

كفن چگونه بپوشم تو را كه مي ترسم

به زخم پهلويت امشب زند كفن فرياد

هزار سال دگر اشكم ار بخاك افتد

بجاي لاله بر آيد ز هر چمن فرياد

چه روي داد به كوچه كه هر جا مغيره را بيند

بر آيد از دل پر غصه ي حسن فرياد

40- زينب اي يار من و، يار و غمخوار علي

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك مرثيه

قالب آهنگين

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت 3

تعداد استفاده 0

متن شعر

زينب اي يار من و، يار و غمخوار علي

ه__م پرست_ار من__ي، ه_م پرستار علي

تو پس از فاطمه از بهر علي فاطمه اي

چ_اه غم ه_اي عل_ي هم_دم آه همه اي

تو عزيزي تو عزيز، دخترم اشك مريز

*****

كمت_ر از س__وز درون، ب__ه جگ_ر ت_اب بده

هر شب از ج_ا برخي_ز، ب__ه حسين آب بده

نيمه هاي دل شب دور و ب__ر حي__در باش

گرچه طفلي به حسين و حسنم مادر باش

تو عزيزي تو عزيز، دخترم اشك مريز

*****

ج__اي مسم__ار ب___ود، روي آيينه ي من

دست خود را مگذار، بر روي سينه ي من

گرچه از آتش غم بال و پرم مي سوزد

تو اگ_ر اش_ك بريزي جگرم مي سوزد

تو عزيزي تو عزيز، دخترم اشك مريز

*****

بسكه آزرده ام از، عمر خود سير شدم

قامتم گشت_ه كمان، به خدا پير شدم

دخت_رم گري_ه ي آرام ت_و ب_ي تابم كرد

دم به دم غص_ه ب_ي مادريت آبم كرد

تو عزيزي تو عزيز، دخترم اشك مريز

*****

سرنوشت تو همه، غم و اندوه و بلاست

گ_ودي قتلگ_ه و، وادي كرب و بلاست

نال_ه باي__د ز غ__م لال__ه پرپ__ر بزني

بوس__ه ب__ر حنجر خونين برادر بزني

تو عزيزي تو عزيز، دخترم اشك مريز

*****

41- زينب مباد شكوه ز بي مادري كني

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك مرثيه

قالب غزل

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت 3

تعداد استفاده 0

متن شعر

زينب مباد شكوه ز بي مادري كني

آم_اده ب_اش ت_ا ك__ه پدرپروري كني

با مرگ من چو روز علي تيره مي شود

باي_د ب_ر او بس_وزي و روشنگري كني

آنس_ان كه مادرت به نبي مادري كند

باي_د ت__و از ب_راي عل_ي مادري كني

من ديده ام زبان علي در دهان توست

باي_د ت_و ب_ا زب_ان علي، حيدري كني

م_ن كوث_ر محمّ_د و تو كوثر علي

آري ت_و را س_زد ك_ه ب_ر او كوثري كني

مگذار تا حسين روَد تشنه لب به خواب

بي_دار ب_اش ت_ا ك_ه بر او ساغ_ري كني

از قتلگه گرفته ال_ي مجلس يزي_د

باي__د ت__و ب_ر حسي_ن، پيام آوري كني

من پاي كرسي سخنت مي كنم جلوس

وقتي به شهر شام، سخ_ن گستري كني

فري__ادزن، خ__روش برآور، سخن بگو!

آنس_ان ك_ه از رس_ول خدا دلبري كني

«ميثم» بگير درس ولايت ز فاطمه

خواه_ي اگ__ر ب_راي علي شاعري كني

42- خورشيد وار سر كشد از دل شراره ام

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك مرثيه

قالب غزل

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت 3

تعداد استفاده 0

متن شعر

خورشيد وار سر كشد از دل شراره ام

اي آسم_ان بس__وز ب_ه م_اه و ستاره ام

من چاره ساز خلقم و با داغ فاطمه

افت__اده ام ز پ__ا و ز ك_ف رفته چاره ام

آن تازيانه ه__ا ك_ه به ناموس من زدند

خ_ورده درس_ت ب__ر جگ__ر پاره پاره ام

گوي__ي ه_زار مرتبه جانم به لب رسيد

افت_اد چ_ون ب_ه ب_ازوي زه_را نظاره ام

اي چاه غصه هاي عل_ي زخ_م سينه ات

اي ت_ا اب_د شري_ك غ_م ب__ي شماره ام

يك ب_ار كش_ت ناله ات از پشت در مرا

غسل شبان_ه ات ش_ده م_رگ دوباره ام

با آنك__ه خ__ود غريب تر از خلق عالمم

قب__ر غ__ريب ت__و ش__ده دارالزي_اره ام

بي تو چو شمع سوخته هي آب مي شوم

ج__اي ن__فس ز سين_ه برآي_د شراره ام

وقت_ي ك_ه ي__اد روي كب_ود تو مي كنم

افت_د ب__دن ب_ه لرزه، چو آن گوشواره ام

«ميثم» پس از شهادت زهراست، يار من

آه هميش_ه ي م__ن و اش__ك هم__اره ام

43- دامن پر از ستاره به خون جگر كنم

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك مرثيه

قالب غزل

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت 3

تعداد استفاده 0

متن شعر

دامن پر از ستاره به خون جگر كنم

مرگم به از شبي است كه بي تو سحر كنم

اي ج__وشن هميش__ه ي حي__در! چ_را نشد

م_ن پشت در ب_راي تو خود را سپر كنم؟

ن_زديك ب__ود لحظ__ه ي «يا فضه» گفتنت

م_ن زودت_ر ب__ه عال_مِ عقب_ي سفر كنم

ش__د ب_ا وصيتِ پ_درت بسته دست من

حام__ي م__ن نش_د ز تو دفع خطر كنم

چ_ون كاغ__ذ ف_دك جگرم پاره مي شود

ه_رگ_ه ز كوچه ه__اي مدين_ه گذر كنم

آتش برآي_د از دل تنگ_ش ب_ه جاي آب

گرچ__اه را ز درد نه__انت خب__ر كن__م

اي ك_اش م_رگ پ_رده كش_د ب_ر نگاه من

ت_ا ك_ي نگ_ه ب_ه كوچ_ه و ديوار و در كنم

تنها به اين خوشم كه كند روز چون غروب

آي_م كن_ار قب_ر ت__و ش__ب را سح__ر كنم

ي__ارب ت_و اش__ك چش_م علي را زياد كن

ت__ا گري_ه به__ر فاطم__ه ام بيشت__ر كن_م

«ميث_م» ب_ه ي_اد فاطم_ه از س_وز دل بگو

ك__ز آه خ__ويش نخ__ل ت_و را بارور كنم

44- سينه زندان، غم عالم شده زنداني من

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك مرثيه

قالب غزل

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت 3

تعداد استفاده 0

متن شعر

سينه زندان، غم عالم شده زنداني من

داغ دل را همه خواندن_د ب_ه پيشاني من

خانه بي فاطمه، من خانه نشين، حجره خموش

در و دي_وار ده_د ش__رح پريشان__ي من

آه دني__ا ب__زن از س_وز جگ__ر ناله، بگو

كه علي- فاتح خيبر- ش_ده زندان_ي من

فاطم_ه گش_ت فداي_ي م_ن و من ماندم

واي بر من كه م_را كشت گرانج_اني من

اولي_ن ي__ارِ ولاي_ت پس_رم م_حسن بود

او كه شد پيشتر از فاطم_ه، قربان_ي من

اي ش_ب ت_ار م_را مه_ر رخت روز! ببين

روزِ روشن ش_ده بي تو، شبِ ظلماني من

ب_ه ج_ز از سين_ه ي مج_روح و رخِ نيل_يِ تو

ك_س ن_دارد خب_ر از غص__ه ي پنهان__ي من

كاش هر خشت از اين خانه زباني م_ي شد

ت__ا ده__د ش_رح غم بي سر و ساماني من

ميزب__ان دو جهان__م م__ن و آين__د مدام

ب_ي ت_و ه_ر لحظه غمِ تازه به مهماني من

اشك من دست_ه گلِ تربتِ گمگشته ي توست

نظم «ميثم» ش_ده توصيفِ گل افشاني من

45- اي دختر همسايه روان شو سوي خانه

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك ***

قالب آهنگين

شاعر انساني حاج علي

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي دختر همسايه روان شو سوي خانه

زينب دو سه روز است شده بانوي خانه

بيمار شفا يافت(2)

*****

من مادر خود پشت در سوخته ديدم

مسمار در و سينه بهم دوخته ديدم

بيمار شفا يافت(2)

*****

46- امام بي ياور علي خداحافظ

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك مرثيه

قالب آهنگين

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت 3

تعداد استفاده 0

متن شعر

امام بي ياور علي خداحافظ

از همه تنهاتر علي خداحافظ

علي حلالم كن، گريه به حالم كن

*****

نمانده جز اشكم نمان_ده جز آهم

گريه كن اي مولا به عمر كوتاهم

علي حلالم كن، گريه به حالم كن

*****

غ_ريب نخلست__ان خدانگهدارت

به لب رسيده جان خدانگهدارت

علي حلالم كن، گريه به حالم كن

*****

اگر چه يا مولا به كس نمي گويم

تو خ_ود گواه_ي از كبودي رويم

علي حلالم كن، گريه به حالم كن

*****

مدين_ه بي زهرا همه بود قبرت

الهي اي مولا خدا دهد صبرت

علي حلالم كن، گريه به حالم كن

*****

كلام حق هدي__ه ب__ه روح پاكم كن

شبان_ه غسل_م ده شبان_ه خاكم كن

علي حلالم كن، گريه به حالم كن

*****

مانده براي م_ن مخفي و سربسته

بازوي مج_روح و پهل_وي بشكسته

علي حلالم كن، گريه به حالم كن

*****

47- آهم رسد به گردون اشكم به رخ روانه

مشخصات

مناسبت شام غريبان

سبك مرثيه

قالب آهنگين

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت 3

تعداد استفاده 0

متن شعر

آهم رسد به گردون اشكم به رخ روانه

شد قسمتم كه شويم جسم تو را شبانه

اي يار مهربانم، فاطمه ي جوانم

*****

امشب رسيده دستم بر بازوي شكسته

بنشين_م و بگ__ريم ب_ر پهلوي شكسته

اي يار مهربانم، فاطمه ي جوانم

*****

در موسم جواني از من تو را گرفتند

با ض_رب تازيان_ه ديگ_ر چرا گرفتند

اي يار مهربانم، فاطمه ي جوانم

*****

بر پيكرت بريزيم از اشك خود ستاره

غسل تو گشته بر من شهادت دوباره

اي يار مهربانم، فاطمه ي جوانم

*****

با چش_م بست_ه ي خ_ود بر من نظاره داري

چرا به هر دو گوشت يك گوشواره داري

اي يار مهربانم، فاطمه ي جوانم

*****

چون من كسي ن_دارد مراسم شبانه

هم غسل مخفيانه هم دفن مخفيانه

اي يار مهربانم، فاطمه ي جوانم

*****

بر يار مهربانم خون گريه كن مدينه

هم ب__ر مدال بازو هم بر مدال سينه

اي يار مهربانم، فاطمه ي جوانم

*****

48- زهراي جوانمرگ من اي يار عزيزم

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك مرثيه

قالب آهنگين

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت 3

تعداد استفاده 0

متن شعر

زهراي جوانمرگ من اي يار عزيزم

سخت است كه بر پيكر تو خاك بريزم

اي يار جوانم، اي فاطمه جانم

*****

افسوس كه شد خانه ي من قتلگه تو

س__وزد جگ__رم بر پسر بي گنه تو

روح من از تن مرو، يار من بي من مرو

*****

پاداش نبي اج_ر رسال_ت همه اين شد

تو نقش زمين شيرخدا خانه نشين شد

روح من از تن مرو، يار من بي من مرو

*****

يا فاطمه ديدي ك_ه فلك زد به زمينم

بايد كه خودم خشت لحد بر تو بچينم

روح من از تن مرو، يار من بي من مرو

*****

ل_ب بست__م و فري_اد برآم__د ز نهادم

با دست خودم روي تو بر خاك نهادم

روح من از تن مرو، يار من بي من مرو

*****

هر صبح برآيد به فلك نال_ه و آهم

هر روز شود سبز مغيره س_ر راهم

روح من از تن مرو، يار من بي من مرو

*****

اي كاش كه عمر من مظلوم سرآيد

جان با نفس خسته ام از سينه برآيد

روح من از تن مرو، يار من بي من مرو

*****

49- اين مزار مخفي تنها طرفدار من است

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك مرثيه

قالب آهنگين

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت 3

تعداد استفاده 0

متن شعر

اين مزار مخفي تنها طرفدار من است

تربت گم گشته ي مظلومه بيمار من است

يار و غمخوار من است(2)

*****

آسمان از من گرفتي يار تنهاي مرا

ي_اور بي ياور و مظلومه زهراي مرا

پشت در كشتي تمام آرزوهاي مرا

تا سحر دريايي از خون چشم بيدار من است

يار و غمخوار من است(2)

*****

حج من هر شب طواف تربت يارم شده

زم_زم اين كعب_ه چشمان گهربارم شده

خان_ه آتش زده شم_ع ش_ب ت_ارم شده

تا قيامت داغ زهرا بر دل زار م_ن است

يار و غمخوار من است(2)

*****

بارالها جسم بي جان علي را جان كجاست

كس نمي داند م_زار كوث_ر ق_رآن كجاست

تا بگريد با علي مقداد كو سلمان كجاست

هم__دم آه دل م__ن قب_ر دلدار من است

يار و غمخوار من است(2)

*****

اي زمين من مي روم زهراي من مهمان توست

روح م__ن ريح__ان ختم الانبي__ا ق__رآن توست

اين كه روي نيلگونش بر روي دامان توست

لال__ه اي پرپ__ر ش_ده تقديم دادار من است

يار و غمخوار من است(2)

*****

50- حالا كه خانه زير لحد برگزيده اي

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك ولادتي

قالب تك بيتي ها

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

حالا كه خانه زير لحد برگزيده اي

راحت بخوان خانه ي خاكت مباركت

*****

51- با رخصت از زهرا برا حسين گريه مي كنم

مشخصات

مناسبت هلال ماه محرم

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

با رخصت از زهرا برا حسين گريه مي كنم

با رخصت از زهرا براي حسين سينه مي زنم

*****

آمده آمده، موسم غم فصل ماتم

سر زده سر زده، ماه غم ماه محرم

همدم ناله، همدم ماه، محرمم

مُحرم اشك و، مَحرم ماه، محرمم

به دام درد و غم اسيرم: يا زهرا يا زهرا

آمده ام رخصت بگيرم: يا زهرا يا زهرا

برا حسين تو بميرم: يا زهرا يا زهرا

پرپر پرپر، از داغ فدكم كن

مادر مادر، اي مادر كمكم كن

*****

بي بي جان، بي بي جان، درد تو به جسم و جانم

من اينجا، جاي تو، خون از ديده مي فشانم

ولايت تو ، ز كودكي ، تاج سر من

به روضه با، گريه داده شيرم، مادر من

تو خود گواهي ز شور و شينم: يا زهرا يا زهرا

عبد جگر گوشه ات حسينم: يا زهرا يا زهرا

ديوونه ي بين الحرمينم: يا زهرا يا زهرا

پرپر پرپر، از داغ فدكم كن

مادر مادر، اي مادر كمكم كن

*****

52- مدينه حلقه در گوش صداي ناله ي مولاست

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

مدينه حلقه در گوش صداي ناله ي مولاست

دليل گريه ي حيدر شكسته پهلوي زهراست

ببين بغض گلوي من، شده اشكم وضوي من

ببين بي فاطمه ماندم، كجايي آبروي من

چو ابري اهل بارانم از اينكه بي تو مي مانم

هراسانم هراسانم هراسانم هراسانم

بخون سينه ات سوگند منم راضي به يك لبخند

مرو اي ماه بي مانند مرو اي ماه بي مانند

مرو زهرا مرو زهرا(2)

*****

در و ديوار اين خونه پر از دوده پر از خونه

شما زحمت مكش بانو مكن جارو مكن شونه

اگر چه شادم از كارت براي حوريان سخته

مي پيچي تو خودت انگار (به زخمت مونده خون لخته2)

بخواب آرومِ جون زهرا بخواب اي مهربون زهرا

يه پوست و استخون زهرا بخواب آرومِ جون زهرا

بيا دردامو درمون كن بيا كارا رو آسون كن

به يك لبخند مهمون كن مرو زهرا مرو زهرا

مرو زهرا مرو زهرا(2)

*****

گره خورده همه كارم ز ميخ در گله دارم

نميگه امّا ميدونم مي سوزه سينه ي يارم

ميون طعنه ي دشنام همينكه بسته شد دستام

لهيب شعله كاري كرد سيه گشته همه روزام

يه آه بي صدا ديدم يه عده بي حيا ديدم

عزيزم زير پا ديدم عزيزم زير پا ديدم

به پيش ديده ي همسر مي سوزه سوره ي كوثر

خدا صبرت بده حيدر خدا صبرت بده حيدر

مرو زهرا مرو زهرا(2)

