مادری که رفت: مجموعه اشعار و مراثی ایام فاطمیه

مشخصات کتاب

مشخصات کتاب: مادری که رفت: مجموعه اشعار و مراثی ایام فاطمیه

گردآورنده: محمد محبی

مجری تولید: کتابسرای سلام

سال و نوبت چاپ: اول/ زمستان 1394

صفحات/ قطع: 160/ جیبی

شمارگان: 3000 نسخه

بهاء: 2000 تومان

مرکز پخش:

اصفهان، خیابان سجاد، گلستان شهدا

مجتمع فرهنگی ستارگان، فروشگاه فطرس

محبی 09132107938 6627392 0311

www.fotros.in

ص: 1

اشاره

فاطمیه

مناجات با امام زمان عجل الله

مناجات با امام زمان (عج)

اشکم زِبَصَر می آید *** هرلحظه خبر می آید

ایام ظفر می آید *** یارم زِ سفر می آید

رفته زِ کف صبر و قرارم

یابن الحسن بگو کجایی

ما قطره و تو دریا یی *** ما بنده و تو مولایی

تو آرزوی زهرایی

یابن الحسن بگو کجایی

مظلومیِ حیدر تا کِی *** تنهاییِ مادر تا کِی

جای سمِّ اسب و شمشیر *** بر پیکر بی سر تا کِی

تا کِی سرِ شاه شهیدان *** خواند به نوک نیزه قرآن

یابن الحسن بگو کجایی ***

شاعر : حاج غلام رضا سازگار

ص: 2

(زمزمه اول)

(زبان حال حضرت زینب سلام الله علیه)

مادر جوانم *** مادر کمانم *** برده ای توانم

کنار بسترت نشستم

می زنم صدایت *** جان من فدایت *** می کنم دعایت

سوی خدا باشد دو دستم

بیمار من چرا شبت سحر ندارد *** امن یجیب زینب اثر ندارد

ای مادرم *** ای مادرم *** مظلومه زهرا (2)

من و ذکر مادر *** با دو دیده تر *** در کنار بستر

ببین که من از پا نشستم

لانه خزانی *** گل ارغوانی *** تو اگر بمانی

وَاللهِ ممنون تو هستم

درد تو را با قیمت جان می خرم من *** عصای تو هستم و راهت می برم من

ای مادرم *** ای مادرم *** مظلومه زهرا (2)

من و بی قراری *** من و سوگواری *** من و خانه داری

مبر تو آرزوی زینب

ای خمیده مادر *** در میان بستر *** خیز و با ردیگر

شانه بزن به موی زینب

این خانه بعد تو غبار غم بگیرد *** با رفتنت ترسم که بابا هم بمیرد

(حاج سید محسن حسینی)

(زمزمه دوم)

( زبان حال امیر المومنین علیه السلام با حضرت زهرا سلام الله علیه)

گل ارغوانم ، با قد کمانم ، بین که بی نشانم

مرو مرو فاطمه جانم

ص: 3

ای تمام هستم ، من ز پا نشستم ، می روی ز دستم

ای جان من من نیمه جانم

مرا از بس که از من رو گرفتی

زهرای من ، زهرای من ، خدا نگهدار (2)

شمع شام تارم ، بی تو کس ندارم ، بی تو بی قرارم

بی تو سلام بی جوابم *** می روی شبانه ، از چه بی نشانه ، می روی ز خانه

علی خدانگهدار

تنها طرفدار علی خدانگهدار ***

زهرای من ، زهرای من ، خدا نگهدار (2)

شاعر گرانقدر : (حاج سید محسن حسینی)

(زمزمه سوم)

( زبان حال امیر المومنین علیه السلام با حضرت زهرا سلام الله علیه)

ای کوثر قرآن من ، ای مادر طفلان من *** چشمان خود واکن دوباره

تو لااقل کن یک اشاره *** فاطمه جان فاطمه جانم (2)

بار سفر را بسته ای ، گمانم از من خسته ای

ای مانده بین درودیوار *** زهرای من خدانگهدار *** فاطمه جان ، فاطمه جانم(2)

بر تو کفن پوشانده ام ، تنهای تنها مانده ام

ص: 4

قرآن من کوثر ندارد *** حسین من مادر ندارد *** فاطمه جان ، فاطمه جانم (2)

فاطمه جان ، فاطمه جانم (2)

من نماندی

دیدی به چه روزم نشاندی

فاطمه جان ، فاطمه جانم (2)

شاعر گرانقدر : (حاج سید محسن حسینی)

(زمزمه چهارم)

( زبان حال حضرت زهرا سلام الله علیه با امیر المومنین علیه السلام)

در بستر بیماری سر تا به قدم در دم *** سر تا به قدم در دم

تا آن که نفس دارم *** من دور تو می گردم *** من دور تو می گردم

یا علی یا علی خدا نگهدار *** یا علی یا علی خدا نگهدار

من با تو چها گویم *** در کوچه چها کردم *** درکوچه چها کردم

تا نقش زمین گشتم *** من بر تو دعا کردم *** من بر تو دعا کردم

یا علی یا علی خدا نگهدار *** یا علی یا علی خدا نگهدار

تو هستی زهرایی ای یار غریب من ای یار غریب من

بیمارم و می باشد عشق تو طبیب من عشق تو طبیب من

ص: 5

یک نگاهی به حالم کن علی جان *** می روم من حلالم کن علی جان

یا علی یا علی خدا نگهدار

شاعر گرانقدر : (حاج سید محسن حسینی)

(زمزمه پنجم)

( زبان حال امیر المومنین علیه السلام با حضرت زهرا سلام الله علیه)

یک لحظه دو چشمت را برروی علی واکن بر روی علی واکن

تماشائی من را تو تماشا کن من را تو تماشا کن

تا به کی در بغل زانو بگیرم

یا مرو یا دعا کن که بمیرم

یا زهرا یازهرا . مظلومه زهرا (2)

ای یار جوان من تو هست علی هستی تو هست علی هستی

ای مادر طفلانم تو بار سفر بستی تو بار سفر بستی

هر شب در ناله امن یجیبم یا زهرا یازهرا مظلومه زهرا (2)

هرگز نکنم باور این یار کفن پوشم ای یار کفن پوشم

تابوت تو را گیرم آخر به سر دوشم آخر به سر دوشم

صاحب خانه ام مرو ز خانه *** ای پرستوی من مرو ز لانه یا زهرا یازهرا مظلومه زهرا (2)

ص: 6

شاعر گرانقدر : (حاج سید محسن حسینی)

(زمزمه ششم)

( زبان حال امیر المومنین علیه السلام با حضرت زهرا سلام الله علیه)

توئی یار جوانم ، جوان قدکمانم *** تو ای ماه گرفته ، مرو از آسمانم *** توئی ورد زبانم

مرو فاطمه جانم (2)

غم تو کرده آبم ، مکن خانه خرابم

پس از تو در مدینه سلام بی جوابم

توئی ورد زبانم ***

مرو فاطمه جانم (2)

پس از تو سحر من چه آمد به سر من *** میان خیل دشمن ، تو بودی سپر من

توئی ورد زبانم *** مرو فاطمه جانم (2)

مرو بانوی خانه ، ز خانه ام شبانه *** ز بعد تو شدم من ، غریب بی نشانه

شفا گرفته یارم ، ز دیده خون ببارم *** گره گشایم اما ، گره خورده به کارم

توئی ورد زبانم *** مرو فاطمه جانم (2)

