رسانه ملي و فرهنگ كتابخواني

مشخصات كتاب

سرشناسه: زارعي، عيسي، 1356 -

عنوان و نام پديدآور: رسانه ملي و فرهنگ كتابخواني/ عيسي زارعي.

مشخصات نشر: قم: مركز پژوهشهاي اسلامي صدا و سيما، 1392.

مشخصات ظاهري: 192 ص.

شابك:5-279-514-964-978

وضعيت فهرست نويسي: فيپا

يادداشت: كتابنامه.

موضوع: كتاب و مواد خواندني -- ايران

موضوع: رسانه هاي گروهي -- ايران -- جنبه هاي اجتماعي

شناسه افزوده: صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران. مركز پژوهشهاي اسلامي

رده بندي كنگره: 1392 2 ز9الف/1003/5Z

رده بندي ديويي: 028/90955

شماره كتابشناسي ملي: 3131725

ص: 1

اشاره

ص: 2

ص: 3

ص: 4

ص: 5

ص: 6

ص: 7

ديباچه

ديباچه

نقش محوري مطالعه و كتابخواني و ارزش ذاتي فرهنگ مكتوب و تاثير انس و الفت جامعه با كتاب و لوازم مربوط به آن در پيشرفت و توسعه جامعه بر كسي پوشيده نيست. به راستي با ترويج و گسترش كتاب و كتابخواني است كه ميتوان علاوه بر دستيابي به دستاوردهاي نوين بشري در زمينه دانش و فرهنگ و پيشينه ان_ديشه ه_ا، عق_اي_د و تجلي_ات فك___ري و خ_لاق بزرگان فكر و انديشه، به سفارشات و توصيههاي ديني و اسلامي كه در آن كتاب و كتابخواني جايگاهي بس ارجمند و متعالي دارد، عمل نمود. اين است كه آراسته شدن به فض_اي_ل اخ_لاقي، مقابله با خ_رافات و انحرافات فك__ري و جلوگيري از خ_ودب_اختگي در ب___راب___ر بيگانگان در سطح جامعه در گرو افزايش آگاهي و دانش يكايك افراد جامعه است كه اين مهم نيز ارتباط تنگاتنگي با درك ارزش و جايگاه كتاب و اهتمام به مطالعه آن دارد. در اساسنامه يونسكو آمده است: «از آنجا كه جنگ در ذهن انسانها زاده ميشود، دفاع از صلح نيز بايد ملكه ذهن انسانها شود».(1) كتاب به علت نقش مهمي كه در ايجاد محيط فكري مناسب براي دوستي و تفاهم ايفا ميكند، يكي از


1- آلوارو گارثون، سياست ملي كتاب: راهنماي توسعه كتاب و كتابخواني، ترجمه: محمد جعفر پوينده، ص 93.

ص: 8

مهمترين وسايل دفاع از صلح و تفاهم بينالمللي است. همچنين مقام معظم رهبري، درباره نقش برجسته و سازنده كتاب در پويشهاي تكامل آفرين فردي و اجتماعي ميفرمايند: «در اهميت عنصر كتاب براي تكامل جامعه انساني، همين بس كه تمامي اديان آسماني و رجال بزرگ تاريخ بشريت، از طريق كتاب جاودانه ماندهاند و روابط فرهنگي جامعه بشري نيز از پويش كتاب و مبادلات فرهنگي تقويت شدهاند».(1)

از طرف ديگر رسانههاي گروهي به خصوص رسانه ملي كه فرهنگسازي و گسترش آگاهي و رشد جامعه از رسالتهاي آن محسوب مي گردد، وظايف خطيري در ترويج كتاب و فرهنگ مطالعه بر عهده دارند. با توجه به اهميت اين موضوع، مركز پژوهش هاي اسلامي صدا و سيما با هدف استفاده برنامه سازان رسانه، مجموعه حاضر را كه به وسيله محقق ارجمند عيسي زارعي تدوين يافته و در بخشهاي مختلف به مبحث كتاب و كتابخواني و جايگاه آن در رسانه ملي پرداخته است، تقديم مينمايد. اميد است مورد توجه علاقمندان و به ويژه مديران و برنامه سازان رسانه ملي قرار گيرد.


1- علي خامنهاي، كتاب و كتابخواني در آيينه رهنمودهاي مقام معظم رهبري، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، تهران، 1377، ص 12.

ص: 9

( خوشبخت كسي است كه به يكي از اين دو چيز دسترسي يابد: كتاب هاي خوب يا دوستاني كه اهل كتاب باشند.(1)

ويكتور هوگو

پيش گفتار

پيش گفتار

در تعريف مطالعه گفتهاند: مطالعه يعني بررسي. بررسي هر چيزي كه نياز به شناختن، دانستن و فهميدن داشته باشد. از طرفي منشاء شناخت و دانش اندوزي نيز پرسشگري است و ويژگي مهم انسان در طول تاريخ پيدايش او همين پرسشگري بوده است و تمدن، حاصل پاسخ دادن به اين پرسشهاي كنجكاوانه انسانهاست.(2) در عصر حاضر ذكر اين نكته كه تا چه حد كتاب و كتابخواني موجب رشد ديني و اخلاقي، فرهنگي و اجتماعي و عقلاني آدمي است ضرورتي ندارد، زيرا اغلب بر اين نكته واقفند كه كتاب هاي مفيد و سودمند يكي از بهترين ابزار رساندن پيام و انتقال فرهنگ و تمدن بشري از نسلي به نسل ديگر است و گسترش فرهنگ مكتوب و ترويج كتاب و كتابخواني يكي از اساسي ترين و مناسب ترين اقدامها در جهت توسعه، رشد و تعميق فرهنگ خودي و مقابله با تهاجم فرهنگي بيگانه است. بدين لحاظ امروزه يكي از معيارهاي سنجش رشد فرهنگي ملت ها، ميزان رغبت هر ملت به مطالعه است. چرا كه توسعه فرهنگي، اقصادي، اجتماعي و سياسي هر جامعهاي، ميزان انس و الفت افراد آن جامعه با ابزارها


1- شعبان علي لامعي، حكايت هاي فرهنگي كتاب، نويسندگي، نمونه هاي شعر معاصر، ص 166.
2- ابراهيم عمراني، «پرسشگري آغاز دانستن و دانش سرچشمه صلح»، در پايگاه اينترنتي مجله عطف: http://www2.atfmag.info/1390/09/20/book-wee-2/ (بازيابي در 10/06/91)

ص: 10

و اهرمهاي فرهنگي را نشان ميدهد. در واقع رشد آگاهيهاي همهجانبه افراد، پيش نياز توسعه فراگير جامعه به شمار مي آيد و اهرم اصلي افزايش آگاهي، گسترش «فرهنگ مطالعه و كتابخواني» است.

از سوي ديگر در فرهنگ و تمدن اسلامي، كتاب همواره جايگاه ويژهاي داشته و عنايت خاصي به آن شده است. اسلام، تنها ديني است كه معجزهاش كتاب و نخستين پيام آن، امر به خواندن است و دانشاندوزي و كتابخواني در اسلام، از جايگاه ارزشمند و بالايي برخوردار است. روايتهاي گوناگوني از پيامبر خدا و ائمه معصومين عليهمالسلام، موجود است كه پيروان دين مبين اسلام را به دانشورزي و كتابخواني توصيه و سفارش فرمودهاند. پيشوايان ديني، همچنين مسلمانان را به حفظ و نگهداري كتابها توصيه فرموده و از اين رهگذر، اهميت فرهنگ مكتوب را به مردم يادآور شدهاند. از طرفي بررسي وضعيت تاريخي، اجتماعي و فرهنگي كشورمان نشان مي دهد كه كتاب از دير زمان حافظ و احياكننده تفكر و انديشه هاي متعالي سرزمين اسلامي ما و منبع عظيمي جهت سيراب نمودن عطش طالبان علم و انديشه و حقيقت بوده است. اما رواج و گسترش روحيه كتابخ_واني و مطالعه در مي_ان ملت ع__زي__زم___ا كه خ__ود يكي از مشعل داران ف____رهنگ، كت___اب، معرفت و تم__دن در طول ت___اريخ است، در حال حاضر خيلي كمت____ر از آن چي____زي است كه از چني___ن ملتي انتظار مي رود. اين در حالي است كه پس از پي___روزي انقلاب اسلامي و به ويژه در سال ه__اي اخي___ر در عرصه ترويج فرهنگ مطالعه و كتابخ_واني گامهاي بزرگي برداشته شده است، اما به نظر ميرسد تا رسيدن به نقطه مطلوب فاصله زيادي وجود دارد. شكي نيست كه برطرف ساختن اين نقيصه، همت و برنامهريزي مسؤولان فرهنگي و حمايت و پشتيباني يكايك افراد جامعه را ميطلبد. چرا كه

ص: 11

گسترش كتاب و كتابخواني منوط به اجراي برنامهها و ارايه راهكارهاي فرهنگي و نحوه مديريت صحيح اين برنامههاست، به عبارت ديگر زماني ميتوانيم فرهنگ مطالعه در جامعه رو به رشد كنوني را نهادينه كنيم كه بسترهاي فرهنگي و اجتماعي آن را آماده نماييم.

برخي تصور مي كنند كه عادت به مطالعه امري ذاتي و وراثتي است كه تنها بعضي از افراد به دليل داشتن شرايطي ويژه و استثنايي به آن روي مي آورند. در حالي كه پژوهش هاي اخير در زمينه تعليم و تربيت ثابت كرده است كه عادت به مطالعه يك امر اكتسابي است، يعني همان طور كه افراد به ويژه كودكان و نوجونان، خواندن و نوشتن را ياد مي گيرند، مي توانند روشها و فنون مطالعه را هم بياموزند و به نوعي به خواندن عادت كنند. عادتي كه در درازمدت مي تواند شكوفايي و بالندگي جامعه را به دنبال داشته باشد. به طور كلي دستيابي به مقاصد ارزشمند و متعالي از قبيل پيشگيري از نابهنجاريهاي اخلاقي، جلوگيري از پوچگرايي و اباحهگري جوانان، درم__ان بسي___اري از معضلات و مشكلات رواني، بالابردن اعتماد و عزت نفس و غرور ملي آحاد جامعه، دستيابي به قلههاي رفيع علم و دانش و پيشرفت، اصلاح وضعيت فرهنگي خانوادهها، تقويت روحيه و فرهنگ ديني، پرورش ذهن خلاق و مبتكر دانشپژوهان، جبران عقبماندگيها و رسيدن به خودباوري، پيشگيري از رواج فرهنگ بيگانه، بهرهوري و تقويت فرهنگ بومي، پاسداشت آرمانها و ارزشهاي ملي و اسلامي و... همگي در گرو اين است كه كتاب و كالاهاي فرهنگي در سبد روزانه مردم قرار گيرد و مطالعه و كتابخواني در ميان آحاد جامعه نهادينه گردد و همگاني شود.

از طرف ديگر وسايل ارتباط جمعي و به ويژه راديو و تلويزيون، در اين روزگار به جزئي جداييناپذير از زندگي افراد بدل شده است. به سختي

ص: 12

مي توان تصور نمود كه رسانههاي ديداري شنيداري كه با ترويج فرهنگ بصري، خود در ايجاد شكاف و فاصله بين افراد و فرهنگ مكتوب در مظان اتهام قرار دارند، هر كدام به نحوي بتوانند در توسعه و ترويج كتاب و كتابخواني نقشي فعال ايفا كنند. اما نتايج پژوهشها نشان ميدهد كه اين صنايع نوين داراي كاركردهاي متناقضي هستند، يعني هم به توسعه كتابخواني و هم محدود ساختن آن ميتوانند كمك كنند. در واقع در جوامع امروزي اين ابزارها براي عدهاي در خدمت گسترش كتابخواني و براي عدهاي ديگر به صورت مانعي بر سر راه كتاب و كتابخواني عمل ميكنند. چرا كه نوع و ميزان استفاده از رسانه و نوع برنامهسازي در آن است كه مثبت يا منفي بودن تاثيرات و كاركردهاي آن را مشخص ميكند. لذا در شرايط جديد شبكههاي راديو تلويزيوني در سراسر جهان، اغلب با رويكردهاي فرهنگي سعي در تشويق مخاطبان خويش به كتاب و كتابخواني دارند.

پژوهش حاضر تلاش نموده است ضمن بررسي مفاهيم كتابخواني و انواع و روشهاي مطالعه و خواندن، جايگاه كتاب و كتابخواني در فرهنگ اسلامي را با نگاهي اجمالي بررسي نمايد. پس از آن، تبيين اين كالاي ارزشمند از نگاه بزرگان و عالمان كه در طول عمر خويش همواره با كتاب و كتابخواني سر بر بالين گذاشتهاند، مد نظر بوده و سپس جايگاه ترويج فرهنگ كتابخواني در ميان كودكان و نوجوانان بحث و بررسي شده است. وضعيت مطالعه در ايران و راهكارهاي رسانهاي ترويج كتاب و كتابخواني دو بخش پاياني كتاب هستند كه در آن وضعيت فعلي و چشماندازهاي آينده كتابخواني در كشور، تاثيرات و كاركردهاي رسانههاي تصويري، چگونگي ترويج فرهنگ مطالعه از طريق رسانه و فعاليتها و اقدامات رسانه ملي در خصوص ترويج كتاب و كتابخواني تبيين شده و همچنين در پايان توصيهها و

ص: 13

پيشنهاداتي در جهت بهينهسازي اقدامات صورت گرفته، ارائه شده است. شايان ذكر است كه متن كامل مصوبه «سند نهضت مطالعه مفيد» كه يكي از اسناد بالادستي نظام در جهت ترويج فرهنگ مطالعه در سطح كشور بوده و نيز مصوبات برخي از شوراهاي كتاب كه در معاونتهاي مختلف سازمان صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران با محوريت كتاب و كتابخواني تشكيل يافته و اغلب موارد مثمر ثمر بوده است، جهت اطلاع خوانندگان پيوست كتاب شده است. اميد است اين پژوهش كه مطمئناً خالي از نقص و ايراد نيست، مورد استفاده پژوهشگران و برنامهسازان رسانه ملي قرار گيرد.

ص: 14

ص: 15

فصل اول:مفاهيم كتاب و كتابخواني

اشاره

فصل اول:مفاهيم كتاب و كتابخواني

ص: 16

ص: 17

( در شگفتم از كسي كه در غذاي جسمي خويش مي انديشد، اما درباره غذاي روحي خود تفكر نمي كند.(1)

امام حسن مجتبي عليه السلام

كتاب، يكي از ابزارهاي كمال، تفكر، رشد و تعالي انساني است. از ديرزمان اهميت مطالعه نزد اهل علم و ادب شناخته شده است و درباره آن سخن ها گفته اند. كتاب، حتّي در روزگار پيشرفت هاي چشم گير بشر در عرصه هاي دانش، تمدن و فرهنگ، نه تنها اهميت خود را از دست نداده، بلكه جنبه هاي گسترده تر، تازه تر و جلوه هايي پايدارتر يافته است. بي گمان، كساني كه در وادي پيشرفت هاي گوناگون، گام هاي بلندي برداشته اند، هرگز با كتاب و كتابخواني بيگانه نبوده اند، بلكه مطالعه را عنصري اصلي و ضروري دانسته اند.

كتابخواني و مطالعه، سير در انديشه هاي ديگران و گشودن پنجره اي به دنياي ناشناخته هاست. مطالعه، پنجره اي به سوي انديشه ها، تجربه ها، آموخته ها و اندوخته ها است. مطالعه روشمند، مطالعه كتاب هاي مناسب و شناخت آفات و بازدارنده هاي مطالعه مي تواند دغدغه ذهني خانواده، اولياي مدرسه و صاحب نظران باشد. بر اين اساس، امروزه انتخاب و به كارگيري روش هاي مناسب مطالعه، بحثي جدي است.(2)


1- محمد محمدي ري شهري، ميزان الحكمة، ج 8، ح 13877.
2- حسن اشرفيريزي، «چگونه فرزندم را به مطالعه علاقهمند كنم؟»، نشريه ماه كليات، مرداد 1387، ش 128، صص 58 _ 63.

ص: 18

«كتاب»، در زندگي اجتماعي كاركردهاي گوناگوني دارد؛ از جمله اين كاركردها، نقش آن در گذران اوقات فراغت و افزايش سطح فرهيختگي و مهارت هاي اجتماعي است. مطالعه كتاب هاي تاريخي، ادبي و ديني چنين نقشي دارد. اين نوع كتاب ها به رشد كلي سطح فرهيختگي جامعه، تداوم تاريخي، فراگيري مهارت هاي اجتماعي، پاسخ به دغدغه هاي وجودي و تداوم سنت كمك مي كنند. از طرف ديگر، بر اساس منشور كتاب كه در سال 1971 در بروكسل به تصويب «كميته حمايت از سال بين المللي كتاب» رسيده و در سال 1972 چاپ شده، «مطالعه» يكي از حقوق مسلّم هر فرد به شمار آمده و «كتاب»، رسانهاي لازم براي آموزش معرفي شده است. بنابراين، پيشبرد برنامههاي گسترش كتابخواني در سطوح گوناگون اعم از محلي، منطقهاي يا ملي به ياري اقدامات مداوم يا مقطعي با پشتيباني از نيروهاي مختلف از جمله سياست هايي است كه كشورها بايد آن را پي گيري كنند.(1)

كتاب چيست؟

كتاب چيست؟

كتاب، ميراثي ماندگار، پديده اي باشكوه و باارزش و عنصري رشد دهنده و روشنگر در عرصه زندگاني بشر است. نقش برجسته، والا، حساس و سازنده كتاب در پويشهاي تكامل آفرين فردي و اجتماعي، ناشي از گستردگي روح، ارزش، بينش و ابهت و اهميت فرهنگ مكتوب بوده است. پيام مقام معظم رهبري نيز ناظر بر همين آموزههاست:

«حقيقت آن است كه كتاب يكي از ارزشمندترين فرآورده هاي بشري و گنجينه بزرگ ترين ثروت هاي بشر، يعني دانش و تحقيق است. دين و دنياي بشر و جسم و جان انسان، به بركت كتاب تأمين و تغذيه مي شود و فرآيند كمال بشري به وسيله كتاب تحقق مي يابد. كتاب، مادر تمدن ها و نيز عصاره آنهاست و بشر با پديد آوردن كتاب، درس هاي


1- سياست ملي كتاب: راهنماي توسعه كتاب و كتاب خواني، ترجمه: محمدجعفر پوينده، ص 85.

ص: 19

بي شماري را كه در كتاب تكوين بدو آموخته شده، گرد مي آورد و در محيط بشري منتشر مي سازد و بدين گونه روز به روز گنجينه ثروت بشري، غناي بيشتر مي يابد».(1)

اين است كه «كتاب» در روزگار ما به شكل ضرورتي فرهنگي و اجتماعي، ظهور و بروز كرده است و بي هيچ ترديد، عمده ترين و اثرگذارترين كالاي فرهنگي است. اگر ارزش واقعي اين كالاي فرهنگي در جامعه به درستي شناخته نشود و با توجه به كم وكيف آن به هر حال كاهش يابد، آن جامعه آسيب مي بيند و در هيچ زمينهاي قادر به انجام جزئيترين حركت مثبت و كارساز و رو به رشد نخواهد بود. حتي در انتقال ميراث هاي ارزشمند فرهنگي خود، از نسلي به نسل ديگر براي حفظ هويت ملي و پيش گيري از خطر استحاله شدن در فرهنگهاي بيگانه نيز توفيقي هر چند كوچك نخواهد داشت.(2)

كتاب، كالاي فرهنگي

كتاب، كالاي فرهنگي

پيشرفت هاي بشر، بيش از هر ابزار ديگري، وام دار نشر انديشههاي دانشمندان است. نقش كتاب و كتابخانه، در آگاهي بخشي به مردم و رشد فكري و فرهنگي آنان، بر هيچ كس پوشيده نيست.(3) تأثير عميق كتاب در گسترش فرهنگ جامعه و سرعت بخشيدن به پيشرفت روزافزون آن، انكارناپذير است و نميتوان توسعه و رشد همه جانبه جامعه را بدون در نظر گرفتن مطالعه و كتاب بررسي كرد. از اين جهت، كتاب و كتابخواني، از مقوله هاي مهم فرهنگي است كه ترويج آن در جامعه ضروري است. پيرايش فرهنگ از جنبه هاي زيان آور و آرايش آن با پاكي و خلوص و گسترش آن در همه


1- علي خامنهاي، پيام به گردهمايي كتاب و كتابخانه در كتابخانه مركزي و مركز اسناد آستان قدس رضوي، (21/06/1374).
2- حميد جواهري، «نقش كتاب، كتاب خواني و كتابخانه در جامعه امروزي»، اصلاح و تربيت، آذر 1383، ش 33، صص 53 و 54.
3- هادي رباني، سيماي كتاب، ص 9.

ص: 20

سطوح و براي همه قشرهاي جامعه، به تلاش و هم بستگي همگاني نيازمند است كه كتاب ميتواند در اين عرصه و ميدان، به خوبي به كار گرفته شود و كارآيي خود را به نيكي ظاهر كنند.(1)

به همين دليل، شمارگان و تعداد عنوان كتاب هاي منتشر شده، از شاخص هاي توسعه فرهنگي به شمار مي آيد. توسعه پايدار به عنوان توسعه اي بلندمدت است كه سياست بهره گيري بهينه از منابع موجود براي تضمين توسعه مطلوب نسل هاي آينده را توصيه مي كند كه بي گمان، بستر مناسب اين رشد و توسعه، كتابخواني است. مطالعه تازه ترين پيام ها و مقاله هاي موجود در نشريه ها، روزنامه ها و كتاب ها، در به روز ماندن توان فكري و عملي اعضاي جامعه نقشي مهم ايفا مي كند و براي تحقق توسعه پايدار در مقام رهيافتي دورانديشانه، ضروري است. گسترش مطالعه و كتابخواني به توسعه منابع انساني و افزايش قابليتهاي اعضاي جامعه مي انجامد و درنتيجه، كارآيي افراد جامعه و بهره وري بالاي فعاليت ها را ارتقا مي دهد.(2)

بديهي است قدرت واقعي كتاب ها در نفوذ و بازسازي و تغيير انديشه هاست. كتاب ها و آثار فاخر علمي و ادبي،انديشههاي متعالي را در اختيار ما ميگذارند و بينش و چشماندازهاي جديدي را فراروي ما قرار ميدهند. كتاب ها، درباره جهان آفرينش، رمز موفقيتها، دلايل ناكاميها، اسرار و پيچيدگيهاي جهان و انديشه انساني اطلاعات فراواني را به ما مي آموزانند و به بسياري از مردم در يافتن مسير درست زندگي ياري مي رسانند. كتاب ها از پوسته و سطح ظاهري خود بسيار فراتر مي روند و ما را با واقعيت ها مرتبط ميسازند. همچنين از اين نكته نبايد غافل ماند كه قدرت كتاب ها به همان اندازه نيز از نظر منفي، ويران گر


1- عيسي سليمانيكياسري، «كتاب و كتاب خواني»، گلبرگ، آبان 1384، ش 56، ص 76.
2- سيد داود حاجي ميررحيمي، «عوامل شناختي مؤثر بر ساختار نابهنجار كتاب خواني»، كتابداري، پاييز و زمستان 1378، ش 32 و 33، صص 23 _ 46.

ص: 21

است. ايجاد كينه و نفرت در اجتماعات قومي، زباني، ديني و فرهنگي، ارائه آموزه هاي ناصواب اخلاقي، تهييج و تحريك نادرست غرايز و شهوات (خشونت، وقيحنگاري جنسي) و گسترش لذتطلبي مفرط و خودگرايي و خودپرستي، جلوههايي از قدرت اثرگذار منفي كتاب است.(1) بنابراين، به همان اندازه كه ميتوانيم از كتاب بهره گيريم، ممكن است در معرض آفتها و خطرهاي نوشتههاي بيمار و مسموم و انحرافي قرار گيريم. چراكه راه دادن كتاب هاي ناسالم به مدرسهها و خانهها، در واقع مسموميت فكري و اخلاقي نسل ما را به دست خودمان فراهم مي آورد.

آينده كتاب

آينده كتاب

كتاب در عصر رسانههاي الكترونيك و دنياي ارتباطات ماهوارهاي نيز، مهم ترين و جديترين رسانه است. با وجود گسترش شبكه هاي ماهوارهاي و اينترنتي كه دسترسي انسان را به اطلاعات آسان كرده، هنوز كتاب در همه مقاطع و زواياي زندگي نقش اساسي دارد و ثمره تلاش انسان و عامل تكامل جامعه به شمار مي آيد. به نظر ميرسد كتاب همچنان برتري خود را به عنوان پيك ارزش هاي فرهنگي در جامعه و عاملي در راه توسعه ملي و غناي زندگي، حفظ خواهد كرد.(2) سخنان مقام معظم رهبري در ديدار با مسئولان كتابخانهها و كتابداران نيز مؤيد اين مطلب است:

هرچه ما پيش برويم، احتياج ما به كتاب بيشتر خواهد شد. اينكه كسي تصور كند با پديد آمدن وسايل ارتباط جمعي جديد و نوظهور، كتاب منزوي خواهد شد، خطاست. كتاب روزبه روز در جامعه بشري اهميت


1- محمدسعيد ذكايي، «خواندن براي لذت و لذت هاي خواندن». كتاب مهر، بهار 1390، ش 2، صص 50 _ 69.
2- ليلا تفقّدي، «آغاز هفته اهداي كتاب»، گلبرگ، دي 1383، ش 58، ص 59.

ص: 22

بيشتري پيدا مي كند. ابزارهاي نوظهور، مهم ترين هنرشان اين است كه مضمون كتاب ها، محتواي كتاب ها و خود كتاب ها را راحت و آسان منتقل كنند. جاي كتاب را هيچ چيزي نميگيرد.(1)

از سوي ديگر، نشر كتاب در محيط وب، به طور فزاينده اي در حال مطرح شدن به مثابه يكي از راهكارهاي پويا و كارآمدِ گسترش اطلاعات است. نشر الكترونيكي و دگرگوني در شكل منابع خواندني كه تسهيلاتي مانند پيوندها، قابليت جست وجو، دسترسي آسان و روزآمدي از مزاياي آن به شمار مي روند، تحول تازه اي است كه نه فقط بر مطالعه و خواندن، تأثير عميق بر جاي نهاده، بلكه ابزارها، احساسات و الگوهاي مطالعه را دگرگون كرده است.(2) ازاين رو، در تبيين سياستهاي ترويج فرهنگ مطالعه، تغيير و تحولات پيش گفته و نيز يافتههاي روان شناسي نوين يادگيري بايد مورد توجه قرار گيرد. بنابراين، ظهور رسانه هاي الكترونيكي شايد در نگاه اول، تهديدي براي رسانه هاي چاپي باشد، اما با نگرش درست و در پيش گرفتن راهبرد مناسب، مي توان از اين تهديد، فرصتي مناسب ساخت؛ زيرا فن آوري اطلاعات اين امكان را فراهم مي آورد كه بسياري از نارسايي هاي فرهنگ مكتوب را مرتفع و اطلاعات را با روش هاي نو عرضه نمائيم.

ويژگي هاي كتاب خوب

ويژگي هاي كتاب خوب

نخستين ويژگي كتاب خوب، عنوان زيبا و گوياست؛ زيرا نام جذاب كه تا حدي نشان دهنده محتوا باشد، خوانندگان بسياري را جذب مي كند. رضايتمندي خواننده از ديگر ويژگيهاي كتاب مفيد است. در واقع، خواننده از خواندن كتابي خوب لذت ببرد و از اين كه وقتش را براي خواندن كتاب


1- علي خامنهاي، بيانات مقام معظم رهبري در ديدار مسئولان كتابخانه ها و كتاب داران، 4/1390.
2- فاطمه نادري و احمد شعباني و محمدرضا عابدي، مطالعه در عصر ديجيتال: از انديشه هاي كنتون اوهارا تا زايمينك ليو، ص 67.

ص: 23

صرف كرده است، احساس پشيماني نكند. مسئله ديگر اين است كه كتابي مي تواند موفق باشد كه افزون بر سرگرم كردن خواننده و مخاطب خود، پيام آموزشي داشته باشد. كتاب خوب نبايد خستهكننده باشد و به حاشيه ها بپردازد. كتاب خوب بايد آن قدر ويژگي داشته باشد كه خواننده، مطالعه آن را به ديگران پيشنهاد بدهد. از همه مهم تر اينكه كتاب مناسب و مطلوب، با ارزش هاي ديني و اسلامي و هنجارهاي ملي سازگار است. براي نمونه، كتاب سالم و مفيد نبايد به اختلاف هاي قومي و مذهبي دامن بزند و باورهاي درست و اصولي مردم را تضعيف كند. همچنين نبايد از نظر دور داشت كه مواردي جزئي، اما بااهميت مانند طرح جلد كتاب، صفحهآرايي و صحافي، بايد در انتخاب كتاب مناسب در نظر گرفته شود. بديهي است توليد كتاب سالم و مناسب با چنين ويژگي هايي، نه تنها خوانندگان نخبه، بلكه خوانندگان عام را هم جذب خواهد كرد. پس از شناخت كتاب خوب، به مفهوم مطالعه، روش هاي مطالعه و فوايد آن مي پردازيم.

مطالعه چيست؟

مطالعه چيست؟

مطالعه، فرآيندي پيچيده است كه در آن خواننده پيامي را كه با زبان تصويري _ نوشتاري به وسيله نويسنده، رمزگذاري شده است، در درجات گوناگون، بازسازي مي كند. در واقع، مطالعه چيزي جز ارتباط صورت شنيداري با صورت ديداري مرتبط با آن نيست.(1) فرهنگ فارسي معين، مفاهيم و معاني «به دقت نگريستن به چيزي براي وقوف به آن»، «خواندن كتاب يا نوشته اي و فهميدن آن»، «نگرش در چيزي براي وقوف به آن» و «قرائت نوشتهاي براي درك آن» را براي مطالعه برشمرده است.(2) بنابراين، مطالعه، نگريستن و


1- جواد يغمايي و محمد خندان، كودك و مطالعه، ص 5.
2- محمد معين، فرهنگ فارسي معين، ج 3، ص 4195.

ص: 24

دقت نظر در چيزي براي فهميدن و آگاهي يافتن از آن است. ازاين رو، همواره مطالعه با نگرش، دقت، فهم و آگاهي همراه خواهد بود.(1) در تعريف ديگر، مطالعه، بررسي عميق و همه جانبه مقوله اي عنوان شده است، به گونه اي كه بخشي از حواس آدمي يا همه آن در اين امر مشاركت داشته باشد. به عبارت ديگر، مطالعه روندي دانسته شده است كه از به كارگيري ذهن و براي دريافت اطلاعات، توجه دقيق و تجربه و تحقيق درباره هر موضوع، رويداد و پديده، صورت مي گيرد و شامل خوب ديدن، خوب شنيدن و لمس كردن و چشيدن، تجربه كردن، پرسش كردن و در جست وجوي پاسخها بودن مي شود.(2) در بسياري از منابع، «مطالعه» و «خواندن»(3) به يك معنا به كار رفته است، درحالي كه برخي محققان و نويسندگان، ميان اين دو تفاوت قائل شده اند. بخشي از تفاوتهاي صوري و مفهومي مطالعه و خواندن چنين ذكر شده است:

_ خواندن با مشاهده، و مطالعه با تمركز همراه است؛

_ معمولاً مطالعه به پژوهش ها، پروژهها و علاقه مندي هاي آكادميك مربوط ميشود و خواندن، مرور متن به قصد لذت بدون به خاطر سپردن (به حافظه سپردن) است؛

_ خواندن به معناي مشاهده و ديدن است، درحالي كه مطالعه يعني تمركز بر مطالب؛

_ مطالعه، خواندن با دقت به قصد به خاطر آوردن است؛

_ هدف از خواندن ممكن است فقط سرگرمي و لذت بردن باشد؛


1- عبدالرحيم موگهي، روش مطالعه و تلخيص، ص 23.
2- اكرم فعلعراقي، «چرا كودكان ما به مطالعه علاقه مند نيستند؟»، پيوند، فروردين و ارديبهشت 1386، ش 330 و 331، صص 44 _ 47.
3- Reading.

ص: 25

_ در مطالعه، درگير شدن با متن، بيشتر است.(1)

اهداف مطالعه و خواندن

اشاره

اهداف مطالعه و خواندن

هرگاه متني خوانده ميشود، خواننده برحسب هدف خود از روش ها و راهبردهاي گوناگون بهره ميبرد. در هنگام خواندن، گاه فرد به دريافت اطلاعاتي كلي از متن بسنده ميكند، و گاه با دقت متن را تجزيه و تحليل مي كند و يادداشت برمي دارد، يا زماني به شكلگيري انديشهاي تازه در ذهن خويش ميانديشد. در ادامه به برخي از اهدافي كه خواننده ممكن است در مواجهه با متن پي بگيرد، اشاره ميشود:

1. خواندن به قصد لذت بردن

1. خواندن به قصد لذت بردن

هنگام مطالعه آنچه در محدوده هنر ميگنجد، خواندن به قصد لذت، غلبه دارد. هنر را بيان زيبا و تعالي انديشه، عواطف و احساسات تعريف كرده اند. در خواندن شعر، داستان، نمايش نامه، طنز، فيلم نامه و چنين مواردي، لذت حضور فعالي دارد؛ چون زندگي بدون لذت، لطفي ندارد و بيروح است.(2)

2. خواندن به قصد يادگيري

2. خواندن به قصد يادگيري

انسان براي تداوم موفقيتآميز زندگي روزانه اش به مجموعهاي از مهارت ها نياز دارد. هرچه جامعه اي، پيچيدهتر شود، بر مجموعه مهارتهاي لازم براي گذراندن زندگي روزانه نيز افزوده خواهد شد. در گذشتهاي نه چندان دور، مهارتهاي خواندن، نوشتن و حساب كردن، مهارتهاي اوليه زندگي


1- مطالعه در عصر ديجيتال: از انديشه هاي كنتون اوهارا تا زايمينك ليو، ص 15.
2- محمدحسين دياني، «نظرات بنياني درباره كتاب خواني»، كتابداري و اطلاعرساني، سال اول، تابستان 1377، ش 2، صص 10 _ 13.

ص: 26

به شمار آمده است، اما امروزه بسياري از مهارتهاي ديگر ضروري است. ازاين رو، افراد براي افزايش مهارت ها و در نهايت زندگي راحتتر، به مطالعه مستمر و افزايش دانستههاي خود نياز دارند.

3. خواندن به قصد تصميم گيري بهتر

3. خواندن به قصد تصميم گيري بهتر

امروزه براي هرگونه فعاليت و اقدامي، گزينشهاي متفاوتي وجود دارد و انسان امروزي ناچار است از ميان گزينههاي متفاوت، فعاليت هاي مناسب، مطلوب و كمخطري را برگزيند. خواندن به قصد تصميمگيري بهتر، هدف همه فعاليت هاي آموزشي كشورهايي است كه نيروي انساني را مهم ترين سرمايه ميدانند.(1)

4. خواندن به قصد آگاهي و شناخت

4. خواندن به قصد آگاهي و شناخت

شناخت خود و دنيا با كششي پرتوان، انسان را به سوي مطالعه ميكشاند. آدمي ميخواهد جهان هستي و رازورمز آن را با سير مطالعاتي منظم و هدايت شده كشف كند. يكي از استوارترين انگيزههاي مطالعه و كتابخواني همين است كه سرانجام، به رشد و تعالي افراد مي انجامد. با اين حال، قرار دادن افراد اهل مطالعه در گروهي يگانه و يكسان، در همه عمر، آسان نيست. فردي كه روزي انگيزه او در خواندن، لذت بردن است، ممكن است روزي ديگر نياز به شناخت و آگاهي، وي را به مطالعه و خواندن وادارد. (2)

بدين ترتيب، مطالعه بايد جست وجويي براي هدفي مشخص و كوششي براي افزايش آگاهي، و هدف نهايي از آن، كمالجويي و تعالي انساني باشد. ازاين رو، مطالعه ثمربخش به دو عامل بستگي دارد: يكي علاقه به مطلب


1- مطالعه در عصر ديجيتال: از انديشههاي كنتون اوهارا تا زايمينك ليو، تهران، نشر چاپار، 1389، ص 24.
2- هوشنگ ابرامي، كتاب و پديده كم رشدي، ص 9.

ص: 27

خواندني و ديگري، كاربرد ماهرانه فنون مطالعه. علاقه به مطلبي خواندني سبب ميشود فرد، بيشتر مطالعه كند. كاربرد فنون و مهارتهاي خواندن، مطالعه را آسانتر، سريعتر و لذت بخشتر مي كند؛ در نتيجه، علاقه خواننده به مطالعه افزايش مييابد و سبب ميشود در زمان كمتري، مطالب بيشتري بخواند. در نتيجه، حس خوبي به دست مي آورد.(1) ازاين رو، اهداف كلي مطالعه را اين چنين مي توان برشمرد:

1. آموختن، افزودن دانستنيها و دست يابي به حقايق و معارف؛

2. نقد انديشههاي ديگران؛

3. تقويت افكار و تجديد نظر تعاليبخش در انديشههاي خود؛

4. عمل به يافتهها و معلومات سودمند و رشدآور؛

5. انتقال حقايق و معارف به حقيقتگرايان و معرفتجويان؛

6. خرسندي خدا و خدمت به خلق خدا.(2)

البته مطالعه مقاصدي جزيي مانند آزمون، سرگرمي، رفع نيازهاي شغلي، برطرف كردن خستگي و شركت در همايش نيز دارد. از طرفي، گاه انگيزه هاي انحرافي و مذموم ممكن است زمينه ساز مطالعه و دانشاندوزي باشد. فخرفروشي، جلب توجه ديگران و مقاصد ماديگرايانه از جمله اهداف مطالعه است كه در آموزههاي اسلامي از آن نهي شده است. در حديثي از امام علي عليه السلام آمده است:

از علم هر آنچه برايتان پيش مي آيد، فرا گيريد و زنهار كه آن را براي چهار كار بياموزيد: براي فخرفروشي بر علما، ستيزه كردن با جاهلان يا خودنمايي در مجالس يا جلب توجه مردم به خود و رياست كردن بر آنها.(3)


1- كيپي بالدريج، روش هاي مطالعه، ترجمه: علياكبر سيف، ص 17.
2- روش مطالعه و تلخيص، ص 31.
3- محمد بن محمد مفيد، الارشاد في معرفة حجج الله علي العباد، ج 1، ص 230.

ص: 28

روش هاي مطالعه و خواندن

اشاره

روش هاي مطالعه و خواندن

چنان كه ميدانيم، روش هاي درست مطالعه اثر بسياري در استمرار مطالعه دارد. از سوي ديگر شيوههاي نادرست مطالعه، در بيشتر موارد، يكي از موانع گسترش فرهنگ كتابخواني در جامعه دانسته شده است. ازاين رو، افراد بايد روش هاي متنوع مطالعه را فرابگيرند و با توجه به مزايا و معايب هريك از آنها، از شيوهاي صحيح و علمي در فرهنگ مطالعاتي خود پيروي كنند. ازاين رو، مهم ترين روش هاي مطالعه عبارتند از:

روش خواندن اجمالي

روش خواندن اجمالي

مبتني بر نمونهگيري سريع از نكات اساسي و صرف نظر كردن از جزئيات است. در اين روش، در جست وجوي نكات كليدي درباره مواد و ساختمان مطلب، و نظر و سبك مؤلف باشيد. همچنين براي افزايش علاقه خود به مطالب پرسش هايي درباره مطالب خواندني مطرح كنيد.(1)

روش تندخواني

روش تندخواني

هدف از تند خواندن و مطالعه سريع متن، كسب آشنايي كلي با مطالب كتاب از راه بازبيني مطالب با سرعت فوقالعاده زياد است. سرعت تقريبي خواندن در اين روش، 1500 تا 2000 واژه در دقيقه است. اين روش مستلزم حركت منظم و همراه با ريتم چشم روي صفحات است؛ درحالي كه روش خواندن اجمالي، مبتني بر روش انتخابي و نمونه گيري از مطالب و عبارت هاي اساسي و كليدي است. روش تند خواندن، امكان مرور مطالب را به شكل بسيار سريع، ميسر مي كند. نتيجه كار، آگاهي بسيار گسترده، ولي نه چندان دقيق از محتواي كتاب يا مطلب خواندني است و خواننده فقط تصويري كلي از مطلب به دست خواهد آورد.(2)


1- روش هاي مطالعه، ترجمه: علياكبر سيف، ص 29.
2- روش هاي مطالعه، ترجمه: علياكبر سيف، ص 39.

ص: 29

روش عبارت خواني

روش عبارت خواني

در عبارتخواني هدف، افزايش سرعت مطالعه، از طريق خواندن عبارات و جملات به جاي خواندن كلمات است. عبارتخواني مستلزم استفاده بيشتر از قدرت ديد است. خواننده ميتواند در هر توقف چشم، به جاي مرور تك تك كلمات، شش تا هفت كلمه را با هم از نظر بگذراند. خوانندهاي كه كلمهخواني ميكند، مجبور است با پهلوي هم قرار دادن كلمات به معاني برسد؛ درحالي كه خواننده عبارتخوان به جاي كلمات، معاني را ميخواند. چشم خوانندگاني كه كلمه به كلمه مي خوانند، روي تمام كلمات توقف مي كند، اما خواننده عبارتخوان با ديدن تعدادي كلمه به جاي يك كلمه، در هر بار توقف چشم، وقت كمتري صرف ميكند. در نتيجه، سرعت خواندنش بيشتر ميشود.(1)

روش دقيق خواني

روش دقيق خواني

هدف از دقيقخواني، درك كامل مطالب خوانده شده و نگه داري آنها به شكلي منظم و منطقي در حافظه است، به گونه اي كه يادآوري آنها براي استفادههاي بعد ميسر باشد. فنون اساسي در اين روش، عبارت از سازمان دادن، حاشيه نويسي، علامتگذاري و خلاصه كردن است. در سازمان دادن، خواننده در پي يافتن سازمان فكري مؤلف است و از رابطه مطالب آگاه مي شود. با حاشيهنويسي و نشانهگذاري صفحات، خواننده بهتر مي تواند به ساختمان مطالب پي ببرد. خواننده در خلاصهنويسي، خواننده مطالب را مرور و درك خود را از آنها، روشنتر و بهتر ميسازد.(2)


1- روش هاي مطالعه، ترجمه: علياكبر سيف، ص 61.
2- روش هاي مطالعه، ترجمه: علياكبر سيف، ص 85.

ص: 30

خواندن تجسسي

خواندن تجسسي

هدف از خواندن تجسسي، افزايش دامنه تمركز حواس و درك عميقتر معاني است. در اين روش، خواننده به طرح سؤالاتي پيش از مطالعه، هنگام مطالعه و پس از آن ميپردازد و از راه تحريك حس كنجكاوي، درك محتوا براي رسيدن به پاسخ پرسش ها را جست وجو مي كند. طرح پرسش پيش از آغاز مطالعه و در ضمن آن، قدرت پيشبيني و علاقه خواننده را افزايش ميدهد. طرح سؤال پس از مطالعه نيز به شما كمك ميكند ميزان درك خود را از مطالب ارزش يابي كنيد و نظر انتقادي تان را وسعت دهيد.(1)

خواندن انتقادي

خواندن انتقادي

هدف از خواندن انتقادي، دست يابي به داوري مستدل و درگيري عميقتر با مطالب از طريق تجزيه و تحليل است. منظور ازاين روش، قضاوت كردن درباره درستي، اعتبار يا ارزش مطالب خواندني بر اساس ملاك ها و استانداردهاي درست است. خواندن انتقادي، كليد فهم درست مطالب و درگيري ذهني با مطالب است و براي تشخيص و ارزشگذاري نوشتههاي خلاق ضرورت دارد. استفاده ازاين روش مستلزم فهم كلمات؛ يعني معناي دقيق مطالب و داشتن تفكر انتقادي براي تجزيه و تحليل افكار و عقايد نهفته در متن است.(2)

اين نكته را نيز بايد يادآور شد كه در روان شناسي يادگيري جديد، اين گونه استدلال ميشود كه عامل مهم در سرعت مطالعه، پردازش اطلاعات در ذهن خواننده است؛ يعني هرچه ذهن آدمي اطلاعات دريافتي را سريعتر پردازش كند، سرعت درك و مطالعه، بيشتر خواهد شد.(3)


1- روش هاي مطالعه، ترجمه: علياكبر سيف، ص 104.
2- روش هاي مطالعه، ترجمه: علياكبر سيف، ص 128.
3- علياكبر سيف، روش هاي يادگيري و مطالعه، ص 8.