*****

53- آتش زدن به خانه ي مولا بهانه بود

مشخصات

مناسبت شام غريبان

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

آتش زدن به خانه ي مولا بهانه بود

مقصود خصم كشتن بانوي خانه بود

آن شب قوي ترين سند غربت علي

تشييع مخفيانه و دفن شبانه بود

54- در بيت در بسته با سينه ي خسته

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك مرثيه

قالب آهنگين

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت

تعداد استفاده 0

متن شعر

در بيت در بسته با سينه ي خسته

مولا علي گريد ولي آهسته آهسته

اي يار تنهايم، مظلومه زهرايم

*****

با اشك پيوسته دست از جهان شسته

ياد آرد از ضرب در و پهلوي بشكسته

اي يار تنهايم، مظلومه زهرايم

*****

اي هست و بود من ياس كبود من

با رفتنت بگسسته از هم تار و پود من

اي يار تنهايم، مظلومه زهرايم

*****

مي سوزم از آهت بر روي چون ماهت

جان علي گردد فداي عمر كوتاهت

اي يار تنهايم، مظلومه زهرايم

*****

حامي دين گشتي نقش زمين گشتي

با جان خود يار اميرالمومنين گشتي

اي يار تنهايم، مظلومه زهرايم

*****

اي شمع خاموش يار كفن پوشم

داغ تو و محسن نمي گردد فراموشم

اي يار تنهايم، مظلومه زهرايم

*****

واي از شرار بار از صدمه ي مسمار

اي كاش بودم جاي تو بين در و ديوار

اي يار تنهايم، مظلومه زهرايم

*****

55- مي روي اي همدم خاموش من

مشخصات

مناسبت شام غريبان

سبك مرثيه

قالب آهنگين

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت 3

تعداد استفاده 0

متن شعر

مي روي اي همدم خاموش من

چ_وب تابوتت بود بر دوش من

ناله ي_ا فض_ه ات در گ_وش من

روح من از تن مرو، يار من بي من مرو

*****

بي ت_و گشت__ه فاتح خيبر غريب

نه قرارم مانده در دل نه شكيب

گشت__ه ذك_رم آي_ه امن يجيب

روح من از تن مرو، يار من بي من مرو

*****

من تن بي جان و جانم مي رود

از كف_م روح و روان__م مي رود

اي خ_دا ي_ار جوان__م مي رود

روح من از تن مرو، يار من بي من مرو

*****

داغ تو آتش به جانم مي زند

تازيان__ه ب__ر روان_م مي زند

قات_لت زخ_م زبان_م مي زند

روح من از تن مرو، يار من بي من مرو

*****

كشت___ه راه امي___رالمؤمنين

بي تو گرديده علي خانه نشين

پاي تابوت تو من خوردم زمين

روح من از تن مرو، يار من بي من مرو

*****

اي مي_ان دشمن_ان پ__ابست من

اي كه بگشودي طناب از دست من

نيست شد ب_ي تو تم_ام هست من

روح من از تن مرو، يار من بي من مرو

*****

56- رنگ اسلام پريد ركن توحيد شكست

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك مرثيه

قالب آهنگين

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت 3

تعداد استفاده 0

متن شعر

رنگ اسلام پريد، ركن توحيد شكست

اي پ_در زود بي_ا، مادرم رفت ز دست

طاير سوخته ب_ال و پ_ر م_ا را كشتند

جان بابا ب_ه خ_دا م_ادر م_ا را كشتند

ما عزادار شديم، بي پرستار شديم

*****

اي پ_در زود بي_ا، ب_ه خدا دير شده

م_ادرم را بنگ_ر، پس چ_را پير شده

وقتي از قامت او پرده كشيديم پدر

صورت نيلي او را هم_ه ديديم پدر

ما عزادار شديم، بي پرستار شديم

*****

م__ا ك__ه در لان_ه وحي، دو كبوتر بوديم

ت_ا سح__ر اشك فش_ان، دور م_ادر بوديم

همه شب روي نيايش به خدا مي كرديم

به مريضي ك_ه شفا يافت دعا مي كرديم

ما عزادار شديم، بي پرستار شديم

*****

اي پ_در م_ادر م__ا، به خدا راحت شد

بين ما و زينب، درد و غ_م قسمت شد

چشم او حج_ره ب_ي صاحب مادر بيند

چش_م م__ا قات_ل او را س_ر منبر بيند

ما عزادار شديم، بي پرستار شديم

*****

اي پدر رفت ز دست، روح و ريحانه ما

خان__ه ي سوخت_ه اش، ش__د ع_زا خانه ما

ما نگه كرده و در پيش دو چشم تر ما

خان__ه سوخت__ه ش__د قتلگ_ه مادر ما

ما عزادار شديم، بي پرستار شديم

*****

57- اي كه مي خواهي بداني قبر زهرا در كجاست

مشخصات

مناسبت مدينه

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي كه مي خواهي بداني قبر زهرا در كجاست

راز پيدا كردن آن خاك گرم كربلاست

مشتي از آن خاك بردار و رها كن در بقيع

هر كجا بنشست قبر همسر شير خداست

58- اي كرم لحظه لحظه عادت تو

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك مرثيه

قالب تركيب بند

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع صدف نبوت 2

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي كرم لحظه لحظه عادت تو

افتخار خدا، عبادت تو

روزها يادواره ات هر روز

لحظه ها لحظه ي ولادت تو

خانه زاد حريم لم يزلي

روح پيغمبر و روان علي

*****

غير تو كوثر محمد كيست؟

مادر و دختر محمد كيست؟

ذوالفقار علي به وقت سخن

حيدر حيدر محمد كيست؟

تو به فرزانگان هدف دادي

تو به مردانگي شرف دادي

*****

مريم يازده مسيحايي

خاتم الانبيا سراپايي

ركن ركن تمام اركاني

فاطمه مادر دو زهرايي

گرچه در پرده ي حجاب استي

آسمان دو آفتاب استي

*****

ذكر سبّوحيان ترانه ي توست

چشم قدّوسيان به خانه ي توست

طاير آسماني توحيد!

قلب پيغمبر آشيانه ي توست

روح بين دو پهلوي پدري

هم علي هستي هم پيامبري

*****

هر كجا ابر رحمتت بارد

لاله ي وحي سر برون آرد

مصطفي روز حشر بر سر دست

چادر خاكي تو را دارد

محشر آن روز يادواره ي توست

چشم حيدر به گاهواره توست

*****

راضيه، مرضيه، امينه، بتول

امّ دين، امّ وحي، امّ رسول

طاعت انبيا و صدّيقين

بي ولاي تو نيست، نيست قبول

لعل ها بي محبتت سنگند

شافعين بي شفاعتت لنگند

*****

هم تو مام ائمّه ي نوري

هم خدا را خطاب منشوري

لاله سرخ باغ خرّم وحي

شعله سبز نخله ي طوري

واژه ها كوچكند در شانت

كيستي؟ اي خدا ثنا خوانت!

*****

ناقه ي نور توست، حورْ سرشت

فرش راهش بود جواز بهشت

با نگاهت جحيم روضه ي گل

بي

جوازت بهشت، خانه ي زشت

كاتب لوح سرنوشت تويي

به محمد قسم بهشت تويي

*****

تو به امر خدا خدايي كن

در صف حشر كبريايي كن

از درون نقاب در محشر

بر خلايق خدا نمايي كن

اي نگاه تو شامل همه كس

يك نگاهت به حشر ما را بس

*****

اي همه هست و بود از هستت

ملك و جنّ و انس پابستت

همه در روز حشر مي نگرند

دست عباس را سر دستت

تا حسينت ز جا قيام كند

تن بي سر تو را سلام كند

*****

خُلد آغوش بر تو باز كند

به قد و قامتت نماز كند

تو كه آن روز جاي خود داري

قنبرت بر بهشت ناز كند

همه مبهوت در جلال تواند

محو زيبايي بلال تواند

*****

گر به دوزخ بيفكنند مرا

عوض اعتراض و چون و چرا

تا كه سازم جحيم را خاموش

مي برم لحظه لحظه نام تو را

به محمد قسم جهنم را

پر كنم از صداي يا زهرا

*****

همه افلاك را تو قائمه اي

چه بخوانم تو را؟ تو فاطمه اي

اگر امروز مام ساداتي

در صف حشر مادر همه اي

هر چه دوزخ شراره افروزد

نگذاري ذَراره ات سوزد

*****

شيعه در حشر، در جوار شماست

فخرش اين بس كه دوستدار شماست

غضب و رحمت و بهشت و جحيم

هر چه باشد، در اختيار شماست

ما همه شيعه ي گنه كاريم

روز محشر تو را، تو را داريم

*****

اي دل عالمي، مدينه ي تو

آسمان و زمين، سفينه ي تو

باغ توحيد تا ابد سرسبز

از گل سرخ زخم سينه ي تو

شيعه خون از دو ديده مي

بارد

داغ آن زخم سينه را دارد

*****

به مزار و به تربتت سوگند

به مدينه، به غربتت سوگند

به سفيدي گيسويت به شباب

به كبودي صورتت سوگند

كه تو را يادواره هر دم ماست

عمر با ياد تو محرّم ماست

*****

دود تاريك و بيت نور كجا؟

پاي فرعون و كوه طور كجا؟

اي بهشت مدينه! واي به تو!

دست سنگين ديو و حور كجا؟

گلشن وحي و زاغ زشت كجا؟

بار هيزم كجا؟ بهشت كجا؟

*****

قلم شيعه را تقلّب نيست

شرح اين ماجرا تعصّب نيست

غاصب حق نفس احمد را

زدن فاطمه تعجّب نيست

راست گفتم قسم به ذات اله

دفن شب، قبر مخفي است گواه

*****

هرچه بر قلب شيعه، چنگ زنند

هر چه دشنام داده، سنگ زنند

هر چه خورشيد را بپوشانند

هر چه بر روي ننگ، رنگ زنند

مهر پنهان به خاك گردد كي؟

ننگ با رنگ پاك گردد كي؟

*****

گل هميشه اسير خار و خس است

روح توحيد، كُشته هوس است

چند در اين زمينه بحث و جدل

شرح غصب فدك بس است، بس است

دست دخت رسول و ضرب غلاف

سندش هست گر دهيد انصاف

*****

به خداوند و ذات يكتايش

به ولاي علي به زهرايش

بيشتر از ستارگان گشته

ظلم بر شيعه و به مولايش

نظم «ميثم» كه در ثناي شماست

قطره اي از هزارها درياست

*****

59- رفتي همينكه فاطمه جان از كنار من

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك ولادتي

قالب غزل

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

رفتي همينكه فاطمه جان از كنار من

در كوچه ها مشاهده شد انكسار من

حلال مشكلات علي بعد رفتنت

پيچيده تر شده گره كار و بار من

چندين شب است آب به دستم نداده اي

نامهربان شده است مگر خانه دار من

روزي شكست بازويت از ضربت غلاف

حالا شكسته شد كمر ذوالفقار من

از دخترت مپرس فقط گريه مي كند

من غمگسار اويم و او غمگسار من

ديگر ز ميوه ي فدك تو نمي خورم

بعد از بنفشگيّ تنت اي بهار من

دارم سر مزار تو از حال مي روم

حرفي بزن قرار بگيرم قرار من

حالا كه رفتي از بر من لا اقل بخواه

از اين مزار دور نيقتد مزار من

60- رفتي علي را تنها نمودي

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

رفتي علي را تنها نمودي

مظلوميم را امضا نمودي

زهرا ، جان زينب

مرگم ، را بطلب

يا زهرا(2)

*****

خورشيد حيدر خاكستري شد

ياس پيمبر نيلوفري شد

زهرا ، اي حبيبم

بي تو ، من غريبم

يا زهرا(2)

*****

نازكتر از گل بوده تن تو

جانم ستاند پيراهن تو

زهرا ، اي حبيبم

بي تو ، من غريبم

يا زهرا(2)

*****

61- اي داغ تو مُهر سينه ام فاطمه جان

مشخصات

مناسبت مدينه

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي داغ تو مُهر سينه ام فاطمه جان

موج تو برد سفينه ام فاطمه حان

هر شمع براي محفلي مي سوزد

من سوخته ي مدينه ام فاطمه جان

62- از روي من ديده بستي اي آنكه بشكسته دستي

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك نوحه سنگين جديد

قالب آهنگين

شاعر عبدالكريمي مهدي

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

از روي من ديده بستي اي آنكه بشكسته دستي

رفتي و با رفتن خود پشت علي را شكستي

يا فاطمه عشق حيدر(4)

*****

مام جوانمرگ زينب رفته ز تن جان حيدر

آن بيت آتش گرفته شد بيت الاحزان حيدر

يا فاطمه عشق حيدر(4)

*****

گم گشته ي قلب خود را در لوح صبرت بجويم

درد دلم را عزيزم با خاك قبرت بگويم

يا فاطمه عشق حيدر(4)

*****

فاطمه صبر و قرارم بانوي شب زنده دارم

بعد از تو اي فاطمه جان شد زينبت خانه دارم

يا فاطمه عشق حيدر(4)

*****

63- خدايا فاطميه شد دوباره

مشخصات

مناسبت مناجات

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

خدايا فاطميه شد دوباره

كه زهرا مي كند بر ما نظاره

دهد ما را به درگاهش پناهي

الهي يا الهي يا الهي

*****

دل ما چون بحال خانه سوزد

بحال ساقي ميخانه سوزد

كه دائم مي كند بر در نگاهي

الهي يا الهي يا الهي

*****

سلام ما به زهرا امّ زينب

كه باشد نام او عنوان مكتب

ببخش ما را به زهرا يا الهي

الهي يا الهي يا الهي

*****

به حق ناله ي آهسته ي او

به حق بازوي بشكسته ي او

كه گاهي مي كشد از سينه آهي

الهي يا الهي يا الهي

*****

64- علي امشب(2) نشسته در حريم غمها

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك شور سينه زني

قالب آهنگين

شاعر قانع ابراهيم

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

علي امشب(2) نشسته در حريم غمها

بميرم من (2) شده غروب عمر زهرا

گرفته زانوي غم ، علي در آغوش

كه صحن سينه ي او ، شده سيه پوش

مي گريد ، مي نالد

كه مي رود تمام هستش

كه فاطمه رود ز دستش

يا زهرا يا زهرا يا فاطمه حبيبه ا…(2)

مرو زهرا مرو زهرا مرو مرو تو از بر ما

*****

نبي ز آن سو (2) در انتظار روي زهرا

علي زين سو (2) زند صدا مرو تو تنها

حريم خانه بي تو ، صفا ندارد

كه درد دوري تو ، دوا ندارد

اي يارم ، دلدارم

دلم ز رفتنت بگيرد

علي بدون تو بميرد

يا زهرا يا زهرا يا فاطمه حبيبه ا…(2)

مرو زهرا مرو زهرا مرو مرو تو از بر ما

*****

مرو زهرا كه دشمنها به اشك چشم من بخندند

به آن خنده (2) دوباره دست من ببندند

همه به هم گويند ، كه فاطمه مرد

عدو به طعنه گويد ، علي زمين خورد

اي يارم ، دلدارم

دلم ز رفتنت بگيرد

علي بدون تو بميرد

يا زهرا يا زهرا يا فاطمه حبيبه ا…(2)

مرو زهرا مرو زهرا مرو مرو تو از بر ما

*****

در اين شهر پر از ماتم دل مرا بخون نشاندند

در آن روزي كه دشمنها ترا به كوچه ها كشاندند

ترا ز من گرفتند ، به تازيانه

مرو كبوتر من ، از آشيانه

اي يارم ، دلدارم

دلم ز رفتنت بگيرد

علي بدون تو بميرد

يا زهرا يا زهرا يا فاطمه حبيبه ا…(2)

مرو زهرا مرو زهرا مرو مرو تو از بر ما

*****

خودم ديدم (2) چنان لگد به پهلويت خورد

به پيش من چه كرد دشمن

كه محسنم از آن لگد مرد

غلاف تيغ قنفذ ، اجر نبي داد

كه دست و بازوي تو ، ز كار افتاد

اي يارم ، دلدارم

دلم ز رفتنت بگيرد

علي بدون تو بميرد

يا زهرا يا زهرا يا فاطمه حبيبه ا…(2)

مرو زهرا مرو زهرا مرو مرو تو از بر ما

*****

65- مي سوزم از اين غم كه زهرا ندارم

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

مي سوزم از اين غم كه زهرا ندارم

به خاك مزار تو سر مي گذارم

يا زهرا يا زهرا يا زهرا يا زهرا(2)