شاعر گرانقدر : (حاج سید محسن حسینی)

(زمزمه هفتم)

( زبان حال امیر المومنین علیه السلام با حضرت زهرا سلام الله علیه)

ای یار بیمار من چشم خود واکن *** هستم تماشائی من را تماشا کن

ص: 7

یازهرا یازهرا یازهرا یازهرا

قرآن من بعد تو کوثر ندارد *** حسین من بعد از تو مادر ندارد

یازهرا یازهرا یازهرا یازهرا

یار جوانم کند داغ تو پیرم *** عجل وفاتی مگو ورنه می میرم

یازهرا یازهرا یازهرا یازهرا

ای کشتی من چرا پهلو گرفتی *** کشتی مرا بس که از من رو گرفتی

یازهرا یازهرا یازهرا یازهرا

بار سفر بسته ای یار شهیده *** مگر ز من خسته ای ای یاس چیده

از آه خود سرتا پا کرده آبم *** از بعد تو من سلام بی جوابم

یازهرا یازهرا یازهرا یازهرا

شاعر گرانقدر : (حاج سید محسن حسینی)

(زمزمه هشتم)

( زبان حال امیر المومنین علیه السلام با حضرت زهرا سلام الله علیه)

زهرا دو چشم بسته بگشا چشمان خود بگشا علی را کن تماشا *** زهرا کن تماشا

زهرا چرا با غصه و غم خو گرفتی خوگرفتی *** کشتی مرا از بس که از من رو گرفتی روگرفتی

بی تو غریب و ناشناسم ای قد کمان بشنو *** تو امشب التماسم زهرا التماسم

ص: 8

جانان من جان و دلم را کم بسوزان کم بسوزان

جان حسین دیگر تو از من رو مگردان رو مگردان

آه ای جوان کردی تو پیرم با آن لب بی جان دعا کن *** من بمیرم زهرا من بمیرم

زهرای من بار سفر را بسته ای تو بسته تو *** ای خسته ام شاید که از من خسته ای تو خسته تو

کردی مرا افسرده ، حالم ای یار بیمارم تو کردی چون هلالم

زهرا کن حلالم

با چشم خود دیدم نماز در سکوتت در سکوتت

مردم ز غم وقتی که دیدم من قنوتت من قنوتت

شاعر گرانقدر : (حاج سید محسن حسینی)

(زمزمه نهم)

( زبان حال امیر المومنین علیه السلام با حضرت زهرا سلام الله علیه)

من با که بگویم زهرا ، افتاده گره بر کارم *** ز آه خود دلم که سوزان *** کمتر تو از من رو بگردان

مرو مرو فاطمه جان (2)

ای شمع شبستان من ای کوثر قرآن من *** از چه ز نفس افتادی ای مادر طفلان من

کردی مرا افسرده حالم *** از بس که گفتی کن حلالم

مرو مرو فاطمه جانم (2)

ص: 9

از جان جهانی سیرم ، زانو به بغل می گیرم

ای یاور سیلی خورده ، آخر ز غمت می میرم

دیگر ندارم من طرفدار *** زهرای من خدانگهدار *** مرو مرو فاطمه جانم (2)

افسردی و افسردم *** پژمردی و پژمردام *** تو پشت در افتادی ، آن جا ز خجالت مردم

توئی همه بود و نبودم *** توئی همه یاس کبودم *** مرو مرو فاطمه جانم

شاعر گرانقدر : (حاج سید محسن حسینی)

(زمزمه دهم)

( زبان حال امیر المومنین علیه السلام با حضرت زهرا سلام الله علیه)

مرو هم چون کبوتر ز آشیانه *** مرو از خانه ای بانوی خانه

چرا چشمان خود را بسته ای تو *** چرا بار سفر بستی شبانه

مرو اِی آفتابم *** مکن خانه خرابم *** که بی تو در مدینه *** سلام بی جوابم

ز بعد تو حباب روی آبم *** مرو زهرا مرو فاطمه جانم (2)

جوان قدکمانم

نزن سوسو چراغ خانه من *** مرو ای ماه من از آسمانم *** شب من را ستاره *** به حالم کن نظاره

مرو زهرا مرو فاطمه جانم *** چرا با غصه و غم خو گرفت *** چرا ای کشتی ام پهلو گرفتی

خدا داند مرا از غصه کشتی *** از آن روزی که از من رو گرفتی

ص: 10

دو چشمت بسته ای تو *** دلم بشکسته ای تو فاطمه جان که از من خسته ای تو *** مرو زهرا مرو فاطمه جان

شاعر گرانقدر : (سید محسن حسینی)

(زمزمه یازدهم)

( زبان حال امیر المومنین علیه السلام با حضرت زهرا سلام الله علیه)

ای کفن پوش من *** شمع خاموش من *** مانده تابوت تو *** بر سر دوش من

فاطمه فاطمه *** فاطمه فاطمه

ای جوان علی *** قد کمان علی *** از چه رو میروی *** ز آشیان علی

فاطمه فاطمه **** فاطمه فاطمه

به کجا می روی ای به دردم طبیب *** ذکر طفلان تو شده امن یجیب

ای طرفدار من یار بیمار من *** کن تماشا گره خورده در کار من

زدی آتش تو بر همه هست من *** عاقبت فاطمه رفتی از دست من

فاطمه فاطمه **** فاطمه فاطمه

من فدای تو و روی حکاکی ات *** بوسه می گیرم از چادر خاکی ات

فاطمه فاطمه **** فاطمه فاطمه

شاعر گرانقدر : (حاج سید محسن حسینی)

ص: 11

(زمزمه دوازدهم)

( زبان حال امیر المومنین علیه السلام با حضرت زهرا سلام الله علیه)

ای گل خزانم آتش نزن به جانم *** ای پرستوی من مرو ز آشیانم

ای امید دلها *** یا فاطمه یا زهرا

بعد تو به عالم***من دل خوشی ندارم *** بی تو با که گویم

غمهای بی شمارم

من که در مدینه غریب و ناشناسم *** یار قدکمانم بشنو تو التماسم

ای امید دلها *** یا فاطمه یا زهرا

یار نیمه جانم نگاهت به درد من باشد طبیب *** با دل شکسته بخوانم شب تا سحر امن یجیب

ای صفای خانه شبانه بار سفر را بسته ای *** یار قد خمیده شهیده گمانم از من خسته ای

بود و هستم مرو *** تو ز دستم مرو *** وای از این غم جدائی

مانده کنج سینه غم های بی حسابم *** بی تو در مدینه سلام بی جوابم

ای امید دلها *** یا فاطمه یا زهرا

شاعر گرانقدر : (حاج سید محسن حسینی)

(زمزمه سیزدهم)

( زبان حال حضرت زهرا سلام الله علیه با امیر المومنین علیه السلام )

ای طبیب من دردم دوا شد ***سوره کوثر حاجت روا شد

ص: 12

ای علی جانم ای علی جانم (2)

مظلوم عالم رو سوی من کن *** نیمه شب من را غسل و کفن کن

خداحافظ ای یار غریبم *** ای علی جانم ای علی جانم (2)

آفتاب من برروی بام است

عمر کوتاهم دیگر تمام است

بیا ببین ای محرم رازم

دارد تماشا امشب نمازم

بار سفر را بستم شبانه

خدانگهدار ای تازیانه

ای علی جانم ای علی جانم (2)

