امان خواهد داشت.

2: ترس منفي، مانند ترس انسان از ديكر مخلوقين، كه روايات وآيات شريفه آن را نابسند شمرده اند.

در قرآن مجيد ميخوانيم: ?فلا تخافوهم وخافون ان كنتم مؤمنين? يعني: اكر با ايمان هستيد از دشمن مترسيد، از خدا بترسيد.

وحضرت امير مؤمنان عليه السلام ميفرمايد: (من خاف الناس أخافه الله سبحانه من كل شيء) يعني كسي كه از مردم بترسد خداوند او را از هر جيزي ترسان ميكند.

انسان جيره ميشود، اين ترس همان ناراحتي قلبي است كه از خطر احتمالي در آينده نزديك سرجشمه ميكيرد.

تأثير ترس بر انسان بستكي به عوامل متعددي دارد، از جمله قدرت تحمل شخص، شدت خطر وأهميت آن، كه برخي حتي از ساده ترين امور به شدت هراسان ميشوند.

اين نمونه اي از حالت ترس در وجود انسان بود.

سرانجام او را فجيعانه به قتل ميرسانند.. اما هيجكاه وحتي لحظه اي نترسيد واز اهداف بلند خويش دست بر مداشت، بلكه شجاعانه تصميم بر شهادت كرفت تا رضاي خداوند را بيشه كرده باشد، آري حضرتش تنها از خدا ميترسيد نه از مخلوق.

امام حسين عليه السلام نمونه كاملي براي آيه زير بود: ?يجاهدون في سبيل الله ولا يخافون لومة لائم? يعني: مؤمنان در راه خدا جهاد ميكنند واز سرزنش هيجكس ترسي ندارند.

نه كساني كه به خدا ايمان دارند ?ذلك ظن الذين كفروا?.

اما در مقابل مؤمنان حقيقي هيجكاه ترس وواهمه اي به خود راه نميدهند وهميشه با قلبي مطمئن با دشمن رويارو ميشوند، خداوند در وصف آنان ميفرمايد: ?هو الذي انزل سكينته في قلوب المؤمنين ليزدادوا ايمانا? يعني همانا او آرامش خويش را در دل مؤمنان فرود ميآورد تا بر ايمانشان افزون شود.

آري آيه اي كه در سوره أحزاب بر قلب بيامبر صلي الله عليه و اله نازل شد نه تنها بيانكر كوشه اي از تاريخ بود بلكه براي اين بود كه هميشه براي تمامي مسلمانان حتي آيندكان، در هر كجا كه هستند ودر تمامي زمينه هاي زندكي، درس عبرت باشد، تا از آن سرمشق بكيرند.

ودرسي كه بايد از آيه شريفه كرفت به طور فشرده عبارت است از اينكه: خداوند به مؤمنان وعده بهشت، وبه كافران وعده دوزخ داد، واين وعده بيحساب نبوده بلكه داراي شرائط ومقدماتي است، بندكان مورد امتحان قرار ميكيرند تا درجات آنان روش شود وهر كسي به ازاي كاري كه در دنيا انجام داده در آخرت باداش كرفته يا بازخواست شود.

در جنك احزاب هنكامي كه دشمن با آنهمه نيرو وامكانات بر مسلمانان حمله كرد، نبايستي مسلمانان از تعداد زياد آنها ترسيده وكمانهاي نادرست در ذهن خويش ميآوردند، تعداد زياد دشمن امتحان بزركي براي مؤمنان بود، اما برخي خود را باختند به طوري كه جان بر لبشان رسيد ونزديك بود قالب تهي كنند، اما عده اي همجنان استوار وشجاع وباقلبي مطمئن به مبارزه ادامه دادند كه اين نتيجه ايمان قوي آنان بود زيرا تنها از خدا ميترسيدند نه از ديكري.

امروزه نيز مسلمانان در امتحان

سختي بسر ميبرند كه در برخي جهات به امتحان روز احزاب شباهت دارد، دشمنان از همه طرف مسلمانان را محاصره كرده وكاملا به تمامي وسائل لازم مجهز بوده واز افراد بسياري برخوردارند، از طرفي داراي تكنولوزي وصنعت بيشرفته اي هستند كه در زمينه مبارزه با مسلمانان از آن استفاده ميكنند.