*****

تو رفتي و ديگر ندارم حبيبي

چه سازم اي خدا با غم غريبي

*****

چرا اي گل مرا با غم وا نهادي

در اين شهر پر دشمن تنها نهادي

از اين پس ترا از چه گلشن بجويم

در اين تنهايي راز دل با كه گويم

*****

تو راحت شدي و من به غم اسيرم

خدا مي داند من بي زهرا مي ميرم

دلم خونين چون باغ لاله كردي

از آنروزي كه پشت در ناله كردي

*****

به طعنه دلم مي زد آتش زبانه

چو مي دادي تكيه به ديوار خانه

چرا از منِ غمگين رو مي گرفتي

چرا دست خود بر پهلو مي گرفتي

*****

چه شبها كه مي ديدم سوز و تبت را

نشسته مي خواندي نماز شبت را

66- نشاط خانه ي ما رفت عشق ديگر نيست

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك ***

قالب رباعي

شاعر انساني حاج علي

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

نشاط خانه ي ما رفت عشق ديگر نيست

كه چار طفل در اين خانه هست و مادر نيست

به آرزوي دل خود رسيدي اي صياد

ميا به لانه ي آتشزده كبوتر نيست

67- بر سوخته باغ ما دگر سر نزنيد

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

بر سوخته باغ ما دگر سر نزنيد

اين خانه ي آتشزده را در نزنيد

از ما كه گذشت مادري را ديگر

در خانه به پيش چشم دختر نزنيد

68- پيغمبري كه يك عمر غمخوار امتش بود

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك مرثيه

قالب غزل

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع گلواژه هاي فاطميه 3

تعداد استفاده 0

متن شعر

پيغمبري كه يك عمر غمخوار امتش بود

روي كبود زهرا اجر نبوتش بود

اي خاك بر سر من مردم شدند دشمن

با بانويي كه قرآن درس محبتش بود

زهرا كه بر نمازش حق افتخار مي كرد

بي حرمتي امت اجر عبادتش بود

جان داد مخفيانه تشييع شد شبانه

بيت الولايه ي او دار الشهادتش بود

با هيچ كس نمي گفت از درد خويش اما

ديوار و در كتاب ذكر مصيبتش بود

تا وقت مرگ پنهان كرد از علي غمش را

بعد از شهادتش هم دستش به صورتش بود

غمهاي آن شهيده ناگفته ماند اما

حمل جنازه ي او فرياد عربتش بود

با آنكه مخفيانه تشييع شد شبانه

لبخند زد به تابوت اين درس عصمتش بود

آن پاي تا به سر نور رو مي گرفت از كور

نيلي چرا ز سيلي خورشيد طلعتش بود؟

شب بر سر مزارش مولا چو شمع مي سوخت

روز آفتاب سوزان زوار تربتش بود

كوه گناه «ميثم» در سيل اشك گم شد

آلوده بود و زين در امّيد رحمتش بود

69- مي رسد از خشت خشت خانه بوي فاطمه

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه 5

تعداد استفاده 0

متن شعر

مي رسد از خشت خشت خانه بوي فاطمه

اين دل حسرت كشم در آرزوي فاطمه

گريه و آه يتيمانم كه مي دانم ز چيست

زينبم در شانه پيدا كرده موي فاطمه

70- به آهم شعله بر افلاك ريزم

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه 5

تعداد استفاده 0

متن شعر

به آهم شعله بر افلاك ريزم

شرر بر سينه ي صد چاك ريزم

عزيزم با كه گويم اين مصيبت

به روي چشمهايت خاك ريزم

71- دين خدا را جاودان با صبر كردم

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك ولادتي

قالب مخمس

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه 5

تعداد استفاده 0

متن شعر

دين خدا را جاودان با صبر كردم

صبر خدا شد جلوه گر تا صبر كردم

گر با همه رنج و بلاها صبر كردم

طبق وصيتهاي طاها صبر كردم

*****

ديدم شكستند از جفا بال و پرم را

ديدم ميان آتش و خون همسرم را

ديدم كبوتر بچه هاي مضطرم را

ديدم سرشك جانگداز همسرم را

هرگز نديدم محسنم را صبر كردم

*****

من قهرمان خيبر و بدر و حنينم

با ضربتي افضل ز خلق عالمينم

ديدم كه نيلي گشته روي نور عينم

ديدم كه مي گردد به دنبال حسينم

در اوج قدرت بودم امام صبر كردم

*****

اينجا و تن دادن به زور و جبر هرگز

ماهم برون آيد ز پشت ابر هرگز

اينجا دگر شير خدا را صبر هرگز

در حق زهرا قصد نبش قبر هرگز

نامردمان بس بود هر جا صبر كردم

*****

ديشب علي بود و دل و هجران دلبر

ديشب علي بود و گُل و دست پيمبر

ديشب علي بود و گِل و زهراي اطهر

ديشب علي بود و دو چشم خون دختر

اينجا ميان سيل غمها صبر كردم

*****

72- مدينه روي قلب من نشسته داغ ديدارت

مشخصات

مناسبت مدينه

سبك ولادتي

قالب غزل

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

مدينه روي قلب من نشسته داغ ديدارت

دعا كن تا شبي باشم ميان جمع زوارت

مدينه من خدا داند ندارم وسع آن حد را

مگر زهرا دهد روزي جواز رفت و آمد را

مدينه جان پيغمبر به آن قدر رفيع تو

دعا كن تا نهم صورت روي خاك بقيع تو

مدينه ريسمان ديدي كه بر دست علي بستند

تو ديدي دست زهرا را به تيغ كينه بشكستند

مدينه در كجا زهرا شده پرخون سبوي او

كدامين دست نامردي زده سيلي به روي او

73- آن شب كه شب از صبح محشر تيره تر بود

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك ولادتي

قالب مثنوي

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه 3

تعداد استفاده 0

متن شعر

آن شب كه شب از صبح محشر تيره تر بود

آن شب كه از آن مرغ شب هم بي خبر بود

آن شب كه خون از دامن مهتاب مي ريخت

اسماء براي غسل زهرا آب مي ريخت

آن شب خدا داند خدا داند كه چون بود

قلب علي زنداني از فرياد و خون بود

آن شب اميرالمؤمنين با اشك ديده

مي شست تنها پيكر يار شهيده

مي شست در تاريكي شب مخفيانه

گه جاي سيلي گاه جاي تازيانه

صد بار از پا رفت و دست از خويشتن شست

جانان خود را در درون پيرهن شست

خود در كفن پيچيد آن خونين بدن را

خونين بدن نه بلكه جان خويشتن را

چشم از نگه ، ناي از نوا ، لب از سخن بست

بگشود دست حسرت و بند كفن بست

ناگه فتاد آن تيره كوكب را نظاره

گريان به گِرد آفتابش دو ستاره

از بي كسي در بال هم سر برده بودند

گويي كنار جسم مادر مرده بودند

داغ دل مولا دوباره گشت تازه

ريحانه ها را زد صدا پاي جنازه

آن پر شكسته طائران از جا پريدند

افتان و خيزان جانب مادر دويدند

چون جان شيرين جسم او در بر گرفتند

گل بوسه از آن لاله ي پرپر گرفتند

يكبار از عمق كفن آهي بر آمد

با ناله بيرون دستهاي مادر آمد

ناگه ندا آمد علي بشتاب بشتاب

دردانه هاي وحي را درياب درياب

مگذار زهرا را چنين در بر بگيرند

مگذار روي سينه ي مادر بميرند

74- آه چه كند مولا ، با ، غم زهرا و ...

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

آه چه كند مولا ، با ، غم زهرا و داغ شكيبايي

*****

ماتم زهرا برده ز علي ديگر صبر و شكيبايي

*****

ميان مسلمين علي مانده تنها

ز دست مرتضي كنون رفته زهرا

درون سينه ي علي گشته غوغا

واي ، از اين ماتم ، در دل مولا شد ماتم عظمائي

*****

زينب داغديده از مرگ مادر

فغان ز سينه مي كشد ديده ي تر

گاه به سينه مي زند گاه بر سر

رفته ز رخسار اين گل زيبا و جلوه ي زيبايي

*****

همدم و ياور علي رفته از دست

ماه منور علي رفته از دست

فاطمه همسر علي رفته از دست

آه ، چكند با اين ، سيل سرشك و اين ديده ي دريايي

*****

خانه ي مرتضي شده سرد و خاموش

اشك ميان ديده ها مي زند جوش

ز كودكان همي رسد ناله بر گوش

گشته بپا در بيت علي از اين غم محشر كبرايي

*****

ديده ي بضعه ي نبي گشته بسته

پهلوي او ز ضرب در شد شكسته

علي در مصيبت او نشسته

ماتم زهرا برده ز علي امشب صبر و شكيبايي

*****

75- يه شب يه مرد تنها اسير چنگ غمها

مشخصات

مناسبت شام غريبان

سبك ولادتي

قالب فولكوريك

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه 3

تعداد استفاده 0

متن شعر

يه شب يه مرد تنها اسير چنگ غمها

بر دوش ناله مي برد تابوت همسرش را

مردم شهر خوابيدند اشك اونو نديدند

اون شب فقط هفت نفر به داد او رسيدند

مردم شهر بخوابيد خواب براتون شيرينه

ديگه آزار نمي ده گريه كن مدينه

76- اي وجودت عرش حق را قائمه

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك ولادتي

قالب مثنوي

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه 3

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي وجودت عرش حق را قائمه

ياريم كن ياريم كن فاطمه

ياريم كن از زمين بردارمت

با دو دست خود به گِل بسپارمت

واي بر من مرده ام يا زنده ام

قبر تو يا قبر خود را كنده ام

آسمان اشك علي را پاك كن

جاي محبوبم مرا در خاك كن

اين چراغ چشم خونبار من است

اين همان تنهاترين يار من است

يا محمد دختر خود را بگير

لاله ي نيلوفر خود را بگير

باغبان تا ياس پرپر را گرفت

اشك خجلت چشم حيدر را گرفت

يا محمد از رخت شرمنده ام

فاطمه جان داده و من زنده ام

شاخه ي ياست اگر بشكسته بود

دستهاي باغبانت بسته بود

يا محمد دخترت در خاك خفت

دردهاي خويش را با من نگفت

غصه ها را در دل صد چاك ريخت

بر تن محبوبه ي خود خاك ريخت

ناله زد كاي با وفا يار علي

اي چراغ چشم بيدار علي

همسرم دستي برون از خاك كن

اشك رخسار علي را پاك كن

77- بخدا كسي خبر از دل خونم نداره

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك ولادتي

قالب فولكوريك

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

بخدا كسي خبر از دل خونم نداره

خبر از داغ فراق همزبونم نداره

تو مدينه هم با من علي غريبه اند

اهل يثرب همشون دشمن خوني منند

كسي پاسخ سلاماي علي رو نمي ده

پاسخ حرفاي داماد نبي رو نمي ده

چشم ديدن منو تو كوچه هاشون ندارن

مهر و حب علي رو توي دلاشون ندارن

مگه داغ فاطمه رفته شما زيادتون

كه مي سوزونيد دل منو بازم تو جمعتون

78- شد خزان گلشن آل طاها

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

شد خزان گلشن آل طاها

اي جوانمرگ من رفتي تنها

مي خندد قاتلت بر اشك ما

اي جوانمرگ من رفتي تنها

آمدي قامت كشيده ، مي روي قامت خميده

ديده ام بر بستر تو ، خون ز پهلويت چكيده

فاطمه فاطمه عشق حيدر(2)

*****

پيرم كرده داغ تو اي جوان

فاطمه فاطمه فاطمه جان

كي رود از پيش ديده ، آنچه را اين ديده ديده

ياس و آتش درب و سينه ، غنچه ي از شاخه چيده

فاطمه فاطمه عشق حيدر(2)

*****

مي ترسم از هجرت بي من رفتي

اين من و اين همه دشمن رفتي

اين سخن پيچيده هر جا ، مرتضي افتاده از پا

ريسمان بر دست من زد ، آنكه زد سيلي به زهرا

فاطمه فاطمه عشق حيدر(2)

*****

پاره شد رشته صبر حيدر

مي شود خانه ات قبر حيدر

قاتلت قبر تو جويد ، با همه اين نكته گويد

من زدم سيلي به زهرا ، تا دگر حيدر نگويد

فاطمه فاطمه عشق حيدر(2)

*****

اي كاش از پيش تو بر نخيزم

بر سرم خاك قبرت مي ريزم

بي تو زهرا جان چگونه ، مرتضي زنده بمونه

يا دعا كن من بميرم ، يا بيا با من به خونه

فاطمه فاطمه عشق حيدر(2)

*****

79- دخترم خوش آمدي جاي تو در دنيا نبود

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك مرثيه

قالب غزل

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع گلواژه هاي فاطميه

تعداد استفاده 0

متن شعر

دخترم خوش آمدي جاي تو در دنيا نبود

بي وجود تو صفا در گلشن عقبي نبود

- جان بابا بارها مرگ از خدا كردم طلب

بي تو جز خون جگر در ديده ي زهرا نبود

دخترم آن شب كه من دست علي دادم ترا

جاي پنج انگشت سيلي در رخت پيدا نبود

- جان بابا نقش آن سيلي گواهي مي دهد

هيچ كس مثل من و مثل علي تنها نبود

دخترم روزي كه بر ماه رخت سيلي زدند

هر چه مي پرسم بگو آيا علي آنجا نبود؟

- جان بابا بود اما دستهايش بسته بود

چاره اي جز صبر بين دشمنان او را نبود

دخترم با آن همه احسان كه ديد امت ز من

بوسه گل ميخ در اجر ذوي القربي نبود

- جان بابا خانه پر گرديد از دشمن ولي

هيچ كس جز فضه و ديوار و در با ما نبود

80- شكسته بال و پري ز آشيانه مي بردند

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك مرثيه

قالب ***

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع گلواژه هاي فاطميه 3

تعداد استفاده 0

متن شعر

شكسته بال و پري ز آشيانه مي بردند

تني ضعف غريبان شبانه مي بردند

جنازه اي كه همه انبيا به قربانش

چه شد كه هفت نفر مخفيانه مي بردند

مدينه فاطمه را روز روشن آزردند

چرا جنازه ي او را شبانه مي بردند

ز غربت علي و قصه ي در و ديوار

به دادگاه پيمبر نشانه مي بردند

بجاي گل كه گذارند روي قبر رسول

براي او اثر تازيانه مي بردند

سزاي آن همه احسان مصطفي اين بود

هنوز هم كفن آن شهيده خونين بود

81- باز اين چه شورش است كه در بيت حيدر است

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك ولادتي

قالب غزل

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه

تعداد استفاده 0

متن شعر

باز اين چه شورش است كه در بيت حيدر است

گويا زمان هجرت غمناك كوثر است

با آه زينب و حسن و شاه كربلا

گويا قيامتي شده و حشر ديگر است

82- دلم مي خواد يه شب مدينه باشم

مشخصات

مناسبت مدينه

سبك ولادتي

قالب فولكوريك

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه

تعداد استفاده 0

متن شعر

دلم مي خواد يه شب مدينه باشم

زائر اون شكسته سينه باشم

دلم مي خواد پشت بقيع بشينم

قبر غريب مادر و ببينم

تو كوچه هاي مدينه بميرم

انتقام مادرمو بگيرم

تو كوچه ايكه فاطمه زمين خورد

همونجا كه ياس مدينه پژمرد

همونجا كه مادرمون و كشتند

كتاب درد زينب و نوشتند

بشينم و عقده ز دل وا كنم

غريبي عشق و تماشا كنم

مي گن تو كوچه چادرش خاكي شد

رو صورتش يه لاله حكاكي شد

كاش بوديم و تو كوچه يارش بوديم

ما بچه شيعه ها كنارش بوديم

زخم دل ما رو نمك مي زدند

بجاي او ما رو كتك مي زدند

83- در كنار قبرت ببين در اعتكافم

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع زمزمه هاي ولايت 1-59

تعداد استفاده 0

متن شعر

در كنار قبرت ببين در اعتكافم

كعبه هستي و من گِرد تو در طوافم

اي اميد دلها ، يا فاطمه يا زهرا

*****

از غمت بر آيد ز سينه آه سردم

بي تو من كه ديگر عليّ كوچه گردم

اي اميد دلها ، يا فاطمه يا زهرا

*****

كي رود زيادم غم تو اي مانده بين كوچه ها

كس خبر ندارد ز داغت با من چها كردي چها

كي رود زيادم كه دشمن هست تو را گرفته بود

كي رود ز يادم كه زينب دست تو را گرفته بود

ياس نيلوفري ، كي مرا مي بري ، واي از اين غم جدايي

*****

اي گل جوانم آتش زدي به جانم

اي پرستوي من رفتي از آشيانم

اي اميد دلها ، يا فاطمه يا زهرا

*****

در غمت خميدم اميدم رفيق خفته زير گِل

اي فرشته رويم چه گويم چه كرده غمهايت به دل

مرتضي و دوري؟ صبوري ندارم و بريده ام

ياد روي ماهت بريزد ستاره از دو ديده ام

مي كنم زمزمه ، فاطمه فاطمه ، واي از اين جدايي

*****

مانده كنج سينه غمهاي بي حسابم

بي تو در مدينه سلام بي جوابم

اي اميد دلها ، يا فاطمه يا زهرا

*****

84- رفتي و خونه ي علي بعد تو لطف و صفا نداره

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك ولادتي

قالب فولكوريك

شاعر ناشناس

منبع زمزمه هاي ولايت 1-59

تعداد استفاده 0

متن شعر

(زهرا بي تو حيدر غريبه3)2

*****

رفتي و خونه ي علي بعد تو لطف و صفا نداره

از آسمون دل من بارون درد و غصه مي باره

شير خدا تو مدينه ديگه بي همزبونه

زهرا تو از خدا بخواه علي زنده نمونه

شور و اميد و زندگي از دلم پا كشيدن

ديگه شدم خونه نشين همه از من بريدن

ماه شباي آسمون غمگسار عليه

به جاي تو زينب تو خونه دار عليه

به من تسلا ميده تا از غم تو نميرم

با گرمي نگاه او جون تازه مي گيرم

فاطمه جون بيا ببين به لبم جون رسيده

گريه وناله ي حسين امونم رو بريده

يه گوشه اي كز مي كنه خيره ميشه به مسمار

همش ميگه بابا ببين مونده خونش رو ديوار

85- دل من ناله بزن از غم زهراي علي

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك شور سينه زني

قالب آهنگين

شاعر قانع ابراهيم

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

دل من ناله بزن از غم زهراي علي

دل من ناله بزن بر گل تنهاي علي

دل من لاله ي بهاره فاطمه ، طاقت سيلي رو نداره فاطمه

اولين مظلومه ي عالم فاطمه (2)

*****

اي خدا غم زده ي داغ غم فاطمه ام

بخدا سوخته ي عمر كم فاطمه ام

اي خدا فاطمه گل پيمبره ، پس چرا در سن جواني پرپره

اولين مظلومه ي عالم فاطمه (2)

*****

فاطمه عشق علي دار و ندار شيعيان

فاطمه در همه جا ياور و يار شيعيان

حرمتش در مدينه بسيار شكست ، پهلويش بين در و ديوار شكست

اولين مظلومه ي عالم فاطمه (2)

*****

مرتضي خانه نشين سر به روي زانوي غم

مرتضي يك نفر و در دل او غم روي غم

همسرش مظلومه و تنها جان سپرد ، محسنش نيامده دنيا جان سپرد

اولين مظلومه ي عالم فاطمه (2)

*****

فاطمه مادر گل مادر گلهاي بهشت

دست غم روي گل لاله چنين نامه نوشت

حسنش از زهر عدو فدا شود ، حسينش لب تشنه و سر جدا شود

اولين مظلومه ي عالم فاطمه (2)