ص: 31

بنابراين، در كنار آموزش الگوهاي حركت چشم، طول مدت مكث چشم روي كلمات و ميدان ادراك، روش ها و فنون پردازش اطلاعات نيز آموزش داده ميشود.

فوايد مطالعه و كتابخواني

فوايد مطالعه و كتابخواني

از راه مطالعه، تبادل افكار و تجربه ها صورت مي پذيرد و آگاهي انسان افزايش مي يابد. مطالعه مي تواند در زندگي فرد، اين آثار را داشته و همچنين نشان دهنده انگيزه هاي گوناگون اجتماعي و شخصي افراد براي مطالعه باشد:

1. مطالعه موجب افزايش آگاهي فرد از مسائل موجود و به دست آوردن مهارت وي براي حلّ آنها مي شود؛

2. مطالعه سبب اعتماد به نفس، افزايش اعتبار و جايگاه فرد و رهايي او از احساس حقارت و خودكم بيني مي شود؛

3. مطالعه قدرت انديشيدن، به ويژه تفكر انتقادي و روحيه كاوشگري را افزايش ميدهد؛

4. مطالعه سبب شناخت عميق از جهان هستي و تكامل وجودي انسان ميشود؛

5. مطالعه انسان را به مرحله خودشناسي مي رساند كه كليد خداشناسي است؛

6. مطالعه موجب آشنايي با شاهكارهاي ادبي مي شود كه حاصل انديشه نويسندگان بزرگ است. تأثير اين انديشههاي والا، رشد و تعالي انسان و افزايش بينش و آگاهي اوست؛

7. مطالعه آگاهانه و هدايتشده، در شناخت دقيق و تحكيم عقايد و نظر فرد و كسب شيوه فكر و ديدگاه هاي جديد و آمادگي او براي شركت در مباحثات و مجادلات نظري اثرگذار است؛

ص: 32

8. مطالعه مطالب سرگرمكننده و جالب، موجب كاهش اضطراب ها و تسكين و آرامش روحي مي شود؛

9. مطالعه دعاها، متون مقدس و كتاب هاي آسماني موجب كسب لذات معنوي ميشود؛

10. مطالعه، توانايي تمركز و نيز قدرت استدلال را افزايش ميدهد و حافظه را تقويت ميكند.(1)

كتابخانه، نهادي اثرگذار

كتابخانه، نهادي اثرگذار

وقتي كتاب، حاصل انديشه و تجربه اهل انديشه و معرفت باشد، كتابخانه نيز كانون همايش صاحبنظران و جايگاه پرطراوت و شاداب دانشمندان و صاحبان معارف خواهد بود. همانگونه كه در باغ و بوستان، خاطر انسان نشاط مييابد، سير در بوستان كتاب نيز مشام جان را شاداب و معطر مي سازد. بيمناسبت نيست كه در روايات ما، از كتاب با عنوان «بوستان دانشمندان» ياد شده و همدم و سخنگويي شايسته به شمار آمده است. كسي كه قدم در كتابخانه ميگذارد، به گل گشت دلانگيز و مجمع دانشمندان و دانايان قدم نهاده است. طبيعي است در چنين محيطي، انسان احساس نشاط ميكند و روحش بالنده ميشود.

كتاب، يكي از راه هاي رسيدن به دانايي و توانايي است كه به آدمي در فهم و درك درست، مدد ميرساند. كليد گذر از محدوديتها و جهالتها و ورود به دنيايي گسترده و ژرف، بهرهوري از كتاب است. كتابخانهها را مي توان نهادهايي ديرينه و اثرگذار دانست كه در فرآيندهاي آموزشي و پژوهشي، ايجاد شده و در توسعه عادت به مطالعه، پايدارسازي


1- غفور اماني و فريده آذرنويد، كتابخانه هاي مدارس و نقش آنها در ايجاد عادت به مطالعه در دانش آموزان، ص 25.

ص: 33

همبستگي هاي اجتماعي، حفظ ارزش ها، احياي تفكر ديني، ايجاد اعتماد به نفس و استقلال فردي و اجتماعي، و حتي در فرآيندهاي اقتصادي، نقش مهم و اثرگذاري دارند. كتابخانهها، حافظان ميراثهاي فرهنگي و مالكيت هاي فكري، مكان هايي امن براي غنيسازي اوقات فراغت و ابزاري براي ايجاد تعادل و گسترش عدالت به شمار ميروند،(1) در اين ميان، نقش كتابخانههاي عمومي از نظر دسترسي عمومي و پذيرش عضو از همه اقشار جامعه، از انواع كتابخانههاي ديگر مهم تر است. براساس بيانيه يونسكو در سال 1972، كتابخانه عمومي نهادي است كه بايد امكان خودآموزي و آموزش مداوم را براي همگان فراهم آورد. دستنامه كتابخانههاي عمومي، اهداف آن را چنين برمي شمارد: «ايجاد فرهنگ، آموزش، اطلاعات، سرگرمي، فرصت هاي تحقيقاتي و ايجاد ارتباط بين مردم و سازمان ها و نهادهاي جامعه».

در حقيقت، هدف كتابخانههاي عمومي، توسعه فرهنگي _ اجتماعي در سطح ملي است. ازاين رو، امروزه وجود كتابخانههاي عمومي از ضروريات است.(2) كتابخانهها از هر نوع كه باشد، عمومي، آموزشگاهي _ دانشگاهي و ملي، در خدمت اهداف اجتماعي، سرگرمي، آموزش و اطلاعرساني مردم عمل ميكنند، اما كتابخانههاي عمومي، در گسترش دانش و ارتقاي ميزان آگاهيهاي عمومي جامعه نقش بسزايي دارند. به تعبيري، عزم اين نهاد، كمك به بالندگي و شكوفايي استعدادهاي فردي،


1- عبداللطيف نظري، «گنج دانايي: روز كتاب و كتاب خواني»، گلبرگ، آبان 1384، ش 68، ص 193.
2- زهره ميرحسيني، «نقش كتابخانههاي عمومي در توسعه فرهنگ كتاب خواني»، پيام كتابخانه، سال چهارم، ش 1و2، صص 22 _ 27.

ص: 34

در مسير توليد انديشه، علم و غناي فرهنگ جامعه است. كتابخانهها، نهادهايي هستند كه با در اختيار داشتن بخش قابل توجهي از دانش، زمينه بهرهگيري مناسب از اندوختههاي بشري را فراهم ميآورند و با تأمين فرصتهاي لازم، امكان آموختن هميشگي را براي اعضاي جامعه فراهم مي سازند و بر پيشرفت حيات اجتماعي ميافزايند. با اين اوصاف، وظيفه همگان اين است كه با استقبال از اين مكان ارزشمند، بر شكوفايي استعدادهاي نهفته ميهن اسلاميمان بيفزايند.(1)

جايگاه بي بديل كتابداران

جايگاه بي بديل كتابداران

كتابداري دانشي است كه به مطالعه و بررسي شيوه هاي گوناگون توليد دانش، گردآوري منابع اطلاعاتي، سازماندهي، بازيابي و گسترش اين منابع و محمل هاي اطلاعاتي مي پردازد و مي كوشد در وقت خواننده يا كاربر صرفه جويي كند. ازاين رو، كتابدار فقط كسي نيست كه جاي كتاب ها را در كتابخانه بداند و مراجعان را تنها در اين زمينه راهنمايي كند، زيرا در موارد بسيار مراجعان از كتابدارها مشاوره مي خواهند و اين پديده به صورت گسترده اي در كتابخانه ها رايج است. ازاين رو، كتابداران بايد كتاب ها و نيازها و خلأهاي فكري مخاطبان را بشناسند. همچنين بايد كتاب هاي خوبي را به مخاطب بشناسانند و در اختيار آنان قرار دهند.

يكي از علل اصلي بي ميلي به مطالعه، كمبود كتابداران متخصص و علاقه مند در كتابخانههاي ماست؛ كارشناساني آگاه، باتجربه و تحصيل كرده كه توانايي ارزيابي نيازهاي كتابخانه واحد خود را داشته، و


1- عيسي سليمانيكياسري، «كتاب و كتاب خواني»، گلبرگ، آبان 1384، ش 56، ص 76.

ص: 35

از انتشار كتاب هاي جديد و خريد كتاب هاي مناسب باخبر باشند؛ زيرا كتابداران، مسئول گردآوري، سازمان دهي و گسترش اطلاعات هستند. آنها وظيفه ارائه اطلاعات را بر عهده دارند. افزون بر آن، تهيه اطلاعات و منابع روزآمد و مورد نياز كاربران و صاحبان فكر، و تهيه اطلاعات مورد نياز آنان و رشد سطح فرهنگ و دانش عمومي نيز از وظايف كتابدار به شمار مي آيد. به عبارت ديگر، كتابداران تسهيلكنندگان دانشاندوزي، فرهنگپذيري و اطلاع يابي در جامعه هستند. وظيفه ديگر كتابدار، پيشبرد عادت كتابخواني در جامعه است. در گذشته، گروه اندكي اهل مطالعه بودند، ولي امروزه اصول آموزش همگاني، دانستن را بر همگان فرض كرده است. ديگر كتاب خواندن، منحصر به گروهي ويژه نيست. پس وظيفه كتابدار است كه با كمك معلمان از همان سال هاي نخست تحصيل، عادت كتابخواني را در دانش آموزان برانگيزد و آن گاه اين عادت را در توده عظيم ملت تثبيت كند.(1) رهبر معظم انقلاب، در سخناني به نقش مهم كتابداران در راهنمايي اهل مطالعه اشاره كرده است: «سنگين ترين وظيفه در كتابخانهها بر عهده كتابداران است... كتابداران منبع و مرجعي براي راهنمايي مراجعان به كتاب هستند... يكي از نيازهاي كنوني، نظم مطالعاتي در ميان دوستداران كتاب است كه كتابداران با راهنمايي صحيح ميتوانند اين خلأ را برطرف كنند».(2)


1- كامران فاني، «نقش كتابدار در اجتماع»، تحقيقات كتابداري و اطلاعرساني دانشگاهي (كتابداري سابق)، 1359، ش 9، صص 195 _ 197.
2- علي خامنهاي، بيانات در ديدار مسئولان كتابخانه ها و كتاب داران، در: پايگاه اينترنتي دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيتا... العظمي سيد علي خامنهاي: http:// farsi.khamenei.ir/ speech _ content?id =16739 (بازيابي در 25/05/1391).

ص: 36

بنابراين، افزون بر مسئوليت دولت ها در سپردن امور كتابخانهها به متخصصان كتابداري و اطلاعرساني، كتابداران موظف اند با استفاده از روش هاي نو و اصولي، همگان را به سوي مطالعه و كتابخواني تشويق كنند. چنان كه به تفصيل در بخش هاي ديگر، بحث و بررسي خواهد شد، در گسترش فرهنگ مطالعه، مؤلفهها و متغيرهاي مختلفي نقش دارند، اما از نظر جايگاه بيبديل و منحصربه فردي كه كتابداران در ارتباط تنگاتنگ با كتاب ها و كتابخانهها، به منزله مراكز فرهنگي جامعه دارند، مي توانند در توسعه تجربه و مهارت هاي مطالعاتي افراد، اثر بسياري داشته باشند.

ص: 37

فصل دوم: كتاب و كتابخواني در فرهنگ اسلامي

اشاره

فصل دوم: كتاب و كتابخواني در فرهنگ اسلامي

ص: 38

ص: 39

( هر كه با كتاب آرامش يابد، هيچ آرامش بخشي را از دست نداده است.(1)

امام علي عليه السلام

تمدن گران سنگ اسلامي، آغازگر حركتي پويا در زمينه كتاب، كتابت و كتابخانه بود. تأكيد و توصيه اسلام بر «خواندن»، موضوع ارزشمند سوگندش، «قلم و آنچه با آن مي نويسند» و وسيله آزادي اسيرانش، «سوادآموزي» بود. اين توجه در سده هاي ميانه، بالندگي و شكوفايي فرهنگي را در جهان اسلام به ارمغان آورد. در زماني كه كتاب هاي معدود موجود در كليسا از ترس ربوده شدن با زنجير بسته مي شد، كتابخانه خصوصي مسلماني، بيش از همه كتاب هاي كتابخانه هاي اروپا، كتاب داشت.(2) جايگاه دانش در اسلام پس از ايمان است. در قرآن كريم چنين آمده است: «خداوند كساني را كه ايمان آورده اند، بالا مي برد و آناني را كه دانشمند هستند، درجات بيشتري مي دهد».(3) اين آيه مطلق است و همه دانش ها را دربردارد. رسول خدا صلي الله عليه و آله درباره جايگاه دانشمندان چنين مي فرمايد: «عالمان وارثان پيامبران اند؛ اهل آسمان ايشان را دوست مي دارند و هرگاه بميرند،


1- عبدالواحد بن محمد آمدي، غررالحكم و دررالكلم، تحقيق: ميرسيدجلال الدين محدث ارموي، ح 8126.
2- فريبرز خسروي، «مقدمهاي بر آسيبشناسي مطالعه در كشورهاي جنوب»، فصل نامه كتاب، پاييز 1381، ش 51، صص 116 _ 125.
3- مجادله: 11.

ص: 40

ماهيان دريا تا روز رستاخيز برايشان آمرزش مي طلبند».(1) بدين لحاظ ديني كه منزلت دانش و دانشمندان را ارج مي نهد، طبيعي است جست و جوي دانش را بر جامعه واجب كند تا معرفت و آگاهي گسترش يابد و ميراث اسلامي با شيوه و ابزار ممكن حفظ شود.

اخبار و روايات متعدد، اولين آفريده خداوند را «قلم» دانسته اند. قلم در اين معنا، وجه رمزي تكويني دارد، ولي انتخاب آن به عنوان رمز اراده پروردگار در پديد آوردن نطفه جهان هستي، از اعتبار ملكوتي «قلم» در حكمت اسلامي حكايت دارد؛ به همان صورتي كه «ام الكتاب» به منزله رمز علم الهي بر رفعت مقام و منزلت «كتاب»، دلالت دارد.(2) از مجموع روايات در باب كتاب و كتابت چنين برمي آيد كه «نوشتن»، فرع بر «گفتن» و صرفاً وسيله اي براي «ثبت» الفاظ شفاهي نيست؛ زيرا قرآن مجيد با تأكيد به تعليم ازلي قلم به انسان، «كتابت» را نوعي «بيان مستقل» داراي اصالت و اعتبار ذاتي مي داند.(3) ازاين رو، مسلمانان از آغاز به كتاب و نگارش توجه ويژه داشتند كه شايد كمتر بتوان چنين اشتياقي را در ميان امتها و ملت هاي ديگر يافت؛ چنان كه از لحظات آغازين آشكار شدن دعوت اسلام، مسئله كتاب و نگارش به ويژه نگارش وحي و آيات الهي مطرح شد و دوشادوش تمدن اسلامي به پيش رفت.

مسلمانان به كتاب عشق مي ورزيدند و كتاب، معشوق آنان بود. تأليف، تدوين، حفظ و نگه داري آن نيز افتخار آنان بود. اسلام، دين خواندن، دين دانستن و به تعبير رساتر، دين كتاب است و كتاب، يعني علم. ازاين رو، علم


1- علي بن حسام الدين متقي ، كنزالعمال في سنن الاقوال و الافعال، ج9 و 10، ح 28675.
2- محمد رجبي، «كتاب و كتابت در اسلام2، در اخبار (قسمت اول)»، فصل نامه كتاب، سال اول، تابستان و پاييز و زمستان 1369، ش 2 _ 4، صص 147 _ 164.
3- محمد رجبي، «كتاب و كتابت در اسلام2، در اخبار (قسمت دوم)»، فصل نامه كتاب، سال دوم، بهار و تابستان 1370، ش 1 _ 2، صص 7 _ 20.

ص: 41

و معرفت از اركان اساسي دين مبين اسلام است. آموزههاي اين آيين روشن كرد كه تعليم و تعلم فريضه اي است كه بايد همه در آن مشاركت جويند.(1)

امام صادق عليه السلام در باب حكمت «نوشتن»، به رابطه مستقيم «ثبت مطلب» و «ثبات قلب» اشاره مي كند: «دل، به نوشته اعتماد پيدا مي كند».(2) اين معنا، ناظر به ظاهر و باطن نوشته است؛ زيرا اشاره دارد به اعتماد نويسنده به بقاي نوشته خويش و نيز اعتماد خواننده به اعتبار مطلب؛ زيرا امكان حفظ نوشته و موارد استفاده از آن، همواره موجب اطمينان خاطر طرفين است و با گفت وشنود موقت و ناپايدار در زمان و حافظه، قابل قياس نيست. از پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله نقل شده است: «علم را با نوشتن در بند كشيد».(3) التفات ويژه قرآن كريم به كتاب و كتاب كتابت و روش پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله كه اسيران باسواد را به شرط آموزش خواندن و نوشتن به بي سوادان، آزاد مي كرد يا گروهي از اصحاب خويش را به آموختن علوم و زبان هاي بيگانه مكلف كرده بود، بسيار اهميت دارد. همين امر منشأ ظهور فرهنگ جديدي شد كه گسترش برق آساي آن در مدتي كمتر از يك ربع قرن، پهنه هاي مدنيت رومي، يوناني، ايراني و هندي را فراگرفت و تمدن جديدي را در تاريخ پديد آورد.(4)

جايگاه كتاب در اسلام

جايگاه كتاب در اسلام

در فرهنگ و تمدن اسلامي، كتاب جايگاه ويژه اي دارد و همواره به آن عنايت شده است. اسلام، يگانه ديني است كه معجزهاش، كتاب و نخستين پيام آن، امر به خواندن است.


1- محمد محمدي ريشهري، ميزان الحكمه، ج 10، ص 41.
2- محمد محمدي ريشهري، ميزان الحكمه، ج 10، ص 40.
3- تحف العقول، ص 36.
4- دايرةالمعارف كتابداري و اطلاعرساني، ج 2، ذيل كتاب در اسلام، ص 1542.

ص: 42

امام صادق عليه السلام نيز فرموده است: «بنويس و علمت را در ميان برادرانت منتشر ساز. اگر مرگت فرا رسيد، آنها را به پسرانت ميراث ده؛ زيرا براي مردم، زمان فتنه و آشوب مي رسد كه در آن هنگام جز به كتاب هايشان انس نگيرند».(1)

از نظر لغوي، «كتاب» كلمه اي عربي و از ريشه «كَتَبَ»، به معناي پيوستن اجزاي يك چيز به همديگر است. استعمال مجازي آن براي نوشتن، به واسطه پيوند دادن حروف و كلمات در امتداد «سطر» است. گاه به پيوستن الفاظ در كلام نيز «كتاب» گفته اند. لفظ «كتاب» به معناي «نوشتن» نيز است، ولي اصطلاحاً به هر «نوشته» مدون و غيرمدون گفته مي شود. براي آگاهي از شأن كتاب در اسلام بايد شأن آن را در قرآن مجيد و اخبار نشان داد:

الف) كتاب در قرآن

در قرآن كريم، افزون بر مصدر «كَتَبَ» و مشتقات آن، الفاظ ديگري نزديك به همين معنا به كار رفته كه مهم ترين آنها، مشتقات مصادر «سَطْر»، «رَقَمْ»، «نَسْخ»، «زِبَر» و «صُحُف» است. البته هيچ يك از اين كلماتِ مترادف، معناي كاملاً مشابه و يكسان با يكديگر ندارند، بلكه هريك واجد وجهي اند كه ديگري آن وجه را ندارد. واژه «كتاب» به معناي «نوشتن»، 360 بار در قرآن مجيد آمده است.

ب) كتاب در اخبار

اخبار و روايات متعدد نقل شده از سوي شيعه و سني، نخستين آفريده خداوند را «قلم» دانسته اند. امام صادق عليه السلام در اين باره مي فرمايد: «نخستين چيزي كه خداوند آفريد، «قلم» بود. پس بدان گفت: بنويس، و قلم هرچه را بود و آنچه را تا روز رستاخير پديد مي آيد، نوشت».(2)


1- علي بن حسن طبرسي، مشكاه الانوار في غرر الاخبار، ترجمه: عبدالله محمدي و مهدي هوشمند، ص 281.
2- كنزالعمال في سنن الاقوال و الافعال، ج5 و 6، ح 15113.

ص: 43

اسلام، دين انديشه، دانايي، دانش، كتاب و معنويت است و ميتوان گفت آيين آسماني ما، پرچمدار كتاب و كتابخواني است و اين حقيقت، با كاوشي اندك در لابهلاي ورق زرين تاريخ اسلام به خوبي نمايان خواهد شد. تأثير كتاب در صدور انديشه، انكارناپذير است. تنها راه انتقال علوم گذشتگان به اين عصر، كتاب بوده كه در روايات نيز بر آن تأكيد شده است. با اين وصف، ما وارثان فرهنگ پويا و تمدن والاي اسلامي، براي تحقق آن فرهنگ بايد به كتاب و كتابخواني اهميت بدهيم و به كتاب در جايگاه كالاي أثرگذار فرهنگي و معنوي، ارج نهيم.(1) در اهميت كتابخواني و در مقام شرافت و عظمت كتاب، همين بس كه خداوند اولين آيات قرآن را كه به پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله نازل فرموده، با امر به قرائت آغاز كرده است: «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الّذي خَلَقَ».(2)

همچنين خداوند در قرآن به قلم و به آنچه مي نويسد، قسم ياد ميكند: «ن وَ الْقَلَمِ وَ ما يَسْطُرُونَ».(3)

قرآن كريم و دين مبين اسلام، مطالعه و دانش جويي را يكي از فرايض و واجبات دين به شمار آورده و به همين سبب، اولين آيات نازل شده قرآن، با الفاظ «خواندن، قلم و علم» آغاز شده است. اين كه معجزه پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله ، كتاب است، نشان مي دهد اين دين براي انسان حرمت عقلاني قائل شده است. پس به جاي خرق عادت هايي كه معجزه پيامبران پيشين بوده است و بيشتر حواس ظاهري را تحت تأثير قرار مي دهد، اسلام با منطق اصيل خود باب گفت وگوي علمي با بشر را باز كرده است: «اين كتابي است پربركت كه بر تو نازل كرديم تا در آيات آن تدبر كنند و خردمندان متذكر شوند».(4) همچنين بر


1- ليلا تفقّدي، آغاز هفته اهداي كتاب، گلبرگ، دي 1383، ش 58، ص 59.
2- علق: 1.
3- قلم: 1.
4- ص: 29.

ص: 44

اهميت مطالعه و علم آموزي و خواندن و نوشتن به قدري تأكيد شده كه خداوند يكي از سورههاي قرآن را به قلم اختصاص داده است و در اين سوره به قلم و به آنچه مينويسد، قسم ياد ميكند.

از سوي ديگر، همه احاديث و رواياتي كه از پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله و امامان معصوم درباره كتاب و كتابخواني و دانشاندوزي نقل شده است، ادامه دستورها و اهداف قرآن مجيد بوده، مبيّن اهميت آن در رسيدن به كمال دنيوي و اخروي انسان ها و جوامع است. البته در همه مراحل مطالعه و علم آموزي و نگارش و انتقال آن به ديگران، در هر عصر و زماني، جهت گيري انسان بايد به سمت پروردگار و در پرتوي انوار معنوي و معارف و رضاي الهي باشد. در اين جهت، روايتي از پيامبر صلي الله عليه و آله بدين مضمون نقل شده است:

صاحب قلم را روز قيامت در تابوتي آتشين كه با قفلهاي آتش بسته شده است، بياورند. سپس نگاه كنند كه قلم را در چه جهت به جريان انداخته است؛ اگر قلم را در اطاعت و رضاي الهي به كار گرفته باشد، از تابوت بيرون آورده ميشود، ولي اگر از قلم در راه معصيت خداوند بهره جسته باشد، به اندازه هفتاد سال خواهد ماند.(1)

همچنين در جايي ديگر مژده بهشت به كساني ميدهند كه به دليل اشتغال به نوشتن، از خود قلم و دفتر به يادگار ميگذارند. ايشان ميفرمايد: «هر كه بميرد و ميراث او دفترها و دوات باشد، به بهشت ميرود».(2)

از بررسي محتوايي قرآن و احاديث و گفتار انديشمندان به اين نتيجه مي رسيم كه مطالعه، كتابخواني و تحصيل دانش از فرايض بسيار مؤكد در دين اسلام و قرآن كريم است؛ چنان كه لفظ «كتاب» به شكل هاي گوناگون تكرار، و افزون بر آن، بر واژه «علم» حتي بسيار بيشتر از خود كتاب تأكيد شده است؛ زيرا محتوا،


1- علي بن حسام الدين متقي، كنزالعمال في سنن الاقوال و الافعال، ج5 و 6، ح 14953.
2- حسن بن محمد ديلمي، ارشاد القلوب، ج 1، ص 176.

ص: 45

مهم تر از ابزار و قالب و حاملِ آن است. البته بايد توجه كرد كه مطالب هر كتاب و از هر نويسنده اي نمي تواند نقش سازنده اي ايفا كند. بنابراين، انتخاب كتاب براي مطالعه نيازمند دقت و توجه بيشتري است.(1)

كتابخواني، توصيه ديني

كتابخواني، توصيه ديني

چنان كه اشاره شد، دانشاندوزي و كتابخواني در اسلام، از جايگاه والا و شأني عالي برخوردار است. روايتهاي گوناگون از پيامبر خدا و ائمه معصومان عليهم السلام ، پيروان دين مبين اسلام را به دانشورزي و كتابخواني سفارش فرموده اند. همچنين پيشوايان ديني، مسلمانان را به حفظ و نگه داري كتاب ها توصيه كرده و از اين رهگذر، اهميت فرهنگ مكتوب را به مردم يادآور شدهاند. از جمله در حديثي ميخوانيم كه امام حسن مجتبي عليه السلام ، فرزندان و برادرزادگان خود را جمع كرد و درباره حفظ دانش و نوشتن آن، چنين سفارش فرمود: «شما خردسالان قومي هستيد كه به زودي بزرگان قوم (نسلي) ديگر خواهيد شد. پس دانش بياموزيد و هريك از شما كه نميتواند علم را در حافظه اش نگه دارد، آن را بنويسد و در خانه اش نگه داري كند».(2)

كتاب، دانش بشري را از تباه شدن درامان نگاه مي دارد و به آيندگان منتقل مي كند. از اين رو، پيشوايان معصوم، به فرهنگ مكتوب توجه ويژه اي داشتند و همواره پيروان خويش را به حفظ دانش و نوشتن آن سفارش مي كردند. در روايتي از امام صادق عليه السلام چنين نقل شده است: «در نگه داري كتابهايتان بكوشيد كه در آينده نزديك به آنها نيازمند خواهيد شد».(3)


1- علي مرادمند، «كتاب و كتاب خواني از منظر قرآن»، فصل نامه كتاب، سال بيستم، بهار 1389، ش 81، صص 133 _ 144.
2- محمد محمدي ريشهري، ميزان الحكمه، ج 10، ص 40.
3- محمدبن يعقوب كليني، الكافي، ج 1، ص 52.

ص: 46

همچنين پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله فرمودهاند:

هرگاه مؤمني از جهان درگذرد و فقط يك برگ كاغذ از خود به ميراث بگذارد كه دانشي بر آن نوشته شده باشد، همان يك برگ، پردهاي ميان او و آتش دوزخ خواهد افكند.(1)

در حديثي ديگر از امام صادق عليه السلام آمده است:

«دوست ندارم جوان شما را جز در دو ح_ال ببينم: دانشمند يا دانش آموز؛ زيرا اگر چنين نباشد، كوتاهي كرده و چون كوتاهي كند، ضايع گشته و چون ضايع گردد، گنه كار باشد و چون گنه كار باشد، سوگند به آن كه محمد صلي الله عليه و آله را بحق برانگيخت، در آتش جاي گيرد»(2).

از سوي ديگر، تراوش هاي ذهني و قلمي و آثار علمي بنا به روايتي از امام علي عليه السلام نشانه خرد و فضل دانسته شده است: «خردهاي دانشمندان در نوك خامههاي آنهاست».(3)

رسالت نويسندگي و مسئوليتپذيري در قبال نوشتهها نيز جزو مواردي است كه پيشوايان ديني به آن توجه داشتند. دقت در نوشتار نيز از ديگر فرمايش هاي حضرت علي عليه السلام است: «هرگاه چيزي نوشتي، پيش از آنكه مهرش كني، آن را بازنگري كن؛ زيرا در حقيقت بر خرد خويش مهر مي زني».(4)


1- ميزان الحكمه، ج 10، ص 41.
2- محمدبن حسن طوسي، الامالي، ص 303.
3- ميزان الحكمه، ج 10، ص 39.
4- غررالحكم و دررالكلم، تحقيق: ميرسيدجلالالدين محدث ارموي، ح 4167.

ص: 47

فصل سوم: سيماي كتاب و كتابخواني در نگاه بزرگان

فصل سوم: سيماي كتاب و كتابخواني در نگاه بزرگان

ص: 48

ص: 49

( اگر يك روز بيايد و من در آن روز بر [دانش] خود نيفزايم، طلوع خورشيد در آن روز بر من نامبارك است.(1)

پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله

چناكه در فصل پيش اشاره شد، توجه اسلام به حفظ و گسترش ميراث علمي، جايگاه والاي دانش و كتاب را از ديدگاه اين دين مبين نشان ميدهد. ازاين رو، عالمان و انديشمندان اسلامي به فرهنگ مكتوب توجه ويژهاي داشتند. نقل شده است صاحب كتاب جواهر الكلام، فرزند ارشد و دانشمندش را از دست داد. پس از پايان مراسم غسل و كفن، قرار شد فردا فرزندش را تشييع كند و به خاك بسپرد. اين نويسنده سختكوش، با اينكه داغدار فرزندش بود، مطالعه و نوشتن را ترك نكرد و در كمال بردباري، پس از خواندن آيههايي از قرآن مجيد در كنار پيكر فرزندش، به نگارش ادامه كتاب خويش پرداخت. مرجع فقيد جهان تشيع، حضرت آيت الله العظمي بروجردي ميفرمايد:

يك شب درباره يكي از مسائل علم اصول فكر ميكردم و مينوشتم. چنان سرگرم مطالعه و فكر و نوشتن بودم كه رنج بيخوابي را ملتفت نبودم. يك مرتبه صداي مؤذن به گوشم رسيد. متوجه شدم كه از آغاز تا پايان شب سرگرم كار بودهام.(2)


1- كنزالعمال في سنن الاقوال و الافعال، ج10، ص 136.
2- جعفر سبحاني، رمز پيروزي مردان بزرگ، صص 20 و 21.

ص: 50

ياد و نام كتاب، دلانگيز است و شايد براي اهل علم، هيچ لذتي بالاتر و شيرين تر از مطالعه و كتابخواني نباشد. در حالاتِ ميرحامد حسين،انديشمند بزرگ اسلامي نوشتهاند كه سينهاش از مطالعه و نوشتن بسيار و گرفتن كتاب به سينه و خم شدن به روي ميز كوچكش، گوشت زيادي آورد. محدث قمي نيز آن چنان به مطالعه و تحصيل علاقه مند بود كه اندك اندك پولي جمعآوري ميكرد و براي خريد كتاب، با پاي پياده از قم به تهران ميرفت تا به تحصيل ادامه دهد. او درحالي كه به بيماري ريوي مبتلا بود و تنگي نفس داشت، همواره يا مطالعه ميكرد، يا مينوشت يا به عبادت مشغول بود. مرحوم محدث، در هر شبانهروز، حدود هجده ساعت به مطالعه و نوشتن ميپرداخت و خواب و استراحتش، از چند ساعت تجاوز نميكرد.(1)

مرجع عالي قدر شيعه، حضرت آيتاللّه مرعشي نجفي با پول به دست آمده از روزه و نماز استيجاري و كار در كارگاه برنجكوبي در شبها و حذف يك وعده غذاي روزانه، زيارت نيابتي، ختم قرآن كريم، گرو گذاشتن و فروختن لباس و وسايل شخصي و...، كتاب و نسخ خطي خريداري ميكرد.(2)

ايشان تأسيس مدارس و مساجد و خدمات فرهنگي و اجتماعي، به كتاب و كتاب خواني و نگاهداشت آثار گذشتگان، اهتمام خاصي داشت و در پي تهيه نسخه اي خطي حاضر بود دارايي اش را بدهد و جان خويش را به خطر بيندازد و حتي به زندان بيفتد. جمع آوري آثار پيشينيان به دست ايشان به مرحله اي رسيد كه اكنون كتابخانه ايشان شهرتي جهاني دارد.(3) علاقه آن بزرگوار به گونه اي بود كه سرانجام، وصيت كرد وي را زير پاي محققان


1- عبدالرحيم موگهي، روش مطالعه و تلخيص، ص 26.
2- «درنگي در زندگي نامه حضرت آيتالله العظمي مرعشي نجفي=». فرهنگ عمومي (ويژهنامه كتاب خواني)، تابستان 1391، ص 248.
3- علي رضا سيد كباري، حوزه هاي علميه شيعه در گستره جهان، ص 403.

ص: 51

علوم آل محمد صلي الله عليه و آله دفن كنند. همچنين آيتالله سبحاني درباره علاقه فراوان امام خميني رحمه الله به مطالعه و كتابخواني ميگويد:

زماني كه سن امام داشت از پنجاه سال تجاوز مي كرد، گاه شش ساعت پي درپي مطالعه مي كردند. در سال 1330 شمسي، سه ماه تابستان را در محلات گذرانيدند. در اين مدت، پس از صرف صبحانه، از ساعت شش تا دوازده مشغول مطالعه ميشدند و هرگاه نوعي خستگي و يك نواختي در كار خود احساس مي كردند، خود را با نگارش انديشه هايشان سرگرم مي كردند.(1)

رهبر معظم انقلاب نيز بارها بر موضوع كتاب و كتابخواني تأكيد كرده است:

كتاب، دروازهاي به سوي جهان گسترده دانش و معرفت است و كتاب خوب يكي از بهترين ابزارهاي كمال بشري است. كسي كه با اين دنياي زيبا و زندگي بخش، يعني دنياي كتاب ارتباط ندارد، بي شك، از مهم ترين دستاورد انساني و نيز از بيشترين معارف الهي و بشري محروم است.(2)

همچنين ايشان در جايي ديگر گفته است:

كتابخواني چيزي است كه براي يك ملت فريضه و لازم است، آن مردمي كه اهل كتاب خواندن باشند، از لحاظ معلومات و ذكاوت و هشيار، با مردمي كه با كتاب و مطبوعات انس نداشته باشند، تفاوت ميكنند.(3)


1- جعفر سبحاني، سيماي فرزانگان، ج 1، ص 61.
2- علي خامنه اي، من و كتاب، ص 13.
3- علي خامنهاي، بيانات بازديد از پنجمين نمايشگاه بين المللي كتاب تهران (17/02/1371)، در: پايگاه اينترنتي دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيتا... العظمي سيد علي خامنهاي: http://www.leader.ir (بازيابي در 12/05/1391).

ص: 52

علاقه و اشتياق علامه طباطبايي بر همگان آشكار است. ايشان درباره اهتمام خويش به مطالعه و تحقيق مي گويد:

در خورد و خواب و لوازم ديگر زندگي، به حداقل ضروري قناعت ميكردم و باقي را به مطالعه مي پرداختم. بسيار مي شد به ويژه در بهار و تابستان كه شب را تا طلوع آفتاب با مطالعه مي گذرانيدم و هميشه درس فردا را شب پيش مطالعه مي كردم و اگر اشكالي پيش مي آمد، با هر خودكشي بود، حل مي كردم و وقتي به درس حضور مي يافتم، از آنچه استاد مي گفت، قبلاً روشن بودم و هرگز اشكال و اشتباه درس، پيش استاد نبردم.(1)

محمدعلي حزين لاهيجي، از شاعران بزرگ ايراني، اشتياق خويش به مطالعه را چنين شرح ميدهد:

اشتياق به مباحثه و مطالعه، آن چنان مرا بي قرار كرده بود كه به لذت هاي ديگر توجه نداشتم و در بسياري از شب ها به خاطر مطالعه بيدار مي ماندم. والدينم دلشان به رحم مي آمد و مرا نصيحت و التماس مي كردند كه كمي استراحت كنم، ولي فايده اي نداشت. اگر در حين مطالعه با مشكلي روبه رو مي شدم، از پدرم مي پرسيدم. بسياري كتاب ها را در فنون و موضوعات مختلف مطالعه كردم و در عين حال، علاقه زيادي هم به عبادت و طاعت خداوند داشتم.(2)

ابوعبدالله محمد بن علي، معروف به ابنطقطقي از تاريخ نگاران شيعه، درباره كتاب ميگويد: كتاب بهترين همنشيني است كه دورويي ندارد و تو را ملول نميسازد و سرزنش نميكند و اسرار تو را فاش نميسازد».(3)


1- جعفر سبحاني، سيماي فرزانگان ج 1، ص 535.
2- جعفر پژوم، چراغ تجربه: سرگذشت جمعي از مشاهير به قلم خودشان، ص 173.
3- علي رفيعي علام رودشتي، «شيفتگان كتاب»، ميراث شهاب، سال سوم، زمستان 1376، ش 4، صص 8 _ 15.

ص: 53

ابوالحسن علي بن حسين مسعودي، صاحب كتاب معروف مروج الذهب درباره كتاب چنين ميگويد:

چه همدم و يار خوبي است كتاب! اگر خواهي، لطايف آن سرگرمت كند و بخنداندت و گرخواهي، مواعظ آن، تو را اندرز دهد. كتاب، مونسي است كه از نشاط تو نشاط گيرد و با خفتن تو بخوابد و جز آن چه تو خواهي نگويد. همسايهاي نكوكارتر، معاشري منصفتر، رفيقي مطيعتر، معلمي پرمايهتر، ياري لايقتر و امينتر و سودمندتر و نكوخصالتر و سرگرمكنندهتر از آن نيابي. اگر بدو نظر كني، تو را بهره دهد، فهمت را قوي كند و علمت را بيفزايد.(1)

ابن ادريس حلي، فقيه و محدث شيعي نيز درباره كتاب گفته است:

چه بسا انسان فرزانهاي كه در ميگذرد، ولي كتاب هايش ميماند. خردمند، فاني ميشود، اما اثرش ماندگار ميگردد. اگر پيشينيان در كتاب هايشان حكمتهاي شگفت را جاودانه و شيوه زيست خود را برايمان ثبت و بدين ترتيب ناديدني را برايمان ديدني نميكردند و درهاي بسته را نميگشودند و فزوني دانش خود را بر كمي معلومات ما نميافزودند، اكنون چه عاقبتي نصيب ما ميشد؟(2)

سيد نعمت الله جزايري در نقل خاطره اي از زندگي اش چنين مي گويد:

در گرماي تابستان، طلاب شب ها به بام مدرسه مي رفتند، ولي من در حجره ام را مي بستم و شروع به مطالعه و حاشيه نويسي و تصحيح مي كردم تا اذان صبح. بعد از نماز صبح، صورتم را بر روي كتاب مي گذاشتم و لحظه اي مي خوابيدم تا آفتاب طلوع مي كرد و آن گاه تا


1- ابوالحسن علي بن حسين مسعودي، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج 1، ترجمه: ابوالقاسم پاينده، تهران، شركت انتشارات علمي و فرهنگي، 1374، ص 429.
2- كتاب از منظر ابن ادريس حلي، ترجمه: سيد حسن اسلامي، سروش، ش 809، 5 آبان 1375، ص 29.

ص: 54

ظهر به تدريس مي پرداختم. بعدازظهر هم به درس مي رفتم و درس مي خواندم. بسياري از مواقع، از سر راه ناني مي گرفتم و مي خوردم. چون اغلب براي مطالعه، روغن چراغ نداشتم، اتاقي بلند گرفته بودم كه درهاي متعدد داشت و در آن مي نشستم و زير نور ماه كتابم را مي گشودم و مي خواندم و چون ماه دور مي زد، دري ديگر را كه رو به ماه داشت، مي گشودم و كتاب مي خواندم. دو سال همين كار را كردم تا آن جا كه چشمانم ضعيف شد.(1)

جاحظ يكي از اديبان مشهور و دانشمند معروف جهان اسلام كتاب را اين گونه توصيف كرده است:

كتاب، معلمي است كه اگر به او محتاج شوي، تو را بيپناه نمي گذارد. هم نشيني باوقارتر در دادن پاداش و آماده تر در كمك نمودن نمي شناسم. كتاب، درختي است كه هميشه پربار و پرميوه و ثمر است. كتاب، هم نشيني است كه تو را خسته و ملول نميسازد. دوستي است كه تو را فريب نميدهد. رفيقي است كه به تو آزار نمي رساند. اگر مطالعه كتاب هيچ فايدهاي نداشته باشد، جز همين كه تو را از ايستادن بيهوده در منزل و نگاه كردن به عابران باز دارد، كفايت ميكند.(2)

همچنين نقل كردهاند كه وي شيفته مطالعه بود و وقتي كتابي به دست ميآورد، تا تمام آن را نميخواند، آن را كنار نميگذاشت. علاقة شديد وي به كتاب و علمآموزي به اندازهاي بود كه از برخي وَرّاقان (كتاب فروشان) دكان اجاره ميكرد و شب تا صبح در آنجا به مطالعه


1- جعفر پژوم، چراغ تجربه: سرگذشت جمعي از مشاهير به قلم خودشان، ص 142.
2- علي رفيعي علام رودشتي، «شيفتگان كتاب (بخش هفتم)»، ميراث شهاب، سال پنجم، بهار 1378، ش 1، صص 169 _ 171.

ص: 55

مي پرداخت.(1) دانشمند بزرگ ايراني، شيخ الرئيس ابوعليسينا، از پشت كار و علاقه خود به مطالعه و تحقيق مي نويسد:

من به مطالعه و تحصيل در طبيعيات و الهيات مشغول بودم و به مطالعه آن كمر بستم و روز به روز درهاي علم و معرفت به رويم گشاده مي شد. بعد از اين دو علم، به سراغ علم طب رفتم و كتاب ها و نوشته هاي زيادي در اين خصوص مطالعه كردم و فهميدم كه اين علم از علوم ديگر مشكل تر نيست و بعد از مدت كوتاهي، در آن تبحر يافتم. به گونه اي كه اطباي مشهور آن زمان نزد من اين علم را مي آموختند. در همين زمان به مطالعه كتب فقه نيز مي پرداختم. در اين هنگام، شانزده ساله بودم. يك سال و نيم باز به مطالعه منطق و فلسفه پرداختم و در تمام اين مدت، شب و روز مشغول مطالعه بودم. شب تا صبح بيدار بودم و روز تا شب نميآسودم و جز فراگرفتن آن علوم، به كار ديگري نميپرداختم. شب چراغ را روشن ميكردم و به خواندن كتاب و نوشتن موضوعات ادامه مي دادم تا آن جا كه خواب غلبه مي كرد يا ضعف و كوفتگي مرا از پا در ميآورد. در آن وقت، مقداري نوشيدني و شربت مي خوردم تا نيروي تازه به دست آورم و به خواندن كتاب ادامه ميدادم. در علوم الهي نيز مطالعه داشتم. كتاب مابعدالطبيعه ارسطو را چهل بار خواندم، ولي چيزي نفهميدم تا اينكه روزي از يك دوره گرد، كتاب اغراض مابعدالطبيعه فارابي را خريدم و خواندم و منظور آن را فهميدم.(2)

عالم جليلالقدر، محدث قمي، تأليفات فراواني دارد. ارزشمندترين تأليف ايشان، سفينةالبحار است كه نگارش و گردآوري آن 35 سال طول كشيده است.


1- غلام علي حداد عادل، دانش نامه جهان اسلام، ج 9، ص 208.
2- چراغ تجربه: سرگذشت جمعي از مشاهير به قلم خودشان، صص 39 _ 40.