اضافه بر اينكه مسلمانان در جنك احزاب در كنار شخص بيامبر اسلام صلي الله عليه و اله بودند واز وجود حضرتش بهره برده دلكرم ميشدند، اما مسلمانان امروز از اين نعمت بزرك محرومند، زيرا بيامبر از دنيا رفته وإمام زمان در بس برده غيبت بسر ميبرد كر جه عالميان از نعمت وجود حضرتش بي بهره نيست.

ما مسلمانان در هر كجا كه هستيم ودر هر شرائطي كه زندكي كنيم بايد بدانيم: خدا هست وهميشه ناظر ميباشد وتمامي امور به دست توانكر اوست واز طرفي به مؤمنان وعده كمك وياري وبيروزي داده است.

واكر خداوند از بندكان مؤمنش اخلاص، درستي، ايمان، كار نيكو وشايسته ببيند آنها را ياري كرده از مشكلات نجات ميدهد، ونجات آنان يا به تعجيل فرج امام زمان عليه السلام است كه با ظهور حضرتش تمامي زمين بر از عدل وداد شده ريشه ظلم وستم بركنده ميشود وتمامي كرفتاري وبيجاره كي مسلمانان خاتمه مييابد، ويا اينكه خداوند راه حلي به مسلمانان نشان ميدهد تا ضامن بيروزي آنان بر دشمنان باشد ودر دل دشمن ترس ورعب ايجاد كند، أما اين بيروزي مشروط است به اينكه مسلمان راه خدا را در بيش كيرند وبه دستورات او عمل نمايند.

خواسته كه در باره شيعيان معلومات كاملي ارائه دهند، وتحركات وفعاليتهاي آنان را در كذشته وامروز به طور مفصل بيان كنند، وهمجنين جهت رويارويي با خطر احتمالي آنان برنامه اي ارائه دهند.

وبه خوبي روشن است كه يهوديان مغرضانه با اين مسأله برخورد كرده، حقائق را به صورت ديكري كه خود ميخواهند جلوه ميدهند، زيرا كينه ديرينه يهود بر عليه اسلام ومسلمين ومخصوصاً بيروان أهل بيت ? براي همكان آشكار است، از روز اولي كه خورشيد اسلام تابش كرد تا به امروز هميشه بر عليه مسلمانان توطئه جيني مي كرده اند، نقشه هاي شوم آنان بي حد وبي حصر بوده از شمارش بيرون است.

سابقاً مسلمانان هوشيارتر از امروز بودند، ودر مقابل نقشه هاي يهود ايستادكي كرده بسياري از آن را نقش بر آب ميكردند، اما امروزه وبا كمال تأسف با سهلنكاري يا ناديده كرفتن، با اين مسأله برخورد ميكنند، وبرخي حتي با يهوديان همدست شده بر عليه ديكر مسلمانان كار شكني ميكنند.

كشور فلسطين كه كشور اسلامي وحق مشروع مسلمانان است از سال 1948 ميلادي تا كنون توسط يهوديان اشغال شده وجه بسيار جنايات هولاناكي كه يهود در اين دوران بر عليه مسلمانان مرتكب شدند، ومسأله به همين جا خاتمه نيافته، بلكه بين هر مدتي يهوديان دم از حكومت اسرائيل بزرك ميزنند كه به خيال بوج خود از نيل بزرك در مصر شروع شده وبه دجله در عراق خاتمة بيدا ميكند..

با اين حال باز ميبينيم عده اي از مسلمانان هيجكونه واكنشي نشان نداده بلكه با يهوديان همكاسه ميشوند!!

اكر خداي ناكرده مسلمانان اينكونه بيش روند واز خود سستي نشان دهند، زمينه تشكيل حكومت اسرائيل بزرك ودولت ظالمانه يهود فراهم

خواهد شد، البته يهوديان به اين هدف اكتفا نكرده سعي دارند به طور كلي اسلام ومسلمين را نابود سازند، اما نور خداوند هركز خاموش نميشود.

امروزه يهوديان نه تنها دولت فلسطين را اشغال كرده بلكه هر روز و به بهانه اي، براي ديكر كشورهاي اسلامي ايجاد مزاحمت ميكنند.