*****

86- دلم پر مي زند در دشت سينه

مشخصات

مناسبت مدينه

سبك ولادتي

قالب مثنوي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

دلم پر مي زند در دشت سينه

كنم هر لحظه اي ياد مدينه

مدينه آرزو دارد دل ما

مدينه حل نگردد مشكل ما

چرا با گريه زهرا خو گرفته

چرا او دست بر پهلو رفته

چه موجب گشته بعد از فوت بابا

كه او از شوهر خود رو گرفته

87- تو آسمون خونمون خاليه جاي راز و نيازت

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك ولادتي

قالب فولكوريك

شاعر ناشناس

منبع زمزمه هاي ولايت 1-59

تعداد استفاده 0

متن شعر

(زهرا ، پاشو حيدر غريبه3)2

*****

تو آسمون خونمون خاليه جاي راز و نيازت

مي سوزه قلب زينب از ديدن خاك چادر نمازت

مي بارم اشك بي كسي مثل ابر بهاري

براي سن زينبم چه زوده خونه داري

نگاه گرم فاطميش به من ميده تسلي

پاشو ببين كه زينبت شده امّ ابيها

خيره شده به ميخ در دلش يه دنيا درده

چهار ساله دختركم خدائي خيلي مرده

از لابلاي گريه هاش چشم تو رو مي بينم

حالا فقط تو اين خونه امير المؤمنينم

به من ميگه بابا علي خوبه خونه نشيني

اگه بري تو كوچه ها قاتلشو مي بيني

تو جا نماز عشق تو شبا تا صبح بيداره

كنار بستر حسين يه كاسه آب ميذاره

88- مدينه دلم برات پر ميزنه

مشخصات

مناسبت مدينه

سبك ولادتي

قالب مثنوي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

مدينه دلم برات پر ميزنه

پشت در نشسته و در ميزنه

مدينه بوي گل لاله ميده

كوچه هاش به سينه ها ناله ميده

مدينه شيعه دل خوني داره

گفتني هاي فراوونوي داره

مدينه بوي گل ياس مياد

صداي مادر عباس مياد

مدينه اكبر و قاسمت چي شد

كوچه هاي بني هاشمت چي شد

مدينه يادت مياد تو آتيشا

فاطمه صدا مي زد فضه بيا

بچه هاش مادر زدن رو مي ديدن

تو كوچه مي ديدن و مي لرزيدن

89- رسد آهسته آوايت مرا بر گوش جان مهدي

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

رسد آهسته آوايت مرا بر گوش جان مهدي

كنار در ، ستادي يا ميان دوستان مهدي

به قربان صداي دلربايت گردم اي مولا

بيا بر مادر مظلومه ات قرآن بخوان مهدي

90- در كوچه خواست تا كه شود حامي علي

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

در كوچه خواست تا كه شود حامي علي

دردا كه تازيانه ي قنفذ امان نداد

هر قهرمان كند به نشان خود افتخار

زهرا مدال خود به علي هم نشان نداد

91- لحظه هاي آخر است ، چشم زهرا بر در است

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه

تعداد استفاده 0

متن شعر

لحظه هاي آخر است ، چشم زهرا بر در است

اشك چشم كودكان ، آب غسل مادر است

مادرم بستريه خدايا خدايا

رنگش نيلوفريه خدايا خدايا

*****

اشك بابايم روان ، هر دو ديده خونفشان

پيش چشمان ترش ، شمع او سوسو كنان

مادر ما جوونه خدايا خدايا

پس چرا قد كمونه خدايا خدايا

*****

مانده است بر روي او ، جاي انگشت عدو

تا نبيند جاي آن ، از علي بگرفته رو

روي مادر كبوده خدايا خدايا

گناه او چه بوده خدايا خدايا

*****

مادرم گويد سخن ، با غم و درد و محن

بر وصايايم علي ، كن عمل اي جان من

غسلم بده شبانه علي جان علي جان

خاكم كن مخفيانه علي جان علي جان

دارم بر تن نشانه علي جان علي جان

آثار تازيانه علي جان علي جان

*****

92- مدينه لشكر اندوه ريخت برسر تو

مشخصات

مناسبت مدينه

سبك ولادتي

قالب غزل

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه

تعداد استفاده 0

متن شعر

مدينه لشكر اندوه ريخت برسر تو

نبود اين همه رنج زمانه ، باور تو

مدينه ! بعد پيمبر ز بس غريب شدي

نشست قاتل زهرا فراز منبر تو

مدينه ! چون به سرت آسمان خراب نشد؟

چو گشت نقش زمين دختر پيمبر تو

از آن شبي كه علي دفن كرد فاطمه را

صفا گرفته شد از صبح روح پرور تو

ميان كوچه زني را زدن ، رشادت بود؟

و يا به فاطمه سيلي زدن عبادت بود؟

93- گشته ام بي بال پر ، بهر تو خونين جگر

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه

تعداد استفاده 0

متن شعر

گشته ام بي بال پر ، بهر تو خونين جگر

بي توان افتاده ام ، روي قبرت نوحه گر

اشكاي من رونه خدايا خدايا

از غربت زمونه خدايا خدايا

يا فاطمه يا زهرا يا زهرا يا زهرا(2)

*****

گشته ام من ناتوان ، مي كنم آه و فغان

پشتم از داغت شكست ، دشمنت شد شادمان

بر اشكم خنده مي كرد يا زهرا يا زهرا

تو را شرمنده مي كرد يا زهرا يا زهرا

در عشق تو اسيرم يا زهرا يا زهرا

بي تو زهرا مي ميرم يا زهرا

يا فاطمه يا زهرا يا زهرا يا زهرا(2)

*****

كردم از كوچه گذر ، زد به جان من شرر

كرده آبم آن غم ، شعله ها و ميخ در

بودي ميان خانه يا زهرا يا زهرا

خوردي تو تازيانه يا زهرا يا زهرا

از داغ تو شكستم يا زهرا يا زهرا

بر خاك غم نشستم يا زهرا يا زهرا

يا فاطمه يا زهرا يا زهرا يا زهرا(2)

*****

94- گل پژمرده از بيداد مادر

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك ولادتي

قالب غزل

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه

تعداد استفاده 0

متن شعر

گل پژمرده از بيداد مادر

خزان آخر به بادت داد مادر

خودم ديدم كه در زندان سينه

نمي شد ناله ات آزاد مادر

خودم ديدم كه بابا با گُل اشك

تو را در زير گل بنهاد مادر

خودم ديدم كه دنبال جنازه

حسينت از نفس افتاد مادر

خودم ديدم حسن چون شمع مي سوخت

كه شد آب و نزد فرياد مادر

ز جا برخيز اي غمخوار بابا

كه بابا گشته دشمن شاد مادر

شب تاريك و تشييع جنازه

مرا كي مي رود از ياد مادر

95- پدرم درد دلش را به كس ابراز نكرد

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك ولادتي

قالب مثنوي

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه

تعداد استفاده 0

متن شعر

پدرم درد دلش را به كس ابراز نكرد

پيش ما دفتر داغ دل خود باز نكرد

پيش ما گريه نمي كرد ولي دور از ما

گريه مي كرد به مظلومي مادر بابا

كاش آن چاه زبان داشت كه تا بي پروا

گويد او هر چه شنيده است ز مولا شبها

من ز مظلومي بابا چه بگويم ديگر

سند معتبرش مانده به روي مادر

همه گفتند كه دل را به كلامش ندهيد

همه گفتند جوابي به سلامش ندهيد

همه گفتند كه سوازنده شود خانه ي او

همه ديدند كه مي سوخت دو پروانه ي او

همه ديدند چو در صبر عيان مولا را

همه گفتند به قنفذ كه بزن زهرا را

قاتل اصلي مولا همه دانيد چه بود؟

چادر خاكي و اشك حسن و روي كبود

96- بانوي خانه مي رود بي خانمان حيدر شده

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

بانوي خانه مي رود بي خانمان حيدر شده

ياس كبود او پرپر شده ، مظهر صبر حق مضطر شده

داغ فلك ، شرح فدك ، با جسم زهرا مي رود ، ام ابيها مي رود

*****

كوهي ز غم قلب علي با سينه ي آتش فشان

گريه نمي كني اي آسمان ، بنگر علي شده قامت كمان

از كودكان ، سوي كيوان ، بانگ واويلا مي رود ، ام ابيها مي رود

*****

امشب حسين با زينبش يادي ز عاشورا كند

جاي غلاف بيند غوغا كند ، دست جدا بيند چها كند

داغش باقي ، رأس ساقي ، بر نيزه بالا مي رود ، ام بيها مي رود

*****

97- غمت برده ز دل صبر و توانم

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

غمت برده ز دل صبر و توانم

تو رفتي من چرا بايد بمانم

گلويم آنچنان از گريه بسته

كه نتوان بهر تو قرآن بخوانم

98- نماز شبت شد قضا مادرم

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك ولادتي

قالب تك بيتي ها

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

نماز شبت شد قضا مادرم

براي تو سجاده مي آورم

*****

بجاي نمازت نظر مي كنم

ببين چادرت را به سر مي كنم

*****

نام خود را خصم داغ ننگ زد

ديد بار شيشه دارم سنگ زد

*****

تا پاي مرگ دخت نبي را مغيره زد

اي كاش بين كوچه دگر مجتبي نبود

*****

اي كه بستي راه بر زهرا ميان كوچه ها

گردنت را مي شكست آنجا اگر عباس بود

*****

از چه رو اي ماه من گشته اي همچون هلال

يار نه سال علي مرتضي را كن حلال

*****

آتش آهش شرر بر عالم لاهوت مي زد

هر قدم مي رفت سر بر چوبه ي تابوت مي زد

*****

تا چند كشم هر سو اين قد كماني را

اي مرگ بگير از من يكباره جواني را

*****

هم سينه ات شكسته و هم دست و هم دلت

گويا وجود تو همه خيرات حيدر است

*****

آتش زدن به خانه ي مولا بهانه بود

مقصود خصم كشتن بانوي خانه بود

*****

يك مرد نبود تا بگويد نامرد

اين زن كه تو مي زنيش ناموس علي است

*****

روا بود كه گريبان ز هجر پاره كنم

دلم هواي تو كرده بگو چه چاره كنم

*****

اميد خسته ام تا چند گيرم با اجل كشتي

بميرم يا بمانم بانوي من چيست فرمانت

*****

99- علي سر در گريبان دارد امشب

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك ولادتي

قالب مثنوي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

علي سر در گريبان دارد امشب

علي شام غريبان دارد امشب

سرشك از ديده نمناك مي ريخت

به روي جسم زهرا خاك مي ريخت

نهان مه در دل افلاك مي كرد

تو گويي خويشتن را خاك مي كرد

عزيز خويشتن را داده از دست

به روي قبر او صورت نهاده است

صدا زد اينكه اشك از ديده بارد

بود حيدر كه با تو حرف دارد

زمين زين پس مطاف اهل رازي

مبادا اين بدن آزرده سازي

زمين از اين بدن چيزي نمانده

عدو او را به پشت در كشانده

زمين او داغدار و وخسته باشد

دل و پهلوي او بشكسته باشد

زمين رنج فراوان ديده زهرا

ميان كوچه سيلي خورده زهرا

100- ايكاش كه قلب علي از كار افتد

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

ايكاش كه قلب علي از كار افتد

يا آنكه به ديده علي خار افتد

داغ دل من تازه شود زهرا جان

چونكه نظرم بر در و ديوار افتد

101- افسوس كه ناموس خدا را كشتند

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك مرثيه

قالب رباعي

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع نخل ميثم 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

افسوس كه ناموس خدا را كشتند

محبوبه ي ذات كبريا را كشتند

سادات نوشتند به خوناب جگر

بي جرم و گنه مادر ما را كشتند

(تنها نه در بهشت را سوزاندند

يك لحظه تمام انبيا را كشتند)

102- اي كاش مدينه در و ديوار نداشت

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي كاش مدينه در و ديوار نداشت

اي كاش فدك اين همه اسرار نداشت

فرياد دل محسن زهرا اين بود

اي كاش كه درب خانه مسمار نداشت

103- اگر مي پرسي از احوال مادر

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع زمزمه هاي ولايت 1-59

تعداد استفاده 0

متن شعر

اگر مي پرسي از احوال مادر

بگويم شمه اي از حال مادر

فقط گويم كه مي گشتيم آنروز

ميان دست و پا دنبال مادر

104- كنج خانه تنها خسته

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك نوحه سنگين سنتي

قالب آهنگين

شاعر شاهنوري محمود

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

كنج خانه تنها خسته

بانويم از غمها رسته

يارم ديگر ميهمان باباست

همراز من خاطرات زهراست

من و خون گُلم روي سجاده

من و كوچه كه يار من افتاده

بخدا طاقتم تمام است

*****

تنها رفتي تنها ماندم

تنهاي تنها جا ماندم

ماه و چاه و كوچه همدم من

درب و ديوار شاهد غم من

ز تو جا مانده گل افلاكي

چادر پاره خوني و خاكي

بخدا طاقتم تمام است

*****

105- به روي شانه ام بردم شبانه همسرم را

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

به روي شانه ام بردم شبانه همسرم را

تمام هستيم را ياورم را دلبرم را

خدايا داده ام از كف همه بود و نبودم

خودم ديدم خزاني شد گل ياس كبودم

همه پيمان گسستند ، دل ما را شكستند

كتاب عشق من را ، ميان كوچه بستند

اميد مني عزيز مني تويي روح و روانم

مرو فاطمه مرو فاطمه بمان آرام جانم

*****

اگر صبر خداوندي نمي بود مُرده بودم

عزيزم كاش من جاي تو سيلي خورده بودم

خدايا اي خدايا ، شدم تنهاي تنها

به روي شانه امشب ، كشم تابوت زهرا

اميد مني عزيز مني تويي روح و روانم

مرو فاطمه مرو فاطمه بمان آرام جانم

*****

دل من منتظر تا خنجر مولا بگيري

بيايي انتقام مادرت زهرا بگيري

عدو را زنده سازي ، نشيني روبرويش

به دست قدرت خود ، زني سيلي به رويش

106- آه مجبورم شبانه زائر قبرت شوم

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

آه مجبورم شبانه زائر قبرت شوم

قبر مخفي داشتن از بي مزاري بدتر است

تا مرا مي بيندم قنفذ سلامم مي كند

اين سلامش از هزاران زخم كاري بدتر است

107- بعد تو مونس من آه شده

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك ولادتي

قالب مثنوي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

بعد تو مونس من آه شده

همدم راز دلم چاه شده

من كه از جا در خيبر كندم

من كه بتها به زمين افكندم

من كه درد همه درمان كردم

من كه هر مشكلي آسان كردم

حال بي مونس و يارم چكنم

گره افتاده به كارم چكنم

108- بعد رفتن تو زهرا تو مدينه تك و تنها

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

يا زهرا يا زهرا يا زهرا يا فاطمه

اي همه هستم ، رفتي از دستم ، ببين شكستم ، يا زهرا يا فاطمه

*****

بعد رفتن تو زهرا تو مدينه تك و تنها

منم و خونه ي يادت منم و كوچه ي غمها

گاهي شبها رو مزارت گريه مي كنم كنارت

تو هم اونجا توي جنت گريه كن براي يارت

زهرا زهرا بنگر مظلوميم را(2)

اي همه هستم ، رفتي از دستم ، ببين شكستم ، يا زهرا يا فاطمه

*****

يار تو غريب و تنهاست تو يه عالم غم و ماتم

بعد تو قسمت من شد همه غصه هاي عالم

ديدن چهره ي قاتل خونهاي به قتلگاهت

جايي كه مياد هنوزم صداي ناله و آهت

مهرم ماهم بعد از تو من غريبم(2)

اي همه هستم ، رفتي از دستم ، ببين شكستم ، يا زهرا يا فاطمه

*****

طعنه ي مردم شهر و زمزمه هاي زير لب

ديدن يه در سوخته صداي گريه ي زينب

چه كنم با خاطراتت خون رو پيراهن تو

رفتي اما منو كشته اشك سرخ كفن تو

ديدن چادر خاكي رو سر دختر نازت

هي اداتو در مياره وقت آخرين نمازت

اي همه هستم ، رفتي از دستم ، ببين شكستم ، يا زهرا يا فاطمه

*****

وقتي از تو كوچه مي رم اشكام چشمامو مي بندند

قنفذ و مغيره با هم دو تايي به من مي خندند

اي همه هستم ، رفتي از دستم ، ببين شكستم ، يا زهرا يا فاطمه

*****

خوناي رو مسمار در دود رو ديوار نوشته

داغ ششماهه ي پرپر ياد پهلوي شكسته

گريه ي آروم و مخفي ناله

هاي غريبونه

بغض مونده تو گلوها تو خونه غسل شبونه

مهرم ماهم بعد از تو من غريبم

اي همه هستم ، رفتي از دستم ، ببين شكستم ، يا زهرا يا فاطمه

*****

مرغ دل ميون سينه پر زده سوي مدينه

تا كه با ديده ي گريون غربت تو رو ببينه

اي چراغ آسموني دلبر ابرو كموني

آرزومند بقيعم قسمتم كن تو جووني

ذكرت نامت باشد بر هر زباني(2)

اي همه هستم ، رفتي از دستم ، ببين شكستم ، يا زهرا يا فاطمه

*****

بي تو از زندگي سيرم تو فقط هستي اميرم

دلمو بتو سپردم بخدا پس نمي گيرم

حبت لطفت اميد محشر ما(2)

اي همه هستم ، رفتي از دستم ، ببين شكستم ، يا زهرا يا فاطمه

*****

109- خداحافظ اي جوان مادر

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

خداحافظ اي جوان مادر

خداحافظ قد كمان مادر

خداحافظ بي نشان مادر

خداحافظ مادرم

*****

خداحافظ اي گل پرپر

خداحافظ مهربان مادر

خداحافظ هستي حيدر

خداحافظ مادرم

*****

خداحافظ اي پناه من

خداحافظ بي گناه من

خداحافظ تكيه گاه من

خداحافظ مادرم

*****

كجا مي روي مهربان مادر

كجا مي روي سوره ي كوثر

كجا مي روي هستي حيدر

خداحافظ مادرم

*****

110- آسمان ، اشك به حال من محزون مي ريخت

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

آسمان ، اشك به حال من محزون مي ريخت

اشك نه ، بلكه ز دل باده ي گلگون مي ريخت

هيچ داني كه چرا دست كشيدم از غسل

ديدم از سينه ي مجروح گلم خون مي ريخت

111- بر مزار زهرا من غريب و تنها

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك شور سينه زني

قالب آهنگين

شاعر قانع ابراهيم

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

بر مزار زهرا من غريب و تنها

با دل حزينم شب نمودم احيا

خسته حال و زارم ، شمع اين مزارم

يار من در اينجا ، در كنار يارم

يا زهرا يا زهرا(4)

*****

يار من جوان بود روشني جان بود

در دل جواني قامتش كمان بود

آن گل يگانه ، از ظلم زمانه

با غنچه فدا شد ، پشت درب خانه

يا زهرا يا زهرا(4)

*****

او بهار من بود بيقرار من بود

تا كه جان به تن داشت در كنار من بود

مثل لاله پژمرد ، بار غم به دل برد

در دفاع از من ، تازيانه مي خورد

يا زهرا يا زهرا(4)

*****

دل به حسرتش بود محو حرمتش بود

مُهر غربت من روي صورتش بود

او به حق نظر كرد ، از همه گذر كرد

با رخ كبودش ، از برم سفر كرد

يا زهرا يا زهرا(4)

*****

112- مرگ زهرا را بدين تعجيل كس باور نداشت

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك مرثيه

قالب غزل

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع گلواژه هاي فاطميه 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