ص: 56

ايشان فرموده است: «براي تأليف سفينهالبحار، دو بار بحارالانوار را از اول تا آخر مطالعه كردم». وي حتي يك بار به مدت هفت سال، شب و روز سرگرم مطالعه آن بود و از كثرت مطالعه و خم شدن روي زمين، چنان تنگي نفس بر او عارض گشت كه گاهي قادر نبود كتابي را از روي زمين بردارد.(1) همچنين نقل كردهاند، اين عالم بزرگوار كه به مطالعه علاقه بسيار داشت، هرگاه با دوستان عالمش، به باغي در اطراف مشهد ميرفت، همين كه صرف غذا به پايان ميرسيد، به گوشه اي خلوت ميرفت و مشغول مطالعه ميشد. برخي تأليفاتش، يادگار همين اوقات و لحظات و سفرهاي كوتاه وي بوده است.(2)

بدين ترتيب، چنان كه ملاحظه شد بزرگان علم و ادب و انديشه در طول عمر گران بهاي خويش، همواره با مطالعه و كتابخواني مشهور بوده اند و راز بزرگ بودن و بزرگ زيستن آنها در همين رفتار ارزشمند بوده است. در ادامه به برخي گفتارها و اشعار نغز نويسندگان و صاحبان انديشه درباره كتاب و كتابخواني مي پردازيم:

«اگر مادر نباشد، جسم انسان ساخته نميشود و اگر كتاب نباشد، روح بشر پرورش نمييابد».(3)

پلوتارك

«مطالعه، يگانه راهي است براي آشنايي و گفت وگو با بزرگان روزگار كه قرن ها پيش در اين دنيا به سر برده و اكنون در زير خاك منزل دارند».(4)

رنه دكارت


1- نعمتالله حسيني، مردان علم در ميدان عمل، ج 7، ص 87.
2- نعمتالله حسيني، مردان علم در ميدان عمل، ج 8، ص 5.
3- غلام حسين ذوالفقاري، رهنمون: شامل سخنان جاودان بزرگان، مشاهير و نوابغ جهان، ص 645.
4- غلام حسين ذوالفقاري، رهنمون: شامل سخنان جاودان بزرگان، مشاهير و نوابغ جهان، ص 652.

ص: 57

«اي كاش ميتوانستم هزاران سال عمر كنم و فقط كتاب بخوانم. دورويي در همه آدم ها هست، اما در كتاب رنگ و نيرنگ نيست».(1)

سامرست موام

«بايد زياد مطالعه كنيم تا بدانيم هيچ نميدانيم. من هيچ غمي نداشتهام كه خواندن يك صفحه كتاب آن را از بين نبرده باشد. يك ساعت عمر گذشته را به هيچ قيمتي نميتوان بازگرداند، اما با دادن مقداري پول ناچيز، ميتوان تجارب تمام عمر بزرگ ترين عقلاي دين را به دست آورد».(2)

مونتسكيو

«كتاب خوب، روح را صيقل داده، غبار ملامت را از آيينه دل ميزدايد. كتاب خوب، بهترين رفيق است».(3)

مارتين توپر

«آدم اگر در بهشت تنها باشد، به او خوش نميگذرد، اما كسي كه به كتاب يا به تحقيق علاقهمند است، تا هنگامي كه به مطالعه يا به تفكر مشغول است، جهنم تنهايي براي او بهترين بهشت است».(4)

موريس مترلينگ

«كتاب، محملي است كه نه فقط براي دريافت اطلاعات، كه براي انديشيدن و انعكاس نظر درباره آنها به آن نيازمنديم.انديشيدن، فرآيندي دروني است و كتاب، ابزاري است كه انديشيدن بيشتر را تقويت ميكند».(5)

امبرتو اكو


1- محمد حسين خاكسار، كتاب يا پاسدار دانش و تمدن بشر، ص 187.
2- رهنمون: شامل سخنان جاودان بزرگان، مشاهير و نوابغ جهان، ص 644 _ 655.
3- كتاب يا پاسدار دانش و تمدن بشر، ص 136.
4- رهنمون: شامل سخنان جاودان بزرگان، مشاهير و نوابغ جهان، ص 644.
5- اومبرتو اكو، «آينده كتاب»، ترجمه: مريم مرادي و فرهمندنيا، فرشيد، زيباشناخت، بهار و تابستان 1382، شماره 8، ص 219 _ 228.

ص: 58

«كتاب هاي من دوستاني هستند كه هرگز مرا ترك نميكنند».(1)

كارلايل

«وقتي كه دفعه اول يك كتاب خوب ميخوانيم، مانند آن است كه با يك دوست جديد آشنا شدهايم. وقتي كه همان كتاب را دو مرتبه ميخوانيم، مانند آن است كه دوستي قديمي را مجدداً ملاقات كردهايم».(2)

گولداسميت

«بهترين سخن گويان و ياران، كتاب است و آن گاه كه دوستان تنهايت نهند، مي تواني به آن سرگرم شوي. اگر او را هم راز خويش قرار دهي، سرّ تو را فاش نمي كند و با كتاب است كه مي توان به دانش و نيكيها دست يافت».(3)

بيهقي

«كتاب، ظرفي پر از علم و ظرايف است كه گاه از نوادرش ميخندي و هنگامي از غرايبش شگفت زده مي شوي. كتاب، ساعت تنهايي، همدم خوب و در بلاد بيگانه آشناي خوب است».(4)

جاحظ

«كتاب براي جوانان، راهنمايي است كه آنها را به طرف شرافت و فضيلت ميكشاند».(5)

ژرمي تايلر


1- محمدحسين خاكسار، كتاب يا پاسدار دانش و تمدن بشر، ص 134.
2- محمدحسين خاكسار، كتاب يا پاسدار دانش و تمدن بشر، ص 136.
3- شعبان علي لامعي، حكايت هاي فرهنگي: كتاب، نويسندگي، نمونه هاي شعر معاصر، ص 168.
4- كتاب يا پاسدار دانش و تمدن بشر، ص 137.
5- كتاب يا پاسدار دانش و تمدن بشر، ص 138.

ص: 59

«گويي كتاب ها، اين سخنگويان خاموش و بيصدا، بالاترين وسيله دلداري است كه براي مردم رنج ديده و آزاركشيده فراهم شدهاند».(1)

سعيد نفيسي

«انسان در كتاب، چيزهايي ميبيند كه چشم نميتواند آنها را مشاهده كند؛ زيرا عين آنها يا فرسنگ ها از ما دور است و يا مدتي از زمان آنها گذشته است».(2)

آناتول فرانس

«كتاب خوب به منزله بهترين دوست و مونس انسان است. او از تمام دوستان انساني ثابت قدمتر و صبورتر است و هرگز در ايام گرفتاري، به انسان پشت نميكند. برعكس، آغوش مهرباني آن براي استقبال ما هميشه گشوده است و در دوره جواني ما را سرگرم ميسازد و در روزگار پيري و شكستگي تسليت و دلداريمان ميدهد».(3)

اسمايلز

«اتاق بدون كتاب، مانند جسم بي روح است».(4)

سيسرون

«عشق به مطالعه و خواندن، ساعات ديرگذر و خسته كننده بيكاري را به ساعات ثمربخش و لذت بخش تبديل ميكند».(5)

مونتسكيو


1- رهنمون: شامل سخنان جاودان بزرگان، مشاهير و نوابغ جهان، ص 652.
2- كتاب يا پاسدار دانش و تمدن بشر، ص 140.
3- رهنمون: شامل سخنان جاودان بزرگان، مشاهير و نوابغ جهان، ص 650.
4- رهنمون: شامل سخنان جاودان بزرگان، مشاهير و نوابغ جهان، ص 644.
5- كتاب يا پاسدار دانش و تمدن بشر، ص 145.

ص: 60

«برگ هاي كتاب به منزله بال هايي هستند كه روح ما را به عالم روشنايي پرواز ميدهند».(1)

ولتر

«نخستين گام براي از ميان برداشتن يك ملت، پاك كردن حافظه آن است. بايد كتاب ها، فرهنگ و تاريخش را از بين برد».(2)

ميلان كوندرا

«ما نه تنها بايد كتاب هاي خوب را دوست بداريم، بلكه بايد سعي كنيم وجود ما خود به منزله كتاب خوبي باشد كه ديگران از ما سرمشق بگيرند».(3)

فنلون

«در دنيا لذتي نيست كه با مطالعه برابري كند».(4)

تولستوي

«پرورش روحي بشر بر عهده كتاب است».(5)

پلوتارك

«من براي خوبي هاي خود مرهون كتاب هايم هستم. من عقل و قلبم را به وسيله كتاب ها پروبال ميدهم. كتاب ها بودند كه به من كمك كردند تا از باتلاق ناداني و غرور بيرون بيايم، وگرنه هلاك ميشدم».(6)

ماكسيم گوركي


1- شعبان علي لامعي، حكايت هاي فرهنگي: كتاب، نويسندگي، نمونه هاي شعر معاصر، ص 166.
2- خسروي، فريبرز، «مقدمهاي بر آسيبشناسي مطالعه در كشورهاي جنوب»، فصل نامه كتاب، پاييز 1381، ش 51، صص 116 _ 125.
3- كتاب يا پاسدار دانش و تمدن بشر، ص 136.
4- رهنمون: شامل سخنان جاودان بزرگان، مشاهير و نوابغ جهان، ص 648.
5- رهنمون: شامل سخنان جاودان بزرگان، مشاهير و نوابغ جهان، ص 647.
6- كتاب يا پاسدار دانش و تمدن بشر، ص 134.

ص: 61

«كتاب، براي طبقات مختلف مردم مفيد است. چه بسيار كساني كه قواي افسرده و خاموش آنان، پس از خواندن تاريخ حيات بعضي رجال بزرگ، شعله ور شده است و در خود، استعداد كافي احساس نموده، از تنگناي بطالت به شاه راه كار و سعادت افتاده و رشته زندگي را به كلي تغيير داده اند. گاه كتاب، انسان را سراپا شعله و همت و غيرت و نشاط ميكند».(1)

ساموئل اسمايلز

«جامعه وقتي به فرزانگي و سعادت دست مييابد كه مطالعه، كار روزانه اش باشد».(2)

سقراط

«انديشه هاي انسان به گونه اي است كه ممكن است فقط خواندن يك كتاب، پايه انديشه هاي انسان را بر مبناي جديد يا در مسير خاصي قرار دهد و چه بسا ممكن است كتابي مسير سرنوشت ميليون ها انسان را در راه مخصوصي بيندازد».(3)

انيشتين

«همدمي و مصاحبت با كتب و جرايد را در كلبه اي محقر بيشتر دوست دارم تا زندگاني در عاليترين قصرها و داراي بالاترين مشاغل و محروم از لذت مطالعه».(4)

ماكولي

«دانشگاه واقعي جايي است كه مجموعهاي از كتاب در آن جمع آوري شده باشد».(5) كارلايل


1- هادي رباني، سيماي كتاب، ص 41.
2- حكايت هاي فرهنگي: كتاب، نويسندگي، نمونه هاي شعر معاصر، ص 169.
3- حكايت هاي فرهنگي: كتاب، نويسندگي، نمونه هاي شعر معاصر، ص 165.
4- رهنمون: شامل سخنان جاودان بزرگان، مشاهير و نوابغ جهان، ص 654.
5- حكايت هاي فرهنگي: كتاب، نويسندگي، نمونه هاي شعر معاصر، ص 166.

ص: 62

«كتاب از لوازم و ضروريات اوليه زندگي است و لباس جزو تجمل و زينت آن».(1)

اراسموس

«كتاب بهترين همدم است. اگر از يارانت افسرده شدي، با او خلوت كن. اسرارت را نگه مي دارد و به جاده صواب و حكمت راهنماييات ميكند».(2)

متنبي (شاعر عرب)

باش مأنوس به ياري كه نپرسد ز تو چيز

هم نگويد به تو چيزي كه نپرسي ناچار

گر سخن خواهي با تو سخن آرد به ميان

ور خَمُشْ باشي، خاموش نشيند به كنار

هرچه زو خواهي آرد به بَرَت در هر باب

هرچه زو پرسي، پاسخ دهدت در هر كار

تا تو در خوابي، او نيز بماند خفته

تا تو بيداري، او نيز بماند بيدار

اين چنين دوست، كتاب است، ازو روي متاب

اين چنين يار، كتاب است، از او دست مدار

به چنين شاهد زيبا به بطالت منگر

بشنو از من، به كس او را به امانت مسپار

لله الحمد كه در خانه ما حرفي نيست

كه بهار است و كتاب است و كتاب است و بهار(3)

ملكالشعراي بهار


1- رهنمون: شامل سخنان جاودان بزرگان، مشاهير و نوابغ جهان، ص 649.
2- كتاب يا پاسدار دانش و تمدن بشر، ص 179.
3- كتاب يا پاسدار دانش و تمدن بشر، ص 275.

ص: 63

كتاب است آيينه روزگار

كه بيني در او رازها بي شمار

كند آشكار آنچه باشد نهان

سخن گويد و بسته دارد زبان

گشايد به دانا همه راز خويش

ز نادان نهان دارد آواز خويش

دهد از سخن، جان و دل را فروغ

همه راست گويد، نگويد دروغ

چنين هم نشين گر به دست آوري

نشايد كه بگذاري و بگذري(1)

بديعالزمان فروزان فر

انيس گنج تنهايي، كتاب است

فروغ صبح دانايي، كتاب است

بود بي مزد و منت اوستادي

ز دانش بخشدت هر دم مرادي

درونش همچو غنچه از ورق پر

به قيمت، هر ورق زان يك طبق پر

گهي اسرار قرآن باز گويند

گه از قول پيمبر راز گويند

گهي آرند در طي عبادات

به حكمتهاي يوناني اشارات

گهي از رفتگان تاريخ خوانند

گه از آينده اخبارت رسانند

گهي ريزندت از درياي اشعار

به جيب عقل گوهرهاي بسيار(2)

عبدالرحمان جامي

در اين دنيا به از آنجا نيابي كتاب ار هست، كمتر خور غم دوست

كه باشد يك كناري و كتابي كه از هر دوستي غم خوارتر اوست

نه غمازي، نه نمامي شناسد

نه كس از او، نه او از كس هراسد

نشيند با تو تا هر وقت خواهي

ندارد از تو خواهش هاي واهي(3)

ايرج ميرزا


1- سيماي كتاب، ص 93.
2- كتاب يا پاسدار دانش و تمدن بشر، ص 248.
3- سيماي كتاب، ص 79.

ص: 64

ص: 65

فصل چهارم: كتابخواني و كودكان و نوجوانان

اشاره

فصل چهارم: كتابخواني و كودكان و نوجوانان

ص: 66

ص: 67

( دوست ندارم جوان شما را جز در دو ح_ال ببينم: دانشمند يا دانش آموز.(1)

امام صادق عليه السلام

مطالعه به منزله مهارتي اجتماعي، نردبان ترقي و تكامل هر ملت است. برخي والدين و مربيان تصور مي كنند عادت به مطالعه، ذاتي و وراثتي است كه فقط برخي به آن رو مي آورند و ديگران نمي توانند اهل مطالعه باشند. شايد به همين دليل، براي ايجاد عادت به مطالعه در فرزندان خود هيچ گونه تلاشي نمي كنند. پژوهش هاي اخير در زمينه تعليم و تربيت ثابت كرده عادت به مطالعه، اكتسابي است؛ يعني همان طور كه كودكي، خواندن و نوشتن را ياد مي گيرد، مي تواند مطالعه را هم بياموزد. پس بايد روش مطالعه را به او آموخت و او را به خواندن عادت داد.

چنان كه پيش تر اشاره شد، امروزه توجه به كتاب و كتابخواني، نشان دهنده رشد فرهنگي و ملي هر كشور است و شمار كتاب ها و نشريه هاي منتشر شده هر كشور در يك سال، تعداد كتابخانه ها، كتاب خوان ها، نويسندگان، مترجمان و ناشران، معيار اساسي توسعهيافتگي به شمار مي آيد. بنابراين، گسترش فرهنگ مطالعه و كتابخواني، توسعه كتابخانه ها، چاپ و انتشار كتاب و شيوه بهره گيري از اين ابزار بي رقيب فرهنگي، ضرورت رشد و تعالي جامعه است. در اين ميان، ايجاد رغبت و


1- الامالي، ص 303.

ص: 68

عادت به مطالعه و كتابخواني در كودكان و نوجوانان از اهميت ويژه اي برخوردار است.(1) شناخت ويژگي ها، توانايي ها، نيازها و علايق كودكان و نوجوانان، اين مسئوليت را متوجه مربيان، والدين، كتابداران، نويسندگان، تصويرگران و هنرمندان مي كند تا بكوشند شرايط مساعدي را فراهم آورند كه فرآيند رشد كودكان و نوجوانان را تسهيل كنند. ترديدي نيست كه يكي از مهم ترين اين شرايط، ايجاد عادتهايي است كه كودك و نوجوان را به سمت شناخت و آگاهي هدايت كند و او را براي رويارويي با مسائل شخصي و محيطي خود مجهز كند. ايجاد عادت به مطالعه، به ويژه خواندن منابع غيردرسي، يكي از اين عادتهاي پسنديده است. ازاين رو، تلاش براي ايجاد عادت به مطالعه بايد از اولويتهاي مهم كارگزاران فرهنگي باشد كه با كودكان و نوجوانان سروكار دارند. اگر همه رسانهها، اعم از چاپي، صوتي و تصويري در يك هماهنگي كامل عمل كنند، ميتوانند مطالعه را ترويج كنند و سبب ارتقاي كيفيت آن شوند.(2) اگر كتابخواني در خانه و مدرسه و محيطهاي فرهنگي به درستي و به صورتي زنده و پرشور تبليغ و ترويج شود، سه نياز بنيادي كودكان را برآورده مي سازد:

1. نياز عاطفي

1. نياز عاطفي

پرورش عاطفي و برقراري رابطه احساسي، اولين نياز روحي _ رواني بشر است؛ يعني پاسخ به نياز دوست داشتن و دوست داشته شدن، نياز به شادي و نشاط و تحرك و اميد، شناخت دردها و راه غلبه بر نوميدي ها كه سرانجام، موجب بسامان كردن عواطف كودكان مي شود.


1- فهيمه بابالحوائجي و مهرزاد يزديانراد، «تحليل محتواي مجلات تخصصي كتابداري و اطلاع رساني درباره ترويج كتاب خواني و كتابخانههاي كودكان از سال 1378 تا 1387»، تحقيقات اطلاعرساني و كتابخانههاي عمومي، سال شانزدهم، زمستان 1389، شماره 4، ص 31 _ 59.
2- ثريا قزلاياق، ادبيات كودكان و نوجوانان و ترويج خواندن (مواد و خدمات كتابخانهاي براي كودكان و نوجوانان)، ص 20.

ص: 69

2. نياز شناختي

2. نياز شناختي

انسان براي سازگاري با محيط و در صورت ضرورت تغيير و به سازي جامعه و جهان، به شناخت جهان خويش نياز دارد. ازاين رو، ضروري است كه اندك اندك از مرحله شناخت حسي و برقراري پيوند عاطفي صرف فراتر برود و به سوي تفكر انتزاعي _ فلسفي حركت كند تا در نهايت به انديشه اي پويا و تفكري انتقادي _ اجتماعي دست يابد. كتاب و كتابخواني با پرورش قوه تخيل و گسترش قدرت تفكر، راه را براي دست يابي به اين هدف مي گشايد.

3. نياز شخصيتي

3. نياز شخصيتي

هر فردي شخصيتي متفاوت و فرديتي متمايز و هويتي يگانه دارد، اما راه دست يابي به چنين استقلالي، كار ساده اي نيست. كتاب و كتابخواني شاه راهي براي دست يابي به استقلال فردي و هويت يابي، در عين هموار كردن راه جامعه پذيري و تفكر اجتماعي، يعني تلاش براي تحقق آزادي فردي و حقوق شهروندي و مدني است.(1)

ازاين رو، علاقه به كتاب و كتابخواني، بايد از كودكي پديد آيد. يكي از راه هاي علاقه مند كردن كودكان به كتاب و كتابخواني، اين است كه بزرگ ترها چنان كه خود مطالعه مي كنند، آثار كودكانه مناسبي انتخاب كنند و در فرصت هاي مطلوب، براي كودكانشان بخوانند. اين كار سبب مي شود، كودك، دوستدار كتاب و علاقه مند به كتابخواني باشد و اين عشق و علاقه، به تدريج در وجودش نهادينه شود. بنابراين، براي رسيدن به وضعيت مطلوب، جز پديد آوردن عادت كتابخواني از دوره كودكي چارهاي نداريم. پس بايد مطالعه را به كودكان و


1- اكرم پدرامنيا، روان شناسي خواندن و ترويج كتاب خواني (چگونه كودكان و نوجوانان خود را به خواندن علاقه مند كنيم)، صص 23 _ 24.

ص: 70

نوجوانان آموخت،(1) اما چرا كودكان و نوجوانان بايد به مطالعه و كتابخواني رو بياورند؟ به طور كلي، فوايد و آثار متعددي براي عادت به مطالعه در كودكي و نوجواني برشمردهاند، كه بخشي از آنها عبارتند از:

( بسياري از دانشمندان و روان شناسان معتقدند شخصيت انسان در سال هاي اول زندگي، پايه گذاري مي شود و آموخته هاي اين دوران، بر آينده زندگي فرد اثر عميقي دارد. بنابراين، اگر مطالب خواندني سودمند و سازنده اي در اختيار كودكان و نوجوانان قرار گيرد و آنها از دوره كودكي به مطالعه عادت كنند، راه و رسم زندگي را خواهند آموخت و تحت تأثير داستان ها و كتاب هاي آموزنده، رشد مي كنند؛

( مطالعه، راهي براي تقويت روحيه ديني كودكان و نوجوانان است. گاه والدين به دليل ناآگاهي و درك نادرستي كه از مسائل ديني و مذهبي دارند، نمي توانند راهنماي خوبي براي كودكان و نوجوانان باشند. بنابراين، ممكن است در آموزش اين گونه مسائل اشتباه كنند يا هرگز براي آموزش اين مسائل فرصت مناسبي نيابند. مطالعه كتاب هاي ديني به كودك و نوجوان كمك مي كند تا به درك درستي از اين مسائل دست يابند و پيش از آنكه دير شود، به رشد و شكوفايي برسند؛

( مطالعه درست، زمينه ساز انديشيدن و نوآوري كودكان و نوجوانان است. خواندن كتاب ها و داستان هاي گوناگون سبب شكل گيري ارزش هاي گوناگون در ذهن كودك مي شود. احترام به ديگران در او شكل مي گيرد و رضايتي كه كودك از مطالعه به دست مي آورد، او را متكي به خود بار خواهد آورد. افزون بر آن، پرسش هايي كه بر اثر مطالعه براي كودك مطرح مي شود، در مجموع موجب مي شود فردي خلاق بار بيايد؛


1- «كتاب و كتاب خواني»، گلبرگ، آبان 1384، ش 56، ص 76.

ص: 71

( مطالعه سبب پيشرفت تحصيلي دانش آموزان مي شود. مطالعه غيردرسي، سبب افزايش قدرت فكر و فعال شدن ذهن كودكان و نوجوانان مي شود. وقتي قدرت انديشه دانش آموزي افزايش يافت و ذهن وي فعال شد، امكان فراگيري درس هاي مدرسه برايش بهتر فراهم مي شود، يعني ذهن او آمادگي بيشتري براي يادگيري رياضي، ادبيات، تاريخ و نظاير آن خواهد داشت؛

( مطالعه، راهي براي شناخت و تشخيص الگوهاست. كودكان و نوجوانان براي موفقيت در زندگي، به الگوهاي رفتاري درستي نيازمندند. وجود حس همانندسازي در كودكان و نوجوانان و نياز آنها به الگوهاي رفتاري، ايجاب مي كند كه به الگوهاي شايسته اي دسترسي داشته باشند تا بدين وسيله شخصيت و رفتار خود را تشكيل دهند؛ الگوهايي كه با كتاب معرفي مي شوند، در شكل دادن به شخصيت كودكان و نوجوانان نقش مهمي را ايفا مي كنند. در اين زمينه، مطالعه زندگي نامه دانشمندان و فرزانگان ديني و ملي بسيار اثرگذار است.

خانواده و كتابخواني

خانواده و كتابخواني

خانواده، نخستين دنيايي است كه كودك با آن روبه رو ميشود. گفتار و رفتار هريك از اعضاي خانواده، در شكلگيري شخصيت كودكان تأثير بسزايي دارد. ازاين رو، اعضاي خانواده ميتوانند با گفتار و رفتارشان، بر كودكان اثر مثبت يا منفي بگذارند. اگر كودك در خانوادهاي اهل مطالعه پرورش يابد و كتاب هاي سودمندي در اختيار داشته باشد، به يقين او نيز به سمت كتاب و كتابخواني گرايش پيدا ميكند. متأسفانه در كشور ما درون سبد اقتصادي خانواده ها، براي كتاب جايي در نظر گرفته نشده است. به جرئت ميتوان گفت، بيشتر خانواده هاي ايراني، برنامه اي هدفمند براي نهادينه سازي اين فرهنگ در درون جمع خود يا اطرافيانشان ندارند.(1)


1- حسين اصغرنژاد، «بررسي وضعيت كتاب و كتاب خواني در ايران»، پيام كتابخانه، سال يازدهم، بهار 1380، ش 1، صص 6 _ 11.

ص: 72

عادت به مطالعه، اكتسابي است. اين عادت مانند ديگر الگوهاي رفتاري، در روند اجتماعي شدن كودك در او پديد مي آيد. به باور بسياري از بزرگان تعليم و تربيت، «خانواده» اولين عاملي است كه در ايجاد علاقه به مطالعه مؤثر است. اگر پدر و مادري عادت به مطالعه داشته باشند و كودكشان آنان را هميشه علاقه مند به مطالعه ببيند، خيلي زود با كتاب آشنا مي شود. او ابتدا مي كوشد به تقليد از پدر و مادرش كتاب به دست بگيرد. سپس با ديدن كتاب هاي تصويري، اشياي پيرامون خود را در آنها مي يابد و ناخودآگاه به سوي كتاب جلب مي شود. به تدريج اين امر در او به صورت عادت درمي آيد؛ چنان كه از بازي با كتاب خوشش مي آيد و از تماشاي آن لذت مي برد. اين گروه از كودكان كه مراحل اوليه و در عين حال اساسي آشنايي با كتاب را در خانواده گذرانده اند، در محيط مدرسه خيلي زود و بدون هيچ مشكلي، به كتاب عادت مي كنند و اين عادت به سرعت در وجودشان شكل مي گيرد و پايدار مي ماند.(1)

بايد كتاب خواندن را در خانواده ترويج كرد. براي نمونه، بهتر است يك ساعت مشترك را براي مطالعه با خانواده اختصاص داد. نقش ما بزرگ سالان در گسترش فرهنگ كتابخواني نزد كودكان بسيار مهم است. بنابراين، بياييم با مطالعه كتاب در حضور كودكانمان، آنها را با لذت كتابخواني بيش از پيش آشنا كنيم. بايد علاقه به كتاب را از همان اوان كودكي در ذهن كودك بارور سازيم. هديه كردن كتاب در شكوفايي اين محبت پاك و بي شائبه گام مهمي است. بنابراين، بياييم در روزهاي خاطره انگيز براي كودك (مثلاً جشن تولد او و عيد نوروز) كتاب هديه ببريم و به تدريج او را به دنياي انديشه و احساس وارد كنيم.(2)


1- «رهنمودهايي پيرامون كتاب و كتابخانه»، تربيت، اسفند 1364، ش 6، صص 50 _ 55.
2- «آغاز هفته اهداي كتاب»، گلبرگ، دي 1383، ش 58، ص 59.

ص: 73

نقش آموزش و پرورش

نقش آموزش و پرورش

آموزش و پرورش، بزرگ ترين مجموعه آموزشي كشور است كه ميتواند با بسترسازي بنيادين و برنامهريزي دقيق و بلندمدت، علاقه به كتاب و كتابخواني را در ميان نسل جوان و نوجوان تقويت كند. اگر در برنامه آموزشي كشورهاي پيشرفته تأمل كنيم، درمي يابيم فرهنگ سازي براي مطالعه را از آموزش و پرورش آغاز مي كنند. بنابراين، ضروري است كه با بهره گيري از مشاوران و روان شناسان برجسته، فرهنگ مطالعه و كتابخواني در شخصيت كودكان مستحكم و بنيادين شود. مطمئن باشيم كه اگر زمينه ترويج فرهنگ كتابخواني را در آموزش و پرورش ايجاد كنيم، ديري نميپايد كه جامعهاي كتاب خوان و توسعه يافته خواهيم داشت و ثمره آن پيشرفت همه جانبه كشور خواهد بود.

بزرگ ترين وظيفه مدرسه ها، پرورش و توسعه قدرت تفكر و خلاقيت و تواناييها و مهارت هاي يادگيري در كودكان است. ازاين رو، بايد به رغبت و علاقه كودكان در زمينه مطالعه توجه داشت، ولي رغبت همراه با آزادي و اراده مي تواند شخصيت آنها را بسازد. يادآوري اين نكته ضرورت دارد كه معلمان و مربيان مدارس، معمولاً مايلند بدانند چگونه بايد مطالعه كنند و چگونه مي توانند دانش آموزان خود را به خواندن بيشتر و پرثمر علاقه مند كنند و از چه راهي مي توانند ذوق و شوق مطالعه را در آنان زنده نگه دارند، چه كتاب هايي را براي كلاس هاي مختلف و سنين متفاوت توصيه كنند و چه شيوه هايي را براي مهارت در خواندن و گسترش كتابخواني برگزينند. ازاين رو، شايسته است در دورههاي متعدد آموزشي، معلمان و مربيان، مهارت هاي گوناگون يادگيري و ياددهي و روش هاي علمي مطالعه و خواندن را آموزش ببينند تا توانايي لازم در راهنمايي دانشآموزان را به دست آورند.

ص: 74

روش تدريس و كتاب هاي درسي نيز در ايجاد علاقه به مطالعه اثر مستقيمي دارد. اگر از سال اول ابتدايي، كارهاي اكتشافي ساده، تحقيقات متعدد، ولي آسان و مراجعه به منابع گوناگون (كتاب ها و افراد) و بحث و تفكر، اساس كار كلاس باشد و آزمون و ارزش يابي محدود به مفاهيم مشخص كتاب درسي نباشد، به اين ترتيب، زمينه لازم براي گسترش مفاهيم در حد قدرت شاگرد فراهم آمد و از همان ابتدا كودكان عادت مي كنند به منابع و مآخذ گوناگون مراجعه كنند و فكرشان را نيز در يادگيري موارد گوناگون به كار گيرند، كه در اين صورت كتاب هاي غير درسي، منبعي براي مراجعه مداوم دانش آموز به شمار مي آيند.(1)

بخشي از فعاليت هاي تدريس مي تواند به مطالعه تخصيص يابد. معلمان ميتوانند مطالعه را وسيله اي براي افزايش آگاهي و مهارت در دروس گوناگون به كودك معرفي كنند تا وي به مطالعه كردن تشويق شود. توجه به اين نكته ضروري است كه آموزگار و روش تدريس او و كتاب هاي درسي، در ايجاد علاقه به مطالعه، اثر مستقيمي دارد. آموزگار بايد با چگونگي علاقه مند كردن شاگردان به مطالعه و برنامه ريزي اين كار و چگونگي تطبيق آن با برنامه كلاس هاي مختلف، آشنا باشد. او همچنين بايد به نقش خويش در زمينه ايجاد همكاري بين خانه و مدرسه و ايجاد علاقه و شوق به خواندن در كودكاني كه كتاب نمي خوانند يا انحراف در خواندن دارند، كاملاً آگاه باشد.(2) بخشي از برنامه هايي كه براي رسيدن به اين منظور سودمند است، عبارتند از:


1- «نقش معلم در هدايت دانش آموزان به كتابخانه و كتاب خواني»، تربيت، آذر 1375، ش 113، صص 38 _ 41.
2- «رهنمودهايي پيرامون كتاب و كتابخانه»، تربيت، اسفند 1364، ش6، صص 50 _ 55.

ص: 75

_ معرفي كتاب هاي مفيد و تازه انتشاريافته؛

_ برگزاري جلسات بحث و گفت وگو درباره كتاب؛

_ نمايش فيلم و اجراي برنامههاي نمايشي با موضوع كتاب و كتابخواني؛(1)

_ تنظيم و دسته بندي موضوعي كتاب هاي كتابخانه؛

_ تهيه مجلات و نشريات كودكان و نوجوانان؛

_ نقد و بررسي و سپس انتخاب كتاب هاي خاص كودكان و نوجوانان؛

_ ايجاد و تقويت روح نياز به مطالعه؛

_ آموزش روش صحيح مطالعه به دانش آموزان؛

_ كمك به مراجعان در انتخاب كتاب؛

_ تشكيل انجمن كتاب خوانان مدرسه؛

_ تلاش در جهت حُسن انجام دادن برخي فعاليت هاي جنبي كتابخانه؛

_ تشكيل كلاس هاي آموزشي براي بهره يري بيشتر از محتواي كتاب ها همراه با بيان پيام هاي گوناگون آن از زبان دانش آموزان و هدايت آن به وسيله مسئول كتابخانه؛(2)

_ توجه به زيبايي و جذابيت كتابخانه مدرسه؛

_ استفاده از ويترين مدرسه براي معرفي كتاب هاي مفيد؛

_ گرفتن خلاصه كتاب از دانش آموزان؛

_ تشويق دانش آموزاني كه بيشتر مطالعه مي كنند؛

_ استفاده از آموزگاران محبوب دانش آموزان براي تبليغ كتاب؛

_ اختصاص بخشي از نمره ها به كتاب و كتابخواني.(3)


1- «نقش معلم در هدايت دانش آموزان به كتابخانه و كتاب خواني»، تربيت، آذر 1375، ش 113، صص 38 _ 41.
2- «رهنمودهائي پيرامون كتاب و كتابخانه»، تربيت، اسفند 1364، ش 6، صص 50 _ 55.
3- سيروس طاهباز، «روش هاي مؤثر براي جلب فرزندان به كتاب خواني و كتابخانه»، مكتب مام، مهر 1353، ش 59، صص 70 _ 74.

ص: 76

_ قصهگويي براي كودكان: در بيش از نيمي از دوره كودكي، كودكان توان مستقيم خواندن متن را ندارند يا توان اندكي دارند. ازاين رو، به همراهي و هم ياري بزرگ سالان نيازمندند. قصهگويي يكي از قديميترين هنرهاست كه در طول تاريخ، بزرگ سالان و كودكان و نوجوانان را از نيازي ازلي و ابدي، يعني قصه شنيدن سيراب كرده است.(1)

_ نمايشگاه كتاب: معمولاً برگزاري نمايشگاه هاي كتاب در سطح ملي و منطقه اي با مناسبت هاي گوناگون مرتبط است. براي نمونه، روز جهاني كودك، روز جهاني كتاب كودك يا هفته كتاب. در كتابخانههاي كودكان و حتي كلاس هاي درس، هر روز مي تواند مناسبت باشد. مهم آن است كه به طور دائم، كودكان كتاب ها را ببينند و فرصت ديدن، ورق زدن و خواندن بخش هايي از آن را داشته باشند.(2)

_ مسابقات كتابخواني: هميشه مسابقه هاي كتاب به كتاب هاي غيرداستاني و مرجع مربوط نيستند و حتي مي توانند حوزه هاي ادبيات داستاني را نيز دربر بگيرند و كار را به حوزه شعر نيز بگسترانند. مسلماً شيوه مسابقه كتاب هاي داستاني كاملاً متفاوت است. براي نمونه، از بچه ها خواسته مي شود شخصيت محبوب داستاني را كه خوانده اند، در يك جمله توصيف كنند، بي آنكه از او نام ببرند. سپس توصيف ها در ظرفي ريخته مي شود و بچه ها يكي از آنها را برمي دارند و از روي توصيف ها مي كوشند، نام شخصيت داستاني يا كتابي را كه آن واقعه در آن روي داده است، شناسايي كنند.(3)


1- ادبيات كودكان و نوجوانان و ترويج خواندن (مواد و خدمات كتابخانهاي براي كودكان و نوجوانان)، ص 347.
2- ادبيات كودكان و نوجوانان و ترويج خواندن (مواد و خدمات كتابخانهاي براي كودكان و نوجوانان)، ص 360.
3- ادبيات كودكان و نوجوانان و ترويج خواندن (مواد و خدمات كتابخانهاي براي كودكان و نوجوانان)، ص 366.

ص: 77

نقش اثرگذار كتابخانه ها

نقش اثرگذار كتابخانه ها

كتابخانه در پرورش ذوق خواندن و برانگيختن شور پژوهش در دانش آموزان نقش بسيار مهمي دارد. چنان كه پيش از اين اشاره شد، متأسفانه هنوز مطالعه خانواده هاي ما بسيار اندك است؛ ازاين رو، به ناچار كودك بايد نخستين بار از راه كتابخانه با كتاب آشنا شود و بهترين و مناسب ترين محل براي آشنايي كودك با كتاب و مطالعه، كتابخانه مدرسه است.(1) از سوي ديگر، در كتابخانه هايي كه در مدرسه ها، مسجدها و روستاها راه اندازي مي شود، شيوه برخورد متوليان كتابخانه و كتابداران با مراجعهكنندگان بسيار مهم است. مراجعه كنندگان به كتابخانهها، گاه كودكان و نوجوانانند و گاه بزرگ ترها و حتي دانش آموختگان و اهل معرفت. شيوه برخورد با هر يك از اين گروه ها، متفاوت است و آيين هايي مناسب مي طلبد. اگر سروكار كتابدار با كودكان است، حوصله و بردباري بيشتري لازم است تا هم بازيگوشي كودكان زيان هايي به بار نياورد و هم آنان به رفتن كتابخانه و مطالعه كردن علاقه مند شوند. كتابخانههاي عمومي نهادهايي همگاني هستند كه بايد منابع دانش بشري را به شكل رايگان در اختيار همگان قرار دهد و بخش هاي كودك و نوجوان اين كتابخانهها، اين گروه هاي سني را زير پوشش قرار دهند. وجود كتابخانه هاي خوب در مدارس، جامعه را از كتابخانه هاي عمومي بي نياز نمي كند؛ زيرا در كتابخانه مدرسه، خواندن برنامه ريزي شده و هدفمند يا خواندن موظف، از اولويت بيشتري برخوردار است، گرچه به علايق كودكان نيز نميتواند بياعتنا باشد. حال آنكه در كتابخانه عمومي، خواندن آزاد از راه پي گرفتن علايق شخصي و بدون برنامهريزي، اولويت دارد. البته بايد توجه داشت، استمرار اين جريان به شكلگيري عادت پايدار ميانجامد.


1- «رهنمودهايي پيرامون كتاب و كتابخانه»، تربيت، اسفند 1364، شماره 6، ص 50 _ 55.

ص: 78

خدمات كتابخانههاي عمومي به كودكان بسيار وسيع و متنوع است؛ از جمله قصهگويي و نمايش خلاق، معرفي كتاب، نمايشگاه، نمايش هاي عروسكي و تئاتر، ديدار با هنرمندان و انواع كلاس ها و دورههاي هنري مانند عكاسي، تئاتر، سينما، مجسمهسازي، نجوم، مطالعات زيستمحيطي و ورزش ها. مجموعه اين كتابخانه ها، بسيار متنوع است و ميتوانند علايق كودكان و نوجوانان وابسته به طبقات گوناگون اجتماعي را دربرگيرند.(1)

چگونگي گزينش كتاب مناسب

اشاره

چگونگي گزينش كتاب مناسب

گزينش كتاب خوب و مناسب براي كودكان و نوجوانان مانند انتخاب هر پديده ديگري، نيازمند شناخت و دقت كافي است. همان گونه كه در انتخاب اسباب بازي براي كودكان دقت مي كنيم كه متناسب با روند رشد جسمي و ذهني آنها باشد و ساختار آن براي كودك خطرآفرين نباشد، يا هنگام انتخاب پوشاك براي او، راحتي، دوام و زيبايي را ملاك قرار مي دهيم، در انتخاب و تهيه كتاب هم بايد چنين دقتي را داشته باشيم. بايد دانست اين باور كه «هر كتاب به يك بار خواندنش مي ارزد»، در عصر فراواني منابع و مجراهاي گوناگون اطلاع رساني و امكانات متنوع براي پر كردن اوقات فراغت كه انسان را بيش ازپيش به طرف گزيده خواندن مي برد، باوري نادرست به نظر ميرسد. براي گزينش كتاب مناسب، اين راهكارهاي تا حدي سودمند است:

1. ابتدا بايد خانوادهها مطالعه خود را در زمينه ادبيات كودكان گسترش دهند و آگاهي خود را از كتاب ها و منابع مناسب افزايش دهند؛

2. مشاوره با دوستان، همكاران و آموزگاراني كه با ادبيات كودكان آشنايي كافي داشته باشند؛


1- ادبيات كودكان و نوجوانان و ترويج خواندن (مواد و خدمات كتابخانهاي براي كودكان و نوجوانان)، صص 35 _ 36.

ص: 79

3. مراجعه به يكي از كتابخانههاي عمومي و عضويت در كتابخانه؛

4. از كتابدار بخواهند در انتخاب كتاب مناسب به آنها كمك كنند؛

5. بهره مندي از بخش مرور و نقد و معرفي كتاب هاي كودكان در لابه لاي صفحات روزنامهها و مجله ها.(1)

از سوي ديگر، كودكان و نوجوانان به كتاب هايي نياز دارند كه جذاب، عميق و شيرين و با تجربهها، نيازها، علايق و تواناييهاي آنها هماهنگ باشد. همچنين وسيلهاي براي شناخت خود، محيط طبيعي و اجتماعيشان به شمار آيد كه به كنجكاوي ها و افكار و آرمان هاي بلندپروازانه آنها پاسخ بدهد و خوراكي براي تخيل سرشار و سيال آنان باشد و بر وسعت تجربه هاي آنان بيفزايد و به آنها لذت خواندن و عميق شدن را ارزاني دارد و سرانجام، لذت را به علاقه، و علاقه را به عادت بدل كند. چنين كتاب هايي فراوان نيست، ما بايد آنها را بيابيم. از ميان صدها كتاب كسلكننده و سطحي كه به جاي اينكه آنها را با زندگي و هرچه در آن است، آشنا سازد، آنان را از زندگي، دور و معيارهاي غلطي به آنها القا ميكند. همواره براي گزينش كتاب هاي خوبِ كودك و نوجوان بايد ضوابط و استانداردهايي را در نظر گرفت. برخي از اين ضوابط عبارتند از:

الف) كيفيت محتوا

الف) كيفيت محتوا

يكي از زمينههاي ارزيابي آثار، كيفيت محتواي آنهاست كه طبعاً بسيار متنوع است. سنجش كيفيت محتوايي شعر، داستان و غيرداستان، طبعاً نمي تواند با معيارهاي يكسان صورت گيرد. تسلط بر بنيان هاي نقد كه در آن ارزش هاي محتوايي آثار بحث شده است، به انتخاب كننده كمك ميكند تا بهترين آثار را برگزيند.(2) بدون ترديد، ارزش محتواييِ آثار ويژه كودكان و نوجوانان، در گرو


1- شهروز جاويدي، «والدين، كودك و كتاب خواني»، كتابداري، 1381، ش 38، صص 137 _ 152.
2- ادبيات كودكان و نوجوانان و ترويج خواند (مواد و خدمات كتابخانه اي براي كودكان و نوجوانان، ص 61.

ص: 80

ميزان ارتباط اين محتوا با زندگي آنهاست. هرچه قدر كودكان بيشتر بتوانند چهره واقعي و خواسته ها و آرمان هايشان را در آن ببينند، بيشتر به آن دل مي بندند و از آن اثر مي پذيرند. اگر محتواي آثار از زندگي آنها گرفته شده باشد و بتواند فضاي انباشته از بي تفاوتيها را بشكند، حتي كودكي را كه به تماشاي تلويزيون عادت كرده است، براي لحظاتي به خود فرا ميخواند. معيارهاي ديگري كه ميتواند درون مايه و محتواي آثار را ماندگاري بخشد، ميزان دامن زدن به حس كنجكاوي هاي كودكان است؛ آثاري كه پس از خوانده شدن، ذهن كودك را فعال كند و به نوآوري او دامن بزند تا خط پنهان آن را در كتاب ها و آثار ديگر دنبال كند.