بنابراين برهمه مسلمانان لازم است هوشيار بوده، باهم متحد شوند، جه عرب جه عجم، جه سياه جه سفيد، زيرا همه مسلمانان از هر زبان ومليتي كه باشند، باهم برابر وبرادرند، وكشور فلسطين وديكر كشورهاي اسلامي به همه مسلمانان تعلق دارد ومرزهاي دورغين جغرافيايي از نظر اسلام مردود است.

آري بر همه مسلمانان لازم است كه باهم همدست شده، به كتاب آسماني خويش (قرآن) بازكشته، تمامي قوانين حياتي آن را جامه عمل ببوشانند تا بتوانند دولت غاصب يهود را از كشور اسلامي فلسطين بيرون كرده، زمينهاي اشغالي را بازبس كرفته وبراي مسلمانان، آزادي وعزت را به ارمغان آورند تا در دنيا وآخرت سعادتمند باشند.

خداوند ميفرمايد: ?يا ايها الذين آمنوا إن تنصروا الله ينصركم ويثبت أقدامكم? يعني اي كساني كه ايمان آورده ايد، اكر خدا را ياري كنيد خداوند نيز شما را ياري كرده كامهايتان را استوار ميكرداند.

ودر آيه ديكري فرموده است: ?إن ينصركم الله فلا غالب لكم وإن يخذلكم فمن ذا الذي ينصركم من بعده وعلي الله فليتوكل المؤمنون?.

يعني: اكر خداوند شما را ياري كند هيجكس نميتواند بر شما جيره شود، اما اكر شما را به خاري واكذارد جه كسي ميتواند شما را ياري نمايد، بس مؤمنان بايد تنها بر خدا توكل واعتماد داشته باشند.

أنزل له دواء) يعني خداوند هيج دردي را بيدرمان نيافريده است.

دين مبين اسلام نسبت به مسائلي كه به تمامي مخلوقات مربوط ميشود به صورت دقيق واساسي نظر كرده وريشه اي با آن برخورد ميكند، وبه صورت سطحي از كنار مسائل كذر نمينمايد.

مثلاً براي درمان خوي هاي نابسندي كه در فرد يا جامعه وجود دارد، در ابتداء به بررسي عوامل وأسباب روشن وبنهان آن برداخته، سبس راه حلهاي مناسبي را براي انسان عرضه ميكند، همانكونه كه بيامبر صلي الله عليه و اله در روايت فوق اشاره فرموده است..

اين حديث بر اين معنا دلالت دارد كه هيج بيماري، نقص، كمبودي در جهان هستي نيست مكر راه درمان وجه بسا بيشكيري آن وجود دارد.

اكر شخص بيماري را در نظر بكيريم كه نقصي در بدن دارد، يا از نعمت بينايي يا شنوايي محروم بوده يا زمينكير است، اضافه بر اينكه در بسياري از اين موارد خود شخص يا بدر ومادر يا ديكران مقصرند، أما خداوند براي هر دردي درمان مناسبي آفريده است، كرجه هنوز بشر بسياري از درمانها را كشف نكرده است، واكر به عللي شخص نتوانست از درمان مناسب بهره ببرد، خداوند در زمينه هاي ديكر نقص او را جبران نموده است، همانكونه كه مشاهده ميكنيم معمولا أفراد نابينا در زمينه هاي ديكر نبوغ داشته تا جايكزين بينائي باشد، علاوه بر اينكه خداوند مهربان شخص بيمار را كاملاً از نظر روحي درمان كرده وبه او وعده باداش استثنائي داده است.

آري خداوند عادل بوده وسايه عدالتش تمامي مخلوقات را در بر كرفته است، اما اين مطلب را غير از خردمندان درك نميكنند، همانكونه كه در قرآن مجيد آمده است:

?إن في ذلك لذكري لمن كان له قلب أو ألقي السمع وهو شهيد? يعني در اين مسأله بند وتذكر است براي آنانكه قلب هوشياري داشته يا كوش دل به كلام حق فرا داده وشاهد حقايق باشند.

خداوند اين جهان را بدون نظم وقانون نيافريده است، از اين جهت دور است از خداوندي خدا كه دردي را بيافريند ودر مقابل درمان آن را خلق نكند، يا جيزي كه براي انسان يا هر موجود ديكري زيان آور است بوجود آورد أما راه بيشكيري ودرماني در كار نباشد.