مرگ زهرا را بدين تعجيل كس باور نداشت

يا مگر جز مرگ ، زهرا حاجت ديگر نداشت

با چه جرأت مادر سادات را سيلي زدند

آخر آن مظلومه ي بي كس مگر ياور نداشت

جسم زهرا آب شد از آتش خشم عدو

ديگر آن غمديده طاقت ، بهر ضرب در نداشت

داغ ختم الانبيا مي كُشت آن مظلومه را

كاش ديگر قاتلي چون قنفذ كافر نداشت

گشت تفسير ذوي القربي به مرگ فاطمه

خصم بر اين آيه تفسيري از اين بهتر نداشت

فاطمه در راه دين بگذشته بود از جان ولي

محسن ششماهه اش تاب فشار در نداشت

فاطمه از پرده ي دل ناله كرد و دخترش

چاره اي جز گريه بر حال دل مادر نداشت

كاش مي پرسيدم از مهدي چرا جدت علي

روز جسم مادر غمديده ات را بر نداشت

انتقام بدر و خيبر را گرفت از فاطمه

آنكه در دل غير بغض احمد و حيدر نداشت

113- خسته از غم به خود از درد و محن مي پيچم

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

خسته از غم به خود از درد و محن مي پيچم

باورم نيست به جسم تو كفن مي پيچم

زخمهايت به زبان آمده از خون گفتند

با من از پهلو و از سينه ي گلگون گفتند

114- مادر ز غم تو از جهان سير شدم

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

مادر ز غم تو از جهان سير شدم

چون شمع فسردم و زمينگير شدم

بر زينب تو غم چهل سال گذشت

هر چند چهار ساله ام پير شدم

115- با آنكه علي بوده و اعلي شده ام

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

با آنكه علي بوده و اعلي شده ام

پيروز به هر جنگ بر اعدا شده ام

تاريخ نويسان نويسيد به اشك

من خانه خراب غم زهرا شده ام

116- رفتي تو و ماند يك چمن حاصل تو

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

رفتي تو و ماند يك چمن حاصل تو

سوزد دل من به ياد سوز دل تو

هر وقت كه از خانه برون مي آيم

لبخند زند بر رخ من قاتل تو

117- گويند كه مرگ ناگهاني سخت است

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

گويند كه مرگ ناگهاني سخت است

پژمرده شدن به نوجواني سخت است

يا فاطمه اين بجاست اما بي تو

با اهل مدينه زندگاني سخت است

118- ياري ز كه جويم دل من يار ندارد

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

ياري ز كه جويم دل من يار ندارد

يك مَحرم و يك راز نگه دار ندارد

غمهاي دلم را به كه تقديم نمايم

اين يوسف سرگشته خريدار ندارد

از ناله ي پنهان علي در دل شبها

پيداست كه دل دارد و دلدار ندارد

تا فاطمه هست و جگر سوخته ي او

با داغ دل لاله كسي كار ندارد

با فضه بگوييد بيايد كه در اين باغ

يك غنچه ي بشكفته پرستار ندارد

119- هر خانه را جغد اجل بر سر نشيند

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

هر خانه را جغد اجل بر سر نشيند

گَرد غم اول بر رُخ دختر نشيند

يارب تماشايي بود آندم كه زينب

گريان سر سجاده ي مادر نشيند

120- صداي ناله ي بلبل ز داغ گل بگوش آيد

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك ولادتي

قالب مثنوي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

صداي ناله ي بلبل ز داغ گل بگوش آيد

چنان مي گريد اين بلبل كه عالم در خروش آيد

چكد اشك غم از چشم علي آهسته آهسته

دل مظلوم او چون پهلوي مظلومه بشكسته

خداواندا از اين ماتم چرا دنيا نمي ميرد

چرا زير بغلهاي علي را كس نمي گيرد

سراپاي وجودش را غم دل پر شرر مي كرد

كه زهرا پشت در افتاده بود و او نظر مي كرد

121- عجب فرقي ميان سوز و ساز ما بود زهرا

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

عجب فرقي ميان سوز و ساز ما بود زهرا

تو شمع محفلم بودي و من شمع مزار تو

تو در خوابي و زينب در ميان خانه بيدار است

هنوز آن كودك معصوم دارد انتظار تو

122- باز آ باز آ ببين ببين حال كاشانه ي من

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

باز آ باز آ ببين ببين حال كاشانه ي من

شد زينب ياس كوچكت بانوي خانه ي من

پنهان از چشم ما همه ، آن نازنين دُرِ تو

با اشك ديده مي زند ، بوسه بر چادر تو

بدون تو بدون تو غريبم و تنها

مرا ببر مرا ببر به همرهت زهرا

*****

مي شستم چون تن ترا اي بر من بود و نبود

ناگه ديدم عزيز من بازويت گشته كبود

آمد يادم ز صحنه اي ، كآتش بر خانه زدند

پيش چشمان من ترا ، با تازيانه زدند

بدون تو بدون تو غريبم و تنها

مرا ببر مرا ببر به همرهت زهرا

*****

اي واي من كه بر گلم رنگ نيلي زده اند

پيش چشمان مجتبي بر او سيلي زده اند

123- غريب و يكه و تنها ميان خانه بنشستم

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

غريب و يكه و تنها ميان خانه بنشستم

مدينه گريه كن با من كه زهرا رفته از دستم

غريبي مرا مردم همه با چشم خود ديدند

كنار شعله ي آتش گلم را با لگد چيدند

صداي ناله ي او را ز پشت در شنيدم من

خدا داند كه از زينب خجالت مي كشيد من

بود هر شب همين نفرين به دشت و كوه و صحرايم

الهي بشكند دستي كه سيلي زد به زهرايم

124- كاش مي شد با دل خون

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك ولادتي

قالب مثنوي

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه

تعداد استفاده 0

متن شعر

كاش مي شد با دل خون

من نيايم دگر ز خانه برون

تا از آن كوچه ها گذر نكنم

تا به ديوار و در نظر نكنم

بعد تو من بقا نمي خواهم

خانه ي بي تو را نمي خواهم

خيز و از داغ غم رهايم كن

خيز و با ابن عم صدايم كن

شمع محراب سينه ام برخيز

آفتاب مدينه ام بر خيز

125- شب است و وقت آسايش رسيده

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك ولادتي

قالب غزل

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه

تعداد استفاده 0

متن شعر

شب است و وقت آسايش رسيده

جهان را چهره از شب تار باشد

شب است و مردمان در خواب اما

به قبرستان يكي بيدار باشد

نهاده سر به روي خاك قبري

كه زير خاك او را يار باشد

صداي گريه اش اهسته آيد

كه بايد مخفي از اغيار باشد

همي گويد ز جا برخيز برخيز

كه اكنون وعده ي ديدار باشد

126- زندگي با من مظلوم مدارا نكند

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك ولادتي

قالب غزل

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

زندگي با من مظلوم مدارا نكند

مرگ هم عقده اي از اين دل من وا نكند

اي اميد دل من تا كه تو رفتي ز برم

دل ماتم زده ام جز تو تمنا نكند

غمگسار دل من بعد تو جز زينب نيست

غير از اشك مرا پاك ز سيما نكند

اين در سوخته را كز تو نشانها دارد

چكنم تا كه حسين تو تماشا نكند

127- باباجون شيشه ي دل هم قدم سنگ شده

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك ولادتي

قالب فولكوريك

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

باباجون شيشه ي دل هم قدم سنگ شده

بابا جون دلم براي مادرم تنگ شده

باباجون يادم نمي ره كه ز ما رو مي گرفت

تا مي خواست بلند بشه دست به پهلو مي گرفت

باباجون اون روزيكه آتيش به خانه مي زدند

پيش چشمم مادرم را تازيانه مي زدند

128- دلم تنگه برايت اي عزيزم

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

دلم تنگه برايت اي عزيزم

سر خاكت سرشك غم بريزم

دعايم هر شب اينه فاطمه جان

كه از پهلوي قبرت بر نخيزم

129- اي خدا خسته و دلگير شدم

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك ولادتي

قالب مثنوي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي خدا خسته و دلگير شدم

طفلم و از دو جهان سير شدم

اين زمان خسته و تنها چكنم

با غم غربت بابا چكنم

دستهاي پدرم را بستند

پهلوي مادر من بشكستند

آه اي مادر والا گهرم

خير و كش دست محبت به سرم

كاش همراه تو من مي مردم

من بجاي تو كتك مي خوردم

ياد داري كه مرا بوسيدي

همچو گل غنچه خود بوييدي

بوسه ها بر پر پروانه زدي

زلف مشكين مرا شانه زدي

روي زانوت گرفتي سر من

گفتي اي دخترك دلبر من

پدر غمزده را ياري كن

تو از اين خانه نگهداري كن

جگر از آتش غم لاله مكن

پيش چشم پدرت ناله مكن

130- كاري پس از اين علي به شهر شما ندارد

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

كاري پس از اين علي به شهر شما ندارد

مدينه ديگر بدون زهرا صفا ندارد

ورد زبانم ، يار جوانم

فاطمه جانم (2)

*****

خدا تو داني هميشه او در كنار من بود

فاطمه ي من تمام دار و ندار من بود

ورد زبانم ، يار جوانم

فاطمه جانم (2)

*****

پرستوي من پريده از لانه اش شبانه

كبود گشته پر كبوتر به تازيانه

ورد زبانم ، يار جوانم

فاطمه جانم (2)

*****

131- مادر بيا مادر بيا رنگي بر اين خانه بزن

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

مادر بيا مادر بيا رنگي بر اين خانه بزن

با دستهاي خسته ات موي مرا شانه بزن

آئينه ي بخت مرا دشمن شكسته تا ابد

اين خانه ي آتشزده ديگر نمي خواهد لگد

روزيكه ماندي پشت در از پا نشستم دلغمين

من ديده ام محسن به خاك مادر تو خوردي بر زمين

پرسيدم از بابا چرا مادر ز ما رو مي گرفت

در راه رفتن گاهگاه دستش به پهلو مي گرفت

بعد از تو بابايم علي دائم دو چشمانش تر است

يك گوشوار آورد و گفت اين يادگار مادر است

با گريه گفتم اي پدر پس آن يكي ديگر كجاست

با گريه گفتا دخترم اندر ميان كوچه هاست

132- تو اي چراغ دلم كجايي ...

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

تو اي چراغ دلم كجايي ، به شام تارم چرا نيايي

بگو چه سازم من از جدايي

بگو كجايي(2)

*****

حديث اين غم چگونه گويم ، نشانه ات را ز در بجويم

ره مزارت به سر بپويم ، به پيشوازم مگر تو آيي

بگو كجايي(2)

*****

تو روي نيلي ز من گرفتي ، ز گوشواره به من نگفتي

چگونه ترك علي تو گفتي ، من و اسيري تو و رهايي

بگو كجايي(2)

*****

غمت شكسته دل غمينم ، به كنج خانه از آن نشينم

كه رنگ كوچه مگر نبينم ، به ياري من چرا نيايي

بگو كجايي(2)

*****

133- مرا زار و غمين كردي و رفتي

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

مرا زار و غمين كردي و رفتي

غمت مُهر جبين كردي و رفتي

چراغ خانه ام گرديده خاموش

مرا خانه نشين كردي و رفتي

134- دگر در شهر خود ياري ندارم

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

دگر در شهر خود ياري ندارم

به زانوي غريبي سر مي گذارم

عزيز من كجايي تو ، چرا از من جدايي تو

غريبم من غريبم من (2)

*****

همه شب تا سحر بيدار بودي

كه بيمار در و ديوار بودي

ز درد سينه و بازو ، از اين پهلو به آن پهلو

غريبم من غريبم من (2)

*****

مرا از فرط غم ديوانه كردي

چو موي زينبم را شانه كردي

چو دست و شانه بر سر مي گرفتي

كمك از دست ديگر مي گرفتي

غريبم من غريبم من (2)

*****

به چشمم مرگ خود را ديدم آنروز

ز خاك چادرت فهميدم آنروز

كه سيلي خورده بر رويت ، سيه گرديده بازويت

غريبم من غريبم من (2)