ب) كيفيت نگارش

ب) كيفيت نگارش

آنچه در ارزيابي آثار مي تواند كانون توجه باشد، انطباق سطح خوانايي اثر با توانايي هاي خواننده است. به عبارت ديگر، متن نبايد آن چنان ساده باشد كه خواننده از تلاش بينياز باشد و نه آن چنان پيچيده باشد كه خواننده را از ادامه خواندن بازدارد و از توانايي هايش نااميد سازد.

ج) كيفيت تصوير

ج) كيفيت تصوير

كودكان، مطالعه را با خواندن تصوير آغاز ميكنند و با كسب و گسترش مهارت خواندن، كمكم به متن نيز روي مي آورند. ازاين رو، آثار كودكان را بدون تصوير نمي توان تصور كرد. تصوير بخش جداييناپذير كتاب هاي كودكان است. تصوير در كتاب هاي كودكان در بسياري موارد، همچون متن و در مواردي خاص، حتي بيش از متن در انتقال مفاهيم و انديشه ها، حالت ها و احساس ها و تخيلات به خواننده، نقش دارد. تصوير در كتاب كودك با متن رابطهاي انكارناپذير دارد و نقش آن به گونه اي است كه هر آنچه متن به دليل محدوديت، قادر به بيان نيست، به تصوير مي كشد.

ص: 81

د) كيفيت ارائه

د) كيفيت ارائه

كتاب كودك پديدهاي است كه از روي جلد تا آخرين صفحه و همچنين پشت جلد آن و حتي اگر روكش داشته باشد، با روكش آن در مجموع يك كتاب را تشكيل ميدهد و تكتك عناصر تشكيلدهنده آن در جذب خواننده و نگه داشتن او با كتاب مؤثر است. بنابراين، شكل ظاهري كتاب، يكي از عواملي است كه بايد ارزيابي شود. قطع كتاب، طراحي صفحات،اندازه حروف، جنس كاغذ و صحافي و حتي روكش كتاب از عواملي به شمار مي آيد كه در زمينه كيفيت ارائه بايد در نظر گرفته شود.(1)

ايجاد عادت به مطالعه

ايجاد عادت به مطالعه

چنان كه پيش تر اشاره شد، «عادت به مطالعه» اكتسابي است؛ يعني همان طور كه كودك، خواندن و نوشتن و حساب كردن را مي آموزد، مي تواند مطالعه را هم فرابگيرد. پس بايد روش مطالعه را به وي آموخت و او را به مطالعه عادت داد. بدين ترتيب، مطالعه همانند انجام هر فعاليت ديگري، نيازمند استفاده از روش هاي درست و ويژه است. پيش از هر چيز بايد بدانيم، مطالعه در ميان اعضاي خانواده به صورت عادتي هميشگي از دوره كودكي، آغاز و در طول دوره تحصيل (ابتدايي، راهنمايي و متوسطه) به صورت مستمر و بي وقفه ادامه داشته باشد. بايد با استفاده از امكانات موجود در كتابخانه هاي شهر و با راهنمايي كتابدار، كتاب هاي مناسب گروه سني و دوره تحصيلي كودكان را انتخاب كرد. بايد آنان را با ادبيات ويژه خودشان آشنا كرد. براي اين كار ابتدا بايد اشعار كودكانه برايشان خواند و تا مرحله رسيدن به داستان هاي علمي، به اين روند ادامه داد. بهترين و پربارترين اوقات براي ما و كودكان در طول روز، زماني است كه با يكديگر كتاب مي خوانيم.


1- ادبيات كودكان و نوجوانان و ترويج خواند (مواد و خدمات كتابخانه اي براي كودكان و نوجوانان، صص 63 _ 67.

ص: 82

رفتن به كتابخانه را بخشي از برنامه هفتگي مان قرار دهيم. اجازه دهيم كودكان در كتابخانه با داشتن فرصت كافي به سراغ قفسه هاي كتاب بروند و با نگاه كردن به آن ها، كتاب مورد علاقه شان را انتخاب كنند. گاه نيز آنها را به سمت قفسه هايي كه موضوعات آنها ناآشنايند، راهنمايي كنيم تا كتاب هايي را برگزينند كه معمولاً انتخاب نمي كنند و از اين راه به سمت موضوع هاي گوناگون و جديد سوق داده شوند و دنياهاي جديدي را كشف كنند. بسياري از كتابخانه ها، روزها و ساعات مشخصي در هفته را به داستان خواني اختصاص مي دهند و مسئول كتابخانه هر هفته كتابي جديد معرفي مي كند و خوانده مي شود.

بسياري از فيلم هاي سينمايي و برنامه هاي تلويزيوني، بر اساس كتاب هاي منتشر شده ساخته مي شوند. اگر كودك ما به فيلم يا برنامه اي علاقه مند است، او را به خواندن فيلم نامه يا كتاب مربوط به آن فيلم تشويق كنيم. در واقع، اين روشي ساده براي ايجاد انگيزه و علاقه در كودكاني است كه به خواندن كتاب ميل ندارند. در عصر اطلاعات كه با انبوه فزاينده اطلاعات در قالب كتاب، مجله و روزنامه مواجهه ايم، اين منابع بهترين وسايل تشويق نوجوانان و جوانان به مطالعه به شمار مي آيد. همچنين مي توانيم از برنامه هاي آموزشي موجود در شبكه هاي جهاني اينترنت بهره مند شويم.

خوش بختانه، هر سال بر شمار نشريه هاي گوناگون كودكان افزوده مي شود. ميتوان فرزندان را به خريد و اشتراك نشريه ها و روزنامه هاي مناسب سن و جنس و شرايط اجتماعي و فرهنگي، تشويق كرد. مناسبت هاي گوناگون مانند روز تولد و سال نو، فرصت هاي خوبي هستند تا آنان براي مجله يا روزنامه مورد علاقه شان، مشترك شوند.

به كودكان، اهميت و ضرورت مطالعه را يادآوري كنيم. به آنها بگوييم كه مطالعه، راهي مطمئن براي جهت دار و هدفمند كردن زندگي است. بدين

ص: 83

منظور، بايد در روزهاي هفته، زماني معين را به خواندن اختصاص داد تا هريك از اعضاي خانواده بتواند كتاب، روزنامه يا مجله مورد علاقه اش را بخواند، حتي اگر مدت زمان مطالعه، 15 تا 30 دقيقه باشد. بي شك، پس از مدتي، از علاقه اي كه توانسته ايد به راحتي در وجود فرزندتان براي مطالعه پديد آوريد، شگفت زده مي شويد.(1)

سرانجام، اينكه بكوشيم گاه بخش هاي مهم و جالب كتابي را براي اعضاي خانواده بخوانيم و درباره آن بحث كنيم. با افراد اهل مطالعه و انديشمند، ارتباط و با آنها رفت وآمد داشته باشيم تا شوق و انگيزه مطالعه در اعضاي خانواده شعله ور شود. همچنين گاه از فرزند خود بخواهيم برايمان كتاب بخواند يا قصه اي را با زبان خودش تعريف كند. مهم تر از همه اينكه با رايزني كارشناسان براي فرزند خود سير مطالعاتي و برنامه كتابخواني تنظيم كنيم،(2) افزون بر موارد يادشده، به طوركلي آنچه جامعه، كودك و نوجوان را به سمت خواندن تشويق ميكند، عزم ملي و همكاري همه نهادها براي برنامهريزي هماهنگ و سازمان يافته است كه در روند كار خود بايد به اين موارد توجه داشته باشند:

_ والدين را از ارزش هاي خواندن آگاه كنند؛

_ آموزگاران، كتابداران و برنامهريزان شبكههاي راديويي، تلويزيوني و مطبوعاتي را براي اجراي برنامههاي ترويج كتاب تربيت كنند؛

_ بسترهاي لازم را براي توليد كتاب هاي مناسب و ارزان آماده سازند؛

_ در جهت گسترش شبكه كتابخانههاي عمومي سرمايهگذاري كنند؛


1- فريده بيگزاده، «چگونه علاقه به مطالعه را در كودكانمان به وجود آوريم؟»، پيوند، خرداد 1381، ش 272، صص 62 و 63.
2- احمد بهپژوه، «خانواده، كتاب و فرهنگ كتاب خواني»، پيوند، اسفند 1380، ش 269، صص 52 _ 63.

ص: 84

_ با دگرگوني نظام آموزشي، راه را براي شكلگيري كتابخانههاي مدرسه باز كنند؛

_ با حمايت از صنعت نشر، زمينهساز توليد كتاب هاي خوب باشند؛

_ شبكه توزيع را كارآمد كنند.(1)

البته بايد توجه داشت كه در فرآيند ايجاد عادت به مطالعه در كودكان مسير هموار نيست و همواره موانعي در اين راه وجود دارد. يكي از مقوله هايي كه بر خواندن كودكان و نوجوانان اثرگذار بوده و سبب نگراني كارشناسان شده است، رشد و توسعه رسانههاي صوتي و تصويري پيش از تثبيت وضعيت مواد مكتوب است كه برخي از كارشناسان آن را در رقابت با كتاب، حتي كتاب هاي خوب، نيرومندتر ميبينند. به دليل آنكه كودك در برابر محملهاي آگاه شدن، آموختن و لذت بردن، حق انتخاب دارد، بيشتر به سمت اين رسانهها تمايل نشان ميدهد؛ چرا كه از جذابيت بيشتري برخوردارند و معمولاً پيش نيازي براي استفاده از آنها وجود ندارد. نكته ديگري كه ميتوان آن را مانع جدي پنداشت، سطح كيفي آثار چاپي است. هميشه نخواندن را نبايد ناشي از بي علاقگي دانست. محتواي آثاري كه در اختيار خوانندگان قرار ميگيرد، در پديد آوردن علاقهمندي بسيار اثرگذار است. نخواندن، گاه اعتراضي به محتواي آثار و كيفيت آنهاست.(2) همچنين از عوامل ديگر بي رغبتي كودكان به مطالعه، ميتوان به خودداري والدين از راهنمايي و تشويق كودكان به مطالعه، نبود كتاب هاي مناسب كودكان از نظر كيفي، فقر كتابخانههاي مدارس و كتابخانه كودكان در شهرها، كم توجهي


1- ادبيات كودكان و نوجوانان و ترويج خواندن (مواد و خدمات كتابخانهاي براي كودكان و نوجوانان، ص 38.
2- ادبيات كودكان و نوجوانان و ترويج خواند (مواد و خدمات كتابخانه اي براي كودكان و نوجوانان، صص 25 _ 26.

ص: 85

مسئولان و مربيان مدارس به مطالعه و كتابخواني، اشاره كرد.(1) ازاين رو، عادت به مطالعه همچون عادات ديگر، در دوره كودكي، بهتر و مؤثرتر شكل ميگيرد. به همين دليل، كارشناسان و متوليان بايد با اهتمام به رفع موانع عادات مطلوب، ايجاد و گسترش فرهنگ مطالعه در كودكان و نوجوانان را در اولويت برنامهريزي هاي فرهنگي قرار دهند. كودكان و نوجوانان، آينده سازان كشور به شمار مي آيند و تقويت و تربيت درست آنان، تضمين توسعه پايدار كشور است و افقي روشن و چشماندازي پراميد پيش رو پديد خواهد آورد.


1- «بررسي وضعيت كتاب و كتاب خواني در ايران»، پيام كتابخانه، سال يازدهم، بهار 1380، ش 1، صص 6 _ 11.

ص: 86

ص: 87

فصل پنجم: وضعيت مطالعه در ايران

اشاره

فصل پنجم: وضعيت مطالعه در ايران

ص: 88

ص: 89

( ارزش يك جامعه به وجود افراد كتاب خوان آن جامعه بستگي دارد.

مقام معظم رهبري

كتاب از ديرباز تاكنون، سرنوشت پرفرازونشيبي در ايران داشته است. ايرانيان باستان، نوشته هاي خود را روي سنگ، كندهكاري ميكردند يا روي الواح گِلي زرين و سيمين مينوشتند و گاه از پوست دباغي شده گاو استفاده مي كردند.(1) از نخستين قرن اسلامي، صنعت كاغذسازي كه ماده اصلي كتاب بود، در بسياري از شهرهاي ايران رواج يافت. در دوره صفوي، كتابخانه هاي ارزشمند و باشكوهي پديد آمد و دوره قاجار نيز با ورود صنعت چاپ به ايران و رواج كتاب هاي چاپ سنگي در كشور هم زمان بود، اما در دوره پيشامدرن، كتاب، ابزار يا رسانه انتقال معاني در گسترهاي بسيار محدود بود. در اين دوران، نخبگان كتاب مي نوشتند و مخاطبان يا خوانندگان كتاب نيز، نخبگان جامعه به شمار مي آمدند. در اين دوره، شمار باسوادان اندك بود. در نتيجه، مطالعه كتاب به گروه هاي اجتماعي محدودي مانند نخبگان سياسي، درباريان، روحانيان و ثروتمندان محدود مي شد. در چنين وضعيتي، طبيعتاً مباحث و موضوعاتي كه در دنياي كتاب ارائه ميشد، متناسب با نيازها و


1- محمدحسن رجبي، مروري كوتاه بر تاريخ كتاب در ايران: از آغاز تا كنون، ص 11.

ص: 90

علاقه مندي نخبگان بود. اساساً تودههاي مردم از كتاب به عنوان ابزاري براي توليد و انتقال فرهنگ استفاده نميكردند. به همين دليل، براي تودهها، آيينها و مناسك، شايد عمدهترين رسانه توليد و انتقال فرهنگ به جاي كتاب بود. همين طور افزون بر محدود بودن قلمرو موضوعي كتاب ها، در دوران پيشامدرن كتاب بيشتر داراي معناي قدسي و متافيزيكي بود.(1) ابننديم در كتاب الفهرست ياد ميكند پس از اينكه اسكندر بر فارس و كاخ داريوش دست يافت، فرمان داد گنجينههاي دانش آن را كه به زبان پهلوي بر سنگ ها و لوحها نوشته شده بود، به زبان هاي قبطي و يوناني برگردانند و آنها را به مصر فرستاد تا در كتابخانه اسكندريه نگه داري شود، گرچه بسياري از كتاب ها را سوزاند و نابود كرد.(2)

به باور انديشمندان، توسعه فرهنگي، اصلاح و تحول وضعيت موجود و تجلي تواناييها و استعدادهاي نهفته در جهت هموار كردن و تسريع فرآيند پيشرفت جامعه در جنبه هاي گوناگون است. در زمينه تعالي اين نوع توسعه، شاخص هاي متعددي نقش ايفا ميكنند كه كتاب در اين ميان بيش از هر عاملي اهميت دارد. در اين ميان، ترويج فرهنگ كتابخواني از جايگاه ويژه اي برخوردار است. بيترديد مطالعه و كتابخواني، ابزار اصلي افزايش سطح آگاهي و دانش همگان است.(3) مطالعه كتاب هاي مفيد و مناسب به افراد امكان ميدهد تا با تأمل در مطالب و محتوا، حقيقت زندگي شان را در آن بيابند، ظرفيتها و مهارت هاي شناختي وجودي شان را ارتقا بخشند و در همان حال، از لذتي واقعي و كمياب


1- نعمتالله فاضلي، «درآمدي جامعهشناختي به پديده و گفتمان كتاب در ايران معاصر»، كتاب مهر، بهار 1390، ش 2، صص 4 _ 49.
2- محمدحسين خاكسار، كتاب يا پاسدار دانش و تمدن بشر، ص 43 _ 44.
3- محمد اسماعيلزاده، «راهبردهاي تحقق فرهنگ كتاب خواني در سطح جامعه»، كتاب مهر، بهار 1390، ش 2، صص 110 _ 124.

ص: 91

بهره گيرند، اما با وجود توليد انبوه كتاب، دسترسي زياد و نرخ بالاي سواد، كتابخواني جايگاه والايي در فرهنگ فراغتي ايرانيان ندارد.(1)

بر اساس اطلاعات موجود در سال 1320، در سراسر ايران، شمار 328 عنوان كتاب، چاپ شده است. اين تعداد تا سال 1342 تا 800 عنوان در نوسان بوده است. اگر بخواهيم متوسطي از اين آمار ارائه دهيم، در فاصله سال هاي 1343 تا 1357، متوسط توليد كتاب 2500 عنوان كتاب در سال است. كمتر از سه دهه بعد، اين رقم به 52 هزار و 798 عنوان در سال 1385 رسيد. اين ارقام، 19 هزار درصد رشد را نشان ميدهد. در چند سال گذشته نيز آمار نشر كتاب افزايش يافته و به 70 هزار عنوان تا پايان 1389 رسيده است. اين رشد همراه با رشد شمار مراكز نشر، صنعت چاپ، توزيع و فروش كتاب بوده است. براساس اين آمار، تا پيش از انقلاب اسلامي، شمار ناشران ايران در تهران و شهرستان ها، به بيش از 200 مؤسسه و اين رقم در سه دهه اخير، به 5000 در سال 1389 رسيده است. همچنين 4249 كتاب فروشي و 2000 كتابخانه عمومي تا سال 1389 در كشور فعال بوده است.(2) باوجود رشدي كه در اين آمارهاي فوق مشاهده ميگردد، در مباحث بعدي خواهيم ديد كه در وضعيت كتابخواني و گرايش مردم به مطالعه تغيير قابل ملاحظهاي ايجاد نشده است.

نامهرباني با يار مهربان

نامهرباني با يار مهربان

يكي از معيارهاي سنجش رشد فرهنگي و فكري هر ملت و كشوري در تعداد كتابخانه ها، كتاب فروشي ها، كتاب هاي چاپ شده و كتاب خوان هاي آن


1- محمد سعيد ذكايي، «خواندن براي لذت و لذت هاي خواندن»، كتاب مهر، بهار 1390، ش 2، صص 69 و 50.
2- «درآمدي جامعه شناختي به پديده و گفتمان كتاب در ايران معاصر»، كتاب مهر، بهار 1390، ش 2، صص 4 _ 49.

ص: 92

جامعه است. بالا بودن ميزان مطالعه و كتابخواني در جهان يكي از شاخص هاي توسعه يافتگي شناخته شده است، چنان كه در جوامع توسعه يافته، كتابخواني سرانه بالايي را به خود اختصاص مي دهد و متقابلاً در جوامع توسعه نيافته به علت بالا بودن نرخ بي سوادي از يك سو، و مطالعه نكردن كتاب از سوي باسوادان اين جوامع از سوي ديگر، سرانه كتابخواني در اين كشورها، رقم پاييني دارد. در ايران كه جزو كشورهاي در حال توسعه است، با وجود افزايش شمار باسوادان، همچنان آمار ناچيز مطالعه معضلي است كه پي آمد فراواني را به شكل غيرمستقيم درپي داشته است. با وجود تحولات اجتماعي و فرهنگي در دو دهه اخير، هنوز كتاب موقعيت مناسب خود را نيافته؛ زيرا براساس گفته مسئولان، ميزان باسوادي به 80 درصد رسيده و شمارگان چاپ كتاب با آهنگ رشد دانش اندوختگان، بي تناسب است.(1)

همان گونه كه بيان شد، از شمار كتابخانهها، شمارگان كتاب هاي چاپ شده، ميزان و شيوه خريد كتاب و ميزان مطالعه و كتابخواني ميتوان دريافت كه فرهنگ در ايران چه جايگاهي دارد و به اين شكل، رشد و توسعه يا افول و عقب گرد ملتي را ميتوان بررسي كرد. براي اينكه بدانيم شمارگان كتاب در ايران چه قدر پايين است، اين آمار را با آمار كشور تاجيكستان مقايسه ميكنيم. در جمهوري تاجيكستان، شمارگان متوسط كتاب در حدود 50 هزار نسخه براي 5 ميليون نفر است. اگر شمار مطالعه كنندگان تاجيكستان را، كه در سطح پاييني است، معيار قرار دهيم، متوسط شمارگان كتاب با توجه به جمعيت ايران، بايد 650 هزار نسخه باشد، نه 5000 نسخه! به عبارت ديگر، مردم تاجيكستان با درآمد محدود و پايينتر از ما، 5/2 درصد


1- بتول رحماني، «بررسي تعداد مقالات و گزارش هاي منتشر شده درباره كتاب و كتاب خواني در سال هاي 1374 و 1375 و تطبيق آنها»، فصل نامه كتاب، بهار 1382، ش 53، صص 11 و 12.

ص: 93

بيش از ايرانيان، كتاب ميخوانند. اين در حالي است كه نوجوانان و جوانان بيش از نصف جمعيت ايران را تشكيل ميدهند كه بايد بيش از گروه هاي سني ديگر، تشنه دانش و مطالعه باشند.(1)

امروزه با وجود افزايش جمعيت شهرها و رشد آمار باسوادي و فراهم آمدن بسياري از لوازم و زمينههاي رشد فرهنگي و آگاهيهاي عمومي، بازار كتاب با تحركي كه نشان دهنده روي آوردن عموم مردم به كتاب و ايجاد طبقهاي عظيم از كتاب خوانان باشد، همراه نيست و همچنان متوسط شمارگان كتاب، بين 1000 تا حداكثر 5000، در نوسان است. طبيعي است كه اين شمارگان براي كتاب، نه تنها از نظر اقتصادي تأمينكننده هزينههاي تمام شده كتاب نيست، بلكه تأمينكننده زندگي نويسندگان و محققان و مترجمان و كتاب فروشان و ناشران نيز نميتواند باشد. در نتيجه، نه ناشران از كارشان خشنودند و نه نويسندگان و محققان. حاصل سال ها كار و تلاش آنها در چاپ خانهها خاك مي خورد يا ناشران آنها، حقوق مادي ايشان را ناديده مي گيرند و نويسندگان ديگر انگيزهاي براي تأليف و تصنيف كتاب ها ندارند و طبعاً همان معدود كتاب خوان باقي مانده نيز ناراضي و نگرانند؛ چرا كه كتاب هاي مطلوب خود را نمييابند يا توانايي خريد آنها را ندارند.(2)

وضع نامطلوب كتاب و كتابخواني به گونهاي است كه براساس نتايج پژوهشي، 49 درصد خانوادههاي ايراني، در سال كتاب غيردرسي نميخرند. 31 درصد خانوادهها نيز بين يك تا پنج جلد و 11 درصد بين شش تا ده جلد كتاب ميخرند. در اين ميان، فقط 8 درصد بيش از ده جلد كتاب در


1- ميرعمادالدين فريور، «كتاب خواني در كشور ما فراگير نيست»، نشاط، 5 خرداد 1378.
2- منصور رستگار فسايي، «وضع نگرانكننده كتاب و كتاب خواني در كشور»، ادبستان، ش 42، صص 40 _ 43.

ص: 94

سال مي خرند؛ درحالي كه بنابر آمارهاي رسمي، مردم ايران روزانه 35 ميليارد سيگار ميخرند.(1)

علاوه بر آن، كتابخواني ميان تحصيلكردگان نيز وضعيت خوبي ندارد. براساس بررسي مركز افكار سنجي دانشجويان ايران (ايسپا) كه در ميان 400 نفر از دانشجويان دانشگاه هاي تهران صورت گرفته است، 3/62% دانشجويان، كمتر از يك ساعت در شبانه روز مطالعه مي كنند. در اين ميان، 8/17% كمبود وقت، 5/15% حجم فراوان تكاليف دانشگاهي و 4/11% دانشجويان، گراني كتاب را از موانع مطالعه بر شمرده اند.(2) نظرسنجي ديگري كه در آبان سال 75، در ميان مردم تهران و درباره كتابخواني به طور اعم صورت گرفته است، نشان مي دهد، در ميان جمعيت باسواد و تحصيل كرده، فقط 32 درصد كتاب خوان وجود دارد كه از اين گروه، حدود 13 درصد عادت به كتابخواني دارند.(3) اگر بخواهيم مقايسه كنيم، بايد گفت 30 درصد از دانشآموزان و دانشجويان كشور ما مطالعه ميكنند كه در مقايسه با وضعيت مطالعه در كشورهاي پيشرفته، نگرانكننده است. كافي است اين نتايج را با نتايج پژوهشي مقايسه كنيم كه در سال 2005 انجام گرفت. اين آمار نشان ميدهد، 66 درصد مردم روسيه، كتاب خوان هستند كه 26% از اين افراد، به طور مرتب كتاب ميخوانند. همچنين شمار كتاب هاي موجود در كتابخانههاي خانگي، به طور متوسط 300 عنوان است.(4)


1- «آغاز هفته اهداي كتاب»، گلبرگ، دي 1383، ش 58، ص 59
2- محمدعلي قناويزچي و محمد رضا داورپناه، «بررسي عوامل تسهيل كننده و بازدارنده مطالعه و رابطه نگرش به مطالعه و كتاب خواني با الگوي انگيزشي مزلو»، كتابداري و اطلاع رساني، سال دهم، زمستان 1386، ش 4، صص 89 _ 110.
3- شهلا كاظميپور، «چگونگي گرايش جوانان به كتاب و كتابخواني»، كتاب ماه كليات، آبان 1380، ش 47، صص 6 _ 15
4- ابوذر ابراهيميتركمان، «فرهنگ كتاب خواني در ميان روسها»، اطلاعيابي و اطلاعرساني، سال دوم، خرداد 1387، ش 8، ص 9.

ص: 95

از سوي ديگر، نه تنها مطالعه و خواندن كتاب وضعيت مطلوبي ندارد، بلكه از نظر مطالعه منابع اطلاعاتي ديگر، مانند مطبوعات نيز جايگاه درخوري نداريم. طبق برآورد يونسكو، بايد روزانه 6 ميليون نسخه روزنامه در ايران انتشار يابد، حال آنكه روزانه فقط 5/1 ميليون نسخه چاپ مي شود. تعداد روزنامههاي منتشره در پاكستان، 10 و در تركيه 20 برابر عناوين روزنامه در ايران است و نيز مطالعه سرانه روزنامه در هر هزار نفر در ژاپن، 536 نفر، تركيه عليه السلام 5 نفر، پاكستان 50 نفر و ايران 10 نفر است.(1) علاوه بر آن، از نظر كمي و كيفي، شواهد نشان ميدهد، كيفيت مطالعه نزد افراد پايين است. براي نمونه، در يكي از تحقيقات صورت گرفته به اين نتيجه رسيدهاند كه ميزان آگاهي دانشجويان از شيوههاي مطالعه از عوامل اثرگذار در افت تحصيلي نظام آموزشي به شمار مي آيد. عادت به مطالعه همانند بسياري از عادتهاي ديگر در دوران كودكي شكل ميگيرد. به همين دليل، آموزش مطالعه و كتابخواني، امر سرنوشتسازي است. پژوهش ها نشان ميدهد، پدر و مادر ميتوانند در شكلگيري عادت به مطالعه در كودكان، نوجوانان و جوانان (دانش آموزان، دانشجويان) خود نقش بسيار مهمي داشته باشند.(2) ازاين رو، آموزش شيوههاي صحيح مطالعه و گسترش گرايش به مطالعه،جزو مباحثي است كه بايد كارشناسان و متوليان فرهنگي كشور به آن توجه داشته باشند. چشاندن لذت كتابخواني به افراد جامعه، به برنامهريزي دقيق و فرهنگسازي عالمانه نياز دارد؛ موضوعي كه در كشورهاي ديگر به آن پرداخته اند. در پژوهشي كه كلارك و همكارانش در سال 2008 انجام دادند،


1- عبدالكريم قريب، چرا شمار كتاب خوان در كشور ما كم است؟، چاپ شده در خلاصه مقالات اولين همايش راه هاي ترويج فرهنگ مطالعه و كتاب خواني، ص 251.
2- سيد عباس رضوي و غلامحسين رحيميدوست، «نقش دانشگاه در افزايش ميزان مطالعه كتاب از ديدگاه دانشجويان»، روانشناسي و علوم تربيتي، صص 49 _ 71.

ص: 96

بيشتر جوانان انگليسي (58 درصد) از مطالعه زياد لذت ميبرند و خودشان را در گروه كتاب خوانان حرفهاي قرار ميدهند. همچنين بيشتر جوانان (71 درصد) خودشان را اهل مطالعه ميدانند.(1) بر اساس تحقيقي ديگر كه وضعيت كتابخواني در ميان كودكان و نوجوانان ايالات متحده را بررسي كرده است، 78 درصد آنها معتقدند اگر كتابخواني حرفهاي نباشند، در آينده با شرايط دشواري روبه رو خواهند شد. همچنين 87 درصد آنها ميگويند بايد كتابخواني حرفه اي باشند تا در آينده بتوانند حرفه مناسبي پيدا كنند.(2)

از سوي ديگر، با وجود سفارشها و تأكيدهاي گوناگون كه مسئولان و كارشناسان درباره وضعيت كتاب و كتابخواني، در سال هاي اخير داشتهاند، پژوهش هاي جديد آمار اميدواركنندهاي ندارند. بر اساس نظرسنجي كه در تهران ميزان مطالعه و مسائل مربوط به آن را در سال 1390 بررسي كرده است، 36 درصد افراد اهل مطالعه نيستند و فقط پنج درصد تهراني ها به طور حرفه اي مطالعه مي كنند. در اين پژوهش، براي افرادي كه اصلاً مطالعه نمي كنند يا كم مطالعه مي كنند، اصلي ترين دليل، كمبود وقت و وجود مشكلات عنوان شده است.(3) پژوهش جديدتر و گستردهتري كه با عنوان «آسيبشناسي فرهنگ مطالعه در بين جوانان ايراني» و در بين 15307 نفر از افراد 18 تا 35 سال در تهران و 31 شهر كشور انجام شده است، نشان مي دهد تنها 4/22 درصد ترجيح ميدهند اوقات فراغتشان را با مطالعه كتاب


1- كريستينا كلارك و سارا اوزبورن و رودي آكرمن، نگرش جوانان انگليسي نسبت به مطالعه تحقيقي در زمينه تأثير خانواده، هم سالان و مدرسه بر مطالعه افراد، به اهتمام حميد قبادي و محمد اللهياري فومني و اشرف راضي، ص 19.
2- مري پوپ آزبرن و ديگران، بررسي وضعيت مطالعه كودكان و نوجوانان در امريكا، به اهتمام حميد قبادي و ديگران، تهران، شركت تعاوني كارآفرينان فرهنگ و هنر، 1388، ص 24.
3- پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات، 36 درصد شهروندان تهراني اصلاً مطالعه نمي كنند (گزارش نظرسنجي)، در: پايگاه اينترنتي خبرگزاري كتاب ايران: http://www.ibna.ir/vdcfj1dyyw6dmxa.igiw.html (بازيابي در 20/04/1391)

ص: 97

پُر كنند؛ درحالي كه 52 درصد از آنها در اوقات فراغتشان تلويزيون تماشا مي كنند. اين آمار نشان ميدهد، مردم افزون بر آنكه به مطالعه به مثابه نوعي سرگرمي مي نگرند، مطالعه در بين سرگرميها نيز جايگاه مناسبي ندارد. همچنين اين تحقيق متوسط مطالعه غيردرسيِ پاسخ گويان را فقط 43 دقيقه در شبانهروز برآورد كرده است.(1)

موانع گرايش به مطالعه

اشاره

موانع گرايش به مطالعه

با در نظر گرفتن پيشينه درخشان تاريخي و ديني كشورمان، ميزان رويكرد افراد به مطالعه و كتابخواني در مقايسه با ديگر جوامع، در سطح بسيار پاييني قرار دارد. در بيشتر خانوادهها، كتاب جايي ندارد و پدر و مادرها، مطالعه و كتابخواني را به كتاب هاي درسي محدود ميكنند. با وجود، فعاليت هاي گستردهاي كه پس از انقلاب در زمينه توسعه مسائل فرهنگي و به ويژه كتاب و كتابخواني به وسيله سازمان هايي مانند وزارت ارشاد، صدا و سيما و به تازگي از سوي شهرداري و سازمان هاي وابسته به آن صورت پذيرفته و همچنين برگزاري منظم نمايشگاه هاي بينالمللي و استاني، در زمينه شمارگان كتاب يا وضعيت نشر يا ميزان مطالعه افراد تغيير چشم گيري پديد نيامده است. كارشناسان و پژوهشگران در نتايج پژوهش هايشان، موانع متعددي را در مقابل گسترش فرهنگ مطالعه و كتابخواني بيان كرده اند كه در ادامه به برخي از آنها اشاره ميشود:

1. كمبود وقت

1. كمبود وقت

بسياري از مردم، نداشتن وقت كافي را مانعي براي مطالعه و كتابخواني مي دانند. تصور، اين است كه اين مشكل، به دليل كافي نبودن درآمد مردم و پرداختن به


1- مركز تحقيقات صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران، آسيبشناسي فرهنگ مطالعه در بين جوانان ايراني، تهران، مركز تحقيقات صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران، 1391. (پژوهش چاپ نشده)

ص: 98

چند حرفه براي تأمين زندگي پديد آمده است. ازاين رو، بيشتر مردم، ترجيح مي دهند در وقت باقي مانده شان، تفريح و استراحت كنند. چنان كه «وقت نداشتن» و «دسترسي نداشتن به منابع خواندني» از مهم ترين دلايل بي علاقگي به مطالعه از سوي پاسخ گويان در پژوهشي كه در بين جوانان صورت گرفته، بيان شده است.(1) با وجود اين، اگر به چگونگي ميزان گرايش به مطالعه و كتابخواني در ديگر جوامع بنگريم، باور اين تصور عمومي، كمي مشكل به نظر ميرسد؛ چرا كه در بسياري از كشورها، افراد در كمترين زمان ممكن از جمله حضور در صفهاي انتظار، مدت زمان رسيدن به مقصد در وسايل نقليه عمومي، هواپيما و ديگر مكان هاي عمومي، به طور مستمر به مطالعه ميپردازند. ازاين رو، نداشتن وقت كافي اگر توجيه و بهانه اي بيش نباشد، به نظر ميرسد بيشتر به مديريت نكردن زمان در زندگي فردي و اجتماعي مرتبط باشد.

2. گراني كتاب و تنگناهاي اقتصادي

2. گراني كتاب و تنگناهاي اقتصادي

وابستگي به خارج به دليل توليد ناكافي داخلي، قيمت كاغذ را افزايش داده و گراني كاغذ و خدمات نشر، بر قيمت كتاب اثر گذاشته است. بسياري از مردم، به دليل قدرت خريد اندك، به جز موارد ضرورت تحصيلي و شغلي، به سراغ كتاب نميروند. سقراط معتقد بود وقتي جامعه فرزانگي و سعادت مي يابد كه خواندن، كار روزانه اش باشد.(2) همواره در جوامع جهان سوم، از يك سو فرزانگان راه پيشرفت و توسعه را گسترش كتابخواني و راه اندازي كتابخانه ها اعلام كرده اند و از سوي ديگر، همواره شرايط و اوضاع به گونه اي بوده كه در اين جوامع خواندن كتاب و ايجاد كتابخانه، مغفول افتاده و به امري غير ضروري بدل شده است.(3)


1- مركز تحقيقات صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران، آسيبشناسي فرهنگ مطالعه در بين جوانان ايراني، تهران، مركز تحقيقات صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران، 1391. (پژوهش چاپ نشده)
2- رهنمون: شامل سخنان جاودان بزرگان، مشاهير و نوابغ جهان، ص 647.
3- «مقدمهاي بر آسيبشناسي مطالعه در كشورهاي جنوب»، فصل نامه كتاب، پاييز 1381، ش 51، صص 116 _ 125.

ص: 99

3. معضلات نظام آموزشي

3. معضلات نظام آموزشي

بي گمان، گذشتن از دبستان، دبيرستان و دانشگاه، براي دست يافتن به مدرك تحصيلي بالاتر، مزاياي مادي بيشتري دارد، ولي دست يابي به اين نتيجه، مستلزم آن است كه در اين مدت، فرد مهارت و آگاهيهاي لازم را به دست آورد؛ ولي متأسفانه ساختار آموزشي ما در جهت مدركگرايي عمل ميكند. ازاين رو، معلومات فرد در حد جزوههاي كلاسي است. در اين صورت، چگونه ميتوان انتظار داشت كه پرورشيافتگان چنين فرهنگي، به مزاياي ديگر و عاليتر سواد بينديشند و با استفاده از اين وسيله مناسب، درصدد گسترش ديد اجتماعي و افزايش سطح معلومات خويش برآيند؟ ازاين رو، بيشتر مردم جامعه نه تنها به مطالعه كتاب علاقهاي نشان نميدهند، بلكه تحت تأثير اين گمان نادرست كه مطالعه كتاب هاي غيردرسي به پيشرفت فرزندان در زمينه تحصيلي آسيب مي رساند، مانع آن ميشوند كه فرزندانشان به مطالعه اين گونه كتاب ها رو آورند.(1)

همچنين نظام وارداتي تعليم و تربيت، در بيشتر كشورهاي توسعهنيافته مانند وصله ناجوري است. نظام آموزشي در بيشتر اين جوامع، تكمحور است و معمولاً بر اساس كتاب يا جزوه درسي شكل مي گيرد و آموزگاران و دانش آموزان، خود را از هر گونه مراجعه به ديگر منابع اطلاعاتي بي نياز مي دانند. به ويژه در مراحل آغازين تحصيل به كتاب هاي غير درسي هيچ ارجاعي صورت نمي گيرد. در مراحل بعدي حتي در سطوح عالي، مراجعه به كتاب هاي غيردرسي و منابع اطلاعاتي، حالتي صوري دارد و بيشتر براي رفع تكليف است تا انجام دادن وظيفه. پژوهش ها نشان مي دهد افرادي كه در


1- محمد اسماعيلزاده، «راهبردهاي تحقق فرهنگ كتاب خواني در سطح جامعه»، كتاب مهر، بهار 1390، ش 2، صص 110 _ 124

ص: 100

مراحل نخستين تحصيل به كتابخواني رو آورده اند، در مراحل ديگر تحصيل، به كتاب و كتابخانه بيشتر مراجعه داشته اند.(1) از سوي ديگر، بر اساس آمار سال 76، حدود 69% مدارس و آموزشگاه هاي كشور كتابخانه ندارند. در واقع، از 108 هزار واحد آموزشي در سراسر كشور، فقط حدود 34 هزار مدرسه، كتابخانه دارند و آمار كتاب هاي موجود در اين كتابخانهها، 18 ميليون و 900 هزار جلد است، يعني يك جلد كتاب به ازاي هر دانشآموز، درحالي كه در ژاپن، 4/99 درصد مدارس ابتدايي، 8/98 درصد مدارس راهنمايي و 100 درصد دبيرستان ها، كتابخانه دارند.(2) اين وضعيت مسئوليت دستاندركاران و مديران نظام آموزشي كشور را سنگين تر مي سازد.

افزون بر آن مواردي مانند ضعف كتابخانه هاي مدارس از نظر كتاب و امكانات لازم در كتابخانه، نامناسب بودن محل استقرار كتابخانه، نامناسب بودن فضاي فيزيكي كتابخانه از نظر فضا، نور، رنگ، نداشتن سالن، ميز و صندلي مطالعه، نبودن فعاليت هاي جنبي و جذاب در برنامه كاري مدارس، توجه نكردن معلمان و كاركنان مدارس به كتاب و تشويق دانش آموزان به مطالعه، نداشتن انگيزه كافي براي مطالعه و كتابخواني، كمبود وقت فراغت دانش آموزان با عنوان مطالعه و كتابخواني در برنامه درسي مدارس، اختصاص نداشتن درسي مشخص با عنوان «مطالعه و كتابخواني»، ناكافي بودن تبليغات در زمينه استفاده از كتاب، بهره مند نشدن از روش هاي علمي و مطلوب براي اداره كتابخانه هاي مدارس، نبود ساعت قصه و كتابخواني و خلاصه نويسي كتاب در مدارس، ناكافي بودن مسابقات كتابخواني و خلاصه نويسي


1- «مقدمهاي بر آسيبشناسي مطالعه در كشورهاي جنوب»، فصل نامه كتاب، پاييز 1381، ش 51، صص 116 _ 125.
2- «بررسي وضعيت كتاب و كتاب خواني در ايران»، پيام كتابخانه، سال يازدهم، بهار 1380، ش 1، صص 6 _ 11.

ص: 101

دانش آموزان، نبود جلسات نقد و بررسي كتاب با حضور دانش آموزان، مشخص نبودن جايگاه كتاب و كتابخانه در مدارس، محدود شدن قفسه كتابخانه مدارس به كتاب هاي درسي، كم رنگ بودن جايگاه تحقيق و مطالعه در مدارس، بي توجهي به نياز دانش آموزان و دست اندركاران آموزش درباره مقوله كتاب و بي اعتنايي مديران مدارس به مسائل و مشكلات و نيازهاي كتابخانه، حذف پست كتابدار در نظام آموزش و پرورش كشور، رايج بودن «جزوهخواني» در مراكز آموزش عالي، شيوع «مدركگرايي» در ميان دانشجويان و دانش آموختگان، تكاليف بسيار دانشآموزان و حجم فراوان كتاب هاي درسي و تأكيد بر حفظ كردن مطالب آن، نبود امكانات لازم براي تعميق فرهنگ مطالعه در مدارس، غني نبودن كتابخانه هاي مدارس و خانوادهها و مواردي از اين دست را كه با نظام آموزشي ارتباط دارند، از ديگر موانع كتاب و كتابخواني بايد به شمار آورد.(1)

4. تأثير رسانه هاي تصويري

4. تأثير رسانه هاي تصويري

گسترش روزافزون رسانههاي تصويري، به تدريج عادات خواندن و قلمروي فرهنگ مكتوب را محدود كرده است. بي گمان، امروزه تماشاي تلويزيون يكي از سرگرمي هاي اصلي مردم است كه اگر به طور اصولي و كنترل شده از آن استفاده نشود، كاهش مطالعه و كتابخواني را درپي خواهد داشت.

5. استعمار اطلاعاتي

5. استعمار اطلاعاتي

مفاهيمي همچون «آزادي اطلاعات» يا «جريان متوازن اطلاعات»، چنان كه در اعلاميه جهاني 1948 بيان شده، نتيجه طبيعي و حق اوليه آزادي بيان و عقيده


1- حميدرضا چاكري، «كتابخانه، مطالعه كتاب و موانع و راهبردهاي بهينهسازي»، كتاب ماه كليات، دي و بهمن 1384، ش 97 و 98، صص 108 _ 111.

ص: 102

است، اما عملاً در جهان سوم، سخن گفتن از «جريان متوازن اطلاعات» غير واقعي است. مفهوم جريان آزاد اطلاعات، در عمل به سود كساني كار كرده كه داراي بزرگ ترين منابع ارتباطي هستند و همواره جرياني يك سويه بوده است. طراز مبادله اطلاعات كشورها نشان مي دهد ميزان توليد اطلاعات در جهان سوم بسيار ناچيز است و عملاً صاحبان اطلاعات كه يا خارجي اند يا اطلاعات آنها از خارج مرزها سرچشمه مي گيرد، قدرتي عظيم در اختيار دارند تا انديشه هايي را رواج دهند كه براي اكثريت مي پسندند. بي اعتمادي به ورودي اطلاعات و همچنين فقر ارتباطي سبب مي شود ميزان گرايش به اطلاعات در اين جوامع بسيار كاهش يابد. فرد جهان سومي كه عملاً در تعليم و تربيتش به اين سو گرايش نيافته است، در ايام بزرگ سالي نيز تجهيزات و امكانات لازم را براي بهره گيري بهينه از اطلاعات فراهم نمي بيند. ازاين رو، هيچگاه اين بهره گيري در وجود وي نهادينه نمي شود.(1)

6. نبود كتابداران و اطلاع رسانان متخصص

6. نبود كتابداران و اطلاع رسانان متخصص

در بسياري از كشورهاي توسعه نيافته، متخصصان در رأس كتابخانه ها و مراكز اطلاع رساني قرار نگرفته اند. در بيشتر كتابخانه هاي اين كشورها، استانداردهاي لازم در ساختار نيروي انساني مراعات نمي شود. به كار نگرفتن افراد واجد شرايط سبب مي شود كتابخانه ها بي تحرك بمانند و به انبار كتاب تبديل شوند. هدايت نادرست مراجعان و به كار نگرفتن فنون لازم براي جذب و جلب خوانندگان بالقوه كتاب، از عوامل اثرگذار در زمينه مطالعه نكردن در اين كشورها به شمار مي آيد.(2)


1- «مقدمهاي بر آسيبشناسي مطالعه در كشورهاي جنوب»، فصل نامه كتاب، پاييز 1381، ش 51، صص 116 _ 125.
2- «مقدمهاي بر آسيبشناسي مطالعه در كشورهاي جنوب»، فصل نامه كتاب، پاييز 1381، ش 51، صص 116 _ 125.