اكر جنين بود نظام آفرينش مختل كشته وتا كنون زايل شده بود.

آري آفريدن درد بدون درمان، آفريدن نقص بدون علاج، نوعي ظلم به شمار ميرود كه خداوند از هر كونه ظلمي باك ومنزه است. همانكونه كه آفريدن دوا بدون وجود درد بيهوده بوده، وكار بيهوده بر خداوند حكيم محال است.

مسأله ترس نابسند، كه ترس از مخلوق است، يك نوع بيماري به شمار ميرود، وطبق آنجه كذشت حتماً بايد درماني براي آن وجود داشته باشد..

اما درمان جيست؟

دانشمندان براي درمان ترس به دو روش اشاره كرده اند:

1: تمرين مستمر، تلقين بيوسته وانجام كارهايي كه به انسان كمك ميكند تا بر ترس جيره شود، البته اين درمان علي رغم كارائي مناسب در برخي افراد، محدود بوده ودر بسياري از موارد، كم تأثير است.

2: روش دوم كه درمان ريشه اي به شمار رفته، وترس را ريشه كن كرده در مقابل شجاعت را در درون انسان ميكارد، واسلام بر آن تأكيد ويزه اي دارد، ايمان به خداست، ايمان به خدا بهترين درمان براي اين كونه بيماري هاي روحي به شمار ميرود.

شخص مؤمن كه به خداي خويش اطمينان

دارد وبر او توكل نموده است هيجكاه از كسي يا جيزي جز خالقش ترس وواهمه اي ندارد، امام صادق عليه السلام ميفرمايد: (ان المؤمن من يخافه كل شيء، وذلك انه عزيز في دين الله ولا يخاف من شيء وهو علامة كل مؤمن).

يعني: مؤمن كسي است كه همه از هيبت او ترس دارند، زيرا مؤمن در دين خدا عزيز وسربلند است واز هيج جيز غير از خدا نميترسد واين نشانه مؤمن است).

اما امروزه ميبينيم كه مسأله بر عكس كشته، مسلمانان شديداً از دشمن ترس داشته ودر وحشت بسر ميبرند، وعلت ترس خويش را اقتدار دشمن وبيشرفت نظامي وصنعتي او ميدانند، ميكويند آنان بمبهاي شيميايي واتمي داشته واكر بخواهند ميتوانند در لحظاتي مسلمانان را از بين ببرند، اين كونه تفكر باعث شد كه ما در مقابل غرب خود را باخته، قدرت وعظمت تاريخي خويش را فراموش كنيم، قدرتي كه خداوند به ما مسلمانان ارزاني داده بود، خداوندي كه بر تمام قدرتهاي جهان جيره است، اما متأسفانه مسلمانان خدا را فراموش كرده رو به شيطان كرده اند.

در قرآن كريم آمده است: ?من يتخذ الشيطان وليا من دون الله فقد خسر خسراناً مبينا? يعني كسي كه شيطان را ولي وسربرست خود قرار دهد به تحقيق كه زيان بسيار روشن وبزركي مرتكب شده است.

بنابراين، اينكونه وسوسه وترس از دشمن كه در دل بسياري از مسلمانان ريشه دوانده وباعث عقب افتادكي آنان شده است، بر اثر ضعف ايمان به خدا بوده وميتوان با نيروي ايمان آن را كاملاً درمان كرد واز دشمنان شرق وغرب هراسي نداشت تا بتواينم عظمت وعزت از دست رفته خويش را بازكردانيم.

در بايان از خداوند سربلندي مسلمانان

را خواستاريم..

(اللهم بك اساور، وبك أحاول، وبك أحاور، وبك أصول، وبك أنتصر، وبك أموت، وبك احيا، أسلمت نفسي اليك، ولا حول ولا قوة إلا بالله العلي العظيم).

يعني: بار خدايا، با كمك تو (اساور؟؟؟)، با ياري تو كوشش ميكنم، با كمك تو كفتكو مينمايم، با ياري تو به ميدان جنك ميروم، با كمك تو بيروز ميشوم، وبا نام تو ميميرم وزنده ميكردم، خود را به تو واكذار نمودم، هيج قدرت ونيروي نيست مكر با كمك خداوند والاي بزرك.

بايان