*****

135- الا اي چاه يارم را گرفتند

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

الا اي چاه يارم را گرفتند

گلم عشقم بهارم را گرفتند

ميان كوچه ها با تازيانه

ز من دار و ندارم را گرفتند

136- تمام شمع وجود تو آب شد مادر

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك مرثيه

قالب غزل

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

تمام شمع وجود تو آب شد مادر

دعاي نيمه شبت مستجاب شد مادر

گل وجود تو پرپر شد و به خاك افتاد

بهشت آرزوي ما خراب شد مادر

بجاي شمع كه سوزد به قبر پنهانت

علي كنار مزار تو آب شد مادر

ميان آن همه دشمن چو مي زدند تو را

دلم به غربت بابا كباب شد مادر

حمايت از پدرم را گناه دانستند

كه كشتن تو در امت ثواب شد مادر

به ياد ناله ي مظلوميت دلم سوزد

كه چون سلام پدر بي جواب شد مادر

137- بعد از تو مرا اميد فردايي نيست

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

بعد از تو مرا اميد فردايي نيست

امروز چو من غريب و تنهايي نيست

اين درد مرا مي كشد آخر كه دگر

در خانه علي باشد و زهرايي نيست

138- رفتي تو و زينبت ز غم مي سوزد

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

رفتي تو و زينبت ز غم مي سوزد

آتش ز نوايش به دلم افروزد

اين خانه عزاخانه شود بار دگر

هر گاه نگاه خود به در مي دوزد

139- بعد از تو بر زخم دلم مرحم ندارم

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك ولادتي

قالب مثنوي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

بعد از تو بر زخم دلم مرحم ندارم

ديگر اميد زنده ماندن هم ندارم

باور نمي كردم علي را وا گذاري

با خانه دار كوچكم تنها گذاري

درد دلم ديگر دوا دارد ندارد

اين خانه بي زهرا صفا دارد ندارد

ايكاش اي گل با تو من هم مرده بودم

در كوچه ها جاي تو سيلي خورده بودم

140- شب آمد و به سرت آمدم بر آر سري

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك ولادتي

قالب غزل

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

شب آمد و به سرت آمدم بر آر سري

نبود شرط وفا خود روي مرا نبري

به روز لحظه شماري كنم كه شب برسد

كنون كه شب شده اي كاش نبودش سحري

ز كوچه اي كه در آن با رخت جثارت شد

تمام عمر از آن جا نمي كنم گذري

حسين به خواب از لب تو بوسه مي گيرد

چرا به غنچه ات اي باغبان نمي نگري

141- اگر از خاك خود آري برون مادر سر خود را

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك ولادتي

قالب غزل

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

اگر از خاك خود آري برون مادر سر خود را

به زحمت مي شناسي چار ساله دختر خود را

به هر راهي كه مي رفتي مرا همراه مي بردي

كجا رفتي نبردي دختر بي ياور خود را

بجاي محسنت اي كاش زينب پشت آن در بود

كه مي بردم به دامانت پناه اينك سر خود را

زند بر هم كف افسوس بابايم نهان از ما

چه گويد در قيامت پاسخ پيغمبر خود را

142- از لحظه هاي بي تو بودن خسته هستم

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك شور كف زني

قالب مثنوي

شاعر شريف علي

منبع بي بي بي حرم

تعداد استفاده 0

متن شعر

از لحظه هاي بي تو بودن خسته هستم

بايد كه بي تو مُرد اما بسته دستم

از ماجراي كفن و دفن و غسل ديشب

مي رفت روح از من ولي نگذاشت زينب

صبر و قرار و شاديم با خويش بردي

سردار خيبر را به دست غم سپردي

در عين صبر از داغ تو بي تو صبر و تابم

اي خانه ات آباد من خانه خرابم

ديشب بگو زهراي من آسوده خفتي؟

از خانه ي نو با علي حرفي نگفتي

بر زخمهايت خاك مرهم گشته يا نه؟

از درد پهلويت بگو كم گشته يا نه؟

بر داغهاي قلبم آمد داغ تازه

قنفذ كه در زد بهر تشييع جنازه

وقتي كه تشييع ترا از من شنيدند

مردم براي نبش قبرت مي دويدند

ديدم ندارد صبر جاي از جاي جستم

دستمال جنگ بر روي پيشانيم بستم

گفتم كه مرد نبش قبر همسرم كيست

امروز روز كوچه و زهرا زدن نيست

آري همه رفتند و من تنهاترينم

زهراي من تنهاترين مرد زمينم

143- مادرم شفا گرفته

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

مادرم شفا گرفته

خواهرم عزا گرفته

آخه اون پهلو شكسته

بي صدا چشاشو بسته

قامت بابام خميده

رنگ صورتش پريده

جگر حسين كبابه

حال مجتبي خرابه

همه دلشكسته هستند

پا در سوخته نشستند

دل پر شراره دارند

به يه ميخ اشاره دارند

مي زنند به سينه و سر

بياد داداش و مادر

با سر شك دونه دونه

اومده سر در خونه

پارچه سياه مي بنده

اما دومي مي خنده

144- مي نمايم بدنت اي گل بي خار كفن

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك شور كف زني

قالب غزل

شاعر شريف علي

منبع بي بي بي حرم

تعداد استفاده 0

متن شعر

مي نمايم بدنت اي گل بي خار كفن

گوشه ي خانه ، منِ خسته ، شب تار ، كفن

بخدا دست و دلم هيچ بكاري نرود

زينب آورده مرا ديده گهربار كفن

به غريبي من غمزده خون مي گريد

باخبر گشته ز راز در و ديوار كفن

زخمهايي كه به چادر ز علي پوشاندي

يك به يك را گل من كرده پديدار كفن

به ضريح ورم پيكر تو دست شم

چون نمايم به تو با آه شرر بار كفن

به كمك امده اسماء كه نمانده است مرا

طاقتي چون كه بپيچم به تو اي يار كفن

بار ديگر گره از كار علي باز نما

عشق من ، هستي من ، خيز و برون آر كفن

145- خدا را طاقتي كز غم من بي تاب و دلخسته

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك شور كف زني

قالب مثنوي

شاعر شريف علي

منبع بي بي بي حرم

تعداد استفاده 0

متن شعر

خدا را طاقتي كز غم من بي تاب و دلخسته

به زخمت آب مي ريزم ولي آهسته آهسته

خدا را طاقتي داغت فكار و مضطرم كرده

رسيده دست بي جانم به بازوي ورم كرده

به هجرت ناله كاري نيست جز مردن نمي بايد

خدايا هر چه ريزم آب زخمت هم نمي آيد

شكوفا گشته گل زخم غم ديرينه ات امشب

كفن خون گريه كرده بر من و بر سينه ات امشب

پرستوي ز پا افتاده و بشكشته بال من

تو كه سر زير پر بردي خبر داري زحال من

غمت زهرا نمي داني چه بر روز من آورده

صداي خنده هاي قاتلت بيچاره ام كرده

ز داغت اي جوانمرگم حرامم گشته خوشحالي

من و اين چادر خاكي من و اين بستر خالي

146- آي مردم (2) علي از دنياتون سيره

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

آي مردم (2) علي از دنياتون سيره

آي مردم (2) علي بي زهرا مي ميره

آي مردم (2) اجر پيغمبر ادا شد

آي مردم (2) همه هستيم فدا شد

آي مردم (2) آخر كار م رسيده

آي مردم (2) مرگ دلدارم رسيده

آي مردم (2) غم و دردم بي شماره است

آي مردم (2) آسمونم بي ستاره است

آي مردم (2) كدوماتون اهل درديد

آي مردم (2) خونمو ويرونه كرديد

آي مردم (2) شما زهرا رو نشناختيد

آي مردم (2) با گل حيدر نساختيد

**************

آي مردم (2) گل زينب روي خاكه

آي مردم (2) دل زينب چاك چاكه

آي مردم (2) گل زهرا چيدني نيست

آي مردم (2) سر بريدن ديدني نيست

147- يادم مياد اون قديما با بچه هاي كوچمون

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك مرثيه زمزمه اي

قالب فولكوريك

شاعر امير حسيني امير حسين

منبع بي بي بي حرم

تعداد استفاده 0

متن شعر

يادم مياد اون قديما با بچه هاي كوچمون

هم بازيهاي مدرسه تو مسجد محلمون

بعد از نماز ظهر و عصر يه گوشه اي جمع مي شديم

حرف مي زديم با همديگه تو رازا مَحرم مي شديم

يكي مي گفت مادر من مهربونه بي نظيره

صبح تا به شب كار ميكنه تا يه كم آروم بگيره

هميشه فكر بچه هاست خسته نمي شه مادرم

از زندگيش كم مي ذاره تا كه بده بال و پرم

اون يكي گفت كه خواهرم تا كه به دنيا پا گذاشت

مادرمون مريض شد و رفت و ما رو تنها گذاشت

يتيمي سخته بچه ها مادر يه نعمت واسه ماست

بهشت با اون ابهتش به زير پاي مادراست

گفتم به بچه هاي جمع ، منم مي خوام حرف بزنم

از مادري قصه بگم دلها را از جا بكنم

يه زني هم تو مدينه مادري بود دل مهربون

صاحب چند طفل كوچيك دو دختر شيرين زبون

با هيچ كسي كاري نداشت آدمها رو دعا مي كرد

هر كسي كه مشكلي داشت گره ز كارش وا مي كرد

هر يتيمي بود توي شهر مادر و خيلي دوست مي داشت

مي رفت پيشش گريه مي گرد سر روي زانوش مي گذاشت

حالا بگيد آي بچه ها مادر به اين مهربوني

چرا بايد غم بخوره يا كه بشه قد كموني

چرا بايد به صورتش هاله ي نيلي بخوره

مادر به اين مهربوني حيفه كه سيلي بخوره

گوش بكنيد آي بچه ها چهل تا نامرد به يه زن

بچه ها فرياد مي زدند خونمونو آتيش نزن

چي شده خونه ي

علي دوباره غرق آتيشه

زينب مي خواد چيزي بگه ولي خجالت مي كشه

اما ميگم من حرفشو يكي بود و يكي نبود

يه كودك ششماهه اي به پشت در افتاده بود

148- اي فرشته من چرا پرت شكسته

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك سرود

قالب آهنگين

شاعر واعظي احمد

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي فرشته من چرا پرت شكسته

قلب مهربانت چرا به غم نشسته

اي اميد دلها ، يا فاطمه يا زهرا

*****

اي خدا عزيزم به غصه خو گرفته

بر تنش نشانهاست كه از عدو گرفته

زينبش بپرسد به آه و ناله از من

از چه مادر من بخانه رو گرفته

اي اميد دلها ، يا فاطمه يا زهرا

*****

اي هم آشيانم عزيزم چرا زلانه مي روي

با پر شكسته ز لانه چرا شبانه مي روي

جوجه هاي نازت كنارت نشسته گريه مي كنند

چون تو با پيكري پر از زخم ز تازيانه مي روي

نور ديده مرو ، قد خميده مرو = آه از اين جدايي

*****

بي رمق نگارم مكن تو كار خانه

گفته اي پس از مرگ بشويمت شبانه

اي خدا چگونه بدست خسته ي خود

پيكرت سپارم به خاك مخفيانه

اي اميد دلها ، يا فاطمه يا زهرا

*****

اي گل بهارم قرارم فداي قلب پاره ات

رو مگير از من عزيزم كه مي كنم نظاره ات

از نگاه حسن به رويت خبر شدم كه واي من

گوئيا به كوچه ز سيلي شكسته گوشواره ات

عزم رفتن مكن ، خون دل من مكن = آه از اين جدايي

*****

من غمين توأم كه دست تو شكستند

تو غمين مني كه دست من ببستند

آشيانه ي وحي ميان شعله مي سوخت

مردم مدينه به خانه ها نشستند

اي اميد دلها ، يافاطمه يازهرا

*****

149- از چه خاموشيد اي سادات ....

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك مرثيه

قالب غزل

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع نخل ميثم 2

تعداد استفاده 0

متن شعر

از چه خاموشيد اي سادات زهرا كشته شد

واي بر ما دختر پيغمبر ما كشته شد

يا محمد هيچ كس از دخترت ياري نكرد

در ميان كوچه آن مظلومه تنها كشته شد

هر يتيمي را سر قبر پدر تسكين دهند

دخت پيغمبر كنار قبر بابا كشته شد

خصم مي گويد كه با مرگ طبيعي داد جان

من به قرآن مي خورم سوگند زهرا كشته شد

بشكند دستت مغيره از چه زهرا را زدي

قاتل زهرا تويي زهرا همانجا كشته شد

اولين قرباني راه ولايت فاطمه است

يار مولا بود و پيش چشم مولا كشته شد

قنفذ و ثاني ، مغيره هر سه زهرا را زدند

بارها آن عصمت باريتعالي كشته شد

با صداي ناله اي كآمد بگوش از پشت در

بر همه معلوم شد زهرا همانجا كشته شد

با هجوم دشمنان «ميثم» به بيت مرتضي

عدل و داد و عصمت و ايمان و تقوا كشته شد

150- سينه زناي فاطمه وقت خداحافظيه

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

سينه زناي فاطمه وقت خداحافظيه

نوكريتون قبول شد و تموم شده فاطميه

رسيده وقت رفتن و دلا هنوز پر ميزنه

به بقيع و مدينه و به اون كوچه سر ميزنه

كاشكي ميشد تو اين عزا به قلب ما جلا بدند

برا يه بار به دست ما برات كربلا بدند

151- تا نهان زير گلت اي گل رعنا كردم

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك ولادتي

قالب غزل

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

تا نهان زير گِلت اي گُل رعنا كردم

نفسم حبس شد و مرگ تمنا كردم

اينكه در خاك نهادم تن پاك تو نبود

جان خود را دل شب دفن به صحرا كردم

تا ندانند كه يار من مظلوم كجاست

دل شب رو بسوي قبر تو تنها كردم

تو شدي كشته من ، من نشدم حامي تو

كه كتك خوردي و در كوچه تماشا كردم

بسكه تنها شده ام نيمه شب در دل چاه

سر فرو برده ام و عقده دل وا كردم

بجز از قاتل تو مردم اين شهر همه

پشت كردند به من روي به هر جا كردم

زينبت جاي تو مي كرد ز رخ اشكم پاك

هر زمان گريه زهجران تو زهرا كردم

مردم و زنده شدم لحظه به لحظه صد بار

تا وصاياي ترا يكسره اجرا كردم

به اميدي كه اجل سوي توأم باز آرد

لا جرم صبر در اين ماتم عظمي كردم

152- چسان زير تابوت گيرد پدر

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك ولادتي

قالب مثنوي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

چسان زير تابوت گيرد پدر

خدايا كمك كن نميرد پدر

خدايا گل من كه نيلي نبود

جواب محبت كه سيلي نبود

*****

گل من صورت نيلي نبودش

گل من طاقت سيلي نبودش

گل من از چه رو شد زار و خسته

گل من از چه شد پهلو شكسته

153- آهنگ جدايي ز جگر ساز نمائيد

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

آهنگ جدايي ز جگر ساز نمائيد

با مادر خود درد دل ابراز نمائيد

تشييع شود تا دل شب پيكر پاكش

آهسته درِ سوخته را باز نمائيد

154- بساط عشق من برچيده دشمن

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك شور كف زني

قالب رباعي

شاعر شريف علي

منبع بي بي بي حرم

تعداد استفاده 0

متن شعر

بساط عشق من برچيده دشمن

به زخم من نمك پاشيده دشمن

كنار پيكر بي جان ياسم

به اشك حسرتم خنديده دشمن

155- شب آمد بر سرت تنها نشستم

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك شور كف زني

قالب رباعي

شاعر شريف علي

منبع بي بي بي حرم

تعداد استفاده 0

متن شعر

شب آمد بر سرت تنها نشستم

ز پا افتاده و در خود شكستم

براي مرگ من بس باشد اين داغ

كه من با دست خود چشم تو بستم

156- دلم امشب بيقراره هواي بقيع و داره

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك مرثيه زمزمه اي

قالب فولكوريك

شاعر امير حسيني امير حسين

منبع بي بي بي حرم

تعداد استفاده 0

متن شعر

دلم امشب بيقراره هواي بقيع و داره

دلم در زندون سينه پر زده سوي مدينه

خالي از جفاي مردم دربدر دنبال گندم

پي خاك بي نشونه قبر اون كه قد كمونه

مزاري كه سنگ نداره مي زنه به دل شراره

آسمون بي ستاره قبري كه گنبد نداره

اوني كه خيلي جوون بود همسرش يه پهلوون بود

با مرام و با صفا بود كس و كار بي كسا بود

يتيما رو ياري مي كرد شبا زنده داري مي كرد

هواي يتيما رو داشت اونا رو رو زانو مي ذاشت

بعد فاطمش نياسود شبا ساكن بقيع بود

علي از غصه هلاكه آخه زهراش زير خاكه

157- تو اي مادر آخر كجا مي روي؟

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك شور كف زني

قالب غزل

شاعر شريف علي

منبع بي بي بي حرم

تعداد استفاده 0

متن شعر

تو اي مادر آخر كجا مي روي؟

غريب است بابا چرا مي روي؟

مگر دوش زينب عصايت نبود؟

چرا نيمه شب بي عصا مي روي؟

چرا بستري گشته ي بيت وحي

تو بيرون ز دار الشفا مي روي؟

ز شهري كه مانده است بابا غريب

تو اي با علي آشنا مي روي؟

به بستر نخفتي تو حتي شبي

چرا خفته بر دستها مي روي؟

نگويم بگيرم مرا در بغل

چرا مادر از پيش ما مي روي؟

158- اگر كه آمده اي حال زار من جويي

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك مرثيه زمزمه اي

قالب غزل

شاعر امير حسيني امير حسين

منبع بي بي بي حرم

تعداد استفاده 0

متن شعر

اگر كه آمده اي حال زار من جويي

نمانده است برايم نه هاي و نه هويي

ز بعد رفتن مادر ميان مردم شهر

كسي نبود بيايد براي دلجويي

هزار راز نهفته ميان دل دارم

نبرده جز من و مادر كس دگر بويي

اگر چه سن كمي داشت مادرم زهرا

دچار بود دو چشمش به درد كم سويي

دليل آنكه به پيش پدر رخش مي بست

نمانده بود برايش ز لطمه ها رويي

به وقت پختن نان او نفس نفس مي زد

چگونه كار كند با چه دست و بازويي؟

شبي سئوال نمودم ز مادرم آرام

چرا لباس تنت را شبانه مي شويي؟

به يادگار همين مانده است از مادر

لباس خوني و يك شانه ، رشته ي مويي

159- با تو اي قبر دگر شرح ...

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

با تو اي قبر دگر شرح شب تار بس است

قصه خون دل و ديده خونبار بس است

از فشارت تن زهراي من آزار مده

كه بر اين خسته فشار در و ديوار بس است

160- مصيبت در نگاهم سبز مي شد

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

مصيبت در نگاهم سبز مي شد

ز سوز سينه آهم سبز مي شد

ز هر جانب كه مي رفتم به مسجد

مغيره بين راهم سبز مي شد

161- مادر من بهترين يار علي است

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك ولادتي

قالب مثنوي

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه 3

تعداد استفاده 0

متن شعر

مادر من بهترين يار علي است

رونق و گرمي بازار علي است

مادر من برتر از لاهوتيان

ربّ عشق و دلبر ناسوتيان

مادر من ركن هستي آفرين

كفو بابايم اميرالمؤمنين

فاش مي گويم بدون واهمه

نام من زينب نهاده فاطمه

زينبم من زينبم من زينبم

ربّ صبرم من خداي طاقتم

صبر نو آموز مكتب خانه ام

چون گدائي بر در كاشانه ام

چارساله بودم و مادر شدم

مونس و هم صحبت حيدر شدم

جانشين مادرم گر كودكم

كار خانه روي دوش كوچكم

مادري با سن كم مشكل فزاست

خانه ي بي فاطمه ماتمسراست

كار خانه يك طرف غم يك طرف

مادري با قامت خم يك طرف

در دل من عقده اي جا كرده است

مادر من از چه سيلي خورده است؟

بارها ديدم علي چشمش تر است

در تماشا خيره بر ميخ در است

ميخ در با مرتضي در گفتگوست

ميخ در پايان صدها آرزوست

گفت ميخ در ، غمي را مو به مو

تا شدم در سينه ي زهرا فرو

گرچه غرقابه به خون بودم ولي

بر لب هر قطره خون ذكر علي

162- بيا از درد بي درمون بخونيم

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك نوحه سنگين جديد

قالب رباعي

شاعر عبدالكريمي مهدي

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

بيا از درد بي درمون بخونيم

بيا داداش تا قرآن بخونيم

بيا مادر خودش كرده وصيت

كنار قبر الرحمن بخونيم

163- اي گل خزانم آتش زدي بجانم

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك بوشهري

قالب آهنگين

شاعر حسيني سيد محسن

منبع رايحه حسيني

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي گل خزانم آتش زدي بجانم

اي پرستوي من رفتي ز آشيانم

اي اميد دلها ، يا فاطمه يا زهرا

*****

بعد تو به عالم من دلخوشي ندارم

بي تو با كه گويم غمهاي بي شمارم

من كه در مدينه غريب و بي شناسم

يار قد كمانم بشنو تو التماسم

اي اميد دلها ، يا فاطمه يا زهرا

*****

يار نيمه جانم نگاهت به درد من باشد طبيب

با دل شكسته بخوانم شب تا سحر امن يجيب

اي صفاي خانه شبانه بار سفر را بسته اي

يار قد خميده شهيده گمانم از من خسته اي

بود و هستم مرو ، تو ز دستم مرو ، واي از اين جدائي

*****

مانده كنج سينه غم هاي بي حسابم

بي تو در مدينه سلام بي جوابم

اي اميد دلها ، يا فاطمه يا زهرا

*****

كي رود ز يادم غم تو اي مانده بين كوچه ها

كس خبر ندارد ز داغت با من چه ها كردي چها

كي رود ز يادم كه سيلي هست ترا گرفته بود

كي رود ز يادم كه زينب دست ترا گرفته بود

بود و هستم مرو ، تو ز دستم مرو ، واي از اين جدائي

*****

آسمان چشمم شد غرق در ستاره

ماه در خسوفم كنم ترا نظاره

اي اميد دلها ، يا فاطمه يا زهرا

*****

در غمت خميدم اميدم رفيق خفته زير گل

اي فرشته رويم چگويم چكرده هجرانت به دل

مرتضي و دوري صبوري ندارم و بريده ام

ياد روي ماهت بريزد ستاره از دو ديده ام

مي كنم زمزمه ، فاطمه فاطمه ، واي از اين غم جدايي

*****

164- ز بس به درگه حق دست دعا گرفتم

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك ولادتي

قالب تك بيتي ها

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

ز بس به درگه حق دست دعا گرفتم

علي بيا تماشا كه من شفا گرفتم

ز چشم نيمه بازم بخوان غم جدايي

اجل ز كارم امشب كند گره گشايي

*****

در چو مي سوخت به پيش نظرم

همه بودند و تماشا كردند

فدك فاطمه را با سيلي

پيش چشم حسن امضا كردند

*****

چه مي شد گر مرا مادر به آن كوچه نمي بردي

چه مي شد من نمي ديدم تو هم سيلي نمي خوردي

اگر آنروز همراهم تو را با خود نمي بردم

دگر منرا نمي ديدي ميان كوچه مي مردم

*****

از لحظه ايكه ضربه به رخسار من زدند

تار است چشم من اي واي از دل علي

*****

وقتي كنار جسم كفن پوشم آمديد

گريه كنيد و ندبه كه اي بي كفن حسين

*****

165- اي نگاهت بر من طبيب

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك بوشهري

قالب آهنگين

شاعر حسيني سيد محسن

منبع نسيم حسيني

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي نگاهت بر من طبيب ، مانده ام تنها و غريب

از نفس من افتاده ام ، بسكه خواندم امن يجيب

خيز و بين اي كوثرم ، من از همه تنها ترم

زهرا مرو - زهرا مرو

*****

تو مرا هستي دلخوشي ، از چه هر سويم مي كشي

در نمازي اما مرا ، با قنوت خود مي كشي

پيشم بمان اي لاله ام ، اي يار هجده ساله ام

زهرا مرو - زهرا مرو

*****

اي تو در پيكر روح من ، اي به موج غم نوح من

از غم خود پيرم مكن ، اي جوان مجروح من

بيمار جان بر لب مرو ، اي مادر زينب مرو

زهرا مرو - زهرا مرو

*****

از چه حرف از غم مي زني ، از جدايي دم مي زني

يك دو روزه جاي سلام ، پلك خود بر هم مي زني

بار سفر را بسته اي ، گمانم از من خسته اي

زهرا مرو - زهرا مرو

*****

تو پناهم بودي زهرا ، تكيه گاهم بودي زهرا

در ميان خيل دشمن ، تو سپاهم بودي زهرا

تنها طرفدار مرو ، اي يار بيمارم مرو

زهرا مرو - زهرا مرو

*****

پشت در بودي در سجود ، آمدم من اما چه سود

تو كه ديدي با ريسمان ، هر دو دست من بسته بود

كاش اي گل بي برگ و بر ، جاي تو بودم پشت در

زهرا مرو - زهرا مرو

*****

166- پيش من گريه نكن لاله ي پژمرده ي من

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك نوحه سنگين سنتي

قالب آهنگين

شاعر شاهنوري محمود

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

پيش من گريه نكن لاله ي پژمرده ي من

رخ مپوشان ز من اي يار كتك خورده ي من

اي دارو ندارم زهرا ، بنشين به كنارم زهرا

گويا كه خزان افتاده ، در باغ و بهارم زهرا

زهرا زهرا يا زهرا(2)