شاعر گرانقدر : (حاج سید محسن حسینی)

(زمزمه چهاردهم)

( زبان حال امیر المومنین علیه السلام با حضرت زهرا سلام الله علیه)

زانو به بغل گیرم ، از جان جهان سیرم

مردم همه می دانند بی فاطمه می میرم

یا فاطمه الزهرا *** یا فاطمه الزهرا

ص: 13

ای معنی هم دردی *** ز آن شب که سفر کردی

من دیده به در دارم ، شاید که تو برگردی

یا فاطمه الزهرا *** یا فاطمه الزهرا

بر عشق و مطافی تو ، معنای عفافی تو ***

مجروح و دل آزرده از ضرب غلافی تو

یا فاطمه الزهرا *** یا فاطمه الزهرا

شاعر گرانقدر : (حاج سید محسن حسینی)

(زمزمه پانزدهم)

(زبان حال حضرت زهرا سلام الله علیه با امیر المومنین علیه السلام )

کسی خبر ندارد ز حال آشفته ام *** پشت در خانه من علی علی گفته ام

در کوچه مدینه زدم صدا علی را *** به زیر تازیانه کردم دعا علی را

ای یار بی طرفدار

علی خدانگهدار

اگر چه من جوانم غم تو کرده پیرم *** دستم توان ندارد تا اشک تو بگیرم

ای یار مانده تنها منم منم یار تو *** تا هستم ای علی جان هستم طرفدار تو

ص: 14

ای یار بی طرفدار

علی خدانگهدار

دو دست خود را سوی خدا گرفته ام من *** گمان کنم علی جان شفا گرفته ام من

فدای درد و غمت با غم من خومگیر *** به پیش من سرت را بر سر زانو مگیر

ای یار بی طرفدار *** علی خدانگهدار

شاعر گرانقدر : (حاج سید محسن حسینی)

(زمزمه شانزدهم)

(زبان حال حضرت زهرا سلام الله علیه با امیر المومنین علیه السلام )

من خسته تر از خسته ام *** بار سفر را بسته ام

و سوی من کن *** بیا مرا غسل و کفن کن *** مظلوم علی جانم *** علی جان

سیرم ببین

شمعم که در سوزو گدازم *** این باشد آخرین نمازم

ای دلبر خانه نشین *** ای روی تو خلد برین

دورت بگردم

ص: 15

بهار عمرم شد خزان *** من می روم دامن کشان

پرستوی شکسته بالم *** رفتم علی جان کن حلالم *** مظلوم علی جان *** مظلوم علی جان

شاعر گرانقدر : (حاج سید محسن حسینی)

(زمزمه هفدهم)

( زبان حال امام حسن علیه السلام با حضرت زهرا سلام الله علیه)

دیدم که شد نقش زمین *** یاس امیرالمومنین

یک کوه غم دارم به سینه *** از کوچه ی تنگ مدینه *** واویلتا آه و واویلا

من روی نیلی دیده ام من جای سیلی دیده ام آورده ام در آن زمانه صاحب خانه سوی خانه

تا کردم احساس خطر *** بر مادرم شدم سپر

در کوچه ها کردم دعایش *** خود را فِکنده ام به پایش

با دیده ای از خون ترم *** شدم عصای مادرم

او بهتر از جان حسن بود *** دستش میان دست من بود

ماندم که من گویم چها *** مُردم میان کوچه ها *** من بودم و آن روی حاکی *** من بودم و چادر خاکی

ص: 16

واویلتا آه و واویلا

شاعر گرانقدر : (حاج سید محسن حسینی)

(زمزمه هجدهم)

( زبان حال امیر المومنین علیه السلام با حضرت زهرا سلام الله علیه)

ای یار قد کمانم *** بیمار نیمه جانم *** غم تو کرده پیرم *** ای زهرای جوانم

یا فاطمه یا زهرا

از جان کردی تو سیرم ، زانو به بغل گیرم *** با این لب های بی جان ، دعا کن من بمیرم

یا فاطمه یا زهرا

غم تو کرده آبم ، ربودی حس و تابم *** منم که در مدینه ، سلام بی جوابم

یا فاطمه یا زهرا

بشنو تو ای طبیبم ، ذکر امن یجیبم *** برخیز و کن تماشا ، من غریب غریبم

می شویم من شبانه ، با اشک دانه دانه*** گه روی نیلی ات را ، گه جای تازیانه

یا فاطمه یا زهرا

ص: 17

شاعر گرانقدر : (حاج سید محسن حسینی)

(زمزمه نوزدهم)

( زبان حال امیر المومنین علیه السلام با حضرت زهرا سلام الله علیه)

رخ مپوشان ای ماه تمام *** لب گشا ای جواب سلامم

از چه با غم خو گرفتی *** کشتی ام پهلو گرفتی

تو مرا کشتی ز خجلت *** بس که از من رو گرفتی *** فاطمه جان فاطمه جان

سوسو مزن ای شمع خاموشم *** ای پرستو مرو از لانه ام

فاطمه جان فاطمه جان

نیمه جان علی *** کردی سیرم ای جوان علی

دیده ام قد خم تو *** می کشم بار غم تو

من گمانم رو به پایان *** آمده عمر کم تو

فاطمه جان فاطمه جان

شاعر گرانقدر : (حاج سید محسن حسینی)

(زمزمه بیستم)

( زبان حال امیر المومنین علیه السلام در فراق حضرت زهرا سلام الله علیه)

ص: 18

خدا داند خدا داند که من دگر یاری ندارم *** غریبم غریبم من سر بر سر زانو گذارم

باغ و بهارم را گرفتند *** دار و ندارم را گرفتند

فاطمه جان فاطمه جان (2)

کجا هستی کجا هستی ای یار قد خمیده من *** چرا از من جدا هستی فاطمه شهیده من

بود و نبود من کجایی *** یاس کبود من کجایی

فاطمه جان فاطمه جان

چسان گوم چسان گویم به جسم و جانم شرر افتاد

خودم دیدم خودم دیدم که یاس من پشت در افتاد

افسرده افسرده بودم *** ای کاش آن جا مرده بودم

فاطمه جان فاطمه جان

شاعر گرانقدر : (حاج سید محسن حسینی)

(زمزمه بیست و یکم)

(زبان حال حضرت زهرا سلام الله علیه با امیر المومنین علیه السلام )

بیا علی جان دردم دوا شد ***بیا که زهرا حاجت روا شد

من می روم شبانه *** از خانه مخفیانه ، الهی الهی *** جانم علی علی جان (2)

ص: 19

بار سفر را شبانه بستم *** مدینه راحت شده ز دستم

شمع سوسو ز نانَم ، به لب رسیده جانم الهی الهی *** جانم علی علی جان (2)

میان بستر نوا گرفتم *** ببین که دیگر شفا گرفتم *** گرفتار تو بودم ، طرفدار تو بودم ، الهی الهی

جانم علی علی جان (2)

آفتاب من بر روی بام است *** عمر کوتاهم دیگر تمام است

ای مولای غریبم، اجل شده طبیبم الهی الهی

جانم علی علی جان (2)

شاعر گرانقدر : (حاج سید محسن حسینی)

(زمزمه بیست و دوم)

(زبان حال حضرت زینب سلام الله علیه )

مادر جوان من آهسته کار خانه کرد *** با همان دست شکسته گیسویم را شانه کرد

مادرم ای مادرم ای مادرم ای مادرم (2)