ص: 103

7. كمبود اطلاع رساني در زمينه كتاب

7. كمبود اطلاع رساني در زمينه كتاب

فرهنگ كتابخواني زماني در جامعه ما گسترش مييابد كه نظام اطلاعرساني كارآمدي برقرار باشد و يافتههاي اطلاعاتي و اشاعههاي اطلاعاتي نيز مبناي تصميمگيري قرار بگيرد. فعاليت هايي كه خبر چاپ كتاب ها و مقالات را درست بازتاب دهند، گزارشهاي تحقيقاتي را بشناساند و در جريان اخبار محافل علمي _ فرهنگي باشد، در محدوده وظايف نظام اطلاعرساني است.(1)

8. بيگانگي خانواده ها با كتابخواني

8. بيگانگي خانواده ها با كتابخواني

خانواده، نهاد اثرگذاري در مراحل رشد و بالندگي كودكان به شمار ميآيد و در نهادينه كردن فرهنگ مطالعه و كتابخواني نقش سرنوشتسازي دارد. محيط و شرايط خانواده و روش تربيتي و آموزش والدين در انس كودك با كتاب نقش بسزايي دارد. كودكي كه با كتاب آشنا ميشود، از هم نشيني و دوستي با كتاب لذت خواهد برد. ناگفته پيداست كه كتاب و كتابخواني در ميان خانوادههاي ايراني جايگاه شايستهاي ندارد. ازاين رو، آشنا نبودن كودكان با مطالعه در خانواده، اختصاص نيافتن وقت مناسب در منزل براي مطالعه كودكان، استفاده نكردن خانوارها از ابزار قصه و داستان، حاكم بودن رسانه هاي ديداري و شنيداري بر فضاي خانواده به جاي حاكم بودن فرهنگ مطالعه، مهيا نبودن امكانات لازم در خانه براي مطالعه افراد خانواده، توجه ناكافي اولياي خانواده به اهميت كتاب و مناسب ندانستن آن به منزله يكي از بهترين كالاهايي كه مي توان به فرزند خود در مناسبت هاي مهم اهدا كرد، مرسوم نبودن قصه خواني از روي كتاب در خانهها، اختصاص نداشتن بودجه مشخص از درآمد خانواده براي خريد كتاب و مطالعه آن، بي اعتقادي


1- «راهبردهاي تحقق فرهنگ كتاب خواني در سطح جامعه»، كتاب مهر، بهار 1390، ش 2، صص 110 _ 124.

ص: 104

خانوادهها به مطالعه به مثابه وسيلهاي براي آرامش بيشتر، بيسوادي و كم سوادي والدين و نگرش نادرست آنان به كتاب و...، از موانع اصلي فراروي ترويج فرهنگ مطالعه در ميان خانوادهها به شمار ميآيد.(1)

9. نداشتن احساس نياز به مطالعه

9. نداشتن احساس نياز به مطالعه

يكي از عوامل كتابگريزي، بي نيازي به مطالعه است. تا وقتي افراد جامعه نياز واقعي و دروني به خواندن در خود احساس نكنند، حتي بسياري از مطالعهكنندگان نيمهحرفهاي ما، خواندن كتاب را از اولويتهاي چندم زندگي خود به شمار ميآورند. افزون بر آن، كتاب و كتابخواني هنگامي مي تواند به مثابه ضرورتي در زندگي جا بيفتد كه مخاطبان خود را به لذت بهره گيري از كتاب آشنا كرده باشيم. همان گونه كه لذت «پول» و دست يابي به آن، آدمي را به تكاپو وا ميدارد، لذت كتابخواني نيز بايد كشف شود تا دانشآموزان و فرهيختگان علوم گوناگون، پژوهشگر بار آيند.

كتابخواني كار لذت بخشي است كه تا آن لذت به روح كسي نرسد، آن را نچشد و حظي نبرد، نميتوان از شخصي توقع داشت كه كتاب خوان بار آيد. راه هاي دست يابي به لذت كتابخواني را ميتوان از ويژگيهاي روحي و رواني دانشآموختگان به دست آورد. كمبود كتابخواني در كشور ما، مشكلي فرهنگي است و تا زماني كه فضاي فرهنگي مناسب شكل نگيرد، بحث درباره كتاب و ديگر ابزارهاي فرهنگي چندان سودمند نيست. علت اصلي كتاب نخواندن مردم اين است كه متأسفانه مردم ما هيچ فايدهاي براي كتابخواني احساس نميكنند و ما هم فوايد كتابخواني را در كوتاهمدت و بلندمدت براي آنان بازگو نكردهايم. ازاين رو، تا وقتي كه چنين نگرشي


1- «كتابخانه، مطالعه كتاب و موانع و راهبردهاي بهينهسازي»، كتاب ماه كليات، دي و بهمن 1384، ش 97 و 98، صص 108 _ 111.

ص: 105

درباره كتاب باشد، با هيچ فعاليت تبليغي نميشود بحران كتاب و كتابخواني را سامان داد. به نظر ميرسد بايد جامعه را به اين باور رساند كه كتابخواني به معناي بردن سود مادي نيست، بلكه به افزايش دانش و بينش و بهبود شيوه زندگي آنان كمك ميكند. به هر صورت، مردم بايد احساس كنند كتابخواني باعث ميشود راحتتر زندگي كنند و وقتي اين احساس محقق ميشود كه واقعيتهاي جامعه نيز چنين احساسي را تقويت كنند.(1) ازاين رو، آمادگي براي خواندن تا حدود بسياري در گرو ارزش و اهميت جامعه براي خواندن است. در جامعهاي كه خواندن ارزش به شمار نميآيد، انتظار آنكه مردم با اشتياق به خواندن كتاب رو بياورند، نامعقول است. چنان كه پيش تر گفته شد در اين حالت افراد، بي علاقگي به خواندن خود را در پسِ توجيههايي نظير نداشتن وقت كافي براي مطالعه يا خستگي ناشي از برنامه هاي آموزش رسمي، پنهان ميكنند.(2)

10. ضعف كتابخانه هاي عمومي

10. ضعف كتابخانه هاي عمومي

از نظر ايفلا،(3) كتابخانه عمومي، پديده اي جهاني است و در جوامع و فرهنگهاي گوناگون و در مراحل متفاوت، توسعه مي يابد. اين كتابخانهها دسترسي به دانش و اطلاعات و آثار خيالي را از طريق گروه وسيعي از منابع و خدمات فراهم ميكنند و براي همه افراد بدون توجه به نژاد، مليت، سن، جنس، مذهب، زبان، وضعيت جسمي و معيشتي، در دسترس هستند و اهدافي چون حمايت از آموزش رسمي و غيررسمي، اطلاعرساني و پرورش


1- حميد جواهري، «نقش كتاب، كتاب خواني و كتابخانه در جامعه امروزي»، اصلاح و تربيت، آذر 1383، ش 33.
2- ادبيات كودكان و نوجوانان و ترويج خواندن (مواد و خدمات كتابخانهاي براي كودكان و نوجوانان)، ص 24.
3- فدراسيون بين المللي انجمن ها و مؤسسات كتابداري.

ص: 106

رشد فردي را برعهده دارند. كتابخانههاي عمومي از راه خدمات منحصربه فرد خود، فرهنگ مطالعه را در جوامع ترويج ميكنند و به اين ترتيب، افراد بيگانه با كتاب را به كتاب خوان تبديل ميكنند. كتاب خانه هاي عمومي در صورت برخورداري از كتاب هاي مناسب و كتابداران متخصص و توجه به نيازهاي مراجعان، مي توانند در تشويق مردم به مطالعه اثرگذار باشند. اگر كتاب خانه هاي عمومي جايگاه واقعي شان را بيابند و امكانات لازم و گستردگي متناسب با رشد جمعيت را به دست آورند، جامعه مخاطب آنها از نظر تاريخي و اجتماعي، به بلوغ و قدرت گزينش مي رسند كه نه تنها برآورنده نياز اطلاعاتي هر متقاضي و زمينه ساز رويكرد مردم به سوي مطالعه و كتابخواني است، بلكه مي تواند پشتيبان تحقيقات در كشور و ضمانتي مطمئن براي سلامت جامعه باشد، اما به راستي اين آرمانها تا چه حد در كتابخانه هاي عمومي ايران تحقق يافتهاند. بر اساس استاندارهاي ايفلا، به ازاي هريك نفر بايد دو جلد كتاب در كتابخانههاي عمومي باشد. در كشورهاي توسعه يافتهاي مانند سوئد، دانمارك و فنلاند به ازاي هر نفر، به ترتيب 6/5، 7/6 و 7 جلد كتاب وجود دارد. حال آنكه بر اساس آمار، در كتابخانههاي عمومي كشورمان به ازاي هر 10 نفر يك جلد كتاب وجود دارد.(1) از سوي ديگر، بر اساس نظرسنجي صورت گرفته از تهراني كه قاعدتاً از نظر فرهنگي بايد از ديگر شهرهاي كشور پيش تازتر باشد، فقط 26 درصد پاسخ دادند كه عضو كتابخانه هستند.(2) اين وضعيت را مقايسه كنيم با پژوهش هايي كه نشان ميدهند يك سوم جمعيت فنلاند عضو كتابخانههاي


1- اميرهوشنگ هوشنگي، مطالعه و كتاب خواني، چاپ شده در خلاصه مقالات اولين همايش راههاي ترويج فرهنگ مطالعه و كتاب خواني، ص 15.
2- شهلا كاظميپور، «چگونگي گرايش جوانان به كتاب و كتابخواني»، كتاب ماه كليات، آبان 1380، ش 47، صص 6 _ 15.

ص: 107

عمومي هستند.(1) ازاين رو، اين آمارها روشن ميسازد كه كتابخانهها و از جمله كتابخانههاي عمومي چنان كه بايد و شايد در بين مردم جايگاهي ندارند. علاوه بر آن، عواملي چون فقر منابع علمي و نبود كتاب هاي مرجع به حد كافي در كتابخانه هاي عمومي، منطبق نبودن كتابخانه هاي عمومي با استانداردهاي موجود، كمبود كتاب هاي جديد، كافي نبودن سالن هاي مطالعه در كتابخانه ها، ضعف ارتباط با مدارس، دانشگاه ها، خانواده ها، رسانه ها و قشرهاي مردم، به كار نگرفتن فنون و روش هاي عملي در جلب و جذب خوانندگان بالقوه كتاب، كمبود نيروي انساني متخصص و كارآزموده و ناكارآيي برخي از نيروي موجود، نامتناسب بودن تعداد كتاب خانه ها با شاخص هاي رشد جمعيت، نارسايي فضا و مجموعه و انسجام نداشتن آنها، مجهز نبودن كتاب خانه ها به تجهيزات لازم، دستگاه هاي تكثير، خدمات سمعي و بصري، نداشتن كتابدار مرجع براي پاسخ گويي به سؤالات علمي مراجعان، متناسب و هماهنگ نبودن كتاب هاي كتاب خانه با شرايط و نيازهاي مراجعان، نداشتن فعاليت هاي جانبي مانند مسابقات كتاب خواني، قصهگويي، نمايش فيلم، بي توجهي به دلانگيزسازي فضاي كتاب خانه و چيدمان تجهيزات، كمبود كتابخانه و نبودن كتابخانه ويژه گروه هاي سني از جمله عوامل دوري مردم از كتابخانههاي عمومي به شمار مي آيد.(2)

11. ديگر عوامل

11. ديگر عوامل

افزون بر اين موارد كه به تفصيل شرح داده شد، كارشناسان، موانع ديگري نيز براي ترويج مطالعه ذكر كردهاند. برخي از اين عوامل عبارتند از:


1- محمدرضا جعفري، تجربه ساير كشورها در زمينه ترويج مطالعه و كتاب خواني، چاپ شده در خلاصه مقالات اولين همايش راه هاي ترويج فرهنگ مطالعه و كتاب خواني، ص 106.
2- «كتابخانه، مطالعه كتاب و موانع و راهبردهاي بهينهسازي»، كتاب ماه كليات، دي و بهمن 1384، ش 97 و 98، صص 108 _ 111.

ص: 108

شيوه هاي غلط مطالعه، غلبه فرهنگ شفاهي بر فرهنگ كتبي، ترجيح دادن ديگر فعاليت ها، دسترسي ضعيف به مجموعههاي مناسب كتاب، كيفيت نازل برخي كتاب ها و جرايد، كمي تعداد نسخه هاي مطبوعات و كتاب ها، محروميت افراد از دسترسي به كتاب، نابساماني در شبكه توزيع كتاب و جرايد، مشكل در انتخاب كتاب هاي مناسب، ناكافي بودن حمايت دولت از دست اندركاران نشر، تأليف و توليد كتاب، بالا نبودن ميزان باسوادي به ويژه در مناطق روستايي، توجه نداشتن بخش عظيمي از مردم به كتاب و مطالعه، فراهم نبودن و ناكافي بودن امكانات براي مطالعه، معيوب بودن ساختار آموزشي كتاب و تأكيد بر حفظ مطالب به جاي تحقيق، تفحص و درك مطالب كتاب، ناكافي بودن توليد كتاب هاي جيبي و ارزان قيمت در مقياس وسيع، وجود قوانين نسبتاً سختگيرانه در توليد و تأليف كتاب و نيز عضويت و استفاده از كتابخانهها، نبودن برنامه جامع به منظور ترويج فرهنگ مطالعه، كمبود امكانات در كتابخانه هاي مساجد (سالن قرائت خانه، ميز و صندلي)، ناكافي و معيوب بودن كتابخانه هاي اداره ها و كمبود كتاب در اين كتابخانه ها، شمار اندك مراكز فرهنگي، نياز به تلفن گويا و راهنماي كتاب، كمبود نشريات ويژه كتاب در جامعه، با صرفه نبودن فعاليت در زمينه توليد و نشر كتاب، محدود بودن شمار ناشران مستقل، نامتناسب بودن محتواي كتاب هاي چاپ شده با انتظارات و خواسته هاي مردم، كاهش منزلت خردگرايي، جاي گزيني شيوه هاي جديد كسب اطلاعات، حاكم شدن نظام ارزشي مادي، تعداد كم كتاب فروشيها در شهرستان ها، پايين بودن شمارگان كتاب، نبود سياست منطقي و يكدست در مميزي كتاب، ماشيني شدن زندگي اجتماعي و ترجمههاي نامناسب كتاب هاي خارجي.(1)


1- دبيرخانه شوراي عالي جوانان، شيوههاي اشاعه فرهنگ مطالعه، چاپ شده در خلاصه مقالات اولين همايش راه هاي ترويج فرهنگ مطالعه و كتاب خواني، ص 60.

ص: 109

راهكارهاي تحقق فرهنگ كتابخواني

اشاره

راهكارهاي تحقق فرهنگ كتابخواني

در ماده اول «منشور كتاب» كه سازمان يونسكو منتشر كرده است، ذيل عنوان «هر كسي حق مطالعه دارد» آمده است:

جامعه بايد زمينههايي فراهم آورد كه هر كس بتواند از مواهب خواندن بهرهمند شود. در جهاني كه بيسوادي بخش وسيعي از مردم را از دست يابي به خواندن محروم كرده، دولتها بايد براي رفع اين بليه تلاش كنند. آنها بايد توليد متون چاپي لازم را براي فراگيري خواندن و حفظ توانايي مطالعه تشويق كنند. در صورت لزوم، بايد كمك دوجانبه يا چندجانبه براي حرفه هاي مختلفِ مربوط به كتاب فراهم آيد. توليدكنندگان و پخش كنندگان كتاب نيز وظيفه دارند كه مراقب باشند انديشهها و اطلاعاتي كه از رهگذر متون چاپي منتقل مي شوند، با سير تحول نيازهاي خوانندگان و سرتاسر جامعه همگام باشند.(1)

پرورش انديشههاي نو و خلاق و ارتقاي فرهنگ جامعه، فقط با افزايش كتاب خوانها، البته به روال درست و منطقي امكانپذير است. به همين دليل، راهكارهاي مفيد و مؤثري را بايد جست و هرچه سريعتر به اجراي اين راهكارها پرداخت. بر اين اساس، «سند نهضت مطالعه مفيد» در تاريخ 4/8/89 به تصويب شوراي عالي انقلاب فرهنگي رسيده و براي اجرا به دستگاه هاي اجرايي كشور ابلاغ شده است. در اين سند ملي، اهدافي چون افزايش فضاي كتابخانه هاي عمومي به ميزان 8 متر به ازاي هر 100 نفر، فراهم آوردن چهار جلد كتاب به ازاي هر نفر در كتابخانه هاي عمومي، عضويت 35 درصد جمعيت ايران در كتابخانه هاي عمومي، توجه به مطالعه غيردرسي و مفيد در روند آموزش رسمي كشور، توجه به مطالعه مفيد در


1- سياست ملي كتاب، راهنماي توسعه كتاب و كتاب خواني، ترجمه: محمد جعفر پوينده، تهران، نشر كارنامه، 1377، ص 88.

ص: 110

برنامههاي اوقات فراغت پيشبيني شده است.(1) اين سند را بايد گام مهمي در جهت ترويج و ارتقاي فرهنگ كتابخواني برشمرد؛ چرا كه نهادينه سازي فعاليت هاي فرهنگي تنها با برنامهريزي و اجراي سياستهاي گام به گام و اصولي، امكانپذير است.

بديهي است چنين برنامههايي در بيشتر كشورهايي كه سطح قابل قبولي از توليد، انتشار، خريد و مطالعه كتاب را دارند، كم وبيش اجرا شده است. براي نمونه، در سال 2006، منشور اهداف راهبردي وزارت فرهنگ و ارتباطات جمعي روسيه تدوين شد كه به موضوع تبليغ كتاب و كتابخواني توجه جدي شده است. در اين منشور، متنوع كردن كتب منتشر شده در كشور، انتشار ادبيات براي گروه هاي خاص خوانندگان، تبليغات كتاب و كتابخواني، پيشبرد فروش كتاب هاي روسي در كشورهاي خارجي و افزايش صادرات محصولات فكري روسيه، پرداخت يارانههاي دولتي به بخش انتشارات، به مثابه جهتگيريهاي سياست فرهنگي دولت روسيه مطرح شده است.(2)

همچنين بر اساس پژوهش هاي صورت گرفته در امريكا، والدين شيوه هاي متنوعي براي تشويق فرزندان خود به مطالعه بيشتر را به كار مي گيرند. اهداي كتاب، استفاده از فيلمها و برنامههاي تلويزيوني كه بر اساس كتاب ساخته شدهاند، تشويق آنها براي ورود به اينترنت و توسعه تجربه مطالعاتي خود، محدوديت در تماشاي تلويزيون و بازي هاي ويدئويي، تشويق به استفاده آن لاين از وب سايتهاي مربوط به كتاب و كتابخواني و اهداي جايزه براي كتابخواني، از جمله راهكارهاي مورد استفاده والدين بوده


1- سند نهضت مطالعه مفيد، مصوب جلسه 673 مورخ 4/8/89 شوراي عالي انقلاب فرهنگي، پيوست 1.
2- ابوذر ابراهيميتركمان، «فرهنگ كتاب خواني در ميان روسها»، اطلاعيابي و اطلاعرساني، سال دوم، خرداد 1387، ش 8، ص 9.

ص: 111

است.(1) افزون بر آن در اسپانيا برنامههاي ارتقاي فرهنگ كتابخواني در سال هاي 2005 و 2006) اجرا شده است كه برخي از آنها عبارتند از:

1. توسعه پروژههاي كتابخانههاي عمومي به منزله مراكز ارتقاي مطالعه، بازسازي كتابخانهها و ساخت مكان هاي جديد، گسترش فن آوري هاي جديد و مهمتر از همه، ادامه برنامه ويژه تخصيص منابع به كتابخانهها؛

2. فعاليتهاي ارتباطاتي: برنامههاي تبليغاتي تلويزيون و سينما، طرح هاي متفاوت تبليغاتي سمعي _ بصري؛

3. فعاليتهاي تشويق مطالعه: انتقال كتاب ها بر فعاليت هاي خياباني، برنامههاي تحريك مطالعه در شهركهاي كوچك، شركت در نمايشگاه ها، همكاري كارگاه ها و مدارس، همكاري با مؤسسهها و سازمان هاي غيردولتي فعال در اين حوزه؛

4. طرح هاي توسعه آگاهي و همكاري با ديگر نهادها، همكاري با وزارت خانهها، مؤسسهها و ديگر نهادهاي عمومي و تخصصي.(2)

همچنين طرحهاي مشابه در آلباني به منظور تقويت مهارتهاي مطالعه كودكان اجرا گشته كه در آن ظرفيتسازي براي افزايش مهارتهاي معلمان و آموزش شيوه استفاده از كتابخانهها، افزايش آگاهي و حمايت از كودكان و تدوين استانداردها و توسعه در سياست گذاري ارتقاي مطالعه توصيه شده است.(3) علاوه بر آن، برنامههايي چون برگزاري هفته كتاب در استراليا، ايجاد باشگاه هاي كتاب در روسيه، ايجاد جامعه كتاب فروشيهاي مدارس در


1- مري پوپ آزبرن و ديگران، بررسي وضعيت مطالعه كودكان و نوجوانان در امريكا، به اهتمام حميد قبادي و ديگران، ص 71.
2- جوزه آنتونيووگا، كتابخانههاي مدارس، سواد اطلاعاتي و طرحهاي ارتقاي سطح سواد در اسپانيا، چاپ شده در «پژوهش هايي درباره مطالعه در كشورهاي ايتاليا، اسپانيا، آلباني و شيلي»، به اهتمام حميد قبادي و ديگران، ص 57.
3- جوزه آنتونيووگا، كتابخانههاي مدارس، سواد اطلاعاتي و طرحهاي ارتقاي سطح سواد در اسپانيا، چاپ شده در «پژوهش هايي درباره مطالعه در كشورهاي ايتاليا، اسپانيا، آلباني و شيلي»، به اهتمام حميد قبادي و ديگران، ص 71.

ص: 112

بريتانيا، ايجاد يك سازمان اطلاعرساني و پژوهشي در فرانسه با عنوان «لذت از كتاب»، اهداي جايزه به كودكان كتاب خوان از سوي شوراي كتاب كودكان امريكا، ايجاد «بانك كتاب» در ونزوئلا كه توسعه كتابخانه را بر عهده دارد، ايجاد كتابخانههاي جعبهاي و كتابخانههاي مزارع در پاكستان، از جمله روش هايي است كه ديگر كشورها براي ترويج فرهنگ مطالعه به كار برده و به نتايج مفيدي دست يافتهاند.(1)

در ايران نيز چنان كه اشاره شد، در سال هاي اخير گام هاي مهمي در اين عرصه برداشته شده است. بر اساس ماده چهارم سند ملي نهضت مطالعه مفيد، براي رسيدن به جايگاه مطلوب كتاب و كتابخواني در كشور بايد سياستهايي چون ارتقاي شاخص هاي كتاب خانه اي در ابعاد فضا، منابع، عضو و امانت در كتابخانه ها؛ نهادينه كردن مطالعه مفيد به مثابه ارزش و عادت عمومي در جامعه؛ فراهم سازي زيرساخت هاي فيزيكي، مجازي و انساني كتاب خواني شايسته ايران اسلامي؛ زمينه سازي براي هدايت محتواي مطالعه آحاد جامعه و توسعه فعاليت هاي بينالمللي در زمينه توليد كتاب، محتوا، كيفيت چاپ و تأثير آن بر افزايش مطالعه در داخل كشور اجرا شود.(2) تحقق بخشي از اين موارد به راحتي ممكن است. براي نمونه، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ميتواند با خريد كتاب هاي مناسب، فرهنگ توجه به آراستگي ظاهري و محتوايي كتاب را گسترش دهد. همچنين دولت ميتواند بخشي از حمايت خود را براي ترويج فرهنگ مطالعه از طريق توسعه شبكه هاي توزيع كارآمد اعمال كند. از سوي ديگر، كارشناسان و محققان حوزه كتاب و كتابخواني با استفاده از نتايج


1- فهيمه وزيري، تجربه ساير كشورها در زمينه ترويج مطالعه و كتاب خواني، چاپ شده در خلاصه مقالات اولين همايش راه هاي ترويج فرهنگ مطالعه و كتاب خواني، ص 33.
2- سند نهضت مطالعه مفيد، مصوب جلسه 673 مورخ 4/8/89 شوراي عالي انقلاب فرهنگي، پيوست 1.

ص: 113

پژوهش هاي صورت گرفته، راهكارهايي براي توسعه و ترويج فرهنگ مطالعه در كشور بيان كرده اند. برخي از اين راهكارها كه همراه با تقسيمبندي بخش هاي مختلف اثرگذار در زمينه كتابخواني است، عبارتند از:

الف) خانواده

الف) خانواده

1. برنامه ريزي والدين براي آموزش چگونگي مطالعه؛

2. ايجاد محدوديت در استفاده از رسانه هاي تصويري و اختصاص وقت مناسب براي مطالعه و نظارت بر اجراي آن؛

3. در دسترس قرار دادن كتاب و تهيه امكانات لازم؛

4. خواندن كتاب به وسيله والدين براي افراد خانواده در ساعت هاي مشخص از هفته؛

5. اختصاص بودجه مشخصي از درآمد خانواده براي خريد كتاب به منظور مطالعه و هديه دادن به ديگران؛

6. احياي فرهنگ اهداي كتاب به منزله بهترين و مناسب ترين هديه در مناسبت ها؛

7. تشويق خانواده ها به بيان قصه و داستان از طرف كودكان؛

8. ترويج فرهنگ كتابخواني از سنين پايين.

ب) نظام تعليم و تربيت

ب) نظام تعليم و تربيت

1. ترسيم جايگاه كتاب در فرآيند ياددهي و يادگيري؛

2. گنجاندن كتابخانه به عنوان يك واحد و عنصر ضروري مدرسه به ويژه در سياست ها و برنامه هاي اداره كل نوسازي و تجهيز مدارس؛

3. حركت به سمت نظام چندمتني در آموزش به جاي دوره تك متني؛

4. تغيير روش مطالعه يك موضوع براي چند بازار كتاب درسي به مطالعه، يك موضوع از چندين كتاب؛

ص: 114

5. افزايش سهم خلاقيت در برنامه هاي آموزشي؛

6. حذف برنامه، اجراي خريد كتاب از مركز و جانشين كردن سياست ارشاد و راهنمايي به جاي آن؛

7. ايجاد بانك اطلاع رساني موضوعي ويژه دانش آموزان؛

8. تعيين و معرفي «كتاب سال» جوانان؛

9. ايجاد ارتباط بيشتر با آموزش و پرورش در زمينه مسائل پرورشي.

ج) مراكز آموزشي و مدارس

ج) مراكز آموزشي و مدارس

1. گنجاندن كتابخواني و روشهاي مطالعه در برنامههاي درسي مدارس؛

2. غني كردن كتابخانه هاي مدارس ازنظر تعداد و تنوع كتاب ها؛

3. گنجاندن فعاليت هاي جانبي و جذاب در برنامه كتابخانه؛

4. تشويق دانش آموزان به مطالعه از سوي معلمان و كاركنان مدارس؛

5. ايجاد انگيزه مطالعه در دانش آموزان و كاركنان مدارس با برگزاري مسابقه هاي گوناگون؛

6. گنجاندن ساعت درس «مطالعه و كتابخواني» در برنامه درسي (با تأكيد بر مطالعه گروهي)؛

7. تبليغات فراوان در مدارس براي جلب توجه دانش آموزان؛

8. تلاش كافي در جهت باز بودن كتابخانه مدرسه در طي هفته؛

9. افزايش ارتباط بيشتر مدارس با كتابخانه هاي ديگر (تفاهم نامه همكاري بين مدارس و كتابخانه ها تنظيم شود)؛

10. به كارگيري روش هاي جديد و علمي در اداره كتابخانه؛

11. قصه خواني و كتابخواني مربيان در كلاس ها؛

12. برگزاري جلسه نقد و بررسي كتاب در مدارس؛

13. پيوند دادن مطالعه و كتابخواني با درس انشا؛

ص: 115

14. توسعه و بهينه سازي آموزش كتابداران؛

15. ايجاد و توسعه رشته هاي تربيت معلمي كتابداران؛

16. ايجاد جاذبه رشته و شغل كتابداران در نظام آموزشي؛

17. افزايش مجلات و روزنامه ها در كتابخانه هاي مدارس؛

18. پيش بيني توسعه و رشد كتابخانه هاي مدارس و مطالعه؛

19. برخورد جدي تر و تنظيم برنامه منظم نسبت به خانواده و پيش بيني برنامه اي براي تشويق اوليا به مطالعه؛

20. كاهش تكاليف منزل دانش آموزان و جانشين كردن كتاب و مطالعه به جاي بعضي از آنها؛

21. بازديد دانش آموزان از مراكز انتشاراتي و چاپ خانه ها؛

22. اجراي نمايش نامه و متون براساس كتاب ها؛

23. استفاده بيشتر از داستان هاي مصور در دوره ابتدايي؛

24. گنجاندن مطالب مناسب درباره كتابخانه هاي بزرگ جهان در دروس دوره راهنمايي و متوسطه؛

25. فعال كردن تعاوني مدارس در امر كتاب؛

26. ايجاد فضاي مناسب مطالعه در مدارس؛

27. اختصاص ساعتي با عنوان «ساعت مطالعه» در مدارس؛

28. استفاده از كتابداران متعهد و متخصص در مدارس و مراكز اطلاع رساني؛

29. تشويق دانشآموزان به نوشتن كتاب و تهيه روزنامه ديواري؛

30. اجراي درس «شيوههاي مطالعه» در دورههاي راهنمايي و دبيرستان؛

31. تجديدنظر در جايگاه كتاب و كتابخانه و كتابدار در نظام اداري و استخدامي.

ص: 116

د) كتابخانه هاي عمومي

د) كتابخانه هاي عمومي

1. تشويق خيرين به تأسيس كتابخانههاي عمومي؛

2. ارتباط وثيق و نظاممند با مدارس، دانشگاه ها، خانواده ها، رسانه ها و قشرهاي مردم؛

3. تجهيز كتاب خانه ها به امكانات لازم و خدمات سمعي _ بصري؛

4. تهيه منابع متناسب با شرايط و نيازهاي مراجعان؛

5. اجراي فعاليت هاي جانبي مانند مسابقات كتاب خواني، قصهگويي، نمايش فيلم و...؛

6. تجهيز كتابخانههاي عمومي كشور به ابزارهاي پيشرفته رايانهاي و اطلاعرساني؛

7. به كارگيري نيروي انساني متخصص و كارآمد به عنوان كتابدار در كتابخانهها به ويژه كتابخانههاي عمومي و سپردن اداره كتابخانهها به ايشان؛

8. تجهيز كتابخانههاي عمومي به دانش فني مدرن؛

9. افزايش ساعات كار كتابخانهها به ويژه كتابخانههاي عمومي؛

10. تشويق خيرين به سرمايهگذاري در توسعه كتابخانههاي عمومي؛

11. تأسيس كتابخانه در همه بوستان ها به همت شهرداري؛

12. توجه به جذابيت محيط در معماري كتابخانهها؛

13. توسعه كتابخانههاي سيار؛

14. به كارگيري استانداردهاي موجود در تهيه منابع و كتب و مجموعه سازي؛

15. به كارگيري فنون و روش هاي عملي در جلب و جذب خوانندگان بالقوه كتاب؛

16. افزايش تعداد كتابخانه ها با شاخص هاي رشد جمعيت.(1)


1- حميدرضا چاكري، «كتابخانه، مطالعه كتاب و موانع و راهبردهاي بهينهسازي»، كتاب ماه كليات، دي و بهمن 1384، ش 97 و 98، صص 108 _ 111.

ص: 117

ه ) دولت

ه ) دولت

دولت بايد با حركتي ملي، ترويج فرهنگ مطالعه و كتابخواني را سازمان دهي و رهبري كند. از آنجا كه دولت قدرت اجرايي بسياري دارد، روند اين حركت پرشتاب خواهد بود. تشكيل «شوراي ملي رشد و توسعه كتاب و كتابخواني» كه افرادي از هيئت دولت، نويسندگان، ناشران و انديشمندان در آن عضويت داشته باشند، راهكار بسيار مناسبي است. اين شورا ميتواند امكانات و توان تمامي وزارت خانهها و سازمان هاي دولتي را در اختيار داشته باشد. اقدامات ديگري كه ميتواند در دستور كار دولت قرار گيرد، عبارتند از:(1)

1. اصلاح مديريت علمي در نظام مطالعه و كتابخواني كشور؛

2. ايجاد سهولت دسترسي به كتاب از طريق كاهش قيمت، بهبود شبكه هاي توزيع كتاب، افزايش تيراژ نشر و...؛

3. حمايت از ناشران و نويسندگان، مترجمان، توزيع بن كتاب و گسترش كتاب فروشيها؛

4. راه اندازي كتاب فروشيهاي بزرگ و مجهز در شهرها به وسيله شهرداريها، وزارت فرهنگ و ارشاد و...؛

5. حمايت مسئولان فرهنگي كشور از انتشار كتاب ها و مجلات و كاهش قيمت نشريات؛

6. تشويق ناشران به انتشار كتاب هاي مرجع و تخصصي؛

7. ايجاد تسهيلات براي رشد و تعالي ناشران شهرستاني؛

8. برگزاري نمايشگاه دائم كتاب در شهرستان ها؛


1- ماشاءالله كاربخش راوري، راه هاي ترويج فرهنگ مطالعه و كتاب خواني بين كودكان و نوجوانان، چاپ شده در خلاصه مقالات اولين همايش راه هاي ترويج فرهنگ مطالعه و كتاب خواني، ص 3.

ص: 118

9. برنامهريزي و ارائه طرحهاي متمركز در خصوص كتاب؛

10. ايجاد دكههاي كتاب در معابر عمومي براي امانت دادن به متقاضيان؛

11. برگزاري همايشهاي ملي و بينالمللي پيرامون آسيبشناسي توليد و توزيع و مطالعه كتاب در كشور؛

12. ايجاد «شبكه ملي اطلاعرساني» در زمينه كتاب؛

13. ايجاد و احداث «شهر كتاب» در شهرهاي بزرگ كشور؛(1)

14. توجه به استعدادهاي جوان و خلاق در جامعه؛

15. تلاش ملي براي از بين بردن بي سوادي به منظور افزايش معدل مطالعه در كشور؛

16. توليد كتاب ويژه افراد نوسواد يا كم سواد با حمايت دولت براي آشنا ساختن آنان با كتاب و مطالعه؛

17. ايجاد امكانات مناسب در محيطهاي گوناگون براي مطالعه؛

18. حمايت از چاپ كتاب هاي جيبي و همراه؛

19. ايجاد سازمان نهضت كتابخواني و مطالعه بعنوان متولي امور مربوط به كتاب و كتابخواني؛

20. آسان كردن شرايط توليد و تأليف كتاب با از ميان برداشتن قوانين دست وپاگير؛

21. تقويت كتابخانه هاي مساجد و حمايت از برنامه هاي آنها؛

22. توسعه مراكز فرهنگي و راه اندازي كتابخانه هاي جديد؛

23. تأسيس تلفن گويا به منظور در اختيار قراردادن آخرين اخبار مربوط به كتاب؛


1- اداره كل مراكز و روابط فرهنگي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، خلاصه مقالات اولين همايش راه هاي ترويج فرهنگ مطالعه و كتاب خواني، تهران، معاونت امور فرهنگي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، اداره كل مراكز و روابط فرهنگي، 1376.

ص: 119

24. تأسيس باشگاه كتابخواني و مطالعه و حراج فصلي كتاب؛(1)

25. برگزاري مسابقات كتابخواني با در نظر گرفتن جوايز درخور توجه به برگزيدگان؛

26. ايجاد تسهيلات در تأمين كاغذ و مواد چاپ براي كتاب هاي مفيد و مؤثر؛

27. كاهش قيمت كتاب و الزام هرچه بيشتر دولت به اتخاذ سياست هاي حمايتي در اين عرصه؛(2)

28. معرفي كتاب از طريق نشريات ادواري و سايتهاي معتبر اينترنتي؛

29. گذاشتن جايگاههاي عرضه كتاب در اماكن عمومي مانند مترو، قطار و...؛

30. به كارگيري كتابخواني به منزله روشي براي جريمه مجرمان و متخلفان؛

31. بازنويسي كتاب هاي كهن و كلاسيك به زبان ساده امروزي؛

32. تبليغ و ترويج فرهنگ كتابخواني از منابر مذهبي مانند نماز جمعه و...؛

33. برپايي نمايشگاه كتاب در محل برگزاري نماز جمعه و...؛

34. اشاعه فرهنگ وقف و اهداي كتاب در جامعه؛

35. گسترش طرح «كتابخانه پستي» براي جوانان (ارسال پستي كتاب بين خانه و كتابخانه)؛

36. احياي سراسري طرح «امانت بين كتابخانهاي» در كتابخانه هاي سراسر كشور.


1- حميدرضا چاكري، «كتابخانه، مطالعه كتاب و موانع و راهبردهاي بهينهسازي»، كتاب ماه كليات، دي و بهمن 1384، ش 97 و 98، صص 108 _ 111.
2- محمد اسماعيلزاده، «راهبردهاي تحقق فرهنگ كتاب خواني در سطح جامعه»، كتاب مهر، بهار 1390، ش 2، صص 110 _ 124.

ص: 120

ص: 121

فصل ششم: راهكارهاي رسانه اي ترويج كتاب و كتابخواني

اشاره

فصل ششم: راهكارهاي رسانه اي ترويج كتاب و كتابخواني

ص: 122

ص: 123

( جوينده دانش، جوياي رحمت است

و پاداشش با پيامبران داده مي شود.(1)

پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله

رسانه يا رسانههاي ارتباط جمعي، به معناي وسيع كلمه، شامل وسايل ارتباطي است كه در سطحي گسترده به انتشار اطلاعات، اخبار، عقايد و نظريات گوناگون مي پردازد. رسانه هاي گروهي در جامعه مدرن نقشي بنيادي برعهده گرفته اند. مقصود از رسانه هاي گروهي، آن دسته از وسايل ارتباطي مانند روزنامه، تلويزيون، راديو و سينماست كه به دست انبوه مخاطبان مي رسند و بر زندگي ما تأثير عميقي دارند. اين رسانه ها نه تنها موجب تفريح و سرگرمي ما مي شوند، بلكه بيشتر اطلاعاتي را كه بر مبناي آنها در زندگي روزانه خود عمل مي كنيم، فراهم مي آورند و به آنها شكل مي دهند.(2) در وسايل ارتباط جمعي، انديشهها، افكار، خواستهها و تمايلات گروهي براي جوامع فرستاده ميشود و به طور كلي، در يك زمان، انتقال ارتباط در حيطه گسترده اي از افراد، انجام و پيام منتقل مي شود.(3) بدين لحاظ، رسانههاي گروهي در جوامع امروزي كاركردهاي مختلفي دارند. برخي از اين كاركردها عبارتند از:


1- ابوالقاسم پاينده، نهج الفصاحه: مجموعه كلمات قصار حضرت رسول 9، ص 555.
2- آنتوني گيدنز، جامعه شناسي، ص 695.
3- افشين رزاقي، نظريه هاي ارتباطات اجتماعي، ص11.

ص: 124

1. كاركرد خبري و اطلاعرساني: از عمده وظايف وسايل ارتباط جمعي، پخش اطلاعات و اخبار در سطح جامعه است. روح كنجكاو بشر و همچنين نقش هاي مختلفي كه شخص در جامعه امروز بر عهده دارد، او را وادار مي كند كه پيوسته از اخبار و رويدادها آگاه باشد.

2. كاركرد يك پارچهسازي و تعامل اجتماعي: داشتن بينش درباره اوضاع و احوال ديگران، همدلي اجتماعي، همذات پنداري با ديگران و كسب احساس تعلق، يافتن مبنايي براي گفت وگو و تعامل اجتماعي، كمك به اجراي نقش هاي اجتماعي، در راستاي اين كاركرد قرار ميگيرند.

3. كاركرد راهنمايي و راهبري: وسايل ارتباط جمعي، جامعه را در جهت اهداف خاص، هدايت و آنها را با مسئوليت هاي شخصي و اجتماعي شان، آشنا و حقوق آنها را بيان مي كند و از اين طريق، سبب حركت و مسئوليت پذيري مردم مي شود تا در برابر شرايط اجتماعي جامعه شان، واكنش مناسب را نشان دهند. در اين باره مي توان به نقش مطبوعات در تقويت افكار مردم در تاريخ گذشته جهان ، در دفاع از حقوق اجتماعي و در مبارزات آزادي بخش اشاره كرد. موضوع مهم درباره وظيفه راهنمايي كننده وسايل ارتباط جمعي، مسئله توسعه اقتصادي در كشورهاي جهان سوم است كه با كمك رسانه هاي گروهي مي توان با دادن آموزش هاي لازم، به تحريك، تشويق و هدايت مردم در جهت اهداف اقتصادي و اجتماعي، همت گماشت.

4. كاركرد تفريحي: در جهان امروز كاركرد مهم وسايل ارتباط جمعي، تفريحي است. مردم در بسياري از مواقع، بيش از آنكه تقاضاي تنوع در برنامههاي علمي و اجتماعي از راديو و تلويزيون داشته باشند، دنبال تنوع و افزايش برنامه هاي تفريحي فيلم و سريال هستند. گريز يا انحراف توجه از

ص: 125

مشكلات، آسودن، به دست آوردن لذت دروني فرهنگي و زيباييشناختي، پركردن اوقات فراغت و تخليه عواطف، همه نشانه نياز به تفريح است.

5. كاركرد آموزشي: همواره مردم از رسانهها اثر ميپذيرند. رسانهها چه براي آموزش طراحي شده يا نشده باشند، برنامههايشان چه با هدف آموزشي باشد يا نباشد، همواره آموزشدهنده هستند؛ زيرا دانشمندان بر اين باورند كه: «رسانهها فراهمآورنده دانش و شكلدهنده ارزش هايند».(1) از سوي ديگر، وسايل ارتباط جمعي، مولود و محصول انديشههاي انسانند. به طور معمول، اين رسانهها، با زمان فراغت انسان ها برخورد مي كنند. اگر به درستي از اين ابزارها بهره گرفته شود، همچون مدرسهاي بزرگ بر حيات انسان پرتو مي افكند. حتي به هنگام فراغت و آن گاه كه اين وسايل براي سرگرمي به كار ميآيند، باز هم خواه ناخواه نكته هايي را به انسان ميآموزند.(2) البته همه رسانهها داراي توان آموزشي هستند و از آنها ميتوان در تبادل انديشه و اطلاعات، ايجاد انگيزه، راهنمايي و سرگرمي بهره گرفت، اما بايد گفت، توانايي همه آنها به يك اندازه نيست. هر اندازه رسانهاي بتواند حس هاي بيشتري از مخاطب را در اختيار بگيرد، در انتقال پيام موفقتر است. براي نمونه، راديو فقط حس شنوايي مخاطب را در اختيار مي گيرد، ولي تلويزيون، هم حس شنوايي و هم حس بينايي او را در اختيار دارد. بنابراين، با توجه به اينكه به خاطر سپردن چيزهايي كه ديده ميشوند، سه برابر بيشتر از اطلاعات شفاهي و شنيداري است، پس توان آموزشي رسانه ديداري مانند تلويزيون، سه برابر راديو است، اما اين نكته را نبايد فراموش كرد كه شرايط استفاده از راديو، آسانتر از تلويزيون است. ازاين رو، در بسياري از موارد، راديو كاربرد بيشتري دارد، اما نكته قابل توجه در امر استفاده از رسانه و آموزش اين


1- محمود اكرامي، اصول ارتباط جمعي، ص79.
2- باقر ساروخاني، جامعهشناسي ارتباطات، صص 84-85.

ص: 126

است كه برخي رسانهها براي انتشار اطلاعات، مناسبتر و برخي براي آموزش و تشويق مردم اثرگذارترند. در نتيجه، در مواردي كه رسانهاي خاص براي آموزش و اطلاعرساني ضعيف است، بايد آن رسانه را با ديگر رسانهها تلفيق كرد.(1)

نكتهاي كه درباره كاركردهاي گوناگون رسانهها بايد به آن اشاره كنيم، اين است كه برخورد افراد گوناگون با وسايل ارتباط جمعي، با توجه به پايگاه اجتماعي، سطح سواد، شرايط سني و عوامل ديگر متفاوت است. از اين نظر، ممكن است استفاده از رسانه در هر لحظه يكي از فوايد ياد شده را داشته باشد.