*****

خيز و از جاي و ببين گريه ي پنهاني من

چاره كن فاطمه جان بي سر و ساماني من

شرمنده ام از طفلانت ، از ناله ي بي درمانت

مي ميرد علي زهرا جان ، از زخم روي دستانت

زهرا زهرا يا زهرا(2)

*****

خيز و از جاي و ببين زينب دردانه ي تو

شد پرستار يتيمان تو در خانه ي تو

اي بود و نبودم زهرا ، نام تو سرودم زهرا

در پيش علي افتادي ، اي ياس كبودم زهرا

زهرا زهرا يا زهرا(2)

*****

167- اي آسمان من به زمين مي زني مرا

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك ولادتي

قالب غزل

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي آسمان من به زمين مي زني مرا

كمتر مرا چو شمع بسوزان و آب كن

جانم به لب رسيده اگر زنده خواهيم

يكبار دگرم تو علي جان خطاب كن

168- پهلو شكسته ي علي امشب شفا گرفت

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك نوحه سنگين جديد

قالب غزل

شاعر عبدالكريمي مهدي

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

پهلو شكسته ي علي امشب شفا گرفت

با التماس حاجت خود از خدا گرفت

بهر شفاي خود پي اشك غريب بود

اشك علي به سينه زد آخر شفا گرفت

خاكم به سر كه همسر مولي الموحدين

در زير خاك سيه رفت و جا گرفت

زينب كه تازه مادرش از دست رفته بود

آستين خود به روي دهان بي صدا گرفت

او رفت و حيف مرقد او بي نشانه ماند

شهر مدينه تا به قيامت عزا گرفت

169- سر قبرت فاتحه خونم

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك نوحه سنگين جديد

قالب آهنگين

شاعر عبدالكريمي مهدي

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

واي ، مادرم مادرم مادرم(2)

سر قبرت فاتحه خونم، خدا مي دونه نيمه جونم، مادر خوب و مهربونم

گريه ها ، مي كنم من ، مانده ام مبهوت تو

درد دل ، مي كنم با ، چوبه ي تابوت تو

*****

غزل دوريمونو خوندند ، بابا رو تو خونه نشوندند ، دلمو بدجوري سوزوندند

رفتي ديگه نفس نيومد ، شدي تشييع و كس نيومد ، محفل لاله خس نيومد

مادرم ، خدا بهمرات ، مي دونم كه بر نمي گردي

رفتي و ، خودت نيگا كن ، كه موهامو شونه نكردي

واي مادرم مادرم مادرم(2)

*****

ديدمت تازيانه خوردي ، رفتي و مثل گل فسردي ، چرا مادر منو نبردي؟

زينبم ، خونه دارم ، بيقرارم ، يتيمه هستم

تو شب ، تشييع جنازه ، گوشه اي از بقيع نشستم

واي مادرم مادرم مادرم(2)

*****

اي قوت بازوان علي

اي همسر قد كمان علي

اي روشنايي چشمان من

پ پر مزن پيش طفلان من

اي تمام بود و نبودم ، فاطمه اي ياس كبودم ، فاطمه اي هست علي

دل گرفته زماتم تو ، من فداي عمر كم تو ، نروي از دست علي

فاطمه ، جان حيدر ، پيش زينب ، ديگه حرف از كفن نزن

عشق من ، چون قناري ، خسته جان بال و پر نزن

واي مادرم مادرم مادرم (2)

*****

اي مرغ پر بسته كنج قفس

اف تاده

اي پيش من از نفس

اف يدر ز چشم همه

بر خيز و خنده نما فاطمه

جان من از سوز جگر گو ، خيز از ميخ پشت در گو ، عشق تو حاصل من است

از چه رخسار تو كبوده ، قصه گوشواره چي بوده ، داغ تو قاتل من است

فاطمه ، يادم آمد ، ديدمت اف ، تاده بودي به پشت در

پيش چشمان حيدر مثل بسمل ، بي بال و پر

واي مادر مادرم مادرم(2)

*****

170- اي واي من كه حق پيمبر ادا نشد

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبك ولادتي

قالب غزل

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي واي من كه حق پيمبر ادا نشد

ظلمي كه شد به فاطمه بر كس روا نشد

از ناله اي كه در پس در فاطمه كشيد

آيا كه پشت فاتح خيبر دو تا نشد؟

او شد جدا ز حيدر و محسن جدا از او

دردا كه در ز سينه ي زهرا جدا نشد

آتش چكرد با تن ريحانه ي رسول

در شعله ها به همسر مولا چها نشد

در زير تازيانه و سيلي اشقياء

يك لحظه هم ز دامن مولا جدا نشد

171- يك تابوت غم دارم به شانه

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك نوحه سنگين سنتي

قالب آهنگين

شاعر شاهنوري محمود

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

يك تابوت غم دارم به شانه

زهراي من مي رود ز خانه

مي رود اما شبانه ، بر بدن دارد نشانه

مي چكد از زير تابوت ، خون ز جاي تازيانه

*****

الوداع الوداع اي بانويم

از حركت افتاده دو زانويم

مي روي اي تكيه گاهم ، بي تو شاهي بي سپاهم

با همان چشم كبودت ، بار ديگر كن نگاهم

*****

جان حيدر قدري آهسته تر

من خسته و تو از من خسته تر

اي كه بر محمل سواري ، با علي كاري نداري

رفتي و دادي به حيدر ، چادرت را يادگاري

*****

172- ببين اي حضرت زهرا علي تنهاست علي تنهاست

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك نوحه سنگين سنتي

قالب آهنگين

شاعر شاهنوري محمود

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

ببين اي حضرت زهرا علي تنهاست علي تنهاست

مرو صديقه ي كبري كه چشم زينبت درياست

الا اي حبيبم ، ببين من غريبم

نگاهي كن اي گل ، به امن يجيبم

يا زهرا يا زهرا (4)

*****

ببين گيسوي بي شانه ببين احوال طفلانت

يتيمي درد بي درمان شده ذكر يتيمانت

شكسته دل ما ، براي غم تو

دعا كن بميرم ، از اين ماتم تو

يا زهرا يا زهرا (4)

*****

ببين كه التماست مي كند زينب مرو مادر

ببين خانه عزا خانه است بيا امشب نرو مادر

بمان آسماني ، گل قد كماني

مرو مادر من ، به سن جواني

يا زهرا يا زهرا (4)

*****

شده خونين لباس تو ببين از زخم پهلويت

نگفتي با من مظلوم كمي از درد بازويت

پر از ابر اشكم ، پر از خون ديده

ببين اي نگارم ، كه پشتم خميده

يا زهرا يا زهرا (4)

*****

تو خوابيدي و من بيدار خداحافظ خداحافظ

شهيد ضربت مسمار خداحافظ خداحافظ

دل آسمانها ، برايت گرفته

دل كعبه حتي ، عزايت گرفته

يا زهرا يا زهرا (4)

*****

همان روزيكه در كوچه تو افتادي و من ديدم

دو تا گوشواره ي خوني توي دست حسن ديدم

چه شبها نخفتم ، به هيچ كس نگفتم

مي لرزه تنم تا ، بيادش مي افتم

يا زهرا يا زهرا (4)

*****

173- موي حسين و زينب خيلي پريشونه

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

موي حسين و زينب خيلي پريشونه

خونه ي حيدر بي تو بي سر و سامونه

فاتح خيبر بي تو ز زندگي سيره

رو بازوي تو جاي غلاف شمشميره

(علي زمينگيره ، ز غصّه مي ميره)

از درد كمر تا به سحر شبا نخفتي

از قصّه ي كوچه به علي حرفي نگفتي

اي ماه خجسته ، اي بانوي خسته ، اي سينه شكسته

فاطمه يا زهرا(3)

*****

چه زود پژمردي اي دسته گل طاها

خيز و ببين بعد از تو علي شده تنها

مسافر دلخسته خدا نگهدارت

دست علي شد بسته دست خدا يارت

غمهاي من خانه نشين چه بي حسابه

بعد از تو سلام من خسته بي جوابه

اي راحت جانم ، اي روح و روانم ، يا فاطمه جانم

فاطمه يا زهرا(3)

*****

174- به غم اسيرم آتيش مي گيرم

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

به غم اسيرم آتيش مي گيرم

تو سينه دارم خاطره اي تلخ دارم مي ميرم

دل پر شرر شد در شعله ور شد

مادر من پشت دَرِ اي داد بيداد

دومي اومد لگد به در زد

در خونه كنده شد و رو مادر افتاد

حرمت خونه رو نداشتند ، روي گل ياس پا گذاشتند

دستاي باغبونو بستند ، ساقه رو با غنچه شكستند

*****

اون همه نامرد طناب آوردند

سر برهنه بابامو بردند طناب آوردند

تنها و خسته پهلو شكسته

ازسينه اش خون مي چكيد يا علي مي گفت

ميون اعدا مادر تنها

تنها تو كوچه مي دويد يا علي مي گفت

فاطمه سوي مولا مي رفت ، غلاف شمشير بالا مي رفت

دومي ايستاد و مي خنديد ، شكر خدا زينب نمي ديد

*****

175- خودم ديدم كه آتش شعله ور بود

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك ولادتي

قالب قصيده

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

خودم ديدم كه آتش شعله ور بود

خودم ديدم كه زهرا پشت در بود

خودم ديدم كه زهرا ناله مي كرد

خودم ديدم كه دستش بر كمر بود

خودم ديدم كه زينب ايستاده

كنار مادرش با چشم تر بود

گل من پرپر از باد خزان شد

به زير خاك زهرايم نهان شد

*****

خودم شستم دل شب همسرم را

به اشك ديده از جان بهترم را

خودم ديدم رخ نيلي او را

كه زد آتش تمام پيكرم را

اگر پرسي چرا در آن دل شب

به ديوار از چه بنهادم سرم را

خودم ديدم به نور مه در آن شب

كبودي روي دست همسرم را

گل من پرپر از باد خزان شد

به زير خاك زهرايم نهان شد

*****

176- گلي به فصل بهاران به پاي خس افتاد

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

گلي به فصل بهاران به پاي خس افتاد

كه بلبل از غم او مُرد و در قفس افتاد

به جرم حفظ ولايت مغيره زهرا را

به تازيانه چنان زد كه از نفس افتاد

177- غم آمد شاديم از ياد رفته

مشخصات

مناسبت شام غريبان

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

غم آمد شاديم از ياد رفته

توان جسم عدل و داد رفته

دو دست خود علي بر هم زد و گفت:

تمام هستيم بر باد رفته

178- دريغا رخت غم شد در بر من

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

دريغا رخت غم شد در بر من

شده خاك مصيبت بر سر من

الهي بشكنه دستي كه از كين

زده سيلي به روي مادر من

179- بي تو كبوتر دلم به سينه پر نمي زند

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك ولادتي

قالب غزل

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

بي تو كبوتر دلم به سينه پر نمي زند

كسي به خانه ي علي حلقه به در نمي زند

فاطمه جان حسين تو بي تو غذا نمي خورد

حسن ز دوري رخت خنده دگر نمي زند

اي گل نازنين من همسر بي قرين من

زينب تو بدون تو شانه به سر نمي زند

خيز و ز جا و با علي روي به سوي خانه كن

كه ميخ در به سينه ات بوسه دگر نمي زند

از آن زمان كه پر زدي ز بام خانه ي علي

به بام خانه ي علي پرنده پر نمي زند

180- بعد تو با غم قرينم فاطمه

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك ولادتي

قالب مثنوي

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

بعد تو با غم قرينم فاطمه

رفتي و تنهاترينم فاطمه

با علي نه سال از جان سوختي

شمع من در خانه ام افروختي

داغ تو صبر و توانم مي برد

فاتح خيبر گريبان مي درد

بين به چنگ غصه ها زندانيم

چاره اي اي چاره ي حيرانيم

درد با من همزباني مي كند

قنفذ امشب شادماني مي كند

از كفم بردي قرار و صبر و تاب

آسمان شد بر سرم از غم خراب

اشكها از ديده باريدن گرفت

زانوانم سخت لرزيدن گرفت

شستنت آغاز كردم فاطمه

معجرت را باز كردم فاطمه

آه از روي كبودت اه آه

مثل رويت روزگارم شد سياه

واي من از سينه و پهلوي تو

زخم روي روي زخم بر بازوي تو

امشب اسماء اي تمام هست من

آب پاكي ريخت روي دست من

سفره ي هستي من بر چيده اي

زود روي مغتسل خوابيده اي

آه بي جان ديدنت آسان نبود

در كفن پيچيدنت آسان نبود

چشمهاي خيس من مبهوت تو

قاتل جان علي تابوت تو

181- خدايا فاطمه از پيش من رفت

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

خدايا فاطمه از پيش من رفت

چنان كه جان شيرين از بدن رفت

به آب ديده شستم زخم او را

ولي او عاقبت خونين كفن رفت

182- امشب دل سنگ كوچه ها مي گريد

مشخصات

مناسبت شام غريبان

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

امشب دل سنگ كوچه ها مي گريد

يك شهر خموش و بي صدا مي گريد

تشييع جنازه ي غريب زهراست

تابوت به حال مرتضي مي گريد

183- منم علي كه ز داغ غمت سيه پوشم

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

منم علي كه ز داغ غمت سيه پوشم

كنار قبر تو ، با ياد تو هم آغوشم

قسم به جان تو زهرا هر آنچه كردم سعي

حديث كوچه و سيلي نشد فراموشم

184- رفتي و تني سوخته از تب بردي

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

رفتي و تني سوخته از تب بردي

آرام مرا به جان زينب بردي

با آمدنت به خانه ام فاطمه جان

نه سال صفا دادي و يك شب بردي

185- اگر شمعي كند حرف مرا گوش

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

اگر شمعي كند حرف مرا گوش

كند در سوختن خود را فراموش

خموشي هر چراغي دارد اما

چراغ من شده بي وقت خاموش

186- ببين كابوس من تعبير گشته

مشخصات

مناسبت شام غريبان

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

ببين كابوس من تعبير گشته

دلم از زندگاني سير گشته

الا يار جوانمرگم نظر كن

علي از بعد غسلت پير گشته

187- آن ارغوان كه زخم زبان مي چشيد رفت

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

آن ارغوان كه زخم زبان مي چشيد رفت

و آن خسته جان كه بار مرا مي كشيد رفت

گفتند بي كسم همه با هيزم آمدند

ياري كه آمد آبرويم را خريد رفت

188- آن شب كه ابوتراب با قلب حزين

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

آن شب كه ابوتراب با قلب حزين

بسپرد تن ام ابيها به زمين

داني كه چرا خاك ر دستش افشاند

يعني كه تمام هستيم بود همين

189- سبد سبد بياريد گلاي نيلوفري رو

مشخصات

مناسبت فاطميه

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

واااي مادر مادر مادر مادر(3)

*****

سبد سبد بياريد گلاي نيلوفري رو

بيايد عزا بگيريم روزاي بي مادري رو

بگيد چاووش بخونه كه غم از دل امون برده

بيايد حجله ببنديم آخه مادر جوون مرده

هميشه آرزومه جوونيم و فدات كنم من

ازت چيزي نمخوام بذار مادر صدات كنم من

سرشك از ديده بارم بر لبم سوره ي كوثر

كاش تو تشييع جنازت مي زدم بر سينه و سر

لباس سياه پوشيدم گريه ها بر غمت كردم

جوونيم و يا زهرا نذر عمر كمت كردم

تو رو مادر مي خونم از نيگات جون مي گيرم

اگه خدا نكرده رو بگردوني مي ميرم

دل من غم نصيبه بر لبم امن يجيبه

مگو عجل وفاتي بخدا حيدر غريبه

190- التماست مي كنم زهراي من پيشم بمان

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك ولادتي

قالب تك بيتي ها

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

التماست مي كنم زهراي من پيشم بمان

اي جوان قد كمان 2

خيز و يكبار دگر با من نماز شب بخوان

اي جوان قد كمان 2

*****

عصمت كبراي حق ناموس پيغمبر منم

عاشق حيدر منم 2

كشته ي راه ولايت لاله ي پرپر منم

عاشق حيدر منم 2

*****

شكر خدا كه حاجتم روا شد دسته 1

جوانيم فداي مرتضي شد دسته 2

*****

همسر خونين بدنم واي واي

مام حسين و حسنم واي واي

*****

كودكان اطراف مادر آه و افغان مي كنند

سينه مجروح مادر بوسه باران مي كنند

*****

اگر چه روي نيلي را نديدم

صداي ضرب سيلي را شنيدم

*****

اي كاش كسي به مادرم كار نداشت

اين خانه ي كوچك در و ديوار نداشت

*****

در آن ساعت كه در مي سوخت مي داني كجا بودم

تو مي خوردي كتك منهم به زير دست و پا بودم

*****

191- مدينه حرف بزن ماجراي كوچه چه بود؟

مشخصات

مناسبت مدينه

سبك ولادتي

قالب غزل

شاعر ناشناس

منبع گلواژه هاي فاطميه 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

مدينه حرف بزن ماجراي كوچه چه بود؟

مدينه راست بگو ، آه گوشواره كجاست؟

چه شد كه فاتح خيبر به كنج خانه نشست؟

چه شد كه فاطمه مرگ خود ار خدا مي خواست؟

چه شد كه شام غريبان او چراغ نداشت؟

چرا مزار شريفش هنوز نا پيداست؟

192- تو كه با غربت من آشنايي

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك شور كف زني

قالب رباعي

شاعر شريف علي

منبع بي بي بي حرم

تعداد استفاده 0

متن شعر

تو كه با غربت من آشنايي

اسير غصه ها گشتم كجايي؟

بپرس از حال زارم تا بگويم

علي را مي كُشد داغ جدايي

193- مدينه راست بگو نخل هايت از چه خميده؟

مشخصات

مناسبت شام غريبان

سبك مرثيه

قالب غزل

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع نخل ميثم 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