مادرم لب بگشا و دل من را مشکن *** از چه رو دیگر نمی گویی تو با زینب سخن

ص: 20

مادرم ای مادرم ای مادرم ای مادرم (2)

من که می دانم که آخر گنبد نیلوفری *** می کند امروز و فردا قسمتم بی مادری

من ندارم گله ای اگر نگیری به برم *** چون که از سینه مجروح تو من باخبرم

مادرم ای مادرم ای مادرم ای مادرم (2)

همه شب تا به سحر زدیده خون فشانده ای *** تو نماز شب خود از چه نشسته خوانده ای

مادرم ای مادرم ای مادرم ای مادرم (2)

شاعر گرانقدر : (حاج سید محسن حسینی)

(زمزمه بیست و سوم)

(زبان حال امام حسن علیه السلام )

کس ندیده آن چه من دیدم به چشمان ترم *** در میان کوچه ها شدم عصای مادرم مادرم ای مادرم ای مادرم

من تماشا کرده ام صورت حاکی شده را

شُسته ام ز اشک خود چادر خاکی شده را

مادرم ای مادرم ای مادرم مادر جوان من مانند گل پژمرده بود

ص: 21

گر نبودم همرهش میان کوچه مرده بود

من خودم دیدم پرستو لانه را گم کرده بود

من خودم دیدم که مادر خانه را گم کرده بود

مادرم ای مادرم ای مادرم

شاعر گرانقدر : (حاج سید محسن حسینی)

ص: 22

(زمزمه بیست و چهارم)

(زبان حال امیر المومنین علیه السلام )

ای کوثر قرآنم ای مادر طفلانم

دانی که ز داغ تو من زنده نمی مانم

ای بود و نبود من ، ای یاس کبود من *** ای شمع شب تارم ، ای یار و طرفدارم

یک بار دگر زهرا واکن گره از کارم

ای بود و نبود من ، ای یاس کبود من *** زهرا به تو دل بستم ، هستی همه هستم

ای دار و ندار من ، تو می روی از دستم

ای بود و نبود من ، ای یاس کبود من *** اشک از مژه می بارم ، مات در و دیوارم

علی هر شب ، من بر تو پرستارم

ای بود و نبود من ، ای یاس کبود من

در شور و نوا هستی ، مشغول دعا هستی *** با آن که جوانی تو ، محتاج عصا هستی

ای بود و نبود من ، ای یاس کبود من

شاعر گرانقدر : (حاج سید محسن حسینی)

ص: 23

(زمزمه بیست و پنجم)

(زبان حال حضرت زینب سلام الله علیه )

منم زینب منم زینب که از دو دیده خون ببارم *** چسان گویم چسان گویم که من دگر مادر ندارم

شد قسمت من سوگواری *** زینب کجا خانه داری *** ای مادر مظلومه من (2)

خودم دیدم خودم دیدم در خانه ما شرر افتاد *** خودم دیدم خودم دیدم که مادرم پشت در افتاد

مانند گل پژمرده بودم *** ای کاش آن جا مرده بودم

ای مادر مظلومه من (2)

بیا مادر بیا مادر که چشم من در خون نشسته *** بزن شانه به گیسویم تو با همان دست شکسته

ذکر لبم امن یجیب است *** بیا که بابایم غریب است

ای مادر مظلومه من (2)

در این سینه در این سینه همیشه آه و ناله دارم *** به دل داغ به دل داغ مادر هجده ساله دارم

مادر من زهرا جوان بود *** قامت مادرم کمان بود

ای مادر مظلومه من (2)

شاعر گرانقدر : (حاج سید محسن حسینی)

ص: 24

(زمزمه بیست و ششم)

(زبان حال امیر المومنین علیه السلام )

طبیب من سر تا به پا دردی *** خیز و بین با من چها کردی *** ببین چه به روز من آوردی

مظلومه زهرا

از غم تو ای یار بیمارم *** صدها گره افتاده بر کارم *** تنهایم و تنها تو را دارم

مظلومه زهرا

فقط تو را دارم و بس زهرا *** کمتر بزن نفس نفس زهرا (2)

مظلومه زهرا

ای کوثر خدا نگهدارت *** ای همسرم خدا نگهدارت *** ای پسرم خدا نگهدارت

مظلومه زهرا

پیکر خسته را بشویم من *** دو چشم بسته را بشویم من *** دست شکسته را بشویم من

مظلومه زهرا

شفا گرفتی یار بیمارم *** شب تا سحر من سر به دیوارم (2) *** مظلومه زهرا

شاعر گرانقدر : (حاج سید محسن حسینی)

(زمزمه بیست و هفت)

(زبان حال امیر المومنین علیه السلام )

فاطمه جان من علیم چشم خود واکن

بر غربت و تنهائیم ناله بر پا کن

ص: 25

ای با وفا یارم *** تنها طرفدارم

تو رفتی و من مانده ام یکه و تنها *** بر لب ز غم مهر سکوت بین دشمن ها

امشب به جَنَّت بشنوی بوی محسن را *** از جانب بابا ببوس روی محسن را

تو بار غم های مرا کو به کو بردی *** من ایستاده ساکت و تو کتک خوردی

دشمن به پیش دیده ام یاورم را زد *** در آستان خانه ام همسرم را زد

امشب نهان سازم به گل لاله خود را

مخفی کنم از بی کسی ناله خود را

ای با وفا یارم *** تنها طرفدارم

شاعر گرانقدر : (حاج غلام رضا سازگاری)

(زمزمه بیست و هشت)

( زبان حال امیر المومنین علیه السلام )

ای تنها یاور من از بر من مرو غریبانه *** غم بر من چیره شده تیره شده فضای این خانه

یاس من ریحانه من ، شمع من پروانه من *** یا مرا با خود تو ببر ، یار مرو از خانه من

نهال بی برگم ، گل جوانمرگم

زود است ای فاطمه جان در غم خود کنی سیه پوشم *** با یاد غربت تو تربت تو بود در آغوشم

ص: 26

تو به جسم خسته خود - پاسخ فریاد منی *** می روی اما به خدا زیر گل هم یاد منی

نهال بی برگم ، گل جوانمرگم

ای یاس احمدیم از چه شده عُذارِ تو نیلی *** گویا پاداش نبی داده شده به ضربت سیلی

خمیده نخل علی چه آمده بر سرت *** مگر به ضَربِ لگد جدا شده ثَمَرَت

نهال بی برگم ، گل جوانمرگم

ای مرغ روح علی نوح علی نظر به حالم کن *** برگو از سوز جگر باردگر علی حلالم کن

یا مرا با خود تو ببر ، یا مرو از خانه من *** نهال بی برگم ، گل جوانمرگم

شاعر گرانقدر : (حاج غلام رضا سازگاری)

(زمزمه بیست و نه)

(زبان حال امیر المومنین علیه السلام )

زخم دل علی دگر شفا ندارد *** مدینه بی فاطمه صفا ندارد

رفته تمام هستیم ز هستم

در خانه ی بی فاطمه نشستم

یار وفادار مرا از من گرفتند *** تنها طرفدار مرا از من گرفتند

دیوار غربت گشته تکیه گاهم *** دیگر کسی نمی کند نگاهم

این جا همه هست مرا قاتل فدا کرد *** شمع و گل و پروانه را از هم جدا کرد

اینجا نهال نازکم شکسته *** گل رفته بلبل در عزا نشسته

ص: 27

من روی پا زهرا به خاک افتاده باشد

من زنده باشم فاطمه جان داده باشد ***

ای کاش من پیش از تو مرده بودم

جان تو تازیانه خورده بودم

شاعر گرانقدر : (حاج غلام رضا سازگاری)