اهميت و جايگاه تلويزيون

اهميت و جايگاه تلويزيون

تلويزيون به عنوان رسانه اي تصويري، امتداد مستقيم چيزي است كه ميتوان آن را غلبه تصوير بر كلمه و كلام در تفكر مدرن غربي ناميد. در واقع، اين سيطره موجب شده است كه ساحت تصوير به نوعي مهم تر و اصلي تر از ساحت كلمه بشود. كلمه با مجردات و با معاني، نسبت نزديكتري دارد و با تصوير محسوس و تصويري كه معطوف به ادراك حسي است، فاصله بيشتري دارد.(2) ازاين رو، در ميان رسانه هاي جمعي، تلويزيون تنها وسيله اي است كه از حواس بينايي و شنوايي در آنِ واحد بهره مي برد و داراي پوشش وسيع و سرعت انتقال پيام است. برنامه اي تلويزيوني براي رسيدن به مخاطب خود، به واسطه نياز ندارد و به علت ارتباط مستقيم و فوري با بيننده و عينيت دادن به رويدادها، رسانهاي پرقدرت است. تلويزيون مي تواند در امر تسهيل و بهينهسازي فرآيندهاي سياسي، اقتصادي و اجتماعي در تكامل فرهنگ و ارتقاي آموزش و پرورش و سرگرمي مردم، نقشي اساسي داشته


1- محمود اكرامي، اصول ارتباطات جمعي، صص 163 _ 164.
2- شهريار زرشناس، «تأملي در ماهيت رسانه تصويري در دوران گذار»، در: پايگاه اينترنتي رجانيوز: http://rajanews.com/detail.asp?id=131594 (بازيابي در 15/05/91).

ص: 127

باشد. تلويزيون، جهان دومي است كه از جهان حقيقي مايه مي گيرد كه با زيستن در آن مي توان تجربه ها و اطلاعاتي به دست آورد كه براي زندگي حقيقي ارزشمند باشد. امه دور،(1) از پژوهشگران ارتباطات، درباره تأثير تلويزيون چنين مي نويسد: «تلويزيون رسانه اي است كه همه قواي ادراكي انسان (عقل، خيال و وهم) را تحت تأثير قرار مي دهد و يكي از ويژگي هاي متمايزكننده آن كيفيت و جذابيتي است كه جزو جداناشدني اين رسانه است و هم زمان تمركز و توجه چشم و گوش را مي طلبد. همچنين توجه را به حركت در فضاي كوچكي معطوف مي سازد. تماشاگر تلويزيون، به بيرون رفتن از خانه و تهيه بليت نياز ندارد. فرد بدون آن كه از صندلي اش بلند شود، مي تواند به وسيله استوديو، صحنه هاي نمايش و دوربين هاي خبري، با دوردست ها ارتباط ديداري و شنيداري برقرار كند».(2)

با اين حال، اين رسانه قدرتمند نيز محاسن و معايبي دارد كه بهتر است از آن خبر داشته باشيم. به طور كلي، نقاط قوت و ضعف رسانه تلويزيون به اين شرح است:

الف) نقاط قوت:

1. تلويزيون اگر چه سطحي، براي افراد اطلاعات زيادي را فراهم كرده و دسترسي به دنيايي را كه در آن زندگي نمي كنند، امكانپذير ساخته است؛

2. تلويزيون افراد را قادر مي سازد تا با بهره مندي از تجربههاي ديگران، تجارب جديدي به دست بياورند؛

3. تلويزيون در ايجاد زمينه و تعامل مشترك بين مردم جهان نقش بسيار مهمي دارد.


1- Aimee Dorr.
2- امه دور، تلويزيون و كودكان، رسانه اي خاص براي مخاطبان خاص، ترجمه: علي رستمي، ص 152.

ص: 128

ب) نقاط ضعف:

1. تلويزيون بيننده را از نظر اجتماعي منزوي مي كند؛

2. تلويزيون نحوه تفكر سادهلوحانه و قالبي بودن را خواسته يا ناخواسته تشويق مي كند؛

3. تلويزيون به ندرت تحليل، تفكر و تعميق مخاطب را برمي انگيزد؛

4. موضوعات و مشكلات به اندازه كافي تحليل نمي شوند؛

5. تلويزيون براي جذب و جلب توجه مخاطبانش به مسائلي مانند خشونت، موضوعات مبتذل و مسائل جنسي مي پردازد؛

6. در تلويزيون مي توان مرز بين واقعيت و تحريف را از راه تدوين و موقعيت هاي دوربين، از بين برد.(1)

با اين حال، آمارها نشاندهنده رشد فزاينده استفاده از تلويزيون در ميان خانوادههاي ايراني، به ويژه در سال هاي اخير بوده است. در سال 1345 خورشيدي، تحقيقي در زمينه چگونگي استفاده از ساعت فراغت جمعيت ده سال به بالاي تهران و حومه، انجام شد. براساس اين تحقيق، فقط حدود 4 درصد از جمعيت ده سال به بالاي تهران از تلويزيون استفاده مي كردند. پژوهش ديگري در سال 1352 نشان داد كه حدود 15 درصد از مردم براي اوقات فراغت از تلويزيون بهره مي برند، اما در سال 1361، تماشاي تلويزيون با 41 درصد، از عمده ترين فعاليت پاسخ گويان در فاصله بيدار شدن تا زمان شروع فعاليت هاي روزانه بوده است. بر اساس پژوهش سازمان ملي جوانان، در سال 1376، حدود 91 درصد از جامعه بررسي شده، اولويت اول گذران زمان فراغت خود را تماشاي تلويزيون بيان كردند و در بين دو گروه جنسي


1- زينب حاجيابراهيم زرگر، «بررسي سهم تلويزيون در اوقات فراغت جوانان»، در: پايگاه اينترنتي انسانشناسي و فرهنگ: http://anthropology.ir/node/1147 (بازيابي در 10/05/1391).

ص: 129

زن و مرد نيز تفاوت چنداني ديده نشد. پژوهشي ديگر (1381) نشان ميدهد كه 6/82 درصد دانشجويان، روزانه تلويزيون تماشا مي كنند و در يافتههاي اين پژوهش ذكر شده، اولين فعاليت فراغتي براي دانشجويان 21 دانشگاه از 25 دانشگاه بزرگ كشور، تماشاي تلويزيون بوده است.(1)

بايد توجه داشته باشيم كه اين نتايج، وظايف مسئولان و سياستگذاران فرهنگي را در فراهمسازي شرايط بهينه استفاده از تلويزيون و اتخاذ رويكرد صحيح و منطقي در برنامهسازي رسانهاي براساس اقتضائات و ارزش هاي بومي و اسلامي دو چندان ميكند؛ چرا كه اين رسانه، به آساني بينندگان را به خود جلب ميكند و لازم نيست مخاطب حتماً باسواد باشد تا پيام را درك كند. تلويزيون در مقايسه با راديو، از نظر جنبه بصري مزيت بسياري دارد. تلويزيون، رسانهاي معتبر و توانمند و مرجع است و مخاطبان براي اطلاعاتي كه به وسيله آن پخش مي شود، اعتبار قابل توجهي قائلند. ازاين رو، رسانه هاي ارتباط جمعي از جمله راديو و تلويزيون، بايد با توجه به ويژگي هاي شخصيت ذهني، عاطفي، رواني و اجتماعي مخاطبان و نيازهاي رو به رشد آنها و نيز در نظر گرفتن اهداف متعالي ملي و ديني، بهترين روش ها و تكنيك هاي ممكن براي برقراري ارتباط با مخاطبان مختلف، جذب آنها و تقويت قدرت تفكر و خلاقيت و ترويج فرهنگ مطالعه را در پيش بگيرند.

تلويزيون و كودكان و نوجوانان

تلويزيون و كودكان و نوجوانان

تلويزيون يكي از وسايل ارتباطي جذاب و نيرومندي است كه معمولاً گروه هاي كودكان و نوجوانان را سرگرم مي كند. آنها به دلايلي چند از جمله سرگرمي، باخبر شدن و كمك به ايجاد ارتباط اجتماعي، به تماشاي تلويزيون ميپردازند. به نظر مي رسد وسايل ارتباط جمعي، به ويژه تلويزيون مي تواند


1- زينب حاجيابراهيم زرگر، «بررسي سهم تلويزيون در اوقات فراغت جوانان»، در: پايگاه اينترنتي انسانشناسي و فرهنگ: http://anthropology.ir/node/1147 (بازيابي در 10/05/1391).

ص: 130

در تغيير ارزش ها، سنت ها، باورها و طرز تفكر افراد يك جامعه، به ويژه كودكان و نوجوانان، نقش بسزايي داشته باشند. پس اگر بتوان از راه وسايل ارتباط جمعي، تغيير و تحول فرهنگي مناسبي پديد آورد و جامعه را به سوي ارزش هاي پسنديده و باورهاي درست سوق داد، مي توان نتيجه گرفت كه زيربناي توسعه و پيشرفت فرهنگي و اجتماعي، فراهم آمده است. ازاين رو، مطالعه و تحقيق اثر رسانه ها بر روي جنبه هاي گوناگون شخصيت آنان، اهميت بسياري دارد. رسانه هاي ارتباط جمعي به سبب ويژگي هاي خاصي كه دارند، مي توانند پيام مورد نظر فرستنده را در محيطي وسيع پخش كنند. ازاين رو، اين رسانه ها مخاطبان بيشتري دارند.(1)

ازاين رو، نقش رسانه هاي جمعي مانند تلويزيون كه براي پركردن اوقات فراغت و آموزش گروه هاي مختلف جامعه برنامه ريزي مي كنند، حساس است. رسانههاي همگاني از جمله عوامل اساسي شكل دادن افكار عمومي در جهان امروز به شمار مي آيند و در بيشتر كشورها، نقش آموزشي و تربيتي را در ايجاد عادات و رفتار مطلوب اجتماعي و فرهنگپذيري و جامعهپذيري مردم ايفا مي كنند.(2) ازاين رو، برنامه هاي تلويزيوني، چنانچه به معرفي و نقد كتاب يا ترويج فرهنگ مراجعه به كتابخانه و مطالعه از راه سريال ها، ميان پرده ها، برگزاري مسابقه هاي كتابخواني و غيره بپردازد، مي تواند در ارتقاي فرهنگ مطالعه اثرگذار باشد.

پژوهش هاي جديد نشان ميدهد، اصلي ترين روش هاي پركردن اوقات فراغت پاسخ گويان (نوجوانان 12 تا 17 سال) به ترتيب، تماشاي تلويزيون


1- شهرآراي، مهرناز، «بررسي تأثير تلويزيون بر مهارتهاي تحصيلي كودكان و نوجوانان»، نشريه تعليم و تربيت (آموزش و پرورش)، 1373، ش 38، صص 33-43.
2- سيدحسين بيگي، نقش رسانه در ترويج فرهنگ كتاب خواني، ص 27.

ص: 131

(4/47درصد)، مطالعه كتاب (7/13درصد) و ديدار با دوستان (5/12درصد) است. به نظر ميرسد، تلويزيون به دليل جاذبه نور و تصوير براي مخاطبانش، گيرايي بيشتري دارد؛ زيرا نيمي از پاسخ گويان اين پژوهش براي پركردن اوقات فراغتشان، تلويزيون را برگزيده اند كه اهميت و تأثير اين رسانه را نشان مي دهد. همچنين اولين اولويت از عوامل اثرگذار بر علاقه مند كردن نوجوانان به مطالعه و كتابخواني، راديو و تلويزيون است و دوستان و مدرسه در اولويت هاي دوم و سوم قرار دارند و اين بيانگر تأثير عميق و كارآمد تلويزيون بر ديدگاه نوجوانان است.(1)

ازاين رو، با توجه به فراواني مخاطبان كودك و نوجوان در سراسر كشور، علاقه مند ساختن آنها به مطالعه و كتاب، پشتوانه پيشرفت و توسعه جامعه و مصونيت بخشيدن به آنها در برابر هجوم ديگر فرهنگ هاست. ازاين رو، مي توان از تلويزيون به صورت سكوي پرشي براي جهش به سوي مطالعه بهره گرفت. تلويزيون مي تواند ميل به خواندن را بر انگيزد. براي نمونه، كودكان و نوجواناني كه سريال هاي زندگي ابن سينا، كمال الملك، امير كبير، پاستور و مادام كوري را ديده اند، اگر در اين زمينه كتاب هاي مناسب سنشان، در دسترس آنان قرار گيرد و به مطالعه تشويق شوند، بي گمان به مطالعه اين گونه كتاب ها خواهند پرداخت.(2)

اين نكته را نبايد از نظر دور داشت كه كودكان و نوجوانان در عصر حاضر، در جهاني چندرسانه اي زندگي مي كنند. حجم منابع غيركتابي و برنامه هاي رسانه هاي صوتي و تصويري، اگر در برخي از جوامع پيشرفته از منابع چاپي پيشي نگرفته باشد، دست كم برابر با آنهاست. نشريه ها و


1- زهره ميرحسيني و زهرا محمدي، «بررسي نقش تلويزيون در ترويج فرهنگ كتاب خواني از ديدگاه نوجوانان شهر تهران»، كودك، نوجوان و رسانه، ش 3، صص 13 _ 41.
2- سليمان فرهاديان، «تلويزيون بهتر از كتاب»، روزنامه همشهري، 16/1/1381، ص 4.

ص: 132

روزنامه ها، برنامه هاي راديو و تلويزيوني و تئاتر و سينما، همگي مي توانند در خدمت برنامههاي مطالعه و خواندن باشند، اگر براي بهره مندي از آنها برنامه ريزي درستي وجود داشته باشد.(1) همچنين نبايد فراموش كرد كه تماشاي تلويزيون و گوش دادن به راديو، هيچ نوع پيش نيازي لازم ندارد، در صورتي كه كودك سالم باشد. حال آنكه كتاب و نشريات، نيازمند توانايي و مهارت خواندن هستند. پس آنچه از اين رسانه ها ارسال ميشود، بسيار آسان دريافت مي شود و براي درك آنها نيز كودك نيازمند تواناييها يا مهارت هاي ويژه اي نيست. يكي از مهم ترين نگرانيهاي پدران و مادران و مربيان، به خصوص در رابطه با تلويزيون، دشواري كنترل مشاهدات كودكان است. متأسفانه كودكان، در بيشتر خانه ها، تنها به تماشاي برنامه هاي خاص خود بسنده نمي كنند و بسياري از اوقات خود را كه بايد بخشي از آن صرف فعاليت بدني، هم نشيني با هم سالان و حضور در جمع و مطالعه شود، صرف تلويزيون مي كنند و به تدريج به جاي بهره مندي از موهبت چندرسانهاي بودن، همه توجه شان به تلويزيون است و آرام آرام پيوندهايشان با منابع مكتوب كه نيازمند تلاش و تمركز بيشتر است، سست ميشود. نكته ديگر، منفعل بودن كودكان در برابر برنامه هاي راديو_ تلويزيوني است؛ زيرا كاملاً جريان پيام در اين رسانهها يك طرفه است و واكنش هاي كودك، مقطعي و كوتاهمدت و ناپايدار است.(2) از اين نظر لازم است دست اندكاران رسانه اثرگذاري مانند تلويزيون و راديو، به فرهنگسازي و ايجاد علاقه نسبت به مطالعه و كتابخواني در كل جامعه و به ويژه در ميان كودكان و نوجوانان توجه نشان دهند. در ادامه به تأثير تلويزيون در ترويج فرهنگ كتابخواني، برخي


1- ثريا قزلاياق، ادبيات كودكان و نوجوانان و ترويج خواندن (مواد و خدمات كتابخانه اي براي كودكان و نوجوانان، ص 323.
2- ثريا قزلاياق، ادبيات كودكان و نوجوانان و ترويج خواندن (مواد و خدمات كتابخانه اي براي كودكان و نوجوانان، صص 330-331.

ص: 133

راهكارهاي اجرايي آن و نيز به بخشي از سياستهايي اشاره مي كنيم كه در راديو و تلويزيون جمهوري اسلامي ايران، تصويب و كمابيش اجرا مي شده است.

تلويزيون و فرهنگ مطالعه

تلويزيون و فرهنگ مطالعه

نيل پُستمن، از نظريهپردازان مشهور ارتباطات، در كتاب زندگي در عيش، مردن در خوشي، استدلال ميكند كه تلويزيون با ترويج «فرهنگ بصري»، رفته رفته عادات خواندن و قلمرو فرهنگ مكتوب در جامعه امريكا را به شدت تضعيف كرده است. پستمن نشان ميدهد كه در قرن هيجدهم و نوزدهم ميلادي، جامعه امريكا از نظر فرهنگي و جامعهاي، با فرهنگ مكتوب و كتابخواني بسيار توسعه يافته بوده است، اما آرام آرام، پس از گسترش تلويزيون در نيمه دوم قرن بيستم، اين فرهنگ مكتوب توسعه يافته، رو به افول گذاشته است.(1) تحقيقات ديگر نيز نشان ميدهند كه تماشاي تلويزيون هاي تجاري و استفاده از زمان فراغت براي بازي هاي كامپيوتري يا اينترنت، به موازات هم سبب كاهش كتابخواني شده است.(2) همچنين وان در وورت(3) (2002) در مقاله اي به نام «تلويزيون و كاهش مطالعه» به اين نكته اشاره كرده كه پس از ورود تلويزيون به عرصه فرهنگ، مدت زماني كه مردم هلند براي مطالعه كتاب ها صرف مي كنند، كاهش يافته است، اما اين باور كه همواره تلويزيون تأثيرات ويرانگري بر جوامع داشته باشد، با توجه به نتايج تحقيقات جديد، به تدريج افول كرده است؛ چرا كه همانند هر يك از ابزارهاي تكنولوژيك، تلويزيون نيز ميتواند هم زمان نقش دوگانهاي داشته باشد.


1- نعمتالله فاضلي، «درآمدي جامعهشناختي به پديده و گفتمان كتاب در ايران معاصر»، نشريه كتاب مهر، بهار 1390، ش 2، ص 4 _ 49.
2- محمدسعيد ذكايي، «خواندن براي لذت و لذت هاي خواندن»، نشريه كتاب مهر، بهار 1390، ش 2، صص 69 و 50.
3- Van der Voort.

ص: 134

كلاوس فاست(1) با نظر كساني كه توسعه تلويزيون را عامل كاهش مصرف كتاب در جوامع صنعتي مي دانند، موافق نيست. او مي گويد: «اين تصور اشتباه بزرگي است؛ زيرا به كرات ديده ايم كه تلويزيون و كتاب، اگر عاقلانه به كار گرفته شوند، مكمل يكديگرند. منتهي در هر جامعه اي بايد تلويزيون و برنامه هاي آن را به دقت مورد مطالعه قرار داد و ديد به چه نحو مي توان از آن براي تربيت افكار و توسعه دانش بهره برداري كرد».(2)

پژوهش هاي جديد نيز نشان از وجود رابطه معنيدار بين مدت تماشاي تلويزيون و تشويق افراد به كتابخواني در ميان نوجوانان بيننده تلويزيون داشته است. نوجواناني كه بيشتر تلويزيون تماشا مي كنند، با سطح تحصيلات و طبقه اجتماعي مختلف، نظر مثبت تري به تأثير اين رسانه در تبليغ و ترويج مطالعه و كتابخواني دارند.(3) حتي گروهي معتقدند، رسانههاي گروهي در برخي كشورها، بر نياز آدميان به كتاب افزوده است. مطالعات نشان داده است، كتاب هايي كه در رسانهها نقد مي شوند يا كتاب هايي كه از روي آنها فيلم سينمايي ساخته ميشود، خوانندگان بيشتري داشتهاند. همچنين بسياري از افراد كه با مطالعه و خواندن بيگانهاند، از راه نقد و معرفي كتاب ها در مطبوعات، به مطالعه روي ميآورند.(4)

بنابراين، راديوها، تلويزيونها، ماهوارهها، وبلاگها، وب سايتها، سينماها، تئاتر و ديگر ابزارهاي وسايل ارتباط جمعي، هر كدام به شكلي در توسعه فرهنگ مكتوب و صنعت كتاب، نقش دارند. هر چند گمان ميرفت كه اين ابزارها به نوعي مانعي بر سر راه كتاب و كتابخواني باشند. ضمن تأييد و تأكيد


1- Klaus Fast.
2- مهدي نيكخو، نقش هنر و رسانه در تعليم و تربيت، ص 213.
3- زهره ميرحسيني و زهرا محمدي، «بررسي نقش تلويزيون در ترويج فرهنگ كتاب خواني از ديدگاه نوجوانان شهر تهران»، كودك، نوجوان و رسانه، ش 3، صص 13 _ 41.
4- ابرامي، هوشنگ، كتاب و پديده كمرشدي، ص 17.

ص: 135

بر اين نكته كه اين صنايع كاركردهاي متناقضي دارند؛ يعني هم به توسعه كتابخواني و هم محدود ساختن آن ميتوانند كمك كنند، بايد گفت در جوامع امروزي، اين ابزارها براي گروهي در خدمت گسترش كتابخواني و براي گروهي ديگر، به صورت مانعي در كتاب و كتابخواني عمل ميكنند.(1) از اين نظر، نوع و ميزان استفاده از رسانه و نوع برنامهسازي در آن است كه مثبت يا منفي بودن تأثيرات و كاركردهاي آن را مشخص ميكند. شبكههاي راديو تلويزيوني در سراسر جهان، بيشتر با رويكردهاي فرهنگي سعي در تشويق مخاطبان خويش به كتاب و كتابخواني دارند. براي نمونه، دولت برزيل هر چند وقت يك بار، برنامه اي راديو تلويزيوني براي تشويق مطالعه مي سازد. در طول روز، تبليغات گوناگوني به شكل آگهي هاي تجارتي با نام «مطالعه، يعني زندگي كردن» پخش مي شود كه شامل اشعار و قطعاتي از رمان هاي خوب است. كتابخانه هاي برزيل اعلام كردند كه شمار كتاب هايي كه افراد امانت مي گيرند، بر اثر اين تبليغات افزايش يافته است.

راديو تلويزيون ملي اتريش، برنامه اي براي تشويق مردم به مطالعه، با عنوان «مطالعه كن» ساخته است. اين برنامه براي دو ميليون خانواده پخش مي شود و جوايزي شامل كتاب و حواله خريد آن به برندگان اين مسابقه ها اهدا مي شود. مسئوليت اجراي اين برنامه ها به عهده راديو تلويزيون اتريش است كه با همكاري فعالانه بازار كتاب اتريش، اعم از ناشران و كتاب فروشان ساخته شده است.(2)


1- نعمتالله فاضلي، «درآمدي جامعهشناختي به پديده و گفتمان كتاب در ايران معاصر»، نشريه كتاب مهر، بهار 1390، ش 2، صص 4-49.
2- زهره ميرحسيني و زهرا محمدي، «بررسي نقش تلويزيون در ترويج فرهنگ كتاب خواني از ديدگاه نوجوانان شهر تهران»، نشريه كودك، نوجوان و رسانه، ش 3، صص 13-41.

ص: 136

ترويج كتابخواني در رسانه ملي

ترويج كتابخواني در رسانه ملي

چنانكه پيشتر نيز اشاره شد، در عصر حاضر بهره گيري از راديو و تلويزيون به عنوان دو رسانه ارتباطي سريع و در دسترس، ضرورتي اجتماعي و بخشي جدايي ناپذير از زندگي تازه به شمار مي آيد و خارج ماندن افراد از گردونه رسانه هاي ارتباط جمعي، به معناي حذف شدن آنان از حيات اجتماعي است. از سويي، تحولات سياسي و اجتماعي سال هاي اخير در سراسر جهان، حاكي از ظهور و تشديد جنگ رسانه اي بر سر تسخير افكار عمومي و ايجاد تغييرهاي دلخواه در فرهنگ و سبك زندگي مخاطبان هدف و به طور خاص ملتهاي خاورميانه است. ازاين رو، حضور مؤثر و فعالانه سازمان صداوسيماي جمهوري اسلامي ايران، در ميدان اين نبرد رسانه اي، نيازمند برنامه ريزي و مديريت هوشمندانه اي است كه عبور از موانع، بهره گيري مطلوب از فرصت ها و رسيدن به اهداف سازماني را تسهيل كند. به نظر مي رسد، در شرايط كنوني كه امواج و پيام هاي فراملي، مرزهاي متعارف جغرافيايي و فرهنگي را پشت سرگذاشته و امپراتوري سلطه رسانه اي غرب، استحاله فرهنگي ملت هاي مستقل، به ويژه ايران اسلامي را هدف قرار داده است، صداوسيما_ كه به تعبير امام راحل رحمه الله دانشگاه عمومي كشور است _ بايد با آمادگي همه جانبه، نقش فعال خود را در تقويت انسجام فرهنگي، تحكيم هويت ملي و مقابله با امواج مخرب، بيش از پيش ايفا كند.

بر اساس ماده پنجم قانون خطمشي كلي و اصول برنامههاي سازمان صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران كه در تاريخ 17/4/1361 به تصويب مجلس شوراي اسلامي رسيده است، صدا و سيما بايد در مقام دانشگاهي عمومي، به گسترش آگاهي و رشد جامعه در زمينه هاي گوناگون مكتبي، سياسي، اجتماعي، فرهنگي، اقتصادي و نظامي كمك نمايد. همچنين در ماده

ص: 137

يازدهم، بر «تلاش در جهت رشد و شكوفايي استعدادهاي انساني و بارور ساختن خلاقيت هاي فكري و هنري» تأكيد شده است. «ايجاد زمينه هاي رشد فكري و به وجود آوردن امكان تحليل و نقد، ريشه يابي، پيگيري و واقعبيني در مسائل اجتماعي» از ديگر مباحثي است كه در ماده چهل و دوم اين قانون تصريح است. چنانكه ملاحظه مي شود، آنچه در اين خطمشي بر آن تأكيد گشته است، نقش صدا و سيما در فرهنگسازي جامعه است.(1) از اين نقش بيبديل بارها مقام معظم رهبري ياد كرده است: «به طور كلي صدا و سيما چنان كه امام بزرگوار راحل تعبير فرمودند، دانشگاهي همگاني باشد كه در آن دين و اخلاق و ارزش هاي اسلامي و راه و روش زندگي و تازههاي جهان علم و سياست و انديشههاي نوين و راهگشا، به زبانهاي رسا و باب فهم همه قشرها، آموخته شود و همه _ از ذهنهاي ساده تا مغزهاي متفكر و انسان هاي برجسته _ بتوانند به تناسب آمادگي خود از آن بهره ببرند و از فيض آن سيراب شوند».(2)

ازاين رو، لازم است رسانه ملي براي گسترش كتاب و كتابخواني كه از پايههاي اصلي فرهنگساز جامعه است، اهتمام ويژهاي داشته باشد. برنامه هاي توليدي مناسب براي گسترش و تقويت فرهنگ مطالعه در سطح جامعه بايد با در نظر گرفتن شرايطي مانند برنامهريزيهاي دقيق و علمي، رعايت كيفيت مطلوب، رويكرد و اهداف بنيادين و بلندمدت، تحقيقات كافي پيش از توليد، ارزيابي و دريافت بازخورد در حين توليد و پس از آن، و نيز همراه با مشاركت مجريان با تجربه، طراحان دكور و لباس حرفهاي،


1- قانون خطمشي كلي و اصول برنامههاي سازمان صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران: در پايگاه اينترنتي مجلس شوراي اسلامي: http://rc.majlis.ir/fa/law/show/90575 (بازيابي در 14/04/1391).
2- علي خامنهاي، صدا و سيما در كلام مقام معظم رهبري (مدظله العالي)، گردآوري و تدوين بنياد فرهنگي فاطمها لزهرا3، ص 127.

ص: 138

گرافيستها و كارگردانان خلاق و كتابداران علاقه مند به اين حوزه، توليد و پخش شوند. مسيري كه برنامه اي تلويزيوني، انواع برنامهها طي ميكند، عبارتند از: ايده، طرح، تحقيق، متن (فيلم نامه)، پيشتوليد، پستوليد، پخش و بازخورد.(1) برنامهسازان در همه مراحل ياد شده بايد هدف ايجاد عادت به مطالعه را به عنوان اصلي راهبردي و يكي از مقاصد جانبي برنامهسازي، مورد نظر داشته باشد. بدين لحاظ برنامهسازان صدا و سيما، پيش از توليد برنامه هاي ياد شده، بايد در اين موارد توانمند باشند:

1. آشنايي با روش ها و مهارتهاي مطالعه و خواندن؛

2. آشنايي با استانداردها و معيارهاي گزينش و ارزيابي كتاب؛

3. آشنايي با نشريه هاي تخصصي نقد و بررسي كتاب؛

4. آشنايي با شيوههاي علمي اطلاعيابي از كتابخانهها و اينترنت؛

5. آشنايي با نويسندگان، مترجمان، شاعران و ناشران كتاب.(2)

از سوي ديگر، دستاندركاران رسانه ملي بايد داشتن اطلاعات پايهاي ياد شده را مبناي گزينش افراد براي برنامهسازي قرار دهند و به ويژه در حوزه كتاب و كتابخواني به آن توجه كنند. ترويج و رعايت اين رويكرد در انواع برنامهها، ضروري به نظر ميرسد.

گزارشي از فعاليت هاي رسانه ملي

گزارشي از فعاليت هاي رسانه ملي

با توجه به اهميت ترويج فرهنگ مطالعه در جامعه و تأكيدات رهبر معظم انقلاب اسلامي، دست اندركاران و مديران ارشد رسانه ملي در اين عرصه، اقدامات گوناگوني داشته اند. براي نمونه، در يكي از مصوبات مقرر شده


1- علي رضا رضاداد، آشنايي با فرآيند توليد، جزوه كارگاه آموزشي آشنايي با فرآيند توليد. قم، مركز پژوهش هاي اسلامي صدا و سيما، خانه هنر و انديشه، واحد آموزش، ]بيتا[.
2- نيره خداداد شهري، نقش تلويزيون در ايجاد عادت به مطالعه كودكان و نوجوانان. كودك، نوجوان و رسانه.

ص: 139

است كه پخش آگهيهاي فرهنگي از صدا و سيما، مشمول تخفيف قابل توجه (تا 80 درصد) مي شود و در برخي موارد، به صورت رايگان انجام مي پذيرد. از سوي ديگر، معاونتهاي گوناگون صدا و سيما، شوراها و كارگروه هاي مختلفي را با هدف اتخاذ برنامه منسجم و مدون براي ترويج و گسترش فرهنگ كتابخواني از طريق برنامههاي راديو تلويزيوني تشكيل داده اند. يكي از اين شوراها، «شوراي كتاب سيما» بوده كه با مشاركت صاحب نظران حوزه فرهنگ، كتاب و رسانه تهيه و تنظيم شده و مصوبات آن به صورت دستورالعمل ها و سياست هاي مشخص، همراه با بيان وظايف تخصصي شبكههاي تلويزيوني به همه عوامل اجرايي و توليدي سازمان و شبكههاي تلويزيوني عمومي و شبكههاي تخصصي، مانند شبكه آموزش، شبكه قرآن و معارف و شبكه مستند، ابلاغ شده است.(1) اهداف تشكيل شوراي كتاب عبارتند از:

_ جريانسازي فرهنگي در زمينه كتاب و شكلگيري جنبش كتابخواني در سطح ملي؛

_ ارتقاي باور و اعتقاد عمومي آحاد جامعه نسبت به اهميت كتاب و نهادينهسازي آن در متن زندگي؛

_ تغيير در نگاه و جهتدهي به ذائقه مخاطبان نسبت به كتاب به عنوان يك كالاي فرهنگي؛

_ افزايش عادت ميزان مطالعه مؤثر مردم و هدايت مخاطبان براي مطالعه كتاب هاي ارزشمند و پركردن اوقات فراغت با مطالعه و كتابخواني؛

_ معرفي نويسندگان و ناشران موفق و همسو با اهداف انقلاب و نظام مقدس جمهوري اسلامي.


1- مصوبه شوراي كتاب سيما، پيوست 2.

ص: 140

اين مصوبه مأموريتهاي شورا را مواردي مانند برنامهريزي و سياست گذاري در حوزه كتاب با توجه به مأموريتهاي تخصصي هر شبكه، نظارت و ارزيابي عملكرد شبكهها در امر كتاب و جلوگيري از موازيكاري در حوزه برنامهسازي كتاب در شبكه هاي مختلف برشمرده است. علاوه بر آن، همه شبكهها و اداره هاي ستادي سيما در برنامههاي مختص كتاب و كتابخواني، از پرداختن به مقولههايي مانند ارائه آمارهاي نادرست، سياه نمايي و تبليغ منفي و معكوس درباره وضعيت كتاب و فرهنگ مطالعه در كشور، هرگونه عمل ضد تبليغ در برنامههاي نمايشي ايجادكننده ذهنيت و تلقي منفي نسبت به كتاب و افراد اهل مطالعه، طرح مسائل اختلافبرانگيز ايجادكننده تداخل در فعاليتهاي مجموعههاي متولي كتاب و تبليغ كتاب هاي ضعيف، كم محتوا و غيرهمسو با دين مبين اسلام و نظام جمهوري اسلامي، منع شدهاند.

افزون بر آن، در شبكههاي راديويي صدا و سيما نيز كه به عنوان زيرمجموعههايي از معاونت صدا فعاليت مي كنند، براي انسجامبخشي، نظارت، كنترل و پالايش برنامههاي مختص كتاب و كتابخواني از مهرماه سال 1389، شوراي عالي كتاب معاونت صدا تشكيل شده است. اين شورا از حضور صاحب نظران و كارشناسان برجسته كتاب بهره ميبرد. كه از شناخت خوبي نسبت به حوزه راديو و نيازمندي هاي آن برخوردارند. در جلسات اين شورا كه ماهانه برگزار مي شود، طرح هاي مربوط به كتاب و كتابخواني، نقد و بررسي مي گردد. پالايش و گزينش كتاب ها، نويسندگان و ناشران براي معرفي و استفاده در برنامههاي كتابمحور شبكهها، تعيين ملاكها، اهداف، خطوط قرمز و محورهاي موضوعي مرتبط با كتاب و لزوم رفع فقر اطلاعاتي برنامهسازان شبكهها در حوزه كتاب، از جمله اهداف اين شورا بيان شده است.(1)


1- مصوبه شوراي عالي كتاب معاونت صدا، پيوست 3.

ص: 141

گفتني است بنا به گزارش عملكرد معاونت صدا، در سال 1390، با موضوع «كتاب و كتابخواني»، مدت 2656 ساعت و تعداد 7989 برنامه، از شبكههاي گوناگون راديويي پخش شده است. برنامههايي مانند «شب قصه» (بازخواني داستان هاي كوتاه داخلي و خارجي)، «سفرنامه» (بازخواني خاطرات خارجيان درباره بازديد از ديدنيهاي ايران)، «آن روزها» (بازخواني خاطرات نويسندگان و تاريخ نگاران معاصر) از شبكه فرهنگ و برنامههايي مانند «كتابسرا» و «كتاب شب» از شبكه تهران، «صداي كاغذي» و «معجون» از شبكه جوان، «پيك قرآني» و «كانون مهر» از شبكه قرآن، «چراغ مطالعه» و «پيشخوان» از شبكه معارف و «كتاب هفته»، «نقد حال»، «قدم زدن با كلمات» و «تفكر خلاق» از شبكه گفت وگو، از جمله عناوين برنامههايي بودهاند كه از راه امواج راديويي به گوش مخاطبان رسيده است.(1)

راهكارهاي پيشنهادي

اشاره

راهكارهاي پيشنهادي

در ميان رسانههاي گروهي، رسانه هاي ديداري و شنيداري، يكي از وسايل ارتباطي جذاب و نيرومندي هستند كه بر گروه هاي گوناگون جامعه اثر فوق العادهاي دارند. افراد به دلايلي، از جمله سرگرمي، به دست آوردن اطلاع و كمك به ايجاد ارتباط اجتماعي، به تلويزيون و راديو رو ميآورند. به نظر مي رسد، وسايل ارتباط جمعي، به ويژه تلويزيون مي توانند در تغيير ارزش ها، سنت ها، باورها، اعتقادات و طرز تفكر افراد يك جامعه به ويژه كودكان و نوجوانان، نقش بسزايي داشته باشند. پس اگر بتوان از طريق وسايل ارتباط جمعي، تغيير و تحول فرهنگي مناسبي پديد آورد و جامعه را به سوي ارزش ها و باورهاي درست سوق داد، مي توان نتيجه گرفت كه زيربناي


1- جزوه خلاصه گزارش عملكرد شبكههاي معاونت صدا پيرامون كتاب و كتاب خواني در سال 1390، (منتشر نشده).

ص: 142

توسعه و پيشرفت فرهنگي و اجتماعي فراهم آمده است. رسانه هاي ارتباط جمعي به سبب ويژگي هاي خاصي كه دارند مي توانند پيام مورد نظر فرستنده را در محيطي وسيع پخش كنند. بدين ترتيب، براي اين رسانه ها مخاطبان بيشتري وجود دارد.(1) از سويي هر رسانهاي براي ارتباط با مخاطبانش از قالبهاي مختلفي استفاده ميكند. فيلم، سريال و قالبهاي نمايشي گوناگون، مستندها، برنامههاي گزارشي و خبري، ميزگردها و گفتوگوها و مسابقه ها قالبهاي گوناگوني هستند كه مديران و برنامهسازان ميتوانند بسته به پيامي كه ميخواهند منتقل كنند، از آنها بهره ببرند.(2) با توجه به قالبها و گونههاي پركاربردي كه در حال حاضر در عرصههاي گوناگون برنامهسازي در صدا و سيما در شبكه هاي راديويي و تلويزيوني استفاده مي شود، موارد زير ميتواند مورد نظر قرار گيرد:

الف) راديو

الف) راديو

راديو را فراگيرترين رسانه قرن ناميدهاند. قابليت انطباق با شرايط جديد، انعطافپذيري و ساده بودن از جمله ويژگيهاي خاص راديو به شمار مي رود. راديو ميتواند به سرعت ارتباطي صميمي و دوستانه با شنوندگانش برقرار كند و دنيايي از روابط ابراز نشده، ميان عوامل برنامه و شنوندگان آن پديد آورد و اين ويژگي فوري و مشهود راديو است.(3) قابليت انطباق راديو بيپايان است. با وجود چالشهاي موجود از سوي رسانههاي ديگر، راديو به دليل توانايي تطبيق خود با تغييرها، همچنان محبوبيت دارد. قابليت انطباق راديو را


1- مهرناز شهرآراي، «بررسي تأثير تلويزيون بر مهارتهاي تحصيلي كودكان و نوجوانان»، نشريه تعليم و تربيت (آموزش و پرورش)، 1373، ش 38، صص 33 _ 43.
2- جابر تواضعي، «جايگاه برنامههاي گفت وگومحور در رسانه ملي»، ص 3.
3- مارشال هربرت مكلوهان، براي درك رسانهها، ترجمه: سعيد آذري، ص 39.

ص: 143

نه تنها با توجه به شيوههاي متعدد پخش برنامه آن، بلكه از روي شيوه استفاده از آن براي مقاصد گوناگون مي توان به روشني دريافت.(1)

راديو از دو جهت بر ديگر رسانه هاي همگاني برتري دارد؛ چرا كه هم انتقال پيام در آن سريع و بلافاصله است و هم پوشش گسترده اي دارد. اين رسانه بر موانع زمان و مكان، به راحتي غلبه مي كند: مانع زماني را برمي دارد؛ زيرا همان لحظه اي كه پيام پخش مي شود، شنيده نيز مي شود. در نتيجه، فاصله اي وجود ندارد. بر مانع مكاني نيز غلبه مي كند؛ زيرا به راحتي امواج راديو از مرزها و حتي قاره ها مي گذرد و از اين سوي جهان به آن سوي ديگر مي رسد.

افزون بر اين دو ويژگي، راديو چند امتياز ديگر هم دارد و به همين دليل، امروز در حوزه تبليغات، رايج ترين وسيله به شمار مي رود. امتياز اول آن است كه چون پيامش شنيداري است، گيرنده براي دريافت پيام، نيازي به سواد خواندن و نوشتن ندارد. در نتيجه، براي كشورهايي كه ميزان بي سوادي در آنها بالاست، رسانه اي ايدئال است. امتياز ديگر اين است كه مي تواند به راحتي به حوزه خصوصي زندگي پيامگير نفوذ كند و در همه لحظه هاي زندگي، يار و ياور او باشد. افزون بر آن، چون ارتباط شفاهي است، تأثير آن از نظر روان شناختي، بر پيام گير صميمانه تر است.

از اين گذشته، ارتباط راديويي بسيار ارزان و آسان است، چون به وسيله نقليه و جاده نيازي ندارد، در حالي كه روزنامه و نشريات چاپي، براي آنكه به دست پيام گير برسد، به جاده و وسيله نقليه نياز دارد. جدا از اين، براي كشورهايي كه وسعتشان، بسيار و جمعيتشان پراكنده است و دسترسي به


1- كارول فلمينگ، دستينه راديو، ترجمه: ناصر بليغ، ص 38.

ص: 144

گروه هاي پراكنده به آساني ميسر نيست، راديو وسيله ارتباطي مطلوبي است.(1) بر اين اساس، تاكنون نيز چنا ن كه در بخش گزارش فعاليتهاي رسانه ملي اشاره شد، براي ترويج فرهنگ مطالعه در شبكههاي راديويي گام هاي بزرگي برداشته شده است، ولي قابليت هاي راديو، گسترده و بيپايان است و همچنان ميتوان به اثرگذاري بيش از پيش آن در حوزههاي فرهنگي اميدوار بود. ازاين رو، در اين زمينه، به اين پيشنهادها مي توان توجه كرد:

1. تهيه گزارشهاي راديويي مستند و خبري با هدف نقد و بررسي وضعيت كتاب و كتابخواني در كشور؛

2. توليد برنامههاي آموزشي در زمينه شيوههاي درست مطالعه و يادگيري و تندخواني؛

3. تهيه گزارشهاي خبري از افراد پيشتاز و موفق در حوزه نشر و كتاب؛

4. آموزش شيوههاي درست پژوهش و روش هاي جست وجو و استفاده از كتابخانه؛

5. تهيه برنامههاي گفت وگومحور با شركت كارشناسان و پژوهشگران مطالعه؛

6. پخش جملات قصار بزرگان ادب و انديشه درباره ارزش و جايگاه كتاب و كتابخواني؛

7. تهيه گزارش از كتابخانههاي عمومي و تخصصي و كتابخانههاي بزرگ جهان و معرفي آنها؛

8. توليد برنامههاي آموزشي درباره اصول نويسندگي در زمينههاي گوناگون؛


1- سيد حسين بيگي، نقش رسانه در ترويج فرهنگ كتاب خواني، تهران، اداره كل پژوهش هاي سيما، 1380، صص 27 -28.

ص: 145

9. توليد مسابقههاي آموزشي با هدف معرفي محتواي كتاب ها و اثرهاي ماندگار در قالب مشاعره؛

10. تهيه محتواهاي مرتبط با كتابخواني و ترويج آن بر اساس ويژگي هاي سني و توانايي هاي گيرندگان پيام؛

11. اطلاعرساني درباره برگزاري نمايشگاه هاي كتاب مانند نمايشگاه بين المللي كتاب تهران، نمايشگاه كتاب هاي تخصصي و نمايشگاه هاي كتاب استاني؛

12تبيين و ترويج نقش مطالعه و انس با كتاب در زندگي فردي و اجتماعي شخصيتهاي بزرگ ديني و ملي؛

13. تبليغ و گنجاندن پيام هاي مرتبط با كتاب و كتابخواني در نمايش هاي راديويي؛

14. طراحي و سازماندهي مطلوب برنامههاي متنوع كه محتواهاي مرتبط را به بهترين شكل و در بهترين زمان ارائه كنند؛

15. طراحي سامانه دريافت بازخورد از راه مكاتبه و تماس تلفني و ابزارهاي نظرسنجي و پژوهش هاي ارزيابي تأثير برنامههاي حوزه كتاب و كتابخواني.