مدينه راست بگو نخل هايت از چه خميده؟

به جاي لاله ز خاكت شرار ناله دميده

چرا غريب مدينه كنار خانه نشسته

بغل گرفته دو زانو ز سينه آه كشيده

شريك غربت و غم ها و دردهاي علي كو

كه گيرد از رخ آن دلشكسته اشك دو ديده

علي كه فاتح احزاب و خيبر است، خدايا

چه روي داده چرا رنگ او ز چهره پريده

صداي يا ابتا مي رسد هنوز به گوشش

وَ يا كه ناله ي محسن كنار خانه شنيده

به ياد پهلوي زهرا گرفته دست به پهلو

قرار داده ز كف همچو شخص مار گزيده

وجود او شده درد و به خاطر دل زينب

سكوت كرده و خون دلش ز ديده چكيده

به گوشه ي كفن آثار خون مشاهده كرده

ولي نديده به پهلوي فاطمه چه رسيده

شب است و تربت يار و غريب شهر مدينه

نهاده چهره به خاك و دل از حيات بريده

غلاف تيغ و فشار در و حرارت آتش

يقين كنيد كه زهرا سه بار گشت شهيده

به جان فاطمه «ميثم» كه ضربه هاي پياپي

روا نبود به سروي كه از فراق خميده

194- در نفس شعله ي جگر دارم

مشخصات

مناسبت مدينه

سبك مرثيه

قالب قصيده

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع نخل ميثم 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

در نفس شعله ي جگر دارم

قلب سوزان و چشم تر دارم

من به خاك مدينه گم شده اي

از دو عالم عزيزتر دارم

چشمي از اشك ماتمش لبريز

دلي از ناله پر شرر دارم

ناله ي دختر رسول خداست

شعله هايي كه در جگر دارم

منم آن شمسه ي سپهر كمال

كه هزار آسمان قمر دارم

گر چه مخفي است از نظر قبرم

به محبان خون نظر دارم

گر چه زوار، بي خبر ز من اند

من ز احوالشان خبر دارم

اي بسا دل كه دور تربت خود

همچو مرغ شكسته پر دارم

من همان نخل سبز توحيدم

كه ولاي علي ثمر دارم

به دفاع علي كنم تقديم

هر چه با خويش برگ و بر دارم

گر چه ماه رخم بود نيلي

روي چون مهر جلوه گر دارم

نه ز ايثار جان بود باكم

نه غم از كشتن پسر دارم

من طرفدار حيدرم حاشا

دست از اين عقيده بر دارم

در دل دشمن از تمام وجود

به دفاع علي سپر دارم

سندم سينه اي كه آزرده

روي آن مُهر معتبر دارم

تلخي تازيانه شيرين است

ز آنكه شور علي به سر دارم

آه مولا بود به جانم حبس

خون دل جاري از بصر دارم

بر علي هر شب از علي پنهان

اشك در ديده تا سحر دارم

شكوه از بي وفايي امت

با خداوند دادگر دارم

خاطرات من است و محسن من

آنچه از آستان در دارم

سينه ام چاه غصه هاي علي است

در غم اوست ناله، گر دارم

فاطمه، اين منم كه در غم تو

اشك در ديده چون گهر دارم

گر چه آلوده ام غلام توأم

چه غم از آتش سقر دارم

«ميثمم» ميثم شما هستم

با شما نسبتي دگر

دارم

تا بگريم به ماتمت همه عمر

گه محرم گهي صفر دارم

195- فلك با ما دمي ياور نبودي

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك مرثيه

قالب قصيده

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع نخل ميثم 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

فلك با ما دمي ياور نبودي

ز تو ما را چنين باور نبودي

ز بيداد تو زهرا و علي را

به جز خون در دو چشم تر نبودي

به زهرا پشت در، ياري نكردي

تسلاي دل حيدر نبودي

چرا وقتي كه زهرا فضه را خواند

تو آن مظلومه را ياور نبودي

چرا وقتي كه گل نقش زمين شد

پناه غنچه ي پرپر نبودي

چو شد ياس علي نيلوفري، كاش

تو هم اي چرخ نيلوفر نبودي

پدر، زينب ز تو دارد سئوالي

مگر تو يار پيغمبر نبودي

چرا مي زد مغيره مادرم را

مگر تو بهر او شوهر نبودي

چرا لب بستي و خاموش گشتي

مگر تو فاتح خيبر نبودي

چرا بر خانه ات بي حرمتي شد

مگر تو ساقي كوثر نبودي

تماشا كردي و نفرين نكردي

مگر تو حجت داور نبودي

چرا با چاه گفتي راز خود را

مگر تو خلق را رهبر نبودي

براي داغديده شاخه ي گل

به غير از شعله ي آذر نبودي

در خانه به خود مي گفتم اي كاش

كه زهرا را چو من دختر نبودي

وصاياي نبي اين بود، ور نه

تو يكدم غافل از مادر نبودي

بگو «ميثم» كه جز سوز دل ما

به شعرت شعله ي ديگر نبودي

196- -----محبوبه ي ذات ازلي را كشتند

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك مرثيه

قالب رباعي

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع نخل ميثم 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

محبوبه ي ذات ازلي را كشتند

يا مادر يازده ولي را كشتند

با نارِ سقيفه وحي را سوزاندند

پيغمبر و زهرا و علي را كشتند

197- اي واي من اي واي من رفت از كفم زهراي من

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك نوحه سنگين سنتي

قالب آهنگين

شاعر شاهنوري محمود

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي واي من اي واي من رفت از كفم زهراي من

اي ياس پژمرده ، كتك خورده ، كمي آهسته تر

*****

لطفي كن اي زهرا ، و همراهت ، علي را هم ببر

*****

مهمان غمها شدم كه تنها شدم پس از تو فاطمه

نام و نشانم چه شد توانم چه شد پس از تو فاطمه

رفتي چراغ خانه ام ، تاريك شد كاشانه ام

*****

شرمنده ام اي مهربان ، رويت كبود قدت كمان

دارد عجب دردي كه يك مردي شود خانه نشين

زانوي غربت را بغل گيرد اميرالمؤمنين

*****

با رفتنت فاطمه ببين مي بري همه آرامشم

تنها طرفدار من ز چشمان تو خجالت مي كشم

رفتي چراغ خانه ام ، تاريك شد كاشانه ام

*****

من پادشاه غيرتم ، ديگر نمانده طاقتم

از زير پيراهن چه ديدم من نمي شد باورم

پهلوي زهرايم نمي دانم چرا دارد ورم

*****

در سوگ تو فاطمه به پيش همه بخاكت سر نهم

با روي نيلي تو را به دست پدر به چه رويي دهم

رفتي چراغ خانه ام ، تاريك شد كاشانه ام

*****

198- امشب دل تنگ كوچه ها مي گريد

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

امشب دل تنگ كوچه ها مي گريد

يك كوه ، خموش و بي صدا مي گريد

تشييع تمام آرزوهاي علي است

تابوت به حال مرتضي مي گريد

199- نه داغ مرگ پيغمبر مرا كشت

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

نه داغ مرگ پيغمبر مرا كشت

نه آن سيلي نه ميخ در مرا كشت

به خون محسن ششماهه سوگند

غم مظلومي حيدر مرا كشت

200- از بارگاه قدسي و افلاكي خدا

مشخصات

مناسبت فاطميه

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

از بارگاه قدسي و افلاكي خدا

آمد به گوش اهل سماوات اين ندا

فرمود كردگار كه اي آسمانيان

آمد عزاي فاطمه حي علي العزا

201- چرا كسي به ما سري در اين سرا نمي زند

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك ولادتي

قالب غزل

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

چرا كسي به ما سري در اين سرا نمي زند

بر در خانه هيچ كس كوبه چرا نمي زند

فاطمه جان دلم گرفت تمام خانه غم گرفت

ز پا نشسته ايم و كس سري به ما نمي زند

تنگ شده دل همه براي دست پخت تو

كنار سفره دخترت لب به غذا نمي زند

با كه بگويم اي خدا كه هيچ پست بي حيا

يك زن بي پناه را به كوچه ها نمي زند

202- اي مه تابنده ي برج شرف

مشخصات

مناسبت هلال ماه محرم

سبك ولادتي

قالب مثنوي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي مه تابنده ي برج شرف

گوهر رخشنده ي درج شرف

مايه ي فخريه ي فخر البشر

دوستي و دشمني ات خير و شر

گوش به فرمان تو جن و ملك

پست ترين پايه ي تو نه فلك

به بي قرين نيست قرين تو كس

و گر كسي هست علي هست و بس

جن و ملك كمين خيل توأند

خلق، عوالم به طفيل توأند

هم ز سران خود پسرانت سرند

هم همه مفتخر ز تو مادرند

به وقت غم ذكر امامان همه

فاطمه يا فاطمه يا فاطمه

خانه ي تو گلبن عشق و عفاف

به گرد آن كعبه بود در طواف

دامن تو حسين مي پرورد

آنكه دل از خداي هم مي برد

باز محرم شده يا فاطمه

سينه پر از غم شده يا فاطمه

آمده ام رزق محرم بده

يك دنيا ناله و ماتم بده

203- منم تنهاي تنها و تويي تنهاترين يارم

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك مرثيه

قالب غزل

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع نخل ميثم 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

منم تنهاي تنها و تويي تنهاترين يارم

مرو مگذار تنهايم كه من تنها تو را دارم

تو هم جان علي هم حافظ جان علي بودي

چگونه پيكرت را در درون خاك بگذارم

منم مشكل گشاي خلقت و دست خدا، زهرا

ببين بي تو چه مشكل ها كه افتاده است در كارم

همه غمهاي عالم بين ما تقسيم شد آري

كه تو از درد مي نالي و من از غصه بيدارم

دو چشم بسته و قدِّ خم و ضعف تنت گويد

كه امشب مي روي از دستم اي مظلومه بيمارم

از آن روزي كه شد در ابر سيلي صورتت پنهان

بود هم سوز آن در سينه هم دردش به رخسارم

من آن نخلم كه تو هم برگ من هم بار من بودي

خدا داند دگر بي تو نه برگي مانده نه بارم

بزن چادر كنار از رخ كه هنگام جدايي شد

مپوشان روي خود را از من اي شمع شب تارم

بناليد اي تمام چاه ها اي نخل ها بر من

كه زهراي مرا كشتند پيش چشم خونبارم

دو دست بسته از خانه مرا بردند تا مسجد

عدو نگذاشت يارم را ز روي خاك بردارم

بگو بغض گلو را پيش چشمم بشكند زينب

سكوت سينه سوزش داده بيش از گريه آزارم

غم نا گفته ام چون شعله خيزد از دل «ميثم»

به هر بيتش بود آهي ز سوز سينه ي زارم

204- كوچه با من همزباني مي كند

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع زمزمه هاي ولايت 74

تعداد استفاده 0

متن شعر

كوچه با من همزباني مي كند

درب خانه نوحه خواني مي كند

گويد احساس عجيبي در دلم

قنفذ امشب شادماني مي كند

205- مي شويمت كه آب شوم در عزاي تو

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك ولادتي

قالب غزل

شاعر ناشناس

منبع زمزمه هاي ولايت 74

تعداد استفاده 0

متن شعر

مي شويمت كه آب شوم در عزاي تو

يا خويش را به خاك سپارم به جاي تو

قسمت نبود نيت گهواره ساختن

تابوت شد تمامي چوبش براي تو

گر وا نمي شدند گره هاي اين كفن

دق مرگ مي شدم ز غم بچه هاي تو

خون جاي آب مي چكد از سنگ غسل تو

خون مي چكد كه زنده كند ماجراي تو

در بود و شعله بود و در افتاد روي تو

گم شد ميان خنده ي مردم صداي تو

در بود و شعله بود و از آن در عبور كرد

هر كس كه بود نيمه شبي در دعاي تو

حالا زمان غسل تو فهميده ام گلم

روي تو را نديد كسي تا شفاي تو

تنها نه جاي دست كبودي به چهره ات

آتش اثر گذاشته بر چشم هاي تو

206- از تو نگات فهميدم مسافري مادر

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

از تو نگات فهميدم مسافري مادر

همسايه هامون مي گن مي خواي بري مادر

چي شده مادر جونم اينقده بيتابي

سپيده سر زد آخر چرا نمي خوابي

مي خوني نماز شبتو اما نشسته

چند وقته كه انگار قنوتات شده يه دسته

*****

بلند شو آروم آروم با كمك ديوار

مقنعتو يك لحظه از صورتت بردار

با اينكه ميدونم شما حالت بده اما

بي پرده مي گم خيلي ديگه پير شده بابا

بابا نمي تونه ، بعد تو بمونه ، مي شينه تو خونه

*****

207- اي همسر با وفاي حيدر

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي همسر با وفاي حيدر

مانده از تو چه دختري موقّر

هم دختر خانه دار بابا

هم خواهر و مادر برادر

مي كُشد علي را ، دخترت به قرآن

پيش من بخندد ، با سينه ي بريان

ديدم كه به ديده هاي خونبار

دور از همه در دل شب تار

پيراهن غرقه خون مادر

شويد به سرشك ديده اي يار

*****

اي ياد تو آتش دل من

افتاده گره به مشكل من

يكسو غم گل ز سوي ديگر

غمباد گرفته بلبل من

كز كرده حسينم ، چون جوجه ي مضطر

ترسم كه بميرد ، از غصه ي مادر

از روز و شبش خبر ندارد

چشم از در خانه بر ندارد

دستاس تو را بغل گرفته

جز ناله و چشم تر ندارد

*****

208- گريه فضه بعد از شهادت حضرت زهرا(س)

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك ولادتي

قالب نثر

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

چند روزي از شهات بي بي گذشته بود اسماء ديد فضه خيلي داره گريه مي كنه صدا زد چرا اينهمه بي تابي مي كني؟ مگه نمي بيني اين خونه عزادارند؟ من و تو بايد بچه ها رو ساكت كنيم با گريه ي من و تو داغ دلشون بيشتر مي شه. عرض كرد: اسماء كاش اون شب من بجاي تو بودم جاهامون با هم عوض مي شد. اسماء گفت: چه فرقي داشت ما كه هر دو تامون كمك علي مي كرديم خدمتكاريم تو اين خونه. فضه: نه علي به تو گفت بيا دم دست من كمكم كن اما به من گفت تو فضه تو فقط مواظب زينب باش. نمي دوني با من چه كرد زينب نمي دوني چه بلايي سرم آورد نمي دوني با مادر مادر گفتنش آتيشم مي زد زينب.

209- خوشي ز عمر نديده خدا نگهدارت

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

خوشي ز عمر نديده خدا نگهدارت

صنوبري كه خميده خدا نگهدارت

قرار بعدي ما كربلا زمان غروب

كنار رأس بريده خدا نگهدارت

210- شب و بود و چشم مردمان در خواب خوش بود

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك ولادتي

قالب قصيده

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

شب و بود و چشم مردمان در خواب خوش بود

بيدار مردي اشك سرخش آب خوش بود

در بيكسي تنها كِسش را داده از دست

نخل و نهال نارسش را داده از دست

در خاك ، پنهان كرد خونين لاله اش را

آزرده جسم يار هجده ساله اش را

اشكش به رخ چون انجم از افلاك مي ريخت

بر پيكر تنها اميدش خاك مي ريخت

گويي كه مرگ يار را باور نمي داشت

از روي قبر همسرش سر بر نمي داشت

بگذاشت جانش را در آن صحرا شبانه

با پيكر بي جان روان شد سوي خانه

آنجا كه خاكش را بخون آغشته بودند

211- اي باغ گُل به گِل نهفته

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي باغ گُل به گِل نهفته

اي خفته ببين علي نخفته

اين غصه مرا ز پا نشانَد

يارم غم خود به من نگفته

دلتنگ تو هستم ، نَبوَدَم صبوري

ذكر شب و روزم ، واي از غم دوري

حيرت زده ام چرا پس از اين

من زنده ام اي فرشته آئين

هر جا نگرم نشاني از توست

از خون تو خانه گشته رنگين

*****

زهرا ز كجا تو را بجويم

يك راز نگفته را بگويم

دل تا كه تو را كند بهانه

عطر تو ز دخترت ببويم

يا فاطمه بنگر ، زينب شده محشر

سجاده نشين شد ، چادر تو بر سر

از سينه هر آنچه غم زدايد

وقتي كه پدر پدر نمايد

ياد تو دوباره زنده گردد

تا غنچه به خنده مي گشايد

*****

212- در گلشن وحي، آرزو را كشتند

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك مرثيه

قالب رباعي

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع نخل ميثم 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

در گلشن وحي، آرزو را كشتند

بانوي حريم ذات هو را كشتند

زهرا گنهي نداشت تا كشته شود

ناموس علي بود كه او را كشتند

213- بود و نبود و هست من فاطمه جانم

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك مرثيه

قالب آهنگين

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع بهار امامت 2

تعداد استفاده 0

متن شعر

بود و نبود و هست من فاطمه جانم

م_رو م__رو ز دس_ت م_ن فاطمه جانم

مرا مرا با تن تنها رها مكن بين دشمن ها

واويلتا آه و واويلا واويلتا آه واويلا

*****

شهي__ده ي خان__ه م__ن م_رو از خانه

من و تو هر دو بوده ايم شمع و پروانه

رفت_ه ز ك_ف ت_اب و صبر من

خان__ه ش__ده ب__ي تو قبر من

واويلتا آه و واويلا واويلتا آه واويلا

*****

نفس به سينه ي علي شعله ي نار است

دليل عمر كم تو در و ديوار است

تو رفتي و من سيه پوشم

يا علي ات مانده در گوشم

واويلتا آه و واويلا واويلتا آه واويلا

*****

حق تو را بعد از نبي خوش ادا كردند

به ج_اي عرض تسليت هيزم آوردند

آتش زدند ب_ر سراي ما

دلي نسوخت از براي ما

واويلتا آه و واويلا واويلتا آه واويلا

*****

آتش نه تنها پشت در ثمرم را سوخت

ناله ي ي_افض_ه ي ت_و جگ__رم را سوخت

پر در قفس مي زدي زهرا

نفس نفس م_ي زدي زهرا

واويلتا آه و واويلا واويلتا آه واويلا

*****

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109