(زمزمه سی ام )

(زبان حال حضرت زینب سلام الله علیه)

مادر مادر مادر زینب به فدای تو *** تو گریه به بابا کن من گریه برای تو

دخت پیمبر *** یاور حیدر

مظلومه مادر

من بلبل این باغم گل می رود از دستم *** از نغمه شدم خاموش خون خوردم و لب بستم

دخت پیمبر *** یاور حیدر

مظلومه مادر

روزی که زدند اعدا آتش به در خانه *** تو پشت در افتادی تنها و غریبانه

دخت پیمبر *** یاور حیدر

مظلومه مادر

بازوی تو را نقش پاداش رسالت بود *** چشم پدرم لبریز از اشک خجالت بود

ص: 28

دخت پیمبر *** یاور حیدر *** مظلومه مادر

شاعر گرانقدر : (حاج غلام رضا سازگاری)

(زمزمه سی و یکم)

(زبان حال امیرالمومنین علیه السلام)

من که زانو به بغل می گیرم *** گر نگویی تو سخن می میرم

من نگویم چه بگوکمی از کوچه بگو

گل نیلوفرم من *** سوره کوثر من

تو مرا یار مسیحا نفسی *** من ندارم به خدا جز تو کسی

ای شده هم چون هلال *** کن علی را تو حلال

گل نیلوفرم من *** سوره کوثر من

ای قرار دل و ای صبر علی *** خانه بی تو بود قبر علی *** من غریبم تو مرو *** بانوی خانه مرو

گل نیلوفرم من *** سوره کوثر من

شد ز آهم رخ گردون نیلی *** چیده شد لانه من با سیلی

از غم او به خدا *** علی افتاده ز پا *** گل نیلوفرم من *** سوره کوثر من

شاعر گرانقدر : (حاج سید محسن حسینی)

(زمزمه سی و دوم)

(زبان حال امیرالمومنین علیه السلام)

ص: 29

بوی هجران به مشام آمده است *** آفتابم لب بام آمده است

شب من گشته سحر *** بسته ام بار سفر

فاطمه جان علی (2)

گر چه شد بسته دو دستت به طناب

کس نداده به سلام تو جواب

من دل خسته مدام *** می کنم بر تو سلام

فاطمه جان علی (2)

گر کنی یاری ام ای همدردم

باز هم دور تو من می گردم

من طرفدار توام *** یار بیمار توام

فاطمه جان علی (2)

شاعر گرانقدر : (حاج سید محسن حسینی)

(زمزمه سی و سوم)

(زبان حال امیرالمومنین علیه السلام)

آئینه امید و بخت مرا شکستند *** کتاب عشق من را میان کوچه بستند

منم غریب و تنها *** میان موج غم ها

ص: 30

قسم به لحظه که میان کوچه ماندی *** به آن نماز شب که تو نشسته خواندی

کی کشته بلبلی را میان آشیانه ***کی چیده لاله را به ضرب تازیانه

دو دست باغبان ندیده کس ببندد *** لاله او بچیند به اشک او بخندد

کنار بستر تو نشته ام پریشان *** تو رو ز من مگردان دل مرا مسوزان

من باغبانم اما با درد همنشینم

بر روی لاله خود سنگ لحد بچینم

منم غریب و تنها

میان موج غم ها

شاعر گرانقدر : (حاج سید محسن حسینی)

(زمزمه سی و چهارم)

(زبان حال امیرالمومنین علیه السلام)

الا ای بانوی دل خسته *** پرستوی بال و پر بسته *** تو در لانه لانه در آتش *** تو در خانه خانه در آتش

گل مولا *** گل مولا

گل مولا *** فاطمه جان

چو شمعی سوزان تو هستم *** همیشه گریان تو هستم

منم دلداده تو دلدارم *** غمت را در سینه ام دارم

ص: 31

گل مولا *** گل مولا

گل مولا *** فاطمه جان

تو می دانی ای مه نیلی *** چه کرده با قلب من سیلی

چی می شد من جای تو آن جا *** کتک می خوردم ز دشمن ها

گل مولا *** گل مولا

گل مولا *** فاطمه جان

میان دیوار و در بودی *** تو با شش ماه پسر بودی

به یک ضربت پهلویت بشکست *** هم آن جا محسن دو دیده بست

گل مولا *** گل مولا

گل مولا *** فاطمه جان

شاعر گرانقدر : (حاج ابراهیم قانع)

(زمزمه سی و پنجم)

(زبان حال امیرالمومنین علیه السلام)

ای فرشته من چرا پرت شکسته *** قلب مهربانت چرا به غم نشسته

ای امید دل هایا فاطمه یا زهرا

ای خدا عزیزم به غصه خو گرفته *** بر تنش نشانهاست که از عدو گرفته

زینبش بپرسد به آه و ناله از من *** از چه مادر من به خانه رو گرفته

ای امید دل هایا فاطمه یا زهرا

ای گل بهارم قرارم فدای قلب پاره ات *** رو میگر و از من عزیزم که من کنم نظاره ات

ص: 32

از نگاه حسن برویت خبر شدم که وای من *** گوئیا به کوچه ز سیلی شکسته گوشواره ات

عزم رفتن مکن *** خو دل من نکن *** آه از این غم جدایی

بی رمق نگارم مکن تو کار خانه *** گفته ی پس از مرگ بشویمت شبانه

ای خدا چگونه بدست خسته خود *** پیکرش سپارم به خاک مخفیانه

ای امید دل ها *** یا فاطمه یا زهرا

شاعر گرانقدر : (حاج سید محسن حسینی)

(زمزمه سی و ششم)

(زبان حال امیرالمومنین علیه السلام)

من آن کوه صبرم که در هم شکستند *** در خانه ام را غریبانه بستند

واویلا واویلا *** واویلا واویلا

فلک شعله ها بر سراپای من زد *** در این کوچه سیلی به زهرای من زد

خودم دیدم این خانه آتش گرفته *** عزیزم به پهلو دو دستش گرفته

خودم دیدم این جا که با تازیانه

امید دلم شد خموش از ترانه

خودم دیدم این جا حسن گریه می گرد

به یاد غریبی من گریه می کرد

ص: 33

بسوزم به جای چراغ خموشم

لباس سیه بر حسینم

واویلا واویلا *** واویلا واویلا(2)

شاعر گرانقدر : (حاج سید محسن حسینی)

(زمزمه سی و هفت)

(زبان حال امیرالمومنین علیه السلام)

از خانه می رود بانوی خانه ام *** امشب کبوترم از لانه می رود

من دل شکسته ام *** از پا نشسته ام *** تنها و خسته ام

زهرا مرو مرو (2)

از خانه می رود بود و نبود من

شد چیده با لگد یاس کبود من

دیدم به چشم تر *** چون مرغ بسته پر *** افتاده پشت در

زهرا مرو مرو (2)

بر درگه خدا دست دعا گرفت

بیمار خانه ام آخر شفا گرفت

صبر و قرار من *** دار و ندار من *** باغ و بهار من

ص: 34

زهرا مرو مرو (2)

شاعر گرانقدر : (حاج سید محسن حسینی)