16. بازنگري و اصلاح و تقويت مداوم برنامه ها و محتواهاي مرتبط با ترويج فرهنگ كتابخواني؛

با چنين رويكردي، برنامهريزان و سياستگذاران برنامههاي راديويي براي ترويج فرهنگ كتابخواني در جامعه، ابتدا محتوا و شيوه هاي متنوع آموزشي و راهنمايي و تبليغي كتابخواني را تعيين و اين مجموعه را با مجموعه اي از عوامل جذاب مانند انتخاب موسيقي زمينهاي، مصاحبه هاي موردي سازمان يافته، مجريان خوش بيان و خوش نام و آشنا و زمان بندي مناسب برنامه اجرايي، تركيب مي كنند وسپس آن را به شكل مرحله اي و مكمل به اجرا مي گذارند.

ص: 146

ب) تلويزيون

ب) تلويزيون

امروزه تلويزيون در همه جوامع، همچون همدمي مجازي وارد زندگي اجتماعي افراد شده و جاي بسياري از نهادهاي سنتي را گرفته است. ازاين رو، رسانههاي سنتي بخش زيادي از كاركردهاي خود را به اين رسانه اثرگذار سپردهاند. درباره ابعاد گوناگون اين رسانه و تأثيرات آن، پيش از اين به تفصيل سخن گفته شد. در اينجا برخي از انواع و قالب هاي متفاوت برنامهاي كه در حال در صدا و سيما رواج دارد، بررسي و پيشنهادهاي مرتبط با آن ارائه مي شود:

1. اخبار: خبر برنامهاي تركيبي است كه از گزارش ها، گفت وگوي كوتاه و نظاير آن، تشكيل مي شود و روزآمدي آن اهميت دارد. ارزش خبر در قابليت ارتباط مجريان و گويندگان و اهميت اخباري است كه به مخاطبان ارائه مي شود. سرعت در انتقال خبر، كيفيت انتقال خبر، جامعيت خبر و تفاوت مخاطبان، از اهميتهاي اين قالب است.(1) پخش اخبار در شبكههاي گوناگون تلويزيون و در ساعات مختلف شبانهروز، صورت ميگيرد و يكي از پربينندهترين برنامههاي تلويزيوني است. نتايج پژوهشي كه به تازگي انجام شده است، نشان ميدهد تنها 12 درصد از افراد مورد مطالعه، از راه راديو و تلويزيون، از انتشار كتاب هاي جديد باخبر مي شوند كه نشاندهنده تأثير و كاركرد پايين صدا و سيما در اين زمينه است. (2) ازاين رو، در برنامههاي خبري براي ترويج فرهنگ كتابخواني به اين موارد بايد توجه داشت:


1- علي رضا رضاداد، آشنايي با فرآيند توليد، جزوه كارگاه آموزشي آشنايي با فرآيند توليد. قم، مركز پژوهش هاي اسلامي صدا و سيما، خانه هنر و انديشه، واحد آموزش، ]بيتا[.
2- مركز تحقيقات صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران، آسيبشناسي فرهنگ مطالعه در بين جوانان ايراني، تهران، مركز تحقيقات صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران، 1391 (پژوهش چاپ نشده)

ص: 147

_ اهميت خبر انتشار برخي كتاب ها، كمتر از اهميت بسياري از اخبار ديگري نيست. كه صداوسيما منتشر ميكند. بخش هاي مختلف خبري _ نه فقط بخش اخبار فرهنگي _ ميتوانند بر اساس ضابطههايي كه تعيين ميشود، كتاب هاي فاخر حوزههاي مختلف را معرفي كنند. از جمله اين ضوابط مي تواند انتخاب كتاب در مراسم و جشنوارههايي چون هفته كتاب، كتاب فصل و كتاب سال، جشنواره پروين اعتصامي، جشنواره جلال آل احمد و نظاير آنها باشد؛

_ معرفي تازههاي نشر، معرفي كتاب هاي پرفروش، معرفي ناشران، معرفي نويسندگان، مترجمان و شاعران؛

_ فرآيند توليد آثاري چون دايرةالمعارفها مي تواند مبناي تهيه گزارش هاي خبري باشد؛

_ اطلاعرساني موفقيتهاي ناشران ايراني در مجامع بينالمللي و اقبال ناشران خارجي به ترجمه و نشر آثار فاخر ايراني از موارد ديگري است كه بخش هاي خبري صداوسيما ميتوانند به آن بپردازند؛

_ اخبار نشستها و مراسمي كه به مناسبت نقد يا رونمايي كتاب برگزار ميشود، براي اقبال مردم به كتاب موضوع مناسبي است؛

_ اطلاعرساني درباره برگزاري نمايشگاه هاي كتاب مانند نمايشگاه بين المللي كتاب تهران، نمايشگاه كتاب هاي تخصصي، نمايشگاه هاي كتاب استاني و نمايشگاه ياد يار مهربان كه افزون بر واجد ارزش خبري بودن، براي برنامهسازي درباره كتاب زمينه مناسبي دارند؛

_ پخش اخبار مربوط به كتاب و معرفي نويسندگان مي تواند در برنامه هاي صداوسيما گنجانده شود تا گامي براي گسترش فرهنگ مطالعه در جامعه باشد.

ص: 148

2. برنامههاي تركيبي: برنامه تركيبي، برنامهاي است كه همه بخش هاي آن، حول يك محور حركت ميكنند و پيام برنامه، در بخش هاي مختلف آن از جمله مصاحبه، گزارش، موسيقي، گرافيك و انيميشن، به شكل منطقي تكرار ميشود.(1) جُنگ تلويزيوني نوعي برنامه تركيبي است كه بيشتر به صورت مناسبتي توليد ميشود. اين نوع برنامهها براي تقويت و گسترش فرهنگ مطالعه قابليت زيادي دارند و ميتوان پيام هاي مورد نظر را با بهرهگيري از انواع روش ها به مخاطب منتقل كرد. برخي از اين روش ها عبارتند از:

_ ساخت برنامههاي معرفي كتاب، مجله، وب سايت، منابع مرجع و نظاير آن؛

_ معرفي كتابخانه ها، كتاب ها و نويسندگاني كه به مناسبتهاي گوناگون برگزيده ميشوند؛

_ معرفي نقش كتابدرماني از زبان كارشناسان و روان شناسان در قالب هاي مختلف توليدي؛

_ شناسايي و معرفي مراكز فعال در حوزه نشر و ايجاد همكاري ميان آنها؛

_ حضور روان شناسان در برنامه و پرداختن به مسائلي مانند بهداشت مطالعه، شيوههاي مطالعه، مهارتهاي مطالعه، روان خواني، تصويرخواني، كتابخواني و نظاير آن؛

_ دعوت از نويسندگان، مترجمان، استادان، دانشمندان و ناشران معتبر در برنامههاي تلويزيوني؛

_ ساخت برنامه هايي براي شناسايي و معرفي عوامل بازدارنده مطالعه در گروه هاي سني گوناگون و كمك به مسئولان براي رفع اين عوامل از راه تبليغ و ترويج فرهنگ مطالعه؛


1- نگين حسيني، جُنگ تلويزيوني براي كودكان، ص 52.

ص: 149

_ معرفي شخصيت هاي علمي مؤلفان به عنوان شخصيت هاي اثرگذار در جامعه. برنامه سازان بهتر است الگوهاي شخصيتي اهل دانش و مطالعه را با حرفه ها و مناصب مطلوب و مقبول اجتماعي، مرتبط سازند و آنها را افرادي باهوش، معاشرتي و با اخلاقي پسنديده، معرفي كنند؛

_ حضور كتابداران در برنامه و توضيح درباره مسائلي همچون معيارهاي ارزيابي كتاب، معرفي ويژگيها و كاربردهاي منابع مرجع، معرفي منابع مرجع ويژه كودكان و نوجوانان، معرفي ناشران تخصصي كودكان و نوجوانان، معرفي سازمان ها و مؤسساتي كه در حوزه كودك و نوجوان فعاليت دارند، راهنمايي استفاده از نرمافزارهاي كتابخانهاي، آموزش راهبردهاي جست وجو، معرفي كتابخانهها، انواع آن و چگونگي استفاده از كتابخانه ها و صحبت درباره تحولاتي كه در اين زمينه رخ داده است، از اختراع خط تا رايانه.

3. برنامههاي گفت وگومحور: در برنامه گفت وگومحور، طرفين گفت وگو در موقعيت جدال با هدف اقناع مخاطب يا در موقعيت پاسخ گويي با هدف انتقال اطلاعات به مخاطب هستند كه اين قالب برنامهسازي، به سه گروه تقسيم ميشود: گفت وگو (پرسش و پاسخ)، گفت وگو (دو نفره) و ميزگرد (چند نفره).(1) برنامههاي گفت وگومحور به عنوان يكي از زيرمجموعههاي تاكشوها،(2) هميشه در همه جاي دنيا، جايگاه ويژه و انكارناپذيري داشتهاند. به نظر ميرسد، اين برنامهها از نظر ساختار گفت وگومحور و مصاحبهاي و امكان حضور منتقدان سرشناس، براي نقد كتاب در جايگاه مناسبي هستند. اگر اين گونه برنامهها به صورت تعاملي برگزار شود، تأثير بسيار بيشتري دارد.


1- علي رضا رضاداد، آشنايي با فرآيند توليد، جزوه كارگاه آموزشي آشنايي با فرآيند توليد، قم، مركز پژوهش هاي اسلامي صدا و سيما، خانه هنر و انديشه، واحد آموزش، ]بيتا[.
2- 5.Talk show.

ص: 150

به اين گونه كه كتابي معرفي شود و از بينندگان خواسته شود، اين كتاب را تا هفته آينده بخوانند و نقدهاي خود را به ايميل برنامه بفرستند، سپس با خواندن بخش هايي از كتاب در برنامه، كارشناسان _ موافق و مخالف _ به نقد آن بپردازند. اين گونه برنامهها، افزون بر ايجاد عادت به مطالعه، چگونگي تفكر خلاق و انتقادي را نيز به مخاطبان ميآموزد، اما بايد توجه داشت كه بحث و گفت وگو درباره كتاب و خواندن، فقط به مناسبتهاي خاص محدود نباشد و حتماً روزانه يا هفتگي، دقايقي را بايد به آن اختصاص داد. البته بيآنكه جنبه آموزشي و سفارش مستقيم داشته باشد. نكته اصلي كه بايد به آن توجه شود، اين است كه مسئولان و برنامه ريزان در نخستين گام، بايد پژوهش را مغز و قلب توسعه ملي بدانند و آن گاه براي تقويت اين مغز و قلب، فرهنگ مطالعه و كتابخواني را به عنوان بسته پژوهش و ايجاد جامعه سالم، با برنامه هاي متنوع رسانه هاي ارتباط جمعي و براساس روش ها و شيوه هاي مناسب، در ميان آحاد جامعه رواج دهند و نهادينه سازند.

4. برنامههاي مناسبتي: نوعي از برنامههاي تركيبي اند كه به مناسبتهاي گوناگون، تهيه و پخش مي شوند. مناسبتهاي خاص فرصتي مناسب در اختيار رسانه قرار ميدهد كه به ترويج كتاب و كتابخواني با توجه به فضاي ايام خاص بپردازند. در ادامه، پيشنهادهايي در اين زمينه مطرح مي شود:

_ معرفي كتاب در برنامههاي مناسبتي مانند جشن ها و سوگواريهاي مذهبي، به عنوان مكمل مباحث مطرح شده در برنامه؛

_ گفت وگو با نويسندگان و شاعراني كه درباره مناسبتي، از آنها اثري منتشر شده است؛

_ تقدير از كساني كه در حوزههاي مرتبط با كتاب و كتابخواني، فعاليت مؤثري دارند؛

ص: 151

_ معرفي كتاب در برنامههاي موضوعي، مانند پزشكي، اقتصادي، سياسي و نظاير آنها، به عنوان مكمل مباحث مطرح شده در برنامه. كارشناس برنامه با هماهنگي ميهمان متخصص ميتواند در هر زمينه از موارد گفت وگو، كتاب يا كتاب هايي را براي مطالعه و آگاهي بيشتر مخاطبان معرفي كند؛

_ بسياري از شخصيتهاي علمي و فرهنگي كه رسانه به توليد مجموعه راديو و تلويزيوني درباره زندگي آنها ميپردازد، صاحب تأليفات ارزشمندي هستند كه ميتوان به اين تأليفات نيز اشاره كرد؛

_ طرح نقش مطالعه در زندگي شخصيتهاي مرجع يا بزرگاني كه با كتاب سر و كار دارند، در برنامههايي مانند چهره ماندگار؛

_ كتاب هايي كه پشتوانه پژوهشي برخي از مجموعهها و ديگر توليدات رسانهاي هستند، در پايان پخش هر بخش آن برنامه معرفي شود؛

_ توليد برنامههاي شاد و جذاب با موضوع معرفي كتاب. چنانچه اين برنامه ها به خوبي توليد شود، كارشناسان اين برنامهها ميتوانند نقش مرجع را براي مطالعهكنندگان داشته باشند. چنان كه امروزه برنامههاي پزشكي اين گونهاند؛

_ معرفي كتابخانهها و تبيين نقش آنها به عنوان گنجينه ذخاير علمي و فرهنگي و پشتوانه حركت علمي كشور.

5. پيام هاي بازرگاني: تبليغات يكي از مهم ترين منابع درآمد رسانه ملي است، ولي سودي كوتاهمدت دارد. اگر رسانه كمي از اين سود سرشار صرفنظر كند و در بين پخش آگاهيهاي بازرگاني، به تبليغ كتاب ها، نشريات عمومي، مجلات علمي و ناشران بپردازد، سودي كه در بلندمدت نصيب جامعه ميشود، بسيار ارزشمند است. از سوي ديگر، تعرفه آگهي هاي تلويزيوني براي كتاب، در حد كالاهاي مصرفي است و همان قدر كه براي

ص: 152

پفك نمكي و برنج بايد هزينه تبليغ بپردازند، ناشران كتاب نيز همان قدر بايد هزينه صرف كنند. صداوسيما مي تواند با كاهش تعرفه هزينه مبلغ كالاهاي فرهنگي مانند كتاب، به تبليغ و ترويج كتاب بپردازد. افزون بر آن براي اينكه آگهيهاي تبليغاتي مرتبط با مطالعه و كتابخواني تأثير بيشتري داشته باشند، بهتر است از قالب زباني شعرگونه، موسيقي شاد و رنگ هاي گرم استفاده شود. همچنين بر اساس نظريه هاي تأثير پيام، پيام هايي كه پيش از برنامه هاي مورد علاقه كودكان و نوجوانان پخش مي شود، بيش از مواقع ديگر تأثير دارد. ازاين رو، بهتر است آگهي هاي مربوط به كتاب و كتابخواني، قبل از برنامه كودك و نوجوان پخش شوند.(1)

6. زيرنويسهاي تلويزيوني: زيرنويسها براي انتقال افكار و انديشهها، اخبار، تازهها و جديدترين رويدادهاي فرهنگي ابزار مناسبي به شمار مي روند. ميتوان از اين ابزار اثرگذار براي گسترش فرهنگ كتابخواني بهره برد. تبليغ و معرفي كتاب ها يا نمايش جملاتي از بزرگان درباره ارزش و جايگاه كتاب و كتابخواني، به ويژه در شبكههايي مانند شبكه خبر كه زيرنويس هاي مداوم دارند، مي تواند در دستور كار قرار گيرد.

7. گزارش: گزارش نزديكترين ساختار به مستند است. گزارش زماني شكل ميگيرد كه برداشت اوليهاي از پديده اي بيروني يا واقعيت يا موضوع داريم. گزارشگر در اين ساختار، چشم و گوش مخاطب است. گزارش گاه بازتاب كاري است كه در حال انجام است و گاهي از مجموعه ثبت تصاوير در كنار همديگر گزارش تهيه مي شود.(2) از جمله فعاليتهايي كه يك گزارشگر ميتواند انجام دهد، عبارتند از: تهيه گزارش هايي از نمايشگاه هاي


1- «بررسي نقش تلويزيون در ترويج فرهنگ كتاب خواني از ديدگاه نوجوانان شهر تهران»، صص 13 -41.
2- آشنايي با فرآيند توليد؟؟؟

ص: 153

كتاب كه در سطح محلي، ملي و بينالمللي برگزار ميشود، هم جنبه اطلاع رساني دارد و هم انگيزه مطالعه در افراد ايجاد ميكند. مانند تهيه گزارش از انواع كتابخانههاي عمومي، آموزشگاهي، سيار، روستايي و مساجد. براي مثال، معرفي كتابخانههاي آموزشگاهي كه در ارائه خدمات نوآوري داشتهاند. اين گونه گزارش ها، به ترويج مطالعه كمك ميكند و در اين زمينه ايدهها و تفكرات زيبايي را گسترش ميدهد.

8. مسابقه: مسابقهها از جمله برنامههايي هستند كه همواره كودكان و نوجوانان از آنها استقبال مي كنند. رقابت، سنجش تواناييها و مهارتهاي ذهني يا فيزيكي شركتكنندگان حضوري و غيرحضوري، تجربه كار گروهي، دريافت جايزه و پاسخ به كنجكاويها، از جمله دلايل علاقه افراد به اين گونه برنامههاست.(1) در قالب مسابقه كتابخواني، داستاننويسي و نوشتن نقد، مي توان عادت به مطالعه را در جامعه نهادينه كرد. براي نمونه، برگزاري مسابقات حضوري مانند مسابقه تلويزيوني 101 در صداوسيما، با محوريت محتواي كتاب و به مناسبت هاي مختلف، به ويژه در هفته كتاب و كتابخواني و اهدا ي جوايز همراه با كتاب به برگزيدگان، ميتواند بسيار اثرگذار باشد.

9. مستند: مستند به برنامههايي گفته ميشود كه با بهرهگيري از واقعيت پيراموني و برمبناي پژوهش روشمند، بر يكي از چهار ساختار، مستند محض، مستند داستاني، مستند بازسازي و مستند گزارشي، ساخته ميشود.(2) برنامههاي مستند يكي از قالبهاي بسيار مناسب براي توليد برنامههايي در عرصه كتاب و كتابخواني هستند. ايدههايي كه در اين زمينه ميتوان به مستندسازان ارائه داد، عبارتند از: تهيه مستند از زندگي نويسندگان موفق برنامهسازان مي


1- الهه عطاردي، ويژگيهاي مجري برنامههاي كودك، ص 26.
2- آشنايي با فرآيند توليد.

ص: 154

توانند در قالب مستند داستاني الگوهاي شخصيتي افراد اهل علم و مطالعه را با شغلها و مناصب مطلوب و مقبول اجتماعي مرتبط سازند و آنها را افرادي باهوش، معاشرتي و با اخلاقي پسنديده معرفي كنند، مراحل چاپ كتاب و مجلات در چاپ خانهها، پخش كتاب، كتاب فروشيهاي باسابقه و گفت وگو با آنها، مراحل تهيه مجلات و نشريات با مراجعه به دفاتر نشريات و نظاير آن.

10. ميانبرنامه: ميانبرنامه، مابين دو برنامه، با هدف تغيير فضاي برنامهها پخش ميشود. ميانبرنامهها عبارتند از: آنونس (معرفي برنامه)، تيزر (معرفي خدمات)، موسيقي، آوانما و تصوير كه با طراحي و خلاقيت ميتوان از اين فضا براي گسترش مطالعه بهرهبرداري كرد.(1) زمان اين گونه برنامه بسيار كوتاه است، اما براي فرهنگسازي در ميان افراد جامعه قابليت زيادي دارد. با بهره مندي از گرافيكهاي جالب و جذاب ميتوان از اين قالب براي معرفي كتاب ها و برنامههايي بهره برد كه براي گسترش فرهنگ مطالعه توليد شده اند.

11. برنامههاي نمايشي: سريال، تلهتئاتر، فيلم سينمايي، فيلم كوتاه، مجموعه تلويزيوني، نمايش عروسكي، انيميشنها و نظاير آن، از جمله قالبهاي برنامههاي نمايشي در تلويزيون هستند. برنامههاي نمايشي نسبت به ديگر قالبها، براي جذب مخاطب توانمندي بيشتري دارند.(2) تهيه كنندگان برنامه هاي راديو تلويزيوني ميتوانند با استفاده از شاهكارهاي ادبي و هنري براي تهيه سريال، فيلم زنده، نمايش عروسكي و كارتون، غيرمستقيم خاطره اين آثار را براي آنها زنده كنند و آنان را به سمت خواندن يا دوباره خواندن اصل آثار، تشويق كنند. در اين گونه برنامهها ترويج مطالعه به شيوه


1- آشنايي با فرآيند توليد.
2- جابر تواضعي، جايگاه برنامههاي گفتگومحور در رسانه ملي، ص 3.

ص: 155

غيرمستقيم و در لابه لاي برنامه آموزش داده ميشود. به دليل محبوبيت اين قالب و همچنين انتقال انديشه به صورت غيرمستقيم، تأثير اين گونه برنامهها بسيار است و در ناخودآگاه فرد تثبيت ميشود. در ساخت اين برنامهها بايد از شعارزدگي، پرهيز و با بهرهگيري از فيلم نامهنويسان خلاق و خوشذوق، افراد را به مطالعه تشويق كرد.

دستاندركاران تلويزيون به گروهي حرفهاي براي بازنگري فيلم نامهها پيش از ساخت نياز دارند تا با ترويج مطالعه از ضد تبليغ در اين عرصه نيز جلوگيري شود. نه تنها چنين ضد تبليغ هايي نبايد در رسانه ملي جايي داشته باشد، بلكه در آثار نمايشي، براي نهادينه سازي فرهنگ مطالعه بايد به شيوه هاي گوناگوني متوسل شد، از جمله:

1. تهيه و نمايش برنامه آشنايي با نويسندگان بر مبناي آثار آنها در قالب هاي نمايشي مختلف؛

2. تبليغ غيرمستقيم كتاب و كتابخواني در سريال ها و فيلم هاي سينمايي؛

3. در طراحي دكور منازل، كتابخانه و قفسه كتاب _ هرچند كوچك _ ديده شود؛

4. در فيلم ها به مناسبت روز تولد، روز مادر و مانند آن، كتاب هديه داده شود. با توجه به اينكه سنت هديه دادن كتاب در علاقه مند كردن افراد به كتابخواني و مطالعه، تأثير مثبتي دارد، بازتاب اين موضوع به ويژه در فيلم ها و سريال هاي پربيننده از جمله سريال هاي ماه مبارك رمضان و نوروز گام مؤثري در اين جهت دربردارد؛

5. شخصيتهاي فيلم به بهانههاي مختلف در كتابخانه، كتاب فروشي و دكه روزنامهفروشي، حضور داشته باشند؛

6. شخصيتهاي فيلم ميتوانند به جاي بازي كامپيوتري يا تماشاي تلويزيون، در حين مطالعه نشان داده شوند.

ص: 156

7. معرفي فيلم ها و برنامه هايي كه از روي آثار مشهور كلاسيك و كتاب هاي معروف تهيه مي شوند و راهنمايي والدين در شيوه استفاده از آنها وظيفه اي است كه برنامه سازان تلويزيون بايد به آن توجه كنند؛

8. در فيلم ها ميتوان كتابداري را يكي از مشاغل سودمند معرفي كرد؛

9. مي توان كتابدرماني يا مطالعه درماني را معرفي كرد و از مزاياي آنها گفت؛

10. در ديالوگها ميتوان اهميت مطالعه را خاطرنشان كرد؛

11. به تصوير كشيدن زندگي و سرگذشت نويسندگان، مترجمان و ناشران معتبر؛

12. سرمايهگذاري و توليد و پخش انيميشنهايي با موضوع كتاب و كتابخواني.(1)

آموزش شيوه و بهداشت مطالعه

اشاره

آموزش شيوه و بهداشت مطالعه

روش درست مطالعه و كتابخواني در ايجاد انگيزه و يادگيري در افراد اهميت دارد؛ چرا كه ناآشنايي با شيوههاي درست مطالعه، سبب خستگي و دلزدگي مي شود. بر اساس نتايج تحقيقات، مردم از روش هاي درست مطالعه اطلاع زيادي ندارند يا به درستي از اين روش ها استفاده نمي كنند. براي نمونه، استفاده از مكاني مشخص و ثابت براي مطالعه، به تمركز حواس و افزايش سرعت مطالعه كمك مي كند، اما مطالعهاي نشان ميدهد، 45 درصد افراد براي مطالعه خود مكان مشخص و ثابتي ندارند يا رعايت نكردن حالت درست نشستن هنگام مطالعه، افزون بر تأثير نامطلوب در مطالعه، مشكلات جسماني متعددي درپي خواهد داشت. اين در حالي است كه براساس


1- نيره خداداد شهري، «نقش تلويزيون در ايجاد عادت به مطالعه كودكان و نوجوانان»، نشريه كودك، نوجوان و رسانه.

ص: 157

پژوهشي، فقط 9/28 درصد از پاسخگويان به شيوه استاندارد، يعني «نشسته پشت ميز و صندلي» به مطالعه ميپردازند.(1)

از سوي ديگر، چنانكه پيش تر اشاره شد، مطالعه فرآيند پيچيده اي است كه در آن، خواننده پيام نويسنده را كه در قالب كلمات يا تصاوير بيان شده است، به نوعي بازسازي مي كند. براي اينكه اين فرآيند در افراد به بهترين گونه، شكل بگيرد و و نيز جذبه و اشتياق دروني به مطالعه و خواندن را در آنها ايجاد نمايد، بايد هنگام مطالعه، شرايط گوناگوني رعايت شود. برخي از اين شرايط كه ميتواند از راه رسانه و با بهره مندي از جذابيتهاي تصويري و نمايشي آموزش داده شود، عبارتند از:

الف) شرايط زماني

الف) شرايط زماني

يكي از عوامل موفقيت در هر زمينهاي، داشتن برنامه منظم است. برنامهريزي منظم براي مطالعه، سبب تسهيل در كتابخواني ميشود و مي تواند آن را به عادت تبديل سازد و اثربخشي آن را بيشتر كند. مطالعه نامنظم، ملال آور و ناپايدار است. در هر كاري از جمله مطالعه، كار اندك، ولي پيوسته و منظم، ثمربخشتر از كار پرحجم، ولي گذراست. با برنامه ريزي منظم براي مطالعه، مشكل كمبود وقت _ كه خيلي ها آن را وسيله و بهانه فرار از مطالعه قرار مي دهند_ حل مي شود. بسياري از بزرگان از همين رهگذر، در حركتي آرام، اما مستمر، توانسته اند كارهاي بزرگي انجام دهند. با وجود اين، فقط 1/32 درصد از پاسخ گويان گفته اند كه برنامهريزي منظمي براي مطالعه خود دارند.(2) بنابراين، شايسته است زمان مطالعه براساس برنامهريزي دقيق و منظم، در طول هفته، مشخص و معين، و به طور مداوم و متناوب به آن عمل شود.


1- مركز تحقيقات صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران، «آسيبشناسي فرهنگ مطالعه در بين جوانان ايراني»، تهران، مركز تحقيقات صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران، 1391 (پژوهش چاپ نشده).
2- مركز تحقيقات صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران، «آسيبشناسي فرهنگ مطالعه در بين جوانان ايراني»، تهران، مركز تحقيقات صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران، 1391 (پژوهش چاپ نشده).

ص: 158

ب) شرايط مكاني

ب) شرايط مكاني

مكان مطالعه بهتر است در جاي معين و آرامي باشد. صندلي و محل نشستن، نرم و راحت باشد، ولي نه به گونه اي كه مطالعه كننده را در خوابي خوش فرو ببرد. ابزار و وسايلي را كه جلوي تمركز حواس را مي گيرند، از روي ميز مطالعه دور كنيم و در صورت امكان از ميز و صندلي متناسب و استاندارد استفاده كنيم. بايد به رنگ و فضا و نظافت محيط نيز توجه داشته باشيم.

ج) شرايط فيزيكي

ج) شرايط فيزيكي

جريان هواي تازه و درجه حرارت و دماي مناسب هنگام مطالعه، به تمركز حواس كمك مي كند. روشنايي كافي و مطلوب و پرهيز از مطالعه زير نور خيره كننده آفتاب براي سلامتي چشم و راحتي خواننده مفيد است. بر اساس تحقيقات انجام شده، مطالعه با حالت نشسته بهتر از حالت ايستاده است و مطالعه با حالت خوابيده و درازكش، بدترين وضعيت است. همچنين شايسته است از مطالعه هنگام حركت و راه رفتن و نيز بلافاصله پس از خوردن غذا، خودداري شود.(1)

د) شرايط روحي

د) شرايط روحي

نشاط روحي و معنوي از شرايط مهم مطالعه است. مطالعه هنگام كسل بودن و خستگي، سبب دلزدگي مي شود. بيترديد داشتن شرايط روحي مناسب، علاوه بر تأثير در فهم و درك درست مطالب، سبب علاقه مندي به كتاب و كتابخواني و ايجاد عادت به مطالعه در افراد ميشود. بنابراين، بهتر است پيش از آغاز مطالعه، خود را از نظر جسمي و روحي آماده كنيم و با روحيه اي مناسب به مطالعه بپردازيم. بنابراين، درباره آموزش شيوههاي درست و بهداشت مطالعه در رسانههاي گروهي، به اين موارد مهم بايد توجه داشت:


1- عبدالرحيم موگهي، روش مطالعه و تلخيص، ص 38.

ص: 159

_ آموزش و تبليغ عمومي روش ها و اصول صحيح مطالعه، همچنين آموزش شيوههاي درست نشستن و خواندن در برنامههاي پزشكي براي جلوگيري از برخي آسيبهاي احتمالي در ناحيه چشم و كمر؛

_ دادن پيام هاي كوتاه از راه انيميشن و زيرنويس تلويزيوني و ميان برنامه هاي راديويي درباره رعايت بهداشت مطالعه مانند نحوه نشستن براي مطالعه روي زمين يا صندلي، فاصله چشم از كتاب و شيوه تنظيم جهت نور، ميزان ساعتي كه مطالعه مستمر مفيد است؛

_ معرفي بهترين زمان از ساعات شبانهروز براي مطالعه؛

_ آشنا كردن مخاطبان رسانه با شيوههاي اثربخش مطالعه؛

_ آموزش شيوه بهره مندي از كاربرگههاي كاغذي و الكترونيك كتابخانهها براي دسترسي به منابع مورد نياز.(1)

بنابر آنچه گذشت، نقش اساسي كتاب و كتاب خواني و تأثير انس و الفت جامعه با كتاب و نيز لوازم مربوط به آن در پيشرفت و توسعه جامعه را نبايد ناديده گرفت. رسانههاي گروهي به ويژه رسانه ملي كه فرهنگسازي و گسترش آگاهي و رشد جامعه از رسالتهاي آن به شمار مي آيد، وظايف مهمي در ترويج كتاب و فرهنگ مطالعه بر عهده دارند. گرچه تاكنون چنان كه اشاره شد، گام هاي بلندي در اين خصوص برداشته شده است، اما گسترش همگاني و راهاندازي نهضت كتاب و كتاب خواني، نيازمند نگاه علمي و ژرفي است كه اميد است توجه دستاندركاران رسانه ملي بيش از پيش به اين مهم جلب گردد.


1- حميدرضا چاكري، «كتابخانه، مطالعه كتاب و موانع و راهبردهاي بهينهسازي»، كتاب ماه كليات، دي و بهمن 1384، ش 97 و 98، صص 108 _ 111.

ص: 160

ص: 161

پيوست 1

اشاره

پيوست 1

زير فصل ها

سند نهضت مطالعه مفيد

سند نهضت مطالعه مفيد

اشاره

سند نهضت مطالعه مفيد

(مصوب جلسه 673 مورخ 4/8/89 شوراي عالي انقلاب فرهنگي)

مصوبه «سند نهضت مطالعه مفيد» كه بنا به پيشنهاد شوراي فرهنگ عمومي، در جلسه 673 مورخ 4/8/89 شوراي عالي انقلاب فرهنگي، به شرح ذيل به تصويب رسيده است، براي اجرا ابلاغ ميشود.

مقدمه

مقدمه

نقش والا و حساس مطالعه در تكامل فردي و اجتماعي كه در نهايت به پرورش ابعاد كمال آفرين و آسماني روح بشر نيل مي كند، انكار ناشدني است. در بيان اهميت بنيادين كتاب و كتابخواني، همين بس كه خداوند نخستين خطاب به آخرين فرستاده خويش را با «إقرأ» آغاز كرده است و معجزه خاتم پيامبران كتاب مي باشد. تصريحات مؤكد و مكرر مقام معظم رهبري در باب افزايش مطالعه و كتابخواني، همواره بيانگر اهميت اساسي اين ارزش فرهنگي در جامعه ما بوده و ضرورت توجه بيشتر به آن را نشان مي دهد.

در روزگار ما كه رسانه هاي گوناگون براي تصرف سرمايه فكر و انديشه انسان، گوي سبقت از يكديگر مي ربايند، وظيفه اي خطير بر عهده دستگاه هاي فرهنگي مربوط به حوزه مطالعه قرار دارد. بدون شك ترويج و گسترش

ص: 162

فرهنگ مطالعه مفيد در كشور، در گرو حمايت همه جانبه سازمان ها و نهادهاي نظام و توجه خاص مسئولان به اين امر است. طرح نهضت مطالعه مفيد گامي است در اين طريق.

ماده 1_ مفاهيم كليدي

ماده 1_ مفاهيم كليدي

مطالعه: خواندن هر نوع متن مكتوب (نوشتاري، چاپي يا الكترونيكي)

مطالعه مفيد: مطالعه اي مفيد است كه اولاً معطوف به اثر و نتيجه بوده و دست آوردي علمي، عملي (رفتاري)، ذهني و يا قلبي داشته باشد و ثانياً آن دست آورد براي تربيت انگيزه، افزايش تعهد، ارتقاي توانايي ذهني، توسعه دانش كاربردي، ارتقاي مهارت عملي و نهايتاً در جهت پرورش و تعالي فرد در راستاي به فعليت رساندن استعدادهاي الهي وجود او در يكي از چهار زمينه مذكور باشد.

ماده 2 _ هدف اصلي

ماده 2 _ هدف اصلي

دست يابي به جايگاه ممتاز در جهان از نظر سرانه مطالعه و به ويژه مطالعه مفيد بر اساس سند چشم انداز بخش فرهنگ عمومي در افق ايران 1404.

ماده 3_ اهداف خرد

ماده 3_ اهداف خرد

1. افزايش فضاي كتابخانه هاي عمومي به ميزان 8 متر به ازاي هر 100 نفر؛

2. فراهم آوري 4 جلد كتاب به ازاي هر نفر در كتابخانه هاي عمومي؛

3. عضويت 35 درصد جمعيت ايران در كتابخانه هاي عمومي؛

4. توجه به مطالعه غيردرسي و مفيد در روند آموزش رسمي كشور؛

5. توجه به مطالعه مفيد در برنامههاي اوقات فراغت.

ماده 4. سياست ها

ماده 4. سياست ها

1. ارتقاي شاخص هاي كتابخانه اي در ابعاد فضا، منابع، عضو و امانت در كتابخانه ها؛

ص: 163

2. نهادينه كردن مطالعه مفيد به عنوان يك ارزش و عادت عمومي در جامعه؛

3. فراهم سازي زيرساخت هاي فيزيكي، مجازي و انساني كتابخواني شايسته ايران اسلامي؛

4. زمينه سازي براي هدايت محتواي مطالعه آحاد جامعه؛

5. توسعه فعاليتهاي بينالمللي در زمينه توليد كتاب، محتوا، كيفيت چاپ و تأثير آن بر افزايش مطالعه در داخل كشور.

ماده 5. طرح ها

ماده 5. طرح ها

1. نيازسنجي، توليد، تهيه، سفارش و حمايت از توليد منابع مكتوب و رقومي مطالعه مفيد براي ايرانيان و فارسي زبانان؛

2. اختصاص ساعت مطالعه مفيد در برنامه هفتگي و درسي دانش آموزان؛

3. ايجاد پيوند مناسب ميان ارتقاي شغلي با سطح مطالعه مفيد و اعتلاي دانش عمومي و تخصصي فرد؛

4. ارائه سيرهاي مطالعاتي مفيد براي دانش آموزان و دانشجويان؛

5. تدوين و اجراي طرح جامع كتابخواني مفيد براي بانوان؛

6. طراحي و اجراي برنامه هاي ويژه و متنوع كتابخواني براي خردسالان كمتر از 4 سال؛

7. طراحي و اجراي برنامه هاي ويژه كتابخواني براي كودكان قبل از سن دبستان (بين 4 تا 6 سال)؛

8. اجراي برنامه هاي مطالعه مفيد و كتابخواني براي گروه هاي خاص (سالمندان، نابينايان، ناشنوايان، معلولين جسمي و ذهني و...)؛

9. تدوين و اجراي طرح اصلاح فرهنگ فارغ التحصيلي و تقويت فرهنگ عمومي براي كسب دانش در تمام عمر؛

10. ايجاد و توسعه كتابخانه جامع مجازي زبان فارسي براي بهره برداري ايرانيان و فارسي زبانان جهان؛

ص: 164

11. طراحي و استقرار زنجيره كتابخانه هاي عمومي در سراسر كشور مطابق نقشه راه توسعه كتابخانه ها، با تأكيد بر كتابخانه هاي مركزي استان و شهرستان، كتابخانه هاي استاندارد، كتابخانه هاي روستايي و سيار؛

12. طراحي و استقرار معماري جديد كتابخانه هاي عمومي در راستاي يادگيري مادام العمر، ارتقاي خلاقيت و نوآوري، عضويت خانوادگي، توليد علم و ايجاد تعاملات محلي، منطقه اي و اجتماعي با حفظ حريم زن و مرد و ايجاد فضاي امن براي اعضا؛

13. تأمين متون مكتوب و منابع مطالعه مفيد متناسب با تقسيمات مخاطبان (سني، جنسيتي، سطح اطلاعات و...)؛

14. برنامه ريزي در راه اندازي و ايجاد و مديريت مناسب كتابخانه هاي ثابت و سيار در مساجد، مجتمع هاي مسكوني، آپارتمان ها، بقاع متبركه و محل هاي تجمع عمومي و مدارس و دانشگاه ها و وسايل حمل و نقل عمومي؛

15. طراحي، مديريت و هدايت توسعه كتابخانه هاي خانگي و همراه؛

16. برگزاري انواع جشنواره ها و مسابقات مشوق كتابخواني و نيز معرفي و تبليغ كتاب هاي مفيد؛

17. استقرار نظام تقدير و تشويق خيرين كتابخانه ساز و اهداگران كتاب، و فرهنگ سازي در اين زمينه؛

18. استقرار نظام كنترل كيفي چاپ، فضا، منابع، امانت و...؛

19. تدوين و اجراي طرح ارتقاي منزلت اجتماعي كتابداران به عنوان مشاوران امين؛

20. احداث فضاي كتابخانههاي عمومي به ميزان نيم متر افزايش در هر سال به ازاي هر 100 نفر؛

21. عضويت مردم در كتابخانه با تثبيت نرخ رشد 2% افزايش در هر سال؛

22. طراحي و اجراي برنامههاي متنوع راديو و تلويزيوني جهت افزايش انگيزه مطالعه؛

ص: 165

23. محروميتزدايي از مناطق محروم در امر كتابخواني و فروشگاه هاي كتاب؛

24. توجه به معرفي و تبليغ كتاب و محتواي آن در رسانههاي عمومي؛

25. تامين منابع كتابخانههاي دانشجويي و ايجاد كتابخانه در خوابگاه هاي دانشجويي؛

26. توسعه دامنه كتابخانههاي عمومي از طريق طرح وقف كتاب؛

27. توسعه نمايشگاه هاي ثابت و سيار عرضه كتاب؛

28. برنامهريزي براي تحول در دورههاي دانشگاهي كتابداري.

ماده 6 _ معرفي و اعضاي كميته

ماده 6 _ معرفي و اعضاي كميته

جهت بررسي و پايش تحقق طرح «نهضت مطالعه مفيد» كميته دائمي نهضت مطالعه مفيد مركب از نمايندگان واجد اختيارات لازم از «وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي»، «نهاد كتابخانه هاي عمومي كشور»، «وزارت آموزش و پرورش»، «وزارت علوم، تحقيقات و فن آوري»، «سازمان صدا و سيما»، «سازمان تبليغات اسلامي»، «ستاد عالي كانون هاي فرهنگي و هنري مساجد»، «معاونت برنامه ريزي و نظارت راهبردي رياست جمهوري»، «سازمان بسيج مستضعفين»، «سازمان ملي جوانان»، «مركز امور زنان و خانواده رياست جمهوري»، «معاونت فرهنگي ستاد كل نيروهاي مسلح كشور»، «شوراي سياست گذاري ائمه جمعه» ، «شوراي عالي استان ها»، «مركز رسيدگي به امور مساجد»، «كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان» و «جهاد دانشگاهي»، تشكيل مي شود.

تبصره _ ساير دستگاه ها و سازمان ها بر حسب مباحث مطرح در كميته دعوت خواهند شد.

ماده 7_ رياست و دبيرخانه كميته

ماده 7_ رياست و دبيرخانه كميته

رياست كميته بهعهده دبير شوراي فرهنگ عمومي كشور ودبيرخانه آن در نهاد كتابخانههاي عمومي كشور مستقر خواهد بود.

ص: 166

ماده 8_ وظايف كميته

ماده 8_ وظايف كميته

وظيفه تدوين برنامه هاي هر يك از طرح ها، تنظيم وظايف دستگاه هاي مذكور در ماده 7، نظارت بر انجام وظايف و رصد تحقق اهداف و طرح ها بر عهده كميته دائمي نهضت مطالعه مفيد مي باشد. اين كميته همچنين موظف است هر سه ماه گزارش خود را به شوراي فرهنگ عمومي ارائه دهد.

ماده 9_ كميته هاي استاني

ماده 9_ كميته هاي استاني

به منظور تحقق مفاد طرح «نهضت مطالعه مفيد» در سراسر كشور، كميته هايي با تركيب همطراز  در ماده 6 در استان ها و شهرستان هاي كشور تشكيل مي گردد. رياست اين كميته ها در استان به عهده رؤساي انجمن كتابخانه هاي عمومي استان «استاندار» و در شهرستان «فرماندار» و دبير كميته در استان و شهرستان به ترتيب مديركل و مدير نهاد كتابخانههاي عمومي بوده و دبيرخانه آن نيز در نهاد كتابخانه هاي عمومي هر استان و شهرستان مستقر مي گردد.

ماده 10_ گزارش و ارزيابي

ماده 10_ گزارش و ارزيابي

هر دستگاه بايستي هر شش ماه يك بار گزارش عملكرد خود را بر اساس قالب هاي تعيين شده به كميته دائمي نهضت مطالعه مفيد ارائه نمايد تا ميزان پيشرفت شاخص هاي متخذ از اهداف خرد تعيين گردد. گزارش هاي وصولي مورد بررسي و ارزيابي قرار گرفته و نتايج به «شوراي فرهنگ عمومي» ارسال مي گردد.

ماده 11_ اين مصوبه در 11 ماده و يك تبصره در جلسه 673 مورخ 4/8/89 شوراي عالي انقلاب فرهنگي به تصويب رسيد.

ص: 167

پيوست 2

اشاره

پيوست 2

زير فصل ها

شوراي كتاب سيما دستورالعمل ترويج فرهنگ كتاب و كتابخواني

شوراي كتاب سيما دستورالعمل ترويج فرهنگ كتاب و كتابخواني

اشاره

شوراي كتاب سيما دستورالعمل ترويج فرهنگ كتاب و كتابخواني

زير فصل ها

1. مقدمه

2. اهداف

3. ماموريت ها

4. ساختار شوراها

5. سياست ها و ملاحظات كلي

6. وظايف تخصصي شبكه ها

اداره كل طرح و برنامه و نظارت

اداره كل آموزش و پژوهش

اداره كل اطلاعات و برنامه ريزي

1. مقدمه

1. مقدمه

كتاب گنجينه بيبديل و نماد هويت، معرفت و آگاهي يك جامعه در طول تاريخ محسوب ميشود. اهميت خواندن و نوشتن در آموزههاي ديني و ميراث تمدني ايران زمين از جايگاه رفيع و ديرين برخوردار است. اگر شالوده و زيربناي هر كشور را فرهنگ آن بدانيم، بيشك كتاب جايگاه ويژه اي دارد و اگر آن گونه كه بزرگان و حكيمان گفتهاند: «رفتار و منش هر فرد، كتاب مصور انديشه ها و باورهاي اوست»، بيترديد كتاب روايتگر و سيماي يك جامعه محسوب ميشود.