(زمزمه سی و هشت)

(مدینه)

مدینه کوچه هایت بوی زهرا می دهد *** خبر از غربت شب های مولا می دهد

مدینه در کجاست مزار فاطمه *** که دیگر شد خزان بهار فاطمه

مدینه شد گل یاست کجا نیلوفری *** کدامین کوچه دارد داغ مرگ مادری

کجا صورت به خاک نهاده فاطمه

که دیگر از نفس فتاده فاطمه

مدینه در کدامین کوچه زهرا را زدند *** به پیش چشم طفلان یار مولا را زدند

مگر آن جا علی دو دستش بسته بود

که زهرا ناله دلش آهسته بود

مدینه شیعه دارد در تو یک گم کرده ای *** مزار غنچه ای و لانه پژمرده ای

بگو از غربت امیرالمومنین

بگو شد فاطمه کی نقش زمین

شاعر گرانقدر :(حاج محمد نعیمی)

(زمزمه سی و نه)

(زبان حال امیرالمومنین علیه السلام)

ص: 35

دار و ندار خویش را امشب به منزل می برم

این کشتی بشکسته را امشب به ساحل می برم

زهرای من زهرای من (2)

ای بانوی خانه من برخیز و کار خانه کن

یا بوسه زن روی حسن یا موی زینب شانه کن

زهرای من زهرای من (2)

با من نگفتی یاس من از چه تو هم افسرده ای

بغض حسن گوید به من در کوچه سیلی خورده ای

زهرای من زهرای من (2)

شاعر گرانقدر : (حاج احمد واعظی)

ص: 36

(زمزمه چهل)

(زبان حال امیرالمومنین علیه السلام)

لاله پر پرِ من ، سوره کوثر من

دیده بگشا و ببین ، اشک چشم تر من

بعد پرپر شدنت این گل خشبو چه کنم

گر نگیرم سر خود بر سر زانو چه کنم

ای همه هست علی *** مرو از دست علی

ای شکسته پر و بال ، وی شده هم چو هلال

یار بیمار علی ، کن علی را تو حلال

دست بشکسته تو اشک مرا می گیرد

بگشا لب به سخن ور نه علی می میرد

ای هم هست علی

مرو از دست علی

شاعر گرانقدر : (حاج سید محسن حسینی)

(زمزمه چهل و یکم)

(زبان حال امیرالمومنین علیه السلام)

من طرفدار تو هستم علی مظلوم *** یار بیمار تو هستم علی مظلوم

ص: 37

توئی جانانه و من جان به فدایت کردم *** پشت دیوار و در خانه دعایت کردم

من خریدار تو هستم علی مظلوم *** یار بیمار تو هستم علی مظلوم

من که بین در و دیوار چو گل پژمردم *** یا علی ذکر لبم بود که سیلی خوردم

همه جا یار تو هستم علی مظلوم *** یار بیمار تو هستم علی مظلوم

دست به شکسته خود سوی خدا می گیرم *** خنده باشد به لبم چون که شفا می گیرم

محو دیدار تو هستم علی مظلوم

یار بیمار تو هستم علی مظلوم

سینه خسته ام افتاده دگر از ناله

بسته ام بار سفر را من هجده ساله

من که بیمار تو هستم *** من گرفتار تو هستم علی مظلوم

شاعر گرانقدر : (حاج سید محسن حسینی)

(زمزمه چهل و دوم)

(زبان حال امیرالمومنین علیه السلام)

به غربتم نظاره کن کمی به من اشاره کن *** ز آه خود دلم مسوزان ، کمتر تو از من رو بگردان

یا فاطمه فاطمه جانم (2)

من خون جگر چون لاله ام ، ای یار هجده ساله ام

ص: 38

*** کردی مرا افسرده حالم ، از بس که گفتی کن حلالم

یا فاطمه فاطمه جانم (2)

بار سفر را بسته ای ، مگر که از من خسته ای *** ای مانده بین در و دیوار ، زهرای من خدا نگهدار

یا فاطمه فاطمه جانم (2)

ای یار بیمارم مرو ، تنها طرفدارم مرو *** داغت کند خانه خرابم ، بی تو سلام بی جوابم

یا فاطمه فاطمه جانم (2)

غم بر دلم نشسته بود ، روزی که دشمن بسته بود *** دیدم ز قرآن کوثر افتاد ، دیدم گلم پشت در افتاد

یا فاطمه فاطمه جانم (2)

شاعر گرانقدر : (حاج سید محسن حسینی)

(زمزمه چهل و سه)

(زبان حال امیرالمومنین علیه السلام)

ای جوان علی دیده بگشا *** ای کمان علی دیده بگشا *** نیمه جان علی دیده بگشا

فاطمه فاطمه فاطمه جان (2)

ای که هستی قرار و شکیبم *** ای که باشد نگاهت طبیبم *** بعد تو من غریب غریبم

از چه با رنج و غم خو گرفتی *** شمع من حال سوسو گرفتی

ص: 39

از چه از شوهرت رو گرفتی

ای جوانم غمت کرده پیرم *** تا به کی سر به زانو گذارم

تو دعا کن که من هم بمیرم

کرده ای غربتم را نظاره *** شد دو چشمان من پر ستاره *** می کنی بس که بر من نظاره

شاعر گرانقدر : (حاج سید محسن حسینی)

(زمزمه چهل و چهار)

(زبان حال امیرالمومنین علیه السلام)

ای طرفدار علی *** یار بیمار علی *** دیده بگشا و ببین *** غم شده یار علی

من که صدها گره افتاده به کارم چه کنم *** سر اگر بر سر زانو نگذارم چه کنم فاطمه جان علی

ای شده نقش زمین *** دیده بگشا و ببین

صاحب خانه مرا *** کرده ای خانه نشین

یار بیمار علی بار سفر می بندی *** من ندانم که به تابوت چرا می خندی

ای به باغم لاله *** ماه غرق ناله *** مرو از خانه من *** یار هجده ساله

به خدا شستن این پیکر خسته سخت است *** به خدا شستن این دست شکسته سخت است

ص: 40

من که تنها ماندم *** خون ز چشم افشاندم

باورم نیست تو را *** به کفن پوشاندم

می روی نیمه شب ای گل صد برگ علی

*** لب گشا و ز خدا کن طلب مرگ علی

شاعر گرانقدر : (حاج سید محسن حسینی)

(زمزمه چهل و پنج)

(زبان حال امیرالمومنین علیه السلام)

سوسو می زنی ای شمع محفل من *** هم چون سینه خود می سوزد دل من

تا که زانوی خود ز غمت در بغل بگیرم *** زهرا لب بگشا تو دعا کن که من بمیرم

مرو زهرا ، مرو زهرا (2)

ای بیمار علی هر سو می کشیم *** کردی جان به لبم آخر می کشیم

زهرا قسم به آن لحظه ای که به کوچه ماندی *** بگشا دیده ببین به چه روزی مرا نشاندی

مرو زهرا ، مرو زهرا (2)

غم بر سینه من بسته راه نفس *** تنها دل خوشی من تو هستی و بس

ص: 41

از چه فاطمه جان تو نگویی دگر جوابم *** آه سینه تو می کند قطره قطره آبم *** مرو زهرا، مرو زهرا (2) ***

شاعر گرانقدر : (حاج سید محسن حسینی)

(زمزمه چهل و شش)

(زبان حال حضرت زهرا سلام الله علیه)

بیمارم و من جز تو پرستاری ندارم *** جز ناله پیوسته دگر کار ندارم

ای باغ و بهارم ، شد فصل خزانم *** من می روم امشم با قد کمانم

مظلوم علی جان (2)

از حادثه کوچه به کس لب نگشودم *** بین در و دیوار دعاگوی تو بودم

ای من به فدای چشمان تر تو *** تا هستم علی جان ، هستم سپر تو

مظلوم علی جان (2)

بیمار تو را سجده آخر بود امشب

با دست خودم شانه زدم بر سر زینب

پر گشته مشامم از بوی حسینم

من بوسه بگیرم از روی حسینم

مظلوم علی جان (2)

ص: 42

شاعر گرانقدر : (حاج سید محسن حسینی)

(زمزمه چهل و هفت)

(زبان حال امیرالمومنین علیه السلام)

ای پرستوی من مرو از لانه ام *** بانوی خانه ام مرو از خانه ام

ای طرفدار بی طرفدارم *** چشم خود واکن یار بیمارم

فاطمه جانم ، فاطمه جانم (2)

می کنم التماس ای جوان علی *** قد کمان علی *** ای کمان علی

دیده بگشا و کن تماشایم *** یار تنهایم بی تو تنهایم

فاطمه جانم ، فاطمه جانم (2)

عمر من می شود بی تو عمرم تمام *** با اشاره مکن به علی تو سلام

خداحافظ ای لاله ی پرپر *** خداحافظ ای سوره کوثر

فاطمه جانم ، فاطمه جانم (2)

ای جوان علی شده ای از چه پیر *** جان زینب دگر تو زمن رو نگیر

من که از ذکر امن یجیبم *** ای طبیب من بی تو غریبم

شاعر گرانقدر : (حاج سید محسن حسینی)

(زمزمه چهل و هشت)

(زبان حال امیرالمومنین علیه السلام)

ص: 43

من التماست می کنم *** ای یار بیمارم مرو *** تنهای تنها مانده ام *** تنها طرفدارم مرو

یا فاطمه یافاطمه (2)

ای ماه من از آه خود *** چون شمع و آبم می کنی

با رفتنت از خانه ام *** خانه خرابم می کنم *** پیشم نمی مانی چرا *** ای مانده بین کوچه ها

چشمان خود واکن ببین *** با من چها کردی چها

دریای چشمان ترم *** بعد تو از طوفانی شود

ای وای اگر عمر علی *** بعد از تو طولانی شود

پرستوی شکسته پر *** چرا از لانه می روی

ای بانوی خانه من *** چرا شبانه می روی ***شاعر گرانقدر : (حاج سید محسن حسینی)

(زمزمه چهل و نه)

(زبان حال حضرت زهرا سلام الله علیه)

به فدای چشم تر تو ای علی جان *** تا ابد هستم سپر تو ای علی جان

همه جا یار تو هستم ، من طرفدار تو هستم *** کن تماشای ای طبیبم ، یار بیمار تو هستم

ص: 44

قبله من روی چو ماهت ای علی جان *** یک تنه هستم من سپاهت ای علی جان

بسته بر موی تو بودم ، سر خوش از بوی تو بودم *** زیر ضرب تازیانه ، من دعاگوی تو بودم

تو که هستی ماه شب من ای علی جان *** تو که هستی ذکر لب من ای علی جان

آفتابم روی بام است ، عمر من عمرم تمام است

تا که جان دارم علی جان به لبم ذکر سلام است

بسته شد چشم ترم امشب ای علی جان

به نماز آخرم امشب ای علی جان

طایر به شکسته بالم ، آمده صبح وصالم

من دگر جانی ندارم ، یا علی جان کن حلالم

شاعر گرانقدر : (حاج سید محسن حسینی)

(زمزمه پنجاه)

(زبان حال امیرالمومنین علیه السلام بستر بیماری)

رفته از کف توان من *** دیگر بی یاورم من (2)

چشماتو و واکن فاطمه *** به خدا حیدرم من (2)

چند روزه که وقت نماز *** دست به پهلو می گیری

ص: 45

وقتی که من خونه میام *** از چشمام روی می گیری

یا فاطمه (2) همسر مهربانم *** یا فاطمه (2) همسر مهربانم

ضرب سیلی دشمنم *** چشمتو کرده کم سو (2) *** تا ببینم چادر تو *** می کشی تا به ابرو

ناله های نیمه شبت *** صبر و از من ربوده

آتیش گرفتم تا دیدم *** زیر چشمت کبوده

یا فاطمه (2) همسر مهربانم ***

(زمزمه پنجاه و یک)

(زبان حال امیرالمومنین علیه السلامشور)

چه شود ای دخت طاها *** نروی از پیشم زهرا

چه شود در پیشم مانی *** به شب من نور افشانی

چه شود به برم باز آئی *** پرو بال دلم بگشائی

رونق این کاشانه مرو *** جان علی از خانه مرو

رحمی کن و با من بمان *** ببین علی غریبه

ص: 46

لحظه لحظه لبخند تو *** به درت من طبیبه *** چه کنم با داغت زهرا *** مانده ام با کوه غم ها

غم هجرت آبم کرده *** گریه هات بی تابم کرده

کنارت وقتی می نشینم *** هستی مو بر باد می بینم

بی کسی من را تو ببین *** حیدر تو شده خانه نشین

داغت دشمن شادم کرده ، خانوم خونه دارم

اگه بری یک لحظه هم ، بی تو آروم ندارم

(زمزمه پنجاه و دو)

(زبان حال امیرالمومنین علیه السلام)

مرو فاطمه ، ای هستی حیدر ، گل پرپر ، مسوزان قلب زارم

بی تو می شوم ، من بی کس و تنها ، بیا زهرا ، بمان یک شب کنارم

( طرفداری ندارم (2) )

مکن با رفتنت ای نازنین خانه خرابم

پس از تو فاطمه این زندگی باشد عذابم

گریه می کنه ، زینب کنار تو ، بپای تو ، چشماش ابر بهاره

زارو و نیمه جون ، با چشمای پر خون ، حسن گریون ، که آروم نداره

( حسین طاقت نداره )

ص: 47

ز جا برخیز و مرهم بر دل زار حسن باش

به فکر زینب و فکر شهید بی کفن باشد

شاعر گرانقدر : (حاج هاشم محمد آرا)

(زمزمه پنجاه و سه)

(زبان حال امیرالمومنین علیه السلام)

ای شمع شب تار من *** ای یاور بیمار من

بگشا برویم لحظه ای آن چشم خونبارت *** تو ببین تماشائی شده حال پرستارت

زهرا زهرا

برخیز و ببین شب شده از غم روزم *** سوسو مزن ای شمع جهان افروزم

تو غنچه صفت در بر من خاموشی *** من تا به سحر از غم تو می سوزم

هستی تو تمام هستم *** ترسم بروی از دستم

تو بگو که تا کی در بغل زانو بگیرم *** بگشا لب خود را دعا کن تا بمیرمن

زهرا زهرا

از چه بیمار علی مرگ خود می خواهی ز خدا

ص: 48

بگو با من تو چرا گردیده ای محتاج دعا

شاعر گرانقدر : (حاج سید محسن حسینی)

(زمزمه پنجاه و چهار)

(زبان حال حضرت زهرا سلام الله علیه خداحافظ)