در عصر تنوع رسانهها بايد كتاب از حمايت ويژهاي برخوردار شود تا با اشاعه و گسترش فرهنگ كتاب و كتابخواني كه از تأكيدات رهبر فرزانه انقلاب اسلامي ميباشد، در تواناسازي نسل جوان بيش از پيش اهتمام داشت. معاونت سيماي رسانه ملي با اين نگاه «شوراي كتاب سيما» را طراحي نموده است.

ص: 168

2. اهداف

2. اهداف

با توجه به اهميت ترويج فرهنگ مطالعه در جامعه و تاكيدات رهبر معظم انقلاب (مدظله العالي) اهداف عمده از تشكيل شوراي كتاب و گسترش فرهنگ كتابخواني با توجه به ماموريتهاي تخصصي هر شبكه و ادارات ستادي براي دست يابي به اهداف زير ميباشد:

( جريانسازي فرهنگي در زمينه كتاب و شكلگيري نهضت كتابخواني در سطح ملي؛

( ارتقاي باور و اعتقاد عمومي آحاد جامعه نسبت به اهميت كتاب و نهادينهسازي آن در متن زندگي؛

( تغيير در نگاه و جهتدهي به ذائقه مخاطبان به ويژه كودكان و نوجوانان نسبت به كتاب به عنوان يك كالاي فرهنگي؛

( افزايش عادت ميزان مطالعه مفيد و مؤثر در بين آحاد جامعه و هدايت مخاطبان براي مطالعه كتاب هاي فاخر و ارزشمند و پركردن اوقات فراغت با مطالعه و كتابخواني؛

( معرفي نويسندگان و ناشران موفق و همسو با اهداف انقلاب و نظام مقدس جمهوري اسلامي.

3. ماموريت ها

3. ماموريت ها

اهم ماموريتهاي شورا عبارت است از:

1. برنامهريزي و سياستگذاري در حوزه كتاب با توجه به مأموريتهاي تخصصي هر شبكه؛

2. معرفي نويسندگان، مولفان، ناشران و نحوه و چگونگي آن در شبكهها متناسب با حوزه تخصصي هر شبكه؛

3. نظارت و ارزيابي از عملكرد شبكهها در امر كتاب؛

ص: 169

4. افزايش تأثيرگذاري و جذابيتهاي موجود؛

5. نقد و آسيبشناسي برنامهها و توجه ويژه به ديدگاه مخاطبان؛

6. جلوگيري از تداخلها، موازي كاريها و تقسيم مناسب مسئوليتها و وظايف شبكهاي در حوزه برنامهسازي كتاب.

4. ساختار شوراها

4. ساختار شوراها

شورا داراي اعضاي حقيقي و حقوقي ثابت است كه توسط معاون سيما براي يك دوره دو ساله انتخاب ميشوند. اعضاي حقوقي عبارتند از: مدير شبكه چهار (رئيس شورا)، مدير كل آموزش و پژوهش (دبير شورا)، مدير كل طرح و برنامه و نظارت، مدير روابط عمومي، مديران گروه اجتماعي شبكه يك و سه و مدير گروه خانواده و كودك شبكه دو.

اعضاي حقيقي شورا عبارتند از: 5 نفر از صاحب نظران حوزه فرهنگ، كتاب و رسانه كه به پيشنهاد شورا و تصويب معاون سيما انتخاب ميشوند.

تبصره: آيين نامه داخلي شورا، وظايف و اختيارات در اولين جلسه شورا به تصويب اكثريت اعضا و پس از تأييد معاون سيما ابلاغ ميگردد.

5. سياست ها و ملاحظات كلي

5. سياست ها و ملاحظات كلي

كليه شبكههاي سيما لازم است در چارچوب ماموريتها و وظايف خود نسبت به تحقق موارد زير اقدام نمايند:

1_5. از فرمايشات حضرت امام خميني رحمه الله و رهبر معظم انقلاب (مدظله العالي) در خصوص اهميت كتاب در برنامههاي مختلف و با شيوههاي متنوع از قبيل وُله، پلاتو و... در ساعات مناسب بهرهگيري نمايند؛

2_5. به صورت مستقيم و غيرمستقيم به موضوع كتاب و كتابخواني در برنامههاي نمايشي و غيرنمايشي به ويژه در مرحله تهيه فيلم نامه و طرح پرداخته شود؛

ص: 170

3_5. مجريان و كارشناسان در برنامههاي گفت وگومحور ضمن همراه داشتن كتاب، خلاصهاي از آن را براي مخاطبان با توجه به مناسبتهاي مختلف و اقتضاي سني و علمي ايشان بيان كنند؛

4_5.طراحي، تهيه و توليد ويژه برنامههاي دائمي در زمينه كتاب در همه شبكهها در راستاي مأموريتهاي تخصصي هر شبكه در دستور كار قرار گيرد؛

5_5. از طرحهاي گرافيكي اقتباس شده از كتاب در طراحي دكور برنامهها استفاده شود؛

6_5. سنت اهداي كتاب در برنامههاي نمايشي و بهرهگيري از آن به عنوان جايزه در كنار اهداي جوايز نقدي به برندگان در برنامههاي سيما به تصوير كشيده شود؛

7_5. منابع مكتوب مورد استفاده در فيلم نامهها به ويژه كتاب هاي مورد استفاده، در تيتراژ پاياني برنامهها ذكر شود؛

8_5.از پيام نماي شبكهها و زيرنويس براي معرفي كتاب و اهميت كتابخواني استفاده شود؛

9_5. در برنامههاي گفت وگومحور، كتاب هاي مرتبط با موضوعات مورد بحث معرفي شوند؛

10_5. برنامهريزي لازم براي خواندن بخش هايي از كتاب توسط نويسنده، مؤلف يا مترجم در آيتمهاي كوتاه در بهترين زمانهاي پخش صورت گيرد.

6. وظايف تخصصي شبكه ها

اشاره

6. وظايف تخصصي شبكه ها

1_6) همه شبكههاي سيما موظفند براساس مأموريت ها و وظايف محول شده و حوزه تخصصي موارد زير را در رابطه با كتاب و كتابخواني مورد توجه قرار دهند:

ص: 171

شبكه يك

شبكه يك

1. تهيه و توليد ويژه برنامههايي براي معرفي مجموعه آثار نويسندگان برجسته كشور همچون استاد شهيد مرتضي مطهري و...؛

2. توليد مسابقههاي تلويزيوني با موضوع كتاب و كتابخواني با همكاري مراكز فرهنگي و دانشگاهي؛

3. توليد و پخش برنامههايي در زمينه تأثير مطالعه در رشد و پيشرفت جامعه در حوزههاي مختلف فرهنگي، اجتماعي، سياسي و اقتصادي؛

4. تهيه برنامه براي ارائه آخرين اخبار بازار نشر و گزارشهاي مربوط به كتاب در كشور و سراسر جهان؛

5. تهيه گزارشهاي خبري چالشي با هدف نقد وضعيت پرداختن به كتاب از سوي نهادهاي متولي امر و پاسخ گويي آنها.

شبكه دو

شبكه دو

1. تهيه گزارشهاي مستند و خبري از مدارس فعال در حوزه كتاب و كتابخواني و انعكاس مرتب و مستمر آنها؛

2. شناسايي و معرفي نويسندگان، شعرا و... به نوجوانان فعال در حوزه كتاب؛

3. تبيين كتاب به عنوان يكي از مهم ترين منابع تربيت صحيح در جامعه به خانوادهها؛

4. توليد مسابقههاي تلويزيوني با موضوع كتاب و كتابخواني ويژه كودكان و نوجوانان و خانواده ها و تقديراز كودكان و نوجوانان كتاب خوان در هر برنامه؛

5. طراحي و تهيه برنامه داستانخواني ويژه كودكان و نوجوانان با بهره گيري از قصهگوهاي حرفهاي و خود كودكان و نوجوانان با ايجاد فضايي شاد و جذاب؛

ص: 172

6. توليد برنامههاي آموزشي در زمينه شيوههاي صحيح مطالعه و يادگيري براي كودكان و نوجوانان.

شبكه سه

شبكه سه

1. تهيه برنامههاي مستند و گزارشهاي خبري از جوانان موفق در حوزه كتاب؛

2. تبيين كتاب به عنوان عامل مؤثر در ايجاد مقبوليت و محبوبيت در نسل جوان؛

3. معرفي كتاب هاي مفيد در موضوعات مختلف ورزشي، فرهنگي و اجتماعي؛

4. تهيه گزارشهاي خبري براي معرفي ورزشكاران تحصيل كرده و اهل مطالعه كتاب؛

5. آموزش شيوههاي صحيح تحقيق و پژوهش و كتابخواني در حوزه هاي علوم انساني، ديني و علوم تجربي.

شبكه چهار

شبكه چهار

1. معرفي كتابخانهها و نمايشگاه هاي تخصصي و دانشگاهي كتاب در سطح ملي و بينالمللي؛

2. دعوت از نويسندگان، مترجمان و فعالان حوزه نشر همسو با نظام در برنامههاي گفت وگومحور و معرفي ايشان به جامعه؛

3. توليد برنامههاي مستند معرفي نويسندگان ايراني و اسلامي در گذشته و معاصر؛

4. بررسي راهكارهاي افزايش سرانه مطالعه در جامعه با حضور كارشناسان در برنامههاي گفت وگومحور؛

5. معرفي مؤسسات انتشاراتي برتر همسو با اهداف نظام جمهوري اسلامي به طور مستمر به ويژه هنگام برگزاري نمايشگاه هاي عمومي و تخصصي كتاب؛

ص: 173

6. طراحي و توليد ميزگردهاي نقد و بررسي وضعيت كتاب و كتابخواني در كشور با حضور مسئولان و متوليان امر(نهادها، موسسات و مراكز دولتي و غيردولتي) جهت پاسخ گويي و ارائه راهكارهاي اصلاحي؛

7. تهيه و توليد برنامههاي نقد كتاب با حضور نويسندگان و منتقدين.

شبكه تهران

شبكه تهران

1. تهيه گزارش از كتابخانههاي عمومي و تخصصي سطح شهر، مساجد و فرهنگسراها؛

2. به تصوير كشيدن فرهنگ مطالعه در اماكن عمومي در سطح شهر (پاركها، اتوبوس، مترو، فروشگاه ها و...) به عنوان يك ويژگي برتر رفتار شهروندي؛

3. تهيه و توليد مسابقههاي متنوع در زمينه كتاب و كتابخواني از سوي نهادهاي دولتي و خصوصي و تقدير از آنها؛

4. طراحي برنامههاي انتقادي در حوزه كتاب و نقد منصفانه دستگاه ها و نهادهاي مسئول.

شبكه آموزش

شبكه آموزش

1. توليد برنامههاي مناسب در زمينه آموزش شيوههاي صحيح مطالعه، فنون يادگيري و تندخواني؛

2. توليد برنامههاي آموزشي در رابطه با اصول نويسندگي در زمينههاي مختلف؛

3. توليد برنامههاي آموزشي در زمينه آموزش كتابداري و نحوه استفاده از كتابخانهها براي كودكان، جوانان و بزرگ سالان؛

4. توليد مسابقههاي آموزشي با هدف معرفي محتواي كتاب ها و اثرهاي ماندگار در قالب مشاعره و...؛

ص: 174

5. توليد فيلم هاي آموزشي كوتاه (يك الي سه دقيقهاي) در زمينه مطالعه و آثار مثبت آن در توسعه فردي و اجتماعي.

شبكه قرآن و معارف سيما

شبكه قرآن و معارف سيما

1. شناسايي و معرفي كتاب هاي تخصصي در حوزه علوم قرآني و اسلامي؛

2. تهيه گزارش از كتابخانههاي تخصصي در حوزه علوم اسلامي كشور و سراسر جهان؛

3. طراحي و توليد مسابقههاي كتابخواني با بهرهگيري از قرآن، نهج البلاغه، صحيفه سجاديه؛

4. تهيه و پخش مستند از علما و بزرگان ديني با تاكيد بر به تصوير كشيدن ميزان اهميتدهي ايشان به علمآموزي و مطالعه در زندگي.

شبكه مستند

شبكه مستند

1. توليد برنامههاي مستند در زمينه صنعت چاپ و كتاب در ايران و جهان؛

2. تهيه برنامه مستند معرفي كتابخانههاي بزرگ كشور و دنيا در زمان حاضر و گذشته؛

3. معرفي سلسلهوار آثار و كتب علما و دانشمندان بزرگ اسلامي و ايراني.

شبكه جام جم

شبكه جام جم

1. معرفي كتابخانه ها و نمايشگاه هاي تخصصي كتاب در كشور در قالب مستند و گزارش هاي خبري؛

2. ارائه آخرين اخبار بازار نشر و گزارشهاي مربوط به كتاب در كشور در قالب يك برنامه ثابت هفتگي؛

3. توليد مسابقههاي تلويزيوني با بهرهگيري از منابع ارزشمند ديني و ملي نظير قرآن، نهج البلاغه، صحيفه سجاديه، شاهنامه و...؛

4. معرفي نويسندگان و ناشران موفق در حوزه كتاب (هم خود فرد و هم آثار مربوطه).

ص: 175

2_6) حوزههاي ستادي معاونت سيما بر اساس مأموريتها و وظايف مربوطه عهدهدار پيگيري و انجام اقدامات زير هستند:

اداره كل طرح و برنامه و نظارت

اداره كل طرح و برنامه و نظارت

1. اقتباس از رمانهاي مطرح كتاب هاي ايراني و خارجي در توليد فيلم نامه هاي تلويزيوني و تبديل كتاب و خاطرات و زندگينامه شخصيت هاي بزرگ مذهبي، ملي و شهدا در آثار نمايشي؛

2. توجه به كتابخواني در جانمايي نقش افراد مثبت به عنوان افراد اهل مطالعه در برنامههاي نمايشي؛

3. الزام كليه برنامهسازان به بهرهگيري از منابع تحقيقي به ويژه كتاب در توليد برنامه و اشاره به آنها در تيتراژ پاياني برنامههاي توليدي.

اداره كل آموزش و پژوهش

اداره كل آموزش و پژوهش

1. حضور مستمر در جلسات شوراي كتاب در داخل و خارج سازمان؛

2. سفارش پژوهش ها و نظرسنجيهاي مستمر در خصوص وضعيت كتاب به مراجع ذيربط و ارائه راهكارهاي علمي براي ترويج فرهنگ مطالعه به شبكهها؛

3. احصاي كتاب هاي مناسب در زمينههاي مختلف با توجه به نيازها و ضرورتهاي سني و دانشي انواع مخاطبان و ارائه به شبكهها براي معرفي؛

4. تشكيل كميته تخصصي كتاب سيما با حضور نمايندگان شبكهها و ادارات ستادي براي ايجاد هماهنگي و برنامهريزي مناسب؛

5. برگزاري مسابقههاي كتاب و كتابخواني با هدف ارتقاي سطح دانش و بينش كاركنان و مديران سيما؛

6. طراحي و توليد مسابقات تلويزيوني براي معرفي كتب مختلف و محتواهاي آن؛

7. همكاري با مجمع ناشران انقلاب اسلامي؛

ص: 176

8. معرفي كارشناسان و افراد با صلاحيت واجد شرايط در حوزه كتاب براي حضور در برنامههاي شبكهها.

اداره كل اطلاعات و برنامه ريزي

اداره كل اطلاعات و برنامه ريزي

1. تنظيم كنداكتور پخش برنامههاي روزانه و ويژه در زمينه كتاب براي ايجاد هماهنگي بيشتر بين شبكهها در بهترين زمانها؛

2. اخذ گزارش عملكرد كمي و كيفي از وضعيت پرداختن به موضوع كتاب و كتابخواني در شبكهها براي ارائه به معاون سيما مراجع ذيربط.

3_6) پرداختن به موارد زير ممنوع و ضروري است كليه شبكهها و ادارات ستادي در چارچوب ماموريتها و وظايف خود به آنها توجه داشته باشند:

1. ارائه آمارهاي ناصحيح، سياهنمايي و تبليغ منفي و معكوس در خصوص وضعيت كتاب و فرهنگ مطالعه در كشور؛

2. هرگونه عمل ضد تبليغ در برنامههاي نمايشي ايجادكننده ذهنيت و تلقي منفي نسبت به كتاب و افراد اهل مطالعه؛

3. طرح مسائل اختلافبرانگيز ايجادكننده تداخل در فعاليتهاي مجموعه هاي متولي (وزارت ارشاد، رسانه ملي و ناشران) در عرصه كتاب؛

4. معرفي و تبليغ كتاب هاي ضعيف، كم محتوا و غير همسو با دين مبين اسلام و نظام جمهوري اسلامي؛

5. توليد و پخش هرگونه تيزر تبليغي تضعيفكننده فرهنگ كتاب و مطالعه.

4_6) هرگونه تغيير در مفاد اين دستورالعمل منوط به طرح و تصويب در شوراي كتاب سيما و تاييد و ابلاغ معاون سيما است؛

5_6) مسئوليت نظارت بر حسن اجراي اين دستورالعمل بر عهده اداره كل طرح و برنامه و نظارت سيما است و با هماهنگي اداره كل آموزش و پژوهش گزارش اقدامات را هر سه ماه يك بار به معاون سيما اعلام مينمايد.

ص: 177

پيوست 3

اشاره

پيوست 3

زير فصل ها

شوراي عالي كتاب معاونت صدا

شوراي عالي كتاب معاونت صدا

اشاره

شوراي عالي كتاب معاونت صدا

زير فصل ها

مقدمه

الف) اهداف و وظايف شورا

ب) برخي از مهم ترين تصميمات اين شورا كه به شبكه هاي راديويي ابلاغ شده است:

مقدمه

مقدمه

با توجه به وجود برنامه هاي متعدد در شبكه ها براي معرفي كتب، نويسندگان و ناشران و به منظور انسجام بخشي، نظارت، كنترل و پالايش و به گزيني در خصوص كتاب، از مهرماه سال 1389 شوراي كتاب معاونت صدا تشكيل شد. اين شورا از كارشناسان برجسته حوزه كتاب و استادان دانشگاهي بهره مي برد كه داراي سوابق علمي، اجرايي و نگارش كتب راديويي بوده است و از شناخت خوبي نسبت به حوزه راديو و نيازمندي هاي آن برخوردارند و در جلسات اين شورا كه به طور ماهانه برگزار مي گردد، با ديد و نگاهي موشكافانه طرح هاي رسيده را بررسي مي كند و ضمن يادآوري نقاط قوت و ضعف طرح هاي پيشنهادي درباره قابليت انتشار يا عدم انتشار آنها، تصميم مي گيرند و مانع از اعمال سليقه هاي فردي مي گردند.در واقع، هدف اصلي از تشكيل شوراي كتاب انتخاب طرح هايي است كه صرفاً به حوزه راديو مربوط شده و مستقيماً مي توانند به افزايش دانش و آگاهي برنامه سازان راديويي كمك كنند تا به اين طريق از هدر رفتن سرمايه ها و منابع مالي تخصيص

ص: 178

يافته، جلوگيري شده و شاهد بهره وري بيشتري در اين زمينه باشيم.

طرح هاي پيشنهادي كه در شوراي كتاب مورد تصويب قرار ميگيرند، در راستاي تقويت بنيه نظري و عملي برنامهسازان ارائه مي گردند و تلاش مي شود تا از گرايش نظري صرف يا كاربردي محض جلوگيري گردد. براي برنامه سازي راديويي، علاوه بر برخورداري از شناخت كافي نسبت به موضوع مورد نظر مي بايست از دانش و آگاهي روزآمد راديويي نيز برخوردار بود تا بتوان برنامه اي ارائه داد كه سبب جذب مخاطب جديد و حفظ مخاطب موجود گردد و اين مهم تحقق نمي يابد، مگر در سايه بهره گيري از كتب و منابع ارزشمند و جديد كه علاوه بر ارائه اطلاعات نوين در حوزه برنامه سازي، بينش مناسبي نيز در اختيار برنامه ساز قرار مي دهد تا بتواند با ذهنيت روشن تري به ساخت برنامه هاي مناسب بپردازد. تأمين صحيح پشتوانه علمي و عملي فعالان حوزه راديو و از سويي قرار دادن فعاليت هاي نشر كتب راديويي در مسير مناسب از جمله مهم ترين سياست هاي مورد توجه شوراي كتاب معاونت صدا به حساب مي آيد.

الف) اهداف و وظايف شورا

الف) اهداف و وظايف شورا

( شورا با توجه به ضوابط، قانون اساسي ، ديدگاه هاي مقام معظم رهبري، سند افق رسانه و سياست هاي سازمان و معاونت صدا، ملاك ها ، خطوط قرمز، محورهاي موضوعي و بايدها و نبايدها مرتبط با كتاب را احصاء و مشخص نمايد؛

(پالايش و به گزيني كتب، نويسندگان و ناشران جهت معرفي و استفاده در برنامه هاي كتاب محور شبكه ها؛

( تعيين ملاك ها، اهداف، خطوط قرمز و محورهاي موضوعي مرتبط با كتاب و برنامه سازي؛

( لزوم رفع فقر اطلاعاتي برنامه سازان شبكه ها در حوزه كتاب؛

ص: 179

( معرفي كتاب هايي در حوزه ها و موضوعات مختلف.

ب) برخي از مهم ترين تصميمات اين شورا كه به شبكه هاي راديويي ابلاغ شده است:

ب) برخي از مهم ترين تصميمات اين شورا كه به شبكه هاي راديويي ابلاغ شده است:

( ارزيابي مجدد برنامه هاي «كتاب حور»؛

( اطلاع رساني اخبار كتاب _ متناسب با سياست هاي ابلاغي شورا؛

( ترويج كتابخواني و شيوه هاي صحيح مطالعه؛

( معرفي كتب مفيد و سودمند با توجه به ملاحظات ذيل:

( متناسب با مخاطبان

( متناسب با مناسبت ها مانند كتاب هاي مرتبط با روز زن، دفاع مقدس، محرم و ...

( مطابق با اولويت هاي موضوعي روز مانند جنگ نرم و ... ؛

( بررسي شيوه هاي نقد و ارزيابي كتاب؛

( انتخاب كارشناسان وگروه هاي مرجع (متناسب با سياست ها)؛

( جريان سازي موضوعي در كشور (مطابق با خط مشي هاي ابلاغي)؛

( زمينه سازي براي افزايش جوايز رسمي نظام در حوزه كتاب؛

( تلاش روزافزون در جهت مرجع شدن راديو براي معرفي كتاب؛

( معرفي حداقل بيست عنوان كتاب در طول هر ماه در موضوعات مختلف و متناسب با مخاطبان، با توجه به ضوابط و معيارها؛

( ارائه فهرستي از ناشران كه خطوط قرمز و ضوابط و معيارها را رعايت مي كنند و نيز ناشراني كه در اين خصوص بي توجه هستند.

ص: 180

ص: 181

كتاب نامه

اشاره

كتاب نامه

زير فصل ها

الف) كتاب

ب) نشريه

ج) پايگاه اطلاع رساني

الف) كتاب

الف) كتاب

( قرآن كريم.

آزبرن، مري پوپ و ديگران، بررسي وضعيت مطالعه كودكان و نوجوانان در امريكا، به كوشش: حميد قبادي و ديگران، تهران، شركت تعاوني كارآفرينان فرهنگ و هنر، 1388.

آقاجمال خوانساري، محمد بن حسين، شرح آقا جمال خوانساري بر غررالحكم و دررالكلم (جلد 5)، به تصحيح: جلال الدين حسيني ارموي محدث، تهران، دانشگاه تهران، 1366.

آمدي، عبدالواحد بن محمد، غررالحكم و دررالكلم، تحقيق: مير سيد جلالالدين محدث ارموي، تهران، دانشگاه تهران، 1360.

آنتونيووگا، جوزه، كتابخانههاي مدارس، سواد اطلاعاتي و طرحهاي ارتقاي سطح سواد در اسپانيا، چاپ شده در «پژوهش هايي درباره مطالعه در كشورهاي ايتاليا، اسپانيا، آلباني و شيلي»، به كوشش: حميد قبادي و ديگران، تهران، شركت تعاوني كارآفرينان فرهنگ و هنر، 1388.

ابرامي، هوشنگ، كتاب و پديده كمرشدي، تهران، مركز اسناد فرهنگي آسيا، 1357.

ص: 182

ابنبابويه، محمد بن علي، الأمالي، تهران، كتابچي، 1376.

اداره كل مراكز و روابط فرهنگي وزات فرهنگ و ارشاد اسلامي، خلاصه مقالات اولين همايش راههاي ترويج فرهنگ مطالعه و كتابخواني، تهران، معاونت امور فرهنگي وزات فرهنگ و ارشاد اسلامي، اداره كل مراكز و روابط فرهنگي، 1376.

اكرامي، محمود، اصول ارتباط جمعي، مشهد، ايوار، 1382.

اماني، غفور و فريده آذرنويد، كتابخانههاي مدارس و نقش آنها در ايجاد عادت به مطالعه در دانشآموزان، اردبيل، انتشارات تراز، 1380.

بالدريج، كيپي، روش هاي مطالعه، ترجمه: علياكبر سيف، تهران، نشر دانا، چاپ هفتم، 1373.

بيگي، سيد حسين، نقش رسانه در ترويج فرهنگ كتابخواني، تهران، اداره كل پژوهش هاي سيما، 1380.

پاينده، ابوالقاسم، نهج الفصاحة (مجموعه كلمات قصار حضرت رسول 9)، تهران، دنياي دانش، 1382.

پدرامنيا، اكرم، روان شناسي خواندن و ترويج كتابخواني (چگونه كودكان و نوجوانان خود را به خواندن علاقه مند كنيم)، تهران، نشر قطره، چاپ دوم، 1388.

پژوم، جعفر، چراغ تجربه: سرگذشت جمعي از مشاهير به قلم خودشان، [تهران]، نشر ثالث، 1376.

خامنهاي، علي، صدا و سيما در كلام مقام معظم رهبري، گردآوري و تدوين بنياد فرهنگي فاطمها لزهرا3، تهران، صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران، مركز تحقيقات، مطالعات و سنجش برنامه اي، 1373.

______________، كتاب و كتابخواني در آيينه رهنمودهاي مقام معظم رهبري، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، 1377.

ص: 183

______________، من و كتاب، گردآورنده دفتر برنامهريزي انتشارات سوره مهر، تهران، سوره مهر، 1386.

خداداد شهري، نيره، «نقش تلويزيون در ايجاد عادت به مطالعه كودكان و نوجوانان»، كودك، نوجوان و رسانه، زير چاپ.

خسروي، فريبرز (زير نظر)، دايرةالمعارف كتابداري و اطلاعرساني (جلد 2)، تهران، سازمان اسناد و كتابخانه ملي جمهوري اسلامي ايران، 1385.

دبيرخانه شوراي عالي جوانان، شيوههاي اشاعه فرهنگ مطالعه، چاپ شده در خلاصه مقالات اولين همايش راه هاي ترويج فرهنگ مطالعه و كتابخواني، تهران، معاونت امور فرهنگ وزات فرهنگ و ارشاد اسلامي، اداره كل مراكز و روابط فرهنگي، 1376.

دواني، علي، حاج شيخ عباس قمي: مرد تقوا و فضيلت، تهران، دارالكتب الاسلاميه، 1354.

دور، امه، تلويزيون و كودكان، رسانه اي خاص براي مخاطبان خاص، ترجمه: علي رستمي، تهران، سروش، 1374.

ديلمي، حسن بن محمد، ارشاد القلوب (ج 1)، ]بي جا[، انتشارات شريف رضي، 1412ه . ق.

ذوالفقاري، غلام حسين، رهنمون: شامل سخنان جاودان بزرگان، مشاهير و نوابغ جهان، تهران، اوسان، 1383.

رباني، هادي، سيماي كتاب، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، سازمان چاپ و انتشارات، 1380

رجبي، محمدحسن، مروري كوتاه بر تاريخ كتاب در ايران: از آغاز تاكنون، تهران، اطلاعات، 1388.

رزاقي، افشين، نظريه هاي ارتباطات اجتماعي، تهران، پيكان، 1381.

ص: 184

رضاداد، علي رضا، آشنايي با فرآيند توليد، جزوه كارگاه آموزشي آشنايي با فرآيند توليد، قم، مركز پژوهش هاي اسلامي صدا و سيما، خانه هنر و انديشه، واحد آموزش، ]بيتا[.

ساروخاني، باقر، جامعهشناسي ارتباطات، تهران، اطلاعات، 1372.

سبحاني، جعفر، رمز پيروزي مردان بزرگ، قم، نسل جوان،1380.

_________ ، سيماي فرزانگان، قم، موسسه امام صادق7، 1379 _ 1380.

سيد كباري، علي رضا، حوزه هاي علميه شيعه در گستره جهان، تهران، اميركبير، 1378.

سيف، علياكبر (مترجم و گردآورنده)، روش هاي يادگيري و مطالعه، چاپ سوم، تهران، نشر دوران، 1380.

كاربخش راوري، ماشاءالله، راه هاي ترويج فرهنگ مطالعه و كتابخواني بين كودكان و نوجوانان، چاپ شده در خلاصه مقالات اولين همايش راه هاي ترويج فرهنگ مطالعه و كتابخواني، تهران، معاونت امور فرهنگ وزات فرهنگ و ارشاد اسلامي، اداره كل مراكز و روابط فرهنگي، 1376.

طبرسي، علي بن حسن، مشكاةالانوار في غررالاخبار، ترجمه: عبدالله محمدي و مهدي هوشمند، قم، دارالثقلين، 1379.

طوسي، محمد بن حسن، الامالي، قم، دارالثقافه، 1414ه .ق.

عطاردي، الهه، ويژگيهاي مجري برنامههاي كودك، تهران، مركز تحقيقات صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران، 1389

فلمينگ، كارول، دستينه راديو، ترجمه: ناصر بليغ، تهران، طرح آينده، 1384.

قريب، عبدالكريم، چرا شمار كتاب خوان در كشور ما كم است؟، چاپ شده در خلاصه مقالات اولين همايش راه هاي ترويج فرهنگ مطالعه و كتابخواني، تهران، معاونت امور فرهنگ وزات فرهنگ و ارشاد اسلامي، اداره كل مراكز و روابط فرهنگي، 1376.

ص: 185

قزل اياغ، ثريا، ادبيات كودكان و نوجوانان و ترويج خواندن (مواد و خدمات كتابخانهاي براي كودكان و نوجوانان)، تهران، سمت، چاپ سوم، 1385.

قمي، عباس، مفاتيح الجنان، قم، پيام مقدس، چاپ ششم، 1390.

كلارك، كريستينا و سارا اوزبورن و رودي آكرمن، نگرش جوانان انگليسي نسبت به مطالعه تحقيقي در زمينه تأثير خانواده، همسالان و مدرسه بر مطالعه افراد، به كوشش: حميد قبادي و محمد اللهياري فومني و اشرف راضي، تهران، شركت تعاوني كارآفرينان فرهنگ و هنر، 1388.

كليني، محمد بن يعقوب، الكافي (جلد 1)، تهران، اسلاميه، چاپ دوم، 1362.

گارثون، آلوارو، سياست ملي كتاب، راهنماي توسعه كتاب و كتابخواني، ترجمه: محمد جعفر پوينده، تهران، نشر كارنامه، 1377.

گيدنز، آنتوني، جامعه شناسي، تهران، نشرني، 1386.

لامعي، شعبان علي، حكايت هاي فرهنگي: كتاب، نويسندگي، نمونه هاي شعر معاصر، تهران، رامند، 1382.

متقي، علي بن حسام الدين، كنزالعمال في سنن الاقوال و الافعال (جلد 9و10)، بيروت، دارالكتب العلميه، 1419ه .ق.

محمدي ريشهري، محمد، ميزان الحكمه (ج 10)، قم، موسسه فرهنگي دار الحديث، چاپ نهم، 1387.

محمدي ريشهري، محمد، محمد، ميزان الحكمه (ج 8)، قم، موسسه فرهنگي دارالحديث، چاپ دوم، 1379.

صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران، مركز تحقيقات، آسيبشناسي فرهنگ مطالعه در بين جوانان ايراني، تهران، مركز تحقيقات صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران، 1391 (پژوهش چاپ نشده)

ص: 186

مسعودي، علي بن حسين، مروج الذهب (جلد 1)، ترجمه: ابوالقاسم پاينده، تهران، شركت انتشارات علمي و فرهنگي، 1374.

سازمان صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران، معاونت صدا، خلاصه گزارش عملكرد شبكههاي معاونت صدا پيرامون كتاب و كتابخواني درسال 1390 (چاپ نشده).

معين، محمد، فرهنگ فارسي متوسط معين (جلد 3)، تهران، اميركبير، 1371.

مفيد، محمد بن محمد، الارشاد في معرفة حجج الله علي العباد (جلد 1)، قم، كنگره شيخ مفيد، 1413ه . ق.

مك لوهان، مارشال هربرت، براي درك رسانهها، ترجمه: سعيد آذري، تهران، صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران، مركز تحقيقات و مطالعات و سنجش برنامه اي، 1377.

موگهي، عبدالرحيم، روش مطالعه و تلخيص، [بيجا]، نمايشگاه كتاب، چاپ دوم، 1371.

نادري، فاطمه و احمد شعباني و محمدرضا عابدي، مطالعه در عصر ديجيتال: از انديشههاي كنتون اوهارا تا زايمينك ليو، تهران، نشر چاپار، 1389.

نيكخو، مهدي، نقش هنر و رسانه در تعليم و تربيت، قم، دارالثقلين، 1379.

وزيري، فهيمه، تجربه ساير كشورها در زمينه ترويج مطالعه و كتابخواني، چاپ شده در خلاصه مقالات اولين همايش راه هاي ترويج فرهنگ مطالعه و كتابخواني، تهران، معاونت امور فرهنگ وزات فرهنگ و ارشاد اسلامي، اداره كل مراكز و روابط فرهنگي، 1376.

ص: 187

هوشنگي، اميرهوشنگ، مطالعه و كتابخواني، چاپ شده در خلاصه مقالات اولين همايش راه هاي ترويج فرهنگ مطالعه و كتابخواني، تهران، معاونت امور فرهنگ وزات فرهنگ و ارشاد اسلامي، اداره كل مراكز و روابط فرهنگي، 1376.

يغمايي، جواد و محمد خندان، كودك و مطالعه، تهران، نشر كتابدار، 1383.

ب) نشريه

ب) نشريه

ابراهيمي تركمان، ابوذر، «فرهنگ كتابخواني در ميان روسها»، اطلاعيابي و اطلاعرساني، سال دوم، خرداد 1387، شماره 8، ص 9.

اسماعيلزاده، محمد، «راهبردهاي تحقق فرهنگ كتابخواني در سطح جامعه»، كتاب مهر، سال اول، بهار 1390، شماره 2.

اشرفيريزي، حسن، «چگونه فرزندم را به مطالعه علاقهمند كنم؟»، كتاب ماه كليات، مرداد 1387، شماره 128.

اشعري، علياكبر، «كتاب و كتابخواني و نقش سازمان هاي فرهنگي»، كتاب ماه كليات، آبان 1388، شماره 143.

اصغرنژاد، حسين، «بررسي وضعيت كتاب و كتابخواني در ايران»، پيام كتابخانه، سال يازدهم، بهار 1380، شماره 1، صص 6_11.

اكو، اومبرتو، «آينده كتاب»، ترجمه: مريم مرادي و فرشيد فرهمندنيا، زيباشناخت، بهار و تابستان 1382، شماره 8، صص 219_ 228.

بابالحوائجي، فهيمه و مهرزاد يزديانراد، «تحليل محتواي مجلات تخصصي كتابداري و اطلاعرساني درباره ترويج كتابخواني و كتابخانه هاي كودكان از سال 1378 تا 1387»، تحقيقات اطلاعرساني و كتابخانههاي عمومي، سال شانزدهم، زمستان 1389، شماره 4، صص 31_59.

ص: 188

بهپژوه، احمد، «خانواده، كتاب و فرهنگ كتابخواني»، پيوند، اسفند 1380، شماره 269، صص 52_63.

بيگزاده، فريده، «چگونه علاقه به مطالعه را در كودكانمان به وجود آوريم؟»، پيوند، خرداد 1381، شماره 272، صص 62 و63.

تواضعي، جابر، «جايگاه برنامههاي گفت وگومحور در رسانه ملي»، جام جم، 4 مرداد 1388، ص 3.

جاويدي، شهروز، «والدين، كودك و كتابخواني»، كتابداري، 1381، شماره 38، صص 137 _ 152.

جواهري، حميد، «نقش كتاب، كتابخواني و كتابخانه در جامعه امروزي»، اصلاح و تربيت، آذر 1383، شماره 33.

چاكري، حميدرضا، «كتابخانه، مطالعه كتاب و موانع و راهبردهاي بهينهسازي»، كتاب ماه كليات، دي و بهمن 1384، شماره 97 و 98، صص 108_111.

حاجي ميررحيمي، سيدداود، «عوامل شناختي مؤثر بر ساختار نابهنجار كتابخواني»، كتابداري، پاييز و زمستان 1378، شماره 32 و 33.

خسروي، فريبرز، «مقدمهاي بر آسيبشناسي مطالعه در كشورهاي جنوب»، فصل نامه كتاب، پاييز 1381، ش 51، صص 116_ 125.

«درنگي در زندگينامه حضرت آيتا...العظمي مرعشي نجفي»، فرهنگ عمومي (ويژهنامه كتابخواني)، تابستان 1391، ص 248.

دياني، محمدحسين، «نظرات بنياني درباره كتابخواني»، كتابداري و اطلاعرساني، سال اول، تابستان 1377، شماره 2.

ذكايي، محمدسعيد، «خواندن براي لذت و لذت هاي خواندن»، كتاب مهر، بهار 1390، شماره 2، صص 50_69.

رجبي، محمد، «كتاب و كتابت در اسلام2، در اخبار (قسمت اول)»، فصلنامه كتاب، سال اول، تابستان و پاييز و زمستان 1369، شماره 2_4، صص 147_164.

ص: 189

رجبي، محمد، «كتاب و كتابت در اسلام2، در اخبار (قسمت دوم)»، فصلنامه كتاب، سال دوم، بهار و تابستان 1370، شماره 1_2، صص 7_ 20.

رستگار فسايي، منصور، «وضع نگرانكننده كتاب و كتابخواني در كشور»، ادبستان، شماره 42.

رضوي، سيد عباس و غلامحسين رحيمي دوست، «نقش دانشگاه در افزايش ميزان مطالعه كتاب از ديدگاه دانشجويان»، روان شناسي و علوم تربيتي.

رفيعي علامرودشتي، علي، «شيفتگان كتاب (بخش هفتم)»، ميراث شهاب، سال پنجم، بهار 1378، شماره 1، صص 169_171.

«رهنمودهايي پيرامون كتاب و كتابخانه»، تربيت، اسفند 1364، شماره 6، صص 50_55

سليمانيكياسري، عيسي، «كتاب و كتابخواني»، گلبرگ، آبان 1384، شماره 56، ص 76.

سليمي باهر، حسين، «نقش معلم در هدايت دانش آموزان به كتابخانه و كتابخواني»، تربيت، آذر 1375، شماره 113، صص 38_41.

شهرآراي، مهرناز، «بررسي تأثير تلويزيون بر مهارتهاي تحصيلي كودكان و نوجوانان»، تعليم و تربيت (آموزش و پرورش)، 1373، شماره 38، صص 33_43.

طاهباز، سيروس، «روش هاي مؤثر براي جلب فرزندان به كتابخواني و كتابخانه»، مكتب مام، مهر 1353، شماره 59، صص 70_74.

ص: 190

فاضلي، نعمتالله، «درآمدي جامعهشناختي به پديده و گفتمان كتاب در ايران معاصر»، كتاب مهر، بهار 1390، شماره 2، صص 4_49

فاني، كامران، «نقش كتابدار در اجتماع»، تحقيقات كتابداري و اطلاعرساني دانشگاهي (كتابداري سابق)، 1359، شماره 9، صص 195_197.

فرهاديان، سليمان، «تلويزيون بهتر از كتاب»، همشهري، 16/1/1381، ص 4.

فريور، ميرعمادالدين، «كتابخواني در كشور ما فراگير نيست»، نشاط، 5 خرداد 1378.

فعلعراقي، اكرم، «چرا كودكان ما به مطالعه علاقه مند نيستند؟»، پيوند، فروردين و ارديبهشت 1386، شماره 330 و 331، صص 44_47.

قزل اياغ، ثريا، «خانواده كودك و خواندن»، پيوند، 1383، شماره 28، صص 435_444.

قناويزچي، محمدعلي و محمدرضا داورپناه، «بررسي عوامل تسهيل كننده و بازدارنده مطالعه و رابطه نگرش به مطالعه و كتابخواني با الگوي انگيزشي مزلو»، كتابداري و اطلاعرساني، سال دهم، زمستان 1386، شماره 4.

كاظميپور، شهلا، «چگونگي گرايش جوانان به كتاب و كتابخواني»، كتاب ماه كليات، آبان 1380، شماره 47، صص 6_15.

«كتاب از منظر ابن ادريس حلي»، ترجمه: سيد حسن اسلامي، سروش، شماره 809 (5 آبان 1375)، ص 29.

محجوب، نلي، «توليد كتاب فيلم گام هاي مهم كانون پرورش فكري در ترويج كتابخواني»، كتاب ماه كودكان و نوجوانان، آبان و آذر و دي 1385، شماره 154، صص 154_156.

مرادمند، علي، «كتاب و كتابخواني از منظر قرآن»، فصلنامه كتاب، سال بيستم، بهار 1389، ش 81، صص 133و144.

ص: 191

مرادمند، علي، «كتاب و كتابخواني از منظر قرآن»، فصلنامه كتاب، سال بيستم، بهار 1389، ش 81، صص 133و144.

ميرحسيني، زهره و زهرا محمدي، «بررسي نقش تلويزيون در ترويج فرهنگ كتابخواني از ديدگاه نوجوانان شهر تهران»، كودك، نوجوان و رسانه، شماره 3، صص 13_41.

ميرحسيني، زهره، «نقش كتابخانههاي عمومي در توسعه فرهنگ كتابخواني»، پيام كتابخانه، سال چهارم، شماره 1و2.

نظري، عبداللطيف، «گنج دانايي: روز كتاب و كتابخواني»،

، آبان 1384، شماره 68.

ج) پايگاه اطلاع رساني

ج) پايگاه اطلاع رساني

1. پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات، «36 درصد شهروندان تهراني اصلا مطالعه نمي كنند» (گزارش نظرسنجي)، در: پايگاه اينترنتي خبرگزاري كتاب ايران: http://www.ibna.ir/vdcfj1dyyw6dmxa.igiw.html (بازيابي در 20/04/1391)

2. حاجيابراهيم زرگر، زينب، «بررسي سهم تلويزيون در اوقات فراغت جوانان»، در: پايگاه اينترنتي انسانشناسي و فرهنگ: http://anthropology.ir/node/1147 (بازيابي در 10/05/1391)

3. خامنه اي، علي، «بيانات بازديد از پنجمين نمايشگاه بين المللي كتاب تهران» (17/02/1371)، در: پايگاه اينترنتي دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيتا... العظمي سيد علي خامنهاي (مدظلهالعالي):

?p=contentShowid=674 (بازيابي در 12/05/1391)

ص: 192

4. _____________، «بيانات در ديدار مسئولان كتابخانه ها و كتابداران»، در: پايگاه اينترنتي دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيتا... العظمي سيد علي خامنهاي (مدظلهالعالي): http://farsi.khamenei.ir/speech- content?id=16739 (بازيابي در 25/05/1391).

5. ____________، پيام به گردهمايي كتاب و كتابخانه در كتابخانه مركزي  و مركز اسناد آستان قدس رضوي (21/06/1374)، در: پايگاه اينترنتي دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيتا... العظمي سيد علي خامنهاي (مدظله العالي): http://farsi.khamenei.ir/message-content?id=2765 (بازيابي در 10/03/1391).

6. زرشناس، شهريار، «تأملي در ماهيت رسانه تصويري در دوران گذار»، در: پايگاه اينترنتي رجانيوز:

http://rajanews.com/detail.asp?id=131594 (بازيابي در 15/05/91)

7. «قانون خطمشي كلي و اصول برنامههاي سازمان صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران»، در پايگاه اينترنتي مركز پژوهش هاي مجلي شوراي اسلامي:

(بازيابي در 14/04/1391)

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109