خداحافظ بستر من خسته ، خداحافظ ای نماز نشسته *** خداحافظ ای قیام وقعود،خداحافظ ای رکوع و سجود

خداحافظ درد بازو و سینه *** خداحافظ کوچه های مدینه

خداحافظ آسمان کبود *** خداحافظ موج آتش و دود

ز آه من آسمان شده نیلی *** خداحافظ تازیانه و سیلی

دگر من بار سفر بستم *** مدینه شد راحت از دستم

خداحافظ ای در بشکسته *** خداحافظ یار خانه نشسته

خداحافظ ای غریب وطن *** سلام ای تابوت و غسل و کفن

قسم بر این قد هم چو هلالم *** علی جان بنما دگر تو حلالم

اگر چه سر تا پا دردم *** علی جان دور تو می گردم

شاعر گرانقدر : (حاج سید محسن حسینی)

ص: 49

(زمزمه پنجاه و پنج)

(زبان حال امیرالمومنین علیه السلام)

آه ای مدینه ببین، شدم خانه نشین *** ذکر من شد چنین

فاطمه فاطمه

ای مدینه من زهرا ندارم *** بر سر زانو سر می گذارم

پیش طفلان بسته شد دستم *** رفت از دستم همه هستم *** فاطمه فاطمه

آه ، ای شمع خاموشم ، یار کفن پوشم ، کردی فراموشم *** فاطمه فاطمه

خداحافظ زهرای جوانم *** خداحافظ یار قدکمانم

رفتی و خون جگرم کردی *** ببین چه بر روزم آوردی

فاطمه فاطمه

آه ، گل لاله من ، هجده ساله من ، شب آوای من *** فاطمه فاطمه

ریزد از چشمم اشک تنهایی *** فاتح خیبر شد تماشائی

من ماندم و این چشم خونبار *** بیمار من خدانگهدار

شاعر گرانقدر : (حاج سید محسن حسینی)

(زمزمه پنجاه و شش)

(زبان حال امیرالمومنین علیه السلام)

من حیدر بی غمخوارم *** چون یک دل پر خون دارم

ص: 50

به خدا فراق فاطمه پشت مرا خم کرد *** به خدا که داغش سینه ام را خانه غم کرد

زهرا زهرا

در گوشه خانه غمگین *** شد گریه به زهرا کارم

هر شب به غم از چشم

زینب به سما می تابد

آن چادر خاکی او را

گیرد به بَر وُ می خوابد

نرود زیادش ماجرای چهره نیلی *** زود ز یادش غصه های کوچه و سیلی

زهرا زهرا

شاعر گرانقدر : (حاج ابراهیم قانع)

ص: 51

(زمزمه پنجاه و هفت)

(زبان حال امیرالمومنین علیه السلام)

کوثر من جنت من ای بهار علی *** بی تو به حسرت گذرد روزگار علی

آشنای علی ، هم صدای علی ، فاطمه فاطمه

هم نفس آه منست دل سوزان من *** قصه مظلومی تو غم پنهان من

بی تو تنها شدم *** یار غم ها شدم *** فاطمه فاطمه

فاطمه مظلومه من کشته مکتبم *** ای تو حمایتگر من مادر زینبم

تا تو رفتی ز دست *** جام صبرت شکست *** فاطمه فاطمه

کوچه و آن خاطره و سیلی دشمنت

گه به عزای تو دلم گه غم محسنت

چه کنم با دلم *** غم تو حاصلم *** فاطمه فاطمه

شاعر گرانقدر : (حاج جعفر رسول زاده)

ص: 52

(زمزمه پنجاه و هشت)

(زبان حال امیرالمومنین علیه السلام)

هستی ام بودی رفتی از دستم *** تو چرا رفتی من چرا هستم

فاطمه جان *** فاطمه جان (2)

دیده واکن ای بانوی خانه *** گیسوی زینب مانده بی شانه

فاطمه جان *** فاطمه جان (2)

رفتی ای زهرا پیش پیغمبر

علی تنها شده تنها تر

تو مرا کشتی گر چه ای دشمن

بعد زهرایم مرده بودم من

فاطمه جان *** فاطمه جان (2)

شاعر گرانقدر : (استاد حاج علی انسانی)

(زمزمه پنجاه و نه)

(زبان حال امیرالمومنین علیه السلام)

ص: 53

بریز آب روان اسماء *** به روی پیکر زهرا

ولی آهسته آهسته (2)

ببین به شکسته پهلویش *** سیه گردیده بازویش *** بریز آب روان رویش

ولی آهسته آهسته (2)

همه خواب و علی بیدار *** سرش بنهاده بر دیوار *** بگرید با دلی خونبار

ولی آهسته آهسته (2)

بیا ای دخترم زینب *** به پیش مادرم امشب *** بخوان او را به تاب و تب

ولی آهسته آهسته (2)

به امشب می کند منزل *** گل رعنای من در گل *** ببار ای دیده خون دل

ولی آهسته آهسته (2)

شاعر گرانقدر : (حاج غلام رضا سازگار)

ص: 54

(زمزمه شصت)

(زبان حال حضرت زهرا سلام الله علیه)

آتش گرفته خانه ام *** یا رسول الله

می سوزد این کاشانه ام *** یا رسول الله

یا ابتا *** یا ابتایا رسول الله

بابا زِ جا خیز و ببین یا رسول الله *** شد فاطمه نقش زمین یا رسول الله

افتاده ام من از نفس یا رسول الله *** بابا بفریادم برس یا رسول الله

خون می چکد از سینه ام یا رسول الله *** آواره در مدینه ام یا رسول الله

پهلوی من از در شکست یا رسول الله *** شش ماهه ام رفته ز دست یا رسول الله

یا ابتا *** یا ابتا *** یا رسول الله

شاعر گرانقدر : (حاج مهدی خرازی)

ص: 55

(زمزمه شصت و یک)

(زبان حال حضرت زهرا سلام الله علیه)

زبس به درگه حق دست دعا گرفتم***علی بیا تماشا که من شفا گرفتم

شکسته بار و برگم ، در انتظار مرگم

قلب کباب ما را چه ظالمانه خستند *** دست تو را ببستند دست مرا شکستند

حدیث کوچه را من ز تو نهفته دارم *** به سینه ام هزاران غم نگفته دارم

اگر که طفل خود را همره نبرده بودم *** میان کوچه های مدینه مرده بودم

ای باغبان نگاهی به لانه در چمن کن *** گذشته کارم از کار بیا مرا کفن کن

شاعر گرانقدر : (حاج سید محسن حسینی)

ص: 56

(زمزمه شصت و دو)

(زبان حال امیرالمومنین علیه السلام)

ای یار بیمارم خدانگهدار *** تنها طرفدارم خدانگهدار

ای مادر طفلان من *** ای کوثر قرآن من *** مظلومه زهرا (2)

کسی ز حال من خبر ندارد *** قرآن من کوثر دگر ندارد

چون شمع آبم کرده ای *** خانه خرابم کرده ای *** مظلومه زهرا (2)

ریزد ز چشمم اشک دانه دانه *** می شویم امشب جای تازیانه

ای شمع خاموش علی *** یار کفن پوش علی *** مظلومه زهرا (2)

شد خانه مروه قبر تو صفایم

از مروه تا صفا نشسته آیم

ای ماه خفته زیر گل

از روی تو هستم خجل

مظلومه زهرا (2)

شاعر گرانقدر : (حاج سید محسن حسینی)

ص: 57

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109